hexman

VIP
  • تعداد محتوا

    1,569
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های hexman

  1. hexman

    اخبار برتر نظامی

    آسيا- همشهري آنلاين: نيروهاي دفاعي ژاپن اعلام کردند سيستم رهگير موشکي توليد شده توسط آمريکا را به صورت موفقيت‌آميز آزمايش کرده‌اند. خبرگزاري آلمان از توکيو گزارش داد، آن گونه که وزارت دفاع ژاپن، سه‌شنبه 27 آذر اعلام کرد، موشک هدف در ارتفاعي بيش از 100 کيلومتري از سطح اقيانوس آرام با موشک رهگير برخورد کرده و منهدم شد. http://gallery.military.ir/albums/userpics/MISSILE-JAPAN-USA-e.jpg موشک رهگير از نزديکي هاوايي شليک و موشک هدف از يک مقر آمريکايي در جزيره کائوئي پرتاب شده بود. اين اولين آزمايش سيستم‌هاي SM-3 آمريکايي است که توسط نيروهاي نظامي غير از نيروهاي نظامي آمريکا انجام مي‌شود. کارشناسان آزمايش موفق اين موشک را گام مهمي براي ساخت سپر موشکي تلقي مي‌کنند. آزمايش موشک تائه‌پودونگ کره شمالي که از فراز ژاپن عبور کرد و در اقيانوس آرام منفجر شد، در سال 1998 ميلادي آغازي را براي همکاري‌هاي ژاپن و آمريکا در بخش سپر موشکي رقم زد. خبرگزاري کيودو نيز نوشت، در همين حال انتظار مي‌رود که آزمايش سيستم‌هاي SM-3 مي‌تواند تاثيراتي بر قابليت‌هاي تسليحاتي در آسياي شرقي داشته باشد. http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=41156
  2. [quote]كره شمالي آنقدر بدبخته و مردمش فقير كه فكر نمي كنم كره جنوبي حاضر به ادغام بشه.[/quote] اتفاقا اون خبر ها هم كه ما فكر ميكنيم نيست.من سفرنامه شخصي كه به كره شمالي مسافرت كرده بود را خوندم.مردم روستاييش كه به كشاورزي و دامپروري مشغولن مردم شهرنشينشم زندگي متوسطي دارند.
  3. دستيار و مشاور عالي فرمانده معظم کل قوا در امور نيروهاي مسلح در تشريح قابليت هاي موشک زمين به زمين "سجيل" گفت: با ساخت اين موشک جمهوري اسلامي ايران توان پرتاب پي در پي موشک را کسب کرده است. سردار سرلشکر سيد يحيي صفوي روز يکشنبه در گفت و گو با [color=blue]خبرنگار سياسي ايرنا، [/color]افزود: موشک زمين به زمين سجيل به طور قابل ملاحظه اي مي تواند توان ايران در دفاع و عمل در مواقع تهديد را افزايش دهد. وي تصريح کرد: با توجه به اينکه سوخت اين نوع از موشک ها جامد است، مي تواند زماني که پيش از اين براي پرتاب موشک هاي زمين به زمين در همه انواع آن نياز بود را از بين ببرد و اين توان را ايجاد کند که در زمان لزوم به صورت پي در پي اقدام به پرتاب موشک کند. سردار صفوي گفت: پيش از اين سوخت موشک هاي زمين به زمين از جمله موشک هاي شهاب مايع بود و براي سوخت گيري آن زمان زيادي صرف مي شد اما با اکنون به توليد موشک هاي سجيل هر چند دقيقه مي توان يک موشک پرتاب کرد. مشاور مقام معظم رهبري در امور نيروهاي مسلح گفت: سوخت جامد موشک هاي سجيل بر آن روي نصب مي شود و آماده پرتاب است و تنها بايد روي سکوهاي پرتاب قرار گيرد و زماني ديگري را نمي خواهد. وي در خصوص توسعه موشکي جمهوري اسلامي ايران، گفت: هر کشوري در راستاي استراتژي دفاعي خود حق دارد به تسليحات دفاعي و تکنولوژي پيشرفته دسترسي يابد. مشاور عالي فرمانده کل قوا خاطرنشان کرد: برخي کشورهاي جنوبي خليج فارس در 3 سال گذشته ميلياردها دلار سلاح خريداري کرده اند و برخي از آنها رده اول خريداري اسلحه در دنيا را دارند. سرلشگر صفوي در ادامه تاکيد کرد: آنها سلاح هاي مورد نياز خود را از کشورهاي ديگر مي خرند اما جمهوري اسلامي ايران با يک تکنولوژي بومي ساز براي دفاع در مقابل آمريکا و تهديدات احتمالي صهيونيست ها و نه کشورهاي کوچک اطراف، در جهت توسعه صنايع موشکي خود حرکت مي کند. http://www4.irna.ir/View/FullStory/?NewsId=235897
  4. hexman

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    رسانه هاي رژيم صهيونيستي از عمليات فوق سري اين رژيم براي ترور سيد حسن نصرالله دبيرکل حزب الله لبنان در حاشيه جنوبي بيروت خبر دادند به گزارش "خدمت"؛ پايگاه اينترنتي فيلکاي اسرائيل به نقل از يک نظامي بلندپايه اين رژيم فاش کرد ، اين عمليات قرار بود با همکاري طرفهايي در داخل لبنان و نيز طرفهاي بين المللي در منطقه اي درحومه جنوبي بيروت صورت گيرد اما اين عمليات در آخرين لحظه پس از شنود مکالمه تلفني مقامات صهيونيستي ازطرف نيروهاي جنبش حزب الله لغو شد. رسانه هاي اسرائيلي تاکيد کردند در صورتي که اين عمليات با موفقيت انجام مي شد روند تحولات تغيير مي کرد. يک افسر بلندپايه نيروهاي هوايي اسرائيل نيز تاييد کرد خلبانها ، نيروهاي دفاع هوايي و نيروهاي ضدموشکي اسرائيل شب بيست و پنجم آوريل ( ششم ارديبهشت ) گذشته دستور آماده باش کامل دريافت کردند. به گفته اين افسر بلندپايه خلبانان اسرائيلي در کابين هواپيماهاي خود در حالت آماده باش بودند. «شاي حزکاني» کارشناس امور نظامي اسرائيل در اين باره گفت: اسرائيل عمليات بسيار سري را در آخرين لحظه لغو کرد. پيش از اين کانال دهم تلويزيون اسرائيل فاش کرده بود اين رژيم عمليات بسيار سري را که افراد کمي در ارتش و سازمانهاي اطلاعاتي اسرائيل از آن آگاهي داشتند لغو کرده است. براساس اين گزارش ، پس از شنود شدن يک مکالمه مقامات اسرائيلي با تلفن همراه از طرف حزب الله ، استفاده از تلفن همراه براي نظاميان اين رژيم ممنوع شد. http://www.khedmat.ir/news/content/view/1788/1/
  5. hexman

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote]یک وبلاگ به عنوان منبع مستند نیست. لینک خبر باید از یک خبرگزاری رسمی باشد تا به بخش اخبار منتقل شود.[/quote] لينك خبر را اصلاح كردم. از اين به بعد بيشتر دقت خواهم كرد
  6. [color=blue]عصر ايران [/color]- پس از گذشت حدود دو هفته از آتش بش شکننده در نوار غزه و در حالي که ارتش اسراييل پس از 22 روز تهاجم وحشيانه به نوار غزه و کشتار بيش از 1300 زن و کودک و پير و جوان فلسطيني ، عملا بدون دست يابي به اهداف خود مجبور به عقب نشيني و خروج از نوار غزه شد،مقامات اطلاعاتي و نظامي اسراييل در دو هفته گذشته و براي توجيه حمله خود به غزه و باز نگهداشتن زمينه تهاجم مجدد به اين بخش از سرزمين هاي فلسطيني به طور مداوم از خطر تجهيز و تسليح گروه حماس به دست ايران سخن مي گويند. به گزارش عصر ايران و به نقل از پايگاه اينترنتي " ورلد تريبيون " در تازه ترين ادعاهاي اسراييل در اين زمينه ،مقامات نظامي و اطلاعاتي اسراييل اعلام کرده اند که گروه حماس در پي به دست آوردن موشک هاي کروز " سي 802" ساحل به دريا از طريق ايران هستند. ژنرال " يوآو گالانت " يکي از فرماندهان ارتش اسراييل با اشاره به اين موضوع افزوده است که ايران اين موشک هاي کروز را در جريان جنگ 33 روزه حزب الله و اسراييل در سال 2006 در اختيار حزب الله قرار داده بود. اين مقام اسراييلي افزوده است که اسراييل نگران است حماس به موشک هاي ساحل به دريا تجهيز شود تا به وسيله آنها ،کشتي ها و ناوهاي اسراييلي در ساحل غزه را مورد هدف قرار دهد. موشک هاي کروز" سي 801" و" سي 802 " از جمله موشک هاي ساحل به درياست که در جريان جنگ 33 روزه اسراييل و حزب الله لبنان ،جنبش مقاومت لبناني يک ناو جنگي اسراييلي را در سواحل جنوبي لبنان با اين موشک هدف قرار داد. اين ادعاي اسراييل در حالي صورت مي پذيرد که اين رژيم تمامي راه هاي ورود و خروج غزه را با همکاري مصر بسته است و بيش از 18 ماه است که غزه در محاصر کامل نيروهاي اسراييلي و مصر قرار دارد.
  7. hexman

    جنگهای مکزیک

    [color=red][size=18]جنگهای مکزیک [/size][/color] توسعه آرام و یکنواخت آمریکا موجب بروز جنگ این کشور با مکزیک شد. همه گیر شد. «سانتا آنا» رهبر مکزیکی، نیروهای تگزاسی را در نبرد آلامو شکست داد ولی در سان جاسینتو بوسیله تگزاسی ها متحمل شکست سختی گردید. آمریکا در جنگ با مکزیک (48 ـ 1846) به پیروزی عظیمی دست یافت و به وسیله معاهده «گوادالوپ هیدالگو»، سرزمین های وسیعی را به قلمرو خود افزود. زیرنویس عکس در آلامو این نقاشی نشان دهنده تلاش تگزاسی ها ست که مایوسانه برای دفاع از آلامو در برابر حمله مکزیک در سال 1836 م نبرد می کنند. [color=blue]نبرد آلامو [/color] هنگامیکه آمریکائیان مقیم تگزاس در سال 1835 م استقلال خود را از مکزیک اعلام نمودند، ارتشی از مکزیک برای سرکوب شورشیان راهی آنجا شد. نیروهای مکزیکی طی یکی ماموریت با تجهیزات کامل در شهر «سان آنتونیو» در نبرد آلامو، در برابر نیروهای تگزاسی قرار گرفتند. در یک نبرد نابرابر، تگزاسی ها تسلیم نشدند و تا آخرین نفر جنگیدند و قهرمانانه از خود دفاع کردند که این نبرد آنان بعدها گوشه ای از افسانه آن سرزمین شد. [color=blue]سانتا آنا [/color] آنتونیو لویز در سانتا آنا (1876 ـ 1794م)، افسر و سیاستمداری مکزیکی بود. وی به تبع استقلال مکزیک از اسپانیا در سال 1821 م دیکتاتور آن کشور شد و سپس رهبری ارتش مکزیک را در دو جنگ ناموفق بر عهده گرفت: یک جنگ با تگزاسی ها و دیگری در برابر ایالات متحده بود، اگرچه تا سال 1855 که حکومت وی سرنگون و او تبعید شد، همچنان قدرت را در دست داشت. [color=blue]گوادالوپ هیدالگو [/color] بعد از جنگ های آمریکا و مکزیک در طی سالهای 48 ـ 1846م، معاهده ای بنام گوادالوپ هیدالگو بین دو کشور منعقد شد، در این معاهده به ایالات متحده، سرزمین هایی واگذار شد که قبلا جزء قلمرو مکزیک بود. در ضمن این قرار داد مکزیک از ادعا در خصوص مالکیت تگزاس دست کشید و نیومکزیکو و کالیفرنیا را واگذار کرد و «ریو گراند» را به عنوان مرز جدید بین دو کشور به رسمیت شناخت. [color=blue]انقلاب مکزیک [/color] در سال 1910م، شعله انقلاب توسط قیام روستائیان فاقد زمین بر علیه حکومت دیکتاتوری رئیس جمهور پورفیریودیاز، همه جا را فرا گرفت. بعد از آنکه وی مجبور به استعفا گشت، حکومت های کوتاه مدت و نیز قیام های روستائی دیگر و همینطور، مداخله ناخواسته نظامی آمریکا در این کشور به وقوع پیوست. تمامی این عوامل دست به دست هم دادند و هنگامیکه گروههای محلی بر علیه یکدیگر می جنگیدند، هرج و مرج کشور را فرا گرفت. قانون اساسی سال 1917م گوشه ای از مشکلات روستائیان را حل کرد و سبب پیشرفت مکزیک گردید. زیرنویس عکس تصرف قطار گروهی مسلح از انقلابیون مکزیکی یک قطار را در کارناواکا مکزیک به تصرف خود درآورند. [color=blue]پورفیریودیاز [/color] پورفیریودیاز (1915 ـ 1830م)، سربازی مکزیکی و زمانی هم پیمان سیاستمدار آزادیخواه، بنیتو خوآرز بود. وی در سال 1876 م، قدرت را از خودآرز ربود. وی مورد حمایت آمریکا و اروپائیان بود زیرا که موجبات سود و منفعت سرمایه گذاران خارجی را فراهم می ساخت ولی تنها از وی اندکی کمک عاید مردم فقیر و بیچاره مکزیک می شد. رنجش و خشم مردم در این موقعیت یکی از دلایل انقلاب 1910 مکزیک بود. 1821 م اعلام استقلال مکزیک از سلطه اسپانیا. 1824 در مکزیک حکومت فدرال تشکیل می گردد که این حکومت تحت کنترل افسر سیاستمدار مکزیکی، آنتونیو لوپز در سانتا آنا می باشد. 1835 تگزاس که جزئی از مکزیک است ولی آمریکائیها ساکنان اصلی آن هستند، استقلال خود از مکزیک را اعلام می کند. 1836 تحت رهبری سانتا آنا، مکزیکی ها موفق به شکست تگزاسی ها در آلامو می شوند ولی به دنبال آن در سان جاسینتو از تگزاسی ها شکست می خوردند. 48 ـ 1846 جنگ مکزیک: مکزیکی ها متحمل شکستی سنگین از جانب آمریکائیان شده و استانهای شمالی خود را طی معاهده گوادالوپ هیدالگو از دست می دهند. 1855 حکومت جدید التاسیس و آزادیخواه بنیتو خود آرز، حکومت دیکتاتوری سانتا آنا را سرنگون می کند. 1864 «ماکسیمیلین»، دوک اعظم اتریش، به کمک نیروهای فرانسوی قدرت را در مکزیک در دست می گیرد. خوآرز از ریاست جمهوری خلع می شود، ولی نبرد ادامه دارد. 1867 نیروهای فرانسوی اخراج می شوند. ماکسیمیلین اعدام و خوآرز دوباره رئیس جمهور می شود. 1876 پرفیریودیاز، قدرت را در اختیار گرفته و دیکتاتور مکزیک می شود. 1910 عدم رضایت مردم از دیاز منجر به انقلاب مکزیک می شود. 1917 قانون اساسی جدیدی به تصویب می رسد و حزب ناسیونالیست انقلابی قدرت را در دست می گیرد. تحت رهبری «آگوستین دو ایتوربید» (1824 ـ 1783م)، مکزیک که از سال 1519 تحت سلطه اسپانیا بود، در سال 1821 استقلال خودش را بدست آورد. در سال 1823، «ایتوربید» به نفع «آنتونیو لوپز دو سانتا آنا» (1876ـ 1794) از قدرت برکنار شد. سانتا آنا به مدت سی سال بر مسند ریاست مکزیک تکیه زد. وی در این مدت دچار دو مشکل شد: قیام مردم و هجوم خارجیان. این دو مشکل، مشکل مکزیک در خلال قرن نوزدهم میلادی بودند. وی توانست مهاجمان اسپانیایی را دور سازد ولی قدرت آن را نداشت که در برابر ایالات متحده که درصدد توسعه قلمرواش بود، ایستادگی نماید و ایالت های شمالی خود را از دست داد. [color=blue]انقلاب آزادیخواهان [/color] سانتا آنا به عنوان یک دیکتاتور بر مکزیک حکمرانی کرد که این امر سرانجام در سال 1855 منجر به یک شورش به رهبری بنیتو خوآرز (1872 ـ 1806) گشت. وی تلاش نمود که قدرت کلیسا و ارتش را در مکزیک محدود کند. جنگ بین عناصر آزادیخواه به رهبری خوآرز و محافظه کاران در گرفت. [color=blue]مداحله فرانسه [/color] خوآرز فرمانروای موفقی بود اما با ورود سربازان فرانسوی به مکزیک و انتصال یک دوک اعظم اتریشی بنام ماکسیمیلین (67 ـ 1832) با مشکلی حاد روبرو شد، اگر چه فرانسویها بزودی تحت دکتریم مونروی آمریکایی مجبور به ترک مکزیک شدند. مونرو بیان داشته بود که اروپائیان نمی توانند آمریکا را مستعمره خود سازند. در سال 1867، ماکسیمیلین بد اقبال، دستگیر و اعدام شد. خوآرز با بازگشت مجدد به قدرت توانست اقدامات اصلاحی خود را از سر گیرد. [color=blue]پورفیریودیاز [/color] در اوایل 1970، ریاست جمهوری خوآرز، توسط یکی از هم پیمانان قدیمی اش مورد حمله قرار گرفت. نام آن هم پیمان قدیمی پور فیریودیاز (1915 ـ 1830) بود. «دیاز» که افسری برجسته در ارتش بود، در سال 1876، قدرت را در دست گرفت و تا زمان سرنگونی خود در سال 1911 بر مکزیک حکمرانی کرد. وی در صدد تقویت و اجرای قوانین بر آمد و به ترغیب و تشویق تجار خارجی برای تجارت با مکزیک پرداخت. هر چند دوران زمامداری دیاز در تاریخ مکزیک به عنوان دوره ثبات شناخته می شود، حکومت مستبدانه وی در نواحی روستایی، بویژه در میان سرخپوستان و دهقانان فقیر، موجبات نارضایتی شدید را فراهم آورد. [color=blue]انقلاب [/color] نارضایتی مردم در سال 1910 منجر به انقلاب شد. «دیاز» توسط رئیس جمهور جدید، فرانسیسکو مادرو (1913 ـ 1873)، تبعید گردید. ولی مادرو قادر به کنترل خشونت و موج انقلاب مردم نبود. وی در سال 1913 توسط رئیس ستاد خودش، ژنرال «ویکتوریانو ورتا» به قتل رسید. دولت های بعدی برای قدرت می جنگیدند، در حالیکه کشورشان در اثر جنگ در حال تجزیه شدن بود. [color=blue]اصلاحات اراضی [/color] انگیزه اصلی که در پس پرده انقلاب وجود داشت، اشتیاق فقرا برای تقسیم منصفانه زمین بین آنان بود. دو تن از افرادی که در جهت انجام این اصلاح جنگیدند، جزء قهرمانان افسانه ای سرزمین مکزیک شدند: اولی پانچوویلا (1923 ـ 1878) و دیگری امیلیانو زاپاتا (1919 ـ 1879). سرانجام، نظم در کشور برقرار گشت و تحت رهبری حزب ناسیونالیست انقلابی، در قانون اساسی سال 1917 اصلاحاتی در خصوص زمین صورت گرفت. http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d9%85%da%a9%d8%b2%db%8c%da%a9&SSOReturnPage=Check&Rand=0
  8. hexman

