در ارتباط با دلایل حرکت نیروهای حوثی به سمت مناطق جنوب یمن چند نکته دارای اهمیت هست، مدتیست نجوای استقلال طلبی از مناطق جنوبی به گوش میرسه اگر این اتفاق بیفته اول تمامیت ارضی یمن در معرض خطر قرار میگیره، دیگه اینکه با توجه به فعالیت شدید القاعده و وهابیها در این مناطق استقلال جنوب مساوی است با بهشت جدیدی برای القاعده، بهشتی به مراتب مستعدتر از سومالی، پشتونستان پاکستان یا حتی لیبی و در این صورت امنیت منطقه و حمل و نقل دریایی به جد در معرض تهدید قرار میگیره، پس اقدام حوثی ها یا جلوی این اتفاق رو میگیره یا به تاخیر میندازه و یا تضعیفش میکنه، حداقلش اینه که نقاط درگیری آینده رو از قلمرو خودش و پایتخت دورتر میبره.

البته این نکته که آمریکا توپ ضد پهپاد تولید و با سرعت بر روی شناورهاش در خلیج فارس نصب میکنه خود بیانگر قدرت و کیفیت نیروی پهپادی ایران هست و بزرگترین تایید بر ادعای ماست. ولی چه بهتر که این گاف های تبلیغاتی صورت نگیره.

صلوات بر محمد و آل محمد و سلام خدمت دوستان! آدم در میمونه، نیروهای مسلح قبلاً پهبادهای خیلی بهتر (که اگر کلاس یک جهانی نبودن کلاس دو بودن) رو که مهندسی معکوس انواع آمریکایی و رژیم صهیونیستیایی هستن با چراغ خاموش رو نمایی کردن، یا حتی رونمایی نکرده وارد خدمت کردن حالا چه لزومی بود که این ماکت مسخره رو که حتی درست سر هم بندی نشده با این تبلیغات و تعویقات رونمایی کنن؟! و با آبروی صنایع دفاع این کشور بازی کنن؟! میزنه به سر آدم که نکنه یه عده میخواستن با این کار و به بهانه رونمایی از یه چیز خیلی خفن یه بنده خدایی رو ،که اتفاقاً عشق این کارها رو داره، سکه یه پول کنن که اون هم بعد از چند بار (از این) رکب(ها) خوردن بالاخره شستش خبر دار شد و پیچوند. البته این هم احتمال درست و حسابی و قابل اثبات نیست ولی از شدت درموندگی و سرخوردگی به خیال خطور میکنه دیگه. دل انسان به حال شانیت خانوادهء معزز شهدای هسته ای و نمایش آیینی (اجرا شده پس! از رونمایی) میسوزه.

تا جایی که به پست قبلی این حقیر مربوط میشه دچار اختلافی با شما نیستم، من فقط گفتم که طرفهای حامی مسلحین، سلاح هایی رو متناسب با ظرفیت بالقوه نیروها در اختیارشون گذاشتن و چه بسا از ابتدا بعنوان راه حل نهایی به شورش مسلحانه دل نبستن و بدشون نمیمده که سناریوی لیبی (مبتنی بر دخالت نظامی خارجی) در سوریه هم تکرار بشه، حالا در کنار این میشه سناریوهای دیگری هم مطرح کرد که البته تا زمانی که اوضاع به یک ثبات نسبی نرسه و "نتیجه" مقدماتی حاصل نشه همه اینها در حد فرض باقی میمونن. البته فرمایش شما درسته و اوضاع سوریه و لیبی با هم تفاوت های اساسی دارن، اصلاً فارق از اوضاع کنونی و جبهه گیری های بین المللی این دو جامعه بالذات با هم متفاوتن، تفاوت های مذهبی و حتی نژادی موجود در سوریه کار رو برای جایگزینی نظام "از نوع رخ داده در لیبی" بسیار سخت میکنه (اگر نگیم نا ممکن). در ضمن بنده هیچوقت (نه حتی دو سال پیش) فرضیه های بفرمایش شما فارس و کیهان در مورد سوریه رو در این سایت مطرح نکردم، الآن هم دلیلی برای دفاع از اونها نمیبینم، اصلاً کم پیش اومده که به همچین مطالبی (با کیفیتی که شما مطرح میکنید) در روزنامه کیهان برخورده باشم.

فکر نمیکنم لازم باشه که ما جنگ در سوریه رو لزوماً جنگ بازی در نظر بگیریم، اصلاً شاید قرار نبوده که تمام بار جنگ بر دوش گروههای مسلح قرار بگیره، شاید سناریو مد نظر ترکیه و چند کشور عرب دخیل، چیزی شبیه به مورد لیبی بوده، یعنی فشار گروههای مسلح در داخل با فشار نظامی خارجیها همراه بشه تا کار نظام سوریه یکسره بشه. چیزی که تا حالا علی رغم چند دورخیز جدی صورت نگرفته...

در رابطه با بحث نوع سلاح مخالفین نوع سلاحی که به شورشی ها داده میشه باید با نوع توانایی ها و آموزش اونها همچنین استراتژی کلی پیش رو در نبرد با ارتش سوریه، مطابقت داشته باشه. به افرادی که آموزش محدودی دیدن و بعضاً توانایی ذهنی محدودتری دارن چه سلاحی میشه تحویل داد که بتونن از اون استفاده کنن؟ کار با سلاحهای بالستیک که نیاز به گرا دهی دقیق دارن، بسیار سخته و کار خیلی از اینا نیست، در ضمن تاکتیک های استفاده شده از جانب این گروهها شباهت زیادی به سایر گروههای سلفی که در سایر مناطق دنیا دست به سلاح بردن داره، این تاکتیک ها نیازمند همان گونه سلاح هم هست، مثلاً بمب های کنار جاده ای بهتر از هر سلاح پیشرفته دیگه از جمله موشک های ضد تانک و توپ و خمپاره جواب میده. در ضمن گردانهای آموزش دیده (مثلاً جدا شدگان از ارتش) میتونن به سلاحهای متناسب و پیشرفته تر مجهز بشن، کمااینکه شدن. نمیشه انتظار داشت که مثل نقل و نبات به اینا دوش پرتاب بدن چون این سلاح به راحتی میتونه به مناطق دیگه دنیا منتقل بشه همچنین با این کار اخلاقاً این مجوز به طرف مقابل داده میشه که هر جا لازم دید مخالفین غربی-عربی رو به سلاح های پیشرفته از جمله دوش پرتاب مجهز کنه. این اخباری هم که در رابطه با حمله شورشی ها به یک پادگان دفاع هوایی و دسترسی به دوش پرتاب ها در اونجا منتشر شد ترجمانش این هست که گردانهای خاصی از مخالفین به دوش پرتاب مجهز شدن که احتمالاً از نوع شرقی هست، منتهی کسی این سلاح رو به اونها نداده بلکه خودشون به دست آوردن. به این راحتی هم نمیشه هر طور که بخوان مخالفین رو تسلیح کنن، یک ملاحظاتی این میان هست. در ضمن راهکار رساندن سلاح به دست مخالفین (درون سوریه نه اونهایی که بطور رسمی در ترکیه مستقر هستن) هم در نوع خود جالبه و شباهتهایی به بازاریابی هرمی داره، به این صورته که هر هوادار تائید شده مخالفین چند فرد مطمئن رو به سر هرم خودش معرفی میکنه، اونها هم بعد از بررسی از طریق واسطه سلاح برای اون افراد میفرستن و به همین شکل هرم گسترش پیدا میکنه. اینجا یک مقاله از تایم هست که خوندنش خالی از لطف نیست: [url="http://world.time.com/2012/09/18/syrias-secular-and-islamist-rebels-who-are-the-saudis-and-the-qataris-arming/"]http://world.time.co...qataris-arming/[/url]

[quote name='Azarakhsh' timestamp='1349384625' post='275886'] سر بریدن دو جوان شیعه به وسیله مخالفان مهربان رژیم سفاک و خونریز اسد در محله سیده زینب در جنوب دمشق! از نظر من خیلی +18 نبود اما کسانی که نمی تونن نگاه نکن!فقط لینکش رو می زارم! [url="https://lh5.googleusercontent.com/-pKg8CtBhBtk/UGvtI-DGGKI/AAAAAAAARZ4/zyZaq1nAyaU/w497-h373/302546_282295085215330_724314304_n.jpg"]https://lh5.googleus...724314304_n.jpg[/url] میخواستم یه مطلبی بنویسم مخم هنگ کرد ! ولش کن . . . [/quote] از روی آثار بجا مانده بر روی اجساد میشه گفت که قبل از ذبح مفصل و وحشیانه شکنجشون کردن، خدا ریشه این ناصبی های شیطان صفت رو بکنه.

