arminheidari

VIP
  • تعداد محتوا

    7,127
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    99

تمامی ارسال های arminheidari

  1. یک دوست قایق های ما را مثل زنبور فرض کرد که فرض قشنگی بود وقتی یک دسته زنبور حمله می کند ناگهانی به صورت نامنظم ولی هدف دار حمله می کنند و وقتی تعدادشان زیاد باشد هزینه و وقت زیادی می گیرد و تمرکز هدف به طور کلی بر هچیز به شدت کاهش می یابد حال با این الگو برداری از زنبور ها چند نکته قابل درک است: 1- اصل غافلگیری تا نزدیکی ناوها (هم قایق ها هم غواص ها) 2- هر قایق اگر یک ضربه بزند ولی موثر بهتر از هزار موشک به تاثیر است 3- حرکت قایق ها به صورت نامنظم که مدافعان را گیج کند ولی هدف ها به نوبت مورد هدف قرار گیرند 4- هیچ قایقی نباید حین درگیری توقف کند می توان از دود هم برای در شروع درگیری استفاده کرد می توان با پهباد هایی حامل مواد آتشزا و دود زا دشمن را کور و کند کرد می توان با غواصان برای پره های کشتی ها مشکل ایجاد نمود
  2. شما چرا فکر می کنید حتما موشک باید دست اسرائیل افتاده باشد که موشک کار نکند ما همواره باید این احتمال را بدهیم که تکنولوژی دشمن از ما پیش می افتد و باید برای این حالت همواره آماده بود کلا می توانیم بگیم که نور دست اسرائیل نیست و تکنولوژی ما برتر است و توان خود را بر این فرض بگذاریم اما اگر یک گام در جنگ الکترونیک عقب باشیم در جنگ معنی فاجعه می دهد باز هم سوریه را مثال می زنم که مغرور به موشک های خود بودند و احتمالات دیگر را بررسی نکردند در نهایت آیا می توان با تغییراتی این قایق ها را کمی به حالت زیر دریایی رساند تا بتوانند بدون در دید قرار گرفتن به ناوها نزدیک شوند و بعد از بیرون آمدن از آب بتوانند با سرعت خود مانور دهند لازم نیست که حتما این سرعت همان سرعت فعلی باشد
  3. آقا مرتضی حرف شما کاملا درست است ایران هیچوقت سلاح تولید داخل خودش را به کشور های دیگر نمی دهد و بیشتر سلاح های کپی و خریداری شده از جاهای دیگر را به آن ها می دهد. اما باید این فرض را هم در نظر بگیریم که سلاح های ضد موشک و جنگ الکترونیک مدام پیشرفت می کنند و اگر در لحظه جنگ یک گام عقب باشیم فاجعه ای مثل نبرد دریایی سوریه و اسرائیل اتفاق می افتد پس اگر فرض شکست الکترونیکی بعضی موشک های خود را هم در نظر بگیریم و برای این حالت آماده شویم آن وقت حرفمان واقعی و تهدیدمان جدی می شود. فرض کنید 20 موشک حوت به سمت نقطه ای ثابت شلیک شود و هدف فرصت کافی برای جابجایی پیدا نکند آن وقت است که جنگ الکترونیک هم بی اثر می شود.
