-
تعداد محتوا
935 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط vahidg
-
-
ماهنامه ایرانی «دیپلمات» با عبدالله شریفی فردی ایرانی که به تازگی از «پ ک ک» جدا شده است به گفتگو پرداخته است. وی که با هدف مبارزه با داعش از خانهاش در کرج خارج شد سر از مقر نیروهای «پکک» در کوههای قندیل در آورد.
عبدالله شریفی که پس از رها شدن از این مخمصه توانسته است به کشور بازگردد در گفتوگو با ماهنامه ایرانی «دیپلمات» به شرح آنچه بر او گذشته میپردازد و دیدهها و شنیدههایش را به خصوص در مورد کوبانی با ما در میان میگذارد.
مشروح این مصاحبه را بخوانید:
بهعنوان اولین سوال لطفا برای خوانندگان مجله بگویید که چطور شد با «پکک» آشنا شدید؟
تقريبا از حدود يک سال پيش زماني که داعش عمليات خود را در سطح منطقه آغاز کرد و با توجه به بعد رواني ماجرا و خشونتي که در برخورد با مناطق اشغالي داشت من هم مثل ديگران از طريق رسانههاي مختلف سعي میکردم که اخبار مرتبط با اين جريان را رصد کنم. وضعيتي که در مناطق اشغالي از سوي گروه داعش اتفاق افتاد شور و هيجاني در من ايجاد کرد و من براساس حس نوعدوستي، ميهنپرستي و ديدگاه مذهبي علاقمند بودم که اسلحه دست بگيرم و با داعشيها بجنگم. از طرفي ديگر میديدم که تهديدات اين گروه تکفيري متوجه شيعيان منطقه و ايران بهعنوان مهد شيعه در جهان اسلام است. براي پيگيري کانالهاي مناسب در داخل کشور پيگيري هايي را انجام دادم اما مجراي قانوني که متصدي کمک رساني به سوريه بودند عنوان کردند که نوع کمکهاي ما به مردم سوريه بشردوستانه است و صرفا به دوستانمان در اين موضوع مشورت میدهيم. بنابراين برنامهاي براي مسلح کردن داوطلبان و انتقال آنها به سوريه نداريم. حتي به من هشدار دادند که نيت خودم را مبني بر رفتن به سوريه به صورت داوطلبانه عملي نکنم چون احتمال دستگيري افرادي مثل من از سوي داعش وجود دارد و ممکن است که بعدها از سوي اين گروه استفادههاي تبليغاتي مبني بر حمايت و کمکهاي نظامي ايرانيها به حکومت سوريه صورت بگیرد.
آيا آموزش نظامي خاصی هم ديده بوديد؟
خير و تنها در حد آموزشهاي دوران سربازي، نحوه استفاده از اسلحه را میدانستم. البته نيتم اين بود که اگر در بعد نظامي هم نتوانستم رودروي داعش قرار بگيرم ، شرايطي براي من فراهم شود که بتوانم با اقامت در يکي از کمپهاي مناطق درگيري، کمکهاي بشر دوستانه انجام دهم.
وقتي از اين طريق نتوانستم به هدفم برسم تلاش کردم که با حضور در شبکههاي اجتماعي و مجازي با گروههايي که قصد مبارزه مسلحانه با داعش را دارند ارتباط برقرار کنم. در حين مرور شبکههاي اجتماعي با فردي آشنا شدم که مدعي بود میتواند در اين زمينه به من کمک کند. مدت کمي از ارتباط من با او در فضاي مجازي نگذشته بود که او کم کم پرسش هايي را در مورد وضعيت خصوصي و اجتماعي من مطرح کرد و من هم توضيحاتي دادم.
و از طریق شبکههای مجازی با فردی آشنا شدید که توانست شما را به سوریه ببرد.
من براي رسيدن به هدفم که جنگيدن با داعش بود به خيلي از نهادها مراجعه کردم و پاسخي دريافت نکردم به همين خاطر نااميد شدم و وقتي آن فرد مدعي شد که میتواند براي من شرايطي فراهم آورد که به سوريه بروم و با داعش بجنگم من هم فرصت را مغتنم شمردم. او بعد از گرفتن اطلاعات شخصي از من خواست تا به اقليم کردستان در عراق بروم. قرار بود به محض ورود به اقليم بين من و او ملاقاتي صورت بگيرد. روزهاي آخر منتهي به مسافرت من، شماره تلفني را به من داد که بعد از ورود به اقليم تماس بگيرم و همديگر را ببينيم. اما بعد از اينکه به کردستان عراق رسيدم و به او زنگ زدم به من گفت که الان نميتواند سر قرار حاضر شود و بعد نشاني دیگری داد تا به نقطهاي ديگر بروم و آنجا يکي از دوستانش را ملاقات کنم تا شرايط انتقال من به جبهه مبارزه با داعش فراهم شود.
اگر ممکن است قدری از اتفاقاتی که بعد از ورود به اقلیم کردستان رخ داد بگویید.
با توجه به اينکه من کردي بلد نبودم هنگام انتقال به شهر بعدی، گوشي را به راننده دادم تا دوست مجازيام به او نشاني دقيق محل ملاقات را بدهد. بعد از رفتن به محل مورد نظر با آن فرد دوم ملاقات کردم. ضمن صحبت، او از من سوالاتي در مورد اهداف سفر پرسيد و گفتم که براي جنگ با داعش آمدهام. مجموعهاي سوالات و جوابها حاوي اطلاعات غير معمولي نبود که شکي را در من بيانگيزد.
یعنی این سوال برایت ایجاد نشد که آنها چه کساني هستند و با چه ارگان و گروهي مرتبط هستند که میتوانند شرايط انتقال تو به جبهه جنگ را فراهم کنند؟
آنها خود را وابسته به سازمان «يپگ» معرفي کردند. در تبليغات اينترنتي مجازي اين سازمان مدعي شده بود که انجمني مردم نهاد است که با حمايتهای مردمي قصد حمايت از آسيب ديدگان تهاجم داعش را دارند. آن موقع در رسانهها اخبار زيادي در مورد کشتار مردم شنگال و کوباني منتشر شده بود و من هم فکر میکردم در چنين شرايطي که مردم ستمديده اين مناطق در معرض تهديدات جاني و مالي قرار دارند به سازمان «يپگ» که شعارش مقابله با اين تهاجمات بود کمک بکنم. البته بعدها متوجه شدم که اين سازمان يکي از شاخههاي «پکک» است اما با پوشش انجمنهاي مردم نهاد. سازمان در عرصه رسانه خودش را مثل يک قهرمان معرفي کرده بوده که با درگير شدن با داعش توانسته عده زيادي از مردم کوباني و شنگال را از مرگ نجات دهد.
تا اینکه در نهایت به سوریه رفتی؟
من در مهر 1393 در اقليم کردستان در اردوگاه قنديل بودم و بعد از گذشت چهار، پنج روز به سوريه منتقل شدم. در اين مدتي که در قنديل بودم متوجه ارتباط سازمان با گروه تروريستي «پکک» شدم.
وقتی متوجه این ارتباط شدید چه واکنشی نشان دادید؟
من آمده بودم که با تروريستها بجنگم نه اينکه در دامن گروههاي تروريستي ديگر گرفتار شوم اما راه خروجي هم نداشتم. اگر هم قصدي براي خروج از موقعيت خودم داشتم نميتوانستم؛ چون نيروهاي سازمان میگفتند که تو به اردگاه ما آمدي و افراد ما را ديدي و الان نميتواني از ما جدا شوي. آنها حتي میخواستند مرا مجبور کنند که قبل از رفتن به مناطق درگيري و جنگيدن ، چند ماه در کلاسهاي آموزشي و ايدئولوژيکي آنها شرکت کنم اما من که قصد فراگيري افکار و عقايد آنها را نداشتم و از اول هم نيتم جنگيدن با داعش بود، نپذیرفتم. بالاخره با اصرار مرا با يک گروه پنج نفره و مخفيانه و از راه کوهستان به سوريه منتقل کردند. جالب اينجا بود که در مدت حضور من در قنديل و حتي به محض ورود تمام وسايل ارتباطي از من گرفته شد و ديگر نميتوانستم با تلفن و موبايل با خانواده و اطرافيان خود تماس بگيرم و به اينترنت هم دسترسي نداشتم چون از نظر آنها ممنوع بود. من فقط قبل از رفتن به عراق به خانواده خود گفتم که براي کار به اقليم کردستان میروم. بعد از ورود به خاک سوريه با شرايط حاد نظامي روبهرو شديم و سازمان هم با عجله ما را مسلح کرد.
در سوریه چه اتفاقاتی رخ داد؟
ما در استان «جزئه» مستقر شديم که به ادعاي سازمان از مراکز تجمع کردها بود اما در عين حال درصد قابل توجهي از اعراب هم در اين نقطه ساکن بودند. اما اعضاي سازمان به اعراب اعتماد نداشتند و آنها را متهم به همکاري با داعش میکردند و وقتي آنها عنوان میکردند که اعراب و اهل سنت در جنگ با داعش کشته شده اند، اعضاي سازمان میگفتند که پس چرا شما کشته نشديد. من جزو گروهي بودم که به شهر «جزئه» منتقل شده بود. در آن مقطع گروههاي مختلف سلفي و تکفيري حضور داشتند که با هم درگير هم میشدند. به عبارت ديگر شمال سوريه محلي براي درگير و نزاع ميان گروههاي تروريستي اعم از سلفي، تکفيري و برخي از گروههاي مسلح کردي بود. «يپگ» شاخه سوري سازمان «پکک» بود که در اين بخش فعال بود. در تبليغات برخي از رسانههاي آمده بود که مردم کرد شمال سوريه براي آزادي سرزمينشان با حکومت درگير شدند. در صورتي که اينگونه نيست شاخههاي «پکک» هستند که براي اهداف سازماني خود اسلحه در دست گرفتند. اين گروهها زير نظر شخصي به نام «باحص» که يکي از مقامات بلندپايه «پکک» ترکيه بود و الان فرماندهي عمليات اين سازمان را در سوريه به عهده دارد مشغول فعاليت هستند. البته در عرصه رسانهها اين شخص چهره گمنامي است و به صورت مخفيانه فعالیتهای سازماني خود را انجام میدهد.
