دبيركل حزب‌الله لبنان اعلام كرد: اگر اسرائيل تهديد‌هاي اخيرش را مبني بر هدف قرار دادن لبنان اجرا كند، ما نيز اسرائيل را نابود خواهيم كرد. به گزارش ايسنا به نقل از روزنامه «الحيات»، سيدحسن نصرالله، دبير كل حزب‌الله لبنان در سخنراني‌اش به مناسبت سالگرد تأسيس مؤسسه «كشافه المهدي» از سازمان‌هاي وابسته به حزب‌الله لبنان اظهار داشت: تهديدهاي اخيري كه از سوي اسرائيل به ويژه ايهود المرت، نخست وزير و برخي وزيران اين دولت در زمينه جنگ اسرائيل عليه لبنان صورت گرفته است، بي‌پاسخ نخواهد ماند. دبيركل حزب‌الله لبنان افزود: من اعلام مي‌كنم كه ما اين تهديدات را ناديده نمي‌گيريم و آن را بي‌اهميت نمي‌شماريم، اما جايز نيست كه به ما فشار وارد كنند، ما هيچ نگران نمي‌شويم و از اين تهديدها هراسي نداريم و ترسي به خود راه نمي‌دهيم، البته آنها را هم ناديده نخواهيم گرفت. سيدحسن نصرالله اظهار داشت: من از آنجا كه شناخت كاملي از مقاومت، توانايي‌هاي آن و پيشرفت‌هاي كمي و كيفي مقاومت بعد از جنگ ژوييه 2006 دارم و از آنجا كه به خوبي وضعيت اسرائيل را مي‌دانم، اعلام مي‌كنم كه اين صهيونيست‌ها به زماني طولاني نياز خواهند داشت. نه هزار مرتبه بلكه ده‌ها هزار مرتبه قبل از اينكه بخواهند تصميم به جنگ عليه لبنان بگيرند، بايد فكر كنند. وي در ادامه تأكيد كرد: ما نمي‌خواهيم و دوست نداريم كه جنگي رخ دهد اما اگر جنگي هم رخ دهد همانطور كه آنها تهديد مي‌كنند پيروزي آتي ما انشاء الله يك پيروزي قاطع و سريع خواهد بود كه هيچ كس در جهان نمي‌تواند در آن شك و شبهه‌اي وارد كند. سيدحسن نصرالله اظهار داشت: 5 يگان نظامي كه ايهود باراك، وزير جنگ رژيم صهيونيستي براي انجام عمليات زميني عليه خاك لبنان آماده ساخته است با شكست خود اسرائيلي‌ها روبه‌رو خواهد شد. وي خاطر نشان كرد: اين تهديدها بيشتر براساس شرايط داخلي اسرائيل صورت مي‌گيرد.همانطور كه مي‌دانيد در حال حاضر تلاش‌ها براي انتخابات در حزب كاديما در جريان است و طبيعي است كه هر كسي تلاش كند خود را نجات بخشد و كارشناس يا يك رهبر براي اسرائيل نشان دهد چرا كه طبيعي است همه به دنبال كسب برتري براي خود باشند. سيدحسن نصرالله تاكيد كرد: حزب‌الله لبنان جنگ را دوست ندارد، اما اگر جنگي به وقوع بپيوندد، همانطور كه آنها هر روز تهديد مي‌كنند ما به طور حتم پيروزي قاطعي را در اين جنگ به ارمغان خواهيم آورد. وي به رقابت‌هاي كنوني ميان هر يك از رهبران حزب كارگر ، كاديما و ليكود اشاره كرد و گفت: در حال حاضر ايهود باراك، وزير جنگ اسرائيل، شائول موفاز، وزير راه و بنيامين نتانياهو، رهبر حزب ليكود رقابتي را براي دستيابي به رهبري اسرائيل در پيش گرفته‌اند. دبير كل حزب‌الله لبنان اظهارات مقامات اسرائيلي را مبني بر اينكه دولت لبنان بهاي اشاره‌اش به مقاومت و حزب‌الله لبنان در بيانيه وزارتي دولت را پرداخت خواهد كرد، امري مضحك و غيرمنطقي خواند. وي افزود: اين تهديدات در راستاي تشويش اذهان عمومي، جنگ رواني و باج خواهي اسرائيلي‌ها از لبنان است. وي خطاب به باراك گفت: پنج يگان باراك در كوه‌ها و صحراها و خانه‌ها و روستاهاي ما نابود خواهند شد و ما به همراه آنها دولت غاصب المرت را كه سرزمين‌هاي مقدس ما را اشغال كرده نابود خواهيم كرد. وي در ادامه با استناد به آنچه كه در رسانه‌هاي اسرائيلي در زمينه تهديد المرت منتشر شده گفت: رسانه‌هاي اسرائيلي به المرت گفته‌اند زماني كه در قدرتمندترين روزهاي زندگي‌ات بودي ثابت كردي كه شكست خورده‌اي. حال اين شكست خورده كه در حال ترك پستش است اين گونه صحبت مي‌كند. خوب ما نيز بايد تحمل كنيم و شرايط روحي و شخصي المرت را درك مي‌كنيم. دبير كل حزب‌آلله لبنان ادامه داد: باراك از توازن ميان لبنان و اسرائيل، مقاومت و اسرائيل، حزب‌الله لبنان و اسرائيل صحبت مي‌كند و سپس زماني كه اعتراض مي‌كند و سوريه و ايران را به اتهام اين كه از ما حمايت مي‌كنند، تهديد مي‌نمايد، اين گونه بيان مي‌كند كه اين مساله موجب اختلال در توازن مي‌شود و اسرائيل هرگز اجازه نخواهد داد كه توازن از بين برود پس به اين ترتيب خود آنها به وجود توازن اعتراف كردند و از اختلال در آن مي‌ترسند. سيدحسن نصرالله افزود: در هر شرايطي ما نيازمند اين نيستيم كه تهديد را با تهديد پاسخ دهيم. حرف‌ها را با حرف. ما اهل عمليم. قبلا نيز گفتيم و بازهم مي‌گوييم و هم چنين خواهيم گفت كه هر گونه حمله يا جنگ عليه لبنان نتايج و پيامدهاي آن در حد پيامدهاي جنگ ژوييه نخواهد بود بلكه فراتر از آن خواهد بود. منبع : تابناک

