armani

VIP
  • تعداد محتوا

    2,345
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های armani

  1. armani

    ديدبان

    راستي ما براي سيمينوف از گلوله هاي گرينوف استفاده ميكرديم . كه همون سايز رو داشت. جات واقعا خالي بود. گلوله هاي ثاقب هم مشتري زياد داشت و تعدادش كم. ( ميشه تشبيه كرد به تن ماهي به كنسرو لوبيا. اخه كنسرو لوبيا و خاويار بادمجون زياد بود و تن ماهي كمتر. ولي خداپيش خيلي رسيدگي ميكردن. )
  2. armani

    ديدبان

    اون ساعتي كه اون دو نفر اومده بودن شليك كردن ممنوع بود . اين ممنوعيت مساوي به خطر انداختن 30-40 نفر ادم بود و ارزشش رو نداشت. ( شبهاي واقعا دلهره اوري بود. يه سنگر توي اب داشتيم كه دور تا دورش اب بود. موشها كه توي اب كم عمق ميدويدند انگار كه گشتي عراقيه . هميشه خدا اسلحه ات پر و مسلح بود . كلي شبح سياه به چشمت ميومد. تنها چيزي كه ارومت ميكرد دعا خوندن بود. اون هم در دلت. ) كمين جذابيتهاي خودشو داشت. گاهي من 16 ساعت تو سنگر جلو بودم كه ميشد گاهي صداي نگهبانهاي عراقي رو در شب شنيد. و حتي تخريبچيهاي عراق رو با دوربين ديد در شب ديد. سيمينوف اگه لگدش رو حساب نكني واقعا خوش دست و سبك هست. شما بهش ميگين svd .اگر ميشد يه صدا خفه كن بهش اضافه ميكردن كه ديگه نور علي نور بود.
  3. انگليس در تمام ادوار تاريخ يك دشمن بالقوه و بالفعل بوده هست و خواهد بود. اميدوارم بعضي از رسانه هاي ما ناخواسته نقل قولي از امثال كاكلين نكن كه اين همان اب به اسياب دشمن ريختن هست. اين روزها دقت كنيد كه اخبار را از چه طريق دريافت ميكنيد.
  4. armani

    ديدبان

    امين جان ميخواستم تو خاطرات بگم ولي چشم تعريف ميكنم. بخاطر تكي كه شده بود نيروهاي ايراني به خطوط اوليه عراقي رسيده بودن. و عراق قاعدتا خطوط جديدي رو احداث كرده بود. در خط دوم عراق يه برج ديده باني قديمي بود كه به علت داغون بودن همه فكر ميكردن استفاده اي نميشه. يه روز از نوك كمين احساس تحرك كردم . سيمينوف رو برداشتم و از سنگرهاي عقبتر كه امكان شليك هست چند گلوله سيمينوف به مركز برجك زدم. برجك چوبي بود. 10 دقيقه اي نگذشته بود كه عراق اتش سنگيني رو كمين ما ريخت و اين علامتي بود كه هميشه وقتي دچار تلفات ميشدند اتش رو ميريختند. يكساعتي گذشت و كم كم ساكت شدن. من دنبال قضيه بودم كه چي شده. با غروب افتاب با دوربين ديد در شب هر از چند گاهي به برجك نگاه ميكردم. حوالي ساعت 10 دو نفر از برجك بالا رفتند و جنازه اوردند پاپين ولي از اونجا نميشد شليك كرد و هوا هم تاريك بود و امكان لو رفتن كامل كمين بود. البته هم ما از وجود كمين عراق اطلاع داشتيم و هم اونها از ما. ولي يه جور احترام خاصي به هم ديگه ميزاشتيم مگر موقعي كه اون روي يكي بالا ميومد. فقط سنگرهاي جلو كمين هنوز لو نرفته بود و تماما استتار شده و فقط مقدار كمي از خاك بالا اومده بود. اگر منظورت از استفاده همون شليك كردن باشه هر چي كه در جبهه موجود بود و مهمات اون به وفور يافت ميشد استفاده ميكرديم. معمولا كلاش. ار پي جي 7 . تيربار گرينوف . دوشيكا. خمپاره 60 و 81 ميلي متري.نارنجك .... موردهايي بودن كه همه روزه ميشد استفاده كرد. ولي بعضي از تجربه ها خاص بود. ميرفتي سر به دوستت بزني دو تا 120 هم مينداختي تا تو دلت نباشه يا طناب توپ رو به افتخار و سلامتي ميكشيدي.اينها بستگي به اشناپيت تو با رسته هاي مختلف بود.
  5. armani

