اسفند ماه، سالگرد دو عملیات بزرگ خیبر و بدر است. به یاد شهدای مظلوم این دو عملیات، خاطراتی از آنان را مرور می‌کنیم. این روایت مربوط است به شهید داوود عابدی، از اعضای کادر گردان میثم از لشکر 27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه). «داوود عابدی دخرآبادی» به تاریخ هفتم فروردین 1342 متولد شد. وی در اسفند ماه سال 1363، طی عملیات «بدر» شریت شهادت نوشید. پیش از او برادرش حمید، در بهمن ماه سال 1361 در جریان عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسیده بود: به گزارش مشرق، داوود عابدی که یکی از یلان گردان میثم بود، با صدای رسا و قشنگی روضه می‌خواند و با لهجه اصیل تهرانی و بسیار تو دلی دعا می‌کرد. بچه‌ها به داوود می‌گفتن: «داوود غزلی». او یک بار هم ابرام هادی(1)* را زیارت نکرده اما مریدش شده بود. هر وقت مرا می‌دید، از پهلوانی و مرام و مسلک ابرام می‌پرسید. می‌خواست مثل ابرام داش بشود. گیوه ی نوک تیز می‌پوشید. شلوار کردی تن می‌کرد و کلاه کف سری می‌گذاشت. این جوری، بسیار خوش رخ تر می‌شد. داوود، یک تسبیح سندلوس اعلا داشت که هر روز صبح، با یک تکه چوب مخصوص بهش روغن می‌زد تا شفاف و براق بماند. داوود از عملیات والفجر چهار به گردان میثم آمد و من هر وقت او را می‌دیدم، این تسبیح سندلوس دستش بود. http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84941_428.jpg کم کم زمزمه عملیات پیچید و توجیه عملیاتی و شناسایی‌ها بیشتر شد. معلوم شد نام عملیات، بدر، و خود عملیات، چیزی شبیه خیبر و ادامه آن است. نیروهایی که در خیبر بودند، راه و چاهش را خوب می‌دانستند و تقریبا توجیه بودند. عقبه و نقطه رهایی برایشان معلوم بود. عراق اما روی منطقه حساس شده بود و معلوم نبود این بار چطور عمل می‌کند؛ به ما راه می‌دهد یا نه. مرحله اول عملیات، نوزدهم اسفند شروع شد و خط شکسته شد. شب دوم عملیات، نوبت گردان میثم بود که به خط بزند. عصر روز دوم عملیات، یک مجلس عزا و روضه خوانی برای امام حسین دست دادو محمود ژولیده و داوود عابدی روضه خواندند. داوود، آخر شب، روضه حضرت ابوالفضل را خواند. تا زمان حرکت به طرف خط مقدم، همه مان بیدار بودیم. نصف شب سوار کامیون شدیم و نزدیک صبح رسیدیم لب آب. یکی یکی سوار قایق‌ها شدیم. انتقال نیرو‌ها به ساحل جنوبی جزیره مجنون تا نزدیک غروب طول کشید. وقتی قایق ما به لب و ساحل رسید و از آن پیاده شدیم، گفتند: باید تا تاریکی کامل هوا صبر کنید.حدود ساعن 12 شب، بچه‌ها را جمع کردیم پشت خاکریز. یکدفعه یک نفر آهسته صدایم زد: «آسید ابوالفضل، آسید ابوالفضل...» برگشتم و دیدم داوود عابدی است. گفتم: «چیه داوود جان؟» - دوست داری با چه ذکری بریم تو عراقی ها؟ - هر چی شما دوست داری. - شما ساداتی. ما رو دست سادات نمی‌چرخیم. - حالا یه چیزی شما بگو. - من دلم می‌خواد بگم «[color=red]حیدر[/color]». - یا علی. - بیا بشین پیش من؛ [color=red]می‌خوام دم آخری روضه مادرت زهرا رو بخونم[/color]. و نرم نرمک شروع به خواندن کرد. یکی یکی بچه‌ها آمدند و دورمان جمع شدند. حسین عزیزی، اصغر ارس، اصغر کلاهدوز، عباس رضا پور، سعید طوقانی، محمود عطا، حاج همت علی و... سید ابوالفضل شاکی شد. آمد طرف ما و گفت: «بابا، چه خبره؟ یواش تر. الان همه مون لو می‌ریم.» آخرش داوود خواند: - اگر از کوی تو ای دوست برانند مرا باز آیم به خدا گر چه نخواهند مرا شدم ای دوست، سگ قافله درگاهت به امیدی که به کوی تو رسانند مرا. همه مان گریه کردیم. به دلم افتاد داوود رفتنی است. واقعا آسمانی شده بود. از رخش پیدا بود. نگاهش کردم. شانه اش را از توی جیبش در آورد و ریشش را شانه کرد. گفتم: «داوود، انگار ملاقاتی داری.» [color=red]گفت: «امشب می‌خوام حقم رو بگیرم، سید!»[/color]دور و بر ساعت 12، تو سکوت کامل و به ستون راه افتادیم. کم کم پام درد گرفت و از ستون جا ماندم (آثار زخم عملیات رمضان). بچه‌ها آمدند و از من گذشتند.درد پایم آن قدر شدید شد که از گروهان سوم هم جا ماندم و رسیدم ته گردان.ستون داشت دور می‌شد و من به نفس نفس افتاده بودم. لنگ لنگان ادامه دادم. کمی جلوتر دیدم دو-سه نفر حلقه شده‌اند. رفتم طرفشان و دیدم سعید طوقانی (2)* افتاده. تیر دوشکا به شکمش خورده بود و از پشت، زخمی به‌اندازه دو تا کف دست دهن وا کرده بود و شر شر خون می‌ریخت.سعید درد می‌کشید و به سر و سینه اش چنگ می‌زد و خودش را می‌کند و می‌گفت:«[color=red]یا حسین، یا حسین...»[/color] نشستم، دستم را زیر سرش گذاشتم و گفتم :«سعید جان، طوری نیست.الان بچه‌ها می‌برندت عقب.» دستم را گرفت و گفت:«[color=red]یا حسین، یا حسین، دیدی ما نامرد نیستیم[/color].» تو حال خودش نبود. داشت شهید می‌شد. چند لحظه به صورتش نگاه کردم و رفتم.دیگر رمق نداشت. نفس آخر را می‌کشید. جلوتر رفتم و دیدم باز بچه‌ها حلقه شده‌اند دور یک نفر. رفتم پیششان و دیدم داوود است! تیر دوشکا خورده بود. چمباتمه زده بود و می‌لرزید.قبضه آرپی جی را ستون کرده بود زیر دستش و به آن تکیه داده بود. تمام لباسش را خون گرفته بود. بچه‌ها تا مرا دیدند، گفتند : داوود، داوود، ببین آ سید ابوالفضل آمده. سر داوود روی قبضه بود و نمی‌توانست بلندش کند. فقط گفت : «[color=red]یا علی...آسید ابوالفضل، دیدی من مسافر شدم؟[/color]» گفتم:«[color=red]سلام منو به مادرم فاطمه برسون، داوود جان[/color].» جمله‌ای زیر لب زمزمه کرد.نشستم کنارش و دستم را روی شانه اش گذاشتم. سرم را بردم بیخ دهانش. گفت:«سید، آن جا منتظرت هستم.» بغلش کردم و ماچش کردم. وقتی بلند شدم، یک وری افتاد زمین و شهید شد. بچه‌ها رفتند و من آخرین نفری بودم که داوود غزلی را تنها گذاشتم و رفتم جلو. داوود عابدی در بهشت زهرا (س)، قطعه 27 ـ ردیف 117 ـ شماره 9 آرمیده است. http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84942_902.jpg شهید داوود عابدی دخرآبادی http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84943_528.jpg شهید داوود عابدی(سمت چپ) و جانباز حاج محمود ژولیده، مداحان گردان میثم http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84944_857.jpg شهید داوود عابدی (نفر اول از چپ) http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84945_391.jpg شهید داوود عابدی( نفر سمت چپ) http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84946_700.jpg پیکر پاک شهید داوود عابدی http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/12/1/84946_700.jpg ---------------------- *پاورقی: 1-شهید ابراهیم هادی 2-شهید سعید طوقانی ، قهرمان کشوری ورزش باستانی ، از اهالی کاشان بود. http://www.tabnak.ir/fa/news/149332

