arminheidari

VIP
  • تعداد محتوا

    7,127
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    99

تمامی ارسال های arminheidari

  1. عواقب بی اعتمادی جامعه مورخ 3 بهمن 99 اتفاقی دلگیر کننده در خیابان انقلاب اسلامی تهران رخ داد و در آن نماینده مجلس (اقای عنابستانی سبزوار در مجلس شورای اسلامی) پس از آنکه از ورودش به خط ویژه ممانعت شده، به مامور وظیفه راهور سیلی زده است. در ابتدا قضیه با فیلم های اینستاگرامی و توییتری پخش شد و نماینده خاطی با اظهارات کذب سعی در رفع اتهام و انداختن تقصیر به گردن سرباز وظیفه بود. فشار رسانه ای در شروع به حدی بود که نماینده هر بار مجبور شد عقب نشینی کند، اگر چه اشتباه خود را نپذیرفت. علاوه بر این فیلم های دوربین ها هم اصل رویداد رو تایید می کرد و جای انکاری برای نماینده نمیگذاشت. این روند یک نکته رو بین مردم بیشتر مطرح کرد که تنها و تنها فشار رسانه ای و افکار عمومی می تواند جلوی مسئولان خاطی را بگیرد و در سیستم رسمی با عنوان مصلحت روی این خطاها چشم پوشیده شده و حق مظلوم پایمال می شود. این اولین ضربه بزرگ به اعتماد جامعه در قبال مجازات مسئولین خاطی بود که بی اعتنا از ان عبور کردیم اعتماد به قوه قضاییه، مجلس، دولت و دیگر نهادهای کشوری و نظامی نیز از جنبه های دیگر اعتماد جامعه محسوب می شود. در حالی که اصل ایجاد اعتماد مردم به سیستم است که با شفافیت و قاطعیت در برخورد با مسئولان خاطی و عدم مصلحت اندیشی ایجاد می شود. ضربه دوم: ضربه و اثر این اتفاق رو هفته بعد خودم به شخصه دیدم، وقتی در اوج فشار کاری ناگهان با این پیام در خبرگزاری شبکه های اجتماعی آپی روبرو شدم " صدور مجوز برای تردد نمایندگان مجلس از خط ویژه " ، مثل آب سردی ناامیدی را برروی ریخت. اولین فکری که به ذهنم رسید این بود که آیا این خبر حقیقت دارد، تجربه و پیش زمینه ذهنی ام گفت احتمالا درست است و اتفاق غریبی نیست. این تحلیل برای دیگرانی که ذهنیت منفی بیشتری نسبت به مسئولان داشتند بسیار بیشتر بود و انعکاسش شنیده میشد علت هم ساده بود، حس بی اعتمادی به روندها که طی سالیان ایجاد شده بود ضربه سوم: بعد از مدتی این خبر را دیدم رئیس پلیس راهور پایتخت گفت: تا الان مجوزی برای تردد نمایندگان مجلس از خط ویژه صادر نشده است. اول کمی خوشحال شدم ولی باز هم همان تجربه بی اعتمادی به سراغم آمد و گفتم تجربه می گوید این تکذیبه ها در اصل همان تایید است و پیش زمینه ذهن می گوید، منتظر تایید خبر باش که صحت مجوز تردد صادر شده است. شلیک به قلب اعتماد عمومی با دروغ و رفتار اشتباه رفتاری و رسانه ای مسئولان کل این مسیر رو اگر نگاه کنید یک بی اعتمادی رو می بینید که از پیش زمینه اتفاقات قبلی می آید. یعنی با عدم برخورد با بعضی مسائل و مصلحت اندیشی بی جا سبب شدیم که اعتماد عمومی اسیب ببیند و با هزار قسم و نشانه کسی ادعاهای مقامات را باور نکند. اگر کسی هم اعتماد کند اتفاقات بعدی باعث زده شدن وی از اعتماد خواهد شد. از این رو رفتار اشتباه مسئولان ما در برخورد با حوادثی از جمله هواپیمای اکراینی را باید به عنوان شلیک به قلب اعتماد عمومی دسته بندی کرد. رفتاری که خیانت به جبهه رسانه ای کشور محسوب می شود. در آخر این رسمش نیست که اشک بی پناه و یتیم در آید تقدیم به دوست خوب و مبارز علیه تفکر اینستاگرامی @HRA با یادی از دوستمان @Overdose که آیه یاس خواندنش در استاتوس نمایش واضح پیش ذهنیت بی اعتمادی جامعه را به خوبی به تصویر می کشد.
  2. نگاهی بر رزمایش نیروی زمینی سپاه در خوزستان مرحله نخست رزمایش پیامبر اعظم (ص) ۱۶ نیروی زمینی سپاه در منطقه عمومی جنوب غرب کشور آغاز شد. اولین کلیپ از این رزمایش نکاتی مثبت و منفی داشت که می بایست از روی آن ساده نگذشت. کلیپ https://fararu.com/files/fa/news/1399/11/23/866338_312.mp4 نکات مثبت: - کیفیت و نحوه فیلم برداری خوب بود - هماهنگ کردن تصاویر با ضرب اهنگ موزیک - مشخص بود که نفرات در کلیپ با فیلمبردار هماهنگ بود و کارگردانی میشدن نکات منفی: - شعار "آخرین دستاورد‌های رزمی و دکترین نظامی نیروی زمینی سپاه" باعث افزایش انتظار بیننده می شود - تجهیزات از استانداردهای روز به دور بوده و ضد حالی برای مخاطب محسوب میشود در رزمایش چند اتفاق می افتد یکی تلاش برای استفاده از تجهیزات قدیمی برای اتمام و جایگزینی دوم تلاش برای تمرین و رشد توانمندی بدون اتکا بر تکنولوژی سوم استفاده از تجهیزات به روز برای آموزش و تطبیق با تکنولوژی و تجهیزات جدید چهارم اجرای تمرینات تیمی و غیر انفرادی خب برای هر کدام از این موارد نوع فیلمبرداری و سناریو متفاوتی باید در نظر بگیریم مخاطب اگر مطلب را درست دریافت کند، واکنش درستی ارائه می کند در غیر اینصورت واکنش غیر دلخواه ارائه می کند https://fararu.com/fa/news/476465/%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D9%88-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%B2%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
  3. فکر می کنم راهبرد رو در هوا روی پهپاد ها بستن و میخوان با پهپادهای بدون سرنشین جای خالی نیروی هوایی رو پر کنن تو این بین ارتش هم همین ناوگان رو نصفه و نیمه حفظ کنه تا زمانی که ناوگان پهپادی به شرایط استقلال برسه طرح هایی مثل دوران و کوثر و صاعقه هم بیشتر تلاش برای حفظ و ارتقا هست تا ساخت
  4. بهترین دفاع حمله هست - سنجش رادارهای پدافند آمریکایی ها و یا حتی اگر شد سرقت این رادارها - مزاحمت برای ماهواره ها و پرنده های جاسوسی از طرق مختلف - زدن مراکز تلمبه خانه نفتی عربستان و حتی امارات - انجام تمرینات و رزمایش در کنار ناوگان آمریکا - کشتی های نظامی بر پایه تجاری و کشاندن پدافند به لبه مرز دریایی - شکار پهن پیکرهای جاسوسی خاص بصورت پنهان مهمتر از همه - بگی یه چیزی دارم ولی بهت نمیگم