    ديدبان

    امين جان سلام اين تعريف كه شامل همه رزمندگان ميشد. پس اون ديده بان كه مرتبط با خمپاره اندازها و توپخانه بود رو چي ميگن؟ راستي يه رازي رو براي اولين بار ميگم. در جبهه شلمچه يكي از ديده بانهاي عراقي رو با سيمينوف زدم. بيچاره دوستانم كه تاوانش رو دادن انشاالله تو خاطراتم خواهم گفت.
  6. سلام پس يه كاري كه ميشه كرد اگر عملياتهاي ديگه والفجر رو شروع كردي حتما در ابتداش ادرس بخشهاي عمليات قبلي رو حتما بنويس. اينطوري كاربران ميتونن راحت بررسي رو ادامه بدن. در سايتهاي خارجي و كتابهاي نظامي همگي اذعان ميكنن وقوع عمليات بزرگي چون والفجر 8 يك پايه و اساس بسيار قويي داشته. بارها كشورهاي مختلف از ايران درخواست جزييات رو كردن كه هنوز بخشهايي محرمانه ميباشد. من خودم بعد از عمليات به فاو رسيدم و ميدونم كه چقدر اين عمليات سخت و طاقت فرسا بوده. به هر حال ازت ممنونم كه بار ديگه ما رو به روزهاي جنگ بردي. ( راستي بسيجيان زيادي هستند كه در تاپيكهاي تخصصي حرفي براي گفتن ندارن ولي اين عملياتها رو حتما مرور ميكنن.اينده بزرگترين گواه هست .حق نگه دارت ) يه سوال : به نظرت چرا ما تا همين اوخر جنگ نتونستيم بين ارتش و سپاه هماهنگي كامل رو بوجود بياريم. در اينكه ارتشيان ما از اعتقادات بالايي برخوردار بودند ولي از نظر نظامي دكترينهاي متفاوتي بود. به نظرت دليل ديگه اي هم داشت؟
  7. نستور عزيز سلام يه كتاب هست به نام درسهاي نبرد ايران و عراق نوشته انتوني كردزمن هست كه نقاط ضعف و قوت نيروهاي ايراني رو هم نوشته. ميتوني ازش استفاده كني. فكر كنم ترجمه اون موجود باشه. اگر بود از منابع اون استفاده كن. ( شايد هم تو اينترنت بتوني پيداش كني )) يه جا خوندم استراتزي ايران در اين عمليات والفجر يك [b][color=red] اتش به جاي خون [/color][/b]نام گرفته .
  8. از ظاهر وسايل كشف شده نميشه ماهيت واقعيش رو فهميد.شايد در تحت وسيله اي چون اسكوپ بتون وسايل ديگه اي همچون شنود هاي كوچيك رو تعبيه كنند و كافيه كه اون وسيله با نمونه موجود در مراكز حساس عوض بشه. الله اعلم. اللهم عجل لوليك الفرج
  9. ظاهرا عكسها مربوط به نوع روسي اون هست .نوع ايراني اون هم همين شكل و شمايل رو داره؟ عكسي از اون منتشر شده؟
  10. armani