[quote name='Azarakhsh' timestamp='1349295335' post='275581'] من خیلی موافق نیستم! در صورت انجام این کارا دقیقا در مسیری می افتیم که غرب و دشمنامون میخوان! اونوقت ما رسما و سند دار میشم تروریست! اونوقت تمام کشورایی که فعلا دارن نظاره می کنن مستقیما وارد نبرد با ایران میشن! بعدشم شما می تونید یه آتیش درست کنید اما این که بتونید کنترلش کنید که به جاهای دیگه نره خیلی سخته! فعلا هم ما درگیر یه جنگ هستیم باید منتظر بود و دید نتیجه جنگ احزاب سوریه چی میشه! [/quote] برادر عزیز از کجا معلوم که ما همین الآن در مسیری که غرب و دشمنانمون میخوان نیفتاده باشیم؟! دچار ایستایی و رکود در جبهه های مختلف شدیم و داریم فشار سنگین اونها رو که لحظه به لحظه هم بیشتر میشه تحمل میکنیم. تا کی میشه اینطور ادامه داد؟ حداقلش اینه که در قبال پیشروی اونها ما هم پدافند داشته باشیم، من نمیگم راهکارهای دوستمون عملی یا درسته ولی بنظر میاد رفتن به لاک دفاعی صرف تنها دشمن رو برای فشار بیشتر ترغیب میکنه. ------------------------ در ضمن دوستانی هم که فکر میکنن غرب در صورت عقب نشینی ما از حقوق حقه هسته ای تحریم ها رو بر میداره سخت در اشتباهن. چند سال از سقوط صدام میگذره؟ پاره ای از تحریم های غرب بر ضد عراق همچنان پابرجاست. قذافی که یادتونه، نتیجه همکاریش با غرب چی شد؟ چی بسر لیبی اومد؟

فقط به حال آماده باش در نیومدن، ساعاتی پیش ارتش ترکیه خاک سوریه رو گلوله باران کرد. گویا ترکیه میخواد مساله رو به ناتو ارجاع بده و باقی قضایا رو هم خودتون حدس بزنید.

از دوستان مطلع درخواست میکنم در صورت امکان سرعت موشک طائر2 رو تخمین بزنن و با نمونه مشابه روسی مقایسه کن. من ویدئوهایی مربوط به شلیک سام-17 ام1و2 رودیدم بنظر سرعت نمونه ایرانی با روسی متفاوت هست، البته زاویه فیلم برداری در ویدئوها مختلف هست و نمیشه به درستی قضاوت کرد. یک سوال دیگه، آیا مانور پذیری فوق العاده موشک میتونه بر سرعت موشک تاثیر بذاره، یعنی اصلاً در فاز طراحی و تولید سرعت رو در حدی تنظیم کنن که بیشترین مانور پذیری مقدور باشه؟ با تشکر

با تشکر از گوبلز عزیز در پست 313، عکس بسیار جالبیه، ثابت میکنه میشه همون کاری رو که با موشک های ضد کشتی کردیم و کامیون حامل موشکها رو در حالت عادی از یک کامیون غیر نظامی نمیشه تشخیص داد میتونیم در مورد موشک های پدافندی هم انجام بدیم، کما اینکه در این عکس به وضوح میشه دید.

با توکل به خدا با قدرت به جلو، و نه حتی یک نیم نگاه به پشت سر، انشاءا...

[quote][color=#0000ff]یکی به ما بگه اینا منظورشون چیه[/color]؟[/quote] در خبر ارسالی تابناک شلیک سامانه رعد با رونمایی از پهباد شاهد 129قاطی شده، خبر مربوط به شاهد رو در فارس میتونید بخونید. ولی این موشک طائر عجب مانور پذیری بالایی داره، این نه تنها قابلیت تحمل فشار موشک رو نشان میده بلکه دقت و کنترل بالای سامانه هدایت بر روی موشک رو هم ثابت میکنه.

این تاپیک خواسته و ناخواسته باعث مطرح شدن بعضی داستانهای قدیمی شد، چند نکته بنظرم میرسه: -در بحث حضور ماکت های نظامی و نه اصل تجهیزات دوستان توضیح کافی دادن، من هم متذکر بشم که حتی لوله های سلاح های انفرادی پیاده نظام رژه "پره" چه برسه به حضور بمب و موشک اصلی، اینها همه ماکته. -در مورد اس-300 در رژه چند سال پیش، توی همین تالار گفتگو هم به این نتیجه رسیدیم که سیلوی موشک ها ماکته، حتی قبل از سایت های خارجی، اما رادار تامب استون کاملاً واقعی بود، حتی در افراطی ترین تالارهای گفتگوی غربی که بدترین تمسخر و توهین رو بابت سیلوهای موشک به ما میکردن متفق القول بودن که رادار تامب استون حاضر در رژه واقعی بود (حضور رادار واقعی بر خلاف موشکها خطر امنیتی نداره). -در مورد سامانه اخیر، در مورد ماکت بودن موشک ها در رژه توضیح بالا فکر میکنم کافی باشه، در مورد وجود یا عدم وجود این موشک در ایران بنظر من فرضیه ای رو که اسپهبد مطرح کرد میتونه درست باشه. یعنی این سامانه به تعداد مورد نیاز خریداری شده یا حتی خط تولید اون در ایران راه اندازی شده (تکنولوژی اون خریداری شده مثل موشک دهلاویه) و احتمالاً به دلیل برخی ملاحظات (مثلاً عذر کشور فروشنده یا مسائل حفاظتی) فعلاً عملکرد اون نمایش داده نشده. سردار جعفری همینطوری چیزی رو نمیگه (حالا دیگران به کنار)، مثلاً همین چند سال پیش ایشون از تست یک موشک ضد کشتی بسیار پیشرفته و آغار تولید اون خبر داد، سه سال طول کشید تا ویدئو شلیک موشک خلیج فارس به نمایش در بیاد. همان زمان خیلی ها در مورد صحت سخنان سردار جعفری تشکیک میکردن ولی نهایتاً... البته احتمالات زیاده و این تنها یک منظر برای نظاره بر مسئله هست. در ضمن با توجه به برگزاری اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و فعالیت های رسانه ای ممکنه که اگر قصدی هم برای نمایش تست این سامانه باشه فعلاً انجام نشه تا فرصتی دیگر.