    اخبار برتر نظامی

    به گفته ي ويکتور کوماردين يکي از مقامات سازمان صادارات دفاعي روسيه جنگنده ي MiG-35 به عنوان يکي از گزينه هاي حاضر در مناقصه ي بزرگ هند براي خريد جنگنده، در نمايشگاه Aero India 2009 شرکت خواهد کرد. اين نمايشگاه که در تاريخ 11- 15 فوريه در ايالت بنگالور برگزار ميشود، بزرگترين نمايشگاه هوايي در منطقه ي اسيا و اقيانوسيه است که شرکتهاي مختلفي از 35 کشور جهان در ان شرکت خواهند کرد. کوماردين گفت: "اين جنگنده به طور حتم در روز اول نمايشگاه چندين پرواز نمايشي انجام خواهد داد. ما مايليم اين جنگنده تمام توانايي هاي خود را نشان دهد" لازم به ذکر است که 6 شرکت بزرگ هواپيماسازي در مناقصه ي بزرگ نيروي هوايي هند براي خريد 126 فروند جنگنده ي سبک شرکت کرده اند. شرکت هاي "لاکهيد مارتين" و "بوئينگ" از امريکا، شرکت" ميکويان" به عنوان بخشي از شرکت متحد هواپيماسازي (UAC) از روسيه ، شرکت "داسو" از فرانسه، شرکت "ساب" از سوئد و شرکت چند مليتي "EADS" (متشکل از انگلستان،المان،ايتاليا،اسپانيا) در اين مناقصه شرکت کرده اند. کوماردين تصريح کرد: "جنگنده ي MiG-35 از شانس بالايي براي پيروزي در اين مناقصه برخوردار است زيرا اين جنگنده مشخصات فوق العاده اي دارد. علاوه بر ان روسيه و هند از ديرباز توافقات استراتژيکي در زمينه هاي نظامي با هم داشته اند. وي ادامه داد: هواپيماهاي ميگ در هند شناخته شده است. هند تاسيسات لازم را براي توليد و نگهداري اين جنگنده ها در اختيار دارد." هند و روسيه قراردادهاي زيادي با هم دارند. اين دو کشور تا سال 2010 قرارداد حدود 200 پروژه را امضا کرده اند که ارزش انها بالغ بر 18 ميليارد دلار است.هند يکي از بزرگترين مشتريان تسليحات روسي است. به عنوان مثال ميتوان به خريد ناو هواپيمابر Admiral Gorshkov به همراه 16 فروند جنگنده ي MiG-29K(نمونه ي ناونشين MIG-29) و قرارداد توليد تانک هاي T-90 و توليد جنگنده هاي Su-30MKI اشاره کرد. روسيه در ماه مارس سال گذشته قراردادي با هند منعقد کرد که بر مبناي ان 70 فروند از MiG-29 هاي قديمي هند توسط روسيه بازسازي ميشوند.روسيه و هند همچنين قراردادي براي توليد جنگنده هاي نسل 5 منعقد کرده اند هواپيماي MiG-35 Fulcrum-F نمونه ي صادراتي جنگنده ي MiG-29M OVT است که مانورپذيري فوق العاده اي دارد که به خاطر همين موضوع سال گذشته در نمايشگاه Le Bourget فرانسه تحسين همگان را برانگيخت. اين جنگنده بخش زيادي از مانورپذيري خود را مديون موتور هاي مجهز به سيستم تغيير بردار رانش RD-33 است. مقامات روسي گفته اند در صورتي که اين جنگنده در مناقصه برنده شود حاضرند تمام تکنولوژي هاي کليدي ان را در اختيار هند قرار دهند و شرايط را براي توليد اين جنگنده در شرکت هواپيماسازي هندوستان(HAL) فراهم کند http://partizan.parsiblog.com/Author/%D8%B3%D9%87%D9%8A%D9%84
  9. Ekranoplan ، يکي از غير متعارفترين ، بزرگترين و يکي از شاهکارهاي صنايع هوائي اتحاد جماهير شوروي بود. اين قايق پرنده عظيم الچثه ،‌مانند يک هواپيما عمل ميکند ولي فرق اساسي آن در اين است که اساس حرکت آن بر اساس اثر متقابل زمين است. اين نوع وسائل پرنده در ارتفاع کمي از سطح آب قادر به پرواز هستند و بر اثر دميده شدن هوا به زير بالها ، بالشتکي از هوا بين بالها و سطح (زمين- دريا) ايجاد شده که باعث حرکتي بدون مشکل ميشود. بر اساس اندازه اين نوع وسايل پرنده (Ground effect vehicles يا GEV) ارتفاع آنها بر فراز زمينهاي مسطح، يخها و آبها فرق ميکند. اکرانوپلان توسط طراح مشهور شوروي روستيسلاو الکسيف طراحي شد. در خلال جنگ سرد، اکرانوپلان بارها در درياي خزر ديده شد. يک غول بزرگ و سريع. نام هيولاي درياي خزر توسط سرويسهاي جاسوسي آمريکا روي آن گذاشته شد. در ميانه دهه 1960، در اوج جنگ سرد، عکسهاي شناسائي (جاسوسي) آمريکا وجود هواپيمائي با ابعاد غول آسا (100 متر)را در آبهاي درياي خزر شناسائي کردند. اين هيولاي عظيم داراي 540 تن حداکثر وزن برخاست،‌ قادر به حرکت با سرعت 400 کيلومتر بر ساعت،‌با بالهايي چهار گوش و به طرز باورنکردني کوتاه بود. از ديگر قابليتهاي آن ميتوان به پرواز در نزديکي سطح (بين 1 تا 4 متر)،‌ذخيره کردن انرژي و پرواز در زير ديد رادار ها اشاره کرد. نامي که روسها براي اين مدل از اکرانوپلان گذاشتند KM که مخفف korabl-maket بود. http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_km01~1.jpg نيروي رانش اکرانوپلان KM از هشت موتور بزرگ Dobryin VD-7 توربوجت مستقر در جلوي بدنه و پشت کابين خلبان تامين ميشود که با دميدن هوا به زير بالها باعث ايجاد بالشتکي از هوا گرديده و در نتيجه هواپيما را از روي سطح آب بلند ميکند. يکبار که اکرانوپلان به اندازه کافي سرعت گرفت تا از سطح آب بلند شود ديگر با سطح آب تماسي نخواهد داشت. وظيفه اکرانوپلان حمل و نقل نظامي اساسا در درياي خزر و سياه با سرعت بالا و زير ديد رادارها بود. در خلال توسعه طرح KM، الکسيف شروع با آغاز پروژه اي با نام A-90 "Orlyonok" که قابليت حمل و نقل نظامي با ابعادي کوچکتر (58 متر طول، 140 تن وزن ) بود را کرد. A-90 داراي دو موتور توربوجت در جلوي بدنه و يک موتور توربوپراپ در انتهاي دم است که قادر ميسازد تا با سرعتي معادل 400 کيلومتر بر ساعت در 1500 کيلومتر و در ارتفاعي بين 5 تا 10 متر به ماموريت بپردازد. اولين پرواز A-90 در سال 1972 بود. حدود 120 فروند A-90 در ابتدا براي ورود به خدمت برنامه ريزي شده بود اما بعدها به 30 فروند براي ناوگان درياي سياه و بالتيک کاهش پيدا کرد. توسعه اکرانوپلانها توسط وزير دفاع شوروي ، ديميتري يوستينوف حمايت ميشد ، اما پس از مرگ مارشال يوستينوف در سال 1985، جانشين او، مارشال سوکولوف حمايت مالي از طرح را متوقف نمود. فقط 3 فروند اکرانوپلان از نوع A-90 ساخته شد. اکرانوپلان KM در سال 1980 بر اثر اشتباه خلبان سقوط کرد. کوششها براي به سطح آب آوردن آن به علت وزن و ابعاد بسيار بزرگ آن ناکام ماند. پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي، اکرانوپلانها در کارخانه کشتي سازي ولگا ساخته شدند (مدلهاي مختلف و تجاري). http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_lun01~1.jpg اکرانوپلان داراي مدلهاي مختلفي است از جمله آن، مدل اکرانوپلان کلاس Lun ميباشد که مدليست کاملا نظامي و يکي از جالبترين و موفقيت اميزترين طرحهاي اکرانوپلان به حساب ميامد. Lun در سال 1987 پروازهاي آزمايشي خود را در درياي خزر (برخي گزارشها در درياي سياه)شروع کرد. Lun مشابه طرح KM بود اما داراي ابعادي کوچکتر (73 متر) و با قابليت حمله با سرعت زياد بوسيله 6 فروند موشک کروز ضد کشتي SS-N-22 Sunburn بر عليه شناورهاي آمريکائي بود. هرچند که شرايط دشوار اقتصادي براي روسها مانع از آن شد که نمونه دومي از Lun ساخته شود. 8 موتور توربوجت Motorostroitel NK-37 ، قادر به نيروي کششي معادل kn 127.4 (هرکدام) براي Lun بودند. در تاريخ 12-07-2007, دو فروند اکرانوپلان توسط Google Earth در کاسپيسک مشاهده شد. http://gallery.military.ir/albums/userpics/EP_5_orlyonok~1.jpg حتي در حال حاضر نيز کشورهائي چون امريکا،‌چين، انگليس، آلمان،‌استراليا در حال تحقيقات بر روي چنين هواپيماهائي هستند. مشخصات کلاس Lun خدمه: بين 6 تا 9 نفر طول: 73.8 متر فاصله دو نوک بال: 44 متر ارتفاع: 19.2 متر وزن خالي: 286 تن وزن بارگيري شده: 350 تن حداکثر سرعت: 450 کيلومتر بر ساعت تسليحات: شش فروند موشک ضد کشتي SS-N-22 Sunburn يک قبضه توپ PI-23 . بيست و سه ميليمتري آويونيک: رادار جستجو گر پايداري 5 روز نيروي الکتريکي: دو توربين گازي 200kw ========================================================================= منبع: http://partizan.parsiblog.com/Author/%D8%B3%D9%87%D9%8A%D9%84
  10. هزار سرباز شوروي در جنگ ده ساله افغانستان شكست خوردند. فروپاشي شوروي شروع شد. يك خبر كه در چهاردهم آوريل ۱۹۸۸ به جهان مخابره شد ميليونهانفر مردم شوروي، افغانستان وجهان غرب وشرق را به حيرت آورد. خبراين بود: وزراي امورخارجه شوروي، افغانستان ، پاكستان وآمريكا در ژنو موافقت كردند ارتش شوروي از افغانستان خارج شود. تصميم دراين زمينه را بدون ترديد ميخائيل گورباچف رهبر شوروي اتخاذ كرد. به موجب اين موافقتنامه نيمي از ارتش ۱۱۵هزارنفري شوروي بايد افغانستان را بين ۱۵ مه تا ۱۵ اوت ترك كنند. درهرحال تا نه ماه كليه سربازان ارتش سرخ بايد افغانستان را ترك كنند.دولت شوروي وآمريكا در مورد كمك يا عدم كمك به نيروي مجاهدان افغاني يا دولت آن كشور تصميمي اتخاذ نكردندبا اين حال به روشني معلوم بود كه پس ازخروج ارتش سرخ از افغانستان ، آمريكا از طريق پاكستان وكمك عربستان سعودي جنگ را با دولت كابل توسط مجاهدان ادامه خواهد داد. نخستين گروه در نهم اوت اولين گروه از سربازان ارتش سرخ از كابل خارج شدند و راه شوروي را در پيش گرفتند. اين واقعه كمك بزرگي به فروپاشي شوروي در مجموع كرد. طي مدت كوتاهي دهها هزار نفر ديگر از سربازان شوروي افغانستان را ترك كردند. پس از جنگ دوم جهاني اين نخستين بار بود كه شوروي نيروهاي خود را از كشوري كه دولت آن متمايل به كمونيسم بودخارج مي كرد. ارتش دولت آمريكا نيز با نخستين شكست پس از جنگ دوم جهاني در ويتنام روبرو شد. ارتش سرخ در دسامبر ۱۹۷۹ كه ببرك كارمل با تمايل كمونيستي رئيس دولت افغانستان بود وارد آن كشور شد. طرح «سيا» در آن زمان شايع بود ارتش پاكستان با توصيه آمريكا مي خواهد به افغانستان حمله كند. روسها پيش دستي كرده و وارد كابل شدند. چندسال بعد معلوم شد سازمان اطلاعاتي آمريكا «سيا» عمداً اين خبر را پخش كرده بود كه نيروهاي شوروي وارد افغانستان شوند و با همان ماجرايي كه آمريكا در ويتنام با آن روبرو شد روبرو شوند. برنامه «سيا» اجرا شد وپس از كشته شدن صدها تن از سربازان ارتش سرخ وافغانستان شوروي باچنين شكستي روبرو شد و نه سال جنگ بي حاصل درآن كشور جريان داشت . پس از خروج ارتش سرخ از افغانستان دولت ببرك كارمل سقوط كرد و دولت نجيب الله امور آن كشور را به عهده گرفت. پس از چندي مجاهدان و اسلامي ها در كابل به كشمكش پرداختند. اين وضع تا سال ۱۹۹۵ ادامه يافت. نجيب الله را اعدام كردند ومردم افغانستان روي آرامش نديدند. ناگهان طالبان با كمك عربستان سعودي ، پاكستان وآمريكا در راه كسب قدرت هويدا شدند. بتدريج همه شهرهاي بزرگ ومناطق مهم وكابل به دست طالبان افتاد ولي در شرق وشمال شرقي مجاهدان به رهبري احمدشاه مسعود به مقابله با طالبان كه افراطي مذهبي بودند به نبرد پرداختند. اين جنگ بيش از ۷سال طول كشيد. در اوايل سپتامبر ۲۰۰۱ احمدشاه مسعود را كشتند و واقعه ۱۱ سپتامبر در نيويورك روي داد. آمريكا به افغانستان حمله كرد وحكومت حامد كرزاي در كابل مستقر شد. http://www.azmoone-melli.com/index.php?number=2365
  11. [color=blue]مسکو، 2 بهمن، خبرگزاری «ریا نووستی»/ [/color]زیردریایی کاوشگر هوشمند روباتیک به همت حسن شریف زاده دانشجوی دانشگاه جامع علمی کاربردی طراحی و ساخته شد. به گزارش «ریا نووستی» از فارس حسن شریف‌زاده، مجری طرح زیردریایی کاوشگر هوشمند در خصوص این طرح گفت: این زیردریایی بدون سرنشین به صورت هوشمند و کاملا روباتیک عمل می‌کند. وی ادامه داد: این زیردریایی قادر است تا عمق 8 متر زیر دریا برود و همچنین می‌تواند 8 کیلو مواد منفجره را با خود حمل کند و در مواضع دشمن کار بگذارد. مجری این طرح افزود: سیستم GSM مودم هم بر روی خود زیر دریایی و هم بر روی لپ‌تاپ کنترل کننده آن نصب شده است که این امکان را فراهم می‌کند تا زیر دریایی با استفاده از سیم کارت به لپ تاپ کنترل کننده خود متصل شود و همچنین این زیردریایی به صورت آنلاین هم می‌تواند عکسبرداری و هم فیلمبرداری کند و آن را به مرکز کنترل خود ارسال کند. وی خاطرنشان کرد: یکی از ویژگی‌های اصلی این زیردریایی رادار گریز بودن آن است و همچنین زمانی که این روبات احساس کند یک غواص در حال نزدیک شدن به اوست، هورمون بیوشیمی به آب تزریق می‌کند که به همین علت ماهی‌های نر و ماده به دور آن جمع می‌شوند و این امر باعث می‌شود تا این زیردریایی در بین ماهی‌ها مخفی شود و غواص آن را پیدا نکند. [color=red]اينم عكش البته متاسفانه كوچيكه:[/color] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/115123774.jpg[/img] ======================================== اينم لينك منبع: http://pe.rian.ru/science/techic/20090121/119728371.html
  12. اينم يه مطلب در مورد توضيح بيشتر دخال امريكا در كلمبيا و دفاع از جدايي طلبي پاناما و سلطه چندين ساله بر كانال پاناما: ================================================== ايالات متحده درپي رسوايي مالي فرديناند دولسپس كه كانال سوئز را احداث كرده بود امتياز فرانسوي ها را در مورد احداث كانال پاناما خريداري كرد. در آغاز كشور كلمبيا كه در آن زمان پاناما جزو خاك اين كشور محسوب مي شد از احداث كانال استقبال كرد اما در آخرين روزهاي قبل از آغاز عمليات اجرايي نمايندگان مجلس كلمبيا از اينكه حاكميت خود بر بخشي از قلمروي كشورشان را به بيگانگان واگذار كنند با طرح واشنگتن براي احداث كانال پاناما مخالفت كردند. دولت تئودور روزولت ، رئيس جمهور وقت آمريكا بدون هيچ شرمي به طور آشكار ساكنان پاناما را به جدايي طلبي تشويق كرد. كشتي هاي جنگي آمريكا در ساحل مقابل شهرهاي كولون و پاناما لنگر انداخته و مانع دخالت ارتش كلمبيا شدند. در روز 3 نوامبر سال 1903 ميلادي منطقه پاناما جدايي خود را از كلمبيا و استقلالش را اعلام كرد. 3 روز پس از اعلام استقلال پاناما ، ايالات متحده اين كشور جديدالتاسيس را به رسميت شناخت و در روز 18 نوامبر قرارداد احداث كانال ميان ايالات متحده و پاناما امضا شد. براساس اين قرارداد يك نوار خشكي به عرض 10 مايل از خاك پاناما مجزا شده و براي ابد به آمريكا تعلق گرفت. اين شرايط يكجانبه بازتاب سياست امپرياليستي و توسل به زور ايالات متحده در ابتداي قرن و در زمان رياست جمهوري تئودور روزولت بود كه مروج سياست «چماق بزرگ» محسوب مي شد. به اين ترتيب ، در روز 15 اوت سال 1914 ميلادي سرانجام پس از سال ها كار طاقت فرسا كانال پاناما به طول 75 كيلومتر كه اقيانوس اطلس را به اقيانوس آرام متصل مي كرد ، افتتاح شد. مهمترين عامل احداث كانال پاناما توطئه چيني و سياست زورگويانه ايالات متحده و تئودور روزولت ، رئيس جمهور وقت اين كشور بود. اما افتتاح اين آبراهه ساخت بشر كه يك شاهكار مهندسي آن زمان محسوب مي شد به دليل آغاز جنگ جهاني اول در اروپا در جهان آن روزگار مورد توجه قرار نگرفت. مردم پاناما مدت يك قرن انتظار كشيدند تا سرانجام توانستند حاكميت خود را بر منطقه كانال از آمريكا بازپس بگيرند.
  13. [quote]طرحی به مراتب قوی تر ، دقیق تر قبلا برای سپاه ساخته شده و تستهاش انجام شده و الان دیگه باید به ورژن 3 اون هم رسیده باشه ... بازو - شبیه ساز - تشخیص موانع خودکار - هوش مصنوعی باحال - رادار سونار و یه چیزائی که نمیشه نوشت متاسفانه تنها اشکال کشورمون تو مدیریت اینجور طرحها هست که به صورت موازی بکار میرن این بنده خدا را نمیشناسیم ولی اگه این خبر صحت داشته باشه یه جای خوب با یه حقوق خوب براش سراغ دارم [/quote] توضيحات بيشتري يا عكسي چيزي از اين طرح ندارين؟؟
  14. [color=red]تكريم از بازماندگان جنگ در ساير ملل[/color] همه كشورها در تاريخ خود يك يا چند جنگ را تجربه كرده‌اند. جنگي كه اغلب حاصل زياده‌‌خواهي و طمع قدرتهاي متجاوز بوده است. هر چند جنگ تلخ است اما دفاع جانانه از تجاوز دشمن، شيريني ماندگار و تاريخي دارد. پايان جنگ و آغاز دوران صلح، با برخي تجليل‌ها و تكريم‌ها از بازماندگان جنگ همراه است. در ايران نيز با پايان 8 سال دفاع مقدس مراكزي عهده‌دار تكريم و تجليل از رزمندگان، جانبازان و خانواده‌‌هاي شهدا شدند كه فعاليت آنها هرگز در حد و اندازه ايثار و رشادت رزمندگان ما نبوده و نيست. اين كه ما در تكريم از حماسه‌سازان 8 سال دفاع مقدس چه كرده‌ايم و چه نكرده‌ايم موضوع اين مقاله نيست؛ اينكه ديگران با بازماندگان جنگهاي خود چه كرده‌اند، موضوعي است كه كمتر به آن پرداخته شده است. قابل ذكر است كه اين مقاله چكيده پژوهشي است كه در سال 1380 از سوي بنياد شهيد صورت پذيرفته است. [color=blue]امريكا[/color] امريكا يكي از مطرح‌ترين كشورها در بسياري از درگيري‌هاي خونين جهاني است. اين كشور جنگ مرزي نداشته و عمدتا ارتش آن در خارج از مرزها و به اصطلاح در جهت «دفاع از منافع امريكا» به لشكركشي پرداخته است؛ جنگهاي مكزيك (1848) جنگ داخلي (1866) جنگهاي هندوستان (1869 تا 1898) جنگ اسپانيا امريكا (1989) شورش فيليپين (1899) شورش بوكسر (1900) آرام ساختن كوبا (1909) اردوكشي تنبيهي به مكزيك (1916) اردوكشي وراكروز (1914) جنگ جهاني اول (21 1917) جنگ جهاني دوم و كره (45 1940) ويتنام و درگيري‌‌هاي ديگر (1976 1955) بحران ايران و لبنان (90 1979) تهاجم گرانادا، تهاجم پاناما، بحران خليج‌فارس (1990) نمونه‌هايي از لشكركشي‌ها و درگيري‌هاي سربازان و اتباع امريكايي مي‌باشند. هر فردي (از هر مليتي) كه در نيروهاي مسلح امريكا باشد و معلول شود، تحت حمايت سازمان كهنه سربازان معلول امريكايي دي.اي.وي ()d.a.v قرار مي‌گيرد. در اين راستا بيش از 60 اداره مشغول به خدمات‌رساني به معلولان هستند. عمدتا افسران وظيفه مشغول رسيدگي به چنين اداره‌هايي هستند. سازمان كهنه سربازان داراي يك نشريه (روزنامه) بوده كه كليه اخبار مربوط به تغييرات قوانين، مستمري‌ها و... را به اطلاع كهنه سربازان مي‌رساند. سازمان «كهنه سربازان امريكايي» برنامه‌هاي زير را براي افراد تحت پوشش اجرا مي‌كند: 1 - صندوق اعانه بلايا: براي حمايت هنگام بروز بلاياي طبيعي 2 - برنامه همايش اطلاع‌رساني: اطلاع‌رساني به كهنه سربازان معلول براي شركت در گردهمايي‌ها (همراه با وابستگان.) 3 - به دليل بروز برخي بيمار‌ي‌هاي خاص بومي در ميان سربازان مشاركت‌كننده در جنگ ويتنام «برنامه توسعه كهنه سربازان ويتنامي» پيش‌بيني گرديده است. 4 - برنامه كمك به كهنه سربازان مسن‌تر: با افزايش سن معلولان مسائل و مشكلات جديدي عارض مي‌شود كه مورد رسيدگي قرار مي‌گيرد. 5 - براي معلولاني كه علاوه بر معلوليت به بيماري‌هايي نيز مبتلا مي‌شوند با ارائه مدارك مثبت پزشكي امكانات ديگري تعلق مي‌گيرد. 6 - تحت پوشش قرار دادن وابستگان: وابستگان شامل همسر، كودكان، فرزندخواندگان، والدين و فرزندان مدرسه‌اي تا 23 سال و شوهر زناني كه در جنگ حضور داشته‌اند. 7 - اگر همسر فردي كه بيش از 30 درصد معلوليت دارد از وي مراقبت كند حق مراقبت ويژه‌اي را دريافت مي‌كند و اگر معلول مجرد باشد مقرري خاصي در نظر گرفته شده است. 8 - به معلولاني كه با شرايطي مستحق دريافت اتومبيل مي‌باشند 8 هزار دلار كمك براي خريد اتومبيل تعلق مي‌گيرد، ضمنا با توجه به نوع معلوليت وسايل موردنياز براي ماشين نصب مي‌گردد. 9 - با توجه به نوع معلوليت مسكن تطبيقي خاص ارائه مي‌گردد. 10 - هزينه پوشاك به مبلغ سالانه 534 دلار پرداخت مي‌شود. 11 - مزاياي خاصي براي معلوليت‌هاي شديد پيش‌بيني شده است. 12 - در مواردي كه معلول نياز به خدمات آموزشي شغلي داشته باشد، ارائه مي‌شود. 13‌ - مزاياي حقوق كهنه سربازان هيچ‌گاه كاهش نمي‌يابد. بلكه برعكس افزايش حقوق و تامين اجتماعي متناسب با افزايش مزايا پرداخت مي‌شود. 14 - علاوه بر پرداخت هزينه دفن معلولان فوت شده؛ آنان در گورستان‌هاي ملي به خاك سپرده مي‌شوند. 15 - به بازماندگان معلولان فوت شده (در صورت داشتن شرايط)، مستمري پرداخته شده و مورد حمايت قانوني قرار مي‌گيرند. [color=blue]اتريش[/color] نظام تامين اجتماعي كشور اتريش با بيش از يك قرن سابقه شكل بسيار كاملي جهت حمايت از افراد ناتوان و معلول دارد. اتريش پس از جنگ جهاني دوم كشوري آرام بوده، از اين‌رو آسيب‌ديدگان دوران جنگ عمدتا مربوط به جنگ جهاني دوم هستند. در اتريش سازمان تامين اجتماعي با سابقه بيش از 100 سال داراي ساختاري بسيار پيچيده است و همه معلولان اعم از معلولان جنگي و عادي را تحت پوشش كامل دارد. معلولاني كه به سبب جنگ معلول شده‌اند و يا به سبب واكسيناسيون و يا هنگام كار معلول مي‌شوند، مي‌توانند امتيازات ويژه‌اي از اين سازمان مطالبه نمايند؛ بيمه اجتماعي، كمك‌هزينه پرستاري، خدمات اجتماعي، و پرداخت غرامت اجتماعي از زمره اين امتيازات است. كمكهاي ويژه‌اي نيز به افرادي كه براي استقلال اتريش جنگيده يا قرباني شده‌اند تعلق مي‌گيرد. قربانياني كه در اثر مبارزه سياسي و يا به دلايل سياسي، نژادي، مذهبي و مليت صدمه ديده‌اند، غرامت اجتماعي دريافت مي‌كنند. شرط اصلي دريافت اين كمكها: 1 - داشتن مليت اتريشي (يا مليت يكي از كشورهاي عضو جامعه اروپا) 2 - داشتن حداقل 5 درصد ناتواني به تاييد پزشك متخصص. در كشور اتريش چنانچه از ورود معلول به دليل تبعيض قومي و مذهبي به مكان‌هاي عمومي جلوگيري شود افراد خاطي به ميزان 000/500/1 شيلينگ اتريش جريمه خواهند شد. در حال حاضر، تعداد افرادي كه با مليت اتريشي در جنگ آسيب ديده‌اند، 80 هزار نفر مي‌باشد. در شرايط خاص بازماندگان اين قبيل معلولان پس از فوت ايشان مي‌توانند مستمري دريافت كنند. افراد نظامي كه در حين ماموريت دچار آسيب‌‌ديدگي شوند، همانند قربانيان جنگ از كمك و حمايت برخوردار خواهند بود. همچنين كساني كه در جنگ يا مبارزات سياسي كشته شده‌اند، بازماندگان قربانيان شامل زنان بيوه، مرداني كه همسران آنان متاركه كرده‌اند، ايتام و والدين مي‌توانند مطابق قانون مستمري كامل يا ماهانه دريافت كنند. [color=blue]تركيه[/color] كشور تركيه بنا به دلايلي كشور كم‌ثباتي است. اين كشور از ديرباز با فرهنگ بومي خود و بويژه با روي كار آمدن آتاترك و گسترش فرهنگ غربي در ستيز و تضاد بوده است. اين كشور با يونان و قبرس اختلاف ارضي دارد و گاهي درگيري‌هايي رخ مي‌دهد. دولت تركيه در حال حاضر نتوانسته ساز و كار مناسبي براي ثبات در مناطق كردنشين ايجاد كند از اين‌رو همواره قربانياني به همراه داشته است. در تركيه كليه امور مربوط به معلولين، مجروحين، اسرا و كشته‌شدگان در جنگ و درگيري‌هاي داخلي را بخشي از وزارت دفاع رسيدگي مي‌كند. تسهيلات اختصاص يافته از بودجه رسمي دولت توسط اين وزارتخانه در اختيار افراد مورد اشاره قرار مي‌گيرد، در شرايط بحراني وزارت دفاع با ارسال بخشنامه‌اي به قسمت‌ها و واحدها تسهيلات ويژه‌اي در اختيار مستمري‌بگيران قرار مي‌دهد. براي نمونه معلولين و كشته‌شدگان جنگ استقلال كه 76 سال از آن مي‌گذرد در حال حاضر 90 لير (حدوداً 70 هزار تومان) از دولت مستمري مي‌گيرند كه اين مستمري در مقام مقايسه با حقوق بازنشستگان حقوق بالايي محسوب مي‌شود. نظام تامين اجتماعي كشور اتريش با بيش از يك قرن سابقه، شكل بسيار كاملي جهت حمايت از افراد ناتوان و معلول دارد. اتريش پس از جنگ جهاني دوم كشوري آرام بوده، از اين‌رو آسيب‌ديدگان دوران جنگ عمدتا مربوط به جنگ جهاني دوم هستندعلاوه بر مستمري دائم، كارت ويژه‌اي نيز براي اين افراد صادر مي‌شود كه صاحب كارت با ارائه آن، از تمامي امكانات شهرداري‌هاي تركيه به طور رايگان استفاده مي‌كند؛ اين كارت براي استفاده از اتوبوس‌ها، قطارها، مترو، پاركها و پلاژها، موزه‌ها، سينماها و هتلها و غيره كه متعلق به شهرداري است اعتبار دارد. هتلهاي وابسته به ديگر ارگان‌هاي دولتي و خصوصي موظف به ارائه تسهيلات با نصف قيمت به دارندگان كارت فوق هستند. ايثارگران از پرداخت هر گونه ماليات معاف بوده و حتي مي‌توانند از مغازه‌هاي بزرگ بدون پرداخت ماليات خريد كنند. [color=blue]چين[/color] كشور چين هم‌‌اكنون بيش از يك‌ششم جمعيت دنيا را داراست. اين كشور به‌رغم مشكلات موجود در بخش روستايي در آغاز انقلاب كمونيستي توانسته است با اتخاذ سياست‌هاي همراه با توسعه موزون به يك كشور پيشرفته و توسعه‌يافته تبديل شود. برنامه‌ها و قوانين اين كشور به نحوي تدوين گرديده كه هدفمندانه به رشد و توسعه تمايل دارد. خدمات رفاه اجتماعي چين به گونه‌اي تدوين شده كه ضمن فقرزدايي از چهره جامعه محرومان اجتماعي و آسيب‌ديدگان جنگ را تحت پوشش قرار مي‌دهد. تعداد موسسات رفاهي در اين كشور تا سال 1991 ميلادي بالغ بر 40992 مورد بوده كه تحت عناوين موسسه رفاه اجتماعي چند منظوره خانه‌هاي سالمندان، تسهيلات رفاهي براي معلولين، درالايتام فعاليت مي‌كنند. اقدامات ترجيحي، بسيج و آماده‌باش نيروهايي كه در حال صلح به سر مي‌برند، خود متضمن تامين اجتماعي است. در كشور چين، گروههاي زير مشمول دريافت اقدامات ترجيحي مي‌شوند: 1 - خانواده‌هاي جان‌باختگان انقلاب، خانواده آن دسته از نيروهاي نظامي كه در حين انجام كار فوت كرده‌‌اند. 2 - نظاميان معلول، نيروهاي آماده‌باش و معاف از خدمت و نيروهاي در حال خدمت و نيز خانواده‌‌هاي آنان. دولت جمهوري خلق چين خود را موظف مي‌داند كه اجراي مطلوب مقررات را تضمين كند. اين تضمين از يك طرف موجب ثبات اجتماعي و از طرف ديگر، موجب ايجاد انگيزه در ارتش براي ايجاد يك دفاع ملي مي‌شود. در سال 1991 قريب به 48/39 ميليون نفر از مردم چين، از خدمات ترجيحي بهره‌مند بوده‌اند. با استفاده از روش‌هايي كه موجب پيوند دولت، انجمن‌ها و مردم به هم شده است، انواع خدمات ترجيحي توسط حكومت و مردم ارائه مي‌شود؛ در اين راستا حكومت چين فقط به صورت محدود مسوول اعطاي جوايز و پاداش‌هايي براي جان‌باختگان و فراهم آوردن مستمري و يارانه‌هايي براي خانواده‌هاي ايشان بوده و مسووليت سازماندهي فعاليت‌هاي مربوط به ارائه خدمات ترجيحي به خانواده‌هاي نظاميان و جان‌باختگان را دارد. در چين كليه جواناني كه به سن قانوني مي‌رسند موظفند كه نام خود را در فهرست ارتش بنويسند. مسووليت بسيج اين نيروها و نيز يافتن مشاغل براي افسران وظيفه و ساير نيروهايي كه خدمت آنان به اتمام رسيده و شهرنشين نيز هستند؛ به عهده حكومت مي‌باشد. دولت براي كليه نيروهاي نظامي كه نشان رديف دوم شايستگي و لياقت را احراز كرده باشند پاداش و تضمين شغلي را به پاس خدمات وفادارانه آنها به كشور، تدارك ديده است. همچنين دولت براي افسران بازنشسته ارتش، باشگاه‌هايي تدارك ديده است. در سال 1991 با 3 درصد افزايش در مقايسه با سال 1990، تعداد اين باشگاه‌ها به 1169 مورد رسيده است. همين باشگاه‌ها براي نظاميان داوطلب معلول كه موفق به احراز نشان رديف اول يا رديف‌هاي ويژه، نشان لياقت و شايستگي شده‌‌‌اند نيز ساخته شده است. امكانات ديگري نيز از قبيل بيمارستان‌هاي مخصوص نظاميان داوطلب كه از بيماري‌هاي مزمن رنج مي‌برند، بيمارستان‌هايي براي بسيجيان دچار بيماري‌هاي ذهني، آسايشگاه‌هايي براي سربازان سالمند بدون فرزند كه در جنگهاي دوران انقلاب شركت داشته‌اند نيز ساخته شده است. در حال حاضر تعداد 115موسسه خدمات پزشكي و دارويي و نيز بالغ بر 1175‌آسايشگاه براي سربازان معلول در سراسر كشور چين ساخته شده است. به طور كلي دولت چين با تمام توان خود از جان‌باختگان ميهن قدرداني مي‌كند. تا سال 1991 بالغ بر 630 سازمان، اداره امور 7542 عمارت و بناهاي يادبود جانباختگان را عهده‌دار بوده‌اند. تعداد 701‌هزار نفر از افراد معلول در موسسات رفاه اجتماعي به كار مشغولند (اعم از معلول جنگي و عادي.) دولت چين طي 13 سال به طور متوسط هر سال 51‌هزار فرصت شغلي را براي معلولين به وجود آورده است. هم اينك در سطوح شهر و شهرستان، قريب به 70‌درصد معلوليني كه توانايي كار كردن را داشته‌اند به كار مشغول شده‌اند و اين رقم در شهرهاي بزرگ به 90‌درصد رسيده است. [color=blue]روسيه[/color] اطلاعات موجود صرفا درباره افرادي است كه در جنگ حضور داشته و هنوز در قيد حيات هستند. (درباره خانواده‌‌هاي قربانيان و جان‌باختگان اطلاعاتي به دست نيامد.) افراد موردنظر شامل: معلولين، شركت‌كنندگان در جنگهاي ميهني، شركت‌كنندگان عمليات جنگي، اشخاصي كه در جنگ دوم جهاني در لنينگراد محاصره شده و به دفاع پرداخته‌اند، اشخاصي كه در پشت جبهه كار كرده و نشان و مدال دريافت كرده‌‌اند و كساني كه در كشورهاي ديگر در جنگ حضور داشته‌‌اند، مي‌باشد. جهت رعايت ايجاز صرفا به امكاناتي كه در اختيار جانبازان و معلولين قرار مي‌گيرد اشاره مي‌شود. لازم به ذكر است كه براي هر كدام از گروههاي مزبور ماده و قوانين بخصوصي وضع شده است. به معلولين جنگ حقوق و مزاياي ذيل واگذار مي‌‌گردد: 1 -‌ مزاياي تامين حقوق بازنشستگي و پرداخت ماليات براساس قوانين موجود 2 - گرفتن اعتبار (وام) ساختمان (يا خريد) يك‌بار منزل، خانه و... براساس قوانين فدراسيون روسيه 3 - خريد بدون نوبت مصالح ساختماني جهت بناي خانه براساس قوانين روسيه. 4 - واگذاري مجاني (براي معلولين گروه اول بدون نوبت) مسكن در خانه‌هايي كه به دولت يا شهرداري تعلق دارند. 5 - نصب مجاني و بدون نوبت تلفن در منزل. 6 - واگذاري مجاني مسكن به معلولين جنگ در صورت اخراج آنان از منزل. 7 - امتياز ورود به تعاوني‌‌هاي مسكن، ساختماني، باغداري و غيره. 8 - دريافت مجاني قطعه زمين براي ساختن خانه، فضاي باز، دامداري و غيره. 9 - معلوليني كه به تنهايي به سر مي‌برند بابت حفاظت منزل و زن و شوهراني كه يكي از آنان معلول جنگ باشند، 50 درصد حقوق دريافت مي‌كنند. خدمات رفاهي: 1 - پرداخت 50 درصد حق شارژ و خدمات منزل به اعضاي خانواده 2 - پرداخت 50 درصد هزينه مصرف ماهانه خدمات عمومي از قبيل آب، گاز، برق، شوفاژ، تلفن و غيره. 3 - برخورداري مجاني از درمانگاه‌هاي دولتي و شهرداري و بيمارستان‌هاي مخصوص شركت‌كنندگان جنگ، معاينات و معالجات رايگان پزشكي. 4 - تامين داروي رايگان براساس نسخه پزشك. 5 - پرداخت 100 درصد حقوق به عنوان ترميم معاش از كارافتادگي (معلولين جنگي به مدت 4 يا 54 ماه در سال اين مزايا را علاوه بر حقوق و مزاياي خاص دريافت مي‌دارند.) خدمات آموزشي: 1 - پذيرش بدون كنكور در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌هاي فني دولتي. 2 - پرداخت كمك‌هزينه تحصيلي به دانشجويان از سوي دولت. 3 - كارآموزي مجاني در محل كار و در كلاس جهت ارتقاء‌ مهارت كار با حفظ 100 درصد حقوق طي تمام دوره آموزش. خدمات عمومي: 1 - ارائه مرخصي نوبتي در فصل مورد علاقه به علاوه اضافه كار روزانه. 2 - پروانه مجاني استفاده از آسايشگاه جهت معالجه. 3 - به معلولين گروه يك كه فاقد بينايي يا فاقد دو دست و... هستند اتومبيل واگذار مي‌شود (افراد مي‌توانند حق رانندگي را به ديگري واگذار كنند.) در صورت فوت معلولي كه ماشين مجاني دريافت كرده؛ دولت مجاز است آن را به معلول ديگري واگذار كند. 4 - طبق درخواست معلول جنگي مي‌تواند به جاي اتومبيل، پول تاكسي با تعيين مقدار از سوي دولت دريافت كند. 5 - به معلوليني كه وسيله نقليه مجاني دريافت كرده‌اند و همچنين به معلولين گروه 1 و 2 كه وسيله نقليه را به قيمت كامل خريده‌اند، هزينه بنزين، تعميرات، لوازم يدكي و غيره تعلق مي‌گيرد (ميزان آن از طرف استانداري تعيين مي‌گردد.) 6 - رفت و آمد معلول جنگي و شخص همراه در تمامي انواع وسيله نقليه در داخل شهر (به غير از تاكسي) و در اتومبيل‌هاي بين شهري رايگان است. 7 - رفت و آمد معلول جنگي و شخص همراه در راه‌آهن و وسايط حمل و نقل حومه شهر رايگان است. 8 - رفت و آمد معلولان جنگ گروه 1 و 2 سالي يكبار با راه‌آهن، هواپيما، كشتي يا اتوبوس بين شهري رايگان است. شخص همراه بايد 50 درصد قيمت بليط را بپردازد. 9 - رفت و آمد معلولان گروه 3 دو سال يكبار با راه‌آهن، هواپيما، كشتي يا اتوبوس بين‌شهري رايگان و رفت و آمد آنها سالي يكبار با پرداخت 50 درصد قيمت بليت امكان‌پذير است. خدمات فرهنگي و فوق برنامه: 1 - معلولان جنگي مي‌توانند بليت كنسرت، مسابقه ورزشي، وسايط نقليه و ... را بدون نوبت خريداري كنند. 2 - كهنسالان معلول در مراكز خدمات اجتماعي بدون نوبت پذيرش مي‌شوند. [color=blue]كره جنوبي[/color] - حقوق، مزايا و مستمري: 1 - پرداخت حقوق و مستمري به آسيب‌ديدگان حوادث و جنگها 2‌ - پرداخت فوق‌العاده غرامت به بي‌بضاعت‌ها، معلولان و خانواده و قربانيان جنگ. 3‌ - پرداخت غرامت مرگ به خانواده كشته‌شدگان در جنگ. 4 - پرداخت افزايش سطح غرامت براساس شاخص‌هاي اجتماعي و ميانگين حقوق كاركنان غيرنظامي. - اشتغال و كاريابي: 1 - دواير تابعه دولت موظفند 20 درصد از نيروي انساني مورد نياز خود را از ايثارگران ملي و خانواده‌هاي آنان انتخاب كنند. 2 - براي ايثارگران ملي هزينه‌هاي كاريابي و آموزش ضمن خدمت پرداخت شده و براي كساني كه فاقد تحصيلات باشند در موسسات كارورزي خدمات تخصصي و حرفه‌اي ارائه مي‌گردد. ‌ به منظور اشتغال در مشاغل تجاري كوچك ، كشاورزي و احداث كارخانه، وامهاي بلندمدت با بهره كم به شرح ذيل اعطا مي‌گردد: 1/2 وام خريد زمين كشاورزي، با بازپرداخت 10 ساله و بهره 5 درصد. 2/2 وام حوادث غيرمترقبه، مراسم جشن و سوگواري و وام درماني، با بازپرداخت 20 ساله و بهره 6 درصد. 3 - حمايت از اشتغال فرزندان حضانتي ايثارگران ملي. 4 - اختصاص 5 تا 9 درصد كل نيروي انساني موردنياز سازمانهاي اقتصادي دولتي و خصوصي به ايثارگران و شايستگان ملي. 5 - پرداخت وام جهت استفاده از مشاغل خوداتكايي. - تعاون و امور اجتماعي: 1 - واگذاري قبور به ايثارگران ملي. 2 - كودكان بي‌سرپرست ايثارگران ملي از پرورشگاه تا مرحله دانشگاه، تحت مراقبت دولت هستند. 3 - پرداخت وامهاي بلندمدت با بهره كم براي مسكن، مشاغل خودگردان و هزينه تحصيلي. 4 - ارائه خدمات رفاهي و اقتصادي به خانواده كشته شدگان و معلولان. خدمات عمومي و فرهنگي: 1 - انتشار 8 جلد كتاب از آثار ايثارگران (يادداشت‌ها و تاريخچه.) 2 - انتشار 10 جلد كتاب از تاريخچه جنبش آزاديبخش خارجي و ارسال آنها به مراكز تحقيقاتي داخل و خارج كشور. 3 - بررسي و چاپ و انتشار مشخصات 352 محل تاريخي در رابطه با جنبش آزاديبخش. 4 - بازگرداندن 17 قرباني از 105 نفر قرباني كه در خارج از كشور به خاك سپرده شده‌اند. 5 - اعطاي نشان شايستگي ملي به 4965 قرباني ميهني. 6 - تعداد 37697 نفر در سال 1991 موفق به دريافت نشان لياقت نظامي شده‌اند. 7 - اعطاي نشان لياقت ملي و لوح سپاس به 852 وطن‌پرست كره‌اي در سال 1991. 8 - تا سال 1991 به 5493 نفر از مردان شايسته، نشان استقلال اعطا شده است. 9 - از سال 1965 تاكنون 9 مجمع ايثارگران ملي تاسيس شده است كه در آنها حدود 154386 نفر عضويت دارند. [color=blue]كويت[/color] پس از تجاوز عراق به كويت و اشغال اين كشور، كويت براي بازپس‌گيري مناطق اشغال شده‌اش از امريكا و متحدانش درخواست كمك كرد. پس از آزادسازي كويت، دولت اين كشور خدمات چندي را براي ايثارگران انديشيده است. حقوق و مزايا: اعطاي حقوق بازنشستگي به ميزان 100 درصد پايه‌حقوق. بخشودگي كليه بدهي‌ها به دولت. افزايش رتبه نظامي. مسكن: اولويت برخورداري از مسكن رايگان از طرف دولت طبق مقررات براي كساني كه داراي آسيب‌ديدگي كلي باشند. درمان: رايگان بودن درمان و ارائه خدمات درماني در داخل و خارج از كشور. خدمات فرهنگي و عمومي: 1 - اعطاي نشان‌ها و مدالهاي نظامي به آنها. 2 - گراميداشت شهيدان و خانواده‌هاي آنها از لحاظ مادي و معنوي. 3 - تقديم كمكهاي مالي بلاعوض به خانواده‌هاي شهدا. 4 - اختصاص فوق‌العاده يا كمكهاي ويژه به خانواده‌هاي شهدا. 5 ‌ - اعطاي تابعيت كويت به والدين، همسر و فرزندان بالغ و خردسال شهداي غيركويتي. 6 - صدور نشان‌ها و مدالهاي نظامي به نام شهدا. 7 - نامگذاري برخي خيابان‌ها و معبرهاي عمومي و مراكز آموزشي و پرورشي و ساير موسسات دولتي به نام شهدا. 8 - چاپ مجله‌اي به نام «هويت» كه در آن خاطرات، داستان‌ها و ... درباره شهدا گردآوري و چاپ مي‌شود. خدمات آموزشي: مركزي به نام «مكتب‌الشهيد» كه توسط ديوان دولتي سرپرستي مي‌شود، امور فرهنگي فرزندان شهدا را از ابتداي تحصيل تا دانشگاه برعهده دارد. [color=blue]ليبي[/color] كشور ليبي از جمله كشورهايي است كه امريكا آن را حامي تروريست خطاب مي‌كند و به همين جهت تحريم‌هايي عليه اين كشور در نظر گرفته است. اطلاعات موجود نشان مي‌دهد كه امكاناتي براي جانبازاني كه زندگي خود را فدا كرده‌اند مد نظر بوده است. اين مقررات، نظاميان و غيرنظاميان (جانباز) و شهرونداني كه زندگي خود را در راه اداي واجبات، نثار كرده‌اند را شامل مي‌شود. حقوق و مستمري: 1 - به معلولان و جانبازان بازنشسته، حقوق و مستمري كامل پرداخت مي‌شود. در صورت توانايي براي كار، فرصت اشتغال براي آنان فراهم مي‌شود. آنان مانند ساير همكاران خود از حقوق و مزاياي مالي برخوردار خواهند بود. 2 - پرداخت حقوق و مزايا به خانواده‌هاي شهيدي كه قبلا سرپرستي خانواده خود را برعهده داشته‌اند. خدمات آموزشي: 1 - پذيرش فرزندان شهدا در موسسات علمي و دانشگاهي در اولويت قرار دارد. 2‌ طبق قوانين موجود، خزانه‌داري كل، تمامي مبالغ و هزينه‌هاي تحصيلي فرزندان را متقبل مي‌شود. منبع: كتاب چگونگي تكريم از رزمندگان و ايثارگران جنگ در ساير ملل. اينم لينكش: http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100896188213
  15. hexman

