ساخت این پرنده به عنوان پهباد بیشتر به ذهن می آید تا به عنوان هواپیمای سرنشین دار ولی چرا روی ماکت کابین گذاشتن باید این نکته را به خاطر آورد که شکل جلوی هواپیما های بی سرنشین معمولا با شکل هواپیمای سرنشین دار متفاوت است این قضیه را با عکس های پهباد های ایران و آمریکا و سایر کشور های می توان به راحتی متوجه شد که عدم نیاز به کابین و امکان قرار بعضی تجهیزات در وسط این تفاوت ایجاد می شود. در مجموع تکنولوژی ایران می گوید این پهباد است اما شکلش می گوید هواپیما نسل 5 است ولی احتمال 80 درصد پهباد است دیگه نمی دونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ در مورد توضیحات اول در مورد جنگ، نظر من هم موافق دوستمان است که گفت بیشتر خیال است اما با مدیریت درست می توان به 50 درصد آن را امکان پذیر نمود باید به یاد داشت که بعد از جنگ 33 روزه نظر آمریکا و متحدانش نسبت به نوع جنگ با ایران عوض شده است ما نباید فکر کنیم که دشمن خواب است آنها هم فعالیت می کنند و سعی می کنند تکنولوژی جدید بسازند و یا تکنولوژی و تاکتیک های ما را درک کنند و ضدش را بسازند اگر ما از پهباد استفاده می کنیم آنها هم استفاده می کنند حتی ممکن است که حمله احتمالی اسرائیل بوسیله هواپیماهای بی سرنشینش صورت گیرد که زیاد به فکر برگشتشون نباشد. واقعا نظر دوستان نسبت به استفاده از پهباد برای حمله به تاسیسات اتمی چیست؟ می دونم بی ربط است اما خواستم تاپیک بزنم ولی سایت اجازه نداد

واقعیت را بخواهید امدادگری سخت ترین کار در جنگ می باشد پشت خطوط مقدم را نگاه نکنید توی خط، با نیروی های حمله کننده بوِِژه اگر منطقه کوهستانی باشد حمل مجروحین و شهدا نیز با امدادگران است توی بعضی جا ها مجبور بودند زخمی ها را چند کیلومتر حمل کنند و گاهی حتی به صورت سینه خیز و عملیات 5 واقعا محشر کبرا بود این را به نقل از کسی می گویم که در آنجا بود می گفت "وسیله نبود برای عقب بردن مجروحین و مردن همرزمان زخمی ات را می دیدی می گفت اصلا معلوم نبود خط ما و عراقی ها کدام است تانک های عراقی وقتی به خاکریزی می رسیدند و از آن بالا می رفتند واقعا ترسناک می شدند و هنگامی که با هیکل سنگینشان از خاکریز پایین می آمدند"

همانطور که همه دوستان میدانند سربازان وظیفه ستون فقرات نیرو های ایران را تشکیل می دهند و تنها در ارتش است که این نیرو ها آموزش نسبی می بینند با کد تخصصی در نیروی انتظامی و سپاه متاسفانه دو چیز که برای سربازان وظیفه و نسبتا برای کادر وجود ندارد آموزش کافی و تجهیزات لازم است در آموزش در ناجا رژه اهمیت بالایی دارد حتی از بقیه آموزش ها بالاتر خود نیرو های کادر از نظر دانستن قوانین شگرد ها و ... ضعف شدیدی دارند البته آموزش تربیت شدگان دانشگاه افسری مطلوب است اما سربازان یک 120 ساعت کلاس تئوری و 60 ساعت رژه و بعد سردوشی حال سرباز بدبخت با سه بار تیر اندازی و عدم دانستن فنون جنگ تن به تن باید با صد تا آدم خلاف کار درگیر شود داستان میدان کاج دلیل واقعیش همین عدم آموزش فنون تن به تن بود ( تا جایی که شنیدم وظیفه بودن) بیچاره سربازی که درگیر با گروه های اشرار می شود بویژه در کمین و ضد کمین متاسفانه رسم در ناجا این است که فرد آموزش تکمیلی را باید در یگان ببیند که گاهی این آموزش بعد از شهادت می شود نمی دانم چرا دوره تکمیلی در ناجا و یا سپاه وجود ندارد اما اگر این آموزش بویژه در بعد جنگ تن به تن و تیراندازی و تکنیک های لازم و متناسب با یگان وجود داشت خیلی از نا امنی ها الان وجود نداشت شاید هم می ترسن خلافکار ها وقتی سربازی می آیند یاد بگیرند

