babak1985

VIP
  • تعداد محتوا

    750
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1

تمامی ارسال های babak1985

  1. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، از سال 1991 به بعد، تعداد 18 فروند میگ MiG-29A و 7 فروند گونه دوسرنشینه میگ MiG-29UB را تحویل گرفته است. این هواپیماها پس از قراردادی که در ژوئن 1990 بین دولت ایران و روسیه به امضا رسید، تحویل نیروی هوایی ایران داده شد. میگ MiG-29 نخستین و تنها جنگنده رهگیری است که پس از جنگ ایران و عراق خریداری شد و براساس برنامه قرار بود که به‌عنوان جایگزین برای F-14 تامکت‌های از دست رفته درطی جنگ و زمین‌گیر شده به‌علت در دسترس نبودن قطعات یدکی، وارد خدمت شوند. این قرارداد به‌عنوان بخشی از برنامه بزرگ نیروی هوایی برای بازسازی قدرت جنگنده‌های نیرو، پس از جنگ، در زمان فرماندهی سرتیپ «منصور ستاری» بر نیروی هوایی بسته شد و اجرایی گردید. دراصل و براساس همان برنامه بزرگ، قرار بود 48 فروند فالکروم برای ایجاد پوشش دفاع هوایی شهرهای بزرگ «تهران»، «شیراز» و «تبریز» وارد کشور شوند اما این روند به‌علت کمبود بودجه ایران، با تحویل همان ارقامی که در ابتدا ذکر شد به پایان رسید. میگ MiG-29 پس از ورود به ایران، لباس دو گردان شکاری تاکتیکی و گردان 11 شکاری تاکتیکی در پایگاه یکم شکاری تهران و گردان 23 شکاری تاکتیکی در پایگاه دوم شکاری تبریز وارد خدمت شدند. براساس مفاد قرارداد، تعداد 400 نفر از مستشاران، متخصصان فنی و معلم روس وارد ایران شدند تا عملیات جنگنده‌های میگ MiG-29 را درطی 7 سال پشتیبانی کنند. برهمین اساس، روس‌ها متعهد گردیدند که نیروی هوایی ایران را برای کاربری فالکروم درطی 25 سال یا 25 هزار ساعت پرواز، از لحاظ قطعات یدکی و کمک‌های فنی، پشتیبانی کنند. هواپیماهای میگ MiG-29 تحویل داده شده به ایران درواقع هواپیماهای کارکرده نیروی هوایی روسیه بودند که تقریبا نیمی از آنها به آخرین ساعات پروازی تعیین شده توسط شرکت سازنده رسیده بودند. با اتمام این ساعت پرواز، براساس تخمین منابع نظامی، حداقل 2 فروند میگ MiG-29A و 4 فروند میگ MiG-29UB به‌علت به پایان رسیدن زندگی عملیاتی‌شان، زمین‌گیر شده و وارد انبارها گردیدند. در ادامه، شرکت سازنده روس موفق نشد که دستورالعمل‌های فنی را برای افزایش ساعت و سیکل پروازی میگ MiG-29 به ایران و نیروی هوایی ارتش تحویل دهد. درنتیجه نبود این دستورالعمل‌ها، متخصصان فنی نیروی هوایی نتوانستند در زمان استاندارد و با طی ساعت کار فنی تعیین شده، کار تعمیرات اساسی و بهسازی فالکروم‌های مزبور را به پایان برسانند و درنتیجه، این فرایند مقداری به درازا کشید. فرماندهان نیروی هوایی که برای راه‌اندازی فالکروم‌های زمین‌گیر شده خود، وجود دستورالعمل‌ها را ضروری و اجتناب‌ناپذیر می‌دانستند، تلاش خود را برای به‌دست آوردن این کتاب‌ها از تمام منابع موجود و در دسترس در سراسر دنیا به‌کار بستند. با این‌حال از اواسط دهه 90 تاکنون، ایران توانسته است بدون کمک مستشاران روس و با تکیه بر توان داخل کشور و متخصصان زبده در درون نیروی هوایی، چک‌های دوره‌ای و سبک این جنگنده را انجام دهد. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در راستای تجهیز و تکمیل وسایل زمینی ناوگان فالکروم‌های خود، با توجه به عدم توانایی روس‌ها در تامین این تجهیزات، دست به خرید آن از دیگر کشورهای صاحب میگ MiG-29 زدند. همزمان کوشش‌هایی برای بهسازی و ارتقای قابلیت‌های فالکروم در نیروی هوایی ایران به جریان افتاد. یکی از این بهسازی‌ها، تجهیز میگ MiG-29 به لوله سوخت‌گیری هوا به هوا بود که در افزایش برد عملیاتی این جنگنده تاثیر به‌سزایی داشت. وجود لوله سوخت‌گیری هوایی، درحالی که هواپیما به مخازن سوخت خارجی مجهز نیست و متکی به مخازن سوخت داخلی است از تاثیر عملیاتی پایینی برخوردار است. پس می‌بایست بر روی میگ MiG-29های ایرانی که توانایی حمل مخازن سوخت خارجی نداشتند، این قابلیت ایجاد می‌شد. با توجه به این‌که تصمیم فرماندهان نیروی هوایی ایران بر افزودن مخازن سوخت خارجی به جنگنده، این توان صنعتی در داخل ایران موجود نبود، کشور