  5. علت اصرار بر جزایر اینکه نفت جزایر مجنون رو علت حمله ایران و تلاش برای حفظشون بدونیم منطقی نیست علت اصرار ایران رو به حفظ جزایر در نگاه فرماندهی مثل باکری باید دید قطع جاده العماره - بصره تمام هدف بود حفظ جزایر به عنوان جای پا برای تلاش مجدد برای قطع این جاده بسیار مهم بود برای همین بود که علاوه بر آقا محسن، آقا مهدی هم بر حفظ جزایر اصرار داشت و برای اینکار دست به دامان حضرت امام شدن و ان دو پیام را گرفتند در حقیقت عملیات بدر تلاش برای اتمام کار نیمه تمام خیبر بود و این دو را باید باهم دید حال باید پرسید مگر این باریکه و این جاده چه داشت که این تلاش و اصرار شکل گرفت؟؟ دوستانی که بازی های استراتژیک انجام داده باشند می دانند تصرف نقاط کلیدی کوچک، تاثیر بسزایی در پیروزی دارد باریکه جاده العماره - بصره از آن نقاط محسوب می شد اگر ایران می توانست این باریکه را حفظ و تثبیت کند، کار برای عراق به شدت سخت می شد توپخانه و پدافند ایران جلو میکشید و پوشش هوایی در سمت العماره و بصره سخت میشد از سمت دیگر موضع نونی شکل به زیر توپخانه ایران می رفت و جنگنده های ایرانی فضای عملیاتی بیشتری برای عملیات روی آن منطقه داشتند با این اتفاق عملا بصره و العماره در معرض تهدید جدی در تامین لجستیک و امنیت قرار می گرفتند همین مساله جذابیت باریکه را برای ایرانی که تسلیحات زیادی نداشت به خوبی نشان می دهد به شخص بعد از دیدن نقشه ، روی باریکه طمع کردم ولی ... ولی رسیدن به این باریکه با دست خالی ممکن نبود ایران می دانست تثبیت این باریکه به قیمت خون شهیدان بسیاری خواهد بود و این را پذیرفت اما لجستیک و جای پا را نمی توانست با امکانات موجودش مهیا کند پس تنها راه ایجاد جای پا در جزایر بود و تامین جزایر از طریق طلاییه ممکن بود اما کار ان طور که می خواستند پیش نرفت و عراق با اتش پشتیبانی و لجستیک خود توانست تلفات بسیار بالایی از ایران بگیرد در حقیقت فرماندهی ایران می دانست چه می خواهد و جسارت به خرج داد ولی این قمار انتهایش دلخواه در نیامد و نمیشد گفت که ما قمار کردیم و نگرفت ولی فرماندهی ایران درس سخت و دردآوری گرفت و در کربلای 4 با دیدن شرایط بر ادامه عملیات اصرار نکرد و همین باعث شد در کربلای 5 بتواند شلمچه را بگیرد اگرچه که در آن عملیات هم توپخانه عراق هرچه داشت خالی کرد
  6. مستند چشم مجنون براي كساني كه كتاب شراره هاي خورشيد رو خونده باشن درد صحنه هاي شهادت رزمندگان در خيبر رو بهتر درك ميشه و تازه میفهمیم وقتی دوستان میگفتن که شدت اندوه باعث میشه نتونی کتاب رو ادامه بدی یعنی چی؟ ولي براي كساني كه نتونستن به اين كتاب برسن مستند چشم مجنون راه خوبي هست تا بخشي از حقيقت و تلاش مخلصانه بچه ها رو ببینن چشم مجنون قسمت اول لینک اول چشم مجنون قسمت دوم لینک دوم چشم مجنون قسمت سوم لینک سوم چشم مجنون قسمت چهارم لینک چهارم چشم مجنون قسمت پنجم لینک پنجم ------------------------ تحلیل گذرا و سریع بر عملیات خیبر با عبور از زمان و ایجاد فرضیات میتونیم سوالاتی بپرسیم که امروز به کارمون میاد اگر طلاییه رو بچه ها میگرفتن و تا پل نشوه تثبیت میشد آیا پیروزی دلخواه نصیب میشد ؟ یا در هر صورت این تلفات را می دادیم؟ علت تلفات بالای ما چه بود ؟ چرا نتونستیم طلاییه رو فتح کنیم ؟؟ اگر عملیات بدر را ادامه ناتمام خیبر بدانیم، باوجود رسیدن به همه حدود چرا نیروهای ما پس زده شدن؟؟ چرا هوانیروز در خیبر زمین گیر شد و چرا نیروی هوایی نتونست هوانیروز رو تامین امنیت کنه؟؟؟ چرا زرهی عراق به راحتی هرکاری خواست کرد؟؟ نگاهی به نقشه دو عملیات خیبر و بدر باید بیندازیم طرح عملیات اصلی خیبر به بیان ساده گرفتن باریکه بین الجبیر و القرنه بود که در بدر این حرکت انجام شد ولی نیروهای ایرانی از مواضع خود پس زده شدن مشکلی که عملیات ایران را عملا قفل کرد طلاییه بود طلاییه عملا عقبه و دروازه جزیره مجنون جنوبی بود و جزایر جاپای ورود به باریکه بود تمام تلاش لشکر 27 زدن طلاییه و ایجاد امنیت برای جزایر چه از لحاظ خط لجستیک و چه از لحاظ دور نگهداشتن توپخانه دشمن بود ولی طلایه دسترسی بدی داشت و عملا راه ورود به آن در دید مستقیم دشمن بود و جز با زدن از هوا راهی وجود نداشت تا خطوط دشمن متلاشی شود بماند که ما بدلیل خطای ارتباطی در روز عملیات کردیم که به معنی خودکشی بود در هر صورت با نگاهی به نقشه نبرد موقعیت استراتژیک منطقه عملیاتی آنقدر ارزشمند و جذاب بود که اصرار بر عملیات و ادامه آن قابل درک هست ولی یک جای این داستان برای ایران لنگ بود و آن عدم تامین آسمان بدلیل عدم کنترل منطقه جنوب طلاییه بود همان منطقه ای که در رمضان به سمتش رفتیم و با سنگرهای نونی شکل برخورد کردیم منطقه وسط نونی شکل ها عملا سایت امن راداری و موشکی به همراه توپخانه عراق بود که نیروهای ما رو از عملیات هوایی در منطقه هور باز می داشت و سبب شد که هوانیروز هم نتونه کار زیادی از پیش ببره در حقیقت چه با فتح طلاییه و چه بدون فتح طلاییه توپخانه عراق به راحتی همان یک میلیون گلوله توپ را بر سر جزایر می ریخت تنها نیروی زرهی اش در حمله به جزایر مجنون و سمت پل نشوه دچار محدودیت راه میشد امروز بعد از سال ها می توان گفت که برای عملیاتی همچون خیبر هفت اصل ضروری بود که امروز هم در ان دچار مشکل هستیم 1- نیروی هوایی برای ایجاد آتش دقیق بر دشمن و زدن مواضع دشمن 2- توپخانه برد بلند متحرک با هدایت دقیق 3- موشک های ضد زرهی که با برد بالای 3 کیلومتر 4- زرهی آبی خاکی برای عبور از موانع آبی خاکی 5- هوانیروزی که بتواند در زمان کوتاهی ضربات اول را ایجاد کند و اصل غافلگیری را بر دشمن تا روزها تحمیل کند 6- پدافند زمین پایه و هوا پایه جهت حفظ برتری و امنیت آسمان تا پرنده ها بتوانند دشمن را عقب برانند 7- نیروی مهندسی آبی خاکی که سریعا و در روزهای ابتدایی بتواند سنگرهای پیش اماده بتنی برای نیروها در منطقه مستقر کند علاوه بر تامین راه و مسیر لجستیک مواردی که عراق برای گرفتن جزایر استفاده کرد و توانست سریعا جزایر را اشغال کند چیزهایی که امروز هم در آن ها مشکلات جدی داریم و باید رویشان تاکید ویژه به خرج دهیم تا همچون عملیات خیبر مجبور نشویم گردان ها و لشکر ها و چهره هایی چون شهید همت ، شهید باکری و ... را از دست دهیم اکنون زمان گذشت و شهدای ما جانشان را دادند که امروز وقت داشته باشیم فکر کنیم و تلاش کنیم تا در شرایطی مشابه قرار نگیریم و نخواهیم آن هزینه های سنگین را بدهیم
