سلام عزيزان بنظر من سري زلزال گزينه ي بسيار مناسبي هست راستش با اسمرچ زياد موافق نيستم كاتيوشا بسشه. البته خيلي وقته كه خبرهايي مبني تحويل اين موشك به حزب ا... هست بهرحال از نظر من با داشتن زلزال حزب ا... ديگه نيازي به موشك هاي ديگه نداره. منتها بايد دقت نمونه هاي پيشرفته ي زلزال با برد كافي تركيب بشه و يه موشك باهزينه ي كمتر و برد و دقت مناسب خاص حزب ا... داشته باشيم!!! ياعلي

سلام عزيزان نه به ثبت نرسوندم چون طرح نظامي رو به ثبت نمي رسونن!!! فقط مي خرن و تو خود سازمان تحقيقات ثبتش مي كنن در ضمن ايني كه فرمانده ي نيرو زميني گفت اصلا عملي نيست!!! و جنبه ي تبليغاتي دارهَ تنها كسي كه مي تونه اين ايده رو عملياتي كنه منم!!! چون اصل قضيه رو من مي دونم كار اينا مثل اينه از يك انسان كامل دستاشو بسازن... مثال: اينا چند جا مي خوان ربات بزارن؟ پشت هرتپه يه گروه ربات جديد بايد بزارن تازه منبع تغذيه رو چه كار مي كنن؟ نكنه بخوايد بگيد سلول خورشيدي؟؟؟ نگيدا... يا تغذيه ي راديويي يا كابل و... چون امكان نداره. حالا تعمير و نگهداري و حوادث و سوانح و... بماند... حالا گيريم اينارم حل كردن؛ آمريكايي ها هم نديدن اينا رو كجا كار ميزارن؟! (ماهواره) و در زمان خودش واسه هرگروه ربات يك يا چند خمپاره نزدن تا تمام هزينه هاي انجام شده رو به باد بدن! فرمانده ي ارتش مياد به همين سادگي لو بده؟ دشمنم بره بسازه؟ اينا جنبه ي تبليغاتي داشتن فقط منم كه اصل كار رو مي دونم كه چكار بايد كرد تا حقيقتا چنين دفاعي و صدالبته صدها برابر قويتر رو بسازن!!! ولي اينكه يه نفر بياد فكر من رو ببره و به نام خودش تحقيقات انجام بده بعد كه ديدن نميشه انجامش داد(چون ناقص دريافت كرده...) بيان از جنبه ي تبليغاتيش استفاده كنن بدون اينكه نامي از من برده بشه(در سازمان) دردناكه... عوضش منم فهميدم باكيا طرفم و مي دونم چكار كنم!!! هرچند بازم ميگم فردا ميرم بخش تحقيقات و اعتراضم رو ميگم ولي اين طرح ديگه در ايران انجام نميشه!!! يقين دارم آمريكاييا به چنين ايده اي دست پيدا كنن كمتر از 2سال كشورشون رو بيمه مي كنن باتوجه به زير ساخت هاي كاملشون يا حتي روسيه و... ياعلي

چرا ساكتيد؟ تو رو خدا اگه دستتون به جايي بنده يا كسي رو ميشناسيد پيام بديد تا من بهتون بگم چطور بفهميد كه اين طرح منه؟ فقط كسي بايد باشه كه تو سازمان تحقيقات نفوذ داشته باشه! بعد اگه حرفاي من راست بود بامن تماس برقرار كنيد. كسي يادش نيست اما اگه آقا سعيد به پست هاي قديم من دسترسي داره من 2سال پيش تويه پست از بچه پرسيدم كه كجا بايد طرحامو ارپه بدم... اينم نشوني اما اگه پيام بديد مشخصات دقيق ميدم هرچند خودمم فردا ميرم بخش تحقيقات... شما جايه من باشيد ديونه نميشيد؟! ياعلي

