hexman

VIP
  • تعداد محتوا

    1,569
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های hexman

  1. hexman

    جنگ عراق-كويت

    اشغال كويت صدام واقعن ديوانه بود اما چه كسي در مقابل مي‏توانست نه بگويد. صدام كويت را متهم مي‏كند كه نفتهاي منطقهء «الرميلة» را دزديده‏اند. صدام اظهار مي‎دارد كه كويت از نفت منطقهء ياد شده، معادل 28 ميليارد دلار بهره‎برداري كرده است و خواستار كل منطقهء الرميله و الحاق آن به عراق مي‎شود. صدام در نطق تلويزيوني، كويت را به خيانت متهم مي‏سازد و كمكهاي ميليارد دلاري اهدايي كويت در جنگ با ايران را فراموش مي‏كند. صدام مرخصي نيروهاي ارتش و سربازان را لغو مي‏كند و خواستار اعزام متولدين سالهاي بعد به سربازي مي‎شود. واحدهاي جديدي به سرعت تشكيل مي‎شوند. از نظر نظامي، ارتش او آمادهء يك ريسك جديد است؛ اما بايد اوضاع داخلي كويت را هم آماده كند تا دست كم عذرش نزد برخي از محافل پذيرفته شود. دستگاه اطلاعات و امنيت عراق تلاش زيادي مي‏كند تا سياستمداران مخالف كويتي و همچنين فلسطينيان ساكن كويت را كه اغلبشان طرفدار صدام بودند، تحريك نمايد. صدام مي‏گويد: «با احمد سعدون و محمد القادري از جبههء دموكراتيك صحبت كرده‏ايم.» صدام مدعي است كه آنها با اصرار خواستار اين هستند كه عراق كويت را تصرف كند تا اين سرزمين را از دست حكام آن نجات دهد و تأكيد مي‏كند كه عراق اين كار را خواهد كرد. «ما به برادرانمان كمك خواهيم كرد و اين دولت فاسد را طرد خواهيم نمود. نيروهاي ما تا كنج خانه‏هايشان پيش خواهند رفت. ما آنها را وادار مي‏كنيم كه تحت امر ما باشند.» سرانجام به تاريخ ژوئن 1990، نيروهاي عراقي به سمت مرز كويت اعزام مي‎‏شوند. 30 هزار نفر با تجهيزات كامل به منطقه اعزام شدند تا هستهء اوليهء اشغال كويت را تشكيل دهند. كساني كه از جنوب عراق مي‏آمدند مي‏گفتند كه تانكها و ستونهاي نظامي به سمت مرز كويت در حركتند. در اين باره از صدام سؤال كردم. وي اين مسئله را تأييد كرد و گفت: «ما فقط چند لشگر را براي احتياط به جنوب فرستاده‏ايم. ممكن است برادران ما در كويت در مبارزه عليه آل‏صباح به كمك ما احتياج پيدا كنند.» وي با اين سخنان، اشغال كويت را مورد تأييد قرار داد. شمارش معكوس براي جنگ آغاز شده بود. مذاكراتي كه در جده با ميانجيگري عربستان سعودي ميان هيأت عراقي به رياست «عزت ابراهيم الدوري» و هيأت كويتي به رياست نخست وزير و وليعهد كويت (سعد عبدالله سالم الصباح) در جريان بود، با شكست مواجه مي‎شود. در جريان اين مذاكرات، كويت پيشنهاد عراق در رابطه با ميدان نفتي الرميله و همچنين جبران خسارتهاي ادعايي عراق را نپذيرفت. عراق ادعا مي‏كرد كويت نفت الرميلة را سرقت كرده است. هيأت عراقي به بغداد بازگشت و مرز ميان دو كشور بسته شد. در ساعت 2 بامداد دوّم آگوست 1990، صدها تانك T-72 عراقي از مرز دو كشور در العبدلي گذر مي‏كنند. تقريبن 350 دستگاه تانك، پايتخت كويت را مورد حمله قرار مي‎دهند اما با مقاومت قابل توجهي روبه‎رو نمي‎‏شوند. تنها تعداد اندكي از نيروهاي كويتي، در مدخلهاي ورودي، مقاومت اندكي از خود نشان مي‏دهند. نيروي هوايي كويت به عربستان گريخته و تعداد 36 فروند جنگندهء ميراژ اف-1 را به آن كشور مي‏برد. ارتش صدام موفق شد مراكز مهم از جمله قصر امير كويت و ايستگاه راديو تلويزيون را به سرعت تحت كنترل خود درآورد. هنگام تصرف قصر، نيروهاي عراق با مقاومتي از جانب نيروهاي كويتي به فرماندهي