nemo

Members
  • تعداد محتوا

    51
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های nemo

  1. خوب نمیشه سیستمی رو طراحی کرد که امواج مورد نظر رو در یک نقطه متمرکز کنه ؟ مثلآ در زمان یک جنگ زمینی میشه از این دستگاه بر علیه نیروهای دشمن که در نقطه ای سنگر گرفتند استفاده کرد و اونها رو وادار به تسلیم شدن کرد یا فرار و عقب نشینی! به هر حال ایده جالبیه و میشه روش کار کرد و جنبه های انسانیش رو بیشتر کرد :mrgreen: سعید جان نگفتی ایا ما مجاز هستیم که در رابطه با طرح های فوق سری صحبت کنیم؟! fi_lone_ranger مطمعنم اگه این طرح ها مطرح بشه همتون تعجب خواهید کرد! ولی می ترسم عوامل موساد و سیا طرح ها رو تصاحب کنند! :mrgreen:
  2. nemo

    خلاقیت در صنایع نظامی

    یه سوال؟ ایا ایران قایق های تندرو کنترل از راه دور داره؟ اگه چنین چیزی وجود داشته باشه فکر کنم در حمله به ناو های دشمن توسط این قایق ها کمترین تلفات انسانی رو خواهیم داشت و البته در حملات انتحاری (کوبیدن قایق به ناو) چون دیگه سرنشینی وجود نداره خیلی راحت میشه از اونها استفاده کرد.
  3. nemo

    خلاقیت در صنایع نظامی

    خوب نحوه عملکرد موشک های حرارت یاب بر مبنای ردگیری پرتوهای فروسرخ منتشر شده از جسم داغ (دهانه موتور) هست و این رو هم میدونیم که خورشید منبع عظیم و قدرتمند پرتوهای فروسرخ هست شما تصور کن که در مقابل یک پروژکتور قدرتمند یک لامپ 60 واتی روشن کنند مطمعنآ نه تنها هیچ چشم بلکه هیچ دستگاهی هم نمیتونه بین دو تمایز قاعل بشه (شرمنده حرف یء کیبورد من کار نمیکنه و بهمین دلیل از ع استفاده میکنم) و یک منبع واحد نوری تلقی میشه (منبع بزرگتر). البته این تاکتیک بیشتر در هوای افتابی و خصوصآ در وسط ظهر که افتاب پرتوهای با شدت بیشتری رو منتشر میکنه کاربرد داره. البته همه اینها به صورت تعوری است و در عمل معلوم نیست که چنین نتیجه اتفاق بیافته(فریب موشک)
  4. nemo

    خلاقیت در صنایع نظامی

    پیشنهاد من در رابطه با نحوه فرار جت های جنگنده از دست موشک های حرارت یاب هست! به نظر من در صورتی یک جت جنگنده مورد حمله یک موشک حرارت یاب قرار بگیره و البته از روی شانس! هوا هم افتابی باشه باید سریعآ موقعیت خودش رو به نحوی تغییر بده که در راستای خط مستقیم خورشید قرار بگیره (مثله وقتی که به خورشید مستقیم نگاه می کنیم) ، به طوری که اشعه خورشید و جنگنده و پشت سر اون موشک حرارت یاب در یک راستا قرار بگیرند بدین ترتیب فکر می کنم اشعه مادون قرمز ساطع شده از موتور ها در میان منبع عظیم خورشیدی محو میشه و موشک خورشید رو به عنوان هدف شناسایی می کنه و پس از چند لحظه بایستی خلبان با یک گردش سریع به جناحین خودش رو از خط مستقیم خارج کنه و اینگونه موشک حرارت یاب به سوی خورشید روانه خواهد شد و ...! همه مراحل بالا بستگی به مهارت خلبان داره و اینکه با مانور های مناسب موشک رو طوری به سمت خودش متمایل کنه که بتونه این هماهنگی (در یک راستا بودن ) رو ایجاد کنه. البته من یک سری طرح های فوق سری دارم که نمیدونم مطرح کردنش در اینجا از لحاظ اطلاعاتی مشکل ایجاد میکنه یا نه! نمیدونم مطرح کنم یا نه ...؟! اینم بگم که این طرح ها به نظر خودم دست کمی از نواوری های المان نازی نداره و اگه عملی بشه در نوع خودش یک انقلاب نظامی خواهد بود!(طرح ها عملی و و از لحاظ تعوری قابل ساخت هستند)
  5. سعید جان خواهشآ زحمت انتقال عکس ها رو خودتون بر عهده بگیرید! شرمنده با این اینترنت دیزلی اصلآ حس این کار وجود نداره!
