^^ 200 میلیون دلار برای دو تا گروگان!!!!!!! بقول دکتر، پراید (در این مورد گروگان ژاپنی) کیلویی چند؟؟!! __________ واقعا دوست ندارم بگم حقشونه ولی با توجه به تخصصشون به احتمال زیاد برای آموزش شورشیها به سوریه رفته بودن، بعبارتی از عاملین خرده پای کشتار و ویرانی در سوریه هستن.

سفر وزرای دارای مناصب امنیتی میتونه در ارتباط با همکاری های استراتژیک دو کشور باشه، رساندن پیام رهبران کشور متبوع و دریافت پاسخ، بخصوص که شایگو از نزدیکان پوتین هست. منظورم اینه که این سفر لزوما در راستای همکاری دفاعی و خرید و فروش سلاح نیست. شاید هم یک شمشیر سامورایی عتیقه جایی در ایران هست و ایشون اومده واسه کلکسیونش خریداری کنه (شوخی).

دوست عزیز، ترور نیابتی با حمله مستقیم تفاوت داره، به عنوان مثال تروریستهای فعال در جنوب شرقی و شمالغرب کشور از جانب دولتهای منطقه ای و بعضا فرا منطقه ای حمایت میشن و بر ضد ما فعالیت میکنن و در اثر عملیاتهای اونا تلفات میدیم و خسارت میبینیم، این جنگ نیابتی دشمن با ماست و ما هم با همین روش مقابله به مثل میکنیم. حال تصور بفرمایید زمانی در حالیکه گروهی از فرماندهان نظامی ما در جنوب شرق کشور حضور دارن مستقیما مورد حمله بالگردهای پاکستان قرار بگیرن، یا قایقی که نیروهای ما در اون هستن مورد حمله بالگردهای عربستان قرار بگیرن، این حمله مستقیم هست و با جنگ و ترور نیابتی متفاوته. جوابش هم باید متفاوت باشه. __________ چیزی در سخنان جناب شمخانی باعث تعجب هست و اون اینه که ایشون از پاسخ حزب ا... سخن گفتن و کلا از شهدای ما یاد نکردن، پاسخ اون خون رو هم حزب ا... باید بده؟ انتقام حمله مستقیم رژیم صهیونیستی به فرمانده ما رو حزب ا... باید بگیره؟

تا منظور از کار بزرگ چی باشه! اگر منظورتون عملیاتی بر ضد صهیونیستها هست، در این صورت در قنیطره و زیر آتش صهیونیستها جمع نمیشدن، مکانهای بسیار امن تر برای این برنامه ریزیها هست. دلیل اجتماع در آن نقطه بازدید از جبهه قنیطره و روند کاری معمول در عملیاتهای نظامی هست، عملیات بر ضد مسلحین. احتمالا به همین دلیل خودشون رو از جانب صهیونیستها در خطر نمیدیدن، چون برای جنگ با مسلحین اونجا بودن و همچنین احتمال میدادن که دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی هم این رو میدونه که دلیل حضور اونها در قنیطره چیست، پس خطر چندانی احساس نمیکردن در حالیکه رژیم صهیونیستی از فرصت پیش آمده سوءاستفاده کرد. سایر فرمایشات شما هم از نظر من ارتباط چندانی به این موضوع نداره، ما در روزهایی که فشارهای شدیدتر اقتصادی و غیر اقتصادی به ما وارد شده وا ندادیم، دلیلی نداره که در شرایط کنونی اینقدر بر روی ضعف ما حساب کرده باشن.

به گزارش برخی منابع تعداد شهدای ما و حزب ا... برابر بوده، هر کدام 6 نفر. انا لله و انا الیه راجعون!

قنیطره یک منطقه جنگیه و قسمت عمده ایش دست مسلحین، ایران و حزب ا... هم متحدین دولت اسد هستن و مدتهاست که در این منطقه حضور دادن، ما قبلا هم اونجا شهید دادیم ولی اونها در جنگ با مسلحین شهید شدن. بالاخره جنگ هست و تلفات. اما این مورد فرق میکنه، صهیونیستها طرف ما در این جنگ نبودن، از فرصت سوء استفاده کردن. شما میتونی این قضیه طرح حمله به سرزمینهای اشغالی رو باور کنی، ولی مقاومت برای حمله به سرزمینهای اشغالی ابتدا باید مسلحین رو شکست میداد بعد ... شما رسما به نفع مسلحین وارد جنگ شدید. اتفاقا من حیران این اخلاق صهیونیستهام هر جا پای منافعشون باشه همه یک صدا پروپاگاندای مشترکی رو فریاد میزنن، مثل ما نیستن که هر کی ساز خودش رو بزنه. به هر رو شک ندارم که پاسخ در خوری در راهه، اون موقع بشینید سبک سنگین کنید ببینید سیاستمداران شما به خاطر منافع حزبی و سیاستهای انتخاباتی وارد این جنگ شدن یا واقعا خطر بزرگی از جانب جبهه قنیطره؟! امنیت رژیم صهیونیستی رو تهدید میکرده.

