علي آقا ميبينم که تمام سروهاي اسراييل رو منهدم کرديد! بشخصه براي چندتاشون بويژه شالوم اليخيم دندان تيز کرده بودم که با پاتک سنگين شما مواجه شدم! اسراييل نه تنها در دزدي زمين ديگران تخصص دارد, بلکه تقريبا تمامي چيزهايي که دارد کپي و دزدي هست. تقريبا تمامي سروهاي اسراييلي ملوديشون کپي شد و برداشته شده از آهنگ هاي محلي( غير يهودي) شرق اروپاست. اکثرا روماني و اوکراين.

علي جان يک سوال, من فکر ميکنم پسنتسير فقط دو توپ داشته باشه نه چهار توپ! اگر توجه کنيد به توپ ها, هر توپ دو لوله داره, ولي فقط يک لوله شعله پوش داره! فکر ميکنم لوله بدون شعله پوش براي تخليه گازهاي اضافي بعد از هر شليک هست نه يک توپ اضافي.

با تشکر از توجه دوستان. [quote]جالب اینجاست که این سلاح با عملکرد عالی خود همواره یکی از گمنام ترین سلاح های آلمان نازی بود. لهستانی ها که به موضوع جنگ جهانی دوم خیلی علاقه دارند و بحث های زیادی در فروم هاشون درباره تسلیحات آلمانی به راه انداختند ، تابحال ندیدم درباره این سلاح صحبتی داشته باشند. [/quote] درسته اين اسلحه خيلي شناخته شده نيست. علتش هم اين هست که تنها توسط چتربازان استفاده ميشده و همچنين تعداد معدودي از اون ساخته شده زير پنج هزار قبضه. [quote]وستانی که کال آف دیوتی 5 World At War را بازی کرده باشند ، حتما با این سلاح آشنا هستند. در اون بازی هم این سلاح یکی از بهترین سلاح های بازی بود. خودم همیشه وقتی این بازی رو انجام می دم ، در مراحلی که این تفنگ وجود داره ، حتما با این تفنگ ماموریت رو تموم می کنم. [/quote] من هم وقتي براي اولين بار رو بازي کردم با اين اسلحه آشنا شدم! [quote]نکته جالب توی طراحی این سلاح به شکاف درجه هدف گیری توجه کنید !!! شبیه به شکاف درجه های مدرن اسلحه های سری SCAR یا سری M-16 نیست ؟ ؟ ؟ [/quote] بهتره بگيم شکاف درجه m-16 شبيه fg42 نيست ?!

[quote]اگر مکانیسم مقاومت این سامانه در برابر موشک های تشعشع یاب سرکوب پدافند رو میدونید لطفا توضیح بدید(البته فکر نکنم استفاده از دیکوی و ...) باشه. [/quote] همون طور که توضيح داده بودم اين سيستم اصلا احتياجي به استفاده از رادار براي درگيري با هدف و نابودي اون با توپ يا موشک نداره! و ميتونه با رادار خاموش و تنها با سيستم اپتيکي مادون قرمز خودش موشک رو تا هدف هدايت کنه نتيجتا کاملا در برابر موشک هاي ضد رادار ايمن هست.