امير فهد (برادر امير جابرالصباح) روبه‏رو شدند. اميرفهد به همراه نيروهاي محافظ امير جابرالصباح، عليرغم سنگين بودن حملهء تانكهاي عراقي، از قصر شجاعانه دفاع مي‎كند. اميرفهد تا آخرين لحظه همچنان جنگيد تا با گلولهء سربازان صدام از پاي درآمد و بعد از آن ديگر آتش مقاومت خاموش شد. امير حابرالصباح و ديگر اميران كويت با فرار به عربستان سعودي نجات يافتند. معارضين عراقي كه رژيم صدام از آنها دم مي‎زد و دستاويز رژيم عراق براي اشغال كويت بودند و صدام ادعا مي‎‏كرد كه قصد كمك به آنها براي خلاصي از خاندان آل‏صباح را دارد، هيچكدام حاضر با همكاري با اشغالگران نشدند. ژنرال راننده: حسين كامل حسن به تاريخ چهارم آگوست 1990، صدام ابتدا حكومت پادشاهي كويت را به جمهوري تبديل كرد، سپس دولتي جديد به رياست سرهنگ «علاء حسين علي» را در كويت تشكيل داد. علاء حسين علي در سال 1379 در كويت محاكمه و جرم خيانت و همكاري با رژيم عراق، به اعدام محكوم شد. صدام ادعا مي‏كرد كه علاء حسين علي يكي از افسران ارتش كويت است كه انقلاب را عليه رژيم پادشاهي رهبري كرده است. اما اين ادعا دروغ بود. حاكم واقعي كويت، همسر دختر بزرگ صدام، «حسين كامل حسن» بود. او سگ هار اما وفادار صدام بود كه دوران شغلي خود را به عنوان يك پليس معمولي آغاز كرد. سپس به فضل و كرم صدام، ارتقاء مقام يافت و رانندهء ويژهء رئيس جمهور سابق عراق (احمد حسن البكر) شد. حسين كامل تا زماني كه البكر از دنيا رفت و رژيم به دروغ شايع كرد كه او به علت سكتهء قلبي مرده است، رانندهء مخصوص البكر بود. البته البكر با سم كشنده‏اي مسموم شد و اين كار نيز توسط همان سگ هار صدام، يعني رانندهء البكر به وقوع پيوست. حسين كامل در غذاي البكر سم ريخت. پاداش اين كار وي نيز، پله‏هاي ترقي بود كه توسط صدام برايش محيا گشت. خوشحالي نافرجام چند روز پس از اشغال كويت، پايتخت اين كشور به شهر اشباح تبديل شد. به جز تعداد اندكي كه فرصت فرار پيدا نكردند، همهء مردم شهر را ترك كرده بودند. خيابانها خلوت شده بود و تنها سربازان عراقي جولان مي‏دادند. در بغداد، خبري فوري را پخش كردند مبني بر اينكه علاء حسين علي (حاكم دست نشاندهء صدام در كويت) آمادگي خود را براي انجام مذاكرات با عراق دربارهء مسائل مرزي اعلام كرده است. صدام، عزت ابراهيم الدوري را براي انجام مذاكراتي كه هيچگاه انجام نشد، تعيين كرد و بدين ترتيب، نمايشي بعد از نمايش ديگر به اجرا درآمد. اما آنچه به بازي‏هاي مسخرهء صدام مهر پايان زد، اعزام نيرو به خليج فارس از سوي ايالات متحده و به دستور جرج بوش (پدر) بود. ابتدا تفنگداران دريايي ايالات متحده به همراه هفتاد فروند كشتي اعزام شدند. سپس هواپيماهاي پيشرفته از پايگاهايشان در انگلستان به سمت پايگاههاي تركيه و عربستان سعودي به پرواز درآمدند. بمب‏‎افكن‎هاي سنگين B-52 نيز از پايگاه ديگوگارسيا در اقيانوس هند، عازم ماموريت بر فراز عراق شدند. وقتي اخبار ورود نيروهاي آمريكايي و متحدين به خليج فارس پخش شد، همه حتا صدام نيز دچار يأس و نااميد شدند؛ اما همچنان به اشغال كويت ادامه دادند. از آنجايي كه سردمداران رژيم بعث مي‏دانستند مدت زيادي در كويت باقي نخواهند ماند، با خود مي‏گفتند بايد تا آنجا كه مي‏توانيم، سرقت كنيم. صدام به عدي دستور داد گروههايي براي سرقت و غارت كويت و مصادرهء اشياء گران‏قيمت اين كشور تشكيل دهد. آنها طلا، جواهرات، اشياء قديمي و ارزهاي مختلف خارجي را به سرقت برده و منازل مردم را غارت كردند. تمام سردمداران رژيم بعث در غارت اموال كويت دست داشتند. عدي، اتومبيلهاي آلماني از نوع مرسدس بنز و ب.