Ernesto_Rommel

Members
  • تعداد محتوا

    3,315
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    18

تمامی ارسال های Ernesto_Rommel

  1. ای اقا پس پا به سن گذاشته ای ! البته منم 21 ساله به زور میشم ولی واقعا دیگه مثل سابق وقت کتاب و مجله خوندن ندارم ! اذیت نکن !!! من از قدیما یادمه شما رو ، تو این مدت دو سه سال حسابی زیر و رو شدین و واقعا تخصصی مطالب رو مینویسن به خصوص در زمینه سلاح های نیروی زمینی اگر دوست داشتین میتونم با دوستان مجله جنگ افزار صحبت کنم تا مقالات تون رو بفرستید براشون واقعا مقالات مفیدی مینویسد یا حق
  2. ممنون از توضیحات تکمیلی تون داش علی یکی از مثال های مهمی که از صحبتای داش علی میشه بیان کرد سلاح معروف کالیبر 45 هست که ملقب به m1911 س سلاح بی نظیری که 7 دهه در ارتش امریکا سلطانی کرد اما یکی از مهمترین ضعف هاش شلیک ناخواسته تیر بود که با کوچکترین ضربه ای بهش شلیک صورت میگرفت ! که این عیب در نوادگان به حق شایسته اون در Para و چارلز دیلی برطرف شد (که برمیگرده به عوض کردن مکانیزم مسلح سازی و فشنگ کشی و شلیک ش ) مرسی داش علی، استفاده بردیم
  3. Ernesto_Rommel

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    ممنون از درک و شعورت حامد جان ! شما هم مایه امیدواری میشی به زودی برا سایت و ایران! ezrayil جان شما رو هم به خدای متعال میسپارم و کسانیکه هزاران بار از رو نوشته های من خوندن و نفرین کردن یا احسنت فرستادن [b]همونا که الانم نگاه کنی اکثر جمله بندی ها و انتقاداتشون برگرفته از این حقیره ....[/b] اما خوب ساز مخالف نمیزنیم ... ساز [color=red]حقیقت[/color] رو میزنیم منصور حلاج رو هرکسی موقع اعدام ش میدید جز اهانت کاری باهاش نداشت بعدا فهمیدا چی شد ..... [color=red] دوست گلم ، با کمال میل امیدوارم من اشتباه کنم و خداوند بزنه پس گردتم و به راه راست و درستی و حقیقت هدایت بشم و اگر در این راه هستم و یا تلاش میکنم که باشم امیدوارم بیشتر منو در این راه کمک کنه[/color] الهی آمین نیازی به جواب بیشتر به شما نمیبینم چون هم خودمو میشناسم هم پست هامو هم نظرات خیلیا راجبم رو یا حق[size=18][/size] **** هیچوقت مدعی این نشدم که درست ترین حرف و وحی منزل رو من میگم ولی همیشه گفتم هرروز در تلاشم تا با دیروزم تفاوت مفیدتر و بهتری داشته باشم از هر نظر چه عقیدتی چه فکری چه زندگی تمام تلاشم هم این بوده که درست ترین قضیه رو بفهمم و دنبالش باشم .... از پستهای 5 سال قبل من گرفته تا این ور این سیر و نمو و روش کاملا مشخصه تو نوشتار من در ضمن، توهین به کردها رو نادیده می گیرم این بار ، چون عادت ایرانیاست توهین ولی بدون کرد ازادیخواهه ، کرد شرف داره و حقیقت پرسته اما زود باور و ساده دلی از نقاظ ضعفش هست که از مهمون نوازی و مهمون رو بالا سرگذاشتنش میاد ****
  4. Ernesto_Rommel

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    [quote]این قضیه ی وقت گرفتن چیه ما برای افتخار بحث با شما باید ازتون وقت بگیریم؟ [/quote] وقت گرفتن ؟ اینجا نه لازم نیست فقط باید اجازه بگیرید از سردار سرلشکر مصطفی ! تو دانشجو چند نفر بودن گیر میدادن گفتم باید وقت بگیرند تا افتخار بدیم! چشمک ولی ممنون خوب بود صحبتات استفاده بردیم هرچند نقدم روشون هنوز هست به خصوص قسمتی که گفتی منافع نیست و تصمیمات نژادی و دینی هست ..... منافع ملی شامل : منافع دینی و نژادی و.... هم میشه وقتی میگیم منافع ملی برحسب اون هست ، مثلا ایرانیا معتقدن امریکا برا این به اسراییل کمک میکنه تا منافع ملی یهودیان در جهان علی الخصوص امریکا تامین بشه و نیز در خاورمیانه منافع ملی کشور امریکا تامین بشه که بحث درازی داره متاسفانه من امتحانات ترمم نزدیکه و واقعا وقتم نمیرسه زیاد بحث کنم، بعد امتحانا هستم خدمت دوستان
  5. Ernesto_Rommel

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    اتفاقا اگر دوستان بدشون نیاد به نظر من هم ایران هم روسیه و چین ثبات دارند اما تا ثبات رو چی تعریف کنی شاید دیدگاه و فکر ما راجبه ثبات باعث میشه که فکر کنیم همه باید مثل ما باشند که رو بازی میکنیم .... در کل در جهان همه میدونند حکم اول و اخر برای تصمیمات مملکتی : منافع ، هست و لاغیر در بین این کشورها دو سه کشور هستند که همیشه نام آور بودن به اینکه وقتی منافع شون ایجاب کنه پشت داداش خودشونم خالی میکنند مصداق هاش روسیه و چین ... چون دقیقا براشون منافع ملی خودشون بسیار مهمه و از طریق همین منافع با کشورای دیگه ارتباط برقرار میکنند و یا قطع میکنند مدتها قبل بین من و ارتشبد سعید یه بحثی شکل گرفت در رابطه با کشور هند و اینکه هند سیاستمداران قداری داشته و داره که همیشه کاری کردن به خاطر منافع ملی مشترکی که با امریکا و روسیه دارند از هر دوشون بکشن !!!! برخی کشورها میتونند و بلدن که چطوری از هر دو طرف شیره بکشن ! ولی بعضیام نه در کل معمولا نام امریکا نیک تر یاد شده چون بیشتر پشت کشورهایی که براش منافع ایجاد کرده می مونه هرچند اونام به نوبه خود دست کمی از روسیه و... ندارند ولی کلا روسیه و ... سیاست خارجی شون براساس منافع و مقتضیات زمان شون هست ، این بقیه کشوران که باید براساس این فهم و شعور شیره اینا رو بمکن ! یادتون باشه کسی برا ابرو خوشگلی کسی تو سیاست خارجی منافعش رو تنظیم نمیکنه این ماییم که باید منافع رو تنظیم کنیم و تحریک کنیم اطرافیانمونو که باهامون بمونند چون نفع با ما بودنشون بیشتره که اینم برمیگرده به توانایی هامون [quote] حالا چرا فوتبال رو مثال زدی؟ چرا مثلا فوتسال، والیبال یا تکواندو رو نگفتی؟ اون جا هایی که ما توش معمولا موفقیم ؟ ما همیشه تو فوتبال لنگ می زدیم. آیا تو نفت و انرژی این طور بودیم؟ [/quote] تو اسیا موفقیم .... در ورزش های تیمی ، هنرهای رزمی هم که استعداد ذاتی ایرانیانه و برمیگرده به وجود یک تنظیم کننده خوب مثل پولادگر ولی شما چرا جودو رو مثال نمیزنی ؟ بگذریم، منظور از مثال رو نگرفتی چی شد ، منظورم رشته ورزشی نبود منظورم عکس العمل های بعد از سوتی و باخت هست ! اگر دوس داری بحث کنیم بگو مصطفی من هستم خدمتت الان اینجا نمیشه بحث کنم باهات !
  6. m 249 با وصف اینکه کلا المانیا رو بیشتر قبول دارم ولی تیربار امریکایی ها کارکشته تر هست به خصوص تو میدان نبرد تازگیا هم که نوستالوتووووووژیک شده برامون چون الزرقاوی سر همین خودشو به باد فنا داد ! یه سلاح غنیمیتی m249 رو تو جایی ازمایش کرد که خاک شناسان و جغرافیادانان شناسایی کردن کجاست و فرستادنش هوا ! چشمک مرسی داش علی ، خوشم میاد از اونایی هستی که اطلاعاتت در سلاح های انفرادی بسیار عالی هست میتونم بپرسم چند سالته ؟ به زبان انگلیسی تسلط داری ؟ مجله میخونی ؟ ایول خوشمان بیومد حسابی!
  7. توضیح ؟ ساده ترین ش میشه اینکه : اسلحه کلاشنیکف رو دیدی ؟ برا اینکه بتونی مسلح ش کنی باید از ضامن درش بیاری ، بعد میره رو حالت رگبار بعد تک تیر .... درسته ؟ تا وقتی ضامن رو جابجا نکنی نمیتونی سلاح رو گلنگدن ش رو بکشی حالا تو کلت های کمری علاوه بر این مکانیزم که برای مسلح کردن سلاح هست یک یا دو ضامن دیگه هم اضافه کردن که گاه شما وقتی ماشه مثلا گلوک رو میبینی ، دقت کنی میبینی دو تا ماشه داره ! در حالیکه یکی از ماشه ها ضامن شلیک هست و تا وقتیکه با همدیگه نکشی شون سلاح شلیک نمیکنه تصویر های زیر رو به دقت نگاه کن به ماشه ش : http://www.remtek.com/arms/glock/model/45/21/21.gif http://www.tactical-life.com/online/wp-content/uploads/2007/11/glock.jpg http://www.impactguns.com/store/media/glock/glock_12892.jpg http://www.impactguns.com/store/media/glock/glock_73394.jpg خوب تو سلاح های دیگه هم ضامن ها رو تعبیه کردن که به شکل های مختلفی هست مثلا تو سلاح های خانواده m1911 یه ضامن تو قبضه تعبیه شده که تا هنگامیکه فشارش ندی با کف دستت سلاح شلیک نمیکنه البته برا حفاظت هرچه بیشتر هست ولی خوب واقعا کسی باهاشون تمرین نکنه به مشکل برمیخوره تو سرعت فایر کردن و ..... دست شما درد نکنه داش علی استفاده بردیم http://cdn5.thefirearmsblog.com/blog/wp-content/uploads/2007/09/triggersafety.jpg http://3.bp.blogspot.com/_-IBzbM_RoeE/S-mM57LAlcI/AAAAAAAAC1I/QDaSUQMyw8s/s1600/glock+safety.jpg یا سلاح ام 1911 معروف به کالیبر 45 ایرانیا ! http://www.eleven-bravo.co.uk/the-war/equipment/images/us-m1911/images/M1911A1-03.jpg http://olegvolk.net/gallery/d/27364-2/1911beavertail.jpg http://img134.imageshack.us/img134/7467/1911cutawaythumbsafetybyk1.jpg نگاه کنید safety رو خواهید دید در پشت قبضه ... در چندین مدل مختلف ضامن های گوناگون درست کردن که بسته به هر سلاح فرق میکنه در کل یه ضامن هم کفاف میده اما چون عنصر امنیت سلاح برای شلیک های ناخواسته خیلی مهم هست معمولا برا محکم کاری از این کارا میکنند اینا رو هم یه نگاهی بندازی اگر انگلیسی ت خوب باشه بد نیست http://en.wikipedia.org/wiki/Manual_safety http://en.wikipedia.org/wiki/Safe_action یا حق
  8. Ernesto_Rommel