به نام خدا نام نارنجک ضد زره آلماني در جنگ جهاني دوم ميباشد. اين نارنجک از يک خرج گود در سر و يک دسته چوبي تشکيل شده بود. براي اطمينان از برخورد سرجنگي نارنجک از سمت صحيح به هدف, چند بالک پارچه اي به دسته آن اضافه شده بود که در هنگام پرتاب با ثابت کردن نارنجک در مسير صحيح, برخورد نارنجک از جلو ( سر) رو به هدف تضمين مينمود. نارنجک از چند بخش تشکيل شده بود , نخست سر جنگي نارنجک(بقطر 11.4 cm) که حاوي نسبت مساوي RDX و TNT به وزن 500 gr بود و بشکل خرج گود. اين سر جنگي توانايي نفوذ به 15 سانتيمتر زره رو داشت. از آنجايي که اين نارنجک از بالا به هدف برخورد ميکرد در نتيجه توانايي نابودي زره همه تانکهاي متفقين را دارا بود. بخش ديگر آن دسته چوبي آن بود که بالک هاي پارچه اي بدور آن پيچيده شده بود. در آخر دسته چاشني نارنجک قرار داشت. بخش ديگر بالک هاي پارچه اي 28( cm) بود. نارنجک در مجموع 1360 gr وزن(گونه کوچکتري هم وجود داشت با وزن 1000 gr) و طول 53 cm (گونه کوچکتر 33 cm)را دارا مي بود. شيوه کارکرد : نخست کاربر ضامن نارنجک رو کشيده و پيچ انتهايي نارنجک رو باز ميکرد (تصوير نخست). سپس نشانه گيري( تصوير دوم) و نارنجک رو رها ميساخت( تصوير شماره 3). با رها شدن نارنجک سيمهاي فولادي ارتجاعي که درون بالک هاي پارچه تعبيه شده بودند آزاد شده و با باز شدن خود بالک ها رو نيز باز ميکردند. باز شدن بالک ها حرکت نارنجک رو متعادل ساخته و آنرا از سمت سر به سمت هدف هدايت ميکرد. با برخورد سر نارنجک به هدف, براثر ضربه وارده چاشني نارنجک که در ته دسته چوبي جاسازي شده بود عمل کرده و انفجار از طريق خرج کمکي که دورن دسته جاسازي شده بود به خرج اصلي رسيده و باعث انفجار آن ميشد. جت خرج گود ايجاد شده وارد زره تانک شده و آنرا سوراخ و بداخل تانک نفوذ ميکرد. Panzerwurfmine به تعداد 203,800 عدد توليد شد. گونه کوچکتر آن به سلاح محبوبي درميان سربازان آلماني بدل شد.Panzerwurfmine سلاح ساده اي بود , هرچند کار با آن احتياج به تمرين فراوان داشت. مشکل اصلي اين نارنجک برد کم آن بود. بهترين برد براي اين نارنجک 30 متر بود که در بيشتر موارد کمتر از ميزان بود. منتها سلاح مناسبي براي جنگ هاي در فواصل نزديک و شهري بود. نمونه اين فناوري رو ميتوان در نارنجک RKG-3 روسي ديد که در هنگام پرتاب با يک چتر متعادل ميشود و در عراق بر عليه نيروهاي آمريکايي مورد استفاده قرار ميگيرد.