    شکست کاستر

    دستت درد نكنه.چقدر اين مطلب با عكسها كاملتر شدن. تصويرها گويايي كاملي دارند. زيبا بود. ( راستي ميخواستم يه نمونه از خانواده ارپي جي معرفي كنم گفتم نكنه پا تو كفش شما بشه!!!. البته بايستي ترجمه كنم ) حق نگه دارت
  11. دنيا به سمت جنگهاي الكترونيكي ميره و با اومدن تجهيزات كنترل از راه دور و تمام اتوماتيك سعي ميشه از كمترين تلفات با حداكثر استفاده برخوردار بشن. اميدوارم بزودي نسل جديد بهپادهاي ايراني رو ببينيم.
  12. سلام يكم مدالها بي هويت هستند. كاش يه طرح ايراني هم توش گنجانده ميشد.در ضمن كاش به كساني كه تو بحثها شركت فعال دارند درجات تشويقي داده بشه تا دوستان با دلگرمي بيشتري شركت كنن. ( تر جمه ها هم امتياز بيشتري داشته باشه تا مثلا خبري ) حق نگه دارت. دستت درد نكنه.
  13. سلام دوست جديد و عزيزم [b][color=red]به نظرت اگر دوباره جنگي رخ بده ( خداي ناكرده ) شما حاضر هستي دست از خونه و تحصيل بكشي و جونت رو درراه وطن هديه كني؟ [/color][/b] جوانان ما هميشه مانند شما رشيد و با غيرت هستند.حق نگه دارت
  14. نستور عزيز تا اونجا كه اطلاع دارم سپاه پاسداران كتابي رو در مورد عملياتها داره كه براي عموم هست .اگه بتوني تهيه كني ميشه استفاده كرد. منم سعي خودم رو به عنوان يه بردار كوچيك خواهم كرد. شرمنده بهتره كه والفجرها رو دنبال هم بررسي كني. اينطوري روند رو به رشد طراحي عملياتها بيشتر مشخص خواهد شد. اللهم عجل لوليك الفرج.امين
  15. سلام تو تاپيكهاي هشدار مراقب حملات موزيانه دشمن باشيد يكسري از نحوه جمع اوري اطلاعات رو گفتم كه متاسفانه عده اي از دوستان من رو به ايجاد جنجال متهم كردن. دشمن در پي هر گونه اطلاعاتي هست و به همه چي توجه داره. باور نميكنيد حتي به شلوغي نانواييها در پي افزايش قيمت برنج اشاره كردن و به سياه نمايي در مورد كل نظام پرداختند. [b]مراقب باشيد.[/b]
  16. بابك جان همونطور كه گفتي هيچ شرحي نداره. مادر كه تمام كرده ولي اين خونريزي و جان دادن رو چطور ميشه براي اين كودك توصيف كرد !
  17. نستور جان سلام باز هم خوشحالم كه يكي ديگه از عملياتهاي مهم دفاع مقدس رو ارزيابي كردي. ازاين جهت سري عملياتهاي والفجر اهميت داشت كه باعث تجربه اندوزي بزرگي شد تا اون حماسه والفجر هشت بوقوع پيوست. دوستان براحتي از اين كلمات ميگذرن ولي در عمل 60000 گلوله توپخانه حجم بسيار بالايي دارد. تصور مهمات گزاري اون هم سخت ميباشد. ( كاش ميفهميديم از كدام توپها استفاده شده ) جيش الشعبي معادل بسيجيهاي ما بود و در بعضي از نقاط واقعا از دل و جون حمله ميكردند. نكته قابل توجه ديگه اينه كه 98 دستگاه تانك و نفربر از دست دادن ( راستي چه جوري اين همه رو جبران ميكردن ؟ اين جز اين نبود كه كشورهاي عربي تسليحات روز رو ميخريدند و به جان و دل تقديم ميكردن ) در هر حال دستت درد نكنه و منتظر معرفي عملياتهاي ديگه اي از شما هستم. ( اين تاپيكها دست اخر يه مجموعه از دفاع مقدس ميشه كه كاربران عزيز از اقصي نقاط دنيا ميتونن به تاريخچه دفاع مقدس ما رجوع كنند ) حق در هم حال يار تو باشد.
  18. armani