موضوع تنها پاسخ احتمالی حزب ا... به شهادت نیروهاش به دست رژیم صهیونیستی نیست، بنا بر گزارش منابع خبری داخلی و خارجی ما هم یک یا دو شهید دادیم، دو فرمانده ما رو هم شهید کردن، نباید پاسخ بدیم؟! حالا هر چی که اینها مزخرف ببافن، قنیطره جنگه، نیروهای مقاومت برای مبارزه با تروریستها اونجا بودن، صهیونیستها بزدلانه در حالی که یکی از طرفهای جنگ نبودن از فرصت پیش آمده سوء استفاده کردن. خدا شهدای ما و حزب ا... رو با اهل بیت (ع) محشور بفرماید!

به احتمال زیاد این ماجراجویی بزدلانه صهیونیستها به یک درگیری تمام عیار و بحران گسترده منتهی بشه. صهیونیستها از این فرصت پیش آمده به دلیل فشاری که جنگ سوریه و عراق بر حزب ا... وارد آورده، نمیتونستن صرفنظر کنن. حزب ا... هم نمتونه تمام خباثتهای صهیونیستها رو نادیده بگیره، اگر این دفعه جواب درست و حسابی نده، دفعه بعد دشمن جری شده، خباثت بیشتری به خرج خواهد داد.

دوست عزیز حقیر هم قصد جسارت ندارم ولی اگر سواد بچه های سایت رو اصلا در سطح خود نمیدونید خیلی راحت پستهاشون رو نادیده بگیرید. ولی وقتی تبادل نظر رو شروع میکنید یعنی بطور خودکار دیگران رو لایق تبادل اطلاعات دونستید. بعد این قضیه کینزی یا نوکینزی بودن بعضی سیاستهای اقتصادی احمدی نژاد همزمان با سقوط ناگهانی ریال در برابر دلار در سایتهای انگلیسی زبان از جمله وال استریت ژورنال مطرح شد و دلایلی مختلفی هم از نظر خودشون مبنی بر تعمد احتمالی سقوط ریال داشتن که درست و غلط کاری نداریم ولی خوب ادعایی نبوده که تنها داخلی های بی سواد کرده باشن ...

^^ دو صد گفته چون نیم کردار نیست ... همش حرف حرف حرف ...

با احترام به نظر شما دوست عزیز فکر میکنم روی این قضیه اختلاف داریم زیادی حسایت نشون میدیم، همینکه به اعتقادات دیگران توهین نکنیم کافیه، به هر حال روابط دو کشور در بهترین شرایط خودش نیست و روشن تر بگم غیر مستقیم در جنگیم، طبیعیه که در فضای مجازی هم این تنشها خودش رو نشان بده، ولی خوب جلوی توهین به اعتقادات رو باید گرفت.

اینقد که تهمت به این بسیجیها زدن و هر چه لایقشون بود بهشون نسبت دادن یه طرف، تهمت بزدلی و سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز مردم بی دفاع یه طرف، اینقدر هم که مسالمت آمیز بود، حالا بیان ببینن کیا دارن با هیولاهای داعش چشم تو چشم میجنگن اونم با لب خندون! خدا ایشان را با ابوفاضل و سیدالشهداء (ع) محشور بفرماید!

مگر این بنده خدا کنار تابوت شهید والامقام محافظ اون خواننده زیر زمینی (2afm) نبود؟ http://www.asrkhabar.com/files/fa/news/1393/9/1/20261_748.jpg

در مورد کشورهای چپگرای آمریکای مرکزی و لاتین بالاخص کوبا خدمتتون عرض کنم که بر روی خدمات اجتماعی بخصوص شبکه بهداشت و درمان و بیمه های درمانی بسیار کار میکنن. بخصوص کوبا در این زمینه پیشرفت زیادی داشته، تنها برای توریستها نیست برای مردم خودشون هم خدمات در سطح بالا ارایه میکنن.

