00Amin

News
  • تعداد محتوا

    2,078
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    4

تمامی ارسال های 00Amin

  1. مفاهیم کلی رادار درکنترل ترافيک هوايي از رادار براي تعيين موقعيت هواپيماها هم از روي زمين و هم در آسمان و همچنين کمک به آنها براي پيمودن مسير صحيح استفاده مي شود. پليس از رادار براي بدست آوردن سرعت اتومبيل ها استفاده مي کند . ناسا از رادار براي ترسيم نقشه سطح کره زمين و ديگر سيارات ، همچنين براي تعيين موقعيت ماهواره ها و اجسام فضايي وهدايت سفینه های خود استفاده مي کند. در صنايع نظامي نيز رادار کاربردهاي وسيعي از جمله کشف نيروهاي دشمن و يا هدايت موشک دارد. هواشناسان از رادار براي رديابي و تعيين سرعت و موقعيت توفان ها ، تندبادها و توده هاي هوا استفاده میشود . رادار ها معمولا برای چنین اهدافی استفاده میشود تشخيص وجود يک جسم در فواصل دور رادارها قادرند اجسام ثابت و حتي اجسامي که در زير خاک يا آوار مدفون شده اند را نيز تشخيص دهند. حتي در بعضي موارد رادارها مي توانند نوع جسمي را که کشف کرده اند مشخص کنند مثلا رادارهايي که در صنايع هوايی مورد استفاده قرار می گیرند می توانند نوع هواپیما را هم تشخیص دهند. تشخیص سرعت حرکت یک جسم این نوع رادارها بیشتر مورد استفاده پلیس هستند. نقشه برداری سفینه های فضایی و ماهواره ها مجهز که از آن برای تهیه نقشه های توپوگرافی از سطح سیاره ها و اجسام فضایی دیگر استفاده می کنند. هر سه مورد از کاربردهای بالا با بهره جویی از دو پدیده فیزیکی کبه طور متعدد اتفاق می افتد انجام می شوند >پدیده های صوتی اکو و داپلر ! اکو اکو که از اسمش پیداس مثل فریاد زدن در کوه هست که صدایی شما تکرار میشود به عبارتی امواج صوتی فریاد شما به دیواره کوه برخورد کرده و مجددا به سوی شما منعکس شده و به گوش شما می رسد.و لحظه ای که اکوی صدای خود را می شنوید بستگی به فاصله بین شما و سطح منعکس کننده امواج دارد. داپلر این پدیده هنگامی اتفاق می افتد که منبع صدا و یا منعکس کننده آن، یک جسم در حال حرکت باشد و این پدیده در نهایت منجر به تولید امواج سونیک می شود . اتومبیلی که با سرعت 60 مایل در ساعت بسوی ما در حال حرکت است بوق خود را به صدا در میاورد . هنگامی که اتومبیل در حال نزدیک شدن است صدای بوق آن هم بطور یکنواخت با نزدیک شدن اتومبیل بلند تر می شود اما هنگاهی که اتومبیل از مقابل شما عبور کرد صدای بوق بطور ناگهانی کم می شود . در حالی که این صدای یک بوق است که آن بوق همیشه یه صوت را تولید می کند اما پدیده داپلر باعث می شود که شما صدا را این گونه بشنوید. چرا این اتفاق می افتد؟ سرعت صوت به شرط اینکه هوا ساکن باشد تقریبا در همه جا ثابت و حدود 600 مایل بر ساعت است. (سرعت دقیق آن بستگی به فشار و رطوبت هوا و دما دارد) . تصور کنید اتومبیل متوقف است و دقیقا یک مایل با شما فاصله دارد و به مدت یک دقیقه بطور مداوم بوق می زند. امواج صوتی منتشر شده توسط بوق با سرعت 600 مایل بر ساعت به سمت شما حرکت می کنند و شما صدای بوق را با 6 ثانیه تاخیر خواهید شنید. (زیرا 6 ثانیه طول می کشد تا امواج با سرعت 600 مایل برساعت مسافت یک مایلی بین بوق و شما را طی کنند) در هر صورت این عملکرد کلی ردارهاست. به نظرم تایپیک منحرف شد ....
  2. 00Amin

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    رئيس جمهور گفت كه اعلام روز خليج فارس يك ترسيم درست از صحنه امروز جهاني است. مساله ما مساله خاك يا جغرافيا يا يك قوم و قبيله نيست يا براي نام ايران و خليج فارس و يك تعصب قومي و قبيله‌اي بر آن نيست، بلكه بايد گفت كه اقوام گوناگوني همه‌ وجودشان در نام مقدس ايران و ديار فارس مستتر است. گرچه همه‌ اقوام امروزي زير پرچم ايران، عزيزند اما روح جمعي اقوام ايراني است كه آينده‌ ملت ما و بشريت را رقم مي‌زند. بحث ما بحث اسم نيست بلكه بحث از يك نشانه و يك راهنماست. وي خاطرنشان كرد: دو جبهه‌ متفاوت روبه‌روي هم صف‌آرايي كرده‌اند. گرچه دشمنان حقيقت با فريب و جعل موضوع مي‌خواهند اصل منازعه را از جايگاه اصلي‌اش خارج كنند و تلاش مي‌كنند كه صحنه‌ اصلي مقابله و درگيري به يك مساله‌ فرعي تبديل شود. دعواي ما با مستكبران نه از روي ايجاد امنيت در خليج فارس است و نه كسب انرژي. البته اين‌ها جزئي از مسائل اختلافي است اما اصل خطري كه آن‌ها احساس كرده‌اند، تمدن‌ساز بودن اين منطقه است. رئيس‌جمهور گفت: دعوا بر سر فرهنگي است كه بايد بر جهان حاكم و نوع مديريتي است كه بايد بر جهان اعمال شود. جهت‌گيري ملت ما علم و قانون، ادب و اخلاق و انسانيت است. مي‌خواهند تاريخ ايران را بپوشانند. دعوا بر سر فرهنگ و تمدن است. وي اظهار كرد گويي خليج فارس ناامن بوده و حالا آن‌ها آمده‌اند كه امنيت برقرار كنند، اما اين‌طور نيست. آن‌ها از فرهنگ و تمدن خفته در اين منطقه وحشت دارند. وي افزود: 2 هزار و 500 سال قبل كوروش فرمانرواي اين سرزمين يك فرمان صادر كرده است كه دو دستور روشن در آن وجود دارد؛ سرزميني كه 5 برابر ايران فعلي بوده است يكي از فرمان‌هايي كه در آن صادر شد لغو برده‌داري بود. توجه كنيد كه اين فرمان متعلق به 180 سال قبل نيست كه آمريكايي‌ها بعد از ميليون‌ها كشته دادن به آن برسند بلكه متعلق به 2 هزار و 500 سال قبل است و در سرتاسر آن سرزمين بزرگ صادر شد و شما مي‌بينيد كه در طول 2 هزار و 500 سال گذشته هيچ نشاني از برده‌داري در ايران ديده نمي‌شود. فرمان ديگري كه صادر شد آزادي همگان، مذاهب و انديشه‌ها بوده است. 2هزار و 500 سال قبل در اين سرزمين نشانه‌اي از جنگ و درگيري و تعصبات مذهبي مشاهده نشده است. اما امروز مدعيان حقوق بشر و آزادي و گردش آزاد اطلاعات به هر سرزميني كه وارد مي‌شوند همه را اسير مي‌كنند و جنگ‌هاي قبيله‌اي و طايفه‌اي به اوج مي‌رسد. در عراق سال‌ها بود كه اقوام و مذاهب مختلف در كنار هم زندگي مي‌كردند اما وقتي اشغالگران آمدند صدها جنگ و درگيري مذهبي در اين منطقه ايجاد شد. در افغانستان هم همين‌طور. احمدي‌نژاد گفت: اگر حقيقت ملت ايران به دنيا معرفي شود ديگر جايي براي دغل‌كارها نمي‌ماند. آن ملتي كه 2 هزار و 500 سال قبل برده‌داري را لغو كرد و براي تمام اديان، آزادي انديشه و گفت‌وگو قرار داد، اگر امروز به جهان معرفي شود، تمام اقوام به سمت آن حركت مي‌كنند. وي در بخش ديگري از سخنان خود به پيشرو بودن ايرانيان در علوم اشاره كرد و گفت: حركت انتقالي زمين كه امروز مي‌گويد چندصد سال قبل يك فرد آن را مطرح كرده و به خاطرش محاكمه شده، بيش از هزار سال قبل براي دانشمنداني همچون ابن سينا و ابوريحان كه ايراني بودند يك مساله روشن و قطعي بوده است. ايرانيان هزار سال است كه از تقويم جلالي استفاده مي‌كنند كه دقت آن بسيار بالاست. يا جالب است كه بدانيد جاذبه‌ زمين كه مي‌گويد فردي وقتي سيبي بر سرش افتاد آن را كشف كرد، 1200 سال پيش براي دانشمندان ما امر مسلمي بوده است. ما اگر تمام بودجه‌هاي خود را به سازمان ميراث فرهنگي بدهيم كه تنها بخش مهندسي فرهنگ و تمدن ما را به جهان معرفي كند باز هم پول كم مي‌آوريم. در كشور ما 500 سال پيش پل‌هايي بر روي رودخانه‌ها ساخته‌اند كه كاميون‌هاي 80 تني هم به راحتي امروز عبور مي‌كنند. 3 هزار سال پيش ايراني‌ها سازه و تونل را مي‌شناختند و قنواتي حفر كردند كه هنوز هم فعال است. وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به ادبيات و هنر ايرانيان گفت: اگر تمام دنيا ذخيره‌ خود را در فرهنگ و ادب ارايه دهند، آيا مي‌توانند يك رودكي، يك وحشي بافقي، يك مولانا، يك فردوسي، يك حافظ، يك سعدي و يا يكي از شعراي ايران را ارايه دهند. اگر غبارها از چهره‌ تمدن ايران كنار برود، همه عاشق ادب و هنر اين سرزمين مي‌شوند. ايرانيان به گواه تاريخ رشادت‌ها و شجاعت‌هاي بزرگي را ارايه كرده‌اند. در فنون رزمي، ايرانيان سرآمد دوران خود بوده‌اند. اصلا همين جنگ پارتيزاني كه از آن ياد مي‌كنند، متعلق به ايرانيان و قوم پارس مي‌باشد كه انگليس‌ها آن را به صورت پارتيزاني تلفظ مي‌كنند. اگر پرده از چهره‌ مديريت ايرانيان برداشته شود، معلوم مي‌شود كه اين ملت در 2 هزار سال قبل 42 مليت گوناگون را با صلح و صفا و آرامش زير چتر خود، امنيت داده بود و اين ملت‌ها زير پرچم اين سرزمين زندگي مي‌كردند. از شمال غرب آفريقا تا قلب چين توسط ايرانيان امنيت برقرار بوده است. البته نمي‌گويم كه آن زمان بي‌عيب بوديم. بالاخره آن مديريت پيچيده و حكومت سلاطين ظلم‌هايي هم به همراه داشت، اما اين 42 ملت بدون جنگ و تجاوز و اشغالگري و به خاطر انديشه‌هاي انساني اين سرزمين در زير بال گسترده مهر و محبت و انديشه‌ ملت ايران زندگي مي‌كردند. نگاه انساني ملت ايران حتي در بخش‌هايي از كتاب مقدس نيز جلوه‌گر شده است. رئيس‌جمهور با اشاره به چند فيلم كمپاني هاليوود عليه تمدن ايران گفت: آن ها فرمان دادند كه تاريخ ملت ما تحريف شود. فيلم ساختند و در آن نشان دادند كه حاكمان ايران با لشگركشي 28 كشور را تحت حاكميت خود درآورده بودند؛ در حالي كه اين رقم 42 بوده و تمام اسناد نشان مي‌دهد كه زوري در كار نبوده است. وي خاطرنشان كرد: بحث ما بازگشت جهان به سمت حاكميت انسانيت، فرهنگ و ادب است. اگر چهره ايران در كنار ساير چهره‌هاي مدعي مديريت جهان قرار گيرد مي‌بينيد كه چگونه دل‌ها به سمت تمدن ايران كشيده مي‌شود. آن‌ها براي اين‌كه بتوانند بر خاورميانه مسلط شوند، يك بازي راه انداختند و صحنه‌سازي كردند. هواپيمايي به برجي خورد و تبليغاتي در اين زمينه كردند و به بهانه آن به افغانستان و عراق حمله كردند. وي گفت: از وقتي به منطقه ما آمده‌اند يك ميليون و 400 هزار انسان كشته شده و بيش از 4 ميليون انسان را آواره كرده‌اند و حتي از اورانيوم ضعيف شده عليه مردم عراق استفاده كردند. حالا امروز كساني كه خود بمب ساخته و استفاده كرده‌اند و حتي امروز هم تهديد مي‌كنند، از فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌يي ما ابراز نگراني مي‌كنند. كساني كه پشت صحنه‌ سازمان‌هاي تروريستي را اداره مي‌كنند امروز مي‌خواهند با تروريسم مبارزه كنند. فردي كه اخيرا سربازان گمنام ما او را دستگير كرده‌اند در اعترافاتش گفته و سند هم داده كه با اسراييل و برخي دولت‌هاي منطقه و برخي اعضاي ناتو ارتباط داشته و حمايت آن‌ها را داشته است. احمدي‌نژاد افزود: قدرت‌هاي بزرگ، اقتصاد جهان را طوري اداره كرده‌اند كه خون مردم را در شيشه كرده‌اند. آن‌ها مي‌خواهند بر خاورميانه مسلط شوند؛ چراكه مي‌دانند اين‌جا كانون مديريت جهان است. مي‌خواهند فضا را غبارآلود كنند تا كسي با مديريت انساني اين منطقه آشنا نشود. البته در رسيدن به اهداف خود تاكنون ناكام بوده و خواهند بود. شرايط جهان عوض شده است. امروز ايران قدرتمندترين ملت دنياست و آن‌ها به روي خورشيد خاك مي‌پاشند و نمي‌دانند كه اين خاك به چشمان خودشان برمي‌گردد. امروز كدام سياست بدون حضور ايران در خاورميانه امكان اجرا دارد؟ اقتدار ملت، بمب اتم، بمب شيميايي و هفت‌تيركشي گاوچران‌ها نيست، بلكه بر اساس فرهنگ اخلاقي و انساني است. ما همه ملت‌ها را دوست داريم و از پيشرفت آن‌ها خوشحال مي‌شويم. اهل برادري و گفت‌وگو هستيم اما در برابر زياده‌خواهان مشت محكمي هستيم كه دندان‌هاي هر متجاوزي را در دهانش خورد مي‌كند. ملت ما اهل صلح و صفاست و خواهان اداره جهان با صلح و عدالت است. ما با برده‌داري چه سنتي و چه مدرن مخالفيم. خليج فارس هم مشكل امنيتي ندارد. مشكل خود شما هستيد. ملت ما عزيزترين و قدرتمندترين ملت دنياست و دوران تاريخي شما هم به سر آمده است. وي تصريح كرد: از وقتي يك تمدن براي رسيدن به اهداف خود به سلاح و فريب متكي شود كارش تمام است. كسي كه براي پيشبرد اهداف خود متوسل به زور مي‌شود كارش تمام است. وي گفت: اين همايش، غبارروبي از چهره‌ ايران، تمدن و فرهنگ آن است كه بعد از اسلام عميق‌تر، شكوفاتر و پربارتر شده است. رئيس‌جمهور در پايان اين شعر را قرائت كرد: ما از تبار رستم و فرهاد و آرشيم، واندر شراب فتنه‌ آخر سياوشيم. در انتظار رويت آن مهر آخرين، در مجمر سپيده سپندي بر آتشيم. در اين مراسم از دو كتاب و پژوهش درباره خليج فارس و تمدن ايران رونمايي شد و هم‌چنين رئيس‌جمهور به جمعي از انديشمندان محقق در زمينه‌ تمدن ايران و خليج فارس جوايزي اهدا كرد. لینک http://hamshahrionline.ir/News/?id=113327
  3. نخستين پردازنده‌هاي مبتني بر مهندسي Nehalem در سال 2008 و تحت برند تجاري Core i7 عرضه شدند. پس از عرضه اين پردازنده‌ها، اينتل مسير پردازنده‌هاي Core i7 را ادامه داد و گونه‌هاي ابتدايي‌تر و ارزان‌قيمت‌تر اين پردازنده‌ها را تحت نام‌هاي Core i5 و Core i3 به کاربران معرفي کرد. هم‌اکنون تعداد پردازنده‌هاي دسکتاپ مبتني بر فناوري Nehalem به بيش از 18 مدل مي‌رسد. [size=18][color=green]Core i3[/color][/size] پردازنده‌هاي Core i3 ارزان‌قيمت‌ترين و ابتدايي‌ترين اعضاي خانواده Nehalem هستند. اين پردازنده‌ها هم‌اکنون تنها دو مدل را دربر مي‌گيرند که خصوصيات مشترک آن‌ها به اين صورت است: - دوهسته‌اي - 64 کيلوبايت کش L1 براي هر هسته - 256 کيلوبايت کش L2 براي هر هسته - 4 مگابايت کش L3 اشتراکي - پشتيباني از فناوري Hyper Threading - رابط DMI با سرعت 2 GB/S - کنترلر مجتمع حافظه با پشتيباني از حافظه‌هاي DDR3 دوکاناله - پردازنده گرافيکي مجتمع - فناوري ساخت 32 نانومتري - دوهسته‌اي‌هاي Core i3 تنها اعضاي خانواده Nehalem بوده که فاقد فناوري Turbo Boost هستند. اين فناوري قادر است بسته به شرايط عملياتي، فرکانس عملياتي پردازنده را به طور خودکار افزايش دهد. - استفاده از کنترلر گرافيکي HD Graphics در اين پردازنده‌ها نيز منوط به وجود مادربوردي با يکي از تراشه‌هاي H55، H57 و Q57 است. [size=18][color=green]Core i5[/color][/size] پردازنده‌هاي Core i5 برخلاف i7ها که بازار کاربران حرفه‌اي را هدف قرار مي‌دهند، براي کاربران نيمه‌حرفه‌اي و متوسط در نظر گرفته شده‌اند. خصوصيات مشترک در بين پردازنده‌هاي Core i5 عبارتند از: - دو يا چهار هسته‌اي - 64کيلوبايت کش L1 براي هر هسته - 256 کيلوبايت کش L2 براي هر هسته - 4 يا 8 مگابايت کش L3 اشتراکي - پشتيباني از فناوري Hyper Threading در مدل‌هاي دوهسته‌اي - استفاده از سوکت LGA 1156 - رابط DMI با سرعت 2 GB/S - کنترلر مجتمع حافظه با پشتيباني از حافظه‌هاي DDR3 دوکاناله - پردازنده گرافيکي مجتمع براي مدل‌هاي دوهسته‌اي - کنترلر مجتمع PCIe 2.0 با 16مسير PCIe - فناوري Turbo Boost - فناوري ساخت 45 يا 32 نانومتري مدل‌هاي 32 نانومتري پردازنده‌هاي Core i5 که هم‌اکنون مدل‌هاي 2 هسته‌اي را شامل مي‌شوند، به کنترلر گرافيکي مجتمع HD Graplucs، مجهز هستند. به عبارتي در اين مدل‌ها پردازنده گرافيکي به جاي تراشه مادربورد، روي پردازنده قرار مي‌گيرند. براي استفاده از خروجي ويديويي اين پردازنده‌ها، بايد آن‌ها را روي مادربوردهايي با يکي از تراشه‌هاي H55، H57 و يا Q57 استفاده کرد. البته نصب اين پردازنده‌ها روي ديگر عضو خانواده LGA 1156 يعني تراشه P55 بلامانع است و تنها پردازنده گرافيکي مجتمع سي‌پي‌يو، غيرفعال خواهد شد. مدل‌هاي 2هسته‌اي Core i5 به 4مگابايت و مدل‌هاي 4 هسته‌اي به 8 مگابايت کش L3 مجهز هستند. [size=18][color=green]Core i7[/color][/size] اين پردازنده‌ها، نخستين پردازنده‌هاي اينتل با کنترلر حافظه مجتمع محسوب مي‌شوند. خصوصيات اصلي اين پردازنده‌ها عبارتند از: - چهارهسته‌اي - 64 کيلوبايت کش L1 براي هر هسته - 256 کيلوبايت کشL2 براي هر هسته - 8 مگابايت کش L3 اشتراکي - پشتيباني از فناوري Hyper Threading - استفاده از سوکت LGA 1366 يا LGA 1156 - رابط QPI با سرعت 4.8 GB/S يا 6.4GB/S براي مدل‌هاي سوکت LGA 1366 - رابط DMI با سرعت 2GB/S براي مدل‌هاي سوکت LGA 1156 - کنترلر مجتمع حافظه با پشتيباني از حافظه‌هاي DDR3 سه کاناله براي مدل‌هاي سوکت LGA 1366 - کنترلر مجتمع حافظه با پشتيباني از حافظه‌هاي DDR3 دوکاناله براي مدل‌هاي سوکت LGA 1156 - کنترلرمجتمع PCIe 2.0 براي مدل‌هاي سوکت LGA 1156 با 16 مسير PCIe - فناوري Turbo Boost - فناوري ساخت 45 نانومتري رابط يا Bus پل ارتباطي ميان پردازنده و چيپ‌ست مادربورد است. هم‌اکنون پردازنده‌هاي Core i7 در دو سري 800 و 900 ديده مي‌شوند. سري 900 شامل مدل‌هاي گران‌قيمت‌تر و سريع‌تر هستند که از سوکت LGA 1366 استفاده مي‌کنند. اين سوکت در انحصار مادربوردهاي با تراشه X58 هستند. مدل‌هاي سري 800 نيز از سوکت LGA 1156 استفاده مي‌کنند. براي اين سوکت تراشه‌هاي مختلفي موسوم به تراشه‌هاي سري 500 طراحي شده که P55، H55 و H57 معروف‌ترين آن‌ها هستند. هفته نامه عصر ارتباط
  4. از همان آغاز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، دولت آمریکا که از این قضیه به شدت تحقیر شده بود دست به اقدامات گسترده سیاسی و همچنین تمهیدات نظامی علیه ایران زد و ناوگان نظامی خود را به خلیج فارس اعزام کرد تا آماده حمله به ایران باشد. ساعت 11 شب چهارم اردیبهشت 1359 شمسی هشت فروند بالگرد از یک ناو هواپیما بر آمریکایی در نزدیکی خلیج فارس و به دنبال آن 9 فروند هواپیمایی سی 130 نیز از پایگاهی در کشور عمان به پرواز در آمدند و وارد حریم هوایی ایران شدند. هواپیماهای غول پیکر و متجاوز آمریکایی پس از طی مسافتی بیش از هزار کیلومتر جهت سوخت گیری و هماهنگی برای شروع عملیات در این نقطه (صحرای طبس) فرود می آیند. تفنگداران آمریکایی مسافران یک اتوبوس که زائران امام رضا(ع) و از شهر یزد راهی مشهد مقدس بودند را به گروگان می گیرند تا عملیاتشان لو نرود. یکی از بالگردها جهت سوخت گیری نزدیک هواپیمای غول پیکر می نشیدند و پس از سوخت گیری قصد جدا شدن از هواپیما را دارد که ناگهان باد شدت یافته و طوفان شن آغاز می شود. در این شرایط تعادل بالگرد برهم خورده و ملخ آن با هواپیما برخورد می کند و هر دو منفجر شده و 9 نفر از متجاوزان نظامی آمریکا در شعله های آتش قهر و غضب الهی به هلاکت می رسند و بقیه بالگردها نیز در طوفان زمین گیر شده و نابود می شوند. در آن زمان حضرت امام(ره) پیامی را به مناسبت این شکست مفتضاحانه آمریکا صادر می کنند: آن دانه های شن مامور خداوند بودند، امدادهای غیبی الهی با خنثی کردن توطئه آمریکا، بقا و استمرار انقلاب اسلامی را تضمین کرد. در ادامه خطاب به کارتر می فرمایند: کارتر باید بداند که اگر این گروه به مرکز جاسوسی آمریکا حمله کرده بودند اکنون هیچ یک از آنها و از 50 نفر جاسوس محبوس خبری نبود و همه رهسپار جهنم شده بودند، همچنین کارتر باید بداند که ملت 38 میلیونی ما بامکتبی بزرگ شده اند و شهادت را سعادت و فخر می دانند و سر و جان را فدای مکتب خود می کنند. منبع ایسکانیوز
  5. بیشترش زیر سر انگل..و ساکسونهاست... هرچند زمام داران وقت هم بی تقصیر نیستند
  6. 00Amin

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از دفتر امور رسانه‌هاي رياست جمهوري، محمود احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور در مصاحبه اختصاصي با شبكه تلويزيوني «آر.تي.ال» آلمان در پاسخ به سوالي مبني بر وجود تشنج ميان غرب و جمهوري اسلامي ايران در مورد مساله هسته‌اي و ارزيابي خود از آينده پرونده هسته‌اي كشورمان گفت: ايران مساله‌اي به نام تشنج هسته‌اي ندارد. البته بعضي از دولت‌هاي غربي 30 سال است كه به طور مستقيم عليه ملت ايران هستند و رفتار آنها براي ما تكراري شده است. قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، در حاليكه در ايران انتخابات، دمكراسي و آزادي نبود و يك حكومت كاملاً ديكتاتوري حاكم بود، همين دولت‌هاي غربي كه امروز در برابر ما هستند از آن ديكتاتوري به طور مطلق حمايت مي‌كردند. وي افزود: زماني كه انقلاب اسلامي پيروز شد و آزادي و انتخابات بوجود آمد و مردم بر سرنوشت خودشان حاكم شدند از همان ابتدا برخي از دولت‌هاي غربي عليه ملت ايران ما صف آرايي كرده و در اين راه حتي از گروه‌هاي تروريستي حمايت كردند. 