دوستان قبلا تو يه جايي يه سري سناريو هاي حمله هوايي اسرايل به تاسيسات هسته ايه ايران رو بررسي كرده بودن ... ولي گفتم يه تاپيك جديد بنزنم كه روحيه بچه ها بعد اين گرفتارياي اخير سايت عوض شه ! فقط نگين تكاريه كه حال گيري ميشه ! اين عكسي كه گذاشتم فكر كنم شايد جديد باشه ... مسير جديديو اشاره كرده .... حداقل فكر كنم مسير شماره 2 جديد باشه .. من كه فكرشو نكرده بودم تا حالا ... گفتم شايد برا شما هم جالب باشه و نظري داشته باشين ... http://www.mypicturehost.com/show.php/50556_huhes9.jpg.html [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/huhes9%7E0.jpg[/img] به نظر من اين اين مسير روي كاغذ شايد عملي باشه و نقشه جالب و نوآورانه ايه و مسير بي دردسر و بدون مزاحميو اتنخاب كرده ... ولي در عمل غير ممكنه ... به اين دليل كه مسافتي كه اين جنگنده هاي بخت برگشته بايد طي كنن سرسام آوره و فكر كنم تعداد دفعات سوخت گيري هوايي فقط برا رسيدن به مرز ايران سر به فلك ميكشه و محدوديت عمليه بزرگي رو ايجاد ميكنه ... ولي از طرفي بايد حق داد كه از نقطه ورود فوق العاده اي برخورداره ... از مرز جنوب شرقيه كشور وارد ميشن كه ميشه گفت نقاط برتري وحشت ناكي داره !!! فكر نميكنم مرز هواييه خيلي محكمي داشته باشيم تو او نقطه و همچنين اين مسير دقيقا بر كوير ها و زمين پست فلات ايران منطبقه و امكان پرواز سينه خيز بسيار كاملي رو تا بالاي سر هدف به وجود مياره . ( تئوريه حمله از شرق بدون استفاده از كشور هاي منطقه ) از طرف ديگه بايد گفت باعث خلق يه شاهكار اصل غافلگيري هم ميشه !!! چون با اينكه اصل حمار رو اثبات ميكنه ولي فكر نميكنم كمترين پدافندي تو ايران منتظر حمله از شرق باشه ( به همون دليل اصل حمار ) و در ادامه پيش بيني مسير خروج هم كار راحتي براي قرماندهان پدافند هوايي مدافع شك شده نخواهد بود . و شانس فرار خوبي هم داره ... سر جمع بايد بگم مسير فوق العاده ايه و مزاياي بيشماري داره ... فقط بايد يه فكري به حال سوخترسانيه هواييش كرد . كه شايد بشه از يه تركييبي از كارايي كه مثلا تو عمليات اچ-3 خودمون . طبس خودشون به كار رفت استفاده كنن كه البته دست اونا تو اين كار خيلي باز تره ( مثلا استفاده از كريدور هاي تجاري و حضور تانكرها به عنوان هوا پيماي تجاري در اين مسير ها و قرار ملاقات هاي دقيق برنامه ريزي شده همون طور كه ما هم تو اچ-3 سوخترسانمون از قبرس پ رواز كرده بود ). سوخترسانيش كه حل شه بقيش ديگه حله !!! مگه اين كه خدا به دادمون برسه ... مثل طبس !!! اگه اشتباه نكرده باشم ... اين همون مسيريه كه تو حمله طبس سي-130 هاي آمريكايي كه از مصر بلند شده بودن طي كردند .... و ديديم كه عملي بود ( از نظر سوخت رساني ) يكي از دوستان زحمت عكس رو بكشه اگه امكانش هست . اين آقا سعيد كه اكانت گالري نميخواد درست كنه ... البته قولشو دادده ها !!!

شفق جان دستت درد نكنه ... خيلي وقت بود دوست داشتم از قضيه اين توربوشارژز سر در بيارم !!!

عنوان مشكل داره ... تصحيح بفرمايين !

يادش بخير ... قديما تو عكساي ناواي هواپيما بر چه هواپيما هاي متنوعي ميديديم ! اينم يكيشون بود ! ولي الان ديگه چيزي به جز F-18 پيدا نميشه !

16 تا نيست !!! اين چيدمان 3 تاييه !!!. به عبارتي ميشه 30 تا !!!‌ اصلا فكر نميكردم اين بمب افكن انقدر پهلون باشه ! به قيافه خوشتراشش نمياد !