era_923 جان زیاد خودت رو ناراحت نکن متاسفانه ما یاد گرفتیم به نظر مخالف خودمان یا بگوییم ترسو یا مزدور یا فریب خورده و اصلا مهم نیست حق است یا نه اسلام و خدا هم فقط موقع نفع خودمان به یاد ما می آیند مشکل اساسی این است که پدران ما دفاع مقدس را ناقص به ما نشان دادند نگفتند که خیلی ها ادعا ها داشتند اما موقع عمل سرجایشان قفل می شدند نگفتند یک برای حفظ هر وجب این خاک ده ها نفر شهید شدند نگفتند که گلوله پدر و مادر نمی شناسد نگفتند . . . نگفتند که به خاطر غرور و نابلدی نیروهای مردمی چگونه عراقی ها قتل عام ها کردند جوانان ما را نگفتند که چه دردی دارد رفیق زخمی خود را بگذاری و عقب نشینی کنی نگفتند که چه ترسی دارد وقتی تانک از خاکریز بالا می رود نگفتند چرا کربلا 5 واقعا محشر کبرا بود این ها را گفتم تا بگویم جنگ خوب نیست و تنها دفاع خوب است ( این جمله را یک بار دیگر بخوان) اگر جنگ ما حس خوبی به ما می دهد نه از برای جنگ است بلکه از برای دفاع از کشورمان خیلی از شما که الان خواستار جنگ هستید مطمئن باشید پای کار نصف تون خشکتون می زنه و تکون نخواهید خورد علارقم میل باطنی خودتان آره من می ترسم از خیلی از جوانانی که امروز ادعای مردی دارند ولی هنوز آمادگی و توان مواجهه با جنگ را ندارند ولی فکر می کنند که آماده اند ******* پس بگذارید جنگ سر موقع خودش انجام شود تا شما هم مثل پیروان پیامبران نباشید که مدام از خدا جنگ می خواستند و موقع آغاز جنگ گفتند خدایا چرا بر ما این آزمایش سخت را فرستادی حال یک سوال از دوستان که طالب حمله به بحرین هستند از جنگ ما با آمریکا جز دفاع و حفظ مرزهای کشور چه چیز حاصل ما می شود آیا غیر از این است خیلی از ما ها فقط فقط و فقط قصد رو کم کنی داریم حضرت علی (ع) گفت برای پرهیز از جنگ خود را مجهز کنید دوباره می گم برای پرهیز از جنگ خود را مجهز کنید برای پرهیز از جنگ خود را مجهز کنید برای پرهیز از جنگ خود را مجهز کنید برای پرهیز از جنگ خود را مجهز کنید

فکر کنم منظور من رو کسی متوجه نشد اگر اسرائیلی ها ، عرب ها ، و ... کار غلطی می کنند ما نباید مثل آنها باشیم و برای منافع خود در برابر ظلم سکوت کنیم فکر کنم اونقدر تازه وارد هم نباشم شاید تعداد پست کمی دارم اما می توانی تاریخ عضویتم را هم نگاه کنی تاريخ عضويت: Nov 10, 2006 تعداد ارسالها: 56

ته حرف من اینه که اون ها اشتباه می کنند ما چرا اشتباه اونها را تکرار می کنیم در مورد مطالعه بابت یهودی ها قرآن خودش یک منبع بزرگ است چرا که کلی عبرت برای ما دارند چرا که متاسفانه این قوم دیکشنری اشتباه هستند متاسفانه سوریه سرنوشت جنگ آینده را مشخص می کند اگر سوریه سقوط کند حزب الله تضعیف می شود و مرزهای سرزمین های اشغالی آرام می گیرد و اسرائیل با دو سال صبر، پوست حماس را می کند یا با یک معامله از حالت جنگی خارجش می کند آن وقت یا ما باید صلح کنیم یا منتظر جنگ باشم اما در مجموع با فرض سقوط حکومت اسد تا یک سال دیگر احتمال جنگ بسیار کم می باشد اما اگر اسرائیل حمله هوایی کند آمریکا در حد پدافند هوایی و شکار موشک های ما وارد جنگ می شود اما برای جنگ بیشتر نیاز به مقدمات دارد چرا که آمریکا برای شروع جنگ دو کار اساسی باید انجام دهد 1- پراکندگی نیرو هایش برای عدم کارایی حملات ایران ( این طرح ممکن است آماده باشد و نیرو هایش ظرف کمتر از یک ساعت قرارگاه های خود را ترک کرده و به مراکز نامعلوم بروند البته این طرح ها را ایران هم دارد) 2- تاکتیکی برای حفظ ناو های هواپیمابر ( خروج از خلیج فارس و دریای عمان یا استفاده از سیستم های چند لایه ی ضد موشکی و اژدری و همچنین تور های ضد اژدر و ضد زیر دریایی) و اگر آمریکا این دو کار را به محض شناسایی و مطمئن شدن از حمله اسرائیل انجام داد سواحل جنوبی ما هدف بی امان حملات هوایی قرار خواهد گرفت تا آتش ما در ساعات اول سرکوب گردد و دیگر باید دید ایران مانور قبلیش آمریکا را ترسانده یا خیر و برای این روز چه خوابی دیده است