دستت درد نكنه. ممنون سرم كلا رفت.دوتاش يكي بود.

دست داش علي درد نكنه. خداييش خوشم اومد.بد اومد اما خوب رفت...سوخو 33 كه ميگن همينه ديگه...

تازه بايد به تمام اين تانك و ضد تانك كشي ها پشتيباني هوايي رو هم اضاف كرد...فرستادن تعدادي زياد تانك حتي بدون پشتيباني هوايي مناسب اسيب پذيري تانكها رو افزايش ميده. توي اين دوره زمونه تانك نقش اسپارتاكوس يا مثلا نفر گردن كلفت و يكه بزن نيروي زميني رو داره.

دست گلت درد نكنه كاكو.... همشهري خودومه كه اي مقالو رو دادها.... شديد به پولش نياز داشتم....تير تفنگ باديم تموم شده يود... اما در كل وقتي به اينها ميگن سلاح استراتژيك جدا راست ميگن... كسي ميدونه چه كشورهايي تكنولوژي ساخت بمبهاي هدايت شونده رو دارن و موقعيت و وضعيت ايران بينشون چجوريه؟؟؟

[quote]سلام ! چند دست لباس استتار هم واسه همه محیط ها توصیه منه [/quote] بعدشم چند تا كليپ ببين و پاسپورتت رو هم اماده كن با عمو كلنل ميخواي بلري ددر(همون چچن خودمون). با اين هزينه اي كه شما ميخواي بگكني خوب لبتابي گيرت مياد.يه پي ام بده به جناب اذرخش.اخه درباره انواع مدلها تحقيق كرده و خودشونم يه لپتاپ تو همين قيمتها خريدن.ايسوس و سوني و اچ پي توي اين حدود قيمتها چيزاي جالبي دارن...

بنده هم تشكر ميكنم.بسيار خوب بود.من خوندم اما بعد از پست دومت حالا تشكر هم ميكنم. عكس زياد تر به همراه توضيحات مرتبط با عكس ميتونه يك تاپيك رو زيبا تر كنه.

دست داداش گلم سعيد جان درد نكنه.ممنون.جالب بود

البته كمي بحث انحرافيد.... اما اگه ميخوايد حالشو ببرين تشريف ببرين به اين تاپيك... اونجا هم يه ترك داره هم يه رشتي و هم اصفهاني و هم خيلي هاي ديگه..... http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13540&p=137036

سلام.چرا يه سر به تاپيك جناب اذرخش نميندازين؟اونجا اطلاعات جالبي هست... کمک برای انتخاب صحیح! http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13586

[quote]یه نکته دیگه هم هست اینکه اگه به ماشین گلوله برخورد کنه ماشین منفجر نمی شه . [/quote] اره.به ماشين نميخوره.صاف ميخوره به سرنشينان

شايد مردم اذري زبان روي زبان مادريشون تعصب داشته باشن اما فكر كنم بيشتر از ان به روي ايراني بودنشون تعصب داشته باشن .بسياري از مفاخر و بزرگان ايران اسلامي از همين برادران اذري زبانمون هست.به نظر من كه بسيار متعهد به انقلاب و اسلامند. انشالله كه جنگي هم در بالاي سرمون رخ نده.به هر حال جنگ يعني ورود و دخالت بيشتر از قبل بيگانگان در اطرافمون.بيشتر و ملموس تر از قبل.

كاش از خدا چيز ديگه اي خواسته بودم . دو بار ريفرش كردم صفحه رو ديدم دوتا داداش گل و بزرگوارم زحمتش رو كشيدن.اولي رو خوندم ريفرش كردم ديدم دومي هم اومد.جدا دست هر دو برادر عزيزم درد نكنه.. در پناه حق باشيد.