بعد از گذشت هشت سال دفاع مقدس خاطرات فراوان و شیرینی در ذهن اکثر رزمندگان باقی مانده است. این خاطرات برای همیشه در تاریخ جنگ هشت سال دفاع مقدس ثبت گردیده و ملت شریف و قهرمان ایران شجاعت و دلاوری رزمندگان را هرگز از یاد نخواهند برد. در این راستا، کلمه پدافند برای همه کلمه آشنایی است. پرسنل غیور پدافند در طول جنگ تحمیلی مردانه با دشمن دست و پنجه نرم کردند به نحوی که با به غرش درآمدن سلاح ضد هوایی در همان ساعات و روزهای اول جنگ، خلبانان عراقی ضرب شصت محکمی از پدافند زمین به هوا دریافت نموده و تعداد بی شماری از هواپیماهای دشمن ساقط شده یا مورد اصابت قرار گرفتند. من نیز دوش به دوش سایر رزمندگان و به عنوان عضو کوچک پدافند زمین به هوادر اکثر مناطق عملیاتی ازجمله دزفول، عین خوش، دهلران، خارک، گوره و پدافند مراکز صنعتی اصفهان عهده دار مسئولیت بوده و در این مدت مانند دیگر رزمندگان خاطرات زیادی به یاد دارم. یکی از آن خاطرات پرافتخار عملیات متهورانه و غرور آفرین مورخه 14/1/1367 پدافند زمین به هوای مستقر در پالایشگاه و نیروگاه برق اصفهان می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/35mm_oerlikon.jpg[/img] با طولانی شدن جنگ و ناکام ماندن دشمن در جبهه های زمینی و در مرزها، تهاجمات هوایی به شهرها و تاسیسات اقتصادی و اجتماعی کشور کشیده شد. نیت ناپاک دشمن متوقف نمودن صدور نفت و همچنین در تنگنا قرار دادن مردم با از بین بردن تولیدات و مشتقات نفتی در داخل کشور بود. پالایشگاه ونیروگاه برق اصفهان و سایر تاسیسات اقتصادی همچون ذوب آهن، صنایع دفاع، صنایع فولاد و پلی اکریل از اهدافی بود که دشمن در آن زمان روی آنها طراحی و برنامه ریزی های زیاد می نمود. من نیز به عنوان یکی از مدافعان کشور، دوش به دوش دیگر همرزمان پدافندی خود ماموریت دفاع از آسمان پالایشگاه و نیروگاه اصفهان را به عنوان فرمانده گردان تاکتیکی عهده دار بودم. پالایشگاه اصفهان مهم ترین هدف دشمن پالایشگاه اصفهان به علت اهمیتی که در تهیه سوخت مورد نیاز هواپیماها و خودروها در جنگ داشت و تامین کننده بخش مهمی از نیازهای کشور بود، یکی از اهدافی محسوب می شد که دشمن برای ضربه زدن به آن از خود چنگ و دندان نشان می داد و ضرورت تقویت سیستم دفاعی مراکز صنعتی پالایشگاه و نیروگاه اصفهان که نزدیک هم تاسیس شده بود، همواره از سوی مسئولین مورد تاکید قرار می گرفت. تقریبا شش ماه قبل از درگیری موفقیت آمیز 14/1/1367اقدامات موثری در تکمیل سیستم دفاعی این منطقه انجام گرفت که بیان آن خالی از لطف نیست. تجهیز پدافندی پالایشگاه و نیروگاه اصفهان در نشستی که با مسئولین استانداری انجام گرفت مقرر گردید برای آماده سازی محل استقرار جنگ افزارها اقدام جهادی صورت گیرد. به همین منظور بیش از 200دستگاه ماشین آلات اعم از لودر و بولدوزر و کمپرسی به منطقه پدافندی پالایشگاه و نیروگاه اعزام گردید ودر مدت نسبتا کوتاهی موفق شدند محل هایی به ارتفاع حدود 20متر برای استقرار جنگ افزارها آماده نمایند که این کار باعث شد جنگ افزارها از دید مطلوب تری برخوردار شوند. تعدادی جنگ افزار 23میلیمتری جهت تکمیل رینگ سوم دفاعی اختصاص یافت،این جنگ افزارها در در فاصله حدود 50تا60کیلومتری از تاسیسات مستقر گردیدند و علاوه بر تامین سیستم دفاعی نقش اعلام خبر و سیستم هشدار دهنده را نیز عهده دار بودند. امتحان کارایی پدافند توسط هواپیماهای خودی شبکه دیده بانی نیز در سطح وسیعی گسترش یافت و چندین بار نیز با پرواز هواپیمای خودی بر فراز منطقه، نحوه اعلام خبر آنها آزمایش شد. با هماهنگی های انجام شده، هر هفته پرواز آزمایشی جهت سیستم اسکای گارد اجرا می شد و با توجه به محل های مرتفعی که برای استقرار رادارها تهیه شده بود، وضعیت کشف هدف آنها در سمت های مختلف ارزیابی می شد و به خلبان خودی گفته می شد که نقش دشمن را بازی نموده و با توجه به موانع و ارتفاعات اطراف پالایشگاه و نیروگاه از سمت هایی حمله نمایند تا نقاط ضعف و قدرت جنگ افزارها به خصوص رادارهای اسکای گارد مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین از آماده به کار بردن رادارها اطمینان حاصل شود. این گونه هماهنگی ها بین هواپیماهای جنگنده خودی و یگان های پدافند برای اولین بار انجام می شد؛ لذا از ارزش عملیاتی بسیار بالایی برخوردار بود و علاوه بر ارزیابی رادارها در آموزش تعقیب هدف خدمه توپ های 23میلیمتری و 35میلیمتری بسیار ارزشمند بود. به منظور اطمینان از آماده بودن جنگ افزارها، مجوز تیراندازی آزمایشی نیز گرفته شده بود و حداقل ماهی یک بار کلیه جنگ افزارها در محل اقدام به تیراندازی آزمایشی می نمودند. در خصوص آموزش نیز برنامه ریزی بسیار خوبی انجام پذیرفت در سطح آتشبارها مسابقات آموزشی انجام می گردید و نفرات برتر در مسابقه نهایی گردان شرکت می کردند. رقابت آموزشی به نحوی بود که سربازان باز کردن و بستن توپ های 23میلیمتری را با چشم باز و بسته تمرین می کردند و و با هم به رقابت می پرداختند و در نهایت نفرات برتر مورد تقدیر و تشویق قرار می گرفتند. این روش در بالا بردن توان رزمی تاثیر بسیار خوبی گذاشته بود. با تلاش شبانه روزی آماده پذیرایی از دشمن بودیم با هماهنگی هایی که با مسئولین انجام شد پرسنل پدافند در چندین نوبت از نزدیک پالایشگاه و نیروگاه را مورد بازدید قرار دادند. پرسنل نگهداری طبق برنامه منظمی با کمک پرسنل عملیاتی سرویس های لازم بر روی جنگ افزارها انجام می دادند و در دفاتر تاریخ آن دقیقا ثبت می شد و تداوم پیدا می کرد. از نظر قطعه رسانی نیز اولویت بیشتری به پدافند پالایشگاه اصفهان داده شد و قطعات درخواستی به موقع واگذار و پرسنل متخصص نیز در تعمیر و رفع اشکالات فورا اقدام می کردند. اقدامات موثری هم در خصوص رفع اشکالات ارتباطی توسط تیم ارتباط انجام شد و شبکه ارتباطی با سیم و بیسیم نیز تقویت گردید. اینها گوشه ای از اقداماتی بود که پرسنل ایثارگر پدافند پالایشگاه و نیروگاه اصفهان شبانه روز متحمل می شد. و اما ... چهاردهمین روز بهار سال 1367که مصادف با میلاد با سعادت آقا امام زمان (عج) بود، به تدریج سپری می شد. ساعت 58/13دقیقه بود. گوئی همه چیز برای یک رویداد فراموش نشدنی و کسب افتخاری بزرگ در صحنه نبرد حق علیه باطل مهیا شده بود. پرسنل همیشه بیدار پدافند پالایشگاه و نیروگاه اصفهان که به علت مسئولیت شغلی در طول تعطیلات نوروزی عاشقانه در سنگر شرف و افتخار به پاسداری از حریم هوایی منطقه مشغول بودند، طبق روال کاری از ابتدای همان روز بازدیدهای روزانه را انجام می دادند. من نیز صبح همان روز طبق معمول از مواضع جنگ افزارها بازدید کرده و به ستاد گردان و دفتر کارم بازگشتم و با جمعی از فرماندهان و مسئولین قسمت ها نشسته بودیم ودر خصوص مسائل کاری تبادل نظر می کردیم. ساعت 58/13دقیقه ناگهان از طریق شبکه اعلام خبر دیده بانی در پست فرماندهی حضور دو فروند هواپیمای میراز عراقی را در ارتفاع پائین و حدود 200الی 300 پا بالای سطح زمین در منطقه تحت کنترل ما اعلام گردید. با اعلام این خبر شور و شوق و هیجان خاصی در منطقه حکم فرما شد. آژیر خطر در مراکز صنعتی فوق به صدا در آمد. پیام عملیاتی مبنی بر نزدیک شدن دو فروند هواپیمای عراقی به منطقه، از طریق شبکه ارتباطی بیسیم به مواضع ابلاغ گردید. هواپیماهای دشمن با دور زدن شهر به طرف ما می آمدند با نزدیک شدن هواپیمای دشمن به حریم هوایی منطقه اصفهان لحظه به لحظه موقعیت جدیدتری از طریق شبکه دیده بانی به پست فرماندهی اعلام و از طریق آن به مواضع ابلاغ می گردید. پرسنل هوشیار و تیز بین دیده بانی آن چنان دقیق و با هیجان وضعیت هواپیماهای دشمن را اعلام می نمودند که گویی با مدرن ترین سیستم اعلام خبر الکترونیکی از طریق ماهواره عملیات را کنترل می نمایند. هواپیماها جنوب شهر اصفهان را دور زده و از شمال پایگاه هوایی مستقر درمنطقه به قصد حمله به پالایشگاه و نیروگاه اصفهان به مواضع جنگ افزار نزدیک می شدند. پرسنل مواضع بی صبرانه خود را برای یک نبرد قهرمانانه آماده کرده بودند. با آمادگی هایی که مرتب به مواضع داده می شد، مواضع اسکای گارد و 23میلیمتری با حداکثر توان عملیاتی خود را آماده پذیرایی از مهمان ناخوانده کرده بودند. گویی همه منتظر بودند که با توکل به خدای بزرگ عیدی بزرگی از آقا امام زمان (عج)دریافت نمایند. حالت اضطراب عجیبی بر منطقه حکم فرما شده بود و همه در انتظار آینده ای مبهم بودند. با توجه به تحرکاتی که دشمن چند روز گذشته علیه شهرها و مردم بی دفاع انجام داده بود، به جرات می توان گفت در صورت کسب موفقیت و افتخار در این لحظه حساس و سرنوشت ساز قوت قلبی برای رزمندگان ایجاد می گردید و موجب تقویت روحیه آنان می شد. اولین تیرهای ضد هوایی شلیک شد من با دقت مسیر پرواز اعلام شده را مشاهده می کردم. در ساعت 02/14دقیقه ناگهان با شنیدن صدای اولین رگبار جنگ افزارهای ضدهوایی حضور دو فروند هواپیمای دشمن بر فراز آسمان منطقه پالایشگاه تائید و کاملا با چشم رویت شد. با شلیک اولین رگبار، تیراندازی سایر جنگ افزارها به سمت هواپیماها آغاز و فرمان سد آتش به مواضع داده شد. گلوله های شلیک شده جنگ افزارها با سرخی و زیبایی خاصی اطراف هواپیماها را احاطه کرده بودند. خلبانان عراقی به هیچ وجه انتظار چنین پذیرایی را از سوی پرسنل پدافند نداشتند. جنگ افزارها که با همت پرسنل زحمت کش نگهداری سرویس شده بودند، همچون چلچله آواز می خواندند و تیراندازی آنها لحظه ای قطع نمی شد. سیستم رادارهای اسکای گارد همراه با جنگ افزارهای 35میلیمتری با رگبارهای دقیق و حساب شده ای روی هدف اجرای آتش می نمودند. صحنه ای بسیار مهیج و در عین حال پر اضطراب بود صدای رگبار گلوله ها لحظه ای قطع نمی شد ... هواپیمای دشمن هدف قرار گرفت و سقوط کرد ناگهان تیر خلاص شلیک شد و هدف مورد اصابت قرار گرفت و در مقابل چشمان تیزبین پرسنل پدافند و سایر پرسنل حاضر در منطقه، هواپیمای اول در هوا به آتش کشیده شد و کنترل آن از دست خلبان خارج شد و به سمت زمین سقوط کرد. توصیف آن لحظه با شکوه و