  7. با اجازه بخش هایی از مقاله مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم را در این جا بازنشر می دم لینک
  8. گزارشی از یک دوست در مورد خبر از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار می‌کنید نکته: شاید بد نباشد روش رسانه ها را در ارائه مطالبشان را مبنا بگیریم و به جای مطالب سنگین به دنبال مطالب مفید، کاربردی و کوچک باشیم درست بودن موضوع دلیل بر درست بودن ارائه نیست نکته: متاسفانه منابع خوب برای تولید خبر ایجاد نشده است و مهمتر جامعه و مخاطب هیچ وقت مزه خبر مناسب و مفید را نچشیده است ابتدا باید ذائقه مخاطب را بازسازی کرد و بعد سراغ تغییر مخدر خبری رفت هرگونه شتاب بدون آمادگی قبلی باعث پس زدن خبر مفید توسط مخاطب می شود جملات زیر خلاصه بخشی از مطلب از اخبار فرار کنید، همانطور که از هروئین فرار می‌کنید بودش به نقل از جناب @HRA تالیف: رولف دوبلی ترجمۀ: میترا دانشور https://tarjomaan.com/news/10025/
  9. تو صحبت مشخصه که بین برد موشکی و اون موضوع فوق سری فرق قائل شده است از این بابت میگم، بیشتر منظور اونها دقت بوده است و حدس اصلیم اینه که روس ها به ما موشک اسکندر رو ندادن از نظر سال هم همون سال های ساخت موشک فاتح هست ولی اینکه بحث برد رو جای بحث میذارم به خاطر شکست های پرتاب ماهواره خودمان هست که نشون میده هنوز به اون پختگی و بلوغ تو برد و وزن قابل حمل نرسیده ایم در حالی که تو فیلم در مورد موضوع فوق سری صحبت بر تثبیت تکنولوژی است جواب اصلی رو در این مقاله پیدا می کنید مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم لینک
  10. مدیریت میدانی شهید کاظمی به روایت شهید طهرانی مقدم یک ویدیو پر از نکات مدیریتی از کسی که در عمل ثابت کرد مدیریت واقعی به مسئولیت پذیری و دلسوزی است. https://www.aparat.com/v/6maox نکات مهم در صحبت های شهید: - در صحنه عملیات علیه منافقین جز به جز نظارت می کرد و اشراف داشت و با حضور بر ارتفاعات مشرف و دید بر صحنه فرمان می داد و منتظر نبود که مقدم بهش بگه چی شده - در عملیات مقابله به مثل در عراق آقایان را خیلی ما ندیدیم، دستور و دریافت گزارش (بیان یک نکته منفی از مدیریت مسئولان) - حاجی خیلی برای کار وقت می گذاشت و پای کار بود و در صحنه بود و عزم قوی داشت - در زمانی که سردار کاظمی نیروی هوایی اومد، سردار کاظمی در یک سال 11 بار فقط به یک واحد سر زد در حالی که فرمانده بالایی به آن واحد بهش سر نمی زد - کسی که مسئولیت قبول میکنه آنچه که در صحنه می گذارد باید به جزئیات اطلاع داشته باشد تا بتونه بگه انجام بده یا نده تا فرمان بده و هدایت کنه - کنترل از راه دور و خواندن گزارش و ... روش غلطی هست - این اولین و اخرین فرمانده ای هست که میاد و جز به جز بر کارتون نظارت میکنه - آیا زیر سیستم می تواند برای کسی که راس سیستم است صحنه آرایی کند و صحنه هایی رو ایجاد کنه که بر خلاف واقعیت درونی سیستم باشد؟؟ مدیری که آگاهی وشناخت از پارامتر و معادلات دارد بازی نمی خورد و فریب سیستم رو نمیخوره - چون مدیریت علمی و سیستمی می کرد، اول خوب از ما می پرسید و مطالب رو خوب می فهمید، اطلاعاتش رو کامل می کرد و بعد با سعی و خطا خودش رو کالیبره می کرد - وقتی حاجی اومد نیروی هوایی، یه عده گفتن احمد کاظمی داره میاد، یک با یه قطار دوم اصلا تخصصی نیست، این توپ تانک و زرهی رو میشناسه، نیروی هوایی تخصصی هست، علمی و فنی هست این که بچه رزمنده است و در زمان حضور سردار کاظمی نیروی هوایی حدود 300 تا 500 درصد رشد تخصصی در نیروی هوایی داشت و روزی که حاجی رفت گفتیم خوش به حال نیروی زمینی که حاجی متحولش میکنه - یاد بگیریم ما، مدیریت یاد بگیریم ما، اینکه منتظر بشیم که کی عمر خدمتی ما تمام میشه و چجور جواب بدیم و حالا فردا اگر از ما جواب خواستن چجور بنویسیم و ... باعث میشه دور خودمون بچرخیم - حاجی متناسب با شرایط زمانی و مکانی ، میشد آدم متناسب با آن ظرف که گویی سالیان سال اون ادم تربیت شده برای اون مجموعه امکان نداره استراتژیک باشید و همزمان تاکتیکی باشید، تاکتیکی عمل کنید و استراتژیک فکر کنید - عموما مدیران ما یا کاربردی هستن یا تئوریسین یا خوب عمل می کنن ولی نمی تونن جامع فکر کنن، یا کسانی که جامع فکر می کنن و مبانی تئوری پردازن در صحنه های کاربردی و جز به جز ناتوان اند تمامی این اضلاع در شهید کاظمی بود و علتش این بود که از کف کار بالا اومد، از کف ایستگاه 11 اومد بالا - وقتی میخواست وارد خرمشهر شود، بلدچی اورد که تو خیابان های خرمشهر گم نشه ( آوردن مشاور درست در کار) در تکمیل وقتی شهید کاظمی همراه شهید مقدم به روسیه میرن برای خرید موشک و سامانه ( یعنی سال 84 که شهاب 3 هم رونمایی شده بود) روس ها بعد از کلی برنامه های ضد جاسوسی و کلی وقت کشی به شهید کاظمی میگن، اینجا سیستم جاسوسی نداره ولی شما نمیرید به آمریکایی ها متن جلسه رو بگید؟ شهید کاظمی میزنه رو دست مقدم و میگه بریم و سفیر ایران هم نتونست متقاعدش کنه که بمونه تو هواپیما گریه اش میگیره و به مقدم میگه آقای مقدم ما باید این رو بسازیم تو نیروی هوایی هم بسازیم شروع کردیم ساختیم و اردیبهشت ماه تست کردیم بهترین عملکرد و چیزی که فوق عملکرد ابرقدرت هاست اتم نیست ولی موشکه ولی موشکی هست که حسرتش رو روس ها و آمریکایی ها بخورن (روی این حرف باید تامل کرد چه چیزی ساختیم که آمریکایی ها و روس ها ندارن) ساخته شده بدست بچه های سپاه ، فوق تکنولوژِی (احتمال زیاد همون بحث موشک های نقطه زن هست و به نظر میاد سیستم نقطه زنی ما بدون سامانه های ماهواره ای بوده است که مزیت بر امریکایی هاست) ولی اراده و خواستن از صحبت های شهید کاظمی بیرون میاد: مدیری که انقدر مسئولیت پذیر هست که هیچ سدی رو جلوش نمیپذیره و روی دریایی از مشکلات پل میزنه و عبور میکنه همانطور که بر روی کارون و اروند خروشان پل پیروزی را زدند >>>>>>>>>>>>>>>> تقدیم به روح بزرگ تمامی شهیدان بویژه شهید احمد کاظمی باشد که ادامه دهنده راه انها باشیم و در برکت حضورشان در کارهایمان را تجربه کنیم.
