-
تعداد محتوا
7,129 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
99
تمامی ارسال های arminheidari
-
نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در جنگ نرم و سایبری
ره طولانی هست و فرهنگ سازی استمرار می طلبد شاید بتوان با ضربت قانونی و اعمال فشار بعضی امور را مرتب کرد ولی پایدار ماندن یک فرهنگ با فشار ایجاد نمی شود بلکه با استمرار و ارام ارام ایجاد می شود یکی از مباحث مهم این تاپیک بحث حفاظت اطلاعات هست کاری که فرهنگ سازی نیاز دارد و استمرار در این فرهنگ سازی هنوز راه بسیار داریم تا حفاظت اطلاعات در عکس ها رعایت شود پس باید این تلاش را ادامه داد چه اموزش مسئولان ، چه اموزش کارکنان جز به امید اینکه این فرهنگ سازی ، بحث حفاظت اطلاعات را در 100 درصد عکس ها اجرا کند.- 443 پاسخ ها
-
- 11
-
نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در جنگ نرم و سایبری
ایران اینترنشنال یا سیمای منافقین دیدگاه عام این است که شبکه ایران اینترنشنال تقاطع سرمایه و پروگاندای عربستان سعودی، اسرائیل هست ولی اگر یه بررسی که در برنامه ها، ریپرتاژها و خبرهای ایران اینترنشنال انجام بدیم به نکات جالبی می رسیم. - پخش صحبت های گروه های تروریستی حمله به اهواز - پخش جلسات و گردهمایی های سالیانه مجاهدین خلق - مانور زیاد روی اعدام های سال 67 با ته زمینه تصویر رجوی ها - اعلام اسامی اعدام های 67 و گفتن این جمله که اینها به خاطر ماندن روی عقیده اعدام شدن - مانور زیاد روی این جمله که رژیم جمهوری اسلامی رو مردم نمیخوان و به زودی سقوط میکنه - حمایت های مالی عربستان - سکوت کامل در خصوص جنایات منافقین و عملیات فروغ جاویدان عکس مهمتری که دنبالش هستم و فعلا متنش رو میذارم پخش زیاد تصویر اعدام های سال 67 و در پس زمینه مسعود و مریم رجوی بصورت پیروزمندانه گویی تبلیغ رجوی ها هست همه این موارد رو اگر کنار هم بذاریم، تماما همان تفکر منافقین را مشاهده می کنیم و این فرض بسیار تقویت می شود که شبکه ایران اینترنشنال ورژن دیگری از سیمای آزادی منافقین هست. ولی اینبار با چهره ای متفاوت و بدور از پس زمینه جنایات منافقین و اگر بخواهیم شبیه سازی با گذشته کنیم به این نتیجه می رسیم که ارتباطی که عراق با منافقین داشت را امروز عربستان پیدا می کند و آدم یاد آن رادیو معروف منافقین در کردستان می افتد لینک این بار درحالی ترسیم چهره ای جدید از خود و اعمال مجدد تفکر خود هستند امروز منافقین دیگر ان پیرمرد ها و پیرزن های حاضر در آلبانی نبوده و شروع به جذب جوانان و نیروهای تازه نفسی کرده اند که گاها خود نمی دانند در خدمت چه کسی هستند شاید این تحلیل در مورد رادیو اسرائیل هم قابل تکرار باشد بویژه فشار و تلاش بسیار در خصوص عادی سازی روابط با اسرائیل یادآوری: اینجاست که باید مقاله های مهران جان رو قدر دونست که تنهایی در تلاش است تا نگذارد جای جلاد و شهید عوض شود @mehran55- 443 پاسخ ها
-
- 13
-
نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در جنگ نرم و سایبری
فرهنگ مقاومت برای کودک و نوجوان تو این چند سال اخباری مبنی بر حذف دروس شهید فهمیده و جنگ در کتاب ها شنیده و در راستای قوانین 2030 خوانده میشد فارغ از اینکه چه میزان این اخبار صحت داشته و اجرایی شده باشند، مفهوم مقاومت در اموزش کودکان و نوجوانان حائز اهمیت است. این مطلب را نه با ذکر دلایل فلسفی بلکه با مقایسه آموزش جنگ و سلاح به کودکان می توان نشان داد چرا اصلا مقاومت؟ چرا آنها می ترسند از کودکان ما ؟ کودکان امروز جوانان فردا و تصمیم گیران کشور هستند برای فتح یک کشور باید ذهن مردم را فتح کرد و مدارس چه محل مهمی است برای این امر باید فکر مقاومت و حرکت را دوباره دید و معرفی کرد وقتی که یک شهر 34 روز مقاومت می کند - خرمشهر و یک کشور در کمتر از 20 روز سقوط میکند - عراق وقتی مردم یک کشور پا برهنه دشمن سر تا پا مسلح را به گریه در می آورند. - یمن و مردم یک کشور آرزوی بندگی انگلیس و فرانسه می کنند. - لبنان اینجاست که تمام رسانه های آنها تلاش می کنند بگویند هر آنچه برای خود شایسته است را به قهرمانان ما نسبت دهند از تروریست خواندن سپاه تا بی ارزش کردن فداکاری امثال حسین فهمیده اما هست هنوز الگوهایی که امید را زنده نگه می دارد. و ما می دانیم که حسین فهمیده و هزاران جوان و نوجوانی که خود را فدای کشور و ما کردند تا امروز ما در آرامش بتوانیم از راهی که انها شروع کردند را ادامه دهیم. کاری با مسئولان همیشه در تصویر عکاسان ندارم اما می دانم ما مدیون کسانی هستیم که اسیر راحت طلبی نشدند و امروز میوه و ثمره کار آنها را می خوریم و امروز هم نوبت ماست که درختی بکاریم تا آیندگان از آن بهره مند شوند. شاید اکنون درک ارزش این الگوها و مفاهیم مشخص تر باشد. این الگوها روش و رفتاری را نشان کودکان ما می دهند که ضد انفعال است وصیت نامه یا دل نوشته شهید بهنام محمودی : من نمیدانم چه بگویم من ودوستانم درخرمشهرمی جنگیم به ماخیانت می شود.من می خواهم وصیت کنم هرلحظه درانتظارشهادت هستم. پیام من به پدر و مادرها این است که بچه های خود را لوس و ننر بار نیاورید. ازبچه ها می خواهم امام را تنها نگذارند و خدا را فراموش نکنند. به خدا توکل کنند. پدر و مادرها فرزندان خود را اهل مبارزه و جهاد در راه خدا باربیاورند. با تشکر از نکته خوب دوست عزیز @vilayatmadar- 443 پاسخ ها
-
- 12
-
تاپیک تحلیلی ترکیه تحلیل و پیگیری تحولات ترکیه
arminheidari پاسخ داد به usame-bin-laden تاپیک در اخبار تحلیلی
(تصاویر) دیوارکشی ترکیه در مرز ایران نکته جالب در این قضیه ارزان سازی ساخت این دیوار ها به همراه تولید و نصب سریع است. ۷۶ برج دیدهبانی در مناطق مرزی استان وان ساخته شده است. ترکیه همچنین ۱۱۰ کیلومتر گودال در مناطق مرزی این استان حفر کرده است. این دیوار پس از دیوار چین و دیوار مرزی آمریکا با مکزیک، سومین دیوار طولانی دنیا محسوب میشود. طول بلوکهای این دیوار ۲.۸۰ متر و ارتفاع آنها ۳ متر است. همچنین وزن آنها نیز ۷ تن است. دکل دیده بانی در مرز دیوارکشی با کمک بلوک پیش آماده کارگاه بلوک سازی ها در نزدیکی محل و تولید بلوک پیش آماده خبرگزاری فرارو لینک -
تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347 تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347
arminheidari پاسخ داد به karkas تاپیک در جنگ آوران
ممنون بابت مقاله خوب مهران جان @mehran55 در عملیات آفتاب و حتی در دو عملیات بعدی، یکسان بودن لباس و فارسی حرف زدن منافقین باعث شده بود که مدافعین لشکر 77 انها را دیر شناسایی و تشخیص دهند. چیزی که در عملیات فروغ جاویدان به شدت در خاطرات رزمندگان ایرانی محسوس بود و مدافعان در شلیک اتش دچار تردید می شدند. برای مثال خلبانان کبری همراه با شهید صیاد در ابتدا قصد شلیک نداشتند ولی وقتی اتش و تیراندازی یک جانبه منافقین را دیدند متوجه پشت پرده انها شدند. یا در پاسگاه های مرزی و بچه های سپاه این تردید بود که مهاجم و شلیک کننده چه کسی است و در پیام ها اینگونه اعلام میشد که ما رو می زنند و ما نمی دونیم کی ما رو میزنه تا زمانی که واحدهای اولیه مجاهدین تلفات دادند و ارم ماشین های انها خوانده شد، هویت و مشخصات ریز لباس انها اعلام شد تمایز بین لباس دو نیرو سخت است و وقتی انتظار نداری فارسی حرف بزنند سخت تر وقتی رزمندگان ایرانی فهمیدند که منافقین در لباس ایرانی در حال تهاجم هستند و نفاق افشا شد آن وقت شکست منافقین آغاز شد ارم ماشین های منافقین کمک بزرگی به افشا حقیقت منافقین داشت دقیقا بحث نفاق رو در جنگ به عینه نشون دادن در نفاق تمیز حق و باطل بسیار سخت است- 452 پاسخ ها
-
- 16
-
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
حرکت رو به چالش ها 2 : مثال ها تقابل بین مطالعات بیش از حد و اقدام با کمترین داشته ها را می توان در مثال ها جست و درک کرد. مثال 1: تانک ذوالفقار طرحی مطالعاتی در خصوص کار روی مدل مطالعاتی و عدم تولید صنعتی و تست در میدان عملیاتی، تانک ذوالفقار را می توان مثال زد. تانکی که طرح های اولیه آن در انتهای جنگ ریخته شد و به پایه ثابت رژه های سراسری تبدیل شد و مدل هایی که در نمونه آخر نشان از بهبود شدید سیستم اپتیک و هدف گیری تانک بود ولی اثر پیشرفت آن در تولید و نه در ارتقا زرهی کشور دیده نشد. بسیاری عدم تولید این تانک را توسعه موشکی و عدم اختصاص بودجه می نامند ولی عدم ورود این تانک به عرصه عملیاتی جهت تست میدانی این نظر را رد می کند. تانکی که برای آن هزینه شد ولی کمتر از تجربه آن استفاده شد و به عنوان یک طرح تحقیقاتی در دفاتر طراحی باقی ماند. این در حالی بود که تجربیات این تانک حتی برای ارتقا تانک های قدیمی و زره پوش ها نیز استفاده نشد. >>>>>> تانک ذوالفقار 1 تانک ذوالفقار 3 اگر مدیران از این طرح حمایت بهتری می کردند و 5 تانک آن به عنوان نمونه در واحد های عملیاتی و درگیر استفاده می شد و دانش ساخت و بهره برداری آن را مستند می کردند امروز حرف های بسیاری برای گفتن داشتیم ولی صحبت های در بحث دفاتر طراحی ماند و اثری در میدان عمل دیده نشد. در سوی مقابل مثال 2: اعزام ناوها به دریای سرخ ، اقدام و عمل با کمترین داشته ها نیروی دریایی مثالی از اقدام و حرکت با مبنای مطالعاتی و داشته های کمتر هست که ماموریتی بر اساس خواست و با داشته ها انجام شد. دهه ها پیش که نیروی دریایی ایران در شمال ناو و حرفی برای گفتن داشته باشد، نیروی دریایی روسیه رزمایشی را در دریای کاسپین برگزار می کند و ایران را به این رزمایش دعوت می کند. ایران ناوی را برای این منظور از جنوب و با هدف عبور از ولگا اعزام می کند ولی روس ها اجازه عبور نمی دهند و عملا ایران را تحقیر می کنند. این اقدام زمینه ساز ساخت و ساز ناو در شمال کشور شود با مجموعه های پیکان شد. دقیقه 5 مصاحبه با امیر سیاری با برنامه چهل و هشت (ادامه) لینک بعد از چندین سال پدیده دزدان دریایی در دریای سرخ شکل می گیرد و ایران برای اسکورت کشتی های خود یک ناو گروه اعزام می کند. این اقدام که با مخالفت و تردید های بسیار همراه بود ولی سبب افزایش چشمگیر امنیت کشتی های ایران شد. و راه را برای افزایش ماموریت به حوزه اقیانوس هند و اعزام ناوگروه های بعدی و سفر به جنوب به شرق اسیا هموار کرد. به تدریج با بهبود مناسبات با ونزوئلا، ماموریت اعزام به اقیانوس اطلس طرح شد، هر چند که این ماموریت نیمه تمام ماند ولی تجارب مهمی را به ارمغان آورد. و امروز ساخت ناو بندری مکران و سفر به بندر سنت پترزبورگ رو شاهد هستیم. و حرف هایی که نو هستند. در این مثال نیروی دریایی ایران علیرغم تمام بی پولی ها با طراحی این ماموریت علاوه بر ایجاد امنیت در مسیر تجارت کشور سبب برخورد با دنیای جدید و تفکرهای جدید شد. برخوردی که نگاه فرماندهان و مدیران نیروی دریایی رو از حفظ امنیت سواحل جنوبی به حضور در دریای آزاد و تامین امنیت ناوگان تجاری ایران در اب های دور تغییر داد. از دید برخی کارشناسان این اقدام بدون ارزیابی و تجهیزات مناسب اشتباه و نابود کردن تجهیزات حیاتی کشور هست اما به شخصه این اقدام را شکستن سکون و بی حرکتی تفکر نیروی دریایی و روبرو شدن با واقعیت های جهان و دریا می دونم و اگر تجارب آن مستند و نیازها به تدریج مرتفع بشه، باید اون را بسیار ارزشمند تر از یک کار مطالعاتی صرف و بدون عمل دونست چیزی که در میدان عمل برای ایران آورده تولید می کند. ----------------------------------------------------- بر اساس تجربه می توان گفت که طرحی که بیش از حد در دفاتر فنی و طراحی گیر کند دچار ترس و محافظه کاری شده و از ماموریت اصلی خود باز می ماند. چیزی که بسیار در دفاتر فنی شرکت ها دیده می شود و باعث از دست رفتن زمان طلایی و محافظه کاری طراحان می شود. اینجاست که برقرار تعادل بین فکر و عمل بسیار حیاتی و ضروری است. با تشکر از جناب @Crash دوستان خوبی چون @MR9 , @mehran55- 206 پاسخ ها