وضعيت جبهههاي نبرد و بازگشت جنگ زدگان به مناطقي که از اشغال داعش درآمده به چه صورت است؟
نمي خواهم بگويم که مساله کوباني ومردم آن جدي نيست اما نبرد در مناطق مرزي عراق و بخشهاي سوريه بسيار شديدتر از آن چيزي است که در کوباني اتفاق افتاده با اين وصف در تبليغات رسانهاي مسائل کوباني به صورت غلو آميزي مطرح میشود. نکته قابل توجه اينکه بعد از آزادي کوباني از اشغال داعش، سازمان از ورود مردم به خانه هايشان جلوگيري میکرد و تنها به کردها و عربهايي که با سازمان همکاري داشتند اجازه ورود به کوباني میداد. متاسفانه سازمان بعد از بازپس گيري کوباني، تفتيش افراد و جستوجوي خانه به خانه را شروع کرد و اهالي را مورد توهين آزار قرار داد و حتي اموال آنها را به بهانه کمک به جبهههاي جنگ به غنيمت گرفت. تنها جرم اين افراد هم اين بود که در دوران اشغال کوباني از سوي داعش زنده مانده بودند و از نظر سازمان تنها دليل زنده ماندن اين افراد هم همکاري با داعش بود و اين اتهام باعث رنجش اهالي کوباني بود و حتي برخي از اين افراد را مجبور کرد به مرز مناطق تحت اشغال داعش منتقل شوند. زماني که شهر شنگال درآستانه بازپس گيري قرار گرفت سازمان به اعضاي خود دستور داد که هر جنبندهاي که در مناطق متصرفي داعش قرار دارد دشمن محسوب میشود و به محض اينکه زن يا بچهاي به نزديکي محل استقرار نيروهاي سازمان میرسيد اعضا دستور تيراندازي داشتند. بنابراين خيلي از اهالي کوباني و شنگال تنها به جرم زنده بودن مورد اصابت تير اعضاي سازمان قرار میگرفتند. به عبارت ديگر رويه و منش داعش و سازمان موقع تصرف يک منطقه با قتل و غارت توامان بود.
یعنی تنها منبع درآمد سازمان غارت افراد و منازل بود؟
علاوه بر موضوعاتی که مطرح شد ،منابع درآمدي ديگر هم داشت. خرج سازمان بسيار بالا است. شمال سوريه نفت خيز است و عوامل سازمان هم بر استخراج نفت نظارت دارند و از اين طريق درآمد کلاني به دست میآورند. جالب اينجاست باوجود اختلاف نظر شديد ميان ترکيه و سازمان تروريستي «پکک» واسطه هايي به ميان آمدند که شرايط برقرار ارتباط تجاري ميان اين دو گروه متخاصم را فراهم آورند. لباس و کفش و خورد و خوراک و ... اعضاي سازمان و گروه داعش عمدتا از ترکيه میآید. اين نشان میدهدکه واسطهها به خوبي نقش خود را ايفا کردهاند.
قاچاق مواد مخدر از ديگر کارهايي که اعضاي سازمان انجام میدهند. با ورود مواد مخدر و خروج آن مبالغ هنگفتي به جيب اعضاي سازمان میرود و تزانزيت آن هم مساله مهمي است که به عهده سازمان است.
قاچاق انسان يکي ديگر از منابع درآمدي اعضاي «پکک» است. منطقهاي که سازمان استقرار دارد کريدور اروپا است و بسياري قصد مهاجرت به ترکيه و اروپا از به صورت غير قانوني دارند با دادن هزينههاي گزاف به اعضاي سازمان، شرايط انتقال خود را فراهم میکنند. اما در درجه اول مهمترين منبع درآمدي سازمان انتقال نفت سوريه به ترکيه از طريق واسطهها است که البته ترکيه هم به جاي پول، کالا در اختيار واسطهها میگذارد. به نظرم هدف اصلي «پکک» با شعار حمايت از مردم کرد شمال سوريه تسلط بر مناطق نفتي اين کشور است که ثروت سرشاري را نصيب آنان کرده است. مبارزه با داعش پوششي براي اقدامات اقتصادي سازمان است. شهرهاي کوچکي مثل کوباني و شنگال البته در مقايسه با مناطق که در استان الانبار در اشغال داعش است از وسعت خيلي کمي برخوردارند اما بيش از ديگر جبهههاي درگيري با داعشيان سروصداي تبليغي و رسانهاي دارند. من به هيچ وجه منکر کشتار مردم مناطق کردنشين شمال سوريه از سوي تکفيريها نيستم اما حمايت رسانهاي از مردم اين مناطق که با تحريکات اعضاي «پکک» نيز همراه بود نبايد از نظر دور داشت. شيوههاي کسب منابع اقتصادي که از سوي سازمان طراحي شده بود در گروههاي ديگر نيز مورد تقليد قرار گرفت و گروههاي عربي و ارمني هم با گرفتن ماليات و برخي از کمکها با شعار حمايت از مردم عرب و ارامنه سوريه تشکيل شدند.
سازمان در مناطق آزاد شده ساختار و تشکيلات جدیدی ایجاد کرده است؟
«يپگ» که همان شاخه سوري «پکک» است بعد از کشتار وغارتي که صورت داد، اداره مناطق آزاد شده را به دست گرفت و فضايي از بدبيني و اتهام را نسبت به ساکنان آن مناطق بوجود آورده است. برخي از افراد به صرف داشتن برخي ويژگي هايي مردم متدين مثل ريش بلند متهم به همراهي با داعش میشوند و مورد آزار و اذيت قرار میگيرند. طبيعي است که بسياري از مردم احساس امنيت نداشته باشند. سازمان پليسي به نام «آسايش» تشکيل داده است که دقيقا قوانين «پکک» را اجرا میکند. در شهر «تل کوچر» سازمان نزديک به 100 اسير را به جرم داعشي بودن يا همکاري با داعش زنداني کرده است. در بين اين افراد زنداني به کساني برخوردم که به هيچ وجه به لحاظ مرام فکري و سازماني پيوندي با داعشيان نداشتند و تنها به خاطر اختلافات فکري و ساختاري با سازمان به مشکل خورده بودند و قصد خروج از آنجا را داشتند اما به اتهام همکاري با داعش زنداني شدند. نظارت شديدي هم روي آموزش و پرورش و مدارس دارند و در مورد مواد درسي حساس هستند. دانش آموزان عرب در آنجا مجبورند که گويش کرد کرمانجي را ياد بگيرند.
زندگي در ميان اعضاي «يپگ» چگونه میگذرد؟
اعضاي گروه دقيقا براساس يک اداره و سازمان رفتار میکنند. زنها و مردها عضو اين گروه علاوه بر شرکت در عمليات موظف به کار يدي نيز هستند. گروه چون به تشکيلات زيرزميني علاقهمند است بسياري از خانمهاي عضو را واداشته که در کندن مخفیگاه در کوهها شرکت کنند. بخشي از اين اجبارهاي صورت گرفته با اين هدف صورت میگيرد که نيروها را آنچنان در شرايط سختي نگه دارند تا اوقات اندکی که امکان آسايشي برايشان فراهم میآورند برایشان شیرین جلوه کند. هر کدام از اين دختران موظفند که در طول شش ماه تونلی به طول 180 متر به گروهک تحويل دهند.
شيوههاي عضوگيري در گروه «يپگ» چگونه است؟آیا پیشنهادات مالی میدهند یا صرفا از راههای عقیدتی عضوگیری میکنند؟
براي يارگيري برنامه ريزي دقيق و منظمي دارند. با چند نفري که صحبت کردم که برخي از آنان ايراني بودند متوجه شدم که براي همراه کردن هر کدام از آنها شيوه مخصوصي را بکار بردند. يکي از اعضا تعريف میکرد که دچار افسردگي شديدي بود و تنها چيزي که او را سرگرم میکرد کتابخواني بود. يکي از دوستانش که نميدانسته با پژاک هم همکاري میکند اطلاعات شخصياش را به گروه داده بود و کم کم دامنه ارتباط را گسترده تر کرده و به بهانههاي مختلف او را به کوهنوردي يا پارک گردي و خيابان گردي تشويق میکرده. بعد از مدتي نفر سومي به آنها پيوسته و خودش را از علاقمندان به کتاب نشان داده و اتفاقا در مورد ادبيات و شعر و کتاب اطلاعات زيادي داشته و در مورد نويسندگان زيادي با او صحبت کرده و کم کم این اعتماد ایجاد شده است. اکثر اين افراد هم که به عضویت سازمان در آمده اند از اقشار کم درآمد و جوان جامعه انتخاب میشوند.
افرادی که از پیوستن به گروه پشیمان میشدند راهی برای بازگشت داشتند؟
گروه براي کساني که از پيوستن به سازمان اظهار پیشمانی میکردند هم برنامه داشت و با تبليغات فراوان سعي کرد اين مطلب را القا کند که شما به محض ورود به ايران تيرباران خواهيد شد. از آنجايي که تمام وسايل ارتباطي با خارج از گروه از شما گرفته میشود و هيچ اطلاعي از وقايع و اتفاقاتي که در بيرون میافتد نداريد شاید اينها را باور کنيد.
یعنی در مدت حضورت در بین اعضای «پکک» هیچ ارتباطی با بیرون نداشتید؟
من در طول اقامتم در سوريه هيچ بهرهاي از تلفن و موبايل و اينترنت و روزنامه و ... نداشتم و تنها میتوانستم کتاب بخوانم و براي آن هم مجبور بودم به کتابخانهاي مراجعه کنم که تنها کتابهاي «عبدالله اوجالان» در آن موجود بود.