  11. احتمالا اون طرح به کلی سری بحث نقطه زنی هست که اکنون می بینیم در بحث برد موشک، برد موشکی ما تقریبا همون برد موشک های ماهواره بر هست ماهواره بر قاصد که ماهواره نور رو به فضا برد موشک های ماست تقریبا روی 6000 کیلومتر هستیم ولی مهم نیست مهم رسیدن به آخرین حد فضا است و رساندن و قرار دادن محموله های سنگین به فضا ------------- نکته جالبی که گفت و شهید کاظمی دنبالش بود و به سرانجامش رسوند سامانه پدافند هوایی نامتقارن که توان بقا زیر حملات آمریکا رو داشته باشه چیزی که زیر فشار جمینگ و بمباران بی امان دوام بیاره سامانه برد متوسط بیت المقدس ولی ارزش این ویدیو در معرفی مدیریت شهید کاظمی در بحث موشکی هست
  12. خدا قوت به زحمت کشان دریایی در نگاه اول در مورد این ناو میشود این نکات را گفت: - روی مخازن سوخت و حمل سوخت این ناو حساب ویژه باز شده است بصورت مشخص مخازن نگهداری اصلی کشتی حفظ شده است و دست نخورده باقی مانده اند یعنی 50 درصد ظرفیت حمل سوخت کشتی حفظ شده است. - جرثقیل برای حمل بار دیده نشد، درنتیجه حمل بار و تدارکات در قطعات بزرگ در آن کم است ، مگر اینکه جرثقیل متحرک و ماشین حمل در داخل کشتی دیده شده باشد که تصویرها احتمال این قضیه را زیاد می کند - محل نگهداری هلیکوپتر دیده نشده و تنها احتمال ایجاد یک مسیر شیب دار برای انتقال به زیر و اتاقک ها زیر مطرح هست چنین ناوی نیاز به 2 تا هلیکوپتر داره و برای این منظور باید 2 تا جایگاه و اتاقک داشته باشه و امکان تعمیر فوری چیزی که دنبالش هستم مسیر بالا امدن تجهیزات پشتیبانی هلیکوپترها به روی پد ؟؟؟ اگر دقت کنید اون تجهیز کنار سایه هلیکوپتر چطور روی پد اومده؟؟ اون همون کلید محل نگهداری هلیکوپترها خواهد بود. - سیستم جنگ الکترونیک راداری رو بعدا هم میشه نصب کرد - سیستم پدافندی و موشکی با توجه به فضاها قابل نصب هست و احتمالا مشابه ناو خارک خواهد بود. باتوجه به اطلاعات موجود این ناو بندر برای پشتیبانی ناو ها برای عبور از اقیانوس اطلس و آرام در نظر گرفته شده است. از این بابت سوخت به عنوان پارامتر مهم جهت پشتیبانی از ناوها مطرح بوده است. بویژه باتوجه به سابقه عدم ارائه سوخت از طرف برزیل با توجه به دور بودن از سرزمین مادری بیشتر روی تسلیحات عمومی و حداقلی کار شده است، بویژه که امکان درگیری سنگین برایشان وجود ندارد پس حداقل موشک و سامانه پدافندی را باید در نظر بگیریم، بیشتر سامانه های کمند و یا سامانه های عمود پرتاب در آینده در مورد سیستم های راداری و جنگ الکترونیک احتمالا کارهایی انجام خواهد شد تا به عنوان مرکز فرماندهی و حمایت از نیروها انجام وظیفه کند تصاویر تسنیم جزئیات بیشتری رو نشون میده سامانه های دفاع نزدیک نصب شده است جرثقیل برای حمل بار موجود است اگرچه اندازه ان متوسط است وجود زیردریایی سابحات و پهپاد ها تایید می شود ظرفیت حمل سوخت تا 80هزار تن، آب تا 20هزار تن و آذوقه مقر نصب موشک دیده شده است روی بحث رادار کار شده است گزارش تسنیم در مورد ناو بندر مکران https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/10/24/2431584/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AA%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%D9%86%D8%A7%D9%88%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%AC%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%BE%D8%B4%D8%AA%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%86 به نظر میاد ابهام اصلی روی محل نگهداری هلیکوپتر هست که بیشتر باید بررسی بشه شاید هم اتاقک های قابل نصب داشته باشد که در زمان ماموریت نصب شوند؟؟؟؟
  13. پریدن به سوی هدف با موج رسانه ای 2 - ایجاد بدگمانی به متحد پیشتر گفته شد که موج رسانه ای در زمانی که قدرت فیزیکی جوابگو نیست از سوی غرب بسیار پراستفاده شده و دقیق استفاده می شود. بازی رسانه ای که در عراق از یک سال پیش شاهد بودیم در افغانستان به همان سبک جریان دارد. در لبنان و عراق بازی رسانه با تظاهرات علیه فساد شروع شد ولی همه بازی رسانه ای به سمت ایران جهت داده شد بی آنکه از عاملین واقعی فساد حرفی گفته شود. صحبت از تحریم محصولات ایرانی بود و کارشکنی در تجارت با ایران و همه نوع توهین به ایران صورت می گرفت. در لبنان و عراق مشخص بود که هدف این اتفاقات نیروهای شیعه طرفدار ایران یعنی حزب الله و حشد الشعبی هست ولی یک سمت داستان در سکوت دنبال می شد. نیروهای فاطمیون و زینبیون در افغانستان و پاکستان ، نیروهایی که باید به عنوان مظلوم ترین نیروها از آنها نام برد. اما تلاش اصلی در افغانستان از دید همه پنهان بود تلاش هایی که در پی آن بود که نگاه مردم دو کشور نسبت به هم بد شود و ارتباط با فاطمیون با ایران سخت گردد. این اتفاق با هزینه سازی برای جزئی از فاطمیون بودن شروع شد و با تحریک احساسات در هر اتفاقی تداوم یافت. زمانی که آمریکا تلاش کرد فاطمیون را همسطح داعش و طالبان معرفی کند و سعی در تروریستی خواندن انها بکند اما در ادامه تلاش شد هر اتفاقی که در رابطه با ایران می افتد ابزاری برای تخریب ارتباط ایران با افغانستان و قطع ریشه و ارتباط فاطمیون گردد. غرق شدن تعدادی افغانی در کنار مرز ایران، کشته شدن و اتش سوزی مهاجران غیر قانونی در یزد و .... فرقی نمی کرد که اتفاق منشا افغانستان دارد یا ایرانی !!! سهو بوده یا عمدی !!! مهم نبود اصل داستان چه بوده !!! مهم کوبیدن ایران و طرفداران ایران بود، مهم نبود ایران پناه افغان ها در روزهای سخت بوده ، مهم کوبیدن ایران، زیر سوال بردن مهمان نوازی ایرانی ها با توهین مسخره کردن بود. هدف ولی انچنان که در عراق و لبنان