بلاروس به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کاربران میگ MiG-29، مورد توجه قرار گرفت و پس از مذاکرات انجام شده بین مسوولان ذی‌ربط دو کشور و دو نیروی هوایی، تعدادی مخازن سوخت خارجی 1520 لیتری که در قسمت مرکزی زیر بدنه نصب می‌شد، از بلاروس خریداری گردید. همان‌طور که قبلا ذکر شد، طبق دستورالعمل‌های این جنگنده، با به پایان رسیدن عمر هواپیماهای میگ MiG-29 ایرانی، برخی از این هواپیماها از فهرست جنگنده‌های عملیاتی خارج شده و به درون انبارها هدایت شدند. نخستین گونه فالکروم که از رده پروازی خارج شد، یک فروند میگ MiG-29UB متعلق به گردان 23 شکاری بود که در سال 2006 سیکل پروازی خود را به پایان رساند. در ادامه، یک فروند UB دیگر، به‌همراه یک فروند میگ MiG-29A از همان گردان در سال 2007 به رده هواپیماهای بازنشسته پیوست. در تابستان سال 2008، یک فروند گونه UB از گردان 11 شکاری در مهرآباد با رسیدن زمان انجام تعمیرات اساسی، از فهرست هواپیماهای عملیاتی خارج شد تا در ادامه، در بهار 2009 هم یک فروند دیگر از هواپیماهای آموزشی میگ MiG-29UB به وی بپیوندد. با زمین‌گیر و غیرعملیاتی شدن این تعداد فالکروم بود که نیروی هوایی به فکر آغاز برنامه سنگین تعمیرات اساسی میگ MiG-29 به‌صورت بومی افتاد. درنتیجه این تصمیم فرماندهان نیروی هوایی، تاسیسات تعمیر و نگهداری میگ MiG-29 در تهران و تبریز با همکاری نزدیک با شرکت «صنایع هواپیمایی ایران» (IACI) بهسازی، انجام تعمیرات اساسی و بازگردان به رده پروازی هواپیماهای زمین‌گیر را به‌عهده گرفتند. «ولادیمیر پوتین» که در اکتبر 2007 و با هدف انجام مذاکره با دولت ایران برسر مسایل حقوقی دریای خزر وارد تهران شد، درکنار چانه زدن‌های سیاسی و دیپلماتیک، یک قرارداد به ارزش 150 میلیون دلار که به موجب آن، می‌بایست 50 دستگاه موتور توربوفن RD-33 ساخته شده توسط شرکت «ماشین‌سازی چرنشیف مسکو» تحویل نیروی هوایی ایران داده می‌شد. ایران در مذاکرات برای خرید این تعداد موتور، به طرف روس توضیح داد که این موتورها را برای پروژه داخلی توسعه و ساخت جنگنده «آذرخش» نیاز دارد. ولی گمان می‌رود که ایران از موتورهای خریداری شده برای راه‌اندازی هواپیماهایی که ساعت پرواز موتورشان به پایان رسیده و زمین‌گیر شده‌اند، بهره‌برداری نموده است. تحویل این موتورها از سال 2008 آغاز شده است. آغاز برنامه با در دستور کار قرار گرفتن کار بهسازی و تعمیرات اساسی در برنامه جاری مرکز تعمیر و نگهداری میگ MiG-29 در تهران، این مرکز درخواست ارسال یک فروند میگ MiG-29UB غیرپروازی گردان 23 شکاری که مدت‌ها بود در انبار قرار داده شده بود را به تبریز ارسال کرد و مسوولیت انجام تعمیرات اساسی آن را به‌عهده گرفت. با ورود میگ مزبور به تهران، کار بر روی آن به‌همراه آغاز برنامه راه‌اندازی دو فروند میگ MiG-29A وارد مرحله اجرایی شد. دو فروند میگ MiG-29A درحالی به مرکز تعمیرات فالکروم تهران تحویل داده شدند که در شرایط فنی بسیار بدی به‌سر می‌بردند. با این‌حال، تلاش برای بازگرداندن این هواپیماها به شرایط پروازی آغاز گشت. با اتمام عملیات تعمیر و نگهداری مرکز تهران و تکمیل برنامه بهسازی بر روی یک فروند فالکروم گونه A، خلبان آزمایشگر در سپتامبر 2008 هواپیما را از مرکز مزبور تحویل گرفت و «پرواز عملکردی» (FCF) 30 دقیقه‌ای میگ MiG-29 مزبور را با موفقیت به پایان رساند. فالکروم دیگر از مرکز مزبور در تهران بیرون آمد و در بهار 2010 به خدمت در نیروی هوایی بازگشت. هم‌زمان، مرکز تعمیر و نگهداری فالکروم در تبریز نیز خبر اتمام انجام تعمیرات اساسی بر روی یک فروند میگ MiG-29UB را به اطلاع فرماندهان نیروی هوایی رساند. تبریزی‌ها در این میان فعال‌تر ظاهر شده و دومین فالکروم تعمیر اساسی شده را نیز در ژوئن 2010 وارد خط پرواز کردند. این هواپیما در سال 2001 صدمات عمده دیده بود و به‌علت نبود قطعات یدکی، به‌مدت بیش از 8 سال از پرواز دور مانده بود. هم‌اکنون نیز شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها)، با همکاری مراکز فنی نیروی هوایی در تبریز و تهران، بهسازی، ارتقا و تعمیراساسی فالکروم‌های