به تلویزیون چطور؟ دسترسی داشتید؟
ديدن تلويزيون هم تنها به هفت يا هشت کانالي که وابسته به «پکک» يا همسو با آن بود محدود میشد. براي کنترل بيشتر هم هر روز اعضا در گروههاي مختلف بايد به مسئول مربوطه مراجعه میکردند تا در جلسه انتقادي شرکت کنند. در اين جلسات همه اعضا موظف بودند که از خود و ديگران انتقاد کنند. مثلا ارتباط دوستانه دونفره هميشه از جمله موضوعاتي که در جلسه از سوي ديگر اعضا مورد انتقاد قرار میگيرد و فردي که از او انتقاد شده بايد به اين اشکال پاسخ دهد. حتي صحبت کردن دو نفر با همديگر به زبان غير کرمانجي نيز از ديگر موارد اتهامي بود که در اين جلسات مطرح میشد. انتقادات اگر از يک حدي فراتر رفت، فرد مورد نظر با ارسال نامهاي مجبور میشود که دوباره به يکي از اردوگاهها برگردد و مجددا تحت آموزش ايدئولوژيکي و مرام سازماني قرار گيرد.
اعضا گروه از چه وضعيت تحصيلي برخوردار بودند؟
يکي از فرماندهان اين گروهک روزي در يکي از شبکههاي تلويزيونيشان اعلام کرد که بسياري از تحصيل کردگان و دانشگاهيان به گروه ما میپيوندند. در اين در حالي است که در يک جمع بندي اعضاي گروه از تحصيلات پاييني برخوردار هستند. نمونه جالب آن خود من بودم که تحصيلات ديپلم داشتم اما در بين اعضاي گروه بهعنوان يک فرد تحصيل کرده به شمار میآمدم . مثلا يکي از آنها يکي از شهروندان سوري بود که عرب بود و علاوه بر تسلط به اين زبان به خاطر حضور در گروه مجبور به فراگيري زبان کرمانجي هم بود و ديگر هيچ بهرهاي از سواد نداشت. در چنين مواقعي حرف اول و آخر در جمع را مجموعه حرفهاي «عبدالله اوجالان» میزند که مقام بالايي در بين اعضا برخوردار است و هيچ حرف علمي و منطقي که با افکار اوجلان همخواني نداشته باشد پذيرفته نيست.
در آنجا اخبار ایران را دنبال میکردید؟
اعتبار اخبار منوط به انتشار آن از مسيرهاي کنترل شدهاي بود که سازمان در نظر گرفته است. زماني که من به کردستان و بعد به سوريه منتقل شدم اخبار ماجراي اسيدپاشي يا ناآراميهاي مهاباد منتشر شده بود در حالیکه من موقع آن حوادث ايران بودم از چند و چون ماجرا اطلاع داشتم وقتي در کردستان يا سوريه از من سوال میشد که حقيقت ماجرا چه بوده و من هم در اين زمينه همان کم و کيفي را که در ايران اتفاق افتاده در اختيار آنها قرار میدادم، آنها معترض میشدند که تو از حقيقت ماجرا خبر نداري و در گروه گفته شده که مثلا 48 دختر را با اسيد سوزانده اند. وقتي که من اين شايعات را رد میکردم با برخورد نامناسب آنها مواجه میشدم و مرا متهم به مشکلات فکري میکردند.
در عمليات شرکت داشتید؟
بله! زخمي هم شدم. ما بيشتر مثل يک سپر انساني بوديم و آنها بدشان نمیآمد که ايراني هايی که با گروه بودند در عمليات عليه داعش کشته شوند تا در تبليغاتشان اعلام کنند که از ايران هم کساني بودند که به ميل و علاقه به گروه پيوستهاند. متاسفانه دو ايراني هم در اين ميان کشته شدند. محمدحسين کريمي و امير قبادي دو ايراني بودند که با انگيزههاي مبارزه با داعش به گروه وارد شدند و آنها هم مثل من فريب خوردند و از طريق فضاي مجازي به گروه پیوستند و متاسفانه بعد از ورود به گروه و شرکت در عمليات عليه داعش بعد از 20 روز کشته شدند. نکته تاسف بار اينکه محمد حسين کريمي با گلولهاي که به پايش اصابت کرده بود زخمي شده بود اما به پشت جبهه منتقل نشد و از شدت خونريزي جان سپرد. من که از ناحيه دست زخمي شدم به قنديل در شمال عراق منتقل شدم.
در آنجا با سران «پکک» هم ملاقاتی داشتید؟
در بيمارستاني که بستري بودم روزي «جلال بايک» دومين مقام «پکک» به همراه يک نظامي آمريکايي- يهودي به ملاقات من آمد. در اين ديدار من مطالبي در مورد فاصله ميان شعارها و حوزه عمل گروه و قتل و غارتهاي صورت گرفته با او در ميان گذاشتم اما متوجه شدم که سطح فهم او در حد همان اعضاي کم سواد گروه بود. آن آمريکايي که با او بود به محض اينکه فهميد من ايرانيام به انگليسي در باره ايران بد و بيراه گفت.
بعد از زخمي شدن دوباره به جبهههاي جنگ برگشتيد؟
بعد از بهبودي به يکي از پايگاههاي شهر شنگال برگشتم و بيست روز آنجا بودم. در اين مدت خيلي از اعضاي گروه با من صحبت کردند و سعي کردند با وعده هايي مرا به همکاري بيشتر ترغيب کنند و من که در اين مدت خباثتهاي گروه را ديده بودم از هر فرصتي براي خروج از گروه و مراجعت به ايران استفاده کردم. بعد از مدتي به اربيل منتقل شدم و زماني آنها سرشان به موضوعات ديگري گرم بود به کنسولگري ايران در اربيل مراجعه کردم و درخواستم را مبنی بر بازگشت به ايران مطرح کردم و با برخورد خوب آنها مواجه شدم و زمينه بازگشت من به ايران فراهم شد.
- 23
-
منابع آگاه اعلام کردند، نیروهای نظامی ترکیه وارد خاک سوریه شده و از ساکنان مناطق مرزی خواسته اند خانه های خود را تخلیه کنند.به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پایگاه خبری «العهد»، ترکیه قصد ساخت دیوار حائل به طول هزار و پانصد متر در خاک سوریه را دارد.به گفته منابع خبری، خانه هایی که در مسیر این دیوار قرار دارد تخریب خواهد شد. -
-
برخی خبرگزاری ها از سرنگونی یک هواپیمای نیروی هوایی روسیه توسط ترکیه خبر میدهند. گفته میشود این هواپیمای روسی پس از ورود به حریم هوایی ترکیه سرنگون شده است. با این حال این خبر همچنان از سوی ترکیه تایید نشده و نمیتوان به طور قطع به درستی یا نادرستی آن پی برد. خبرگزاری.expressسعی در تماس با وزارت دفاع ترکیه و روسیه داشته است، اما موفق نشده است. ترکیه پیشتر به روسیه هشدار داده بود در صورتی که هواپیماهایش وارد حریم هوایی ترکیه شوند آنان را سرنگون خواهد کرد.
http://www.dailystar.co.uk/news/latest-news/469341/Russia-Turkey-jet-plane-shot-down-airspace-Syria-ISIS-Islamic-State
http://www.mirror.co.uk/news/world-news/turkey-warns-russia-shoot-down-6579981
http://www.thedailybeast.com/articles/2015/10/05/turkey-threatens-to-shoot-down-russian-planes-that-stray-from-syria.html
- 1
- 1
-
یه نمونه تبلیغ علیه حملات روسیه تو پیج های فارسی. درست و غلطش با دوستان:
با وجود حضور نظامی گسترده روسیه در سوریه، صبح جمعه داعش پیشروی سریعی به سمت شهر حلب در شمال سوریه داشتند که به گفته دیده بان حقوق بشر در سوریه این پیشروی بزرگترین پیشروی داعش به سمت حلب است. داعش موفق شد جنگجویان گروههای مسلح مخالف آقای اسد را از چند شهرک در حومه حلب که از سال 2012 در کنترل آنها بود بیرون برانند و به 20 کیلومتری این شهر برسد. تل قراح، تل سوسین، کفر قارص و پایگاه نیروی زمینی، از جمله این مناطق هستند. به گفته وی دلیل پیشروی داعش پراکندگی در صفوف گروههای مسلح مخالف حکومت سوریه در نتیجه حملات هوایی روسیه است. بخش شرقی از این شهر در کنترل مخالفان بوده و بخشی غربی آن در کنترل نیروهای دولتی قرار دارد. ارتش سوریه به همراه حزبالله لبنان و با پشتیبانی هوایی روسیه، عملیات زمینی خود را علیه مخالفان مسلح در مرکز شمال غرب سوریه، مناطقی که داعش در آن حضور ندارند، ادامه میدهد. مقام های غربی میگویند 80 تا 90 درصد حمله های هوایی روسیه در سوریه علیه مخالفان حکومت آقای بشار اسد، یعنی دیگر گروه های مسلح غیر از داعش و القاعده، است. برخی کارشناسان میگویند روسیه به داعش نیروی هوایی داده است و بمباران گروه های مخالفان آقای اسد توسط هواپیماهای روسی به گونه ای است که از داعش پشتیبانی میکنند. برخی تحلیلگران سیاسی نیز میگویند روسیه قصد دارد 2 گزینه پیش پای مردم سوریه بگذارد، داعش یا آقای بشار اسد. مسلما نیازی به گفتن نیست که مردم سویه کدام یک را انتخاب خواهند کرد.
-
بابا اینا دستشون تو یه کاسه هست میخان اینجوری جنگشونو موجه جلوه بدن....
- 1
- 1
-
ظرف 48 ساعت روسیه معادلات درگیری در سوریه و منطقه را تغییر داد و تمامی خطوط قرمز ترکیه و امریکا را از بین برد. حملات خوردکننده نیروهای هوایی روسیه سبب شد امریکایی ها و گروه های مسلح جهادی در برابر آن مجبور به عقب نشینی شوند و این در حالی است که پنتاگون اعلام کرده است به عملیات برچیدن موشک های "پاتریوت" از خاک ترکیه همچنان ادامه می دهد.