دوست گرامی امکانش هست دو سه تا از این متخصصبن واقع بین رو به ما هم معرفی کنی؟ چون این حقیر هر چه نظریات (اگر همچین اسمی رو بشه بکار برد) متفکرین شاخص علوم انسانی (جامعه شناسی و علوم سیاسی) هموطن رو دنبال کردم جز تعصب و پیش داوری کمتر دیدم. خیلی کم هستن شاید بشه سید جواد طباطبایی رو مستثنی کرد، در زمینه فلسفه اوضاع بهتره ولی خوب نظریات این حوزه در زمینه سیاست و اقتصاد ایران چندان کاربردی نیست. البته این مساله سابقه تاریخی داره، وگرنه از آشنایی ما با تجدد تا کنون در حوزه ها یک اتفاق حداقلی می افتاد ...

دوست عزیز چه کسی و با چه منطقی اثبات کرده که دستیابی ایران به سلاح هسته ای توازن و تعادل جهانی را به خطر خواهد انداخت؟ این یک سوال... و سوال دیگه اینکه فرق فوق الذکر با چه منطقی میتواند اثبات کند که دستیابی پاکستان به سلاح هسته ای هیچ توازن و تعادل و امنیتی را به خطر نینداخته؟ بعبارت دیگه اگر امنیت و توازن جهان سلاح هسته ای پاکستان رو تحمل کرد و مختل نشد چرا نمیتواند سلاح هسته ای ایران را تحمل کند؟ البته شاید استثناءا نمیخواهد ... در واقع هر زمان با ادعای فوق روبرو میشم این سوال به ذهنم خطور میکنه، و تنها من نیستم در بسیاری از تالارهای گفتگوی انگلیسی زبان و کامنتهای خبرها خیلی از بیگانگان هم همین سوال رو مطرح میکنن، اگر پاکستاان میتونه چرا ایران نه؟ البته جواب این سوال طبیعتا باید به معیارهایی جهانشمول و قابل انطباق برای همه اشاره کند و نه فقط ایران. تخمین تاثیرش بسیار دشواره اگر ناممکن نباشه و کار من نیست ولی همین مقدار هم میتوته از افتادن یک کشور به ورطه بحران و حتی نیستی جلوگیری کنه. تاثیری که شاید هیچ عامل یا عوامل دیگه ای نتوته جاش رو پر کنه، حداقل نه به این سادگی.

میزان امنیت داخلی مستقیما با دارا بودن سلاح هسته ای مرتبط نیست، منظور من در خطر قرار گرفتن موجودیت یک کشور/نظام بود، در دو مثال فوق موجودیت اینها علی رغم وضعیت شکننده قابل تهدید شدن نیست، مثلا در کشتار بمبءی از کنار پاکستان گذشتن تنها به دلیل دارا بودن سلاح هسته ای وگرنه عواقب بسیار شدیدی دامتگیر پاکستان میشد، پس به دلیل وجود سلاح هسته ای به ناچار چشم پوشی کردن. رژیم صهیونیستی هم پس از افشا دارا بودن سلاح هسته ای دیگر مورد هجوم ارتشهای عربی قرار نگرفت. البته باز هم بگم که من داشتن سلاح هسته ای رو تایید نمیکنم، اصلا به امثال من ارتباط پیدا نمیکنه.

نظریات شما درباره پیشرفت اقتصادی کره و آلمان و نقش روءسای دو کشور در این زمینه بسیار جالب بود ولی آیا این دو نفر یا چند نفر نظریه پرداز اقتصادی، این تحولات غریب اقتصادی رو به تنهایی با نظریه پردازی از کتم عدم به عرصه وجود آوردن؟! نقش سرمایه گذاریهای کلان اقتصادی، بازار مهیای شرکای سیاسی و اقتصادی قدرتمند این کشورها، چقدر در پیش آمدن این شرایط تاثیر داشته؟ در جایی که (استعداد نسبی کشور پیش فرض) سرمایه گذاری کلان اقتصادی وجود داشته باشه و بازار اتحادیه ای/انحصاری هم برای کالاهای تولیدی مهیا باشه پیشرفت اقتصادی اجتناب ناپذیره، کره و ژاپن نشه دیگه ترکیه خواهد شد. من نمیخوام منکر تاثیر مدیریت و نظریه پردازی در موفقیت اقتصادی بشم ولی بنظر من نقش سرمایه گذاریهای کلان و بازارهای انحصاری تعیین کننده اصلی هستن. اتحاد و اتفاقهای اقتصادی در زمان سختی هم کارگشاست همین الآن کشور یونان که در قعر ورشکستگی دست و پا میزنه به لطف عضویت در یک اتحادیه قوی اقتصادی تبعات ورشکستگی رو چندان احساس نمیکنه. خلاصه اینکه پیشرفت اقتصادی غیر از مدیریت و نظریه پردازی، سرمایه گذاری کلان و بازار میخواد که متاسفانه ما ازشون محرومیم.