سلام دوستان ديروز كه اين تاپيك رو خوندم شكه شدم و الان اشكم داره در مياد واسه خودم و مملكتي كه توش زندگي مي كنم... اين تاكتيك رو من تقريبا دوسال پيش كلياتش رو با بخش تحقيقات سپاه استان در ميون گذاشتم و اونا فرستادنش تهران اونجا هم تاييد شد و ازم خواستن جزپيات طرح رو بيان كنم اما من از اونجا كه طرحم جامع نبود (خييييلي جامع تر از اوني بود كه شماها دربارش خونديد!) و ترسيدم ايدشو ازم بدزدن و خودمو بفرستن دنبال نخود سياه به بهانه هاي واهي با همه ي اصرارشون و تماسشون با خونوادم قبول نكردم بدم تا وقتش برسه (از نظر علمي كامل تر بشه يا فرد مطمپني پيدا كنم.) و مطمپنم بخش هاي اساسيه طرح رو كه من ازش حرفي نزده بودم (تو فرم اوليه) و فقط اشاره كردم كه اين توانايي هارو هم داره...(انهدام هواپيماهاي استيلت با هر ارتفاعي...) رو اينها به اجرا در نياوردن حالا بعد از 2 سال مي بينم اومدن با افتخار از طرح من حرف ميزنن و معلوم نيست كي از من دزديده و به نام خودش جازده (دست منم به هيييچ جا بند نيست توكل بر خدا.) شايد اون خانوم و آقاي مهندس تهراني كه بهشون زنگ هم نزدم بهرحال بجاي اينكه بيان از فكر خلاق من و طرح هام استفاده كنن طرحمو دزديدن و حالا... واقعا متاسفم... كاش همون موقع به يه سفارت خارجي زنگ زده بودم و آيندم رو تامين كرده بودم نه اينكه بخوام به مملكت خودم خدمت كنم اين تجربه ايه واسه طرح هايي كه دارم و هرگز تحويل كشور خودم نخواهم داد... ياعلي

1)یک رادار ساده اصول یک رادار اولیه خیلی ساده می باشد.فرض کنید انرژی الکترمغناطیس در یک پالس در فرکانس f و با عرض T (تاو یا دوره ی تناوب) تولید می شود.از انجاییکه این پالس یک موج سینوسی است که خاموش و روشن می شودانرژی موثر ان با مقدارموثر مربع موج سینوسی در یک پریود محاسبه می شود.پالس بوسیله ی یک انتن در فضای ازاد منتشر می شود.یک ساعت مربع زمان را مشخص می کندانرژی الکترومغناطیس با سرعت نور بطرف خارج انتشار پیدا می کندبا اشیا برخورد کرده و پراکنده می شود.قسمتی از انرژی پراکنده شده بطرف رادار برمی گرددو بدلیل داشتن فرکانس و عرض پالس متناسب با پالس ارسال شده می تواند توسط رادار اشکار شود(مدارات اشکار ساز الکترونیکی).مسافت شی اشکار شده توسط رادار برابر است با R=ct/2 کهR فاصله ی شی تا رادار:c سرعت نور و t زمان بین پالس ارسالی(یک سیکل کامل از موج الکترومغناطیسی)و برگشتی می باشد.پارامترهای دیگری نیز برای اشکار سازی رادیویی و فاصله یاب بطور همزمان قابل دسترس می باشند.زمان بین پالس های رادار زمان تکرار پالس (PRI) نامیده می شود و تعداد پالس های فرستاده شده در واحد زمان فرکانس تکرار پالس نامیده می شود.(PRF و PRI) هم پاسخ می باشند نسبت زمان وجود پالس ها به کل زمان را دوره ی تناوب "DUTY CYCLE" می نامند. اگرعرض پالس را با T نمایش دهیم فاصله ی فیزیکی اشغال شده توسط پالس در فضایی از ct می باشد.برد عملی(برد بدون ابهام) برابر است با c(PRI)/2 که عبارت است از فاصله ی بین پالس ارسالی و برگشت همان پالس قبل از اینکه پالس بعدی فرستاده شود.بطور طبیعی گیرنده ی رادار وقتی که فرستنده کار می کند خاموش می باشدو هیچ هدفی در طول این فاصله ی زمانی نمی تواند اشکار شود(البته ct در حد میکرو ثانیه می باشد).در این زمان از لبه ی جلوی پالس به اندازه ی ct از فرستنده دور شده است. ct/2 شعاع ناحیه ی مرده نامیده می شود ناحیه ی ct/2 واقعا مرده باشد زیرا ممکن است در این ناحیه هدف هایی وجود داشته باشند که با پالس های دیگری با عرض متفاوت اشکار شوند.تمام پارامترهایی که ذکر شد در طراحی و مشخصه ی رادار مهم می باشند. 2)ردیابی رادارهای ردیاب دارای مشخصه هایی متفاوت با رادار های دیده بان هستند در اینده رادار ردیاب را توضیح خواهم داد.در اینجا به این مسئله بسنده می کنم که برای بدست اوردن پارامتر های خوب در رادارهای ردیاب نیاز به طول موج کوتاه است.باند(محدوده)فرکانسی رادار های ردیاب (شامل رادارهای کنترل زمینی هواپیما در فرودگاهها ردیاب موشک ها)از 3000 مگاهرتز تا 20000 مگاهرتز می باشد.برای طراح که نیاز به ترکیبی از رادارهای دیده بانی و ردیاب دارد نیاز به فرکانس برای ردیابی و دهانه ی بزرگ برای دیده بانی نیاز به مصاله دارد. روش معمول این است که قیمت رادار محاسبه شود و نسبت به طول موج بهینه گردد. نکات: 1)طبق معمول از منبع سوال نفرمایید. 2)اگه خوبه و می خواین مطالب تکمیلی تر رو تو تاپيك های بعد با همین نام ادامه بدم.

