100

Members
  • تعداد محتوا

    2,710
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های 100

  1. [quote name='sorena_ir_army' timestamp='1357831303' post='293229'] راستی کسی از دوستان خبری از موتور توربوفن ملی ندارد؟ قرار بود نمایشگاه هوایی امسال در کیش رونمایی شود. [/quote] [quote]«طراحی و ساخت دستگاه برنرریگ تست» با [b]50[/b] درصد پیشرفت انجام کار به سفارش شرکت ساخت موتور هواپیما و «پوشش‌دهی کمپرسورکیس بالگرد با پوشش کامپوزیت پایه اپوکسی» با [b]70[/b] درصد پیشرفت کار به سفارش شرکت پشتیبانی و نگهداری بالگردهای ایران (پنها) توسط محققان سازمان پژوهش‌های علمی و صنعتی ایران در حال اجراست.[/quote] برای ساخت موتور توربوفن ، نیاز به صد در صد شدن هست ...
  2. [quote name='bandeh' timestamp='1357381312' post='292374'] بسیار جالب بود مخصوصا برای ما که تا کنار همدیگه اینارو ندیدیم [b]فکر می کنم زدن تانکهای روسی به دلیل ارتفاع کمشون و جم و جور بودنشون سخت باشه درسته ؟[/b] راستی از اون عکس آبرامز با تی 72 خیلی خوشم اومد ما که تا حالا آبرامز ندیدیم ولی خوب یه جورایی اندازش دستمون اومد. جناب گوبلز خیلی خیلی ممنون [/quote] سلام با راکت ( آر پی جی 7 و امثالهم ) آره زدن تانک های روسی و شرقی سختتره ولی با سلاح های هدایت شونده ی زدنشون چندان فرقی با تانک های غربی نداره ... _______ زشت ترین برجک و تانکی هم که بین تانک های بعد از جنگ جهانی دیدیم این برجک تانک ام 60 هست ...
  3. [quote] نمونه ای از بهترین سیاست خارجه رو در سطح بین المللی داره از تمامی فرصت هاش استفاده می کنه تا منافع کشورش رو افزایش بده هیچ خط قرمز بی خودی قایل نیست حتی الان که بر سر سوریه با ایران اختلاف نظر داره نمیاد با ایران هیچ گونه دشمنی نشون بده نه این که از ما خوشش میاد پیگیر منافعشه [/quote] سلام البته ترکیه تا زمانی که این به اصطلاح سیاست خارجیش در راستای سیاست خارجی غرب و به خصوص آمریکا هست ... اوضاعش خوبه چون داره از اعتبار آمریکا استفاده می کنه .... همین کشورهای عربی از جمله قطر و عربستان که حالا شدن دوست ترکیه ، در صورتی که فرصت به دست بیاورند خرخره ش رو می جوند ... یکجورایی حرف می زنی انگار نه اینکه ما هم دقیقا با ترکیه همین رابطه رو داریم ... از نظر من بخشی از این تحریم های جدید آمریکا علیه ایران برای اینه که نزاره ما دهن ترکیه رو سرویس کنیم ( برای مسائل اقتصادی ) وگرنه تا حالا دهن ترکیه رو با روش های خودش ولی به صورت بهتر سرویس می کردیم ... عملا ترکیه یکی از بهترین بازارهای هدفش رو با دست خودش نابود کرده و احتمال تجزیه سوریه و به وجود آمدن یک دولت کرد مستقل در شرق ترکیه رو ایجاد کرده و شما داری می گی اوضاع سیاسی خوب !؟ باز هم می گویم ، ترکیه تا زمانی که آمریکا و غرب بهش اجازه می دهند ترک تازی ( یا تک تازی ) می کنه وگرنه اونقدر دشمن برای خودش درست کرده که نگو نپرس از شرق با ایران و ارمنستان اوضاعش خرابه با گرجستان هم رابطه ی چندان خوبی نداره از جنوب که با عراق و سوریه مشکل داره از شمال که با روسیه از قدیم مشکل داشت و جدیدا بیشتر شده از غرب با یونان مشکل داره !!! ترکیه فعلا داره باد می کاره ... باید منظر برداشت توفان باشه ...
  4. [quote name='mishka' timestamp='1357711143' post='292990'] کاش به جای این کارا یکم آقایون صنایع هوایی به طور جدی میرفتند دنبال تولید صاعقه و شفق. خسته نسدند از این همه سلیقه بازی و رکود((تو تولید البته)) خدا حفظ کنه بچه های با غیرت و با شرف نیرو هوایی رو که با چنگ و دندون دارن این هواپیماها رو عملیاتی نگه می دارند. [/quote] سلام .... قدیم ها ، چراغ توی کوچه مون ( روی پایه ی برق ) سوخته بود و هر کاری می کردیم شهرداری/اداره ی برق عوضش نمی کرد ... یکبار یکی از این همسایه گان اومد چراغه رو شکوند ... بعد از یک هفته که شهردای مطمئن شد چراغ شکسته هست اومد تعویضش کرد ... حالا به قولی تا زمانی که این نیروی هوایی حتی یک جنگنده ی قابل پرواز داره ... هیچ فکری براش نمی کنند ... باید جریان همون چراغ سر کوچه ی ما رو روش اجرا کنند ...
  5. سلام البته یک تایپک بسیار خوب در مورد جنگ بین آرژانتین و انگلیس هست .... راستی ، طبق شنیده ها ، ما با آرژانتین یک همکاری نظامی خیلی محدود ( بیشتر برای رفع نیاز های خودمون و خرید بعضی تسلیحات و قطعات ) داریم ...
  6. [quote name='jalilnoori' timestamp='1357628570' post='292890'] [quote name='100' timestamp='1357628039' post='292888'] سلام البته دوستان توجه داشته باشید که این به اصطلاح خیر اندیشی رضا شاه ( از دیدگاه دوستان ) باعث قتل عام بیش از 10 میلیون ایرانی بر اثر غارت ایران شد !!! حالا اون تجاوزات ارتشیان متفقین به کنار .... اصلا همین به اصطلاح خیر اندیشی رضا شاه ، فرصت رو برای شوروی فراهم کرد که طرح تجزیه ایران و جداسازی آذربایجان رو به اجرا بزاره که به ثمر ننشستنش به خاطر حضور همون مردم و روحانیت و سیاسیونی بود که رضا شاه قلع و قمع شان کرده بود !!! قبل از جنگ جهانی دوم ما برنویی رو می ساختیم که از لحاظ کیفیت به گواه تاریخ یکی از برتری اسلحه های دوران خودش بود ... ما کارخانه های زیادی داشتیم که متفقی غارتشون کردن ... همین حقارت روحی و روانی اشغال کشور خودش به هیچ چیزی نمی ارزه .... [/quote]جناب صد عزیز این آمار مال جنگ جهانی اول هست نه جنگ جهانی دوم در طول اشغال متفقین چنین قحطی شدیدی حاکم نشد چون اینبار یکی از طرف ها آمریکا بود سیاست های آمریکا برعکس انگلیس در مورد سرزمین های اشغالی ویرانی و ایجاد قحطی نبود کما اینکه اینقدر عاقل بودن که ژاپن و آلمان رو هم از خاک بلند کردن و برای همیشه منازعات داخلی اروپا پایان دادن عوض تحقیر و لگد کوب کردن شکست خورده مثل جنگ اول جهانی ... [/quote] سلام بله ، اشتباه کردم ..... ولی درزمان جنگ جهانی دوم ، قحطی در ایران رخ داد ... http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B4%D8%BA%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AF%D9%88%D9%85 http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=38031 این لینک دقیقا در مورد قحطی مواد غذایی در ایران توضیح داده : http://noorportal.net/90/114/119/34794.aspx
  7. سلام البته دوستان توجه داشته باشید که این به اصطلاح خیر اندیشی رضا شاه ( از دیدگاه دوستان ) باعث قتل عام بیش از 10 میلیون ایرانی بر اثر غارت ایران شد !!! حالا اون تجاوزات ارتشیان متفقین به کنار .... اصلا همین به اصطلاح خیر اندیشی رضا شاه ، فرصت رو برای شوروی فراهم کرد که طرح تجزیه ایران و جداسازی آذربایجان رو به اجرا بزاره که به ثمر ننشستنش به خاطر حضور همون مردم و روحانیت و سیاسیونی بود که رضا شاه قلع و قمع شان کرده بود !!! قبل از جنگ جهانی دوم ما برنویی رو می ساختیم که از لحاظ کیفیت به گواه تاریخ یکی از برتری اسلحه های دوران خودش بود ... ما کارخانه های زیادی داشتیم که متفقی غارتشون کردن ... همین حقارت روحی و روانی اشغال کشور خودش به هیچ چیزی نمی ارزه ....