من نمیدونم چرا تا بحث سلاح هسته ای میشه دوستان ایران رو با کره شمالی مقایسه میکنن. چرا مثلا با پاکستان یا همین صهاینه مقایسه نمیکنید، چقدر بازدارندگی نصیب این دو شده باشه خوبه و راضی میشید؟ البته بازدارندگی رو عرض میکنم، به زبان ساده تر اینکه هر شکری دلشون میخواد میخورن هیچکسم نمیتونه جلوشونو بگیره. البته نمیگم سلاح هسته ای خوبه و ما به سمتش بریم، عرضم اینه درست بحث کنید و مغلطه نباشه. و خواهشا مغلطه اقتصادی هم نکنید، داشتن سلاح هسته ای باعث پیشرفت و تحول اقتصادی یک کشور نمیشه ولی از اون مهمتر نداشتن تکنولوژی هسته ای هم به همچنین، پس اگر کسی فکر میکنه فردای تسلیم هسته ای به ناگهان وضع اقتصادی کشور متحول میشه و مثلا به جای پراید ما ملت ماشین خارجی سوار میشیم و همه چی به استاندارد آلمان و ژاپن میرسه، سخت در اشتباهه.

ژاپن و آلمان در جنگ جهانی دوم برای یک ایدءولوژی غلط و توهم ارباب دنیا شدن میلیونها کشته دادن (و البته میلیونها نفر رو هم کشتن)، آلمانها در حالیکه در خیایانهای برلین با سربازان متفقین نبرد تن به تن و خانه به خانه میکردن هنوز تسلیم نشده بودن، ژاپن تا زمانیکه دو بمب اتم بر سرش فرود نیامد تسلیم نشد و همه اینها در حالی بود که مواد خواراکی در پشت جبهه نایاب بود و جیره بندی، البته همه اینها برای هدفی غلط بود ولی نشان دهنده روحیه و توانایی یک ملته. حالا دوستان چطور ملتی رو که بخشی از خاکشو دو دستی تقدیم میکنه و رییس مملکت میگه دختر خودمون بود شوهر دادیم رفت رو با دو ملت فوق مقایسه میکنند و نسخه مشابه میپیچند، خدا میدونه؟ از منظر روشنفکر جماعت این کشور از افتخارات تاریخ معاصر ما تسلیم بدون قید و شرطمون در جنگ جهانی دوم هست، از خیانت های قاجار جنگیدن با روس بر سر خاکمون رو ذکر میکنن، چرا؟ چون روسیه قوی تر بوده، یعنی هر زمان دشمن قوی دیدی تسلیم شو، اگر جنگ بر سر خاک کشور هم هست بده بره، نخبه های ما همچین روحیه ای دارن و به تبع اونها قشر مخاطبشون هم همینطور. تنها نقطه درخشان تاریخ معاصر ما دفاع مقدسه، که اون رو هم میبینید چطور زیر سوال میبردند و الآن هم میبرن، چطور مسخره میکنن. اصلا عزت نفس و شرافت به هیچ نمیگیرن، در امیرآباد و شهرک غرب تجمع میکنن و پلاکارد به دست که ما گرسنه ایم، جایی که متر زمین چند ده میلیونه؟ افتخار میکنن که عکسهاش در جهان پخش شده و دیده شدن ... آدم شده باید با سیلی صورتش رو سرخ نگه داره و جلوی هر کس و ناکسی آبروی خودش رو نبره، الآن که بحثمون در مورد یک نفر نیست و یک ملت در مقابل دنیاست.

آزادی بیان، حقوق بشر، دکتر زیباکلام دیگه نه؟! دوستان یه کم ملایم تر شعار بدن، به فکر سوءهاضمه مخاطبان هم باشن. به خدا برای حل مشکلات این مملکت به چیزی خیلی بیشتر از "نداشتن بمب هسته ای" نیاز داریم.