به گزارش روزنامه لبنانی السفیر، پنتاگون اعلام کرده است که حملات هوایی روسیه در خاک سوریه هیچ تغییری در عملیات برچیدن سامانه های موشکی پاتریوت امریکا در خاک ترکیه به وجود نیاورده است و واشنگتن به کار خود ادامه خواهد داد.
این در حالی است که امریکایی ها از منطقه رو به گسترش حملات هوایی روسیه شوکه شده اند و می گویند به سطحی که به هیچ وجه توقع آن را نداشتند گسترش یافته است، به گفته مقامات امریکایی حملات هوایی روسیه از مرزهای ترکیه تا مناطق مرکزی سوریه را شامل می شود و حتی مواضع "جیش الفتح" که مورد حمایت مالی و تسلیحاتی ترکیه و عربستان و قطر است و مرکز جسر الشغور را در کنترل خود دارد نیز از گزند حملات روسیه در امان نمانده اند.
از سوی دیگر گویا مذاکرات ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه با فرانسوا اولاند، همتای فرانسوی اش در پاریس چندان دوستانه نبوده است. گویا پوتین در این دیدار تلاش داشته بر سر خیانت های پاریس به مسکو بر سر سوریه با وی تسویه حساب کند. اگر چه بعد از آن که رئیس جمهوری فرانسه از موقعیت سازمان ملل رسما از اظهارات انقلابی خود عقب نشست و حدود 10 روز پیش بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را بخشی از راه حل سیاسی در سوریه دانست، روسیه رویکرد خود را در قبال فرانسه تغییر داده و اکنون به نظر می رسد نوعی تفاهم روسی – فرانسوی بر سر سوریه آغاز شده است. اکنون روسیه از این دریچه به موضوع تفاهم با فرانسه می نگرد که به این ترتیب می تواند سرپوشی اروپایی و بین المللی برای عملیات خود در سوریه ایجاد کند.
در خلال 48 ساعت، روسیه نزدیک به 200 حمله هوایی انجام داد که بیشتر آنها مربوط به مناطق مرکزی سوریه بود، روسیه با این حملات توانست بیشتر گروه های جهادی را وادار به عقب نشینی از مناطق گسترده ای از اطراف ادلب کند. مقام های روسی می گویند پل دریایی روسیه به بندر طرطوس می تواند حملات هوایی روسیه را که احتمالا چهار ماه به طول خواهد انجامید، تقویت کند.
در همین راستا مراکز آمارگیری ترکیه که از نزدیک تحرکات روسیه را دنبال می کنند می گویند در هفته های اخیر شاهد عبور ناوهای روسیه از دریای سیاه با گذر از تنگه بوسفور به دریای مدیترانه بوده اند که در حدود 15 هزار تن سلاح و مهمات به بندر طرطوس می بردند. به این ترتیب از طریق پل دریایی روسیه از ابتدای ماه اکتبر تا کنون نزدیک به 60 هزار تن سلاح جابه جا شده است.
منابع نزدیک به مخالفان سوری می گویند که جبهه النصره و احرار الشام که ستون فقرات دخالت ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در سوریه محسوب می شوند، اعلام کرده اند که پس از حملات روسیه به سوریه مجبور شده اند مقرهای خود را در اطراف ادلب تخلیه کنند و مشاهده شده است که تانک ها و کامیون های بزرگ خود را از محل دور کرده اند. همچنین «حزب ترکستانی اسلامی» که ایگورهای چینی را شامل می شود نیز ذخایر و سلاح های خود را از ادلب و اریحا و شهرهای جبل الزاویه و معرة النعمان و ابو الضهور و سراقب خارج کرده اند. اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که این ذخایر به مناطق بسیار نزدیک به ترکیه منتقل شده اند تا از حملات هوایی روسیه در امان باشند.
طی تنها چند ساعت روس ها مرحله اولیه فروپاشی و نابودی توانایی نیروهای مسلح برای انجام هر گونه واکنشی را از بین بردند، برای همین آنها نتوانستند حتی به مواضع ارتش سوریه یورش ببرند. در پی آن ارتش سوریه توانست مواضع آنها را در سهل الغاب هدف قرار دهد و آنها را از آن جا به عقب براند. اکنون نخستین هدف بازپس گیری شهر جسر الشغور است و برای این کار قرار است حملات هوای و زمینی مشترکی میان روسیه و سوریه برای تصرف سهل الغاب صورت بگیرد.
از سوی دیگر روس ها کار اعزام نیروی زمینی به فرودگاه نظامی النیرب در حلب را آغاز کرده اند و اطلاعات رسیده حاکی از آن است که ارتش سوریه و ایرانی ها نیروهای بزرگی را به شمال سوریه گسیل داشته اند. در همین رابطه جبهه الشامیه قصد دارد از منطقه الشیخ مقصود عقب نشینی کند که به دنبال آن نیروهای کردی این منطقه را تصرف خواهند کرد که در پی آن راه برای پیشروی نیروهای سوری نیز هموار خواهد شد.
اکنون روشن شده که اولویت روسیه نه تنها از بین بردن داعش در سوریه است بلکه هدف اصلی اش شکستن ستون فقرات دخالت های ترکیه و کشورهای منطقه در سوریه و نابودی گردان هایی که زیر نظر آنها فعالیت می کنند از جمله جیش الفتح است. بر اساس بسیاری از ارزیابی ها خطر جیش الفتح به مراتب بیشتر از تهدید داعش است که تنها بر بخش های بیابانی سوریه و مواضع کمتر خطرناکی مثل دو روستای ورودی به قلیون و دیر الزور تسلط دارد. نیروهای روسیه همچنین توانسته اند خطر داعش را از رقه دور کنند.
علی رغم این که سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته است که روسیه ارتش آزاد را گروه تروریستی نمی داند برای همین این گروه مورد هدف جنگنده های روسیه قرار نخواهد گرفت، اما هیچ کس در دستگاه سیاسی – اداری روسیه ارتش آزاد را به رسمیت نمی شناسد به ویژه بعد از آن که اکثر آنها به استثنای مجموعه کوچکی که در جبهه جنوبی با حمایت اردن فعالیت می کند به گروه های جهادی پیوسته اند.
به این ترتیب می توان درک کرد چرا ترکیه، امریکا، کشورهای عربی و اروپایی از حملات روسیه به مواضع تروریست ها نگران شده اند و خواستار توقف فوری حملات آنها هستند، حملات روسیه فرقی میان گروه های جهادی نمی گذارد، برای آنها مخالف جهادی معتدل و تندرو یکی است، همه باید از بین بروند.- 12
-
ورود هیات دولت حوثی یمن به تهران
اعضای کمیته عالی انقلاب یمن به تهران وارد شد.
به گزارش خرداد شبکه خبری العالم از ورود کمیته عالی انقلاب یمن به تهران خبر داد.
خبرگزاری صداوسیما با انعکاس این خبر به نقل از شبکه العالم افزود: هیات یمنی قرار است با مقامات بلندپایه ایرانی در خصوص تجاوزات و تعرضات سعودی به یمن گفتوگو کنند.
http://khordadnews.ir/news/160301سوال اول اینه که اینها چطوری میان ایران یمن که بسته هست.
دوم برای چی اومدن به نظر دوستان؟؟
-
گروه تروریستی داعش در نامهای ضمن دعوت از اردوغان برای تشکیل ائتلافی با داعش جهت حمله به کردهای سوریه، تهدید کرد در صورتی که داعش مجبور شود به تنهایی و بدون کمک آنکارا این حملات را انجام دهد، ترکیه با خطر تقسیم مواجه خواهد شد.گروه تروریستی داعش در نامهای ضمن دعوت از اردوغان برای تشکیل ائتلافی با داعش جهت حمله به کردهای سوریه، تهدید کرد در صورتی که داعش مجبور شود به تنهایی و بدون کمک آنکارا این حملات را انجام دهد، ترکیه با خطر تقسیم مواجه خواهد شد.به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری شفق نیوز، برخی سایتهای وابسته به گروه تروریستی داعش به تازگی نامهای را منتسب به «ابوتراب الاندلسی» یکی از اعضای این گروه منشتر کردند که در این نامه خطاب به رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه اعلام شده از آنجایی که ترکیه برای داعش دروازهای به سوی اروپا محسوب میشود، آنکارا باید در حملات این گروه علیه کردهای سوریه به داعش کمک کند تا هم ترکیه از خطر تقسیم و تجزیه رها شود و هم کردها نتوانند دولت خود را در شمال سوریه برپا کنند.در این نامه داعش با اشاره به وجود تماسهایی میان کردها و نیروهای روسی حاضر در سوریه با هدف توافق و هماهنگی برای حمله به پایگاههای داعش و نابودی این گروه و نیز حکم کردهایی که در مرزهای مشترک سوریه و ترکیه بازداشت شدهاند، از اعضای خود خواست سربازان ترکیهای که در این مرزها گماشته شدهاند را به عضویت خود درآورند.الاندلسی داعش تاکید کرد: "روسیه به شام آمده و نمیخواهد به ویژه پس از پیشروی آشکار طالبان در نزدیکی مرزهایش، شکستی دیگر را تجربه کند."وی ادامه داد: موفقیت نیروهای ارتش سوریه در کنترل شهر حلب تنها به نفع کردها تمام شد و کردها این مناطق را به کنترل خود درآوردند اما به زودی مقابله واقعی میان کردها و ترکیه آغاز خواهد شد.این عضو داعش در پایان گفت: این جنگ هنوز شروع نشده اما پس از اینکه روسیه بر برخی مناطق تحت کنترل داعش کنترل یابد، آغاز خواهد شد.- 2
-
هر چند از محمود بدم میاد ولی این اظهارات از طرف کی اونم امارات، نیاز به یکی مثل مموتی داشت بزنه تو دهنشون...
-
آخر من جواب این سوالمو نمیگیرم و از دنیا میرم!
سلام دوست عزیز. در مورد سوالت باید گفت سیستم کاری یه موتور جت در حالت ساده به صورت شکل زیر هست.