  8. سلام هلیا جان .... ما قاجار رو محکوم می کنیم به خاطر چیزی که جزو ایران بود و از هزاران سال قبل جزو ایران محسوب می شد رو از دست داد .... وگرنه ما کی رفتیم قاجار رو محکوم کنیم که چرا [b]دهلی نو[/b] رو از دست دادی یا بیایم [b]صفویه[/b] رو محکوم کنیم که چرا بغداد رو از دست دادی !!! اصولا بنا به دلایلی از زمان صفوی ، ارتش ایران شده بود یک ارتش کاملا تدافعی که بیشتر برای حفاظت از مرزها و سرکوب شورش های داخلی ، نادر شاه هم با هزار دوز و کلک ارتشش رو کرد یک ارتش تهاجمی که در نهایت اگه نگاه کنیم ، تهاجمش به سایر کشور ها بیشتر از اینکه برای ما سود داشته باشه شد مایه بدبختی ما .... مثلا با از بین بردن مغولان در هندوستان ، عملا هم زبان فارسی که در دربارشون رواج داشت و بالطبع در هندوستان رواج داشت رو منسوخ کرد و هم جا رو برای این انگلیسی ها باز کرد !!!! اصولا ایران بزرگ یک حد و حدود مشخصی داشت که این قاجاریه بر بادش داد ... کسی برای از دست دادن متصرفات غصه نخورده و نمی خوره ، ما برای خاک اصلی وطن غصه می خوریم و به قاجاریه فحش می دهیم !!!
  9. [quote name='jalilnoori' timestamp='1357581436' post='292799'] [right]کی گفته متفقین لجستیک کافی نداشتن ؟ روس ها با 5 لشکر کامل وارد ایران شده بودن و خودشون واسه یک نبرد تمام عیار آماده کرده بودن وقتی ارتش ایران ترک مخاصمه کرد تاسف خوردن چرا اینهمه نیرو رو وارد ایران کردن ... حتی با سفیر آلمان مشورت میشه که میگه اگه 6 ماه مقاومت کنین ارتش آلمان میرسه ... ولی تصمیم به ترک مخاصمه گرفته میشه نقطه ضعف ارتش ایران فرماندهی بسیار ضعیف اون بود کما اینکه اکثر این فرماندهان زودتراز اعلام ترک مخاصمه فرار کرده بودن ... ولی اینکه ما مقاومت می کردیم طرح و کشور رو به وضعیت مثل افغانستان می بردیم شما فکر می کنید طرح مارشال در مورد ایران هم اجراء می شد ؟ من این فکرنمی کنم جناب وریور عشایری که ازشون نام می برید در طول تاریخ ایران همیشه کاربردی دوگانه داشته اند وقت دفاع نیروئی ارزشمند و وقت هرج و مرج غارتگرانی بی رحم از سرزمین خودشان ... یکی از دلائل اصلی کنترل این اقوام توسط رضاخان همین مورد بود ...[/right] [/quote] سلام عزیز دل بنده ... اصولا هدف از اشغال ایران ، تامین [b]لجستیک [/b]سپاه روسیه بود تا جلوی آلمان کمر خم نکنه ... نه اینکه لجستیک و نفر و امکانات و سوخت ( این سوخت خیلی مهمه ) خرج کنند تا ایران رو که تا آخر دفاع می کنه رو شکست بدهند ... همین ایده که خود ایران در جنوب رفته کمک آلمان می تونست یک ضربه ی روحی وحشتناک باشه .... چون عملا شوروی محاصره محسوب می شد ( با اونهمه عظمت !!! رضا خان اگه دستور کشف حجاب ، دستور ممنوعیت مراسم عاشورا و ... رو نمی داد ، حداقلش می تونست حمایت اکثریت شهرنشینان رو داشته باشه ولی این بشر هم ایلات رو نابود کرد ، هم مردم شهرها رو از خودش بی زار ... در ضمن ، برای مقابله با انگلیس هم کار زیاد سختی در پیش نبود ، فقط همون پالایشگاه ها جنوب کشور رو نابود می کردند ، کافی بود ... خود ارتش انگلیس اگه یک هفته از نفت مفت ایران استفاده نمی کرد ، ناوهای جنگیش توی آب متوقف می شدند !!!
  10. [quote name='senaps' timestamp='1357588942' post='292817'] اتفاقا الان تنها کشوری که برای چنین مسئله‌ای ظاهرا! داره اماده میشه خود ما هستیم.... به هر صورت کار داره از زیر(بسیج) و اعضای فعال و اصلیش شروع میشه و خط میدن تا اون بالا بالا هاش که خوب...!!! خلاصه من قبلا خیلی نیگران بودم، ولی الان نیستم.... فقط از اقتصادمون می‌ترسم.... اینکه مردم کم کم دارن برا همه چی صف میگیرن تا به دستشون برسه..... باید کار رو هرچه سریعتر به دست بگیرن و درستش کنن قبل از اینکه از کنترل خارج بشه و دردسر درست بکنه! [/quote] سلام البته ، بنا به دلایلی ، تحریم های اقتصادی بلند مدت و یکجانبه ی ایران موثر نخواهد بود ... برای همین غرب و در راسش آمریکا برای اینکه این فشار ها رو وارد کنه و بتونه طرحش رو اجرا کنه ( که از سال 2010 شروع شد ... یا بهتره بگم می خواستند به قول خودشون اول سر مار رو تو سال 88 قطع کنند و بعد بروند سراغ بدنه ولی ... ) برای همین هم از سال 2010 پلن بی را اجرا کرد .... دم انتخابات ایران که بشه ، فشار بسیار بسیار زیادی به بشار اسد وارد خواهد شد .... این خط ، اینم نشون !!!
  11. [quote name='iran_400' timestamp='1357583240' post='292801'] کاش ما هم آرام آرام بعد از ساخت چندین مدل توفان و کسب تجربیات و دانش لازم به سمت ساخت چنین کبراهایی بریم [url="http://wallpaper.pickywallpapers.com/samsung-galaxy-tab/bell-ah-1z-viper.jpg"]http://wallpaper.pic...ah-1z-viper.jpg[/url] [url="http://www.jazzaab.ir/upload/1/0.925157001310214242_jazzaab_ir.jpg"]http://www.jazzaab.i..._jazzaab_ir.jpg[/url] [url="http://www.flightglobal.com/assets/getasset.aspx?ItemID=37484"]http://www.flightglo...px?ItemID=37484[/url] [url="http://cdn-www.airliners.net/aviation-photos/photos/8/0/9/1563908.jpg"]http://cdn-www.airli...0/9/1563908.jpg[/url] [/quote] سلام البته با پیشرفت های اخیر ، سوپر کبری ها زیاد دور از دسترس نیستند ... مشکل همون موتور هست و از همه مهمتر ، بودجه ( انصافا مدیریت تو صنایع نظامی نسبت به سال های قبل بهتره شده ... خیلی خیلی بهتره .... )
  12. [quote name='Thundar' timestamp='1357584259' post='292804'] [size=5]بنظرم اگه جمهوری اسلامی جای ارژآنتین بود یه انگلیسی شب خواب راحت نداشت یعنی مطمینم روزی صدمرتبه خاک انگلیس رو شخم میزد[/size] [/quote] سلام البته جزایر در اقیانوس هستند و د ر اقیانوس ها هم تجهیزات و تکنولوژی حرف اول رو می زنه .... البته در جنگ قبلی بین انگلیسی ها و آرژانتینی ها ، آرژانتینی های خوب عملکردند ولی زورشون به این نیروی دریایی انگلیس که سابقه ی بیش از 400 ساله داره ، نرسید ....
  13. سلام ... مگه میگ 27 رو هم داریم !؟ خدا به داد نیروی هوایی برسه که باید هزینه های چند برابری رو بابت نگهداری ، ارتقاء و آموزش پرسنل ( تعمیر کار ، خلبان و .... ) رو بابت این همه هواپیما جور وا جور بپردازه ...
  14. سلام البته اینکه خود بشار بعد از یکسال غیبت ، میاد سخنرانی عمومی می کنه ( اونم با قرار قبلی ) خودش خیلی چیزها رو می گه ...... فکر کنم تنها راه تروریست ها ، ترور خود بشار باشه وگرنه ....