    جنگهای مکزیک

    [color=red]جنگ آمریکا و مکزیک[/color] جنگ آمریکا و مکزیک یکی از نام‌های جنگی است که در سال‌های ۱۸۴۶ تا ۱۸۴۸ بین دولت ایالات متحده آمریکا و جمهوری مکزیک در گرفت. [color=red] نام[/color] این جنگ را در آمریکا با نام «جنگ مکزیک» یا «جنگ ایالات متحده و مکزیک» می‌نامند. در مکزیک به آن «دخالت آمریکای شمالی در مکزیک» یا «اشغال مکزیک به دست آمریکا» و «جنگ ۴۷» گفته‌اند. [color=red]پیشینه[/color] در سال ۱۸۲۳ مکزیک از اسپانیا مستقل شد. بلافاصله پس از آن مهاجرت آمریکائیان به مناطق خالی از سکنه تگزاس آغاز گردید. در طول ۱۲ سال‌، جمعیت آمریکایی‌ها در تگزاس رشد پیدا کرد و به تدریج اهرم های قدرت اقتصادی را در دست گرفتند. در سال ۱۸۳۰، آمریکاییان بیشترین جمعیت تگزاس را تشکیل میدادند بطوریکه نسبت جمعیت آمریکاییان به مکزیکی ها ۶ به ۱ بود.در سال ۱۸۳۵ جمهوری تگزاس با کمک‌های همین آمریکایی‌ها (که از سیاستهای دولت مرکزی مکزیک ناراضی بودند) اعلام استقلال کرد. اهالی تگزاس از به خدمت گرفته شدن مجرمین قضایی بعنوان سربازان ارتش مکزیک در تگزاس بسیار ناراضی بودند. همچنین سیاستهای دولت مرکزی مکزیک همانند اجباری نمودن فرقه کاتولیسیسم در تگزاس بسیار موجب ناخرسندی عمومی بود. اما استقلال تگزاس ۱۰ سال بیشتر دوام نیاورد و در چهارم ژوئیه ۱۸۴۵ مجلس تگزاس، الحاق به ایالات متحده آمریکا را تصویب کرد. جنگ میان دوکشور آمریکا و مکزیک در ۱۳ مه ۱۸۴۶ آغاز و در فوریه سال ۱۸۴۸ به پایان رسید. نیروهای آمریکایی در ۱۷ سپتامبر ۱۸۴۷ مکزیکو سیتی را به تصرف خود در آوردند و چند ماه بعد معاهده گوادالوپ هیدالگو میان دو کشور به امضا رسید. بر اساس این معاهده مکزیک نیمی از خاک خود را از دست داد. این سرزمین عبارت بود از: سرتاسر تگزاس، تمام کالیفرنیا، همه نوادا و یوتا و بخشی از نیو مکزیکو، آریزونا، کلرادو و وایومینگ. ایالات متحده آمریکا هم در عوض مبلغ ۱۸ میلیون دلار اعتبار برای دولت مکزیک در نظر گرفت، و ۳ میلیون دلار بدهی آنان را بخشید. مکزیک با اینحال پیشتر در ۱۸۴۵، پیشنهاد ۳۰ میلیون دلاری آمریکا (بهمراه بخشش ۴٫۵ میلیون دلاری بدهی مکزیک بخاطر خسارات وارده به آمریکا در جریان استقلال مکزیک از اسپانیا) برای خرید سرزمینهای مورد اختلاف را رد کرده بود. منبع: دانشنامه ويكيپديا ======================= خوشحالم كه مورد توجه دوستان واقع شد.
  16. حالا اينكه از كجا متوجه نزديك شدن غواصان به خودش ميشه مهمه.يا توسط سيستمهاي گرماياب(مثل سيستمهايي كه تانكهاي پيشرفته دارن) گرماي بدن غواص را حس ميكنه و يا با استفاده از دوربينهايي كه با اونها محيط اطرافشو كاوش ميكنه متوجه ميشه يعني در اين حالت كسي كه داره كنرلش ميكنه بايد متوجه بشه. نظر دوستان چيه؟
  17. hexman