  4. دقیقا طبق این عکس ها این موشکها به دست ارتش اسرائیل افتاده است و فکر کنم تا حالا راه های مقابله با آن تا حدی کشف شده باشد فکر کنم دیگر نمی توان روی موشک نور آنطور حساب کرد و جایگزین و نمونه پیشرفته تر لازم و ضروری است در یک بازی جنگ جهانی دوم به نام انیگما قایق های اژدر افکن تاثیر ویژه ای در عملیات ها داشتند اگر چه شلیک ها دقیق دقیق نبود برای مثال یک بار یک ناوچه رفت جلوی کشتی اصلی و با تصادف و خرد شدن برای 10 دقیق ناو اصلی را متوقف کرد و همین 10 دقیقه کافی بود که این کوچولو ها کارشان را بکنند حال بحثم این است اگر چه شاید نور منحرف شود اما اگر موشک یا اژدر بدون حالت الکترونیک شلیک شود و روی نقطه ای ثابت شلیک شود باز کارایی دارد تنها مسئله نزدیکی و شلیک متعدد به ناو است که با توجه به بزرگ بود مانورش کم است اما موشک ها با فیوز مجاورتی تاثیر می ذارن حال اگر ناو را برای 10 دقیقه ثابت کرد دیگر مشکل حل است
  5. در ادامه قایق ها چقدر در رادار ها خودنمایی می کنند چرا که اصل غافگیری و دیده نشدن تا مرز دید بصری به پیروزی کمک شایانی می کند حال روز و شب مشکل خود را دارند ولی شب فکر کنم بهتر باشد فکر کنم اژدرهای حوت و موشک های نور و کوثر هم در نزدیکی ناو ها قابل تر می شوند از سویی دیگر می شود با فرستادن تیم های غواصی موتور های ناو اصلی را با مشکل مواجه کرد تا هدفی ثابت برای اژدر های ما بشود حتی برای ساعتی دوستمان گفت خانواده های یتیم من هم از جنگ متنفرم اما اگر شروع شد چه می شود کرد به امید روزهایی بدون جنگ و جوانانی پرپر شده
  6. درست است که 90 درصد این جا بالا است اما اگر موفق شوند جان صد ها هزار سرباز دیگر را نجات می دهند اما حق باشماست ما هم باید به جان سرباز خودم ارزش بگذاریم اما هنوز چنین تفکری در بین نیرو های ما وجود ندارد و تجهیز سربازان فعلا در فکر بالایی ها و حتی پایینی ها خرج اضافه است ولی خوشبختانه این تفکر کمی دارد تغییر می کند راز کاهش تلفات استفاده از هواپیما های بی سرنشین، موشک های ضد کشتی، قایق های بی سرنشین و زیر دریایی های ماست
  7. عکس ها همه مال یه دوره زمانی خاص هستند یا پراکنده اند؟ بعید می دونم فقط کمونیست ها این امکانات را آورده اند چون بعد از ورود شوروی جنگ شروع شد اما سلاح های سربازها مال شوروی است این کارخانه های، جاده ها و ... را طالبان به نام اسلام از بین بردند دوستمون گفت این ها نشانه استعمار است ولی اگر آفریقا را نگاه کند استعمار را می بیند آوردن تکنولوژی، اتوبوس، ایجاد راه و کارخانه استعمار نیست استعمار جلوگیری از ایجاد تفکر در میان مردم و ایجاد دعوا و تعصب بر سر پوچ برای کسب منافع است استعمار واقعی الآن در آفریقا براحتی دیده می شود که منابع طبیعی آنها را می برند نه مدرسه ای می سازرند نه کارخانه ای و نه مزرعه ای و فقط اسلحه میان مردمشان توزیع می کنند این مردمی هم که دوستمان می گوید "زنان مسلمانی که مسخ شدن و لخت و لنگ پتی میگردن هیچ نشانی از پیشرفت نمیده بلکه فقط نشون دهنده عمق