فارس: معاون ستاد كل نيروهاي مسلح با اشاره به تسلط سپاه پاسداران بر نقاط ضعف ارتش آمريكا تاكيد كرد: سپاه شيوه‌هاي جنگ آمريكا و نقاط ضعف و قوت ارتش اين كشور را شبيه‌سازي كرده و الگوي متناسب با آن را به دست آورده است. سردار محمدباقر ذوالقدر، معاون بسيج در ستاد كل نيروهاي مسلح و جانشين سابق فرمانده كل سپاه پاسداران، رزمايش پيامبر اعظم (ص) سپاه را تنها گوشه‌اي از توانمندي‌ها و قابليت‌هاي دفاعي ايران دانست و افزود: همه توانمندي‌هاي جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران كه بخشي از نيروهاي نظام ايران است در يك رزمايش نشان‌دادني نيست، ولي به نظر مي‌رسد همين قابليت‌هاي محدود كه به نمايش گذاشته شد، نيز دشمنان را بهت زده كرد. به طوري كه از زمان رزمايش تاكنون، فضاي تبليغاتي و رسانه‌اي دنيا هنوز تحت تاثير آن است و اين نشان‌دهنده اهميت ايران در كانون توجهات سياسي، خبري دنيا است. وي گفت: اين رزمايش براي دشمنان، هشدار دهنده بود و به آنها فهماند كه در صورت حمله، با پاسخ غافلگيرانه و سخت جمهوري روبه‌رو خواهند شد. ذوالقدر ادامه داد: رزمايش پيامبر اعظم (ص) بر لحن گفتار و رفتار دشمنان تاثير زيادي گذاشت و دشمن فهميد كه سپاه در زمين و دريا كاملا از روش‌هاي منحصر به فرد و ناشناخته استفاده مي‌كند و البته اين رزمايش براي دوستان ما نيز نويدبخش بود، به طوري كه پس از آن، حتي با نمايش توانمندي‌هاي محدود، موجي از شور و شادي را در كشور‌هاي اسلامي و ديگر كشورهاي مستضعف به وجود آورد. اين مقام عالي‌رتبه نظامي كشور در بخش ديگري از سخنان خود به بررسي دكترين «نبرد نا متقارن» در سپاه پرداخت و گفت: نكته بسيار مهمي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه جنگ نامتقارن اقتباس ناشيانه از يك اصطلاح خارجي است كه معمولا قدرت‌هاي بزرگ در مواجهه با گروه‌ها و چريك‌هاي پارتيزاني به كار مي‌برند. اين تعبير هيچ‌گاه پوشش‌دهنده توانمندي‌ها و ظرفيت‌‌هاي جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران براي دفاع از كشور نيست. ذوالقدر پيش‌بيني سپاه از جنگ احتمالي آينده را جنگ با يك قدرت غيرهمطراز عنوان و تصريح كرد: ايران در سطح منطقه هيچ دشمني ندارد و با شكست رژيم بعثي، ديگر كشورها در حد توان مقابله با جمهوري اسلامي نيستند و نگاه منفي و دشمنانه نيز ندارند. بنابراين طبيعي است كه چالش احتمالي آينده ما، با يك قدرت فرامنطقه‌اي مانند آمريكا است. وي خاطرنشان كرد: طبعا جنگ با آمريكا با روش‌هاي كلاسيك و متعارف صورت نمي‌گيرد كه تانك در برابر تانك يا هواپيما و توپ در برابر يكديگر باشد. امروز سپاه شيوه‌هاي جديدي از جنگ در اختيار دارد. معاون ستاد كل نيروهاي مسلح جنگ نامتقارن را كار روي تمامي نقاط ضعف دشمن و استفاده حداكثري از توانمندي خود دانست و افزود: جنگ نامتقارن بدان معنا نيست كه از سلاح‌ها و موشك‌ها استفاده نشود، بلكه نحوه به‌كارگيري اين سلاح‌ها متفاوت است و طبعا طوري از اين سلاح‌ها استفاده مي‌شود كه دشمن نتواند زمان و مكان و شيوه به‌كارگيري آن را حدس بزند و اين چيزي است كه در چند سال اخير به ويژه بعد از حمله آمريكا به افغانستان و به‌ويژه عراق براي ما مطرح شده است. سردار ذوالقدر تاكيد كرد: سپاه توانست با چشم غيرمسلح، قدرت ارتش آمريكا را تجربه كند و شيوه‌هاي جنگ آمريكا و نقاط ضعف و قوت ارتش اين كشور و قابليت‌ها و توانمندي‌هاي آنها را شبيه‌سازي كرده و الگوي متناسب با آن را به دست آورد. جانشين سابق فرمانده كل سپاه سطح آمادگي بدنه سپاه و بسيج را در رويارويي با جنگ احتمالي صد درصد عنوان كرد و افزود: جمهوري اسلامي هيچ‌گاه از هيچ جنگي استقبال نمي‌كند ولي اگر جنگي عليه ما تحميل شد، دفاع از كشور را مانند كاري كه در 8 سال جنگ تحميلي صورت گرفت، يك امر مقدس مي‌دانيم. ذوالقدر ادامه داد: بدنه ارتش، سپاه، بسيج و كليه نيروهاي مسلح نيز برخوردار از چنين اعتقادي هستند و بنا بر اطلاعات ما، كليه نيروهاي مسلح در آمادگي 100درصد و نه 5/99‌درصد به سر مي‌برند و در اين مورد جاي هيچ شكي نيست. منبع : نواندیش

با سلام آقا شرمنده قصد بدی نداشتم :lol: حتماً

ورزشکار ايراني در توزيع پيام مصدومان شيميايي سردشت در پکن ناکام ماند "علي معيني فارساني" عضو هيات کوهنوردي استان چهارمحال و بختياري که به پکن سفر کرده است، از فراهم نشدن امکان توزيع بروشورهايي در حاشيه بازيهاي المپيک پکن که بخشي از جنايات صدام در بمباران شيميايي شهرستان سردشت را بازگو مي کند، خبر داد. معيني فارساني گفت: برغم ماهها پيگيري و چاپ دست کم 4 هزار نسخه بروشور تبليغاتي که بيانگر جنايات فراموش نشدني صدام در بمباران شيميايي شهرستان سردشت است، امکان توزيع اين بروشورهاي تبليغاتي فراهم نشد. وي در گفت وگو با خبرنگار ايرنا در پکن اظهار داشت: ابتدا قصد داشتم با دوچرخه و از راه زميني پيام مصدومان شيميايي شهرستان سردشت را از طريق برگزاري بازيهاي المپيک به گوش جهانيان برسانم اما پليس چين با اين کار مخالفت کرد و اجازه توزيع اين اقلام تبليغاتي را نداد. معيني فارساني عنوان طرح خود را "سفير نفس هاي سوخته" ذکر کرد و گفت: چند ميليون تومان به طور شخصي هزينه کردم اما متاسفانه همه تلاشها بي نتيجه ماند. منبع : ایرنا

عضوحزب الله در مجلس لبنان گفت : 11 هزار موشک پاسخ هر گلوله اي خواهد بود که از سوي اسراييل به ايران شليک شود. به گزارش ايرنا از بيروت ، "محمد رعد" روز يکشنبه طي اظهاراتي در آيين تکريم دانش آموزان در اقليم التفاح در جنوب لبنان افزود، اين چيزي است که مقامات نظامي جمهوري اسلامي بر آن تاکيد کرده اند. وي افزود: ايران مصمم است به تجاوزها عليه خود با شدت بيشتر از حمله پاسخ دهد. رعد گفت ، اسراييل اين موضوع را خوب مي فهمد و نمي تواند به حماقت جنگ عليه ايران بينديشد. وي خاطر نشان کرد: ايراني ها مي خواهند قدرتي داشته باشند که کشور و حاکميت خود را حفظ و تجاوزها به کشورشان را سرکوب کنند. وي افزود: ايراني ها مي خواهند به حق خود در فناوري هسته اي دست يابند. منبع : ایرنا

با سلام این ساده اندیشیه که فکر کنیم روسیه به ما امتیاز میده !! چون توی حوضه قدرت منطقه ما رقیب روسیه به حساب میاییم نه رفیق!!! ضمنا یادمون باشه روسیه داره با کارت ایران بازی می کنه دوستمون در مورد سوریه یه مطلبی گفت که لازم میدونم یه مثل بسیار معروف عربی رو به ایشون یادآور بشم : سوری ها و لبنانی ها ذاتا تاجر به دنیا میآند تو خود بخوان حدیث مجمل

با سلام دستت درد نکنه جالب بود

با سلام بیشه ایران هرگز از وجود چنین شیرهایی خالی مباد !!