اگه احزاب مختلف مصر كه فكر كنم حدود 16 حزب باشن (كه چندتاشون با عمر سليمان مذاكره كردن و بيشترشون خير) با هم متحد و يكصدا نشن به راحتي غرب ميتونه اين انقلاب رو مصادره كنه..چون اين انقلاب به حيات سياسي و حتي جغرافي رژيم غاصب لطمه هاي سنگيني ميتونه وارد كنه. و غربي كه قبل از اينكه بخواد حافظ منافع مردم خودش باشه بايد حافظ منافع اين رژيم غاصب باشه نميتونه دست روي دست بذاره تا اين انقلاب يكبار ديگه صورت بگيره. البته اگه مردم مصر كمي بصيرت داشته باشن كه انشالله دارند بايد متوجه رفتارهاي دوگانه غرب بشن و نبايد اعتماد كنن. و همچنان دعا ميكنيم كه اين انقلاب صرفا اقتصادي نباشه براي انتقال قدرت از يك وابسته به وابسته ديگر...انشالله كه به لطف خدا يك انقلاب اسلامي ديگه رو شاهد باشيم. از فرمايشات امام خامنه اي در اين مورد ميشه فهميد كه وقتي ايشون نظراتشون رو در اين باره فرمودن يعني اينكه ميشه به اين انقلاب اميدوار بود به شرطي كه طبق فرمايشات جناب نجف...[color=red]وعده حق تعالی حق است به شرطی که هر امتی خیر و صلاح خویش را بدرستی بشناسد و از حق طلبی و حقجویی و مبارزه در راه حق وبرای گام برداشتن در مسیر حق کوتاهی نکند که این وعده خداست که چنین در قرآن میفرماید: انّ الله لا یغیّرُ بقوم حتی یُغیّر بانفسهم.[/color]

دست شما درد نكنه جناب كلنل. اونقدر شما و داش علي در مورد KORD فرمودين كه ذهن ما از اين تيربار ها خارج شد و رفته توي نخ KORD .توقعمون زد بالا...تاپيك داريم دربارش توي سايت؟اگه نداريم زحمتش رو بكشين.يه مقايسه هم بز ارين بين KORD و NSV . دست گلتون پيشاپيش درد نكنه. يا علي

حالا كه اين نا مبارك نرفت و ماهم خوشحال بوديم كه اين عيد 22 بهمنْْ مباركٌٌ نيست انگار اخرش بايد به يك درگيري بين مردم و حاميان حكومت ديكتاتوري باشيم كه يحتمل برد با مردمه...اما با توجه به اينكه عمر سليمان كه مثل بختيار ميمونه و خيلي هم ميمونه اون هم به زودي شوت ميشه ميره توي گل كلمها...توي اين مدت حسابي غرب وقت ميگيره و وقت ميكشه...كه به نظر من بي سواد وقوع اين دو حالت يا بيشتر احتمال داره 1-يا مردم سرد بشن و بي خيال بشن.خسته بشن.كشته بشن.خلاصه دست بردارن. 2-توي اين مدت مونده به انقلاب اسلامي مصر يا انقلاب غير وابسته به غرب ..اين غربيها فرصت داشته باشن يدونه بني صدر گوگولي هم بسازن بندازن به جون ملت مصر 3 و 4 هم نميدونم. فقط براشون دعا ميكنم.امروز هم كلي شعار عليه اين نا مبارك داديم...

الهي امين. البته هنوز تاييد نشده اما بالاخره دير و زود داره اما سوخت و سوز نداره...بالاخره نوبتش ميرسه...اينكه بعدش هم چه كسي شاه عربستان بشه بايد پناه به خدا برد. چون به هر حال ميميره و به هر حال يكي ديگه مياد جاش... الهم عجل لوليك الفرج. منتظران را به لب امد نفس...اي شه خوبان تو به فرياد رس.

قسمت اولش درست شد و ديكتاتور رفت... اما فكر كنم كه حالا تازه شروع شد.....

[color=red]و نيز پروژه "سفره ماهي " كه قدم نهادن نيروي هوايي‌ ارتش جمهوري اسلامي ايران در عرصه هواپيماهاي شكاري نسل پنجم و رادار گريز اشاره كرد كه تاكنون طراحي فني و آيروديناميكي و پرواز نمونه آزمايشي آن اجرائي شده است.[/color] انشالله كه هر چه زودتر پروازش رو ببينيم. رزمايش با كشورهاي دوست يعني كدومشون؟ تركيه؟ سوريه؟ يا قطر؟

تو خبر رساني اشتباه نشده.چون توي اخبار اين مطلب رو از دهن خود سردار شنيدم كه فرمودن موشك بالستيك..