-
- 11
-
نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در جنگ نرم و سایبری
استفاده از نظم در ارائه تصویر در نمایش پهپادهای هرمس 450 اسکادران 161 نیروی هوایی اسراییل موسوم به مار سیاه از ترتیب و نظم در نمایش تکثر و کیفیت محصول استفاده شد. همچنین بحث حفاظت اطلاعات در خصوص نفرات رعایت شد. از این نظر به عنوان مثال برای استفاده و الگو گیری در تصویربرداری پیشنهاد می شود. باتشکر از دوست عزیز که دوست نداره اسمش بیاد باید تو عکس از قرینه استفاده میشد ولی هر رنگ مربوط به یک تخصص هست خلبان، تعمیرات و نگهداری و .... -
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
حرکت رو به چالش ها 1 : تعادل بین فکر کردن و عمل کردن حرکت سازمان به سمت توسعه و دستاوردهای جدید همیشه یکی از موارد مورد بحث در مدیریت محسوب می شود. معمولا توسعه در مناطق ناشناخته توسط تیم های اکتشاف یا همان تیم های تحقیق و توسعه صورت می گیرد. توسعه در مناطق جدید به معنای ورود به چالش های ناشناخته هست. اما لازمه این کار حرکت هست در شرکت های چابک تیم های توسعه مولد حرکت به سمت چالش ها و ایجاد قابلیت ها و بازارهای جدید هستند ولی در شرکتهای سنگین و بیشتر دولتی حرکت به سمت چالش به خودی خود صورت نگرفته و عامل خارجی نیاز هست از این رو مدیران این مجموعه ها با استفاده از حضور اجباری در چالش ها درصدد توسعه فناوری شرکت هستند البته این کار، خطرناک و پرهزینه محسوب می شود ولی برای سیستمی که محافظه کار شده است راهی سریعتری وجود ندارد در بحث تحقیق و توسعه همیشه دو دیدگاه مطرح می شود مطالعات و حل کامل تئوری موضوع اقدام و ورود اجرایی به موضوع هر دو دیدگاه وقتی به صورت مطلق استفاده می شوند نتایج بدی را موجب می شوند برای مثال تئوری و فکر کردن بیش از حد سبب ترس و محافظه کاری و عدم اقدام می شود و اقدام بدون فکر هم جز با تلفات بالا نتیجه ای ندارد از این رو بحث فکر کردن همراه با عمل مطرح می شود و در مدیریت برای مباحث مطالعاتی زمان بندی پیش بینی می شود تا در گیر دار مطالعات، جزئیات بر کلیات غلبه نکرده و زمان طلایی طرح از بین نرود در میدان عمل متغیرهای بسیاری وجود دارد که در مطالعات مقدماتی متغیرهای اصلی و شناخته شده استخراج می گردد و دید کلی از پروژه ایجاد می گردد. و در مطالعات تفصیلی جزئیات اصلی مطرح شده و در راستای طرح کلی مسیر راه شفاف تر می شود. هدف اصلی مطالعات پیش از اجرا، درک بدیهیات و ضروریات پروژه است نه رسیدن به جزئیات دقیق که تنها در میدان خود را نشان می دهد همانطور که گفته شد خطر غلبه جزئیات بر کلیات بسیار جدی و پرتکرار است. برای مثال اگر در یک خیابان شلوغ از شما خواست شود که جزئیات مغازه هایی را به خاطر بسپارید احتمال برخورد شانه به شانه با نفر مقابل بسیار زیاد خواهد بود چرا که دید روبرو به نفع دید کنار کاهش پیدا می کند و فرد اتفاق و صحنه روبروی خود که گاها بدیهی محسوب می شود را متوجه نمی شود و حادثه رخ می دهد این در حالی است که در حالت عادی احتمال برخورد بسیار کم است بصورت مشابه احتمال خطاهای فاحش در پروژهایی که جزئیات بدون رعایت دیدکلی بی شمار مطرح شده اند بسیار زیاد است و خطاهایی رخ می دهد که یک فرد دبستانی نیز از ان مطلع است شرکت های قدر در این زمینه برای کاهش هزینه و بهبود سرعت کار، از تکنیک ماژول و بسته های از پیش آماده برای پروژه ها خود استفاده می کنند که راهی جدید در پروژه ها ایجاد کرده است. در پروژه های شرکت هایی نظیر توتال و زیمنس به خوبی دیده می شود. ولی باز و با این وجود همیشه در اجرا مشکلاتی پیش می آید که به عنوان انحراف از پروژه پذیرفته و در طرح کلی لحاظ می شود. در این بین شرکت های مثل ایرباس و لوفتانزا به عنوان شرکت های هواپیمایی برنامه ریزی ها و زمان بندی های دقیقی ارائه می نمایند که با انحراف خطای کمتر از 1 ساعت و با بهره وری بسیار بالا انجام می پذیرد. این موضوع موفقیت بالا در زمینه مدیریت پروژه محسوب می شود. ولی بدون نگاه به پس زمین های این شرکت ها و روند طی شده این نوع پروژه، هر گونه ارزیابی اشتباه و سبب افزایش توقع بدون مبنا خواهد شد. اما چگونه این چنین مدیریت زمانی حاصل می شود؟ چنین شرکت هایی به مرور تمامی پارامترهای موثر در پروژه چه فنی و چه انسانی را استخراج کرده و یک مدل چابک برای چنین پروژه هایی ارائه می کنند که تاثیر تمامی پارامترها را هضم می کند. شناخت این پارامترها بخشی از طریق ازمایشگاه ها و بخشی از طریق تجربه عملیاتی و اماری هست. برای مثال خراب شدن یک قطعه و میزان کارکرد ان یا احتمال اتفاق غیر منتظره برای مسئول هر بخش در حقیقت چنین پروژه هایی کاملا از نظر پارامترهای نامطلوب ایزوله شده و یک محیط صد در صد قابل پیشبینی را ایجاد می کنند این در حالی هست که محیط مثل ایران علاوه بر ناشناخته بودن و نوسان بالای پارامترهای جانبی، سیستم ها به شدت تحت تاثیر پارامترهای محیطی هستند برای نمایش بهتر این نکته مقایسه اتوبان های المان با ایران جالب است در اتوبان های آلمان، فنس فلزی بلندی وجود دارد که از ورود انسان یا هر موجود خارجی جلوگیری می کند در اتوبان های ایران، هر لحظه احتمال دیدن موجود ناشناخته در وسط جاده و بیابان وجود دارد در اتوبان های آلمان پایش مستمر جاده چه از لحاظ یکنواختی آسفالت و نبود حتی یک سنگریزه انجام می شود در اتوبان های ایران سنگریزه و کندگی آسفالت پدیده ای شایع هست در اتوبان های آلمان راننده ها بصورت کامل از قوانین سرعت پیروی کرده و در صورت خلاف، شدیدا جریمه و برخورد می شود. در اتوبان های ایران یا سرعت بیش از اندازه و یا سرعت کمتر از مجاز را شاهدیم و کسی ترس از قانون ندارد و .... یک مقایسه ساده نشان می دهد اتوبان آلمان یک محیط 100 ایزوله بوده که پیش بینی در خصوص رفتار جاده ای را بصورت تئوری با کسر بسیار کم خطا ممکن می کند در حالی که در اتوبان های ایران احتمال خطا در محاسبات شاید بالای 20 درصد باشد ، چرا که هر لحظه یک پارامتر ناخواسته می تواند کل محاسبات را بهم بریزد ادامه دارد ... با تشکر از جناب @Crash -
تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347 تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347
arminheidari پاسخ داد به karkas تاپیک در جنگ آوران
با سلام وتشکر بابت تاپیک با این موضوع مهم ولی فراموش شده و سازمانی که خون و زندگی جوانانی بی گناه و ارمان طلب را به باد داد و می دهد و هرگز پاسخگو جنایات خود نبود در حقیقت این سازمان زیر سکوت عجیب تاریخ نویسان و صدا و سیما از جنایات خود شانه خالی کرده و تنها خاطره دردناک مردم از جنایات آن سازمان هست که برایش تاوان و هزینه دارد ---------------- یه نکته جالب حمله پلیس فرانسه به مقر منافقین در زمان خاتمی بود که در پاسخ خبرنگار ها که چرا این کار رو میکنید گفت باید بپرسید چرا پیشتر این کار رو نکردیدم این تغییر رفتار فرانسه خودش جای بحث زیادی داره -
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
بحثی استاتوسی در خصوص ضعف مدیریت بحث اینگونه اغاز شد که چرا ایده های چابک و خلاقانه در کشور ما استفاده نمی شود ؟ و چرا نیاز نیروها بسیار دیر و شاید بعد از مرگ سهراب پاسخ داده می شود ؟ * دقیقا هر سه شاسی در کشور موجوده کار زیاد میشه کرد مهم نبود چیز دیگه ای هست...... * اگه تو قره باغ و یا افغانستان مجبور به دخالت بشن متوجه میشن با بشقاب و فرش نمیشه جنگید انوقت حسش میاد * در مجموع ، اگر به گیر دادن باشد ، خودمون در اولویت هستیم نه دیگران * توی سوریه و عراق مجبور به دخالت شدن اما تغییرات بسیار کند یا نمایشی هست خصوصا در نبروی زمینی * اونجا از تاکتیک گوشت دم توپ استفاده شده ولی ظاهرا دوره این تاکتیکها هم به سر اومده * همین روسها چقدر از نبرد در سوریه درس گرفتن تجهیزات زرهیشو رو تست کردن و نسخه های جدید رو ساختن و الان به خدمت گرفتن بازگشت ترمیناتور لینک نسل جدید ترمیناتور روسی وارد خدمت شد لینک * تانک تی72 بی 3 رو به شکل محدود بردن سوریه است و اصلاح کردن * کلا تعاریف جدیدی ارائه کردیم به عنوان بنیان گذار سازمان های یاد نگیرنده * منصف باشیم تو محصولاتی که توسط جهاد خود کفایی یا تحقیقاتی ارائه میشه کاملا تهدیدات درک و راهکار براشون پیدا میشه ولی در سطحوح خیلی بالا خبری نیست بدنه از نظر فکری وضع بهتری داره * مهمتر از ترمیناتور تفکر پشت ترمیناتور هست " مدیریت بازسازی و تعمیر " لینک همین تفکر رو ترک ها استفاده کردن و تونستن یخچال به اسکیموها بفروشن "مثالی از تولید ماژولار" لینک * بعد نسخه بروز رسانی شده رو با توجه به تجربیات رزمیش در سوریه و اوکراین معرفی کردن * فقط بحث مدیریت نگهداری نیست اولین قدم بحث نیاز رزمی هست حالااینکه این تیاز ررمی چطوری به شکل ارزان تر تامین بشه میشه بحث ماژولار بودن * فقط نیاز رزمی وجود نداشته باشه تعریف