  15. سلام این بحث جالبی هست .... در مورد جنگه .... خوندنش خالی از لطف نیست ... دوستان هم هرجایی رو که سلاح دیدند ( سیاسی ) رو حذف کنند .... [quote] [font=tahoma][b]آقاي دكتر! اين يقه‌هاي ديپلماتيك معروف به يقه آخوندي - كه خود شما هم الان داريد- از دوران شما در وزارت خارجه و بين ساير مسئولان باب شد، درست است؟[/b][/font] [font=tahoma]اسم اين يقه‌ها، يقه آخوندي نيست. اين معروف به يقه ولايتي است و من نمونه‌هاي مختلف از اينها دارم.[/font] [b][font=tahoma]يعني اين يقه‌ها ابتكار شخصي شما بوده؟[/font][/b] [font=tahoma]بله، ما در وزارت خارجه سعي كرديم لباسي داشته باشيم كه مقداري بوي هويت ايراني بدهد.[/font] [b][font=tahoma]يادتان هست چه سالي بود؟ [/font][/b] [font=tahoma]اوايل دهه 60، در حقيقت بنده با كنار گذاشتن پيراهن يقه‌دار، اين پيراهن را با اين مدل (كه با آنهايي كه يقه صاف دارد ، يك تفاوتي دارد و يك منحني جلويش دارد) سعي كردم با خياط‌هايي كه كار دوخت اين مدل را بر عهده داشتند، صحبت كنيم تا بالاخره حاصل اين شد كه مي‌بينيد.[/font] [b][font=tahoma]در واقع طراحي اين نوع يقه‌ها توسط شما، يك كار هدف دار و درازمدت بود؟[/font][/b] [font=tahoma]بله.[/font] [b][font=tahoma]در نظام هم جا افتاد.[/font][/b] [font=tahoma]بله، از آن به بعد اسم اين يقه‌ها شد يقه ديپلماتيك يا ولايتي. الان شما از خياط پيراهن بخواهيد، مي‌پرسد يقه آخوندي؟ ولايتي؟ ديپلماتيك؟ چه مدلي مي‌خواهيد، بعضي‌ها دكمه را بالا مي‌بندند مانند كشيش‌ها.[/font] [b][font=tahoma]اين ابتكار شما جهاني هم شده است؟ يعني در جاهاي ديگر دنيا هم اين را به اسم يقه ولايتي مي‌شناسند؟[/font][/b] [font=tahoma]دوستان مي‌گفتند در شانزه‌ليزه اين را به «يقه ولايتي» مي‌شناسند، من اين را با ترديد پذيرفتم تا اين‌كه چند سال پيش يك گروهي از آمريكايي‌ها كه شيعه شده بودند و به ايران آمده بودند، خواستند كه با من ملاقات كنند. يكي از آنها كه دورگه سياه و سفيد بود، با همان لهجه آمريكايي كه سياه‌ها حرف مي‌زنند، به يقه من اشاره كرد و با زبان خودش گفت: this is V -Collar[/font] [font=tahoma]يعني«هي اين كه يقه ولايتيه» و اين‌كه اين يقه آنجا هم منتسب به ولايتي است، اين نكته را نشان مي‌دهد كه ما هم مثل هر ملت ديگري لازم داريم لباس ملي خود را تعريف كنيم.[/font] [b][font=tahoma]خوب شما بجز يقه، روي لباس هم فكر كرديد و اين قضيه ادامه‌دار خواهد بود؟[/font][/b] [font=tahoma]اين كار من نيست، بلكه كار آن كساني است كه طراح لباس هستند و يك عزم راسخي مي‌خواهد كه صورت بگيرد. يك روزي لباس ملي ما را از تن درآوردند و تحت عنوان لباس متحدالشكل كت شلوار تن مردم كردند و كلاه ژاندارم‌هاي فرانسه را به سر گذاشتند به اسم كلاه پهلوي، خوب اگر قرار بود اين فرض را بپذيريم لباس‌ها بايد يك شكل باشد يكي از مدل‌هاي ايراني را با تركيبي از لباس‌هاي اقوام مختلف انتخاب مي‌كردند كه هويت ملي ما تضعيف نشود.[/font] [b][font=tahoma]آقاي ولايتي، شما در سال 1360 تا مرز نخست‌وزيري هم رفتيد، اما اين اتفاق نيفتاد، دليلش چه بود؟[/font][/b] [font=tahoma]آن دوران من نماينده مجلس بودم و از سوي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي كه آن زمان رئيس‌جمهور بودند، به عنوان نخست‌وزير معرفي شدم. من جزو هيچ گروهي نبودم، جز حزب جمهوري اسلامي. آن زمان يك گروه متشكل براي مقابله با اين انتخاب در مجلس كار كرد كه سازمان مجاهدين‌ انقلاب اسلامي بود، من ايراد به آنها نمي‌گيرم، خوب نمي‌پسنديدند كه من نخست‌وزير باشم، آنها به دنبال نخست‌وزيري آقاي مهندس موسوي بودند.[/font] [b][font=tahoma]مي‌توان گفت اين مسأله، يعني نخست‌وزير نشدن شما، در واقع اولين اختلاف نيروهاي انقلاب بعد از حذف بني‌صدر بود؟[/font][/b] [font=tahoma]اسمش را نمي‌شود اختلاف گذاشت، خب معرفي نخست‌وزير حق رئيس‌جمهور بود و حق مجلس بود كه رأي بدهد يا ندهد، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي با اين مخالف بود ولي يك كار فشرده شبانه‌روزي كردند كه اين رأي اعتماد به من صورت نگيرد.[/font] [b][font=tahoma]آقاي هاشمي رفسنجاني كه در آن مقطع رييس مجلس بود، مخالف نخست‌وزيري شما بود يا موافق؟[/font][/b] [font=tahoma]موافق بودند ولي خوب نشد، بعداً همان‌ها از آقاي موسوي حمايت كردند اما خوب آن زمان هم آقاي موسوي، موسوي بعدي و امروز نبود بلكه جزو نيروهاي انقلاب بودند، من ايرادي هم به اين كار نمي‌گيرم. خوب نظر مجلس بايد جلب مي‌شد، بنده موفق نشدم اما آقاي موسوي توانستند و هردو هم قانوني بود.[/font] [b][font=tahoma]من شنيده‌ام كه شما در آن مقطع، حتي تركيب اعضاي كابينه خودتان را هم بسته بوديد؟[/font][/b] [font=tahoma]نه اين‌طور نبوده.[/font] [b][font=tahoma]بعدها در وزارت خارجه، شما با چپ‌هايي كه نگذاشتند شما نخست‌وزير شويد، تعامل داشتيد؟[/font][/b] [font=tahoma]بحث چپ و راست در ايران يك مقداري مبهم است، يعني گاهي مي‌شود يك عده‌اي حزب چپ هستند بعد از يك مدتي تبديل مي‌شوند به نيروهاي راست. همان‌هايي كه يك زماني مواضع بسيار تندي عليه غرب مي‌گرفتند و همه همتشان اين بود كه ما با شوروي سابق و چين روابط خوبي داشته باشيم. همان‌ها تغيير مسير دادند و شدند طرفدار پروپاقرص رابطه با غرب. به نظر من هر دو افراط و تفريط است يعني آن زمان همان‌هايي كه آن‌طور فكر مي‌كردند دنبال اقتصاد دولتي هم بودند بعدا عقيده‌شان در حوزه اقتصاد هم برگشت، خوب حالا ممكن است كه بگويند ما يكسري تفاوت‌هايي كرديم، از چپ به راست رسيديم، درست يا نادرست اين بود اما يكسري از نيروهاي مومن بودند و سليقه‌اي داشتند كه شايد تعبير به چپ‌گرايي مي‌شد اما معتقد به نظام بودند كه اينها اگر كارآمدي داشتند حتما بايد به كار گرفته مي‌شدند، در وزارت امور خارجه نيروهايي را به عنوان‌هاي مدير كل به خدمت گرفته بودند كه جزو نيروهاي چپ بودند.[/font] [b][font=tahoma]چه كساني را مي‌توانيد اسم ببريد؟[/font][/b] [font=tahoma]نه اسم نمي‌برم، اما ما هم نيروهاي معروف به راست و هم معروف به چپ را داشتيم، ولي وجه مشترك همه اينها اين بود كه نظام را قبول داشتند و پايبند به موازين ديني و اسلامي و پايبند به ولايت‌فقيه بودند و همه با هم كار مي‌كرديم و از بين منتقدين نظام كسي را به خاطر سليقه سياسي حذف نمي‌كرديم.[/font] [color=#0000cd][b][font=tahoma]سخت‌ترين و پيچيده‌ترين مذاكره‌اي كه در دوران شانزده ساله وزارت امور خارجه داشتيد كدام بوده؟[/font][/b] [font=tahoma]سخت است كه بگويم سخت‌ترين، اما چند سخت‌ترين را مي‌توانم مثال بزنم. در مجموع سخت‌ترين مذاكره، مذاكرات مربوط به صلح ايران و عراق بود كه سال 67 تا 69 طول كشيد. عراقي‌ها پايبند به آن چيزي كه گفتند نبودند و ديگر اين‌كه مي‌خواستند چيزي را كه در جنگ به‌دست نياورده بودند در مذاكره به‌دست بياورند. عراقي‌ها در جنگ دنبال چه بودند؟