ایرانی را ادامه می‌دهد. گزارش‌های تاییدنشده‌ای از کمک روس‌ها به شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها) در مهرآباد برای انجام تعمیرات اساسی میگ MiG-29 وجود دارد. با وجود کمبود قطعات یدکی، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از سال 2008 تاکنون موفق شده است تعداد 5 فروند فالکروم را از انبارها بیرون کشیده و روانه خط پرواز کند. براساس برنامه‌ای بلندمدت، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران تصمیم دارد هواپیماهای زمین‌گیر موجود را تنها با تکیه بر توان فنی متخصصان نیروی هوایی و شرکت صنایع هواپیمایی ایران (صها)، به شرایط پروازی بازگرداند. منبع: ganjejang.com (به نقل از ماهنامه Air Force Monthly شماره 269)
  2. جنگ تحمیلی تازه شروع شده بود و چند روزی بیشتر از تهاجم وسیع و ددمنشانه صدامیان به کشور عزیزمان نمی گذشت که به عنوان لیدر یک دسته چهار فروندی از هواپیماهای اف 5 ماموریت یافتم تا با حمله متقابل به پایگاه هوایی مهم عراق در مجاورت شهر کرکوک، ضربه جانانه دیگری به دشمن وارد سازیم . مقدمات کار فراهم شده بود و پس از صرف ناهار، هر چهار تن به اتاق توجیه رفتیم و آخرین اطلاعات رسیده در مورد وضعیت پدافند هوایی در منطقه شمال عراق و خصوصا اطراف هدف را مطالعه کردیم. جزئیات مربوط به چگونگی رفت و برگشت و تاکتیک های حمله به هدف را آن گونه که مورد نظرم بود برای خلبانان همراه تشریح کردم. هواپیماهای هر یک از ما، جهت انجام این ماموریت به چهار تیر بمب 500 پوندی و یک مخزن سوخت اضافه در زیر بدنه مجهز شده بود. قبل از حرکت، با مراجعه به یکی از خلبانان ارشد پایگاه - که روز گذشته ماموریتی را بر فراز کرکوک انجام داده بود - آخرین وضعیت دفاعی و موقعیت استقرار مواضع زمین به هوای دشمن در آن نقطه را جویا شده و متعاقبا این اطلاعات را با سایر اعضای دسته پروازی در میان گذاشتم. هر چهار فروند از باند برخاستیم مراحل بعدی پرواز به ترتیب و بخوبی انجام شده و پس از برخاستن از باند، طبق آرایش خاصی که اصطلاحا لوزی نامید می شود و در آن هر یک از هواپیماها در موقعیتی قرار می گیرند که مجموعا نسبت به یکدیگر تشکیل یک چهار ضلعی شبیه به لوزی می دهند، به سمت هدف عزیمت کردیم. قرار بر این بود که در فاصله بسیار نزدیکی از پایگاه دشمن با اوج گیری سریع و انجام شیرجه، نقاط مختلف و حساس آن را مورد اصابت قرار دهیم که به هیمن ترتیب عمل شد.حین اوج گیری، به سرعت تمام محوطه پایگاه را از نظر گذراندم و موقعیت و نقطه نشانی مناطق حساس و مورد نظر را لحظه به لحظه به اطلاع سایر اعضای دسته پروازی - که پشت سر من به نوبت درحال اوج گیری و آماده شیرجه می شدند - رساندم. پدافند هوایی دشمن به حضور ما در منطقه پی برده بود و با شلیک توپ های ضدهوایی، مرتبا بر حجم آتش خود می افزود. هدف را به شدت بمباران کردیم ولی ... جای درنگ نبود. به خلبان همراهم تاکید کردم که هر چه زودتر نقاط مورد نظر را هدف بمب های خود قرار داده و بلافاصله منطقه را ترک نمایند و خود نیز به سمت پناهگاه های هواپیما که در داخل و مجاورت آن تعدادی از انواع هواپیماهای میگ عراقی دیده می شدند، شیرجه زدم. انفجار گلوله های ضد هوایی و برق جرقه های ناشی از آنها را در اطراف هواپیما و کنار کابین خود به خوبی می دیدم. تمام توجهم را بر روی هدف گیری دقیق متمرکز ساختم. یکی از خلبانان به وسیله رادیو، پرتاب یک موشک زمین به هوای دشمن از ناحیه جنوبی پایگاه را گزارش داد. نمی دانستم که موقعیت او در آن لحظه چیست و موشک در چه سمتی شلیک شده است. تازه بمب ها را رها کرده و درحال بیرون آمدن از شیرجه بودم که ناگهان ضربه شدیدی در قسمت عقب و زیر هواپیما احساس کردم. برای یک لحظه فکر کردم که هواپیما منفجر شد. در یک آن تصمیم گرفتم که به وسیله صندلی پران و چتر نجات بیرون بپرم. البته رسیدن به نتیجه قطعی در این تصمیم، کار ساده ای نیست. بیرون پریدن از هواپیما در آن شرایط، صدها اما و اگر با خود داشت. لحظه ای تامل کردم. با شگفتی دیدم که هواپیما هنوز قابل پرواز است و فرامین هنوز جواب می دهند. وضع موتورها را وارسی کردم. به نظر می