متاسفانه این تفکرات شبیه صهیونیست ها است برای اثبات حرفم این چند جمله از تلموت را بخوانید: - هرگاه يهودي و اجنبي شكايت داشته باشند, بايد حق را بجانب يهودي داد اگرچه بر باطل باشد. - ارواح يهود ، از ارواح ديگران افضل است ، زيرا ارواح يهود جزء خداوند است ! همچنان كه فرزند جزء پدرش مي باشد ، روحهاي يهود نزد خدا عزيزتر است زيرا ارواح ديگران شيطاني و مانند ارواح حيوانات است . نطفه غير يهودي ، مثل نطفه بقيه حيوانات است . - بهشت مخصوص يهود است و هيچ كس به جز آنها داخل آن نمي شوند ، ولي جهنم جايگاه مسيحيان و مسلمانان است و جز گريه و زاري چيزي عايد آنها نمي گردد. http://www.yahood.net/N1/5.htm اگر تا حالا یک نفر را در هنگام مرگ دیده باشی ارزش جان یک انسان را می فهمی و از کشته شدن دیگران خوشحال نمی شوی اگر دفاع از مظلوم و عدم سکوت در برابر ظلم دشمنی با اسلام است امام علی و حسین و . . . (ع) جز اولین دشمنان اسلام بودند چرا که الگوی ما در مقابله با ظلم این بزرگواران هستند.

جمعیت سوریه در سال 2008 بیش از 20 میلیون نفر بوده است که حدود 13 درصد علوی و شیعه هستند و 10 درصد مسیحی هستند یعنی حداقل دولت اسد بیش از 4 میلیون طرفدار دارد پس تظاهرات 1 میلیونی ( بگفته خود دولت اسد ما می گیم 2 میلیون ) چیزی غریب نیست و معنی خواست اکثریت نیز نیست 20 هزار آواره فقط به ترکیه پناه آورده اند اگر مخالفان اقلیت بودند این هم بازداشت و این هم حمله به شهر ها با تانک و نفربر زرهی چه معنی می دهد؟ این همه چرا گفتید اما تا حالا همین سوالات را از خود پرسیده اید آیا این احتمال را هم ممکن است بدهید شما در اقلیت باشید تا به حال فکر کرده اید که شاید شما ناخواسته بلندگوی دشمن شده باشید و حرف هایی که آنها می خواهند را می گویید تا به حال از خود پرسیده اید چرا اسرائیل این قدر حرف های مثل شما را خیلی زیاد انعکاس می دهد تا به حال از خود پرسیده اید شاید این واقعا صدای مردم سوریه باشد تا به حال از خود پرسیده اید شاید شما واقعیت را ندیده باشید من خودم تلاش می کنم همیشه اول سوالم را از خودم بپرسم و بعد از دیگران بپرسم اول خودم به حرفم عمل کنم بعد از دیگران بخواهم دیگران به حرف هایم عمل کنند چون این گونه حرفهایم خریدار دارد .و اثر گذار می شود