با توجه به شکل هوا از ورودی موتور وارد میشه و بعد در اثر عبور از پره های کمپرسور فشرده میشه چون هوای عادی رو تو اون سرعت، فشار و چگالی نمیشه آتیش زد! بعد از فشرده شدن وارد محفظه احتراق میشه. که دقیقا پشت کمپرسور هست. شکل محفظه احتراق به صورت زیر هست:
هوای فشرده خروجی از کمپرسور به سمت اطراف محفظه احتراق هدایت میشه و منفذ های اطراف وارد محفظه احتراق میشه. اما با توجه به شکل، تو بخش ابتدایی محفظه احتراق سوخت به درون هوای وارد شده پاشیده میشه ضمن مخلوط شدن با هم توسط سیتسم جرقه ای که تو این ابتدای محفظه احتراق هست مشتعل میشن. در واقع ما با یه چیزی مثل مشعل باسیستم پیچیده ترسروکار داریم. منتها اینجا از بقیه جاها متفاوت هست چرا که هوا با سرعت وارد محفظه احترق میشه ( هرچ چند قبلا توسط کمپرسور سرعتش کم و فشرده شده به نحوی که برای احتراق مناسب باشه). بنابراین ممکن تو این حالت پرش شعله داشته باشیم و شعله به سمت توربین کشیده بشه. در این حالت میان یه سری برامدگی حساب شده تو محفظه ایجاد می کنند تا از این کار جلوگیری کنه.
این خلاصه ای از احتراق در موتور های هواتنفسی هست.
حال نداشتم بنویسم دیدم خیلی عجز و ناله کردی دلم نیومد...
- 7
-
بیانیه رسمی وزارت دفاع روسیه درباره حملات هوایی انجام شده در سوریه+فیلم
- 20 سورتی جنگنده های روسیه در آسمان سوریه برای هدفگیری مواضع داعش انجام شد
- طی این سورتی ها 8 مکان نظامی متعلق به داعش از جمله انبارهای مهمات و مراکز فرماندهی این گروه مورد هدف قرار گرفت
http://function.mil.ru/news_page/country/more.htm?id=12059172@egNews
چقد زود اینا رو شناسایی کردن. یا اینکه قبلا شناسایی شده بودن!
-
طرح خوبی هست ...خوبه منتها عراق سوریه و لبنان نا امن هستند و نمیشه به دولت اونها و جاسوسها و خائنین موجود در اون مناطق فکر نکرد! ... اگر ایران انقدر توان داشت(بودجه-امنیت-قدرت ملی-دانش-دیپلمسای عمومی-متحدان قوی منطقه ای و فرامنطقه ای) که در لبنان سامانه پدافندی در حد اس 300 و باور قرار بده و مطمعن هم باشه که می تونه ازشون استفاده کنه بعید می دونم اون وقت اسرائیل و یا وهابیت می تونستند عرض اندام کنند.
اتفاقا میتونه توجنوبی لبنان تحت نظر حزب اله مستقر کنه اونم با استتارمناسب!
مشکل اول سر نداشتن و دوم سر انتقالش هست فعلا...
- 1
-
روسيه از امريكا خواسته فوراً پرواز جنگنده هاش بر فراز سوريه رو متوقف كنه.. :))
BREAKING: Senior US official tells @JenGriffinFNC Russian officials demand US warplanes exit Syria immediately
منبع:فاكس نيوز
یعنی امریکاییا به حرف روسا گوش میدن؟؟
- 1
-
ترکیه به تازگی قراردادی را با یک شرکت هواپیماسازی آمریکایی برای مشارکت در تولید هواپیما در خاک ترکیه به امضا رسانده است.به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از حریت، پروژه تولید هواپیمای TRJet ترکیه چند روز پیش از انتخابات گذشته در این کشور بر اساس قراردادی با شرکت آمریکایی سیرا پایه گذاری شد.این پروژه با هدف تولید دو نوع هواپیما با ظرفیت های 32 و 70 مسافر قرار است طی سال های آینده بخشی از حمل و نقل هوایی ترکیه را در دست گیرد.در حال حاضر ترکیه از شرکت آمریکایی طرف خواسته است تا حداقل 70 درصد از این هواپیماها در خاک ترکیه ساخته شود که این مسئله از سوی شرکت آمریکایی رد شده است.بنا به گفته سخنگوی سیرا، موتور و بخش های الکترونیکی این هواپیماها که سهم قابل توجهی از تولید را به خود اختصاص می دهند در خارج از ترکیه ساخته می شود که همین امر رسیدن به سهم ساخت 70 درصدی در خاک را ترکیه را بسیار سخت می کند.پروژه ساخت مدل TRJ328 با ظرفیت 32 مسافر طی 3 سال آینده و TRJ628 با ظرفیت 70 مسافر قرار است تا سال 2023 به بهره برداری برسد.ارزش این پروژه ها 1.5 میلیارد دلار برآورد شده است که شامل تولید اولین مدل هواپیمای 70 نفره و ساخت 50 فروند از 328 S در این کشور خواهد بود.- 1
-
قرارداد جدید و مهم روسیه با ایران / آیا جت های «سوخو سو 30» به سمت تهران به پرواز درمی آیند؟
نشنال اینترست در گزارشی تحت عنوان «قرارداد تسلیحاتی بزرگ روسیه» نوشت: ایران درصدد در اختیار گرفتن هواپیماهای روسی Sukhoi Su-30 Flankers و استفاده از آن ها در نیروی هوایی خود است.
به گزارش «انتخاب»، گروهی از ایران ماه گذشته در نمایشگاه تجهییزات هوایی در مسکو شرکت کرد و با مقامات روسیه در این باره گفتگو کرد.
وزیر دفاع ایران نیز اخرا گفت که تهران به دنبال خرید جنگنده های سوحو است.
براساس این گزارش، ولادیمیر پوتین و معاون علم و فناوری رئیس جمهور ایران در این خصوص نیز گفتگو کرده اند.
با این حال، اکنون معلوم نیست ایران علاقه مند به خرید کدام نوع از هواپیماهای Su-30 است، اما احتمالاً جنگنده های دلخواه ایرانف یکی از انواع جنگنده های پیشرفته مشابه هواپیماهایی است که هند، مالزی، الجزایر و خود روسیه استفاده کرده اند.
با وجود این، همچنین ممکن است ایران تصمیم به خرید جنگندهSu-30M2 بگیرد که در ناوگان نیروی هوایی روسیه نیز استفاده می شود. این جنگنده در شهر کومسومولسک اون آمورKomsomolsk-on-Amur واقع در شرق دور روسیه ساخته می شود و نسبت به جنگندهSu-30SM پیشرفته تر است. به هر حال، اضافه شدن هر گونه جنگنده Su-30 به ناوگان هوایی ایران، تا حد زیادی موجب افزایش توانمندی نیروی هوایی ایران می شود؛ نیروی هوایی که به طور عمده مجهز به جنگ افزارهای قدیمی ساخت آمریکا، روسیه، و چین است.
پیشرفته ترین جنگنده هایی که ایران در اختیار دارد، تعداد انگشت شماری جنگنده Grumman F-14A Tomcats ساخت آمریکا و جنگنده هایMiG-29 مربوط به دوره شوروی سابق، یا جنگنده هایی است که از عراق آورده شده است. بقیه زرداخانه نیروی هوایی ایران متشکل است از جنگنده های قدیمی F-4 Phantom II، هواپیماهای F-5 Freedom Fighters که در داخل تغییراتی در آنها ایجاد شده است، و جنگنده های F-6 و F-7 ساخت چین - که به ترتیب برگرفته از طراحی جنگنده هایMiG-19 ، وMiG-21 هستند- .
بیشتر هواپیماهای «بومی» ایران در واقع هواپیماهای F-5 تولید شرکت نورتروپ هستند که تغییراتی در بدنه آنها ایجاد شده، یا مدل های آزمایشی همچون قاهر 313.
ارتش ایران در مبارزه متعارف توانایی ویژه ای دارد. اگر ایرانی ها بر راهبردهایی همچون مین گذاری در دریا، حملات گروهی قایق های تندرو به گروههای تهاجمی نیروی دریایی آمریکا، یا حملات موشکی به پایگاههای آمریکا در منطقه تکیه کنند، می توانند مشکلاتی زیاد برای ارتش آمریکا و متحدانش ایجاد کنند.خرید سامانه های پیشرفته موشکی سطح به هوا همچون سامانه S-300 یا Buk برای تقویت این راهبرد، ممکن است برای ایران سرمایه گذاری بهتری باشد تا خرید جنگنده های جدید. به طور قطع، باید توجه داشت که ایرانی ها تلاش کرده اند این سامانه موشکی را خریداری کنند- اما روسیه هنوز آن را تحویل ایران نداده است.
ملحق شدن شمار قابل توجهی از جنگنده های Su-30 به ناوگان نیروی هوایی ایران موجب افزایش توانمندی و قدرت هوایی این کشور خواهد شد؛ در این خصوص هیچ شکی وجود ندارد. اما توازن کلی همچنان به نفع متحدان آمریکا در خلیج فارس خواهد بود. این امر به ویژه زمانی صدق می کند که به ناچار پای آمریکا به هر گونه درگیری بین ایران و همسایگانش کشیده شود .- 1
-
متن نسبتا جالبی هست. چون یه مقدار کم صحبت از حضور ایران در منطقه (عراق و سوریه) می کنه اینجا متن کامل میارم تا همه بخونن.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
«کالج جنگ» برنامهای است هفتگی در رویترز که به مسائل مربوط به درگیریهای نظامی و مسائل پس پرده جبهههای نبرد میپردازد. در این برنامه، گفتوگویی بین مجری برنامه (جیسون فیلد) با دو نفر از کارشناسان امور نظامی آمریکا (مت گالت و رابرت بکیوسن) انجام گرفته است که در آن به بررسی تأثیر توافق هستهای، روی توان نظامی ایران و شرایطش نسبت به دیگر قدرتهای منطقه پرداخته شده است.