رسید که یکی از آنها صدمه دیده باشد ولی موتور دیگر به خوبی کار می کرد. دوستانم به کمک آمدند وضعیت خود را در رادیو برای سایر خلبانان همراه بیان کردم و خواستم هر کدام از آنها مرا در دید دارد، سریعا خود را رسانیده و مرا همراهی و کمک کند. به فاصله کوتاهی 2 فروند از آنان را به ترتیب در سمت چپ و راست خود دیدم. سعی کردم با آنها گفت و گو کنم؛ اما ظاهرا رادیوی هواپیما از کار افتاده بود. با حرکات دست و انگشتان و سر و رد و بدل کردن علامت مخصوص قرار دادی، شرایط و مشکلات خود را به آنها تفهیم کرده و درخواست کردم که تا لحظه فرود مرا همراهی کرده و هرگونه تغییر وضعیت هواپیما را به من گزارش کنند. آن دو نیز با دادن علامت مخصوص، خواسته مرا تایید و آمادگی خود را اعلام کردند. هواپیمای شماره چهار نیز به ما ملحق شد و در فاصله دورتری دسته سه فروندی من را همراهی می کرد. ارتفاعات بلند مرزی کم کم نزدیک می شد و تنها نگرانی من، احتمال تعقیب و رهگیری توسط شکاری های دشمن بود. برای پرنده زخمی و بال شکسته بال، هیچ خطری بزرگ تر از دیده شدن به وسیله کرکسان شکاری نیست. به علت ایجاد صدا و لرزشی که در موتور صدمه دیده احساس می شد، اجبارا آن را خاموش کردم و با سرعت متوسط، به نرمی در بین دره ها خزیده و تدریجا به ارتفاعات نوار مرزی رسیدیم. از شکاری های دشمن خبری نبود. پرواز در ارتفاع پایین و از میان شکاف دره ها و شیار تپه ها، احتمالا مانع از رویت ما شده بود. سروان خلبان شهید اسدا... بربری وارد فضای کشور عزیزمان شدم با ورود به فضای میهن اسلامی، شادی و آرامش خاصی در خود احساس کردم. در آن لحظات این حس چنان شیرین و دوست داشتنی بود که قبلا هرگز در زندگی آن را تجربه نکرده بودم. کشور، میهن، وطن، خانه، کاشانه و سرزمین، اینها همه واژه ها و لغاتی بودند که قبل از آن به کرات گفته، شنیده و خوانده بودم، اما هیچ گاه از آنها چنین معنی و مفهومی که در آن لحظه حس می کردم، نداشتم. به بیان ساده شبیه نوزادی بودم که مادر خود را گم کرده و مدت ها در محیط های ناآشنا، تاریک و دهشتناک سرگردان بوده و از جنگ انواع جانوران درنده و موذی جان سالم به در برده بودم. به هرحال، این حالات قابل توصیف نیست و فقط باید در آن وضعیت قرار گرفت و آن را چشید و درک کرد. با علامت دست، از خلبانان همراه خواستم که وضعیت اضطراری اعلام و و مجوز لازم جهت تقرب و فرود در کوتاه ترین زمان ممکنه را اخذ نمایند. می دانستم که به علت صدمات وارده و از دست دادن یک موتور، ممکن است چرخ ها کاملا باز شده و یا فلاپ ها خوب عمل نکنند، همچنین ترمز نیز نداشتم و استفاده از چتر دم الزامی بود. به زحمت هواپیما را به زمین نشاندم و ... به همراه هواپیمای دیگری در وضع آخر برای فرود در باند پایگاه قرار گرفتم. خوشبختانه چرخ های هواپیما باز شد و لحظاتی بعد چرخ های هواپیما با سطح باند تماس گرفتند. ترمز نداشتم و از چتر دم مطمئن نبودم. بلافاصله پس از نشستن، چتر دم را زدم. کاهش سرعت هواپیما نشان داد که چتر سالم مانده و هواپیما در انتهای باند پروازی متوقف شد. از هواپیما پیاده شدم. خودروهای آتش نشانی و پرسنل نگهداری اطراف هواپیما را گرفته بودند. نمی دانستم چه اتفاقی افتاده. به پشت هواپیما رفتم. موتور سمت راست هواپیما مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، ولی موتور سمت چپ تا آخرین لحظه به خوبی عمل کرده و باعث نجات هواپیما شده بود. زیر هواپیما وضع عجیبی داشت. مخزن بنزین به کلی از بین رفته و جز قطعاتی از آن چیزی باقی نمانده بود. زیر هواپیما از ترکش های فراوان سوارخ سوراخ شده و ترکش های زیادی به محفظه چتر دم اصابت کرده بود؛ ولی مانع از عمل کردن چتر نشده بود. شور و هیجان وصف ناپذیری در بین کلیه پرسنل حاضر احساس می شد. همگی با آغوش باز از من استقبال کردند و با سلام و صلوات همراهی ام نمودند. چند روز بعد که جهت اجرای ماموریت دیگری به آشیانه هواپیماها رفتم، همین هواپیما را مشاهده کردم که پس از انجام تعمیرات لازم، مجددا با مهمات بارگیری شده، آماده پرواز است. لذتی را که از دیدن آن صحنه داشتم، توام با شعف ناشی از انجام موثر ماموریت آن روز، وصف شدنی نیست.