روسیه فروش تجهیزات ضدهوایی جوشن به ایران را تکذیب کرد. به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری ریا نووستی، "الکساندر ریباس" مدیر کل دفتر طراحی و ماشین سازی "تولسکی" روز پنجشنبه اخباری که چندی پیش در رابطه با صدور مجدد مجموعه های ضدهوایی "پانتسیر-اس 1" (جوشن) از سوریه به ایران منتشر شده بود را رد کرد. ریباس به روزنامه "ایزوستیا" گفت که هیچیک از این اخبار صحت ندارند و افزود : این مجموعه ها هنوز به نیروهای مسلح فدراسیون روسیه عرضه نشده و از این رو آموزش کاربرد نظامی و بهره برداری از آنها تنها توسط متخصصین این دفتر طراحی صورت می پذیرد. وی یادآور شد: "با مسئولیت کامل می گویم که هیچ یک از نظامیان ایرانی دوره آمادگی را در دفتر طراحی نگذرانده است". به گفته وی چنین صحبت هایی بی اساس هستند و ایران می تواند مستقیماً از روسیه بخواهد که چنین مجموعه هایی را عرضه کند که تا کنون چنین درخواستی نداشته است. ریباس تاکید کرد: "با توجه به این مسائل، روشن می شود که اخباری که دائماً در خصوص صدور مجدد "پانتسیر-اس1" از سوریه به ایران تکرار می شوند، هدف بی اعتبار سازی روسیه بعنوان بازیگری در سیاست بین المللی و دفتر طراحی ماشین آلات بعنوان سازنده و عرضه کننده تسلیحات دارای فناوری های عالی و بازیگری مقتدر در بازار جهانی سلاح را دنبال می کنند". منبع : عصر ایران

بی بی سی: یک ژنرال ارشد روسیه می گوید این کشور قصد دارد به حضور خود در گرجستان ادامه داده و مناطقی از جمله جاده اصلی شرقی-غربی از تفلیس به ساحل دریای سیاه و نیز پایگاه هوایی اصلی گرجستان را کنترل کند. ژنرال گنادی نوگویتسین، معاون وزارت دفاع روسیه می گوید بیش از 2 هزار سرباز روس با نفربرهای زرهی و هلیکوپتر در محدوده حائل منطقه جدایی طلب آبخاز باقی خواهند ماند. ژنرال نوگویتسین افزود روسیه همچنین به حضور خود در منطقه حائل اطراف اوستیای جنوبی ادامه خواهد داد. منبع : تابناک