در ادامه ترجمه مشروح این برنامه رادیویی را میخوانید:
جیسون فیلدز: میتوانی شرایط حال حاضر نظامی ایران را تشریح کنی و به ما بگویی در آینده به چه شکل خواهد بود؟
مت گالت: دلیل اینکه ما دراینباره بحث میکنیم، توافق هستهای ایران است؛ موضوعی که مباحث زیادی را مطرح کرد. این یک توافق دیپلماتیک است که بخشی از فعالیتهای هستهای ایران را محدود میکند و از سوی دیگر به سالها تحریم و ممنوعیتهای بحثبرانگیز و طولانی تجاری که ایران را از خریدوفروش سلاح در بازار جهانی بازمیداشت، پایان میدهد. همانطور که میدانید، در چند هفته اخیر و پس از آنکه توافق اعلام شد، در بسیاری از روزنامهها و خبرگزاریهای غربی سرتیترهایی مثل «توافق هستهای، پایانی بر تحریمها و شروع نگرانیهای پنتاگون از شرایط نظامی»، «نتایج یک توافق بد با ایران» و حتی تیترهایی، مانند «پنج اسلحه جنگی ایران که آمریکا باید از آنها بترسد» به چشم خورد.
این تیترها در ابتدا وهمآور بهنظر میرسند، اما سؤالات زیادی دراینباره مطرح است. اولین سؤال این است که دقیقا چه کسی قرار است به ایران اسلحه بفروشد که پاسخ قاعدتا روسیه و چین است، اما روسیه از سال ٢٠١٠ فروش اسلحه به ایران را متوقف کرد، بنابراین برای مسکو این بازگشتی به دادوستدهای معمول و مثل سابق با ایران است و نه بازگشایی بازاری بزرگ برای اسلحههای روسی. همچنین سؤالاتی درباره چگونگی پرداخت هزینه سلاحهای خریداریشده از سوی ایران پیش میآید. آنها در شرایط جدید صددرصد، صنعت نفت خود را سریعا توسعه خواهند داد، اما بازار انرژی در شرایط خوبی بهسر نمیبرد. سؤال بهتر و جالبتر این است که نیروی نظامی ایران هماکنون در چه شرایطی بهسر میبرد؟ این نیرو به دنبال خرید چه سلاحهایی از خارج است؟ مقامات ایران نیروی نظامی را در مسیر چه اهدافی هدایت میکنند و آرایش این نیرو در مقابل رقبای منطقهای چگونه است؟ من از «رابرت» میخواهم که یک تصویر بزرگتر از این شرایط ارائه کند.
رابرت بکیوسن: جنگ و درگیری در طبیعت خود پیشبینیناپذیر است، بنابراین نیروی نظامی با توجه به تهدیداتی که یک کشور خود را با آن مواجه میبیند برای انجام امور مشخصی طراحی میشود و در مورد ایران این تهدید در وهله اول ایالاتمتحده و متحدان درجه یک منطقهای آن در خاورمیانه هستند. وقتی که درمورد نیروی نظامی ایران بحث میکنیم، باید به این تهدیدات توجه کنیم. مطلب این است که ایران با داشتن حدود ٥٠٠ هزار نیرو، دارای بزرگترین نیروی نظامی در منطقه خلیجفارس است. البته این عدد کمی بالا و پایین میشود، چراکه این کشور علاوه بر نیروهای عادی سپاه پاسداران و ارتش، دارای قوای شبهنظامی بسیج هم هست. در این صورت، ایران در زمان جنگ بیش از یک میلیون سرباز در اختیار خواهد داشت. نکته مهم این است که تمام این نیروها برای اهداف دفاعی طراحی شدهاند.
معنای این آرایش دفاعی این است که آنها برای شرایطی آموزش دیدهاند که به آن دفاع در عمق گفته میشود و تلاش برای کندکردن و منهدمکردن حرکت دشمن در خاک خودی است، تقریبا همانند آنچیزی که اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم و روسیه در حمله ناپلئون انجام داد. این نیروی نظامی بزرگ میتواند پاسخ محکمی به نیروهای مهاجم بدهد، کاری که ایران در دهه ٨٠ میلادی در جنگ با عراق انجام داد و بسیاری از فرماندهان ارشد کنونی ایران، کهنهسربازانی از آن جنگ هستند. آنها بسیار باتجربه هستند و میدانند که در چنین جنگی چگونه مبارزه کنند. اما ایران در صورت نیاز به اعمال قدرت طولانیمدت در خارج از مرزهای خود با کمبود برخی تجهیزات دستوپنجه نرم میکند. بخشی از سختافزارهای نیروی نظامی ایران سن بالایی دارند. برخی از آنها به زمان حکومت پهلوی برمیگردند. تحریمها و عدم امکان خرید این سختافزارها از کشورهای دیگر به استثنای چند کشور مانند روسیه و چین، ایران را از نظر سختافزاری از برخی جهات تحتفشار قرار داده است.
جیسون فیلدز: ایالاتمتحده زمانی بزرگترین پشتیبان شاه ایران بود. از آنجا که زمان زیادی از آن دوره گذشته، ممکن است بسیاری از مردم (آمریکا) از آن بیاطلاع باشند. تا سال ١٩٧٩ ما متحدان نظامی بودیم و آمریکا به شاه کمک کرد تا رژیم خود را سرپا نگه دارد و در عملیاتهای خارج از مرز با ایران همکاری کرد. درواقع بهخاطر پشتیبانی ما از این رژیم بیرحم بود که اکنون ایرانیها به ما روی خوش نشان نمیدهند. وقتیکه درمورد تجهیزات بازمانده از دوران شاه سخن میگویی، آیا منظورت تجهیزات باقیمانده از دهه ٧٠ است؟
رابرت بکیوسن: در دهه ٧٠ موج بزرگی از تجهیزات به ایران منتقل شد. ایالاتمتحده سختافزارهای فراوانی را در این دهه به ایران فروخت. میتوان از جت جنگنده اف-١٤، اف-٤، تانکها و هلیکوپترها نام برد. ایران یک کشور بزرگ با سطح تحصیلات بالا است و کار جالبتوجهی که نیروی نظامی این کشور بعد از انقلاب انجام داد، تلاش موفقیتآمیزش در نگهداشتن این تجهیزات در شرایط آماده برای بهرهبرداری بود. ایران بسیاری از هلیکوپترهای امدادرسانی «بل» را تغییر داد و تبدیل به هلیکوپترهای نظامی کرد. نیروی دریایی ایران هم وضعیت مشابهی دارد. این ناوگان بزرگترین نیروی دریایی خلیجفارس است. تکیه اصلی این ناوگان بر قایقها و زیردریاییهای کوچک و ناوچهها است که ابزار تاکتیک حملههای فوجی (swarming tactic) است، مثل حمله دسته بزرگی زنبور. ممکن است بتوانید از دست تعدادی از آنها خلاص شوید اما حتی اگر تعداد کمی از آنها از آتشبار شما عبور کنند، میتوانند کشتیتان را غرق کنند. این نیروها برای ناوگان آمریکا تهدید محسوب میشوند؛ اما برای اجرای عملیات در کشورهای آن سوی خلیجفارس و انتقال نیرو به آن سو طراحی نشدهاند.
مت گالت: وقتی صحبت از کشتیرانی میشود منظور بیشتر نفتکشهاست. درست است؟
رابرت بکیوسن: کشتیهای نفتکش و کشتیهای تجاری. متأثرشدن از رفتوآمد این کشتیها در خلیجفارس قبلا هم سابقه داشته است. در دهه ٨٠، جنگی بین ایران و عراق در خلیجفارس شکل گرفت که به جنگ نفتکشها معروف شد و دو کشور، کشتیرانی طرف مقابل در خلیجفارس را هدف قرار دادند و ایالت متحده نیز علیه ایران به این جنگ وارد شد و با ایران درگیریهایی داشت.
مت گالت: تو درباره استراتژی دفاعی نیروی نظامی ایران سخن گفتی و اینکه نیروی نظامی ایران برای اعمال قدرت در منطقه طراحی نشده است؛ اما به این معنا نیست که آنها از نظر نظامی در منطقه نفوذ ندارند. آنها این اعمال قدرت را از طریق تکاوران انجام میدهند. درست است؟
رابرت بکیوسن: یکی از نیرویهای اصلی که در عراق و سوریه دیده میشود، نیروی قدس است. نیروی قدس شبیه به نیروهای ویژه آمریکا عمل میکند. کاری که آنها میکنند این است که بسیار ناگهانی و نامحسوس وارد منطقه میشوند. سپس به نیروهای محلی مشاوره میدهند و آنان را آموزش میدهند و راهنمایی میکنند تا بهتر بجنگند. ایرانیان در این کار مهارت بسیاری دارند. احتمالا نیروی قدس برای انجام این کار در خاورمیانه بهترین است.
مت گالت: آیا این توافق شرایط را عوض میکند؟ آیا این توافق باعث میشود ایران نیروهای خود را برای اعمال قدرت فراتر از مرزها تقویت کند؟
رابرت بکیوسن: ایران انگیزه لازم را برای حضور بلندمدت نظامی در آن سوی خلیجفارس در دست ندارد. ناوگان ایران تا حد زیادی وابسته به موشکهای ضدکشتی است. معلوم نیست روسیه و چین بخواهند ابزار دیگری به آنها بفروشند یا نه؛ البته روشن است اگر ایران بتواند از بازار جهانی اسلحه تهیه کند، برای نیروی نظامیاش سودمند خواهد بود؛ اما احتمالا با توجه به استراتژی نظامی ایران (که یک استراتژی دفاعی است) قصدی برای دگرگونکردن نیروی نظامی خود نخواهد داشت. در سالهای اخیر سقف بودجه سالانه نیروهای مسلح ایران ١٤-١٥ میلیارد دلار در سال بوده است؛ درحالیکه بودجه نظامی عربستان سعودی ٦٧ میلیارد دلار بوده است. اگر عربستان را با کشورهای حاشیه خلیجفارس جمع ببندیم، این عدد به حدود ٩٠ میلیارد دلار میرسد؛ یعنی شش برابر بودجه نظامی ایران و این کشورهای حاشیه خلیجفارس هستند که از آمریکا و اروپا سلاح میخرند.