    جنگهای مکزیک

    شرمنده يادم رفت لينك عكسو بزارم.اينم از لينكش: http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Ustroopsmarchonmonterrey.jpg
  18. يكي از تهاجمات نظامي امريكا كه در جهت اجراي سياست مداخله جويانه اين كشور با هدف تثبيت و تحكيم سلطه خود بر مناطق استراتژيك جهان صورت گرفت حمله نظامي به پاناما عليه حكومت مانوئل نورْيِه‏گا بود. ژنرال نوريگا كه از سال 1981م رهبري و فرماندهي گارد ملي پاناما را برعهده داشت، درصدد بود تا بر كانال پاناما كه در اختيار امريكا بود، تسلط يابد. از اين‏رو پس از به دست گرفتن قدرت، با سياست‏هاي امريكا مخالفت نمود و از تمديد قرار داد واگذاري كانال پاناما به امريكا كه مدت آن در سال 1999م به پايان مي‏رسيد، خودداري كرد. در سپتامبر 1987م، امريكايى‏ها به منظور تضعيف نوريگا وي را متهم به دست داشتن در قاچاق مواد مخدر كردند. اين اتهام موجب بروز يك جنگ تبليغاتي شديد ميان نوريگا و امريكايى‏ها شد. سه هفته پس از اين اتهام، رئيس جمهور وقت پاناما طي حكمي نوريگا را از سمت فرماندهي گارد ملي بركنار كرد. رئيس جمهور كه بدون ارزيابي قدرت و نفوذ نظاميان چنين حكمي را صادر كرده بود، چند ساعت پس از صدور اين حكم در يك كودتا به وسيله نوريگا بركنار گرديد و مخفي شد. در اين زمان، امريكايى‏ها پاناما را مورد محاصره اقتصادي قرار دادند و دارايى‏هاي اين كشور را در بانك‏هايشان بلوكه كردند. در اين اوضاع و احوال، نوريگا انتخابات رياست جمهوري ماه مه 1989م پاناما را كه احتمال پيروزي مخالفان در آن زياد بود، پيش از اعلام نتايج قطعي انتخابات، باطل اعلام كرد. بحران روابط امريكا و پاناما در اين هنگام به وضعي خطرناك رسيد تا اينكه در بيستم دسامبر 1989م جنگ ايالات متحده امريكا عليه كشور كوچك پاناما و بدون اطلاع قبلي آغاز شد. اين جنگ نابرابر كه برخلاف تصور امريكايى‏ها پيروزي سريع چند ساعته به همراه نداشت، با مقاومت دليرانه ارتش كوچك و مردم پاناما، دو هفته به طول انجاميد و با بمباران مناطق غيرنظامي توسط نظاميان امريكايى، خسارات بسيار سنگيني بر كشور پاناما و به ويژه پايتخت آن وارد آمد. در اين تهاجم نظامي كه بعد از جنگ ويتنام، بزرگ‏ترين عمليات نظامي امريكا تا آن زمان محسوب مي‏شد 26 هزار سرباز تفنگ‏دار امريكايى شركت كردند و بين چهار تا ده هزار نفر از مردم پاناما به قتل رسيدند. پس از دو هفته جنگ، نوريگا به سفارت واتيكان در پاناما پناهنده شد اما با خيانت آشكار واتيكان، وي به سربازان امريكايى تحويل گرديد. تجاوز امريكا به پاناما و دخالت در امور داخلي اين كشور، باعث خشم مردم پاناما و اعتراض گسترده جهاني عليه واشينگتن شد. با وجود اين، امريكا، مانوئل نوريگا را در يك دادگاه امريكايى به اتهام قاچاق مواد مخدر محاكمه و در سال 1993 وي را به چهل سال زندان محكوم نمود. هرچند ميزان تلفات سنگين نيروهاي امريكايي و مردم پاناما هيچ‏گاه به صورت دقيق منتشر نشد اما در جريان بمباران مناطق غيرنظامي پاناما توسط امريكا، خسارات فراواني بالغ بر يك ميليارد دلار بر پاناما وارد آمد. لازم به ذكر است كه امريكا در حمله نظامي به پاناما از هيچ مرجع بين المللي مجوز اخذ نكرد. http://moballegh.net/fa/?p=shoct&id=557
  19. [color=blue]مقدمه‌[/color] جنگ‌ و صلح‌ دو واژه‌ای‌ است‌ كه‌ در طول‌ قرن‌ بیستم‌ بسیار مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌. به‌جرات‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ از ابتدای‌ حضور انسان‌ بر روی‌ كره‌ خاكی‌ و آغاز زندگی‌ بشری‌، قرن‌ بیستم‌،قرنی‌ پر برخورد و در عین‌ حال‌ قرنی‌ در جهت‌ پیشرفت‌های‌ انسان‌ بود. صلح‌ برای‌ همه‌ نشانه‌ای‌ از آرامش‌ و جنگ‌، ویرانی‌ و كشتار است‌. تلاش‌ انسان‌ برای‌ بهتر زیستن‌او را وادار به‌ حفظ صلح‌ می‌كند. همچنین‌ انسان‌ها برای‌ حفظ دستاوردهای‌ علمی‌ و صنعتی‌ خودسعی‌ در تثبیت‌ صلح‌ و آرامش‌ دارند، اما گاه‌ جنگ‌ اجتناب‌ناپذیر است‌. جنگ‌ همیشه‌ بر محیط زندگی‌ بشر تاثیرات‌ بلند مدتی‌ دارد و روابط انسان‌ها را از جنبه‌ فرهنگی‌،اجتماعی‌، اقتصادی‌ و سیاسی‌ دستخوش‌ دگرگونی‌ می‌سازد. بسیاری‌ از اختراعات‌ و اكتشافات‌ بشردر هنگام‌ جنگ‌ مورد آزمایش‌ قرار گرفته‌ و نتایج‌ مثبت‌ و منفی‌ نیز به‌ بار آورده‌ است‌. جنگ‌ها گونه‌های‌ مختلفی‌ دارند; جهانی‌، منطقه‌ای‌ و داخلی‌ كه‌ معمولا جهت‌ كسب‌ استقلال‌ و یاتغییر در وضع‌ موجود صورت‌ می‌گیرد. پیشرفت‌های‌ انسان‌ باعث‌ شد ادوات‌ جنگی‌ نیز مجهزتر شوند و در نتیجه‌ قدرت‌ تخریب‌ آنها هم‌بیشتر گردد. به‌ موازات‌ این‌ پیشرفت‌ها وسایل‌ ارتباط جمعی‌ نیز گسترش‌ یافت‌. بدین‌ترتیب‌ تخریب‌بیش‌ از حد وسایل‌ جنگی‌ و گسترش‌ رسانه‌ها سیاستمداران‌ را به‌ این‌ فكر انداخت‌ تا برای‌ نفوذ واستحكام‌ قدرت‌ خود در سرزمین‌های‌ دیگر از حمله‌ مستقیم‌ خودداری‌ كنند و راه‌ جدیدی‌ را برای‌سلطه‌ برگزینند كه‌ آن‌ سلطه‌ خبری‌ بود. یكی‌ از كارآمدترین‌ ابزارهای‌ این‌گونه‌ سلطه‌ “خبرگزاری‌ها”بودند. هیچ‌گونه‌ فعالیتی‌ در زمینه‌ كسب‌، انتقال‌ و انتشار اخبار به‌ اندازه‌ فعالیت‌ سازمان‌های‌ خبری‌ برگروه‌ كثیری‌ از انسان‌ها اثر نمی‌گذارد. میلیون‌ها نفر روزانه‌ اخبار گوناگونی‌ را از نقاط مختلف‌ دنیا به‌وسیله‌ خبرگزاری‌های‌ جهانی‌ دریافت‌ می‌كنند. پیشرفت‌ در فن‌آوری‌های‌ نوین‌ ارتباطی‌ و استفاده‌ از كامپیوتر و ماهواره‌ها باعث‌ شد تا فعالیت‌ خبرگزاری‌ها نیز افزایش‌ یابد و كاربران‌ این‌ وسایل‌ به‌راحتی‌ از اخبار و اطلاعات‌ منتشر شده‌ توسط این‌ رسانه‌ها مطلع‌ شوند. حال‌ وضعیت‌ جنگی‌ كه‌ در زمان‌ جنگ‌ بر جوامع‌ حاكم‌ می‌شود، مشكلات‌ و گرفتاری‌هایی‌ را نیزبرای‌ رسانه‌های‌ خبری‌ در پی‌ دارد. حفظ امنیت‌ ملی‌ منجر به‌ سانسور مطالب‌ شده‌ و آنچه‌ كه‌ ازرسانه‌های‌ خبری‌ منتشر می‌شود اخبار و اطلاعاتی‌ است‌ كه‌ مراكز نظامی‌ تهیه‌ كرده‌اند نه‌ رسانه‌ها. امادر این‌ میان‌ جنگ‌ امواج‌ را نیز نباید نادیده‌ گرفت‌. “تحقیقات‌ مختلف‌ در اوایل‌ دهه‌ 1980 نشان‌ داد كه‌ از هر چهار خبر بین‌المللی‌ كه‌ توسط رسانه‌هانقل‌ و مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد، سه‌ رویداد به‌ وسیله‌ خبرگزاری‌های‌ جهانی‌ مخابره‌ شده‌ است‌”.(1) این‌ سازمان‌ها كه‌ گاه‌ كار آنان‌ تحت‌عنوان‌ خدمات‌ تلگرافی‌ نیز خوانده‌ می‌شود، جزئی‌ ازرسانه‌های‌ جمعی‌ محسوب‌ می‌شوند و نقشی‌ با اهمیت‌ را ایفا می‌كنند. كار آنها گردآوری‌ اطلاعات‌ واخبار در زمانی‌ سریع‌، با وضعی‌ مطلوب‌، گزینش‌ گزارش‌ها و تصاویر و سپس‌ ارسال‌ آن‌ به‌روزنامه‌ها، ایستگاه‌های‌ رادیو و تلویزیون‌ و یا هر منبع‌ دیگری‌ است‌ كه‌ با آن‌ در ارتباطند. بسیاری‌ از رسانه‌ها توانایی‌ مالی‌ برای‌ ارسال‌ خبرنگار و باز كردن‌ دفاتر محلی‌ و منطقه‌ای‌ ندارندبه‌ همین‌ سبب‌ برای‌ ارائه‌ اخبار و مطالب‌ بین‌المللی‌ به‌ چنین‌ سازمان‌هایی‌ وابسته‌اند. ال‌ هستر استاد روزنامه‌نگاری‌ در ایالات‌ متحده‌ درباره‌ خبرگزاری‌ می‌گوید: “یک خبرگزاری‌جهانی‌ یا بین‌المللی‌ را می‌توان‌ به‌ عنوان‌ نهادی‌ تعریف‌ كرد كه‌ شبكه‌ای‌ به‌ سراسر گیتی‌ گسترده‌ و قادراست‌ غالب‌ نقاط جهان‌ را تحت‌پوشش‌ خویش‌ قرار دهد. یک خبرگزاری‌ جهانی‌، مشتریان‌، اعضا ومشتركینی‌ در سراسر جهان‌ دارد. تعدادی‌ خبرگزاری‌ ملی‌ یا منطقه‌ای‌ نیز در دنیا وجود دارد كه‌ ازاهمیت‌ كم‌تری‌ در عرصه‌ ارتباطات‌ بین‌المللی‌ برخوردارند”.(2) این‌ تعریف‌ تنها شامل‌ چند سازمان‌ خبری‌ در جهان‌ می‌شود كه‌ هركدام‌ هزاران‌ مامور و خبرنگاردرسراسر گیتی‌ دارند. برخی‌ كشورها نیز دارای‌ خبرگزاری‌های‌ ملی‌ هستند كه‌ به‌ عنوان‌ واسطه‌هایی‌دولتی‌ یا نهادهایی‌ انحصاری‌ در توزیع‌ و نشر اخبار خارجی‌ عمل‌ می‌كنند. این‌گونه‌ خبرگزاری‌های‌ملی‌، اخبار ارسالی‌ از سازمان‌های‌ خبری‌ بین‌المللی‌ را انتخاب‌ می‌كنند و سپس‌ به‌ رسانه‌های‌ داخلی‌ ودر نتیجه‌ مصرف‌كنندگان‌ داخلی‌ خبر تحویل‌ می‌دهند. در اكثر كشورها، رسانه‌های‌ جمعی‌ مجاز به‌دریافت‌ مستقیم‌ خبر از خبرگزاری‌های‌ بین‌المللی‌ نیستند و باید اخبار را از طریق‌ خبرگزاری‌های‌ملی‌ ـ دولتی‌ دریافت‌ نمایند. به‌ واقع‌ در این‌ میان‌، خبرگزاری‌های‌ جهان‌ عاملان‌ توزیع‌ مواد خام‌ خبری‌ برای‌ رسانه‌ها وخبرگزاری‌های‌ كوچکترند. در عین‌حال‌ این‌ سازمان‌ها با مسائل‌ مختلفی‌ درگیرند، دروازه‌بانی‌ خبر،رقابت‌، فقدان‌ نیروی‌ انسانی‌، مشكلات‌ مالی‌ و موضوع‌ گزارش‌ها كه‌ مهم‌ترین‌ مساله‌ نیز موضوع‌گزارش‌ آنهاست‌. خبرهای‌ مربوط به‌ جنگ‌، جنایت‌، خشونت‌ و بلایای‌ طبیعی‌ البته‌ باید گزارش‌ شوداما اینكه‌ بر آنها تاكید شود یا نه‌ مورد توجه‌ است‌. بالزاک نویسنده‌ شهیر فرانسوی‌ دریكی‌ از مقالات‌ خود(La Revue Parisienneـ 1840) درباره‌خبرگزاری‌ هاواس‌ می‌نویسد “مشخص‌ است‌ كه‌ آنها به‌ گونه‌ای‌ كه‌ نشان‌ داده‌ شده‌ است‌ نه‌ تنهاپنهان‌كارند بلكه‌ قدرتمند هم‌ هستند”.(3) از مشاهده‌ بالزاک درباره‌ عملكرد خبرگزاری‌ هاواس‌ چنین‌ برمی‌آید، ارتباطی‌ تعیین‌كننده‌ ورای‌تنوع‌ مجراهای‌ خبری‌ موجود در آن‌ زمان‌ برای‌ فروش‌ مطالب‌ به‌ آنها وجود داشته‌ است‌ كه‌ بیشترمحدودیت‌ و انحصاری‌ بودن‌ منبع‌ یا منابع‌ را در برمی‌گرفت‌. [color=blue]خبرگزاری‌های‌ جهان‌ از آغاز تا نظم‌ نوین‌ [/color] خبرگزاری‌ها فعالیت‌ خود را از قرن‌ نوزدهم‌ آغاز كردند و چهار خبرگزاری‌ معروف‌ هاواس‌(1835) وولف‌ (1849)، رویتر (1851) و آسوشیتدپرس‌ (1848) از سایر سازمان‌های‌ خبری‌ چون‌خبرگزاری‌ دانمارک (1864) فنلاند (1887) و یا مجارستان‌ (1881) فعال‌تر بودند. آنچه‌ به‌ صورت‌ ضمنی‌ در خصوص‌ خبرگزاری‌ها از نظرات‌ برمی‌آید و مشترک است‌، اینكه‌، خبرگزاری‌ها را به‌ عنوان‌ یک عامل‌ قدرت‌ می‌نگرند، اما قدرتی‌ نهان‌. پنهان‌ بودن‌ این‌ قدرت‌نیز باز به‌ خاطرقدرتمند بودن‌ آنهاست‌ كه‌ بیش‌ از آن‌ چیزی‌ است‌ كه‌ عموما درباره‌ آنها تصورمی‌شود. “نمونه‌ای‌ از این‌ نفوذ، ترس‌ حكومت‌ روسیه‌ از سلطه‌ خبرگزاری‌ وولف‌ در انتقال‌ اخباربین‌المللی‌ بود كه‌ توسط این‌ كارتل‌ جمع‌آوری‌ و در روسیه‌ توزیع‌ و منتشر می‌شد”.(4) در كنار این‌دیدگاه‌، نظر دیگری‌ نیز وجود دارد كه‌ آنها را ابزاری‌ برای‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ (پروپاگاند) می‌دانند. دیدگاه‌ اخیر طی‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌، زمانی‌ كه‌ برخی‌ از خدمات‌ خبرگزاری‌ها در اختیار قالب‌های‌سیاسی‌ میان‌ حكومت‌ها قرار گرفت‌، مطرح‌ شد. “كارل‌ بوخر آلمانی‌ در سال‌ 1915 خطر انحصاری‌شدن‌ اطلاعات‌ و اخبار را از طریق‌خبرگزاری‌های‌ رویتر و هاواس‌ مطرح‌ ساخت‌”.(5) به‌ نظر او این‌ خبرگزاری‌ها بیانگر دیدگاه‌های‌رسمی‌ دولت‌های‌ خود بودند و بنابراین‌ منابعی‌ محسوب‌ می‌شوند كه‌ اطلاعات‌ و اخبار را جهت‌دارگزارش‌ می‌كردند. جهت‌دار بودن‌ اخبار جزیی‌ از تبلیغات‌ سیاسی‌ است‌ كه‌ به‌ ویژه‌ در هنگام‌ عملیات‌جنگی‌ و جنگ‌ها مشاهده‌ می‌شود. آغاز جنگ‌ جهانی‌ اول‌ در اوایل‌ قرن‌ بیستم‌ باعث‌ شد تا رسانه‌ها به‌ پوشش‌ خبری‌ وقایع‌ جنگ‌گرایش‌ یابند و به‌ تدریج‌ مفهوم‌ حفظ و نگهداری‌ از خبر شكسته‌ شد. در دهه‌ 1930 حالت‌شبه‌انحصاری‌ در زمینه‌ فعالیت‌های‌ خبری‌ پایان‌ یافت‌. جنگ‌ دوم‌ نیز باعث‌ تغییرات‌ اساسی‌ در ساخت‌ سازمان‌های‌ خبری‌ اروپا شد، رویتر بخش‌عمده‌ای‌ از بازار را از دست‌ داد، هاواس‌ در طول‌ جنگ‌ به‌ مالكیت‌ حكومت‌ ویشی‌ در آمد و بخش‌تبلیغاتی‌ ـ تجاری‌ آن‌ از حیطه‌ فعالیت‌های‌ خبری‌ خارج‌ شد. در ایالات‌ متحده‌ دوری‌ از جنگ‌ (ازجنبه‌ بعد مكان‌) تغییر عمده‌ای‌ در خبرگزاری‌ پدید نیاورد اما باعث‌ گسترش‌ خبرگزاری‌های‌امریكایی‌ شد كه‌ به‌ دلیل‌ گرفتاری‌های‌ فراوان‌ خبرگزاری‌های‌ اروپایی‌ بود. مطرح‌ شدن‌ دكترین‌ جریان‌ آزاد اطلاعات‌ باعث‌ برهم‌ خوردن‌ هر چه‌ بیشتر توازن‌ خبری‌ موجودو نفوذ هر چه‌ بیشتر چهار خبرگزاری‌ بزرگ‌ جهان‌ شد. از این‌رو سازمان‌ ملل‌ از طریق‌ یونسكو اقدام‌به‌ برقراری‌ تعادل‌ میان‌ كشورهای‌ شمال‌ و جنوب‌ كرد. كوشش‌ مداوم‌ یونسكو برای‌ تشویق‌ توسعه‌ وگسترش‌ خبرگزاری‌های‌ ملی‌ و ترتیب‌ دادن‌ وضعیتی‌ برای‌ مبادله‌ اخبار در میان‌ آنها به‌ ویژه‌ طی‌زمانی‌ كه‌ موج‌ استقلال‌طلبی‌ در دهه‌ 1960 افریقا را فرا گرفت‌، قابل‌ توجه‌ بود. “تحلیل‌ محتوای‌ خبرگزاری‌ها در سال‌ 1953 در خصوص‌ اعتبار الگوی‌ جریان‌ آزاد اطلاعات‌نشان‌ داد كه‌ خبرگزاری‌های‌ ملی‌ از میان‌ نظام‌ خبری‌ جهانی‌ تحت‌ كنترل‌ چهار خبرگزاری‌ بزرگ‌غرب‌ بوجود آمده‌اند یعنی‌ خبرگزاری‌ فرانسه‌، رویترز، آسوشیتدپرس‌ و یونایتدپرس‌. دو آژانس‌خبری‌ دنیای‌ كمونیست‌، تاس‌ (شوروی‌) و شین‌هوا (چین‌) كشورهای‌ بلوک شرق‌ و كشورهای‌كمونیستی‌ آسیا را تحت‌پوشش‌ خبری‌ خود داشتند.” (6) جریان‌ یک سویه‌ اطلاعات‌ و اخبار بین‌المللی‌ كه‌ ناشی‌ از نظم‌ نوین‌ بود انتقادهای‌ فراوانی‌ را به‌دنبال‌ داشت‌. از 30 جولای‌ تا اول‌ اگوست‌ 1975 هلسینكی‌ پایتخت‌ فنلاند شاهد مشاوره‌ای‌ باحضور سران‌ 33 كشور اروپایی‌، ایالات‌ متحده‌ و كانادا بود. آنها برای‌ تجدیدنظر و امضای‌ سند مهمی ‌جمع‌ شدند، ارائه‌ سندی‌ مشترک كه‌ در آن‌ ایجاد روابطی‌ صلح‌آمیز بین‌ كشورها و افزایش ‌همكاری‌های‌ بین‌المللی‌ در تمام‌ حوزه‌ها از تجارت‌ و صنعت‌ تا فرهنگ‌ و ارتباطات‌ پیش‌بینی‌ شده‌بود. در آن‌ زمان‌ جهان‌ دو قطبی‌ بود و دراصطلاحات‌ سیاسی‌، كاپیتالیسم‌ و سوسیالیسم‌ در هلسینكی‌ به‌این‌ توافق‌ رسیدند كه‌ مذاكرات‌ صلح‌آمیز بر جنگ‌ و خشونت‌ كه‌ پارامترهایی‌ در توسعه‌ روابط متقابل‌آنهاست‌، ارجحیت‌ دارد. بدنبال‌ این‌ توافق‌، توازن‌ جدیدی‌ در روابط بین‌المللی‌ میان‌ شرق‌ و غرب ‌پدید آمد. غرب‌ جریان‌ آزاد اطلاعات‌ و عقاید را شرط اولیه‌ همكاری‌ واقعی‌ در ایجاد روابط صلح‌آمیز وبدنبال‌ آن‌ تداوم‌ امنیت‌ بین‌المللی‌ می‌دانست‌ اما بلوک شرق‌ جریان‌های‌ اطلاعاتی‌ خاص‌ را منشاپیامدهای‌ ثانوی‌ در وضعیت‌ سیاسی‌ می‌دانست‌ و براشكال‌ همكاری‌ تاكید داشت‌. غربی‌ها معتقدبودند گسترش‌ جریان‌ آزاد اطلاعات‌ خودبخود تشنج‌زدایی‌ می‌كند اما از طرف‌ شرقی‌ها انتخاب‌وسیله‌ برای‌ همكاری‌ فرهنگی‌ و اطلاعاتی‌ جهت‌ بهبود و پیشبرد امنیت‌ مدنظر بود. براین‌ اساس‌توازن‌ امنیتی‌ و همكاری‌ این‌ دو گروه‌ فكری‌، دو شیوه‌ عكس‌ هم‌ داشت‌، یک شیوه‌ دیدگاه‌های‌ امنیتی‌و صلح‌ را متاثر از مواردی‌ چون‌ جریان‌ آزاد اطلاعات‌ می‌دانست‌ در حالی‌ كه‌ شیوه‌ مقابل‌ صلح‌ وامنیت‌ را پیش‌ شرطی‌ برای‌ همكاری‌های‌ بین‌المللی‌ می‌خواند. طی‌ سال‌های‌ 1978ـ1979 مک براید گزارشی‌ از كار كمیسیون‌ بین‌المللی‌ یونسكو درباره‌ مسائل‌ارتباطات‌ ارائه‌ داد. وزیرخارجه‌ پیشین‌ ایرلند كه‌ ریاست‌ كمیسیون‌ بین‌المللی‌ یونسكو را در دسامبر1977 برعهده‌ گرفت‌، مطالعه‌ درباره‌ مسائل‌ ارتباطات‌ و مقابله‌ با عدم‌ تقابل‌ بین‌المللی‌ اطلاعات‌ ونابرابری‌ جهانی‌ ارتباطات‌ را آغاز كرد و در گزارش‌ خود به‌ این‌ نكته‌ اشاره‌ داشت‌ كه‌ “هم‌اكنون‌ بیش‌از 100 كشور از خود، خبرگزاری‌ ملی‌ دارند، هر چند شماری‌ از این‌ خبرگزاری‌ها، خبرگزاری‌ به‌معنای‌ كلمه‌ نیستند، زیرا كم‌وبیش‌ خود را محدود به‌ دریافت‌ و توزیع‌ اطلاعات‌ رسمی‌ كرده‌اند وچشم‌ به‌ ارسال‌ از منابع‌ خارجی‌ دوخته‌اند، از سوی‌ دیگر پنج‌ خبرگزاری‌ بزرگ‌ دارای‌ آنچنان‌ وسایل‌و تسهیلات‌ فنی‌ مرغوبی‌ هستند و از چنان‌ شبكه‌ گسترده‌ای‌ از خبرنگاران‌ سود می‌برند كه‌ بی‌اغراق‌به‌ صحنه‌ خبری‌ بین‌المللی‌ سلطه‌ یافته‌اند.”