[/font] [b][font=tahoma]حاكميت بر شط العرب.[/font][/b] [font=tahoma]احسنت! و اينها مي‌خواستند در مذاكره به‌دست بياورند. قريب به دو سال طول كشيد و لطف خداوند بود كه صبر كرديم و مقاومت كرديم. اين نكته‌اي است كه خيلي‌ها نمي‌دانند و سختي كار ما هم همين بود.[/font] [b][font=tahoma]من شنيدم شما يك برهه‌اي بعد از اين‌كه عراق سال67 به ايران حمله كرد از فرط عصبانيت براي اولين بار سيگار كشيديد، درست است؟[/font][/b] [font=tahoma](با خنده) بله، حالا عرض مي‌كنم. ما براي ساقط شدن هواپيماي ايرباس توسط آمريكا به شوراي امنيت شكايت كرديم. از طرف ايران من رفتم و از طرف آمريكايي‌ها بوش پدر كه معاون ريباند بود. ما دوتا به شوراي امنيت رفتيم مطرح كرديم و آنجا ما از آمريكايي‌ها انتقاد كرديم و به درگيري لفظي من و آقاي بوش هم كشيد و بعدا هم آمريكايي‌ها محكوم به پرداخت غرامت شدند، ولي خب، جنايت آنها كه با دادن پول پاك نمي‌شد. ما از آنجا كه به فرودگاه برگشتيم گفتند كه امام تصميم گرفتند قطعنامه را بپذيرند.[/font] [b][font=tahoma]حس شما در آن لحظه، لحظه قبول قطعنامه توسط امام خميني(ره) چه بود؟ خوشحال شديد، ناراحت شديد يا اصلا توقعش را داشتيد؟[/font][/b] [font=tahoma]از يك سال قبل زمينه‌ قبول قطعنامه فراهم مي‌شد، البته به شرطي كه قطعنامه درستي تصويب مي‌شد. قطعنامه 598 كه تصويب شد، دبيركل سازمان ملل ملزم كرده بود آيين‌نامه اجرايي 598 را تهيه كنيم. ما گفتيم تا زماني كه عقب‌نشيني تعيين نشود قبول نمي‌كنيم، براي اين‌كه مي‌گويد آتش‌بس و عقب‌نشيني، حالا اين عقب‌نشيني ظرف چند ما‌ه‌ يا چند سال بايد انجام شود، مشخص نبود، علت اين‌كه ما قطعنامه‌هاي قبل را قبول نكرده بوديم براي اين بود كه مي‌گفت آتش‌بس و مذاكره و اين يعني تثبيت نيروهاي عراقي در ايران، اما ما اعلام كرديم حتما در كنار اين بايد عقب‌نشيني هم باشد و اين قطعنامه برعكس قبلي‌ها اين بند عقب‌نشيني را پذيرفت اما بايد زمان آن معلوم مي‌شد و صبر كرديم تا دبيركل آيين‌نامه اجرايي را صادر كرد كه بعدا شد بيست‌ونهم مرداد 1367. اول 28 مرداد بود بعد كه به صرافت افتاديم كه اين با 28 مرداد كودتاي آمريكا و انگليس عليه دكتر مصدق من به دبيركل اطلاع دادم كه اين را يك روز بعد بيندازند چون آنها به ماه ميلادي گذاشته بودند و ما به شمسي كه تطبيق داديم شد 28 مرداد و تغييرش داديم به بيست‌ونهم مرداد، بعد مي‌گفتيم كه ما آيين‌نامه اجرايي را قبول داريم. عراق مي‌گفت كه 598 را قبول دارند تا بالاخره امام پذيرفتند كه البته شرايط سختي هم بود كه شيميايي به كار بردند كه اين ماده ممنوع شده بود، اما آمريكايي‌ها و اروپايي‌ها چراغ سبز داده بودند و الا عراق جايي نبود كه بتوانند اين گازها را توليد كنند بلكه از آلمان، هلند و جاهاي ديگر گرفتند و در حقيقت آمريكايي‌ها هم از اينها حمايت مي‌كردند و مخالفت مي‌كردند كه اين مسأله در مجامع بين‌المللي از جمله شوراي امنيت مطرح شود.[/font] [b][font=tahoma]حس آن لحظه‌تان كه امام قبول كردند را نگفتيد؟[/font][/b] [font=tahoma]هيچ كدام از ما نبوديم كه افسوس نخورده باشيم، ولي در عين حال چاره‌اي هم نبود، يعني در آن شرايط، قبول قطعنامه 598، محترمانه‌ترين چاره‌اي بود كه ما داشتيم و تبييني كه امام طي اعلاميه بلند‌بالاي تاريخي انجام دادند، مسائل را روشن مي‌كند.[/font] [b][font=tahoma]كسي قبول قطعنامه 598 را به امام تحميل كرد يا اين تصميم خود امام بود؟[/font][/b] [font=tahoma]نه، من از جزئيات اطلاعات دقيقي ندارم.[/font] [b][font=tahoma]چون اخيرا بحث‌هايي مطرح شده است كه عده‌اي قبول قطعنامه 598 را مثل يك جام زهر به كام ايشان ريختند و به نوعي امام را مجبور به قبول قطعنامه كردند.[/font][/b] [font=tahoma]نه اين‌كه كسي به امام تحميل كرده نيست. ايشان شخصيتي بودند كه ضمن اين‌كه اهل مشاورت بود استقلال رأي خود را داشت و اين‌طور نبود كه كسي برود و چيزي را خلاف مصلحت به امام تحميل كند البته امام در موردي هم فرمودند كه ما فلان كار را كرديم اشتباه شد كه شايد در مورد بني‌صدر بود.[/font] [b][font=tahoma]خاطره عصبانيت‌تان را مي‌گفتيد.[/font][/b] [font=tahoma]بله، به هر حال ما براي ادامه كارها به شوراي امنيت رفتيم و روز اول رفتيم دفتر دبيركل در سازمان ملل در نيويورك و منتظر آمدنش بوديم كه يكمرتبه مسئول نمايندگي ما در آنجا، آقاي امير محلاتي، نماينده ما در سازمان ملل يك كاغذي به من داد كه منافقين به پشتيباني عراقي‌ها حمله كردند و در حال پيشروي به سمت كرمانشاه هستند، ما رفته بوديم براي آتش‌بس و وقتي اين خبر را شنيدم آنجا بود كه (با خنده) سيگار را تا فيلترش كشيدم و آن سيگار تاريخي شد. در مثل مناقشه نيست، مثل سيگار قوام‌السلطنه بود زماني كه با استالين بر سر آذربايجان و قرارداد نفت شمال صحبت مي‌كرد.[/font] [b][font=tahoma]گفته مي‌شود صدام حسين شرايط عجيب و غريبي براي آتش‌بس گذاشته بود، مثلا در بحث موشكباران كه گفته بود آخرين موشك را من بزنم. اين چيزها بود؟[/font][/b] [font=tahoma]نه، اينها درست نبود.[/font] [b][font=tahoma]شما در طول مذاكرات صلح با خود صدام هم ملاقات داشتيد؟[/font][/b] [font=tahoma]من بعد از جنگ و قبول قطعنامه با صدام ملاقات كردم.[/font] [b][font=tahoma]از ملاقاتتان با صدام بگوييد، راجع به چه موضوعي رفته بوديد و چطور با شما برخورد كرد؟[/font][/b] [font=tahoma]صدام با من برخورد محترمانه‌اي داشت، ضمن اين‌كه ما يك دل خوني از دست آن جلاد داشتيم، چون خواهرزاده من هم شهيد شده بود و بالاخره اين همه شهيد داده بوديم، مردم صدمه‌هاي زيادي خورده بودند، من خودم را مقابل چنين آدمي مي‌ديدم.[/font] [b][font=tahoma]از لحاظ ظاهري به نظر شما چطور بود؟ صدام‌ را در آن ملاقات چطور يافتيد؟[/font][/b] [font=tahoma]ظاهرش با آن چيزي كه در درونش بود متفاوت بود، ظاهرش آرام به نظر مي‌رسيد ولي چهره و نوع تصويري كه از ديدن او در ذهن انسان نقش مي‌بست، مي‌شد تصور كرد كه ظرفيت آن توحش‌ها و سفاكي‌ها را دارد، مبادي آداب هم بود.[/font] [b][font=tahoma]خاطره‌اي از اين ديدار با صدام داريد؟[/font][/b] [font=tahoma]ما دو سه نفر بوديم كه براي مذاكره رفتيم، در كنار صدام رده‌هاي بالاي حكومت نشسته بودند، حمادي، طارق عزيز، عزت ابراهيم و چند نفر ديگر از اعضاي مهم آنها، بعد ديديم كه در اتاق نيمه باز است و دو نفر گارد مسلح ايستاده و آماده بودند كه شليك كنند، ما فكر كرديم كه آنها را به خاطر ما گذاشتند، ما افراد ديپلمات بوديم و بمب كه همراه خودمان نداشتيم به هر حال اعتنا نكرديم، بعد نوبت ملاقات خصوصي شد، صدام تنها ماند با من و مترجم، بقيه رفتند آنها كه رفتند، باديگاردها هم رفتند معلوم شد از ما نمي‌ترسيدند، بلكه صدام از همان سردارهاي خودش مي‌ترسيد.