hosseingmn

Members
  • تعداد محتوا

    1,314
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های hosseingmn

  1. hosseingmn

    نقاط ضعف و قوت دشمن

    karkas دوست من اگه شما اطلاع دقیق از ساخت و یا حتی طرح چنین هواپیمای جهنمی دارید لطفا ما رو هم در جریان بگذارید!!!!! اگر هم منظور شما A50 باشه که باید به شما بگم این آواکس متعلق به روسیه است و توانایی حمل و شلیک موشک R172 را دارد که آن هم برای انهدام جت های جنگنده مناسب است نه موشک بالستیک آن هم با با سرعت 20 ماخ در فاز نهایی!!!!! همیشه در طراحی و تولید پدافندهای هوایی روسیه از امریکا یک گام جلوتر بوده و هست اما با تمام این اوصاف روسیه هم توانایی انهادم موشک بالستیک با سرعت بیش از 15 تا 16 ماخ را ندارد. بله دوست عزیز ما هم می دونیم که امریکا دشمن گردن کلفتیه ولی دلیل نمیشه که از اون افسانه شکست ناپذیر بسازیم.
  2. hosseingmn

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    اولا که بی 2 یک بمب افکن دوردبرد استراتژیک است و نه یک جنگنده و در ثانی با توجه به قیمت نجومی این هواپیما حتی سقوط یک فروند آن هم می تواند برای امریکا کمرشکن باید.
  3. hosseingmn

    نقاط ضعف و قوت دشمن

    این قدر ساده نباشید. جوری حرف می زنید که انگار در مورد بازی جنرالز صحبت می کنید. برتری در خلیج فارس برای امریکا به این سادگی ها نیست و همین طور هم برتری مطلق هوایی خواب و خیال است. مگر امریکا در یوگوسلاوی با تمام این امکانات توانست در برابر میگ های اوراق یوگوسلاوی برتری مطلق بدست بیاورد؟ در مورد آرزوهای امریکا برای نفت ایران با شما موافقم ولی یقین داشته باشید که امریکا این آرزو را به گور خواهد برد.
  4. قطعا ولی یکی از عوامل مهم و تاثیر گذار است. ما با کمترین هزینه سربازانمان را تجهیز می کنیم ولی دشمن باید چندین برابر ارزش واقعی برای رساندن حتی یک لیوان آب به سربازانش خرج کند. اگر جنگ فرسایشی شود که به احتمال زیاد می شود اقتصاد و افکار عمومی امریکا توان تحملش را ندارد. بله و ای کاش یکی از مجاهدان افغان هم اینجا بود تا خودش از نبرد دره پنج شیر با روس ها بگوید. با شما موافقم. در کل همیشه و همه جا مقاومت آخرین راه برای مظلومان است که بتوانند حق خود را از ظالم بگیرند و به هیچ قیمتی نباید از آن دست بکشند.
  5. changiz2000 دوست عزیز در اپتدا ورود شما به جمع کاربران سایت رو تبریک می گم.شما در تحلیل خودتون از وضعیت ایران و امریکا صرفا به مقایسه تجهیزات و تجربه پرداختید و به این موضوع توجه نکردید که ایران در خانه مشغول دفاع است و امریکا در فاصله چندین هزار کیلومتری خارج از خانه مشغول حمله که این از بعد اقتصادی و تبلیغاتی فشار سنگینی به دوش امریکا وارد می کند. حالا باز هم با نسبت 70 به 30 به نفع امریکا؟؟؟
  6. بله دوست من، در حال حاضر یکی از مشکلات ایران نداشتن نیروی متعهد و متخصص کافی است. متخصص زیاد داریم و متعهد هم همین طور ولی نیروی متعهد متخصص کم داریم icon_cheesygrin
  7. دست شما دردنکنه مهران خان خبر خیلی خوشحال کننده ای بود. به امید سرفرازی ایران اسلامی icon_cheesygrin
  8. hosseingmn

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    دوست عزیز 10% توان موشکی ساحل به دریای ایران برای نابودی کل ناوگان پنجم امریکا کفایت می کند پس نگران مقابله با نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس و دریای عمان نباشید. در ضمن من هم با سعید موافقم، احتمالا قبل از شروع جنگ ناوگان امریکا به دریای عمان عقب نشینی خواهد کرد و در واقع این می تواند نشانه ای از شروع جنگ باشد.
  9. hosseingmn

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    تجلیل بی‏سابقه بوش از عقب مانده‏ترین دموکراسی جهان رییس جمهور آمریکا در سفر روز گذشته خود به امارات متحده عربی، طی سخنرانی در جمع اعضاء خاندان آل نهیان و مسوولان این کشور با تجلیل از نوع حکومت امارات، گفت: امارات متحده عربی با عملکرد خود، نمونه و الگوی یک کشور مسلمان را به جهان عرضه کرده است. به گزارش "الف" به نقل از رویترز، بوش در این سخنرانی با تجلیل از خاندان آل نهیان گفت: شیخ زاید بن سلطان آل نهیان، پدر و بنیانگذار امارات در پایه گذاری یک کشور و جامعه شکوفا از دل بیابانها موفق بوده است. شما زنان را تشویق و حمایت کرده اید تا در توسعه و پیشرفت کشور خود سهیم و تاثیر گذار باشند. رییس جمهور آمریکا در این سخنرانی همچنین با حمله شدید به دولت ایران، از نقض آزادی و حقوق بشر در ایران انتقاد کرد و گفت: دولت و رژیم ایران باید حق آزاد زیستن ملت پراستعداد ایران را فراهم کند. مردم ایران دوستی بهتر از آمریکا ندارند و حق دارند تحت دولتی زندگی کنند که گفته های آنها را بشنود. امارات متحده عربی که روز یکشنبه میزبان رییس جمهور آمریکا بود از نظر معیارهای مردمسالاری در ردیف آخرین کشورهای جهان محسوب می شود به طوری که تا پیش از دسامبر 1996 که در آن انتخابات محدود شوراها برگزار شد، تنها کشور جهان محسوب می شد که در آن انتخابات برگزار نشده است. تنها انتخابات امارات متحده عربی در آذرماه 1385 برگزار شد و در آن هفت شیخ امارت های هفت گانه این کشور مجموعاً 