پذیرش بیگانه از جانب تحصیلکردگان و روشنفکران جامعه و بیگانگی و بی اعتنایی به فرهنگ ملی و تمسخر اونه" وقتی شوروی ها حمله کردند ایستادند و جنگیدند و آنها را بیرون کردند چون می دانستند اگر کمونیست بیاید پرستش خدا و اسلام جرم می شود اما زمانی که تعصبات دینی و طالبانی آمد آنموقع استعمار شدند استعمار مواد مخدر شرمنده رفتم تو خط شعار اما وقتی افغانستان را می بینم ناراحت می شوم که بلایی که ما مسلمان ها بر سرخود می آوریم غرب نمی آورد به قول معروف دزد باهوش اول چراغ خانه را خاموش می کند بعد وارد می شود برای مثال ما زمانی نفت را مفت می دهیم که فکر کنیم نفت ماده سیاه و بدبو است و باید سوزانده شود
  8. با این نکات راز موفقیت شامل چند بند می شود که دوستان باید درستی آنها را تایید کنند 1- حمله دسته جمعی با حدود 200 قایق 2- استفاده از موشک های ضد کشتی و دقیق ( هر قایق راحت 2 تا دقیق باید به سمت هدف بزند) 3- استفاده از نیروهایی برای ایجاد پدافند هوایی ( مستلزم توسعه موشک های دوش پرتاب است که با چیف گمرا نشوند و فعلا میثاق آنقدر پیشرفته نیست) البته شلیک موشک و مشغولیت ذهن خلبان هم خود ارزشمند است 4- ایجاد یک مشغولیت برای شلیک موشک های زیردریایی ها 5- شلیک موشک های هوا به دریا در اواخر درگیری در هر عملیات می بایست ناو گروه دشمن کاملا از کار بیفتد حتی به قیمت تلفات 90 درصدی
  9. فکر کنم دو اشتباه بسیار ساده برای دوستان فرض شده است در حمله 200 قایق عملیات در حدود 30 دقیقه طول خواهد کشید که در این صورت شلیک سریع و با دقت موشک های ضد کشتی کلید و راز پیروزی این جنگ هستند آمادگی و مجهز بودن آمریکایی ها و دستکم نگرفتن قایق های ما توسط آنها ناشی از ترس نیست بلکه اصول اساسی یک نیروی نظامی است چرا که نیرویی که هرلحظه برای جنگ آماده است موفق تر است این قضیه برای ما نیز صادق است و نیرو های ما نیز تلاش می کنند هر لحظه آماده باشند یک ناو یک وسیله نظامی با چندین توپ و ضد هوایی است که هر یک می تواند مستقل عمل کند پس ناخدای ناو می داند چکار می کند در شرایط جنگی و در حالت درگیری آخرین چیزی که سرباز به آن فکر می کند کشته شدن است و بیشتر مسائل دیگر باعث مشغولیت ذهن می شوند مثل خانواده این قضیه را هم خودم حس کردم هم از دیگران شنیدم حال دوستانی که در جنگ بودند می توانند این نظر را تایید یا رد کنند
  10. شاید شما درست بگید و آمار ما اغراق باشد اما من فرض کردم دشمن هر چه دارد رو می آورد از هواپیما ها، هلیکوپتر ها، قایق ها و توپ ها و سلاح های ناو ها فرض من این بود که 200 قایق ما در مقابل 200 هلیکوپتر و بالگرد قرار می گیرند عراقی ها در جنگ تا آخرین لحظه دفاع می کردند و هرچه داشتند رو می کردند حتی به قیمت نابودی نیروی های خودیشان حال قضیه زدن ناوهواپیمابر چیزی در حد قضیه ای شرافتی محسوب می شود و جنبه روکم کنی دارد پس آمریکا هرچه دارد رو می کند حتی اگر تمام پرنده های ناوهواپیمابر نابود شوند. چرا که اگر ناو اصلی زده شود هواپیماهای آنهم زده شده اند.