[/font] [b][font=tahoma]بحث‌تان با صدام راجع به چه چيزي بود؟[/font][/b] [font=tahoma]در آن مقطع بحث اسرا بود، شايد بيش از 50 هزار نفر اسير داشتيم، طرف مقابل هم همين حدودها اسير داشت، حالا اعدادش دقيقا يادم نيست خوب هر اسيري اقلا 30 نفر اعضاي خانواده و وابستگان داشت، يعني شايد حدود ميليون‌ها نفر با اسرا روابط عاطفي نزديك داشتند، آن وقت اين مدت زماني هم كه طول كشيد اسرا در بند بودند و باز اين مردم صبر كردند كه احيانا فشار آنها باعث نشود ما در مذاكره كوتاه بياييم، من آن اوايل چند مرتبه از طريق حاج احمدآقا از حضرت امام سوال كرده بودم و امام فرمودند به فلاني بگوييد كه هرچه خودش تشخيص داد.[/font] [b][font=tahoma]صرفا در ارتباط با اسرا؟[/font][/b] [font=tahoma]نه همه‌چيز، كل مذاكرات مثلا يك سوالي كه من از امام خميني ‌(ره) پرسيده بودم اين بود كه بين ما و عراق قرارداد 1975 ملاك است؟ بر اساس اين نيمي از اروند متعلق به ماست، ولي در عين حال يك‌سري جابه‌جايي‌هايي در خط وسط بايد صورت بگيرد. [/font] [font=tahoma]چون بر اساس قرارداد 1913 استانبول و پروتكل الحاقي 1914 درست چند ماه قبل از آغاز جنگ جهاني، يك قرارداد محكم مرزهاي زميني بين ايران و عثماني بسته شده بود و آن در قرارداد 1975 در جاي خودش معتبر بود، ولي بعدها مرز آبي شد خط القهر يا تالوگ، به امام گفتم اگر مبنا اين است ممكن است چند كيلومتر از نقاط مرزي اين طرف و آن طرف شود و امام فرمودند چاره‌اي نيست بالاخره بايد قبول كرد، چند تا سوال ديگر كه كردم امام فرمودند «هرچه خود ولايتي صلاح ديد همان را عمل كند» يعني اختيار كامل و مطلق دادند.[/font] [b][font=tahoma]شايد در دوره وزراي خارجه قبلي چنين اتفاقي نيفتاده بود.[/font][/b] [font=tahoma]من مواردي را در تاريخ نديدم كه اين‌طور اختيار داده شود.[/font] [b][font=tahoma]مذاكرات صلح با عراق و سازمان ملل چطور به مسئولان كشور اطلاع‌رساني مي‌شد؟[/font][/b] [font=tahoma]در هر مذاكره‌اي يك گروهي متمركز شده بود و بولتن تهيه مي‌كرديم كه يك بولتن مخصوص امام، يك بولتن مخصوص سران سه قوه، يكي مخصوص وزرا و نمايندگان مجلس و همه دوائر مذاكرات را در آن تهيه كرديم كه اگر نظري بود به ما بدهند و نقطه به نقطه آن را گزارش مي‌داديم.[/font] [b][font=tahoma]متن اين مذاكرات براي عموم هم منتشر شده؟[/font][/b] [font=tahoma]كتابي كه ما در زمينه جنگ داريم همه اينها درش هست هرچه بود در اين كتاب مي‌نوشتيم. اسم اين كتاب« تاريخ سياسي جنگ تحميلي عراق عليه ايران است».[/font] [b][font=tahoma]حالا يك بحثي هست كه وزارت خارجه در مورد شهيد تندگويان كه وزير نفت ايران بود مقداري اهمال كرد و مي‌توانست پيگيري بيشتري براي ايشان انجام دهد، اما نداد اين را شما قبول داريد؟[/font][/b] [font=tahoma]شهيد تندگويان يكي از افراد برجسته و مجاهد في‌سبيل‌الله بود و براي آنها خيلي ارزش داشت، در طول جنگ و مذاكرات ما پيگير همه كارهاي اسرا بوديم.[/font] [b][font=tahoma]به طور خاص براي وزير نفت اسير ايران در عراق اقدامي صورت داديد؟[/font][/b] [font=tahoma]براي شهيد تندگويان و اشخاص مختلف پرونده‌هاي گوناگون باز كرديم، ولي بعدا اسراي ديگر را كه گزارش دادند اين بود كه در زمان جنگ ايشان زير شكنجه شهيد شد.[/font] [b][font=tahoma]گفته مي‌شود جنازه شهيد تندگويان سال 70 آمد و شواهد و قرائن اين است كه ايشان تا سه سال قبل از آن زنده بودند.[/font][/b] [font=tahoma]خب ديگر اين تاريخ مي شود سال 67 . ما دو سال مذاكره مي‌كرديم ولي يك ميلي متر هم جلو نرفتيم.[/font] [b][font=tahoma]در ارتباط با شهيد تندگويان؟[/font][/b] [font=tahoma]همه از جمله ايشان، فقط چيزي كه به توافق رسيديم روز آتش‌بس بود والا نيروهاي عراق در خاك ما بودند، اسرا در بند بودند، آزادي اسرا و عقب‌نشيني مرزهاي بين‌المللي و همه اينها ظرف مدت كوتاهي صورت گرفت، بنابراين اين كه شما مي‌فرماييد يعني قبل از اين‌كه به تفاهم برسيم حدود دوسال قبل آن....[/font] [b][font=tahoma]يعني عراقي‌ها مي‌خواستند به عنوان برگ برنده از آن استفاده كنند؟[/font][/b] [font=tahoma]خير، اصلا ...[/font][/color] [b][font=tahoma]آقاي دكتر در تاريخ معاصر ايران حكايت كدام وزير خارجه براي شما عبرت‌آموزتر و جالب‌تر بوده؟[/font][/b] [font=tahoma]بين آنهايي كه مقبوليت داشتند دكتر محمد مصدق بود كه دوره‌اي وزير امور خارجه بودند، بعد نخست‌وزير شدند و خوب كسي كه خيلي انقلابي بود و سر ناسازگاري با استعمار داشت، دكتر سيدحسين فاطمي كه اعدام هم شد.[/font] [b][font=tahoma]سه تا وزير خارجه اعدامي داريم، درست است؟[/font][/b] [font=tahoma]بله آقاي خلعتبري، قطب‌زاده و فاطمي بودند، اما كسي كه در شكل‌گيري وزارت خارجه نقش داشت اولين وزير خارجه ايران در دوره فتحعلي شاه، ميرزا رضا قلي‌خان منشي الممالك كه لقبش هم‌نوايي بود و عبدالحسين نوايي نويسنده از نوادگان اوست و دومين وزير خارجه ميرزا عبدالوهاب نشاط اصفهاني و سومي هم ميرزا عبدالحسن خان ايلچي كه دربست آدم انگليس‌ها بود.[/font] [b][font=tahoma]شما دكتر مصدق را دوست داريد يا نه؟ چون شما در دوره‌اي هم عضو جبهه ملي بوده‌ايد.[/font][/b] [font=tahoma]ببينيد مطلق عرض نمي‌كنيم.[/font] [b][font=tahoma]حالا حس شما با تمام بدي‌ها و خوبي‌هاي ايشان چيست؟[/font][/b] [font=tahoma]يكي از برجسته‌ترين مبارزان ضداستعمار در كشورهاي جهان سوم و اسلامي دكتر مصدق بود.[/font] [b][font=tahoma]البته امام خميني تعابير خاصي عليه مصدق دارد.[/font][/b] [font=tahoma]بله. آن كه سر جاي خودش است؛ اين‌كه امام بدون مطالعه حرف نمي‌زدند و زمان مصدق را با تلخي درك كرده بودند به دليل اين‌كه برخي از طرفداران دكتر مصدق نسبت به آيت‌الله كاشاني بي‌مهري كردند، ولي در حال هيچ‌كس منكر اين نيست كه مصدق عليه رضا‌شاه و ديكتاتوري مبارزه كرد و به خراسان جنوبي تبعيد شد، عليه انگليس و روس مبارزه كرد و در ملي شدن نفت پا به پاي آيت‌الله كاشاني كمك كرد.[/font] [b][font=tahoma]آقاي دكتر عجيب‌ترين شايعه‌اي كه راجع به خودتان شنيديد چه بوده؟[/font][/b] [font=tahoma]همين اخيرا بود كه گفتند من رفتم آمريكا و مذاكره كردم.[/font] [b][font=tahoma]شما در جريان مذاكرات و تعاملات ايران با غرب در جريان ائتلاف ضدطالبان در سال 82 بوديد؟[/font][/b] [font=tahoma]من آن زمان وزير خارجه نبودم.[/font] [b][font=tahoma]در جريان آن بوديد؟