سلام خيلي خيلي ممنونم نداي وظيفه ي عزيز آواكس هايي كه بال هاشون جمع ميشه برام عجيب بودن و هستن من زياد راجع به آواكس نمي دونم يعني فضا اينقدر مهمه كه زحمت طراحي و ساخت اين بال هارو به خودشون دادن؟ ياعلي

سلام نداي وظيفه جان ميشه زحمت زوم كردن سه تا عكس رو بكشي؟(اگه ديسك داري بدم يكي ديگه... ) من تو سيستمم ذخيره كردم عكس هاي 4-67 4-68 4-75 هستن! مي دوني كدوما رو ميگم يا آپلودشون كنم؟ 4-67 مال آواكساي نورفلك آمريكاست! 4-68هم يحتمل مال عربستانه 4-75 هم مال گوام هند ياعلي

سلام نداي وظيفه جان ميشه زحمت زوم كردن سه تا عكس رو بكشي؟(اگه ديسك داري بدم يكي ديگه... ) من تو سيستمم ذخيره كردم عكس هاي 4-67 4-68 4-75 هستن! مي دوني كدوما رو ميگم يا آپلودشون كنم؟ 4-67 مال آواكساي نورفلك آمريكاست! 4-68هم يحتمل مال عربستانه 4-75 هم مال گوام هند ياعلي

سلام دست شما درد نكنه اما ميشه راجع به اون 5 زير دريايي بگيد؟ من هرچي نگاه كردم4تا بودن... شايد اون سفيده كنار يكيشون زير درياييه؟ شايدم قسمت سياه روبروش؟ نه؟؟؟ حتما توراهه... ياعلي

دستت طلا عالي بودن ياعلي

سلام بله ممكنه اين دوموشك خيلي به هم شبيهن!!! همه اينا يه طرف جنگ الكترونيك جنگنده هاي غربي و خصوصا ايالات متحده يه طرف!!! ببينيم اصلا مي تونن شليكش كنن شليك هم شد ببييم تا كجا نزديك ميشه چون يقينا بهشون نمي خوره... البته نبايد خاصيت ضد رادار بودن آلامو رو فراموش كرد كه البته هدايت راداري فعال هم داره... من الان يه مفاله راجع به آلامو هاي ايران خوندم كه نوشته مدل هاي موجود در ايران R-24R با هدایت نیمه فعال راداری و حد اکثر برد 80 کیلومتر و R-27T با برد 45 کیلومتر و هدایت مادون قرمز هستن كه با اين حساب كارمون در اومده چون حرارت ياب ها كه مثل آب خوردن منحرف ميشن هدايت راداري نيمه فعال هم به سادگي با جنگ الكترونيك دشمن از كار ميوفته و موشك منحرف ميشه... چون جنگنده هاي ما از نظر الكترونيكي تكنولوژي پاييني دارن و مثل يك لقمه ي آمادن... ياعلي

[quote]با عرض سلام به همگی یه سوال این هواگرد میتونه موشک هایی مثل AIM-7 SPARROW را شلیک کنه؟؟؟[/quote] سلام پيشنهاد مي كنم اين مطلب رو بخنويد: http://www.daneshju.ir/forum/f326/t8881.html برخی منابع از نصب رادار های N011 و N019 روی تایگر خبر میدن همچنین بهسازی هایی نیز روی APQ-159 انجام گرفته و برد کشف هوابرد آن از 32 به 64 کلیومتر و برد ردگیری آن از 16 به 40 کیلومتر افزایش یافته است رادارAPQ-159 پیشتر فاقد توانایی ردگیری زاویه ای (off-boresight) بوده و فقط می توانست هدف های هوایی روبروی خود را ردگیری نماید . گفته می شود که با اجرای پروژه افق ,توانایی شلیک موشک های هوا به هوای راداری نیز برای F-5E فراهم شده است . در این صورت , جنگنده های F-5E نیروی هوایی کشورمان از این نظر در میان به کار گیرندگان این هواپیما در جهان منحصر به فرد خواهند بود. نوع موشک های راداری در نظر گرفته شده برای این هواپیما اعلام نشده ,ولی احتمالا AIM-7 اسپارو میباشد. به نقل از لنك بالا...(خودم نخوندمش حتي اين يه تيكه رو حوصله ندارم... ) جالبه؟ ياعلي