  11. حرف شما در مورد ضعف در استفاده از تسلیحات در دریا درست است و در حمله حدود 150 قایق به احتمال زیاد صدمات اساسی به ناوگان دشمن وارد خواهد شد ولی به قیمت برنگشتن حدود 50 تا 70 درصد نیرو های خودی این قضیه و مقایسه به نفع ماست اما نباید نیروهای دشمن را در هزینه کردن نیروی انسانی دستکم گرفت در جنگ جهانی اول و دوم متفقین و متحدین نیروهای خود را براحتی جلوی گلوله فرستادند و حاضر به دادن تلفات سنگینی برای یک وجب خاک شدند برای مثال در نرماندی اگر شانس و همراه متفقین نبود فاجعه رخ می داد که در بعضی جاها فاجعه رخ داد ولی در کل 200 قایق ما قدرت در گیری و وارد نمودن صدمات سنگین و غیرقابل جبران به ناوهواپیمابر و کاروانش را دارند اما باید فرض کرد که هیچ یک برنمی گردند و اگر برگردند قابلیت اولیه خود را نخواهند داشت در نتیجه حدقل حدود 600 الی 800 قایق برای جنگ نیاز می باشد تا فاتح دریا ما باشیم چون تنها آمریکا نخواهد بود انگلستان و فرانسه هم خواهند بود ولی به نظر من فاتح دریا برنده جنگ است
  12. بنظر من هم موشک های طوفان با هدایت سیمی می توانند اثر گذاری را بسیار بیشتر بکنند البته تعداد زیاد موشک های شلیک شده مشکلی برای سیستم های دفاعی خواهد بود فارغ از امکان برخورد یا نه البته ممکن است که این موشک انداز ها از موشک هایی خلاف معمول و با هدایت سیمی استفاده کنند و دستگاه فقط لانچر باشد و موشک چیز دیگر که دوستان باید درباره امکان آن اظهار نظر کنند متاسفانه دوستان دشمن را دست کم می گیرند مطمئنا این قدر راحت نیست و دشمن نمی ایستد تا ما بزنیمش احتمالا از توپ های هوایی، هواپیما های توپ دار مثل سی 130 های مجهز به توپ یا آ10 برای درگیری استفاده خواهد شد مطمئن باشید ناوگان دشمن حتما از تمام سلاح های خود برای دفاع استفاده می کند و به قیمت از دست رفتن تمام بالگردهایش از ناو هایش دفاع می کند
  13. arminheidari

    موشک تاو در خدمت ارتش بعث

    یه سوال برام پیش اومد مگه سرعت تاو چقدر است که فرصت پیدا می شد هم سیم را ببینند هم با میله سیم را بگیرند و منحرف کنند شرمنده کار عملی من یکم ضعیفه ممنون می شم توضیح بدید
  14. من هم می دونم که هدف آمریکا تجاور از حدود خودش است و اگر کاری بکند بهانه هم جور می کند اما با این روش نیرو های ما با غافلگیری کمتری برخورد می کنند و اگر درگیری پیش بیاید احتمال ناخواسته بودنش کمتر از 10 درصد می شود و فرماندهان مطمئن تر تصمیمی می گیرند حال که شما گفتی این استاندارد ها موجود است و اجرا می شوند حرفی نمی ماند
  15. من بحثم از دید سیاسی نبود چون می دونم در هشتاد درصد قضیه بحث سیاسی مطرح است نه نظامی اما منظور من اعمال یک استاندارد مدون در برخورد نیروهای مرزی ما با حوادث باشد این گونه کمتر بهانه برای درگیری ناخواسته ایجاد می شود مثلا نیروی های مرزی در بخش هایی از زابل بویژه نیروه های روی دکل دستور دارند بدون اخطار هر موجودی را بزنند البته این شرایط منطقه به منطقه فرق خواهد کرد ولی اعمال این روش هم از نظر نظامی و آموزشی بهتر است هم دردسر هایی و حرف های این گونه ایجاد نمی کند اما در شرایط فعلی فکر کنم نه آمریکا و نه ایران حوصله جنگ و درگیری را ندارند بوژه درگیری بدون آمادگی و ناخواسته که تلفات را بشدت افزایش و موفقیت را کاهش می دهد و هزینه های بسیاری ایجاد می نماید. در مجموع به عقیده ی من اگرچه این بحث سیاسی است اما یک یادآوری به ما می کند که می بایست به فکر سازکار استاندارد در برخورد های مرزی باشیم نه این که در لحظه برخورد به فکر شیوه بیفتیم چون شاید درگیری از سوی ما ناخواسته باشد اما خواسته یا ناخواسته بودن آن از سوی آمریکا معلوم نیست و براحتی بهانه تولید می شود برای مثال هم برخورد پلیس راهنمایی و رانندگی با رانندگان متخلف