ام.و و اساب و وسائل ويلاها، خانه‏ها و دستگاههاي تهويه را سرقت مي‏كرد. تمام وسائل باارزشي كه حتا در هتلها، بيمارستانها و سوپرماركتها موجود بودند، توسط عدي غارت شده و به سرقت رفتند. بقيهء مكانها و مؤسسات، سهم سارق ديگر، يعني حسين كامل حسن بود. بهرهء او، اتومبيلهاي غيرآلماني، مواد غذايي، ساعتهاي گران‏قيمت و وسائل الكترونيكي بود. يكي از افسران عراقي در خاطرات خود گفته است كه عدي و حسين كامل بر سر سرقت اموال مردم از كويت اختلاف شديد پيدا كردند و همين اختلاف در آينده تشديد شد و منجر به فرار حسين كامل و برادرانش از عراق و سرانجام اعدامشان توسط صدام گرديد. به زودي بازارهاي عراق، مملو از كالاهاي مسروقه از كويت گرديد؛ به گونه‏اي كه همهء مراكز فروش، كالاهاي مورد نياز خود از طريق حسين كامل تهيه مي‎كردند. او گروههايي را براي غارت و گروههايي ديگر را براي فروش اموال به غارت رفته تشكيل داد و ميليونها دلار از راه فروش اموال مسروقهء مردم كويت، به حساب اين جنايتكار واريز شد. http://www.ghatreh.com/news/5741873.html
  2. hexman

    جنگ عراق-كويت

    [quote]آن زمان اين گونه نقل مي شد كه هليكوپترهاي آمريكائي ، امير كويت را نجات داده اند[/quote] سلام فكر نميكنم اينگونه بوده باشه.چون يك جايي خوندم كه امير كويت در زمان حمله عراق به كاخ در حال خوشگذراني بوده!! و بصورت نيمه لخت توسط محافظانش با خودرو فراري داده ميشه به خاك عربستان..
  3. سلام دوستان.راهي هست كه اين خاصيت آتو فيل غير فعال بشه در گوگل؟
  4. hexman

    جنگ عراق-كويت

    جورج پيرو: اين جلسه نيز در مورد اشغال کويت توسط عراق است. صدام حسين: من شخصا نقشه حمله به کویت را کشيدم و از آنجا که کويت از لحاظ جغرافيا يک زمين باز است، اشغال آن احتياجى به نقشه و منابع قدرت ندارد. هر کسى که اندک تجربه نظامى داشته باشد، مى‌تواند يک نقشه مؤثر و موفق راطراحی کند. اشغالکویت حدود دو ساعت و نيم وقت گرفت و هميناندازه نيز براى آن وقت در نظر گرفته بودیم؛ ولى عملا اين امر نبايد بيش از يک ساعت وقت بگيرد. با توجه به محبت مردم کويت به من، تصرف کويت بايد در مدت زمان کم‌ترى صورت مى‌گرفت. من در جلسات سابق نیز گفته بودم که مردم کويت از عراق خواسته بودند که آنها را از شر رهبرانشان نجات دهند. جورج پیرو: چگونه شهروندان کويتى اين خواسته خود را به اطلاع شما رساندند؟ صدام حسین: برخى از شهروندان و نه همه آنها اين علاقه را داشتند و ما اين علاقه آنها را احساس کرديم. جورج پيرو: نیروهای عراقی به چه علت به شهر ساحلی خفجی حمله کردند و چه کسی چنین دستوری داد؟ صدام حسین: من بودم که نقشه اين حمله را کشيدم و تصميم ندارم مسئوليت اقدامات خودم را به دوش ديگران بياندازم. بعد از تجربه جنگ هشت ساله با ايران از سال 1980 تا 1988 اين کار بسيار آسان بود. هر طرح نظامى نياز به اطلاعاتى در مورد جغرافياى منطقه، سلاح و توانائى‌هاى دشمن دارد. همچنين شناخت توانائى‌هاى خود، ميزان آموزش و امکانات لجستيکى و روحيه سربازان خودى لازم است. اصولا طرح حمله به شهر خفجى يک طرح ساده بود. زمين اين شهر مانند زمين شهرهاى جنوب عراق باز است و هيچ موانع طبيعى در آن وجود ندارد و تنها عامل نگرانى ما نيروى هوايى دشمن بود. جورج پيرو: آيا هدف حمله به شهر خفجى، مجبور کردن نيروهاى هم‌پيمان به وارد شدن در يک جنگ زمينى با نيروهاى عراقى بود؟ صدام حسین:کارشناسان نظامى مى‌دانستند که هر حمله زمينى به نيروهاى ارتش عراق کار دشوارى است و دشمن براى حمله زمينى به عراق بايد حداقل دو ميليون سرباز داشته باشد؛ ولى دشمنان به راحتى از نيروى هوايى خود استفاده مى‌کردند و به اهداف ارتش عراق حمله کرده و سپس به پايگاه‌هاى خود باز مى‌گشتند. اطلاعاتی که ما به دست آوردیمنشان مى‌داد که نيروهاى دشمن در منطقه اطراف خفجى مستقر بودند. به همين منظور ارتش عراق تصميم گرفت نيروهاى هم‌پيمان را مورد تهاجم خود قرار داده و آنها را مجبور به جنگ زمينى نمايند. نيروهاى هم‌پيمان به دنبال حمله عراق به آن منطقه از آنجا عقب‌نشينى کردند و از آن به بعد نيروهاى هوايى دشمن حملات پى در پى به مواضع ارتش عراق مى‌نمود و باعث شد که روز به روز خسارت‌هاى ما بيشتر شده و هر روز ما تعداد بيشترى از سربازان و از مهمات خود را از دست بدهيم. بدون اينکه دشمنى در پيش روى ما باشد. من با این سخن که نیروهای عراقی در خفجی شکست خورده و مجبور به عقب‌نشینی شدند مخالفم. نيروهاى ما در اصل تصميم نداشتند شهر را اشغال کنند و تنها به دنبال مسلط شدن بر مواضع نيروهاى هم‌پيمان بودند. بعد از اينکه ارتش عراق با هيچ مقاومتى در آن منطقه روبرو نشدند، نيروهاى عراقى روز دوم با تصميم خود از آنجا عقب‌نشينى کرد. نيروهاى هم‌پيمان تنها بعد از چند روز از عقب‌نشينى نيروهاى عراقى مطلع شدند. جورج پيرو: آيا هدف شما از اين حمله گرفتن اسير آمريکائى بود؟ صدام حسین:هر چند که اصول جنگ بر مبناى کشتن دشمن و به اسارت بردن آن است؛ ولى هدف عراق بعد از چهارده روز از تهاجم نيروهاى هم‌پيمان به نيروهاى عراقی اين بود که خسارت‌هایى به نيروهاى دشمن وارد کنند.عراق نيز از در اختيار داشتن اسير آمريکائى بدش نمى‌آيد. به نظرمن گرفتن تعداد اسير آمريکائى تاثير بزرگى بر روحيه دشمن خواهد داشت. هجوم به خفجى شايد هم آن چنان مؤثر نبوده ولى در واقع ضرب شصتى به دشمن نشان داد و شايد اين حمله باعث شد آمريکائى‌ها حملات هوايى خود را بيشتر کرده و حمله زمينى خود را براى مدت بيشترى به تاخير بياندازند.این حمله زمینیبايد مدت‌ها پيش از اين صورت مى‌گرفت؛ ولى به عللى انجام اين حمله يک هفته به تاخير افتاد و باعث شد دشمن فرصت بيشترى براى حملات هوايى داشته باشد.اين امر باعث شد نيروى زمينى عراق بيش از پيش تضعيف شود. من تلاش عراق برای گرفتن اسيران آمريکايىبه منظورمتوقف کردن حملات هوايى نيروهاى هم‌پيمان را به شدت رد می‌کنم. جورج پيرو: در مورد موشک‌های بالستیکی که به طرف اسراییل شلیک شد بگویید. صدام حسین:خود من و نه شخص ديگرى دستور شليک موشک‌هاى بالستيک به اسرائيل را دادم؛زيرا هر چه بلا بر سر ما آمده از اسرائيل است. همه رويدادهاى مضر و منفى که براى عرب‌ها روى داده ناشى از اقدامات اسرائيل بوده است.اسرائيل در واقع سياستمداران آمريکایى را براى حمله به عراق تحريک کرده و دل آنها را نسبت به کشورهاى عربى پر از کينه و دشمنى مى‌کند. اسرائيل شروع کننده اين حملات بود؛ زيرا در سال 1981 تنها نيروگاه هسته‌اى عراق را مورد تهاجم قرار داد.