    اخبار مرتبط با سياست خارجي كشور

    هرگز خوشم از یه مسابقه فوتبال ملی نیومد میدونید چرا ؟ [b] قبل شروع مسابقه ، مجری محترم شروع میکنه دلایل حق بودن و برد حتمی ما رو میشمره و مدام میگه هیچگونه مساوی و شکستی قابل قبول نیست هرچند اصلا امکان نداره ما نبریم بازی رو به خصوص با داشتن x,y,z و امثالهم بازی شروع میشه تیم ملی داره داغون میشه .... وسطای بازی مجری محترم انواع نقدها رو به تیم وارد میکنه اما کماکان امید میده به مردم در پایان ما بازنده شدیم ، مجری که مشخصه صداش گرفته و بغض داره مردم رو دعوت به ارامش میکنه و میگه نترسید هیچی نشده هیچی نشده ما فقط از جام جهانی خداحافظی کردیم ./.. از جام ملت های اسیا خداحافظی کردیم .... از لیگ جهانی خداحافظی کردیم و.... خدانگهدار ![/b] لازمه بیشتر چیزی بگم ؟ یا اونایی که باید متوجه شدن منظورم چیه ؟ من [b]خودمو [/b]یه کبک میدونم که سرمو کردم زیر برف .... چون فکر میکنم بقیه منو نمی بینند اما دریغ که پشت مون مشخصه !(خودمو مثال زدم کسی نگه اهانت کردیم) توضیحات برخی دوستان کافی بود فقط یه مورد رو اضافه میکنم : روسیه برا اینکه خط لوله اوکراین و اروپا بهشون وابسته بشه کلی زمینه چینی و یا به عبارت بهتر دسیسه چینی ! کرد تا تحت هر شرایطی این خط لوله رو تحت سلطه کامل دربیاره اما پاشنه اشیل اروپایی ها رو قرار داد کجا ؟ تو اوکراین !!!! و نه خودش ! چرا ؟ چون روسیه میدونست بخواد کل کل کنه با کلی کشور اروپایی اونا حاضر بودن ده برابر بیشتر خرج کنند تا حال روسیه رو بگیرند یا همون وابستگی ایجاد نشه ، ولی روسیه اومد اوکراین رو کرد پاشنه اشیل ، عملا خودشو در تقابل با اوکراین قرار داد و مینداخت گردن اوکراین پس اروپا نمیتونست فشار مستقیم بیاره رو روسیه ... در حالیکه روسیه اصل کاری بود !!! وقتی میگن [b]خط لوله استراتژیک[/b] لطفا کلمه استراتژیک رو در فرهنگ لغات سیاسی سرچ کنید بعد نظر بدید [color=red]ممنون از همگی دوستان و تسلیت عرض میکنم بابته این واقعه مصیبت بار و ننگ بار[/color] بحثی هم با کسی نداریم چون راجبه ایران چیزی دوس ندارم دیگه بگم .... چون : [color=red]چون آنچه عیان است چه حاجت به بیان است ؟[/color] [color=brown] هرکی میتونه واقعیت رو انکار کنه بسم الله ، من یکی در توانم نیست با واقعیات در بیافتم! و بچسبم به توهمات ، شرمنده واقعا بلد نیستم وگرنه بحث میکردم ! ولی خوب دیگه متن خبر همه چیز رو میگه ، اگرم کسی خبرهای چند سال قبل و مذاکرات رو داشته باشید دیگه همه چیز مشخصه و نیاز به بحث نیست ! [/color]
  9. Ernesto_Rommel

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    با تشکر از خبر اگر کتابهای انتشارات بسیج که معمولا به اعضای فعال بسیج برای اطلاعات بیشتر داده میشد و میشود (مثل اندیشه بسیج و..) رو بخونید بارها خاطراتی از این دست به خصوص در کار با نارنجک پیش اومده متاسفانه با وجود تذکر های فراوان و مکرر اما مربیان اموزشی و نیز افرادی که دارند اموزش میبینند اصلا دقت نمیکنند بیشترین تلفات نارنجک رو معمولا ارگان های اموزش بسیج داره و بیشترین شهدا هم در این قسمت هست
  10. Ernesto_Rommel

    نبرد ولجهThe batlle of Walaja

    ممنون از رضا جان فقط چند نکته در پایان: در سابقه تاریخی ایران باستان سه نکته همیشه در جنگها رو باید مدنظر داشت (و به جرات میشه گفت اصل ثابت شده هست) 1.حضور سواره نظام به عنوان مهم ترین جز نیروها در صفوف مقدم 2.حضور فرماندهان ارشد در مکانی دورتر از مکان رزم 3.استفاده گسترده از تیراندازان در گزینه اول ما بارها سابقه استفاده صحیح از سوراه نظام رو داش که باخت رو با برد عوض کرده و در چندین نبرد مهم (مثل نبردهای فرناباذ با اسکندر...) ما با بد عمل کردن سواره نظام به دلیل فرماندهی نامناسب شکست خوردیم مشخصا در این جنگ هم ایران سواره نظام قابلی داشته اما به هردلیلی (تاکید میکنم به هردلیلی) نتونسته عرض اندام کنه و مستقیما نتیجه شکست رو برامون اورده و نتیجه اینکه: الف.یا سواره نظام در جلو صفوف قرار داشته اما ابتکار عمل رو از دست داده ب. یا سواره نظام پشت صفوف پیاده قرار داشته (که میشه گفت در تاریخ ایران این امر کمتر مشاهده شده مگر برای عملیات های سریع وغافلگیرانه) اما تنها چیزی که مطمئنیم اینه که : اعراب از نیرو سواره در صفوف جلوشون بی بهره بودن و هرچه که بوده باعث اشتباه تاکتیکی فرماندهی ایرانی شده در گزینه دوم راجبه حضور فرماندهان باید بگم هربار ایران وارد نبرد حساسی میشد حتی الامکان فرماندهان برا تقویت روحیه حضور پیدا میکردن اما قلب سپاه که فرمانده کل باشه از حضور خودداری میکرد تا زمانی که وقتش بشه اما مثلا در زمان نبرد ترموپیل سالار سپاه ایران ارتیباذ بزرگ وارد نبرد میشه شخصا و تا پای پیروزی هم نیروها رو میبره (این یه عامل هست برا دلیل حضور فرمانده اما به مضراتش نیم ارزه) و خوب به محض اینکه ارتیباذ کشته میشه نیروها از هم میپاشن و ایران میبازه(شرح کامل و بدون تحریف نبرد رو در کتاب اقای دکتر امیر مهدی بدیع میتونید بخونید با نام روی دیگر تایخ یا یونانیان و بربرها) یا نبردهای خشایار در یونان مثل سالامیس که خودش در گوشه ایی دور از نبرد می ایسته و نظاره میکنه و فرماندهان زیردست تر میرن برا نبرد نه فرمانده اصلی گزینه سوم هم راجبه کمانداران ایرانی هست که مشخصا نقطه قوت ایران بودن از زمان مادها تا ساسانیان همیشه کمانداران نقشهای حیاتی رو بعد از سواره نظام برعهده میگرفتن به خصوص که هر نیزه دار ایرانی خودش هم یه کماندار بود .... اما جالبه در این نبردهای با اعراب اسم چندانی ازشون نمیاد با رضا عزیز موافقم راجبه خاتمه بحث یا حق *** راستی رضا جان راستش من با حساب نقل قول ها و ادامه اونها نوشتار رو نوشتم که کلا سبک نوشتاریم اینجوره اما چشم سعی میکنم از این به بعد دسته بندی شون کنم هرچند کمی سخته! اخه عادت ندارم..
  11. Ernesto_Rommel