مت گالت: نکته دیگری که من میخواهم اشاره کنم این است که در نتیجه توافق، ایران به داراییهای بلوکهشده خود در بانکهای خارج از کشور دسترسی خواهد داشت. در اطلاعات اعلامشده از منابع مختلف، مجموع رقم آزادشده متفاوت است؛ اما این رقم، چیزی حدود صد میلیارد دلار است. مشخص است ایران با توجه به استراتژی خود قصد هزینهکردن این رقم برای خرید اسلحه ندارد، حتی اگر این قصد را داشته باشند، ازآنجاکه این آزادسازی داراییها فقط یکبار صورت میگیرد، هزینهای که ایران برای نیروهای نظامی خود میکند قابل مقایسه با رقبای منطقهایش نیست.
رابرت بکیوسن: عربستان سعودی در این راه هزینه زیادی میکند. «آنتونی کوردزمن» در مرکز مطالعات بینالمللی استراتژیک گزارشی منتشر کرده است که اشاره میکند عربستان سعودی تا به میزان زیادی تجهیزات پیشرفته، جتهای جنگنده، سامانههای دفاع موشکی و سامانههای فرماندهی و راهبردی میخرد، این درحالی است که ارتش این کشور بسیار کوچک است و سرباز کافی برای استفاده از تمام آنها را ندارد! و این شاید قضیه را از بعضی زوایا روشن کند.
مت گالت: عربستان در منطقه تنها کشوری نیست که با این مشکل مواجه است. قطر هم همین مشکل را دارد. آنها بیشتر از آنکه بتوانند استفاده کنند، میخرند!
جیسون فیلدز: آیا میتوانی برخی موارد از مسائل نظامی که واقعا ایران آنها را عالی انجام میدهد برای ما توضیح دهی؟ آیا آنها در ساخت موشک توانایی بسیار بالایی دارند؟
رابرت بکیوسن: بله. ایران صدها موشک بالستیک ساخت داخل دارد. آمار، دقیق نیست، ولی باید چندصد فروند موشک باشد. همین موضوع یکی از مسائل بحثبرانگیز گفتوگوهای ١+٥ با ایران بود. بهویژه اسرائیل از موشکهای بالستیک ایران، حتی با کلاهکهای انفجاری عادی، وحشت دارد. من نمیخواهم درباره این موشکها اغراق کنم، ولی حداقل از بُعد سیاسی این موشکها ابزار بسیار قویای برای ایجاد هراس هستند و این ایده که ایران -نه اینکه بخواهد- اما میتواند اسرائیل را با موشکهای بالستیک خود هدف قرار دهد، برای اسرائیل وهمآور است. در جنگ ١٩٩١ خلیجفارس هم، اسرائیل با موشکهای اسکاد، عراق را هدف گرفت؛ اما تلفات چندان زیاد نبود؛ ولی این سلاحها از نظر سیاسی وحشتزا هستند. اسرائیل تلاش کرده است برای مقابله با موشکهای بسیار دقیقی که ایران دارد (و از بسیاری از رقبای منطقهای خود پیش افتاده است)، سامانههای دفاعموشکی پیشرفته خریداری کند.
مت گالت: زمینه دیگری که ایران در آن خوب عمل کرده است و در چنین درگیریهایی مدنظر قرار میگیرد، این است که در کنار تکاوران خود پهپادها را دارد.
رابرت بکیوسن: البته من نمیخواهم دراینباره اغراق کنم. ایران از دهه ٨٠ میلادی از پهپادها استفاده کرده است. تهران چیزی بیش از ١٢ مدل مختلف پهپاد دارد. بیشتر آنها با اهداف آی-اس-آر (اطلاعات- مراقبتی- شناسایی) بهکار میروند. همچنین نوعی پهپاد انتحاری برای نابودی اهداف هم وجود دارد. این پهپادها در سوریه در حال امتحانپسدادن هستند بنابراین ایران در استفاده از این پهپادها تجربه لازم را کسب میکند. ازسویدیگر آمریکا حدود ٣٠٠ پهپاد جنگنده دارد و از ١١ سپتامبر تاکنون حدود چهار هزار نفر در پاکستان توسط این پهپادها کشته شدهاند. آمریکا به این نتیجه رسیده است که حتی بهترین پهپادها هم مشکلات زیادی دارند و از همه مهمتر مشکل دیدن اهداف روی زمین است. پهپادها هدفیابهای خوبی نیستند. تصاویر نقطهنقطه هستند، نمیتوان مطمئن شد که اهداف، مورد اصابت قرار گرفتهاند و چه خساراتی به هدف وارد شده است. بنابراین نیاز به نیروهایی روی زمین است تا بتوانند بین شما و پهپاد ارتباط برقرار کنند یا رابط بین پهپاد و جنگنده تهاجمی باشند. رساندن اطلاعات از پهپاد به پایگاه زمینی، خود چالش بسیار بزرگی است و اطلاعات زیاد درباره توانایی ایران در این زمینه در دست ما نیست.
جیسون فیلدز: آیا آنها برای این هدف، ماهوارهای برای خود دارند؟
رابرت بکیوسن: ایران در فضا ماهوارههایی دارد.
مت گالت: جیسون، ایران دو سال پیش اعلام کرد که یک میمون را به فضا فرستاده و این بار دوم بود که آنها چنین کاری میکردند. آیا ایدهای دارید که ایران قصد خرید چه نوع سلاحهایی دارد؟ یا روسیه یا چین قصد فروششان را دارند؟
رابرت بکیوسن: درباره روسیه، یک خرید بزرگ که مدتهاست به تعویق افتاده، خرید موشکهای زمین به هوای اس-٣٠٠ است. برخی از تحلیلگران امور دفاعی معتقدند که این موشکها بهترین موشکهای دفاع هوایی جهان هستند. این شاید تجهیزاتی باشد که ایران نمیتواند بهترینش را در داخل تولید کند و مجبور به واردات آن است. هدف اصلی در اینجا مقابله با حملات هوایی آمریکا و اسرائیل است.
مت گالت: و دوباره اهداف دفاعی.
رابرت بکیوسن: نیروی نظامی ایران برای راهبردی در حوزه نظامی تعلیم داده شده که به آن نبرد نامتقارن گفته میشود. وقتی که دشمن شما با نیروی کلاسیک وارد میشود و از نظر ادوات نظامی بر شما برتری دارد، جنگ نامتقارن استحکامات دشمن را علیه خودش استفاده میکند. در این استراتژی تلاش برای پیداکردن ضعفهای طرف مقابل است تا از راههای مختلف از آن بهرهبرداری شود. این بهرهبرداری میتواند بهعنوان مثال از طریق حمله فوج قایقهای کوچک در خلیجفارس به رزم ناوهای بزرگ کلاسیک انجام شود.
جیسون فیلدز: ممکن است تصور بعضی از این درگیریها چیزی شبیه به فیلمهای سینمایی مربوط به جنگ جهانی دوم باشد، که در آن تعداد زیادی تانک در حال گذر از بیابان باشند. اما اینطور نیست. درست است؟
مت گالت: وقتی که درباره چگونگی نبرد غیرمتقارن ایران سخن میگوییم، شاید نحوه عملکرد حزبالله مثال خوبی باشد.
رابرت بکیوسن: به نکته جالبی اشاره کردی. حزبالله از ترکیب نبرد نامتقارن و نبرد کلاسیک استفاده میکند. نیروهای حزبالله از موشکهای هدایتشونده ضدتانک پیشرفته استفاده میکنند که بهنظر میرسد از ایران دریافت کرده باشند. با این روش، تهدیدی غیرمتقارن برای تانکهای بزرگ اسرائیلی ایجاد میکنند. برخلاف جنگ جهانی دوم، در عصر جدید نیروهای نظامی جهان خود را در شرایطی میبینند که آن را پیشبینی نکرده و برایش آماده نشدهاند. نیروهای مسلح کلاسیک ایران طوری طراحی شدهاند که بتوانند لایههای مختلف دفاعی درون مرزهای خودشان ایجاد کنند. اگر این نیروی کلاسیک نیاز داشته باشد در سرزمینی کاملا متفاوت فعالیت کند، ما شاهد ضعفهایی خواهیم بود که ممکن است از آن اطلاع نداشته باشیم.
جیسون فیلدز: وقتی به حزبالله نگاه میکنیم، آنها بسیار مؤثر عمل میکنند. درست است؟
رابرت بکیوسن: بله، در درگیری سال ٢٠٠٦، تعداد کمی از نیروهای بسیار حرفهای مجهز به سلاحهای هدایتشونده بسیار پیشرفته، جنگ را پیش بردند. وقتی اسرائیل از مرز لبنان گذشت، پس از مدتی شاهد واردآمدن تلفات سنگین به تانکها و نیروهای خود بود. شما نمیتوانید با چنین رقیب پراکندهای با یک نیروی کلاسیک مبارزه کنید. قدرت حزبالله با استفاده از سلاحهای پیشرفتهاش تقویت شده و از طرف دیگر این نیرو ضعفهایش را با استفاده از پراکندهکردن قوایش کاهش داده است، اما در منطقه نیروهایی وجود دارند که ممکن است ایران در درگیری با آنها به مشکل بر بخورد. منظور من داعش است. اگر نیروهای ایران برای یک جنگ کلاسیک وارد خاک عراق شوند، نظامیان ایران خود را در شرایط کاملا متفاوتی از آنچه به آن عادت کردهاند، خواهند دید. داعش نحوه عملکردش پیشبینیناپذیر است.
مت گلات: داعش نیرویی کاملا متفاوت است که در وادی دیگری سیر میکند و از بحث ما خارج است.
جیسون فیلدز: بسیار خوب. از هردوی شما برای شرکت در این گفتوگو بر سر این موضوع جالب تشکر میکنم.- 6
-
یعنی ای ول داشت واقعا! حالا من بودم خشتک خودمو به فنا می دادم!
- 2
-
دیگه همه چیمون کامل بود مونده ارسال انسان به فضا!!