  6. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    در ادامه لفاظی سران رژیم اسرائیل علیه ایران، فرمانده نیروی هوایی اسرائیل در اظهار نظری با هدف تهدید جلوه دادن کشورمان گفت: "اشتباهی که در مورد هیتلر صورت گرفت و اظهارات وی جدی گرفته نشد نباید در مورد احمدی نژاد تکرار شود!" به گزارش عصر ایران (asriran.com) به نقل از روزنامه هاآرتص، سرلشگر الایزر شکدی در یک گفت و گوی تلویزیونی مدعی شد: "در آلمان نازی کسی به سخنان هیتلر اهمیت نداد و مردم تصور نمی کردند هیتلر مصمم به کاری است که درباره آن سخن می گوید اما پیشنهاد می کنم ما از تکرار این خط فکری اجتناب کرده و خود را برای هرگونه پیشامدی آماده سازیم." شکدی در برنامه تلویزیونی "60 دقیقه" شبکه سی بی اس با موضوع شصتمین سالگرد تاسیس رژیم نامشروع اسرائیل در پاسخ به سئوالی درباره ماهیت تهدیدات ایران ادعا کرد: "ایران یک تهدید جدی برای اسرائیل و مهم تر از آن کل جهان است!" فرمانده نیروی هوایی اسرائیل در ادامه لفاظی های خود گفت: "منظور وی سخنان رییس جمهوری ایران درباره اسرائیل و خواست وی برای محو این رژیم از نقشه است." وی البته به تهدیدات مشابه مقامات اسرائیلی مبنی بر نابودی ایران اشاره ای نکرد. این گزارش می افزاید: "دوران فرماندهی شکدی در نیروی هوایی اسرائیل به زودی خاتمه می یابد و وی پس از 33 سال خدمت بازنشسته می شود. بخش عمده دوران خدمت وی در نیروی هوایی به تدارک و آمادگی برای یک ماموریت احتمالی اختصاص داشت که هرگز مورد بحث علنی قرار نگرفت: حمله به تاسیسات هسته ای ایران." لفاظی ها و تهدیدات علنی مقامات اسرائیل نسبت به ایران طی روزهای اخیر شتاب بیشتری به خود گرفته به نحوی که شائول موفاز وزیر حمل و نقل این رژیم نیز امروز در اظهارنظری گفت: "در مورد ایران همه گزینه ها بر روی میز قرار دارد." براساس ادعای مقامات اطلاعاتی اسرائیل پیش بینی می شود ایران تا سال 2009 به توان ساخت سلاح هسته ای دست یابد و از این رو انتظار می رود سرلشگر ایدو نهوشتان جانشین شکدی در دوران خدمت خود با این چالش مواجه شود. اسرائیل در حالی ایران را تهدید می کند که در جنگ 33 روزه از حزب الله لبنان که فقط مجهز به موشک های کوتاه برد و کاتیوشا بود ، شکست خورد . کل نیروهای رسمی حزب الله لبنان بین دو الی 2500 نفر برآورد می شود . در جنگ 33 روز یک هشتم تانک های اسرائیل منهدم شد. منبع: http://www.asriran.com/view.php?id=41177
  7. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    سفیر انگلیس در تهران یکی از چندین سفیری بود که در مراسمی در ایام دهه فجر برای تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به حضور رئیس جمهور رسید. اول فکر میکردم در این مراسم شرکت نکرده باشد اما در میان انبوه سفرا، "جفری آدامز" را در صف انتظار برای ملاقات با رئیس جمهور یافتم و جالب اینکه سفیر انگلیس تقریبا در انتهای صف، برای مدتی طولانی منتظر ملاقات با محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران ماند. شنیده و دیده بودم که سفرای انگلیس خیلی تلاش می کنند تا پرستیژ خود را حفظ کنند، حتی در حالات نشست و برخاست اما اینبار سفیر انگلیس با حالتی حقیرانه به انتظار ایستاده بود؛ شاید به این خاطر که خیلی به ادامه ارتباط با ایران نیاز دارند. فرصت را غنیمت شمردم و بعلت غفلت اکثر عکاسان از این صحنه، با موبایل شکارش کردم نفر وسط تصویر(عینکی قدبلند)- جفری آدامز سفیر انگلیس در تهران سفیر انگلیس در تهران در انتهای صف انتظار دیدار با رئیس جمهور احمدی نژاد
  8. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    سعید جان اگه خودت زحمتش رو بکشی ممنون میشم.اخه هاست دیگه ای سراغ ندارم! از این سایت استفاده کنید. imagecave.com SAEID