    نبرد ولجهThe batlle of Walaja

    باز هم سپسا فراوان از رضای عزیز بابت توضیحات و مطالبش و اما : [quote]سواره نظم نخبه ساسانی نوشته دکتر فرخ کاوه. بسیار کتاب روشنگری است و بادقت فراوان نوشته شده و یه منبع عالی اطلاعاتی. حالا با توجه به مسائلی که از قبل می دونستم و مطالب این کتاب فرمایشات شما رو بررسی می کنیم. یادت هم باشه کار به مجادله کشیده نمی شه شما هر چی دوست داری بنویس. داریم بحث می کنیم. فقط مطلبت رو یه جور مرتب کن که سروتهش معلوم باشه. الان معلوم نیس از کجا شروع کردی و چی رو می خواستی اثبات کنی. می خواستی اثبات کنی که این مطالب غیر واقعی هست؟ آمارها غلط هست؟ اصلا این جنگ اتفاق نیافتاده؟ یا جور دیگه ای اتفاق افتاده؟ یعنی معلوم نیس داری سر چی بحث می کنی.بالاخره باید یه نظمی به این نوشته هات بدی. اما من چند تا مطلب می گم امیدوارم خیلی طولانی نشه: 1- از نظر وضعیت سیاسی فکر کنم زیاد احتیاج به توضیح نباشه. ساسانی ها از نظر درونی حسابی آشفته بودند و وضعیت اقتصادی شون به خاطر جنگهای خسروپرویز با روم به هم ریخته بود. در کل یه آشوب حسابی. و این آشوب همزمان شد با حمله اعراب. شما باشی وقتی قدرت داری و می بینی همسایه ات در ضعیف ترین وضع هست بهش حمله نمی کنی. در حقیقت اعراب با تیزهوشی متوجه این وضع شدند و در بهترین زمان حملاتشون رو آغازکردند. 2-امپراطوری ساسانی با یه جنگ و دو جنگ کارش ساخته نشد و از اولین حمله اعراب تا سقوط آن یه 20 سالی طول کشید.یعنی از 633 تا 656 میلادی. این خودش نشون می ده که ساسانیان با تمام مشکلاتی که داشتند مقاومت زیادی کردند و این مقاومت خیلی بیشتر از اون هست که اغلب مردم عادی فکر می کنند. شما نیگاه کن آلمان فرانسه رو در عرض 1ماه ونیم گرفت و در عرض 4 -5 ماه تا دل روسیه پیشروی کرد. جاهایی مثه طبرستان(گرگان امروزی) نزدیک به 200 سال طول کشید تا کاملا زیر سلطه عباسی ها درآمدند. 3- سپاه ساسانی عمدتا تکیه اش بر سواره نظام سنگین اسلحه بود. ساسانی ها در اثر درگیری با لژیونرهای رومی (پیاده نظام) به استفاده از سواره نظام سنگین اسلحه روی آوردند. پیاده نظام ساسانی بیشتر از طبقه کشاورز تأمین می شد و سلاح سبک داشت( نیزه و سپر حصیری) و قابل مقایسه با لژیونرهای رومی نبوده. سواره نظام سبک اسلحه هم نداشتند و در عوض از سواره نظام متحدینشون (مثه همین اعراب حیره) استفاده می کردند. این از این. 4- همون جور که گفتید آمار درستی از تعداد سواره نظام و پیاده نظام ایران در دست نیست. برای همین نمی شه گفت که دقیقا چه تاکتیکی رو در این جنگ استفاده کردند. در زمان حمله ساسانی ها سواره نظام رو جلو وپیاده نظام رو عقب قرار می دادند. اما اینجا به عوض حمله کردن( بزرگترین اشتباه فرمانده در این جنگ) صبرکردند تا اعراب حمله کردند. یعنی از مزیت اصلی شون که سواره نظام بوده چشم پوشی کردند. 5- سواره نظام سنگین اسلحه ساسانی کاملا زره پوش بوده(مثه این فیلمهای شوالیه ها) و حتی اسبهاشون هم زره داشتند. این نقاب کلاهخود جلوی چشم سوار رو کاملا می گرفته و دید اون رو محدود می کرده. این سواره نظام از نظر تاکتیکی برای شوک دادن به صف پیاده نظام خیلی عالی بوده ولی برای مبارزه با سواره نظام سبک اسلحه(مجهز به کمان و شمیشیر) که خالد داشته خیلی به درد نمی خورده. ساسانی ها 100 سال قبل از این جنگ همین مشکل رو با هونهای سفید در خراسان داشته اند. بزرگترین معضل این سواره نظام اینه که جهت خودش رو به سختی می تونه تغییر بده.(قدرت مانورش کمه. البته شما حساب کن که تعداد زیادی اسب در کنار هم هست، چقدر چرخش همزمان آنها مشکل میشه؟) 6- آمار سواره و پیاده اعراب هم در هیچ منبع تاریخی نیست ولی احتمالا در حدود یک سومشون سوار و بقیه پیاده بودند. 7- نوشتم که "در مرحله اول جنگ قسمتی از نیروی ذخیره رو ایران استفاده کرده" نه همه اونها رو. به تفاوت این دوتا دقت کن. [/quote] ایول ممنونم ... واقعا درست و به جا جملات رو به کار بردید و خدائیش جای هیچ حرفی نیست حق با شماست و ممنون [quote] به نظرت ایرانی ها اونقدر جا داشتند که بخواهند با آرایش دشتبان بایستند. مطمئنا انقدر توی میدان جا نبود که بخوان تمام 50 هزار نفر در برابر 10 نفر سپاه خالد قرار بگیرند تا بخوان از برتری عددی شون استفاده کنند. حتما به صورت 9 یا 10 رده بوده اند که با کشته شدن نفرات صفوف جلو عقبی ها جای اونها رو پر کنند. با حسابی که من کردم در نهایت در صف جلوی سپاه ایران حداکثر 7-9 هزار نفر می تونسته پهلوی هم قرار بگیره. بالاخره این سربازا برای استفاده از سلاحشون فضا احتیاج دارند یا نه. رژه که نمی خواستن برن. پس صفوف ایران حداقل 5 رده و احتمالا 8 یا 9 رده بوده. این جوری نبوده که در این میدان با عرض کم هر سرباز عرب با 5 سرباز روبرو بشه. [/quote] اها دقیقا همین منظور رو داشتم و خوب متوجه شدی اما به قول خودت من همیشه بد دسته بندی میکنم و سر و ته حرفام مشخص نیست ... ببین ما اگر بخواهیم این موضوع رو بررسی کنیم گمراه میشیم چرا!؟ چون اشاره شده زمین مسطح هست درسته اما طبیعتا اشاره کاملی به اینکه وسعت زمین چقدره نشده(البته با توجه به اینکه گفتین 4 کیلومتر بوده میشه یه حدسایی زد) در این دشت مسطح ما از پشت مورده هجوم قرار گرفتیم درسته؟! خوب ایا این سطح مسطح به مانند مکانی بوده که سورنا به ارتش روم حمله کرد!؟ یعین از 4 طرف بن بست؟!(البته بن بست کامل هم که نه اما به گونه ایی بود که از هر 4 طرف کار بر سواران رومی تنگ شده) میگم اطلاعات ما کمی ناقصه و ای کاش مکان دقیق نبرد رو میتونستیم پیدا کینم و الان بر اساس باستان شناسی میشد تخیمن زد دشت رو اخه اگر فرض بگیریم جناحین سپاه ایران باز بوده باشند یقینا ایران میتونست ارایش سپاه رو گسترده تر بکنه درسته اقا رضا؟!(از اشتباه فرماندهی هم نباید گذشت به عنوان یه فرضیه راجبه فشرده شدن نیروها) خوب اما نکرده (با توجه به باخت ایران مشخصا این عمل انجام نشده) حالا چراش واقعا من فقط میتونم حدس بزنم اما به یقین نمیشه چیزی گفت طبعا اگر محیط نبرد کم بوده باشه ایران 50 هزار رو همزمان وارد نکرده اما به همون نسبت اعراب هم مجبور بودن تعداد نفراتی که میارن کمتر باشه درسته؟! ... یعنی ما از 50 هزار نفر ذکر شده 20 هزار مثلا اوردیم جلو (در صفوف فشرده که شاید بشه گفت همین باعث شده نتونند درست عمل کنند) اما اعراب چی؟! اعراب کلا 15 هزار (و به روایتی 10 هزار ) بودن .... منظورم رو میگیری اقا رضا؟! یعنی اگر فضای نبرد کم بوده برا اونام کم بوده اما خوب یه حدسی هست که اینه اونا پیاده نظام بودن و ما سواره نظام در جلو بوده .... اون وقت سوال اینه درسته فشرده بوده سپاه ایران اما چرا حمله نکرده به خصوص با سواره نظام قوی و زیادتر!؟(که شمام اشاره کردی اشتباه فرماندهی بود و منم اینو تائید میکنم از نظر خودم) من رو اینا فقط حدس و گمان دارم که میشه گفتشون اما به یقین نمیرسه ... در نبرد دیگری هم ایران از فیل استفاده کرده که خوب اعراب میزنند فیل ران ها رو میکشن و اونا رم میکنند میان تو سپاه ایران اشوب راه میندازند و... در اینجا چه موضوعی سبب شده 50 هزار مرد ایرانی حتی در صفوف به فرض فشرده نتوسنته باشند از پس 15 هزار عرب بربیان؟! طبیعتا وقتی تعداد شما بیشتره تازه اونم هم فشرده و کنار هم از 15 هزار عرب اونام پیاده برتر هستی .... و اینجاست که حدس من شکل میگیره»: شاید تخمین بزنیم خوب باشه ... هر عرب به واسطه زبدگیش در شمشیر زنی میتونست دو مرد زبده رو از پا دربیاره درسته!؟ ...(تقریبی) خوب 15 هزار ضربدر دو میشه 30 هزار یعنی 20 هزار از سربازان ما باقی موندن اما این فرض با توجه به اینکه خالد نیرو ذخیره رو نیاورده یقینا کمتر میشه ....(همیناش منو گیج میکنه چون اون وقت باید ده دفتر فقط رابج حدس و گمانهایی که از نحوه جنگ شده پرکنیم اخرشم هییچ!) من شاید قوی ترین حدسی که بتونم بزنم اینه : نیروهای ایرانی تکیه گاهشون رو سواره نظام قرار دادن (مطابق رسوم قدیمی ایران از مادها تا ساسانیان و مطابق همون رسوم اگر سواره نظام ببره نتیجه نهائی جنگ معمولا به نفع ماست و بالعکس) خوب مطابق اونچه که از کتب تاریخی خوندیم و اشاره هم فرمودین سواره نظام در جلو بوده ..