  3. انتشار نخستین تصویر از تلار (پرتابگر دارای رادار) سامانه پدافندی باور-٣٧٣ در دفتر کار وزیر دفاع
  4. http://gallery.military.ir/albums/userpics/70090_big.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_70090_big.jpg هواپیمای EMT Luna X-2000 ( LUEFTGESTUETZT UNBEMANNTENAHAUFKLAERUNGSAUSSTATTUNGX-2000 ) یک پرنده بی سرنشین است که توسط شرکت EMT PENZBERG برای ارتش المان ساخته شده است.این هواپیما که در سال 2000 اولین پرواز خود را انجام دادعلاوه بر تصویربرداری و ارسال تصاویر بصورت مستقیم قابلیت ESM (اقدامات متقابل جنگ الکترونیک) را نیز داراست.این هواپیما فاقد ارابه فرود بوده و از روی سکو پرتاب میشود و بعد از پایان ماموریت از طریق چتر نجات فرود می اید و با اقدامات اندکی قابلیت بکارگیری دوباره را دارد. مشخصات: کشور سازنده:المان موتور: PD1 حداقل سرعت:70 کیلومتر در ساعت حداکثر سرعت:160 کیلومتر سقف پرواز:3500 متر اولین پرواز:سال2000 مداومت پرواز:6 ساعت طول:2.24 متر طول بال:4.17 متر شعاع پرواز:40 کیلومتر http://en.wikipedia.org/wiki/EMT_Luna_X-2000 http://www.airwar.ru/enc/bpla/luna.html http://www.centralclubs.com/emt-luna-2000-t80999.html#p325445
  5. خلاصه ⁧صوت ظریف⁩ : ‏بایدن عزیز اگه دفعه قبل «روح برجام» محترم واقع نشد و ما علاوه بر هسته‌ای، حضور منطقه‌ای و موشک‌هامون رو نابود نکردیم؛ مانعی وجود داشت به نام ⁧ حاج قاسم سلیمانی⁩ حالا التماس می‌کنیم دوباره برگردید چون اون مانع دیگه وجود نداره
  6. گزارشی از نسل جدید زیرسطحی های نداجا بعثت؛ مدرنترین زیردریایی ایرانی با قابلیت شلیک موشک +عکس زیردریایی «بعثت» با وزن بیش از 1300 تُن، پُر کننده فاصله میان زیرسطحی‌های نیمه سنگین ایرانی (کلاس فاتح) با زیردریایی‌های سنگین 2300 تُنی (کلاس طارق) خواهد بود.  اهمیت استفاده از زیرسطحی‌ها در حفاظت از آبهای سرزمینی و منافع کشور در آبهای آزاد به گونه‌ای است که متخصصان کشورمان پس از خودکفایی در تولید زیردریایی‌های سبک غدیر، به سمت ساخت زیردریایی‌های کلاس نیمه سنگین بروند که نتیجه آن «فاتح» ایرانی بود.   http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911271_560.jpg زیردریایی سبک کلاس غدیر   http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911269_166.jpg زیردریایی نیمه سنگین کلاس فاتح اما در حوزه زیردریایی‌های سنگین یا کیلوکلاس، متخصصان دریایی ابتدا اقدام به تعمیرات اساسی زیردریایی‌های طارق و یونس کردند که توان نیروی دریایی را در این حوزه نشان داد، این اقدام درحالی صورت گرفت که ایران هیچ پلان و دفترچه راهنمایی درخصوص این زیرسطحی‌ها در اختیار نداشت. در دهه 70 بود که جمهوری اسلامی ایران 3 فروند زیردریایی سنگین طارق، یونس و نوح را خریداری کرد. با عملیاتی شدن چندین فروند زیردریایی سبک کلاس غدیر در آب‌های خلیج فارس -که توانایی اجرای عملیات در آب‌های کم عمق و امکان پایین شناسایی شدن را دارند- امکان اعزام واحدهای زیرسطحی کیلو به عملیات فرامنطقه‌ای، بدون به خطر افتادن توان زیرسطحی کشور در منطقه فراهم شد و در سال 90 برای اولین بار یکی از زیرسطحی‌های سنگین ارتش با نام «یونس»، به منظور نشان دادن اقتدار دریایی ایران با گذر از آبراه‌های بین المللی، وارد دریای سرخ شد که نشان دهنده عملیاتی بودن این زیردریایی و مثبت بودن تعمیرات صورت گرفته بر روی آن توسط متخصصان داخلی بود.   http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911268_224.jpg زیردریایی سنگین کلاس طارق در حال تعمیرات در حقیقت باید گفت «غدیر» دروازه ورود ایران به حوزه طراحی و ساخت زیردریایی‌های سبک و «فاتح» نیز اولین قدم برای ساخت زیردریایی‌های نیمه سنگین با تُناژ 600 بود. اما با توجه به اینکه اصول و تاکتیک‌های ساخت شناورهای زیرسطحی عمدتاً مشابه و یکسان است، جا داشت تا با طراحی و ساخت زیرسطحی‌های سنگین، توان حفاظت از آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران هرچه بیشتر افزایش یابد، که در این راستا طراحی و ساخت زیردریایی «بعثت» در دستور کار قرار گرفت تا دروازه‌ای باشد برای ورود ایران به عرصه طراحی و ساخت زیردریایی‌های سنگین.   http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911272_827.jpg زیردریایی سنگین کلاس طارق با توجه به اینکه این زیردریایی به گفته امیر دریادار حبیب‌الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش، مراحل مطالعاتی را پشت سر گذاشته، به بررسی برخی مشخصات و ویژگی‌های این غول زیرسطحی خواهیم پرداخت؛ زیردریایی که قرار است وزنی بیش از 1300 تُن داشته و پُر کننده فاصله میان زیرسطحی‌های نیمه سنگین ایرانی (فاتح) با زیردریایی‌های سنگین 2300 تُنی (کلاس طارق) باشد. امیر دریادار دوم فرهاد امیری معاون جهاد خودکفایی کل ارتش نیز در همین رابطه گفت: همیشه در ساخت نمونه‌های اول، بحث طراحی مفهومی، مقدماتی و مهندسی و همچنین خریداری نمونه اجزا باید صورت بگیرد و منابع شناخته شوند. لذا ساخت نمونه‌های اولیه زمان طولانی‌تری را می‌طلبد. امیری تأکید کرد: به عنوان مثال ساخت ناوشکن جماران 12سال طول کشید اما ناوشکن دوم که دماوند است، امسال رونمایی خواهد شد، به همین جهت باید اجازه دهیم زمان جلوتر رفته و طراحی‌ها کامل شود و اجزای کار و منابع کامل به دست بیاید زیرا نمونه‌های اول، مبنایی است تا ساخت نمونه‌های بعدی صورت بگیرد. معاون جهاد خودکفایی ارتش گفت: هرچقدر در ساخت نمونه‌های اولیه دقت کنیم طبیعتاً نمونه‌های بعدی کامل‌تر و مطمئن‌تر خواهد بود. به همین دلیل زمان خاصی برای اعلام پایان ساخت زیردریایی بعثت مد نظر نیست و باید اجازه دهیم تحقیقات، روند طبیعی و معمول خودش را انجام دهد که نمونه‌های بعدی آن را هم بسازیم.   http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1393/11/29/911270_363.jpg تصویری از طراحی اولیه زیردریایی بعثت در طراحی اولیه، زیردریایی «بعثت» با طولی در حدود 60 متر و توان عملیات در عمق 300 متری، دارای 6 لانچر پرتاب اژدر و قابلیت مین‌ریزی خواهد بود که علاوه بر شلیک اژدر، پرتاب کننده موشک‌های کروز دریایی نیز هست؛ موشک‌هایی که جمهوری اسلامی ایران با طراحی و ساخت چندین مدل -از جمله «نور» با برد 120 کیلومتر و قادر با بُرد 200 کیلومتر- تعداد بسیار زیادی از آنها را در اختیار دارد. زیردریایی بعثت که به نظر می‌رسد سرعتی در حدود 12نات در سطح و 20 نات در زیر سطح خواهد داشت، در آینده، تکمیل‌کننده زنجیره توان زیرسطحی جمهوری اسلامی ایران در آبهای  سرزمینی و بین‌المللی خواهد بود.  
  7. درهای جهنم در حال باز شدن است موشک‌های دوربرد کشور در حال سوختگیری بوده و آماده‌باش کامل ای که به نیروها داده شده صرفاً برای زدن پایگاه‌های آمریکا در منطقه نیست. از قرار معلوم شود باید انتقام همرزمانشان به فرماندهان شان در عراق را از دشمن متجاوز ای که در خاک شانه کرده و دست به جنایت می‌زنند، بگیرند. ماموریت یگان موشکی سپاه پاسداران ایران بسیار متفاوت تعریف شده و بر اساس اطلاعات در دست، آن کسی که بیشترین ضربه را خواهد خورد همان طرفی است که بیشترین فتنه را در این سال ها کرده است. بدون شک رژیم صهیونیستی آب خوش از گلویش پایین نخواهد رفت و درهای جهنم آرام آرام در حال باز شدن به سمت این رژیم است.
  8. با ذکر آمار چند هزار شهید از عمق و صحت تحلیل و اطلاعات شما آگاه شدیم... خوش باشید.
  9. با سلام با بقیه تحلیلتون کاری ندارم فقط لطف کنید با رسم شکل توضیح دهید اون هزینه چند میلیارد دلاری رو از کجا آوردید. .. با تشکر
  10. اصلا قرار نبود که بیش از ۲ موشک به ساختمان مرکزی اصابت کنه ؛ چون ساختمان در این فصل از سال بیشترش خالیه و تیم های تروریستی به ارتفاعات ایران برای گرفتن یارمتی ( پول زور از مردم ) و تثبت پایگاهها برای فصل زمستان سرازیر هستن . بغیر ساختمان اصلی که هدف ؛ جلسه ی رهبری حزب تروریستی بوده ، در شهرک کویه ؛ ۳ پایگاه دیگر حزب دمکرات رو هدف قرار دادیم . اینو میشه از تعداد نفله ها و زخمی های پیشمرگه که در بین شون به تعداد بالا کادر معمولی هست و اصلا جزوه شورای رهبری نبودند فهمید. فیلم و تصاویر اون پایگاهها بزودی منتشر خواهد شد و حزب نمیخاد رسوایی ش رو بیشتر از این به نمایش بذاره.