16 هزار نفر از مردم كشورمان به دست تروريست‌هايي كشته شدند كه آن تروريست‌ها امروز در اروپا آزادانه فعاليت داشته و با برخي از سياستمداران اروپايي همكاري مي‌كنند. رئيس‌جمهور خاطر نشان كرد: در جنگ 8 ساله صدام عليه ايران برخي از همين دولت‌هاي اروپايي از صدام عليه ملت ايران حمايت كردند، صدام از سلاح شيميايي استفاده كرد و مردم بي دفاع را مورد هدف قرار داد اما آنها از او حمايت كردند. بعد از اينكه صدام رفت مجدداً به بهانه‌هايي مانند هسته‌اي و حقوق بشر در برابر ملت ايران قرار گرفتند بنابراين رفتار آنها براي ملت ايران عادي شده است. احمدي‌نژاد با تاكيد بر اينكه موضوعي به عنوان تشنج هسته‌اي ماهيت حقيقي ندارد، اظهار داشت: جمهوري اسلامي ايران در چارچوب حقوقي و براساس قوانين عمل مي‌كند و حق دارد كه غني سازي داشته باشد و از انرژي صلح آميز هسته‌اي استفاده كند. امروز براي ملت ايران قطعي شده است كه برخي از دولت‌هاي اروپايي به همراه آمريكا نمي‌خواهند ملت ما پيشرفت كرده و صاحب فناوري‌هاي بالا باشد. رئيس‌جمهور اضافه كرد: كساني كه خودشان بمب اتم دارند از ما مي‌خواهند از انرژي هسته‌اي بصورت صلح آميز استفاده نكنيم! به اين تناقض هيچ كس نمي‌تواند جواب بدهد. اگر انرژي هسته‌اي چيز بدي است ابتدا بايد دولت‌هاي اروپايي و آمريكا آن را كنار بگذارند. *موضوع هسته‌اي ايران به بازي سياسي تبديل شده ‌است احمدي‌نژاد گفت: موضوع هسته‌اي ايران به بازي سياسي تبديل و تكراري هم شده است. در آينده هم اتفاق خاصي در اين زمينه نخواهد افتاد. ملت ايران يك ملت قوي است و مي‌تواند امور خودش را اداره كند. ايران در هيچ عرصه‌اي نيازي به ديگران ندارد. ايران 7 هزار سال سابقه تمدني دارد و به كساني كه خيال مي‌كنند، مي‌توانند به ما فشار بياورند، هيچ نيازي ندارد البته ما از چنين وضعيتي راضي نيستيم و علاقه مند نيستيم كه آنها عليه ايران باشند ما دوست داريم روابط دوستانه و سازنده باشد اما باورم اين است كه امروز برخي از سران اروپايي نمي‌دانند چه كار مي‌كنند و منافع خود و منافع اروپا را گم كرده‌اند. آنها نمي‌توانند با ايران رابطه نداشته باشند. بايد رفتار خود را ارزيابي كنند كه سي سال عليه ملت ايران بودن چه نتيجه‌اي براي آنان در پي داشته و آيا ايران عقب مانده يا پيشرفت كرده است؟ *اروپايي‌ها نبايد خود را در سايه آمريكا تعريف كنند رئيس‌جمهور در پاسخ به اينكه چه پيام يا پيشنهادي براي اروپا و صدراعظم آلمان داريد، گفت: به نظر مي‌رسد، منافع، حيثيت و آينده اروپا اقتضا مي‌كند كه به حقوق ديگران احترام بگذارد. اروپايي‌ها نبايد خود را در سايه آمريكا تعريف كنند و لازم است يك چهره مستقل براي خودشان داشته باشند تا بتوانند در مناسبات آينده جهان تاثير بگذارند. ايران در سابقه تاريخي هيچ نقطه كدورتي با آلمان ندارد و علاقه مند هستيم مردم آلمان پيشرفته، عزيز و آزاد باشند، شخصيت و حقوقشان حفظ شود و تحقير نشوند دوست داريم روابط اقتصادي و فرهنگي خوبي داشته باشيم اما بايد بدانند كه ايران نيازي به آنها ندارد. احمدي‌نژاد با طرح سوالاتي همچون سران اروپايي بايد بررسي كنند كه امروز شخصيت مستقل اروپا كجاست؟ آلمان در كجاي مناسبات جهاني قرار دارد ؟ چرا آلمان بايد قرباني تأمين منافع ديگران عليه ايران شود؟ خاطرنشان كرد: ما هيچ وقت عليه آلمان موضع نگرفته‌ايم آلمان از موضع‌گيري عليه ايران چه نفعي مي‌برد اينها سوالات جدي است كه نياز به تامل و پاسخ روشن دارد. اگر روابط دوستانه و براساس عدالت باشد به نفع همه است. اين را بايد مسئولين اروپايي كاملا مورد توجه داشته باشند كه ايران هيچ نيازي به آنها ندارد اگر هم بر روابط دوستانه تاكيد داريم آن را به نفع هر دو طرف بخصوص طرف مقابل خود مي‌دانيم. رئيس‌جمهور در پاسخ به سوالي درباره مبادله سوخت 20 درصد خاطر نشان كرد: در تهران راكتوري براي توليد راديو دارو وجود دارد كه به سوخت 20 درصد نياز دارد به آژانس اعلام كرديم كه به سوخت 20 درصد نياز داريم و طبق مقررات، كشورهايي كه سوخت 20 درصد دارند موظفند اين سوخت را در اختيار ما بگذارند. آژانس اعلام كرد بعضي از كشورها براي اين كار آمادگي دارند. منتها خواستار مبادله هستند در حالي كه طبق مقررات بدون هيچ شرطي آنها بايد سوخت مورد نياز را تامين كنند با اين‌حال قبول كرديم تا راه براي همكاري‌ها و تعامل باز شود. اما آنها در تبادل، شرط‌هايي گذاشتند كه براي ما غيرقابل قبول بود. شرط گذاشتن خلاف قانون است و ما اعلام كرديم كه بدون شرط مبادله خواهيم كرد اما آنان روند كار را بسيار طولاني و بازي‌هاي سياسي جديد شروع كردند چنين فكر كردند كه از اين معامله، امتياز سياسي بگيرند. اطلاع داديم كه زمان زيادي نداريم و اگر سوخت را تامين نكنيد خودمان خواهيم ساخت و شروع هم كرديم. امروز ديگر نيازي در اين زمينه به آنها نداريم. خودمان سوخت 20 درصد را توليد مي‌كنيم ولي با اين حال راه هنوز بسته نيست و مي‌توانيم مبادله را داشته باشيم اما بدون شرط و طبق مقررات . حتي حاضريم اورانيوم 3.5درصد هم بدهيم، اما مبادله بايد همزمان انجام شود. *براساس احترام و عدالت راه براي همكاري و تعامل باز است رئيس‌جمهور خاطر نشان كرد: آنها مبادله‌اي را كه ايران داوطلبانه براي ايجاد زمينه دوستي و همكاري مي‌خواست انجام دهد به يك ابزار سياسي تبديل كردند به همين دليل خواهان مبادله همزمان هستيم اكنون نيز براي اين كار آمادگي داريم. منتها حتما بايد همزمان انجام شود تا ياد بگيرند كه درست رفتار كنند. ايران يك كشور مستقل و بزرگ است و براساس احترام و عدالت راه براي همكاري و تعامل باز است. *ادعاي سوءظن به ايران موضوعي طنز و خنده‌دار است احمدي‌نژاد در پاسخ به اينكه در غرب سوءظن‌هايي وجود دارد كه ايران در فعاليت‌هاي هسته‌اي بدنبال برنامه نظامي است، تصريح كرد: چه كساني سوءظن دارند؟ سياستمداران غربي كه 30 سال است عليه ملت ايران هستند آيا آنها موافق سلاح هسته‌اي هستند يا مخالف آن؟ علي القاعده بايد مخالف باشند خب! پس چرا خودشان سلاح هسته‌اي دارند؟! چرا فرانسه و انگليس بايد سلاح هسته‌اي داشته باشند؟ آنها نگرانند كه ممكن است ايران در ساليان آينده، سلاح هسته‌اي بسازد بنابراين مي‌گويند بايد به ايران فشار آورد با چنين منطقي با كساني كه خودشان سلاح هسته‌اي دارند چه كار بايد كرد؟ معلوم است كه جرم آنها بايد سنگين‌تر باشد. آنها اگر مخالف سلاح هسته‌اي هستند، ابتدا بايد سلاح‌هاي خودشان را از بين ببرند. آنها مخالف سلاح هسته‌اي نيستند چرا كه در منطقه ما رژيم‌هاي جعلي وجود دارند كه سلاح هسته‌اي دارند. هيچ نظارتي را هم نمي‌پذيرد و مورد حمايت مطلق همين دولت‌هاي غربي قرار دارد. وي ادعاي سوءظن به ايران را موضوعي طنز و خنده‌دار دانست و گفت: درحاليكه خودشان ده هزار بمب انبار كرده‌اند، مي‌گويند چون ممكن است ايران يك بمب بسازد، بايد مجازات شود. بدتر از همه دولت آمريكاست چرا كه اين دولت از بمب اتم استفاده هم كرده است. يعني هم بمب دارد و هم استفاده كرده است. داشتن يك بمب خطرناك‌تر است يا ده هزار بمب، جمهوري اسلامي ايران از اساس با بمب هسته‌اي مخالف است به لحاظ ارزش‌هاي حاكم بر كشورمان و هم به لحاظ سياسي اعتقادي به داشتن بمب اتم نداريم. ايران سلاح‌هاي كشتار جمعي را ضد انساني مي‌داند به همين دليل پيشنهاد داديم كه كميته مستقلي براي خلع سلاح هسته‌اي تشكيل شود. *بمب اتم كارآيي خود را از دست داده است رئيس‌جمهور با بيان اينكه به لحاظ سياسي بمب اتم كارآيي خود را از دست داده است، اظهار داشت: آيا داشتن بمب اتم، شوروي را نجات داد؟ رژيم صهيونيستي را در غزه پيروز كرد؟ آيا آمريكا را در افغانستان پيروز كرد؟ چندين كشور ناتو بمب اتم دارند آيا باعث شده تا در افغانستان پيروز شوند؟ بنابراين دوره بمب تمام شده و دوره انديشه و انسانيت شروع شده است. در اين دوره هر كس بايد انسانيت خودش را عرضه كند. داشتن بمب اتم افتخار نيست. انبار كردن بمب اتم ننگ است. دولت‌هايي كه بمب اتم ذخيره كرده‌اند بايد محاكمه شوند نه اينكه مدعي ما باشند. ما هستيم كه از آنان شكايت و نگراني داريم. *معادل دانستن انرژي هسته‌اي با بمب خيانت بزرگي به بشريت است احمدي‌نژاد معادل دانستن انرژي هسته‌اي با بمب را خيانت بزرگي به بشريت دانست و تصريح كرد: پديده‌اي به نام بمب اتم و انرژي اتمي كاملا با هم متفاوت هستند. انرژي اتمي چيز مفيدي است و همه بايد از آن استفاده كنند. اما دولت‌هايي كه خودشان بمب اتم دارند انرژي هسته‌اي را مساوي بمب تعريف كرده‌اند تا اجازه ندهند ملت‌ها از اين انرژي استفاده كنند اين مساله خيانت بزرگي به بشريت است. همه بايد بتوانند از انرژي پاك هسته‌اي استفاده كنند. ساختن و انبار كردن بمب هم بايد ممنوع باشد و ابتدا بايد كساني كه بمب هسته‌اي دارند خلع سلاح شوند. بايد بمب‌هاي اتم آمريكا از خاك آلمان خارج شود. چرا بايد مردم آلمان در سايه بمب اتم زندگي كنند؟ مردم آلمان چه گناهي كرده‌اند؟ اگر واقعا مخالف بمب هستند بايستي بمب‌هاي خودشان را از بين ببرند. در چنين صورتي است كه مي‌توان ادعايشان درباره خلع سلاح را باور كرد. در شرايط فعلي هيچ كس حتي خود مردم اروپا و آمريكا حرف‌هايشان را باور نمي‌كنند. رئيس‌جمهور در پاسخ به سوال خبرنگار ار.تي. ال كه با نام بردن از پاكستان و رژيم صهيونيستي مدعي شد اين كشورها برنامه‌هاي هسته‌اي غيرنظامي دارند و اين برنامه به آنها اجازه مي‌دهد كه بتوانند از انرژي هسته‌اي استفاده كنند، اظهار داشت: اينهايي كه اسم برديد اتفاقاً سلاح اتمي دارند اما آفريقاي جنوبي مي‌خواست فعاليت صلح آميز داشته باشد، برخي از همين دولت‌هاي غربي نگذاشتند. برزيل مي‌خواهد، داشته باشد، همين‌ها فشار مي‌آورند و نمي‌گذارند. الجزاير، سوريه، ونزوئلا و كشورهاي متعدد ديگري در دنيا هستند كه قصد دارند به صورت صلح آميز از انرژي هسته‌اي استفاده كنند اما دولت‌هاي غربي اجازه نمي‌دهند اما از كساني كه بمب دارند حمايت مي‌كنند و اين يك تناقض است. قاعدتاً آنهايي كه بمب اتم دارند بايد محاكمه شوند و روزي خواهد رسيد كه محاكمه خواهند شد. *مخالفان بمب اتم به سراغ انگليس و فرانسه و پايگاه‌هاي آمريكايي در آلمان بروند احمدي‌نژاد در پاسخ به اين سوال خبرنگار آلماني كه آيا مي‌توانيد اطمينان بدهيد كه شما برنامه هسته‌اي نظامي نداريد؟ گفت: آيا شما از بمب اتم نگراني داريد؟ شما در اروپا زير سايه بمب زندگي مي‌كنيد، مراقب باشيد نشاني اشتباه به شما ندهند. مخالفان بمب اتم بايد به سراغ انگليس و فرانسه و پايگاه‌هاي آمريكايي در آلمان بروند. در ايران هيچ كس بمبي پيدا نخواهد كرد چرا كه اصولا به بمب نياز نداريم. بمب ملت ايران، فرهنگ انساني و اسلامي، فرهنگ دوستي، عشق، محبت، ادبيات و هنر برجسته است با داشتن اين عناصر متعالي به بمب نيازي نداريم. *عوامل بي ثباتي خاورميانه از بيرون بوده است *رئيس‌جمهور در ادامه مصاحبه با شبكه تلويزيوني «آر. تي. ال» آلمان و در پاسخي به سوالي درباره بي ثباتي خاورميانه و نگراني غربي‌ها از اين مساله گفت: چه كسي خاورميانه را بي ثبات كرده است؟ از 60 سال قبل تا امروز چندين جنگ در منطقه خاورميانه بوقوع پيوسته كه منشاء همه آنها خارج از خاورميانه بود. 5 جنگ را رژيم صهيونيستي راه انداخته و دو جنگ را صدام كه به طور كامل مورد حمايت دولت‌هاي اروپايي بود و دو جنگ را هم دولت آمريكا به همراه ناتو راه انداخته است. مردم خاورميانه هيچ نقشي در وقوع اين جنگ‌ها نداشتند و عوامل بي ثباتي از بيرون خاورميانه بوده است. رژيم صهيونيستي هم متعلق به خاورميانه نيست اين رژيم نماينده بعضي دولت‌هاي غربي و آمريكايي در منطقه ماست هيچ ارتباط فرهنگي و تاريخي هم با ملت‌هاي منطقه ندارد يك رژيم تحميلي است. اگر ناتو و آمريكا در منطقه خاورميانه دخالت نكنند اين منطقه باثبات خواهد بود. احمدي‌نژاد همچنين در پاسخ به سوالي درباره مواضع ايران در قبال رژيم صهيونيستي خاطر نشان كرد: بسياري از مردم اروپا با مواضع ايران درباره رژيم صهيونيستي هم‌نظر هستند. چرا ماليات مردم اروپا بايد خرج آدم كشي در غزه شود؟ چرا صهيونيست‌ها بايد از پرداخت ماليات معاف باشند؟ مردم اروپا از صهيونيست‌ها راضي نيستند. چرا بعد از 60 سال، مردم آلمان همچنان بايد به صهيونيست‌ها باج بدهند و اين پول‌ها خرج كشتن مردم مظلوم غزه شود؟ مطمئن هستم مردم اروپا و آمريكا، با آدم كشي و با كشتن زنان و كودكان اصلا موافق نيستند و مخالف جنگ افروزي و اشغالگري هستند. مردم با هم جنگ و دعوا ندارند و دوستدار يكديگر هستند و اين سياستمداران غربي هستند كه جنگ درست مي‌كنند و زمان آن رسيده كه رفتار خود را اصلاح كنند. بي ثباتي خاورميانه مسئله‌اي تحميلي از جانب ديگران است و اگر نيروهاي ناتو از منطقه خارج شوند و غربي‌ها حمايت خود را از رژيم صهيونيستي بردارند، خاورميانه باثبات‌ترين منطقه دنيا خواهد بود. *غربي‌ها به حق خودشان قانع باشند رئيس‌جمهور گفت: بعضي از كشورهاي غربي قصد دارند بر نفت و منابع خاورميانه مسلط شوند و اين موضوع ريشه اصلي مشكلات خاورميانه است. غربي‌ها به حق خودشان قانع باشند آنها حتي حاضرند به قيمت كشتن ملت‌هاي منطقه بر نفت منطقه مسلط شوند. در عراق بيش از يك ميليون نفر را كشته‌اند. تاريخ اين مسايل را نخواهد بخشيد و به زودي به سراغشان خواهد آمد. *كسي در اروپا و آمريكا بدون پول، حزب و تبليغات نمي‌تواند وارد سيستم حكومت شود رئيس‌جمهور در پاسخ به سوالي درباره وضعيت داخلي كشور خاطر نشان كرد: يكي از آزادترين جمهوري‌هاي دنيا جمهوري اسلامي ايران است. براي اينكه مردم مي‌توانند آزادانه در انتخابات شركت كنند. يك فرقي بين جمهوري ما و جمهوري‌هاي اروپا و جمهوري آمريكا وجود دارد، در ايران واقعا مردم حاكم هستند و در اروپا و آمريكا پول، حزب و تبليغات و اگر كسي اين عناصر را نداشته باشد، نمي‌تواند وارد سيستم حكومت شود. اما در ايران مردم حاكم هستند. نمونه‌اش بنده كه جلوي شما نشسته‌ام. من نه حزب دارم، نه پول و نه قدرت. مردم من را انتخاب كردند چون تصميم مردم اين بود. *همه مراحل انتخابات ايران مردمي است وي افزود: در ايران هيچ‌كس به دليل مخالفت در زندان نيست. البته هر كشوري قوانيني دارد اگر كسي در خيابان از چراغ قرمز عبور كند طبيعي است كه جريمه مي‌شود. اگر كسي به امكانات عمومي آسيب برساند حتي در آلمان هم با او برخورد مي‌شود. چرا كه هر كشوري نيازمند نظم و انضباط است. امروز تمام رقباي من آزاد هستند و تندترين حرف‌ها را هم عليه من مي‌زنند و كسي با آنها كاري ندارد. رسانه‌ها در ايران آزادند و انتقادات خود را آزادانه مطرح مي‌كنند. البته اگر كسي از آنها شكايت كند، دادگاه رسيدگي مي‌كند. در اروپا حتي يك نمونه هم وجود ندارد كه در انتخابات 85 درصد مردم مشاركت داشته باشند، مشاركت 85 درصدي بالاترين درجه مشروعيت يك حكومت است. در ايران انتخابات را مردم برگزار، نظارت و خودشان هم از نتيجه انتخابات مراقبت مي‌كنند يعني همه مراحل انتخابات مردمي است. رئيس‌جمهور در پاسخ به سوالي درباره خانم ندا آقا سلطان و نحوه كشته شدن وي از سوي خبرنگار آلماني اظهار داشت: كشته شدن وي يك طراحي از قبل بود. خانم ندا آقاسلطان قرباني توطئه عليه ملت ايران شد. آن خانم اصلاً در هيچ تظاهراتي حضور نداشت. در يك محله فرعي در حال حركت بود كه در شرايط مشكوكي به قتل رسيد. كشته شدن وي يك سناريو بود كه عيناً در ونزوئلا هم تكرار شده است. متأسفانه يك خانم جوان ايراني به دست كساني كه مي‌خواستند آشوب برپا كنند كشته شد. البته پرونده باز است. در ايران نيز همه اين موضوع را محكوم كردند اما در آلمان در حضور قاضي يك زن را جلوي چشم همسرش با بيست ضربه چاقو كشتند. چرا در غرب هيچ سر و صدايي براه نيفتاد. چرا خبر آن 10 روز پنهان ماند. چرا آن قاضي محاكمه نشد؟ چرا مأمورين پليسي كه ايستاده بودند و جلوي همسر او را گرفتند كه دفاع نكند، محاكمه نشدند؟ چرا بي‌سي‌سي و سي‌ان‌ان و شبكه‌هاي اروپايي روي اين موضوع تبليغات نكردند. نبايد با مسايل برخورد سياسي كرد. برخوردها بايد انساني و عادلانه باشد تا حقايق روشن شود. ممكن است با دروغ بتوان مدت كوتاهي بر دنيا حكومت كرد اما لشكر راستي خواهد آمد و همه دروغ‌ها را به تاريخ مي‌فرستد. لینک http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901311449
  7. خبر بسیار خوبی هست...! [quote] معاون هماهنگ‌كننده نيروي هوايي ارتش تصريح كرد: در فرايند بكارگيري هواپيماها، نيازمندي‌ها دائما منعكس مي‌شود و مي‌توان گفت كه قطعا در آينده شاهد[color=green] ساخت نسل‌هاي جديدي از جنگنده صاعقه[/color] خواهيم بود. [/quote] این قسمت رو تاییدش میکنم...
  8. امير احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي زميني ارتش در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا»،‌ در اين خصوص گفت: اين رزمايش به شيوه جنگ‌هاي ناهمتراز براي تمرين نيروهاي لشكرها و تيپ‌هاي ياده شده انجام خواهد شد. وي با بيان اينكه در اين رزمايش سناريوي دشمن همه‌جانبه و قدرتمند در دستور كار قرار خواهد گرفت، اظهار داشت: اين رزمايش در منطقه جنوب و با حضور يگان‌هاي مختلف نيروي زميني برگزار خواهد شد. پوردستان با اشاره به اين مطلب كه در نيروي زميني تمرينات تاكتيكي زماني كه از رده تيپ به بالا مي‌آيد، حالت رزمايش پيدا مي‌كند، گفت: يگان‌هاي نيروي زميني در طول يك سال، 48 هفته آموزش را طي مي‌كنند كه بعد از اين مدت بايد تمرين صحرايي داشته باشند كه اين تمرين در 3 مرحله انجام خواهد شد. فرمانده نيروي زميني ارتش در ادامه افزود: مرحله اول تمرين پاسگاه فرماندهي است كه تشكيل اتاق جنگ در دستور كار ستاد گردان و يا تيپ قرار مي‌گيرد. وي در ادامه خاطرنشان كرد: مرحله دوم تمرين پاسگاه فرماندهي است كه اين تمرين در فضاي بيرون و منطقه عملياتي انجام مي‌شود و در مرحله سوم با حضور تمامي يگان‌ها در صحرا مرحله اصلي رزمايش اجرايي خواهد شد. * عمليات فرسايشي آفت‌ دكترين نظامي دشمنان است فرمانده نيروي زميني با بيان اينكه نيروهاي مسلح به عنوان بازوي قدرتمند نظام هرگونه تهديدي را جدي مي گيرند، اظهار داشت: به همين خاطر تلاش مي‌كنيم كه خودمان را براي مقابله با تهديدها آماده كنيم؛ چرا كه با توجه به فرمايش مقام معظم رهبري، نيروهاي مسلح بايد بازوي قدرتمند نظام باشند و به همين جهت ما هرگونه تهديدي را جدي گرفته و تمامي تحرك‌هاي منطقه اي را رصد مي‌كنيم. پوردستان در ادامه خاطرنشان كرد: من به شخصه به عنوان يك كارشناس نظامي كه به صورت مداوم تحولات منطقه اي را رصد مي‌كنم بايد اعلام كنم كه نيروهاي فرامنطقه‌اي در شرايطي نيستند كه جبهه سومي را در برابر ما باز كنند. وي با بيان آفت‌هاي دكترين نظامي دشمنان ايران، يادآور شد: عمليات فرسايشي از جمله آفت‌هاي جدي اين نوع از دكترين نظامي است كه در حال حاضر هم مشاهده مي‌كنيم كه بيش از 10 سال است نيروهاي مستقر در افغانستان تلفات مختلفي مي دهند و از نظر روحي تحليل رفته‌اند. فرمانده نيروي زميني در پايان يادآور شد: نيروهاي مسلح هرگونه تحرك در منطقه را رصد و خود را براي مقابله با هر نوع تهديد احتمالي آماده مي كنند. لینک http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291123
  9. [color=green][size=18]سوریه خبر تحویل موشکهای اسکاد به حزب الله را بی اساس دانست[/size][/color] در پی ادعای صهیونیستها مبنی بر تحویل موشکهای بالستیک از سوی سوریه به حزب الله لبنان و سوءاستفاده آمریکا از این موضوع، دمشق امروز پنجشنبه با صدور بیانیه ای این ادعا را بی پایه و اساس توصیف کرد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتد پرس، وزارت امور خارجه سوریه با صدور بیانیه ای ضمن رد این ادعا اعلام کرد : اسرائیل سعی می کند تا تنش ها در خاورمیانه را افزایش دهد و این موضوع می توانست بهانه ای باشد برای تل آویو تا روند صلح در منطقه را به خطر بیندازد. "شیمون پرز" رئیس رژیم صهیونیستی در مصاحبه ای رادیویی مدعی ارسال موشک های پاتریوت از سوی سوریه به حزب الله شده بود و پس از آن هم آمریکا این ادعا را تکرار کرده بود. پیش از آن پرز سوریه را به انجام بازی دوگانه متهم کرده بود که به ادعای وی از یک سو از صلح حرف می زند و از سوی دیگر حزب الله لبنان را تجهیز می کند. در آبان ماه سال گذشته نیز رژیم صهیونیستی مدعی ارسال یک محموله کشتی حاوی سلاح از سوریه به لبنان شده بود که حزب الله به شدت این موضوع را تکذیب کرد. حزب الله لبنان پس از طرح ادعاهای رژیم صهیونیستی مبنی بر این که کشتی "فرانکوپ" از سوی سوریه برای حزب الله حامل سلاح بوده ، با صدور بیانیه ای آن را کذب خواند. در این بیانیه همچنین از حضور "دزدان دریایی اسرائیلی" در آبهای بین المللی به شدت انتقاد شده بود. به گزارش مهر، بر اساس همین موج سازی جدید برخی رسانه های آمریکایی اعلام کردند که جمهوریخواهان از اوباما خواسته اند تا درباره معرفی سفیر آمریکا در دمشق تجدید نظر کند. لینک http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1064526
  10. من هم به نوبه خود این دستاورد رو تبریک میگم...