  16. تاجایکه من می دونم فلسفه رژه نمایش نظم و هماهنگی و فرمان برداری نیرو از فرمان ها می باشد کسی حرفه ای که به رژه نگاه می کند به سرود یا نوع رژه توجه کمی می کند که حماسی باشد یا کلاسیک مهم این است که از کنار که نگاه می کنی در هر صف فقط یک نفر را ببینی نه 10 نفر را متاسفانه بارها دیده ام وقتی رژه حماسی می شود نظم بشدت بهم می خورد و یک صف هزارپا می شود این بخاطر عدم تمرین است و دستکم گرفتن رژه و آموزش های غلط در رژه اگر رژه های کره شمالی را ببینید آنوقت رژه قشنگ را مشاهد می کنید یک نکته که کسی توجه نمی کند این است که نیرو رژه رونده به فرمان مقام فرمانده در جایگاه است و هر لحظه آماده اجرای فرمان از جایگاه باشد یادم هست در یک رژه نیروی انتظامی وسط رژه فرمانی خلاف معمول صادر شد و نیرو ها به علت عدم اجرای فرمان خیلی بد خیلی بد گرفتند
  17. بیشتر تاپیک مرگ بر انگلیس شد اما واقعا دشمن اصلی هرکس جهل آن شخص است وقتی در جامعه خود از فکر کردن و تفکر و علم جدا می شویم آن وقت دیگری ما را استعمار می کند در تمام طول تاریخ زمانی که جهل در میان مردم بالا رفته هزار بدبختی از هزارسو سرازیر شده است اگرچه از سوی انگلیس و روسیه یا هر کس دیگری آمده ولی ما اجازه ورودش را داده ایم وهابیت هم از جهل و عدم تفکر است کمی شبیه شعار اما واقعیته راستش بجز جهل دشمنی برای مسلمان های نیافتم اگر هم بود از نتایج جهل بود
  18. فکر کنم اگر هدف جلوگیری از درگیری مرزی ناخواسته باشد با ایجاد استاندارد های معلوم و معرفی آن در عملکرد نیروی گشتی و ایجاد گشت های منظم بهانه تحریک از طرف ما از آن ها سلب می شود البته اگر کسی بخواد کاری بکند هرچیزی را بهانه می کند معمولا اکثر درگیری های ناخواسته از حرکات ناگهانی و عدم شناخت طرفین حاصل می گردد مثال خوبش هم برخورد با یک مار است مار در صورت احساس خطر حمله می کند اما این احساس با یک حرکت ناگهانی و غیر قابل انتظار حاصل می گردد حال با قصد باشد یا یا بی قصد منظور از استاندارد هم یک مثل چیزی که در پلیس ها راهنمایی در برخورد و صحبت با راننده متخلف دیده می شود البته نوع رایج در اروپا واگرنه در ایران هر مکان یکطور است
  19. به نظر من هم این اشتباه نبود و عمدی در کار بوده است اما خدا اگاه است اما این اتفاق باعث شد شرایط به اتمام جنگ رو بیاورد در نهایت پولی که بابت لاکربی گرفته شد ناشی از دیپلماسی و زور اروپا و آمریکا بود ولی نمی دانم آیا ما چقدر در دادگاه بین المللی مانور دادیم متاسفانه در دستگاه دیپلماسی ما براحتی افکار عمومی را علیه خودمان بسیج می کند گاهی لازم نیست که مرگ بر آمریکا و مقایسه آنچنانی بکنیم اگر فقط به حادثه و اشک بازماندگان و زندگی های از دست رفته اشاره شود کافی است فکار عمومی در این موارد خود بقیه کارها خودکار را انجام می دهند اما در مورد تلفن قرمز فکر کنم نه ما و نه آمریکا خواستارش باشیم برای جلوگیری از جنگ هم گشت های معمول و منظم روی مرز با پرچم ایران و با پرچمی که بیانگر مرزبانی باشد کافی است معمولا کار های ناگهانی و احساسی باعث درگیری ناخواسته می شود فکر کنم وجود پرچمی برای نیروی های مرز بانی کلی مشکل را حل کند.