غرور آفرین بسیار مشکل است. عملیات چنان سریع و برق آسا انجام شد که شاید در حد یک خواب و خیال می توان آن را توصیف کرد. با سقوط اولین هواپیمای دشمن، تیراندازی روی هواپیمای دوم ادامه یافت و خلبان آن که متوجه سقوط هواپیمای لیدر شده بود و در میان آتش پر حجم پدافند گرفتار بود، موفق نشد به اهداف شوم خود برسد و با رها نمودن بمب ها در خارج از تاسیسات و قبول خسارات فراوان از طرف جنگ افزارهای پدافند، ناچار به فرار شد. خلبان عراقی اسیر شد چند لحظه بعد از سقوط هواپیمای عراقی در منطقه، از طریق شبکه ارتباطی یکی از مواضع سمت حمله اعلام شد خلبان هواپیما در موضع جنگ افزار با چتر سقوط نموده و به اسارت در آمده. با دریافت این پیام و کسب این پیروزی بزرگ شور و شوق خاصی بر منطقه حکم فرما گشت. صدای تکبیر بچه ها از شبکه ارتباطی و پست فرماندهی و ستاد گردان لحظه ای قطع نمی شد. با دریافت خبر به اسارت درآمدن خلبان هواپیمای عراقی، اکیپی را جهت تحویل گرفتن او و انتقالش به ستاد گردان اعزام نمودم. پس از چند دقیقه تیم اعزامی همراه با خلبان به وسیله چند خودرو درحالی که چراغ ها را روشن کرده بودند و صدای بوق خودروها را به عنوان پیروزی به صدا درآورده بودندف به محوطه گردان رسیدند. چقدر پرسنل خوشحال بودند. از این که شاهد خوشحالی همکارانم بودم، اشک شوق در چشمانم حلقه زده بود. صحنه ای بسیار شیرین و به یاد ماندنی بود. گویی خستگی مدت ها کار و تلاش دسته جمعی و مداوم به سر آمده و همه اجر و پاداش خود را از آقا امام زمان (عج)گرفته بودند. خلبان اسیر به اتاق فرماندهی هدایت شد. در همان ابتدای اسارت خلبان متوجه شدیم که وی به هنگام فرود با چتر از ناحیه دست آسیب دیده است. بلافاصله اکیپ اورژانس پالایشگاه به محل مراجعه و اقدام به کمک های اولیه و مداوای وی نمودند. این گونه اقدامات انسان دوستانه در کم تر جبهه جنگی می توان یافت و این چیزی نبود جز تعالیم قرآن و اسلام عزیز. با تحقیقات اولیه مشخص گردید خلبان اسیر شده سروان "طلال خلیل ابراهیم" 31ساله و اهل کاظمین، متاهل و دارای یک فرزند می باشد که لیدر تیم پروازی را عهده دار بوده است. خبر سرنگونی هواپیمای عراقی به سرعت پخش شد با سقوط هواپیمای عراقی آتش و دود زیادی به هوا برخاست و با توجه به درگیری ها و تیراندازی های فراوانی که انجام شده بود، کسانی که در نزدیکی منطقه عملیاتی فوق سکونت داشتند از در گیری و حمله هوایی مطلع شده و شدیدا احساس نگرانی می کردند. صف بنزین در جایگاه های بنزین به چندین کیلومتر رسیده بود؛ اما وقتی خبر سقوط هواپیما به گوش مردم رسید باعث خوشحالی بیش از حد مردم شهید پرور اصفهان گردید و صف بنزین شکسته شد و شهر حالت عادی خود را به دست آورد. خبر سقوط هواپیما و اسارت خلبان عراقی، در اخبار سراسری و رسانه های گروهی کشورمان و سایر کشورها از جمله رادیو عراق پخش شد. هواپیمای دوم نیز سقوط کرد شایان ذکر است که از طریق منابع کسب خبر و اطلاعات الکترونیکی اطلاع داده شد که هواپیمای دوم نیز دچار آسیب شدید شده و در راه بازگشت، خلبان آن به ناچار هواپیما را ترک گفته است که از طریق سلسله مراتب فرماندهی سقوط این هواپیما مورد تائید قرار گرفت. بدین ترتیب در مورخه14/1/67در یوم الله نیمه شعبان، در منطقه پدافند پالایشگاه و نیروگاه اصفهان دو فروند هواپیمای میراژعراقی مورد اصابت قرار گرفته و سقوط کردند. لحظات هدف قرار گرفتن هواپیمای عراقی از زبان فرمانده آتشبار منطقه یکی از فرماندهان آتشبار اسکای گارد که در هنگام وضعیت قرمز و درگیری در موضع دوم اسکای گارد مستقر در سمت حمله حضور داشت می گفت: - من داخل رادار سمت حمله را از روی اسکوپ رادار دقیقا زیر نظر داشتم تا هواپیماهای دشمن بر صفحه رادار ظاهر شدند. بلافاصله قفل راداری روی آنها انجام شد. وضعیت تعقیب هدف توسط رادار بسیار عالی بود و بهترین شرایط جهت محاسبه کامپیوتر و نهایتا زاویه پیشگیری توپ های 35میلیمتری اسکای گارد فراهم شده بود. لحظه به لحظه فاصله هواپیما نسبت به رادار کم تر می شد و هدف در صفحه تلویزیون رادار قابل روئت بود. مسئول مربوطه هر لحظه اطلاعات دقیق تری را از موقعیت هدف از نظر سمت و برد و ارتفاع و زمان پرواز گلوله اعلام می کرد. توپ ها را در اختیار رادار قرار دادم و هدف به طور دقیق توسط توپ و رادار تعقیب می شد. لامپ آماده بودن آتش در داخل کابین رادار روشن شد و درحالی که اضطراب شدیدی بر ما حکم فرما شده بود، دکمه آتش را فشار دادم و اولین رگبار گلوله به سمت هدف شلیک شد. مسیر گلوله ها در صفحه تلویزیون کاملا دیده می شد. سایر مواضع مستقر در سمت حمله اعم از 23میلیمتری و 35میلیمتری روی هدف اجرای آتش می کردند و آماجی از گلوله ها اطراف هدف را احاطه کرده بود. با هر رگبار قسمتی از بدنه و بال هواپیما کنده می شد و من همچنان به تیراندازی ادامه داده و شستی آتش را فشار می دادم که ناگهان با آخرین رگبار هدف آتش گرفت. این صحنه که از صفحه تلویزیون داخل رادار دیده می شد به قدری زیبا بود که من هرگز خاطرات آن روز را فراموش نمی کنم. نهایتا هدف به سمت زمین سقوط کرد وتا آخرین لحظه برخورد، رادار هدف را تعقیب کرد که با اصابت به زمین آتش و دود به آسمان زبانه کشید و همه ما با صدای بلند تکبیر گفتیم. اولین کسی که خود را به خلبان عراقی رساند یکی از پرسنل تعمیر و نگهداری که در لحظه درگیری در موضع حضور داشت، به عنوان اولین کسی که خود را به خلبان عراقی می رساند خاطره خود را این گونه بیان می کند: - وقتی وضعیت قرمز شد، من کنار خاکریز رادار روی زمین دراز کشیده بودم. ناگهان از فاصله دور و از سمت شاهین شهر دو نقطه سیاه رنگ را در آسمان دیدم که به ما نزدیک می شدند و پس از چند لحظه که نزدیک تر شدند. توپ ها به روی آنها آتش گشودند. یک مرتبه دیدم هواپیمای اولی مورد اصابت قرار گرفت و آتش از آن شعله ور گردید و به سمت زمین سقوط نمود. هواپیما از بالای سر من گذشت و پانصد متر آن طرف تر به زمین خورد. چند ثانیه بعد از این واقعه یک چتر قرمز رنگ باز شد و به طرف زمین پایین آمد که حدود 20متری من و در پشت سنگر رادار اسکای گارد فرود آمد. من به سرعت به طرف خلبان دشمن دویدم. ابتدا ترسیدم که به او نزدیک شوم. به یکی از سربازها که در آن نزدیکی ها بود گفتم که برود و اسلحه بیاورد، چون شنیده بودم خلبانان ممکن است اسلحه داشته باشند. با نگرانی به سمت خلبان رفتم و دیدم که تقریبا بی هوش روی زمین پشت تپه خاکی افتاده و دستش آسیب دیده است. طناب های چتر را از او جدا کردم. از اطراف مردم به سمت خلبان می آمدند و با توجه به خشمی که ازجنگ و بمباران ها در ذهن داشتند، شدیدا عصبانی بودند. سریعا خودرویی را آماده کرده و او را به داخل خودرو انتقال دادیم و به راننده گفتم سریع حرکت کند و به این ترتیب خلبان را از مهلکه نجات دادیم و او را درحالی که چند خودروی دیگر ما را اسکورت می کردند، با چراغ های روشن و بوق زنان به ستاد گردان منتقل کردیم. یکی از فرماندهان آتشبار که در موضع یک توپ 35میلیمتری حضور داشت پیام سقوط هواپیما را از شبکه ارتباطی بیسیم با هیجان خاصی گزارش می نمود. طنین صدای او که با آن هیجان از موضع پیام می داد هنوز در گوشم طنین افکن است. - هواپیما!هواپیما زده شد! هواپیما آتش گرفت دارد سقوط می کند! خلبان با چتر از هواپیما بیرون پرید ... خلبان را در دفتر کارم روی میز کنفرانس دراز کردند تا کارهای امداد توسط اورژانس پالایشگاه انجام شود. بچه ها همه شاد و خوشحال دور میز حلقه زده بودند. خلبان مرتب به زبان عربی می گفت: - یدی،یدی(دستم، دستم) من بالای سرش رفتم و به عنوان مزاح گفتم: - این قدر یدی،یدی نکن هیچ می دونی که اگر گلوله ها چند ثانیه دیرتر شلیک می شدند چه وضعی پیش می آمد؟! آن موقع تو این جا را بمباران می کردی و خوشحال به کشورت باز می گشتی و جایزه می گرفتی و من و دیگران به جای تو این جا ناله می کردیم. با این حرف، بچه ها همه قهقهه زدند و از شوخی من خندیدند. بازدید فرمانده گردان پدافند 23 میلیمتری فرمانده گردان 23میلیمتری صبح همان روز جهت بازدید مواضع مستقر در رینگ سوم که 50الی 60کیلومتر از پالایشگاه و نیروگاه فاصله داشتند رفته بود. وی می گفت: - در بین راه بودم. بازدیدم از یک موضع تمام شده بود و راهی موضع دیگری بودم که از فاصله دور شعله های آتش و دود بر فراز آسمان پالایشگاه و نیروگاه توجهم را جلب کرد. شدیدا ناراحت شدم. پیش خودم گفتم که هواپیماهای لعنتی عراق باز کار خودشان را کردند. متاثر و نگران با سرعت به طرف ستاد گردان حرکت کردم. هرچه به پالایشگاه نزدیک تر می شدم و ازدحام جمعیت را می دیدم، بر ناراحتی من افزوده می شد. وارد دفتر گردان شدم دیدم مملو از جمعیت است. پیش خود گفتم نکند برای پرسنل در این درگیری اتفاقی افتاده و چیزی شده است؟ نکند ... وقتی خلبان هواپیمای عراقی را دیدم که روی میز دراز کشیده، تازه متوجه شدم که بچه ها چه کرده اند و چه موفقیت بزرگی به دست آمده است! یکدیگر را در آغوش گرفته و پیروزی فوق را تبریک گفتم. خلبان عراقی تحویل پایگاه شکاری شد تصمیم گرفته شد که خلبان را به پایگاه شکاری منتقل کنیم تا از آن جا به تهران فرستاده شود. خلبان را با برانکارد داخل تویوتا استیشن فرمانده گروه پدافند گذاشتیم. من به اتفاق فرمانده گردان ارتفاع کم و جانشین گروه همراه خلبان بودیم و چند خودروی دیگر ما را اسکورت می کردند. بوق زنان و با خوشحالی فراوان، جاده اتوبان پایگاه را طی کرده و به درب ورودی پایگاه رسیدیم. دژبان پایگاه که بی خبر از این رویداد بود، جهت بازرسی به خودرو نزدیک شد و می خواست کارت های تردد را چک نماید. وقتی خلبان اسیر عراقی را دید، خیلی خوشحال و متحیر شد. به شوخی به او گفتم: - کارت شناسایی هم دارد اگر می خواهی ارائه شود؟! و بچه ها همه خندیدند. منبع : http://fardanews.com/fa/pages/?cid=87821 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/800px-FLGer98_Skyguard.JPG[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/49dad00c5c0a3df845928f9752a2df68.jpg[/img]