(تعداد سواره نظام بسیار مهمه اما امار درستی نداریم ولی بنا برحدس من تعداد سواره نظام ایرانی بیشتر بوده) این سواره نظام که ازنظر تعداد برتری قابل توجهی داشتنند و همین یه عامل اعتماد به نفس کاذب و دست کم گرفتن بیش از پیش دشمن میتونه باشه(و همزمان همونطور که در بند 5 ذکر کردین) مشکلاتی در جابجائی داشتند .... فضای نبرد تنگ (4 کیلومتر) نتیجه اینکه به هم فشرده میشن (اما سوال اینجاست: وقتی سواره نظام ساسانی سلاح شون به سنگینی سلاح لژیون نبوده چطور به مشکل برخوردن.... به جز فشرده شدن بیش از حد) از طرف دیگه اعراب یه تیم کماندار حرفه ایی رو مقابل این نیرو قراردادن ... وقتی محیط نبرد بر ایرانیان تنگ میشه اعراب شروع به تیراندازی میکند(که بازم همون حرفی که راجبه دشتمسطح و اینکه ایا از 4 طرف تنگ بوده یا نه؟! به میان میاد اما من فرض رو تنگ بودن میگیرم) طبیعتا با توجه به اطلاعاتی که از زره ایرانیان داشتیم این تیرها نباید اثر کرده باشه به اونها اما: اعراب زرنگتر از این حرفان ... اونا اگر نمیتونند سوار رو بزنند! میان اسب سوار رو میزنند... یقینا با توجه به فشرده شدن بیش از حد اسبها باران تیر به سمت اسبها انداختند که همین باعث از دست رفتن سواره نظام میشه مضاف براینکه اسبهای زخمی رم میکنند و اون وقت بلوا در سپاه ایران درست میشه ... بعدم از پشت سر سواره نظام سبکتر و تیزتک تر عرب از راه میرسه(همون بلائی که بر سر مسلمانان ، خالد اورد با سواره نظام و با توجه به اون حادثه یحتمل باید ایران نیروی پشتیبان عقبه اش رو از دست داده بشه مضاف یا اصلا نداشته باشه که البته کمی بعیده . نیز اینکه یگان کماندار ایرانی در اون زمان چه میکرده؟! درا ین جنگ و جنگهای دیگر کمترین نقش به اونا میرسه..) در نهایت با توجه به حدسی که من میزنم تعداد پیاده نظام عرب در میدان حساس جنگ (وقتیکه نتیجه تعیین باید بشه) با توجه به اعتماد ایرانیان به سواره نظام بیشتر بوده و طبیعتا بعد شکست اونها هر مرد عرب زبده تونسته پیاده نظام رودرهم بکوبه (هرچند واقعا این فقط یه حدس هست چون به فرض ایران 20 هزار سواره نظام هم میداشته! بازم 30 هزار شمشیر زن و تیرانداز داشتیم ما در نتیجه باید به دنبال این باشیم که چگونه این اتفاق رو توجیه کنیم براساس فرماندهی نظامی و تجزیه تحلیل نظامی...) یه نکته: همیشه در نبردهای عصرباستان نقش تیراندازان ایرانی بسیار مهم بوده اما در نبردهای اعراب اسمی از این نیروها نمیاد .... یا ایران توانائی تجیهز گسترده نداشته یا .... خوشحال میشم نظرت رو راجبه این فرضیه بدونم داش رضا (یه چند تا فرضیه دیگه م هست اما به نظر من یکی از محتمل ترینها اینه) این نظریه همونطور که ازش مشخصه چند جای سوال داره که خوب ترجیح میدم قدم به قدم مطرحشون کنم ... یکی تیراندازان ایرانی بعدی تعداد سواره نظام و عدم حمله ... پیاده نظام عرب و.... اینا سوالاتی هست که یقینا میشه با توجه به سوابق تاریخ نظامی جوابی براشون به دست اورد هرچند شاید نهایتا دو فرضیه باقی بمونه اما بهتر از هیچی هست (و ذکر این نکته لازمه اینا فقط از رو تخیلات من و ما که با کمک از تاریخ نظامی و سابقه جنگها به دست اوردیم حاصل میشه و طبیعتا نمیشه به درستی شون قطعا استناد کرد فقط میشه اشاره کرد) [quote] . قضیه هر بلایی سر ایرونی بیاد فرار نمی کنه هم از اون حرفاس ها!!!!! [/quote] نه منظورم این بود به این راحتی فرار نمیکنه .. یادمه راجبه اخرین نبرد رستم فرحزاد داشتم میخوندم بعد نوشته بعد ایرانیان عین ... داشتند فرار میکردن! خدائیش تعجب کردم اما چیزی نگفتم گذشت و گذشت تا شرح کامل نبرد رو خوندم و اون وقت بود که دیدم نوشته: ایرانیان بعد اینکه درگیر یه نبرد شدید شدن و حتی طلیعه های پیروزی پدیدار شده و بارها اعراب رو پس زدن به ناگاه با توجه به رسیدن قوای تازه نفس عرب درهم شکستند و... بعد دیگه وقتی تعداد زیادی از فرماندهان و نیروها کشته شدن فرار کردن میخوام بگم ایرانی ها همون اول بسم الله که فرار نکردن .... اگر اینجور بود 40 هزار تلفات نمیدادیم ... یقینا این 40 هزار نفر یا جنگیدن ! یا اگرم نجنگیدن تسلیم نشدن که کشتنشون ... منظورم اینه وگرنه وقتی فرمانده ادم بمیره (مثل اتفاقی که در اخرین نبردهای زمینی ما در یونان افتاد ) اشفتگی بر سربازان حکمروا میشه و اون وقت که کار سپاه تمومه و این یه واقعیت نظامی هست که همیشه باید در نبردهای باستان مدنظر داشت ... منسجم ترین نیروها هم چون کلاسیک هستند با از دست دادن فرمانده کارشون تمومه راستی ببین راجبه اماتور بودن تا حدودی باهات موافقم(چون طبق برخی منابع ایران برا جمع اوری سرباز به مشکل برخورده و مثل سابق سربازان حرفه ایی به دست نیاورده اونم به خاطر همون مشکلات داخلی) اما همین یه مساله ایی هست: به نظرت سربازان اماتور رو چگونه ممکنه در قالب 50 هزار سرباز بسیج کنند و ببرن ... بدون اینکه انسجام شون بشکنه و ایا همین یه عامل نیست که در میدان نبرد انسجام ارتش ایران بیشتر بشکنه؟! ما در بزرگرتین لشکرکشی هامون به روم هم صد هزار مرد بیشتر نداشتیم حالا برا اعراب ...! اونم درنواحی تقریبا دور از تیسفون ... سوالات تمومی نداره .... [quote] 13-جک توربو عزیز امیدوار جواب سوالاتت رو گرفته باشی. کلا قضیه بر میگرده به کمبود فضای کافی. به نظر من چون سپاه ایران تکیه اصلی اش بر سواره نظام بوده و سواره نظام احتیاج به میدان مانور بزرگ داره دچار مشکل شده. یعنی ضعف فرماندهی در انتخاب نقطه مناسب نبرد. اندرزگر باید میدانی رو انتخاب می کرد که بتونه همزمان از تمامی افرادش استفاده کنه. اون وقت هم محاصره کردن افرادش غیرممکن می شد(اگر 50هزار نفر در مثلا 3 صف قرار می گرفتند چطوری با 15 هزار نفر می تونستیم اونها رو محاصره کنیم. از نظر ریاضی اصلا غیرمنطقی هست) و هم می تونست از برتری عددی 1 به 5 خودش استفاده کنه. [/quote] موافقم .... این نکته رو جمع بزنیم با نبردهای سرنوشت ساز ما با اسکندر .... در همون نبردها هم تعیین میدان جنگ دست ما نبوده و عامل اصلی شکست ما فرماندهی بد (حتی در زمین نامناسب) و زمین نامناسب بوده من بین اینا فقط یه وجه اشتراک میکبینم: زمانیکه امپراطوری به اخر راه خودش رسیده نه فرماندهان درست اندیشیدن نه درک درست اندیشیدن رو داشتند ... هم در زمان هخامنشیان هم در زمان ساسانیان مشکلات داخلی در زمان نبردهای حیاتی بوده و تنها وجه اشتراکشون همینه به اضافه چند عامل دیگه (لازم به ذکره اکثر فرماندهانی که همون زمان نبرد اعراب تا قبلش مدام در نبدرهاین واحی مختلف برنده بودن اکثرا یا کشته شدن در نبردهای مختلف یا اون قدر پیر بودن که دیگه نمیشد ازشون استفاده کرد و طبعتا ضعف فرماندهی از همینحا نشات میگیره وگرنه همون زمانیکه اعراب تازه داشتند بزرگ میشدن ایران بارها نبدرهای حیاتی انجام داد و برد اما جالب اینه اسم خیلی ا اون فرماندهان جز کسانی میاد که به دلیل خیانت یا طمع شاهی یا یپری و... مردن) مضاف براینکه: شاید بشه گفت تقدیر این چنین بود .. چرا!؟ چون بارها ایران همین بلا رو در نبردهای مختلف بر سر دیگر ملتها اورد و همون ملتها میگفتن چرا شکست خوردیم و نوع شکستاهاشون شبیه شکستهای ما بود ... میخوام بگم تقدیر نوع های مختلفی داره همیشه .. یه بار پیروزی یه بار شکست .... یا مثلا ایران بارها پیش اومده در نبرد علیه روم شکست خورده و تا پای سقوط رفته اما بازگشته بود (یکی از چیزائی که فرماندهان ساسانی و اشکانی بهش مینازیدن و میگفتن اگرم بازنده بشیم دوباره برمیگردیم) اما در نبرد هم علیه اسکندر هم اعراب مشکل این بود هرچه زور زدیم برگردیم نتوانستیم هرچند هیچگاه اعراب تسلطی که بر ایران غربی رو داشتند بر ایران شرقی که مردم بیشتری مونده بودن نداشتند ....[quote] . اما همین رومی ها 2-3 بار تیسفون رو در زمان اشکانی ها و ساسانی ها گرفتند.[/quote] دقیقا اشاره داره به نوشته بالائی من همین طرز تفکر ایرانیان کمی دردسر ساز شد هرچند اعراب برای گرفتن تیسفون پدرشون دراومد و با بدبختی گرفتنش اما ایرانیان مطابق معمول اعتقاد داشتند برمیگردن اما همون بلایی سر ایران اومد که در زمان هخامنشیان اومد.. شاهش رفت ارتش جمع کنه برگرده اما در راه کشته شد ... شاه ساسانی هم .... این یقینا یکی از عواملی بود که ایران نتونست اعراب رو پس بزنه وگرنه از نظر نیرو و امکانات حتی با از دست رفتن تیسفون ایران وضعش تغییر چندانی نمیکرد و تازه به نظر من بهتر هم میشد! چرا؟! چون زنان و ثروت ایران و رفاهش اعراب رو کور کرده بوده و در هرحال تقسیم غنائم بودن و بهترین وقت حمله بود ...اما دست بازیگر جهان روی بدش رو به ما نشون داد رضا جان مخلصم یا حق
  12. Ernesto_Rommel