دكتر حسين علايي از فرماندهان خلاق و خوش‌فكر و نواناي دفاع مقدس و اولين فرمانده نيروي دريايي سپاه بوده است. وي هم اكنون علاوه بر تدريس در دانشگاه، كارشناسي مستقل و توانمند در زمينه مسائل نظامي و استراتژيك ايران و منطقه به شمار مي‌رود. گفت‌وگوي «تابناك» را با سرتيپ علايي درباره موضوع پرمناقشه حمله آمريكا و اسرائيل به ايران مي‌خوانيد. تابناك: با شدت گرفتن تهديدات آمريكا و اسرائيل درباره حمله به ايران و با بررسي و تحليل توانايي‌‌هاي تهديدكنندگان و ظرفيت‌ها و توانايي ايران در رويارويي با اين تهديدات، احتمال درگيري بين ايران با رژيم صهيونيستي و آمريكا را چه ميزان ارزيابي مي‌كنيد؟ مثلا همان گونه كه مي‌دانيد، حدود يك ماه پيش و پس از مانور اسراييل در لبنان كه از آن به عنوان آمادگي براي حمله به ايران ياد شد، تبليغات و سيعي در اين زمينه رسانه‌ها را فرا گرفت. اما پيامد آن، آمريكايي‌ها به اسرائيلي‌ها درباره حمله به ايران هشدار دادند و پس از سه، چهار هفته، خود مقامات اسرائيلي اعلام كردند كه اصلا چنين قصدي نداشته‌اند. اساسا احتمال چنين حمله اي را چقدر مي‌دانيد؟ علايي: من تصور مي‌كنم مسأله جنگ يا حمله نظامي آمريكا به ايران كه از سوي برخي آمريكايي‌ها مطرح مي‌شود، بيش از آن‌كه جنبه نظامي آن اهميت داشته باشد، مسأله تصميم‌گيري درباره چنين جنگي اهميت دارد. چون جنگي رخ نمي‌دهد، مگر اين‌كه آمريكا تصميم بگيرد. حالا چه خودش اجرا كند، چه اين را به اسرائيل واگذار كند؛ بنابراين بايد ببينيم كه آيا آمريكايي‌ها مي‌توانند تصميم به جنگ بگيرند يا خير و اگر تصميم بگيرند، چه اتفاقي مي‌افتد و چه پيامدهايي خواهد داشت. به نظر مي‌رسد شرايط گوناگون سياسي و ژئوپلتيك و مسائل اقتصادي و نظامي، براي تصميم‌گيري آمريكا براي آغاز جنگي عليه ايران در شرايط كنوني مساعد نيست و علايمي هم كه در خاورميانه در حال بروز است، بيانگر اين است كه چنين تصميمي به اين سادگي گرفته نخواهد شد. از دلايل اين مسأله، اين است كه نخست اين كه دولت آمريكا در زمان پايان كار خودش است و معمولا در پايان عمر دولت‌ها در آمريكا، تصميم به آغاز جنگ، كار بسيار مشكلي است، چون اگر بخواهد جنگي رخ دهد، در يك بازه محدود زماني پايان نمي‌يابد و نتايج آن به دولت بعدي نيز كشيده خواهد شد، زيرا معلوم نيست در انتخابات پيش رو، «مك كين» به نمايندگي از جمهوري‌خواهان پيروز شود و يا با توجه به فضاي موجود در آمريكا و افكار عمومي، اوباما ببرد و اين‌كه اثرات اين جنگ به دولت دمكرات‌ها بكشد. براي همين، به نظر مي‌رسد در اوضاع كنوني، آمريكا به دنبال آرام‌سازي خاورميانه است، به گونه‌اي كه در چند ماه گذشته، اين سياست را دنبال كرده است و اين سياست همچنان ادامه خواهد داشت. با دقت در مسأله فلسطين مي‌بينيم كه آمريكا دنبال يك نوع موفقيت است و با اين‌كه «حماس» را يك گروه تروريستي مي‌دانستند در مذاكره با حماس به آتش‌بس رسيدند. الان حدود دو ماه است آتش‌بس در حوزه لبنان برقرار شده است. با اين‌كه به دنبال تضعيف حزب‌الله بودند، تن به توافق با حزب‌الله دادند و همين باعث شد كه حزب‌الله همزمان با آزادسازي اسرا از جمله «قنطار» در موقعيت بهتري قرار گيرد و دولت هم با توافق حزب‌الله تشكيل شد. پس در صحنه لبنان هم اگر سياست آرام‌سازي نبود، معلوم نبود كه چنين اتفاقي به طور كامل بيفتد. در صحنه عراق نيز به دنبال پياده‌سازي همين سياست آرام‌سازي هستند و در آنجا هم تلاش كردند نشان دهند اقداماتي که بر پايه استراتژي بوش انجام و باعث افزايش نيرو در عراق شد، اقدام موفقي بود و اوضاع عراق به سمت آرامش و ثبات رفته است و به دنبال نشان دادن فضاي آرامش و ثبات در عراق نيز هستند. در مسأله هسته‌اي ايران هم آمريكايي‌ها پذيرفتند يك نفر عالي‌رتبه از وزارت خارجه اين كشور در مذاكرات حضور يابد؛ بنابراين، به نظر مي‌رسد كه در منطقه خاورميانه، آمريكايي‌ها به دلايل مسائل دروني خودشان و در پيش بودن انتخابات رياست‌جمهوري، دنبال يك تشنج بزرگ نيستند و بر عکس دنبال مهار تشنج‌هاي منطقه‌اي هستند. از سوي ديگر، آمريكايي‌ها در عراق و افغانستان واقعا درگيرند و مسائل افغانستان از مسائل عراق بحراني‌تر شده است؛ هرچند در افغانستان نيروهاي «ناتو» مستقر هستند، ولي معضلات افغانستان در خودش گسترش پيدا كرده و به پاكستان هم كشيده شده است، به گونه‌اي كه برخي بر اين باورند، ريشه مشكلات موجود در افغانستان در پاكستان به ويژه منطقه وزيرستان است و اينها به سادگي حل شدني نيست. بسياري بر اين باورند كه اگر بخواهند مسأله «القاعده» حل شود، بايد در عربستان و پاكستان اقداماتي صورت گيرد و اين اقدامات هم فراتر از برخوردهاي نظامي است و دربرگيرنده يكسري اقدامات ساختاري، مديريتي، فكري و فرهنگي است تا بتوانند مسأله «القاعده» را حل كنند. به نظر مي‌رسد در اوضاع كنوني، سران آمريكا نياز دارند تا در انتخابات به گونه‌اي حركت كنند که تا جايي كه امكان دارد، احتمال پيروزي مك‌كين را در اين انتخابات بيشتر كنند و كاخ سفيد را به دمكرات‌ها واگذار نكنند؛ بنابراين، چنين سياستي را در پيش گرفته‌اند و اقدام ديگري هم كه كرده‌اند، اين است كه شعارهايي را كه «اوباما» داده و باعث افزايش رأي او در آمريكا شده است، دولت بوش سعي مي‌كند با اقداماتي آن شعارها را به سود خودش ـ تا حد زيادي ـ مصادره كند. مثلا اوباما خروج نيروهاي آمريكايي از عراق را مطرح كرد و الان دولت بوش سخن از كاهش نيروها در عراق مي‌‌گويد. اوباما مذاكره بدون قيد و شرط با ايران را مطرح كرد و دولت بوش در مذاكره با ايران شركت كرد. اوباما مذاكره با فلسطينيان را براي حل مسأله خاورميانه طرح و بوش تلاش كرد مذاكراتي را با طرف‌هاي فلسطيني ادامه دهد. اقداماتي كه اكنون در خاورميانه انجام مي‌گيرد، براي مديريت انتخابات در داخل آمريكاست تا بتوانند از يك سو افكار عمومي را به سمت مك‌كين جلب كنند و از سوي ديگر، استراتژي‌هاي اوباما را از جذابيت بيندازند. تاكنون در نظرسنجي مشخص شده است كه مك‌كين نتوانسته بالاتر از اوباما قرار گيرد و به اين معني است كه افكار عمومي در آمريكا موافق با شعارهايي است كه اوباما مطرح كرده است و مهمترين اين شعارها تغيير سياست خارجي آمريكا و تجديدنظر در رويكرد نظامي‌گري آمريكا در عرصه بين‌المللي است كه اين استراتژي نظامي‌گري آمريكا در دولت بوش، در منطقه خاورميانه متجلي شده است. حمله نظامي به عراق و افغانستان و همچنين احتمال حمله به ايران، سرفصل‌هاي اين استراتژي هستند، چون مردم آمريكا در شرايط كنوني، مخالف جنگ جديدي هستند، پس تصميم‌گيري در مورد آغاز يك جنگ جديد، چه توسط دولت آمريكا يا ديگري همچون اسرائيل، كار دشواري است. اما از نقطه نظر اقتصادي، قيمت سوخت در بازارهاي جهاني افزايش يافته است. به گونه‌اي كه اقتصاد آمريكا نيز از اين افزايش قيمت‌ها متأثر شده است و آمريكايي هم نمي‌توانند با فشار به عربستان يا توليدكنندگان نفت آمريكاي جنوبي قيمت نفت را كاهش دهند و در صورت بروز هر نوع تشنج جديد در خاورميانه، آمريكا نمي‌تواند روي قيمت سوخت و نفت مديريتي داشته باشد؛ بنابراين، ترس افزايش قيمت بيش از آنچه اكنون رخ داده، هست پس مديريت انرژي و مديريت امنيت جريان انرژي براي آمريكايي‌ها، مسأله قابل اهميتي است و بايد توجه كنيم در بيست سال گذشته، وابستگي آمريكايي‌ها به نفت خاورميانه همواره سير صعودي داشته است، به گونه‌اي كه الان وابستگي انرژي آمريكا به خارج از آمريكا به دو سوم افزايش يافته است. استفاده از مديريت انرژي براي مديريت جهاني از اهداف آمريكايي‌هاست كه مي‌خواهند در رأس نظام جهاني باشند و از سوي ديگر، تصميم‌گيري درباره آغاز يك جنگ مديريت حوزه انرژي را دچار مشكل مي‌كند. چون جنگ با ايران متفاوت با جنگ با عراق است. جنگ با عراق به معني حمله آمريكا براي تغيير ساختار سياسي و حاكم شدن آمريكا در مديريت عراق بود و جنگ با ايران به معني حمله از راه دور براي از بين بردن مراكز معيني از تأسيسات ايراني‌هاست و آن جنگ هيچ‌گاه باعث تغيير رژيم و ساختار حكومتي در ايران نخواهد شد كه آمريكايي‌ها بتوانند ايران را مديريت كنند و چون با واكنش ايران روبه‌رو مي‌شوند، بنابراين ساختار مديريت انرژي آنها در خاورميانه به خطر مي‌افتد. پس مشكلترين مسأله درباره جنگ همان تصميم به آغاز جنگ است. تابناك: آغاز جنگ شايد مهم باشد، ولي ادامه آن به مراتب سخت‌تر و قابل‌تأمل‌تر است؟ علايي: از نظر آمريكايي‌ها، جنگ بايد در يك مدت زمان كوتاه پايان بايد و بتواند در اين بازه كوتاه‌مدت، به اهداف خويش برسد، در حالي كه اگر آمريكايي‌ها جنگ با ايران را آغاز كنند، اختيار و كنترل محدوده زماني از دست آنها بيرون خواهد رفت، چون ايران به دنبال فرسايشي كردن جنگ خواهد بود. از سوي ديگر، واكنش ايران به اين حمله احتمالي، محدود به جبهه‌هايي كه آمريكا تعيين مي‌كند، نخواهد بود، بلكه در محدوده جغرافيايي بزرگي خواهد بود كه خود ايران با توجه به توانايي‌هايش، آن جغرافيا را تعيين مي‌كند. پس به طور خلاصه مي‌‌توان گفت كه در صورت حمله احتمالي، هم محدوده زماني و هم محدوده جغرافيايي در كنترل آمريكايي‌ها نخواهد بود. تابناك: اهداف آمريكا از حمله احتمالي به ايران چه خواهد بود و آيا به اين اهداف خواهد رسيد؟ علايي: اگر هدف آمريكا اين باشد كه با هدف قرار دادن تأسيسات هسته‌اي ايران، مسأله هسته ايران را حل كند، طبيعتا ايران از هم‌اكنون اين تدبير را كرده است كه دانش هسته‌اي را در مراكز هسته‌اي منحصر نكند. پس حمله به تأسيسات هسته‌اي به معني از بين‌ رفتن دانش، فناوري و صنعت هسته‌اي در ايران نخواهد بود،‌ به خاطر اين كه ايران همواره در فرضيات خود، احتمال ضربه نظامي را از سوي آمريكا مد نظر داشته، پس حوزه دانش و فناوري و صنعت هسته‌اي ايران در حوزه مراكز تعريف شده همچون اراك و نطنز نخواهد بود، بلکه در گستره جغرافيايي سرزمين ايران خواهد بود كه امكان حمله نظامي به آنها وجود ندارد. تابناك: يعني ما برخي مراكز هسته‌اي ديگري به غير از مراكز مشخص شده مورد بازرسي آژانس نيز داريم؟ علايي: نه،‌ از لحاظ رسمي، همان مراكزي است كه به آنها اعلام شده است، ولي از لحاظ فكري و دانش موجود، معطوف به اين مراكز نيست. تابناك: البته ايران در ساليان طولاني، آلياژها و تجهيزاتي را تهيه كرده كه فراهم كردن دوباره آنها لازم به صرف زماني طولاني است و در صورتي حمله احتمالي، اين تجهيزات نابود خواهد شد و دست کم آسيب خواهد ديد. علايي: با شما موافقم. به عبارت ديگر، دقيقا تنها چيزي كه آنها با حمله به دست مي‌آورند، تأخير در اهداف هسته‌اي ايران است كه پس از گذشت مدت زماني دوباره ايران يا آن تجهيرات را مي‌خرد يا خود توليد مي‌‌كند. حال اگر آمريكا حمله‌اي به ايران بكند و نتواند به اهداف خود از جمله انهدام تأسيسات هسته‌اي ايران و پايان دادن به اين برنامه برسد، به هدف خود نرسيده است. تابناك: نهايت هدف آمريكا از حمله به تأسيسات هسته‌‌اي ايران چيست؟ علايي: هدف آمريكا آن است كه پس از حمله احتمالي به ايران، دولت رسما اعلام كند كه قطعنامه‌ها و تعليق‌ غني سازي و ... را پذيرفتم و هر مقدار آمريكا حمله خود را تشديد كند، ولي ايران به خواسته‌‌هاي او تن در ندهد، آمريكا به پيروزي نخواهد رسيد يا به عبارت ديگر به اهداف خود نخواهد رسيد. بين مسأله ايران و عراق تفاوت‌هاي بسياري هست. اگر آنها به اين نتيجه برسند كه نمي‌‌توانند در جنگ با ايران به اهداف خود برسند و اصطلاحا پيروز نخواهند شد، استراتژي جنگ از برنامه‌هاي آنها حذف مي‌شود. تابناك: اتفاقا در عراق و افغانستان مي‌بينيم كه آمريكايي‌ها و متحدانشان تصميم به جنگ گرفته و آمده‌اند، ولي به پيروزي نرسيدند يا به عبارتي به اهدافي كه در نظر داشته‌اند، دست نيافته‌اند، اما بنا بر استدلال شما نبايد مي‌آمدند! علايي: در عراق پيروزي را نوع ديگري تعريف كردند و بركناري و دستگيري صدام حسين به عنوان هدف تعيين شد و پس از اعدام وي، عملا به اهداف از پيش تعيين شده دست يافتند. اين مسائلي هم كه امروزه در عراق رخ مي‌دهد، پيامدهاي اين پيروزي برشمرده مي‌شود و برنامه‌ها و هدف‌گذاري آنها از يك منطق فازي پيروي مي‌كند. مثلا حمله آمريكا به ايران دو يا سه هدف مي‌تواند داشته باشد كه يكي از اهداف آن از بين بردن مراكز هسته‌اي ايران است. هدف دوم آن مي‌تواند اين باشد كه حمله كند تا ايران را وادار به تغيير رويه كند. هدف سوم آن نيز مي‌توان تغيير حكومت در ايران باشد كه سومين هدف اجرايي نيست،‌ براي همين، آمريكا به دنبال اين هدف نيست و تفكرات آنها درباره هدف اول و دوم است. پس تا هنگامي كه به اين نتيجه برسند كه جنگي كه آغاز مي‌كنند به پيروزي مي‌رسد،‌ نمي‌توانند تصميم به آغاز جنگ بگيرند و اين كار در اوضاع كنوني،‌ كاري دشوار است كه مفصل به آن پرداخته شد. تابناك: نهايت پاسخ‌هاي ما حمله به اسرائيل است كه توسط صدام هم تجربه شده،‌ ولي مثمر ثمر نبود و سرانجام با پيشروي نيروهاي آمريكايي اين حملات نيز متوقف شد. علايي: شايد اصلا در عمل، حمله‌اي عليه اسرائيل انجام نشود، ولي وقتي آمريكا با ايران درگير شود، ايران هم به تبع آن با آمريكا درگير مي شود، پس ايران مي‌‌تواند با منافع آمريكا در همه نقاط جهان درگير شود. تابناك: ممكن است هدف آمريكا از حمله به ايران يكي از دو هدف نخست يا دوم باشد، ولي با واكنش ايران و گسترش ابعاد جنگ هدف آمريكا به تغيير حكومت در ايران منجر شود. علايي: براي تغيير حكومت بايد حتما از نيروي زميني استفاده شود و هم‌اكنون به خاطر حضور نيروهاي نظامي آمريكا در مناطق گوناگون از جمله حضور گسترده در عراق، ارتش اين كشور زمينگير شده است، به گونه‌اي كه براي به‌كارگيري هزار نفر، چندين نشست برگزار مي‌كنند يا در جنگ اوستيا و گرجستان، عملا آمريكا يا نيروهاي ناتو قادر به عرض اندام نظامي در منطقه نشدند. لازم است بنا بر واقعيت‌هاي موجود حركت كنيم و نبايد به مسائل رويايي بنگريم. تابناك: آمريكا ممكن است متحدان جديد همچون دولت‌هاي عربي را براي حمله به ايران فراهم كند. علايي: اين دولت‌ها با حمله آمريكا به ايران موافقند،‌ ولي به حضور نظامي خود در اين حملات تمايلي ندارند. تابناك: شايد به طور غيرمستقيم و در پشت صحنه به كمك آمريكا بيايند. مثلا با حل مسأله القاعده در عراق و افغانستان و آزادسازي پتانسيل نظامي آمريكا در اين دو كشور مشغول نبرد هستند. علايي: عرب‌ها همواره در پشت صحنه درگيري‌هاي ايران با كشورهاي ديگر از جمله آمريكا حضور فعال داشته‌اند، ولي دولت‌هاي عربي روي القاعده مديريتي ندارند و بر عكس، اين القاعده است كه بر حكومت‌هاي آنها مديريت دارد و هم‌اكنون از قطر و امارات پول مي‌گيرند كه در آن كشورها عمليات نداشته‌ باشد. تابناك: ممكن است القاعده براي حمايت از حمله نظامي به ايران كمك‌هايي به نيروهاي ائتلاف در افغانستان يا عراف بكند؟ علايي: در اوضاع كنوني، چنين چيزي بعيد به نظر مي‌رسد. چون ‌هم‌اكنون دشمن مستقيم القاعده، آمريكايي‌ها هستند و آنها مي‌‌دانند كه اگر آمريكا بر ايران مسلط شود، فضا براي فعاليت‌هاي آنها بسيار محدودتر مي‌شود؛ بنابراين آمريكايي‌ها براي تغيير رژيم ساز و برگ و نيروي لازم را در اختيار ندارند. براي همين است كه آمريكايي‌ها براي پيشبرد اهداف براندازانه خود از گروه‌هاي اپوزيسيون داخلي ايران حمايت كرده‌‌اند و آمريكا هيچ‌گاه نمي‌تواند رژيمي را در ايران حاكم كند كه در اختيار منافع آنها باشد، همچنان كه در عراق نيز نتوانسته‌ است. از مزيت‌هاي بارز ايران، سواحل بسيار گسترده آن در خليج فارس است كه بر بزرگترين مخزن نفت جهان حاكم است و اگر اين مخزن نفت جهان دچار بحران يا ناامني شود، در همان لحظه بسياري از سياست‌هاي آمريكايي‌ها با چالش‌هاي اساسي روبه‌رو شده است. ديگر قدرت‌هاي جهاني با جنگ با ايران موافق نيستند، چون احساس مي‌كنند در صورت بروز چنين رخدادي، مديريت منطقه خاورميانه در اختيار آمريكايي‌ها قرار مي‌گيرد و آنها از صحنه تصميم‌گيري در همين مختصر هم محروم مي‌شوند. روسيه و چين در گفت‌وگوهاي هسته‌اي ايران، وزني پيدا نكرده‌اند كه در اين مذاكرات در پي مديريت مشكلات خود با آمريكا هستند و اگر چنين حمله‌اي شود،‌ آمريكا مستقيم طرف حساب ايران مي‌شود و آنها به طور كامل از ميانه حذف مي‌شوند. براي همين، اروپايي‌ها، چين و روسيه و ديگر كشورها، شايد با فشار سياسي و اقتصادي به ايران براي مهار با آمريكا همراه باشند، ولي با حمله نظامي كه عملا باعث بيرون رفتن آنها از صحنه خاورميانه مي‌شود، موافق نيستند. آمريكايي‌ها هم‌اكنون در بدترين اوضاع اقتصادي ـ در اين ده سال گذشته ـ قرار دارند كه دو دليل عمده دارد: 1ـ سياست اقتصادي بوش 2ـ افزايش هزينه‌هاي نظامي آمريكا در زمان كلينتون، هزينه‌هاي نظامي آمريكا رو به كاهش بود و در زمان بوش هزينه‌هاي نظامي آمريكا رو به افزايش است و همين هزينه‌ها باعث شده است كه مبحث اقتصادي اين كشور، يكي از محورهاي اصلي مبارزات بين مك كين و اوباما شده است؛ بنابراين، اوضاع كنوني اقتصاد آمريكا به دولتمردان اين كشور،‌ اين فرصت را نمي‌دهد كه يك جريان هزينه‌بر پرخرجي را آغاز كند كه در نهايت هدف آن، بهبود وضعيت اقتصادي آمريكا نباشد. برخي اقتصاددانان بر اين باورند كه اگر اقتصاد آمريكا دچار ركود شود،‌ اقتصاد جهاني دچار ركود خواهد شد؛ بنابراين، اروپايي‌ها و برخي ديگر از قدرت‌هاي اقتصادي موافق با تحولاتي كه در نهايت وضعيت اقتصادي آمريكا را بدتر از اين مي‌كند، نيستند. تابناك: از نظر نظامي، احتمال برخورد اسرائيل با ايران را چقدر مي‌دانيد؟ علايي: توان نظامي اسرائيل براي حمله به ايران، بسيار محدود است و انجام عمليات عليه ايران براي اين رژيم كار بسيار دشواري است و آن هم به چند دليل: 1ـ اسرائيل دور از مرزهاي ايران است، بنابراين براي اين كه به ايران حمله كند، نياز به جلب نظر كشورهاي همسايه ايران يا در مواردي استفاده بدون اجازه از آسمان آن كشورها دارد كه دست كم بايد از دو كشور استفاده كند؛ يا بايد از فضاي اردن و عراق استفاده كند يا از فضاي لبنان و تركيه سود برد و يا از فضاي مديترانه وارد آسمان كشور تركيه شود و از آنجا به ايران حمله هوايي كند. اگر اسرائيل روزي چنين كاري را انجام دهد،‌ بدين معني است كه آسمان كشورهاي توافق‌كننده براي اسرائيل، براي حملات متقابل در اختيار ايران نيز خواهد بود و پرسشي كه اينجا مطرح است، اين كه آيا اين كشورها جرأت چنين تصميمي دارند؟ نكته دوم آن كه اگر اسرائيل بخواهد حمله‌‌اي به ايران انجام دهد، بايد از هواپيما استفاده كند. چون اسرائيل فاقد تجهيزات موشكي همچون آمريكاست كه بتواند از درون فلسطين اشغالي با موشك‌هاي كروز تأسيسات هسته‌اي ايران را مورد هدف قرار دهد و براي حمله به ايران، بيش از صد فروند هواپيما نياز دارد و اين معادل تمام قدرت نيروي هوايي اين رژيم است. تابناك: يعني اسرائيل صد هواپيما دارد؟ علايي: حتي بيش از صد هواپيما براي عمليات نياز دارد و براي پشتيباتي اين تهاجم بايد از همه اين پتانسيل هواپيماهاي سوخت‌رسان، هواپيماهاي جنگنده، امداد و نجات و ... خود بهره گيرد و اين را بايد مد نظر قرار داد كه اسرائيل در هر مرتبه، يك بار بيشتر نمي‌تواند به ايران حمله كند، چون شرط موفقيت عمليات نظامي اسرائيل، غافلگيري صد درصد است. حال اگر اين غافلگيري كاهش يابد، واكنش ايران به اين حمله، خسارت‌هاي گسترده‌اي به اين رژيم وارد مي‌كند. كافي است ايران چند فروند هواپيماي اسرائيل را ساقط كند و چند تن از خلبانان ارتش اين رژيم به اسارت ايران درآيند تا به شكست كل عمليات اين رژيم منجر ‌شود، اما اين هواپيما پس از عبور از مرز ايران براي بمباران اهداف هسته‌اي ايران و به دست آوردن نتيجه مطلوب خود، بايد مسافت زيادي را در آسمان ايران پرواز كند و حتي اگر از دوربردترين موشك‌هاي هوا به زمين نيز استفاده كند، بايد دست‌كم بين سيصد تا پانصد كيلومتر در آسمان ايران پرواز كند كه با احتساب مسير برگشت بين 600 تا 1000 كيلومتر اين هواپيماها در آسمان ايران پرواز خواهند كرد و فرصت براي فعال شدن پدافند هوايي ايران و انهدام شمار بسياري از اين هواپيماها كاملا كافي است. با اين وصف، مي‌توان دريافت که حمله اسرائيل به ايران مشکلتر از آن است که از حد رسانه فراتر رود. منبع : تابناک