موشك هاي بالستيك دقت لازم را نداره كه براي نقطه زني استفاده بشه ... در كل هيچ سلاحي دقت بمباران با هدايت ليزري را دارا نميباشد ! و موشك كروز هم يا برد مناسبي نداره ... يا در صورت دارا بودن برد مناسب اسراييل در اختيار نداره . و يا حداقلش اينه كه بايد از موشك هاي كروز ( تسليحات دور ايستا ) استفاده بشه ... كه در واقع نوعي موشك كروز هستند كه به دليل برد محدود اين موشك ها بايد با هواپيماي جنگي تا مسافتي حمل شده و در فاصله معيني شليك شود ... كه باز هم يك عمليات تركيبي با هواپيماها محسوب ميشود كه به هر حال يك عمليات سرنشين دار هوايي حساب ميشود نه موشكي !!! مهم تر از همه ... بعضي از اهداف مورد نظر اسراييل در تاسيسات زير زميني مستقر هستند و براي هدف قرار دادنشان احتياج به بانكر باستر ها و محمات نفوذكننده به عمق ميباشد كه اين قابليت تا كنون در كوشك هاي كروز ديده نشده و كلا با ذات آنها در تضاد است ! [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/f15_gbu28.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1224081453_M_bunker_buster_test%7E0.jpg[/img]