احسنت برادر مصطفی! پست 1815 شما خیلی خوب بود! ------------------------------ در خبرها اومد که امروز شورشی ها مقر فرماندهی (و فرماندهان) خودشون رو از ترکیه به داخل سوریه منتقل کردن؟! -یا اوضاعشون خیلی خوبه، حتی بهتر از چیزی که غربی ها در موردشون میگن، که در این صورت مقدمات تشکیل دولت انتقالی (در سایه) و برقراری کنترل منسجم در مناطق تحت کنترل رو فراهم میکنن. همزمانی این رویداد با شروع بکار اجلاس سران ملل متحد در نیویورک جالب توجه هست، گویا قرار است مساله سوریه اصلی ترین موضوع نشست امسال باشه. -یا یه فروغ جاویدان (مرصاد) در پیش دارن. که در این صورت ترکیه میخواد خودش رو از شر اینا (فرماندهانشون) خلاص کنه. -یا شاید هم احتمالات دیگه ...

این رژه نکات جالبی داشت که مهمترین اون سامانه رعد و موشک طائر بود. البته از سامانه تنها حامل موشک نمایش داده شد و رادارهای جستجو، کنترل آتش و فرماندهی در رژه حضور نداشتن. خودرو حامل موشک همونطور که دوستان در صفحات ابتدایی اشاره کردن شبیه به MZKT-6922 هست که حامل سامانه باک-ام-2-یی-کی هست، ولی تنها از نمای کناری چون از روبرو کاملاً مشخصه که متفاوتن و خودروی حامل سامانه رعد بنظر عرض کمتری داره و شیشه جلو دو تکه هست در حالیکه در مدل روس سه تکس و عریض تر بنظر میاد، شاید به همین دلیله که حامل رعد به جای چهار موشک تنها سه موشک حمل میکنه. از همه غریب تر موشکه که شباهت عمده به هیچ کدوم از موشکهای دیگه نشان نمیده بطوری که بشه گفت این مهندسی معکوس یا کپی فلان موشک غربی یا شرقی هست. حداقل من نتونستم تشخیص بدم. این احتمال طراحی و ساخت صد در صد داخلی رو تقویت میکنه که در صورت صحت خبر خیلی خوبیه. از بین خانواده باک بیش تر (ولی نه کاملاً) شبیه 9М38M1 هست (سام-11) تا 9K317 (سام-17)، ولی باز هم تفاوت هایی داره، به اچ-کیو-16 و استاندار-66 هم شباهت داره، البته این بدین دلیل هست که تمام این موشکها در طراحی شبیه هم هستن و بر پایه طراحی استاندار. زمانی که شوروی موشک باک رو ساخت غربی ها نام "استانداردسکی" رو روی اون گذاشتن، به جهت شباهتش به استاندارد. چین یک سامانه زمین به زمین بنام اس-وای-400 داره که موشکش کاملاً شبیه همین خانواده از موشکهاست(تصاویر پایین). [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10116/sy_400.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10116/sy_400_l7.jpg[/img] جالبه بدونید که در تمرین های هوایی رد-فلاگ آمریکاییها از سامانه ای شبیه به باک برای نیروی فرضی دشمن استفاده میکنن که توسط آمریکاییها کپی شده، این نشان میده که آمریکاییها سامانه اصلی رو بعنوان خطری جدی بحساب میارن(تصویر پایین). [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10116/800px-SA-11_Gadfly.jpg[/img] در ضمن نمیشه که این سامانه رادار نداشته باشه، همه موشک ها احتیاج به رادار زمینی دارن، باید اهداف شناسایی بشن و اطلاعات اونها به موشک داده بشه، موشک نمیتونه همینجوری هدف خودش رو پیدا کنه. حتی هدایت فعال راداری موشک رو بالکل از سامانه راداری زمینی (یا هواپایه) بی نیاز نمیکنه. هر چند که این موشک طائر به احتمال زیاد هدایت نیمه فعال داره. باید منتظر موند و در روزهای آینده انشاءا... با تست این موشک تجهیزات راداری اون رو هم دید، احتمالاً هر3 یا 4 حامل موشک دارای یک سامانه هدایت آتش و هر 3 سامانه هدایت آتش زیر مجموعه یک رادار جستجوگر و فرماندهی خواهند بود. پی نوشت: من هرچه گشتم که یک عکس درست و حسابی از موشک های سیستم اچ-کیو-16 پیدا کنم (برای مقایسه) نتونستم، اگر دوستان چنین عکسی رو دارن لطف کنن و اینجا قرار بدن.

مصاحبه مطبوعاتی مهم و پر باری بود، بنظر من بخش های مربوط به دست آوردهای نظامی اهمیت کمتری از قسمت های دیگه داشتن. بیانات ایشون در مورد سوریه و بخصوص تشکیل نیروی شبه نظامی 50000 نفری شعبی بسیار مهم بود، این یعنی بازوی نظامی شبیه به حزب ا... در کشور سوریه، من نمیدونم این نیروها تا چه اندازه زیر نظر ایران خواهند بود ولی اگر کنترل بمانند مورد لبنانی باشه دست آورد مهمیه! احتمالاً بدنه اصلی این نیرو ازعلوی ها تشکیل شده. اگر این آشوب ها در سوریه رخ نداده بود فکر نمیکنم حکومت بعثی سوریه هرگز اجازه چنین کاری رو میداد، ولی خوب اوضاعشون بهم ریخته و مجبورن امتیاز بدن. البته این در صورتی هست که کنترل کامل نیرو در اختیار ایران باشه (مستقیم یا غیر مستقیم). بنظر من اگر بنا بر تحلیل بعضی از دوستان گرامی سوریه کلاً از دست رفته و نصیب ترکیه و متحدینش شده بود، سردار جعفری این موضوع رو پیش نمیکشید چون دیگه دلیلی برای این کار نبود، پس شاید بشه در آینده سوریه حتی بعد از اسد هم سهمی رو برای ایران انتظار داشت. در موارد دیگه هم ایشون با صراحت سخن گفتن، مثلاً همکاری احتمالی حزب ا... و سوریه، شرکت اصلاح طلبان در انتخابات آینده، خروج ایران از ان.پی.تی در صورت بالفعل شده تهدیدات بالقوه، عدم انجام حمله پیش دستانه، هدف قرار دادن پایگاه های آمریکا در صورت اقدام نظامی کشور ثالث و ... نکته جالب دیگه همزمانی مصاحبه ایشون بود با خروج آخرین دسته منافقین از اشرف. -------------------------------- [quote]اینم هرون نمامون: [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10193/data00025B19-53-165D.JPG"]http://gallery.milit...B19-53-165D.JPG[/url][/quote] این پهپاد بیشتر شبیه به TAI Anka ساخت ترکیه هست [url="http://en.wikipedia.org/wiki/TAI_Anka"]http://en.wikipedia.org/wiki/TAI_Anka[/url] اگر شباهت ظاهری این دو در مختصاتشون هم تکرار شده باشه حدود 200 کیلوگرم سلاح میتونه حمل کنه، با توجه به مشخصات ظاهری عکسی که دوستان از موشک قرار دادن احتمالاً پهپاد فرضی چهار موشک از این گونه رو بتونه حمل کنه.