6595 نفر از میان 800 هزار تبعه و 4.5 میلیون سکنه این کشور را واجد رای دادن دانستند. نتیجه این انتخابات، تشکیل شورایی 40 نفره بود که قرار است نقش مشورتی داشته باشد. بر اساس قانون اساسی، حق انحصاری قانونگذاری در امارات متحده عربی در اختیار رییس کشور (بزرگ خاندان آل نهیان) قرار دارد. امارات متحده عربی در سال 2007 بیش از یکصد میلیارد دلار صادرات نفت و گاز درآمد داشته است و چهارمین صادرکننده بزرگ نفت و گاز (پس از عربستان، روسیه و نروژ) محسوب می شود. این کشور همچنین از محل صادرات مجدد کالا به کشورهای منطقه و به ویژه ایران نیز ، درآمد قابل ملاحظه ای کسب می کند. درآمدهای ارزی امارات عمدتاً صرف ساختن بناهای بزرگ، مراکز تفریحی و خرید اسلحه می شود. Imageرقم هزینه های تسلیحاتی امارات هیچگاه اعلام نشده اما کارشناسان نظامی تخمین می زنند این کشور طی دهه اخیر هر سال بیش از 5 میلیارد دلار صرف خرید تجهیزات جدید نظامی از آمریکا کرده است. رابرت گیتس ، وزیر دفاع امریکا در تابستان سال 2007 با سفر به خاورمیانه قراردادهایی به ارزش 63 میلیارد دلار برای فروش جنگ افزارهای جدید به کشورهای منطقه امضا کرد. اکثر تسلیحات خریداری شده توسط شیخ نشین های حاشیه جنوبی خلیج فارس قبل از پایان عمر مفید شان از رده خارج و با جنگ افزارهای جدید خریداری شده جایگزین می شوند. الف
  10. حسيني: بوش راه فريب‌كاري و تبليغات گمراه كننده را كنار گذارد دولت بوش با هياهو سعي در اختلال همكاري‌هاي ايران و ‌آژانس دارد خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: سياسي خارجي سيدمحمدعلي حسيني درواكنش به اظهارات جورج بوش گفت: اظهارات بوش نشان‌دهنده ياس و نااميدي و به نوعي احساس شكست در آخرين ماه‌هاي رياست جمهوري مي‌باشد و بوش از اينكه در جلب رضايت كشورهاي مسلمان و عرب منطقه در حمايت‌هاي يك سويه از رژيم صهيونيستي ناكام مانده بار ديگر به فرافكني روي آورده است. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيد محمد علي حسيني، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان افزود: آقاي بوش بدانند نفرت شديدي كه از سياست‌هاي ايشان در آمريكا، منطقه و سراسر جهان مشاهده مي‌شود ريشه منطقي و واقعي دارد كه غير قابل كتمان است و نبايد موجب عصبانيت و لفاظي‌هاي بي‌ارزش و تكراري گردد. حسيني اظهار داشت: آقاي بوش تلاش مي‌كند در آخرين سال رياستش پرونده ناكامي‌هاي سنگين ناشي از عملكرد دولت در طول 7 سال گذشته خود كه در پرتو طرح شعارهايي مانند جنگ طلبي و اشغالگري، ترويج تروريسم و اشاعه تهديد و ناامني جهاني دولت آمريكا به وجود آمده را مخفي سازد. سخنگوي وزارت امور خارجه تصريح كرد: سخنان بوش براي انزواي ايران يادآور ديپلماسي‌هاي سلطه گرايانه و استعماري دهه‌هاي گذشته در نظام بين‌الملل مي‌باشد و اينگونه سخن پراكني‌هاي بي‌معنا، بيشتر بيانگر فقدان درك نسبت به پيوندهاي ناگسستني روابط و مناسبات كشورهاي منطقه و عدم امكان تاثيرگذاري يك جانبه‌گرايي قدرت‌هاي فزون طلب بر سرنوشت آنان سرچشمه مي‌گيرد. حسيني افزود: جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي منطقه چندين برابر تاريخ كشور آمريكا در صلح و دوستي بسر برده و اراده مستحكم فعلي كشورها و ملتهاي منطقه بر تحكيم مناسبات فيمابين همواره از اركان سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و همسايگان بوده است. سخنگوي وزارت امور خارجه گفت: تفكر گروه نومحافظه‌كاران دولت آمريكا مبتني بر برداشت‌هاي نادرست و غلط كه مبناي ارتكاب اشتباه تاريخي و نابخشودني آمريكا در عراق و ديگر مناطق گرديد، متاسفانه مجددا در اظهارات بوش متبلور شده و اين دولت از نتايج رويكردهايي كه عامل اصلي آن اشاعه ناامني در منطقه و به ويژه در عراق حضور نيروهاي اشغالگر آمريكايي و عمليات تروريستي و انتحاري توسط گروهكهاي دست پرورده كاخ سفيد است درس‌هاي لازم را نگرفته و جهانيان نسبت به بي‌اعتباري و مهمل بودن گفته‌هاي بوش باور دارند. حسيني خاطر نشان ساخت: رژيم آمريكا همواره كوشيده است با ايجاد بيم و هراس موهوم در ميان كشورهاي منطقه و حفظ فضاي امنيتي در خليج‌فارس به مداخلات شيطنت آميز خود در منطقه ادامه دهد. سخنگوي وزارت خارجه خاطر نشان ساخت: دولت بوش از روند صحيح و منطقي پيشرفت در موضوع هسته‌يي كشورمان و حركت سريع آن به سوي خارج شدن از مسير سياسي و غير منطقي كه آمريكا سبب آن بوده ناراضي بوده و با هياهو سعي در اختلال همكاري‌هاي ايران و ‌آژانس دارد. حسيني گفت: توصيه ما به آقاي بوش اين است كه در آخرين روزهاي رياست جمهوري خود با احترام به خواست مردم آمريكا و افكار عمومي جهان راه فريبكاري و تبليغات گمراه كننده را كنار گذاشته و دغدغه‌هاي مردم آمريكا را در نقض آشكار حقوق فردي و اجتماعي اين جامعه و دست برداشتن از شكنجه‌هاي هولناك مامورين امنيتي و نظامي در زنداني‌هاي گوانتانامو و سيا در اروپا را مورد توجه و عملي سازد و در عرصه سياست خارجي نيز به منطقه و خردگرايي روي آورد.
  11. دوست عزيز موشك شهاب 3 در فاز نهايي در حدود 20 ماخ سرعت دارد و در حال حاضر هيچ سامانه ضد موشكي در دنيا توانايي رهگيري و انهدام چنين موشكي را ندارد. نه اسراييلي و نه امريكايي و نه حتي روسي.