[color=darkblue]به نام خدا جنگ جهاني دوم رو ميشه به نوعي جنگ دانشمندان طرفين درگير در جنگ بحساب آورد. چرا که برتري فناوري هر طرف, به معني برتري نظامي در ميدان نبرد بحساب مي آمد. همانطور که آلمان نازي به کمک فناوري پيشرفته خود که در بيشتر موارد, سالها از رقباي خود جلو بود, در ميدان جنگ جولان ميداد, متفقين نيز بيکار ننشسته و در مواردي فناوري هايي رو تکميل کردند که در نهايت باعث برتري آنان در جنگ شد. اگر بخواهيم چند فناوري کليدي متفقين رو نام ببريم به چند طرح فوق سري خواهيم رسيد. طرحهايي که آلمان و ژاپن تا آخرين روز جنگ از آنها خبر نداشتند و نقش اصلي رو در شکست اين دو کشور بازي کردند. پروژه ساختن بمب اتمي بزرگترين و پرخرجترين فناوري در جنگ دوم بوده, همچنين سري ترين. منتها بمب اتم نقش چنداني در جنگ ايفا ننمود. در واقع بمب اتم زماني آماده شد که جنگ به پايان رسيده بود و کار ژاپن عملا تمام شده بود, پس نمي توان نقشي رو براي اون در جنگ در نظر گرفت. سه پروژه سري نقش کليدي رو براي متفقين در جنگ بازي کردند : 1) اختراع رادار که در واقع باعث نجات انگستان شد . 2) بدست افتادن ماشين رمز نگار انيگماي آلماني بدست انگليسي ها و شکسته شدن رمز ارتباطات راديويي زيردريايي هاي آلماني که انگلستان رو در واقع از قحطي نجات داد. 3) و اما " سري ترين" پروژه جنگ بعد از بمب اتمي, ساختن " فيوز مجاورتي راديويي (Radio Proximity Fuse )" توسط متفقين, که در اينجا شرح تکامل اين فناوري کليدي رو بررسي خواهيم کرد. نخست تنها راه انفجار پرتابه ها, برخورد فيزيکي اين پرتابه ها به هدف و عمل کردن چاشني آنها بود. بمب هاي معمولي ميبايست پس از پرتاب, به هدف برخورد کرده تا عمل کنند, منتها انفجار در روي زمين قدرت تخريبي آنرا تا حد زيادي کاهش ميداد. مشاهده ها نشان ميداد اگر بمب تنها چند متر بالاتر از هدف منفجر شود, شعاع تخريبي آن بسيار بيشتر خواهد شد و همچنين اهدافي که در پستي يا بلندي قرار گرفته اند رو نيز نابود سازد . همچنين با پر رنگ شدن نقش هواپيماها در جنگ, نياز به يک سلاح پدافندي مناسب بود. سرعت بالاي هواپيما و ارتفاع زياد, نشانه گيري دقيق رو از زمين را بسيار سخت ميکرد. اين شد که طراحان, فيوزهاي " تاخيري_زماني" رو تکميل کردند. به طور مثال, هواپيمايي که قصد پرتاب بمب رو داشت با محاسبه تقريبي سرعت خود و ارتفاع, زمان رسيدن بمب رو محاسبه و سپس بمب را تنظيم مينمود و يا خدمه پدافند هوايي با محاسبه ارتفاع تقريبي هواپيماها فيوز تاخيري گلوله رو تنظيم و سپس آنرا شليک ميکردند و گلوله پس از زمان تعيين شده در هوا و نزديک هواپيما منفجر و با ترکش هاي خود باعث صدمه و سرنگوني هواپيماي مهاجم ميشد. بديهيست که محاسبه ارتفاع و سرعت و مدت زمان براي شليک يا رها سازي بمب کار بسيار سخت و در اغلب موارد با خطاي زياد همراه بود. بيشتر بمب ها يا گلوله هايي که شليک ميشد در ارتفاعي بيشتر يا کمتر از اهداف منفجر مي شدند و نتيجه مناسب بدست نمي آمد. اختراع رادار در اوايل جنگ جهاني دوم توسط دانشمندان انگليسي نقطه عطفي در ساخت فيوز جديدي براي مهمات بود. اين نکته که رادار در واقع با فرستادن و برگشت امواج راديويي, پي به جهت و فاصله اهداف و سرعت آنها ميبرد, دانشمندان رو بفکر استفاده اين اين فناوري در مهمات انداخت. يک فيوز مجاورتي راديويي, با فرستادن امواج راديويي و بازگشت آنها پي به وجود اهداف در اطراف خود مي برد. زماني که فيوز تشخيص بدهد که هدف مورد نظر در فاصله مناسب قرار گرفته است عمل کرده و باعث انفجار مهمات مي شد. منتها براي استفاده از اين فناوري مشکل بزرگي پيش روي دانشمندان قرار داشت. همان طور که ميدانيد تا پيش از اختراع ترانزيستور که در واقع بعد از جنگ جهاني دوم بود, وسايل الکترونيکي از لامپ هاي خلا استفاده مينمودند. لامپ هاي خلا نقش اساسي رو در فرستنده ها و گيرنده ها بازي ميکردند. لامپ هاي خلا چندين عيب بزرگ داشتند : 1) ولتاژ زياد در حد چند صد ولت براي راه اندازي آنها و در نتيجه نياز به چندين ترانس مختلف که به بزرگ شدن و سنگين شدن مدارات مي انجاميد. 