[/font][/b] [font=tahoma]در جريان بودم. ببينيد اين كار در آن زمان تحت نظر سازمان ملل متحد صورت گرفت و در جهت منافع ملي ما بود كه در كنارمرزهاي ما يك گروه افراطي و غيرمنطقي حكومت تشكيل ندهند و اگر تشكيل مي‌شد پايدار نباشد، براي اين‌كه امنيت مرزهاي ما و تماميت مرزي به خطر مي‌افتاد.[/font] [b][font=tahoma]پس با اين منطق آن زمان توانستيم با آمريكا تعامل كنيم؟[/font][/b] [font=tahoma]ببينيد اين اولين بار نبود، الان در مذاكرات 1+5 آيا آمريكايي‌ها نيستند؟ در زير چتر سازمان ملل متحد و مجامع بين‌المللي ما هيچ مشكلي براي مذاكره نداشتيم.[/font] [b][font=tahoma]مهم‌ترين مانع مذاكره در طرف ايراني و طرف آمريكايي بـــــراي مذاكرات مستقيم دوجانبه چيست؟[/font][/b] [font=tahoma]ببينيد بنده مسئوليتي در اين زمينه ندارم؛ اين در مسئوليت دولت بوده و تصميم‌گيري اصلي اين سياست‌ها كه جزو سياست‌هاي اصولي نظام هست در اختيار مقام معظم رهبري است.[/font] [b][font=tahoma]حالا شما نظرتان را به عنوان يك كارشناس بگوييد؟[/font][/b] [font=tahoma]نه من نظري ندارم.[/font] [b][font=tahoma]شما سقوط اتحاد جماهير شوروي را به عنوان وزير امور خارجه، قبل از آن پيش‌بيني امام خميني(ره)، حدس مي‌زديد؟ پيش‌بيني و تحليل مي‌كرديد؟[/font][/b] [font=tahoma]فروپاشي شوروي براي ما آن زمان به اين شكلي كه پيش آمد قابل پيش‌بيني نبود ولي اين براي ما قطعي شده بود كه تاريخ مصرف كمونيست تمام شده است.[/font] [b][font=tahoma]سفر چائوشسكو، رهبر روماني به ايران يكي از چالش‌انگيزترين حوادث دوره وزارت شما بود، درست يك روز بعد از بازگشت او به كشورش، از سوي مردم روماني سرنگون شد و كار شما حتي به مرحله استيضاح هم كشيد، شما از آن تصميم خودتان مبني بر دعوت از چائوشسكو دفاع مي‌كنيد؟[/font][/b] [font=tahoma]فروپاشي اروپاي شرقي و شوروي براي همه غيرقابل پيش‌بيني بود.[/font] [b][font=tahoma]يعني در آن مقطع كار درستي بود؟[/font][/b] [font=tahoma]بله؛ براي اين‌كه اتفاق خاصي نيفتاده، يعني همان‌طور كه بقيه كشورهاي كمونيستي هم سقوط‌شان به آن صورت قابل پيش‌بيني نبود.[/font] [b][font=tahoma]آقاي دكتر، يك پيش‌بيني تاريخي در مورد سوريه بگوييد، فكر مي‌كنيد بحث سوريه در نهايت به كجا برسد؟ [/font][/b] [color=#ff0000][font=tahoma]اگر بخواهيم اظهار نظر واقع‌بينانه كنيم وضع بشاراسد امروز محكم‌تر از يك سال پيش و خيلي محكم‌تر از دوسال پيش است. بعضي‌ها مي‌گويند ما در سوريه به دنبال بديل‌سازي مي‌رفتيم، حتما اگر دنبال بديل‌سازي مي‌رفتيم يك استراتژي اشتباه بود.[/font][/color] [b][font=tahoma]ائتلافي كه اخيرا تحت عنوان 2+1 با حضور شما و آقايان حدادعادل و قاليباف، مطرح شد، خبرش را تأئيد مي‌كنيد؟[/font][/b] [font=tahoma]من بنا ندارم راجع به انتخابات صحبتي كنم براي اين‌كه خلاف نظر رهبر معظم انقلاب است و فرمودند ورود زودرس نداشته باشيد.[/font] [b][font=tahoma]اصل تشكيل اين ائتلاف سه نفره را تائيد مي‌كنيد يا تكذيب؟[/font][/b] [font=tahoma]باز تكرار مي‌كنم كه من بنا ندارم راجع به انتخابات حرفي بزنم، چون خلاف نظر رهبري است.[/font] [b][font=tahoma]يعني الان كه كمتر از شش ماه به انتخابات رياست جمهوري مانده، بحث در مورد انتخابات، بازهم زودهنگام محسوب مي‌شود؟[/font][/b] [font=tahoma]بله.[/font] [b][font=tahoma]شما سال 84 به كابينه آقاي احمدي‌نژاد دعوت شديد؟[/font][/b] [font=tahoma]خير.[/font] [b][font=tahoma]در سال 84 شما به نفع آقاي هاشمي كناره‌گيري كرديد درست است؟[/font][/b] [font=tahoma]بله.[/font] [b][font=tahoma]از كناره‌گيري‌تان پشيمان هستيد يا خير؟[/font][/b] [font=tahoma]آن زمان بر اساس قولي كه داده بودم تصميم گرفتم؛ آقاي هاشمي گفته بودند كه اگر از اصولگرايان فقط ولايتي بيايد من به نفع ولايتي كنار مي‌روم من هم گفته بودم كه اگر آن شرايطي كه مي‌گويند فراهم نشد و ايشان آمدند، من به نفع شان كناره مي‌گيرم يعني مهم ترين نكته در آن مسأله وفاي به عهدي بود كه بسته بودم.[/font] [b][font=tahoma]الان هم اگر آقاي هاشمي باشند، چنين كاري مي‌كنيد؟[/font][/b] [font=tahoma]عرض كردم فعلا راجع به انتخابات صحبت نمي‌كنم.[/font] [b][font=tahoma]شما فكر مي‌كنيد در بين مردم به كدام ويژگي‌ها شناخته شديد؟[/font][/b] [font=tahoma]اين را بايد از خود مردم بپرسيد.[/font] [b][font=tahoma]شما خودتان چي فكر مي‌كنيد؟[/font][/b] [font=tahoma]شايد به عنوان كسي كه در سياست خارجي كار كرده و مقداري هم در كار فرهنگي و تاريخي بوده و ريشه‌دارترين قسمت شخصيت بنده اين است كه پزشك هستم.[/font] [b][font=tahoma]يعني بيشتر شما را به عنوان پزشك مي‌شناسند؟[/font][/b] [font=tahoma]پزشكي كه در سياست كار كرده و به فرهنگ و تاريخ هم علاقه دارد.[/font] [b][font=tahoma]آقاي دكتر شباهت بيماري‌هاي اطفال و بيماري‌هاي سياست و سياسيون چيست؟[/font][/b] [font=tahoma]حالا به اطفال هم تكيه نكنيم، در تشخيص بيماري ما بايد با ديد آسيب‌شناسانه به مرض نگاه كنيم تا بتوانيم علاج كنيم در سياست هم همينطور است، بايد آسيب‌شناسي كنيم سياست موجود را با صحنه بين‌المللي مقايسه كنيم و به آسيب‌شناسي پي ببريم و درمان كنيم.[/font] [b][font=tahoma]آقازاده‌هاي شما كجا هستند؟ [/font][/b] [font=tahoma]ميثم سال چهارم پزشكي و رزيدنت راديولوژي است و محمد و علي‌اصغر مهندس عمران هستند.[/font] [b][font=tahoma]يعني كار دولتي و سياسي نمي‌كنند؟[/font][/b] [font=tahoma]نخير كارساختماني مي‌كنند و دخترم هم كه ازدواج كرده.[/font] [b][font=tahoma]به عنوان آخرين سؤال، دورترين خاطره سياسي‌تان را بگوييد؟[/font][/b] [font=tahoma]ترور رزم‌آرا بود. پنج سالم بود، هفدهم اسفند 1329 كه رزم‌آرا ترور شد. خاطرم هست كه در منزل بوديم و صحبت بود كه رزم‌آرا امروز جلوي مسجد شاه ترور شد.[/font] [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/184129/%DB%8C%D9%82%D9%87-%D9%85%D9%86-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%85%D8%A7-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D8%AE%D8%AA-%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D9%8A-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%85"]http://www.mashreghn...کره‌اي-که-داشتم[/url] [/quote]
  16. [quote name='ALI' timestamp='1357471154' post='292582'] بچه ها این هم نمایشگر های رنگی شاهد 285 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/200527_3624556870890_953083316_n.jpg[/img] [/quote] سلام البته با حضور کبراها و ارتقای توفان 2 آنها ، عملا این شاهد چندان چیز مالی هم محسوب نمی شه ..... همین تک نفره بودنش قابلیت این بالگرد رو نصف می کنه !!!