  12. به قول دکتر عباسی حمله به ایران در واقع باز کردن دروازه جهنم به روی تمدن غرب است icon_cheesygrin
  13. hosseingmn

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    تور و خدا زمونه رو نگاه كنين ببينين كيا از امنيت جهان حرف مي زنن كسايي كه خودشون بزرگترين تهديد براي امنيت هستند icon_cheesygrin
  14. این دیگه از اون حرف ها بود. دکتر عباسی در غرب به کسینجر اسلام معروف است. این دکتر سروش به چه چیز معروف است؟ بهتر است سخنرانی استاد را در مورد شبهات آقای سروش گوش کنید.
  15. hosseingmn

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    AMIRTOMCAT تمام این موارد صرفا خرید بودند و هیچ ربطی به تولید تکنولوژی ندارند. ولی در کنارشون چی بدست اوردیم؟ مقام نوکری امریکا به عنوان ژاندارم منطقه(بخوانید .... پاچه گیر) و همین طور حیثیت و آبرو و عزت به وسیله قانون کاپیتولاسیون. و ایضا" گسترش فرهنگ مصرف گرایی و غرب گرایی. از نابودی زیر ساختارهای کشاورزی هم بهتر است صحبتی نکنیم!!! تولید علم و تکنولوژی در زمینه های: نانو تکنولوژی سلول های بنیادی همانند سازی(موسسه رویان) ترمیم نخاع( که در دنیا بی نظیر است) ساخت داروی ضد ایدز(که در دنیا بی نظیر است) خود کفایی بالای 90% در تمام زمینه های نظامی دسترسی به چرخه صنعتی سوخت هسته ای عدم وابستگی سیاسی به کشورهای بیگانه و .......................... و به طبع آن ها بالا رفتن عزت و افتخار ملی
  16. ریشه های غیریهودی صهیونیسم صهیونیسم بررسی تاریخ سیاسی اروپا و روند شکل گیری صهیونیسم نشان می دهد که ریشه های صهیونیسم عمدتا غیریهودی است و آن را باید در نظام هایی چون جنبش اصلاح دینی در اروپا ، ظهور پیورتین ها در انگلستان ، جنگهای تجاری هلند و بریتانیا، رقابت بریتانیا و فرانسه و انگیزه های امپریالیستی و مذهبی انگلیس باید جستجو کرد. مقاله حاضر با بررسی منابع دست اول و دست دوم ، تلاش دارد تا صهیونیسم را ریشه یابی نماید. استدلال مقاله بر این است که از زمان جنبش اصلاح دینی در اروپا، اروپاییان غیریهودی در پیدایش و تکوین ایده صهیونیسم ، نقش اساسی ایفا کرده اند. صهیونیست ها ادعا می کنند که یهودیان به تنهایی صهیونیسم را ابداع کرده اند. برنارد لوئیس ، وین را زادگاه صهیونیسم معرفی می کند. وی ادعا دارد که تئودور هرتزل ، بنیانگذار صهیونیسم ، با نوشتن کتاب دولت یهود در سال 1896 ، تاریخ صهیونیسم را آغاز کرده است. ناهوم گلدمن ، بنیانگذار کنگره بین المللی یهود نیز ضمن تکرار این ادعا، ایده صهیونیسم را مربوط به سال 1897 می داند. بسیاری از کتب درسی جغرافیای سیاسی در ایالات متحده ، این ادعاهای صهیونیست ها را تکرار می کنند. بسیاری از دانشمندان جغرافیای سیاسی در آمریکا، این ادعاها را باور دارند و یا این که در مقابل این ادعاها سکوت اختیار می کنند چرا که می ترسند به یهودی ستیزی متهم شوند. یهودیان ، متحدان پروتستان ها علیه کاتولیک ها منازعه مابین اصلاحگران مذهبی و مخالفان آنان ، مهمترین رویداد ایدئولوژیکی در اروپای قرون شانزدهم و هفدهم بود. طی دوران اصلاح دینی ، یهودیان گاه به سمت پروتستان ها و گاه به سوی کاتولیک ها کشیده می شدند. قبل از اصلاح مذهبی ، ایده رجعت یهود به فلسطین یا مفهوم ملت یهود، جایی در اندیشه سنت کاتولیکی نداشت. جنبش اصلاح مذهبی این مفاهیم را ابداع و در پی آن الهیات آخرالزمانی را ایجاد کرد که شامل گرایش یهودیان به مسیحیت به عنوان پیش درآمد رجعت دوباره مسیح نیز می شد. پروتستان ها در حالی که با عهد جدید (انجیل)، پاپ و رم مخالفت می کردند، بیشتر بر عهد عتیق (تورات)، اسرائیلیات انجیل و اورشلیم تاکید می کردند. در همین زمان قدرتهای بزرگ اروپایی تلاش داشتند تا از یهودیان و یهودیت به عنوان مستمسک مذهبی برای استعمار سرزمین مقدس فلسطین ، بهره برداری کنند. مارتین لوتر، کشیش آلمانی و بنیانگذار جنبش اصلاح دینی ، برای اولین بار تلاش کرد تا از یهودیان بهره برداری سیاسی و مذهبی نماید. لوتر، یهودیان را متحدان بالقوه علیه کاتولیک ها می دید و نیز امید داشت که آنان به مذهب پروتستانیسم تغییر مذهب دهند. وی یهودیان را وارثان حقیقی اسرائیلیات انجیل و خویشاوندان نسبی مسیح نامید. لوتر در کتاب خود از یهودیان تجلیل کرد، در حالی که دیگر هم کیشان وی ، یهودیان را پست می شمردند و آنان را به خاطر طرد کردن ، آزار و اذیت و کشتن مسیح ، مقصر می دانستند. لوتر در یک اقدام یهودی دوستانه دیگر و با بی اعتنایی به پاپ و کلیسای کاتولیک ، کتابهای به اصطلاح ملحقات پروتستانی را که نسخه رسمی یهودی ، آنان را به عنوان بخشی از کتاب مقدس عبری قبول نداشت ، از عهد عتیق حذف کرد. از آن زمان به بعد، کتاب مقدس پروتستانی ، این چهارده کتاب را کنار گذاشت و آنان را ملحقات یا نوشته های مقدس قابل تردید نامید. ابداع صهیونیسم