[quote name='yalnzsalar' timestamp='1347633089' post='271091'] [right]این ترفند اسرائیل بود تا امریکا رو دچار مشکل کنه یعنی به نوعی خواست هشدار بده به امریکا که اگه از دستوراتم سرپیجی کنی برات بدترش رو دارم(امریکا چند روز پیش گفت که فشار اسرائیل بر امریکا در مورد ایران بیهوده است)حالا امریکا باید از اسرائیل بیشتر حساب ببره[/right] [right]به یاد داشته باشیم که سازنده این فیلم یک یهودی به اسم سام باسیل هست که با هزینه ایی که صد نفر یهودی تامین کرده اند ساخته شده و مهمتر اینکه این فیلم حداقل عمرش یک ساله هست (این فیلم در یک سینمای خالی در امریکا یک بار به نمایش داده شده بود البته برای سران و حمایت کنندگان)الان مسله مهم اینه که این فیلم تو سالگرد 11 سپتامبر پخش شد و حالا یه ضربه دیگر به پیکره امریکا زد[/right] [right]من فکر میکنم قاتلین سفیر امریکا نه مسلمان بلکه اصلا خود اسرائیلیها بودند و ما حالا برای این ترفند نباید خوشحال باشیم بلکه به دور از هیجان این موضوع رو مدیریت کنیم[/right] [right]حالا منتظر باشیم ببینیم که ایا نظر امریکا در مورد ایران و ترغیبش به جنگ با ایران همراه متحدانش عوض خواهدشد؟[/right] [/quote] من بالشخصه در اینکه دست یا دست هایی در پشت پرده این حوادث رو به دقت برنامه ریزی و اجرا کردن شک ندارم، بقول شما ترفند، اما اینکه ترفند رژیم صهیونیستی باشه یا ترفند دیگران نمیشه به قطع و یقین گفت. شما بر اساس منافع رژیم صهیونیستی ادله ای رو بر احتمال دست داشتن این رژیم در حوادث ذکر کردید اما بازی رو میتوان بر اساس منافع آمریکا هم تعریف کرد. مثلاً از زمان تحولات موسوم به بهار عربی آمریکا نخواسته و نتوانسته بود بطور مستقیم نیروی نظامی وارد منطقه کنه (مثلاً به دلیل شعارهای انتخاباتی اوباما)، اما با این حوادث و بنا بر ادعای لزوم حفاظت از سفارت خانه های آمریکا و برقراری عدالت در مورد حمله کنندگان میتونه با فراق بال و بدون نگرانی از واکنش افکار عمومی به لیبی و چند کشور دیگه نیروی نظامی بفرسته و عملیات نظامی انجام بده دولت های محلی هم حتی اگر بخوان نمیتونن جلوی آمریکا رو بگیرن وگرنه عواقب مسئله بدجوری دامنگیرشون میشه. الآن بنا بر خبرها آمریکا داره شدید ترین فشارها رو به مصر وارد میکنه، اولین روزی که به سفارت آمریکا در مصر تعرض شد، مرسی در سفر بود و با غرور خاص خودش مسئله رو کلاً نادیده گرفت، بعد از اون جنبش اخوان مصر در حالیکه صفحه انگلیسی سایت رسمی خودش حمله به کنسولگری آمریکا در بنغازی رو محکوم کرده در صفحه عربی مردم رو به شرکت در تظاهرات در قاهره فراخوانده بود (یک دیپلمات آمریکایی در مصر به خبرگزاریها گفته بود اینا فکر میکنن ما صفحه عربی رو نمیتونیم بخونیم). تا اینکه دیروز اوباما در یک مصاحبه مطبوعاتی در مورد روابط مصر و آمریکا گفت که "نمیشه گفت مصر متحد ماست، البته فکر نمیکنم دشمن باشه." چند نشریه از قول چند سیاستمدار از احتمال قطع کمک های بلاعوض آمریکا به مصر خبر داده بودن، امروز هم میت رامنی صراحتاً گفت که مصر یا باید به تعهداتش در قبال ما و پیمان صلح کمپ دیوید متعهد باشه یا کمک ها قطع بشه. بعد از اینها بود که مومنان "اخوان المسلمون" مصر به ناگهان به حرکت درآمدن و تلاش کردن که بنوعی دل آمریکا رو بدست بیارن (تا کمک و مواجب آمریکا خدای ناکرده قطع نشه)، مرسی هم طی مصاحبه تلویزیونی قتل سفیر آمریکا رو محکوم کرد و اعلام کرد حفاظت از سفارت آمریکا وظیفه اسلامی! ماست. خلاصه اینکه با این فشارها دولت جدید مصر چاره ای نخواهد داشت مگر اینکه در مقابل خواسته های آمریکا بیشتر از اینها کوتاه بیاد. این از مصر و لیبی، کشورهای دیگه هم به همین وضع گرفتارن که البته اهمیتشون در حد مصر و لیبی نیست. مطالب بالا شاید اشتباه باشه ولی یک تعریف از مسئله هست در چهارچوب منافع آمریکا. ---------------------------- همینطور که دوستمون هم گفت این فیلم مدت ها پیش تولید شده بود، اما در آستانه یازده سپتامبر به ناگهان با تبلیغات زیاد و شامورتی بازی تری جونز توجهات رو به خود جلب کرد و شروع حوادث کلید خورد همین باعث میشه کارآیی یازده سپتامبر دوباره احیا بشه. در خبرها بود که سام باسیل نامی جعلی هست و کسی به این نام وجود نداره، اگر درست باشه همین شاهدی خواهد بود بر فرضیه فشار آمریکا بر رژیم صهیونیستی و نه عکس اون، بخصوص که بر حمایت مردمی درون آمریکا از این رژیم تاثیر میذاره.

توهین به مقدسات اسلامی محکوم است و حق اعتراض برای مسلمین محفوظ، منتهی خود اعتراض باید بر طبق موازین اسلامی باشه ... حمله گسترده به یک کنسولگری، نهب و غارت، کشتار و در نهایت عکس یادگاری با جنازه ها امضای آشکار گروههای سلفی هست. تصاویر کنسولگری رو که دیدم بیاد مقبره "عبدالسلام الاسمر" نواده امام حسن(ع) در لیبی افتادم که اونطور غریبانه تخریب شد. این اعمال شنیع و امثال آن، خشونت طلبی های کور، فوران کینه و... تا اونجا که بر ضد شیعیان باشه همیشه با سکوت خبری و یا تشویق از جانب حامیان غربی سلفی ها روبرو میشد، تا بالاخره یک بار هم درست و حسابی یقه خودشون رو گرفت. جالب که کلینتون و اوباما تا جایی که تونستن این مساله رو به سادگی برگزار کردن، مبادا گوشه خاطر جنگجویان آزادی و دموکراسی مکدر بشه! این است آگاهی مردم نسبت به حقوقشون، حرکت تاریخی به سمت ارزشهای جهانی، حقوق بشر و غیره ...