    نبرد ولجهThe batlle of Walaja

    ایول رضا ! عصبانی شد والا من از نظر نظامی صحبت نکردم چون میدونم به مجادله کشیده میشه چون من نصف بیشتر مطالب مندرج چه تو این مقاله چه در دیگر مقالات تاریخ دانان دیگه رو قبول ندارم یا کلا شک روشون دارم... اما خوب باشه از نظر نظامی صحبت میکینم رک بگم من تو کتابای تاریخی مربوط به این دوران به جز یه سری نوشتارهای کیلشه ایی نظامی چیزی ندیدم اما خوب شایدم بیشتر از این چیزی نباشه ولی: اعراب در این نبردها از شمشیرها معروف خودشون استفاده کردند که هم سبک بود هم منحنی شکل (نیم دایره ایی) و با توجه به اینکه تعداد پیاده نظام بیش از سواره نظام بوده (که اونام صدالبته خیلی سبک بارتر از نظر نظامی از ساسانی ها بودن ) معمولا در نبردهاشون از تیر و کمان و شمشیر به مراتب بیشتر یاری میجستند و از پیاده نظام سود میبردن تا سواره نظام تا اینکه به نبرد با ایرانیان رسیدن که اون موقع بود اهتمام کردن به ساخت سواره نظام قوی... خوب حالا اقا رضا اگر بدش نیاد یه مبحث مهم که همون اولم گفتم بحث راجبه تعداد نفرات اعراب و ایرانیان بوده که والا اقا رضا یکی از دالائل اصلی که من راجبه این جنگ هیچ نظری ندادم اینه که هیچ امار درستی راجبه تعداد نفرات دو نیرو نبوده و گاها حتی مشاهده شده که میگن اعراب از نظر پیاده نظام بیشتر از ما ایرانی ها بودن .. حالا من اگر بخوام بر اساس اینا نظر بدم اخرش چی میشه نمیدونم ... ما فقط میدونیم ایران باخته همین ... اگر بگیم پیاده نظام اعراب کم بوده خوب با این حساب باید گفت با استفاده از همون نیروی اعجاب اور شهوت قدرت و پول و زن و بعدشم اسلام! اومدن تو نبرد و تا جون داشتند جنگیدن... از اونها به عنوان طعمه استفاده شده تا نیروهای ایرانی غافل بشن از پشت سرشون هرچند سوال اینجاست نیروهای نفوذی ایرانی چرا خبر از سوراه نظام اعراب نداشتند و....(در متن توضیحاتی داده شده اما رک بگم همون اولم که متن رو خوندم برام قابل قبول نبود اما به یه اشاره کوتاه اکتفا کردم در اولین پستم) خوب ایرانیان رو فرض بگیریم پیاده نظام و سواره نظام شون سنگین اسلحه تر بودن (و ایضا زیادتر) پس در مانوور و جابجائی به مشکل برمیخورند اما چون دشت مسطح بوده (برعکس مکانی چون سالامیس) جا برا عرض اندام داشتند اما به هرحال فکر حمله از پشت سر رو نکردن(که بازم من با دیده شک به این مینگرم چون وقتی دشت مسطح هست .. من واقعا نمیدونم اسبها با چه سرعتی و چگونه خودشون رو رسوندن به پشت خطوط ما بدون دیده شدن بعدم صبح همون روز اماده نبرد شدن و چطور این اسبا پدرشون درنیومده منهای کور و کر مادرزاد که نه صدای اسب شنیدن نه دیده بان چیزی فهمیده شایدم مثل تروی فهمیده کشتنش! .... ) با توجه به اینکه از جلو درگیر نبرد با پیاده نظام سبک اسلحه و زبر و زرنگ عرب (که همیشه معروف به شمشیر زنان خوب و قهار) بودن به ناگاه از پشت مورده حمله قرار میگیرند اما اینجا واسه من یکی سوالاتی پیش میاد: [quote] خالد 10000 سرباز باقی مانده اش را دربرابر سپاه ساسانی آرایش داد و سپس دستور یک حمله عمومی را صادر کرد. برای لحظاتی نبرد خونبار شد و ساسانی ها از نیروهای ذخیره خود برای پر کردن صفوف مقدم استفاده کردند.[/quote] اگر رقم اعجاب اور تعداد نفرات ایرانی رو درست فرض بگیریم واقعا یه کم عجیب و شاید احمقانه به نظر نمیاد ایرانی ها نیرو ذخیره وارد میدا کردن؟! .... ببین درست فرمانده خر گاو ... ولی دیگه بعید میدونم این همه نیرو که در صف اول هستند از پس 10 هزار تا شمشیر زن صرف برنیان (فرض بگیریم تیرانداز هم باشند که بعیده رودست ایرانی جماعت تیرانداز بلند شده باشه در طول تاریخ!) ببین داش رضا خدائیش من سر همین قضایا هیچ اظلهار نظری نکردم ... چون والا از اول تا اخر مطلب گیج گننده است ببین ما در همین جنگهای طولانی با اعراب نبردهائی داشتیم که تا پای پیروزی رفتیم اما چی؟! اما همیشه تو تاریخ گفتند بعله چون شمشیرزنان قهار! عرب مداومت و استقامت زیاد به خرج دادن و با کمک خدا ! تونستن ایرانی ها رو شکست بدن ( لازم به ذکر نیست که بازم با رقم های میلیونی نفرات ایران رو ذکر کردند و اعراب کلا رو هم 5 نفر نبودن! چشمک) ببین یا تو ارقام اشتباه صورت گرفته یا .... من اولی رو درست تر میدونم ... مضاف براینکه ایرانیان به دلائل همون مشکلاتی که گفتم خوب نجنگیدن(که بازم این در نبردهای دیگه مثل قادسیه و.. یه جورائی رد میشه) از طرف دیگه در نبردهای ایران و اعراب بعضی نبردها بود مثلا در نزدیکی حیره و... که از نظر ایران متمدن جنگیدن با عرب بدوی چندان سخت نیست برا همین در جنگ به نوعی حس کرختی و بی حالی داشتند و زیاد جدی براشون نبوده نبرد اما سوال اینجاست وقتی دشمن بدوی داره تا تیسفون میاد چطور ممکنه ایرانیان عرق جنگیدن نداشته باشد(چیزی که در روایتهای اعراب به وفور میاد که بعله ایرانیان تو میدان جنگ سریع فرار میکردن و اونجاست که باید به خودمون هم شک کنیم چون میگن ایرانی هربلایی سرش بیاد از میدان جنگ فرار نمیکنه ... از طرف دیگه هم تاریخ شاهده که ملت پیروز برا تحقیر ملت بازنده لاف میزنه .... به خصوص اگر پدرشون رو دراورده باشند تا ببرنشون .... اما این حرف فرار ایرانیان هم میتونه از طرفی درست باشه تا وقتیکه اوضاع طبقاتی و اقتصادی ایران خرابه و البته اعراب هنوز زیاد بزرگ نشدن اما وقتی به تیسفون میرسند واقعا چقدر ممکنه ایرانیان دفاع نکرده باشند؟! ..... عده ای از مردم کلا ندای اسلام رو شنیدن و گفت این بهتر از زردشت هست درست! عده ای هم شاکی بودن از حکومت بازم درست اما جالب اینه همیشه خدا ایرانیان درح ال فرار خفت اور برابر اعراب هستند....! اینجاست که ادم به عقل خودش شک میکنه به خصوص وقتی رقمهای حیرت انگیز میگن از استعداد نفرات ایرانی و عرب....) من به جز تو افسانه و اساطیر در تاریخ واقعی خیلی کم دیدم ارتشی بتونه بر ارتشی با ساز وبرگ ایران غلبه بکنه اونم چی؟! نه یه بار دو با سه بار بلکه ده ها بار .... این دیگه جوک میشه ... اگر سرجمع نیروهای ایرانی رو جمع کنیم! از کل جمعیت ایران اون موقع فکر کنم بیشتر بشه!(حالا یکی بیاد بگه جمعیت ایران چقدر بود اون موقع!