  11. فرمانده نیروی زمینی ارتش با اشاره به آخرین دستاوردهای نیروهای مسلح، از برگزاری رزمایش بسیار سنگین نیروی زمینی با ابعاد گسترده و حضور 5 لشگر و 7 تیپ مستقل در سال جاری خبر داد. به گزارش خبرنگار مهر، امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ادامه نشست با خبرنگاران که صبح امروز دوشنبه برگزار شد، در پاسخ به سئوالی با اشاره به آخرین دستاوردهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که در روز 29 فروردین به نمایش گذاشته خواهد شد، اظهار داشت: ما برای اولین بار بعد از حادثه لهستان چتر تندیم را مورد استفاده قرار خواهیم داد. وی افزود: این چتر در صورت بروز حادثه برای هواپیما توسط چترباز برای نجات شخصیت استفاده می شود و چترباز با بستن شخصیت مورد نظر به خود از هواپیما بیرون می پرد که این نوع چتربازی همزمان با روز 29 فروردین در جوار مرقد امام خمینی (ره) به نمایش گذاشته خواهد شد. فرمانده نیروی زمینی ارتش به نمایش گذاشته شدن تجهیزات راداری جدید و هواپیماهای بدون سرنشین از سوی پدافند هوایی ارتش، آخرین بالگردهای بدون سرنشین و طراحی شده ارتش، تجهیزات و سلاح های طراحی شده در نیروی زمینی، نفربرهای سبک، مسلسل شش لول جدید به گت لینگان، تغییر در موزیک، رژه پیاده 24 در 24 ششصد نفره و لباس جدید طراحی شده در نیروی زمینی به صورت استتار کویری از آخرین دستاوردهایی است که در روز ارتش به نمایش در خواهد آمد. امیر پوردستان با اشاره به پیشرفت های جمهوری اسلامی ایران در طراحی و ساخت هواپیماهای بدون سرنشین توسط نیروهای مسلح گفت: بنده در خبرها شنیدم که وزیر دفاع آمریکا از پیشرفت پرندگان بدون سرنشین ایران اظهار نگرانی کرده است. در حوزه تولید این نوع هواپیماها هم توانایی ارسال تصاویر به صورت آنلاین در برد دور و هم ماموریت ها و استفاده از سلاح ها پیش بینی شده است. وی ادامه داد: در حوزه بالگردهای بدون سرنشین هم اقدامات خوبی در نیروی زمینی انجام شده است که خبرهای خوش آن طی ماه های آتی به اطلاع مردم شریف جمهوری اسلامی ایران خواهد رسید. فرمانده نیروی زمینی ارتش در پاسخ به این سئوال که گستره رزمایش های این نیرو در سال جدید به چه شکل خواهد بود، خاطر نشان کرد: رزمایش بسیار سنگینی از سوی نیروی زمینی پیش بینی شده است که با حضور 5 لشگر و 7 تیپ مستقل برگزار خواهد شد. تا کنون محل برگزاری این همایش در جنوب کشور تعیین شده است اما در خواست ما از ستاد کل نیروهای مسلح برگزاری این رزمایش در شرق یا جنوب شرقی کشور است. پوردستان اضافه کرد: همچنین رزمایشی در اردیبهشت یا خرداد ماه سال جاری از سوی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در دریای عمان برگزار خواهد شد. وی درباره چینش و آمایش دقیق نیروها منطبق با تهدیدات اخیر گفت: از جمله اقداماتی که در تحولات نیروی زمینی پیش بینی شده آمایش نیروهاست که در این زمینه در شرق کشور نیروی لازم وجود ندارد که تیپ ها و یگان های جدیدی را برای این نقطه پیش بینی کرده ایم. فرمانده نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه چشم انداز حضور آمریکا در افغانستان می تواند برای ما خطرناک باشد و آنها نیز با توجه به ثبات نسبی که در عراق ایجاد شده نیروهای خود را به افغانستان منتقل می کنند، تصریح کرد: بر این اساس ما رزمایش هایی به صورت ویژه در شرق کشور پیش بینی کرده ایم و در حوزه های مختلف زمین، هوا و دریا پیش بینی های لازم را داشته ایم. امیر پوردستان در پایان گفت: تمامی منافع کشورهای متعرض به جمهوری اسلامی ایران در هر نقطه ای مورد هجوم قرار خواهد گرفت و قطعا هر تهدیدی که جنبه عملی به خود بگیرد در نطفه خفه خواهد شد. لینک http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1062264
  12. سقوط نخستین هواپیمای عمودپرواز ارتش آمریکا در افغانستان و کشته شدن 60 نفر در حمله هوایی آمریکا به شمال غرب پاکستان از جمله تحولات همسایگان شرقی کشورمان است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، ارتش آمریکا سقوط یک فروند هواپیمای عمودپرواز خود را در افغانستان تایید کرد. این نخستین بار است که هواپیمایی از این نوع در یک ماموریت جنگی در خارج از آمریکا سقوط می کند. بر این اساس، یک فروند هواپیمای مدل آسپری که مانند یک بالگرد بلند شده و می نشیند روز گذشته در نزدیکی شهر قلات مرکز ولایت زابل افغانستان سقوط کرده و بر اثر آن 4 نفر کشته شده اند. در بیانیه ای که به همین مناسبت از سوی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) منتشر شده، آمده است: این هواپیما در 11 کیلومتری قلات سقوط کرده و چهار سرنشین آن کشته شده اند. این هواپیما که به منظور جابجایی نظامیان در مناطق عملیاتی مورد استفاده قرار می گیرد ارزشی حدود 70 میلیون دلار دارد. ارتش آمریکا پس از آزمایشهای بسیار سرانجام در سال 2007 برای نخستین با به کارگیری این نوع هواپیما در نیروی دریایی و زمینی موافقت کرد. احتمال می رود طالبان افغانستان مسئول حمله به این هواپیما باشد. خبرگزاری شینهوا نیز گزارش داد که طی حمله هوایی ارتش آمریکا به منطقه خیبر در شمال غرب پاکستان 60 نفر کشته شده اند. در این حمله که مواضع طالبان در بخشهای قبیله نشین این منطقه هدف گرفته همچنین حدود 40 نفر زخمی شده اند. شبکه تلویزیونی GEO پاکستان اعلام کرد که گمان می رود بیشتر تلفات این حمله را شبه نظامیان تشکیل دهند. بیشتر عملیات ضدتروریستی آمریکاییها در مناطق قبیله ای اوراکزای، کورام و خیبر که به عنوان پناهگاه طالبان شناخته می شود، صورت می گیرد. این شبکه همچنین گزارش داد که طی درگیریهای نیروهای دولتی پاکستان با شبه نظامیان در وزیرستان جنوبی دست کم 11 نفر از اعضای طالبان کشته شده اند. لینک http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1061152
  13. شركت اينتل سرانجام برخي اطلاعات درباره عملكرد تراشه نسل دوم CULV را منتشر كرد. به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ و به نقل از خبرگزاري الكترونيست، نسل جديد تراشه فوق كم مصرف يا CULV ساخت شركت اينتل كه اين شركت نام آن را سلرون يو 3400 گذاشته است، به زودي به بازار خواهد آمد. براساس اين گزارش، در ساخت اين تراشه دو هسته اي در فناوري 32 نانومتري موسوم به آرانديل استفاده شده و سرعت اين تراشه درحدود 06/1 گيگا هرتز خواهد بود. همچنين اين محصول اينتل داراي قدرتي 18 واتي و طراحي موسوم به " طراحي حرارتي " ( thermal design ) است. اين گزارش حاكيست در ساخت نت بوكهاي نسل آتي از سي پي يوهاي داراي همين طراحي استفاده خواهد شد. اين گزارش مي افزايد، از ديگر ويژگي هاي اين محصول، گرافيت هاي 45 نانومتري و سرعت 166 تا 500 مگاهرتز است. همچنين اين پردازنده داراي دو مگابايت حافظه پنهاني است و قادر است از رم 800 DDR3 پيشتيباني كند. گفتني است، تراشه U3400 در پاييز امسال درنوت بوكها استفاده خواهد شد. لینک http://www.yjc.ir/News/NewsDesc.aspx?newsid=293025
  14. برگرفته از گفتگوی مهندس پور رنجبر -عضو سابق هیأت مدیره ایرانسل و مدیرعامل فعلی شركت ایران مبین- با بولتن تخصصی اقتصاد ایران است كه در ماهنامه علمی تحلیلی طیف برق شماره فروردین و اردیبهشت 88، منتشر شده است. به گزارش پایگاه خبری مخابرات سلولی (ایسل)، بخش هایی از گفتگوی پور رنجبر به شرح زیر است: [color=green]خصوصی بودن ایرانسل، جای بحث دارد[/color] شركت ایرانسل، شركتی است كه 49 درصد سهام آن متعلق به MTN است كه كاملاً خارجی است با ملیت آفریقای جنوبی، 51 درصد آن نیز به صورت تقریباً نصف نصف متعلق به بنیاد مستضعفان و شركت صاایران (یكی از شركت های تابعه وزارت دفاع) است. مشخص است كه صاایران یك شركت خصوصی نیست بلكه یك شركت دولتی – نظامی است. بنیاد مستضعفان هم جزو بخش عمومی است. شركتی كه بیش از 70 درصد سهامش متعلق به دولت نیست، خصوصی تلقی می شود. ولی این كه به عنوان یك شهروند بخواهید تحلیل كنید و در لا به لای قوانین و اهداف اجرای سیاست های كلی اصل 44 بگردید كه اصلاً هدف از خصوصی سازی چیست و این كه چه كسانی باید سر كار بیایند و متنفع شوند و در واقع بخواهید یك تحلیل ماهوی روی قضیه داشته باشید، باید گفت كه در این كه ایرانسل خصوصی است یا نیست جای بحث وجود دارد. ولی از نظر قوانین و مقررات، ایرانسل كاملاً خصوصی است. [color=green]مدیران خارجی كار را هدایت می كنند و لابی های سیاسی با ایرانی هاست[/color] [تركیب سهام ایرانسل] 49 درصد MTN است و 51 درصد شركتی به نام گسترش الكترونیك ایران است كه از این 51 درصد، چیزی حدود 28 درصد متعلق به صاایران است و 23 درصد متعلق به بنیاد. روابط سهامداران خوب است. حتی می توانیم بگوییم تا این تاریخ در هیأت مدیره در یك مورد هم رأی گیری نشده است. تمام مصوبات با توافق بوده است. تقریباً مدیریت اجرایی و داخلی با MTN است و MTN مسؤول است. مدیریت بیرونی و لابی های سیاسی، حفظ شركت، حل و فصل مشكلات و مسائل با هیأت مدیره ایرانی است. وفاق خوبی هم بینشان است. این سیستم هایی كه وجود دارند، خوب كار می كنند ولی علیرغم استفاده از مدیران داخلی، در واقع این مدیران خارجی هستند كه كار را هدایت می كنند. این باید ایرانیزه شود و در داخل رسوب كند كه تا كنون نكرده است. تصور كنید اگر مدیران خارجی به هر دلیلی از ایرانسل خارج شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ البته ما كاری كرده ایم كه نتوانند این كار را انجام دهند، چون 49 درصد سهامدارند و مجبورند این 49 درصد سهم خود را حفظ كنند و همین خیال ما را راحت كرده است. ایرانسل كار خود را خوب انجام می دهد ولی زایشی در آن انجام نمی شود. این سیستم ها برای ایرانسل خوب است ولی برای اپراتور دیگری ممكن است قابل استفاده نباشد. [color=green]ایرانسل ضرر می دهد[/color] ایرانسل هنوز هم ضرر می دهد. ایرانسل در سال سوم، شروع به سود دادن می كند. [اما چشم انداز ایرانسل این است] كه حدود 15 میلیون سیم كارت خواهد داد كه چیزی حدود 30 درصد از درآمدش را سود می دهد. [color=green]از داخل اصلاً نمی خریم[/color] در حال حاضر، بیشتر هزینه خریدهای خارجی داریم كه برای توسعه شركت لازم است. خرید داخلی اصلاً چیزی نداریم. [color=green]ایرانسل خیلی نیروی كیفی خوبی ندارد[/color] [كیفیت نیروی انسانی متخصص تربیت شده توسط دانشكده های داخلی] خیلی بالاتر از نیاز ایرانسل است؛ منتها باید صافكاری شوند. ولی ایرانسل وقت و حوصله این صافكاری را ندارد و به نظر من، ایرانسل خیلی نیروی كیفی خوبی ندارد و در آینده، این بیماری برایش معضل ایجاد خواهد كرد. ایرانسل نان فقدان اپراتور سوم را می خورد، همان طور كه همراه اول یك زمانی نان فقدان یك شركتی مثل ایرانسل را می خورد. هر چه جلوتر برویم این شاخصه ها خودشان را بیشتر نشان می دهند. [بنابراین] تربیت نیروی انسانی، تربیت مدیر و ارتقای كیفیت نیروی انسانی باید یكی از اهداف ایرانسل باشد، به علاوه بهبود سیستم ها و ایرانیزه كردن آنها؛ وگرنه در تمام زمینه ها ضربه می خورد. [color=green]انتقال مدیریت و فناوری نداشته است[/color] [شریك خارجی یعنی MTN در زمینه انتقال فناوری] اصلاً هیچ كاری نكرده است؛ اگر انتقال فناوری انجام شده بود كه ما در اپراتور سوم این همه بی كیفیتی و معضل نداشتیم. برخی اعتقاد دارند كه اگر فناوری منتقل شود دیگر فناوری نیست. به هر حال این شركت (شركت MTN) با اهداف اقتصادی و تجاری آمده است. حالا انتقال فناوری بحث پیچیده ای است ... اصلاً خود اهداف تجاری، ضرورت انتقال فناوری را حتی برای MTN جا می اندازد. یعنی آن را به ضرورت بیندازد كه انتقال فناوری را در سطحی انجام دهد. ولی این را هم بگویم در ایرانسل چیزی رسوخ نكرده است، چه به لحاظ دانش مدیریت و چه به لحاظ خود فناوری. لینک http://www.telna.ir/News/3677/Default.aspx