سلام عزيزان خبر خوبيه اما بنظرم كار بسيار درستيه ساخت تعداد زيادي صاعقه! چرا؟ معلومه چون اونوقت خلبانان ما هم مثل خلبانان آمريكايي هرزمان و به هر مدت كه بخوان مي تونن پرواز داشته باشن و كلي تجربه كسب كنن و تمرين هاي زيادي با هم انجام بدن! در مورد آذرخش نمي دونم كدوم عكس رو ميگيد اما بهتون يقين ميدم ابدا بدرد حتي تمرين هم نمي خوره! عزيزان من تو پايگاه دزفول كه بودم تايگر نصف اف14 يا ميگ29 بود! و آذرخش هم3/1تايگر حالا حساب كنيد چي ميشه؟ ولي خدايي تامكت يا ميگ29 مو نميزدن! فقط غلاف هدف گيري ميگ و بال هاي تامكت(اونم اگه دقت ميكردي) باهم تفاوت داشتن! دلم مي خواست يه آذرخش بزارم رو باربند ماشين و ببرم خونه انگار اسباب بازي بود!!! [color=red].......................................[/color] موفق و شاد باشيد. ياعلي [color=red]دادن اطلاعات نظامی کشور خلاف قوانین سایت است. sina12152000[/color]

سلام بر عزيزان چندي پيش از سايت ميليتاري دات كام ايميلي براي من رسيد كه پس از بررسي موضوع اصلي آن جنگ رواني و تلاش براي ضعيف جلوه دادن ارتش عراق بود. بر اين اساس آنها فيلمي ارايه دادند كه همراه فيلم اين متن ها نوشته شده: سرتيتر ايميل: ببينيد چگونه ارتش عراق توسط تروريست ها متلاشي مي شود! در اين متن از واژه ي امبوش استفاده شد. سوال: آيا واقعا عراقي ها مي توانند از خودشان دفاع كنند؟ [url=http://shock.military.com/Shock/videos.do?displayContent=190918&page=2&ESRC=dod.nl]لینک فیلم[/url] عزيزان بنده ابتدا به ساكن نظري نمي دهم بلكه منتظر مي مانم شما نظرات با ارزش خود را بيان كنيد. خواهشمندم هركس با هر مقدار معلومات نظر خود را اراپه دهد كه قطعا براي بنده با ارزش و مهم است. موفق و شاد باشيد. ياعلي

سلام از آنجا كه عزيزان كم لطفي مي نمايند بنده خود نيز در ابتدا نظراتي بيان مي كنم: با توجه به متن نوشته شده در ايميل و سايت سخنان جناب سعيد كاملا صحيح مي باشد و البته كاملا واضح است كه آنها علنا ارتش و دولت عراق را تحقير مي كنند و خود را قدرتي بزرگ نشان مي دهند و اگر عزيزان فيلم را بررسي كرده باشند در مي يابند كه اين مسپله جزو اهداف ابتدايي و ساده ي اين فيلم مي باشد چرا كه تروريست ها در طي فيلم و بالاخص پايان فيلم بطور مرتب و پشت سر هم تا لحظه ي آخر مدام كلمه ي الله اكبر را سر مي دهند و اين اولا موجب مي شود تا جهان تروريست ها را با شعار الله اكبر بشناسد دوما اينكه مسلمانان را تروريست مي دانند و اين مسپله بسيار خطرناك تر از حضوز فيزيكي و نظامي در خاك عراق است. موفق و شاد باشيد. ياعلي

سلام بر عزیزان برادر گرامی آقای امير خسته نباشید بسیار مقاله ی جالبی بود و بنده با کمال میل این مقاله را خواندم و لذت بردم موفق و شاد باشید یاعلی