چشمک) حالا شاید اینا از نظر شما اظهار نظر نظامی نباشه اما برا من نقش مستقیم داره در جنگ! من باید بدونم سربازان ایران با چه روحیه ایی جنگیدن یا نه؟! من نباید بدونم چطور میشه 15 هزار عرب میان 50 هزار سرباز ایرانی رو که به همراه رومیان زبانزدان معروف جنگی بودن شکست بدن؟! .... شما در اخر مقاله اشاره کردین همین خالد با مکر از رومیان میبره اما تا قبلش هی شکست میخوردن(چیزی که کلا اعراب قبول ندارند و مطابق معمول روم و ایرانی در حال فرار هستند به خاطر رضای خدا و پیغمبر فوت کرده ش ...!) به هرحال به نظر من خالد فرمانده عالی رتبه ایی بوده اما هرچقدرم عالی رتبه بازم بدون یه سری اتفاقات ابدا امکان نداره تونسته باشه چندین بار ایرانیان رو که طبق روایات خودشون چندبرابرشون بودن ببره .... بعله قبول دارم حمله گازانبری و... اما امار و مقیاس جبهه نبرد برا من واقعی نیست به خصوص با توجه به سابقه تاریخی که کشورهای پیروز علیه کشورها بازنده داشتند .و هی لاف بیخود میزنند که اونا اینقدر بودن ما اینقدر .... اما به فرض همه اینا درست باشه برسیم به بقیه نبرد: اقایون عرب که اینقدر قدرتمند هستند که نیرو ذخیره وارد میدان نکردن(طبق نوشتار به دستور خالد) جلو ایرانیا رو همچین میگیرند که ایران همه نیرو ذخیره رو وارد میدان میکنه(با فرض درستی کل ماجرا پس اشتباه تاکتیکی کرده فرمانده ایرانی و باید پرسید چرا؟! ) و از پشت سر غافل میشه به ناگا سواره نظام غیور عرب میاد سروقتشون و از پشت هم محاصره میشن ... بعد هم باران تیر هست که بر سواران و پیاده نظام تیزتک ایرانی میباره و اونام از ترس ماماتشون رو صدا میکنند! (چشمک) [quote] در پاسخ به حمله همه جانبه اعراب، ساسانی ها به سختی به هم فشرده شدند و قادر نبودند تا به راحتی از سلاح های خود استفاده کنند و یا از تیرهای مهاجمین اجتناب کنند. آنکه می خواست بجنگد نمی دانست که دشمن کدام است و آن که می خواست فرارکند نمی دانست که راه فرار کدام سو است. سربازان ساسانی در آشفتگی به خاطر یافتن راه فرار و به علت ترس، یکدیگر را زخمی می کردند و از پای در می آوردند. مسلمین به پیروزی رسیده بودند. چندهزار نفر از جنگجویان سلطنتی فرارکردند. فرمانده سپاه ساسانی در زمان فرار از تشنگی جان سپرد. [/quote] این هم همون اولی که مطلب رو خوندم برا من سوال بود اما خدائیش از کنارش گذشتم ببین میگه ایرانی ها نمیتونستند به راحتی از سلاح هاشون استفاده کنند چون به هم فشرده شدن .. درسته؟! خوب ایرانی ها یعنی پیاده نظام وسواره نظام یا هر دو ؟! سلاح پیاده نظام ایرانی چی بوده که نمیتوسنته به راحتی ازش استفاده کنه؟! و تازه مگر معروف نیست سواره نظام ساسانی سنگین اسلحه و زره بوده ... تیرهای اعراب ایا فولادی قوی تر داشتند؟! که زده کشته اونا رو و در ضمن این فولاد از کجا تهیه شده و..؟(اینا رو میگم تا این منظور رو برسونم که اطلاعات ما از میدان نبرد حقیقتا کم هست) از طرف دیگه هم لباس اعراب مگر به چه شکلی بوده که دوست و دشمن دیده نمیشده اما اعراب دشمن رو میدیدن ... فرض میگیرم گرد و خاک فضای جنگ رو به هم ریخته اما ایا این گرد و خاک یک طرفه بوده و فقط چشم سربازای ما رو کور کرده(؟که البته اعراب مدعی این قبیل چیزا هم بارها شدن که اگر اینطور باشه پس ما از اعراب شکست نخوردیم از خدا و گرد و غبارش خوردیم! چشمک) من قبول دارم ایران شکست خورده چون فرماندهیش بد بوده اعراب فلان بودن و... اما روایتهای جنگی اون زمان رو حقیقت بگم اصلا برام قابل هضم نیست .... اینائی هم که میگم فقط راجبه جنگ هست نه نوشته زیبای شما که خدائیش جز کاملترین مطالبی هست که خوندم ... بلکه منظورم که اطلاعات این نبرد هست ... که اعرابم قبولش دارند و بارها به رخ ما میکشن در صورتیکه بعید نیست عین قضیه سالامیس و... نصف بیشتری خالی بندی باشه تا واقعیت ... به هرجهت داش رضا من برام همچین ساده نیست هضم اینکه ایرانی ها فلان و بهمان اعراب اونجور ... چرا؟>!چون از یه طرف صدها مدرک هست که همون زمان ایران اعراب رو سرکوب کرده اما به خاطر مسائل داخلی کشور خودمون اتفاقاتی اتفاده که نباید می افتاده از طرف دیگه هم تعداد سپاهیان ایران 50 هزار بوده و چی شده این 50 هزار کاری از پیش نبردن؟! ایا روحیه شون بد بوده؟! اگر اره چرا روحیه شون بد بوده!؟ اگر نبوده اعراب ایا تنها با استفاده از همچین تاکتیکی میتونست 2 برابر و نصف خودشون رو شکست بدن ؟! اونم تو یه دشت مسطح .... تازه از این بگذریم مدتی قبل تر حملات اصلی اعراب ایران تو چندین جنگ شرکت داشته و فاتح بیرون اومده ببین من تاریخ رو خوندم میدونم 5 به یک هم بوده ببره ملتی اما واقعا دلیل خاصی داشته اونا بردن اما با این شرح و تفاسیر برا من قابل هضم نیست 50 هزار سرباز ایرانی حریف خالد نشن .... رومل هم بهترین فرمانده بود که با تعداد کم غوغا به پا کرد اما اخرش تو العلمین شکست خورد ... این خالد چطور تونسته در جائیکه اوضاع کاملا مساعده ایرانیان هست اینجور ببره بعیده(تقصیر از من نیست باور کن.. اخه هرجنگی از اعراب رو من خوندم والا همه برگهای بنده دست ما بوده! اما یهو معلوم نیست چرا شکست میخوریم ... ولی پایه ثابت همه شون هوش برتر عرب ... توکل به خدا و شمشیرزنی زبده اعراب بوده ... این برا من واقعا عجیبه ... به خصوص با سابقه ایی که هرودت هم برامون از هخامنشیان به جا گذاشته بعدم اعراب که همه کتباها و.. روسوزوندن تا سکین دونه چی بود و. چی شد) شاید بگین ایران چون شکست خورده اینا رو میگه اما من زیاد از نظر نظامی موافق خیلی از حرفای مطرح شده در جنگهای طویل المدت ایران و اعراب نبوده و نیستم ... فقط اینو قبول دارم ما از اعراب شکست خوردیم از نظر نظامی اونم با فتح تیسفون ...(اونم نه اونجور که اعراب تعریف میکنند راجبه سقوط تیسفون ) ولی راجبه ماجراهای جنگی اونا شک و تردید زیاده [quote] خالد در جنگ با اعراب حیره جانب انصاف را نگه داشت و از این رو هر روز بر سپاهیان تحت فرمان او افزوده می شد و بسیاری از قبایل عرب ساکن عراق به او پیوستند. [/quote] اینا هم کلا هیچی دیگه .... ولی یه نکته رو به یقین میگم: ایران هیچگاه برا سرکوب عرب بدوی در دوردست نیروهای عظیم نفرستاده ... یعنی کلا اعراب رو قد این حرفا تشخیص نمیداده و اینم یکی از اشتباهاتی بود که ما راجبه اعراب تازه مسلمان شده کردیم ... ایران فکرش رو نمیکرد عربی که همیشه تحت خدمتش هست یهو اینقدر پر رو بشه که بیاد ایران رو فتح کنه اونم به نام دین و به خاطر حرص شهوت .. شاید اگر همون موقع یه نیرو به قول این عربا اونقدر زیاد که در عمرشون ندیدن! میفرستاد تا سرکوبشون بکنه اینجور نمیشد ... اما اون وقت به گرهی به نام دین اسلام برمیخوریم .... بگذریم! یا حق *** اقا رضا بازم ممنون از مقاله ت و این حرفائی هم که زدم راجبه جنگ بود نه مقاله شما .. مشخصا منظور من از این حرفا راجبه ادعای اعراب تو این جنگها هست که تو منابع مختلف هم ذکر شده ... و اینا حرفائی بود که من همیشه نسبت به این قبیل جنگهای اعجاب اور داشتم ...
  13. Ernesto_Rommel