  11. بیش از 40 موشک گراد از چند نقطه به سمت اهداف از پیش تعیین شده شلیک می‌شود و همزمان، 20 فروند موشک فجر5 هدایت‌شونده برای تکمیل عملیات شلیک می‌شود. 40 موشک نخست همانگونه که پیش از این هم گفته بودیم برای مشغول کردن سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی کافی بود. در حالی که هنوز راکت‌های گراد به زمین اصابت نکرده بودند و همه آنها تنها چهار مرکز بزرگ و باز ارتش عبری را هدف قرار دادند (سهم هر مقر 10 راکت بود) شش مقر مهمتر را باید موشک‌های هدایت‌شونده فجر5 منهدم می‌کردند. همانگونه که پیشتر گفتیم، یک منبع مطلع به اخبار سوریه گفته است که 16 موشک با دقت به هدف اصابت کرده است. این برای اولین بار بود که ایران از موشک‌ها یا همان راکت‌های هدایت‌شونده فجر5 به شکل عملیاتی استفاده می‌کرد. آن هم علیه اهداف بسیار مخفی و امنیتی رژیم صهیونیستی که یکی از آنها مقر رصد تصویری9900 بود که نقش مهمی در جنایت‌های این رژیم داشت. البته یک منبع مطلع دیگر تاکید کرده که یکی از مراکز مهم پارازیت ارتش عبری که در طول ماه‌های گذشته اقدام به اختلال در رادارها و سامانه‌های رادیویی متحدین در جنوب دمشق می‌کردند نیز در این آتشباری هدف قرار گرفته است. پس از این حمله مشخص بود که رژیم صهیونیستی به شکل دیوانه‌واری مراکز مختلف نظامی در سوریه را هدف قرار داد. این منبع مطلع در ادامه سخنان خود، به اخبار سوریه می‌گوید که رژیم صهیونیستی حتی یک هدف ایرانی را در سوریه مورد حمله قرار نداده و این رژیم کاری غیر از دروغگویی ندارد. به گفته او، سران سیاسی و نظامی این رژیم پس از حمله به تی‌4 و شهادت چند پاسدار ایرانی به شدت دچار وحشت شده بودند و از طریق واسطه‌های انگلیسی، آلمانی و فرانسوی خواستار خودداری ایران از پاسخ شده بودند و تهدیدهای مکرر این رژیم مبنی بر حمله به ایران بیانگر میزان وحشت آنها از پاسخ بوده است. این در حالی است که یک منبع دیپلماتیک دیگر تاکید می‌‌کند پس از حمله به تی4 فرستاده ویژه پوتین در سفر به تهران این پیام مقامات صهیونیستی را منتقل می‌کند که نمی‌خواهیم جنگ گسترش پیدا کند!! این پیام را در تهران کسی نمی‌شنود، بنابراین خود نتانیاهو به مسکو می‌رود تا از ولادیمیر پوتین بخواهد که شخصا از نفوذش میان رهبران ایران، به‌ویژه رهبر عالی این کشور استفاده کرده و مانع از حمله تلافی‌جویانه ایران به اسرائیل شود. تنها ساعاتی پس از این درخواست نتانیاهو، موشک‌ها و راکت‌ها روانه مواضع از پیش‌ تعیین‌شده می‌شود تا احیانا متحد شمالی ایران نیز در معذوریت قرار نگیرد، چرا که در صورت درخواست‌ پوتین ایران باید اندکی در این مورد تامل می‌کرد هر چند پوتین هم در دیدار با نتانیاهو از اقدامات این رژیم در بی‌ثبات کردن سوریه و اخلال در روند مبارزه با تروریسم انتقاد کرد. مناطقی که توسط رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفت عبارت بود از: تلول فاطمة نزدیک كناكر در ريف دمشق، و التل الكبير در محجّه، گردان دفاع هوایی در نزدیکی نامر، همچنین برخی مناطق فرودگاه خلخله، هنگ 150 دفاع هواییدر استان درعا، و شهر البعث و اطراف القنيطره. همچنین چند موشک به سمت اطراف فرودگاه بین‌المللی دمشق و المزه هم شلیک شد. در شهر البعث صهیونیست‌ها همزمان با حمله به این شهر از تروریست‌ها درخواست کردند که به مواضع ارتش حمله کنند، از آنجایی که آمادگی لازم در میان تروریست‌ها وجود نداشت حمله آنها با تلفات سنگین به ناکامی منجر شد. یکی از مقامات نظامی مطلع ارتش سوریه تاکید می‌کند ما پیش از حمله از پاسخ احتمالی ارتش اشغالگر مطلع بودیم، بنابراین همه موارد احتیاطی را در نظر گرفتیم، بنابراین همه شهدای این حمله کمتر از 4 نفر بود. باوجود آنکه ایران به هیچ عنوان مسوولیت این حمله را قبول نکرد و همه چیز بر عهده ارتش سوریه گذاشته شد (این مهم برای ارتش سوریه و بازیابی روحیه آن در داخل و همچنین جهان عرب بسیار مهم ارزیابی می‌شود) اما پیام‌هایش به وضوح در تل‌آویو شنید می‌شد. صهیونیست‌ها به خوبی می‌دانند که صفحه دیگری در تعامل و تقابل نظامی باز شده است، آنها در ذهن‌شان هم این پاسخ خطور نمی‌کرد. حالا هم می‌دانند که اگر ادامه بدهند، دوباره خواهند خورد.