با سلام هدف از ایجاد این تاپیک اینه که دوستان در مورد ارزیابی اسراییل و امریکا از قدرت کشورمون نظر بدند خواهشا خارج از توهم , خیالپردازی و دستکم گیری خود و دشمن یا علی

یکی از رونامه های انگلیسی زبان چاپ بحرین، به افرادی که فکر و فرضیه حمله نظامی به ایران را در سر می پرورانند توصیه کرد که قبل از اندیشیدن به چنین مساله ای، نگاهی به نقشه بیندازند تا بدین وسیله شناخت بیشتری نسبت به کشورمان پیدا کنند. در روزنامه "عرب نیوز" نویسنده این مقاله خاطرنشان کرد: همانطور که ناپلئون بناپارت توصیه کرده، برای شناخت هر کشور در قدم اول باید آنرا از روی نقشه دید و هر کس که بخواهد در مورد اینکه اسراییل یا آمریکا به ایران حمله خواهند کرد یا خیر مطمئن شود، باید همین کار را کند. در ادامه مقاله مذکور آمده است: در عین حال تمرکز روی تنگه هرمز که فقط 34 کیلومتر عرض دارد نیز می تواند در این میان مهم تلقی شود و اگر نفت کشورهایی نظیر ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، قطر و بحرین از آن عبور نکند، قیمت این ماده حیاتی به بیش از 200 دلار خواهد رسید. در بخش دیگری از مقاله عرب نیوز که توسط یک یهودی به رشته تحریر درآمده، عاقبت حمله به ایران، بروز ورشکستگی اقتصادی و بیکاری شدید در آمریکا، اروپا، اسراییل و ژاپن خواهد بود. نویسنده مذکور تصریح کرد: اینکه هواپیماهای آمریکایی یا اسراییلی بلند شوند، در آسمان ایران مانور دهند، تاسیسات اتمی و ساختمان های دولتی، پایگاه های نظامی و مراکز صنعتی را بمباران کنند و سالم به مبداء بازگردند، خیالی خام است. خیالی خام که ساده، سریع و زیبا انجام خواهد شد و بعد بگوییم خداحافظ ایران، خداحافظ روحانیون و خداحافظ احمدی نژاد و دیگر هیچ. وی تاکید کرد: من از کسانی که قصد حمله به ایران را دارند خواهش می کنم قبل از اقدام به این کار، یکبار دیگر نقشه و تاریخ کشور مورد نظر را بازبینی کنند، زیرا تنگه ای که نامش هرمز است، از زمان عهد باستان در اختیار ایرانیان بوده است. این نویسنده یهودی در توصیف قوای نظامی ایران اعلام کرد: ناوهایی که هم اکنون در خلیج فارس پرسه می زنند، در هنگام درگیری نظامی با ایران به سان کشتی های اسباب بازی درون بطری خواهند رفت و دلیل اصلی خروج ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن از منطقه، ترس از همین بود. در پایان مقاله انتقادی به تئوری حمله به ایران آمده است: مطمئن باشید که ایران هم اکنون به قدرت منطقه ای تبدیل شده و هیچ کس نمی تواند آن را انکار کند و بوش و اولمرت هر دو به پایان خط سیاسی خود رسیده اند. شاید هم فکر کنید که این دو در آخرین روزهای کارشان قصد ریختن زهر آخرشان را داشته باشند اما مطمئن باشید که چنین حرکتی روی نخواهد داد، زیرا این دو کشور توان مقابله با عواقب این حمله را ندارند.