خدايي عجب هوا پيماييه اين F-14 من كه كيف ميكنم نيگاش ميكنم مخصوصا ايرانيشو ... خدايي شاهكار صنعت هواييه !

با تحلیلتون کاملا مخالفم ... اسراییل نظیر این کارو قبلا هم انجام داده ... فقط این دفعه یک مقداری مسافت بیشتر شده و چندتایی هم هدف بیشتر شده ... عجیب ترین جملتونم این بود که چون باید سکوت رادیویی داشته باشن پس نمیتونن سوختگیری هوایی انجام بدن !!! [quote]ازهم سوخت بيشتري رونياز دارند وبازهم چون از راديو نمي توننند استفاده كنند و بايد در سكوت محض حركت كنند سوختگيري بين راهي ندارند[/quote] همون طور که گفتم شبیه این کار قبلا انجام شده ! و چندان نیازی به یه لشکرکشی هوایی نیست ! و همون طور که حتما میدونین ... این عملیات مشابه ... در زمان صدام و اوایل جنگ ایران و عراق و بر علیه نیروگاه اتمی عراق صورت گرفت !!! شرح این عملیات رو با اسم رمز "اوسیراک" که اسم این نیروگاه هم بود میتونین مطالعه بفرمایین تا هم نظرتون عوض شه هم تحلیلتون ! شاید تو سایت موجود باشه اطلاع دقیق ندارم . همچنین پیشنهاد میکنم پیشزمینه این عملات هوایی رو که یکی از پیچیده ترین و موفقتری عملیاتهای اطلاعاتی جاسوسی برون مرزی اسراییل بوده رو هم بخونین که خالی از لطف نیست و البته بسیار هم آموزندست ... این عملیات با اسم رمز "ابوالهول" معروفه که میتونین در کتاب "راه نیرنگ" نوشته ویکتور استروفسکی / انتشارات اطلاعات شرح مفصلی از این عملیات رو مظالعه بفرمایین ... البته در جاهیی دیدم که حتی از عملیات بمباران هم اسم عملیات ابوالهول یاد شده ! [quote]اين نكته اساسي رو بايد در نظر گرفت كه بسياري ار ساكنان اسراييل اصليت ايراني دارند و ممكن از اين ماموريت فرار كنند و خيلي چيزاي ديگه كه غير قابل پيش بيني خواهد بود[/quote] فکر میکنم این جمله از هیتلر باشه ... امیدوارم که اشتباه نکرده باشم ! ایشون طی سخنان گهر باری ... علت تنفرشون از قوم یهود رو این چنین بیان کرده بود که یهودیان ساکن هر کشوری باشند و در هرکجای دنیا که به دنیا آمده باشند ... آنجا را وطن خود نمیدانند و هیچ گونه تعهد و دلسوزی نسبت به آن ندارند و تنها به فکر سود خود و قوم خود هستند ! که این رو تاریخ ثابت کرده ... و اثبات این قضیه هم باشه ... این مطلب که افراد یهودی ساکن دیگر کشورها همواره بزرگترین موقعیت و شانس موفقیت برای موساد رو ایجاد میکنند ! چه به عنوان عامل و چه به عنوان حامی مالی یا پوششی ! البته بگذریم از موارد استثنا نادری که شاید دوستان بخواهند از معدود یهودیان شهید شده در زمان جنگ مثال بزنند . همین که بقول شما بسیاری از این افراد اصلیت ایرانی داشته ولی حالا در اسراییل ساکن اند و خود را اسراییلی میدانند و حتی برای ارتشش خدمت میکنند ... مشخص است که یه هیچ عنوان خودرا ایرانی نمیدانسته اند ! این از یهودیان ساکن کشورهای دیگر ! حالا چه برسه به صهیونیست های چندین سال ساکن اسراییل بوده و تعلیمات اصیل دیده !!!

از این به بعد دیگه موقع خواب فکر نکن ... چون انقد سوالاتت زیاد شده که هم خوابت میپره هم حس جواب دادن بقیه به این همه سوال ریز ریز !

جالبه ... ولی به این راحتی نمیشه گفت چه خبره ... چون نمیدونیم پشت پرده چه خبره ... هرچی هست امیدوارم به ما ضرری نرسیده باشه اگر سودی نرسیده ! ولی سرویس های امنیتی روس هارو هم نباید دست کم گرفت ... انقدم دستپاچلفتی نیستن که اسراییلیا برن تو مسکو به این راحتیا عملیات ترور انجام بدن و بی دردسر جیم شن ! تا قبل از قضیه کیف دزدیده شده ... داشتم حدث میزدم که ممکن این ترور کار خود سرویس های روس بوده ... که هدفشون این بوده که با حذف این شخص ، از نشت اطلاعات جلوگیری کنن ( به فرض اینکه این طرف عامل سرویس های خارجی بوده ) . و دستگیرش نکردن چون دستگیر کردنش ضرر بیشتری داره تا ترورش . اگه دستگیرش میکردن این شک در بین کشورهای خریدار پیش میاد که این طرف چند وقت بوده که داشته اطلاعات از سیستم خارج میکرده و اعتبار S-300 زیر سوال میرفته ... ولی با کشتنش ، بی سر و صدا هر دو مشکل حل میشده ! هم جلوی نشت اطلاعات گرفته میشه ، هم برای S-300 و قابلیتش حرف در نمیاد و اعتبارش در بین کشورهای دارنده و بالقوه خرید صدمه نمیبینه ! حتی میتونه مزیت هایی هم داشته باشه ، مثلا با گردن این و اون انداختن قضیه ، میشه خوراک جنگ روانی به نفع خودی ایجاد کرد . ولی قضیه این کیفها ... موضوع رو پیچیده میکنه و نمیشه به این راحتی نظر داد !