واضح بود در افغانستان واضح نبود و کمتر کسی متوجه می شد که هدف اصلی متحدین ایران در افغانستان است. در این بین افرادی بودند که هر اتفاق اسمشان در رسانه ها دیده می شد. کسانی چون مریم سما نماینده مجلس افغانستان یا عبدالکبیر واثق در چندین مورد نوک پیکان حمله به ایران بودند. اگرچه باید گفت معدود افرادی بودند که رفتارهای غیر اخلاقی از خود نشان دادند ولی این رفتار به مراتب از دیگر کشور ها از جمله خود افغانستان کمتر بود گویی اتفاقاتی ناگوار و ناراحت کننده برای افغان ها در ترکیه و دیگر کشور ها مهم نیست و حقوق افغان ها در این موارد به خطر نمی افتد و تنها اخباری که علیه ایران موضوعیت داشت مورد استفاده و فضاسازی رسانه ای قرار می گرفت. حوادث مرگبار مهاجران در ترکیه: توهین یا غرق شدن افغان ها در راه مهاجرت در ترکیه: هیچکدام خبر و اتفاقی مهم نبود که بخواهد مانور رسانه ای داده شود. از سوی دیگر ترکیه و غرب علارغم اقداماتشان گونه ای دیگر نشان داده می شدند: همه اینها ظاهری هستند از جنگ رسانه ای برای دستیابی به هدفی که در میدان واقعیت حاصل نشد. اما واقعیت چیست؟ چرا این رفتار را شاهد هستیم؟ کار روی ناخودآگاه مردم به چه هدفی صورت می گیرد؟ واقعیت میدانی چیست؟ آمریکا 20 سال پیش افغانستان را اشغال کرد و اکنون پای میز مذاکره با طالبان هست بی انکه آتش بسی در جریان باشد. از دل افغان هایی که زیاد مهم انگاشته نمی شدند فاطمیونی زاده شد که در نابودی تروریست در سوریه نقش اول را داشت اما این روند از دید امریکایی ها بسیار خطرناک بود، فاطمیون به عنوان حزب الله دیگری در افغانستان یعنی پایان نهایی برای امریکا در افغانستان نهالی که 40 سال پیش ایران در افغانستان کاشته جز با تهاجم رسانه ای و ایجاد بدگمانی بین متحدین چگونه آسیب می بیند؟ در چنین شرایطی که تزویر و ریا ابزار اول دشمن شده و با ایجاد بدگمانی به دنبال اختلاف و فاصله بین متحدین هست، باید فهمید که راه را درست آمده ایم و نباید پیروزی میدانی را به سادگی به نبرد رسانه ای واگذار کنیم. راهکار در این شرایط: - حمایت از فاطمیون چه در عرصه میدانی و جه در عرصه رسانه ای - گسترش زیرساخت و ارتباطات تجاری و تلاش برای حفظ بازار با سبد کالاهای ایرانی برای مردم تهی دست افغان - تلاش برای مجازات شفاف افرادی که با بد اخلاقی ها و اشتباهاتی خوراک رسانه ای فراهم می کنند - ایجاد رسانه هایی با لهجه محلی برای نشر فرهنگ مشترک فارسی و مقاومت یادمان باشد کوچکترین اشتباه از ما به عنوان پتکی بر سر رزمندگان فاطمیون فرود می آید که خط اول نبرد فرهنگ مقاومت در افغانستان هستند. تقدیم به همه فاطمیون چه آنها که شهید شدند و چه آنها که شهید زنده هستند.
  14. در مورد زیردریایی سه گزینه پیش روی ماست - خرید زیردریایی - ساخت بصورت مشترک - ساخت تماما داخلی واقعیت این هست که تلاش برای خرید زیردریایی بعد از سقوط شوروی جواب داد و موجب خرید سه زیردریایی کیلو شد همکاری های مشترک با کره شمالی هم منجر به انتقال تکنولوژی و مهندسی معکوس زیردریایی کلاس غدیر شد. اما بعدها مشکلاتی پیش آمد که نشان می داد طرف خارجی آنچنان تمایلی به فروش و یا همکاری ندارد که در مورد اورهال زیردریایی های کیلو رخ داد نیروی دریایی با اورهال زیردریایی کلاس کیلو راه را برای ساخت این زیردریایی باز کرد مسلما نیاز به بعضی از تکنولوژی ها بویژه بحث قدرت و انتقال نیرو باعث شد که در مورد ناوها نیروی دریایی دنبال خرید یا انتقال تکنولوژی باشد که این تلاش شکست خورد و تنها از طریق بازار سیاه و واسطه انجام گردید و در نهایت مجبور به ساخت داخلی نمونه های مصرفی خود شد. نمونه های تلاش ها برای همکاری های خارجی رو در خرید و انتقال تکنولوژی سامانه های دفاع نزدیک و یا عمود پرتاب و یا موشک ها می توان دید در مجموع می توان گفت نیروی دریایی به شدت دنبال خرید و انتقال تجهیزات نظامی از روسیه و چین و یا دیگر کشور ها است ولی در این راه مشکلات زیادی وجود دارد و هزینه ها مالی و زمانی به قدری بالا هست که ساخت داخلی توجیه پیدا می کند
  15. لجستیک به مثابه شاهرگ حیاتی پیرو بحث های مدیریت یک مثال از دفاع مقدس در خصوص اولویت بندی اهداف وجود دارد که بازتعریف آن در این تاپیک مفید است. مطابق با تجربه جنگ ها و بویژه نظریه حلقه های واردن، بدترین راه در یک نبرد، مواجهه بصورت مستقیم و در عرف شاخ به شاخ است و عاقبتی جز نابودی توان و تلفات بالا نخواهد داشت و برنده ی این نبرد چیزی جز زخمی در حال مرگ نخواهد بود. مطابق با این اصل مهم، قبل از هر نبردی باید دشمن ضعیف شده و از درون دچار فروپاشی و ضعف شود و گام نهایی ضربه مستقیم وارد گردد تا با نیرو و هزینه ای به مراتب کمتر و شاید در حد صفر دشمن نابود گردد. بحث انرژی، غذا و مهمات شاهرگ قدرت یک ارتش است که این مساله در مورد جنگ های دور از خاک اصلی مستقیما از شاهراه لجستیک تامین می گردد. حال اگر لجستیک به هردلیلی آسیب ببیند، عملا انرژی و اصل قدرت آن ارتش از بین رفته و به یک ارتش محدود بدل می شود. یادآوری این نکته لازم است که: توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی حال تجربه ای از شروع دفاع مقدس و درک خوب فرماندهی وقت نیروی هوایی از دشمن : (از خاطرات امیر سرتیپ علیرضا نمکی) به نقل از " دیزل های لیزری " مروری کوتاه بر عملکرد فانتوم های سری دی IRIAF تکرار این اتفاقات در طول تاریخ بسیار هست ارتش ناپلئون علارغم فتح مسکو بدلیل مشکل در تامین لجستیک بدون جنگ نابود شد در جنگ جهانی دوم، روسیه تا زمانی که لجستیکی از سمت ایران برایش باز نشد عملا در حال شکست بود متفقین و انگلستان زمانی توانستند به آلمان حمله کنند که لجستیک آنها در مقابل زیردریایی های آلمانی مقاوم تر شد کاروان تدارکاتی نظامی military train متعلق به گارد امپراطوری فرانسه کاروان کشتی های تدارکاتی متفقین در اقیانوس اطلس در تکمیل تاپیک آماد و پشتیبانی در ارتش ها برای مطالعه بسیار راهگشا است. لینک با تشکر از جناب @MR9 و @BarraGe