  20. شرمنده یکم بحث سیاه و سفید شده است واقعیت این است شاه نه سفید است نه سیاه اون هم یک آدمی بود با کارهای خوب و بد متاسفانه یه عده او را به عرش می برند یک عده شیطان می نامندش ولی نظر من این است که شاه هر که بود از شاهان قاجار بهتر بود ما در زمان های قاجار هم همه ی نکات بد شاه را داشتیم ولی هیچ یک از کارهای شاه را نکرده اند بحث من خوب بودن یا بد بودن نیست بهتر است با یک غوره ترش و با یک کشمش شیرین نکنیم
  21. من از حرف دوستان اینطور برداشت کردم که کسی که هنوز 15 سال است در کار رادار گام گذاشته بی گدار با کسی که 60 سال است که کار میکند درگیر نمی شود مثال ساده اش هم شما وقتی کمربند آبی گرفتی یه دفعه نمی روی با دان 2 دعوا کنی بحثم مقایسه نیست تلاش خوب است اما باید از جو گرفتگی دوری کرد.
  22. این همه گفتید ولی نگفتید که وقتی یک هواپیما سقوط می کند متخصصان می آیند دلیل سقوط را پیدا می کنند آیا عدم رعایت استاندارد است؟ آیا قرار گیری مانع در روی باند است؟ آیا خلبان اشتباه کرده است؟ سیستم سوخترسانی از کار افتاده است؟ .... به هر حال هر سقوط اگرچه نابودی یک هواپیما است اما اگر بررسی درست روی آن انجام شود و تدابیر لازم مثل افزایش استاندارد یا تغییر بعضی سیستم ها و ... در آن لحاظ گردد جلوی سقوط صدها هواپیمای دیگر را می گیرد راستش ما هم با وضع کنونی استاندارد هایی داریم و هواپیما هم باید با این استاندارد ها تطبیق پیدا کند برای مثال اگر در اورهال یک پیچ اضافه در موتور ماند یعنی ...
  23. در زمینه موتور حرف های دوستان در باره عدم وجود زیر ساخت لازم متاسفانه درست است ما تا طراحی یک موتور خیلی فاصله داریم حال نمی دونم آیا تلاشی برای ساخت زیر ساخت آن انجام شده است یا نه باید یادمان باشد که متالوژی، مکانیک، الکترونیک ابزار دقیق همه با هم در طراحی موثر اند. یک رادار تامکت را به صورت کامل در سال 60 به چینی ها دادیم که چینی ها بعد از حدود 20 سال یک کپی ضعیف تر ساختند که روی جی 10 خواستند نصب کنند حال نمی دونم تحقیقات مشترک بود و یا به ایران این رادار را داده اند یا نه البته رادارهای دیگری هم هست که نمی دانیم در این زمینه چقدر کار شده است ولی احتمالا راداری نسبتا در حد خودمان داریم در زمینه بدنه بحث جوشکاری خیلی موثر است که پیشرفت های خوبی حاصل شده است اما آیا این پیشرفت ها کاربردی شده اند را کسی نمی داند در طراحی بدنه خود اف 5 یا شفق هم فعلا کافی است بقیه اش پیش کش
  24. برای درک حقیقت حرف ایشان باید به اصول ساخت توجه کرد آیا ما توان ساخت موتور را داریم را یا نه؟ آیا راداری توانمند داریم؟ می گویند رادار تامکت را با کمک چینی ها کپی کرده اند آیا برای ساخت بدنه به تکنولوژی متالوژی مطلوب رسیده ایم؟ فکر کنم
  25. خب شد دو بحث یکی طراحی قسمتی برای ترکیب سه هدف یاب حرارتی، راداری با برد محدود و بصری دومی هم موشکی که قادر به رسیدن به سرعت بالا و مانور مطلوب باشد آیا موشکی با مانور بالا و سرعت خوب وجود دارد و ما داریم؟ من بحثم استفاده از اس 200 نبود حجم موشک را گفتم و چون حداقل در ظاهر بزرگ است. آیا موشک هاوک چنین توانایی هایی برای مانور خوب را دارد؟