arminheidari

VIP
  • تعداد محتوا

    7,129
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    99

تمامی ارسال های arminheidari

  1. معامله کالا به کالا در قدیم که هنوز پول اختراع نشده بود، تهاتر و معامله کالا به کالا رایج بود با اختراع پول به عنوان واسط بین کالاها، امکان معاملات متنوع تر ممکن شد. ولی باز اصول کار در نگاه کلی به همان صورت قبل بود و هست پول تنها یک کاتالیزور است. بعد از هزاران سال با تحریم های بانکی و نفتی ایران بحث معامله کالا به کالا و تهاتر دوباره پررنگ شده است. در این بین نکته ای از یک سریال کره به نام تاجر پوسان پیشتر دیدم که ارزش یادآوری دارد. در یک بخش از این سریال چالشی به نام خرده فروشی وجود دارد که افرادی که تازه وارد تجارت می شوند باید با موفقیت از ان عبور کنند در این چالش یک کوله ظروف برنجی به تاجر تازه کار داده می شود تا بفروشد تاجر اول همه ظروف برنجی خود را با قرص های ضد دل درد یک طبیب معاوضه کرد و ظرف سه روز قرص ها را در میان مردم شهری که اب اشامیدنی با کیفیتی نداشتند فروخت اینگونه با دو تعویض کالا توانست به کالای خود را که سخت به فروش می رسید بفروشد اما ایده تاجر دیگر مخالف این روش بود او میگفت شما ظروف برنجی خود را باید به مردم میفروختی هرچند شبیه فروش قایق در بیابان باشد، و با بیان مزایای ظروف برنجی اونها رو علاقه مند به خرید می کردی اینگونه برای خودت مشتری های درازمدت جور میکردی تاجر دوم به شهری رفت که مردم از ظروف سفالی استفاده می کردند و با ظروف برنجی اشنایی نداشتند و موقعیت برای فروش ظروف برنجی خیلی خوب بود در ثانی اون محل، منطقه کشت پنبه بود و تا چشم کار می کرد پنبه وجود داشت. تاجر ظروف برنجی را با پنبه کهنه معاوضه کرد و پنبه های کهنه را به شهر دیگری که در ان پنبه ارزش داشت برد و فروخت. هر دو روش که توسط دو تاجر انجام شد معامله کالا به کالا بود ولی روش اول یکبار تکرار و محدود بود و روش دوم به دلیل عرضه به مردم قابل تکرار بود وجه مشترک هر دو کار هم پیدا کردن نیاز مردم در جاهای متفاوت و تطبیق کالا با این نیازها بود. این نکات، نکات پایه در معامله کالا به کالا هست که امروز برای کسانی که می خواهند تهاتر انجام دهند راهگشا هست
  2. حضرت علی در نهج البلاغه هم حاکم رو خطاب میده و هم مردم رو اگر بخواهیم ارزش گذاری کنیم 80 درصد تاثیر با حکومت هست و 20 درصد مردم برای یک جامعه 1 درصد هم 1 درصد هست و بار زیادی از دوش جامعه بر میداره چه برسه به 20 درصد از سمت دیگر 80 درصد از دل همون 20 درصد بیرون میاد از این نظر باید بگیم که نباید به بهانه اثر بالای حکومت خود را بی تفاوت و بی تاثیر بدونیم مثال هاش هم که گفته شد مثال هایی مثل محک و پهپاد و موشک مثال های بزرگی هستن در مجموع قصد ندارم ضعف عملکردی حکومت رو توجیه کنم ولی میخوام به اون هایی که غر می زنن و عملی نمی کنن بگم که شما هم به سهم خودتون مقصرید بله چه فیزیکی و چه قتل تفکر امیرکبیر داستان امام حسین (ع) و کوفه مثال تاثیر مردم هست اگرچه تو اون مورد هم حکومت اثر بالایی داشت
  3. اول ممنون بابت نقد و پاسخ کمتر کسی میاد تو این موضوعات وارد بحث بشه و ابهامات رو مطرح کنه بیشتر غر هست در استاتوس اما در جواب: انتقادات از بی عملی دولت مردان در اصلاح بعضی امور وارد هست و مقاله خود را میطلبه که در اون بنده معتقدم بخش عمده ای از ضعف دولتمردان این هست که حاضر نیستن هزینه برخورد با مفسدان و گره های فساد رو بدن با تفکر سری که درد نمیکنه چرا دستمال بست که تو ذهنشون دارن ولی اصل حرف بنده تو نقل قول بود متاسفانه همه منتظرن یکی مثل امیرکبیر بیاد و کشور رو از این رو به اون رو بکنه بدون اینکه اون ها هزینه بدن یا تلاشی بکنن این تفکر همون تفکری هست که امیرکبیر رو تنها گذاشت و به کشتن داد به نظرم این همه الگو نشون داد که میشه کار کرد و تغییر ایجاد کرد و مطمئنا هزینه داره هزینه از جان و ابرو و خانواده و مالی ولی ترجیح میدن نغ و غر بزنن ولی هزینه ندن حتی یک دقیقه و از دل این جامعه چی در میاد؟؟ از دلش مسئولینی بیرون میاد که حاضر نیستن برای مقابله با فساد و حل مشکلات هزینه بدن تمام افرادی که نام بردم از شهید ستاری، کاظمی، باقری و .... همگی هزینه شنا برخلاف آب رو دادن ولی ما چقدر حاضریم هزینه بدیم؟/