برادر مصطفی گرامی! اولاً که اختیار دارید بیش از ما رو این خجالت ندید! در مورد کلیت فرمایش شما باید عرض کنم که از جهات مختلف بسیار پر بار بود و من و سایر دوستان استفاده کردیم منتهی اگر متن ارسالی شما رو به قسمت های کوچک تقسیم کنیم و همچنین داده های اطلاعاتی شما رو از تحلیل منفک، در هر زمینه میتوان بر اساس اون داده ها به نتایجی تا حدی متفاوت با آنچه شما فرمودید رسید. در خصوص جولان، کمپ دیوید، مرزهای 1967 و ... فارغ از ادعا و مطالب رسانه ای شده و با توجه به نتایج، چیزی که در کمپ دیوید حاصل شد در درجه اول طرح صلح رژیم صهیونیستی و مصر بود بنا بر شرایطی، اصلی ترین اونها برسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از طرف مصر و برقراری روابط دیپلماتیک و برسمیت شناختن حق حاکمیت مصر بر صحرای سینا و خارج شدن نیروهای رژیم صهیونیستی از قلمرو مصر، همچنین استفاده آزاد رژیم صهیونیستی از کانال سوئز تضمین شد و مصر هم بنا بر این معاهده نمیوانست نیروی عمده نظامی در صحرای سینا مستقر کند. آمریکا هم متعهد شد که سالانه مبالغی (سخاوتمندانه) رو بصورت بلا عوض به ارتش هر دو کشور کمک کنه، که البته سهم یک کشور دوغ بود و دیگری دوشاب. این فرآیند از جهت دیگه باعث شد که مصر از منطقه نفوذ شوروی خارج و به سمت آمریکا متمایل شده، ارتش مصر هم اغلب تجهیزات شرقی خودش رو با نمونه غربی-آمریکایی اون جایگزین کرد و آنچه باقی موند رو به کشورهای مختلف از جمله عراق فرستاد. این سرآغازی شد برای تحت قیومیت آمریکا قرار گرفتن ارتش مصر که آمریکاییها در طول سالیان و از جمله در همین انقلاب دو سال پیش مصر از این فرصت به خوبی بهره بردن. ملاحظه میفرمایید آمریکاییها با یک تیر چند نشان زدن و از آب گل آلود همزمان ماهی و کره (در حد عمده) گرفتن. در واقع دو موافقتنامه در کمپ دیوید حاصل شد، موافقنامه دوم! همین موارد بالا بود که بخوبی و در مدت زمان پیش بینی شده اجرایی شد، موافقتنامه اول شامل مشتی کلی گویی و شعارهای عوامفریبانه در مورد برسمیت شناختن حقوق حداقلی برای فلسطینیان بود، خودمختاری در نوار غزه و کرانه غربی آنهم بنا بر شرایطی که البته تا این زمان محقق نشده. از لطایف روزگار اینکه در این موافقتنامه سرنوشت بیت المقدس که یکی از اصلی ترین خواسته و انتظارات مردم فلسطین و همچنین مسلمانان جهان هست کلاً ندیده گرفته شده (انگار نه انگار). در مورد مناطق اشغالی جولان و لبنان هم سکوت اختیار شد و سوریها و لبنانیها رو به "چیزی" نگرفتن. ملاحظه میفرمایید که خروجی این مذاکرات (فارغ از شعار و ادعا) چیزی به ما نشان نمیده که در اون از فشار آمریکا بر رژیم صهیونیستی برای عقب نشینی به مرزهای 67 یا تمایل مصر برای مذاکره در مورد سرزمینهای اشغالی جولان و در لبنان خبر بده. اصلاً یکی از برنامه های سادات در اون زمان فاصله گرفتن از افکار ناصر و تصویر "مصر بمنزله رهبر جهان عرب" بود. به دلایل مختلف از جمله وضع نابسامان و نا امید کننده اقتصاد مصر بود که ظرفیت ادامه این بلند پروازی ها رو نداشت، توان نظامی هم که نیازی به گفتن نداره. بنظر من در مذاکراتی در این سطح پیش از برگزاری طرفین از مواضع هم با خبرن و اگر تمایل به نتیجه گیری داشته باشن کلیت مرضی الطرفینی رو برای دستیابی به توافق در نظر میگیرن، در خود مذاکرات اگر تصمیمی گرفته بشه در جزئیات هست. البته این تنها یک نظره. من تصور نمیکنم که سادات (با توجه به فاصله گرفتن از مواضع ناصر) کوچکترین تصمیم و تمایلی برای احقاق حق سوریه داشته و توافقات در مورد فلسطین (بدون حضور فلسطینیان!) نیز بیشتر به یک سر هم بندی از سر ناچاری و ژست تبلیغاتی شبیه بود. البته همین باعث شد که هر گاه فلسطینیان ندای حق طلبی سر بدن همین توافق رو به عنوان حد اعلا و رویایی چیزی که میتونن بهش برسن تو سرشون بکوبن. آرزوی رسیدن به یک خودمختاری نیم بند دربخش های کوچکی از سرزمین آباء و اجدادی خود. ----------------------------------- در مورد شاه بیت ماجرا اینکه اسد تصمیم گیرنده مستقلی بود و هر چه انجام داد و یا نداد بنا بر تصور خودش بر سر تامین منافع ملی کشور مطبوعش بود (بمانند سادات) از مال دیگران حاتم بخشی نکرد، البته آنچه که امروز در سوریه شاهدش هستیم بنظر من بی ارتباط با تغییر مواضع سوریه در برهه هایی از زمان نیست، دست بعضی قدرت ها رو در کشور خودش باز گذاشت و بقول اقتصادی ها لوریج داد و نتیجه اینکه فرآیند یارگیری دشمن تا اعماق سیستم بسته حزب بعث سوریه هم پیش اومد. قذافی هم در زمان توافق با غربی ها بر سر برنامه هسته ای خودش همچین خبطی رو مرتکب شد و فکر میکرد این حلوا حلوا شدنش توسط از ما بهترون نشونه عاقبت به خیری هست. البته اسد اون زمان استقلال نسبی داشن که الآن همون رو هم دیگه نداره (اگر اوضاعش بهتر بود میگفتم خوشابحال متحدینش). ------------------------------------ در خصوص ترکیه، عربستا و قطر البته توضیحات روشنگر اخیر شما مرز گزینه های دوم و سوم رو تا حدی کمرنگ کرد، برداشت من از کلام شما استفاده ابزاری از شورش مسلحانه برای پیش بردن مقاصد سیاسی بود، که نهایتاً باعث میشه تاثیرگزاری گروه های مسلح در حد ابزار باقی بمونه و در آینده مفروض پس از اسد نقشی رو عهده دار نشن (که البته تصور نادیده گرفتن اینها سخته). در اینجا دو مورد ذهن رو بخودش مشغول میکنه، اول اینکه آیا شرایط تاثیرگزاری بازیگران فوق توسط خودشان تعریف میشه یا بطور مستقیم و غیر مستقیم توسط دیگران، که اگر مورد دوم رو در نظر بگیریم مسئله تا حد زیادی حل میشه. دوم اینکه تحولات میدانی چگونه رقم خواهد خورد، اگر مطلوب هر کدام از اینها رو یک وضعیت خاص در نظر بگیریم چطور میشه از وضع کنونی به وضع مطلوب آینده حرکت کرد، آیا راهی هست که در سوریه بنا به گزینه مطلوب عربستان و قطر عمارت اسلامی سلفی برقرار بشه؟ یا بنا به گزینه مطلوب ترکیه از دل آشوب مسلحانه سلفی حکومت سکولار تشکیل بشه و در انتخابات اون احزاب دینی (مثلاً حزب سعادت سوریه)! رای بیارن؟ یا هیچکدام از موارد فوق به نتیجه نمیرسه و گزینه های دیگه مطرح میشه، آیا ممکنه سوریه تجزیه و بقولی یوگوسلاویزه بشه؟ یا اوضاع الجزایر دهه نود میلادی رو تجربه کنه؟ سوریه بر خلاف سایر کشورهای عربی دچار تحول (بجز یمن)، هموژن نیست و اقلیت های مذهبی-نژادی مختلف و نیرومند در اون حضور دارن، تصور این مسئله که با وجود این شرایط گزینه دوم به این راحتی بتونه چالش های امنیتی آینده رو حل کنه و بخصوص نا امنی به داخل ترکیه و لبنان تسری پبدا نکنه، سخته. بنظر من شرایط نشان میده که اوضاع سوریه از سناریوهای تونس، مصر، لیبی، یمن عبور کرده و ممکنه شاهد سناریوی منحصر بفردی باشیم، البته این تنها یک نظره که چه بسا غلط باشه. حرف های زیادی باقی موند که متاسفانه فشار خستگی و خواب اجازه بیان نمیده، انشاءا... در آینده!