2) حساس بودن لامپ ها به تکان چرا که شيشه اي بودند و فيلمان لامپ ها به تکان هاي شديد حساس بود. مشکلات بالا مانعي بود بر سر استفاده از اين لامپ ها در مداراتي که ميبايست در فضاي بسيار کوچکي جاي گيرند. دانشمندان براي غلبه بر اين مشکل, دست بکار طراحي لامپ خلا جديدي زدند که در مقايسه با لامپ هاي قبل بسيار کوچک بود و نياز به توان کمتري براي راه اندازي داشت و همچنين در برابر تکان و نيروي "جي" ناشي از پرتاب بسيار مقاوم بود و با اين کار مشکل اساسي در ساخت فيوزهاي مجاوتي از بين رفت. تيمي از دانشمندان انگليسي و آمريکايي مشغول کار بروي اين پروژه شدند و در نهايت در سال 1942 نخستين تست موفقيت آميز اين فيوز صورت گرفت که برتري کامل اون رو به فناوري هاي گذشته نشان مي داد. [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/image/radiofuze/3.jpg[/img] " بمب هاي مجهز به فيوز زماني در فواصل و ارتفاع گوناگون و غير دقيق منفجر ميشود (سمت راست) در حالي که با فيوز جديد بمب ها درست در ارتفاع مناسب منفجر ميشوند (سمت چپ)". بلافاصله بعد از تست اوليه, تلاش ها براي ساخت آن بطور انبوه در نهايت رازداري آغاز شد. اين رازداري به اندازه اي بود که اين مهمات به هيچ عنوان نميبايست بروي خاک اصلي دشمن استفاده شود ( به علت ترس از برملا شدن فناوري آن) و تنها در ميادين جنگ خارج از خاک اصلي" متحدين" استفاده ميشد. آلمان ها و ژاپني ها حتي تا پايان جنگ نيز هرگز پي به وجود چنين فناوري نشدند! نقش اين فناوري جديد در شکست متحدين به اندازه اي بود که تخمين زده مي شود اين فناوري يک سال به کمتر شدن زمان جنگ و شکست متحدين کمک کرده است. [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/image/radiofuze/1.jpg[/img] " تصوير سمت چپ: مقايسه اندازه يک لامپ خلا معمولي در سمت چپ و يک لامپ خلا ويژه اين فناوري در سمت راست. تصوير سمت راست: فيوزهاي آماده شده". تا پايان جنگ يعني از سال 1942 تا 1945 تعداد 22 مليون از اين نوع فيوز ساخته شد. هر فيوز از 300 قطعه جداگانه تشکيل ميشد که در 110 شرکت مختلف ساخته ميشد که در نهايت يک مليون نفر! درگير ساخت آن بودند. با وجود چنين گستردگي, حتي يک نشت اطلاعات کوچک تا پايان جنگ صورت نگرفت و جاسوسان متحدين هرگز به وجود چنين سلاحي پي نبردند. با توليد انبوه اين فيوز, قيمت اوليه بالاي آن 742 دلار که در آن زمان مبلغ قابل توجهي بود به زير 18 دلار براي هر فيوز رسيد. [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/image/radiofuze/2.jpg[/img] " يک فويز راديويي بروي بمب معمولي سوار ميشود". فيوز توانايي تحمل 20,000 جي فشار پرتاب رو داشت که اون رو مناسب کار در گلوله هاي توپ نيز ميکرد. با ورود اين فناوري ناگهان متفقين به قدرت جديدي دست يافتند. در چند مورد اين فناوري باعث چرخش کامل جنگ به نفع متفقين شد : لندن به طور روزانه تحت شليک موشک هاي V-1 آلماني قرار داشت. سرعت بالاي اين موشک ها, کار رو براي هدف گيري آنها بويژه در شب سخت کرده بود. تعداد بالاي شليک اين موشک ها و همچنين قدرت تخريبي بالاي آنها (سرجنگي نزديک يک تن) ويراني و تلفات گسترده اي بجا گذاشته بود. همچنين در اقيانوس آرام هواپيماهاي کاميکازه ژاپني تلفات گسترده اي رو به آمريکايي ها وارد ساخته بودند که در نهايت اين فناوري جديد همه تهديدات بالا رو تا اندازه بالايي خنثي نمود ! [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/image/radiofuze/4.jpg[/img] " مقايسه قدرت تخريب بمب هاي ضربه اي معمولي در سمت چپ و بمب هاي مجهز به چاشني مجاورتي در سمت راست که باعث انهدام اهداف مخفي شده نيز ميشود". قبل از اختراع اين فناوري هزاران شليک در روز و دهها هزار شليک در شب براي سرنگوني يک هواپيما لازم بود! با آمدن اين فناوري به طور مثال 90 درصد موشک هاي V-1 قبل از برخورد نابود ميشدند, با شليک تقريبي تنها 10 گلوله براي هر موشک! موقعيت مشابهي براي هواپيماهي کاميکازي ژاپني نيز وجود داشت بطوري که اين فناوري تقريبا به طور کامل حملات کاميکازه ژاپني رو براي هميشه نابود ساخت. همچنين با کمک اين فناوري بمب هاي پرتابي از هواپيماها با انفجار در چندين متر بالاتر از اهداف باعث وارد آمدن حداکثر نابودي به اهداف ميشدند. اين تکنيک بويژه در نابودي مراکز تجمع نيروي هاي ژاپني در جزاير اقيانوس آرام بسيار موثر واقع شد. همچنين براي نخستين بار اين فيوز ها بروي راکت هاي پرتابي از هواپيما ها سوار شد و براي نخستين بار به هواپيماها اين امکان رو ميداد تا با راکت خود حتي هواپيماي ديگري رو سرنگون سازند! [img]http://azkojatakoja.persiangig.com/image/radiofuze/5.jpg[/img] " يک راکت مجهز به چاشني مجاورتي حتي بدون برخورد مستقيم با هدف قادر به نابودي آن ميباشد". امروزه فيوزهاي مجاورتي نقش اصلي رو در پدافند و موشک هاي پدافندي بر عليه هواگردها بر عهده دارند و حتي انواع جديد که با پرتوي ليزر هدف رو در اطراف خود تشخيص ميدهد نيز وجود دارد. همچنين از اين فناوري در توپخانه و خمپاره ها استفاده ميگردد. نمونه فرانسوي آن در جنگ هشت ساله توسط عراق بر عليه مواضع نيروي هاي ايران استفاده شد که خسارات زيادي وارد ساخت. کليپي با حجم کم درباره اين فناوري : [url=http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://azkojatakoja.persiangig.com/image/radiofuze/radiofuze.zip]از اينجا دانلود کنيد[/url] تهيه و برگردان: اشتوکا.[/color]