  17. سلام البته در مکزیک ، پلیس جرات مقابله با این گروه ها رو نداره .... یگان های ارتشی به صورت گروهی و فرماندهی واحد به این گروه ها حمله می کنند ....
  18. سلام ربطی نداره ولی یک سوال :: امکان داره روی هواپیمایی مثل ایران 140 ، تجهیزات الکترونیک و ارتباطی نصب کنیم و بعد پهپاد هامون رو از درون اون هدایت کنیم ( سامانه های کنترلی پهپاد رو در اون قرار بدیم !! ) اینجوری فکر کنم با همین ارتباط رادیویی هم می شه برد پهپاد ها رو چند برابر کرد ..... در ضمن ، مثلا یک ایران 140 یا یک سی 130 می تونه همزمان چندین سامانه ی کنترلی پهپاد رو داشته باشه !! برای همین هم می تونه مثلا چندتا پهپاد رو با هم هدایت کنه ... این ایده عملی هست یا مشکل فنی داره !؟
  19. سلام منظورم این آنتن بود ، نه آنتن پائینی http://upload.iranvij.ir/images_dey91/95527091508753975392.jpg
  20. [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1357285101' post='292163'] [quote name='100' timestamp='1357129677' post='291896'] [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1357121711' post='291851'] [quote name='100' timestamp='1357121272' post='291847'] [quote name='bigdelimohamad9' timestamp='1357120627' post='291840'] باز راه یه ابوشهوت به اسباب بازی فروشی های اروپا افتاد و بچه های ما رو جو گرفت، عربستان و جنگ اونم حمله زمینی به ایران بعد از فتح 5 ساعته عراق احیانا آل سعود رو با رایش سوم عوضی نگرفتید ؟ [/quote] سلام البته نیازی به فتح عراق نداره ... فقط کافیه از سمت کویت و یا از بیابان های جنوبی عراق ، بصره رو دور بزنه و حمله رو شروع کنه .... [/quote] بعد جناحین این ستون بی قواره حفاظت نمی خوان ؟ [/quote] سلام نیازی نیست نیروهای زرهی وارد جنگ بشه .. بلکه یک راست به نیروهای اصلی حمله می کنه .... هدف هم فتح سریع خرمشهر و مناطق جنوبی می شه که بعد از اون از طریق دریا و زیر پوشش نیروهای هوایی لجستیک این سپاه تامین بشه .... دکترین تهاجم سریع .... تنها مشکل تنها و تنها خود زمین منطقه و اروند رود هست !!! [/quote] من که از استراتژی نظامی شما سر در نیاوردم !!! اگر قرار نیست نیروی زرهی وارد جنگ بشه پس چه طور می خواد یک راست به نیروی اصلی حمله کنه ؟ حالا بر فرض محال که خرمشهر اشغال شد ! پوشش نیروی هوایی چه طور می تونه از کشتی های باری در برابر زیر دریایی و مین ضد کشتی حفاظت کنه ؟(موشک های ساحل به دریا رو فاکتور گرفتم) حالا بر فرض محال که لجستیک هم از راه دریا تامین شد !!! مگه حفاظت جناحین فقط برای تداوم لجستیکه ؟! تجهیزاتی که از راه دریا می رسه چه طور می خواد جلوی محاصره شدن سپاه کذایی رو بگیره ؟ [/quote] سلام ... عزیز دل من ... همین آمریکا زمانی که می خواست عراق رو بگیره ، خودش رو معطل شهرها نکرد ... با حملات سریع خودش رو به مکان های مورد نظر رسوند و تنها کاری که کرد تامین امنیت لجستیکش بود .... بعدش هم شما که انتظار نداری من تو یک جمله ی یک خطی بتونم یک استراتژی جنگی رو برات کامل بنویسم .... با اف 15 ها و آواکس هاش هم تقریبا می تونه پوشش هوایی اون منطقه ی محدود رو تامین کنه ...
  21. [color=#FF0000][b]گروه بین‌الملل مشرق--[/b][/color] در گزارش [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/182017/%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B9%DA%A9%D8%B3"]قسمت اول[/url][b] [/b]به نقش آل سعود در آغار بحران سوریه پرداختیم اما در این گزارش سعی شده به خیانت‌هایی که اطرافیان اسد به وی کرده‌اند و همچنین نقش اخوان المسلمین و پناهندگان سوری در این بحران بررسی شود. در شهر "درعا" که آتش تحولات سوریه از آنجا شروع شد، شخصی به نام "عاطف نجیب" که مسئولیت امنیتی شهر درعا را در اختیار داشت از نزدیکان بشار اسد بود. وی در زمان مسئولیت خود با مردم به صورت استبدادی رفتار می‌کرد و این اقدامات را "دستورات بشار اسد" نام گذاری کرده بود. [center] [b]عاطف نجیب[/b][/center] [color=#0000ff][b]تحولات زمانی شروع شد که چند کودک به دلیل فضای منفی موجود در رسانه‌ها، شعار "سقوط دولت" سر دادند؛ "عاطف نجیب" پس از دستگیری این کودکان، ناخن‌های دست و پای آنان را کشید و این کودکان را زندانی کرد. مادران این کودکان نزد وی آمدند و خواستار آزادی کودکان خود شدند، ولی "نجیب" حجاب از سر این مادران کشید و به آنان بی احترامی کرد. پس از این اقدام عاطف نجیب، ریش سفید شهر درعا نزد وی آمد؛ عمامه خود را از سر برداشت و جلوی وی گذاشت و خواستار آزادی کودکان شد؛ ولی نجیب عمامه وی را لگد کرد. (شهر "درعا"، منطقه قبایلی است و برای ریش سفیدان احترام زیادی قائل هستند و کوچکترین بی احترامی به این افراد می‌تواند تبعات زیادی در برداشته باشد و این موضوع به منزله "جنگ" است)[/b][/color] زمانی که بشار اسد از "عاطف نجیب" درباره اوضاع شهر "درعا" سوال کرد؛ وی می‌گفت: "هیچ اتفاقی رخ نداده است"؛ تا زمانی که مردم تظاهرات بزرگی برگزار کرده و به مرکز نیروهای امنیتی حمله بردند و نظامیان را کشتند. روحانی وهابی موجود در مسجد "عمری" شهر درعا، که سال 2000 از عربستان وارد سوریه شده بود؛ طرح حمله به پایگاه نیروهای امنیتی را اجرا کرد و به این ترتیب جرقه بحران زده شد. پس از این ماجرا آن دسته از گروه‌هایی که به صورت برنامه‌ریزی شده آماده فعالیت بودند، شروع به تحرک کردند و ورود نیرو و سلاح به سوریه از طریق لبنان، آغاز شد. شعار گروه‌های مسلح از ابتدای شروع تحولات این بود که [b]"نظام بشار اسد باید سقوط کند، زیرا یک دولت علوی است". [/b] مخالفان هیچ خواسته‌ای برای اصلاحات مطرح نکردند و از همان ابتدا خواستار سرنگونی دولت شدند. تحولات سوریه از ابتدا بر اساس اختلافات طایفه‌ای و مذهبی آغاز شد و از همان ابتدا در تمامی تظاهرات، ایران و حزب الله را نفرین کرده، به مساجد شیعیان و علویان حمله می‌کردند و شیعیان را با توجیهات دینی به قتل می‌رساندند. [b]برای مثال در منطقه "الزهرا"، واقع در شهر حمص، 30 دختر شیعه را بازداشت کرده و آنها را به صورت عریان در منطقه "خالدیه" که به منطقه سلفیان مشهور است گرداندند و به آنان لقب "برده" دادند.