در انگلیس صهیونیسم گرایی نخبگان انگلیس عملا زمانی شروع شد که هنری هشتم پادشاه انگلستان در سال 1534 خود را رئیس کلیسای انگلستان نامید و سپس دستور داد تا در هر کلیسا، نسخه ای انگلیسی از انجیل کامل قرار داده شود. به موازات این که تفسیر عوامانه ای از انجیل و تاکید بر عهد عتیق (تورات) در فرهنگ انگلیس نفوذ می کرد، با اصلاح مذهبی در انگلستان به عنوان فرآیند یهودی کردن مردم ، حرکت می شد. با آن تفسیر از انجیل ، کلماتی مانند سامی ، عبری ، اسرائیلیات و یهودی ، رفته رفته در فرهنگ انگلیس ، به معنای مترادف هم به کار گرفته می شدند. با محکوم و زنده سوزانده شدن فردی به نام فرانسیس کت به جرم وفاداری به رجعت ، در سال 1589 ، صهیونیسم در انگلیس آشکار شد.به رغم حوادث یهودی ستیزانه متناوب ، مثل متهم شدن پزشک شخصی یهودی الیزابت اول به خیانت و تلاش برای مسموم کردن ملکه ، صهیونیسم انگلیسی همچنان به رشد خود ادامه می داد. صهیونیسم انگلیسی با ظهور پیورتین ها وارد مرحله جدیدی شد. پیورتین های انگلیس ، از دیدگاه کالوین در مورد ثروت و آموزه های کالوینیستی ، متاثر بودند که توفیق مالی و سختکوشی را بزرگترین فرمان خدا می دانست. پیورتین های افراطی پیشنهاد کردند که روز شنبه به جای یکشنبه تعطیل رسمی اعلام شود و نامهای توراتی برای خود اقتباس کردند. بعضی از آنان به یهودیت تغییر مذهب دادند و بقیه الوهیت عیسی را انکار کردند. همچنین در سال 1655 دوباره به یهودیان اجازه ورود به انگلیس داده شد و در سال 1753 پارلمان انگلیس ، لایحه ای را تصویب کرد که طبق آن به یهودیانی که 3 سال در انگلیس اقامت می کردند، تابعیت انگلیسی اعطا می شد. کار به آنجا رسید که در سال 1890 ، کنت میث در عمارت شهرداری ، خطاب به دو هزار نفر از کشیشان و اشراف گفت: مگر عیسی مسیح ، خود یک یهودی نبود؟ ما کتاب مقدس ؛ هم عهد عتیق و هم عهد جدید را مدیون یهودیان هستیم. بررسی های تاریخی نشان می دهد یهودیان ، صهیونیسم را ابداع نکردند و نیز همه یهودیان صهیونیست و همه صهیونیست ها نیز یهودی نیستند. جنگ تجاری انگلستان با هلند که در قالب رقابت کمپانی هند شرقی انگلیس با کمپانی هند شرقی هلند متبلور می شد، در قرن هفدهم شدت یافت. قدرت های بزرگ اروپایی تلاش داشتند تا از یهودیت به عنوان مستمسک مذهبی برای استعمار سرزمین مقدس فلسطین ، بهره برداری کنند متعاقب آن الیور کرامول از یهودیان دعوت کرد که به انگلستان بروند؛ زیرا او تصمیم گرفته بود که به منظور تقویت انگلیس در جنگ تجاری با پرتغال ، اسپانیا و هلند، بازرگانان یهودی آمستردام را به لندن منتقل کند، زیرا یهودیان ، به خاطر ثروت ، مهارت های بازرگانی و روابط تجاری خارجی شان ، شهرت داشتند. با انقلاب 1789 فرانسه و متعاقب آن ظهور ناپلئون بناپارت و حمله وی به مصر و فلسطین و اعلامیه یهودی وی ، صهیونیسم انگلیسی و فرانسوی ، وارد مرحله جدیدی از رقابت شدید بر سر جامعه یهودیان اروپا شدند. ناپلئون و صهیونیسم فرانسوی ناپلئون بناپارت به نوعی مسیر میانه ای مابین مواضع جنبش اصلاح دینی و مخالفان آن جنبش درباره یهودیان اتخاذ کرد، تحت نظم اروپایی ناپلئونی ، بسیاری از حکام اروپایی ، فرمان تاسیس محله های یهودی نشین و اعطای حقوق مدنی به یهودیان را صادر کردند. به نظر می رسید که ناپلئون تصمیم داشت از یهودیان به عنوان ستون پنجم خود در سراسر اروپا و حتی امپراتوری عثمانی استفاده کند. حمله ناپلئون به مصر و فلسطین در 99-1798 تحت تاثیر تصور او درباره سقوط قریب الوقوع عثمانی انجام شد و بخشی از نقشه او برای تضعیف قدرت انگلیس بود. در پی انهدام ناوگان جنگی ناپلئون از سوی نیروهای انگلیسی ، ناپلئون تصمیم گرفت به فلسطین حمله کند. گفته می شود که در خلال عملیات جفا، نیروهای ناپلئون بیش از 4 هزار سرباز و تعداد بیشتری از ساکنان فلسطین را به قتل رساندند. وی همچنین دستور اعدام 2300 سرباز عثمانی را داد که تسلیم وی شده بودند. در پی این حمله ، ناپلئون اعلامیه ای صادر کرد و وعده سرزمین مقدس فلسطین را به یهودیان داد و آنان را وارثان حقیقی فلسطین معرفی کرد. رقابت فرانسه و انگلیس درباره یهودیان ، زمانی کاملا مشخص شد که ناپلئون اعلام کرد: «فرانسه ، میراث اسرائیل را به شما یهودیان پیشکش می کند.» وی ادامه داد که فرانسه نمی خواهد این میراث را تصرف کند بلکه می خواهد از آن در برابر همگان ، محافظت کند. با صدور چنین اعلامیه ای ، یهودیان به عنوان عوامل مخفی ناپلئون پنداشته شدند و این اعلامیه ، عنصر مهمی در تبلیغات ناپلئون برای نفوذ در بین یهودیان اروپا بود. در سال 1806 ناپلئون 111 نماینده مجلس بزرگان یهود از قلمرو امپراتوری فرانسه و ایتالیایی را دور هم جمع کرد. وی از دیگر مجامع یهودی اروپا خواست تا نمایندگانی را به مجمع بزرگ بفرستند که در سال 1807 تشکیل شد. این مجمع و سخنرانی های جلسات آن دشمنان