ممنون. پير شديم تا دانلود شد!

ممنون. سيستم بسيار خوفناکي هست. در جنگ چچن گروزني رو با اين سيستم تقريبا روسها شخم زدند! آيا راکت هاي هدايت شونده هم شليک ميکنه ?

با تشکر, سيستم پدافندي بسيار جالبي هست و البته قدرتمند. [quote]این از تور سر تره؟[/quote] در مواردي بله, زيرا اين علاوه بر موشک به توپ نيز مجهز هست و همچنين پينتسير در مواردي جنگ الکترونيک شديد حتي بدون رادار نيز قادر به هدف گيري و نابودي مهاجم با توپ و موشک خود بکمک سيستم الکترواپتيکالي خود هست و اين برتري بسيار بالايي رو به اين سيستم ميده. همچنين موشک اين سيستم ارزانتر از انواع ديگر ميباشد. جالبه بدونيد موشک سيستم پنتسير در واقع يک موشک نيست و بيشتر يکجور پرتابه است, چرا که در زمان شليک يک بوستر سوخت جامد در دو ثانيه سرعت اوليه رو به موشک ميده و سپس جدا ميشه و موشک مابقي راه رو به وسيله انرژي جنبشي که کسب کرده پيمايش ميکنه که همه اين ها به کوچک شدن و ارزانتر شدن خود موشک کمک فراواني کرده.

[quote]رادار ها رو المانها زود تر اختراع کردن و برای حملات علیه انگلیس ازش استفاده کردن[/quote] در واقع چيزي که آلماني ها ساختند نوعي دستگاه جهتيابي هدف يابي بود براي پرواز بمب افکن هاشون در شب و زدن مراکز حساس انگلستان. انگليسي ها, که از امواج راديويي براي کشف هواپيماها استفاده ميکردند.

[quote]یه فناوری ساده تونست قدرت تهاجمی و دفاعیشونو چند برابر کنه !!![/quote] دقيقا, به عنوان مثال ژنرال معروف آمريکايي پتن (Patton) گفته بود که پيروزي متفقين در نبرد Bulge مرهون همين فيوزهاي جديد بود که تلفات بالايي به آلماني ها وارد ساخت.

[quote]حالا شانس آورد به سرنوشت تيرپيتز دچار نشد. اون بيچاره رو بمب افكن هاي لنكستر با بمب هاي پنج تني هدف قراردادند و غرقش كردند.[/quote] تيرپيتز بيچاره که در واقع ناو خواهر بيستمارک بود, قويترين نبردناو آلماني بعد از بيستمارک بود و تا زمان غرق شدن نتوانست در مخفي گاه خود در سواحل صخره اي نروژ بود و نهايتا غرق شد. هرچند قبل از بمباران چندين تلاش ناموفق براي غرق آن انجام شده بود که در يک مورد يک زير دريايي کوچک انگليسي توانست ميني رو به آن وصل کنه که باعث آمدن خساراتي به آن شد.