  9. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    سایت جهان نیوز بود اگه اشتباه نکنم.
  10. بزرگ‌ترین اشتباهات هیتلر که منجر به تغییر سرنوشت جنگ شد: 1-توقف ۴۸ ساعته دونکرک 2-حمله به روسیه 3-حمله به یوگسلاوی 1-نبرد دونکرک ارتش هیتلر با عبور از خاک بلژیک و هلند ناگهان از پشت خطوط ماژینو سردرآورد و عملاً ارتشهای فرانسه و انگلیس در شمال غرب فرانسه را غافلگیر کرد. برای آنها ماندن و جنگیدن تنها یک مفهوم داشت. «مردن». ۴۰۰هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی از سپاههای اصلی فرانسوی جداافتاده و درمحاصره کامل بودند. ارتش آلمان با روحیه بسیاربالا درحال درهم کوبیدن مواضع متفقین به سرعت درحال نزدیک شدن به نیروهای شکست خورده انگلیس بود. این نیروها برای فرار از مرگ به سوی دونکرک (جایی که فاصله خاک اروپا و انگلیس درحداقل ممکن بود) عقب نشینی کردند. درحالی که دو سوم ارتش انگلیس در دونکرک درانتظار تخلیه توسط کشتیها و قایقهای محلی بود ارتش آلمان با فرمان حیرت انگیزی مواجه شد. «توقف» اگرچه بسیاری از تاریخ نویسان غربی ازکنار این مسأله به سادگی می‌‌گذرند اما نباید از یاد برد اگر آلمان به این نیرو که سراسیمه درحال تخلیه دونکرک بود حمله می‌‌کرد برای این «نیروی متوحش از ماشین جنگی آلمان» راهی جز تسلیم نبود. در ۴ژوئن ۱۹۴۱ هنگامی که مردم سواحل شرقی انگلیس باخبرشدند جوانانشان درغرب فرانسه گرفتار چنگال آهنین رایش شده‌اند با حداقل وسایل سوار قایقها (حتی قایقهای ماهیگیری کوچک) و کشتیها شده و به بندر دونکرک نزدیک شدند. آنها کمک خوبی برای نیروی دریایی انگلیس بودند. آلمانها در این چندروز حملات هوایی اندکی داشتند. اما این مردم بی دفاع رامی شد ساده تر از این از کار بازداشت. هیتلر از چنین فرجه بزرگی به انگلیس چه هدفی داشت؟ هیتلر قصدداشت با این اقدام به انگلیس بفهماند که هدفش نه انگلیس بلکه یهودیها و شوروی است. اما او رذالت انگلیسها را دست کم گرفته بود. چرچیل در آن روزها، درخاطرات خود می‌‌نویسدکه در سراسر انگلیس تنها ۲۵۰هزار نیرو مانده بود که بخش اعظم آن نیز نیروی پلیس شهری و داوطلبان بودند. اکنون فرصت به سرعت درحال گذر بود. آلمان فرصتی بی نظیر برای تصرف انگلیس داشت کشوری که هزارسال پای مهاجم را به خاک خود ندیده بود. هیتلر نه تنها از خیر این ۳۰۰هزارنیرو (که حتی فرصت جمع کردن سلاحهای فردی خود را نداشتند) گذشت بلکه به انگلیس اجازه داد با جمع و جورکردن نیروها برای همیشه خطر حمله به خاک خود را ازبین ببرد. نیروهای انگلیسی که در دونکرک ۲۵۰۰ دستگاه توپ و دهها هزار مسلسل سنگین، نفربر، تانک و خمپاره را به جا گذاشتند. با دانش و تجربه خود پایه ارتشی جدید را درانگلیس گذاشتند که اثر آن را هیتلر مغرور در نبردهای شمال افریقا و جنوب اروپا دید. ژنرال فون رون از اعضای ستاد ارتش آلمان از این واقعه چنین یادمی کند: ... شش روز پس از یورش سراسری آلمان به شمال فرانسه هنگامی که نیروهای ژنرال فون روندشتت به سوی دریا پیش می‌‌راندند هیتلر با فرمان احمقانه‌ای دستور ۴۸ساعت توقف به آنها را داد... ژنرال گودریان دیگر سردار آلمانی به دستور پیشوا عمل نکرد و تانکهای خود را به سرعت به سمت غرب به حرکت درآورد اما درست در ۹مایلی دونکرک با دستور مستقیم پیشوا مجبور به توقف ۷۲ساعته شد! چرا؟ نظامیان حرفه‌ای آلمان این اقدام را به دلیل ضعف اطلاعات نظامی هیتلر قلمدادمی کنند. فون رون می‌‌افزاید: تا به امروز هیچکس دلیل اقدام هیتلر را نفهمیده. ظرف همین ۳روز انگلیسیها توانستند ارتشهای خود را از دونکرک نجات دهند. آنچه بعدها به معجزه دونکرک معروف شد. واقعیت این است که هیتلر نخواست انگلستان را کاملاً منهدم کند و این امر سبب شد تا انگلوساکسونها آن را به حساب خود بگذارند و از او به عنوان پیروزی تاریخی نام ببرند. توقف در یک معبر ۶۰کیلومتری و پیشروی ۴هزارکیلومتری بزرگ‌ترین اشتباه هیتلر این بود که نبرد را درجبهه غرب به پایان نبرد و به جای آن دست به نبرد با سرسخت‌ترین ملت جهان زد. هیتلر به جای آنکه از عرض ۶۰کیلومتری دریای مانش بگذرد و به انگلستان غیر آماده حمله کند ترجیح داد تا دهها میلیون نفر را درجبهه شرق به کشتن دهد. در هفته‌های اول ماه ژوئن ۱۹۴۰ نیروهای آلمانی با روحیه بسیاربالای خود به تنگه‌ای رسیدند که انگلیس را از خاک اروپا جدامی کرد در لحظات بسیارحساس آن زمان تنها یک تصمیم می‌‌توانست سبب سرازیرشدن ۲۰۰لشکر آلمانی به داخل انگلیس شود. انگلیسی که به جز چند لشکر از هم پاشیده کلاً دفاع آن به پلیس شهری، نوجوانان و افراد بدون آموزش سپرده شده بود. ژنرالهای آلمانی از این روزها به عنوان «فرصتی که هرهزار سال یکبار دست می‌‌دهد» یادمی کنند. آنها می‌‌گویند مگر ارتش ۳۰۰هزارنفره انگلیسی در ظرف ۳روز با کمک تخته پاره، قایق و کشتی تفریحی خود را منتقل به خاک بریتانیا نکرد پس چرا ما نتوانیم «دونکرک معکوس» را ایجادکنیم؟ ترس هیتلر از نیروی دریای انگلیس بود اما این نیرو بشدت پراکنده بود و برخی ناوگان انگلیسی حداقل ۲ماه تا مانش فاصله داشتند. مضافاً آنکه لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان) می‌‌توانست در آن معبر تنگ جهنمی از آتش را به سر کشتیهای انگلیسی بریزد. تازه این در شرایطی بود که توپخانه را فراموش کنیم وبرای زیردریایی‌های آلمانی که در سالهای اول جنگ به مانند کوسه‌های درنده ناوگان متفقین را به قعر دریا می‌‌برد جایی قائل نشویم. فون رون می‌‌گوید: هیتلر وقتی به ۶۰کیلومتر انگلیس رسید یادش آمد که نقشه‌ای برای این کار (تصرف انگلیس) ندارد. مسخره است اما ارتشبدهای هیتلر که نقشه حمله به یوگسلاوی را در ۸ ساعت و نقشه تصرف اروپای شمالی را در ۵روز کشیدند. چگونه نتوانستند در آن روزهای حیاتی دست به ابتکار بزنند. فون رون می‌‌گوید: هیتلر در این لحظه اگر استعداد افرادی چون سزار، ناپلئون و الکساندر (اسکندر) را داشت با یک ابتکار ارتشهای زرهی و موتوریزه آلمان را از دونکرک عبور می‌‌داد. 2-نبرد استالینگراد استالینگراد (ولگاگراد)، کشتارگاه عظیمی در جنگ جهانی دوم بود که حرص و آز جهانگیران نازی از یک طرف و فداکاری و از جان گذشتگی ملت روس از طرف دیگر در آن تجلی کرد. فداکاری ملت روس به حدی رسید که نیروهای آلمانی را که به نزدیکی چاه‌های نفت گروزنی در قفقاز رسیده بودند وادار به عقب نشینی نموده و شهر استالینگراد در سوم فوریه ۱۹۴۳ به وسیله ژنرال روکوسوفسکی آزاد گردید و مارشال «فن پاولوس» (Von Paulus) به اتفاق ۲۵۰۰ افسر عالی رتبه که ۲۴ نفر آنها ژنرال بودند، تسلیم ارتش شوروی شدند. جنگ‌های پارتیزانی علیه متجاوزین در زمستان ۱۹۴۱ آغاز شد تا آنکه کمک‌های تسلیحاتی از راه ایران به روسیه رسید. شهر لنینگراد (سن پترزبورگ) تا دسامبر ۱۹۴۳ در محاصره ارتش آلمان بود. مردم این شهر خانه به خانه با آلمانی‌ها جنگیدند. این شهر به جهنم سوزانی از دود و آتش تبدیل شد و در هر لحظه صدها گلوله توپ و خمپاره و بمب در گوشه و کنار آن منفجر می‌‌شد. ارتش شوروی در این «نبرد سخت» پیروز شد، «خشونت این درگیری از تمامی منازعات جنگ جهانی اول بیشتر بود». پیروزی در این نبرد، راه رسیدن به قدرت جهانی را برای شوروی هموار ساخت. موقعیت برتر شوروی، به مثابه طرف تعیین کننده در مذاکرات، در کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵، ناشی از موقعیت اتحاد شوروی در تناسب قوای نظامی جنگ جهانی بود. سپهسالار فون پاولوس با یک میلیون سرباز، ۵ هزار تانک و ۳ هزار هواپیما با هدف محو استالینگراد از صحنه گیتی نبرد را در اوت ۱۹۴۲ آغاز کرد. حال آن که روس‌ها با ۲ میلیون سرباز تحت فرماندهی ۲ ژنرال بزرگ روس (ژوکوف و چویکف) قصد زدن ضربه نهایی را به آلمان داشتند. فون پاولوس از هیتلر درخواست می‌‌کند تا با عقب نشینی ارتش ششم موافقت کند اما هیتلر می‌‌گوید: «نه عقب نشینی کن و نه تسلیم شو.» نبرد استالینگراد به دلیل پافشاری طرفین برای پیروزی مبدل به پیکار خونینی می‌‌شود که در یک طرف آن سربازان روس از مرگ واهمه ندارند و در طرف دیگر آلمان‌ها اجازه عقب نشینی ندارند. کشته‌های آلمان‌ها در این نبرد همواره اعلام شده اما کسی به کشته‌های روسها اشاره نمی‌کند حال آن که براساس برآورد از شدت نبرد و بمباران روسها توسط هواپیماهای آلمانی، دفاع از این شهر حداقل یک میلیون کشته برای روسها دربرداشت. درنهایت ارتش ششم محاصره شده، پس از ۳ماه تسلیم می‌‌شود و به همین راحتی بخاطر دستورات احمقانه پیشوا، آلمان ۳۰درصد نیروهای خود را ازدست می‌‌دهد. درژانویه ۱۹۴۳ از ۲۷۰هزارنیروی یک سپاه آلمان چیزی جز ۹۰هزار اسکلت گرسنه نمانده که آن هم تسلیم چویکوف روس می‌‌شود. اکنون گارد آلمان در شرق کاملاً بازشده است. با آن شکست استالینگراد کمر نازیسم را شکست. 3-حمله آلمان نازی به یوگسلاوی نبرد مسکو که نبرد سرنوشت ساز جنگ جهانی دوم بود به یک دلیل مشخص سبب شکست نهایی ارتش آلمان شد. سرما. بررسی گزارشهای رسمی ژنرالها، دست نوشته افسران جزء و سربازان آلمانی همگی یک چیز را نشان می‌‌داد. اینبار این طبیعت بود که «ورماخت» (نیروی زمینی آلمان) را اسیر خود ساخته بود. سرمای ۴۰درجه زیر صفر ماشین جنگی آلمان را در حساسترین روزهای نبرد از کارانداخت. اما دلیل اصلی این عدم محاسبه چه بود؟ داستان به ماهها قبل بازمی گردد. هنگامی که آلمانها به اشتباه ۵هفته حیاتی را در نبرد با متحد خود «یوگسلاوی» ازدست دادند. بعدها مشخص شد که این ۳۵روز می‌‌توانست نقش بسیارمهمی را در نبرد استالینگراد و نبرد مسکو بازی کند. یوگسلاوی تا ۱۹۴۰ متحد آلمان محسوب می‌‌شد و در صف کشورهای بلغارستان، رومانی و لهستان اشغال شده یاری کننده رایش بود اما اتفاقی که در ماه مارس ۱۹۴۱ افتاد ناگهان ورق را برگرداند. جمعیت خشمگین یوگسلاو به ماشین سفیر آلمان حمله کرده و روی او تف انداختند! این اتفاق در بسیاری از نقاط دنیا برای دیپلماتها رخ می‌‌دهد اما برای هیتلر تحمل آن غیرممکن بود. به گفته بسیاری از تاریخ نویسان ازجمله ویلیام شایرر، هیتلر تحت تأثیر یک حمله عصبی (کریز) فرمان حمله به یوگسلاوی را صادرکرد. برای ارتش آلمان که به سرعت درحال ساماندهی بزرگ‌ترین نبرد تاریخ بود جداشدن ۴۰لشکر برای نبرد با یوگسلاوی یک ضربه بود. اول آوریل آن سال ناگهان یورش ارتش آلمان به یوگسلاوی آغازشد. ارتش آلمان با شیوه جنگ لهستان به سرعت به درهم کوبیدن خطوط ارتباطی و خطوط پشت جبهه یوگسلاوی اقدام کرد. بلگراد هدف سنگین‌ترین بمبارانی توسط هواپیماهای آشتوکا قرارگرفت. هواپیماهای آلمانی بدون ترس از پدافند ضعیف یوگسلاوها در ارتفاع پایین به درهم کوبیدن شهرها اقدام می‌‌کردند. ارتش یوگسلاوی طی ۱۱روز درمقابل تنها مرگ ۹۰۰آلمانی تسلیم شد. اما این شکست سریع موردقبول افسران و بسیاری از مردم متعصب یوگسلاو نبود. سرهنگ ژوزف بروز تیتو به همراه بخش‌هایی از ارتش که تسلیم متجاوزان نشده بودند به کوهستانها پناه برده و بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین عملیات پارتیزانی را علیه ارتش رایش آغازکردند. تیتو و نیروهایش آنقدر به ارتش آلمان حمله کردند که آلمانها آرزو کردند هرگز وارد خاک یوگسلاوی نمی‌شدند. ۴ سال بعد با پیشروی مداوم ارتش شوروی در جبهه شرق، تیتو و رزمندگان یوگسلاو از کوهها پایین آمده و باقیمانده ارتش آلمان را خود از خاک کشور بیرون کردند. یوگسلاوی هرگز جزو برنامه هیتلر نبود و حمله به آن کشور ضمن ازبین بردن زمان سبب زمینگیرشدن ۵۰۰هزار نظامی آلمانی تا پایان جنگ شد.