از نظر عراق جنگ با اسرائيل هنوز ادامه دارد. جنگ 1991 به دو دلیل رخ داد. اول نفت و دوم اسرائيل. کويت در واقع تصميم نداشت عليه عراق اقدامى انجام دهد؛ ولى اين ايالات متحده بود که اين کشور را عليه عراق تحريک مى‌کرد. جورج پیرو: ولى مورخان بر اين باور هستند که اين عراق بود که جنگ را شروع کرد؛ نه کويت. صدام حسین: اين اقدامات کويت بود که باعث اين جنگ شد؛ ولى علل اصلى جنگ همان دو مورد است. من با این سخن که نیروهای عراقی در کویت شکست خورده و مجبور به عقب‌نشینی شدند، مخالفم. نيروهاىعراق در نتيجه تصميم دولت، دست به عقب‌نشينى زدند. ما با روس‌ها بر سر عقب‌نشينى بحث و گفتگو کرديم و در نهايت عراق قبول کرد؛ ولىجنگنده‌های نيروهاى هم‌پيمان در زمان عقب‌نشينىرسمى ارتش عراق از کویت، اين نيروها را هدف قرار دادند. طرح عقب‌نشينى نيروهاى عراقى از 12 آگوست 1990 تصويب شده بود؛ ولى هيچ کشورى از جامعه بين‌الملل يا حتى یک کشور عربى نبود که اين طرح را با عراق بحث و بررسى کند. فرانسوى‌ها در ابتدا با اين طرح موافقت نمودند، ولى به دنبال فشار آمريکائى‌ها مجبور شدند با طرح عقب‌نشينى مخالفت کنند. بعد از آن طرح روس‌هاعنوان شد و عراق نيز آن را پذيرفت. جورج پيرو: در مورد نامه حسین کامل به علی حسن مجید که به نام شما ارسال شده بود،‌ بگویید.در اين نامه که از طرف صدام مطرح شده بود از على حسن مجيد خواسته شده بود که ارتش عراق هر آنچه ممکن است در بازسازى عراق به کار آيد را از کويت به عراق منتقل کند. صدام حسين: این سخن تنها یک اتهام بی‌اساس است. روال عادى نامه‌نگاری‌هاى دولتى اين است که چنين نامه‌اى از ديوان رياست جمهورى ارسال شده باشد، در حالى که حسين کامل حتى منشى هم نبود. وى فقط يک وزير در دولت عراق بود و معروف است که حسين کامل شيوه خاصى را براى اداره امور دارد. جورج پیرو:‌ منظور از «هر آنچه که در بازسازى عراق به کار مى‌آيد» که در نامه درج شده، همان وسايلى است که ارتش عراق با خود به کويت آورده يا اينکه وسايلى است که در عراق وجود داشته است؟ صدام حسین: من به هر حال به ارتش دستور ندادمتا وسايل ارتش کویتو دارايى‌هاىاین کشور به عراق منتقل شود. شايد منظور، برخى تجهيزات کويتى است که وزرا معمولا از آن استفاده مى‌کنند مانند برق، آب و وسايل حمل و نقل و گوشى‌هاى تلفن. اين در واقع يک پيام ساده وزير به يک وزير ديگر بود که از ديگرى مى‌خواهد وسايلى که نيروهاى عراقى با خود به کويت برده بودند را بازگرداند. در واقع دارایی‌های کویت به هیچ عنوان سرقت نشد. جورج پيرو: آيا سران عراق اجازه داشته‌اند که به اسمشما و از طرفشما نامه‌نگارى کنند، بدون اينکه شما اطلاع داشته باشيد يا دستور آن را داده باشيد؟ صدام حسین:‌ هميشه همه جا افراد بد وجود دارند و به هر حال «حسين کامل» اکنون مرده است.من اطلاعى ندارم که ديگران نيز بدون اطلاعمن چنين دستوراتى را داده باشند.اين نامه يک نامه رسمى نبوده و تنها راه براى نامه‌نگارى دولتى و رسمى از طريق ديوان رياست جمهورى به على حسن مجيد است؛ به خصوص در وضعيت شخصى همانند حسين کامل. جورج پيرو: در مورد تعداد بالاى سربازان عراقى که به اسارت آمريکائى‌ها در آمدند، چه می‌گویید؟ اينکه سران عراق از تعداد بالاى اين اسرا که به 86743 نفر رسید، تعجب کرده بودند. صدام حسین:به اسارت رفتن اين تعداد از سربازان عراقى هيچ تاثيرى بر روحيهارتش نداشت. اين اسرا مسئله‌اى نبود که روحيه ما را متزلزل کند. بالاخره جنگ است و بد شانسى وخوش شانسى دارد. اسراى عراقى در واقع اسير نبودند، زيرا به دنبال جنگ هر گونه وسايل تماس و ارتباط قطع شد و کمبود غدا به وجود آمد و سربازان دچار گرسنگى شدند، در نتيجه آنها به عربستان سفر کرده و در آنجا پناهنده شدندو گرفتار نيروهاى هم‌پيمان شدند. حملات سال 2003 که تعداد اسيران کم‌ترى داشت، تاثيرى بسيار بيشترى از حملات 1991 داشت.