ماجرای شهادت شهید عباس دوران، مرد آسمانها از زبان خلبان کابین عقب تیمسار خلبان منصور کاظمیان ماني كه عراقي ها براي برگزاري كنفرانس سران كشورهاي غيرمتعهد در بغداد از شوق، بال در آورده بودند، يك جنگنده ايراني در سحرگاه سي ام تير ماه 1361 بالهاي آهنين خود را بر فراز حريم هوايي بغداد مي گشايد و پالايشگاه «الدوره» در ضلع جنوبي بغداد را نشانه مي رود. تمام بمبها روي هدف خالي مي شود؛ اما هواپيما مورد اصابت موشكهاي ضدهوايي قرار مي گيرد و از تعادل خارج مي شود. خلبان مصمم است از اين پرواز باز نگردد تا بتواند حقوق ملت مظلوم ايران را از حلقوم زورگويان بعثي بيرون كشد لذا به هدفش مي رسد. اوكسي نيست جز شهيد سرلشكر خلبان «عباس دوران» كه پيكر پاكش بعد از سالها دوري از وطن به همراه 569 تن ديگر از لاله هاي خونين دفاع مقدس، بر دوش ملت بزرگ ايران تشيع شده است. زماني كه جنگ در سال 59 آغاز شد من در پايگاه بندرعباس بودم و بنا به درخواست خودم به پايگاههاي همدان، دزفول و بوشهر مامور شدم. زماني كه رفتم پايگاه بوشهر، در آنجا با شهيد بزرگوار «عباس دوران» آشنا شدم و در آنجا دو تا پرواز با هم انجام داديم كه هر دوي آنها موفقيت آميز بود. بعد در سال 1360 به همدان مامور شدم و اين همزمان بود با مامور شدن شهيددوران به همدان، كه از آنجا ديگر بيشتر وقتها با هم بوديم و پروازهاي زيادي انجام داديم به خصوص در عمليات فتح المبين كه پروازهاي ارتفاع بالا انجام مي داديم. حال اگر بخواهم از خصوصيات اخلاقي شهيد دوران بگويم يك مسئله را بايد متذكر شوم و آن اينكه ايشان آدم بسيار ساكتي بود اما بسيار با دل و جرات. بگونه اي كه هر نوع ماموريتي به او محول مي شد با آگاهي به اينكه درصد كشته شدن زياد است ولي قبول مي كرد و هميشه در اينگونه ماموريتهاي خطرناك پيشقدم مي شد. زمان عمليات رمضان بود كه صحبت از برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها در بغداد شد و قرار بر اين بود رئيس كنفرانس صدام باشد. ايران اين موضوع را قبول نمي كرد و مي گفت: «به علت اينكه عراق در جنگ است، بغداد ناامن است.» ولي سخنگويان صدام در بغداد مي گفتند: «نه !بغداد محل خوبي براي برگزاري اين كنفرانس مي باشد و از نظر زميني و هوايي امنيت كامل دارد به طوريكه در آسمان بغداد يك پرنده هم جرات پر زدن ندارد. به همين منظور شب 29 تير 61 دستور ماموريت به پايگاه همدان ابلاغ شد. من همان شب «آماده شب» بودم و فردايش به اداره رفتم. حدود ساعت 11 بود كه شهيد دوران با من تماس گرفت و گفت: «بيا پست فرماندهي». من هم رفتم و بعد از 10 دقيقه شهيد دوران كه قرار بود با من پرواز كند به همراه «شهيد ياسيني» مسئول عمليات پايگاه و «شهيد خضرايي» فرمانده پايگاه و خلبانان اسفندياري، باقري، توانگريان و خسروشاهي، به اتفاق هم به پست فرماندهي آمدند و در مورد چگونگي انجام عمليات صحبتهايي كردند و نتيجه جلسه بر اين شد كه سه تا هواپيما تا لب مرز با هم پرواز كنند و وقتي به لب مرز رسيديم يكي از هواپيماها برگردد و دو تاي ديگر با ارتفاع كم وارد خاك عراق شوند. يعني يك حالت ايذايي ايجاد گردد و رادارهاي عراق نشان بدهند هواپيماها برگشتند. صحبتهاي اصلي كه تمام شد،، كابين هاي جلو و عقب صحبتهاي خصوصي را با هم انجام دادند. شهيد دوران به من تاكيد كرد كه: «شما بيشتر حواست به هواپيماهاي دشمن باشد كه به ما حمله نكنند و اگر زماني هواپيما دچار نقص شد و نتوانستيم به پروازمان ادامه دهيم، شما به تنهايي اجكت كن و من به ماموريتم ادامه مي دهم.» اين صحبتها كه تمام شد رفتيم منزل براي استراحت. 30 تير 1361 مصادف بود با 30 ماه رمضان و آن شب مشخص نبود كه فردا روزه است يا عيد روزه با اين حال آن شب بلند شديم و سحري خورديم. قرار بر اين بود كه ماموريت ما ساعت 5 و 30 دقيقه آغاز شود آن هم بدون تماس گرفتن با برج مراقبت و رادار، چرا كه هدف اين بود تا سكوت راديويي رعايت شود و از طرف عراقي ها شنود نگردد. ساعت 5 صبح بود كه جيپي آمد در منزل و من رفتم. همه خلبانان داخل جيپ بودند. رفتيم گردان و از آنجا به اتاق چتر و كلاه. چتر و كلاه را برداشتيم و به سمت هواپيما حركت كرديم. در اين هنگام احساس مي كردم ديگر بر نمي گردم و اسير مي شوم ولي صددرصد مطمئن نبودم. همينطور كه مي رفتم گفتم: «خدايا! اگر واقعاً قراره برنگردم زماني كه رفتيم پاي هواپيما، هواپيما يك اشكال جزيي داشته باشه.» وقتي رسيديم مكانيكهاي هواپيما به ما خوش آمد گفتند. شهيد دوران اطراف هواپيما شروع كرد به گشت زدن و چك كردن بمبها و دستگاههاي بيروني هواپيما و من هم رفتم داخل كابينها تا دستگاههاي داخلي را چك كنم مشغول بررسي بوديم كه متوجه شدم سمت نما و حالت نماي هواپيما در حال گردش است، در صورتي كه اينجوري نبايد مي بود و بايد ثابت مي ايستاد. مكانيكها آمدند و گفتند: «فعلاً نمي توانيم درست كنيم. شما مي توانيد پرواز نكنيد.» اما عباس مي گفت: «اين سمت نما وحالت نما در هواي صاف و بدون ابر اصلن كاربرد ندارد و ما در اين هوا نياز به اين وسيله نداريم و مي رويم سر باند و به عنوان شماره 3 آماده پرواز مي شويم. در اصل ما شماره 1 بوديم و شماره 3 هواپيمايي بود كه كه قرار شد برگردد . لذا ابتدا شماره 2 بلند شد و شماره 3 دچار نقص فني بود و نتوانست بلند شود لذا ما بعد