[/b] دلیل ادامه مشکلات در حمص "چند طایفه‌ای" بودن این شهر است. در ابتدای درگیری‌ها، سلفیان، 700 خانواده شیعه را مجبور به مهاجرت کرده و خانه آنها را به آتش کشیدند. هفت مسجد شیعه را با تمام وسائل از جمله قرآن‌های موجود در آن به آتش کشیدند و دو حسینیه را نابود کردند. سلفیان برخی از شیعیان را فقط به دلیل آتکه در خانه آنان تربت امام حسین را مشاهده کرده بودند، به آنها اتهام کافری زدند و به قتل رساندند. سلفیان سوریه با ذکر "لا الله الا لله"، اقدام به بریدن سر علویان و شیعیان سوری می‌کنند و می‌گویند که ما پس از این اقدام به بهشت می‌رویم؛ این موضوع یک ادعا نیست و ما تمام فیلم‌ها و عکس‌های موجود، این موضوع را تأیید می‌کند. [color=#FF0000][b]نقش برخی از پناهندگان در بحران سوریه[/b][/color] از موضوعات بسیار مهم در سوریه، پناهندگان فلسطینی هستند. مدت‌ها پیش شخصی به نام "شاکر العبسی" در اردوگاه پناهندگان فلسطینی "عین الحلوه"، واقع در شهر "صیدا" لبنان زندگی می‌کرد؛ وی در گذشته، عضو جنبش فتح فلسطین بود که بعدها به جمعیت "فتح انتفاضه" در لبنان ملحق شد. [center][b]شاکر العبسی[/b][/center] "العبسی"، عملیات‌ تروریستی بسیاری در سوریه انجام داد و اقدام به جمع‌آوری نیرو کرد که توسط نیروهای امنیتی سوری دستگیر شد. پس از آنکه وی از زندان آزاد شد؛ به لبنان گریخت تا پایه‌های یک جریان سلفی برای فعالیت در سوریه را آماده کند. [b]"بهیه حریری"، خواهر "رفیق حریری"، نخست‌وزیر اسبق لبنان به صورت مخفیانه، پرونده‌های امنیتی لبنان و سوریه را در اختیار وی قرار می‌داد. بهیه حریری در سال 2004 با رئیس امنیت داخلی آمریکا جلسه‌ای داشت؛ در این جلسه به وی دستور داده شد تا راه های ورود گروه‌های سلفی به شمال لبنان برای فعالیت علیه حزب‌الله و سوریه و همچنین ایجاد توازن قوی در لبنان برای مقابله با شیعیان را فراهم کند؛ ولی این موضوع شکست خورد.[/b] [center] [b]بهیه حریری[/b] [/center] [center][b]بهیه حریری در کنار اردوغان[/b][/center] در حال حاضر یک شیخ سلفی به نام "احمد الاسیر" در شهر "صیدا" فعالیت می‌کند؛ وی به کمک یک عضو دستگاه اطلاعات قطر و با حمایت مالی این کشور سعی در گسترش فکر سلفی در لبنان دارد. "الاسیر" به این دلیل شهر "صیدا" را انتخاب کرد که این شهر معروف به دروازه جنوب لبنان است، به دلیل آنکه این شهر اکثریت سنی مذهب دارد؛ وی سعی داشت صیدا را به تصرف در آورده و مانع ارتباط حزب‌الله با شیعیان جنوب لبنان شود. [center][b]احمد الاسیر[/b][/center] [color=#FF0000][b]خیانت‌های اخوان‌المسلمین سوریه به اسد[/b][/color] بعد از آنکه حافظ اسد، اخوان‌المسلمین سوریه را سرکوب کرد، بازماندگان این گروه برای ادامه فعالیت، تحت پوشش طرفداران حزب بعث وارد دستگاه‌های حکومتی شدند؛ این افراد به عنوان راه‌های نفوذی قلمداد شده و هر زمان که مسئولان اخوان‌المسلمین در خارج از سوریه اراده می‌کردند؛ می‌توانستند از آنان برای ضربه زدن به این کشور استفاده کنند. آنها فکر می‌کردند که حزب بعث، تمام فعالیت‌ها در سوریه را کنترل می‌کند و بر دولت تسلط دارد. مسئولان اخوان‌المسلمین تصور کردند که بشار اسد، مانند پدرش نیست و وی هنوز جوان است و از سیاست چیزی نمی‌فهمد. پس از بروز جنگ‌های کویت و حمله آمریکا به عراق، مخالفان سعی کردند، بشار اسد را به امور خارجی مشغول کرده و خود را وارد پست‌های کلیدی دولت کنند. این افراد با گذشت زمان فعالیت خود علیه دولت را با انتشار روزنامه و راه‌اندازی شبکه‌های خبری آغاز کردند. برای مثال زمانی که سرمایه‌ای وارد کشور می‌شد؛ مخالفان برای بدنام کردن دولت، این سرمایه را میان افراد بسیار کمی تقسیم می‌کردند. افراد نفوذی اخوان‌المسلمین برای ادامه این طرح، نظارت بر مرزهای سوریه بسیار کاهش دادند. کابینه‌های سابق دولت زمانی که با بشار اسد جلسه‌ای برگزار می‌کردند؛ درباره وضعیت کشور تصویر غلطی به وی ارائه می‌دادند و گزارش‌های ارائه شده هیچ یک از مشکلات موجود در جامعه را منتقل نمی‌کرد. برای مثال شخصی به نام "ایاد غزال"، یکی از مسئولان امنیتی استان حمص بود؛ وی از اعضای سابق اخوان‌المسلمین بود و بعدها وارد ارتش سوریه شد. "غزال" در زمان حضور خود در ارتش، عکسی با بشار اسد داشت و آن را در دفتر کار خود نصب کرده بود. وی در حمص "فاصله طبقاتی" ایجاد کرده و به مردم پایین دست ظلم می‌کرد و درآمد روزانه آنها را به زور تصرف می‌کرد. ساکنان شهر حمص بارها قصد داشتند از وی شکایت کنند ولی راه ارتباطی با بشار اسد از سوی وی قطع شده بود و اجازه رسیدن شکایات به رئیس‌جمهور را نمی‌داد. هرگاه شخصی برای شکایت به "ایاد غزال" مراجعه می‌کرد؛ وی عکسی که در زمان حضور خود در ارتش با بشار اسد گرفته بود را به شاکی نشان می‌داد و مردم فکر می‌کردند که بشار اسد از اقدامات وی حمایت می‌کند. [center] [b]ایاد غزال[/b][/center] در سال 2005 تحقیقی درباره قتل چهار شهروند سوری به دست "ایاد غزال" و فساد مالی بزرگ وی در طرح "تروی شهر حمص" انجام شد؛ ولی "غزال" روزنامه‌ای را که اقدام به انتشار این تحقیق کرد را مسدود کرد. "ایاد غزال" طرح دیگری به نام "آرزوی حمص بزرگ" داشت؛ طبق این طرح وی قصد داشت مسیر زیر زمینی را از حمص به منقطه "قصیر" در لبنان حفر کند؛ ولی این طرح شکست خورد و در حال حاضر از تونل‌های احداثی این طرح، برای تردد گروه‌های مسلح و قاچاق سلاح از لبنان به سوریه استفاده می‌شود علاوه بر زمینه سازی شیوخ عربستان، نفوذی های پناهنده از فلسطین و اخوان المسلمین، از فساد رایج در جامعه سوریه نیز باید به عنوان یکی از عوامل بحران فعلی سوریه نام برد. این گزارش برگرفته از مصاحبه خبرنگار نسیم در سوریه تهیه شده است. [url="http://www.mashreghnews.ir/fa/news/182695/%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%87-%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%88-%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1"]http://www.mashreghn...نت-کردند-تصاویر[/url] برای دیدن عکسها به منبع مراجعه کنید ......
  22. [quote name='arminheidari' timestamp='1357223237' post='292097'] به نظر می آید در نوع قوس دار زاویه دید خلبان خیلی بیشتر است ولی آیا شیشه قوس دار هم ضد گلوله است؟ [/quote] سلام فکر نکنم !!! سوخو 25 و آ 10 و آپاچی که شیشه های ضد گلوله دارند ... هیچکدومشون چنین انحنای زیادی رو ندارند ... کلا این سایت ما را معتاد کرد رفت
  23. [quote name='grgn666' timestamp='1357215773' post='292086'] با سلام چرا بین خم شیشه این دو بالگرد که یکی رنگ سبز لجنی داره و دیگری رنگ استتار هوانیروزو داره مخصوصا در قسمت جلو تفاوت است؟ تفاوت بعدی ام که بنظر این بنده حقیر رسید در دماغه این دو بالگرد بالای قسمتی که دوربین نصب شده است؟ آیا امکان داره یکی ساخت صفر تا صد و دیگری ساخت بالگردی با استفاده از مثلا یه شاسی یا بیس یک بالگرد کبرای دیگر باشه؟ مثلا برای شروع اومدن یه بالگردی که داشتن رو روش تجهیزات نصب کردن و وقتی دیدن بله جواب میده اومدن یکی دیگه رو از صفر شروع کردن ساختن! البته این به من رسید . شایدم که بنده دچار خطای دید شدم اشتباه کردم نمیدونم خوشجال میشم کسی که اهل فن باشه اگه پاسخ سوالمو می دونه پاسخ بنده رو بده. [/quote] سلام ... خلبان های ارتش تقاضا دادن که هلیکوپترهاشون شیشه ی قوس داد داشته باشه در حالی که سپاه هلیکوپترهای با آر سی اس کمتر و شیشه ی ضد گلوله رو ترجیح می ده و به ناچار وزارت دفاع هم دو نمونه ساخته ( البته تنها تفاوتش در همین شیشه ی کاکپیت هست ) ....
  24. 100

    ژنرالها در اسارت

    سلام البته یک سری کتاب داره که می تونید بخونیدش .... من حدود 7-10 تا کتابش رو خوندم .......... اینها رو ول کنید ... نرزول و لیچ کینگ و آرتاس رو بچسبید ..... حیف که آرتاس هم کشته شد ... داستانش دیگه کشش نداره ...