الان اولویت با ماهواره های مخابراتی و نظامیه نه ارسال انسسسسسان به فضا...
- 5
- 4
-
این سوال رو امروز یکی از دوستام ازم پرسید که مثل یک هفته پیش من به عنوان مهمان از مطالب و نظرات سایت استفاده می کنه:
در برخی تاپیک ها افرادی بودند که ادعا می کردند که قاهر فلان است و بهمان و مشکل موتور جت هم حل شده و جنگنده نیمه سنگین و... در راهه پس چی شدن؟؟ اگه حقیقت بود و نه خیال پس این داستان خرید چیه؟؟؟
جواب اینه به احتمال زیاد بخشی از اون حرف ها حقیقته ولی شوربختانه سستی و دست دراز کردن جلو خارجی از زمان شاهک های نالایق قاجار بخشی از dna برخی از تصمیم گیرهای ما شده و صد البته بحث های مثل دلالی و...
شاید بخاطر این حرف از من برخی دلخور بشن ولی به اعتقاد من خرید اشتباه محضه، چند میلیارد(معادل هزینه خرید) دلار رو صرف تولید زیرساخت های دفاعی از جمله بخش هوانوردی در داخل کنند تا برای یه عمر و به درازای تاریخ یک مملکت از نیازمندی به غرب و شرق رها بشیم،تا کی دستمون به همه طرف دراز باشه؟؟داداش فرمایش شما متینه. متاسفانه سو مدیریت، اختلاس، کم کاری، موازی کاری بیخود، عدم برنامه ریزی بلند مدت و خلاصه هزار مدل فساد و نارسایی دیگه اجازه انجام پژوهش سنگین و زماندار(تاکید می کنم این کلمه رو) در زمینه صنعت هوایی نداده ونمیده. هر چی هم بوده به دلایل که عرض کردم انچنان که باید به نتیجه نرسیده.
وقتی میگم زماندار به این خاطر هست که این دولت های دوست و برادر! غرب و شرق حدود 100 سال هست دارن رو صنعت هوایی کار می کنن و انصافا خیلی تلاش می کنن و از لحاظ مالی کم نمیزارن. با وجود اینکه در این سطح از تکنولوژی هستن هنوزم مثل حیوون! دارن کار میکنن. اینکه ما به این سادگی ها تو این زمینه مستقل بشیم از غرب و شرق، ازاین خبرا نیست. اگر هم کسی بگه هست بلاشک دروغ بزرگی گفته.
البته بنده منکر زحمات یه عده خاص! نمیشم ولی با این اوصاف حالا حالا کار داره صنعت هوایی.
یه نکته ای که باید مد نظر داشت اینه که کشور های دوست و برادر! مسلمان ما از جمله عربستان، امارات و ایضا ترکیه به مدد خرید از غرب، نیروی هوایی قدرتمندی برای خودشون دست و پا کردن به طوری که با این وضع نیروی هوایی ما شانسی در برابر اونا نخواهد داشت بدون شک.
بنابراین تو این برهه شاید بشه گفت ما ناچار به خرید ازبیرون هستیم فعلا البته. مگر اینکه یه پروژه ملی راه بیفته وهمه دس به دست هم بدن و بدون موازی کاری کار کنن.
افسوس! ما باید الان 30 سال مطالعه قوی روی تمامی جنگنده ها ی غرب و شرق می داشتیم و یک دیتا بیس عظیم برای خودون دست پا می کردیم و بعد براساس اون به یک طرح خوب مناسب برای خودمون می رسیدیم که نرسیدیم (به این زودی ها هم نمیرسیم). نه اینکه یه ماکت بسازیم به اسم قاهر و به جهت مقاصد سیاسی یه عده رونمایی کنیم.
متاسفانه برنامه ریزی بلند مدت برای ما محلی از اعراب نداره!
- 3
-
شایعه سقوط پهباد به سرعت باد،واقعیت رو فرماندار شهرستان کنارک توضیح داد که یک پهباد خودی در حال آزمایش بوده است.
http://www.tabnak.ir/fa/news/524076/%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D9%82%D8%B7%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86 -
سوالی که برای من مطرح بود این بود که چرا برای این Mig 1.44 مشتری خارجی پیدا نمی کنن؟؟
شاید قصد دارن یه همچین کاری کنن...
-
خیلی بعید هست ترکیه مثل سوریه بشه...
اول اینکه درگیری بیشتر قومیتی هست تا مدهبی. چرا که خرمغز های داعشی رو به هیج وجه نمیشه به کردها مقایسه کرد.
دوم اینکه اون ساپورت قوی از طرف کشور های غربی ازشون نخواهد شد.
سوم پتانسیل ارتش ترکیه واقعا با ارتش طفرمند! سوریه متفاوت هست.
ترکیه اگر قرار باشه مثل سوریه بشه امثال داعش رو می طلبه که واقعا از نظر تاکتیک های نظامی حرفی برای گفتن داشته باشن.
البته نمیشه منکر ضرر های ترکیه شد. یک کشور بسیار قوی در صنعت گردشگری اگر نا امن بشه مدت ها طول میکشه تا به روند سابق برگرده.
- 2
-
با این تجهیزات حوثی به نظر کارشون تمام شده هست.
من نمی دونم چرا یه کاری به فرودگاه نمی کنن این جماعت؟؟
- 1
- 1
تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )
در اخبار تحلیلی
ارسال شده در · ویرایش شده در توسط vahidg · Report reply
سرهنگ دوم احمد سعود سخنگوی لشکر 13 ارتش آزاد سوریه تحت حمایت کشورهای غربی که با نیروهای ارتش سوریه و همچنین داعش می جنگند، اعلام کرد «روسیه مواضع ارتش آزاد سوریه را بمباران می کند و اکنون می خواهد ضمن اینکه به حمایت از اسد ( بشار رئیس جمهور سوریه ) ادامه می دهد با ما همکاری کند چنین پیشنهادی برای ما قابل درک نیست.»
به گزارش خبرگزاری فرانسه از بیروت، مسکو از 30 سپتامبر حملات هوایی را در سوریه آغاز اعلام کرده و هدف این حملات را مواضع داعش و دیگر گروه های « تروریستی » اعلام کرده است.
اما شورشیان میانه رو و اسلام گرایان خود را هدف اصلی این حملات می دانند و می گویند مسکو فراتر از مبارزه با تکفیری ها در پی حفظ بشار اسد در قدرت است.
سمیر نشار از اعضای ائتلاف ملی سوریه، گروه اصلی مخالفان در تبعید نیز ائتلاف بین شورشیان میانه رو و روسیه را رد کرد.
وی به خبرگزاری فرانسه گفت: «آنها به جای صحبت کردن از عزم خود برای حمایت از ارتش آزاد سوریه باید به حملات خود پایان دهند.»
این مخالف سوری افزود: «هدف 80 درصد حملات روسیه مواضع ارتش آزاد است.»
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه روز شنبه اعلام کرد نیروهای هوایی روسیه آماده است ارتش آزاد سوریه را در مبارزه علیه داعش پشتیبانی هوایی کند.
لاوروف در مصاحبه ای که از شبکه روسیه یک پخش شد، به علاوه با ابراز امیدواری از اینکه کشورش همه گروه های درگیر در سوریه را در آینده نزدیک به میز مذاکره بکشاند بر ضرورت فراهم شدن مقدمات برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی در سوریه تاکید کرد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این روزنامه به نقل از منابع ترکیهای که نام آنها را فاش نکرد، مدعی شد روسها عملاً روند بررسی شرایط را آغاز کردهاند و به صورت ضمنی گفتهاند که آماده مناقشه بر سر آینده بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه هستند اما تعهدات مشخصی در این خصوص ارائه ندادهاند.
در همین حال، منابع مخالف تصریح کردند که روسها پیشنهاد مکتوبی را ارائه دادند که بر اساس آن بشار اسد کاندید انتخابات ریاستجمهوری آتی نمیشود اما آنها تصریح کردهاند که مشکلی برای تکمیل دوره کنونی او وجود ندارد.
طبق گفته این روزنامه، این طرح روسیه به این امر میانجامد که مقابله با ارتش آزاد به حالت تعلیق درآید و محاصرههای متقابل پایان یابد و انتخابات پارلمانی و دولت انتقالی و انتخابات ریاستجمهوری برگزار شود؛ بدون اینکه مدتزمانی برای این طرحها گذاشته شود.
این طرح همچنین به این امر میانجامد که در مرحله بعدی شبهنظامیان سوری همپیمان با نظام به ارتش این کشور بپیوندند و سپس "ارتش آزاد سوریه" به آنها ملحق شود.
طبق این طرح همچنین "بانک اهداف مشترک" میان کشورهایی که حملاتی را در سوریه انجام میدهند تعیین میشود و اطلاعات این "بانک اهداف" در اختیار گروههایی که راهحل سیاسی را میپذیرند، نیز قرار میگیرد.
منابع به این امر اشاره کردند چارچوب زمانی که مسکو پیشنهاد آن را میدهد از 15 تا 18 ماه از تاریخ امضای این توافق خواهد بود و روسها این اطمینان را دادهاند که تصدی وزارتخانههای اصلی میتواند از سوی تکنوکراتها و به صورت توافقی انجام شود.
سمیر نشار این پیشنهاد را بی معنی دانست و مسکو را به تلاش برای «نادیده گرفتن خواست مردم سوریه درباره کناره گیری بشار اسد از قدرت» متهم کرد.
وی گفت: «روسیه واقعیت موجود را با توجه به میلیون ها نفر آواره که از سوریه فرار کرده اند و هر روز شهرهای سوریه تخریب می شود، نادیده گرفته است.»
وی تصریح کرد: «در چنین شرایطی چه انتخاباتی می تواند برگزار شود.»
سوریه انتخابات ریاست جمهوری را ژوئن 2014 برگزار کرد که با پیروزی دوباره بشار اسد برای دوره هفت ساله و انتقاد جامعه بین المللی همراه بود.
http://khabaronline.ir/detail/471164/World/middle-east