ماژولار بودن اصلا بی معنیه * ته این حرف می رسیم چگونه و چطور مدیران بالا دستی از کف میدان با خبر میشن / سیستم اعلام نیاز که کاملا معیوب هست / سیستم خودکفایی بود که متاسفانه به جای تکمیل و بهبود رها شده / ولی مهمترین راهکار رو شاید در دفاتر طراحی باید جستجو کرد، دفاتری که طراح های اونها نه در دفتر که در کف میدان و نیروها میچرخن و نیازهای نیروها رو لمس و پاسخ میدن / طرح های مفهومی رو به دفاتر میبرن و در دفاتر به بلوغ می رسانند در نهایت این دفاتر طرح ها را اول به نیروی کف معرفی کرده و پس از گرفتن باز خورد، به فرماندهی اعلام و ارائه می کنند و مجوز ساخت چند نمونه عملیاتی را می گیرند و نمونه ها همراه با طراح میدانی به نیرو سپرده می شود / بازخورد و عملکرد دستگاه به دفاتر برگشته و نسخه اولیه اماده و ارائه می شود نکته دفاتر طراحی این است که چند بخش دارند، بخش طراحان میدانی و مفهومی که ترکیب پژوهش های کلی و تجربی هستن / طراحان فنی که وظیفه استاندارد سازی و نقشه و آماده سازی برای تولید را انجام می دهند و نهایی کردن طرح های مفهومی هست ( اینجا مشکل زیاد رخ میده چرا که طراح پشت میز نشین باید هم نیاز رو از طراح مفهومی درست بگیره و هم طراحیش استاندارد باشه ) / در نهایت تیم ساخت که بتونه نمونه اولیه و اصلاحات و در نهایت اماده سازی برای تولید صنعتی را نهایی و اماده کنه * معمولا در دوران رکود اقتصادی مسکن محرک اقتصاده در ایران تجهیز نیروهای سه گانه با منابع ریالی براحتی میتونه محرک اقتصادی باشه و بنیان گذار دفاتر طراحی و شرکتهایی مثل جنرال داینامیک (خیلی رویا پردازی بود)یا آسلسان بشه * ما فرماندهی مثل احمد کاظمی داشتیم که از کف نیرو خبر داشت / مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم لینک * بنظرم اگه کل مسئولیت به یکارگان سپرده بشه برای برنامع ریزی و استاندارد سازی و توسعه دستش خیلی باز تره تا این وضعیت اگه یک نیروی زمینی داشته باشیم برنامه ها جامع تر میشع و مسئولیت پذیری و توجه خیلی بیشتر میشه الان یجور مسئولیت گریزی هست * این نظر بیشتر پاک کردن صورت مساله هست / مشکل عدم طراحی و عدم ارتباط با کف میدان مشکل سپاه، ارتش و همه صنایع ما هست / پس باید مشکل رو ریشه ای درک و حل کرد * سامانه رحمت .... ماجرای کشف رمز سامانه های راکال نیروی زمینی ارتش بعث عراق ، به روایت مرحوم زارعی لینک * طرح های که برای نیروی زمینی داده میشه حداقل باید دهههای قبل پیگیری میشد ... * این هم یکی دیگه از مشکلات هست / تئوری کردن راهکار ها بیشتر کتابی و غیر کاربردی هست و این ناشی از این مطلب هست که ادم های باهوش و چابک رو در مسیر رشد قرار نمی دیدیم و اصلا چابک بودن رو میکشیم * من الان شرکت های زیادی رو میشناسم که دفاتر طراحیشون همین شرایط که برای ارتش و سپاه میگی رو دارن / مهندسیشون هم کاملا محافظه کار و دفتر نشین شده است / علت هم مشخص هست نه از اون ها خواسته میشه و نه اونها دید و بازخوردی از میدان کار دارند / اکثرا هم به دلیل روحیه ترس و عدم جسارت حاضر نیستن تو میدان پا بذارن / چرا که پا به میدان گذاشتن سرشار از چالش و شکست هست و دردهای زیادی داره ولی با حل هر مشکل و ارائه هر راهکار ادم جسورتر میشه * "تئوری کردن راهکار ها بیشتر کتابی و غیر کاربردی هست "این کاری که ما میکنیم بایگانیه تئوریزه کردن نیست * یه اشکالی که تو قضاوت صنایع دفاعی ما دیده میشه، فکر میکنیم که فقط اونها هستن که کارایی پایینی دارند در حالی این اشکالات در تمام صنایع چه دولتی و خصوصی وجود دارد و یک درد ملی هست / بیشتر شرکت های ما از بحث مهندسی درست می نالن و تلاش ها هم بدلیل عدم ارتباط بین دو کف و دفتر مهندسی اکثرا ناقص هست * این اشکال رو بصورت واضح تر در ارتباط صنایع و دانشگاه ها می توان دید / تازه وضعیت صنایع دفاعی بسیار بهتر از وضع شرکت های دولتی هست / شرکت های خصوصی جدیدا با بحث دانش بنیان متحول شدن ولی هنوز مونده تا یک تفکر عمومی حاکم بشه * من مشکل رو بالاتر میبینم ما هیچ استراتژی درست و درمونی نداریم که توش این تاکتیکها دیده بشه معلوم نیست ما قراره خودرو ساز بشیم یا مونتاژ کار می خوایم قدرت منطقه ایی بشیم یا صرفا یه لولو خور خوره و... * همون بحث کپی کاری هم چابکی میخواد / چه عیبی داره چرخی که طراحی شده رو دوباره طراحی نکنیم و فقط روی گلوگاه های تولیدش کار کنیم / ولی مشکل اینه که مطالعات مقدماتی بسیار ضعیف انجام میشه و یه دفعه میریم رو مطالعات تفصیلی بدون افق دید و همین باعث میشه مهندسی ناکارامد بشه * این نقص در صنعت دفاعی ما بیشتر نمود دارد ، چون مستقیم مربوط هست به بحث امنیت . بطور خودکار هم با دیگران مقایسه میشود چون قبل از اقتصاد و فرهنگ و ... این امنیت هست که در هر سیستم سیاسی اولویت پیدا می کند باید قبول کنیم ساختار ما مشکل دارد ، تا زمانی که این را نپذیریم ، همین روند ادامه دارد * اینجوری مثال میزنم/ یک توپ دوتا دوربین داره دوربین کلی نگر و دوربین جزئی نگر و دقیق / این ها تکمیل هم هستن حالا مهندسی ما یا اصلا از دوربین استفاده نمیکنه و یا فقط از دوربین جزئی نگر استفاده میکنه * مشکل اینجاست اقایون فک میکنم با چیفتن و تی72 و ژ3 و کلاش و توپخانه قدیمی میشه نیروی زمینی ساخت هر موقع گفتن در این بهش ضعف داریم اون موقعه قدم اول رو برداشتن * ساختار درست ارائه کردیم که انتظار داشته باشیم ساختار تغییر بکنه / همین الان از خیلی مدیران شرکت ها و دفاتر مهندسی در مورد بازخورد از کف و برطرف کردن نیاز میدان عملیاتی نظر خواهی کن / اکثرا نمیتونن همراه با نیروی کف باشن * کشور در سطح کلان دچار روزمرگی شده و برنامه بلند مدت نداره علاف هست نمیدونم چرا؟ منتظر چی هستند؟ * سعی نکردیم از تجربه دیگران استفاده کنیم ، میلیاردها صفحه از تجربه دیگران هست ، کسی سعی کرده این تجربه ها را در کشور مستند کند؟؟!! می ترسیم از اینکه این تجربه ها را بررسی کنیم ، چون عملکرد خودمون در سالهای گذشته زیر سئوال می رود * به معنای واقعی یک کشور عقب نگه داشته شده ایم امیورام برای آزاد سازی فنر پیشرفت کشور که خیلی وقته فشرده شده دیر نشه و بجای اینکه این فنر پیشرفت جهش کنه تو خودش خرد بشه * همین الان هر کدوم از ما ها رو بذارن مدیر کلان، به نظرتون ایا بهتر از این اقایون عمل می کنیم؟ خیر / چرا؟؟ / چون هر مدیر کلان علاوه بر داشتن حداقل های درک باید مشاور درست داشته باشه که این مشاور درست از دل اندیشکده ها و دفاتر طراحی بیرون میاد و این یک ضعف برای ما هست / خب حالا چرا این اندیشکده ها بوجود نمیاد ، چون میگن پول نداریم صرفه ندارد ، حق هم دارند سیستم هایی که قبلا ایجاد کردن خیلی جامد و کند بودن / در حالی که اندیشکده مثل درخت هست باید درست بار بیاد و رشد کنه ، به قول معروف از کف بازار رشدش بدیم * پس تغییر در سطح بالا نیاز داره یه چیزی تو مایه های انقلاب صنعتی ولی جناب mr9نظرشون اینه که این احساس نیاز باید از پایین به بالا منتقل بشه * همین اصلاح ارشیو میلیتاری نتیجه بررسی حداقل 4-5 انجمن غیر فارسی هست و از تجربیات انها استفاده شده .. این یعنی احساس نیاز اول ایجاد شده ، بعد تجربه دیگران بررسی شد و درنهایت در دست اجراست * هنوز احساس نیاز در بدنه نیروهای مسلح به ایجاد تغییر دیده نشده ... چون دیده نشده ، نتیجه می گیریم که دوستان معتقدند مسیرشون درست هست .. که بخشی از این مسیر طبق چیزی که داریم می بینیم ، به شکل جدی اشتباه هست * متاسفانه تو ایران خیلی از کارها تا اجبار نباشه انجام نمیشه شما ببینید اگر کرونا نمیبود عمرا آموزش پرورش حاظر میشد که شاد راه بیافته و کلاس مجازی برقرار بخشه موضوعی که سالها تو کشورهای دیگه بوده الان سالهاست که همه اهمیت بهینه سازی مصرف آب یا انرزی را میدانند جز گران کردن کاری شده ؟؟ * حالا سئوال این هست .. چرا علیرغم این موارد ، باز هم همه چیز در تئوری متوقف شده و بصورت عملی کسی کاری نمی کند ؟ چون وقتی وارد عمل بشید ، باید از خودتون هزینه بدید بلحاظ معنوی ، معبر را باز کنید تا مسیر عبور دیگران تسهیل بشود ، آدم این کار انگشت شمار هست * فاصله کف میدان تا مدیریت برعکس کشورهای دیگه نجومیه * این جمله اخر شما تمام سد فکری در مهندسان ما هست / دنبال یک دفتر قشنگ می گردن در حالی که کار بیرون هست وسط خاک و بلا * همین میلیتاری را رصد کنید ... چند نفر وسط میدان هستند ؟؟؟ * برای یک کار خاص چندین اداره. مدیر کل. مدیر کل استان. انواع معاونهتا تا وزرات خانه و ....کلا بحث چابکی و تغییر و انگیزه از کف میدان تا راس مرکز تصمیم سازی و تصمیم گیری از بین میره با تشکر از دوستان از بحث @Crash @arjmandi @MR9 @Overdose- 206 پاسخ ها
-
- 12
-
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
arminheidari پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
به نظر میاد بخشی از اتفاقات در افغانستان را تو پلن راه ترکیه و مسیر چین به اروپا باید جستجو کرد تلاش ها برای این است که این راه انحصارا باقی بموند حتی کار شکنی هایی در خط راه اهن ایران و پاکستان هم صورت گرفته، چه در ایران و چه در پاکستان در نتیجه در بررسی ها و پاسخ به اتفاقات اخیر این مساله و مزایای به آشوب کشیدن افغانستان برای ترکیه و این راه را باید در نظر گرفت -
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