  4. به عمل کار بر آید به سخندانی نیست می دانیم که برای اصلاح جامعه باید از بالا (دولت) و از پایین (مردم) به طور همزمان اقدام کرد اگرچه اثر دولت به مراتب بیشتر از فعالان مردمی هست ولی متاسفانه جامعه به این باور رسیده است که همه کار را باید دولت انجام دهد و آنها در اصلاح شرایط نقشی ندارند برای همین همگی کناری نشسته و غر می زنند و ایراد می گیرند زیاد میشنویم که : علاوه بر این موارد به ما چه؟ وظیفه دولته اگه میشد کار کرد که کسی انور آب فرار نمی کرد هیچ امکاناتی نمیدن انتظار دارن کار هم بکنیم چرا باید از خودم مایه بذارم؟ برای کی ؟ که آخر یکی دیگه بیاد بخوره؟ مملکت رو دزد برداشته بعد تو میگی بسازیم ، چی رو بسازیم این حرف ها شعاره، خودت رو نچسبی باد بردت 40 ساله عرضه هیچ کاری رو ندارن مملکت رو بردن دیگه چیزیش نمونده مملکت صاحب نداره، بعد تو میگی ... و .... گویی یادمان رفته است که یک جامعه وقتی رشد می‌کند که پیرانش نهال‌هایی بکارند که مطمئنند هرگز زیر سایه‌شان نخواهند نشست. ضرب‌المثل یونانی تنها عده معدودی هستند که کار می کنند و سعی می کنند تغییر ایجاد کنند کسانی که همه نشد را نادیده گرفتند و غیرممکن را ممکن کردند کسانی که ان روزگار کمتر از ما داشتند ولی حرکت کردند اما به قول دوستی مخالف بودن خیلی اوقات مد و کلاس دارد و اینجا و در این شرایط هم مخالف همه چیز بودن خیلی خیلی کلاس دارد ولی آیا وقتی دولت نسبت به تغییر اقدامی نمی کند، ما باید ناامید شویم ؟ یا به بهانه کم کاری مسئولان، مسئولیت ما برداشته می شود؟ جواب خیر است مسئولیت سنگین تر هم می شود ولی با لازمه خلاقیت بیشتر و اگر هم می بینیم ایده ای نداریم یا کمکی نمی توانیم بکنیم ، حداقل مانع کمک دیگران نشویم مثال 1) زباله جمع کن ها چندسالی هست که زباله جمع کن ها به واسطه ارزش پیدا کردن مواد بازیافتی تعدادشان زیاد شده است در سطل زباله های مناطق متوسط و بالای شهری به واسطه نوع بسته بندی ها میزان مواد پلاستیکی و فلزی به قدری بالا هست که محل تجمع زباله جمع کن ها شده است در این میان نظرات و رفتار مردم جالب هست عده ای اعتراض دارند و فقر را مسبب این قضیه می دانند و از دولت بابت این اتفاق گله می کنند این چه وضعشه ، چرا مردم رو به این خفت رسوندید ؟ خدا باعث و بانیش رو نابود کنه ؟ و هزاران چرای دیگر بدون هیچ حرکتی دو تا هشتگ، حس دلسوزی میذارن و تمام (رفع مسئولیت کامل) عده ای چنین افرادی را تحقیر و مسخره می کنند عده ای دنبال استفاده از قدرت خود و سواستفاده از این افراد با انحصار در خرید و فروش ضایعات هستند و زباله جمع کن ها رو استثمار میکنن دسته آخر کسانی هستند که به جای حرف اقدام کردند و در پی ایجاد تغییر و یک فرهنگ درست هستند کسانی که به جای ناامیدی و گفتن اینکه وظیفه دولت هست سعی در انجام کمترین کار ممکن هستند کسانی که منتظر معجزه ای از غیب نیستند و در حد مقدورات خود عمل می کنند کسانی که به جای لعن نفرین انرژی خود را سعی در کمک ممکنه می کنند کسانی که که میگن این بنده خدا به جای دزدی اومده نون حلال دربیاره از تو زباله های ما، الان که من نمیتونم کار دیگه ای براش جور کنم، حداقل زحمتش رو کم کنم واگر در این شرایط بد اقتصادی نمی توانند کمی کمک بکنند حداقل سنگ نیندازند افرادی که در خانه خود و در حد امکان، زباله های پلاستیکی، کاغذی و فلزی را جدا کرده تا شدت درد و سختی این افراد را کم کنند فیلم تفکیک زباله در خانه و در پلاستیک جدا تا ضایعات جمع کنها مجبور به تفکیک بین زباله تر و خشک نشوند لینک ----------------------- مثال 2) محک موسسه محک یک موسسه مردم نهاد است که پایه گذاری و حرکتش مردمی بوده و هست و نمونه افرادی که نسبت به درد دیگران بی تفاوت نبوده و منتظر دولت نموندن و در حد مقدورات خود اقدام کردند و خدا به کارشون برکت داد روزی که محک شروع به کار کرد دیگران اون رو مسخره می کردند و تلاش مزبوحانه می نامیدند و امروز دست خیلی افراد نیازمند سرطانی رو گرفته ----------------------------- مثال 3) موشکی و پهپادی هر دو صنعت که امروز برای خود بال قدرتی در ایران هستند، از هیچ شروع کردند و بودجه ای هم نداشتند در مسیر حرکت هم بودجه شان کمتر از نیازشان بود ولی حرکت کردند عده ای برای خواسته خود هزینه دادند و حرکت کردند و هزینه مالی، جانی و خانواده دادند بابت این راه موشکی را نیاز به گفتن نیست که طهرانی مقدم چه ها که نکشید تا موشکی موشکی شد. مثال 4) حسن باقری بنیانگذار اطلاعات و عملیات سپاه کسی که در ابتدای جنگ منتظر نماند تا دولت برایش اطلاعات بیاورد و شناسایی کند و خودش با هرچه که داشت این سازمان را شکل داد با همه کم و کاستش مثال 5) مدافعان خرمشهر در حالی که کشور هنوز در اثرات انقلاب بود، عراق حمله کرد خیلی از رده های بالا دانسته یا نادانسته هیچ حرکتی در کمک به نیروهای مرزی و مدافعان نمی کردند عده ای در خرمشهر ماندند و جنگیدند، از نیروهای جهان آرا تا ناخدا صمدی و تکاوران ارتش ، همگی ایستادند تا 34 روز دفاع جانانه، فرصتی به دیگر مردم ایران بدهد تا خود را پیدا کنند و جلوی تجاوز عراق بایستند درست است که منتقد بود راحت است و کلاس دارد ولی مرد میدان نه دنبال راحتی می رود و نه دنبال تشویق دیگران او خود را سپر خانواده قرار می دهد تا آنها در آرامش باشند و خواب راحت آنها برایش بزرگترین تشویق است. تقدیم به همه تلاشگران که نسبت به نغ و غرها و ناامیدی ها ناشنوا هستند و بی تفاوت رفتار نمی کنند بویژه جناب @Overdose که علیرغم همه ناامیدی ها و غرهای ما از تلاش برای تولید محتوا خسته نمیشن