    نبرد ولجهThe batlle of Walaja

    شفق جان اتفاقا بنا به برخی روایات میگن ارتش ساسانی خیلی دست کم گرفته بوده اعراب رو و فکر میکردند در یه نبرد میبرندشون و بعد تمام و در چند نبرد به نتایج خوبی میرسن اما کم کم اوضاع خراب میشه که این هیچ ربطی به اعراب نداره بلکه اوضاع داخلی ما بد میشه به نحویکه حتی در تامین نیرو هم به مشکل برمیخوریم و وقتی هم نیرو خوبی گرد هم میاد متاسفانه به دلائل فرماندهی بعد یا شرائط محیطی نبرد و جسارت اعراب نتیجه به ضررمون رقم میخوره ... از طرف دیگه هم شاید یه دلیل مهم تجزیه ساسانی سقوط تسیسفون که نزدیک اعراب بود باشه و همین عامل سریعی برا تضعی روحیه بود ... میگن ایرانیان به سمت شرق عقب نشستن تا نیرو جمع کنند اما باز هم اختلافات مثل زمان هخامنشیان و اواخرش گسترده میشه و شاه کشته میشه ... ولی حکومت پارسی در اون مناطق پابرجا میمونه مضاف براینکه اعراب سالها طول میکشه تا کل ایران رو بگیرند مثلا همین شهر قم کنونی جز اخرین شهرهایی بود که تسخیر شد .... و سالها مقاومت کرد حتی بعد سقوط تیسفون ... از نظر دینی هم بعضی ادیان انشعابی اسلامی شباهت زیادی به زردشت داره مثل اهل حق و.. که کلا میگن ایرانیان رسوم خودشون رو باز هم وارد دین جدید کردن و از نظر فرهنگی برنده ماجرا شدن که این یه واقعیته .... به هرحال حرف و حدیث راجبه این جنگها زیاده اما یقین بدونین اعراب به این تعداد که میگن نبودن و بیشتر بودن ... و ینز رویحه جنگیدنشون بیشتر از ما بوده در اون مقطع تاریخی .. ما سرخورده بودیم اما اونا شهوت پول و اسلام گرفته بودشون ... و البته منابع اسلامی هم اغراق زیاد میکنند .... یا حق
  14. خبرگزاری فارس ......؟! چشمک عربستان......؟! انفولانزای خوکی.... ؟! انگشت نگاری...؟! خدایا سی ان ان جنگ روانی میکنه مام جنگ روانی میکنیم./
  15. Ernesto_Rommel