دلایل موفقیت یک کار مطالعه بر روی شرکت ها و استارتاپ های ناموفق بسیار بیشتر از شرکت های موفق اطلاعات مفید تولید می کند. بر اساس همین مطالعات نتایجی در مورد پارامترهای موثر در موفقیت شرکت ها بدست امده است. برخلاف انتظار، موفقیت یک کار کمترین وابستگی به ایده یا سرمایه را دارد. اگر متغیرهای یک موفقیت حرفه ای را لیست کنیم به ترتیب عبارت خواهد بود از : 1- زمان بندی 35% 2- نیروی انسانی 25% 4- نحوه اجرای کار 20% 3- ایده 15% 5- سرمایه 5% * زمان بندی زمان بندی مهمترین عامل موفقیت در یک پروژه است. منظور از زمان بندی اجرای کار و ایده در زمان صحیح و مکان مناسب است یعنی در زمانی که مشتری نیاز به خدمات و یا محصولی را دارد آن را در اختیارش بگذاریم و نیاز را تا جای ممکن مرتفع کنیم یک پروژه در زمان خودش معنی و مفهوم داره، اگر زمانش زودتر رخ بدهد و یا بگذرد دیگر بدرد نمیخوره و ارزش ندارد برای مثال وقتی زلزله یا حادثه ای رخ می دهد، تیم های عملیاتی باید در کمتر از 6 ساعت در محل حاضر شده و تا 24 ساعت اول اقدامات نجات را انجام دهند بعد از آن اقدامات هرچقدر هم پرحجم و حرفه ای صورت بگیرد، جان عده کمتری را نجات خواهد داد. یا در قضیه حمله هوایی و اسکرامبل، جنگنده باید در لحظه اعلام سریعا بلند شود، و اگرنه بعد از دست رفتن زمان طلایی، بلند شدن هزار اسکادارن اف 22 هم جوابگو نخواهد بود. * نیروی انسانی انجام یک پروژه یک کار تیمی است و انسجام تیمی موفقیت را تضمین می کند. شرکت های موفق همیشه نیروی انسانی ماهر و مسئولیت پذیری داشته اند و نمود کار تیمی و دلسوزی برای کار در آنها مشخص است. نیروی انسانی در ترکیب با زمان بندی درست بیش از 70 درصد موفقیت یک کار را تضمین می کند. در مقاله های نیروی انسانی به این عامل پرداخته شد. نیروی انسانی با شعور و عملگرا لینک نیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت دوم داستان دو شهر لینک نیروی انسانی با شعور و عملگرا: قسمت 3 مثال های تکمیلی لینک * نحوه اجرای کار همه به دنبال یک ایده گیرا و موفق هستند ولی داشتن یک ایده صرف کافی نیست نحوه اجرای ان ایده از خود ایده مهمتر بوده و همه ایده را تحت تاثیر خود قرار می دهد. بسیاری از پروژه ها با یک ایده خوب شروع می شوند ولی بدلیل اجرای بد به یک فاجعه تبدیل می شوند از این رو باید همیشه نحوه اجرای یک پروژه را در کنار خود ایده مهم و تاثیرگذار دید. * ایده ایده در حقیقت ارائه یک راه حل برای حل یک نیاز هست هرچه این راه حل ارزان تر، ساده تر و چابک تر باشد ایده جذاب تر خواهد بود نکته کلیدی در هر ایده پاسخ به نیازی هست که مغفول مانده است. در پاسخ به نیاز، خلاق بودن بسیار مهم است. یک زمانی استفاده از وسایل دم دست خانگی برای ساخت موشک ایده بود یک زمانی استفاده از پهپاد به جای هواپیما ایده بود. * سرمایه پول برای ناامیدان بیشتر بهانه هست چرا که تجربه نشان داده است وقتی یک پروژه جذاب تعریف می شود و جلو می رود گرفتن و جذب سرمایه خصوصی به سهولت ترین شکل انجام می شود و به قول دوستان خود سرمایه پیش تو زانو می زند.- 206 پاسخ ها
-
- 10
-
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
متفاوت فکر کن سلاح ها ابزار نبرد برای هر فرمانده محسوب می شوند ولی وقتی سلاحی به یک عادت تبدیل شود، تکنولوژی زدگی رخ خواهد داد و تمامی طرح ها فدای ابزار می شود گویی تمام راه ها از ان سلاح می گذرد و بس در اینجاست که یا خود باید از آن سلاح دل بکنیم یا جبر روزگار غافلگیرانه آن سلاح را بی اثر می کند عادت را کنار بگذار و راه سخت را در پیش بگیر در شطرنج برای فرار از وابستگی به مهره ای خاص، تمرینی تعریف می شود مهره اصلی فرد از او سلب شده و از او خواسته می شود بدون ان مهره بازی کند معمولا این مهره، مهره های قدر بازی هستند همچون وزیر یا قلعه و جنگیدن در این شرایط جدا سخت و طاقت فرسا هست چرا تبحر استفاده از دیگر مهره ها را می طلبد و فرد باید طرح های پویا تری را ابداع کند تا در این شرایط توان نبرد داشته باشد. این روش اشک تازه اموزها را در می آورد اما چندی بعد قدرت استفاده از مهره هایی همچون سرباز ، فیل و اسب را پیدا می کنند و این تازه آغاز درک بر صحنه شطرنج خواهد بود در این شرایط وقتی مهره های اصلی به او پس داده می شود اکنون او می تواند قدر و ارزش واقعی آنها را بداند و در کنار دیگر مهره ها بصورت تیمی بازی کند. بازی شطرنج بدون وزیر و قلعه این تفکر در نیروهای نظامی نیز معنا و مفهوم دارد دهه ها پیش در اوج جنگ سرد، سلاح اتمی و بمباران اتمی اولین و تنها سلاح نبرد محسوب می شد ولی بعد از جنگ ویتنام، ژنرالی در ارتش آمریکا به نام استاری تصمیم به بازنگری به این شیوه گرفت و سوالی مطرح کرد که تا ان زمان بی سابقه بود. اگر مجبور شویم بدون بمب اتم با شوروی بجنگیم، چگونه خواهیم جنگید؟ این سوال که در ان زمان خنده دار می آمد، مقدمه تحولی بزرگی شد که آمریکا میوه اش را در جنگ خلیج فارس چید در حقیقت این ایده سبب شد که امریکا سلاح اتمی را از عنوان تنها سلاح تعیین کننده در راهبرد خارج کند و نگرشی متفاوت به دیگر سلاح ها و ابزارها ایجاد کند کار در ابتدا سخت بود ولی به تدریج ایده ها بروز کرد و در پی ایده سخت افزارها توسعه یافت سخت افزار با تمرین بهینه شده و طرح ها پخته تر و حرفه ای تر شدند اینگونه سلاح هسته دیگر سلاح مهمی در نیروهای امریکا نبود و امریکا می توانست به راحتی بدون بمب اتم از پس شوروی برآید چرا که قدرت نیروی هوایی به چنان پختگی رسیده بود که بسیار کم هزینه تر و موثرتر از بمب اتم می توانست دشمن را در هرجایی نابود و منکوب نماید دیگر قدرت های زمینی و تکاوری نیز توسعه یافتند و در جنگ خلیج فارس ابداعاتی را به نمایش گذاشتند که هیچ کسی انتظار ان را نداشت در حقیقت جنگ خلیج فارس نمایش میوه متفاوت فکر کردن بود، و در آن امریکا تسلط خود به مهره های فیل، اسب، سرباز و قلعه را به خوبی نشان داد این در حالی بود که در طرف مقابل ، فرماندهان عراقی به مدت 8 سال در نبردی نابرابر با تکیه بر سلاح شیمیایی ، همه گونه ضعفی را پوشش دادند و هر کجا که ساختار و طرح دفاعی آنها توسط ایرانی ها شکسته می شد با استفاده شدید از این سلاح مخوف، نفس حملات ایرانی ها را می گرفتند ولی به یک باره در شروع جنگ خلیج فارس به انها گفته شد در این نبرد حق استفاده از سلاح شیمیایی را نخواهید داشت و بدون ان باید نبرد کنید فرماندهانی که به این سلاح عادت کرده بودند و همچون اعتیاد از ان بهره می بردند، از خود می پرسیدند مگر می شود بدون سلاح شیمیایی هم جنگید و این شوک را با عبور از بزرگراه مرگ به خاطر سپردند اين جا مفهوم توليد كارت بازي مطرح ميشه و ايجاد دستاوردها و راه هاي مستقل که از هر کدام بتوان دشمن را شکست داد. به قول فيلم اخرين شناسايى "تا اگر يكي از معبر ها قتلگاه شد از اون يكي معبر جلو بكشيم" گردش روزگار چرخید و شیطان صفتی به نام ترامپ، شهید سلیمانی را ناجوانمردانه ترور کرد در پاسخ به آن حمله ایران دچار شوکی شد، عجیب دشمن همه جانبه حساب های خود را کرده بود و ایران غافلگیر شده بود اینجا بود که عنصر وابستگی به یک سلاح دامن ایران را گرفت هرچند ان وقایع گذشت ولی این سوال به جد مطرح شد، آیا تمام هنر بازی شطرنج ما بر یک مهره بسته شده است ؟؟ و اگر حریف آن مهره را از مدار خارج کند چه کار می توانیم بکنیم؟؟ * عده ای می گفتند اگر بمب اتم داشتیم، آمریکا جرئت تهدید پیدا نمی کرد؟ ولی بمب اتم برای آنها تنها یک دوپینگ بود در مقابل ضعف هایشان ، همچون سلاح شیمیایی برای فرماندهان عراقی * عده ای همه چیزشان را روی موشک ها گذاشته بودند و زدن اسرائیل ولی انها هم تک کارت بازی می کردند و راحت در چنگ ضربات موج دوم آمریکایی بودند اینجا این سوال مطرح شد، همان سوالات استاری آیا می توانید بدون توان موشکی با آمریکا بجنگید و شکستش دهید؟؟ آیا بدون موشک می توانی اسرائیل را شکست دهی؟؟ آیا تنها با قدرت پهپادی می توانید با امریکا بجنگید؟؟؟ بدون نیروی هوایی همتراز، چگونه می توانید نیروی هوایی آمریکا را عقب برانید؟؟؟ آیا توان تحمل جنگ الکترونیک و ماهواره های امریکایی را دارید؟؟ آیا امنیت مراکز انرژی، آب را می توانید تامین کنید؟؟ و مانع نابودی زیرساخت های خود شوید؟؟ آیا امکان بردن جنگ به خاک امریکا را دارید؟؟؟ و می توانید آمریکا را در خانه شکست دهید؟؟؟ سوالاتی که برای خیلی ها سنگین بود و توهین تلقی میشد ولی بجا بودند و لازمه برای رسیدن به سطحی که در ان اینگونه غرور ملی مان را ترور نکنند --------------------------------------- اتفاقاتی که رخ داد را باید به عنوان یک زنگ خطر و هشدار به خاطر بسپاریم و مانع تکرار چنین شرایطی شویم حادثه هواپیمای اکراینی و جنگ فشار اقتصادی همه و همه کافی هست تا متوجه شویم باید متفاوت فکر کرد این روش نبرد دیگر پاسخگو شرایط نبوده و باید استفاده از دیگر مهره های شطرنج را تمرین کنیم و دشمن را در جایی که انتظار ندارد غافلگیر کنیم بماند که جنگ اقتصادی و رسانه ای هم دو جبهه ای هست که درش درگیریم و سریعا باید در اونجا ها قوی بشیم تقدیم به دوست و برادر عزیز @MR9 که همیشه مشوق متفاوت فکر کردن هست- 206 پاسخ ها
-
- 19
-
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
پروژه های مولد 3 مولد های تولیدی دیگری نظیر نیروگاه ها، پتروپالایشگاه ها، صنایع آب شیرین کن و ... وجود دارد که هرکدام پر از فرصت درآمدی و اشتغال زایی بالایی هستند. هرکدام از این پروژه ها منبع اولیه بالایی برای راه اندازی می خواهد و تامین چنین منبعی از طرف بخش خصوصی غیر ممکن است چیکار می توان کرد؟ اینگونه پروژه ها با کمک وام خارجی انجام می شوند یا برای کشوری مثل ایران با کمک تهاتر نفت یا مقابل با خام فروشی می تواند صورت بگیرد یعنی به جای ورود بی مهابای پول نفت، به جای نفت تکنولوژی وارد کشور می شود با کمک قرار داد 25 ساله با چین به راحتی می توان صنعت بزرگی را وارد کشور نموده و توسعه داد مهمترین موضوعات در این صنایع عبارت است از : - خطوط ریلی سریع - نیروگاه های خورشیدی پراکنده - نیروگاه های اتمی - تجهیزات آب شیرین کن - تاسیسات پتروپالایشگاهی توسعه خطوط ریلی سریع السیر بویژه در اقتصاد جای بحث ندارد در حال حاضر خطوط ریلی در چین به عنوان رگ های گردش خون این کشور عمل کرده و در ترکیب با خطوط جاده ای سبب ارتباط قوی صنایع این کشور شده اند در المان نیز خطوط ریلی یکی از قدرت های این کشور از زمان جنگ جهانی اول تا کنون بوده است و همیشه چابکی المان را تضمین کرده است. نیروگاه های خورشیدی ، علیرغم هزینه استهلاک و منبع بی پایان خورشید ، ضعف عمده ای به نام تاریکی شب دارند و در پایان روز توان خود را از دست می دهند از این رو نوسان زیادی در تامین برق ایجاد می کنند. با این وجود این نیروگاه های می توانند با کمک مزیت خود بخشی از مشکل تامین انرژی را رفع کنند یکی از مشکلات برق در کشور بحث اتلاف برق در انتقال است با وجود نیروگاه های خورشیدی 500 کیلوواتی پراکنده در سطح کشور بویژه در روستاها و یا در ساختمان ها اداری می توان ضرب پیک مصرف انرژی را گرفت و با کوتاه کردن مسیر مولد تا مصرف کننده، به شدت از اتلاف برق در خطوط کاسته و صرفه جویی بزرگی را ایجاد کرد با کمک مولدهای پراکنده و زیاد تامین برق پایدار شده و نوسانات و قطعی کمتری شاهد خواهیم بود. علاوه بر این چون بیشترین مصرف برق خنک کننده ها و واحدهای اداری در روز صورت می گیرد، بخشی زیادی از مصرف