برادر مصطفی تحلیل جالبی داشتن که خواندنش لطف زیادی داشت و درعین حال چند نکته یا ابهام رو به ذهن متبادر میکنه. اگر صحت پیش فرضهای برادر مصطفی رو قبول کنیم: یک مورد در خصوص گزینه برتر رژیم صهیونیستی هست، اینکه گزینه سه فرمودید و دلیلش رو هم قطع خط تدارک مقاومت بیان کردید. البته این نکته درستی هست منتهی این گزینه سه، معایب عمده ای هم داره. در صورت برقراری یک دموکراسی غرب پسند در سوریه دست دولتی که بر روی کار بیاد در مسائل دو جانبه با رژیم صهیونیستی (خیلی) باز خواهد بود، بعبارت دیگه چیزهایی رو میتونه (حداقل) طلب کنه که گزینه یک هیچوقت به مخیلش هم راه پیدا نمیکنه. مهم تر از همه مسئله بلندی ها جولان، بازپس گیری این خاک از دست رفته همچنان (یکی از) اصلی ترین خواسته های مردم سوریه هست، زمانی که (فرضاً) دولتی غربگرا و دموکرات بر سر کار بیاد از اونجاییکه در کوتاه مدت برای تغییر وضع معیشتی و آینده مردم مطلقاً کاری از دستش بر نخواهد اومد احتمام اصلیش رو بر پی گیری وضع جولان قرار خواهد داد (و چاره دیگه ای هم نداره). این مسئله در مجامع بین المللی کاملاً قابل پیگیری هست و دلیل اینکه حکومت اسد ها هرگز نمیتوانست در این مورد اقدامی انجام بده هم مشخصه، اما با عوض شدن حکومت اوضاع تغییر میکنه، حکومت جدید بنا بر ماهیتش خطری برای رژیم صهیونیستی نخواهد بود و دشمن نیست، نتیجتاً دلیلی برای استنکاف از رای مجامع بین المللی هم وجود نداره. دول غربی هم برای تقویت حکومت جدید چه بسا تصمیم بگیرن مواضعشون رو در قبال رژیم صهیونیستی قدری تغییر بدن و موازنه قوا رو بطور محدود دستکاری کنن. در مصر هم دیدیم به محض به قدرت رسیدن سوگلی های جدید ارتش مصر وارد سینا شد، کاری که قبلاً فکرش رو هم نمیتونست بکنه و دیدید که صدا از حامیان غربی صهیونیست ها در نیومد و حتی خود صهیونیستها هم مات موندن. مورد دیگه موضع ترکیه هست که هر جور بهش نگاه میکنم به مواضه حامیان گزینه دوم نزدیک تره. درسته که بخش عمده ای از شاخه سیاسی طرفداران بر اندازی در خاک ترکیه مستقر هست ولی تدارک اصلی شاخه نظامی به همراه آموزش شبه نظامیها (همونطور که خود برادر مصطفی هم فرمودن) به همراه مسیر نفوذشون به خاک سوریه از جانب این کشور تامین میشه، حالا اگر هم نظر اصلیش بر روی سیاسیون غربگرا باشه ولی اصلاً بدش نمیاد که هدایت شبه نظامیهای عمدتاً سلفی رو در دست داشته باشه. کشورهای عربستان و قطر هم همکاری و هماهنگی تام و تمامی با ترکیه دارن، فکر نکنم به این راحتی بتونه این دو حامی گزینه دوم رو دور بزنه. علی ای حال، آنطور که از خبرها بر میاد و بخصوص با توجه به مواضع آمریکاییها گویا اولویت اول بر این است که جنگ و خونریزی همچنان ادامه داشته باشه و هیچیک از طرفهای نبرد به پیروزی قاطعی نرسن و همچنان به کوبیدن هم ادامه بدن. از یک طرف ارتش و نهادهای دولتی سوریه به اندازه کافی تضعیف بشن و از طرف دیگه تعداد بیشتری از نیروهای سلفی سرازیر شده به بلاد شام کشته بشن و زمین از لوث و خبث وجودشون پاک بشه (بقول یکی از دوستان برای آمریکا میشه بازی دو سر برد). کشورهای مبداء این شبه نظامیها (بخصوص لیبی) هم از همه خوشحال تر که شر این افراد ناراحت و مخل اجتماع به این یا آن طریق از سر جامعشون کم میشه.