یک منبع خبری اسراییلی، پرتاب راکت ماهواره بر "سفیر امید" به مدار زمین از سوی ایران را اعلام آمادگی غیررسمی کشورمان برای مقابله با هر گونه حمله نظامی توصیف کرد. به گزارش سایت خبری- تحلیلی "دبکافایلز" اسراییل، پرتاب راکت ماهواره بر "سفیرامید" در حالی صورت گرفت که پیش از آن عربستان سعودی و مصر به ایران هشدار داده بودند. این سایت افزود: عربستان و مصر به ایران هشدار داده بودند که پرتاب راکت ماهواره بر می تواند غرب را در جهت اعمال فشار بیش از پیش تحریک کند و هم اکنون این کشور باید منتظر عواقب وخیم تر این موضوع باشد. سایت مذکور بدون اشاره به اینکه کدام مقام عربستانی و مصری و در کجا به ایران هشدار داده بودند، تصریح کرد: مسافتی که راکت ماهواره بر "سفیرامید" طی کرد، همان مسافتی است که ایران می تواند با سوار کردن موشک بالستیک روی آن، اروپا و اسراییل را هدف قرار دهد و این نمی تواند خبر خوبی برای طرف مذاکره کننده با مقامات ایرانی باشد و غرب را از پیشرفت مذاکرات ناامید کرده است. منبع : عصر ایران

با سلام با توجه به سابقه درگیری بین این دو کشور , تصور میکتم مانند قبل در صورت جنگ بین طرفین ما از ارمنی ها پشتیبانی کنیم . از لحاظ نظامی هم استعداد رزمی ارمنی ها بیشتر از آذربایجانی است ( یعنی تجهیزات بیشتر و کارآمد تری به علاوه سربازان دلیرتری دارند).