علت تعداد بالاى اسراى عراقى در جنگ 1991 در واقع شرايط جنگ در آن زمان بود. تعداد کم يا زياد اسرا به هيچ وجه به معناى وضعيت جنگ يا پايان و نتيجه آننیست؛ همانطور که عراق در جنگ با ايران پيروز شد، ولى در واقع ايرانى‌ها تعداد بسيار بيشترى از سربازان عراقى را به اسارت گرفته بودند. تعداد اسرا هيچ تاثيرى بر روحيه جنگ نداشته و باعث نمى‌شود فرماندهان طرح‌هاى نظامى خود را تغيير دهند. نيروهاى هم‌پيمان نیز در نهایت وبه محض امضاى معاهده صلح توسط عراق، سربازان به اسارت گرفتار شده عراقى را آزاد کردند. جورج پيرو: علت اینکه 45 اسیر نیروهی هم‌پیمان را با آن وضعیت ناگوار در رسانه‌ها نشان دادید چه بود؛ به خصوص اینکه مصاحبه با اسيران جنگى در رسانه‌ها، برخلاف معاهده ژنو است. صدام حسین:در مورد اسيران جنگى، به خصوص خلبانان بريتانيايى، آنها فقط از نحوهاسیر شدنخود صحبت کردند. برخى از ايناسیران را کشاورزان دستگير کرده بودند و برخى ديگر توسط مردم عادى به اسارت گرفتار شده بودند. ارتش عراق در همه جا نبوده و بر همه چيز مسلط نبود و اطلاع دقيقى از نحوه برخورد مردم عادى با اين اسرا نداشت، زيرا نيروهاى هم‌پيمان تماس اين گروه‌ها را با يکديگر قطع کرده بودند. هیچگونه شکنجه‌ای علیه اسیران جنگی در عراق صورت نگرفت و شايد مردم عادى برخوردهاى غير مناسبى با افرادى که به اسارت آنها در مى‌آمدند، داشتند.هر کسى که ادعایى برخلاف اين داشته باشد، مسئوليت گفته‌ها و سخنان خود را دارد. از آنجا که وسايل ارتباطى توسط نيروهاى هم‌پيمان در جنگ 1991 قطع شده بود، بدين جهت ارتش از اين موارد اطلاع پيدا نکرد،ولى در واقع آذيت و آزار بدنى اسيران جنگى، مانند سوزاندن موهاى يک اسير، حماقت استو از سربازانفهمیده ما بر نمى‌آيد.در واقع هيچ دليلى وجود ندارد که شکنجه اسيران جنگى توسط ما را اثبات کند. http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=1045
  5. hexman

    اسکیت برد ویژه نظامی DTV Shredder

    كلنل جان سلام برد اين وسيله چقدره؟ بعد چطوري با اين رو رو اك! مجروح جابجا ميكنن؟؟نكنه مجروح رو ب اتسمه ميبندن بهش و ميكشنش؟؟
  6. راستي اجسادشون جي شد؟تحويل امريكا دادن؟
  7. سلام يويرو فايتر..رافال..ميراژ..همه رو قاطي كردن با هم
  8. سلام حاج نجف دستت طلا [quote]همینجا بود که هلی کوپتر عراقی رو هم زدیم که برامون قبلش اشتباهی آذوقه انداخته بود[/quote] حاجي اين بنده خدا رو نميزديد شايد بازم اذوقه ميفرستاد..
  9. [quote][quote][quote]در آزمون بيگ تست ، نسبت به اخذ نمره بالا ، بچه ها تفكيك و رشته ي آنان مشخص مي شد[/quote] اگر میشه لینکش رو بگذار چون میدونم ربطی به نیروی هوایی نداره[/quote] http://oldpilot.blogfa.com/post-119.aspx[/quote] ممنون برادر كه زحمتشو كشيدي اقا جواد جان پاراگراف نهم را مطالعه نماييد
  10. [quote]برا همین نامردیشون اندک بچه های ما که ظرفیت و ایمان و تقیّدشون به اندازه بقیه نبود و از طرفی زخم خورده داغ دوستان و بچه محل هاشون بودن وقتی اینطور میدیدن که اون نامردا بچه ها ی ما رو اونطور قتل و عام میکنن و تا تیرشون تموم نمیشه تسلیم نمیشن وقتی میگرفتنشون همونجا دخلشون رو میاوردن[/quote] برادر نجف عزيز وجود همچين عزايزاني(همون اندك بچه ها..) در بين بچه هاي رزمنده يه زمانايي لازم بوده واقعا!!مثلا در همين موارد كه اشاره نموديد..