(7) براساس‌ همین‌ گزارش‌، 80درصد خبرهای‌ بین‌المللی‌ از طریق‌ خبرگزاری‌های‌ بزرگ‌ جهان‌مخابره‌ می‌شود آن‌ هم‌ به‌ چندین‌ زبان‌. اعتقاد براین‌ است‌ كه‌ تنها 10تا 30درصد از خبرهای‌ این‌خبرگزاری‌ها به‌ كشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ اختصاص‌ دارد. نشست‌ها و اجلاسیه‌های‌ متعددی‌ تا به‌ امروز برگزار شده‌ است‌ و تصمیمات‌ متعددی‌ نیز اتخاذگردیده‌، اما مشاهده‌ می‌شود نفوذ و سلطه‌ خبرگزاری‌های‌ بزرگ‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد. در این‌ مقاله‌ سعی‌ شده‌ است‌ انعكاس‌ مطالب‌ مربوط به‌ دوران‌ جنگ‌ و صلح‌ و نحوه‌ ارائه‌ آنها ازطریق‌ خبرگزاری‌ها به‌ صورتی‌ تاریخی‌ بررسی‌ شود. رویدادهای‌ مهم‌ جهان‌ از اواخر قرن‌ نوزدهم‌ تا قرن‌ بیستم‌ (برخوردها و درگیری‌ها) جنگ‌ جهانی‌ اول‌، انقلاب‌ روسیه‌، استقلال‌ هند، جنگ‌ جهانی‌ دوم‌، جنگ‌های‌ استقلال‌طلبانه‌ درافریقا، درگیری‌های‌ داخلی‌ در كشورهای‌ امریكای‌ لاتین‌، حمله‌ امریكا به‌ كوبا، جنگ‌ مصر واسرائیل‌، جنگ‌ ویتنام‌، جنگ‌ كره‌، جنگ‌های‌ هند و پاكستان‌، حمله‌ شوروی‌ به‌ افغانستان‌، جنگ‌ عراق‌علیه‌ ایران‌، حمله‌ به‌ كویت‌، جنگ‌ در بالكان‌، درگیری‌ میان‌ كشورهای‌ تازه‌ استقلال‌ یافته‌ در آسیای‌میانه‌ و قفقاز، انتفاضه‌، جنگ‌ بریتانیا و آرژانتین‌ و بسیاری‌ دیگر از درگیری‌های‌ داخلی‌ و مرزی‌ میان‌كشورها از رویدادهای‌ مهم‌ این‌ دو قرن‌ به‌شمار می‌رود. [color=blue]جنگ‌، سانسور و تحریف‌ اخبار[/color] اولین‌ نمونه‌ سانسور اخبار جنگی‌ و كنترل‌ دولت‌ بر روی‌ اطلاعات‌ و اخبار طی‌ جنگ‌ به‌جنگ‌های‌ استقلال‌ امریكا باز می‌گردد. ویلیام‌ هاموند در خصوص‌ تاریخ‌ جنگ‌های‌ ارتش‌ امریكا می‌گوید: “زمانی‌ كه‌ جورج‌ واشنگتن‌رهبری‌ ارتش‌ را برعهده‌ گرفت‌ درباره‌ تعداد كشته‌شدگان‌ نظامیان‌ انگلیسی‌ در مستعمره‌ به‌ صورت‌مبالغه‌آمیزی‌ اخبار و اطلاعات‌ را ارائه‌ می‌داد.”8 “طی‌ جنگ‌های‌ داخلی‌ امریكا نیز ابراهام‌ لینكلن‌ به‌ روزنامه‌نگاران‌ اجازه‌ داد كه‌ همراه‌ سربازان‌ به‌مناطق‌ جنگی‌ بروند اما انتشار رویدادهای‌ خشونت‌آمیز و محرمانه‌ را در روزنامه‌ها ممنوع‌ كرد.”(9) تلگراف‌ مشهور فردریک رمینگتون‌ از هاوانا برای‌ راندولف‌ هرست‌ جالب‌ توجه‌ است‌. در این‌تلگراف‌ آمده‌ بود “همه‌ چیز در اینجا آرام‌ است‌. هیچ‌ آشفتگی‌ در اینجا نیست‌. جنگی‌ هم‌ نخواهدبود. میل‌ دارم‌ برگردم‌. هرست‌ در جواب‌ گفت‌: لطفا بمانید شما تصاویر را جور كنید من‌ جنگ‌ راجور خواهم‌ كرد.”(10) این‌ بیان‌ به‌ نوعی‌ نشان‌دهنده‌ قدرتی‌ است‌ كه‌ رسانه‌های‌ خبری‌ دارند. در اوایل‌ قرن‌ بیستم‌ كه‌جنگ‌ كوبا، اسپانیا و امریكا همچنان‌ ادامه‌ داشت‌ اكثر رسانه‌های‌ امریكایی‌ سعی‌ در بی‌ارزش‌ نشان‌دادن‌ كمکهای‌ كوبا داشتند و مردم‌ امریكا اطلاعاتشان‌ درباره‌ كوبا به‌ گزارش‌هایی‌ كه‌ خبرنگاران‌امریكایی‌ از جبهه‌ می‌فرستادند محدود می‌شد. این‌ توهم‌ در آن‌ زمان‌ ایجاد شد كه‌ ارتش‌ آزادیبخش‌كوبا كار نمی‌كند، نمی‌جنگد و تنها آذوقه‌ نظامیان‌ امریكایی‌ را می‌دزدند. خبرنگار خبرگزاری‌آسوشیتدپرس‌ در كوبا وارد آوردن‌ این‌ تهمت‌ها اصرار داشت‌ نمونه‌ بارزی‌ از گزارش‌های‌خبرگزاری‌ آسوشیتدپرس‌ چنین‌ است‌: “افراد كوبایی‌ كه‌ نیروهای‌ مقدم‌ امریكایی‌ را همراهی‌ می‌كنند،برخلاف‌ روش‌ شایسته‌ رفقایشان‌ در گوانتانامو، هیچ‌ ارزش‌ رزمی‌ ندارند. آنها تمام‌ روز در اردوگاه‌خود در سایه‌ نخل‌ها می‌نشینند و شب‌ها را با كشیدن‌ سیگار و انباشتن‌ شكم‌ خود از جیره‌های‌عموسام‌ می‌گذرانند، در حالی‌ كه‌ پیش‌ چشم‌ آنها جوانان‌ امریكایی‌ با شكم‌ گرسنه‌ و بدون‌ داشتن‌ذره‌ای‌ توتون‌ روزها زیر آفتاب‌ سوزان‌ به‌ جاده‌سازی‌ مشغولند و شب‌ها را زیرآسمان‌ پرستاره‌، تفنگ‌بر دوش‌ به‌ روز می‌آورند.(11) در آن‌ زمان‌ هیچیک از فرماندهان‌ امریكایی‌ چنین‌ اخبار تحریف‌ شده‌ای‌ را تكذیب‌ نكردند و تنهاپس‌ از پایان‌ جنگ‌ برخی‌ از آنان‌ به‌ تكذیب‌ این‌ دورغ‌پردازی‌ها مبادرت‌ كردند اما با تمام‌ مقالات‌مختلفی‌ كه‌ در برخی‌ روزنامه‌ها در تكذیب‌ این‌ اخبار منتشر شد، خبرنگار آسوشیتدپرس‌ در كوباماند و به‌ گزارش‌های‌ خود ادامه‌ داد. نمونه‌ دیگری‌ از گزارش‌ خبرنگار آسوشیتدپرس‌ از كوبا چنین‌ است‌ “در اردوگاه‌ قوای‌ امریكا،كلمه‌ كوبایی‌ با فحش‌ و ناسزا همراه‌ است‌ و به‌ندرت‌ با مهربانی‌ از آنها یاد می‌شود، حتی‌ پاره‌ای‌ ازمحافل‌ پیش‌بینی‌ می‌كنند كه‌ به‌ زودی‌ كار افراد ما با آنها به‌ زدوخورد خواهد كشید.”(12) این‌ نوع‌ گزارش‌ها باعث‌ خشم‌ كوبایی‌ها شد و شاید نتیجه‌ این‌ تحریف‌ها و حمله‌ مجدد امریكا به‌كوبا در سال‌ 1961 به‌ تعطیلی‌ دفتر خبرگزاری‌ آسوشیتدپرس‌ در سال‌ 1969 انجامید. طی‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و دوم‌ گزارش‌ روزنامه‌نگاران‌ به‌طور رسمی‌ سانسور می‌شد. اداره‌ای‌ به‌ نام‌”اطلاعات‌” توسط دولت‌ها تاسیس‌ شد كه‌ مطالب‌ و عكس‌ها را بازبینی‌ می‌كرد و گاه‌ از مطالب‌می‌كاست‌. این‌ كار تحت‌عنوان‌ جلوگیری‌ از رواج‌ خشونت‌ در جامعه‌ صورت‌ می‌گرفت‌. “در ویتنام‌ روزنامه‌نگاران‌ به‌ میادین‌ جنگ‌ دسترسی‌ داشتند اما در حیطه‌ مقرراتی‌ كه‌ پنتاگون‌(وزارت‌ دفاع‌ امریكا) وضع‌ كرده‌ بود گام‌ برمی‌داشتند. نظامیانی‌ كه‌ از وقایع‌ اطلاع‌ داشتند خلاصه‌ای‌از اخبار سایگون‌ را تهیه‌ می‌كردند كه‌ جهت‌ مثبتی‌ به‌ اطلاعات‌ و اخبار می‌دادند”.(13) جنگ‌ در ویتنام‌ باعث‌ بحث‌ بر سر توقیف‌ برخی‌ از مطبوعات‌ در امریكا شد به‌ ویژه‌ زمانی‌ كه‌روزنامه‌ نیویورک تایمز شروع‌ به‌ چاپ‌ اطلاعات‌ طبقه‌بندی‌ شده‌ای‌ در خصوص‌ جنگ‌ طی‌ سال‌1971 كرد، نیكسون‌ رئیس ‌جمهور وقت‌ امریكا برای‌ جلوگیری‌ از چاپ‌ اطلاعات‌ بعدی‌ به‌ دادگاه‌شكایت‌ كرد اما دیوان‌ عالی‌ براساس‌ اولین‌ اصلاحیه‌ قانون‌ اساسی‌ مانع‌ از توقیف‌ روزنامه‌ شد. برخی‌ از روزنامه‌نگاران‌ این‌ واقعه‌ را پیروزی‌ در جنگ‌ بر علیه‌ سانسور می‌دانستند. اما باپیشرفت‌هایی‌ كه‌ طی‌ دهه‌های‌ 1980 و 1990 در فن‌آوری‌ها صورت‌ گرفت‌ نوع‌ جدیدی‌ از كنترل‌ براطلاعات‌ نیز پدید آمد. “در تهاجم‌ امریكا به‌ گرانادا، پنتاگون‌ اجازه‌ نداد تا كسی‌ از بمباران‌ یک هواپیمای‌ امریكایی‌ كه‌ به‌اشتباه‌ بیمارستانی‌ را هدف‌ قرار داده‌ بود آگاه‌ شود. این‌ واقعه‌ از مصاحبه‌ خبرنگاری‌ با یک پزشک درجزیره‌ معلوم‌ شد.”(14) اشتباهاتی‌ كه‌ رسانه‌های‌ خبری‌ در ارتباط با اشتباهات‌ نظامیان‌ صورت‌ می‌دهند به‌ دلیل‌ كنترل‌نظامیان‌ بر اخبار و اطلاعات‌ است‌. در طول‌ جنگ‌ خلیج‌ فارس‌ فرماندهی‌ ارتش‌ امریكا اعلام‌ كرد كه‌ 80درصد از بمباران‌ها توسطبمب‌های‌ هدایت‌ شده‌ لیزری‌ صورت‌ گرفته‌ و اهداف‌ مشخصی‌ را منهدم‌ كرده‌ است‌ اما پس‌ از پایان‌جنگ‌ معلوم‌ شد تنها 8/8درصد از 84هزارو200 تن‌ بمبی‌ كه‌ به‌ هدف‌های‌ مختلف‌ اصابت‌ كرده‌بمب‌های‌ هدایت‌ شده‌ بوده‌ است‌. همچنین‌ در پاناما، پنتاگون‌ تمایلی‌ به‌ اصلاح‌ این‌ خبر كه‌ سربازان‌امریكایی‌ از محل‌ اقامت‌ ژنرال‌ مانوئل‌ نوریگا 50 كیلو كوكائین‌ بدست‌ آورده‌اند، نشان‌ نداد. در حالی‌كه‌ پس‌ از آزمایش‌ مشخص‌ شد این‌ 50 كیلو كوكائین‌ مخلوطی‌ از نشاسته‌، آرد ذرت‌ و روغن‌ خوکبوده‌ است‌. بدین‌ترتیب‌ همانگونه‌ كه‌ پیشتر نیز اشاره‌ شد در میدان‌ جنگ‌، نظامیان‌ هستند كه‌ اخبار و اطلاعات‌را در اختیار مردم‌ قرار می‌دهند نه‌ رسانه‌ها. در این‌ مورد ژنرال‌ توماس‌ كلی‌ یكی‌ از آگاهان‌ نظامی‌ كه‌در عملیات‌ جنگی‌ پاناما و خلیج‌فارس‌ هم‌ حضور داشت‌ می‌گوید: “مردم‌ امریكا اطلاعات‌ را ازحكومت‌ و دولت‌ بدست‌ آورده‌اند نه‌ از مطبوعات‌ و رسانه‌ها”.(15) در این‌ میان‌ مردم‌ هم‌ گاه‌ نسبت‌ به‌ این‌گونه‌ اطلاعات‌ حساس‌ می‌شوند. پس‌ از پایان‌ جنگ‌خلیج‌فارس‌ نظرخواهی‌ از مردم‌ در خصوص‌ مطبوعات‌ با نام‌ مردم‌ و مطبوعات‌ صورت‌ گرفت‌. “دراین‌ تحقیق‌ از هر 5 نفر امریكایی‌ 4 نفر موافق‌ دخالت‌ نظامی‌ها بر گزارش‌های‌ خبری‌ بودند و آن‌ راراهی‌ مناسب‌ می‌دانستند.”(16) هر چند پس‌ از اعلام‌ این‌ نظرسنجی‌ و صحبت‌هایی‌ كه‌ افراد ارشد پنتاگون‌ می‌كردند اعتراض‌رسانه‌های‌ خبری‌ بلند شد، اما آنها همچنان‌ از اطلاعات‌ و اخبار تهیه‌ شده‌ توسط وزارت‌ دفاع‌ استفاده‌می‌كردند. نكته‌ قابل‌ توجه‌ دیگر خود سانسوری‌ برخی‌ از رسانه‌ها در این‌ زمان‌هاست‌. یک نمونه‌ از این‌مورد “وقتی‌ عكسی‌ از نعش‌ سوخته‌ یک عراقی‌ به‌ آسوشیتدپرس‌ رسید، ویراستار گفت‌ این‌كوچکتر از آن‌ است‌ كه‌ به‌ تصویر كشیده‌ شود و قابل‌ ارسال‌ باشد.”(17) مذاكراتی‌ پس‌ از جنگ‌ میان‌ رسانه‌های‌ خبری‌، دولت‌ و مجلس‌ در گرفت‌ و رسانه‌ها امتیازهایی‌ رابرای‌ پوشش‌ خبری‌ اخبار حاوی‌ برخورد بدست‌ آوردند، اما تلاش‌ برای‌ كنترل‌ اطلاعات‌ و تصاویراز میدان‌ جنگ‌ سومالی‌ تا بالكان‌ نیز ادامه‌ یافت‌. اما واقعه‌ 11 سپتامبر و نبرد بر علیه‌ تروریسم‌، موج‌ تازه‌ای‌ از نگرانی‌ها را در به‌ خطر افتادن‌ آزادی‌رسانه‌ها برپا ساخت‌. اقدامات‌ حقوقی‌ و قانونی‌ مختلفی‌ در كشورهای‌ جهان‌ اعلام‌، پیشنهاد یا اتخاذشد كه‌ به‌ علت‌ تاثیر منفی‌ای‌ كه‌ بر كار رسانه‌ها داشت‌ با اعتراض‌ شدید منتقدان‌ مواجه‌ گردید. جو ناامنی‌ ناشی‌ از حوادث‌ 11 سپتامبر و متعاقب‌ آن‌ جنگ‌ بر ضد تروریسم‌، فرصتی‌ برای‌دولت‌ها فراهم‌ كرد تا اقدامات‌ تحدیدكننده‌ای‌ را به‌ مورد اجرا گذارند. به‌ گزارش‌ “كلمبیا ژورنالیسم‌ ریویو” قوانین‌ پنتاگون‌ در زمینه‌ انتشار گزارش‌های‌ جنگی‌ مربوط به‌عملیات‌ افغانستان‌، هرگز تا این‌ حد سخت‌ نبوده‌ است‌. تبلیغات‌ و اشاعه‌ عمدی‌ اطلاعات‌ نادرست‌ كه‌ در زمان‌ جنگ‌ شایع‌ است‌، توانایی‌ رسانه‌ها را درتهیه‌ گزارش‌ دقیق‌ و صحیح‌ بیش‌ از پیش‌ كاهش‌ می‌دهد. خودسانسوری‌ نیز آسیب‌ فراوانی‌ به‌توانایی‌های‌ گزارشگران‌ در زمینه‌ جست‌وجو و انتشار اطلاعات‌ وارد می‌سازد. [color=blue]خبرگزاری‌ها و جهت‌گیری‌ مثبت‌ و منفی‌[/color] شبكه‌ گسترده‌ و پیچیده‌ای‌ كه‌ اخبار و اطلاعات‌ را از ابتدا یعنی‌ محل‌ وقوع‌ رویداد به‌ تحریریه‌روزنامه‌ها و حتی‌ ایستگاه‌های‌ رادیو و تلویزیونی‌ هدایت‌ می‌كند، اهمیت‌ نقش‌ گزارشگران‌ و سپس‌گزینشگران‌ را مشخص‌ می‌سازد. فعالیت‌ بی‌وقفه‌ صدها آژانس‌ خبری‌ در سراسر جهان‌ كه‌ خود به‌نوعی‌ نقش‌ گزینشگر را ایفا می‌كنند نیز قابل‌ توجه‌ است‌. همان‌گونه‌ كه‌ پیشتر نیز اشاره‌ شدگزینشگری‌ یكی‌ از مراحل‌ مهم‌ در خبرگزاری‌هاست‌. خبرگزاری‌ها با در اختیار داشتن‌ خبرنگاران‌متعدد در پهنه‌ جهان‌ به‌ گردآوری‌ رویدادها می‌پردازند، چرا كه‌ كسب‌ و نشر اخبار مهم‌ روز در سراسرجهان‌ از مهم‌ترین‌ فعالیت‌ آنها محسوب‌ می‌شود. عده‌ای‌ بر این‌ باورند كه‌ اخبار منتشر شده‌ از طرف‌خبرگزاری‌ها بدون‌ غرض‌ نیست‌، چرا كه‌ گاه‌ دیده‌ شده‌، اخباری‌ كه‌ از این‌ آژانس‌ها به‌ نقاط مختلف‌جهان‌ ارسال‌ می‌شود بیشتر جنبه‌های‌ منفی‌ یک رویداد را در نظر دارند تا اصل‌ مطلب‌ را. برای‌ مثال‌از انتقاداتی‌ كه‌ به‌ پوشش‌ خبری‌ رسانه‌های‌ امریكایی‌ می‌شود،، “عدم‌ انعكاس‌ اخبار توسعه‌ وپیشرفت‌ در جهان‌ سوم‌ و انتشار اخبار حوادث‌ و درگیری‌ها، بحران‌ها و كودتاها در این‌ مناطق‌ است‌كه‌ خود نشانگر تاكید منفی‌ آنها به‌ رویدادهای‌ خارجی‌ است‌.”(18) ژاک الول‌ Jacques Ellul به‌ این‌ نكته‌ اشاره‌ دارد كه‌ هر رسانه‌ای‌ برای‌ نوعی‌ تبلیغ‌ مناسب‌ است‌.”(19) تبلیغ‌ در معنای‌ “پروپاگاند” از زمان‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ تغییر یافت‌. از این‌ زمان‌ پروپاگاند جنبه‌منفی‌ به‌ خود گرفت‌. اگر تعریف‌ پروپاگاند را چنین‌ در نظر بگیریم‌ یعنی‌ سعی‌ هوشیارانه‌ای‌ كه‌ ازروی‌ قصد انجام‌ می‌شود، هدفمند است‌ و دارای‌ منفعت‌ برای‌ مبلغ‌ و برای‌ متقاعدساختن‌ دیگران‌ ازطریق‌ تغییر در نگرش‌ها و عقاید افراد به‌ كار برده‌ می‌شود، می‌توان‌ گفت‌ خبرگزاری‌ها در فاصله‌ دوجنگ‌ جهانی‌ چنین‌ بودند. در فاصله‌ دو جنگ‌ بخصوص‌ در زمان‌ به‌ قدرت‌ رسیدن‌ نازی‌ها در آلمان‌ پروپاگاند به‌ اوج‌ خودرسید. هر اندازه‌ كه‌ جنگ‌ دوم‌ توسعه‌ می‌یافت‌ روش‌ تبلیغ‌كنندگان‌ نیز تغییر می‌كرد تا جایی‌ كه‌ گاه‌دروغ‌ نیز می‌گفتند. آنها نه‌ تنها خبر را تحریف‌ می‌كردند بلكه‌ جعل‌ می‌كردند و درباره‌ رهبران‌مخالف‌، مطالب‌ خلاف‌ واقع‌ می‌گفتند. پس‌ از پایان‌ جنگ‌ سر آرتور پونسونبی‌ Sir Arture Ponsonby كتابی‌ تحت‌عنوان‌ دروغ‌ در زمان‌جنگ‌ Falsehood in Wartime را منتشر كرد و از ترفندهای‌ تبلیغاتی‌ آن‌ زمان‌ پرده‌ برداشت‌. “از هنگامی‌ كه‌ دولت‌های‌ اروپایی‌ دریافتند كه‌ بدست‌ آوردن‌ اطلاعات‌ مهم‌ترین‌ و بیشترین‌منفعت‌ را برای‌ جامعه‌ بوژوازی‌ در دهه‌های‌ آخر قرن‌ نوزدهم‌ دارد، سعی‌ كردند كه‌ با تمام‌ امكانات‌خود نه‌ تنها اخبار داخلی‌ بلكه‌ جریان‌ بین‌المللی‌ آن‌ را نیز تحت‌كنترل‌ و نظارت‌ خود در آورند”.20 هاواس‌، وولف‌ و رویترز كم‌ و بیش‌ به‌ دولتمردان‌ سیاسی‌ خدماتی‌ را در زمان‌های‌ مختلف‌ ارائه‌می‌دادند و تغییرات‌ گوناگون‌ را برای‌ اخبار به‌ صورت‌ رسمی‌ دریافت‌ می‌كردند. این‌ وضعیت‌ یکدوره‌ زمانی‌ را یعنی‌ تا آغاز جنگ‌ جهانی‌ اول‌ در برگرفت‌، اما خبرگزاری‌ وولف‌ همیشه‌ در میان‌همكاران‌ خود ضعیف‌تر عمل‌ می‌كرد. با بروز خشونت‌ و درگیری‌ها خبرگزاری‌ وولف‌ كابل‌های‌ ارتباطی‌ بین‌المللی‌ خود را از دست‌ دادبدین‌ معنا كه‌ در شب‌ چهارم‌ و پنجم‌ اوت‌ 1914 تمام‌ كابل‌های‌ ارتباطی‌ خبرگزاری‌ در خارج‌ از آلمان‌قطع‌ شد. با این‌ جریان‌ و فقدان‌ وسیله‌، آلمان‌ها دیگر اطلاعاتی‌ نداشتند و نه‌ تنها در میدان‌ جنگ‌ بلكه‌در حوزه‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ نیز كارایی‌ خود را از دست‌ دادند. پس‌ از این‌ آتش‌بازی‌ بزرگ‌، خبرگزاری‌ آلمان‌ توسط متفقین‌ شكل‌ گرفت‌. هنگامی‌ كه‌ رژیم‌نازی‌ها به‌ قدرت‌ رسید، سعی‌ كرد تا به‌ ترمیم‌ خبرگزاری‌ بپردازد و اشتباهی‌ كه‌ در سال‌ 1914 مرتكب‌شده‌ بود جبران‌ كند. در این‌ زمان‌ هیتلر و به‌ ویژه‌ گوبلز شروع‌ به‌ شست‌وشوی‌ مغزی‌ مردم‌ آلمان‌كردند و در این‌ راه‌ تمام‌ فن‌آوری‌های‌ ممكن‌ و شناخته‌ شده‌، مورد استفاده‌ قرار گرفت‌. در این‌ زمان‌خبرگزاری‌های‌ بزرگ‌ بین‌المللی‌ چه‌ آنها كه‌ خصوصی‌ و چه‌ آنها كه‌ دولتی‌ بودند سود سرشاری‌بدست‌ آوردند در حالی‌ كه‌ خبرگزاری‌ وولف‌ تحریم‌ شده‌ بود. هیتلر یک شركت‌ خبری‌ قوی‌ نیاز داشت‌ تا عقاید و آرا او را در سراسر جهان‌ منتشر كند. به‌ این‌علت‌ خبرگزاری‌ وولف‌ و اتحادیه‌ تلگراف‌ را با هم‌ ادغام‌ كرد و اداره‌ اخبار آلمان‌ را شكل‌ داد و برای‌این‌ اداره‌ در داخل‌ و خارج‌ دفاتر متعددی‌ را ایجاد كرد. این‌ وضعیت‌ تا آغاز جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ ادامه‌یافت‌. در این‌ مدت‌ نه‌ تنها انواع‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ صورت‌ می‌گرفت‌ بلكه‌ رشد فزاینده‌ آلمان‌ درسیاست‌های‌ بین‌المللی‌ نیز پدیدار شد. “پس‌ از جنگ‌ جهانی‌ اول‌ خبرگزاری‌ آلمان‌ وجه‌ بین‌المللی‌ خود را از دست‌ داد و در اولین‌كنفرانس‌ بین‌المللی‌ خبرگزاری‌های‌ متفق‌ كه‌ در سال‌ 1920 در پاریس‌ برگزار شد، هاواس‌ و رویتر به‌رهبری‌ خود در حوزه‌ بین‌المللی‌ اخبار با كمک یكدیگر تاكید كردند، بخش‌ وسیعی‌ از مناطق‌ مهم‌ ونواحی‌ كه‌ وولف‌ تا آن‌ زمان‌ پوشش‌ خبریش‌ را برعهده‌ داشت‌ یعنی‌ اروپای‌ شرقی‌ و مركزی‌ به‌ دست‌این‌ خبرگزاری‌ها افتاد. در این‌ زمان‌ وولف‌ فقط اخبار آلمان‌ را به‌ كشورهایی‌ كه‌ سابقا پوشش ‌خبریشان‌ را بر عهده‌ داشت‌ می‌فرستاد در حالی‌ كه‌ رویتر و هاواس‌ سایر اطلاعاتی‌ را كه‌ از سراسردنیا دریافت‌ می‌كردند، ارسال‌ می‌داشتند”.