ناپلئون را برانگیخت تا در خصوص وفاداری سیاسی جمعیت یهودی شان ، مراقبت بیشتری به عمل آورند. ناپلئون همچنین از رهبران یهودیان خواست تا درباره اعطای شهروندی فرانسه به تمام یهودیان ، بحث و گفتگو کنند، البته به این شرط که یهودیان ، در دفاع از فرانسه در جنگ با روسیه و جنگ اقتصادی وی برای ممنوعیت ورود کشتی های انگلیسی به بنادر اروپایی قاره ای ، متعهد به همکاری با وی شوند. با این حال ، یهودیان ، صهیونیسم ناپلئونی را رد کردند و تنها یک گروه یهودی در پراگ ، از اعلامیه وی استقبال کرد، در حالی که یهودیان فرانسه به ناپلئون یادآوری کردند که «پاریس ، اورشلیم ماست. » به نظر می رسد که اعلامیه صهیونیستی ناپلئون ، مجلس بزرگان یهود و مجمع بزرگ باعث به وجود آمدن چیزی شد که به نام مساله یهود شناخته می شود یعنی جمعیت های یهودی که درون جوامع غیریهودی زندگی می کنند. این اقدامات ناپلئون همچنین پیش درآمدی بر ایده کنگره ملی یهود و موسسه ملی یهود، انجمن استعماری یهود، برنامه های تئودور هرتزل برای تاسیس جامعه یهودیان و یک شرکت یهودی و در نهایت تاسیس رژیم فعلی اسرائیل و کنگره جهانی یهود و سازمان جهانی صهیونیست شد. از زمان شروع جنبش اصلاح دینی تا روی کار آمدن ناپلئون سوم در فرانسه و حفر کانال سوئز، رهبران یهود با وجود تلاشهای فرانسه و انگلیس برای به کارگیری آنان هیچ نقشی در جنبش صهیونیسم نداشتند. ریشه غیر یهودی صهیونیسم با این واقعیت بیشتر نشان داده می شود که اندیشه رجعت ابتدا در انگلیس دوران کرامول ابداع شد، در حالی که در آن زمان یهودیان در آنجا زندگی نمی کردند. بعد از الیور کرامول صد سال طول کشید تا تعداد یهودیان انگلیس به 12 هزار نفر برسد و 200 سال پس از کرامول تعداد یهودیان انگلیس به 25 هزار نفر رسید. صهیونیسم ریشه های واقعی صهیونیسم بررسی های تاریخی نشان می دهد یهودیان ، صهیونیسم را ابداع نکردند و نیز همه یهودیان صهیونیست و همه صهیونیست ها نیز یهودی نیستند. در دوران اصلاح دینی و مرکانتیلیسم ، پروتستان ها، یهودیان را متحدان خود در مقابل کاتولیک ها و نیز رهبران بخش سرمایه داری می دانستند. حتی کار به جایی رسید که لوتر اعلام کرد: «عیسی مسیح ، یهودی زاده شد». پس از اقدامات ناپلئون برای بهره برداری از صهیونیسم ، انگیزه های مذهبی و امپریالیستی انگلیس باعث به وجود آمدن مساله یهود شد. آشکار است که تمامی این امور، پیش از تولد تئودور هرتزل (به اصطلاح پدر صهیونیسم) در سال 1860 به وقوع پیوسته اند. پس از جنگ جهانی دوم و با انتقال قیمومت صهیونیسم از انگلیس به ایالات متحده ، صهیونیسم به عنوان میسرکننده سلطه غرب بر جهان عرب ، میراث فرهنگی و منابع طبیعی آن عمل می کند و مانع تحقق برنامه های اتحاد در منطقه می شود. وسواس فعلی امریکا و انگلیس درباره خلع سلاح هسته ای کشورهای خاورمیانه و در عین حال حمایت آنان از سلاح های کشتار جمعی اسرائیل ، استمرار این روند را بخوبی نشان می دهد. نوشته: Mohameden ould-mey مترجم: یعقوب نعمتی وروجنی منبع: جام جم
  17. hosseingmn

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    زیاد این حرف ها رو جدی نگیرین.
  18. این حرف ها هم مثل اون ضرب المثل انگلیسی که میگه " اگه خواستن بهت تجاوز کنن اگه نتونستی مقاومت کنی استقبال کن تا لذت ببری" صادراتی هستند و نه برای خودشون. اگه محل زندگی رو روسیه نزده بودی فکر می کردم که در ایران هستی که این قدر به اوضاع نزدیکی!!!!!! این اطلاعات دقیق رو از کجا به دست آوردی icon_cheesygrin تا کور شود هر آنکه نتواند دید. به حزب الله و حماس کمک می کنیم تا چشم امریکا و اسرائیل در بیاد. متاسفانه ظاهرا بعضی ها هیچ وقت نمی خوان از خواب بیدار بشن. بخواب عزیزم. army ورود شما را به سایت تبریک می گویم. حق باشماست و ترسیدن ار امریکا یعنی نادیده گرفتن خدا در جهان. به قول شاعر: اگر تیغ عالم بجنبد زجای نبرد رگی تا نخواهد خدای
  19. مقدمه‌اي بر دكترين مهدويت نويسنده: حسن عباسي در دكترين مهدويت دين و گزاره‌هاي مبتني بر نمادهاي دين مطرح مي‌باشند. نكته مهم در اين مبحث اينست كه مكاتب مادي و يا مكاتب الهي، مفهومي به نام مهدي و مهدويت را قبول دارند يا خير؟ در جواب بايد گفت كه، اكثر قريب به اتفاق اديان چه الهي و چه مادي، ظهور منجي را در آينده حيات زمين بر مي‌تابند، اما ضروري است كه بايد براي تبيين اين مسأله به گزاره‌هاي ابتدائي خلقت پرداخت. آنچه كه به عنوان حوزه تفكر ديني و يا غرب و يا شرق در بستر جغرافيايي مي‌شناسيم، داراي تقسيم‌بندي شناخته‌شده‌اي است. تمدن روح‌گرا و يا تمدن اسپريتواليستي (Spiritualistiy) از شرق ايران در يزد آغاز و در يك پروسه زماني طي 2500 سال به منتهي‌اليه شرق جهان يعني ژاپن مي‌رسد. اين تفكر داراي حركت گريز از مركز بوده است، يعني تفكر روح‌گرا و تفكري كه در همه چيز رمز و راز مشاهده مي‌كند از ايران شروع و در هند به اوج خود مي‌رسد. سپس با تفكر بودائيسم و هندوئيسم به تبت و چين رفته و با افكار كنفوئيسم لائوئيسم تا ژاپن بسط و گسترش پيدا مي‌كند. با همين دين غرب نيز تاريخي حدود 3000 سال را برمي‌تابد. اولين نمونه مكتوب تمدن غرب، ايلياد و اوديسه هومر است. حوزه تفكر ديني غرب از مغرب تركيه آغاز و با همان نيروي گريز از مركز به سمت يونان و مناطق آتن و اسپارت اين كشور حركت و سپس به روم، فرانسه، انگليس و امروز نيز در ماوراء اقيانوس اطلس يعني امريكا انتشار يافته است. وجه اشتراك دو حوزه شرق و غرب نيروي گريز از مركز اين دو تمدن است. تفكر فيلسوف‌هاي غرب باستان از تالس و آلكس‌مندر در تركيه امروزي آغاز و به سقراط، ارسطو، افلاطون در آتن مي‌رسد. در روم و ايتاليا گسترش پيدا كرده و توسط فيلسوف بزرگ آلماني،‌ فرانسوي و انگليسي در قرون اخير همچون دكارت، هگل و كانت به اوج شكوفائي خود مي‌رسد. سپس بر اساس همان نيروي گريز از مركز كه گفته شد امروزه تمدن روح‌گراي شرقي و يا راسوناليستي غرب نيز در ايالات متحده امريكا به طور شاخص ظهور مي‌يابد. تمدن غرب به دنبال آن است كه همه چيز را با نگاه خردگرايي و راسيوناليستي تجربه كند، در حالي كه تمدن روح‌گراي شرقي و يا اسپريتواليستي همه چيز را در روح مشاهده مي‌كند. در تمدن غربي آنچه كه ماوارء انگاشته مي‌شود، حتي مانند خدايان صورت و ظاهر دارند و قابل رؤيت مي‌باشند خداي آتش، خداي خاك، باد، طوفان، خشم و زيبايي همه قابل مشاهده هستند و اصولاً آنچه كه از آن به عنوان اومانيسم و يا اصالت انسان نام مي‌برند در 2500 سال پيش پايه‌گذاري شده، اگرچه دكارت در قرون حاضر آن را برجسته كرد. در نگاه تمدني غربي انسان كاملاً برهنه پرستش مي‌شود و عريان ديدن انسان و خدايان حاصل تفكر و نظام معرفتي فردگراي تعييني غرب است. در ابتدا از نگاه غرب ماده اوليه خلقت آب، خاك و آتش است. در دوره فيثاغورث عدد را ماده اوليه خلقت بر مي‌شمارند و در نهايت به خردگرايي افلاطون و ارسطو مي‌رسند و اين تفكر خردگرايي غرب امروز نيز در جاي‌جاي حوزه تفكري غرب قرار دارد. تعيين ديدن انسان غربي در هيچ برهه‌اي به گوشه رانده نشد و اين ديد ماوراء بود كه طي اين 3000 سال در انزوا قرار داشته است، حتي در قرون وسطي كه از آن به عنوان عصر كليسا و قرون ايمان و دين ياد مي‌كنند نيز، انسان غربي با ماوراء روح دچار مشكل بوده است اما در نقطة مقابل آن تاليسم شرقي همه چيز را در روح مي‌بيند. صداي خواننده هندي كه ترس و لرزش در آن به وضوح قابل درك است، به دليل همين ديد اسپريتواليستي و روح‌گرايي حاكم بر تفكر شرقي است. اين انسان همه چيز را داراي رمز و راز مي‌داند. اما به ازاي اين دو حوزه معرفتي، تفكري نيز در بستر جغرافيايي ديگري قرار دارد كه از شمال به قفقاز، از جنوب به سودان، از شرق به داخل ايران و از غرب به قبرس منتهي مي‌شود. اين لوزي را به عنوان سرزمين وحي مي‌شناسيم. در اين منطقه جغرافيايي 124 هزار پيامبر نازل شده‌اند، نوع نگاه معرفتي اين منطقه،‌ وحي‌گرا در كنار نگاه روح‌گرا و خردگرايي صددرصد است. اين حوزه معرفتي كه از دو حوزه شرقي و غربي قديمي‌تر بوده و تاريخ آن به آ‎غاز زندگي بشر در روي زمين مي‌رسد با نگاهي به عالم وحي در نقطه مقابل ديدگاه‌هاي ديگر قرار گرفته است. از منظر منتقدان به اين تفكر، پيروان هندوئيسم، شينتوئيسم، كنفسوئيسم و لائوئيسم هر چند كه داراي مباني فلسفي به مراتب برتر از غرب مي‌باشند مشترك محسوب مي‌شوند. غرب نيز از همان آ‎غاز با اين ديد هنوز نتوانسته از منجلاب و گرداب خودساخته رهايي يابد. در حوزه تفكري وحي‌گرا، در يك مقطع بدليل عدم گسترش وسائل ارتباطي، بعد جغرافيايي و فاصله مكاني نزول پيامبران كم است. مثلاً‌ در يك برهه از زمان و در دو شهر نزديك به هم دو پيامبر هدايت بشر را به عهده داشتند. مانند حضرت ابراهيم (ع) و حضرت لوط (ع). اما با گسترش وسائل ارتباطي، بعد جغرافيايي و نيز زماني نيز گسترده‌تر مي‌شود. به طوري كه حضرت عيسي (ع) و پيامبر گرامي (ص) در مقاطع زماني متفاوت و مناطق جغرافيائي گوناگون و با فواصل دور از هم به پيامبري برانگيخته مي‌شوند، حضرت عيسي (ع) در فلسطين و پيامبر اسلام (ص) در جزيره‌العرب. اين امر بدليل رشد فرهنگ بشري در آن مقطع بوده است. اين رشد فرهنگي بخصوص در امت‌هاي، 3 پيامبر اولوالعزم يعني حضرت موسي (ع)، حضرت عيسي (ع) و پيامبر بزرگوار اسلام قابل مشاهده است. در واقع زعامت اين 3 بزرگوار، رهبري عقلي است. به اين معني كه حضرت موسي (ع) در دربار فرعون مصر با جادو و سحر مقابله مي‌كرد، حضرت عيسي (ع) با دَم مسيحايي خويش مردگان را زنده مي‌كرد و پيامبر اسلام (ص) نيز با قرآن به هدايت مردم مي‌پرداخت. اين نوع مبارزه بدان معناست كه در آن عصرها، مردمان در هر يك از دانش‌هاي ياد شده به اوج خود رسيده بودند. در