خوب اینکه فقط بدونین هواپیمای دشمن بلند شده ... و خبری از مسیر پرواز و جهت احتمالیش نداشته باشی ... نمیتونی اهداف احتمالیشو حدس بزنین ... به همین دلیلم مجبورین به تمام شهر ها و تمام پیگاه ها اخطار و آماده باش بدین . که این شیوه فقط مشکل ایجاد میکنه و هزینه سازه . و در این بین در تمام مراکزی که بهشون اخطار داده میشه فقط به معدودیشون حمله میشه ... و با مداومت این کار در مدت زمانی ... این قضیه شبیه داستان چوپان دروغگو میشه ! این روش درواقع ، تنها در جاهایی کاربرد داره که فقط یک هدف محتمل برای دشمن موجوده ... اگه فیلم سقوط بلک هاوک ( Black howk down ) رو دیده باشین ... این کار به خوبی به نمایش گذاشته شده ... [quote] اولا در صورت حمله فرضي آيا هدف اسراييل فقط تاسيسات هسته اي ايران هست ؟؟ چون صددرصد اسراييل بايد بعد از حمله منتظر جواب ايران باشه بنابر اين احتمالش هست كه علاوه بر تاسيسات حداقل به قسمتي از سيستم پدافندي يا سايت هاي موشكي زمين به زمين حمله بشه؟ [/quote] شکی نیست که یه روزه نمیشه به تمام اهداف حمله کرد ... و شکی نیست که به هیچ وجه نه برای اسرايیل و نه گنده ترش ... امکان نداره که حمله ای به ایران انجام بده که بتونه طی اون حمله تمامیه تهدیدات رو از بین ببره ... ر اصولا قدرت موشکی ایران در زمان صلح به این راحتیا قابل ردگیری نیست ... چون نه متمرکزه و نه ثابت ! اگه بتونن همون تاسیسات هسته ای رو هم بزنن خیلی کار کردن ! [quote]دوستان ميگفتند ممكنه از جنوب شرقي (( مرز ايران با پاكستان )) حمله بشه. من ميخواستم بدونم هواپيماهايي كه قراره از اين سمت حمله كنند از كجا تيك آف ميكنن ؟؟ چون فاصله چهار هزار كيلومتري اسراييل تا پاكستان شوخي بردار نيست و طي كردن اين فاصله كار 747 هست تا اف 16 !!!! [/quote] از خود اسراییل و ادامه مسیر هما گونه که در عکس مشخص شده ! البته باید دید برد پروازی این F-16 های ارتقا یافته چقدره ... فقط تعداد دفعات سوختگیری هوایی بالا میره و زمان پرواز ... به عنوان مثال جنگنده ای مثل su-30 ( البته اسراییل نداره ولی به عنوان مثال میگم ) تا سه هزار کیلومتر برد پروازی داره بدون سوخت گیریه هوایی ... خیلی هم احتیاج به 747 نیست ... [quote]آيا اين احتمال وجود داره كه در صورت حمله كشورهاي حوزه خليج فارس كثافت بازي در بيارن و به اين هواپيما ها اجازه فرود در پايگاه هاشون رو بدن (( چون براي مثال امارات هم اف 16 هاي زيادي داره و فكر كنم بتونه به دوستان اسراييلي خودش حال بده !!!)) قطر و بحرين و عمان چطور ؟؟ [/quote] بله وجود داره [quote]آيا تنها راه براي مشاهده جنگنده هاي دشمن و اعلام اسكرامبلتو پايگاه هاي خودمون مشاهده شدن آنها رو رادار هست (( قبل از بمباران )) ؟؟ روش ديگري براي شناسايي جنگنده دشمن وجود نداره ؟؟ [/quote] تنها راه دیگه ای که به فکرم میرسه ... همون استفاده از دیدبانیه بصریه ! [quote]همه ميدونيم كه در زمان جنگ تحميلي خلبانان خودمون با پرواز در ارتفا پست و سرعت بالا خودشون رو با اهداف عراق ميرسوندند!! حالا سوال اينجاست كه آيا رادار هاي ما در مقابل اين نوع پرواز حساسيتي دارند يا خير (( راستش با شنيدن نحوه آغاز جنگ از سوي عراق و اينكه ميگ هاي عراقي روز روشن تا مهر آباد هم اومدن (( 31 شهريور 59 )) و ما متوجه نشديم آدم يه خورده نگران ميشه )) [/quote] ترکیب این وقایع و این مطلب که هنوزم عناصر سخت افزاری بسیاری از اون زمان در بدنه سیستم پدافندی ایران باقی هست با روش های نوین و جدید فریب رادار ها به وسیله بی سرنشین ها ... حمله پیشدستانه و نابودی رادار ها با بیسرنشین ها و روش های جنگ الکترونیک که پیشتر هم توضیح دادم اوضاع رو پیچیده تر و خطر رو جدی تر میکنه ! البته منظور فقط این مسیر نیست !!! این مسیر فقط یه احتمال از احتمالات بسیار زیاده دیگست که همین شرایط در اونها هم صادق ... فقط نظر شخصیه که این مسیر مناسب تره !

[quote]Waffen-SS جان من شنیدم زیر دریایی دیزلی غدیر در مقابل سیستم های سونار پنهانکاره! قابلیت شلیک موشک و اژدر های ساخت داخل رو هم بطور همزمان داره [/quote] دوست عزیزم توجه داشته باشین که سیستم سونار هیچ ارتباطی به رادار نداره !!! درسته جفتی از روش ارسال و دریافت مجدد امواج استفاده میکنن ... ولی یکی از امواج صوتی استفاده میکنه و دیگری از امواج رادیویی و در واقع الکترومغناطیسی ! وهیچ گونه ارتباطی بین این دو سیستم وجود نداره ... که حتی بر فرض پنهانکاری این زیردریایی در مقابل سونار ( که البته جای بحث داره ) هیچ دلیلی براستفاده از مواد جاذب امواج رادار در اون نیست ! از طرف دیگه ... تا جایی که میدونم شناورها برای شناسایی زیردریایی ها اصلا از رادار استفاده نمیکنن ، که لازم باشه زیر دریاییو در مقابل امواج رادار هم پوشش بدیم ... چون آب دریا به علت نمک محلولی که داره یک مایع الکترولیت محسوب میشه و امواج رادار در داخل اب دریا برد و نفوذ بسیار ناچیزی دارن !!! به همین دلیله که زیر دریایی ها هم از رادار جستجوی سطی استفاده میکنن ، نه زیر سطحی ... و اونم فقط در زمانی استفاده میشه که روی سطح قرار دارند ! درواقع زیر دریایی ها از پوشش جاذب امواج سونار استفاده میکنن که تا کنون ما به تکنولوژی این پوشش دست پیدا نکردیم ... این مطلب رو میتونین در تفاوت ظاهری پوشش زیر دریایی های غدیر و زیردریایی های کیلو نیروی دریایی به خوبی مشاهده کنین ، در زیر دریایی های غدیر شما به راحتی میتونین بدنه فلزی رنگ شده رو تشخیص بدین !!! در واقع پنهانکاری کلاس غدیر در مقابل سونار ( اگه باشه ) فقط میتونه به علت سایز کوچکش و پدیده های طبیعی محیط عملیاتیش باشه ... نه چیز دیگه !!!

جالبه ! میتونه نوید بخش انقلابی در صنایع نظامی ایران باشه ... و جای تبریک داره . البته حتما طبق سنت همیشگی یه درصدی از خبر دچار بزرگنمایی شده که گذشت زمان مشخصش میکنه . مثل اون قسمتش که گفته بزرگترین اتاق آنتن باند وسیع در خاورمیانه و در جای دیگه گفته این اتاق در سطح خاورمیانه رتبه خوبی داره ! به هر حال هر چی که هست لطفا بحث زیر دریاییو از این مبحث رنگ جاذب امواج جدا کنین که هیچ ارتباطی به قضیه نداره ، حداقل خودمون به یه کلاغ چلکلاغ خبر تو روز روشن نپردازیم اینم 2 تا عکس از این گونه اتاق ها که البته تو ایران در سایز های ک.چکش موجوده و طبق این خبر بزرگترش در دست ساخت !!! [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Amta98_3-thm-01.gif[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/rf_anechoic_chamber.jpg[/img]

آماده همکاری ! - بخش نیروی هوایی ( بخصوص الکترونیک هوایی و پدافندهای ضد هوایی و موشکی و فناوری رادارها و مخابرات ) . و یا - بخش تسلیحات ( بخصوص تسلیحات هوایی و موشکهای زمینی ) .

خیلی کلاس داره ها ... من که بلد نیستم ولی اگه بلدی ... حیفه که طراحی نکنی سعید جان . راستی دستتم درد نکنه .