(21) رویتر و هاواس‌ به‌ عنوان‌ خبرگزاری‌های‌ كشورهای‌ پیروز در جنگ‌ یعنی‌ بریتانیا و فرانسه‌ به‌ترویج‌ سیاست‌های‌ ممالک مطبوع‌ خود در اروپای‌ شرقی‌ و مركزی‌ پرداختند. در این‌ زمان‌افكارعمومی‌ جهانیان‌ شكل‌ گرفته‌ بود و نفوذ طرح‌ها و برنامه‌های‌ بریتانیا و فرانسه‌ بر عوامل‌ مهم‌سیاسی‌ دیده‌ می‌شد. با به‌ قدرت‌ رسیدن‌ هیتلر در سال‌ 1933 تمام‌ وسایل‌ ارتباطی‌ موجود آن‌ زمان‌ دراختیار سیاست‌های‌ نازیست‌ قرار گرفت‌ و در دسامبر همان‌ سال‌ نیز “اداره‌ اخبار آلمان‌” شكل‌ گرفت‌.گوبلز به‌ ریاست‌ اداره‌ منصوب‌ شد و تمام‌ سعی‌ خود را جهت‌ اهداف‌ سیاسی‌ رژیم‌ نازی‌ قرار داد. “گوبلز هر روز صبح‌ نزدیک به‌ 50 صفحه‌ مطالب‌ خبری‌ را كه‌ توسط كاركنان‌ اداره‌ جمع‌آوری‌شده‌ بود بررسی‌ می‌كرد. در كنار وزیر قدرتمند تبلیغات‌ رئیس‌ مطبوعات‌ رایش‌ “اوتو دیتریش‌” ووزیر خارجه‌ نیز سعی‌ در كنترل‌ اخبار اداره‌ داشتند تا براساس‌ منافعشان‌ باشد.”(22) گوبلز دست‌ به‌ تحریف‌ اخبار زد تا مطابق‌ با تبلیغات‌ سیاسی‌ و اهداف‌ سیاسی‌ آلمان‌ باشد هر چندخود تحریف‌ را برای‌ وزارت‌ تبلیغات‌ آلمان‌ نمی‌پذیرفت‌. آن‌ زمان‌ در داخل‌ آلمان‌ اطلاعات‌ ازخبرگزاری‌ به‌ رادیو و روزنامه‌ها ارسال‌ می‌شد و این‌ دو رسانه‌ جمعی‌ به‌ دستكاری‌ در افكار عمومی‌آلمان‌ می‌پرداختند، برای‌ خارج‌ از كشور نیز اختراع‌ زیمنس‌ كه‌ یک تلگراف‌ بی‌سیم‌ بود باعث‌سرعت‌ بخشیدن‌ به‌ ارسال‌ و دریافت‌ خبر شد. “این‌ دستگاه‌ قادر بود 300 علامت‌ را در هر دقیقه‌جابجا كند یعنی‌ چیزی‌ حدود 60 كلمه‌. در سال‌ 1935 تمام‌ دفاتر در خارج‌ از كشور با دستگاه‌ بی‌سیم‌به‌ اداره‌ مركزی‌ خود در برلین‌ متصل‌ شدند. اداره‌ اخبار آلمان‌ همچنین‌ به‌ انتشار اخبار از اروپا و به‌اروپا توسط دو موج‌ كوتاه‌ مبادرت‌ كرد. این‌ اداره‌ تعداد فاتر خود را از سال‌ 1938 كه‌ 24 دفتر بود به‌30 دفتر در اروپا طی‌ سال‌ 1939 رساند. اما به‌ غیر از مصر و اورشلیم‌ در آمریكای‌ شمالی‌، افریقا،خاورمیانه‌ و خاور دور كه‌ حیطه‌ كاری‌ خبرگزاری‌های‌ جهانی‌ دیگر بود دفتری‌ نداشت‌.”(23) هدف‌ این‌ خبرگزاری‌ آلمانی‌ ایجاد رقابت‌ اقتصادی‌ در دادوستد خبری‌ بود همان‌گونه‌ كه‌ سایرخبرگزاری‌ها انجام‌ می‌دادند. یک روزنامه‌نگار امریكایی‌ به‌ نام‌ “گراو” در خصوص‌ نقایص‌ و كاستی‌های‌ تبلیغات‌ آلمان‌ طی‌جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ می‌گوید: “آلمان‌ها اولین‌ اداره‌ تبلیغات‌ سیاسی‌ (پروگاند) را در ایالات‌ متحده‌ ایجادكردند با این‌ امید كه‌ در افكار عمومی‌ امریكا نفوذ كنند. اما این‌ وضعیت‌ به‌ عنوان‌ یک امتیاز بزرگ‌برای‌ بریتانیا و فرانسه‌ تبدیل‌ شد و آنها آموختند كه‌ این‌ اشتباه‌ آلمانی‌ها را تكرار نكنند. از این‌ رو باموفقیت‌ توانستند حاكمیت‌ خود را به‌ نحوی‌ ترتیب‌ دهند كه‌ مردم‌ امریكا نیز از آنها حمایت‌ كنند.”(24) “گراو” به‌ تحلیل‌ مطالب‌ خبری‌ خبرگزاری‌ها در آتن‌، بوداپست‌، هلسینكی‌، كپنهاک، پراگ‌ و تیراناطی‌ یک هفته‌ یعنی‌ از ششم‌ سپتامبر تا 13 سپتامبر 1937 پرداخت‌. تحقیق‌ وی نشان‌ داد كه‌ در آن‌ سال‌ اوج‌ قدرت‌ رژیم‌ نازی‌ در ارسال‌ مطالب‌ خبری‌ برای‌ مناطق‌مختلف‌ جهان‌ بوده‌ است‌. اما با پایان‌ جنگ‌، آلمان‌ همه‌ چیز را از دست‌ داد. پس‌ از پایان‌ جنگ‌ “خبرگزاری‌های‌ بین‌المللی‌ غرب‌ در مورد رویدادهای‌ كشورهای‌ جهان‌ سوم‌دو نكته‌ را بیش‌ از سایر نكات‌ مورد توجه‌ قرار دادند. در واقع‌ رویدادهای‌ خشونت‌آمیز و سوانح‌بیش‌ از پیشرفت‌های‌ صنعتی‌ این‌ كشورها در كانون‌ توجه‌ آنهاست‌.”(26) تحقیقی‌ در سال‌ 1983 درباره‌ عدم‌ صحت‌ و درستی‌ در نگارش‌ اخبار بین‌المللی‌ نشان‌ داد كه‌چگونه‌ بعضی‌ از مطالب‌ خبری‌ نادرست‌ نوشته‌ می‌شود، تغییر در نوشته‌ها چه‌ نوع‌ تاثیرات‌ معنایی‌ به‌همراه‌ دارد و چرا دبیران‌ و ناشران‌ چنین‌ تغییراتی‌ را ایجاد می‌كنند. سعی‌ در تغییر یک مطلب‌ خبری‌برای‌ داشتن‌ ابهامی‌ كمتر، این‌ احتمال‌ را دارد كه‌ ویراستار مطلب‌ آن‌ را به‌ صورتی‌ نادرست‌ در آورد.در این‌ میان‌ روزنامه‌نگاران‌ معمولا واژه‌هایی‌ را انتخاب‌ می‌كنند كه‌ دارای‌ جاذبه‌ و كششی‌ خاص‌باشد. به‌ وضوح‌ می‌توان‌ تفاوت‌ كیفیت‌ نگارش‌ بین‌ خبرهایی‌ كه‌ درباره‌ ملل‌ “شمال‌” و ملل‌ نه‌ چندان‌برگزیده‌ و شناخته‌ شده‌ “جنوب‌” وجود دارد را دید. این‌ مساله‌ باعث‌ افزایش‌ شكایت‌ كشورهای‌جنوب‌ بر علیه‌ رسانه‌ها و آژانس‌های‌ خبری‌ شمال‌ شد. انتقادی‌ كه‌ منجر به‌ پذیرش‌ نظم‌ نوین‌ جهانی‌اطلاعات‌ و ارتباطات‌ از طرف‌ یونسكو گردید.(27) تغییراتی‌ كه‌ از دهه‌ 1980 تا به‌ امروز در فن‌آوری‌ها و نحوه‌ استفاده‌ از آنها پدید آمده‌، نقش‌خبرگزاری‌ها را نیز دستخوش‌ دگرگونی‌ها كرده‌ است‌. برپایی‌ شبكه‌های‌ تلویزیونی‌ ماهواره‌ای‌همچون‌ سی‌.ان‌.ان‌ و یا گسترش‌ ساختاری‌ بنگاه‌ سخن‌پراكنی‌ بریتانیا در سطح‌ جهانی‌ از طریق‌ماهواره‌ باعث‌ شد تا برخی‌ از خبرگزاری‌ها نیز به‌ ایجاد شبكه‌های‌ تلویزیونی‌ مبادرت‌ ورزند یا آن‌ راگسترش‌ دهند و حتی‌ از طریق‌ اینترنت‌، سایت‌هایی‌ برای‌ خود راه‌اندازی‌ كنند. با توجه‌ به‌ این‌ مواردامكان‌ اطلاع‌رسانی‌ در هر زمان‌ وجود دارد. در عین‌حال‌ تحریک و هدایت‌ افكارعمومی‌ نیز شكل‌دیگری‌ به‌ خود گرفته‌ است‌ “در ماه‌ اوت‌ 2001 چهار عنوان‌ مهم‌ خبری‌ شبكه‌ سی‌.ان‌.ان‌ درباره‌درگذشت‌ یک خواننده‌ پاپ‌ جوان‌، مقالاتی‌ در خصوص‌ كسانی‌ كه‌ دارای‌ وظایف‌ گوناگونی‌ هستند،فهرستی‌ از افراد مهم‌ احزاب‌ و همچنین‌ درباره‌ شخصی‌ بود كه‌ زبان‌ سگ‌ها را می‌فهمد و آن‌ راترجمه‌ می‌كند، دور می‌زد. اما با وقوع‌ حوادث‌ 11 سپتامبر ناگهان‌ همه‌ چیز تغییر كرد. آنچه‌ از این‌شبكه‌ و سایر شبكه‌ها پخش‌ شد جشن‌ فلسطینیان‌ و پاكستانی‌ها به‌ مناسب‌ وقوع‌ این‌ رویداد وتسلیت‌ دولت‌های‌ متحد امریكا به‌ این‌ كشور بود. در پایان‌ آن‌ روز مطالبی‌ دیگر نیز ارائه‌ شد كه‌ در آن‌به‌ خوبی‌ عناصر خبر این‌ واقعه‌ معرفی‌ شد ـ چه‌ كسی‌، چه‌، چه‌ وقت‌، كجا و چگونه‌ ـ در میان‌ مطالب‌انتقادی‌، خبرنگاران‌ اسنادی‌ را ارائه‌ دادند كه‌ منشا تروریست‌ را در خاورمیانه‌ نشان‌ می‌داد.”(28) پ[color=blue]ی‌نویس‌ها[/color] 1. ال‌ هستر. بنگاه‌های‌ خبر فروشی‌ بین‌المللی‌ چگونه‌ شكل‌ گرفتند؟ مترجم‌ رضا غالبی‌. مجله‌ سروش‌. سال‌ ششم‌، ش‌ 248، 6مرداد 1363، ص‌ 25. 2. همان‌ منبع‌. ص‌ 25. 3. Boyd-Barrett, Oliver and Tehri Rantanen. "The Globalization of News". London. Sage Publication, 1998. p. 7. 4. Ibid. p. 7. 5. Ibid. p. 7. 6. Ibid. p. 9. 7. مک براید، شن‌. یک جهان‌ و چندین‌ صدا، ارتباط در جامعه‌ امروز و فردا. ترجمه‌ ایرج‌ پاد. تهران‌، سروش‌، 1357، ص‌ 86. 8. Sharkey, Jacqueline E. "War, Censorshp and the First Amendment". Media Studies Journal. Vol. 1. Summer 2001. p. 20. 9. Ibid. p. 20 10. فونر، فیلیپ‌ اس‌. تولد امپریالیسم‌، تاریخ‌ جنگ‌ كوبا، اسپانیا، امریكا. ترجمه‌ نظام‌الدین‌ سلیمانی‌، تهران‌، انتشارات‌ چاپ‌پخش‌. تابستان‌ 62، جلد دوم‌، صص‌ 69ـ70. 11. همان‌ منبع‌. جلد سوم‌. ص‌ 27. 12. همان‌ منبع‌. ص‌ 32. 13. Sharkey, Jacqueline E. "War, Censorship and the First Amendment". Media Studies Journal. Vol. 1. Summer, 2001. p. 21. 14. Ibid. p. 22. 15. Ibid. p. 23. 16. Ibid. p. 23. 17. Ibid. p. 24. 18. Chang Tsan-Kuo and Jae-Won Lee. "Factors Afectional Gatekeepers Selecition of Foreigen News: A National Survey of News Pappers Editors". Journalism Quaterly. Vol. 69. No. 3. Fall 1992. p. 556. 19. Ellul, Jacques, Propaganda. (New York: Alfred A.Knopf 1965) p. 24. 20. Schulze Schneider, Ingrid. "News Agencies as Tools of Political Power: The DNB (Deutsches Nachrichten Buro) under the Nazi Regime". Madrid 1991. Fac. De ciencias de la information. p.1. 21. Ibid. pp. 3-4. 22. Ibid. p. 5. 23. Ibid. pp. 8-9. 24. Ibid. p. 11. 25. Ibid. p. 13. 26. Pinch, Edward T. "The flow of News: An assessment of the Non-Aligned News Agencies pool". Journal of Communication. Autumn 1978. Vol. 28. No. 4. pp. 163-171. 27. Bell, Alle. "Telling it like it isn't: Inaccuracy in Editing International News". Gazette 1983. Vol. 31. p. 185-203. 28. Mindich, David T.Z. "September 11 and it's Challenge to Journalism Criticism". Journalism, Theory, Practice and Criticism. Vol. 3. No. 1. April 2002. ppp. 22-23. [color=red]نوشته: گیتا علی آبادی[/color] [color=red]منبع : سایت ایران و جامعه اطلاعاتی[/color] http://www.journalist.ir/html/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=24
  20. معرفی کتاب عملیات روانی به جرئت می‌توان گفت عملیات روانی به پرکاربردترین واژگان در حوزة ادبیات سیاسی تبدیل گشته است. هزینة سرسام‌آور تاخت و تازهای نظامی در جهان کنونی و مسئولیت پاسخ‌گویی به افکار عمومی، و انباشت کینه ونفرت نسبت به برپاکنندگان جنگ، سیاست‌مداران دنیای معاصر را به فراست به کارگیری ابزار نوینی فراخوانده است، تا بی‌هیچ محکمة وجدانی ابزار و یراق قدیم استعمار را با رنگ و لعاب دستاوردهای تمدنی جدید در قالب علوم انسانی به پای بردگان عصر مدرنیته آراسته کنند. این سلاح نوین نه در کارخانه‌های اسلحه‌سازی، و نه در زرادخانه‌های اتمی و زاغه‌های مهمات، بلکه در مفتخرترین نهادهای دست‌ساز بشر، در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی، و به یمن جهد روان‌شناسان، جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان، فرهنگ‌شناسان و سایر ترسیم‌کنندگان حدود فهم جهان معاصر به ثمر نشسته است. ضرورت شناخت و کسب اطلاعات همچنان که نصب‌العین راهنمای عملیات روانی است لاجرم محقق را به سوی آگاهی از هر آنچه در فرایندهای جامعة بشری مؤثر است، فرا می‌خواند. مرکز مطالعات فرهنگی معاونت فرهنگی سپاه پاسداران در سال 1384 کتاب عملیات روانی، اصول و مطالعات موردی را به منظور آشنایی محققان، اساتید، دانشجویان و علاقمندان این حوزه به مجموعة اندیشمندان تقدیم کرد. مؤلف کتاب، فرانک ال. گلدشتاین سعی نموده است گسترة وسیع و متنوعی از مسائل عملیات روانی را در این مجموعه گرد هم آورد. بالطبع گرایش نویسندگان مقالات از گفتمان‌ها، سیاست‌ها، قوانین، و محدودیت‌های جاری و حتی انگاره‌ها و علایق فردی مبرا نیست. کتاب عملیات روانی، اصول و مطالعات موردی راهنمایی اساسی برای فلسفه، مفاهیم، اصول، نتایج، عقاید نو وکهن در باره دامنه و کاربردهای عملیات روانی است. این کتاب، اهمیت عملیات روانی را به منزله سلاحی ارزشمند و مؤثر آشکار می‌سازد و از آن به عنوان وسیله روانی نیروهای نظامی و قدرت سیاسی یاد می‌کند. نویسندگان و پژوهشگران با ارائه مقالات گوناگون در کتاب به درک بهتر عملیات روانی کمک کرده‌اند. این مقاله‌ها ارزش استفاده از دستاوردهای انسانی را مشخص می‌کنند؛ دستاوردهایی که بر ادراک افراد، افکار عمومی، نگرش‌ها و رفتارها تأثیر می‌گذارند. عملیات روانی هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ، راهگشاست. مؤلف کتاب، فرانک ال. گلدشتاین، مقالاتی با موضوعات مشترک از حوزه‌های مختلف عملیات روانی را در چهار بخش گردآوری نموده است. چهار بخش مستقل کتاب در مجموع حاوی بیست و پنج مقاله است. این بخش‌ها در روند مطالعاتی منظمی از بررسی ترمینولوژی و مفاهیم اساسی عملیات روانی در بستر تاریخی آن آغاز شده و به مطالعات موردی در پیشینة اقدامات نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دولت‌ها و گروه‌ها با رویکرد عملیات روانی پرداخته است. بخش نخست، در موضوع محدوده عملیات روانی بحث می‌کند و مقدمه‌ای بر ماهیت، پیشینه تاریخی، مفاهیم و اصول عملیات روانی است. این بخش می‌کوشد مقالات مستقل را که بیانگر گستردگی دامنة دیدگاه‌ها و توسعه تاریخی عملیات روانی‌اند، پایه‌ای برای درک ماهیت اصلی و عناصر کلیدی این نوع عملیات، قرار دهد. در فصل اول ، گلدشتاین به همراه دانیل جاکوبوویتز مقدمه‌ای عمومی و تعریفی قابل قبول از عملیات روانی به‌دست داده‌اند. آنها اشاره می‌کنند که عملیات روانی در طیف گستردة سیاسی، نظامی، اقتصادی، و ایدئولوژیک هر کشوری عنصری حیاتی به‌شمار میآید. در فصل دوم، فرد دبلیو واکر مفاهیم استراتژیک عملیات روانی را با هدف ارتقای درک ابعاد آن مورد بررسی قرار داده است. وی بیش از آن که به عملیات روانی در سطح تاکتیکی و عملیاتی بپردازد، سطح استراتژیک آن را مطالعه می‌کند. مقاله او کاربردی دقیق و آشکار از عملیات روانی شوروی را در بین سال‌های 1917تا 1990 عرضه می‌دارد. آلفرد اچ. پداک در فصل سوم خلاصه‌ای از چشم‌انداز تحول عملیات روانی نظامی را ارائه می‌دهد. او به طرح کلی عملیات روانی وزارت دفاع امریکا در سال 1985 اشاره و از آن به‌عنوان چارچوب اصلی برای ساخت و احیای توانایی‌های روانی نظامی در راستای حمایت از اهداف ملی این کشور یاد می‌کند. در آخرین فصل بنجامین اف. فیندلی، بیشتر به تجزیه و تحلیل شباهت‌های موجود میان تجارت و عملیات روانی نظامی پرداخته است. فرض او این است که همانند بازاریابی و ارتقای مراحل تجارت که منابع مورد نیاز، استراتژی‌ها و تاکتیک‌های قانع کننده‌ای را برای تأثیر‌گذاری بر ادراک افراد، انگیزه‌ها، نگرش‌ها و عقاید به کار می‌گیرد تا به نتیجه برسد؛ عملیات روانی نیز می‌تواند و باید از روش‌های مشابهی بهره ببرد تا اهداف کشور را برآورده سازد. وی بر اصول بازاریابی و درس‌های تجارت که آموخته است، تمرکز دارد. بخش دوم شامل موضوعاتی است که با استراتژی، دکترین و ساختار امریکا در اجرای برنامه‌های جنگ روانی و سیاسی ارتباط دارند. نویسندگان، عناصر تاریخی و معاصر فرایندهای سیاست ملی و چگونگی طرح‌ریزی عملیات روانی ملی در این سیاست و نیز شکل‌بندی، سازماندهی و اجرای آن را توضیح می‌دهند. در فصل نخست، دکتر کارنس لورد عوامل تأثیر‌گذار بر توسعه استراتژی، دکترین و ساختار سازمانی اجرای جنگ سیاسی‌ـ روانی امریکا را مورد بررسی قرار می‌دهد.