کامل ترين مطلبي بود در اين باره بود که تا به حال ديده بودم. ميشه گفت بيشتر قدرت و پيروزي هاي اين رژيم مربوط هست به توان بالاي اطلاعاتي اون از زمان تشکيلش تا به حال هميشه جلوتر از دشمنانش بوده. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D9%87%DA%AF%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%84.jpg[/img] اين درواقع همان ستاره زرديست که يهودي ها به دستور آلماني ها ميبايست به لباس خود ميدوختند و کلمه جودا به آلماني يعني يهودي روي آن نقش بسته. واقعا از شما تشکر ميکنم که پرچم سايت رو بالا نگه داشتيد. من که خودم هميشه انگيزه مي گيرم براي زدن تاپيک جديد وقتي تلاش شما رو ميبينم.

ممنون. چه کابين راحتي داره !مقايسه کنيد با کابين تنگ يک خلبان جنگنده ! در واقع خلبان اين بي سر نشنين ها, در يک بازي کامپيوتري شرکت ميکنه تا جنگ ! خيلي از تلفات گروهاي جهادي در افغانستان و عراق مربوط به همين پرنده هست که بي صدا افراد رو زير نظر ميگيره و مثلا در شب ها هنگامي که روح اينها اصلا خبر نداره که در بالاي سرشون چي داره اتفاق ميفته, اين از همه جا بيخبر ها رو شکار ميکنه !

با تشکر از حسين گرامي خيلي جالب بود. توجه کرديد در طول دوران خدمتش چقدر صدمه ديده بوده و چند بار با توپ و مين و اژدر مورد اصابت قرار گرفته بوده ! [color=blue]دود از کنده بلند میشه [/color] [color=blue]hosseinvahdat[/color]

اين پژواک صداي انفجار بود که با توجه به فاصله مدتي طول کشيد تا به کوههاي شرق برخورد کنه و در نتيجه چندين صداي انفجار با فواصل زماني شنيده شد.

آيا اونجا کارخانه مهمات سازي بوده يا فقط يک زاغه مهمات ?

نحوه آسيب زدن اين نارنجک بوسيله جت خرج گود هست, جت مذاب به درون خودرو نفوذ ميکنه و باراني از ترکش هاي مذاب رو درون خودرو ايجاد ميکنه که باعث کشته و زخمي شدن افراد درون خودرو ميشه. اگه هم مهماتي درون خودرو باشه باعث انفجار خودرو ميشه. خودرو از بيرون شايد مشکلي نداشته باشه منتها داخلش قيامته !

از سورنا و اسماعيل خان تشکر ميکنم تاپيک جالبي شده. خدا رو چه ديديد شايد يه روز قسمت شد چندتا از f-16 ها رو از نزديک, منتها پخش شده روي زمين ديديد !

خواهش ميکنم. خوب درباره همين RKG-3 يک مقاله بنويسيد. مثل اينکه بدنه ازآلومينيوم نازک يا پلاستيک هست و ترکش زيادي توليد نميکنه. هرچند باز هم از اون فاصله هرچيزي ممکنه ! من هيچ وقت از اون فاصله جرات نميکنم چنين چيزي رو پرتاب کنم ! شانس که ندارم !

با سپاس از علي آقا. 150 Km خيلي چشمگير بنظر ميرسه و همچنين اينکه از هدايت GPS استفاده ميکنه. بويژه اينکه آذربايجان هم اون رو دارا هست, يک زنگ خطر براي ما هست. اي کاش ماهم ميتونستيم از GPS يا نمونه روسيش با اطمينان خاطر در تسليحاتمون استفاده کنيم. کمبود چنين مهمات هاي نقطه زني در ايران کاملا مشاهده ميشه.

با سپاس از گوبلز گرامي. اين "چه" هم مصداق کامل همين شعر هست : سعديا مرد نكونام نميرد هرگز, مرده آنست كه نامش به نكويي نبرند. هنوز محبوب است در افکار عمومي جهان. شايد اگر مانند فيدل در سياست مي ماند امروز انقدر محبوب نبود. ولي خوب اگر زنده ميماند ميديد چه بر سر کمونيسم و کوبا و شوروي و چين آمده حتما خودکشي ميکرد ! يادش گرامي.

[quote]و اما در مورد عصر هلنسیم این مطالب هم نظریه هستند ولی بخوانید : http://raavid.blogfa.com/page/5.aspx[/quote] وريور جان اين وبلاگ که ماشالله که ديگه ...... کلا حمله مغول و جنگ چالدران رو هم نفي کره بود!!!

جالبه که نيروي هوايي اصلا استتار و رنگ ميراژ ها رو از زماني که از عراق اومدن ايران رو اصلا تغيير نداده! فقط روي پرچم عراق پرچم ايران رو کشيده !