[quote] از پشت که تا فاصله مناسبی درختی وجود نداره! اگه یه جای دیگه ای هم بود یه دلیل دیگه میاوردین! [/quote] از جلو هم که تا فاصله مناسبی درختی وجود نداره همین که دورتا دورش درخت هست و این تو تنها جای خالی سقوط کرده عجیبه ... شایدم این تکنولوژی پیشرفته از توانایی شناسایی مکان بدون درخت مناسب برای سقوط هم برخورداره !!! تو یکی از عکسا هم فقط چند تا شاخه رو زمین دیده میشه ( از عکس کوچیکا ، وسطی) که معلوم نیست چقدرین و هنوزم سبزن ! یعنی تازه شکسته شدن ... ولی زمین اطراف جسم مثلا سقوط کرده هیچ اثری از تازگی دیده نمیشه و کپه خاکی هم ایجاد نشده .... حتی روی قسمتی از بدنه جسم مثلا سقوط کرده در خاکه برف پوشونده گویی میخواستن بگن که این اتفاق قدیمی بوده و تازه کشف شده ... ولی شاخه درختارو انگاری یادشون رفته... حداقل یکم برف روش نریختن که بگیم مثلا دیشب که این اتفاق افتاده تاحالا برف اومده که رو بدنه جسمو برف گرفته و رو شاخه شکسته ها هم هنوز برف هست ... همون طوری که رو زمین هست !!! مطلب عجیب ترش این که... همین شاخه های شکسته شده که در عکس وسطی دیده میشه ... منطقا باید در عکس اول ( از راست ) هم دیده میشده ... چون داره دقیقا از زاویه ای عکس میگیره که اون شاخه شکسته ها باید در کادر میبودن ... چرا خبری ازشون نیست ؟؟؟ یا حداقل تنه های درختانی که اینا ازش شکستن ! اگر جای دیگه میذاشتن و مورد دار نبود که مریض نیستیم و ایراد نمیگرفتیم ... من خودمم با موجودیت این پرنده ناشناس و واقعی بودنشون و حتی دست ساز بشر بودنشون زیاد مشکلی ندارم ولی این عکس یکمکی زیادی مشکل داره ...

فکر نمیکنید با این زاویه سقوط باید درختای پشت سرش که تو عکس به خوبی مشخصن قطع میشدن ؟؟؟ بعدشم عجیب نیست که تو وسط یه جنگل نسبتا پر درخت دقیقا جایی سقوط کنه که تقریبا یه فضای چند متر مربعی و بدون درخته و برای آدم چیدن و عکس گرفتن بدون مزاحمت درختا بسیار مناسب ؟؟؟ از اینا گذشته فکر نمیکنم نیرو های KGB لباس فرم ارتشی بپوشن ! احتمالا باید مثل تمام کشورای دیگه دنیا لباس شخصی پوشیده باشن ... حداقل اگه گفته شده بود اینا نیرو های ارتش هستن منطقی تر بود !

[quote]بعدش هم يكي توضيح بده آپاچي كمان دار يعني چي[/quote] چیز خاصی نیست ... این خبر گذاری گرامی بیکار بوده یا میخواسته بگه اینگلیسی هم بلدیم ... واژه long bow رو که به آپاچی های ارتقاع یافته گفته میشه رو ترجمه کرده ... AH-64D Long Bow Apache ===>> یه رادار موج میلیمتری روی محور پروانه اصلی نصب شده که علاوه بر انجام نقش رادار شناسایی زمینی ... وظیفه هدایت آتش موشک های ضد تانک رو هم بر عهده داره و موشک های هلفایر متداول در این هلکوپتر ... از هدایت لیزری به هدایت با استفاده از موج میلیمتری تغییر کرده که باعث افزایش کاراییش میشه ... http://www.mypicturehost.com/show.php/51049_AH64DV.JPG.html اینم عکسش... آقا سعید این آیدی گالری چی شد که قولشو دادی

خیلی جالب میشد اگه بقل هر پستی ... تاریخ و ساعت ارسالشم به صورت خودکار ثبت میشد ... البته تاریخ شمسیش نمیدونم .... اصلا یه همچین چیزی امکانش هست ؟؟؟ یعنی شدنیه ؟؟؟

خوب چرا نچینن ؟؟؟ مشکلی داره مگه ؟؟؟ ولی گذشته از این حرفا باید برات اینجوری توضیح بدم که این سلول ها به صورت پیوسته باهم کار میکنن و اصلا اصل قابلیت این رادار ها که برای انجام عمل اسکن کردن فضای تحت نظارت احتیاج به اعمال حرکت فیزیکی ( حرکت و چرخش و ... ) به آنتن رادار رو نداره ... بر همین چیدمان این سلول ها استواره ... منظور اینه که ... همون طور که میدونی این گونه رادار برای پوشش دادن یه زاویه 180 درجه ایه مقابلش ... احتیاج نداره که یه آنتن با زاویه دید مثلا 30 درجه رو در تمام این 180 درجه حرکت بده تا تمام زاویه رو پوشش بده ( جارو کنه ) ... بلکه با انجام شیفت فاز بر روی این سلول ها ... توانایی تغییر جهت کلی موج تولید شده رو بدون حرکت دادن آنتن ایجاد میکنه .... یعنی این قابلیت اصلا بر کنار هم بودن این سلول ها وابسته هست ... البته تا اونجایی که خودم سر در اوردم این کار به صورت اثر مخرب/سازنده اختلاف فاز موج ها بر روی هم انجام میشه ... این عکسی که گذاشتم ... این قضیه رو به خوبی نشون میده ... شاید بهترین عکس برای فهم نحوه عملکرد این رادار در تغییر جهت موج های تولیدی باشه .... دقت کن زمان ایجاد موج جهت دار چه اتفاقی میوفته و سلول ها به چه ترتیبی کار میکنن .... به این میگن شیفت فاز ... یعنی هر سلول نسبت به سلول قبلش با یه شیفت فازی و تفاوت زمانی داره فعال میشه ... ( البته این دوتا هم معنی نیستن و دو مقوله جدا هستن... اشتباه نکنین ) http://www.mypicturehost.com/show.php/50924_if3.gif.html البته اینو هم اضافه کنم که تو منابعی که خونده بودم گفته بود که این شیفت فاز محدودیت داره ... یعنی حداکثر تا یه شیفت فاز خاصی رو میشه به این سلول ها اعمال کرد و بیشتر از اون دیگه جواب نمیده و با توجه به این محدودیت ... محدودیت در زاویه دید انتن ایجاد میشه و در ادامه اومده بود که بنا به این محدودیت ... از این نوع آنتن ... حداکثر میشه زاویه دید 120 درجه رو توقع داشت که البته خیلی هم خوبه ! حالا نمیدونم چقدر به اصول و مبانی امواج و الکترمغناطیس آشنایی داری ولی فکر کنم همین توضیحات کافی باشه دیگه .... البته اینم بگم که موضوع به همین راحتی هم نیست اگر بود که تا حالا تمام کشورا چندتا کپی ازش زده بودن ، منم خودم فقط در حد یه سری کلیات از روش کارش سر در اوردم و نتیجه گیریای خودمو برات گفتم ... ایشالا که درست باشه

[quote]با اين‌موشک ها مي‌توان‌ موشک‌هاي‌ راهبردي‌ قاره‌پيما و ماهواره‌هاي ‌نظامي ‌‌جاسوسي ‌را در خارج‌ از جو کره‌زمين‌ هدف‌ قرار داد[/quote] : ماهواره میزنه !!! فکر کن ! جالبشم اینه که تاکید کرده فقط نظامیاشو میزنه [quote]مصر که همیشه چسبیده بود به آمریکا!!!چی شده که میخواد از روسیه تسلیحات بخره...؟ [/quote] خوب جنسش جوره کیفیتشم خوبه همه مشتری میشن دیگه !!!