برادر مصطفی عزیز! نخست اینکه حسن ظن شما نسبت به این حقیر هر چند مایه مباهات هست ولی از آنجا که خود را تنک مایه تر از آن میبینم که شایسته این اظهار لطف شما باشم بهره حقیر میشود عرق شرمساری و خجلت! با مرور دوباره جسارت اینجانب و رهنمودها شما دچار اين نگراني شدم که نکنه بحث دچار واگرايي شده باشه، از آونجا که اين مشکل احتمالاً به علت تعقيد کلام اينجانب حاصل شده ذکر چند نکته رو ضروري ميدونم: من نسبت به تحولات منطقه قضاوت نميکنم، منظور قضاوت در مورد حق يا باطل بودن اونهاست، براي من تنها (تلاش براي) فهم مکانيسم دروني و تاثير متقابلشان بار سير تحولات جهان هست که جالب توجه. چه من و امثال من خوشمون بياد يا نه سير حرکت و تحولات اجتماعي سياسي در منطقه جريان داره (حالا به هر کجا). ديگه اينکه من اگر در جايي به مردم منطقه اشاره کردم منظورم آحاد انساني به همراه پيش زمينه هاي اقتصادي اجتماعي فرهنگي و... در زمان حاضر بود، توانايي نژاد يا مذهبي رو منظور نداشتم. مردم در يک محدوده جغرافيايي خاص با يک طبقه بندي نژادي و مذهبي در طول تاريخ ممکنه بطور نسبی در اوج هاي درخشان يا دچار انحطاط باشن اين موضوع به نژاد اونها (اگر چنين کيفيتي قابل تعريف باشه) ارتباطي نداره. اين رو گفتم با مرور پست هاي من که شائبه شعوبي گري براي کسي پيش نياد. ----------------------------------- [quote]اساساً ما هم در اينجا به انطباق فكري ايشان اشاره نمي‌كنيم كه بخوايم مصاديق اون رو عيناً در ذهن شرقي بيابيم. ولي مسئله اينجاست كه برخي از مفاهيم، از كليتي آشكار برخوردارن كه مرزهاي علم و دانش و فرهنگ و امثالهم رو درمي‌نورده.[/quote] من هم انتظار انطباق فکری صد در صد بین جوامع شرق و غرب رو ندارم ولی اگر قرار باشه نسبت غرابت رو به یک جریان فکری یا اجتماعی بدیم باید چهارچوب هایی هم برای ثبوت این ادعا رسم کنیم. نمیشه هر چه که پیش آمد رو به صرف طرح یک سری شعار کلیشه توجیه کنیم. بالاخره هر مفهوم سیاسی اجتماعی دارای چهارچوبی مشخص (هر چند منعطف) هست. پر واضح است که تفکرات و ارزشهای سلفی و قبیله گرا با مفاهیم دموکراسی و برابری حقوق قابل انطباق نیست چنانکه این تفکرات اصولاً حقوق برابر برای همه آحاد رو برسمیت نمیشناسن. در قسمت بعد فرمایشات خود مثالی از صدر اسلام زدید، در زمان حیات حضرت رسول(ص) هر امری بواسطه مقام نبوت حضرت ارزش میگرفت، کسانی که ایمان آورده بودن بنا به اعتقاد فلبی هر رهنمودی رو که از جانب ایشان مطرح میشد اراده الهی میدونستن، میپذیرفتن و به کار میبستن و مخالفین هم عناد میورزیدن. مقایسه آن دوره با هر زمان دیگه قیاس مع الفارق هست، چنانکه بلافاصله پس از عروج ایشان و انتشاراین خبر، عده ای بنا به تصور خود همون راه رو پیش گرفتن و به زعم خود همان گونه استدلال کردن و نتیجه سیل خروج ساکنان شبه جزیره از دین پیش آمد بطوریکه خلیفه در دارالخلافه در محاصره قرار گرفت و اگر نبود امداد خاص الهی معلوم نبود که چه بر سر نهال نوپای اسلام میومد. داستان اسود عنسی، سجاح ، مسیلمه و امثالهم رو احتمالاً شنیده باشید. آیا کذابان هم میتونستن ادعای وضع قوانین و برقراری حدود و گرفتن زکات و ... داشته باشن؟! آیا هرکس بواسطه اینکه ناراضی بود و دستش هم به قبضه شمشیر میرفت و خودش رو توانا میدید و خروج کرد محق بود؟ البته این اتفاقی هست که افتاده بحث من بر سر "بر حق" بودن هست، آیا میتوان هر قیامی رو به صرف شباهت ظاهری با مورد یا موارد اقبال یافته دیگه بر همون سبیل محق دونست؟ بیت نه هر که چهره برافروخت دلبری [i]داند[/i] نه هر که آینه سازد [i]سکندری داند[/i] -------------------------------------- [quote]ما اينجا داريم درخصوص مقولاتي چون آزادي‌ها و حقوق مدني، حق اعتراض به حاكم، حق درخواست مادام العمر نبودن حاكم، حق مشاركت عمومي در حكومت و حق انتخاب حكومت و مهمتر از همه، الهي و آسماني نبودن حكام صحبت مي‌كنيم. درخصوص مقولاتي نظير عدم شكنجه. مقولاتي نظير پاسخگويي و امثالهم.[/quote] کلیت صحبت شما در این نقل قول رو قبول دارم و این چیز جدیدی هم نیست، (خصوصاً) تاریخ این منطقه پر است از حوادث اینچنین و خروج بر ضد حکام بنا بر ادله ادعایی شبیه به این موارد (البته نه به این شسته رفتگی). اما از نظر من این مقولات تنها عرصه ای برای بالفعل شده نیروهای بالقوه هست سیر حوادث قدری پیچیده تره دنیا محل کنش و بر هم کنش و برخورد نیروهای متفاوت و متخاصم هست که بی وقفه به در پی فرصت های جدید برای برتری جویی هستن سیر وقایع منطقه هم فرصت جدیدی بدست داده. مجدداً پتانسیلی در منطقه به وجود آمده، شرایط فراهم و خروج آغاز شده، ماده خامی به وجود آمده و دستهای منطقه ای و فرامنطقه ای هم بکار افتاده و سعی میکنه به این ماده خام شکل بده، نهایتاً سیر تحولات از نقطه ای حرکت میکنه و به نقطه دیگه میرسه. خروج ممکنه (بطور نسبی) به اهداف ادعایی خودش برسه، یا (بطور نسبی) نرسه. درباره اعتراض به الهی و آسمانی بودن حکام تا اونجا که من میدونم هیچکدام از حکومتهای اسقاط شده چنین ادعایی نداشتن، مگر اینکه شما مورد دیگه ای مد نظرتون باشه. [quote]ولي چيزي كه مشخصه اينه كه نمي‌تونيم اين گام برداشتن رو به اين سادگي و با تغيير واژگان و تغيير نيات با تغيير تعاريف و خواسته‌ها و امثالهم، نفي كرد.[/quote] من قصد نداشتم موضع نفی یا ایجاب در قبال حوادث منطقه بگیرم، تنها قصدم این بود که از منظری دیگر به حوادث نگاه کنم که در اون کسی مطلقاً بر حق یا مطلقاً بر باطل نیست، در کنار اختیار جبر هم هست حوادث به دلایل کاملاً عقلی رخ میدن و تاریخ پیش میره(باعث وجدان درد هم نمیشن). --------------------------------- در مورد موزیک متال یا رپ تنها درباره کیفیت پایین تحقیق و تبلیغ در برنامه های تهیه شده با شما هم نظر هستم. کالاهای فرهنگی غرب، هر چند که نمیشه جلوی اونها رو گرفت، به حال جوامعی مثل ما اغلب مضر هستن، بخصوص اینکه مخاطب هموطن بنا به دلایل مختلف نمیتونه ارتباط سالمی رو با این محصولات برقرار کنه. گروه های متال هر چند که اغلب شیطان پرست نیستن ولی در بین اونها شیطان پرست(بنا به تعاریف مختلف و بعضاً دلبخواه) هم هست. همچنین طیف گسترده دیگه ای با انواع رذایل اخلاقی دیگه. کم نیستن مواردی که در این نوع موسیقی زشت ترین توهین ها به مسلمونها و بخصوص ملت ما میشه. بعنوان مثال ستایش یک قاتل زنجیره ای شاید برای شنونده غربی یا فرد آشنا با اون فرهنگ حاوی پیام و مفهومی ورای ظاهر غیر قابل توجیه اون باشه ولی برای شنونده ایرانی در اکثر قریب به اتفاق موارد اینچنین نیست. ای کاش روندی رو که برای رویارویی با این موارد مد نظرتون هست رو مفصل تر بیان میکردید.

با توجه به متنی که دوستان قرار دادن و درصد حساب شدگی اون میشه گفت که از قبل اشراف اطلاعاتی بر روی سخنرانی مرسی وجو داشته... چشمک! در نوع خودش کار شسته رفته ای بوده!