وی با قبول اینکه مؤلفه‌های سیاسی‌ـ روانی در استفاده از ابزارهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک تفکیک‌ناپذیرند بر تفکر دوباره در خصوص نقش عوامل روانی و سیاسی، بازسازی و هماهنگی توانایی‌های آن در چارچوب استراتژی ملی تأکید می‌ورزد.دکتر لورد، تأثیر منانع فرهنگی و رسانه‌های گروهی امریکا بر منازعات روانی را تجزیه و تحلیل می‌کند. در فصل دوم، مایکل آ. موریس یادآوری می‌کند که اهداف سیاسی باید به طور صریح تعریف شوند تا از این طریق، بتوان اهداف و استراتژی‌های نظامی را کاملا دقیق مشخص کرد. او تأکید می‌کند که طبقه‌بندی اهداف سیاسی، در حوزه مسؤلیت رهبران سیاسی است؛ نه رهبرن نظامی و به این نتیجه می‌رسد که اگر اهداف سیاسی به طور واضح بیان شود می‌توان از تبلیغات برای رسیدن به آن اهداف بهره بیشتر گرفت. وی دستور‌العمل‌هایی را برای تشخیص اهداف سیاسی واضح از اهداف مبهم ارائه می‌دهد. عملیات روانی وسیله‌ای حیاتی در جنگ‌های آزادسازی ملی است؛ بدین ترتیب در فصل سوم ویلیام اف. جانستون اظهار می‌کند دولت‌هایی که در معرض شورش قرار دارند باید از عملیات روانی به ‌ویژه ارتباط چهره به چهره به منزله مهم‌ترین اولویت داخلی استفاده کنند. این یکی از درس‌های برگرفته از جنگ ویتنام است. وی می‌خواهد به عملیات روانی به عنوان وسیله‌ اصلی منازعات کم‌شدت توجه بیشتری شود و طراحان عملیات روانی موقعیت برجسته‌ای داشته باشند. نقش افکار عمومی و ابعاد روان‌شناختی مسائل در امور بین‌المللی بررسی لیوید آ. فری را در فصل جهارم تشکیل می‌دهد. وی براین باور است که اگرچه نمی‌توان برده‌وار از افکار عمومی پیروی کرد اما اطلاعات روانی باید جمع‌آوری شوند و مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند تا دولت بتواند در برنامه‌ریزی‌هایش از آن استفاده کند. فصل پایانی این بخش به تجزیه و تحلیل عملیات روانی امریکا می‌پردازد و برجنبه ارتباطاتی روابط بین‌الملل و عملیات روانی تمرکز می‌کند. همچنین اصول و پیشرفت‌های انجام گرفته در این زمینه را شناسایی و مورد ارزیابی قرا می‌دهد و ایده‌هایی را برای پیشرفت ارائه می‌کند. نویسندگان تأکید می‌کنند که اطلاعات پیش‌نیاز بسیار مؤثری برای عملیات روانی است که معمولا نادیده گرفته می‌شود. این مقاله یک بررسی تاریخی است که زیربنای تولید عملیات روانی کارآمد را فراهم می‌کند. بخش سوم کتاب، به اهداف و فعالیت‌های استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی و سایر انواع عملیات روانی می‌پردازد.در تمامی انواع ذکر شده، عملیات روانی اساسا از دستاوردهای سیاست ملی و اهداف آن حمایت می‌کند. نکته کلیدی عملیات روانی، اعتبار پیام‌های آن است.ارزیابی‌ها بر پایه تغییر ادراک‌ها، نگرش‌ها و رفتارها استوار شده است. به طور اصولی ایدئولوژی هر دولت، نقش مهمی را در سبک‌شناسی عملیات روانی و ارتباطات بین‌المللی ایفا می‌کند. نویسندگان در این فصل، مقالاتی در خصوص اقدامات و نبردهای عملیات روانی شوروی سابق و همچنین اعتبار عملیات روانی و اطلاعات گمراه کننده ارائه می‌دهند. دویت اس. کوپ در مورد تدابیر تبلیغاتی شوروی سابق شامل جعل اسناد، عوامل نفوذی و اطلاعات گمراه کننده سخن می‌گوید. تدابیر فعال شوروی سابق در طیف عملیات سفید (آشکار)، خاکستری (نیمه‌پنهان)، و سیاه (پنهان) قرار می‌گیرد. بحث وی چکیده‌ای از تاریخچه نبردها و ایدئولوژی شوروی سابق محسوب می‌شود. جیمز ملنیچ بر تصاویر انعکاسی در تبلیغات شوروی سابق تأکید می‌کند. عملیات روانی شوروی سابق از توجه به برخی نکات ظریف، جزئی ودر عین حال مهم و قابل توجه در جوامع هدف غفلت ورزیده است. مقاله وی برای درک تهدیدات کلی عملیات روانی شوروی سابق و ضعف‌های مرتبط احتمالی، بسیار مفید است. در فصل سوم این بخش، لف یودویچ تهدید عمده و تأثیر دکترین نظامی شوروی مبنی بر القای نفرت در بین سربازان خود را آشکار می‌کند. این القائات با هدف آماده‌سازی سربازان شوروی سابق از لحاظ روانی برای اقدام در موقعیت‌های خطرناک و باور به پیروزی در بین آنها اجرا می‌شد. تحقیق، تجزیه و تحلیل هدف، پیش‌آزمون و تجزیه و تحلیل تبلیغات و تأثیرات آن از مسائل مورد توجه دکتر جوزف اس. گوردون است. او نتیجه می‌گیرد که فعالیت‌های اطلاعاتی جاسوسی برای اجرای عملیات روانی بسیار مهم و حیاتی هستند. در فصل پنجم این بخش، جرج وی. آلن رئیس پیشین سازمان اطلاعات امریکا اظهار می‌کند: ما باید واقع‌بین باشیم و قبول کنیم که ترکیبی از فعالیت‌های سیاسی، اقتصادی، روان‌شناسی و نظامی ضروری است. او اعتقاد دارد که تبلیغات صرف در کوتاه‌مدت، فقط اندکی از مشکلات را حل می‌کند. آلن برنامه اطلاعاتی واقعی، هدفمند و صادقانه را که برای تصمیم‌گیری درست به تک تک افراد تکیه دارد، تأیید می‌کند. جان اوزاکی به طرح‌ریزی و هماهنگی برای اجرای برنامه‌های ترغیب به فرار به مثابة شکل دیگری از قدرت مبارزه توجه می‌کند. همچنین او بر خصوصیات و روش‌های طرح‌ریزی درست به منظور مغلوب کردن جنبش‌های شورشگر تأکید می‌ورزد. در آخرین فصل رونالد دی. مک لارین تأکید می‌کند که عملیات روانی در سطوح تاکتیکی می‌تواند به اهداف استراتژیک دولت و به دست آوردن وفاداری و حمایت مردم کمک کند. وی اقدامات رامون مگاسایسای، وزیر دفاع وقت فیلیپین در مبارزه با شورشیان هوک را نمونة موفقی از این برنامه یاد می‌کند. عملیات روانی با کسب دوبارة وفاداری و پشتیبانی مردم از دولت به اصلی‌ترین هدف استراتژیک دولت فیلیپین کمک کرد. نویسندگان در بخش چهارم برای آشکار کردن اهداف، نقش‌ها و روش‌های عملیات روانی به مطالعات و تحقیقات موضوعی روی آورده‌اند. بنجامین اف. فیندلی در مقالة "عملیات روانی امریکا و ویتکنگ‌ها در ویتنام " به بررسی و تجزیه و تحلیل استراتژی‌ها، تاکتیک‌ها و برخی مشکلات عملیات روانی امریکا و ویتکنگ‌ها در جنگ ویتنام می‌پردازد. این مقاله عملیات جنگی شی هوی، آسیب‌پذیری‌های ارتش ویتنام شمالی و ویتکنگ‌ها و فناوری‌های کلیدی عملیات روانی امریکا و ویتکنگ‌ها را بررسی می‌کند. از جمله مشکلات عملیات روانی امریکا در ویتنام پراکندگی اقدامات بین جانشین فرمانده ارتش این کشور در ویتنام، سرویس اطلاعاتی و سازمان توسعة بین‌المللی بود. وی نبرد شی هوی، آسیب‌پذیری‌های ارتش ویتنام شمالی و سربازان ویتکنگ را تجزیه و تحلیل کرده و فنون و اعلامیه‌های اصلی عملیات روانی امریکا و ویتکنگ‌ها را به اجمال بیان داشته است. ریچارد آ. بلر و فرانک ال. گلدشتاین در مورد شبکة تبلیغاتی عراق که در جنگ خلیج فارس از آن استفاده شد توضیحاتی را ارائه داده‌اند. آنها مهارت عراق را در ایجاد و استفاده از انواع رسانه‌ها اعم از داخلی و خارجی توضیح می‌دهند. در تجزیه و تحلیل موفقیت‌های عراق در زمینة انتشار تبلیغات نسبت به مخاطبان داخلی و خارجی می‌‌توان سه عامل را به راحتی تشخیص داد: نخست؛ عراق با اشغال کویت نظر جهان را به خود جلب کرد و رسانه‌های جمعی جهان توجه خود را به آن معطوف داشتند. دوم؛ استفادة ماهرانة حکومت از فناوری مدرن در زمینة ارتباطات رسانه‌ای، راه دسترسی فوری به مردم جهان را آماده کرد. سوم؛ عراق از عملیات تبلیغی و تهاجمی استفاده کرد تا بتواند بیشترین مخاطب رسانه‌ای ممکن را جذب و حفظ کند. هر چند تلاش این کشور ناموفق بود لیکن به وضوح نشان داد که استفادة غیر واقعی و تلفیق فناوری ارتباطات جمعی مدرن به هر کشوری امکان می‌دهد تا مخاطبان خود را فراسوی مرزها تحت تأثیر قرار دهد. دنیس پی. واکو فعالیت‌های تاکتیکی و اقدامات تحکیمی عملیات روانی را در عملیات دلیل عادلانه و گسترش آزادی در پاناما به تفصیل بیان می‌کند. وی کارکرد هماهنگ عملیات روانی و نظامی را در این عملیات مورد بررسی قرار داده است. سربازان امریکایی با بلندگو نیروهای پاناما را به پایان مقاومت و تسلیم شدن فرا می‌خواندند. شاید آخرین نمای تلویزیونی از این جنگ روانی، تصویر آن بلندگو در جلوی سفارت واتیکان در پاناما بود که موزیک راک‌هوی‌متال را با صدایی بلند پخش می‌کرد تا نوریگا را دیوانه کند یا دست‌کم او را از خواب محروم سازد. در فصل بیستم لورنس جی. اورزل نشان می‌دهدکه فعالیت رسانه‌های زیرزمینی لهستان، نوعی عملیات روانی غیر دولتی بوده که نه تنها در تمام صحنه‌های سیاسی- اجتماعی این کشور، نقش بزرگی را ایفا کرده است، بلکه طبق گفتة اورزل این رسانه‌های زیرزمینی، لهستان را قادر ساخت تا در مقابل جریان تحمیل ارزش‌های کمونیستی مقاومت کنند. ‌تلاش‌های دولت لهستان برای تعطیلی این رسانه‌ها راه به جایی نبرد و رسانه‌های زیرزمینی این کشور در شرایط آن روز اروپای شرقی به گونه‌ای حیرت‌انگیز در صحنه باقی ماندند. شاید راز این ماندگاری گستردگی فعالیت آنها بود. مقالة حمله به لیبی در راستای عملیات روانی به قلم فرانک ال. گلدشتاین، تهاجم سال 1986 امریکا به لیبی را به عنوان یک کوشش عملیات روانی مورد بررسی قرار داده است و نتایج آن را گزارش می‌دهد. کاربرد نیروهای نظامی در عملیات روانی بخشی اساسی از دکترین عملیات روانی امریکا است، اما این مسئله کمتر مورد توجه قرار گرفته است. حملة امریکا به لیبی بیشتر عملیات روانی بود، اما با اطمینان نمی‌توان گفت که این حمله از همان ابتدا به عنوان یک عملیات روانی طراحی شده بود. گرچه هر عملیاتی می‌تواند بخشی روانی نیز در بر داشته باشد اما به هنگام طرح‌ریزی کلی عملیات، این بخش چندان مورد توجه قرا نمی‌گیرد و آثار آن دست‌کم گرفته می‌شود. در فصل بیست و دوم جیمز وی. کیفر سیاست ملی امریکا در مبارزه با مواد مخدر را بررسی می‌کند. وی در صدد پاسخگویی به این قبیل سؤالات است: سیاست ملی ضد مواد مخدر چیست و اولویت‌ها، اهداف، ابزار و راهبردهای این سیاست کدامند؟ نقش نیروهای نظامی در پی‌گیری سیاست ملی ضد مواد مخدر چیست؟ و این نیروها چگونه می‌توانند از عملیات روانی برای حمایت از مبارزه علیه مواد مخدر بهره گیرند؟ این مقاله به سیاست‌ها، اهداف و راهکارهای دولت در برخورد با مواد افیونی بر نقش نیروهای مسلح در این آوردگاه متمرکز می‌شود. یافتن راه حل نهایی برای بحران مواد مخدر در گرو آن است که رهبران سیاسی و نظامی به اهمیت عملیات روانی نظامی آگاه شوند. ریچارد جی. استیل در بارة اهمیت ابعاد روانی – سیاسی مبارزه و شورش بحث می‌کند. وی با بیان نمونه‌های متعددی نشان می‌دهد که مردم، رسانه‌ها و حتی دیوان‌سالاری در تشخیص جنگ‌های روانی وسیاسی اجرا شده علیه امریکا ناتوان مانده‌اند. وی از مبارزة دولت فیلیپین علیه چریک‌های هوک به عنوان نمونه‌ای ابتکاری وموفقیت‌آمیز از کاربرد جنگ روانی نام می‌برد که درسطح استراتژیکی و تاکتیکی انجام گرفت. در مقابل، از شکست روانی امریکا در جنگ ویتنام یاد می‌کند و با اشاره به ناکامی این کشور در مبارزة سیاسی- روانی علیه کمونیست‌های نیکاراگوئه در عرصة بین‌المللی می‌نویسد:« این امر دردناک است که امریکا نتوانست برای چریک‌های مخالف دولت نیکاراگوئه حمایت بین‌المللی و داخلی به‌جود آورد. با وجودی که امریکا از چریک‌های مخالف ساندنیست‌ها حمایت می‌کرد، در خود امریکا مردم از ساندنیست‌ها بیشتر حمایت می‌کردند. این ناکامی منعکس کنندة تجربة ویتنام در عرصة کلیدی دیگری بود.» وی رسانه‌های داخلی امریکا را که اطلاعات غلط ارسالی از سوی دیگران را با زودباوری می‌پذیرند به اتهام شریک جرم شدن با دشمنان مورد انتقاد قرار می‌دهد. کیفردر مقالة دوم خود به ابعاد روان‌شناختی جنگ خلیج فارس که در روند دیپلماسی و پایان سریع جنگ مؤثر بودند، نگاه اجمالی دارد. امریکا امیدوار بود از طریق افزایش نیروی نظامی در خاورمیانه صدام حسین را متقاعد نماید که بی‌هیچ قید و شرطی از کویت عقب‌نشینی کند. انتظار می‌رفت که اقدام نظامی امریکا در لیبی، گرانادا و پاناما، صدام را تحت تأثیر قراردهد. اما به ظاهر امریکا با دشمنی رو به رو بود که نه تمایلی به تسلیم شدن داشت و نه عزم راسخی برای درگیر شدن و مبارزه‌طلبی از خود نشان می‌داد. امریکا در صدد بود از طریق عملیات روانی تاکتیکی، این پیام را به نظامیان عراقی منتقل کند که اوضاع بسیار وخیمی در انتظار آنهاست، اما نه صدام متقاعد شد ونه حامیان تکریتی او. در آخرین فصل کتاب، گلدشتاین و جاکوبوویتز در مطالعات موردی خود در خصوص توفان صحرا و سپر صحرا از نیاز مبرم امریکا به افزایش میزان حساسیت خود نسبت به ابعاد روانی جنگ حمایت می‌کنند. آنان نه تنها به ضرورت عملیات روانی تأکید دارند، بلکه به نقاط ضعف و چالش‌های پیش رو اشاره می‌کنند. آنها معتقدند تلاش تبلیغاتی عراق مطمئنا باعث سردرگمی و افزایش فشار روحی بر بخش‌های آسیب‌پذیر مخاطبان خود شد.استفادة عراق از تلویزیون‌های جهان غرب به عنوان دستگاه تقویت کنندة برنامه‌های تبلیغاتی هر چند تا حدودی در جهان عرب مؤثر بود، اما برای متقاعد کردن بخش عمده‌ای از مخاطبان جهان با شکست مواجه شد. بر خلاف تلاش‌های صدام حسین، عملیات روانی متحدین سربازان عراقی را به شدت تحت تأثیر قرار داد. این عملیات ماهیت تاکتیکی داشت و همچنین با ترکیب عملیات روانی با عملیات زمینی و هوایی در نظر گرفته شده بود. این کتاب مرجع مهمی برای آشنایی با گسترة کاربرد عملیات روانی در سطوح استراتژیک، تاکتیکی، عملیاتی و تحکیمی است. مطالعة این کتاب آگاهان مسائل سیاسی را به نقش مؤلفة قدرت فرهنگ و عوامل ذهنی در گفتمان‌های سیاسی جلب می‌کند و فروپاشی و سقوط بسیاری از دولت‌ها ‌و حکومت‌ها را در چارچوب نظریه‌های عملیات روانی تبیین می‌نماید. همچنین فرماندهان و کارشناسان نظامی را به ضرورت بهره‌گیری از رهیافت‌های عملیات روانی در طرح‌ریزی و اجرای عملیات نظامی آگاه می‌سازد. بیان نمونه‌های متنوع از کاربرد‌های عملیات روانی در صحنه‌های نبرد‌های معاصر به همراه تحلیل کارشناسانة آنها از مزیت‌های مهم این کتاب است. منبع: Scientific - Research Quarterly on Psychological Operations [color=red]تاپيك منتقل شده و ادغام گرديد. sina12152000[/color]
  21. hexman