  15. به گزارش فارس، كنفرانس صهيونيستي سالانه هرتزليا اواخر ماه ژانويه برگزار شد و در آن مسائلي مهم مانند مسائل خاورميانه شامل مسائل عراق، افغانستان و ايران و روند سازش در منطقه بررسي شد. محور كنفرانس چهار روزه امنيتي كه سالانه برگزار مي شود بررسي خطرهايي است كه امنيت اسرائيل را تهديد مي كند. كنفرانس امنيت ملي هرتزليا سال 2000 پس از شكست كنفرانس صلح كمپ ديويد 2، به دست "عوزي اراد " ، ژنرال راستگراي يهودي تاسيس شد و "مركز پژوهش‌هاي استراتژيك " هر سال مسئول برگزاري اين كنفرانس امنيتي است. در اين گزارش، ترجمه‌اي از دستور كاري اصلي كنفرانس هرتزليا را ارائه خواهيم كرد كه براي بحث و بررسي در چهارچوب كاري اين كنفرانس ارائه شد. نام كنفرانس، "كنفرانس دهم هرتزليا، بررسي ميزان ايمني و امنيت ملي اسرائيل " است كه از 31 ژانويه تا 3 فوريه در شهر هرتزليا (در تل‌آويو) برگزار شد. دستور كار اين كنفرانس كه گرايش و تغييرات احتمالي در جايگاه آمريكا در خاورميانه را با توجه به سياست‌ها و رويكردهاي دولتي كنوني آمريكا به رياست‌جمهوري باراك اوباما بررسي مي‌كند، عبارت است از خلاصه و كليتي از بحث‌هاي مقدماتي اين كنفرانس ( هرتزل دهم، 2010) كه با مشاركت كادري گسترده از برجسته‌ترين پژوهشگران دانشگاهي، كارشناسان و مسئولان امور راهبردي، امور خارجه و امور امنيت و مسئولان سياست خارجي آمريكا در خاروميانه انجام شده است. جالب توجه اين است كه سه نفر از بزرگ‌ترين كارشناسان و پژوهشگران "موسسه سياست و راهبرد " وابسته به "مركز آكادمي چند حوزه‌اي " در هرتزليا يعني "شموئيل بار " مدير پژوهش‌هاي مؤسسه و "راحيل مختيگر " و " شموئيل بخار " دو همكار وي بر تنظيم دستور كار اين كنفرانس نظارت داشتند. مركز آكادمي چند حوزه‌اي بر كنفرانس سالانه هرتزليا نظارت مي‌كند. دستور كاري اين كنفرانس به شرح زير است: [color=green]الف ) مقدمه و درآمد دستور كار:[/color] با روي كار آمدن دولت باراك اوباما، سياست آمريكا به سمت و سوي كاهش مداخله نظامي در مناطق خاورميانه مايل شده و اين امر در راستاي تغيير ريشه‌اي سياست‌هاي خارجي و دفاعي آمريكاست. آنچنان كه به نظر مي‌رسد اين سياست به معناي خروج نيروهاي آمريكا از عراق تا پايان سال 2010 است. علاوه بر اين به معناي انتقال مركز ثقل جنگ افغانستان از مبارزه با "طالبان " و طرف‌هاي كمك‌كننده به آن، به جنگ با تروريسم در رويارويي با عناصر " القاعده " در اين كشور است. در همين حال، دولت آمريكا مانند دولت‌هاي پيشين آمريكا، ممكن است مجبور شود مركز ثقل خود در خاورميانه را هم در پي رويدادهاي منطقه‌اي، تغيير افكار ‌عمومي و تحولات داخلي آمريكا كه بر روند تصميم‌گيري تاثير‌گذار است، به صورت ريشه‌اي از نقطه‌اي به نقطه ديگر منتقل كند. اتفاقات و سناريوهايي احتمالي وجود دارد كه مي‌تواند تغيير يا نوعي بازنگري در ارزيابي سياست آمريكا در منطقه ايجاد كند. اتفاقاتي مانند تغيير رژيم‌ها و دولت‌ها در كشور‌هاي مهم منطقه مانند عربستان سعودي و مصر. اتفاقاتي مانند تحولات داخلي عراق و افغانستان كه ممكن است برنامه‌هاي انتشار و استقرار و خروج نيروهاي آمريكا از اين دو كشور را با مشكل و مانع روبه‌رو كند. اتفاقات ديگري مانند اوضاع داخلي پاكستان كه احتمال اين هست كه به سبب بي‌ثباتي داخلي پاكستان، كشورهاي ديگر منطقه به فكر در اختيار گرفتن قدرت اتمي بيفتند. اتفاقات ديگري مانند پيشرفتي مهم در برنامه هسته‌اي ايران، آينده يمن، به عنوان پايگاهي براي گروهك " القاعده " در منطقه؛ يا رويدادهايي ديگر مانند بروز حملات بزرگ تروريستي از يكي از كشورهاي منطقه. گذشته از اين، بررسي سياست آمريكا در منطقه به هر حال نمي‌تواند بدون در نظر گرفتن رويكرد واشنگتن درباره روابط با روسيه به سرانجام برسد؛ چه سياست‌هاي موجود در افغانستان چه سياست‌هاي واشنگتن در شرق آسيا به خصوص كره شمالي. هر گامي كه آمريكا در پيگيري سياست‌هاي خود در خاورميانه بردارد، تأثيرات بلند مدتي بر رفتار بازيگران منطقه‌اي خواهد گذاشت، هر چند كه انگيزه اين سياست‌ها در درجه اول به دليل مصالح داخلي آمريكا باشد. همينطور كليت انتظارهاي كشورهاي منطقه و پيام‌هايي كه آمريكا -چه معتمدانه چه غير متعمدانه- براي آنان مي‌فرستد، عامل تعيين كننده آمادگي دولت‌هاي عربي متحد واشنگتن براي اتكاي آمريكا بر آنان به عنوان نقطه اتكايي مقابل تهديد روز افزون ايران است. [color=green]ب) سناريوها[/color] *در اين كنفرانس پنج عرصه مهم براي آمريكا به شرح زير آمده است: مي‌توان پنج عرصه را كه سه‌تاي آن جغرافيايي و دوتاي آن فرامرزي است متصور شد كه دولت آمريكا اينان را عرصه‌هاي مركزي سياست‌هاي منطقه‌اي خود مي‌داند. اين عرصه‌ها عراق، افغانستان، ايران، سازمان القاعده و روند صلح اسرائيلي-عربي است. در بخش‌هاي بعدي اين گزارش، ارزيابي اين كنفرانس صهيونيستي از مسائل عراق، افغانستان، پاكستان و ايران ارئه خواهد شد. [size=18] عراق:[/size] به نظر مي‌رسد كه آمريكا قصد دارد نيروهاي خود را نهايتا تا پايان سال 2010 از عراق خارج كند و جز چندهزار نفر از نيروهاي رزمنده خود را در اين كشور باقي نگذارد. طبق ديدگاه كشورهاي منطقه ، وضعي كه پس از خروج نيروهاي آمريكااز عراق بر اين كشور حاكم خواهد شد، ميزان قدرت آمريكا و ميزان اتكا به اين كشور را در آينده روشن مي‌كند. روند خروج آمريكا از عراق مي‌تواند شكل هاي مختلفي به خود بگيرد. ممكن است اين خروج به طور منظم باشد به طوري كه به فوپاشي كامل نظام عراق نينجامد يا مي‌تواند اين خروج "تحت فشار " صورت گيرد. بين اين دو حالت مي‌توان سناريوهاي مختلف انتقالي-بينابين ترسيم كرد كه از جمله آن امكان حضورنظامي آمريكا به اندازه‌ي كافي براي ادامه اظهار قدرت خود حتي تا پس از خروج بيشتر نيروهايش است. علاوه بر اين امكان فروپاشي نظام كنوني در عراق و افزايش نفوذ ايران در اين كشور است. دولت اوباما متعهد شده است كه تا پيش از پايان ماه اوت نيروهاي رزمنده خود را از اين كشور خارج كند و تمايلي قوي در عراق وجود دارد كه اين مدت زمان تمديد نشود مگر اينكه تحولاتي دور از ذهن رخ بدهد (مانند تهديد نظامي مستقيم ايران عليه عراق). با اين همه به نظر نمي‌رسد آمريكا عرصه عراق را به هر ترتيبي رها كند زيرا گذشته از منابع نفتي ، آمريكا منافع ژئواستراتژيك بسياري در عراق دارد پس در نتيجه ابقاي حضور نظامي محدود آمريكا (در پايگاه‌هاي معين خارج از شهرهاي اصلي عراق) با هدف حفظ وجهه تعهد آمركيا به برقراري امنيت عراق دربلندمدت صورت مي‌گيرد. به طور كلي ابقاي حضور نيروهاي نظامي آمريكا پس از ماه اوت 2010 از تحولات داخلي عراق علي‌الخصوص انتخابات پارلماني اين كشور متاثر خواهد بود كه قرار است در [هفتم] ماه مارس انجام شود. گذشته از نتيجه انتخابات، از الان به نظر مي‌رسد كه اين نتيجه خوشايند آمريكا نيست و كار دور شدن از عرصه عراق را براي ان آسان نمي‌كند. با توجه به اين حقيقت كه آمريكا تلاش نمي‌كند كه بر نتايج انتخابات عراق تاثير بگذارد، ممكن است اين انتخابات به نتيجه‌اي بينجامد كه قدرت‌هاي متحد ايران قدرتمندتر شوند و در اين حالت آمريكا مجبور مي‌شود با ايران گفت‌وگو كند تا تهران روند خروج آمريكا از عراق را دشوار نكند. بعيد نيست كه با توجه به تمايل قوي آمريكا براي خروج از عراق و يافتن آزادي عمل در افغانستان، دولت آمريكا تلاش كند تا با ايران به اين تفاهم برسد كه "خروجي سربلندانه " نصيب نيروهاي آمريكايي شود و در مقابل آمريكا مانع حمله اسرائيل به ايران شود يا متعهد شود كه تحريم بين‌المللي را از ايران بردارد. پيش آمدن چنين رويدادي گذشته از اين كه به افزايش نفوذ ايران در عراق منجر مي‌شود، چهره امريكا را نزد كشورهاي عربي (سني مذهب معتل) متحد آمريكا بشدت آسيب مي‌زند. به هر حال عرصه عراق تنها تحت نفوذ ايران نخواهد بود. بايد توجه كرد كه همه كشورهاي سني‌مذهب همسايه عراق از زمان جنگ حوزه‌هاي نفوذي ويژه‌اي به دست آورده‌اند و روابطشان را با گروه‌ها و قدرت‌هاي مختلف داخل عراق افزايش داده‌اند و در چهارچوب تصوير راهبردي فراگير فضاي با اهميت‌تري وجود دارد كه تركيه به عنوان عامل توازن ايران در ا " ايفاي نقش مي‌كند. به نظر مي‌رسد آمريكا اين رويكرد را به عنوان بهترين راهكار جايگزين نفوذ ايران به كار خواهد بست. [size=18] افغانستان؛[/size] پيامدهاي مداخله‌هاي آمريكا در افغانستان تنها به آينده اين كشور محدود نمي‌شود و نه تنها شامل كشورهاي همسايه آن مانند پاكستان است بلكه به طور كلي ثبات جنوب شرق آسيا زا نيز شامل مي‌شود. بدون مصروف كردن تلاش‌هاي فوق‌العاده، فرصت‌هاي آمريكا -كه روبه كاهش است- در تحقق اهدافي مانند ضربه زدن به طالبان و متحدان آن و از بين بردن پايگاه‌هاي القاعده در افغانستان از بين مي‌رود. در زمان حاضر به نظر نمي‌رسد كه آمريكا در پي اعزام نيروهاي نظامي بيشتر به افغانستان باشد تا جنگ را به نفع آمريكا تمام كند؛ با اين حال اگر آمريكا در برقراري ثبات در مناطقي كه تحت كنترل حكومت مركزي [افغانستان] است و از شدت حملات در اين مناطق بتواند بكاهد، اين امر دستاوردي براي دولت آمريكا محسوب خواهد شد. از طرف ديگر متشنج شدن اوضاع در مرزهاي پاكستان و افغانستان تاثير [منفي] خود را بر ثبات پاكستان مي‌گذارد و عناصر اسلام‌گرا را در اين كشور ترغيب مي‌كند. به نظر مي‌رسد كه آمريكايي‌ها از دولت اسلام آباد انتظار دارند كه در جنگ فراگير عليه طالبان و بخصوص القاعده نقش محوري ايفا كند درحالي كه