از شماره 2 بلند شديم. معمولن ما در ايران به خاطر اينكه مصرف سوخت كم باشد، با ارتفاع بالا و سرعت كم مي رفتيم يعني با ارتفاع 15000 پا و سرعت 350 مايل به سمت بغداد حركت كرديم. وقتي به مرز رسيديم به خاطر اينكه رادارهاي عراق ما را نگيرند ارتفاعمان را به 10 تا 15 متري زمين رسانديم و سرعتمان را به خاطر اينكه از برد موشكهاي سام-7 (استرلا) در امان باشيم به 450 مايل افزايش داديم. وقتي از مرز رد شديم در يك آن ديدم كه موشك سام به طرف هواپيماي شماره 2 پرتاب كردند. به آنها گفتم: «موشك براتون پرتاب كردند، مواظب باشيد.» ولي خب خوشبختانه موشك به سرعت هواپيما نرسيد و در 300 متري هواپيما منفجر شد. بعد از مدتي از دستگاههاي داخل هواپيما متوجه شدم رادارهاي عراق ما را گرفتند، لذا موضوع را به شهيد دوران اطلاع دادم و گفتم: «رادارهاي عراق ما را گرفتند.» گفت: «مساله اي نيست.» هواپيماي شماره 2 هم اين موضوع را به ما اخطار كرد كه شهيد دوران به شوخي خطاب به آنها گفت: «مي فرمائيد كه من برم زير زمين پرواز كنم!» قرار ما بر اين بود كه از شرق بغداد به سمت جنوب شرق بغداد حركت كرده و سپس به سمت پالايشگاه «الدوره» كه به شهر بغداد چسبيده برويم و در آنجا بمبها را روي هدف تخليه كنيم تا پس از ماموريت مستقيم به سمت ايران بيائيم و مجبور نشويم گردشي داشته باشيم و مورد اصابت گلوله قرار گيريم. حدود 5 يا 10 مايلي بغداد بود كه متوجه شديم بايد از ديوار آتشي كه در اطراف شهر درست كرده اند عبور كنيم لذا وقتي ديوار آتش را رد كرديم شهيد دوران به من گفت: «موتور راستمون نشون ميده آتيش گرفته.» گفتم: «مسئله اي نيست فعلاً بريم جلو از شهر كه رد شديم يا موتور را خاموش مي كنيم يا يك كار مي كنيم تا از اين مسئله جلوگيري بشه.» به پالايشگاه كه رسيديم از دور و اطراف پالايشگاه با موشكهاي سام، شروع كردند به زدن ما. من هم با يك دستگاهي كه هواپيما محهز به آن است مشغول از كار انداختن رادارهاي آنها شدم تا لااقل موشك نزنند. به بالاي پالايشگاه كه رسيديم با موفقيت كامل بمبها را تخليه كرديم و در حال برگشت بوديم كه من يك لحظه برگشتم به پالايشگاه نگاه كنم ديدم هواپيما از دم تا پشت سر من آتش گرفت و دارد مي سوزد. سريع به شهيد دوران گفتم: «هواپيما آتيش گرفته، آماده باش بپريم.» و نگاه كردم ديدم دستگاههاي جلوي چشمم هم سياه شده و همان زمان بود كه من داشتم مي رفتم بيرون از هواپيما. همه اين اتفاقات در عرض يك ثانيه رخ داد. حالا روايت بر اين است كه احتمالاً آتش هواپيما به بمبهاي زير صندلي رسيد و صندلي من خودش عمل كرد و مرا از آن آتش نجات داد. من كه پريدم بيرون بيهوش بودم و وقتي بهوش آمدم تو وزارت دفاع عراق بودم و يكي داشت لبم را كه پاره شده بود بخيه مي كرد. در اين لحظه به خودم گفتم: «خدايا! من تو هواپيما بودم. اينجا كجاست؟» بعد از مدتي براي امنيت من لباس پروازم را درآوردند و دشداشه به تنم كردند و مرا به بيمارستان بردند. از آن جا هم دوباره به وزارت دفاع آوردنم. به آنها گفتم: «جناب دوران كو؟» گفتند: «از هواپيما نپريد و کشته شد.» من باور نكردم چون معلوم نبود كه آنها راست مي گويند يا دروغ، ولي خيلي دنبال اين مسئله بودم و مي خواستم برايم روشن شود كه چه اتفاقي افتاده است. حدود 15 روز مرا در وزارت دفاع نگه داشتند آنجا خيلي شكنجه ام كردند. بعد از آن تحويلم دادند به سازمان امنيت شان آنجا هم 45 روز بودم تا اينكه سپردنم به دژباني شان تا مرا به اردوگاه اعزام كنند. در آنجا يك سربازي بود كه كمي انگليسي بلد بود. به من گفت: «تو همان خلباني نيستي كه هواپيمايت را زدند؟» گفتم: «بله! چقدر از اين موضوع خبر داري؟» گفت: «بعد از اينكه پالايشگاه بمباران شد، هواپيما در حالي كه آتش گرفته بود به طرف شهر مي آمد يك هو ديدم از داخل آن چتري بيرون پريد و بعداز مدتي كه هواپيما جلوتر رفت منفجر شد.» بعدها كه من از خلبانهاي ديگر سئوال كردم كه: «آيا امكان دارد هواپيما بر اثر آتش خودش در هوا منفجر شود؟» گفتند: «نه، مگر اينكه موشك به آن اصابت كند منفجر شود.» خلاصه مرا بردند اردوگاه. در اردوگاه از چگونگي حادثه پرس و جو كردم آنها گفتند: «بيست دقيقه قبل از اينكه شما به بغداد برسيد آژير خطر را زدند و زماني هم كه پالايشگاه را مورد هدف قرار داديد فردايش عكس سانحه را روزنامه هاي عراق چاپ كردند و بدين صورت بود كه تكه هاي هواپيما نزديك يكي از ميدانهاي شهر به زمين خورد و از شهيد دوران پوتين و دستكشش مشخص بود.» آنجا بود كه برايم مسجل شد عباس دوران به شهادت رسيده است. صبح ۳۱ تيرماه ،۱۳۶۱ خلبان شهيد، عباس دوران، كه در تعداد پرواز جنگى در نيروى هوايى ركورد داشت و عراق، براى سرش جايزه تعيين كرده بود، پس از بمباران پالايشگاه بغداد، هواپيما را كه آتش گرفته بود به هتل محل برگزارى اجلاس سران غيرمتعهدها مى كوبد و بدين ترتيب با شهادت خود كارى كرد كه اجلاس سران غيرمتعهدها به علت فقدان امنيت در بغداد برگزار نشد. ديگر خلبان اين هواپيما، منصور كاظميان، به دست نيروهاى عراقى اسير شد. دوران در نامه هاى اين ماموريت، مقابل اسم پدافندهاى مختلفى كه عراق از كشورهاى اروپايى خريده بود، نوشته است: نود درصد احتمال برگشت نيست... . [url=http://www.air.blogfa.com/]منبع[/url] موفق و شاد باشید. یاعلی