روزانه را می توان از پنل ها خورشیدی تامین کرد. در مجموع نیروگاه های خورشیدی به عنوان یک مکمل نیروگاه های گازی (سیکل ترکیبی) و اتمی بسیار کاربردی و موثر هستند در سوی دیگر نیروگاه های خورشیدی در تطابق با بخش های کشاورزی و دامداری اثر بخشی بسیار بالایی داشته و می توانند با در طول روز انرژی مازاد خود را صرف شیرین سازی آب و ارتقا توان کشاورزی و محیط زیست نمایند. چنین علمکردی در مدت 5 سال باعث بازگشت سرمایه قابل توجه بابت این تکنولوژی می شود. پنل خورشیدی روی ساختمان های مسکونی و اداری پنل خورشیدی در مزارع باید توجه کرد که نیروگاه های سیکل ترکیبی به عنوان نیروگاه هایی چابک در عرصه صنایع مطرح شده و با توسعه صنایع می بایست توسعه پیدا کنند بطور کلی با ساخت هر شرکت فولاد و یا هر صنعتی، نیاز به نیروگاهی گازی در کنار ان لازم و اجباری است که بار و برق ان واحد را تامین نماید. و در صورت داشتن برق مازاد برای فروش و کمک وارد خطوط برق سراسری کند علاوه بر این نیروگاه های قدیمی می بایست به عنوان تامین امنیت انرژی حفظ و مدرن سازی شوند تا ساختار اصلی تامین برق در کشور دچار اسیب نشود. نیروگاه های اتمی نیز مابین نیروگاه های گازی و خورشیدی قرار گرفته و با تامین برق سراسری ، امنیت انرژی را تامین می کنند و با کمک حرارت مازاد خود اقدام به شیرین سازی آب دریای و توسعه کشاورزی می نمایند. صنایع پتروپالایشی هم از صنایع پر ارزش افزوده محسوب شده که می توانند درآمد زایی زیادی علاوه بر اشتغال زایی کنند شاید جالب باشد که بدانید مشخصات هر نفت ، مانند شناسنامه به آن می چسبد و ردیابی نفت را بسیار سریع می کند یعنی با نمونه گیری از نفت می توان مبدا و مخزن استخراجی نفت دقیق را ردیابی کرد و این نکته در تحریم ایران بسیار موثر بود محصولات این صنایع بدلیل رسیدن به انتهای زنجیره تولید، امکان مانور فروش بالایی برخورد دار بوده و در مقابل تحریم ها مقاومت بالایی دارند. مسلما فروش محصولات نهایی مثل سوخت بنزین، گازوئیل و یا مواد شوینده و مصرفی بسیار ساده تر هست و با وجود قاچاقچیان هیچ تحریمی جلو دار نخواهد بود مسلما در این شرایط قیمت ها اجازه سود صد در صدی را نخواهد داد ولی یک فروش روان و بی دغدغه به راحتی میسر خواهد شد. پروژه های شیرین سازی آب و گلخانه های صنعتی ترکیب شیرین سازی آب با فناوری گلخانه ای روشی هست که به سرعت توسط کشورهایی چون اسپانیا و رژیم اشغالگر قدس مورد استفاده قرار گرفته و با کمک آن در مناطق گرم و خشک اقدام به تولید محصولات کشاورزی اقتصادی نموده اند. گلخانه های صنعتی اسپانیا شیرین سازی آب نیز دیگر تکنولوژی پیچیده ای نبوده و با کمک روش ترکیبی اسموز معکوس و تبخیر اب دریا ، آب را بصورت صنعتی شیرین سازی کرده و صرف امور آشامیدنی و کشاورزی می کنند. شیرین سازی آب در وهله اول هزینه بر محسوب می شود ولی بیشتر هزینه آن مربوط به هزینه اولیه و تاسیسات می شود و در صورت استفاده از انرژی خورشیدی به شدت می تواند استراتژیک و آینده دار باشد. شیرین سازی آب زمانی معنی اصلی خود را پیدا می کند که به گلخانه های صنعتی متصل شده و نیاز این واحد های کشاورزی را برطرف کند. نکته دیگری که در مورد محصولات کشاورزی می توان گفت تفکیک این محصولات به دو دسته استراتژیک و غیر استراتژیک است برای مثال محصولاتی مثل گندم، حبوبات، جو، شکر، برنج، دانه های روغنی و خوراک دام و ... جز محصولات استراتژیک و امنیت غذایی محسوب می شوند و باید در اولویت تولید در داخل کشور قرار بگیرند ولی محصولاتی مثل هندوانه و خربزه را با مصرف آب زیاد جز محصولات غیر استراتژیک هستند از این نظر با یک برنامه ریزی درست می توان محصولات آب بر را از کشورهایی چون هند ویا چین وارد کرد و بصورت غیر مستقیم منابع آبی کشور را تقویت کرد این اتفاق تنها با خرید مناسب محصولات استراتژیک و شناسنامه دار کردن زمین ها ممکن است و دادن یارانه و مشوق به وارد کننده های محصولات آبی ممکن است. در مجموع می توان گفت که بحران های خودشان راهنما هستند بحران آب و برق و محیط زیست بزرگترین راهنمای ما هستند که چگونه خود را اصلاح و توسعه دهیم اما اگر معیارهای اشتباه بگذاریم، به ناگاه خود را مسیر غلط خواهیم یافت اما همیشه راهکار های ساده با اثر گذاری بالا پیدا می شود. مدیران کشور از دو دیدگاه مسائل را نقد می کنند، صرف مسائل قدرت صرف مسائل مالی این دو نگاه مطلق عملا شرایطی را ایجاد می کند که پروژه ها ارزش پیگیری و شکوفایی پیدا نکنند برای مثال در نگاه صرف قدرت ، اثرات و طبعات کار دیده نمی شود و صرف اجرای کار شرط است و در نگاه صرف مالی بازگشت سریع مالی مبنا خواهد بود و باتوجه به درامد مفت نفت هیچ پروژه ای حتی پاپ پول هم توان تامین نظر مدیران را نخواهد داشت. و اینگونه می شنویم که نیروگاه سازی یا پتروشیمی سازی و .... در کشور توجیه ندارد بصورت خلاصه درد مملکت ما خام فروشی و پول مفت نفت است که باعث شده است که تولید در نگاه بعضی بی ارزش شود سیکل معیوبی و سیاست شترمرغی به نام معیار اقتصادی در کشور ایجاد شده است و باید شکسته شود از طرفی حامل های انرژی رو طوری مطرح می کنند که قیمت انرژی در کشور مجانی شود و از طرف دیگر می خواهند ایده ها با این قیمت رقابت کنند مشخص است که با قیمت انرژی فعلی روش های تولید و ارتقایی که در دنیا زیر یک ماه بازگشت سرمایه دارد در ایران به 5 سال زمان می برد و توجیه پذیر نمی گردد. عملا این معیار تنها برای خام فروشی توجیه پذیر است و هر تولید و صنعتی را بی ارزش جلو می دهد. -------------------------------------------------------------- باید توجه کرد که زمان بزرگترین داشته ماست زمان را از دست بدهیم ضرر می کنیم مسلما در این شرایط ، حین اجرای پروژه های مولد، تلفات و باج های زیادی خواهیم داد ولی سریع عملکردن در اینده باعث فرار از بحرانی بزرگ خواهد شد- 206 پاسخ ها
-
- 17
-
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
پروژه های مولد 2 چاه بی پایان هزینه ها بزرگترین مصرف کننده هزینه های جاری دولت حقوق کارمندان دولت است این حقوق بین کارمندان با ویژگی های متفاوتی تقسیم می شود معلمان و اموزش پرورش نیروهای مسلح کارمندان وزارت بهداشت وزارت نفت وزارت کشور و فرمانداری ها شهرداری ها صدا و سیما بازنشستگان و .... چیزی در حدود 8.5 میلیون حقوق بگیر لینک این یک رقم بسیار وحشتناک هست بعضی وزارت خانه ها درآمد زا هستند برای مثال وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت ارتباطات همگی درآمد زا هستند یعنی بیش از حقوق پرسنل خود درامد برای خزانه تولید می کنند. بعضی بخش ها بصورت حداقل در حد پرسنل خود درآمد تولید می کنند و هزینه های کمکی دولت به انها بیشتر جهت توسعه و تجهیز وسایل هست برای مثال وزارت بهداشت (درآمد جاریشان) / نیروهای مسلح (فقط جریمه های پلیس ) / صدا و سیما ( تبلیغات و فروش های کناری) / شهرداری ها ( عوارض ) و .... وقتی این بخش ها رو جمع بندی کنیم می بینیم تنها آموزش و پرورش و بازنشستگان هستند که درآمد زا مستقیم نیستند و وقتی دقیق تر نگاه کنیم، می بینیم درامد اصلی ناشی از آموزش و پرورش و وزارت علوم بصورت غیر مستقیم و کاهش هزینه های جامعه و افزایش بهره وری ایجاد می شود بازنشستگان هم که منطقا از پولی که سال ها پیش سرمایه گذاری کرده بودند در حال برداشت هستند اینگونه که نگاه کنیم می بینیم سیستم منطقا باید توازن حداقلی داشته باشد ولی چرا این همه بحث هزینه جاری کمر شکن را می شنویم علت را باید در عواملی خارج موارد گفته شد باید جست - مواردی مثل کمبود بهره وری ادارات ( پرسنلی که حقوق می گیرند ولی بود و نبودشان تاثیری در عملکردشان ندارد / بعضی پرسنل که چوب خشک از بودنشان موثر تر هست) - حقوق های نامتعارف در بعضی بخش ها (حقوق های بی معنی که مدیران برای خود می زنند که تناسبی با تولید آن مجموعه ندارد ، از حقوق های بالای 30 تومن حرف میزنم ) - فسادها و اتلاف سرمایه ها در نهادها ( بودجه ها و اعتباراتی که رسما هپلی هپو می شود و اخبارش رو از قوه قضاییه می شنویم) - تعریف پروژه های بی انتها ( بودجه های زیادی برای پروژه های زیرساختی تعریف و واریز می شود ولی در نهایت اتفاقی رخ نمی دهد / در خوزستان بودجه های زیادی برای جاده و فاضلاب تعریف شده است ولی مشخصا هر ساله این پول ها صرف امور نامشخصی می شود و پاسخگویی هم وجود ندارد) در دل همه این ادارات پر از راهکار و فرصت هست که عملا در تفکر اداری و بروکراسی یا مانده اند یا جان می دهند برای درمان این مشکل راهکار زیاد است ولی تغییر سخت و کند است اما با 20 درصد تغییرات 80 درصد هزینه و مشکلات از بین خواهد رفت 20 درصدی که صدای خیلی از کله گنده ها و یقه بسته ها را در خواهد اورد 20 درصدی که نیازمند شفافیت مسئولان شهری و کشوری است. همان قوانین سوت زنی و شفافیت مالی و رای مسئولان لینک یه راهکار تو همین خوزستان بگم کلی درخت نخل ثمر ده تو خیابان ها هست که هر سال خرما هاشون رو زمین میریزه و هیچ کس دنبال گرد افشانی و بعد برداشت ازشون نیست خودش به خودی خود کلی درامد و منبع غذایی هست که اگه به خود کارکنان فضای سبز بدن ، کمک حالی به اونها هم میشه --------------------------- بخش های درمانی و بهداشت یکی از بخش های پایه و خدمات عمومی هستند توسعه مراکز درمانی بویژه در مناطق محروم عملا زیرساخت حداقلی خوبی را برای ارائه خدمات فراهم کرده است اما این خدمات در مراکز استان ها تجمع پیدا کرده است و شهرستان ها بهره کمتری از آن می برند قوانین و طرح خدمات نیروهای وزارت بهداشت ، سبب شد که فارغ التحصیلان بعد از پایان دوره تحصیلی خود مدتی بین 2 تا 5 سال را در مناطق محروم بگذرانند تا اینجای کار یک سیستم منطقی را شاهد هستیم، ولی در عمل اتفاقی دیگر می افتد. اجرای قوانین سبب شده است تا به جای ایجاد جذابیت برای حضور در مناطق محروم، تمایل به پارتی بازی و رفتن به مراکز بیشتر شود. از سمت دیگر ظرفیت مراکز دولتی در شهرستان ها جوابگوی نیاز مردم نبوده و بودجه دولتی هم توان رفع سریع مشکل را ندارد. اینگونه یک شکاف شدید بهداشتی و درمانی در شهرستان ها با مراکز استان پدیدار می شود که در استان های بزرگ مثل سیستان بلوچستان شرایط را برای مرزنشینان و یا دور نشینان از مرکز بسیار سخت و نفس گیر می کند. راهکار ولی ساده است استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و ایجاد انگیزه