آمريكا پاكستاني‌ها را تحت فشار قرار مي‌دهد تا تلاش‌هايشان را در چارچوب اين جنگ افزايش دهند. حتي اگر آمريكا درخروج سربلندانه از عراق تا حدي موفق شود، طول كشيدن جنگ در افغانستان بدون تحقق دستاوردي آشكار، در كنار افزايش قربانيان نظامي آمريكا در اين كشور، ممكن است به تغيير در افكار عمومي آمريكا در خصوص اين جنگ بينجامد. تاكنون افكار عمومي آمريكا و دولت اين كشور، جنگ افغانستان را جنگي عادلانه عليه تروريسم مي‌پندارند. اين در حالي است كه تصور مزبوردر حال از بين رفتن است، در نتيجه، تغيير در افكار عمومي، در قبال جنگ آمريكا را در پي خواهد داشت، آن‌هم از اين نظر كه جنگ افغانستان، جنگ دوم ويتنام است و مي‌توان دولت آمريكا را وادارد تا راهي براي خروج زودهنگام و كاستن از زيان‌ها پيدا كند. علاوه بر امكان اقدام آمريكا به كاهش نيروهاي خود در افغانستان همچنين اين امكان نيز وجود دارد كه آمريكا مجبور شود، بر حسب موقعيت منطقه نيروهاي خود را در منطقه نگاه دارد. در اينجا بايد اشاره كرد كه دولت آمريكا دريافته است كه در اين منطقه (پاكستان) منافع و مصالحي دارد كه آمريكا نمي‌تواند از آن چشم‌پوشي كند. اما اوضاع در افغانستان با اوضاع جاري در عراق كاملا متفاوت است: " دولت حامد كرزي رئيس جمهوري افغانستان به معناي واقعي كلمه ضعيف است و جز بر كابل كنترل ندارد. با توجه به فقدان قدرت مركزي فعال، ارتش آمريكا در سربازگيري محلي آنچنان كه در عراق انجام مي‌دهد، با مشكل روبه‌روست. " بر خلاف عراق كه جنگ در داخل مرزهاي آن ادامه يافت، جنگ با طالبان به داخل مرزهاي پاكستان نيز كشيده شد. براي همين خاطر ايجاد فرصت‌هاي نفوذ طالبان در پاكستان بر ثبات افغانستان و آمادگي نهادهاي دولتي براي همكاري با آمريكا تاثير منفي مي‌گذارد. " حتي پس از تصميم اخير دولت اوباما براي افزايش نيروهاي آمريكا در افغانستان، اين نيروها طبق نظريه جنگي آمريكا كه سه‌برابر نيروي فعلي را بايد به نيروه‌ها افزود، اين امر براي اجراي سياست Counter insurgency كافي نيست. با توجه به اين مسائل آمريكا بايد بيشتر بر پاكستان تكيه كند. [size=18]القاعده:[/size] بر خلاف عرصه‌هاي مختلفي مانند عراق و افغانستان كه از لحاظ جغذافيايي كاملا مشخص است، عرصه [مبارزه] با القاعده در سراسر دنيا كشيده شده است؛ در نتيجه موفقيت در اين مبارزه يا موفقيت در رويارويي با القاعده اصلا به معناي موفقيت در جنگ با اين سازمان نيست. همينطور حمله موفق اخير اين سازمان مانند حمله 11 سپتامير سال 2001 كه با واكنش بلندمدت آمريكا روبه‌رو نشد مي‌تواند تاييد شيوه جهادي‌گري در منطقه را به دنبال داشته باشد همچنانكه ممكن است اين امر بشدت به زيان دولت‌هاي ميانه‌رو عربي و به ضرر وجهه آمريكا به عنوان قدرتي باشد كه قادر است در مقابل تهديدهاي امنيتي داخلي اين كشورها عاملي بازدارنده باشد. با اين حال تغييرات در سياست دولت اوباما به سوي اجراي سياستي حكيمانه و موثر‌تر در پي حملات 11 سپتامير مي‌تواند معادله را تغيير بدهد و وجهه آمريكا را دوباره بهبود ببخشد. رويارويي با القاعده تنها به منطقه محدود نمي‌شود و براي همين هر تحولي در اين مبارزه مي‌تواند آمريكا را به عرصه‌هاي تازه‌اي وارد كند. شايد تشديد وضعي كه در در اواخر سال 2009 در يمن روي داد نمونه آشكاري باشد و ممكن است دولت آمريكا خود را در اقدامي نظامي كه درهمه عرصه‌هاي ديگر پيش رفته است ببيند كه خروج آمريكا از عرصه‌هاي موجود را به تعويق بيندازد. عرصه‌هايي كه در آن دستاوردهاي معيني عليه القاعده به دست آورده است. بايد در اينجا اين نكته را نيز يادآوري كرد كه آمريكا اكنون در عرصه‌هايي مانند يمن، سومال و مراكش از طريق حمايت بسيار و و بالا بردن قدرت‌ نهادهاي امنيت محلي در اين مناطق در حال فعاليت است. [size=18]عرصه روند سياسي:[/size] دولت آمريكا در هر سناريويي در روند سياسي، موضوعي را مي‌بيند كه مي‌تواند تاييد جهان عرب و اسلام را به دست بياورد بنابراين بايد تلاش‌هاي خود را بر پيشبرد حل منازعه اسرائيل-فلسطين متمركز كند. همچنانكه در دولت‌هاي پيشين آمريكا روي داده است، فرصت به دست آوردن پيشرفتي در خصوص موضوع سوريه شايد بتواند جايگزيني براي تلاش‌هاي متوقف شده در روند [صلح] فلسطين باشد. دولت آمريكا در روند صلح منطقه به طور كلي نوعي از رويدادها و تحولاتي را در عرصه خاورميانه مي‌بيند و محافل آمريكايي را اطمينان مي‌دهد كه، اين امر به مسئله‌اي حياتي مرتبط است چه از لحاظ اخلاقي چه از لحاظ راهبردي. با اين حال آمريكا در زمان كنوني به طرح ديدگاه بسنده مي‌كنند بدون اينكه بتوانند امري را عملي كنند و اين امر در خصوص همه آن چيزي است كه به منازعه اسرائيل-فلسطين مرتبط مي‌شود. [size=18]معاني و مفاهيم مرتبط با جايگاه راهبردي آمريكا:[/size] موضع رئيس جمهور اوباما هنوز در نزد كشورهاي منطقه درباره ايران، مبهم، صلح‌جويانه و سازشكار است و هنوز روشن نيست كه آيا از لحاظ اخلاقي به اتحاد خود با دوستانش پايبند مي‌ماند يا به گونه‌اي رفتار مي‌كند كه "جيمي كارتر " [رئيس جمهوري اسبق آمريكا] در زمان خود رفتار كرد؛ زماني كه از شاه ايران صرف‌نظر كرد در حالي كه اين امر -ولو جزئي- در شعله‌ور شدن آتش انقلاب اسلامي ايران به رهبري [امام] خميني [ره] سهيم بود. فرصت موفقيت آمريكا در خروج از عراق با آنكه همه اهداف خود را هم (مانند استقرار دولتي مركزي، دموكرات و مقبول براي همه بدون نفوذ ايران و علاوه بر مهار تروريسم) محقق كرده باشد، فرصت بزرگي نيست. از طرف ديگر امكان اقدام دولت اوباما در تغيير سياست‌هاي آمريكا در مقابل اين مسئله جهت ابقاي نيروهاي آمريكا در عراق براي مدتي طولاني ظاهرا محتمل نيست. بنابراين خروج آمريكا از عراق چه در طول سال 2010 يا كمي عقب‌تر از آن، نوعي عقب‌نشيني و درونگرايي آمريكا درمقابل افزايش نفوذ دشمنان مانند ايران و القاعده تلقي خواهد شد. اين امر براي كشورهاي سني ميانه‌رو در منطقه كه در سايه تهديد ايران و در سايه نااميدي از آمريكا زندگي مي‌كنند، كابوسي خواهد بود. اگر اين احساس نيز به وجود آيد كه آمريكا تسليم ايران هسته‌اي شده است، اين كشورها براي نخستين بار پس از جنگ سرد خود را بدون پشتوانه راهبردي قدرتمند مي‌بينند كه در دشواري‌ها و بحران‌ها بدان تكيه مي‌كردند. محتمل است كه دولت آمريكا تلاش كند كه اين احساس را از طريق اعلام پايبندي خود به اين كشورها و ارسال پيام‌هايي اعلام كند، با اين محتوا كه خروج آمريكا از عراق و افغانستان كمك مي‌كند كه موضع و وجهه آمريكا مقابل ايران تقويت مي‌شود و اين به سود متحدان واشنگتن در منطقه است. هياهوي روزافزون كشورهاي حاشيه خليج فارس از "تهديد شيعي " كه در ايران هسته‌اي يا نفوذ آن در عراق، سوريه و لبنان نمود يافته است، مي‌تواند به تجديد همپيماني كشورهاي خليج ]فارس] با بخشي از عناصر راديكال اسلامي و بر پايه برنامه مشترك ضد شيعي منجر شود. ولي اين دولت‌هاي خليجي نمي‌توانند محدوده فعاليت اين عناصر راديكال را فقط عليه دشمن شيعي محدود كنند و مانع فعاليت آنان عليه "دشمن " غربي و اسرائيلي بشوند. وجهه قدرت آمريكا در نظر كشورهاي منطقه تاثيري بالايي در وجهه قدرت اسرائيل دارد. اين امر در دو بعد نمود دارد: نخست چهره و تصوير قدرت خود آمريكا و دوم چهره حمايت نامحدود آمريكا از اسرائيل و تفاهم راهبردي ميان آن دو. از بُعد نخست، روشن است كه مشكل در درك اين قدرت نيست بلكه مشكل در چهره و تصوير آمادگي آمريكا براي كار در عرصه خاورميانه است. اين تصويري كه سست شده و در سال‌هاي اخير تحليل رفته است بخصوص پس از به قدرت رسيدن اوباما در آمريكا. ممكن است كه دولت آمريكا براي اصلاح وجهه و تصوير خود از طريق فروش سلاح‌هاي پيشرفته به كشورهاي عربي مورد هدف ايران اقدام كند و اين همان اقدامي است كه اوباما آن را درباره عربستان سعودي، مصر و برخي كشورهاي حاشيه خليج عملي كرده است. ولي اين امر از ديد اسرائيل "ريختن سم " [در غذا] است؛ بنابراين تحكيم چهره آمريكا به اين طريق به وجهه برتري نظامي اسرائيل و تعادل قوي در منطقه آسيب مي‌زند بويژه آنكه ارزيابي راهبردي براي اسرائيل بايد علاوه بر وضعيت كنوني كشورهاي همسايه آن، وضعيت آتي آنان را نير شامل شود و به وضعيت رو‌به‌رشد احتمالي قدرت جريان‌هاي اسلامي در اين كشورهاي را نيز بررسي كند. از طرف ديگر احساس كشورهاي منطقه درباره وجود تهديدي براي موجوديت آنان، ممكن است آنان را به شراكت در منافع اسرائيل يا چيزي فراتر از آن بكشاند. [size=18]ايران[/size] موفقيت يا ناكامي سياست آمريكا مقابل ايران، بر جايگاه آمريكا موثر است. برخلاف عرصه‌هاي عراق و افغانستان كه موفقيت و ناكامي در آنان، با معيار ثبات ، شمار كشته‌ها و حضور نظامي سنجيده مي‌شود هرچند محتمل است كه ايران در يك سال پيش‌رو اگر هم [در موضوع هسته‌اي] بر جامعه بين‌الملل پيروز شود، از حدي كه معين مي‌شود فراتر نرود. پس تا زماني كه ايران از اين حد فراتر نرود آمريكا مي‌تواند به موفقيت سياست خود افتخار كند. با اين حال احساس ترس و امتناع آمريكا از ورود به درگيري با ايران و تلاش براي متقاعد كردن ايران از طريق سهيم كردن آن در ايجاد راهكارهايي براي [خروج از] عراق و افغانستان و همچنين خلق اين درك و برداشت كه آمريكا تلاش مي‌كند اسرائيل را از آسيب زدن به ايران منصرف كند، همه اين موارد در منطقه، نوعي نشانه به شمار مي‌رود كه آمريكا جايگاه خود را به ايران داده است. به نظر مي‌رسد كه دولت اوباما هنوز تصميم نگرفته است كه با موضوع ايران چگونه برخورد كند. علاوه بر اين روشن است كه دستيابي ايران به سلاح اتمي يه معناي سنگيني كفه ترازو در عرصه كشورهاي عربي به زيان آمريكا و ترغيب ديگران به مسابقه سلاح اتمي. در وضعيتي كه ايران براي دستيابي به سلاح اتمي تلاش مي‌كند، و در فقدان راهي براي موفقيت در افغانستان و در سايه آمادگي كره شمالي براي مبارزه‌طلبي جامعه بين‌الملل، جايگاه آمريكا به بوته آزمايش و محك سپرده شده است. علاوه بر اين اوباما دوست ندارد تاريخ درباره او اينگونه قضاوت كند، كه ايران در زمان وي به سلاح اتمي دست پيدا كرد. از طرف ديگر نوعي تمايل در دولت آمريكا رسوخ كرده است كه از ورود به هرگونه اقدام نظامي عليه ايران امتناع كند. دولت آمريكا در "جنگ دوم خليج " تحولي مي‌بيند كه با منافع آمريكا كاملا در تناقض است. زيرا سناريوي جنگي اين‌چنيني به تلاش‌هاي آن براي بهبود روابط با جهان اسلام ضربه‌ مي‌زند و علاوه بر اين، اين جنگ بر اثر تغيير قيمت نفت زيان‌هاي بزرگ اقتصادي به آمريكا وارد مي‌كند. دولت اوباما مي‌داند كه رهبران سياسي اسرائيل بر عدم قبول و تسليم شدن مقابل ايران هسته‌اي اجماع دارند و اين علاوه