  11. [quote]عجب در زمان شاه ما چه هواپیمایی داشتیم که بخواهیم خلبانان رو برای اموزش به اونجا بفرستیم اواخر جنگ که ایران F7 ها رو دریافت کرد برای اموزش این نوع هواپیما خلبان ها به پاکستان میرفتند و حتی بعد از جنگ که یک سری میراژ وارد ایران شد برای اموزش این هواپیما چند خلبان پاکستانی به ایران اومدند (پایگاه نوژه همدان) و با اموزش اولین خلبان از ایران رفتند و اون خلبان بقیه خلبانان میراژ رو اموزش داد که البته تعدادشون خیلی کم بود جدا چقدر راحته اظهار نظر کردن خلبان های پاکستانی در زمان شاه حسرت اموزش و امکانات ایران رو میخوردند اون وقت....[/quote] توجه شما را به خاطرات جناب بهروز مدرسي جلب ميكنم در آزمون بيگ تست ، نسبت به اخذ نمره بالا ، بچه ها تفكيك و رشته ي آنان مشخص مي شد . شاگرد ممتاز ها به آمريكا ، متوسط ها پاكستان ، كمي پائين تر براي طي دوره توپ هاي اورليكن به هلند ... و كساني هم كه نمره كم مي گرفتند ، آتش نشاني ... پياده نظام و تا اين كه مي رسيد به مسئول نگهداري از سگ !!!
  12. بله نيروي هوايي افسراي ممتازشو براي اموزش به امريكا و انگليس و هلند(اموزش توپهاي اورليكن) و افسرهايي كه سطح متوسط بودنو به پاكستان ميفرستاد..بقيه هم در ايران ميموندن و اموزش ميديدن!
  13. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/13_8907041050sdfsdf_L600.jpg[/img] من خيلي سعي کردم لااقل تفاوت ها رو در کابين مشاهده کنم .. ! اولين موردي که نظرم رو جلب کرد مانيتور جلوي کابين بود که با فلش آبي روشن نشون دادم . اگر چه رادار هاي هواپيما مخصوص نشان دادن ابرهاي خطرناک است . و بر روي ميز ناوبر قرار مي گيرد . اما مانيتور فوق صرفآ براي چک کردن خلبان است . که ما واقعآ کمبود داشتيم . خوشحالم که مي بينم " ال سي دي " بزرگ جايگزين مدل هاي کوچک و قديمي شده است . به جاي نور گير هاي تلقي که نوع امريکايي اش سبز رنگ و محکم بود و ما کم داشتيم ، ابتکار جالبي به کار برده اند و پرده هاي ضخيم جايگزين اش کرده اند .. ( رنگ زرد ) و اما احساس مي کنم دو تا از عقربه هاي " کامپاس " عوض شده و مدل بزرگ تري جايگزين آن شده است .. شايد هم خطاي ديد باشد ( رنگ آبي )‌ يکي از کار هاي حماسي قرار دادن پرچم ايران به جاي لوگوي کارخانه سازنده هواپيما لاکهيد بر روي فرامين ( يوک ) است ( رنگ نارنجي ) و اما .. دوستاني که در نمايشگاه هاي دهه فجر از کابين سي - ۱۳۰ بازديد کرده بودند ، همگي از پاره شدن صندلي هاي خلبان و داخل کابين و پشتي هاي ان خبر داده بودند . که نوع اصلي ان از ابر سخت و فشرده شده و روکش پارچه اي سبز تشکيل شده بود . که ظاهرآ همه تعويض شده و با روکش هاي آبي رنگ روي ان ها را پوشانيده اند .. ( رنگ قرمز ) فقط خدا کنه کيفيت اش هم خوب و محکم باشد . و اما اساسي ترين بخش آن کفپوش سطح کابين هواپيما ها بود .. که در زمان ما اغلب اون ها در بخش هايي که با فلش ( سبز رنگ ) نشون دادم ، به خاطر استفاده از چسب هاي غير مرغوب اغلب گوشه هايش بالا امده بود .. ! منظورم فاصله بين صندلي خلبان و کمک اش با کنسول وسط بود . که ظاهرآ با کفپوش آبي رنگ آن را تزئين کرده اند .. از نقطه نظر فني ، نصب رادار بهترين خلاقيت لازم بود . دست همه هموطنان ايراني درد نکنه .. اميدوارم توضيحاتي هم در باره تقويت بال و بدنه بگويند .. http://www.oldpilot.ir/2010/09/post_429.php نويسنده اقاي بهروز مدرسي
  14. سلام دست شما درد نكنه ميگم كاش سرهنگ جان يه فيلم هم از اين ميزاشتي دور همي ميديدم ميخنديدم
  15. خدا هر دو تونو خير بده.ممنون
  16. منظورم اين بود كه هركولسها در زماني كه نو و سرحال بودن تا ارتفاع 45 هزار پايي بالا ميرفتن الان ميخوام بدونم چقدر توان بالا كشيدن دارند؟
  17. جفتش باز شد بدون هيچ گونه هزينه اضافي بابت وي پي ان و نيمدونم چي چي
  18. دوستان به نظرتون در حال حاضر سي 130 هاي ايران تا چه ارتفاعي توان صعود دارن؟با حساب اينكه حدود 40 سال از خدمتشون گذشته..