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote] شما کافی است نام کشور، شهر و یا حتی کدپستی محل مورد نظرتان را در کادر جستجوی این برنامه وارد کنید، تا تصاویری کاملا واقعی از محل مورد نظر در اختیار شما قرار گیرد. http://www.rajanews.com/detail.asp?id=24290[/quote] ميشه توضيح بديد تو كدوم قسمت برنامه ميشه كد پستي را درج كرد؟
  22. اولين بار سال 75 بود كه عكس تانك ذوالفقار و توضيحات مربوط به اونو پشت جلد كتاب امادگي دفاعي مدرسه خوندم.كلي از خوندنش ذوق ميكردم.باور كنيد 1000 بار اون متنو خونده بودم هنوزم بيشتر متنو حفظم. نوشته بود اين تانك مختص شرايط جغرافيايي ايران ساخته شده و توانايي مقابله با هر نوع تانكي رو داره.. مجهز به سيستم هدف ياب و فاصله ياب ليزري و همچنين ميتواند همزمان چندين حمله موشكي را از خود دفع كند(فكر كنم منظورش شليك نارنجكهاي دودرا و استتار كننده بوده)و توانايي شليك توپ در حين حركت..خلاصه كلي حال ميكردم باهاش..
  23. hexman

    اولين تانك ها در ايران

    [quote][quote]حالا اين تانكها كجا هستند؟؟[/quote] یه سری از اول پوکیده بودند (زمان تحویل) یه سری شون همون زمان(شهریور 20) پوکیدن! و یه سری برده شد به جبهه روسیه و اونجا پوکید! بقیه شونم بردن موزه! البته مدرکی واسه تائیدش ندیدم یعنی موزه های زرهی جهان مثل اونی که تو روسیه است و.... اعلام کردند یه سری از اونها رو دارند اما شخصا عکسی ندیدم ازشون اما من که تو ایران ندیدم ازشون! حالا موزه کجاست نمیدونم ولی در کل شما وقتی میگن تانک زیاد فکرای جالب مثل نیرو زرهی آلمان نکنید! یه خاطره براتون میگم تا سه روز برید تو کف نیروی زرهی: یوسف مازندی خبرنگار معروف زمان شاه اون موقع ستوان وظیفه بوده و وقتی شهریور 20 میشه بهش یه دسته میدن و میگن برو جاده تهران به کرج رو در قسمت .... تحویل بگیر و جلوی نفوذ تانکهای شوروی رو بگیر بهش میگن با 4 زره پوش برو جلوی بیش از 40 زره پوش و 80 تانک (بیشتر تسلیحات زرهی تحویلی به ایران زره پوش بود نه تانک!) رو بگیر! حالا از این 4 زره پوش سه زره پوش توپ هاش مشکل داشته و کارن میکرده و فقط چهارمی کار میکرده ...... سرنوشتش بماند! حالا این بماند که خود این افسر میگه ما فقط تو رزمایش ها حق دست زدن به تسلیحات رو داشتیم و.... به نحویکه :رسته ی ما می بایست با زره پوش و تانک تمرین میکرد اما تا اخرین روزهای خدمتم که ماموریت جنگ با قوای نظامی شوروی را یافتم موفق نشده بودم حتی یک تیر توپ شلیک کنم ...... ادوات جنگی را در کاغذهای بسته بندی پیچیده بودند و در انبار نگه داری میکردند و همزمان رضاشاه برای بازدید به پادگان می امد با حرارت و به سرعت کاغذها را می گشودند و این اسلحه ها برای بازدید اماده می نمودند .... بقیه اش بماند! در کل اولین بار که خوندم ایران نیروی زرهی داشته فکم افتاد! بعد که پیگیرش شدم فهمیدم اینم مثل باقی تجهیزاتشون یا به درد نخور بوده یا از بس بهش رسیدند پوکیده! ولی چیزی رو که یقین دارم اینه که بیشتر تانک ها و زره پوش ها(که تعدادشونم زیاد نبوده!) به شوروی برده شدند و اونائی که سالم موندند به عنوان ایدگار شکست مفتضحانه ی ما بدرن موزه زرهی روسیه... اماری که من دارم میگه 300 تا نهایت تجهیزات زرهی بوده (زره پوش و تانک) که خوب اکثرا منهدم شدند(تائید کردنش کار من نیست! چون امار مستدلی ندیدم در موردش) یا حق[/quote] ممنون بابت توضيحاتي كه داديد.ولي اين اقاي یوسف مازندی چطوري تونسته جون سالم از مهلكه به در ببره و اين خاطرات رو نقل كنه؟؟
  24. hexman

    اولين تانك ها در ايران

    حالا اين تانكها كجا هستند؟؟