سينا جان سخت نگير . اينا كه اطلاعات نظامي نيست فقط حدسياته نه بيشتر مطلب جديدي هم كه نبوده ...

[quote] ولی بعد از 30 هنوز تو کف بودن! [/quote] منظورتو نگرفتم ؟؟؟ در مورد شبكه فيبر نوري هم بايد بگم كه عراق هم تو جنگ دومش شبكه فيبر نوري زير زمينيي با كمك چيني ها راه اندازي كرده بود ... اون طوركه خوندم آمريكاييه تونستن مسير فيبر رو كشف كنن ! به اين صورت كه در يكسري از نقاظ مسير ( حالا كجايي و چراييش رو نميدونم ) كابل نوري به دليل بي دقتي و اجراي صعيف تشعشعاتي داشته كه مسير كابل رو لو داده و اين شبكه در زمان حمله مثل بقيه تاسيسات ارتباطي بمباران و نابود شده ... خلاصه اين كه همون طوري كه حتما موافقي دست بالا هميشه با حمله كنندست و چند قدمي از مدافع جلو تره ! [quote]شاید در جمهوری آذربایجان بغیر از رادار باکو یه پایگاه هم بزنه! [/quote] راستي شنيدم همين روزا چندتا وزير و نماينده هاي يه سري شركتاي نظامي اسرائيل به آذربايجان سفري داشتن ... براي گسترش روابط في مابين !!! كه وزارت امورخارجه ايرانم حسابي شاكي شده ... مثل اينكه قرار شده يه پادگان تو آذربايجان و به اسرائيل بدن ... حالا چرا گفتن پادگان ... نه پايگاه ... نميدونم چرا و فرقش چيه ؟؟؟ نميدونم اين آذربايجان چه پدركشتگيي با ما داره كه اينجوري داره دم تكون ميده ! حالا قضيه عريا يه جورايي قابل توجيه ولي اينارو سر در نميارم ...

به نظر من كه اگر اخلال الكترونيك شديد و وحشتناكيو كه با جديد ترين تجهيزات روز آمريكايي ايجاد ميشه رو به معادله اضافه كنيم ... بهتره روي رادار چابهارو امثالش زياد حساب نكنبن . اون رادارا مال چه زمانين ؟ ساخت كجان ؟؟؟ باتد فركانس كاري راداراي ما حداكثر تا كجاست مال اونا كجاست ؟؟؟ يه خاطره براتون تعريف كنم : روحيتون عوض شه ... خاطرشم بي واسطست ... يعني خودم مستقيم از راوي اصلي شنيدم ... ترم آخرم بود با يه استاد خيلي خفني درس داشتيم كه همه زور ميزدن خودشيريني كنن خودشونو باسواد نشون بدن كه بتونن نظر جناب استاد و جلب كنن و پروژه آخر دوره شونو با همين استاد مذكور كه البته جوونم بود و در سن و سال جالبي دكتري شو گرفته بود وردارن ... خلاصه كه كلي از وقت كلاس صرف صحبت در باره پرژه هايي كه ارائه داده بود ميشد و توضيح و راهنماييو اين حرفا ... يكي ار پرژه هايي كه ارائه داده بود براي اون ترم و توضيح داد در بارش و هيچ كسم جرات نكرد ورش داره ... تنظيم دامنه موج ورودي به صورت خودكار بود ... استاد داشت در معرفي پروژه توضيح ميداد كه از رادار مثال زد و گفت كه اصل استفاده اين سيستم تو راداره و اين پرژه يه نمونه سطح پايين و ضيعفه كه استفاده اصليش اونجاست ... كه حالا توضيحاتش بماند ... ولي قسمتيش كه به بحث ما مربوطه اينه كه مثلا موجي كه رادار توليد كرده و فرستاده تو يه رنج ثابتيه وقتي كه برگشتشو هم دريافت ميكنه او موج اونقدر ضعيفه كه تو طبقات متوالي تقويت كننده بايد تقوت شه تا قابل استفاده شه و نمايش ! حالا كار اين دستگاه هست كه تشخيص بده دامنه موج ورودي چقدره و چقدر بايد تقويت شه ... يعني نميشه تمام موجايي كه دريافت ميكنين به طور مساوي و يه مقدار ثابت تقويت كنين ... حتي شايد در بعضي مواقع ( جنگ الكترنيك ) بايد موج ورودي رو تضعيف هم كرد و تو رنج كاري نيگرش داشت و يا موج رو به عنوان نويز تشخيص داد و فياتر شده و حذفش كرد ... حالا نكته اينه كه هر كدوم از اين دستگاه هاي به كار رفته در رادار ها بسته به تكنولوژي روز به كار رفته درش ... تا يه جايي ميتونه اين كارو بكنه ... از يه جايي بيشتر كم مياره و نويز و موج حاوي اطلاعات قاطي ميشه و غير قابل استفاده ... البته اين از مقدمات جنگ الكترنيك و از بديهياتشه ولي وقتي اگه نشه جلوشو گرفت همين مقدمات و ابتداعي ترين روش ها كارامد و مرگبار ميشن ... اينجا بود كه استاده گفت كه پارسال مارسال از طرف نيرو دريايي ارتش اومدن سراغش ازش كمك خواستن ( البته خبر ندارم به جز دانشگاه محل كارش كجا بوده و چي بوده كه اومدن سراغش ) .خلاصه ادامه داد كه تو نيرو دريايي به مشكل بر خوردنو طي مسافرتي كه به بندرعباس داشته ... براش توضيح دادن كه زماني كه ناوهاي آمريكايي ميخوان از تنگه هرمز رد شن و اونجا اسيب پذيرترين جاي ممكنه براشونه... طوري پارازيت روي رادار هاي ما ميندازن كه صفحه رادار جلوي اپراتور سفيد ميشه و حتي مجبور ميشن براي جلوگيري از آسيب ديدگيي... راداو خاموش كنن و توضيح داد كه اين مشكل از ضعف همون سيستمي كه توضيح دادم ناشي ميشه ... يعني سيستم حداكثر تا يه جايي ميتونه موج ورودي رو كنترل كنه اگه از اون توانايي خاص كه سازنده ميدونه چقدره و جزو اطلاعات طبقه بندي شده هر راداري هست بيشتر شه رادار به اشباع ميره و از كار ميوفته ... و كمك خواسته بودن كه يه فكري بشه و يه راهكاري پيدا كنن و اين مشكل رو با دانشگاه هاي ديگه هم در ميون گذاشته بودن و پرژه مشترك بين ارتش و دانشگاه ها تعريف كرده بودن ولي تا حالا كه حل نشده بود همه تو كف بودن ... اينو گفتم كه متوجه شين فاصله تكنولوژيك تا چه حديه چه اثر خورد كننده اي داره و اوضاع از چه قراره . حالا معلومه كه همين فاصله هم تو نيروي هوايي برقراره و اوضاع همين طوره ... فقط به اسم اينكه چابهارم رادار داره ... نميشه گفت كه مشكل حلللله ...... از نظر درگيريه مستقيم و رو در رو كه من فكر نميكنم شانسي براي مقاومت داشته باشيم ... يعني اگه دست به كار شن و اقدام كنن ... نميتونيم جلوشون واستيم . ولي بعدش باهاشون كار داريم... يعني فقط ميشه به همون اصل بازدارندگي و بالا بردن هزينه تجاوز براي دشمن اتكا كرد ... كه تا حالا هم به خوبي كارامد بوده و خوب جواب داده خدارو شكر ...