سلام عزیزان می خواستم نظرتون رو درباره ی عکس زیر بدونم با توجه به سرتیتر موضوع! [img]http://farm4.static.flickr.com/3119/2656863336_fa761124f5_o.jpg[/img] موفق و شاد باشید. یاعلی [url=http://balatar.wordpress.com/2008/07/13/%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-2010/]منبع[/url]

سلام بر همگی ام51 اس ال بی ام،یک موشک بالستیک با موتور سه مرحله ای است که از زیردریایی شلیک می شود؛این موشک به عنوان موشک آینده نیروی دریایی فرانسه و برای جایگزینی موشک ام45 اس ال بی ام انتخاب شده است. هر فروند از این موشک،دارای 6 خوشه اتمی تی ان-75 است.این موشک تا سال 2010 میلادی به خدمت نیروی دریایی فرانسه در خواهد آمد. [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/6/6f/Snle-snle-ng-svg.svg/250px-Snle-snle-ng-svg.svg.png[/img] [url=http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%B5%DB%B1%E2%80%8C%E2%80%8C_(%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9)]منبع[/url] عزیزان می خواستم درباره ی این موشک بیشتر بدونم اگه اطلاعات کاملتری دارید ممنون میشم در اختیار من عزیزان بگذارید تا این تاپیک کاملتر بشه. موفق و شاد باشید. یاعلی