  5. تاثیر کاهش ارزش لیره ترکیه بر اقتصاد شمال سوریه به گزارش پایگاه تحلیلی خبری تحولات جهان اسلام؛ کاهش ارزش لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا باعث شده است تا زندگی مردم شمال سوریه با بحران مواجه شود و هزینه‌ی مواد غذایی، پزشکی، سوخت و دیگر لوازم ضروری به شدت افزایش یابد. اکثر خانواده ها در مناطق شمالی سوریه و مخصوصا افراد آواره در کمپ‌ها قادر به تامین مایحتاج اولیه به ویژه مواد غذایی و وسایل گرمایشی نیستند. قیمت مواد غذایی در شمال سوریه ۴۰۰ درصد، قیمت نان ۳۰۰ درصد افزایش و قیمت سوخت ۳۵۰ درصد افزایش یافته و نرخ فقر به بیش از ۹۰ درصد رسیده است. لینک خبر از سایت تحولات جهان اسلام
  6. مدیریت بازخورد (Feedback) احتمالا سریال مدیرکل را دیده اید، سریالی سوری که وجه مهمی از مدیریت را با نگاه طنز نشان می دهد. پزشکی به عنوان یک مدیر کل شرکت دولتی انتخاب می شود بی انکه از امورات حاکم اطلاع داشته باشد ولی با استفاده از چند ابزار مهم مدیریتی فساد درون شرکت را اصلاح می کند. ابزار اصلی این مدیر پایش مداوم و غیر محسوس سیستم بود که با تغییر چهره به شکل ارباب رجوع جا زده و رفتار واقعی کارمندانش را می دید این نکته اصل داستان بود که مدیر با سرکشی پنهان از بخش های زیردستش اشراف انی و دقیقی بدست می اورد این همان نکته ای هست که در اکثر مدیران موفق دیده می شود @bds110 مدیرانی که از پشت میز خارج شده و بصورت عینی بر میدان و روند نظارت داشته و به بازخورد دستورات خود دقت می کنند این حرکت باعث می شود مدیر دیدی واقعی از وضعیت داشته و اسیر بروکراسی و ادم های چاپلوس نشود چیزی که منجر به تصمیم مبتنی بر میدان می شود. نکاتی که در شهید کاظمی دیده میشود این پایش مستمر نه فقط در سازمان انسانی که در هر برنامه یا سیستم کنترلی وجود دارد در هر مجموعه کنترلی، جز مهم و پایدار ساز، بازخورد یا فیدبک Feedback است که نسبت میزان انحراف از هدف معیار را اعلام می کند حضور غیرمحسوس بین واحدها برای مجموعه های کوچک بسیار لازم و ضروری است ولی برای واحد های بزرگ و پراکنده ناکافی در واحدهای بزرگ و پراکنده ابزارهای زیادی برای کسب بازخورد واقعی استفاده می شود که به ترتیب - حضور سرزده به واحدها و بررسی عینی شرایط - مقایسه با واحدهای مشابه در بخش های دیگر بویژه واحد مشابه در سازمان دشمن - ایجاد معیار برای اهداف تعریف شده و سنجش مداوم نتایج - ایجاد مانور یا شبیه سازی برای سنجش عملکرد واحد - جمع آوری نظارت و رضایت ارائه گیرنده خدمات - بررسی نقدها و جلسه مستمر با منتقدین - و ... در نهایت نقد و فیدبک جز جدایی ناپذیر سیستم است، و یک سیستم پایدار بدون فیدبک وجود نخواهد داشت ولی بین بهانه و غر با نقد باید فرق قائل شد که نقد برای اصلاح و یافتن راهکار بیان می شود نه برای رفع تکلیف یا عقده گشایی منتقد درست هرگز طلبکار نیست بلکه خود جزئی از راهکار و راهگشاست ابزارهای فرعی دیگری این مدیر داشت که بطور خلاصه شامل ایجاد ترس و ناامنی در رشوه و فساد مشورت و استفاده از نیروهای سالم برخورد انی با متخلفین برخورد انی با متخلف با هدف اصلاح عدم ضعیف کشی در برخورد با فساد اصلاح روندهای اشتباه اداری پیرو درخواست جناب @MR9
  7. پول مفت ، پول نفت 2 در سال 92 تا 94 با این ایده که اگر فشار خارجی برداشته شود، به سمت برجام حرکت کردیم به امید آنکه بتوانیم اصلاحات اقتصادی رو انجام بدهیم و سروسامانی به اقتصاد کشور بدهیم برجام رخ داد ولی اقتصاد بیشتر از انکه فکر می کردیم ضربه خورد همه تقصیر ها به گردن ترامپ افتاد ولی هیچ کس نپرسید علت و ریشه در کجا بود؟؟؟؟؟ بزرگترین ضربه ای که مردم خوردن عبارت بودند از : 1- شوک افزایش ارز و تبعات آن در قیمت مسکن و غیره ... 2- برشکستگی نهادهای مالی و بانکی (با سود های نجومی) 3- سقوط قیمت در بورس و نهادهای شبه هرمی 4- افزایش قیمت بنزین بصورت اعصاب خردکن در همه این موارد ترامپ و تحریم حداقل به طور مستقیم موثر نبودند ولی اشکال کجا بود؟ در حقیقت این اشکالات مدیریتی و سودهای ناجور بانکی دهه ها بود که در کشور وجود داشت ولی همیشه با پول مفت نفت و از خزانه کشور جبران این اشتباهات میشد پول نفت که قطع شد، پول در خزانه خالی شد و دیگر جبران اشتباهات از خزانه میسر نبود راهکار یا حل مشکل بود یا برداشتن از جای دیگر مسئولان هم رفتن سراغ جیب مردم و افزایش ارز، سودهای نجومی و هرمی و ... وقتی فشار اقتصادی زیاد شد و مردم صداشون دراومد تازه زنگ ها به صدا دراومد مشابه عینی مشابه عینی این اتفاق رو در فوتبال و قراردادهای تیم ملی فوتبال با ویلتموس و قراردادهای تیم های پرسپولیس و استقلال با مربیان و بازیکنان به خوبی مشاهده میکنیم وقتی مدیران به راحتی اشتباهات بدیهی خود را انکار کرده و جبران اشتباهات خود را از جیب مردم می کردند اینجا که دیگر ترامپ و تحریم مقصر نبود پس چه شد؟؟؟؟ به نگاهی به گذشته می بینیم که این اشتباهات عامدانه و شاید غیر عامدانه با اهداف مالی سال ها قبل تر هم انجام می شد ولی زیر پول مفت نفت پوشانده میشد و مردم هم دقت نمی کردن ولی الان که پول نیست و ارقام منجر به محرومیت می شود، همه چیز از زیر آب بیرون امده و رخ نمایی می کند به نظر شما با این مسئولان بی تدبیر که به هیچ عنوان پاسخگو نیستن، پول مفت نفت چه می کند؟ خب بنده به شخصه با دیدن این شرایط به جای هزینه دادن روی مذاکرات و آوردن پول مفت نفت به کشور روی اصلاح رفتار این مدیران و پاسخگو کردنشان هزینه می کنم مدیرانی که یادشان رفته است که آخرتی هم هست
  8. ایرانی ها متفاوت از مصر و سوریه هستند انگلیسی ها در مورد ایران و اعراب همیشه سیاست متناسب با اقلیم و فرهنگ رو اتخاذ می کردند ولی وقتی امریکایی ها جایگزین انگلیسی ها شدند این مساله یادشان رفت و با همه با یک روش برخورد و رفتار می کردند. اسرائیلی ها هم در این مورد این اشتباه را تکرار کردند و برایشان بسیار عجیب بود روشی که برای اعراب خیلی خوب جواب داد برای ایرانی ها معکوس جواب می دهد هنگامی که مصر و سوریه شروع به ساخت تاسیسات و توسعه دانش موشکی و هسته ای خود کردند اسرائیل با ترور، زدن اهداف، خرابکاری و فشارهای متفاوت توانست انها را از توسعه برنامه های خود باز دارد این روش های بسیار ابتکاری و کم هزینه برای اسرائیل و پر هزینه برای طرف مقابل بود این تکنیک ولی در مورد ایران برعکس نتیجه داد و همین موضوع باعث تعجب مسئولان آنها شد بویژه با آمدن ترامپ و فشار حداکثری تحریم و خرابکاری و ترورهای هدفمند نتایج همگی برعکس شدند چرا؟؟ اسرائیل با چند خرابکاری علیه اهداف هسته ای و به هم زدن برجام تلاش داشت ایران را از برنامه هسته ای خود پشیمان کند و اون رو حداقل در 5 درصد قفل و متروکه کند ولی خرابکاری ها و فشارها منجر به افزایش غنی سازی به 20 و اکنون 60 درصد شد و سانتریفیوژ های پیشرفته نسل 6 در حالت تست و احتمالا جایگزینی با سانتریفیوژ های جدید شدند در حقیقت خرابکاری ها به جای اینکه ایرانی ها رو ناامید و باعث عقب گرد آنها شود سبب شد آنها کاری که جرئت و اراده ان را نداشتند عملی کنند یعنی تعویض سانتریفیوژهای نسل 1 با سانتریفیوژهای نسل 6 با حدود با 6 برابر سو بیشتر چیزی که سبب می شود در فضاهای موجود توان غنی سازی به بیشتر از 5 برابر برسد همین مساله سبب شده است که در مذاکرات فعلی نظرات کارشناسان غربی مبنی بر اشتباه بودن فشار سخت منتشر شود چیزی که برای غربی ها هیچ دستاوردی به همراه نداشت و تنها هزینه های ایران را بیشتر کرد بدون انکه ایران را از مسیر خود برگرداند چرا؟ این سوال مهم هست؟ جواب ساده هست و در فرهنگ ایرانی ها نهفته است هرچه بیشتر مانع شوی علاقه و ولع برای بدست اوردن بیشتر می شود و کم کم فرد همه هزینه ها برای رسیدن به خواسته را پذیرفته و قضیه از یک مبنای عقلی به یک مبنای احساسی و روکم کنی تبدیل می شود این چندمین بار بود که امریکایی ها اشتباه می کردند یعنی هربار که تیم مذاکره با تفکر توافق به میدان رفت بعد از توافق، با غرور و تکبر ، این گروه را تحقیر و بی ابرو و غرور ملی ایران را هدف قرار دادند. در حالی که اگر در هرکدام از توافق ها و با حضور فردی پیگیر مثل حسن روحانی از توافق درست حمایت می کردند ایران هرگز به سمت غنی سازی بالا نمی رفت و احتمالا درصورت موفقیت برجام ، احتمال زیاد برجام های موشکی و منطقه ای نیز امضا و اجرایی میشد ولی گویی ایجاد حس تحقیر در طرف مقابل بیشتر از موفقیت توافق برای غربی ها مهم هست. البته غربی ها این اشتباه را فقط در مورد ایران انجام ندادند بلکه بعد از جنگ جهانی اول و در ورسای و ان قطار مشهور، آلمانی ها را تحقیر کردند و سال 1940 نتیجه آن تحقیر را با نابودی اروپا دیدند.