زمان حضرت موسي سحر و شعبده را كامل ياد داشتند، اما عصاي حضرت موسي (ع) تمامي امور آنان را باطل مي‌كند، مردم دوران حضرت مسيح (ع) براي اكثر بيماري‌ها راه درمان داشتند، اما آن حضرت با معجزه‌اي به مبارزه با آن مي‌رود. گروهي خرافه‌پرست بر اين تصور هستند كه اين بزرگواران با جادو، پيروان خود را اداره مي‌كردند، در حالي‌كه اين‌گونه نيست. امروزه با تمامي امكانات، ساختماني را كه مي‌سازند بايد 40 الي 50 سال ديگر خراب كرده و از نو به جايش ساختماني ديگر بسازند. اما در مصر اهرام ثلاثه بعد از گذشت 4000 سال همچنان پابرجا باقي مانده است. آيا كسي باور مي‌كند كه ساخت اين اهرام جادوگري باشد. پس نمي‌توان براي آنان درك و دانشي كمتر از اكنون قائل شد. عصاي حصرت موسي (ع)، دانشي بوده است كه دانش‌هاي ديگر را باطل مي‌كرد و يا زنده كردن مردگان دانشي بوده، فراتر از دانش‌هاي مردم زمان حضرت عيسي (ع)، همانطور كه قرآن كريم، برتر و فراتر از دانش مردم عصر خود بوده و به عنوان يك معجزه، كفار را به مبارزه مي‌طلبد. اين بزرگواران به عنوان اسطوره و نماد و الگو در برابر مردمان عصر خود و ساير اعصار قرار دارند. اما در عصر حاضر مردم به ويژه در غرب، در جادوي ايدئولوژي دانش‌گرايي، گيج و متحير به سر مي‌برند، چرا؟ اسطوره‌هاي آنان ديگر پيامبران نيستند، بلكه كساني هستند كه بيش از هر كس ديگر اميال و نفس آنان را ارضاء مي‌كنند، ستايشي كه از هنرپيشه‌هاي غربي‌، فوتباليست‌ها و خواننده‌ها مي‌شود به همين دليل است. امروزه توجه مردم به نشريات زرد، براي اينست كه بدانند كه فلان ورزشكار چه مي‌خورد، فلان هنرپيشه به چه علاقه دارد و فلان خواننده با چه ماشيني رفت و آمد مي‌كند. اينها اسطوره‌هاي مردم عصر حاضر هستند، ديگر براي يافتن اسطوره نيازي به زئوس، ونوس نيست، امروزه اين افراد هستند كه پرستش مي‌شوند. تفكر فلسفي كه امروز بر جهان حاكم است،‌ از انديشه كساني است كه اكثر قريب به اتفاق آنان خانواده تشكيل نداده‌اند. به عنوان مثال تنها دختر دكارت، حاصل يك ارتباط نامشروع است، اكثر آنها خودكشي كرده و افراد ناراحتي بوده‌اند. حتي در بين همين فلاسفه، افراد همجنس‌باز نيز وجود دارد. حال عده‌اي تصور مي‌كنند كه مي‌شود با افكار اين افراد جهان را اداره كرد. در واقع اينان با هر ديني كه هستند نمي‌توانند بشر را به سرمنزل مقصود برسانند يهوديت كه اصولاً چنين ادعايي ندارد، مسيحيت تحريف شده هم كه ذاتاً سكولار است. اين افراد كه خود را جزو پيروان اين اديان برمي‌شمارند، قاعدتاً نيز نمي‌توانند براي آينده بشر برنامه‌اي داشته باشند، بر همين اساس است كه فردي همچون فوكوياما در دهه گذشته مسأله پايان تاريخ را مطرح مي‌كند و “ليبراليسم” را ايدئولوژي برتر و مطلق جهان معرفي مي‌كند و سعادت و رهايي بشر را در پيروي از اين مدل حكومتي مي‌داند. ده سال بعد همين فرد كتاب “پايان نظم” را بر اساس فرسايش اجتماعي و معضلات دروني جامعه امريكا مي‌نويسد. بنابراين ادعاي وي براي سعادت بشر به اين منجلاب ختم مي‌شود. اما تنها تفكرديني كه ادعاي هدايت و سعادت بشر دارد،‌ اسلام و مذهب تشيع است، ادعا كه نه، يك واقعيت تفكر ديني اسلام، انسان را هدايت مي‌كند اگر امروز كشور ما دچار معضلات بسياري است، به دليل اين است كه نظام مديريتي ما براي اداره جامعه برنامه‌ريزي مي‌كند نه براي هدايت جامعه و اين اداره با فرهنگ و تفكر ديني ما تعارضي دارد. بنابراين براساس اين تفكر انسان را بايد هدايت كرد، آنهم با آموزه‌هاي وحياني، لذا اين دين است كه براي آينده بشر برنامة تدوين شده دارد. در دكترين مهدويت هم، منجي براي هدايت بشر مي‌آيد نه براي اداره انسان، اينكه ائمه ما نتوانستند موفق شوند براي اين بود كه دست‌هاي پليدي، در برابر هدايت مردم توسط ائمه ايجاد كردند و نگذاشتند دكترين غربي در جامعه محقق شود و اين تلاش‌ها به حدي رسيد كه از امام هشتم به بعد ائمه ما در سنين پائين به شهادت رسيدند و امام دوازدهم نيز در سنين پائين غيبت‌شان آغاز شد. لذا بر اساس ادبيات قرآن، ادبيات وحياني و ادبيات شيعه، براي هدايت جامعه نياز به يك انسان پاك و معصوم است كه هم‌اينك بر حسب مقتضيات زمان در پس پرده غيبت حضور دارد و شيعه منتظر آن يار سفر كرده است. در ادبيات شيعه، انتظار ظهور، تلاش و آزموني است براي هدايت و سعاد بشر، پس نبايد تنها منتظر منجي شد، بلكه بايد تلاش كرد. اساساً در مذهب، بحث بر رفتن است نه راكد ماندن. فرد بت‌پرست از خود مي‌خواهد به سمت بت‌ حركت كند،‌ فرد مؤمن از خود مي‌خواهد به سمت خداي خود حركت كند، اما يك فرد انسان‌محور و معتقد به اومانيسم به سمت كسي حركت نمي‌كند، زيرا خود را محور همه چيز مي‌داند، بر همين اساس نمي‌توان بين (اومانيسم و اسلام) ارتباطي قائل شد. اينكه عده‌اي سعي در ترويج اين افكار پوچ در جامعه اسلامي ما دارند، دچار التقاط فكري