برای فعال شدن بخش خصوصی به هرحال با فعال شدن بخش خصوصی و ارائه خدمات به مردم، بخشی از نیاز مردم مرتفع شده و زمان کافی برای توسعه بخش های دولتی ایجاد می شود. بخش خصوصی از چند طریق در این زمینه ترغیب می شود. - همکاری و تشویق مسئولان درمانی برای جذب پزشکان و متخصصان برای حضور بیشتر در مناطق - اجازه کار به پزشکان و متخصصان طرحی برای کار خصوصی در شیفت عصر - اعطای مجوزهای زودتر از موعد برای کار و ارائه خدمات در مناطق محروم - وام خرید دستگاه پزشکی برای پزشکان شاغل در مناطق محروم - تسریع در امور پروانه و مجوزهای اداری و بیمه ای - ایجاد تسهیلات مسکن و امنیت - معافیت های مالیاتی برای حضور در مناطق محروم این موارد برای افرادی که طرحشان در مناطقی مثل سیستان بلوچستان یا مناطق عشایری هست ، می تواند انگیزه برای کار بیشتر را فراهم کند ولی متاسفانه برخوردهای تنگ نظرانه بعضی مسئولان درمانی به گونه ای بوده که پزشکان و متخصصان از شهرهای کوچک فراری شده و تمایلی برای حضور و ارائه خدمات نداشته باشند. اینجاست که بر می گردیم به شعور کارمندی که متوجه نیست که وقتی یک شهروند مجبور است برای خدمات درمانی به مرکز استان یا حتی در سیستان به پاکستان مراجعه کند دچار چه باری مالی سنگینی می شود ----------------------- خانه سازی و جاده سازی بحث های خانه سازی و جاده سازی و خطوط ریل دو صنعت پر مصرف ماده اولیه و اشتغال زایی و گردش اقتصاد هستند این دو صنعت شدیدا مصرف کننده موادی چون سیمان، فولاد و قیر و ماشین آلات راه هستند و علاوه بر اشتغال زایی بالا کارخانه های تامین کننده خود را به حرکت در اورند دو بخش های فولاد و سیمان هست علاوه بر ارزش افزوده بالا سبب چرخش شدید مالی و اشتغال بسیاری می شوند در دولت احمدی نژاد تلاش شد این موتور قوی استفاده شود و با ایده مسکن مهر بین نیاز مردم و بخش های فولاد و سیمان ارتباط خوبی ایجاد کند. طرح در گام های اول خوب بود ولی بدلیل کارشناسی نادرست در بعضی وجوه به یک تجربه ناکام بدل شد. شاید اشکال اصلی در عدم اجرای پایلوت طرح و عیب یابی کار بود اما این ایده هنوز پا برجا و درست است تقویت صنعت خانه سازی در ایران یک روش بسیار خوب برای توسعه شغل مستقیم و غیر مستقیم هست و علاوه بر رفع نیاز جوانان می تواند موتور محرکه خوبی برای کشور باشد ولی باید توجه کرد که بخشی از اجرای چنین طرح هایی باید توسط بخش خصوصی و مسکن ساز صورت بگیرد که با دادن تسهیلات و کمک ممکن است و از سمت دیگر اجرای طرح های مشابه با مسکن مهر بدون پایلوت و بدون ارزیابی درست، از یک فرصت تبدیل به یک خودکشی اقتصادی می شود.- 206 پاسخ ها
-
- 11
-
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
پروژه های مولد 1 برای راه اندازی یک سیستم بزرگ ، ابتدا باید زیرسیستم ها را فعال کرد و بعد با کمک توان تولید شده ان ها اصل سیستم را احیا کرد برای مثال برای راه اندازی یک نیروگاه حرارتی، ابتدا بخش بویلر و پمپ های دیزل روشن می شود و پس از رسیدن به توان حداقلی فیدپمپ های اصلی وارد مدار می شوند و نیروگاه استارت تولید می خورد، در غیر اینصورت نیروگاه باید به برق سراسری وصل بشه و به کمک منبع خارجی راه اندازی شود این داستان در مورد راه اندازی هر ابر مجموعه صدق می کند. از این رو درک پروژه های کوچک و مولد بسیار حیاتی است. ریز پروژه ها، پروژه هایی کوچک، پکیجی با زمان راه اندازی سریع هستند که سریع هزینه جاری خود را در آورده و شروع به سود دهی می کنند. این پروژه ها به دلیل فعال شدن سریع، اشتغال زایی و عدم نیاز به هزینه جاری پایداری خوبی دارند و تنها در بحث های بازگشت سرمایه اولیه مورد بحث قرار می گیرند. بهترین مثال برای ریزپروژه ها، پروژه های کشاورزی و تولیدات دامی هست، که باتوجه به مصرف روازنه بازار، بازار زنده تری نسبت به دیگر محصولات دارند. از این نظر کشاورزی و دامداری بهترین پروژه های مولد مردمی طبقه بندی می شوند. در صورت آماده کردن شرایط و تسهیلات از سوی دولت، توسعه این بخش ها سریع بوده و جذب سرمایه در کمترین مدت صورت می گیرد. وقتی از تسهیلات صحبت می کنیم، بیشتر به دنبال حذف موارد کاغذ بازی اداری و مشاوره درست و دستورالعمل های ساده اجرایی هستیم هرچه فرآیند سرمایه گذاری تا اجرا کوتاه تر شود، موفقیت سرعت بیشتری خواهد داشت. در مورد سرمایه نیز بعد از یکی دو پروژه موفق، سرمایه خصوصی بصورت خودکار به دنبال این پروژه ها خواهد آمد و آن را به حد اشباع می رساند. توجه توجه مراقبت از صنایع خرد و متوسط کشاورزی و دامداری بسیار مهم و کلیدی هست و همتراز با توسعه ریزپروژه ها به بهانه پروژه مولد ، پروژه های زنده را نکشیم و هر عقل سلیم می گوید به این پروژه ها و داشته های موجود باید نیم نگاهی داشت اول پروژه های در حال بهره برداری دوم پروژه های در حال اجرا یا نیمه کاره در مورد پروژه های در حال اجرا، پرس جو های محلی احتمالا نشان خواهد داد که پروژه مستقل و خودکفا است ولی نیاز به کمک در رفع مشکلات اداری دارد و با کمک های اداری از خطرهای احتمالی دور خواهد شد. (همیشه بزرگترین تهدید بخش خصوصی، ادارات و کارشناسان دولتی هستند ) حل معضلات اداری بزرگترین تسهیل و کمک برای هر نهاد خصوصی خواهد بود. در مورد پروژه های نیمه کاره، وضعیت سخت تر هست، چرا که مشکلات ، زمان و نفس پروژه را گرفته هست و احتمالا علاوه بر حل مشکلات اداری، نیاز به تنفس مصنوعی نیز خواهد بود بصورت کلی پروژه هایی که به 90 درصد پیشرفت خود رسیده اند، مسلما ارزش کمک مالی و احیا را دارند، هرچند این کمک با دوره طولانی تری به خزانه بازگردد. علاوه بر این با کمک یک مشاور خوب، بسیاری از این پروژه ها سریعا می توانند به بهره برداری رسیده و ارزش افزوده ایجاد کنند. از نظر اجتماعی حمایت مالی از سمت دولت بصورت غیر مستقیم باعث کاهش هزینه های غیرمستقیم دولت و توسعه منطقه می شود. یادمان باشد، 10 درصد از تسهیلات کمک های نقدی هست، بسیاری از تسهیلات کمک های دولتی موجود است که سیستم اداری از مردم دریغ می دارد. گاهی اوقات ماشین های راه سازی شهر و روستا گاهی کشیدن برق به سمت یک واحد کشت و صنعت گاهی مجوز ایجاد یک تاسیسات گاهی کمک به خرید محصولات تولید شده و رساندن به صنایع تبدیلی گاهی .... می توانند گره مشکلات چندین ساله را بشکنند ، فقط اگر نیت همکاری و حل مشکل وجود داشته باشد. زیاد می شنویم که کشاورزی بدلیل کاهش قیمت محصول از برداشت خود انصراف داده و محصول کنار زمین در حال فاسد شدن هست دامداری که به دلیل قیمت ارزان شیر، شیرش را در رودخانه یا فاضلاب رها کرده است دامداری که گاو شیری خود را برای گوشت فروخته هست و... همه این ها در حالی هست که عده ای از مردم از دسترسی به این محصولات محروم اند و رساندن این محصولات غذایی به این مردم بویژه در استان های محروم، یک جهاد بزرگ محسوب می شود. بماند که این نقص سیستم توزیع ما و تعاونی های کشاورزی ما را می رساند ولی بودن افرادی چون شهید سلیمانی کمک حالی در این بی مدیریتی بود. همه این ها نشانه های ساده ای هست که مدیریت ما نتوانسته بستر لازم برای تولید کننده موثر و مولد را فراهم کند و نعمت حاضر و آماده اسراف می شود. بیشتر این مباحث در تاپیک امنیت غذایی توسط دوست خوبمان @Overdose بحث شده است لینک در این میان باید یادی کنیم از شرکت های کشت و صنعت در سراسر کشور، که علاوه بر تولید مواد غذایی اشتغال زایی زیادی رو در کشور سبب شدن از این نظر پروژه های کلان و مناسبی برای کشور بوده اند. چه کمکی می توانیم بکنیم؟؟؟ مشکل این شرکت ها بیشتر بهره وری هست چه در فناوری و چه در مدیریت نیرو - کمک به فروش محصولات - تهیه پکیچ های ارتقا انرژی و آب - بهبود فناوری کشاورزی - بهبود شرایط اداری، مستندسازی و اموزشی - بهبود شرایط محیط زیستی و بازیافتی پکیج های نیمه صنعتی و خانگی آب ، نمونه سادگی و چابکی برای مصرف کننده این قسمت ها کاملا مبتنی بر فناوری هست و باید بصورت پکیج ارائه شود و اینکه بتوانیم فناوری مناسب را ارزان و شاید مجانی در اختیار کشاورز و دامدار قرار دهیم، راه را برای توسعه باز کرده ایم ** یادآوری اصل داستان پول هدفمند این است که بعد از تزریق پول، مشکل برای مدت طولانی حل شده و سیستم بصورت مستقل و خودکفا کار کند نه اینکه مدام وابسته و مریض بماند ---------------------- شرکت هایی چون کشت و صنعت و یا شرکت های صنعتی مثل هپکو، شرکت هایی هستند که باتوجه به شدت مصرف یک محصول در کشور توسعه پیدا کردند و بیشتر از بحث سوددهی مباحث جانبی اجتماعی و فرهنگی را مبنا قرار دادند. در نتیجه هرگونه نگاه به این صنایع باید با مبنای فرهنگی و اجتماعی صورت بگیرد، در غیر اینصورت سبب معضلاتی پر هزینه برای کشور می شود. مهمترین بحث هم اشتغال زایی بوده که باتوجه به حجم نیروهایشان ، بحث امنیت اجتماعی را دارند و در این اوضاع کشور ابتدا حفظ و در گام دوم بهره وری شان بهبود پیدا کند. در حقیقت بیشتر مشکل این شرکت ها بحث بهره وری است و مدیریت دولتی و بحث استخدام های دولتی سبب کاهش شدید بهره وری تولید و ضرر دهی انها شده است. از این رو تصمیمات درست کلان مدیریتی می تواند این ظرفیت ها را به یک فرصت برای کشور تبدیل کرده و سبب بهبود اوضاع اقتصادی کشور شود. برای مثال در همین کشورهای همسایه تجهیزات و ماشین الات زیادی مورد نیاز است که می توان با قیمت ارزان و شاید اقساطی صادر نمود و بازارهای همسایه را اشباع کرد علاوه بر این بازار داخل خود مصرف کننده اصلی خواهد بود. تنها نکته دقت به این اصل هست که نباید گذاشت در این قضیه رانتی شکل بگیرد و قیمت از عرف خارج شود و اگرنه وضعیتی مثل ایران خودرو و قیمت های بی معنی ان ایجاد می شود. شرکت ایران خودرو نمونه بارز از سواستفاده مبحث امنیت اشتغال برای فرار از اصلاح و بهبود بهره وری است نیروهای مازاد هم پس از ارتقا اولیه شرکت می توانند برای توسعه های جانبی استفاده شوند. ( خدا رو شکر هر جا دست بذاریم کلی کار ریخته است و کلی حرکت می توان زد) ادامه دارد ....- 206 پاسخ ها
-
- 12
-
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
arminheidari پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