  9. نحوه تنگ شدن حلقه تحریم دوست عزیز که دوست نداره اسمش رو بیارم نکته ای گفتن که ذکرش جالب بود این نکته اشاره ای به نحوه شروع یک تحریم و گسترش آن هست مفهوم این جمله رو زمانی بهتر میشه فهمید که نمونه اون رو مطالعه کنیم در زمان جنگ خرید موشک های بالستیک برای ایران بسیار سخت بود حتی آموزش کار و راه اندازی این موشک ها هم جز موارد دست نیافتنی بود با چند خرید اولیه تحریم هایی اغاز شد که فروش موشک به ایران را ممنوع میساخت با ورود ایران به مونتاژ موشک، تحریم ها به قطعات اصلی موشک تسریع یافت با گسترش تحریم ها، ایران مجبور شد قطعات جزئی را خرید و قطعات میانی و اصلی را مونتاژ و بسازد. اوج این قضیه در سیستم های کنترل و هدایت و ابزاردقیق بود که در زمانی به عنوان گره موشک سازی ما تبدیل شده بود این شدت مشکلات سبب شد ایران بیشتر روی این موضوعات تمرکز کند و حتی برای چاشنی موشک های خود پروژه های متعددی تعریف کند تا بر تکنولوژی آن فائق اید. با هر گام ایران در حل تکنولوژی موشک، تحریم ها هم گسترده تر و ریزتر میشدند در نهایت این تحریم ها به متریال خام و فلزات و بدنه های کربنی رسید این مثال و مدل واقعی نکات خوبی رو در مورد تحریم و مدیریت ان توسط طرف مقابل را نشان میده - هدفمند بودن تحریم به معنی بازتعریف مداوم نقاط و گردنه های صنایع مورد هدف تحریم است. - نبرد تحریم و ضد تحریم از کالای کامل شروع و تا متریال خام و پایه ادامه می یابد و به تدریج از تحریم خرید به تحریم فروش تبدیل میشود. - دشمن نسبت فعالیت ها و پیشرفت طرف مقابل بصورت مداوم مطالعه و بررسی دارد. - وقتی دشمن از تحریم ناامید میشود به سراغ تطمیع ویا ترور افراد گره گشا صنایع هدف می روند. نقدی دوستی روی این مطلب لینک دوستمون در این مورد
  10. نکته قشنگ دوست گرامی @parsneet نکات قشنگی گفتن که حیفم اومد ننویسم همانطور که بسیاری از اقتصاد دانها میگن ایزوله کردن خودمون نتایجش خوب نیست ولی به نظر می رسد که ما برای شکستن انزوا فقط توقع داریم دیگران مثل روسیه و چین نزد بیایند ولی می شود شکل دیگرش را هم امتحان کرد و از پولی که خداوند به این مملکت ارزانی داشته بهتر استفاده کرد و با پول همه کار می شود کرد . مگر عربستان چکار کرده که انقدر خاطر خواه دارد وقتی عرب ها می روند و باشگاه فوتبال می خرند اهداف کلانی پشت آن هست . و ظاهرش علاقه به ورزش است . این در هم تنیدگی ها و نفوذ در لابی سرمایه داران و شرکت های چند ملیتی تضمین می کند که شما ایزوله نخواهید شد ولو با اره آدم تکه تکه کنید و بمب بر سر کودکان بریزید . همه ی قصورتان قابل چشم پوشی ست . همین قرارداد 25 ساله چین فرصت مناسبی است برای بسیاری از کارها که امثال ماها همیشه حسرتش را داریم . غرب بسیار نگران آن است و پتانسیلش را می داند .پ هرچند که من اگر جای غرب بودم انقدر نگران نمی شدم چون تجربه نشان داده بیشتر مدیران ما از این فرصت ها برای واردات موبایل و مرغ و برنج و ... با سلام حیف که صدای ما به جایی نمیرسه وگرنه میگفتم که مثلا اگه 100 میلیارد آزاد شد یک ریالش هم داخل نیاد به شکل پول . مقداری خرید نظامی . مقداری خرید ماشین آلات مادر و تولیدی با تکنولوژی جدید و ما بقی اکثریتش هم سرمایه گذاری بشه در یکسری صنایع خاص و مشترک در چین . مثلا یک کارخانه موتور دیزل و توربین های گازی . مپنا را با اونها شریک میکردم در کشور خودشان . بعضی صنایع حساس اگر در خاک خودشون باشه راحت تر اقدام می کنند به شراکت و مهندس جوان میفرستادم بروند اونجا . چند تا پلت فرم مشترک خودرو که در چین تولید شوند و نه ایران . اینجا هم فعالیت باشد و برای یکسری کاستی ها برنامه میریختم اگر نصف اون 150 میلیارد قبلی رو در همین چین سرمایه گذاری میکردیم و بر نمیگردوندیم که خرج دلار 4200 ای بشه . الان در همین تحریم های جدید میدانید چقدر به دردمون می خورد . اصلا نیازی نیست که شرکت چینی بترسد از تحریم . همونجا شرکت جدید با پول خودمون ایجاد می کردم و فقط از اونها طراح و مهندس می گرفتم و از ایران هم مهندس جوان و تکنیسین . بعد چند سال انبوهی از همکاری های مشترک داشتی . تولید و محصول مشترک . تجارب منحصر بفرد . و از همه مهمتر در هم تنیدگی اقتصادی و راهبردی که یک دنیا ارزش آن است .. نکته تکمیلی از جناب @Yavantgarde سرمایه گذاری روی فروشگاه های زنجیره ای در جهان سرمایه گذاری کم ریسکیه !! تجار عرب سالهاست در این زمینه فعالیت میکنن و پول هنگفتی بدست میارن ... از طرفی نقش دلال بودن هم میشه روش حساب کرد...
  11. فرصتی برای افشا واقعیت دادگاه حمید نوری در تمامی رسانه های ضد انقلاب انعکاس پیدا کرده است تلاشی برای استفاده مجدد مجاهدین خلق از خون جوانانی که به نابودی کشاند علیرغم هجمه شدید ضد انقلاب به نظر بنده این اتفاق یک فرصت عالی برای بیان تمامی جنایات سازمان منافقین علیه مردم ایران و کردهای عراق است دادگاهی که میتونه بلندگویی برای بیان جنایت های داعش وار منافقین علیه زن و بچه و پیر و جوان این کشور و حتی عراق شد شدت این جابجا کردن شهید و قاتل به حدی است که گویی کسانی که امروز جلوی داعش جنگیده اند به جنایت محکوم شوند و چهره مظلومی از داعش به تصویر بکشند امیدوارم حمید نوری رو خدا کمک کنه تا صدای مظلومیت مردمی بشه که اسیر جنایات منافقین شدند چه انان که شهید شدند و چه انان که با اسیر توهمات رجوی زندگی خود را تباه کردند 17000 ترور اکثرا کور در ایران و 5000 نفر زن و بچه کرد عراقی به راستی که خدا مکارترین مکار ها است و امیدوارم مکر منافقین به خودشون برگرده