  11. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    متاسفانه مشکل از همین جا اغاز شد که هدایت پرونده هسته ای رو به شورای امنیت ملی فرستادیم ، در حقیقت با این کار یک موضوع فنی رو به یک مسعله امنیتی و بحرانی تبدیل کردیم و همین امر برای غربی ها شک برانگیز هست! بایستی از همون ابتدا اجازه نمیدادیم که مسعله از بعد فنی خارج بشه(گرچه غرب دقیقآ به دنبال همین موضوع بود) ولی متاسفانه با گاف هایی که مسعولین دولت قبلی دادند مثله همین جاسوسی اقای موسوی ابتکار عمل از دست ما خارج شد و تا امروز تنها به یک مدافع تبدیل شدیم ولی با روی کار امدن دولت نهم و تعویض تیم مذاکره کننده و تاکتیک سیاسی جدید تا حدودی تونستیم از زیر فشارها رهایی پیدا کنیم (همون مسعله که میگن بهترین دفاع حمله هست) گرچه ممکنه به دیپلماسی رادیکال اقای احمدی نژاد ایراداتی وارد باشه ولی به طور قطع از سیاست توسری خور دولت قبلی بسیار بهتر و کارامدتر هست(یا به طور قطع از این میدان سربلند بیرون میاییم یا اینکه خیلی سریعتر دخلمون اومده و تکلیفمون روشن شده! شاید هم برعکس ما دخلشون رو اوردیم!) شما که خودت اگاه تر هستی چرا این حرف رو میزنی. غرب خصوصآ امریکا و انگلیس زبون نفهم تر از اونی هستند که بشه باهاشون با زبون خوش مذاکره کرد و به تفاهم رسید. مذاکرات با اینها تنها برای حفظ وجهه بین المللی ایران صورت میگیره وگرنه اگر ترس از مخدوش شدن روابط دوستانه با برخی کشورها نبود از همون روز اول ریاست اقای احمدی نژاد همه بازرسان اژانس اخراج میشدند و تمام محدودیت ها برداشته میشد و درست مثله خودشون برخورد میشد! مطمعن باشید که مذاکرات ما اینها اگه 100 سال هم طول بکشه باز سر خونه اول هستیم ! اگر استقلال و پیشرفت رو میخوایم باید بهاش رو هم بپردازیم این پرونده در هر صورت به شورای امنیت میرفت ولی برای این کار زمان لازم بود و البته بهانه! امروز بهانه غنی سازی هست ولی اگه دقت کنید 4-5 سال پیش میگفتن که شما اصلآ نباید انرژی هسته ای داشته باشید ولی امروز به نداشتن حق غنی سازی راضی شدن البته این تنها بهانه هست و اونها هنوز بر همون اصل مطلب یعنی نداشتن حق کامل استفاده از انرژی هسته ای توسط ایران مصر هستند. خوب این موفقیت نتیجه دیپلماسی اقای احمدی نژاد بوده. ولی4 سال پیش ما چی داشتیم؟! در تکنولوژی هسته ای به کجا رسیده بودیم؟ به چه چیزی امید داشتیم؟ هدف ما از مذاکره چی بود و چطور قصد احقاق حقوق خودمون داشتیم؟ و صدها سوال مبهم و بی جواب دیگه ولی امروز...! ما ایرانی یک چیز رو خیلی خوب بلدیم و اون هم گرفتن ماهی از اب گل الود هست! امروز وضعیت امریکا به هیچ وجه مناسب و ایده ال نیست ، این کشور در باتلاق عراق و افغانستان گیر کرده ، اختلافات داخلی بین احزاب جامعه امریکا به بالاترین وضع ممکن طی سالهای اخیر رسیده ، بحران های نفتی و اقتصادی گریبان این کشور رو گرفته و ارزش دلار هر روز پایین تر میاد ، بسیاری از کشورها سطح همکاری های خودشون رو با امریکا پایین اوردند اختلافات اونها با چین و به خصوص روسیه هر روز بیشتر میشه و روابط سیاسی اونها به سردی و تاریکی گرایش پیدا کرده،تعداد حامیان بین المللی اونها هر روز کمتر میشه و اینکه در بین افکار عمومی دنیا علی الخصوص مردم خودشون منفور و طرد شده هستند و دیگه کسی دروغ هاشون رو باور نمیکنه و البته هزاران مشکل دیگه که یا از قلم افتاده یا اینکه از ما مخفی هست ... با این وضع تنها یک حماقت میتونه پای امریکا رو به یک جنگ جدید باز کنه اون هم با وساطت موش های کثیف صهیونیستی!!! و البته ما بایستی از این فرصت استثنایی نهایت استفاده رو ببریم و به قول معروف بار خودمون رو ببندیم! گرچه نمیخوام درباره قدرت ایران افسانه سرایی کنم ولی فقط کافیه 30 سال به عقب برگردند و اون جنگ نابرابر رو یه بار دیگه تجزیه و تحلیل کنند تا بتونند درباره قدرت امروز ایران به درک درستی برسند اگرچه حقیقتآ برای اونها ایران همچون یک صندوق اسرارامیز و مبهم جلوه میکنه! به قول مولا علی (ع) چنان قتلگاهی بر انها بسازیم که توان خارج شدن از ان را نداشته باشند و اگر خارج شدند هرگز به ان باز نگردند!(البته این مطلب در مورد خوارج جنگ نهروان بیان شده) در مورد دیپلماسی تنش زدای اقای خاتمی بحث بسیار است ولی لپ کلام اینکه تسلیم شدن و ترک میدان هرگز به معنای تنش زدایی نیست !! سیاست واقعی اونه که در برابر حفظ داشته هات امتیاز بگیری نه اینکه 3 سال تعلیق ، 3 سال مذاکره صوری و نمایشنامه ای ، پذیرش پروتکل الحاقی(توصیه میکنم حتمآ مفاد این پروتکل رو مطالعه کنید تا متوجه بشید که دست کمی از ننگ نامه ترکمنچای نداره!) و بسیاری حقایق دیگر که از چشم ما پنهان مانده ...! در مقابل چی گیر ما اومد؟! اگر قرار بود اینطور پیش بریم همون بهتر که عطای انرژی هسته ای رو به لقاش می بخشیدیم! اگر امروز یک قدم عقب بنشینیم بایستی به دنبالش 100 قدم دیگه عقب بریم!!!
  12. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    جناب مصطفی خان با تمام احترامی که برای شما قایل هستم ولی نمی تونم در مقابل تحلیل هاتون سکوت کنم. به نظر میرسه که شما تسلط کاملی بر روی افکار عمومی سایت دارید(بعد از اظهار نظر شما در پست اولتون روند بحث به سمت تایید نظریه شما منحرف شد) و این مسعولیت شما رو در مقابل اظهار نظرهاتون بسیار سنگین می کنه. تا امروز اکثر پست های شما رو دنبال کردم و در اکثر مطالب با هم اتفاق نظر داریم البته من بیشتر سعی کردم که یه شنونده باشم تا گوینده! ولی سکوت بیش از این جایز نیست. همه ما هر چقدر هم که اگاه و مطلع باشیم باز تنها به بخشی از حقیقت مطلع هستیم و البته در صحت همین مقدار هم شک و تردید وجود داره! حقیقتآ به درستی مشخص نیست که دلایل اصلی این حادثه چی هست و اینکه بعد ایشون روند سیاسی پرونده هسته ای چگونه ادامه پیدا خواهد کرد ؟ تقریبآ 2 سال پیش مردم ما هدایت این کشتی طوفان زده رو به ناخدایی به نام دکتر احمدی نژاد سپردند و در حقیقت به این ناخدا اعتماد کردند و اینکه معتقد بودند که ایشون میتونه این کشتی شکسته رو به ساحل برسونه امروز هم بعد دو سال هنوز این امید وجود داره ولی به شرطی که به این ناخدا اعتماد داشته باشیم و بهش فرصت بدیم و کمکش کنیم مطمعن باشید که اگه ایشون شکست بخوره در حقیقت ما شکست خوردیم حالا چرا بعضی ها در حسرت ناکامی ایشون به سر میبرند در عجبم!! به شخصه ترجیح میدم در اتحاد و همدلی باشیم ولی راه اشتباه رو بریم و شکست بخوریم تا اینکه به دست خودمون و به خاطر اختلاف و دشمنی بینمون. باید به ایشون فرصت داد و بهش اعتماد کرد اگر ...!