هستند. پس مذهب يعني حركت، اينكه شما اكنون در روي نقشه جهان يك كشور شيعي مشاهده مي‌كنيد بر اساس همين حركت است. جريان‌هاي منحوسي سعي در حذف فكري و جسمي ائمه داشتند. آنها را شهيد كرده و پيروان آنان را آزار و اذيت مي‌كردند، بر همين اساس بود كه امام دوازدهم در دوران كودكي غيبت را به فرمان الهي اختيار كردند. اما شيعه با حركت به سوي رشد و كمال از حركت نايستاد و با كمك 61 زعيم خود توانست راه خود را در مسير پر پيچ و تاب حوادث بپيمايد. و بعد از سال‌ها به چنان رشد و بالندگي برسد كه بتواند حكومتي شيعي در جهان ايجاد كند. پس از غيبت امام زمان (عج) زعامت جامعه شيعه را بزرگاني همچون علامه مجلسي، شيخ مفيد، سيد رضي، علامه حلي، مرحوم كاشف‌الغطا بر عهده داشتند. به خاطر تلاش و كوشش اين بزرگواران بود كه شيعه زنده و پويا به حركت خود ادامه داد در عصر حاضر و در ادامه اين راه حضرت آيت‌ا… بروجردي با يك نهضفت فرهنگي، جامعه شيعه را هدايت و رهبري مي‌كند و بزرگاني را در حوزه در فضاي آرام سياسي تربيت مي‌كند و با اين تلاش، راه را براي امام راحل (ره) كه نهضت ايشان، يك نهضت سياسي است، هموار مي‌كند. امام راحل (ره) بعنوان زعيم شصتم، حق از دست رفته بشر را در غدير، به عنوان يك فقيه غيرمعصوم به امانت گرفت و آن را پس از جهاد فراوان بدست با كفايت نفر شصت‌ويكم يعني رهبر معظم انقلاب سپرد. نهضت شيعه بر خلاف دوره‌هاي قبلي كه اكثراً در يك بعد مبارزه مي‌كردند، در دورة ايشان در تمامي ابعاد فرهنگي، سياسي، نظامي، علمي و اقتصادي مبارزه مي‌كند. در جهان كنوني، نحوه حركت نهضت شيعه، از حركت سري و رازدار به يك نهضت علني تبديل گشته و يك وجه بازيگران صحنه بين‌المللي محسوب مي‌شود. در دنياي معاصر در حالي كه قدرت‌هاي استكباري، جهان را به ورطه نابودي مي‌كشند و در يك محفل خيمه‌شب‌بازي به نام سازمان ملل تمامي دنيا را غارت مي‌كنند، نهضت شيعه نيز در بسترسازي براي مهدويت مرزهاي جغرافيائي را پيموده و براي خود مرزي به نام مرز اعتقاد و مذهب قرار داده است. امروز الگوي اكثر آزادي‌خواهان جهان نهضت شيعي ايران است، حزب‌ا… لبنان با شهادت‌طلبي، صهيونيست‌ها را از كشور خود بيرون كرد. يا به گفته شيخ احمد ياسين، براي عمليات شهادت‌طلبانه در فلسطين 5000 نفر ثبت نام كرده‌اند. آقاي دونالد رامسفلد وزير دفاع امريكا در توجيه عمل لبناني‌ها و فلسطيني‌ها مي‌گويد: اين كارها را اينها از ايرانيان ياد گرفته‌اند. لذا مفهوم مهدويت، مفهومي است كه هزار سال براي اعتلاي آن تلاش شده كه امروز در جهان فراگير شده و در عصر تفكر مدرن يك انقلاب شيعه به وجود مي‌آيد. آقاي ميشل فوكو فيلسوف پسامدرن فرانسوي در سال 64 در روز قدس در تهران مي‌گويد: اين انقلاب حتي يك انقلاب پست‌مدرن هم نيست، چرا كه تمام معادلة مدرن را بر هم ريخته. وي معرفت و شناختش به اين مطلب نمي‌رسد كه اين مردم از امام حسين(ع) الهام گرفته‌اند، لذا در برابر حركات نهضت شيعي ايران مات و متحير مي‌ماند. حركت انقلاب ما، يك حركت الهي بوده كه در آن مردم نسبت به خداوند تعريف مي‌شود. مهدويت و دكترين مهدويت، وحياني است در برابر ادبيات تمدني روح‌گرا و فردگرا. بنابراين مفهوم، خدامحوري در عرصه ادبيات جهان امروز، در اوج قرار گرفته است و ما موظفيم براي تحقق اين امر تلاش و جهاد كنيم.
  20. مقدمه‌اي بر دكترين مهدويت نويسنده: حسن عباسي مقدمه ای بر دکترین مهدویت
  21. موضوع جالبی را برای بحث انتخاب کردید، گرچه در بخش مناسبی نیست icon_cheesygrin به نظر بنده مهمترین نقطه قوت نیروی هوایی ایران وجود نیروی انسانی متخصص، شجاع و مومن است که تحت هر شرایط آماده دفاع از کیان ایران اسلامی است و در جنگ تحمیلی هم در بدترین شرایط نشان داد که مرد میدان است و در درجه دوم خودکفایی این نیرو در اکثر موارد تعمیر و نگهداری و تجهیز جنگنده ها بسیار اهمیت دارد. به نیروی هوایی بعضی از کشورهای منطقه دقت کنید، به عنوان مثال عربستان سعودی و یا امارات. این کشورها بدون حمایت و پشتیبانی متحدین غربی خود با وجود داشتن جنگنده های مدرن F15 و F16 حتی توان یک جنگ یک هفته ای را هم ندارند. و در مورد شهامت و شجاعت خلبانانشان هم بهتر است صحبتی نکنیم!!! این عکس ها متخصصین ایرانی را در حال تعمیر و اورهال جنگنده های نیروی هوایی ارتش ایران نشان می دهد:
  22. سوخو25 بهترین گذینه برای پشتیبانی از نیروی زمینی و ستون های زرهی است و حالا حالاها بازنشسته نمی شود.
  23. قرار داد فروش این چنگنده ها چند سال پیش بسته شده بودن و یه شایعاتی هم بود و همین طور چند تا عکس و .....
  24. aryoreza برای من هم باعث افتخار است که با شما گفتگو می کنم و از محضر شما بهره می برم icon_cheesygrin SAEID من هم یه چیزایی در مورد مرمی سیانوری شنیده بودم ولی نمی دونم که در اختیار نیروهای نظامی و انتظامی ایران قرار داره یا نه :|