    نبرد ولجهThe batlle of Walaja

    واقعا ممنون رضا جان مطلب جالبی بود خالد بن ولید یکی از اونائی بود که هیچگاه شکست نخورده گویا ! و البته تو مجله جنگ افزارم خودت اشاره کرده بودی! البته حالا بماند رو روایات این جنگها به خصوص ولجه و قادسیه و... حرف و حدیث زیاده و در یه منبع میگه ایرانیان دو برابر بودن تو اون یکی میگه پیاده نظام عربا بیشتر بود و..... اما مساله اینه ایران از نظر فرماندهی در میدان جنگ به مشکل برخوردن مضاف برمشکلات داخلی و اقتصادی که سالها بود برا ساسانیان پیش اومده بود و ناقوس مرگی که برا همه امپراطوری ها به این شکل به صدا درمیاد مدتها بود در امپراطوری ساسانی به صدا دراومده بود .... دلائل شکستهای ساسانیان زیاد بوده اما مهمترین شون اقتصادی بوده که رو به فلج بودن نهاده بود و تبعیض طبقاتی و .... که بحثش جداست اما جالبه در خیلی روایات میگن سربازان ایران با دل و جان نجنگیدن چون امپراطوری رو نیمخواستند در بعضی روایات هم میگه نه اصلا سربازی نفرستادن .. تو بعضیاشونم که کمی تا قسمتی ضداعراب هستند مدام دم از جوش و خروش ایران میزنند(که رو همه اینا بحثه!) اما خوب کلا مساله اینه گذشته ها گذشته و باید ازش درس عبرت گرفت در پایان: [quote] "آیا ثروت سرزمین پارسها را نمی بینید؟ آیا تنگدستی سرزمین اعراب را به یاد می آورید؟ آیا نمی بینید که چگونه زمین اینجا پوشیده از گیاهان است؟ اگر خداوند رخصت جهاد را نداده بود، بازهم ما باید می آمدیم و این سرزمین ثروتمند را تسخیرمی کردیم و گرسنگی صحرای خود را با سیری که اکنون داریم مبادله می کردیم." [/quote] این بود یکی از دلائل اصلی حمله اعراب بدوی ... و به ارزوی خودشونم رسیدن یا حق *** راستی رضا جان به ذکر منبع و اسم خودت این مطلب رو تو سایت دانشجو هم استفاده میکنم!
  16. بی خیال حاجی! فعلا نه حس نه وقت بحث رو ندارم هرچند شما چیز خاصی بیان نکردی که راجبش بحث کنیم بعدم والا سوالات من کلیشه ایی نبود مثلا کجای اهداف عملیات کربلای 5 کلیشه س نمیدونم... اما به فرض کلیشه ایی بودن بازم میتونید جواب بدید چرا؟! چون کل کارهای ما کلیشه ایی شده و چیز جدیدی هم نیست ... معیار منم واقعیات جنگ هست نه 4 تا فیلم و... 4 تا فیلم و اینا گوشه ایی از واقعیات جنگه یا حق
  17. به عبارت بهتر میشه گفت اگر بیشتر از قبل اسلام نبوده کمتر ازش اون هم نبوده ... حد وسط ... و اگر بخواهیم در قیاس کلی یعنی ممکلت داری و... بگیریم یقینا وضع قبل اسلام بهتر بوده اما اگر بحث هنر و... میشه گفت اسلام یه کم وضعش بهتره اما در کل میشه گفت هر دو باعث اعتلای ایران شدند اما این دلیلی دین و.. نیست دلیل مردمان ایران هست ... دین نقش داشته اما .... و البته باید توجه داشت مردمان ایران در زمان باستان اقتدار بشتری داشتند تا بعد اسلام .... یا حق
  18. jackturbo جان خسته نباشید مشکل ما همینه که هیچوقت فهمیده نشد این واقعیتها که این حرفایی که به ظاهر شما یمیگن اگر بخواهیم راجبشون حرف بزنیم فاتحه شکور خونده هست وقتی بعیا فهمیدن دیگه لازم نیست رابجشون فکر بشه دست به سواستفاده زدن ... به اسم شهد اسر شهدا رو بریدن برادر من بهتره یه بازنگری کلی تو تفکرات تون بکنید من از وقتی خودم رو شخناختم سرم تو دفاع مقدس و کتاباش بود .. کتابایی که توسط همین سپاه و.. تهیه شده بود .... وقتی این چیزا رو میگم یقین بدون چیزی میدونم که میگم ... بعشدم شرمنده اخلاق حرفه ایی تون که من بچه لب مرز هستم و خیلی خوب میدونم شهید چیه و کیه و... میدونم فلان شهید از کدام خونواده بود و یک از کدوم مذهب .... وقتی میگم کلیشه یعنی یچزی که به عمد ساخته و به اشتباه نمایش داده شده .. همین سرداران سپاه هم از این چیزا شاکی هستن ... کلیشه دیگه اینه هر یه ایرانی صد تا عراقی رو میکشه تو فیلم اما واقعیت چیز دیگه ایی هست در کل نفهمیدم جواب سوال من کجا بود! چشمک یا حق
  19. با سلام و تشکر از مطالب گذاشته شده میگم چطوره بعد سالهای سال از مطالب کلیشه ایی و تکرار مکررات بگذریم و به اصل ماجرا بپردازیم ها ؟! مثل این نمونه که هر شهید ما حتما باید در جمله اولش بیاد بگه از خانواده ای فقیر بود و مذهبی! .... حالا من یه سوال خیلی خیلی ساده میپرسم: اهداف از این عملیات چی بود؟! عملیات تحت چه شرائطی و بعد چه عملیاتی انجام شد ؟!(یکی از نقاط مثبت این عملیات) و در نهایت ما از این عملیات واقعا و به دور از لاپوشانی و خیالبافی چی به دست اوردیم؟! راستی سوال پایانی من هم اینه: اگر ما اندازه یه لشکر از دشمن منهدم کردیم دشمن از ما چند لشکر انسانی که با سلاح سبک و.. میجنگیدن نابود کرد!؟ و سرانجام در سال 67 به جای همین یه لشکر دشمن چند لشکر به دنیا اومد و از اون تعداد شهید کربلای 5 چند نفر جاشون پرشد؟! وقتی جواب این سوالات رو پیدا کردید ادغامش کنید با این تایپیک اون وقت حقیقتا یه مرجع عالی میشه راجبه کربلای 5 که به هر طریق افتخار ما ایرانیان هست (اما افتخاری که مثل بقیه عملیاتها مورده تحریف قرار میگیره) یا حق
  20. Ernesto_Rommel

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    میگم از بچه ها کسی هست حدس بزنه چرا ایران هول هولکی همچین نامه ایی داده؟! چشششششششمک خوب عاقبت کرکری خوندن همینه دیگه به خصوص کرکری خوندن با سلاح نداشته! یا حق *** رفقا چی شده هیچ پستی اینجا نزدین؟! شما که تا یه خبر راجبه سجیل باشه هشت هزار پست میزنید! راجبه این خبر هم یه چیزی بگین مستفیض بشیم ...
  21. Ernesto_Rommel

    سران ارتش آلمان چگونه دستگیر شدند

    مخلص داش مصطفی هم هستیم فانتوم جان این روایت از دستگیری هم هست اما اونی که من تو کتاب اسکورزینی خوندم فکر کنم این بود ... (و البته کلا در اصل مجرا هیچ فرقی نیمکنه چون دستگیری خفت باری داشته!) راجبه اون عکس خودکشی هیتلر هم من یه مطلب تو سایت دانشجو گذاشتم و تو میلیتاری هم راجبش گفتم این عکس صد درصد دروغینه و جعلی.. سه روایت راجبه چگونگی ساخت این عکس هست که اگر خواستین تضویح میدم هرچند به انگلیسی هم سرچ کنین هست .... با مصطفی موافقم چون واقعا جنگ جهانی نکات حیرت انگیز زیادی داره که اگر راجبش حرف بزنیم واقعا سر ادم گیج میره و یه جورائی از یه زندگی کثیفی که بعضیا براشون ساختن بدش میاد ... راجبه صهیون و یهود هست راجبه هیملر و گروینگ هست و راجبه اشوویتس هست .وو... که بگذریم با تشکر مجدد از فانتوم عزیزم
  22. Ernesto_Rommel

    سران ارتش آلمان چگونه دستگیر شدند

    با تشکر فراوان از فانتوم عزیز من اسم هیملر رو ندیدم اما خوب: هیملر با گریم و تغییره چهره به یه پیرمد سوار بر یه الاغ! دستگیر شد .. یادم نمیاد کی دستیگرش کرد ولی فکر کنم امریکایی ها بودن چون روسا هرکی رو گرفتن ... کردن! چشمک میخواسته تو زندان با یه قرص سیانور جاسازی شده تو دهنش خودکشی کنه که نمیزارندش ... البته کلا بگو ارگ عرضه داشتین مثل هیتلر درجا خلاص میکردین خودتون رو ... راستی اتو اسکورزینی هم نبود توشون ... اونم که خودش رو تسلیم کرد بعدم تبرئه شد بعدم رفت اسپانیا و ارژانتین و موجبات فرار کلی نازی رو فراهم کرد! شدیدا توصیه هم میکنم کتابشون رو بخونید ... شرح ماجراهاش و حتی دستگیریش خیلی جالبه ... توسط امریکایی ها بازداشت شد بعد تسلیم .. با تشکر مجدد
  23. با تشکر از رضا عزیز که مطلب رو گذاشت اما فکر کنم منبع اصلی سایت دانشجو باشه: http://www.daneshju.ir/forum/f343/t37561.html شایدم من اشتباه کنم هرچند تاریخا مطابقت داره ... به هرحال ممنون یا حق
  24. رپتور جون ممنون فیض بردیم! زدمش تو وبلاگم ... راستی سی کینگ رو هم زدم ... قربانت یا حق
  25. [quote]نشانه‌گيري چشمي هدايت سيمي توفان (TOW) [/quote] [quote] گزارش‌هاي ثانويه ارايه كننده آمار متفاوتي بود. برخي از برآوردها شمار موشك‌هاي ضدتانك ATGM و راكت‌هاي ضدتانك سنگين را بيش از هزار عنوان كرده‌اند.[/quote] خیلی جالب بود اولی که منظور از توفاه مستقیما تاو ساخت ایران هست این دومی هم امارش جالب بود هزار شلیک !!!!! الله اکبر ، فکرش رو بکن چند تا شلیک کردن و اونم تو چند ساعت و تو چند روز (و به عبارتی چقدر از نظر زمانی وقت داشتند که این همه رو بزنند و اخرشم 48 تانک رو هدف قرار بدن هرچند زدن همین تعداد مارکاوا هم یعنی خدائی کردن در جنگ!) اما کلا خیلی نوشتار جالبی بود (و به قول زد هم کمی جانبدارانه بود اما بگذریم! و راجبش بحثی نمیکنیم!) کلا قاتل تانک موشک ضدتانک هست حالاهواپرتاب یا زمین پرتاب اما خوب نرخ شلیک هم مهمه که بسته به نوع موشک (یا راکت) و نیز مجرب بودن خدمه اش داره تنکس آذرخش جان یا