ببینید دوست عزیز اول اینکه من قاطعانه اعتقاد دارم که مثبت و منفی تابناک یا هر سایت پر مخاطب یا کم مخاطب دیگه ای ملاک سنجش معتبر نیست، خوب در این زمینه میتونیم این توافق رو داشته باشیم که با هم توافق نداریم و اشکالی هم نداره. اما در موضوع سنجش آراء مردم بطور جدی و سوای یک سایت خبری اگر بخوام دریافت خودم رو عرض کرده باشم، ببینید من از صبح تا شب و بلکه تا پاسی از شب رو در کف همین جامعه میگذرونم و با اقشار مختلف این ملت سر و کار دارم اونهم برای سالیان، کم و بیش درکی از جامعه و مردم دارم که بدونم در این زمینه مطلق وجود نداره، در مورد سنجش نظر مردم ایران (چه بسا مردم سایر کشورهای جهان) غیر از نفس موضوع مورد سنجش، نحوه ارایه و دعوت هم هست که بسیار مهمه، شما مطلبی رو با دو ارایه و دعوت مختلف میتوتی در معرض سنجش بذاری و دو نتیجه متفاوت حاصل بشه. نمونش فراوان هست در این لحظه شما ارایه دکتر روحانی و زیباکلام رو داری و فکر میکنی بازی تمومه، ولی نه دوست عزیز، توپ بالا میره تا بیاد پایین هزار چرخ میخوره، صبر کن ارایه و دعوت طرف مقابل رو هم ببین. چه بسا در مدت زمانی نه چندان طولانی در همون محیط خبر مشابه دیگری منتشر بشه ولی آراء تفاوت داشته باشه. در مورد جامعه ایران و آمریکا با نظر شما موافق نیستم، نه جامعه ما اونقدرها همگنه و نه جامعه آمریکا اونقدرها ناهمگن، ولی جای بحث اینجا نیست.

برادر برای شما ملاک سنجشتون مثبت و منفی کاربرلن تابناکه؟! خوشا به سعادتتون، حالا اگر سایت فوق عکس سلفی فلان خانم هنرپیشه رو با بهمان پوشش در کنار تصویر دکتر زیباکلام یا روحانی نمایش بده و مثبت و منفی هم باز باشه بنظرتون چند چند میشن؟! پس با منطق شما سکان هدایت مملکت رو باید دست اوشون داد، نه؟! بیاد دارم که اخبار انتخابات و مناظرات دور اخیر ریاست جمهوری آمریکا رو از سایت وال استریت ژورنال دنبال میکردم، که اعتبار جهانی داره، بر اساس مثبت و منفی کاربران اون سایت رامنی میبایست 70 به 30 برنده میشد ولی خوب هر سایتی مراجعین خودش رو داره که لزوما بازتاب نظر یک ملت نیست ...

دوست عزیز من مخاطب پست شما نیستم فقط میخواستم عرض کنم که انگلستان یا بعبارتی حاکمیت بریتانیا برای جدایی اسکاتلند رفراندوم برگزار نکرد بلکه دولت محلی اسکاتلند از اختیارات خودش استفاده کرد و استقلال اسکاتلند رو برای اسکاتلندیها به رفراندوم گذاشت. یه جور دیگه بیان کنم بریتانیا بعنوان دارنده بالفعل اسکاتلند جدایی اون رو به آرای مردم انگلستان واگذار نکرد، چنانکه منطقی هم نیست که مثلا مردم انگلستان طی رفراندومی اسکاتلند رو مستقل کنن و رای بدن که بخشی از خاکشون جدا بشه و مثلا بگن برو واسه خودت دیگه اسکاتلند نمیخوایم. بلکه این دولت محلی اسکاتلند بود که استقلال بالقوه (و نه بالفعل) خودش رو به رفراندوم گذاشت. و باز هم یک جور دیگه زمان جدایی بحرین از ایران آیا در سرزمین اصلی ایران رفراندوم برگزار شد و یا در بخش جدایی طلب؟ آیا منطقی بود که در سراسر ایران رفراندوم برگزار بشه و مردم ایران رای به جدایی بخشی از خاکشون و چشم پوشی از حقشون بدن؟ هیچ کشور درست و حسابی و هیچ ملت با شرفی برای محروم کردن خودش از حق و حقوق خود رفراندوم برگزار نمیکنه. __________ یک مطلبی رو کلی بگم نمیدونم چرا برای ما ایرانیها ننگ معنی خودش رو از دست داده.

فرضیه شما محتمل ترین توضیح منطقی برای این ماجراست، و اتفاقا جای تاسف مضاعف دارد، در حالیکه دولت به بهانه خدشه دار نشدن امنیت ملی از پاسخگویی درباره جزییات و نتایج مذاکرات سرباز می زند برای باز کردن قفل هسته ای آنهم با پیش فرض عقب نشینی 100% طرف ایرانی مهلک ترین پیشنهاد ضد امنیتی را مطرح می کند. می توان پیش بینی کرد که همچین اقدامی منجر به زنجیره ای از حوادث شود که در نهایت نه از تاک اثری باقی بگذارد و نه از تاک نشان. البته نسبت پیشنهاد رادیکال رفراندوم با شعار اعتدال هم ناگفته مشخصه.