  19. hexman

    قایق پرنده چیست؟

    چه چيز جالبيه..خلباني بايد بلد باشه راهبرش يا قايق راني؟؟مدل تفريحي اش هم هست؟ چند متر از سطح اب كنده ميشه؟
  20. [quote]با سلام هگزمن جان دستت درد نكنه. تصاوير با كيفيتي گرفتي. [/quote] با عرض سلام مجدد خدمت برادر عزيز قابل شما رو نداشت كم و كسري اش را به بزرگواري خودتون ببخشيد [quote]راستي اگه اشتباه نكنم انمونه اين هلي كوپتر رو دو سه روز پيش كه براي خريد هديه تولد بچه 8 ساله [/quote] نجف جان فكر كنم توي عكس ابعاد هليكوپتر خوب معلوم نيست..ولي فكر كنم بزرگتر از اون مدلايي باشه كه تو اسباب بازي ها ميفروشن..تازه اگه قرار باشه همچني هليكوپتري رو براي فروش بزران قيمتش بيش از اين حرف ها خواهد بود..اتفاقا يه اقايي اومده بود و به مسوسل غرفه گير ميداد كه من ميخوام از اينا بخرم بايد به من بفروشين..مسول غرفه هم ميگفت به هيچ وجه امكان نداره.. [quote]به هر حال منتظر بقيه اش هستيم[/quote] اين سري ديگه اخرين سري عكسهامه.حالا اگه دوستان به موضوع خاصي بيشتر علاقه دارن و ميخوان اطلاعات كسب كنن بنده ميتونم بازهم برم نمايشگاه. سري اخر خمپاره انداز 120 ميلي متري شبيه سازي شده [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0022.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0022.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0023.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0023.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0024.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0024.JPG[/img][/url] پوشش ضد ضربه پليس(نميدونم حالا چرا پليسه لخته) [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0020.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0020.JPG[/img][/url] شبيه ساز جنگ شهري..يه چيزي تو مايه هاي تفنگ ميكرو بود فكر كنم(يادتونه كه؟) [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0032.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0032.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0029.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0029.JPG[/img][/url] اينم يه سيستمه خودكاره كه دقيقا نميدونم چي بود(مسولشم داشت اون پشت چلوكباب ميخورد در دسترس نبود تا سوال كنم) [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0037.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0037.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0038.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0038.JPG[/img][/url] بازي و سرگرمي!! [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0021%7E0.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0021%7E0.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0025.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0025.JPG[/img][/url]
  21. راستي اين مانيتوره مال همون هليكوپتره اس ground station uav/ugv application video reciver/gps/capture [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0010.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0010.JPG[/img][/url] لوازم اطفاي حريق [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0015.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0015.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0018.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0018.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0017.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0017.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0016.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0016.JPG[/img][/url] ادامه دارد
  22. سلام دوستان من همين الان از نمايشگاه برگشتم..من كه چيز خاصي اونجا نديدم كه نظرم جلب بشه..بيشتر تجهيزات ضد سرقت و لوازم اتش نشاني بود..نه جليقه ضد گلوله درست و حسابي ديدم نه اسلحه اي نه چيزي.. هليكوپتر الكتريكي با خلبان خودكار با قابليت حمل 17.5 كيلوگرم تجهيزات مختلف و شعاع عملياتي 50 كيلومتر(قرار بود امروز عصر پروازش بدن كه ديگه من برگشتم خونه) و با قابليت هدايت دستي..نصب دوربين و.. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0005.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0005.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0007.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0007.JPG[/img][/url] دوربين استابيلايزر قابل نصب روي هليكوپتر [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0008.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0008.JPG[/img][/url] هليكوپتر با سوخت بنزين [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0006.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0006.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0009.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0009.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0012.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0012.JPG[/img][/url] لباس پليس ضد شورش [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0002.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0002.JPG[/img][/url] جليقه ضدض گلوله با وزن 1.7 كيلو [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0003.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0003.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0004.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0004.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PICT0027.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PICT0027.JPG[/img][/url] ادامه دارد
  23. [quote][quote]اخ جون!! من صبح كله سحر ميرم (راه ميدن همه رو؟)[/quote] بسمه تعالي با سلام هگزمن جان چرا كه نه. حالا چرا كله سحر؟! وايسا وقتي سير خواب شدي برو كه اونجا چشمات قيلي بيلي نره يه وقت يا علي مدد.[/quote] سلام از بنده اس نجف جان وال..فكر كردم شايد مخصوص خود نيروهاي انتظامي باشه (عجب فكر بيخودي!!) البته براي مني كه الان در ساعت 4 صبح پست ميدم ساعت 1 بعد از ظهر فردا ميشه كله سحر... راستي باطري دوربينم هم گذاشتم حسابي شارژ بشه فردا با كلي عكس برميگردم يا علي
  24. اخ جون!! من صبح كله سحر ميرم (راه ميدن همه رو؟)