  16. دوستان فكر كنم اين صحبت ها و نگاه به مسال متناسب با نبرد رسانه اي نباشه براي اينكه بحث در مسير درست قرار گيرد مشخصا وقتي ما فضاي خالي فرهنگى داريم يا ايجاد ميكنيم اون فضا با اولين موضوعي كه پيش بياد پر ميشه در اينجا دو موضوع داريم اولين مناسبت ها و رفتار فرهنگى درست دومين برخورد ما با ميراث فرهنگى به جا مانده از پيشينيان هست چه مادي و چه معنوي حالا ما بايد چه كنيم ؟ براي شروع بايد گفت نگاه تك بعدي به مسائل باعث مي شود رفتارها به ضد رفتار تبديل شود در مورد مناسبت ها به سراغ روز مادر و پدر مي روم كه با اينكه روز جهاني دارد ولي هميشه روز مذهبي در ايران براي مردم مبنا بوده و تبريك و عيدي ميدن بگم كارهاي فرهنگى خاصي هم داشتيم بايد بگم نه جز چندتا تصوير احساسي و مصاحبه با ماردان و پدرام بويژه در اسايشگاه ها ولي فطرت و احساس ادم ها خودش عامل اهميت اين روزها شده است. حالا سراغ روزهايي مثل ولنتاين و كريسمس ميريم كاملا خلا فرهنگى و نگاه تك بعدي ديده مي شود در مورد ولنتاين ما روزي قديمي تر و ايراني داريم كه به اون بها نمي ديم و باعث ميشيم ولنتاين فرهنگ خودش رو منتقل كنه و اخر هم تعطيلي چند مغازه اوج كار فرهنگى ماست در حالي كه همون روز عشاق در فرهنگ ايراني ميتونه مينائي براي نامزدها، عشق زن و شوهر و حتي تشويق به ازدواج بشه در مورد ميراث بشري بايد بپذيرم كه در اينجا هم كم كاري ما باعث خيلي از اتفاقات شده است. اول انكار و چند دستگي احساسي دوم عدم ارائه اين ميراث به زبان ساده و امروزي تر براي بنده اي كه كمي در خواندن كتاب هاي سعدي و مولانا و فردوسي و ... وقت گذاشتم به راحتي ميتونم بگم چيزي كه امروز ما به عنوان چالش هاي اخلاقي و فرهنگى ازش ياد ميكنيم در هزار سال پيش بحث شده و مدون و زيبا ارائه و جمع بندي شده است ولي ما به زبان و بيان امروزي نميتونيم و تلاش نمي كنيم بازتعريفش كنيم اين اتفاق حتي در مفاهيم قراني و اسلامي هم ديده ميشه و مجبوريم مفاهيمي كه در احاديث هست رو در نوشته هاي اروپايي ها جستجو كنيم و هورا بكشيم و اين نگاه نه تنها مختص شيفتگان غرب كه در تكذيب كنندگان غرب هم ديده مي شود
  17. در تهاجم دست بازتره چون پهپادها خیلی میتونن موثر و ارزان کار رو جلو ببرن در دفاع هم خود شما گفتید هدف باید برتری هوایی تعیین بشه ایجاد برتری هوایی اول با زمین گیر کردن دشمن صورت میگره و بعد خارج کردن نیروی هوایی دشمن در آخر هم زدن پدافند و تهدید زمین پایه
  18. دانش فنی برگ برنده در هنگام مذاکره و معامله در ابتدای تاپیک در مورد خودکفایی و امنیت تولید بصورت خلاصه وار صحبت شد لینک امروز خبرگزاری فارس روی واکنش شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان به تست واکسن ایرانی کرونا منتشر کرد که از دید جنگ رسانه ای به اون نگاه می کرد ولی پشت این جنگ رسانه ای رو باید در یکی از نکات مدیریت منابع باید جستجو کرد https://www.farsnews.ir/news/13991010000138/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AF نگاه فروشنده به خریدار تولید و تست واکسن ایرانی فقط به عنوان خبر به معنای معکوس شدن زمان به نفع ایران در مقابل تحریم دارویی و واکسنی است. تا دیروز بحث تحریم های دارویی ایران شدید بود و اکنون صحبت از باز شدن مسیر مالی میاد. علت چیست؟ یک آیتم تغییر کرده است و آن چیست؟ این اتفاق در مورد بنزین هم افتاد، تحریم بنزین بصورت جریان داشت که ایران به مشکل جدی دچار شده بود ولی با نزدیک شدن ایران به خودکفایی و تولید بنزین ناگهان تحریم ها از بین رفت و امکان واردات به راحتی مهیا شد. با این نکته می توان گفت که پوشش رسانه ای و هجمه ای که رخ داد تنها یک ابزار بود در مقابل برگی به نام دانش فنی چرا که وجود چنین برگی باعث دست بالای ایران در چانه زنی خرید شده و زمان را به ضرر شرکت های دارویی اروپایی و امریکایی می گرداند. عدم تحویل دارو و واکسن به ایران یعنی دادن زمان برای کار بیشتر روی واکسن ایرانی، به هرحال ایرانی ها دیر یا زود به تکنولوژی این واکسن مسلط می شوند پس تسلط ایرانی ها روی واکسن یعنی از دست رفتن یک یک کارت برنده اروپا و غرب و از سمت دیگر بازار فروش ایران از بین رفته و احتمالا ایران با قیمت ارزان تر دارو و شاید تکنولوژی را صادر کند. همچنین رفتار کارشناسان ایرانی با علم روش تولید واکسن در هنگام خرید واکسن بسیار متفاوت تر از زمانی است که ناآگاه به این مطلب باشند پس روی این مفهوم و بازگشت غیر مستقیم سرمایه گزاری روی تحقیقات باید بیشتر تمرکز کرد و برای پژوهش و تحقیقات ارزش بیشتری قائل شد حالا این نکته در مورد خرید هواپیما، تانک و دیگر تسلیحات نظامی هم کاربرد ویژه دارد و اگر در پی خرید خوب هستیم باید در زمینه تحقیقات کارها و دستاوردهای خوبی داشته باشیم تا نگاه فروشنده به ما همانند یک گدا نباشد و آرزوی مراوده با ما را داشته باشد. برای مثال تکمیلی رفتار کارشناسان اسرائیلی هنگام خرید تسلیحات در مقایسه با رفتار کارشناسان کشورهای عربی یادآوری می شود که در کیفیت و قیمت تسلیحات تاثیر خود را نشان می دهد. تصاویری از این قبیل را اگرچه در جنگ و نبرد رسانه ای باید طبقه بندی کرد ولی در اصل ابزاری برای پیشبرد اهدافی در میدان فیزیکی و واقعی است. سوال خوبی کردی ولی جوابش یک مقاله در مورد رفتار متقابل بین کارکنان و سازمان هست گذاشتم تو اولویت