  12. مدیری نمونه : شهید فخری زاده مستندی در سالگرد ترور شهید فخری زاده تهیه شده که در اون نکات بسیار جالبی رو میگه که به عنوان مثال هایی از یک مدیر نمونه قابل ذکر است: واقعا چه شد که شهید فخری زاده در 37 سالگی در صدر لیست ترور موساد قرار گرفت و تا 20 سال بعد که ترور شد باز در صدر بود ؟؟ مستند "ماجرای نیمروز" روایتی ناگفته از ترور پیچیده شهید فخری‌زاده لینک از خبرگزاری فارس - ایشان سازمان سپند ( سازمان پژوهش‌های نوین دفاعی ) رو در وزارت پایه گذاری کرد که معادل دارپا در آمریکا هست این پیگیری نشان می دهد که افق دید او بسیار وسیع بود و سعی کرد سیستمی برای تفکر خلاق بسازه این نکته نشون میده که این فرد تونست چیزی بیش از اثارش را ماندگار کند و اون طرز فکر بوده - خروجی های سپند، فناوری های دوگانه هست، که یک سمت برای مقابله با تهدید یا خدمت به اجتماع هست - ما دانشمندان زیادی داریم ولی دانشمندی که می داند چیکار می کند کم هست - از زمان خود جلو بود چون از مشکلات فلسفی کار خود مطلع بود - همه دنبال ربط دادن کشف های علوم با ایه های قران هستند ولی فخری زاده گفت باید برعکس عمل کنیم و انجام داد رفت با نگاه فیزیک به قران نگاه کرد و از ان ایده گرفت نگرش بالاتر به " چرخ را نباید دوباره اختراع کرد" وقتی گنجینه ای مثل قران داریم چرا ازش استفاده نکنیم پیشتر در مورد این جمله میگفتیم وقتی ایده هایی رو غرب داده و تست کرده چرا دوباره سعی و خطا کنیم و هزینه بدیم و این شهید بالاتر از این رفت و گفت وقتی قران و حدیث بعضی اشارات کرده چرا پی دانش و فناوری اش نرویم این مساله رو قبلا در مقاله ای اشاره کرده بودیم انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ لینک برای مثال جغد پرنده ای بی صدا هست ، باید رفت این پرنده رو مطالعه کرد تا دانش پرواز بی صدا رو کشف کرد برای مثال عقاب با توجه بال ارتفاع بالا و با انرژی کم پرواز می کند این فناوری هست برای مثال گونه ای از سوسک ها در مقابل تشعشعات اتمی مقاوم هستند، چگونه، ؟ از دل این خلقت و طبیعت این علم رو بیرون بکشیم برای مثال خفاش ها با رادار بسیار دقیق در کنار هم و در تاریکی پرواز می کنند بدون برخورد با هم وارد سوراخ های پراکنده و پیچیده می شوند این فناوری هست و ... - با یک پیشرفت متوقف نشد، با هر موفقیت رفت سراغ گام بعدی - ملاحظات امنیتی رو با همکار همتراز خود ، حتی تا روز آخر داشت - غرب از کتاب های توی کتابخانه نمیترسه غرب از ادم هایی میترسه که از علم داخل کتاب ها برای اقتدار کشورشون استفاده کنن این یعنی به سمت تولید ایده ها و فناوری های جدید علم - بنیان گذاری اوا، آینده نگاری و ایده پردازی ( این به دنبال آینده پژوهش و فناوری های اقتدار افرین و فرای جستجوی ترندهای اول دنیا و کارهای دنیا) فلسفه و علم قران و حدیث خلقت و طبیعت - همیشه فلسفه اش رو به جلو حرکت کردن بود - مبنا تفکر بود مبنا روش مطالعه علمی بود الان روش مطالعه سرچ گوگل هست در حالی که باید فراتر برویم - تهدید ها را میشناخت سپس دنبال شناسایی و مقابله با تهدید، سراغ ابزار های متفاوت می رفت، الکترومغناطیس، لیزر، و .... بصورت مجزا یا تقاطعی - بنیان گذار انجمن اکوستیک ایران بودند (صوتی و لرزه) - دور خودش اشعاری گذاشته بود که اصولش رو بهش یاداوری میکرد - نگاه مجردی به علم نداشت یاد مردانی که زیر همه مشکلات ایستادند و به راه خود باور داشتند پیرو صحبت با دوست و برادر خوب @MR9
  13. این سیستم یک چالش اساسی دارد موشک های تاپ اتک و موشک های با فاصله زمانی موشک های تاپ اتک که بدلیل ذاتشون از بالا میان و دفاع در برابرشون سخته موشک های فاصله زمانی دار هم با موشک اول سیستم رو تحریک میکنن بویژه وقتی موشک اول با ترکش های زیاد همراه باشند و رادار رو هدف قرار بدهند شبیه موشک ضد رادار البته ایده مقابله با اون اینه که سیستم دفاعی بر مبنای شلیک دفاعی چندتایی با فاصله انجام بشه
  14. این ایده اگر با قسمت کنترل خلبان باشه خیلی خوبه همراه کردن دقت و کنترل آتش
  15. دقیقا کور کردن چشم شیطان تاثیر بسیار زیاد در یک هماورد دارد الان پیش بینی توانمندی ایران تو این زمینه هست ولی باید به توانایی بسیار بالاتری در این سطح برسیم چیزی شبیه به نقطه زنی
  16. بحث فنی به کنار که توی اون کلی دلیل هست که ناو باید میفهمیده که هواپیما تجاری هست امریکایی ها دلیل های خودشون رو اوردن ولی اصل بررسی ها رو عمومی نکردن هنوز الان بنده فقط از دید رفتاری صحبت می کنم امریکا از زدن هواپیما عذر خواهی نمیکنه کار ناو رو حرفه ای میدونه امریکا به فرمانده ناو مدال میده همین اقدام ها کنار هم اینجور میگه که ما میتونیم بزنیم کسی هم کاری نمیتونه بکنه شبیه اون راننده ای که یکی رو کشت و گفت دیه اش رو میدم بنده میفهمم که نیروی دریایی امریکا از سمتی میخواسته به بقیه فرماندهانش بگه من پشتتون هستم از هیچ چیز نترسید ولی با پرورویی و وقاحت رفتار کرد و غرور خانواده های و خون کشته ها رو لگد کرد حداقل میشه گفت عذر بدتر از گناه