سلام ممنون Babakim1 عزیز بی صبرانه منتظر هستم! موفق و شاد باشید. یاعلی

عزیزان کسی چیزی نمی دونه واقعا؟! من خودم یه چیزایی گیر آوردم! http://www.youtube.com/watch?v=clsvbivrB70 http://www.defensenews.com/story.php?i=3819367 http://www.dailymotion.com/video/x11uok_non-au-missile-m51_politics اولی و آخری فیلم هستن و وسطی توضحاتی چند در این مورد داده! موفق و شاد باشید. یاعلی

سلام عزیزان روی عکس کلیک کنید می بینید لینکی که باز میشه فی*لتر شده! البته عکسی که در سایت منبع وجود داره! موفق و شاد باشید. یاعلی

سلام تواناییه ارتباط با جنگنده نسل 5 خیلی مهمه! این یعنی می تونه شبیه یک آواکس کوچک با امکانات محدود تر حین عملیات عمل کنه! تسلیهات هوابه هوا نداره؟ من نمی دونم مدل bچه چیزا حمل می کرده؟! اگه تواناییه درگیری نداشته باشه باتوجه به حجمش در مقابل جنگنده ها یی که از بالا بهش حمله کنن یعنی ارتفاعشون بیشتر باشه ضعیف عمل خواهند کرد! موفق و شاد باشید. یاعلی

[quote]برادر موضوع نداري مجبور نيستي تاپيك ايجاد كني [/quote] سلام برشما اگر شما موضوعش رو درک نمی کنید دلیل بر بی هدف بودنش نیست! این عکس معنی های فراوانی داره که یکی از اونها رو آقای Babakim1گفتن! توجه کنید در منبع من سایتی هست که فی*لتر شده! بنظر همچین بی هدف نیست این عکس شما نظری ندارید‍ لازم نیست ما رو زیر سوال ببرید! من معانی متعددی از این عکس گرفتم که در این راستا می خواستم نظرات دیگران رو بدونم. نمی دونم کدوم معنی واقعیه و کدوم ساختگی واسه همین خواستم مشورت کنم و همین طور دید عزیزانی چون شما بازتر بشه و از کنار هرچیزی به سادگی نگذرن! موفق و شاد باشید. یاعلی

سلام جالب بود، ژنرال موتورز هم ورشکست کرد یعنی یک منبع مالیات عظیم رو از دست دادند! اینطور که پیش میره ایشلا این تازه اول مشکلاتشونه! اونوقت اسرائیل حرف از حمله به ایران میزنه و اعراب دل به پشتیبانیه آمریکا خوش کردن! ممنون موفق و شاد باشید. یاعلی