  19. بخش تحقیقات و صنایع الکترونیک ما یک بخش راهبردی هست در نتیجه با قیمت بالا هم باید تولید بومی داشته باشد از سمت دیگر از نظر زمان و از نظر هزینه بخش هوایی ما مشکل جدی دارد در مورد نیروی هوایی ایران یک پیشنهاد وجود دارد که بر مبنای راهبرد اسرائیل هست که با یک یادآوری در مورد کارهای انجام شده در ایران بهتر می توان این راهبرد را درک کرد تهیه پلت فرم مکانیکی شامل بدنه، سیستم کنترل و موتور جنگنده و تجهیز ویا ارتقا با کمک تجهیزات الکترونیک و راداری ایرانی به بیان دیگر جنگنده چابک خریداری شود و از نظر الکترونیکی ارتقا داده شود انتخاب های ایران برای جنگنده شامل سوخو 30، جی 10 و جی 15 که از نظر چابکی مکانیکی نمره خوبی میگیرند و در صورت ارتقا رادار و جنگ الکترونیک توانایی به هم زدن بخشی از طرح های نیروی هوایی آمریکا را خواهند داشت بویژه در موج اول نبرد سوخو 30 روسی جی 10 چین جی 15 چین نباید قضیه رو صفر یا یک نگاه کرد، بلکه باید مزیت ها رو دید و بر اساس نیاز آینده جسارت و تصمیم گیر کرد مسلم بدونید که در نبرد آینده ما در برخورد اول با سید روبرو می شویم و باید از پس این چالش بر بیاییم و چالش جنگ الکترونیک و جمینگ با موشک قابل پاسخ و جواب نیست و باید اساسی این چالش رو حل و به فرصت تبدیل کنیم جت EA-18G در نتیجه وقتی در مورد نیروی هوایی صحبت می کنیم باید یادمون باشه بخش جنگ الکترونیک راهبردی و اساسی بوده و باید در کشور به هر قیمتی توسعه پیدا کند و از پس اسرائیل و آمریکا بر بیاید شاید بتوان خرید پلت فرم هواپیما از حالت مکانیکی را از خارج توجیه کرد ولی تولید و سرمایه گذاری بر روی بخش الکترونیک در هر حساب و کتابی توجیه دارد و خوشبختانه نیروی هوایی سپاه شدیدا در پی مقابله با این چالش هست و تجربه جمینگ در آخوندک و جمینگ در سوریه نباید برگ برنده دشمن باشد
  20. اسرائیل کار دیگری کرد که بر مبنای صرفه اقتصادی بود قسمت هایی که زیرساخت هزینه بر میخواستن رو تهیه کرد و بعد سامانه های راداری، کنترل اتش و جنگ الکترونیک رو در اسرائیل توسعه و بهبود داد برای همین شما یک اف 16 یا اف 15 می بینید که تنها از نظر مکانیکی با نمونه امریکایی مشابه هستن برای همین تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا
  21. موارد مالی رو درست گفتید ولی ما روی جنگنده تحقیقات انجام داده ایم و هزینه تحقیقات رو پرداختیم بعضی از زیرساخت ها هم فراهم هست اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما لینک از سمت دیگر الگوی اسرائیل را باید دید
  22. این تصویر برای درک مسیر خوبه ولی همه واقعیت رو نشون نمیده و اون شکست ها و زمین خوردن ها است چیزی که تو کشور ما کمتر کسی بهش توجه می کنه و حاضر نیستن بپذیرن مسیر پر از چاله و زمین خوردن است در مورد نیروی هوایی این مسیر رو گفتم توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی لینک باید خوب نگاه کنیم، خوب فکر کنیم و خوب عمل کنیم این همون چیزیه که میخوام بگم و به قول سعدی شیرین سخن سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست تا به خرمن برسد کشت امیدی که تراست چارهٔ کار به جز دیدهٔ بارانی نیست در تکمیل هم این مقاله تهیه شد هنر تفکیک موضوعات در طراحی و ساخت >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در تایید فرمایش شما باید بگم به جای شعار باید وارد عمل بشیم تاثیر 4 تا قایق عاشورا و فرمانده عملگرایی مثل شهید نادر بسیار بیشتر و ترسناک تر از وضع فعلی ما با کلی سلاح و موشک و فرماندهانی پشت تریبون هست تازه الان می فهمم که حماسه ناوهای سهند، سبلان و جوشن چه بود و چرا با علم به هدف قرار گرفتن بندر رو ترک کردن و به سمت اتفاقی که بدیهی بود رفتن نمایش اینکه پای کار هستن حتی با دست خالی (باید بیشتر روش بحث کنیم) فقط این نکته رو اضافه کنم مسیر خطی نیست و نقاط پرش و جهش داره که بیشتر بر مبنای ندانسته های ما رخ میده به علاوه بازی روزگار روایت این کارآفرین اردبیلی نشون میده که درد تولید در کشور ما کجاست لینک خلاصه و بخش مهم صحبتش رو میذارم با تشکر از جناب @MR9 بابت انتقال تصاویر به گالری -------------------- حاجی کاربردی بگو ، مثال کاربردی بزن تمام این نوشته ها رو از صنعت نفت گرفتم و تمام بی مسئولیتی ها رو مشابه در تمام صنایع دیدم چه نفت، چه نیشکر، چه پتروشیمی و چه صنایع فولاد وقتی کارشناس و یا رئیس تعمیرات میگه به من چه، بذار خط بخوابه چرا برای خودم دردسر ایجاد کنم؟ یا میگه من تا ساعت 4 بیشتر تایم کاریم نیست؟ این موارد رو چه باید کرد تازه من روی جمله " مگه تو جیب من چیزی میره مانور ندادم"
  23. - دوره های آنلاین دانشگاه های برتر جهان از MIT گرفته تا شریف به هر زبانی - اطلاعات پایه، هند بوک، استانداردها و بسیاری از مستندات فنی در اینترنت موجود است و با مبالغی بسیار اندک بصورت دیجیتال در اختیار ماست - بسیاری از متریال و دستگاه ها بصورت تجاری در بازار هست و در بازار سیاه کمی گران تر - راهکارهای مدیرتی بصورت باران در کتاب فروشی های ایران یافت می شود - دستورالعمل ها ، گایدلاین ها، برنامه های راهبردی و استراتژیک خود امریکا در اینترنت یافت می شود - جوانان ما در عمل نشان داده اند که باهوش و در پی چالش هستن و ... پس تقریبا به 80 درصد منابع لازم دسترسی داریم / ولی جواب نمی گیریم ، مشکل کجاست؟ همه مواد آشپزی هست، حتی کتاب آشپزی هم هست پس چرا یا غذا سوخته هست؟ یا نپخته و یا ....؟؟ برای مثال این چند کتاب هندبوک با یک دقیقه سرچ از سایت آمریکایی بدست اومدن لینک مادر https://www.faa.gov/regulations_policies/handbooks_manuals/aircraft/ کتاب Instrument Procedures Handbook https://www.faa.gov/regulations_policies/handbooks_manuals/aviation/instrument_procedures_handbook/media/faa-h-8083-16b.pdf یا کتاب AIRPLANE FLYING HANDBOOK http://large.stanford.edu/courses/2013/ph240/eller1/docs/FAA-H-8083-3B.pdf یا کتاب ROTORCRAFT FLYING HANDBOOK https://www.faa.gov/regulations_policies/handbooks_manuals/aircraft/media/faa-h-8083-21.pdf بله فرق داره، ولی شاید بتوان گفت نظریه انگل و میزبان زیر مجموعه و ابزار صبر استراتژیک باشد (قوانین مدیریتی و تفکری بحث نظامی و غیرنظامی ندارد بلکه در اینجا ما اونها رو با مثال های نظامی نشون میدیم) یک مشکلی که ما به شدت داریم نگاه تک بعدی به مسائل هست که باعث میشه عدم توازن در کارها داشته باشیم و نتونیم از بصورت بهینه میوه را برداشت کنیم ممنون از لطفتون این تاپیک و امثال آن دنبال منظم کردن افکار و ایده ها برا دستیابی به یک راهبرد مشخص و رو به جلو هست یک بحثی با دوستان سر تفکر انتقادی داشتیم تفکر انتقادی برخلاف اسمش از انتقاد شروع میشه و به یک راهکار جدید و بهتر ختم میشه ولی ما فقط انتقاد اولش رو بلدیم و تلاش نمی کنیم این تفکر رو ادامه بدیم تا به جواب برسه در تفکر انتقادی بسیاری از ایده از زمان عبور می کنند برای مثال گفته میشه که اگر فلان مجوز یا فلان دستگاه را داشته باشیم می توانیم فلان کار را بکنیم تفکر انتقادی میگه فرض کن دستگاه تو کارخانه هست یا مجوز تو دفتره، گام بعدیت چیه ؟ و برنامه ات چیه؟ و همینجوری جلو میره تا نشون بده کدوم فرض ها واقعی است و کدام توهم در مورد راه بهینه برای ایران در ساخت جنگنده دو تا مقاله نوشتیم اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما >>>>>>>>>>>>> توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی و در خصوص مسیر ساخت مبتنی بر واقعیت هم بحث شد >>>> روش ایران در مورد ساخت جنگنده است در مورد نگاه ساخت مجدد چرخ هم نوشتیم چرا می توانیم موشک تولید کنیم ولی خودرو سازی ما منجر به پراید می شود؟ >>>>>>>> انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ قسمت دوم >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> خب با این توضیحات، انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ هنر تفکیک موضوعات در طراحی و ساخت >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی ولی اینکه اسرائیلی ها و آمریکایی ها چه روش هایی را برای مدیریت استفاده می کنند خلاصه و کاربردی در این مقاله اوردم خودکفایی و امنیت تولید >>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>> تقابلی بزرگ بین تولید بومی و همکاری تجاری فکر کنم داستان خرگوش و لاک پشت رو شنیده باشید اگر پایداری و استقامت لاک پشت رو داشته باشیم مطمئن باشید از خرگوش جلو می زنیم در مورد تلاش یک تصویر گویایی همه چیز هست. ذره ای تلاش بیشتر می تواند تاثیرات فرای ذهن ما بگذارد. یه مثال می زنم که برای همه ما پیش اومده: آخر شب وقتی یه بخش از کارهامون میمونه و و میگیم بذار فردا انجامش میدیم، همون یه ذره کار کل زمان فردامون رو خراب میکنه
  24. اینجاست که هدف این تاپیک و تاپیک رسانه مشخص میشه: تفکیک مسائل به بخش های کوچک و نسبتا مستقل برای حل راحت تر و بهتر بیان یک نظریه باعث نفی نظریه دیگر نمیشه، بماند که توامان هم میتونن جریان داشته باشند بحث انگل و میزبان رو شاید بشه با صبر استراتژیک بهتر بیان کرد که عمکرد و راهبرد صبر چ ین بسیار خوب بوده و الان نتیجه اش رو هم داره میگیره بنده فکر می کنم که نظریه انگل و میزبان یکی از اجزای گاو بازی چین هست متاسفانه در کشور ما همه تمرکز ها بر روز بازی هست ولی کسی روی ابزار ضروری و آمادگی قبل از بازی هیچ تلاشی نمیکند تیمی که هیچ برنامه آموزشی ندارد و هیچ تلاشی نکرده در روز مسابقه در مقابل تیمی که تمام تلاش خود را بکار گرفته چه شانسی دارد؟ خیر مشکل ما مدیریت است این مساله رو در چند مقاله کامل توضیح دادم انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟(چرا می توانیم موشک تولید کنیم ولی خودرو سازی ما منجر به پراید می شود؟) خب با این توضیحات، انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ قسمت دوم تفکیک بین تولید علم، تولید فناوری، تولید صنعتی در این مورد هم دیشب مقاله ای نوشتم که متاسفانه در موردش کسی بحث یا نقدی نکرد اولویت بندی در توسعه دانش ساخت هواپیما توسعه بهینه مبتنی بر عملکرد و نیاز میدانی و در خصوص مسیر ساخت مبتنی بر واقعیت هم بحث شد روش ایران در مورد ساخت جنگنده است ---------------------------------------- در انتها بگم که اینجا داریم فیل رو تیکه تیکه می کنیم که بشه اون رو خورد ولی وقتی این صحبت ها عملی بشه معجزه رو می بینید حتی در مورد دیپلماسی درست صحبت شد دیپلماسی فعال ولی پنهان
  25. سلام در خصوص محدود شدن ذهن و چهارچوب، صحبتتون درسته و به همین دلیل سعی کردم این نظریه رو بیان کنم برای شکستن این چهارچوب نیاز هست که ابتدا از حالت پیچیده و آکادمیک به بیانی ساده و عامه فهم تر برسیم و در دل این تعریف دنبال نشان دادن راه سومی بودم که در تعاریف آکادمیک پیدا نمیشه و فرای یک چهارچوب بسته است. صفر یا صدی بودن عمل ما و تردید دو مشکلی هست که همیشه سد راه رسیدن به راه سوم هست و این مساله بهتر از هر توضیحی با مثال واقعی قابل نشان داده شدن است. انشاالله در قسمت دوم، دنبال بیان مثال های کاربردی از روش گاوبازی هستم که متاسفانه بیشتر شامل رابطه چین و آمریکا می شود تا ما (که بخش تکمیلی مقاله هست)