  17. در مورد دروغگویی امریکا از ما خیلی پرسابقه تر هست فقط رسانه ها باهاش هستن چیزی که برگ برنده اش در جنگ روانی هست اونهم امریکایی که حاضر نیست بپذیره سر نیروهای خودش در ازمایشات اتمی یا بمباران های نارنجی ویتنام چه بلایی اورده است دروغ و کتمان واقعیت در ارتش تروریستی امریکا لینک معمولا دو شلیک استاندارد هست معمولا با تاخیر 10 ثانیه/ این رو تو خاطرات اکثر خلبانان ما در مورد شلیک پدافند عراق میشنوید ولی تو ایران بدلیل کمبود موشک همیشه پس از اینکه موشک اول هدف رو نمیزنه شلیک میشه اگر دقت کرده باشید در شکار ارکیو 4 ایران یک موشک شلیک کرد و موشک دوم آماده شلیک بود اگر اپراتور نفهمیده هدف پرواز تجاری است بعدش هم نمیفهمه بویژه در 30 ثانیه حقیقتش این نظریه شما بیشتر تئوری توطئه هست در مورد ناو آمریکایی، اینکه بعدها به فرمانده اش مدال دادند باعث شد که نظریه ها مبنی بر عمد بودنش رو تقویت کنه بویژه که گفته میشه اون اتفاق منجر به پایان جنگ هم شد با این وجود نحوه برخورد رسانه های اون ور اب با این دوقضیه به خوبی نشون میده اصلا بحث ادم ها و بحث فنی مطرح نیست ما بیشتر با یک سواستفاده از خون کشته های هواپیمای اکراینی طرف هستیم این حادثه بهانه ای و ابزاری رو به اون ور آبی ها داده که به این راحتی ولش نمی کنن عینیت پیراهن عثمان هست
  18. شاكيان چند دسته هستند يك دسته واقعا دنبال علت داستان و پيگيري خون و حق عزيزشون هستن كه بعضي از كم كاري ها و رفتارهاي مسئولين ناراحتشون كرده اينا كساني هستن كه بايد بهشون توجه كرد و اصل داستان هستن هرچي هم بگن حق دارن و نبايد غرورشون رو جريحه دار كرد يا اينكه حس كن بهشون توهين شده حتي يه جاهايي بايد ايستاد تا اونها فحش و ناسزاشون رو بگن تا حس كمن حرفشون شنيده شده است ولي يك دسته شدت غم و حادثه به علاوه ضديت با جمهوري اسلامي اونها رو برده تو بازي رسانه هاي خارجي اينا همون هايي هستن كه در تمام صحبت هاشون از كلمه عمدي استفاده مي كنند تا پشت اون به رهبر و كليت جمهوري اسلامي حمله كنند تو حرف هاشون هم مشخصا بحث فني نيست و احساس به كينه و انتقام رسيده و با حمله به جمهوري اسلامي دنبال تسلي خودشون و انتقام هستن مثال مشخص هم اقاي اسماعيليون هست اينا با صحبت و بحث راضي نميشن و حتي اگر تمام مقامات كشور رو بكشن باز كينه تو وجودشون از بين نميره اين صحبت بنده رو تو بعضي خانواده هاي داغدار تصادفات جاده اي به خوبي ميبينيد كه شدت حادثه چه ها كه نمي كند راهكار براي اينا اجراي قانون بصورت كامل هست و توضيح اضافه باعث توهم بيشترشون ميشه
  19. استراتژی ما چیست؟؟ در جستجوی علت در بحث نیروهای زرهی و تجهیزات فردی به شدت کمبود را بویژه در مرزها مشاهده میکنیم و آرزو بعضی از تجهیزات که برای نیروهای رزمی ما تهیه شود، ارزویی تکراری و قدیمی است تصاویر زیر گویایی این ضعف مشهود است تانک های چیفتنی که در ان ارتقایی دیده نشده سربازانی با کمترین اموزش ها و تجهیزات و به سبک 40 سال پیش اما در سوی دیگر متحدین ایران در محور مقاومت فناوری و تسلیحاتی را نشان می دهند که جای تعجب بسیار ایجاد می کند که دانش و امکانی در دور دست ها و تحت سخت ترین محدودیتها توسط متخصصین ما ساخته یا ارسال شده است چرا در کشور ما استفاده نمی شود؟ خودروی محافظت شده طوفان در عراق بروز رسانی تانک های تی-72 عراقی گروه حشد الشعبی توسط سپاه مخازن سوخت تطبیق روی پهپاد ها در یمن جدا مشکل در کجاست؟ اگر بحث بودجه باشد، خب به نظر می آید که انقدر بودجه برای مناطق مرزی و مرزبانان باید باشد و به نسبت میزان آسیب ها و شهدا، رقم آنچنانی محسوب نمی شود. همچنین بعضی از هزینه ها آنقدر زیاد و بی معنی هست که سوال پیش می آید چرا خرج چیزی که چند نسل جلوتر بوده و نیاز هست نشده اگر دانش آن نیست، پس نیروهای محور مقاومت چگونه با آن فاصله و مشکلات به ان مجهز شده اند؟ حداقل در یمن اگر ... به نظر می آید بحث مدیریت جزیره ای و تلاش های چشمگیر یک مدیر در یک مجموعه و بی تفاوتی در مجموعه دیگر یکی از عاملان این قضیه باشد
  20. با سلام و با تشکر در زمینه رونمایی ها و استاندارد عمومی مطالبی پیشتر تهیه شده بود بر مبنای تبلیغات که لینکشون رو میذارم و امیدوارم به مطلب و دوستان کمک کنه تبلیغات سلاح در ترکیه لینک نمایشگاه های محلی و بین المللی نظامی لینک رونمایی های دستاوردها و محصولات دفاعی لینک رونمایی از هواپیماها لینک رونمایی از زیردریایی ها لینک
  21. اینجا واقعا جای یک کار رسانه ای خالی است که عراقی ها رو به این فکر بندازه چرا ترکیه اینقدر راحت کشور ما رو بمباران میکنه و ما سکوت کرده ایم سکوت رسانه های وابسته که مشخص هست ولی استفاده از کلماتی چون بی عرضگی عراق در حفظ حاکمیت مرز شمالی اش و بستن آب بروی ما در ترکیه و ... همه می تونن پس از 5 سال شرایط رو برای ترکیه در عراق بسیار سخت کنند