  12. 48 ساعت پس از آنکه سه موشک‌های دلیله ارتش رژیم صهیونیستی از فراز دریای مدیترانه شلیک شدند و با عبور از آسمان لبنان به مرکز هدایت پهپادی سپاه پاسداران در فرودگاه تی‌فور را هدف قرار داد و باعث شهادت 7 تن از نیروهای متخصص پهپادی و زخمی شدن تعدادی دیگر شد، این رژیم تدابیر بسیار شدید امنیتی را در جنوب دمشق تا عمق 40 کیلومتری از مرزهای جولان اشغالی در پیش گرفت، تدابیری که به گفته برخی از ناظران در طول سال‌های گذشته بی‌سابقه بود و باعث شد تا این رژیم با فراخوانی گسترده یگان‌های رصد و شنود خود از مناطق مختلف و استقرار تجهیزات بسیار پیشرفته و جدید در بلندی‌های جولان از واکنش احتمالی نیروهای مقاومت جلوگیری کند. به گفته منابع میدانی مقاومت، رژیم صهیونیستی با علم به پاسخ ایران هر تحرکی را که احساس می‌کرد پیامدش شلیک موشک به سمت سرزمین‌های اشغالی است را پاسخ می‌داد. این میزان رصد که به‌نوعی بی‌سابقه می‌نمود باعث شد تا محور مقاومت برای پاسخ به تجاوزات این رژیم دچار محدودیت‌های شدیدی باشد. این محدودیت‌ها به این دلیل بود که رژیم صهیونیستی با دست باز و بدون آنکه هیچ طرف بین‌المللی بخواهد از اقداماتش انتقاد کند، دست به حمله می‌زد و در برابر آن هرگونه پاسخگویی محوز مقاومت و ارتش سوریه می‌توانست یک جو شدید رسانه‌ای را به وجود آورد. با این اوصاف، روند شناسایی مراکزی که باید هدف قرار می‌گرفتند از ماه‌ها پیش به پایان رسیده بود و اکنون زمان عمل بود. ارتش عبری با علم به پاسخ مقاومت، اقدام به تجهیز همه خطوط مرزی در جولان اشغالی کرد و سامانه‌های جدید پدافندی و ضدموشکی را در این منطقه رصد کرد. در طول این مدت، سامانه‌های جدید شنود و جنگ الکترونیک دشمن به شدت فعال بود و بارها سامانه‌های راداری ارتش سوریه در مناطق مختلف جنوب دمشق و غوطه غربی مورد جمینگ قرار گرفت. در طول این مدت، نیروهای مقاومت تماس‌های تلفنی و بی‌سیمی خود را به شدت کاهش دادند، دشمن نیز هر حرکتی را با توپخانه، موشک، تانک، بالگرد و یا جنگنده مورد حمله قرار می‌داد، دقیقا مانند آنچه در الکسوه اتفاق افتاد، چرا که برای رژیم صهیونیستی مسلم شده بود که پاسخ ارتش سوریه در این محدوده است. با این حال، پروازهای مختلف از تهران به سمت فرودگاه حماه و حلب یک سناریوی دیگر را هم پیش‌روی دشمن صهیونیستی قرار داد و آن نیز احتمال شلیک موشک‌های تاکتیکی از برخی پایگاه‌های ارتش سوریه در استان حماه بود، موشک‌هایی مانند فاتح110 که در صورت شلیک می‌توانست چالش شدیدی را برای دشمن فراهم کند. حمله موشکی و استفاده از بمب‌های هدایت‌ ماهواره‌ای برای حمله به جنوب حلب و زاغه‌های مهمات ارتش سوریه در حماه دقیقا در همین راستا صورت می‌گرفت. تقریبا همه آسمان غرب سوریه در کنترل و اشراف کامل رژیم صهیونیستی قرار داشت و عمل کردن در این محیط آلوده بسیار سخت بود و این کار فرماندهی مقاومت را هم سخت‌تر می‌‌کرد. دشمن که با تهدیدهای مختلف تلاش می‌کرد ایران و سوریه را از پاسخ به جنایت‌هایش، ولو به صورت شلیک یک خمپاره، منع کند پس از دو هفته تلاش به این نتیجه قطعی رسید که باید منتظر حمله باشد و در این مدت به‌شدت دچار وحشت شده بود، چرا که رصد تحرکات داخل ایران حکایت از آن داشت که پاسخ ایران از نوع سنگین و با شلیک موشک‌های دوربرد است. این مساله خود عاملی شد تا برای احتیاط بیشتر هر آنچه سامانه پدافندی در اطراف غزه مستقر شده بود به شمال سرزمین‌های اشغالی، به‌ویژه مراکز نظامی و فرودگاه‌ها مستقر کرد. در حالی که سامانه‌های رصد و شنود رژیم صهیونیستی عمق 40 کیلومتری خاک سوریه را در انتظار شلیک واکاوی می‌کردند، شلیک‌ها از جایی صورت گرفت که اصلا انتظارش را نداشتند. بر اساس تحلیل‌ها و رصدهایی که توسط ارتش رژیم اسرائیل صورت گرفته بود، هیچ سامانه موشکی که بتواند تهدیدکننده این رژیم باشد تا عمق 40 کیلومتری خاک سوریه وجود نداشت و هر آنچه بود توسط جنگنده‌ها یا واحدهای موشکی و یا در نهایت توسط تروریست‌های مورد حمایت این رژیم منهدم شده بود. با این حال، در آن واحد بیش از 50 فروند انواع موشک و راکت از نزدیک‌ترین نقطه‌ای که به مرزهای اشغالی وجود داشت به سمت مواضع از پیش تعیین شده شلیک شد، شلیک‌هایی که فرصت هر گونه عکس‌العمل را از دشمن صهیونیستی گرفت و باعث شد تا این رژیم باقیمانده اهدافی را که در بانک اطلاعاتی خود در منطقه داشت، مورد هجوم قرار دهد.
  13. سردار سلامی: وقوع هر جنگی نابودی رژیم صهیونیستی را به همراه خواهد داشت جانشین فرمانده کل سپاه در پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران: خطاب به صهیونیست‌ها می‌گویم، ما شما را خوب می‌شناسیم، شما بسیار آسیب‌پذیر هستید، شما نه عمق و نه عقبه دارید، شما به اندازه یک عملیات بیت‌المقدس ما هستید، هر نقطه‌ای از سرزمین تحت اشغالتان تقاطع آتش از شمال و از غرب است، این پدیده جدید است. شما راهی برای فرار ندارید و در دهان اژدها زندگی می‌کنید. گوش کنید! هر جنگی اتفاق بیفتد مطمئن باشید محو شما را به همراه خواهد داشت، کوچک‌ترین هدف، موجودیت شماست. کوچک‌تر از آن هدفی نیست. شما نمی‌توانید دومینوی اشغال سرزمین را وقتی که سربازان و شهروندانتان فرار می‌کنند، تحمل کنید. شما راه فراری جزء ریختن به دریا ندارید. به پایگاه‌های هوایی‌تان اعتماد نکنید آنها در دسترس هستند و زود از کار می‌افتند.