  13. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    این تاپیک شاید ارتباط کمتری با مسایل نظامی داشته باشد ولی با توجه به ماهیت افشاگرایانه ای که دارد بی ربط به مسایل نظامی نخواهد بود به نظر بزرگان دين و بسياري از روانشناسان شخصيت انسان در بزرگسالي ريشه در نوع تربيت و پرورش در كودكي و نوجواني دارد. حضرت علي (ع ) به اين مضمون مي فرمايند : « آموزش ويادگيري در خردسالي به مانند حك كردن نقش بر سنگ است . » به اين معنا كه تربيت به منزله نقش كردن بر جان آدمي است همانگونه كه نقش بر سنگ ازبين نمي رود و يا در درازمدت به يادگار مي ماند تربيت و آموزه هاي اخلاقي نيز در كودكي با بزرگ شدن انسان شخصيت اصلي و ماندگار آن را شكل مي دهد. پس نبايد والدين و مربيان جامعه نسبت به اين بخش از زندگي آحاد انساني بي تفاوت و خنثي باشند. حضرت امام صادق (ع ) مي فرمايند : « كودكانتان را با فرهنگ ما اهل بيت آشنا كنيد قبل از آنكه دشمن آنها را با فرهنگ خويش آشنا سازد. » آيا سياست هاي نشر كتاب در يك دهه گذشته اين چنين بوده است. بسياري از دانشمندان معتقدند اگر مدينه فاضله يك مكتب و ايدئولوژي در درازمدت محقق مي شود چون عمر انقلابيون و يا معتقدان اوليه براي رسيدن به آن مدينه كوتاه است چاره اي ندارند مگر آنكه بر روي كودكان و نوجوانان خويش سرمايه گذاري نمايند. اين كودكان بايد مباني و اصول آن مكتب را بياموزند تا با اعتقاد به آن جامعه را از نسل اول تحويل گرفته و به سوي مدينه فاضله رهنمون شوند اولين سنگ بناي ظهور حضرت مهدي (عج ) با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي گذاشته شد و قرار است جامعه ايران با پرچمداري مقام ولايت به حضرت صاحب (ع ) تحويل داده شود آيا سياست هاي نشر در عرصه كتاب مبين سر بازسازي اين قشر عظيم براي ظهور بوده است. بسياري از دلسوزان انقلاب بر اين باورند كه كتابهاي كودك و نوجوان موجود در بازار سر بازسازي براي حضرت مهد(عج ) و انقلاب نمي كنند اشتباه بزرگي است اگر تصور شود با روي كار آمدن دولت اصولگرا و تعويض وزير ارشاد جريان فرهنگي حاكم بر چاپ و نشر ششماهه و يا يكساله تغيير خواهد يافت . بايد بررسي كرد كه چگونه دشمن بر روي قشر كودك و نوجوان ايراني سرمايه گذاري مي كند و چگونه سعي دارد اين عزيزان را با فرهنگ منحط خويش آشنا ساخته و افكار او را در راستاي تحولات و حوادث آينده شكل داده و هدايت كند. 1 ـ سوق دادن كودكان به سحر وجادو جادوگران هيولا اجنه و اشباح اگر كتابها و فيلمهاي دوران كودكي خود را مرور كنيم به خاطر خواهيم آورد كه در همه آن آثار سحر و جادو امر بدي بود. جادوگر پيرزن عفريته وحشتناك و بدجنسي بود كه مردم به خصوص كودكان را مورد آزار و اذيت خود قرار مي داد. جادوگر با آن كلاه و لباس بلند و سياه به كمك جاروي سحرآميزش كودكان زيبا و مهربان را مي ربود و در دوردست در قلعه تيره و تار خويش در سياه چالي زنداني مي كرد او به كمك دوستاني چون اژدها هيولا جغد و كلاغ سياه ديگ حاوي آب جوش برپا مي كرد تا كودكان را در آن پخته و نوش جان كند اما هميشه در آخرين لحظات نيروهاي خير به كمك كودكان مي آمدند و آنان را از چنگ اشرار نجات مي دادند به عبارتي هميشه تلاش اين مهره شيطاني به شكست مي انجاميد. با نگاهي به كتابها و فيلمهاي اخيري كه تقريبا از سال 2000 ميلادي به بعد به چاپ رسيده و يا ساخته شده اند در مي يابيم كه ديگر سحر و جادو و دستيابي به اين قدرت شيطاني امر نكوهيده و ناپسندي نيست . ديگر همه جادوگران بد و منفور نيستند. جادوگر خوب و مهربان و زيبا هم داريم . او دوست كودكان است و براي نجات ايشان جان خود را نيز به خطر مي اندازد! ديگر همه لشكريان خير زيبا نيستند بلكه انسانهاي زشتي در ميان آنها ديده مي شوند. همچنانكه در ميان جادوگران نيز چنين است در آثار گذشته هيچ جادوگري زيبا نبود اما اكنون جادوگر زيبا هم داريم . در اين فيلمها و كتابها سعي شده است قبح و كراهت زشتي در اذهان كودكان فروريزد و ديگر خباثت درون و زشتي ظاهر مانع از دوست داشتن اين نوع از شخصيت هاي داستاني نشود. بايد كودك و نوجوان ما از چهره افراد شيطان پرستي چون مرلين مانسون به عنوان يك خواننده كه خود را به ظاهر زشت و نازيبا مي آرايد خوشش بيايد تا علاقمند و عاشق شيطان شود. شيطان مي خواهد آخرين مرز ميان خود و بشر را كه زشتي ظاهري اوست بردارد تا از ظاهر زشت هم خوشمان آيد. اگر نوجوان و جوان امروز ما با آرايش خود را كريه و منفور مي آرايد به اين دليل است كه ظاهر زشت و نازيبا برايش زيبا جلوه مي كند جوان خود را كريه و وحشتناك مي آرايد چرا كه ظاهر شيطان نيز زشت است فراموش نكنيم زشتي باطن سالهاست بخصوص در كشورهاي غربي امر ناپسند و نازيبايي نيست . انجام گناهان كبيره اي چون زنا لواط همجنس بازي و... يك امر پسنديده و مورد قبول جوامع غربي به شمار مي آيد. اجازه دهيد اين موضوع را بيشتر بشكافيم و كمي عميق تر به آن بپردازيم . در دوره آخرالزمان به هنگام ظهور و پس از آن رجعت بهترين و بدترين موجودات عالم رخ خواهد داد. قرار است سپاه خير و شر در مقابل هم صف آرايي كنند. براساس روايات صحيح و معتبر چند جنگ بزرگ ميان خير و شر