بر پيامدهاي منفي آن است مانند توقف روند صلح و بي‌ثبات شدن دولت‌هاي ميانه‌‌رو منطقه و قدرتمندتر شدن سازمان‌هايي مانند حزب‌الله و حماس. به هر حال هر چه تهديدهاي اسرائيل عليه ايران واقعي‌تر به نظر برسد، اين به نفع آمريكاست و مي‌تواند آن را اهرم فشاري عليه ايران قرار بدهد. حال آنكه آمريكا از اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران بشدت مي ترسد و اين ترس نه فقط ناشي از حساب‌وكتاب‌هاي ژئو-استراتژيك و افزايش قيمت‌هاي نفت است، بلكه ناشي اين ارزيابي حاكم است كه چنين حمله‌اي سبب بروز واكنش‌هايي خطرناك در جهان اسلام مي‌شود و بر ثبات دولت‌هاي ميانه‌رو متحد آمريكا تاثير منفي مي‌گذارد و سبب بروز حملات تروريستي گسترده عليه آمريكا مي‌شود. در مرحله كنوني، به حوادث داخلي ايران به عنوان "راه چاره‌اي توانمند " نگريسته مي‌شود كه ممكن است مسئله را بدون نياز شدن به راهكار نظآمي حل كند بدين معنا كه حوادث داخل ايران به تغيير نظام منجر شود تا نظامي جديد كه در نهايت برنامه هسته‌اي را ملغي كند، جاي آن را بگيرد. با توجه به اين امر، نشانه‌هايي كه ديده مي‌شود به ما مي‌گويد كه دولت اوباما اكنون سرگرم تعيين دوباره هدف در خصوص احتمال تبديل شدن ايران به كشوري اتمي است: از ممانعت كامل از تحقق اين احتمال تا تسليم ايران شدن به عنوان كشوري كه در مرز دستيابي به قدرت اتمي است؛ اين امر همراه است با ترغيب كردن دائم ايران به خودداري از گذشتن از اين مرحله. اين رويكرد از نگاه دولت آمريكا اينگونه است كه ايران تهديدي فوريتي نيست و مي‌توان موضوع آن را در طول يك سال يا بيشتر بررسي كرد ولي از نگاه اسرائيل، مشكل ايران، مشكلي فوري است و نمي‌توان آن را به تعويق انداخت. در كنار اين امور، اعتقادي وجود دارد، مبني بر اينكه اگر اوباما مجبور شود تصميمي تعيين كننده بگيرد-اينكه بايد به ايران حمله كند يا خير- ترجيح مي‌دهد كه در تاريخ [آمريكا و جهان] او كسي باشد كه ايران در زمان وي به كشوري هسته‌اي تبديل شده است، تا اينكه در مقام رهبر آمريكا، اين كشور را به سوي جنگي ديگر در خاورميانه كشانده باشد. حال پرسش اين است: آيا محتمل نيست كه گرايش به امري كه نشانه‌هاي خود را در بخشي از كشورهاي [حاشيه] خليج [فارس] نشان مي‌دهد، پررنگ‌تر شود؟ اين گرايش به رسميت شناختن و اعتراف به ايران به عنوان "بزرگ‌ترين قدرت منطقه‌اي " است كه هر چه تصوير و وجهه آمريكا به عنوان قدرتي بازدارنده و آماده دفاع از منافع اين كشور مقابل ايران آماده است، اين تصوير ضعيف‌تر و كم‌رنگ‌تر مي‌شود. اين احتمال هم‌زمان با پيشرفت ايران به سوي دستيابي به قدرت نظامي اتمي بيشتر مي‌شود. با اين حال، دولت آمريكا دادن ضمانت‌ به كشورهاي منطقه را به عنوان كشوري كه "بازدارندگي گسترده‌اي دارد " آغاز كرده است. پس اقدام‌هايي اينچنيني شايد بسيار پرهزينه و از لحاظ سياسي براي عرصه داخلي آمريكا بسيار دشوار باشد. در خاورميانه علاوه بر اينكه نياز است آمريكا در بخشي از كشورهاي حاشيه خليج حضور نظامي گسترده داشته باشد، لازم است كه براي هر يك از اين كشورها (بر خلاف موافقت جمعي براي استقرار چتر دفاعي اتمي آمريكا، همانطور كه در آسيا روي داد) ضمانت‌هاي بدهد و اين چيزي است كه ممكن است در منطقه به تشديد تروريسم عليه آمريكا منجر شود. با توجه به افزايش روزافزون نفوذ ايران و قدرتمندتر شدن عناصر تندرو اسلامي در اين كشورها، دشوار خواهد بود كه دولت‌ اين كشورها آشكارا بر حمايت آمريكا عليه كشور اسلامي ديگري اتكاء كنند. لینک http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812251061[size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size]
  16. [color=green][size=18]دومین عامل انتحاری مسکو شناسایی شد/ خانم معلمی 28 ساله از داغستان[/size][/color] دومین عامل انتحاری متروی مسکو نیز همانند اولین عامل شناسایی شده، زنی جوان از منطقه ناآرام داغستان روسیه است. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، منابع آگاه اعلام کردند دومین عامل انتحاری متروی مسکو که کمربند انفجاری خود را در ایستگاه لوبیانکا منفجر کرد معلم زنی به نام "میریام چاریپوا" بوده است. وی متولد سال 1982 بوده و مانند دیگر عامل 17 ساله این عملیات انتحاری از شهروندان منطقه داغستان است. ایستگاه لوبیانکا در نزدیکی ساختمان مرکزی سازمان امنیت فدرال روسیه (FSB) واقع شده است. بر اساس آخرین آمار در دو انفجار انتحاری روز 29 مارس در دو ایستگاه متروی مسکو 40 نفر کشته و دهها تن دیگر مجروح شدند. منابع اطلاعاتی روسیه این حملات را به یک گروه شبه نظامی فعال در شمال قفقاز منتسب می کنند. به نوشته خبرگزاری اینترفکس روسیه چاریپورا اهل روستای بالخانی در داغستان بوده و همسر یکی از سرکردگان شبه نظامیان این منطقه است. لینک http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1058947
  17. [quote]نوع خاصی از این نمونه ها ساخته می شه که علاوه بر شکل ظاهری بازتاب راداری و حرارتی برابر با نمونه اصلی داره و با قرار دادن اونا در یک منطقه خاص می شه تمام سیستم حمله دشمن رو کانالیزه کرد و با ایجاد اهداف زیاد فرعی دشمن رو مجبور به صرف هزینه های بیشتر برای زدن اهداف کم ارزش کرد. این خودش یک تاکتیک خنگی هست روی این نمونه ها می شه فرستنده هایی مثل فرستنده رادار سیستم اصلی گذاشت که دیگه شکی برای مهاجم نمی زاره که این یک هدف با اولویت بالاست و مجبور به صرف مهمات و هزینه زیاد می شه. یکی از اهداف تاکتیک فریب همین قضیه است.[/quote] ماهواره های راداری حتی نوع و جنس اجسام رو مشخص میکند....!
  18. ماهواره به این سادگی گول نمیخوره ! واینها نباید فقط بادکنک باشد....! در غیر این صورت تشخیصشون راحت هست!
  19. [color=green][size=18]عوامل بمب گذاری در روسیه شناسایی شدند[/size][/color] به گزارش شبکه خبری راشاتودی، ولادیمیر مارکین، سخنگوی کمیته تحقیق این حوادث با اعلام این خبر افزود: نتایج بررسی های پزشکی قانونی و شواهد ظاهری نشان می دهد، یکی از دو عامل این بمب گذاری دختری 17 ساله به نام جنت عبدالرحمانف بود. ماركین گفت: وی كه همسر یکی از سران مخالفان در جمهوری داغستان بود، با بستن کمربند انفجاری، خود را در ایستگاه متروی مسکو منفجر کرد كه منجر به کشته شدن 12تن و زخمی شدن ده ها نفر دیگر شد. راشاتودی افزود: گزارش ها حاکیست، عبدالرحمانف سه ماه بعد از کشته شدن شوهرش، به عضویت گروه وهابیون درآمده و آموزش دیده بود. هویت دومین عامل زن انتحاری هنوز اعلام نشده، اما گفته می شود، وی حدود 22 سال سن داشته و اهل داغستان است. این در حالیست که پلیس مسکو مخفیگاه همدستان این تروریست ها را شناسایی کرده است. مخفیگاه آنها آپارتمانی در مرکز مسکو بوده و پلیس اکنون مشغول جمع آوری اطلاعات از این محل است. به گفته پلیس، در این آپارتمان مواد منفجره جمع آوری و سپس از آنها کمربندهای انفجاری تهیه می شده است. خبر شناسایی این تروریست ها که برنامه ریزی و انجام بمب گذاری ها را به عهده داشتند، در حالی اعلام شد که دمیتری مدودف، رئیس جمهوری روسیه در دیدار رؤسای احزاب اصلی این کشور درباره راهكار جلوگیری از حملات تروریستی و مجازات عوامل این حملات با آنها گفتگو كرد. مدودف خواستار تصویب قانونی قاطع برای مبارزه با تروریسم و تغییرات در نظام مبارزه با تروریسم تا سال 2011 در روسیه شده است. لینک http://www.irinn.ir/Default.aspx?TabId=15&nid=177878
  20. [color=green][size=18]شبه نظامیان چچن مسئولیت انفجارهای مسکو را پذیرفتند[/size][/color] شبه نظامیان چچن در پیامی مسئولیت انفجارهای روز دوشنبه در متروی مسکو را بر عهده گرفتند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، "دوکو عمرف" رهبر جدایی طلبان چچن در یک پیام ویدیویی گفت که دستور این حملات را شخصا صادر کرده است. عمرف گفت که این حملات به انتقام کشتار شهروندان بی گناه چچنی و اینگوشی که در ماه فوریه به وسیله نیروهای امنیتی روسیه کشته شدند، صورت گرفته است. وی همچنین به روسیه هشدار داد منتظر حملات بیشتر باشد. در جریان دو انفجار انتحاری در تایستگاه های متروی مسکو که صبح روز دوشنبه 9 فرودین انجام شد 39 شهروند روسی کشته و بیش از 100 نفر دیگر نیز زخمی شدند. لینک http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1056182
  21. به گزارش واحد مرکزي خبر، رئيس شرکت مايکروسافت در نمايشگاه فناوري لاس وگاس عنوان کرد سال دو هزار و ده سال استفاده از صفحات لمسي اينترنتي خواهد بود که نيازي به رايانه ندارد. اين صفحات لمسي تا شش ماه ديگر روانه بازار مي شود که هدف از آن همگاني کردن استفاده از اينترنت بدون استفاده از تلفن همراه يا رايانه عنوان شده است. هنوز نام اين صفحه نمايش و قيمت آن مشخص نشده است. مايکروسافت همچنين در سال دوهزار و ده دومين مدل از کنسولهاي بازي رايانه اي خود را روانه بازار مي کند که رقيبي جدي براي کنسولهاي بازي «وي» شرکت نينتندو به شمار مي رود. اين کنسول بازي موسوم به ناتال امکان بازي رايانه ضمن حرکت کاربر را فراهم مي کند و به عبارتي موجب ورزش دادن او مي شود. اين کنسول بازي جديد قابل نصب بر روي ايکس باکس خواهد بود. لینک http://jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100864223945
  22. [color=green][size=18]زنان انتحاری ؛ نگرانی جدید کرملین[/size][/color] پلیس روسیه از کشف مدارک جدیدی درباره عاملان انتحاری انفجارهای روز دوشنبه خبر داد و اعلام کرد که این عاملان انتحاری عضو گروهی 30 نفره هستند که توسط رهبر جدایی طلبان چچن آموزش دیده اند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه تایمز، ماموران سرویس امنیت فدرال روسیه ( FSB ) معتقدند زن انتحاری که عامل انفجار یکی از بمب های منفجر شده روز دوشنبه بوده همسر یکی از رهبران شبه نظامیان حاضر در چچن بود که در ماه گذشته میلادی در اینگوشتیا کشته شد. پلیس روسیه احتمال می دهد که حملات روز دوشنبه یا اولین پاسخ به کشته شدن این رهبر شبه نظامیان چچن بوده یا اینکه آغازی بوده بر انجام مجموعه ای از انفجارهای انتحاری در روسیه. بر اساس این گزارش، سرویس امنیت فدرال اعلام کرده اند که یک گروه 30 نفره متشکل از زنان قوی و آموزش دیده برای ایجاد ناامنی در روسیه آموزش دیده اند و عاملان انتحاری انفجارهای روز دوشنبه عضو این گروه بوده اند. این در حالی است که امروز چهارشنبه نیز وقوع دو انفجار انتحاری در داغستان موجب کشته شدن دست کم 11 شهروند روسی شد که هفت نفر از آنها از نیروهای پلیس بودند. لینک http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1055960