سعی کردم برداشت نکنم و کلی بگم عدم ورود مستقیم، کار صحیحی هست ولی این باعث انفعال نمیشه ما در سوریه ورود مستقیم نداشتیم ولی منفعل هم نبودیم کاری که در سوریه کردیم، یک الگو هست که باید روی مردم کار کرد در مورد افغانستان ، سپاه قدس خیلی روی مقامات کار کرده و آرایش اونها رو پیاده کرده الان باید این نیروها رو به یک سطح تعاملی رسوند اولی اینکه همدیگر رو نکشید دومی ایجاد تجارت مواد غذایی سوم ازاد کردن آب و احیای هامون چهارم جلوگیری از غارت منابع افغانستان پنجم ایجاد امنیت در مرزها ششم امکان تبادلات مرزی با محلی ها و ... -
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
arminheidari پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
امریکا با همه داشته هاش در عراق و افغانستان موند و گیر کرد پس فکر نکنیم با روش اونها میشه دستاوردی داشت اتفاقا طرز فکر شهید سلیمانی مبنی بر تقویت و خودکفا کردن مردم منطقه کم هزینه ترین و اینده دار ترین راهکار برای اقدام در منطقه هست در سوریه این روش با کمترین هزینه جواب داد ترکیه هم با کمی تغییر همین روش رو اونجا شروع به کار گرفت ( به اضافه تغییر فرهنگ مردم اون منطقه) در مورد افغانستان ، یک مورد ایران قصد داشت وارد خاک افغانستان بشه که رهبری جلوش رو گرفتند و اینده نشون داد کار ایشون درست بوده است خب راهکار درست تو این شرایط ارتباط با طالبان و مردم منطقه حائل مرز ایران است که علاوه بر ایجاد امنیت در مناطق مرزی ، بتونیم فرایند و تفکر خودمون رو اونجا مستقر کنیم کمک های غذایی، کتب درسی ، محصولات مصرفی و .... بهترین ابزارهای ورود به افغانستان است از اون طرف حتی میشه اب سد رو تخلیه کرد و فشار خشکی رو از هامون کم کرد -
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
پول مفت ، پول نفت همه ما از پول مفت نفت شنیده ایم ولی هرگز در مورد اثرات پول بی هدف در جامعه چیزی نشنیده ایم. چرا کشورهای نفتی با پول نفت زمین میخورند و کشورهایی بدون درآمد نفت رشد می کنند. مگر چه فرقی بین پول مفت نفت و پول غیر مفت هست؟ ** پولی مفت، در حقیقت پول بدون برنامه و هدف هست که همچون ماده افیون وارد ساختار اقتصاد شده و سبب رکود و انفعال در جامعه می شود. برای درک بهتر از پول مفت به داستانی تاریخی باید رجوع کرد زمانی نه چندان دور، دریاهای دنیا زیر سلطه اسپانیا، پرتقال و هلند بود انگلیس تازه به دریاها راه پیدا کرده بود ولی در مقابل قدرت مطلق دریاها توان و حرفی نداشت اسپانیا جنوب آمریکا و قوم مایاها را گرفته بود و به گنج بی نظیری دست پیدا کرده بود و کشتی کشتی طلا از امریکای لاتین برایش بارگیری میشد معابد و معادن پر از طلا، مردم بومی که به راحتی برده می شدند گنجی باد آورده که در تصور کسی نمی گنجید انگلیس هم به دنبال این رویا به آمریکا آمد، ولی آمریکا طلای آماده نداشت پس مجبور شدند روی زمین و کشاورزی و دامداری کار کنند @Overdose سرخپوست های امریکایی هم به راحتی برده نمی شدند و حاضر بودند بمیرند ولی ذلت نپذیرند مهاجرین هم سودای زندگی نو داشتند و هر بار سر به شورش می نهادند انگلیسی ها در بازی سختی گرفتار شده بودند، مقاومت در مقابل حریفی سخت به نام اسپانیا این رقابت زمانی سخت تر میشد که حریف سرشار از درامد مالی بود و انها در محدودیت شدید آنها مجبور بودند در رقابت با اسپانیا بجنگند، و کسر مالی خود را با تکنولوژی و تلاش بیشتر جبران کنند ولی تا به کجا؟؟ معلوم نبود، فقط باید تلاش می کردند برای بقا آنها تصمیم گرفتند بجنگند و امپراطوری خود را با همه سختی ها برپا کنند و از دایره رقابت دریاها عقب نیفتند با گذر زمان، اثر پول مفت خودش را نشان داد اسپانیایی ها، پرتقالی ها و هلندی ها دچار رخوت و رسوخ شدند کار کردن دیگر ارزش نبود، مراکز دولتی دچار فساد و تباهی شده بودند تکنولوژی کشتی سازی و فناوری ها از رقابت ایستاد هیچ فناوری و تولیدی دیگر توجیه اقتصادی نداشت چرا که ارز آوری در اوردن طلا از امریکا معنی و توجیه داشت تولید جای خودش رو به دلالی داده بود و طلا همه چیزی رو اشغال کرده بود دلیلی برای تلاش نبود، طلا بود و دیگر هیچ این فرصتی بود برای انگلستان تا با تکیه بر تلاش های قبلی و فناوری ها، به یکباره خود را از رقبا جلو بیندازد و خود را فاتح بی حد و حصر دریاها کند و این آغاز عصر امپراتوری بریتانیا بود در حقیقت آمدن پول مفت سبب شد که تولید و ایجاد فناوری که عامل برنده کشورهایی چون اسپانیا و ... در دریاها بود دچار اسیب گشته و رها شود. از سمتی دیگر سیاست های مالی انگلیس با تکیه بر تولید و تولید فناوری برگ برنده در طول زمان شد. انگلیس بعدها به دنبال استعمار و به دنبال منابع درآمدی رفت ولی با سیاست درست مانع از گردش پول بی هدف و مفت در اقتصاد خود شد و همین عامل تا مدتها سبب برقراری امپراتوری اش شد. حتی انتقال امپراتوری به امریکا هم با تداوم کار و فناوری انجام شد . در حال حاضر وقتی پول مفت، بصورت نفت خود را نشان می دهد. و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت به این پول آلوده شده اند و خرید فناوری را با گردش سالم مالی اشتباه گرفته اند. خرید مداوم تکنولوژی و سلاح و .... سبب شده است که بیماری مهلک کمتر دیده شود ولی با مقایسه کشورهای شرق آسیا این تفاوت به راحتی دیده می شود. در کشور ما هم، پول مفت نفت به یکی از معضلات تبدیل شده است و باعث ایجاد فرهنگ کارمندی و بهره وری پایین نموده است. و بسیاری از مشکلاتی که امروز شاهد هستیم نتایج این پول بی هدف هست در حال حاضر دولت از پول نفت به دنبال پرداخت پول حقوق بگیران است پول کارمند دادن، پول صرف پروژه کردن بدون آینده و .... پول مفت با امدنش چون مسکن، روی دردهای اقتصاد می رود و ایجاد نئشگی می کند ولی وقتی این مشکلات روی هم جمع شوند، دیگر کنترل بیماری ممکن نخواهد بود و با تعجب از خودمان می پرسیم چه شده است. ؟؟؟؟ در حال حاضر بسیاری از مشکلات اقتصادی و مدیریتی کشور ، از سال ها پیش به ما رسیده است و تنها چون اکنون پول مفت نداریم، نمی توانیم با یک دستور انها را خفه و ساکت کنیم و در نتیجه متوجه انها شده ایم برای مثال در فوتبال ، مشکلات مدیریتی و فساد سالها حضور داشت ولی امروز چون پول نیست ، ضعف های مدیریتی خود را نشان می دهد بصورت اصولی ورود هر پول با هر منشایی بدون هدف و بازگشت مشخص باعث خرابی سیستم اقتصاد می شود. پول های نفتی (پول های خارج از تولید سیستم) تنها باید صرف پروژه های زیرساختی و تولیدی شوند. پروژه های مستقل و خودکفایی که بعد از اتمام از پس در امد خود بر بیایند. این گونه پروژه ها به تدریج باعث توسعه کشور و اقتصاد می شود. اما سیستم جاری باید از طریق درآمد های دولتی و کم هزینه اداره شود و اگرنه به چاهی برای کشور تبدیل می شود وقتی پول های بی هدف وارد این سیستم ها می شود، بهره وری کاهش یافته و تعداد پرسنل نیز افزایش می یابند در حالی که وقتی سیستم جاری بر عملکرد خود متکی بود باشد، مجبور است که بهره وری خوبی از خود به نمایش بگذارد تا هزینه های خود همراه با پاسخگویی به نمایش بگذارد. ادامه دارد .... تقدیم به دوست علاقمند به این حوزه @worior- 206 پاسخ ها
-
- 13
-
تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان تحلیل و پیگیری تحولات افغانستان ( از اوت 2007 )
arminheidari پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار تحلیلی
خیزش مجدد طالبان؛ افق و تاثیرات سیاسی-امنیتی آن برای ما دوشنبه، 14 تیرماه 1400، نشست تخصصی با حضور دکتر مسعود اسداللهی و سعدالله زارعی برگزار شد. باتوجه به کار تخصصی هر دو عزیز بحث های خوبی مطرح شده ولی هنوز فیلم این مصاحبه در دست نیست. لینک تو این فضای بی عملی از سوی وزارت امور خارجه و گیجی مقامات مربوطه به نظر میاد این نشست ها کور سوی امیدی باشن برای درک بهتر از واقعیت صحنه نکات مهم: رسانههای آمریکایی نیز موضوع و ابعاد خروج آمریکا از افغانستان را پوشش ندادند، چون خروج آمریکا از افغانستان به مانند خروج مفتضحانه آمریکا از ویتنام است. شرایط جغرافیایی افغانستان باعث می شود که قدرتهای کلاسیک نظامی نتوانند در این کشور سلطه پیدا کنند و در نهایت بافت روستایی و اجتماعی افغانستان باعث شکست بیگانگان در افغانستان میشود. در حال حاضر حتی هند هم نگران تحولات افغانستان است تقویت افراط گرایی در افغانستان، به ضرر آمریکا و ناتو شد چون میتوان افراط گرایی را تولید کرد، اما آن را نمیتوان کنترل کرد. طی سالهای گذشته نیز آمریکا تلاش داشته تا هرکدام از کشورهای منطقه را به یک کانون نفوذ علیه ایران و بحران تبدیل کنند. این اقدام زمانی امکان پذیر است که آمریکاییها از سیاستمداران فاسد حمایت کنند، چون سیاستمداران فاسد برای حفظ خود به بیگانگان وابسته می شوند. طالبان ادعا دارد که با گذشته دچار تغییراتی شده و امید است که وعدههای طالبان پس از به قدرت رسیدن احتمالی محقق شود، اما همزمان باید در نظر داشت که اگر آمریکا در منطقه حضورش ادامه یابد، چه نتایج و تاثیراتی بر ایران دارد و بسیاری از اتفاقاتی که در ایران و برخی اقدامات تروریستی در کشور اتفاق افتاد، نتیجه همین حضور آمریکا در منطقه است. بنابراین خروج آمریکا از منطقه اقدامی مثبت است، هرچند نسبت به تحولات آتی در افغانستان نمیتوان پیش بینی دقیقی داشت. ------------------------- از حدود 369 فرمانداری که افغانستان دارد، در حال حضور 183 فرمانداری در اختیار طالبان است که حدود 50 درصد فرمانداریها شامل میشود و 136فرمانداری محل نزاع ارتش افغانستان و طالبان است و 23 درصد فرمانداریها نیز در اختیار کامل دولت کابل است و تحولات اخیر مربوط به 136 فرمانداری تحت نزاع میان طالبان و دولت کابل است که 27 درصد فرمانداریها را تشکیل میدهد. موضوع خطرناک فعلی در افغانستان، اقدامات طالبان در مناطق ازبک نشین و تاجیک نشین است و این اقدامات باعث میشود که این تحولات نوعی درگیری طایفهای را باعث شود. در واقع درگیری هایی که تاکنون در مناطق پشتون نشین میان دولت و طالبان بود، حال در مناطق شمالی تاجیک نشین و ازبک نشین به درگیری قومی و طایفهای میان پشتون و ازبک و پشتون تاجیک منجر خواهد شد و این شرایط به عمق فاجعه خواهد افزود و تعداد تلفات را بالا خواهد برد و مداخلات بیرونی را باعث خواهد شد، چون کشورهای اطراف نمیتوانند در ارتباط با این تحولات بی طرف باشند و یا سکوت کنند و به عنوان نمونه ایران نمیتواند نسبت به سرنوشت شیعیان بیتفاوت باشد، همان گونه که ترکیه نسبت به ازبک ها و یا تاجیکستان نسبت به وضعیت تاجیکها نمیتواند بیتفاوت باشد. طالبان چون احساس می کنند که تنها معارض تشکیل یک دولت پشتون و امارت اسلامی، مناطق شمالی است، لذا با جبهه شمال درگیر شده تا با سیطره کامل امارت اسلامی خود را محقق کند که این موضوع از نظر ایران پذیرفته نیست، چون تهران استفاده از زور را نمی پذیرد و همواره از گفتگو و توافق میان اقوام افغانستان حمایت کرده است و یک گروه خاص قومی نمیتواند قانون اساسی محوری در افغانستان را پس بزند و قانون قوم مدار مورد نظر خود را به افغانستان تحمیل کند، چون این موضوع باعث بحران انسانی در افغانستان خواهد شد. در صورت پیدا کردن ، فیلم این نشست در ادامه افزوده می شود -
نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در جنگ نرم و سایبری
راستگویی، محور رسانه محور مقاومت این بخش از صحبت های سید حسن نصرالله را قاب کنید و بر سردر قرارگاه های رسانه ای بزنید: ما برای جنگ روانی به توهم و دروغ روی نمیآوریم. یکی از مهمترین نقاط قوت رسانه محور مقاومت، راستگویی در انتقال اخبار و رویدادهاست. #نصرالله باتشکر از @bds110 -
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
منابع انرژی نبرد آینده نبرد بر سر انرژی خواهد بود جمله ای که زیاد شنیده ایم ، ولی باز بیشتر خواهیم شنید اما آن سوی خبرها، این جمله را آن طور که میخواهد به خورد ما می دهد و این خطر جدی هست چون بحث تنوع، پایداری، تکنولوژی و ... همزمان مطرح می شود ولی کمتر به آن پرداخته می شود و یا در دعوای سیاسی پنهان می شود. چندی پیش صحبت های یک استاد دانشگاه شریف پخش شد که در رسانه های بصورت سیاسی دیده شد ولی هیچ کس در مورد نکات مهمی که در این حرف ها بود بحثی نکرد. و همه انچیزی که دوست داشتند را دیدند. در حالی که این استاد داشت نکاتی فنی رو میگفت، کمتر بحث شده است یا سیاسی شده لینک خلاصه نکاتی که مهم بود: انرژی اتمی تنها یک بخش از پکیج انرژی بود که به ما نمی دادند ، از بقیه پکیج نباید غافل شد انرژی اتمی رو فقط انرژی برق نبینید، چون اون موقع انرژی متروکه ای محسوب میشه، موارد دیگری رو هم داره که به چشم ما نمیاد، صنایع جانبی اون هست که زیاد خوش آیند غربی ها نیست ما روی تکنولوژی نیروگاه اتمی کار نکردیم، و این برای ما ضعف محسوب میشه اگر همان انرژی و همت ملی که برای انرژی اتمی گذاشتیم برای انرژی خورشیدی نذاریم، قضیه انرژی هسته ای بصورت انرژی خورشیدی سرمان تکرار خواهد شد. هزینه انرژی بسیار پایین خواهد اومد، اون وقت تکنولوژی معنی پیدا میکنه ما باید صادر کننده اول برق در منطقه باشیم امنیت انرژی با کمک مولدهای پراکنده، سبک و مردمی ایجاد میشود کسی که انرژی و برق داشته باشه، آب هم خواهد داشت برق ارزان یعنی آب ارزان در زمان جنگ چون به نفت ما وابسته بودن، زیاد بهمون ضربه نزدن، ولی وقتی مستقل شدن ، نفت را به راحتی تحریم کردند. دوباره باید جهان رو به خودمون وابسته کنیم، تا نتوننن هرکاری دلشون میخواد بکنن برای 30 سال آینده برنامه ریزی کنید باید خودمون رو برای 30 سال آینده آماده کنیم تکنولوژی های اینده روی پیل های سوختی هیدروژنی / انرژی خورشیدی / و ... ------------------------------------------- نمیخوام برداشت سیاسی کنید، کلید واژه هایی که تو صحبت های این استاد دانشگاه بود، کلید واژه همه ما خواهد بود فریب جزئیات رو نخوریم اگر همان انرژی و همت ملی که برای انرژی اتمی گذاشتیم برای انرژی خورشیدی نذاریم، قضیه انرژی هسته ای بصورت انرژی خورشیدی یا هر انرژی دیگر سرمان تکرار خواهد شد. ما باید صادر کننده اول برق در منطقه و حتی در دنیا باشیم امنیت انرژی با کمک مولدهای پراکنده، سبک و مردمی ایجاد میشود کسی که انرژی و برق داشته باشه، آب هم خواهد داشت امروز با قطعی برق و خاموشی های پر تکرار و کمبود آب در مناطق مختلف کشور، این صحبت ها و بحث امنیت انرژی بیش از پیش مطرح می شود. خدا رو شکر تکنولوژی نیروگاه های ترکیبی داره وارد میشه، ولی کافی نیست ما نیروگاه های خورشیدی پراکنده به شدت نیاز داریم، و این فرصت رو داریم که با همکاری چین این تهدید رو به فرصت تبدیل کنیم لینکی که دوستمون @majid363 لطف کردند تغییر اقلیم و بادهای 120 روزه سیستان لینک در تکمیل این صحبت میتونم بگم، چینش درست توربین های بادی، میتونه هم این بادها رو بشکنه و هم انرژی برق برای گرما تامین کنه- 206 پاسخ ها
-
- 11
-
نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات نبرد رسانه ای و الگوی تبلیغات
arminheidari پاسخ داد به arminheidari تاپیک در جنگ نرم و سایبری
شیطنت ها در زمان های خاص رسانه های مخالف ایران به چند دست تقسیم می شوند، رسانه های با قدمت و حرفه ای در رسانه مثل بی بی سی رسانه های نسبتا زرد مثل من و تو و ایران اینترنشنال شیطنت ها در رسانه ای چون بی بی سی بسیار ظریف و هوشمندانه هست که ناخودآگاه افراد آگاه را هدف قرار داده و خود را از میانه قضاوت بیرون کشیده و فرد را وارد قضاوت از پیش تعیین شده می کشاند. این اتفاق تنها با یک نکته خبر یا یک حاشیه بر خبر انجام می شود و بیننده به هیچ عنوان متوجه موضوع نخواهد شد. مثالی از این خبرها رو اینطور می شود دید در روز اعلام ترور و شهادت سردار سلیمانی خبری نقل شد مبنی بر خوشحالی عده ای در بغداد و اوردن پرچم عراق به خیابان ها این خبر برای مردمی که دلشون شکسته بود ناراحت کننده و توهین بود، بی بی سی 5 الی 10 ثانیه خبر را بدون ادامه رفت همین 5 ثانیه برای عدم واکنش مخاطب ولی اثر گذاری کافی بود بقیه کار دست رسانه های زرد بود که با کمک من و تو و ایران اینترنشنال برای مخاطب خاص خود گزارش کنند و با تفسیرهای دلخواهشان هم بگوینند این همان عراقی هایی هستند که شما نجاتشان دادید و الان نمک نشناس هستند و از سمت با تکیه از این مورد بگن سپاه قدس مزدور بود و کسی دوستش نداشت و نمک به زخم دوست داران سردار بپاشند این همه مورد رو باید در حالی دید که مردم عراق برای تشیع جنازه سردار سنگ تمام گذاشتند بعدها مشخص شد که ان تصاویر و آن راهپیمایی کاری از پیش تعیین شده با اهداف تبلیغاتی بوده است و نه حجم و تعداد افراد حاضر هیچ کدام با خبرها تناسبی نداشت اما چه فایده ولی شیطنت رسانه ای استفاده اش را فرصت برد در سوریه هم همین مساله رخ داد ولی کسی توجهی نکرد زیاد -------------------------------- این اتفاق بیشتر در حادثه تروریستی 11 سپتامبر هم رخ داد وقتی در عین صدور تمام تسلیت ها و محکومیت ها شبکه ی آمریکایی فاکس نیوز فیلم آرشیوی شیرینی دادن مردم فلسطین را به عنوان خوشحالی مردم فلسطین و لبنان پخش کرد و از قضا صدا و سیمای ما هم اون رو باز تکرار کرد و این به ذهن همه نشست لینک و در ادامه همه این ها مبنایی شد برای کنترل و اجرای اهداف تکنیک های ریز را جدی بگیریم- 443 پاسخ ها
-
- 14
-
تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347 تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347
arminheidari پاسخ داد به karkas تاپیک در جنگ آوران
بابت این کار خیلی از تیم های خودشون رو لو دادند البته براشون ارزش داشت بویژه که موسی خیابانی رهبری ترور در ایران را در دست داشت و بعد از مدت کوتاهی افرادی چون کلاهی و مسعود کشمیری رو سوزاندند که این نگرانی رو ایجاد کرد که چرا باید برای یک چنین ضربه ای ، این سطح نفوذ را افشا کنند مگر نفوذی دیگری دارند؟؟؟ از سرنوشت این هواپیما خبری شد؟ حدسم اینه که برگشت ولی مطمئن نیستم -------------------------- البته باید گفت که بنی صدر بعد از تصمیم رجوی برای همکاری با عراق از این سازمان جدا شد و ننگ این میزان خیانت به کشور را نپذیرفت و همکاری با ارتش متجاوز صدام که تا چند ماه قبل روبرویش بود را نپذیرفت و شاید سر همین حرکتش بعضی او را جاه طلب و دیوانه می دانستند تا خائن لینک 1 مقاله شرق لینک 2 اپارات- 452 پاسخ ها
-
- 10
-
تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347 تاپیک جامع بررسی سازمان منافقین 1374-1347
arminheidari پاسخ داد به karkas تاپیک در جنگ آوران
منافقین از نگاه جدا شدگان داستان مجاهدین خلق بسیار عجیب است که چگونه انسان می توان اخلاق را در همه وجوه زیر پا بگذارد و کارهایی را انجام دهد که وقتی برای دیگران شرح می دهی باور نمی کند و فکر می کند داستانی تخیلی از فیلم های خونبار و ترسناک امریکایی توصیف میکنی منافقین را باید از چندین زاویه دید اول مردم و کسانی که در درگیری های مسلحانه و طرح های وحشیانه آسیب و هزینه های جانی وحشتناک دیدند دوم خانواده های اعضای مجاهدین که چوب دو سر سوخت شدند سوم اعضایی که مردند در حالی که فکر می کردند در راه حق می جنگند چهارم اعضای جدا شده از مجاهدین که متوجه شرایط شدند و خود را نجات دادند پنجم بچه هایی که از پدر و مادر خود جدا شدند و از سرنوشتشان خبری نیست ششم مسیر تاریخ و اسناد منتشر شده در مورد بخش اول اشاراتی شده است ولی ساده و بی توجه پرداخته شده است در مورد بخش ششم بیشترین اطلاعات موجود است اما بخش های دیگر کمتر پرداخته شده اند تلاش هایی شد مثل فیلم های ماجرای نیمروز 1 و 2 - یا فیلم امکان مینا یا سریال یا سریال خانه امن به بچه های جدا شده منافقین اشاره میکند اینجا میخواهد در مورد بخش چهارم و از زبان جدا شدگان منافقین صحبت کنم کسانی که از دل تاریکی محض این سازمان فرصت نجات یافتند تا هم فرصت شروعی دوباره را تجربه کنند و هم حسرت روزهای جوانی گذشته را بکشند از این افراد مطالب و لینک های زیادی وجود دارد ولی به دلیل خطر نفوذ منافقین سعی در پرهیز در مواجه با این افراد می شود و انسان هایی هرگز لذت خانواده و بچه را نچشیدند و بهای سنگینی بابت فریب خوردنشان دادند و شاید ارزو می کردند که ای کاش از فروغ جاویدان زنده بر نمی گشتند که اینگونه حقارت درونی (نمی دونم اسمش رو چی بذارم ) را تجربه کنند غروب استراتژی مجاهدین در فروغ جاویدان لینک نکته جالبی که تو صحبت هاش بود این بود که "اگر از تنگه چهارزبر رد می کردیم دیگه برگشتی توش نبود و همه ما می مردیم " "من هنوز یادم هست که انهایی که زنده ماندن چندین روز پیاده تا مرز عراق تو راه بودن و راه را گم کرده بودن " و ... حتی یه جاهایی اذعان میکنن عملیات صفر یا یک بود یا مرگ نیروها و مخالفین مسعود یا پیروزی بزرگ و قدرت بیشتر مسعود صحبت هاش جالبه و افشاگرانه بدرد آینده میخوره در خصوص خود عملیات مرصاد هم صحبت های سرگرد فروزش موجود است لینک که جزئیات خوبی از عملیات مرصاد میگه اگرچه بعضی صحبت ها قابل بحث هست- 452 پاسخ ها
-
- 18