جلو رومون اينجوري.. (يعني ما خيلي نگرانتيم ايران) پشت سرمون البته پشت پرده... بعد از پايان جنگ...

jاگه قرار باشه كه انتخابات ازاد برگزار بشه كه به هر قيمتي شده مصر رو اونجور كه ميخوان براي خودشون نگه ميدارن و به اسم مردم نيروي خودشون رو بالا ميارن. اينجوري مردم به خاطر برگزاري انتخابات به اين فكر ميفتن كه اعتراضاتشون داره نتيجه ميده و كمي اروم ميشن.غرب هم قشنگ به كارهاش و برنامه هاش ميرسه. حالا بعدش كارشون نشد ادعاي تقلب و شروع درگيري ها از دوباره. اونقدر ادامه ميدن تا به نتيجه مورد نظر برسن و مردم هم بيخيال بشن و يا راضي. اينجا هست كه نقش يك رهبر روشن و اگاه اسلامي مشخص ميشه كه فرق بين شعار و وعده و وعيد رو با عمل ميتونه تشخيص بده.

حالا اين غرب مونده چهره حقوق بشر و ازادي خواهيش رو حفظ كنه يا مبارك كه نوكر استراتژيكش هست؟ اين مبارك مهمترين شخص در ايجاد رابطه با اسراييل و بزرگترين مانع در مرزهاي فلسطين اشغالي براي عدم رسيدن مهمات و نيازهاي انساني بوده . براي غرب خيلي نقش حياتي داره. خاورميانه جديد يا خاورميانه اسلامي؟ اما اگر اين انقلاب تبديل به يك انقلاب اسلامي بشه به احتمال ملت مصر بايد منتظر يك جنگ تحميلي هم باشن. راستي تا ديروز عصر بين ارتش و مردم همه چيز اروم بود...چي شد يه دفعه..چششون كرديم از بس هي گفتيم همه چي ارومه... كويت و عربستان و ليبي هم از مبارك حمايت كردن كه موضعشون دربرابر جهان اسلام و حتي جهان عرب كاملا مشخصه. بيشترين ترسشون فكر كنم اينه كه نكنه ايران توي اين دولتهاي اسلامي نفوذش زياد بشه و اونوقت كنترل كل منطقه رو از دست ميدن. اما اينكه ددوستمون فرمودن چرا امام خامنه اي رهبري رو به دست نميگيرن... چون هنوز كسي نخواسته و بصيرت ايشون به مراتب بالاتر از اينه كه بخوان حرف يا حركتي كنن كه بهانه هاي واهي در اختيار دواتهاي غربي و رسانه هاي معاند بذارن.ايشون هرجا كه لازم باشه از رهنمودهاي ارزشمندشون ديگران را مستفيذ خواهند نمود. مطمئنا رويكرد ايران اينه كه بگذاريم مردم خود مصر براي سرنوشتشون تصميم بگيرن مانند قضيه فلسطين...نه اينكه مانند كشورهاي غربي بخواهيم براشون الگو ببريم. از هرگونه حركت اسلامي حمايت ميكنيم اما دخالت نه...

داش علي جان دستت درد نكنه.اين دوتا خيلي به هم نزديكن. نكات قابل بحثش ظرفيت خشاب..طراحي ارگونومي و ميزان لگد..نحوه سرويس..ضامن انصراف از شليك و اندازه هست(اين كه شد همش) . در M9 لگد كمتر باعث دقت بيشتر ميشه پس شايد جبران دوتا گلوله كمتر رو بتونه بكنه.ضامن انصرافش هم كه بهتره.فقط در نحوه سرويس اشكال داره كه با توجه به M9 مداومت تيراندازيش كمي بهتره تا حدود كمي رفع عيب ميكنه. سايز كمي بلندترش باعث سرعت گلوله بيشتر و حتما قدرت نفوذ بهتر ميشه..(درست عرض كردم جناب داش علي). در كل من به M9 راي ميدم. تشكر مجدد از داش علي .

اره.منم نميتونم.با موزيلا ميشه اما با اكسپلورر همون خطا رو ميده.. This server does not accept known web page mining tools like 2.0.50727. powered with Protector System . اما ساير سايتها به راحتي باز ميشه...