با سلام آمار جالبی بود دستت درد نکنه

سخنگوي وزارت امور خارجه موضعگيري مقامات آمريکايي در خصوص پرتاب موشک ماهواره‌بر توسط جمهوري اسلامي ايران را قابل پيش بيني و معمول دانست. به گزارش روز سه شنبه اداره کل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، حسن قشقاوي با بيان اين مطلب افزود: دستاورهاي علمي و صنعتي جوانان و متخصصان ايراني همواره با ابراز نگراني و يا انکار و شبهه افکني آنها مواجه شده است. وي تصريح کرد: ملت ايران از اينگونه موضع گيري ها و انکار موفقيت هاي کشورمان توسط مسوولان آمريکايي تعجب نمي کند و در صورتي که آمريکايي ها از پيشرفت ملت ايران استقبال نموده و دستاوردهاي غرور آفرين ايرانيان را مي پذيرفتند، جاي شگفتي داشت. سخنگوي وزارت امور خارجه تاکيد کرد: اينگونه برخوردها ملت و جوانان نخبه ايراني را در مسير توسعه و پيشرفت مصمم تر ساخته و درستي اين راه براي ساختن ايراني آباد و آزاد را نويد مي دهد. گفتني است، برخي مقامات وزارت دفاع آمريکا، در اظهاراتي ضمن ترديدافکني درباره آزمايش پرتاب موشک حامل ماهواره به فضا توسط ايران، مدعي شدند که آزمايش اين موشک با عدم موفقيت همراه بوده است. منبع : شهاب نیوز

هواپیمای آواكس نیروی هوایی ارتش به نام «سیمرغ»، پرنده اسطوره‌ای ایران نامگذاری شد. بر اساس گزارشی که توسط خبرگزاری فارس منتشر شده است؛ هواپیمای پیش اخطار هوابرد ایران كه اصطلاحاً آواكس نامیده می شود برای اولین بار در رژه 29 فروردین ارتش جمهوری اسلامی ایران و در كنار جنگنده‌های مختلف كشورمان همچون صاعقه، آذرخش، اف 14 و میراژ به نمایش عمومی گذاشته شد. برای آنكه این هواپیمای مدرن كه تمامی بخش‌های الكترونیكی، راداری و موتوری آن توسط متخصصین نیروی هوایی ارتش و صنایع دفاعی كشور آماده سازی و عملیاتی شده، از اسم زیبا و با مسمایی برخوردار باشد، نام سیمرغ پرنده بلند پرواز و افسانه‌ای ایران بر روی این هواپیمای مدرن كشورمان نهاده شد. هم اكنون "سیمرغ" ایرانی می‌تواند در كنار دیگر تجهیزات مدرن شناسایی همچون انواع رادارهایی كه اكنون برد آنها به بیش از هزار كیلومتر می‌رسد، هرگونه تحرك در هر نقطه از اطراف كشورمان را شناسایی كرده و از این طریق، چشمان همیشه بیدار پدافند هوایی را یاری دهد. منبع : شهاب نیوز

با سلام دوست عزیز با شما موافق نیستم اساسی ترین شعار انقلاب الهی ما : نه شرقی نه غربی , جمهوری اسلامی است .

نظامیان رژیم اسرائیل امروز با همکاری نیروهای ترک و آمریکایی رزمایش دریایی مشترکی ا انجام می دهند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از شینهوا، این رزمایش که با حضور نیروهای دریایی و هوایی برگزار می شود بر روی عملیات جستجو و نجات تمرکز خواهد داشت. هدف از برگزاری این رزمایش هماهنگی بیشتر نیروها در زمان مواجه با حالتهای فوق العاده اعلام شده است. این رزمایش در سواحل سرزمینهای اشغالی برگزار می شود. رژیم اسرائیل 9 سال قبل نیز به همراه ترکیه و آمریکا رزمایش مشابهی را در همین منطقه برگزار کرده بود. در همین رابطه یک مقام صهیونیستی اعلام کرد: رزمایش امروز از بندر حیفا آغاز شده و در آبهای بین المللی دریایی مدیترانه ادامه خواهد داشت. منبع تابناک

با سلام دوست عزیز کسی سرشو مثل کبک تو برف نکرده یا دچار توهم خود بزرگ بینی نیست !!! اما نباید واقعیات رو طور دیگری جلوه داد ! ما در زمینه هواپیماهای غیر نظامی ( اعم از کارگو و مسافری) تحریم هستیم یعنی از ساده ترین کارها که شامل بازدیدسرویس و تعویض قطعات ساده تا اورهال پرنده ها مون دچار مشکلیم . هیچ کسی دوست نداره نیروی هوایی قدیمی ناکارآمد و از رده خارج داشته باشه اما زمانی که امکان خرید ندارید ناچار باید از داشته هاتون نهایت استفاده رو ببرید و اونا رو بهینه سازی و به روز کنید. نمی دونم آیا اگر فرماندهان نیروی هوایی هر روز بیان تلویزیون و بگند ما دچار مشکلیم و فلان و فلان مشکلی حل میشه یا لااقل باید روحیه مردم رو حفظ کنند. الان ما با اتکاء به دانش داخلی و روحیه ما میتوانیم داریم جنگنده می سازیم قبول دارم که این پرنده ها کامل نیستند اما برای شروع و خودکفایی عالی هستند. در هر صورت باید مقداری تحمل و تامل کرد تا به دروازه های برزگ دانش روز برسیم

با سلام روسیه داره برای آینده تو منطقه یار گیری می کنه ! امید وارم در این ره آورد نیروی نظامی ما تقویت بشه و قدرت بازدارندگی ما افزایش پیدا کنه . مورد بعدی اینه که همیشه در این جور مسائل روسها اون تجهیزاتی رو که خودشون می خواستند به کشورها می دادند نه نیاز مندی دفاعی اونارو.

با سلام درست می فرمایید درجه سپهبدی به شهید صیاد شیرازی اعطا ء شده اما هنوز در بین فرماندهان در قید حیات کسی به این درجه نائل نشده است. سرلشگر شهبازی از قابل ترین و شجاعترین سربازان این وطن هستند که لیاقت سپهبدی را دارند.

با سلام جایی مطلبی در این مورد میخوندم نوشته بود : خیلی از ارتش های مدرن دنیا در استعداد یک تیپ از این حیوانات با هوش و فداکار دارند و در مناطقی که عملا سلامت نیرو های رزمی در خطر باشد به عنوان پیشمرگ و نیروی تجسس و نجات وارد عمل می شوند. حتی در زمان جنگ هشت ساله خودمون هم در بعضی از مناطق از گله حیوانات برای باز کردن معابر در میدان مین استفاده می شده یا برای رد به اشتباه انداختن رادار سونار از حیوانات اسفاده می شد.

با سلام خیلی جالب بود . یه سوال با توجه به مشکلات درحال حاضر این زیر دریایی عملیاتی هست . اگر پاسخ مثبته آیا کشور دیگر هم غیر استرالیا از اون داره؟ سپاسگزارم