برادر مصطفی عزیز! اختیار دارید، مخالفت با عرایض بنده حق شما و دیگران هست و اجازه لازم نیست، من با کلیت حرف های شما مخالفتی ندارم و درست هست، منتهی بطور کل و از جنبه آکادمیک و تئوریک، و نه لزوماً برای موارد خاص (از جمله موردی که درباره اون بحث میکنیم). تمام تحولات دنیا منحصر به فرد و غیر قابل تکرار هست، برداشت های آکادمیک تنها الگوی کلی رو بر اساس بررسی موارد و روندهای ثبت شده در تاریخ استخراج میکنه (بیشتر برای مصارف آکادمیک) و بعد تازه به مرحله بیان و بهره برداری و گنجاندن تحولات معاصر و آینده در قالب های قبلی می رسیم که نارسایی های خاص خودشون رو دارن. وقتی شما ورود مدرنیته و آگاهی مردم به حقوقشون رو مطرح میکنید انسان ناخودآگاه تصور میکنه که الگوی مشخص و قابل پیش بینی و جهانی وجود داره و پیامد اون بحث حق و ناحق پیش میاد و بالطبع یک طرف باید کاملاً حق و بر سبیل هدایت باشه و طرف مقابل عکس اون. انتظار این هست که طرف بر حق واکنش مشابهی با موارد مشابه نشان دهد و ارزش های یکسانی رو برگزیند. نتیجتاً در انتظار فوران احساسات و تعصبات کور و مذموم نیستید ولی میبینید که اتفاق میوفته، آیا اینها هم بخشی از مدرنیته و روند" آگاهی به حقوق" ملت هاست؟ بنظر من نه! این انقلاب ها تنها موارد منحصر به فرد هست و از الگوی خودش پیروی میکنه. شما مثال هایی زدید، بسیار هم خوب بود، منظور من هم کمابیش همین هست، عامه مردم ما چه بسا از ورود مدرنیته، از حقوقی که باید طلب میکردن، از نظریه های تحول اجتماعی و گذار چیزی نمیدونستن، روشنفکرهای ما حتی کمتر میدونستن، ولی طی سالیان و چه بسا قرون تحولاتی صورت گرفته و پتانسیل لازم برای انقلاب فراهم شده بود و در زمان و با رهبری مناسب رخ داد. لزوماً به این معنی نیست که به ارزش هایی جهان شمول (طبق تعریف آکادمیک و غربی اون) واقف شده بودیم و اینها جان ما رو متحول ساخته بودن. الآن هم برای توده های کشورهای عربی به همین شکل هست. ----------------------------------------- در مورد اتفاقات اجلاس هم لطف دارید که علاقه نشون میدید، مستلزم این هست که مطالبی رو که جمع آوری کردم و لینکهای خبرگزاری ها رو بررسی کنم که میمونه برای یک روز تعطیل! (یه جورایی سنگ بزرگ و...) انشاءا... اون مورد رو در پی ام خدمتتون عرض میکنم. در مورد عدم اطلاع تهیه کنندگان از محتوای موسیقی متال حق با شماست، ولی خوب چه میشه کرد، آیا باید برنامه ای با دید مثبت نسبت به این نوع موسیقی بسازن؟ جوونا هم که ماشاءا... همینطور نزده حرکات موزون میکنن، ظرفیتشم که نیست. ---------------------------------------------------- برادر مرتضی آی آر عزیز! سخرانی مرسی از جوانب مختلف قابل بررسی هست، اول از اون ایشون حق داشتن نظرات خودشون رو ابراز کنن که کردن و کسی هم نمیتونست جلوگیری کنه. ولی نحوه بیان تفاوت بین "بفرما، بشین و بتم..." هست. رئیس جمهور ما هر ساله به آمریکا سفر میکنه و اونجا مواضع محکمی رو بر ضد سیاست های آمریکا و غرب میگیره ولی همیشه و با اصرار پیکان حمله رو متوجه سیاست های دولت آمریکا میکنه و ملت آمریکا رو (حتی بصورت صوری و تعارفی) مستثنی میکنه، به یک ملت احترام میذاره (فرضاً حتی بصورت صوری). ولی مرسی با رفتار خودش در آغاز سخنرانی و با ذکر اسامی خاص، (موکداً عرض میکنم) تعمداً با احساسات ده ها میلیون شیعیان ایران بازی کرد و رندانه بی احترامی کرد. من بارها سلام و صلوات برادران اهل سنت رو شنیدم، اونها اغلب بر محمد مصطفی (ص) و اصحاب ایشون درود میفرستن و اسم فرد خاصی رو نمیبرن، حتی بعضاً (سلفی ها) تنها بر پیامبر (ص) درود میفرستن، من خودم از زبان اسماعیل هنیه شنیدم که اینگونه سلام میداد. اقدامی که ایشون کرد کاملاً نادر بود و عمداً هم اینکار رو کرد. مهمتر از کاری که انجام میشه نیت اون عمل هست. شکی ندارم که ایشون این نیت رو داشتن که با احساسات شیعیان بازی و به زعم خود تفاخر کنن. ایشون مهمان ملت ما بود و حرمت میزبان رو نگه نداشت. قسمت بعدی سخنرانی هم خواه ناخواه تحت الشعاع قسمت اول قرار میگیره، اگر ارزشی هم داشت از دست میده. من بالشخصه به عقاید همه برادران مسلمان احترام میزارم و خدای ناکرده قصد ندارم عقایدشون رو زیر سوال ببرم، تنها سوء استفاده مرسی مد نظرم بود. ایشون اگر بطور معمول تنها بر اصحاب و انصار سلام میداد طبعاً همه شیعیان و اهل سنت میفهمیدن که منظور ایشون چه هست.

جناب مولتکه از فضای مجازی توقع بالایی نباید داشت و از این اتفاقات میوفته، هر چند پسندیده نیست، من با گشت و گذار گاه گاه در تالارهای گفتگوی غیر فارسی زبان اصولاً با زبان تندتر مواجه میشم. در مورد انقلاب ها و تحولات جهان عرب من بالشخصه از ابتدا در مورد ماهیت اونها شکی نداشتم و همینجا هم در تاپیک های مرتبط با اون نظرم رو گفتم، منتهی چیزی که من بیشتر به اون توجه داشتم تحولات میدانی و سیر حوادث بود، یعنی بنظرم کاملاً سازماندهی شده بودن. حالا از "ارزش های مورد نظر برادران" گذشته با اون قسمت فرمایش شما که تحولات رو در راستای کسب حقوق مدنی توصیف کردید هم موافق نیستم، اصولاً سبقه (بخصوص) اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی یا بقول مارکسیست ها نیروی حیاتی مردم منطقه به این چیزا قد نمیده. ---------------------------------- حالا که مرسی کار خودشو شروع کرده یه جورایی حدس میزنم که مانور نظام ایران بر روی انقلاب مصر و تمام این تبلیغات به چه جهت بوده، بهر حال بهتره زمین بازی سیاسی تبلیغاتی رو به گونه ای تعریف کرد که بشه از کنار افرادی مثل مرسی و امثالهم با احتیاط گذشت و درگیر مانورهاشون نشد. بذار دست دوستی رو آنها پس بزنن. هر چند بنظرم مرسی خیلی و بلاجهت افراط کرد، بنظر کلاً اخلاقش اینطوره. من اصولاً میشنیدم که اهل سنت بطور کل میگن سلام و صلوات بر محمد(ص) و اصحابش، نشنیده بودم که اسم خلفای راشدین رو بطور مشخص بیارن. از زمان کمپین تبلیغات قبلی اوباما تا بحال احساس میکنم سیره سیاسی جناب دکتر خودمون داره به سرعت در میان سیاستمداران باب میشه. دو تا نقد از دو روزنامه نگار بر سخنرانی مرسی در یک مقاله از آسوشیتدپرس خوندم که جالب بود، یکی از اونها (خانم سارا عثمان) سلام و صلوات مرسی رو نقد کرده بود و گفته بود مرسی عملی بچه گانه و از سر بی تجربگی انجام داد که در شان مقامش نبود و تنها تکفیری ها رو خوشحال کرد. دیگری (ابراهیم عیسی) مواضع مرسی در قبال فلسطین و رژیم صهیونیستی رو نقد کرده بود و گفته بود که مرسی یک بار هم از جنایات اسرائیل اسمی نبرد و تنها به موضوع فلسطینی ها در زندانهای اسرائیل پرداخت، کاری که مبارک هم همواره انجام میداد. خلاصه از اینها بگذریم گویا این کارش به مذاق خیلیها خوش اومده تا حدی که استقبال بزرگی در فوردگاه (و حومه) ازش به عمل آوردن. یاد قدیمای اردوغان افتادم. ----------------------------- برادر مصطفی در این اجلاس غیر از آکروبات مرسی و حضور هیئت عریض و طویل و ارشد هند خیلی اتفاقات دیگه هم افتاد، چه از نظر تبلیغاتی و چه سیاسی و اقتصادی، نمیدونم تصدیق میکنید یا نه؟! حالا انشاءا... اگر فرصت بود و کسی علاقه نشون داد در آینده میشه به اونها پرداخت. آف تاپیک: در مورد لیبرالیست-مارکسیست شدن شما اطلاعی ندارم ولی بنظرم قدری پسیمیست تر شدید و نقدهاتون هم بیشتر حال و هوای ایده آلیستی پیدا کرده. بقول برو بچز "دی" و بروایتی "چشمک!" اتفاقاً این گروه های متال اغلب شیطان پرست نیستن و کلاً این گونه موسیقی داستان سیاسی اجتماعی جالبی داره.