درخواهد گرفت كه در نبرد آخر ابليس به دست حضرت صاحب الزمان گردن زده شده و كشته خواهد شد. اين بدان معناست كه ابليس با همه سپاه خود اعم از انس و جن به ميدان خواهد آمد و اگر در آن زمان زنده باشيم خواهيم توانست به سادگي آنان را ببينيم . به عبارتي عالم جن و انس به يكديگر نزديك شده و چون زمان حضرت سليمان (ع ) به رويت ما انسانها درخواهند آمد. براي غرب رجعت موجودات دخاني و ابليسي مهم است . غرب بوي نزديكي آخرالزمان را استشمام كرده و براي آمادگي افكار عمومي همه امكانات خويش را بسيج نموده و اقدام به ساماندهي آنها نموده است . ساخت فيلمهائي چون هري پاتر ارباب حلقه ها نارنيا جن گير افسانه مرلين و... در همين راستا مي باشد البته چنين فيلمهايي به شيوه انيميشن و رئال براي كودكان و نوجوانان نيز ساخته شده است كه بسياري از اين كارتونها از سيماي جمهوري اسلامي پخش شده است ; كارتونهائي چون بيلي بلكس برگ شركت هيولاها شرك و... از اين جمله اند. در قالب اين فيلمها كودك ما بايد ياد بگيرد كه از اين دسته از موجودات خوشش بيايد. جادوگري خوب است چون هري پاتر دوست داشتني به كلاس جادوگري مي رود. هيولا بد است ولي بايد خوب باشد چرا كه شرك دوست داشتني يك هيولاست چرا آنگاه كه شرك براي نجات آن دختر زيبا به قلعه مي رود دختر بايد هيولا شود و شرك نبايد انسان شود (شرك هيولاي سبز دوست داشتني است كه در جنگلي به عزلت زندگي مي كند همه از او مي ترسند. اما او بسيار ملوس و دوست داشتني است شرك مي خواهد دختر زيبايي كه در چنگ اژدهايي در يك قلعه اسير شده است را نجات دهد او دختر را نجات مي دهد و اژدها از خر ناز و ملوسي كه نماد حزب دمكرات است فريب مي خورد و دست از درنده خويي برمي دارد و اژدها دوست مشترك خر و شرك مي شود كودك و مخاطب مي آموزد از اژدها خر دختر و شرك خوشش بيايد. دختر وقتي كه مي خواهد با شرك ازدواج كند آرزو مي كند كه چون شرك هيولا شود. در قسمت دوم اين فيلم فرشته اي ظاهر مي شود و مي گويد اگر بخواهيد شرك را به انسان مبدل خواهم كرد و مدتي هم شرك به جوان زيباروي تبديل مي شود اما پس از مدتي شرك تمايل دارد به طينت هيولائي خويش بازگردد و از فرشته مي خواهد خود و همسرش به هيولا تبديل شوند). در اين دسته از فيلمها و كتابها كودك و نوجوان به زشتي تمايل پيدا مي كند. بايد از بچگي از زشتي خوشش بيايد كه اين زشتي هم زشت خويي هم زشت جويي و هم زشت طينتي است . بايد براي كودك مرز زشتي و زيبايي را حتي در ظاهر شكست و بايد از موجود پليد زشت رو نيز خوشش بيايد در رجعت موجودات شيطاني بسياري از جن و انس زشت خو زشت رو هم هستند اما كودك بايد بياموزد كه به ايشان تمايل نشان دهد بايد بتواند از سحر و جادو خوشش بيايد توجه فرمائيد از منظر روانشناسي قرار گرفتن در اين موضع بسيار بد و ناخوشايند است يعني كودكان مي آموزند كه از طرف بد ماجرا و يا ازطرف زشت و پليد ماجرا خوششان بيايد و اين يعني شيطان پرستي و همانطور كه قبلا اشاره شد ابليس مي خواهد آخرين مرز بين خود و بشر را كه زشتي ظاهر است بردارد. در اين آثار مرز ميان امروز وفردا و مرز ميان نيكي و بدي و زشتي و زيبايي برداشته مي شود و كودكان و نوجوانان ياد مي گيرند در جنگ خير و شر (و به عبارتي در جنگ ميان دوستداران اهل بيت با سپاه ابليس ) چگونه عشق به زشتي را در ضمير ناخودآگاهشان تجربه كرده و پرورش دهند زيرا آنها بايد در عين حال كه خود را جز سپاه خير مي دانند در اين جنگ مرتكب اعمال پليد شوند او مي آموزد كه رقيب شيطان است اما او خود از انجام اعمال شيطاني (چون تجاوز غارت آدمكشي هتك حرمت و...) بر مبناي آن كدي كه در ضمير ناخودآگاهش قرار دادند روي گردان نباشد. حضرت حق در قرآن كريم به گفته ابليس اشاره مي كند كه ابليس تاكيد كرده است قطعا اعمال زشت و ناپسند انسانها را زيبا و خوشايند به تصوير درآورد و زينت كند.
  14. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خیلی جالبه (((((((ایران در برابر شورشهای بنزینی))))))))))))) عجب تیتر بنیان کن و مخربی!! تو رو خدا ببین چطوری خرابکاری های از پیش برنامه ریزی شده یه عده فرصت طلب که مزدور و اجیر شده عوامل داخلی هستند رو به اسم مردم به خود مردم قالب می کنند!! مردم ما بسیار با شعورتر از این هستند که بشه این کارها رو بهشون نسبت داد. به نظر من افرادی که این عوامل رو به مردم نسبت میدن باید به جرم اخلال در امنیت و نظم عمومی تیرباران کرد. البته با گلوله های مشقی همین جا به همه این افرادی که پس از روی کار امدن دولت جدید شدن دایه ی عزیز تر از مادر و هر روز یه دردسر تازه درست می کنند اخطار می کنم : کسی که باد بکارد طوفان درو خواهد کرد. دشمنان داخلی و خارجی بدانند که صبر و تحمل ایران ابدی نخواهد بود پس بترسید از روزی که غرّش رعد اسای ایران گوش فلک را کر کند و روز انتقام فرا رسد و التماس هیچ التماس کننده ای پذیرفته نخواهد شد و امروز همه خواهند خندید... و می خندند در حالی که نمی دانند در پس هر خنده گریه ایست! خنده هاتان چه کوتاه و اشک هاتان چه جانسوز ...
  15. nemo

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    اینم چند تا عکس از این تظاهرات: