Waffen-SS

Members
  • تعداد محتوا

    783
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Waffen-SS

  1. من نمیدونم ابن F-7 های مزخرفو کدوم بیسواد وطن فروشی خریده ؟ آخه چی فکر کرده ؟؟؟ اینا بجز هزینه و گرفتاری چی دارن ؟؟؟ به چه دردی میخورن ؟؟؟ این وطن فروشارو که مرای خوش خدمتی به خارجیا و سود دار کردن برنامه های هواپیما سازی چینی ها و پاکستانیا این جوری وطن فروشی میکنن و بودجه و سرمایه های مملکت و بیت المالو نابود میکنن و حتما هم رشوه های خوبیم گرفتنو باید دارشون زد ! آخه مگه همه ندیدن اون MIG-21 روسیش تو جنگ جولوی جنگنده های اون زمان نیروهوایی ایران چیکار کردند و به چه دردی خوردند که الان این کپی های احمقانه اون قراره جلوی هواپیما های امروزی و پدافند زمینی امروزی انجام بدن ؟؟؟ به نظر من که بهتره همشونو تبدیل به هدف پرنده تبدیل کنن و برای آموزش خدمه پدافند هوایی و آزمایش سیستم های پدافندی استفاده بشه . جدا شرمندما میدونم این حرفا ربطی به این تاپیک نداره ولی این عکسارو که دیدم داغ دلم تازه شد . بگذریم ، راستی ما چرا این همه F-5 داریم فکر کنم خیلی هاشون تونستن تو جنگ سالم بمونن ! برا همین به نسبت بقیه جنگنده ها از نظر تعداد بیشترن . شایدم تعداد خریداری شده خیلی زیاد بوده ! نظر شما چیه ؟؟؟ از عکسهای خوبتم ممنونم.
  2. دستت درد نکنه خیلی عالی بود .
  3. Waffen-SS

    پیشرانش پاد ماده

    خیلی عالی بود ، در مورد مقاله اثبات وسوال و جواب ها .... باید بگم که از چه بیان روون و ریلکسی برای یه موضوع که تا حالا تو ذهنم به عنوان هرگز دست نیافتنی بشر فرض میکردم استفاده شده و چقدرم آدمو یاد ضرب المثل معما چو حل گشت آسان شود میندازه ......... ولی باید اعتراف کنم که در مورد جهان موازی و به قول متن تخیلات و فانتزی هایی که در این مورد برا خودم ساخته بودم خیلی نا امید کننده بود . من جهان موازی رو بیشتر دوست داشتم ، خیلی هیجان انگیز تره که حتی شاید میشد با اون فلسفه از پاد ماده و جهان موازی ، جن و دنیای جن و قسمت های زیادی از قضایای ماورا الطبیعه رو هم اثبات کرد . ولی حیف که قضیه یه جور دیگه از آب در اومده ... اونم به چه راحتی): راست میگن که انسان هرچی معما های این دنیارو حل میکنه به معما ها و ندونسته ها و سوالای بیشتری برخورد میکنه ! بازم دستت درد نکنه خیلی روشنمون کردی.
  4. 1. مرکاوا 3 2. آبرامز
  5. اون طوری که همه جای دنیا مرسومه حتی در مقوله ای مثل بهینه سازی یک جنگنده با وجود ایجاد تغییر در بسیاری از مشخصه های آن از جمله نوع موتو ، میزان سوخت قابل حمل ، برد پروازی ، طول بال و حتی طول بدنه ، نوع رادار و الکترونیک پروازی تعداد خدمه وزن برخواست ، تعداد و نوع جنگ افزار قابل حمل و اضافه شدن بالچه ........ با حفظ نام اولیه تنها به تغیر پسوند هایی اکتفا میشود ، به این دلیل که تمامی این تغییرات بر روی همان پلتفورم(platform) اولیه ایجاد شده است . نمونه این قضیه را در انواع F-18 , F-16 ,.... میتوانید به وضوح ببینید. باز هم از مثال pershing استفاده میکنم ، 2 و pershing 1 را در نظر بگیرید ، تغییرات از این هم بیشتر ؟؟؟؟؟؟؟؟ ولی باز هم نام ثابت است . حالا اگه دوستان قبول ندارند که این موشک بر اساس همان پلتفورم shahab-3 ساخته شده و کاملا جدید است و هیچ شباهتی در آن نمیبینند ...... به ایبجا میرسیم که عقیده هر کس محترم..... ولی به نظر من این قضیه تنهامیتونه یک فایده داشته باشه که اونم تنها بار تبلیغاتیه اونه ، و البته نه برای متخصصین دشمن .
  6. خودمم میتونستم اینجوریش کنما ! لینکشو گذاشتم چون تو جدولش خیلی تر تمیز تر بود و البته قابل استفاده
  7. اتفاقا من اصلا به بردش شك ندارم . به نظرِ من دو مرحله ای كردن اين خاصیتو دارِه كه از اونجایی كه در فاز نهايى نصف طوله موشك كم تر شده پس سطحِ مقطع راداری كمترِ و در نتيجه امكان ردیابی و هدف قرار گرفتن سخت ترِه .ولى فكر ميكنم خاصيت هاى بيشترى هم بايد داشته باشه كه بايد در موردش تحقيق بشه ، ولى بعید ميدونم اين خاصيت بيشتر افزايشِ برد باشه چون فقط دو مرحله ای شدن دليل افزايشِ برد نیست ، به نظرِ من طول موشک افزايش نيافته .... تعدد مراحل ، زمانى براى افزايشِ برد مناسبِ كه حداقل طول موشک هم افزايش پيدا كرده باشه . یعنی در طول ثابت و مراحل بیشتر باعث افزایش برد نمیشه.
  8. اتفاقا منم با رويترز موافقم ، گویا برادران وزارت دفاع علاقه زیادی به نام گذاری دارن یا اسم زیاد دارن ! خوب خداییشم همون شهاب3 ارتقا یافتست دیگه . این کاریه که باید از همون زمان نام گذاری موشکهای عاشورا و قدر و ... انجام میشد چون همشون تغییر و ارتقا یافته شهاب 3 هستن ، به نظر من که خیلی بهتر بود به شکل shahab 3-a , shahab 3-b shahab 3-c , ........... نانمگذاری میکردن
  9. hamid@ نه اشتباه بود ! با این که به نظر من این سوال در کل اشتباه و تو مایه های سوالایی مثل بنز بهتره یا BMW میمونه چون پیدا کردن شرایط مشابه و مساوی برای مقاسه این دو نوع سوخت خیلی مشکل و شایدم غیر ممکن باشه .باید مشخص شه این دو نوع سوخت و در واقع دو نوغ موتور بر روی چه موشکی و چه وزنی نسب شده ،اصلا کدام یک از انواع این موتور ها را بررسی میکنیم ؟؟ هر دو گروه سوخت مایع و جامد خود دارای دسته بندی های بسیار متنوع در معماری ساخت و ترکیبات سوخت بسیار متنوع تری هستند و از همه مهم تر اینکه موشک در چه ارتفاعیست یعنی در کدام فاز مسیر پرواز هست و اصلا آیا ایجاد و مقایسه نسبت مساوی وزن در داخل حجم ثابت یک موشک واحد برای آزمایش ممکن هست یا نه و کلی سوال دیگه ..... ولی در شرایط خیالی فرضا مشابه ایجاد شده ، برای پاسخ گویی به یک سوال خیالی ، باید گفت که سوخت مایع در مقایسه با وزن مشابه با سوخت جامد انرژی بیشتری تولید میکنه به همین دلیله که در موشک های چند مرحله ایی ، سوخت مرحله اول رو که وظیفه بلند کردن موشک در زمانی که بیشترین وزن رو داراست (به دلیل پر بودن مخازن سوخت) و مقابله باجاذبه زمین در ارتفاع و سرعت صفر و متعاقبا نیروی عظیم اینرسی وضعیت ساکن رو بر عهده سوخت مایع میزارند . علت استفاده سوخت جامد در موشکها به خصوص انواع نظامی ایجاد سرعت بیشتر نیست !
  10. خدایی دستشون درد نکنه ، فکر کنم شاهد اولین موشک نظامی دو مرحله ایی ایران هستیم !!! این یعنی ورود به یک دنیای جدید برای صنایع موشکی ایران . و خوشحالم که این دفعه در ظاهر موشک ردپایی از موشک های کره شمالی و چینی به چشم نمیخوره و نشانه مستقل شدن و به بلوغ رسیدن صنایع موشکی ایرانه . ظاهر واقعا پیشرفته و قابل اعتمادی داره از باطنشم که اطلاعی در دست نیست . به همتون تبریک میگم . ولی من هنوز منتظر روزیم که خبر آزمایش اولین موشک بالستیک ایران با هدایت راداری در فاز نهایی که توانایی نقطه زنی رو داشته باشه رو بشنوم . چی میشد رو موشک به این خوشکلی یه رادار میزاشتن !!! مثل pershing 2 یعنی انقدر کار سختیه ؟؟؟
  11. بابا این حرفا چیه دارین میزنین ! نگین توروخدا !!! خدارو شکر خارجیا نمیتونن بخونن وگرنه میخندن بهمون . سرعت فاز نهایی 20 ماخ !!! و مصرف سوت تا زمان برخورد !!! LOL LOL LOL از اون حرفا بودا و بهتره بگم دیگه دوستان دارن افسانه تعریف میکنن !!! ایران که هیچی ، بعید میدونم تا به حال و به دست انسان هواگردی با سرعس 20ماخ ساخته شده باشه !!! سریع ترین پرنده ای که تا کنون ساخته شده تا اونجایی که میدونم NASA X-43 هستش با max سرعت 10 ماخ ( که حالا بگیم چون حرکت سقوط آزادی نداره بهش استناد نمیشه کرد ) واخیرا هم صحبت از رکورد 16.36 ماخ یعنی 10800mph به وسیله Topol M SS-27 که هنوزم اعلام رسمی نشده و یکسری حدسیات و محاسبات حدودی ست حالا همین مونده ایران که هنوز 10 سال هم نشده صنایع موشکیش راه افتاده به سرعت 20 ماخ برسه !!! اونوقت آمریکا و روسیه باید تمام دانشمنداشونو میرختن تو آب و میومدن از ما خرید میکردن (لطفا توهم نزنین) آخه کشکی که نیست تمام پارامتر های آیرودینامیک در سرعت های فراصوتی و پارامتر های مقاومت و اصطکاک هوا تصاعدی هستن و این یعنی درجه حرارت نجومی ! یعنی ذوب شدن مواد یعنی لرزش های نابود کننده تمام سیستم های الکترونیکی یعنی لزوم شاهکارهای مهندسی آیرودینامیک و متالوژی و موادو پیشران ، یعنی لبه های علم بشر !!! ولی از این حرفا تاسف بار تر موشک بالستیک با موتور فعال در فاز نهایی اونم در سایز یه همچین موشک میانبردی !!! که ترجیح میدم اصلا در این مورد صحبت نکنم. حتی Topol M هم همچین شیرین کاری نمیکنه !!! یعنی نه شدنیه نه منطقیه نه ارزششو داره ! یعنی توجیه منطقی نداره . آخه دوستان یکم فکر کنین ، دقت کنین . چرا اینقدر به افسانه علاقه دارین ؟؟؟
  12. به گزارش خبرگزاري فارس، در سال 1985 گروهي از متفكران آمريكايي با تعهد به پيشبرد منافع آمريكا در خاورميانه، "موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن" را تأسيس كردند. مأموريت اين گروه تزريق عقايد سلطه‌گرايانه در جهت كمك به تصميم گيري آمريكا در خاورميانه تعيين شده است. اين افراد در راستاي سياست وزارت خارجه آمريكا از نام خاور نزديك به جاي خاورميانه استفاده مي‌كنند. بنيانگذاران اين موسسه اعلام كرده اند تصوير هاي ذهني و رمانتيك را درباره آنچه كه خاورميانه بايد باشد رها كرده و صرفاً به واقعيت‌هاي اين منطقه توجه دارند. آنان درصدد هستند منافع آمريكا در منطقه خاورميانه را با امنيت، ثبات، شكوفايي، دمكراسي و صلح در اين منطقه مرتبط سازند و اين منافع با تحقيق، بحث و بررسي درباره وضعيت منطقه تأمين مي شود.نيروهاي تحقيقاتي اين موسسه را متخصصان و كارشناسان مختلف در زمينه هاي سياسي، نظامي، امنيتي و اقتصادي تشكيل مي دهند و هر يك از آنان گوشه اي از مسائل خاورميانه را تحت پوشش بررسي هاي خود قرار داده اند. اين افراد به زبان هاي اين منطقه صحبت مي كنند و در آنجا كار و زندگي خود را ادامه مي دهند.اين موسسه از سال 1996 تلاش كرده است طرح ابتكاري بورسيه نظامي را اجرا كرده و افسران ارشد نيروي هوايي آمريكا و متحدان خاورميانه‌اي آن را گردهم آورد. موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن در تلاش است تحقيقات و نظريه‌هاي علمي را در تصميم گيري هاي سياسي دخالت دهد و با درك عميقتري از پيچيدگي خاورميانه توأم سازد. به گزارش خبرگزاري فارس ، در گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن، توان بالقوه و بالفعل نيروي دريايي ايران اين چنين ارزيابي شده است: * رزمندگان ايران آماده نبرد نامتقارن هستند " نيروي دريايي ايران با بهره مندي از سلاح هاي پيشرفته نظامي از جمله سيستم موشكي ساحل به درياي متحرك، قايق‌هاي تندرو حامل موشك هاي ضدكشتي مدرن، زيردريايي هاي نيمه سنگين، زيردريايي بسيار كوچك، هواپيماي بدون سرنشين و همچنين سيستم فرماندهي، كنترلي، ارتباطي و اطلاعاتي مجهز مي تواند در خليج فارس و تنگه هرمز هرگونه تهاجم دشمنان را سركوب كند. بر اساس گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن، ايران مي تواند قابليت واكنش سريع را در حمله احتمالي آمريكا و متناسب با آسيب وارد شده به تأسيسات خود نشان دهد. پس از جنگ تحميلي رژيم صدام حسين، جمهوري اسلامي به طور اساسي براي توسعه نيروي دريايي خود سرمايه گذاري كرده است. موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن با مطالعه جغرافياي خليج فارس و درياي خزر به بررسي تحول تاريخي ديدگاه ايران نسبت به جنگ نامتقارن پرداخته و طرح هاي آن را در خصوص جنگ احتمالي با آمريكا ارزيابي كرده است. اين موسسه مي افزايد: جمهوري اسلامي به عنوان يكي از صادركنندگان اصلي انرژي در منطقه با يك هزار و 500 مايل (2 هزار و 400 كيلومتر) خط ساحلي در خليج فارس قدرت مهم اين محدوده به شمار مي رود. آخرين درگيري نظامي آن در آب هاي خليج فارس به جنگ ميان ايران و عراق در سال هاي 1980 تا 1988 باز مي گردد كه طي آن گفته مي شود نيروي دريايي جمهوري اسلامي با نيروي دريايي آمريكا نيز برخورد نظامي داشته است. به دليل اهميت راهبردي خليج فارس و ظرفيت بالقوه منطقه براي درگيري آينده و همچنين توانمندي و اهداف نيروي دريايي ايران براي توسعه جنگ نامتقارن، به نظر مي رسد براي طراحان نظامي و سياستمداران آمريكايي از اهميت بالايي برخوردار است تا براي واكنش در برابر نبرد نامتقارن آمادگي داشته باشند. اين گزارش اشاره مي كند كه سردار صفاري فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران جمهوري اسلامي ايران نيز در هشتم ژوئيه 2008 اظهار داشته است كه "ما همه جا هستيم و در همان زمان هيچ جا نيستيم." اين گزارش مي افزايد: بر اساس ديدگاه نظامي ايران، جنگ دريايي نامتقارن از تجهيزات موجود، فنون انعطاف پذير، اطمينان برتر و همچنين مشخصه‌هاي فيزيكي و جغرافيايي منطقه عمليات براي دفاع از منابع اقتصادي مهم و وارد آوردن خسارات باورنكردني به دشمن و در نهايت تخريب نيروهاي آن از نظر فني و فناوري استفاده مي كند. رزمنده جنگ دريايي نامتقارن از آسيب پذيري دشمن با استفاده از فنون هجومي توسط قايق هاي كوچك مجهز و تندرو براي اجراي حملات ناگهاني در زمان و مكان برآورد نشده، بهره مي جويد. * شيوه‌هاي استتار شناورهاي ايراني موجب غافلگيري هر دشمني مي‌شود در ادامه گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن درباره جنگ نامتقارن دريايي ايران آمده است: عوامل تأثيرگذار در نگرش ايران به جنگ دريايي نامتقارن شامل موارد گوناگون مي شوند كه احتمالاً بر طراحي عمليات دريايي نامتعارف جمهوري اسلامي در خليج فارس تأثير خواهند گذاشت. نيروي دريايي نامتعارف ايران از مزاياي جغرافيايي بهره مي برند، به عنوان مثال: - نزديكي محدوده فعاليت موجود به مناطق پيش بيني شده عملياتي براي كاهش زمان حمل و نقل نيروها و واكنش در برابر نيروهاي دشمن - عمق و تراكم شبكه هاي جاده اي در ساحل كه توان فني عملياتي و انعطاف پذيري ايرانيان را تقويت كند - آب هاي تعيين شده خليج فارس كه آزادي مانور نيروهاي دريايي دشمن را محدود مي سازد و مي تواند ايرانيان را براي ضربه زدن به اهداف دشمن با استفاده از موشك دوربرد توانمند سازد. - پايگاه، حوزه فعاليت و مسير نيروهاي نبرد دريايي نامتعارف و واحدهاي پشتيباني براي اجراي تأثيرگذار، بايد پايگاههاي امن، حوزه فعاليت مناسب و مسيرهاي عملياتي داشته باشند. بيش از 10 بندر بزرگ و 60 لنگرگاه و بندر كوچك همچنين شهرك هاي ماهيگيري و قايقراني در خط ساحلي جنوب ايران وجود دارند كه همگي براي پنهان شدن نيروهاي كوچكتر مناسب هستند. سپاه پاسداران در چنين مناطقي داراي امكان كافي است و نيروهاي بسيجي را در محدوده هاي مسكوني سازماندهي كرده است تا عمليات پشتيباني را انجام دهند. برخي از قايق هاي تندرو كوچكتر ايران مي توانند به طور دقيق مثلاً از پشت يك تريلي زير پوشش تاريكي بدون هماهنگي خاص پرتاب شوند. اين شيوه حمل موجب مي شود كه احتمال رديابي آنها در مسير مقصد كاهش يابد و حمله ناگهاني ممكن شود. - استتار و اختفا نيروهاي رزمي نامتعارف تلاش مي كنند از رديابي دشمن جلوگيري كنند و با استفاده از روش هاي استتاري و مخفي شدن و با اقدامات فريب دهنده در زمان و مكان مورد نظر خود حمله كنند. از نظر تاريخي نيز موفقيت فنون ضربتي به برتري در آگاهي از وضعيت براي تسهيل اقدام غافلگيرانه و همچنين توان ضربه زدن سختتر بر دشمن و در نهايت فرار از دست تعقيب كنندگان پس از قطع ارتباط بستگي دارد. خطوط ساحلي طولاني ايران با برآمدگي كوهستاني ادامه دار در راستاي ساحل شمالي خليج فارس به ارتفاع 2 هزار متر نظارت مي شود. علاوه بر اين، شبكه جزاير، دماغه ها و تو رفتگي‌هاي خليج فارس همچنين زير ساختار پشتيباني ساحلي براي شروع كار و حمايت از گشت زني گسترده، عمليات شناسايي، اجراي مين گذاري دقيق، سدبندي موشكي و حملات ضربتي مناسب هستند. عنصر غافلگيري در نبرد دريايي نامتعارف از اهميت خاصي برخوردار است به ويژه در آبهاي ساحلي زيرا فواصل كوچك درگير مي شوند و درگيري در مسافت هاي كوچكتر از مزاياي تكنولوژيكي نيروهاي بزرگتر نظير تجهيزات نيروي دريايي آمريكا مي كاهد. بنابراين، ايران از خشكي، استتار و اختفا همچنين فنون فريب دهنده استفاده خواهد كرد تا از عنصر غافلگير كردن بهره جويد. عبور روزانه بيش از 3 هزار كشتي محلي و صدها نفتكش و كشتي باري از خليج فارس و تنگه هرمز مي تواند وظيفه تميز دادن دوست از دشمن را براي نيروهاي متعارف فعال در اين منطقه بسيار دشوار سازد به ويژه زماني كه نيروهاي نامتعارف از قايق ها و كشتي هاي غيرنظامي محلي براي نزديك شدن و حمله كردن به دشمن استفاده كنند. هر اشتباهي ممكن است آسيبي مضاعف ايجاد كند و وارد آوردن تلفات بر غيرنظاميان نيز قطعاً به سود ايران خواهد بود. - نقاط انسداد بيشتر مناطق عميق خليج فارس در آبهاي سرزميني ايران واقع است و آبهاي كم عمقتر در حوزه جنوبي خليج فارس قرار دارد كه مملو از جزاير كوچك بسيار، چاه هاي نفت، سكوهاي پمپاژ و صخره‌هاي برآمده زير آب است و تمامي آنها از رديابي جلوگيري مي كنند و رفت و آمد را به داخل كانالهاي آبهاي عميق نزديك جزاير و سواحل ايران سوق مي دهند. ايران مي تواند از اين مزيت طي عمليات دريايي با استفاده از مين گذاري نقاط حساس و كانالها در آبهاي عميق بهره ببرد. به رغم پرصدا بودن مين گذاري، مواجهه با اين تاكتيك هنگامي كه مين ها قرار داده شده باشند، مشكل است زيرا عمليات مين روبي زمانبر و پرهزينه است و مي تواند با اقدامات مضاعف بي تأثير شود. طي درگيريهاي نظامي 1987 تا 1988 نيز ايران با استفاده از قايق هاي كوچك مين گذاري عاشورا موفق شد در اكثر موارد از رديابي دشمن بگريزد. طي عمليات كاشت 12 مين در مسير "بريجتون" نيز قايق هاي سپاه در ديدرس كشتي هاي جنگي نيروي دريايي آمريكا قرار داشتند. عمليات مين گذاري مي تواند با استفاده از انواع كشتي ها و قايق ها از جمله قايق هاي غيرنظامي نظير لنج و قايق باري اجرا شود. اين عمليات را تا زماني كه لازم باشد مي توان تكرار كرد تا تلاش هاي دشمن براي مين روبي خنثي شود. يك تاكتيك نامتقارن ديگر نيز يورش به كاروان بازرگاني و كشتي هاي جنگي در حال عبور از كريدورهاي كشتيراني مشخص است. اين يورش شايد كاروان هايي از قايق هاي تندرو را در بر گيرد كه در دماغه ها، تو رفتگي ها، لنگرگاه ها، جزاير، بنادر و اشياي مصنوعي نظير شناورها مستقر شده اند. به هر حال، عوامل گوناگون از جمله سطح آب، سرعت باد، هوا، ديد، دما، رطوبت، شوري آب و تنوع جزر و مد بر عمليات قايق هاي كوچك در آب كم عمق و كانال ها تأثير مي گذارند. ايرانيان با سالها تجربه عملياتي در منطقه بي ترديد از تلاش براي به كارگيري از چنين مزيت هايي صرفنظر نخواهند كرد. نيروي دريايي ايران نيز احتمالاً بر تاكتيك يورش و حملات غافلگيرانه از ساحل يا دريا، خطوط پر رفت و آمد دريايي همچنين فنون ضربتي براي محدود كردن آزادي مانور دشمن در آبهاي تعيين شده از نظر جغرافيايي اتكا خواهد كرد. نيروهاي دريايي نامتعارف ايران از فنون هجومي همچنين براي مانع ايجاد كردن بر سر راه توانمندي دشمن به منظور تمركز بر آتش استفاده خواهند كرد كه اين روش با بهره جستن از تركيب حملات مستقيم، جناحي و انحرافي ميسر خواهد شد. اين حملات با مانورهاي مارپيچي موسوم به تشكيل سم اسبي هنگام نزديك شدن و دور زدن اهداف مورد نظر همراه است و اين روش قرنها مورد استفاده در خليج فارس بوده است. - عوامل هواشناسي و آب شناسي تابستان خليج فارس از مي تا اكتبر بسيار داغ و مرطوب است و در بعضي مناطق به دماي 52 درجه سانتيگراد و رطوبت 90 درصد مي رسد؛ به اين ترتيب، اجراي عمليات نظامي با قايق هاي تندرو در روز دشوار خواهد شد. بنابراين، ايران بسياري از قايق هاي تندرو كوچك و بزرگ خود را به سيستم تهويه مطبوع هوا مجهز كرده است. هواي زمستاني عموماً مطلوب است هر چند كه بخش نخست اين فصل اغلب با باران هاي سنگين همراه مي شود كه مي تواند بستر خشك رودخانه هاي ساحلي را براي سيل مخرب و آسيب زدن به تأسيسات مستقر در ساحل آماده كند. * نقش ويرانگر زيردريايي‌هاي ايران را نبايد ناديده گرفت در ادامه گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن درباره جنگ نامتقارن دريايي ايران آمده است: توانمندي‌هاي نيروهاي دريايي نامتعارف ايران از شش بخش كشتي هاي سطحي، زيردريايي هاي متعارف و بسيار كوچك، موشك ها و راكت‌ها، مين‌هاي دريايي، هوابرد و ديگر صنايع نظامي تشكيل مي شوند. - كشتي هاي سطحي هرچند كه توپخانه ساحلي دوربرد و موشك هاي ضدكشتي ايران مي تواند سطوحي از امنيت بخشهاي مهم خليج فارس را تأمين كند، كشتي‌هاي سطحي براي كنترل واقعي اين منطقه ضروري است. ايران براي رسيدن به اين منظور، قايق هاي كوچك و متوسط تندرو را طي دهه گذشته توليد يا تهيه كرده است تا براي عمليات احتمالي در خليج فارس و درياي عمان آماده باشند. نيروي دريايي سپاه و نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي از اين قايق ها استفاده مي كنند. قايق هاي سپاه از جمله طارق، ذوالقدر، ذوالجناح و يا گشتي بهمن مي توانند سامانه پرتاب اژدر و موشك را حمل كنند و قابليت استفاده در مأموريت هاي مين گذاري را در خط سير كشتي هاي خليج فارس دارا هستند، همچنين قايق هاي تندرو آذرخش و ذوالفقار 2 موشك ضدكشتي را حمل مي كند. نيروي دريايي سپاه نيز از تله راداري كنترل از راه دور يا قايق هاي مملو از مواد منفجره براي منحرف كردن عمليات دفاعي دشمن يا حمله به كشتي هاي آنها استفاده مي كند. جديدترين قايق هاي ناوگان نيروي دريايي سپاه شامل قسمت هاي دور از ديدرس مي شود. هر دو اين قايق ها اژدرهاي 324 ميليمتري را حمل مي كنند در حالي كه قايق قبلي مي توانند فقط 2 موشك كوثر را حمل كند. اين قايق ها طي رزمايش هاي اخير نيروي دريايي ايران بسيار فعال بودند و گزارش ها حاكي از آن است كه ايران شمار بيشتري از اين قايق ها را در دست ساخت دارد. ايران همچنين تعدادي زيردريايي كوچك در اختيار دارد كه گفته مي‌شود به اژدر كوتاه برد 324 ميليمتري مجهز هستند. كشتي هاي تندرو ايراني موسوم به تندر نيروي دريايي سپاه تنها امكان توانمندي متعارف را در مقايسه با موارد مختلف تجهيزات متعارف نيروي دريايي ارتش مي دهد و چند محافظ عملياتي و تعداد 6 قايق موشك انداز در كاروان خود دارد. هر يك از اين كشتي ها نيز با وزن تقريبي 200 تن و سرعت 35 گره دريايي مجهز به پرتابگرهاي دوگانه موشك هاي دريايي هستند. - زيردريايي ها و اژدرها زيردريايي كوچك غدير ساخت ايران است و مي تواند اژدرهاي 533 ميليمتري را حمله كند. همچنين زيردريايي هاي ساحلي نهنگ كه هر دو آنها هم اكنون در نيروي دريايي سپاه پاسداران و نيروي دريايي ارتش ايران وجود دارند ظاهراً براي عمليات در خليج فارس استفاده خواهند شد. اين زيردريايي ها احتمالاً براي مين گذاري، عمليات ويژه و حملات ضدكشتي به كار مي روند و بيانگر تلاش ايرانيان براي توسعه توانمندي رزمي در زير دريا محسوب مي شوند. علاوه بر اين، نيروي دريايي سپاه يك شبكه پيچيده از دوربين هاي ويدئويي دوربرد براي روز و شب در محل هاي مختلف امتداد خط ساحلي نصب كرده است تا نفوذ مخفيانه را رديابي كند و شايد حتي اطلاعات هدف مورد نظر را به زيردريايي هاي مورد استفاده در ارتباطات زيرآبي كه توسط صنايع الكترونيك ايران توسعه يافته اند، منتقل كند. آب برعكس هوا يك رساناي نامناسب به شمار مي رود كه جريان انتقال صدا را به آساني بر هم مي زند. نيروي دريايي آمريكا از انواع ابزارها براي رديابي زيردريايي ها برخوردار است اما آب هاي كم عمق ساحلي و صداهاي بالا عملكرد دستگاه ها را با مشكل مواجه مي كند و كار رديابي، مكان يابي و تشخيص زيردريايي ها را بسيار مشكل مي سازد. دما و شوري آب شايد رديابي زيردريايي ها را در مناطق خاص تسهيل كند. شوري بيش از حد آب بر انتقال موج صدا تأثير مي گذارد و هر چه شوري آب بيشتر باشد امواج صدا سريعتر منتقل مي شوند. بنابراين، تركيب دماي بالا و شوري آب در يافتن راهكار براي خليج فارس مي تواند رديابي را براي كشتي مستقر در سطح آسانتر كند. ايران همچنين در حال آزمايش زيردريايي هاي بسيار كوچك سازگار با رطوبت است كه به خدمه كاملاً آموزش ديده و باانگيزه نياز دارد. اين زيردريايي هاي كوچك نه تنها قابليت عملياتي بهتري را نسبت به كشتي هاي بزرگ دارا هستند بلكه همچنين مي توانند به دكل هاي بدنه قايق هاي تيپ نهنگ براي عمليات دوربرد نصب شوند. ايران همچنين از اژدرهاي داراي خدمه استفاده مي كند. حتي كشتي هاي به ظاهر تجاري يا مسافرتي مي توانند زير سطح آب حفره ها و تأسيساتي براي ارسال و تجديد قواي زيردريايي هاي كوچك داشته باشند. اين ترتيبات براي عمليات راهبردي دوربرد در درياي عمان و درياي عربي مناسب است و مشابه اين اقدام توسط نيروي دريايي ايتاليا در جنگ جهاني دوم در آبهاي مديترانه به كار رفت. ايران در سالهاي اخير توانمندي خود را در بخش اژدرها بسيار توسعه داده است و گفته مي شود كه خط توليد دست كم 2 نوع از اژدرهاي داخلي 533 و 324 ميليمتري را آغاز كرده است. اژدرهاي ايراني تا 20 كيلومتر را هدف قرار مي دهند. ايران همچنين اعلام كرده است كه يك اژدر ويژه براي هدف قرار دادن زيردريايي و كشتي هاي روي سطح آب در تنگه هرمز طراحي كرده است و گفته مي شود كه در اختيار نيروي دريايي ارتش ايران و نيروي دريايي سپاه است. همچنين حوت نيز يك اژدر موشكي با سرعت بالاست كه 360 كيلومتر در ساعت سرعت دارد. تسلط و برتري ايران با چنين سيستمي مي تواند به منزله تغيير روند بازي در خليج فارس باشد. - موشك ها و راكت ها جنگ 33 روزه لبنان نشان داد كه پيروزي نظامي به رغم برتري هوايي دشمن امكانپذير است. نيروي دريايي سپاه اميدوار است با استقرار شمار بسياري از سامانه هاي دفاع هوايي قابل حمل خدمه نظير راكت هاي ضد بالگرد، مين ها و سامانه‌هاي Pantzir، Tor M-1 و YZ-3، موشكهاي سطح به هواي شهاب و ثاقب و همچنين موشك هاي سطح به هواي ميثاق 1 و 2 از آسيب پذيري در برابر حملات هوايي دشمن بكاهد. نيروي دريايي سپاه همچنين به موشك هاي ضدكشتي تحسين برانگيز خود افتخار مي كند. ايران اصلاحات نظارتي و راهكاري بسياري براي موشك ساحلي متحرك كرم ابريشم ايجاد كرد كه مدتها نقطه قوت نيروي ضدكشتي آن به شمار مي رفت و حداكثر برد 85 تا 100 كيلومتر را پوشش مي داد. ايران همچنين يك نمونه توسعه يافته راهبردي از HY-2 به نام SS-N-4 رعد يا تندر توليد كرده است. موشك رعد كه در رزمايش هاي اوايل 2007 ايران مورد آزمايش قرار گرفت براي پرواز در سطح پايينتر از نمونه اصلي خود (HY-2G) "سيرساكر" طراحي شده است و در مرحله نهايي پرواز نيز مي تواند مانورهاي غيرمستقيم دهد. اين موشك مجهز به سامانه ضد پيشگيري الكترونيكي داراي راهنماي فعال و غيرفعال و كلاهك به وزن 500 كيلوگرم مي تواند ضربه اي مرگبار به كشتي هاي بزرگ وارد كند. موشك كروز ضدكشتي نور نيز كلاهك 155 كيلوگرمي دارد. اين موشك در سكوهاي متحرك مناطق ساحلي و جزاير ايران ازجمله قشم مستقر شده است. موشك نور نيز ارتباط اطلاعاتي براي دريافت اطلاعات هدف از طريق سامانه راداري هوايي كه توسط بالگرد يا هواپيما حمل مي شود، را در بر مي گيرد. ايران توانسته است موشك نور را با ناوگان بالگرد Mi-17I نيروي دريايي سپاه منطبق كند. سجيل، FL-10 و نصر 1 نيز داراي راهنماي راداري فعال و حداكثر 35 كيلومتر برد هستند. نمونه هاي كوثر قابل استفاده از كاميون نيز گزارش شده است كه در برخي از جزاير خليج فارس ايران مستقر شده اند. معروفترين نوع موجود از سامانه راكت نيروي دريايي سپاه نوع 107 ميليمتري MRL است كه به اشكال 10، 11، 12 و 12 مجرايي وجود دارد و برد موثري حدود هشت و نيم كيلومتر را پوشش مي دهد. برخي از اين راكت ها به ثابت كننده هاي ژيروسكوپي مجهز هستند تا در درياهاي ناآرام دقت لازم را تأمين كنند. علاوه بر اين، سامانه راكت دريايي فلق 2 كه داراي 8 مجراي 333 ميليمتري است برد 10 كيلومتري را طي مي كند. ايران در سالهاي اخير از راكت هاي توپخانه اي فجر مستقر در ساحل براي ايفاي نقش حمايت از نيروي دريايي استفاده كرده است. فجر 3 يك كلاهك 85 كيلوگرمي دارد و 43 كيلومتر را طي مي كند در حالي كه فجر 5 با كلاهك 170 كيلوگرمي در نهايت 70 تا 75 كيلومتر برد دارد. ايران همچنين يك نوع فجر 3 توليد مي كند كه مي تواند كلاهكي با مهمات كمتر را تا 120 كيلومتر بفرستد همچنين يك نوع مين گذار مي سازد كه مي تواند خطوط كشتيراني خليج فارس را با مين هاي مهارنشدني مملو كند. - مين هاي دريايي نيروي دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با پتانسيل عالي در زمينه نبرد مين هاي دريايي طي جنگ تانكري به موضوع مين گذاري به عنوان يكي از مهمترين مأموريت هاي خود توجه دارد. اين نيرو مين هاي دريايي مختلفي را توليد يا تهيه مي كند؛ مين هاي مغناطيسي، صوتي و فيوزهاي فشاري، مين هاي صدفي براي استفاده نيروهاي عملياتي ويژه، مين هاي توده اي و مين هاي كنترل از راه دور را شامل مي شود. مين هاي عمقي كه دشوار براي رديابي محسوب مي شوند در آبهاي كم عمقتر از 60 متر مناسب هستند در حالي كه مين هاي ثابت براي آبهاي عميقتر استفاده مي شوند؛ هر چند كه جريان هاي موجود آب در تنگه هرمز به اندازه كافي قدرتمند هستند كه همه چيز را به غير از مين هاي كاملاً تثبيت شده تخريب كنند. حداكثر عمق تنگه هرمز 80 متر است و در خليج فارس ميان 80 تا 100 متر برآورد شده است هر چند كه بيشتر راهروهاي كشتيراني عميقتر از 35 متر نيستند. نيروي دريايي سپاه مي تواند از قايق هاي كوچك تندرو، زيردريايي ها و كشتي هاي غيرنظامي معمولي داراي خدمه براي كارهاي نظامي نظير مين گذاري در راهروهاي كشتيراني و ورودي هاي بنادر استفاده كند؛ در حالي كه نيروهاي زير آب با كمك قايق هاي زودياك ، زيردريايي ها يا بالگردهاي نيروي دريايي سپاه يا نيروي دريايي ايران مستقر مي شوند و مي توانند مين هاي صدفي را به كشتي هاي دشمن يا تأسيسات نفتي دريايي وصل كنند. درباره توانمندي پيشگيرانه نيروي دريايي سپاه در زمينه مين ها اطلاعات چنداني در دست نيست. نيروي دريايي سپاه ظاهراً تحقيقات قابل توجهي در اين خصوص انجام داده اما توانمندي آن در اين زمينه فاش نشده است. - هوابرد واحدهاي نيروي دريايي سپاه پاسداران مي توانند حمايت هوايي لازم را از هواپيماهاي جنگنده Su-25 و EMB-312 توكانو سپاه همچنين فانتوم F-4 و فنسرز Su-24 نيروي هوايي ايران كه مجهز به موشك هاي ضد كشتي نور است، انتظار داشته باشند. نيروي دريايي سپاه مي تواند يورش هاي چريكي شبانه يا روزانه را با نيروي زميني عمليات ويژه صابرين و با استفاده از بالگردهاي Mi-17I مجهز به تجهيزات ديد در شب اجرا كند. نيروي دريايي سپاه همچنين مي تواند با استفاده از بالگردهاي نور مسلح Mi-17I حملات ضد كشتي دوربرد انجام دهد. نيروي دريايي سپاه انواع مختلف هواپيماهاي بدون سرنشين توليد داخل را مستقر كرده است. ايران از اوايل 1985 كار در خصوص ساخت هواپيماهاي بدون سرنشين را آغاز كرد و مدل هايي را كه مي توانند راكت يا بمب حمل كنند و يا مأموريت هاي انتحاري را برعهده گيرند، ساخته است. هواپيماهاي بدون سرنشين هجومي براي مقابله با حضور چشمگير نظامي نيروي دريايي آمريكا در خليج فارس طي اواسط تا اواخر دهه 80 توسعه يافت. تجربه مثبت جنگي با هواپيماي بدون سرنشين موجب شد ايران از توسعه و سرمايه گذاري در اين صنعت حمايت كند و هم اكنون چندين نوع از اين سلاح را توليد مي كند. ايران در اكتبر 1997 موفق شد يك هواپيماي بدون سرنشين غيرقابل رديابي ساخته شده از مواد تركيبي را در رزمايش نيروي دريايي در شمال خليج فارس آزمايش كند. جمهوري اسلامي اعلام كرد كه اين هواپيماي بدون سرنشين توسط ناو هواپيمابر "نيميتس" آمريكا قابل رديابي نيست. - خود اتكايي نيروي دريايي نامتعارف سپاه يك سازمان تحقيقاتي خوداتكايي ابتكاري را با چندين دفتر دارد كه به امر مهندسي دريايي، جنگ سطح و زير سطح، رادار، ارتباطات و الكترونيك دريايي، جنگ الكترونيكي، مكان يابي، رديابي، صدايابي زير دريا، فن آوري موشكي، همچنين نقشه كشي اشتغال دارند. توانمندي هاي ارتباطي دريايي سپاه مسيري طولاني را از 1986 طي كرده است كه در آن زمان راديوهاي بدون كارآيي در زير آب در ميانه نبرد از كار افتادند. به عنوان مثال، امروز صنايع الكترونيك شيراز انواع وسايل ارتباطي دريايي، مكان يابي، و تجهيزات رديابي صدا همچنين ايستگاه هاي اندازه گيري حمايت الكترونيكي را توليد مي كند. سازمان جاهد خودكفايي نيروي دريايي سپاه همچنين تجهيزات جنگي الكترونيك را توسعه داده است تا براي كاربران سطح و زير سطح مطابقت داشته باشد و با سامانه آمريكايي حاضر در منطقه خليج فارس مقابله كند. علاوه بر چشم انداز توانمندي هاي عملياتي نيز نيروي دريايي سپاه همچنين يك شبكه ارتباطات فيبر نوري وسيع ايجاد كرده كه توسط شركت داخلي ساخته شده است تا در شرايط جنگي استمرار ارتباطات مطمئن را در سراسر ساحل خليج فارس تضمين كند. - سازمان و پايگاه‌هاي اصلي آخرين گزارش ها از ايران حاكي از آن است كه نيروي دريايي سپاه در حال واگذاري يا كاهش نقش امنيتي خود در دريايي خزر به نيروي دريايي ارتش است و در عوض، منابع خود را در سواحل حساس جنوب اين كشور متمركز مي كند تا در آنجا نقشي مسلط تر ايفا كند و ناوگان سبك نيروي دريايي را براي فرماندهي بهتر اين منطقه در اختيار گيرد. نيروي دريايي ايران تاكتيك هاي دريايي متعارف را كنار مي گذارد و به سوي شيوه هاي مورد توجه نيروي دريايي سپاه نظير جنگ زير سطح با استفاده از زيردريايي هاي كوچك پيش مي رود. فرمانده نيروي دريايي ارتش اخيراً اين تغيير رويه و فن آوري را يك "تجديد حيات" خواند. نيروي دريايي سپاه پيش بيني مي كند كه در زمان جنگ، دشمن بالقوه تلاش خواهد كرد فرماندهي و كنترل آن را بر هم زند. اين نيرو در واكنش به اين اقدام يك ساختار فرماندهي غيرمتمركز ايجاد مي كند كه مناطق مستقل و عمليات موضعي را در پيش گيرند. واحدهاي رزمي كوچك، مستقل، متحرك و فعال نيز ساختار راهبرد دفاعي جديد "چيدماني" تشكيل مي شوند. قايق هاي تندرو از ساحل مستتر شده يا محفظه ها و سايت هاي مخفي سرزميني خارج خواهند شد و روي تريلرها به نقاط ساحلي حمل مي شوند و دستور مأموريت دريافت مي كنند مبني بر اين كه به ادامه ارتباط با زنجيره فرماندهي نياز ندارند. هر يگان از اين گروه ها يك بخش از عمليات را بر عهده خواهد گرفت تا در يك درگيري نظامي بتواند تأسيسات دريايي دشمن يا آمد و شد در دريا را مورد هدف قرار دهد. نيروي دريايي سپاه در چنين شرايط جنگي انتظار مي رود نظير آنچه كه در جنگ ايران و عراق رخ داد، از سوي يك پست فرماندهي فعال هدايت شود. * موشك‌هاي كروز و بالستيك ايران پشتيبان قدرت دريايي آن است در بخش پاياني گزارش موسسه سياست خاور نزديك واشنگتن درباره جنگ نامتقارن دريايي ايران يادآور شده است: ايران مي‌تواند حمله‌اي يكپارچه را با استفاده از قايق‌هاي كنترل از راه دور مملو از مواد منفجره، قايق‌هاي تندرو ضربتي، نيمه زيردريايي داراي اژدر، قايق هاي سريع ضربتي، هواپيماهاي بدون سرنشين، زيردريايي هاي بسيار كوچك و هجومي و همچنين آتش توپخانه و موشكي ضد كشتي از ساحل بهره جويد و از همگي آنها براي ضربه زدن به كاروان يا گروه عملياتي آمريكايي در حال عبور از تنگه هرمز استفاده كند. شمار بسياري از راكت ها با كلاهك هاي خوشه اي مي تواند براي تحت الشعاع قرار دادن آتش دشمن و عمليات هوايي نيروهاي آن به كار گرفته شود. ارتش آمريكا طي مانوري كه در سال 2002 به نام "چالش هزاره" برگزار كرد، به اين نتيجه رسيد كه ناوگان دريايي كشورش با آسيب پذيري جدي در رويارويي با حملات به خوبي هماهنگ شده توسط موشك هاي كروز و بالستيك و همچنين قايق هاي تندرو ضربتي در آبهاي ساحلي مواجه است و اين مشكل مي تواند شكست اساسي را نظير آنچه در بندر "پرل" اتفاق افتاد، تكرار كند. ارتش هاي غربي بر مفهوم جنگ "شبكه مركزي" در محيط دريايي به ويژه بر ضد حملات ضربتي مطالعه كرده‌اند و انتظار دارند اين مفهوم كه از مزاياي اطلاعاتي در ميدان نبرد حاصل مي‌شود، اگر نتواند آسيب پذيري نيروهاي آنها را حذف كند، دست كم كاهش دهد. نيروي نظامي ايران بر اساس نظريه جنگ دريايي نامتقارن تلاش كرده است برنامه مسلح كردن و تجهيز مجدد را طي دهه گذشته اجرايي كند تا در برابر حضور نظامي آمريكا در منطقه خليج فارس توازن برقرار سازد. ايرانيان اطمينان دارند، دفاع لايه اي و متراكمي كه ايجاد كرده اند همراه با تاكتيك هاي هجومي و نگراني الهام گرفته از فرهنگ شهادت كه ازاين كشور وجود دارد، مي تواند هرگونه حمله را بر ضد خاك و منافع آن بازدارد. در اين گزارش ادعا شده است كه سياست دفاعي ايران بر بازدارندگي استوار است و علاوه بر آن تهران تأكيد دارد هيچ قصدي براي حمله به كشورهاي همسايه ندارد، حمله پيشگيرانه بر ضد نيروي دريايي آمريكا و نيروي دريايي عرب حوزه خليج فارس ندارد اما تجهيزات نظامي در اين منطقه تحت شرايط خاص مستثنا نمي شوند. اين مسئله كه هدف غايي تهران بيرون راندن تأثير آمريكا و غرب نه تنها از منطقه خليج فارس بلكه از تمام خاورميانه است، موضوعي سري نيست. رئيس جمهور ايران نيز برچيدن تمامي پايگاه هاي نظامي آمريكايي مستقر در همسايگي و نزديك اين كشور را خواستار شد اما در اين برهه، تأكيد اصلي ايران بر خليج فارس است. بر اساس اظهارات نماينده ولي فقيه در سپاه، زمان شكست دادن ابرقدرت ها فرا رسيده است و دريادار صفاري فرمانده نيروي دريايي سپاه در ژوئيه 2008 نيروي دريايي سپاه را حافظ نبض انرژي جهان در تنگه هرمز دانست. هدف اصلي سپاه پاسداران از اواخر دهه 80 ميلادي تضمين توان دريايي ايران در برابر تهديد آمريكا شده و از طريق جنگ لفظي، رزمايش هاي تبليغ شده يا اقداماتي نظير دستگيري سربازان انگليسي متجاوز به حريم آبهاي جمهوري اسلامي و نزديك شدن به كشتي هاي جنگي آمريكايي در خليج فارس به اين هدف رسيده است. اين روند با برگزاري رزمايش هايي در نوامبر 2006 برجسته شد و سپاه پاسداران بستن تنگه هرمز را با استفاده از عمليات قايق مجهز به موشك، حملات با موشك هاي ضد كشتي از ساحل و آتش توپخانه اي و راكتي دوربرد متمركز تمرين كرد. بر اساس اين گزارش، رزمايش هاي ايران با جنگ لفظي و عمليات رواني فرماندهي سپاه همزمان شده است و اين تمرين ها با توان نظامي ايران كه در جنگ رواني اعلام شد، برابري مي كند. در حقيقت، تلفيق تبليغات و فعاليت دفاتر روابط عمومي بيانگر اهميت جنگ رواني به عنوان يك عنصر مهم "قدرت نرم" ايران محسوب مي شود. قايق‌هاي تندرو نيروي دريايي سپاه در ششم ژانويه 2008 به سه كشتي جنگي نيروي دريايي آمريكا در حال عبور از تنگه هرمز نزديك شدند و واكنش آمريكايي ها را سنجيدند و در دل آنان رعب و وحشت ايجاد كردند. اين حادثه براي نخستين بار نبود كه از سوي ايرانيان با چنين تاكتيكي اجرا مي شد. اين تلاش هاي رواني طي جنگ ايران و عراق نيز با قرار دادن اشياي مشكوك نظير لاستيك هاي آتش گرفته تراكتور، جعبه هاي چوبي بزرگ رنگ شده و قايق هاي بدون سرنشين در مسير كاروان داراي محافظان آمريكايي انجام مي شد. نيروي دريايي سپاه در اجراي بزرگترين رزمايش و پراكندگي نيرو كه بيشترين شمار دستگاه هاي پرتاب موشك و اژدر ضدكشتي را در يك رزمايش اين منطقه شامل مي شد، موفقيت آميز عمل كرد. ايران در حال طراحي نظريه دفاع فرهنگي نامتقارن از طريق جنگ رواني به سر مي برد. دفاع از فرهنگ انقلابي جمهوري اسلامي در برابر تهاجم فرهنگي غرب به منزله آموزه اساسي ايرانيان در پي پيروزي انقلاب اسلامي در 1979 محسوب مي شود. دفاع فرهنگي به منزله بخش دروني جنگ نامتقارن به شمار مي رود كه يكي از پنج مورد آمادگي رواني براي جنگ، آمادگي براي عمليات رواني در شرايط جنگ نامتقارن، تأثيرگذاري بر افكار عمومي داخلي و بين المللي، نظارت و مقابله با فعاليت هاي جنگ رواني دشمن، همچنين اجراي عمليات تهاجمي رواني در سطوح گونان است. - سناريوهاي درگيري در خصوص رويداد درگيري ميان ايران و آمريكا اين مسئله مطرح است كه حوادث احتمالاً موجب مي شوند درگيري به بخش هاي گوناگون منطقه خليج فارس كشيده شود: - اروندرود و شمال خليج فارس باتوجه به نبود قطعيت درباره مرزبندي ها و خط كشي هاي جداكننده در شمال خليج فارس، درگيري ميان نيروهاي انگليسي و آمريكايي يا ديگر نيروهاي ائتلاف با يگان هاي سپاه احتمال عمليات با قايق در آبهاي مورد مناقشه كاملاً وجود دارد. اگر چنين درگيري به تلفات انساني يا مادي در ميان ايرانيان منجر شود، ايران احتمالاً به حملات موشكي ضد كشتي و همچنين حمله به بالگردهاي ائتلاف كه در اين منطقه عمليات مي كنند، متوسل خواهد شد. چنين اقداماتي خصومت ها را به بخش جنوبي خليج فارس و تنگه هرمز مي كشاند. - جنوب و مركز خليج فارس بلوكه كردن دريايي ايران كه از سوي "ايهود اولمرت"، نخست وزير رژيم صهيونيستي، در گفتگوهاي مي 2008 با مقامات آمريكايي در واشنگتن مطرح شد يا حمله به تأسيسات هسته اي جمهوري اسلامي مي تواند به پاسخ ايرانيان عليه بنادر، تأسيسات بندري، تانكرها و پايانه هاي نفتي و ديگر تأسيسات راهبردي متعلق به كشورهاي حامي يا شركت كننده در حملات ضدايراني منجر شود. علاوه بر اين، كانال باريك كشتيراني ميان جزيره فارسي و آبهاي كم عمق جنوبي مكاني مناسب براي مين گذاري است و كانال عميقتر و وسيعتر شرق جزيره فارسي كه براي مين هاي ثابت مناسب به نظر نمي رسد در برابر حملات موشكي از ساحل آسيب پذير است. نيروهاي متعارف و نامتعارف ايران در درگيري احتمالي تأسيسات نظامي آمريكا را در بحرين، قطر و ديگر كشورهاي منطقه تهديد جدي خواهند كرد. - تنگه هرمز آمريكا در 1987 برآورد كرد، ايران مي تواند تنگه هرمز را براي مدت حداكثر يك تا دو هفته مسدود كند اما توان فعلي ايران براي جلوگيري از آمد و شد در هرمز نسبت به دهه 80 بسيار افزايش يافته است. تهران اخيراً نشان داد كه در پي وقوع درگيري احتمالي با آمريكا هدف آن كنترل بر تنگه هرمز خواهد بود. ايران احتمالاً تلاش خواهد كرد تنگه هرمز را فقط در صورتي كه كشتي هاي ايراني اجازه عبور از اين معبر نداشته باشند، ببندد. بنابراين، حتي در صورت وقوع حمله مثلاً به تأسيسات هسته اي ايران بعيد به نظر مي رسد كه تهران بخواهد تمامي رفت و آمدهاي هرمز را تا زماني كه محموله هاي نفتي آن از اين آبراه عبور مي كنند، ببندد. بلكه به نظر مي رسد ايران ترجيح مي دهد كنترل هرمز را با جلوگيري از عبور آزاد براي تانكرهاي كشورهاي حامي حمله در اختيار گيرد؛ هر چند كه اين اقدام مي تواند به تشديد درگيري بينجامد. - خيلج عمان و دورتر ايران در رويارويي نظامي در خليج فارس احتمالاً تلاش خواهد كرد حوزه عمليات را به درياي عمان و دريايي عربي بكشاند. لنگرگاه خارج از درياي عمان كه پيش از ورود به اين خليج مورد استفاده تانكرهاي نفتي قرار مي گيرد شايد مكاني وسوسه انگيز براي مين گذاري باشد همان گونه كه در جنگ ايران و عراق بود. اما باتوجه به اين حقيقت كه بيشتر كشتي هاي ايراني براي عمليات ساحلي طراحي شده اند، عمليات در اين منطقه دشوار خواهد بود. حتي يورش يا حمله اتفاقي به اهداف موجود در اين آبها موجب به راه انداختن دلهره در بازارهاي بيمه اي و نفتي خواهد شد. - درياي خزر جمهوري اسلامي تلاش مي كند اكنون در اين منطقه تصويري كم رنگ از خود داشته باشد زيرا سهم اين كشور از درياي خزر كمتر از 15 درصد است. اين كشور همچنين به روسيه در زمينه هاي تسليحاتي، دانش هسته اي و مهمتر از همه حمايت سياسي وابستگي دارد. اما با توجه به اهميت اقتصادي منطقه براي برخورداري از انرژي و رژيم حقوقي درياي خزر كه هنوز بايد ميان كشورهاي ساحلي آن نهايي شود و پتانسيلي كه براي تقويت نقش آمريكا در قفقاز ايجاد شده است، منطقه خزر به منزله نقطه مهم بالقوه باقي مي ماند كه نيروي دريايي سپاه انتظار مي رود در صورت لزوم با استفاده از جاده، راه آهن و هوا اين منطقه را حمايت كند. با توجه به اين حقيقت كه تهديدهاي نشأت گرفته از منطقه خزر به مأموريت اصلي سپاه پاسداران در زمينه حفظ دستاوردها و اصول انقلاب اسلامي و نظام سياسي ارتباط ندارد، نيروي دريايي سپاه ترجيح مي دهد بر منابع خود در خليج فارس تمركز كند. - نتيجه گيري جمهوري اسلامي نظريه جامع جنگ نامتقارن را بر اساس تجربه خود در جنگ ايران و عراق همچنين مناقشات اخير در عراق، افغانستان و لبنان توسعه داده است و در پي تلاش هاي خود براي توسعه توانمندي جنگ نامتقارن تقويت شده در حوزه دريايي مي تواند خليج فارس و تنگه هرمز (نقطه حساس حمل و نقل نفت در جهان) را باقوت در اختيار خود گيرد. ايران به عنوان بخشي از اين تلاش، نقش و توانمندي نيروي دريايي سپاه را توسعه داده است و اين نيرو مي تواند وسعت و شدت هر گونه درگيري را افزايش بخشد و همچنين قدرت ايرانيان را در اين منطقه راهبردي نشان دهد. لازم به يادآوري است كه نيروي دريايي سپاه در وقايع 1987 تا 1988 مراحل رشد خود را طي كرد و منابع و تجارب محدود طي دوران مقابله با نيروي دريايي آمريكا در اختيار داشت. نيروي دريايي سپاه در وضعيت كنوني خود بسيار باانگيزه، داراي تجهيزات و منابع مالي خوب همچنين قادر به اجراي نظريه منحصر به فرد جنگ دريايي نامتقارن است. به كارگيري اين نظريه در چنين منطقه حياتي مي تواند نتايج كاملاً شوك دهنده و مخرب باشد. همچنين محدوديت هايي براي تكميل تاكتيك هاي نامتقارن برضد دشمن قدرتمندي نظير آمريكا وجود داشته باشد، زيرا اين كشور متخاصم از برتري هاي تكنولوژيكي برخوردار است و مي تواند از تكنيك ها و تاكتيك هاي مشابه بهره جويد و شايد شيوه اي غيرقابل پيش بيني را اجرايي كند. با اين شرايط كه نيروي دريايي ايران نقشي مسلط در خليج فارس و درياي عمان براي خود فرض مي كند و آمريكا نيز به دنبال بسط قدرت خود است، تنش و رويارويي بيشتر ميان نيروي دريايي سپاه، نيروي دريايي آمريكا و ائتلاف متحدان واشنگتن محتمل خواهد بود.
  13. Waffen-SS

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    خبرگزاري فارس: دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد طي گزارشي مستند، از بخشي از جنايات سركرده گروهك تروريستي منافقين در تسويه حساب‌هاي خونين و كشتار همكاران خود، تجاوز به زنان حاضر در پادگان اشرف، مسموم‌سازي و اعدام ده‌ها تن از اعضاي بريده اين گروهك پرده برداشت. به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس در بغداد، دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد معروف به "ويليام" در بخش‌هاي سوم و چهارم گزارش طولاني خود درباره وضعيت موجود منافقين در عراق كه براي دولت آمريكا تهيه شده است، از خشونت‌‌هاي شديد "مسعود رجوي" سركرده گروهك تروريستي منافقين و تسويه حساب‌هاي خونين وي پرده برداشته است. اين مقام آمريكايي كه به مدت 9 ماه، اسناد و پرونده‌هاي گروهك منافقين در عراق را مورد مطالعه و بازبيني قرار داده و خود نيز از مسؤولان مرتبط با مسائل پادگان اشرف بوده است، در گزارش خود مي‌نويسد: مسعود رجوي مانند "ملك فاروق" پادشاه سابق مصر حتي به زنان همكار خود نيز رحم نمي‌كند. در بخش ديگري از اين گزارش آمده است: رجوي روابط جنسي گسترده‌اي با افراد نظامي، سياسي و دفتري زن اين گروهك داشته است و دستور عقيم‌سازي برخي از آنان را نيز صادر كرده بود. وي در اين گزارش يادآور شده است كه خود شاهد ديدن فيلم‌هايي از اعترافات اين زنان بوده ‌است. دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد همچنين متذكر شده است كه رجوي براي دست‌يافتن به برخي از زنان و بانوان در اين سازمان، همسران آنها را به مأموريت‌هاي مرگ‌بار مي فرستاد و به شيوه "ناپلئون" زنان آنها را تصاحب مي‌كرد و در اسناد موجود در پادگان اشرف نيز به اين موضوع بر مي‌خوريم كه تعدادي از مرگ‌هاي اعضاي اين گروهك تصادفي نبوده بلكه از قبل برنامه‌ريزي شده است. "ويليام" در اين گزارش طولاني خود به سه مورد مرگ اينچنيني اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: اعترافات برخي از اعضاي اين گروهك نشان مي‌دهد رجوي در 19 مورد از مرگ‌ها دخالت و دستور مستقيم صادر كرده است. اين مقام آمريكايي در بخش ديگري از گزاش خود به مسموم سازي اعضاي اين گروهك نيز اشاره مي‌كند و مي‌نويسد: رجوي در چندين مورد دستور تسويه حساب خونين و مرگ خاموش برخي از دوستان و همكاران خود را با مسموم سازي آنها صادر كرده است. وي افزوده است: اكنون براي آمريكا روشن است كه سركرده منافقين در بيش از 44 مورد مرگ‌هاي مشكوك همكاران خود دخالت داشته و با دستور او آنان به قتل رسيده‌اند و در گزارش‌هاي ساختگي از مرگ آنان با عنوان تصادف و يا بيماري نام برده شده است. در ادامه اين گزاش با اشاره به سرخوردگي نيروهاي موجود منافقين در عراق يادآور شده است كه منافقين فاقد هرگونه منفعتي براي دولت آمريكا در صحنه كنوني عراق هستند. دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد در بخش ديگري از گزارش خود آورده است: اغلب نيروهاي منافقين دچار بيماري‌هاي خطرناك رواني هستند و امكان خودكشي و يا آسيب رساندن به همكاران خود را دارند. همچنين مقامات امنيتي عراق تأكيد مي‌كنند كه آمريكايي‌ها به افرادي دست يافته‌اند كه در بازجويي‌هاي خود فاش كرده‌اند، سركرده جنايتكار منافقين در ترور و مرگ برخي از ايرانيان مقيم خارج از كشور و در اروپا و همچنين برخي از اعضاي بريده منافقين نيز دست داشته است و در اين راه از حمايت سفارتخانه‌هاي رژيم ديكتاتور صدام و تشكيلات امنيتي او برخوردار بوده‌اند.
  14. اول تكليف نوع حمله رو مشخص كنين بعدا ! احتمالشو . 1.حمل صرفا هوايى (برخورد غير مستقيم) به نظرِ من احتمال انجامِ موجِ اصلى حمل از شمال و شرق بسيار كمِ ، به اين دلايل : a) موجِ اصلى حمل احتياج به تعداد زيادى هواگرد دارِه ، اين تعداد زياد احتياج به فرودگاه هاى بزرگ تهسیسات زير بنایى و پشتيبانى از تجهيزات و خدمه است و از طرفى به دليل در تيرس بودنِ سلاح هاى ايران احتياج به مستحکم سازى و استفاده از آشیانه های مقاوم به تعداد كسرى از هواگرد هاى حاضر در اين پايگاهاست . اين تعداد زياده هواگرد احتياج به انبار هاى بزرگ مهمات ،سوخت ، و قطعات یدکیه در سطحِ كيفى و کمیه پشتيبانى از يه عملياتِ بزرگ و مداوم و سيستم هاى پيشرفتۀ انبار دارى مورد استفاده در اين انبار هاست . كه حد اقل ميدانيم افغانستان و آذربایجان داراى چنين امكانات و زير بنایی حداقل در حال حاضر نيستند . خيال من يكى هم كه از تركمنستان راحته . تركيه رو هم جزوه غرب حساب ميكنم وضعيت گرجستان كه فعلا به نفع ماست چون بلاخره روسیه يه تکونی به خودش داده . توانايى تأمينِ انرژى برق پايدار و قابل اطمينان براى اين همه مهمانِ ناخوانده و مقر هاى فرماندهی و تجهیزاتشان براى نيرو گاه ها ی اين كشور ها ، حد اقل در بازه زمانیه طولانیه استقرار تا پايان حمل ، امرى خنده دار است. امید وارم دوستان به مولد برق فکر نکنند که مقدار خنده خیلی بیشتر میشه . c) از آنجایی كه اين كشور ها در همسایگی با ايران و در تیرس صلاح هاى ايران هستند پس از اين نظر هم هیچ برتریi به كشور هاى غرب ايران ندارند . د) دشت هاى پست براى حملۀ هوايى به منزله افزايشِ خطر محسوب ميشه نه نقطه مناسب براى ورود ،چون نقاط کور رادار هاى اختار زود هنگام كمتر و كارايى سيستم هاى پدافند هوايى بيشتر است ، پس غرب با دارا بودنِ کوهستان هاى بسيار پوشش مناسب ترى برای حملۀ هواییست . ِd) برفرض ايجاد تمام اين امكانات و ظرفيت ها بايد به ياد داشت كه دشمن هم ، در اين نقاط برای این امکانات جدید از پدافند هوايى مناسبى برخوردار نيست ، و براى محافظت از اين امكاناتِ با ارزش احتياج به تعداد زيادى سامانِ هاى پدافند هوایی و ضدموشک مى باشد كه چه از نظرِ بارِ مالى تحميلى به كلِ بودجه جنگ ، سنگين است و هم زمان بر ، كه براى يك حملۀ غافل گیرانه ، غير قابل پذيرش است . و هم ايجاد محدوديت در توان لوجستیک و جابجایی ساير نيرو ها ميكند. چون سامانه هاى حجيم و حساسى هستند . ف) آمريكا سالهاست است كه در کشورهای جنوبى خلیج فارس مستقر است ، پیگاه هاى از همه نظر مناسب با تمام امكانات لازمه ذكر شده با بهترين كيفيت و بهترين حفاظت در اختيار دارد ، از جمله در بحرین كه پايگاه فرماندهىنظامی منطقه اش را قرار داده و مراکز تعمير و پرسنل مجرب مستقر در محل به همراه قرارداد ۵۰ ساله استقرار با اختيارِ كامل در اين كشور را داراست . از طرفى آمريكا از اين پايگاه ها را بارها و بارها در جنگ هاى اخيره منطقه استفاده كرده و به صورت عملى نقایص آنها را برسي و بر طرف كرده . پس به هيچ وجه منتظرِ موجِ اصلى از شمال و شرق نباشيد . ولی حمله های ایزایی در حد این پایگاه ها حتما !!!
  15. خیلی عالی بود دستت درد نکنه دوستان اگه کتابهای دیگه ای از این دست میشناسن بقیه رو هم خبر کنن
  16. فقط M-4 commando از اونجا که تازه واردم بلد نیستم عکس up load کنم وگرنه از شرمندگی عکسش در میومدم .