    نگهبان صحرايي

    نه بخدا اين اطلاعاتي كه داري همراه با نبوغ ابداعي خيلي حيفه. دنبال كارت هستم ببينم ميشه راهي واسه طرحهات پيدا كنم. انشاالله ببينمت تو رده هاي بالاتر. راستي بد نيست يه سري به انجمن نخبگان بزني و شرايطش رو براي بچه هاي سايت بنويسي. دارن نيرو ميگيرن و امكانات ميدن. اگر خبر دار شدي خبري بده. ( امين جان مدير شدي يهو نگي بشمار سه دستتو بزن به فنسهاي ته سايتو برگرد )
  19. armani

    نگهبان صحرايي

    من با توجه به تاپيكهايي كه زدي بدرد تسليحات شيميايي و اموزشهاي نظامي ميخوري. البته توامندي و علاقه اي كه داري تحسين برانگيزه. وريور چرا مدير انجمن نميشه ؟ من بهش راي ميدم. كاش يه بخش اختراعات و ابتكارات بزارن و وريور مديرش بهشه. اونوقت ميشه طرحها رو هدفمندتر جلو برد.
  20. اين خبر جاي خوشحالي و تبريك داره ولي فراموش نكنيم كه اين اخرين شبكه نخواهد بود. روزانه دهها شبكه مجهزتر و قويتر روانه كشور عزيزمان ميشه كه شناسايي اون نياز به همكاري همه احاد ملت عزيز و سرافرازمون داره. هوشياري امروز بهتر از پشيماني فرداست.
  21. armani

    نگهبان صحرايي

    [quote]من كه جواب دادم من مرحله به مرحلش كردم ! worior جان شما قضاوت كن [/quote] بله درسته شما جواب داديد جناب مدير. راستي مدير كدوم بخش شدي امين جان ؟
  22. ورويو جان اين ليزر جامد چه تواناييهاي رو داره؟ قابليت انهدام هم داره؟ تا چه فاصله اي؟
  23. armani

    نگهبان صحرايي

    عزيز جان هيچكدام تو شب معمولا پستها دو نفره هست. چند نوع وضعيت داريم. اگر مساله خيلي حاد نيست صبر ميكني تا دوباره پاسبخش به سراغت بياد. و اگر حاد بود بايد جانت رو در كف دست بزاري تا بخواي خبر كني چون نزديك هر سنگر نگهباني كه رسيدي فرمان ضعيف ايست رو ميشنوي.اگر شنيدي كه اسم شب پرسيده ميشه اون هم يواش و اگر هم نشنيدي سريع دراز كش ميشي تا مورد اصابت گلوله قرار نگيري. اگر پسر خاله نگهبان هم باشي و اسم شب رو بلد نباشي و يا اعتنا به فرمان ايست نكني يك هدف سهل الوصول هستي . تيراندازي و فرياد زدن ممنوعه مگر در مواقع خاص. خودت هستي و صداي قلبت و حواس تيزت. ( نترسيا عادت ميكني )
  24. حالا عزيز جان مشخصاتشو گفتي ولي نحوه پدافند در برابر اين موشكها چي ميتونه باشه.؟ فقط بايد رادار رو خاموش كردو منتظر نشست؟ اگر امكانش بود نحوه مقابله هم بنويس . دستت درد نكنه.
  25. armani

    نگهبان صحرايي

    امين جان گاهي كه تو جبهه احيانا كسي از زور خستگي خوابش ميبرد پاسبخشي كه به سنگرها سر ميزد اسلحه اونو مخفيانه توقيف ميكرد و بيچاره دو روز دنبالش ميگشت تا اينكه بعد از يه توبيخ جانانه بهش ميدادن. يه بي احتياطي از جانب نگهبان باعث كشته شدن عده اي ديگر ميشد. اگر تكرار ميشد بلافاصله جهت توضيحات به مقر تيپ فرستاده ميشد و بعضا به خونه ارجاع. ارتباط با فرمانده هم معمولا توسط همين پاسبخشها انجام ميشد. ( نگفتي پسر خوب تو شب تاريك نگهبان چطور ميتونه فرمانده رو از فاصله صد متري خبر كنه؟؟؟ )