  22. تمرینات نگهداری و تعمیرات در میدان نبرد پیرو مقاله خوب جناب @Crash با عنوان قلب تپنده تانک های چینی در مورد تعمیرات و نگهداری موتور تانک نوعی از تمرینات مطرح شد که کمتر دیده می شود ولی مهم و حیاتی هست همیشه از تمرینات نیروهای رزمی سخن گفته شده است ولی لجستیک و تعمیرات و نگهداری در میدان نبرد یکی از مهارت های مهم در کیفیت نیروهای نظامی هستند برای این منظور تمرینات و شبیه سازی هایی برای ایجاد سختی شرایط جنگ و امادگی پرسنل پشتیبانی برای راه اندازی سریع و حفظ حداقل کیفیت نیروها طراحی می شود این تمرینات در چند سطح انجام می شود سطح ابتدایی بحث توانایی سبک و اورهال تعمیرات در عقبه و در زمان کافی هست سطح دوم انجام تعمیرات در عقبه در زمان محدود، (1 ساعته، 6 ساعته و 24 ساعته) سطح سوم انجام تعمیرات در زمان محدود همراه با عوامل استرس زا ( شامل انفجارهای مصنوعی، شلیک گلوله های رنگی و ...) این تمرینات علاوه بر بالا بردن سطح کیفی و ایجاد ارزیابی دقیق از توانایی پرسنل تعمیرات سبب یافتن گره ها و مشکلات سخت افزاری در مسیر تعمیرات می شود که با تکنیک های مشخص راهکارهایی برای انجام این تعمیرات در کوتاه ترین زمان انجام میشود - یکی از این راهکارها استفاده از قطعات ماژول و از پیش اماده است که باعث کاهش زمان تعمیرات و راه اندازی سریع وسایل زرهی می شود و بخش معیوب سریعا به عقب منتقل شده تا در زمان و امنیت کافی تعمیرات اساسی صورت گیرد این راهکار برای سیستم کنترل، محافظ های زرهی و ... وجود دارد. حتی پناهگاه و مقرهای از پیش اماده برای تسریع در افزایش امنیت تجهیزات زرهی استفاده می شود. - راهکار دیگر پیشبینی قطعات ضعیف و با احتمال اسیب بالا جهت تهیه و امادگی ارائه در میدان نبرد یا واحدهای تعمیرات است تا قطعات یا ماژول ها به تعداد کافی و در موقعیت های مناسب حاضر بوده و خدمات برای پشتیبانی بدون مشکل انجام شود این راهکار شدیدا به ارزیابی مداوم آماری از تعمیرات، تهدیدات و ضعف های تجهیزات زرهی وابسته است. - تهیه چک لیست راهنما برای مستند سازی تجربیات و تکنیک ها برای تعویض سریع قطعه و ماژول مشابه این مستندسازی را در تیم های نگهداری و تعمیرات فرمول 1 می توان مشاهده کرد که چگونه تیم تعمیرات در کمتر از 1 دقیقه تمام خدمات را انجام و ماشین را راهی مسابقه می کنند. در آموزش و تمرین هر چه عرق بیشتری بریزیم در میادین نبرد خون کمتری می‌ریزیم
  23. دروغ و کتمان واقعیت در ارتش تروریستی امریکا بعد از حادثه هواپیمای اکراینی و ان خیمه رسانه ای بر سر نیروهای مسلح ما، موضوع میزان کتمان واقعیت در نیروهای مسلح در سراسر جهان مطرح شد. برخلاف انتظار رسانه ای، نیروهای امریکایی در اعلام دیر هنگام حقیقت و گاها تلاش برای تغییر واقعیت سابقه بدی دارند برای این منظور چند مثال تلفات در عین الاسد زیر فشار بودیم تا حمله ایران به عین الاسد کوچک نشان داده شود! بخش هایی از گزارش CBS در رابطه با حمله موشکی به عین الاسد:این بزرگترین حمله موشکی به نیروی‌های آمریکایی در تاریخ بود/سربازان برای کوچک نشان دادن جراحات زیر فشار بودند تا از تنش با ایران جلوگیری شود و ترامپ زیر سوال نرود!واست ترامپ و پنتاگون هر گونه تلفات در حمله موشکی ایران به عین الاسد کتمان شد لینک اولین مصاحبه ها مبنی بر عدم تلفات لینک مصاحبه های اخیر و تلفات و صحبت از اسیب های مغزی ناشی از موج انفجار و عدم پذیرش این تلفات و اعطای جانبازی به سربازان اسیب دیده بمباران زن و بچه های سوری توسط هواپیماهای امریکایی روزنامه نیویورک تایمز روز شنبه گزارش داده است که ارتش آمریکا حملات هوایی سال ۲۰۱۹ در سوریه در جریان نبرد با داعش که به مرگ ۶۴ زن و کودک منجر شد و احتمالا جنایت جنگی است را پنهان کرده است. لینک از بی بی - سی حمله پهپادی به خودرو یک خانواده در نزدیکی فرودگاه افغانستان تردید درباره آخرین حمله پهپادی آمریکا پیش از خروج از کابل حمله پهپادی آمریکا به خودرویی در کابل در واپسین روزهای حضور این کشور در افغانستان بار دیگر خبرساز شده است. ارتش آمریکا مدعی حمل مواد منفجره در این خودرو بوده است. نیویورک‌تایمز اما روایت دیگری از این حمله دارد. بعد ها پنتاگون تایید کرد که خودرو غیرنظامی بوده است لینک از خبرگزاری دویچلله 1 و افشا قضیه لینک 2 و پذیرش پنتاگون -------------------------------------- این سه مثال هر سه نشان می دهد که حقیقت در نبرد رسانه، راست گو و حرفه ای خواندن ارتش تروریستی امریکا بیشتر یک شوخی است ولی چگونه می شود که ارتش امریکا با این میزان فریب و دروغ، به عنوان سازمانی راستگو شناخته می شود و سمت مقابل همواره به دروغگو بودن و گاها با این صحبت که " عجیب است که راست می گویند" متهم می شود؟؟ در حقیقت ما با نبردی رسانه ای روبرو هستیم که در آن حقیقت مهم نیست کنترل ذهن مخاطب و ایجاد احساس کور در جهت دلخواه مطرح است نبرد رسانه ای را جدی بگیریم
  24. سیاست ایران همیشه تقویت و خودکفایی مدافعان بوده و نیروهای ارمنی خودشان باید از خاکشان دفاع کنند مهمترین کار ایران ورود و تکمیل بزرگراه در ارمنستان هست که باعث میشه زمان به نفع ما و به ضرر متوهمین باکو می شود از سمت دیگر تقویت بحث جنگ الکترونیک و پهپادی و ضدپهپادی می تواند قدرت اذری ها رو مهار کنه یه زمانی در هر درگیری یک الی دو ارمنی کشته و 20 اذر کشته میشد الان برعکس شده است پس زیاد نباید احساساتی شد