حداقل 50 درصد عرب ها یک کلت یا کلاش تو خونه هاشون دارن حداقل تو خوزستان که اینجوریه دیگه چه برسه به کشورهای عربی ( اینو دیدم) وقتی با سلاح به خانه ات حمله می کنند از خودت دفاع می کنی من به عنوان یک عرب می گویم عرب ها در این مسئله تعلل نمی کنند تازه اگر سلاح پیرفته داشتند ارتش سوریه اینقدر راحت با تانک داخل شهر ها وارد نمی شد آیا تا به حال شنیدی یک تانک در سوریه هدف قرار بگیرد اگر کلاش سلاح پیشرفته حساب می شود که هیچ هر دو طرف نیز به یکدیگر اتهام زنده به گور کردن می زنند ولی بدون ارائه مدرک و شواهد اگر همه استکبار یک چیز بگوید دلیل بر درستی یا عدم درستی آن نیست خدا به ما عقل داده تا با شواهد و مدارک درستی یک حرف یا چیز را بسنجیم تا جایی که من فهمیدم صهیونیستهای غاصب حکومت اسد را ترجیح می دهند چرا که امن ترین مرز ها را با سوریه دارند و مدت ها است در این مرزها گلوله ای شلیک نشده است. حال اگر حکومتی دیگر بیاید برای پس گرفتن جولان دست به تحرکات نظامی خواهد زد چه کلاسیک و چه به صورت گروه های آزادی بخش مردم در خیابان ها خواستار رفتن اسد و حزب بعث هستند و خواسته ای دیگر بیان نکرده اند من نه سکولارم نه دموکرات و نه چیز دیگر و تنها تسلیم پروردگارم هستم. مسلمون بودن همیشگی است و با عمل مشخص می شود و باید یادمان باشد اگر ظلم بد است برای همه بد است و ما نباید آن را برای خود مجاز بشماریم و ما نباید راهی که صهیونیست ها در پیش گرفتند را در پیش بگیریم و اگرنه ما هم مثل آنها خواهیم شد من می گویم مردم سوریه از اسد ناراضی اند چون فیلم های این حوادث در اینترنت پر است و منبع اصلی هم یوتیوب است ( البته بعضی خواهند گفت سایتی صهیونیستی است) چون می بینم در سوریه گروهی اقلیت بر اکثریت حاکمیت می کنند و به آنها ظلم می کنند اگر ما چشم بسته از دولت اسد حمایت کنیم به عربستان اجازه اشغال بحرین را داده ایم من به این اعتقاد رسیده ام که راهی که پیامبران و امامان با راستی و صداقت در هدایت مردم پیمودند آهسته ولی پیوسته و پایدار و ریشه ای است. و نهالی است که سال ها بعد به درختی تنومند تبدیل خواهد گشت. واقعا اگر همه مردم جهان مسلمان بودند آیا باز جنگ رخ نمی داد مشکل عدم درک صحیح اسلام است من هم می دانم که اگر سوریه سقوط کند تا حدود زیادی کار حزب الله سخت می گردد و هدف بعدی ایران خواهد شد اما حاضر به پذیرش ظلم و سکوت در برابر آن نیستم چرا که آنوقت خجالت می کشم در شب شهادت حضرت علی ادعای شیعه بودن او را بکنم

یک سوال اگر دادن حق یک بنده خدا باعث سقوط حکومت اسلامی شود آیا حاضرید برای حق تلاش کنید و آن را به او بدهید یا به خاطر حفظ حکومت حاضرید حق او را پایمال می کنید؟ حضرت علی (ع) اگر بود چه می گفت؟ جواب کمی سخت است نه اما جواب سوال بالا مشخص می کند آیا ما حق داریم به خاطر حفظ کشورمان به اسد و سوریه در سرکوب و کشتن مردمشان کمک کنیم یا نه شرمنده شرمنده باز شرمنده متاسفانه من تفکر صهیونیستی می بینم که می گوید ما نژاد برتریم و خون غیر از برای ما مباح است(از تلموت) اما تفکر اسلامی می گوید هرچه خدا به خواهد ما به آن عمل می کنیم و برای خدا نفس می کشیم هر چند به ضرر ما باشد و هیچ گاه ظلم در اراده خدا نمی گنجد و به ما هرگز اجازه تعدی و ظلم را نمی دهد چیزی که صهیونیست ها می گویند این است که خدا به ما اجازه ظلم را داده است

کاش جنگ ها کامپیوتر کشی باشد نه آدم کشی

خدا را شکر دوستان همه استادند قصد جسارت به محضر دوستان ندارم اما یکم متن ها خودتون را نگاه کنید زیاد کلمه "من" و پسوند "م" استفاده نکرده اید. معمولا توی نقد از نگارش سوم شخص استفاده می شود نه اول شخص حالا یکم برای خنده تاریخ عضویتم را نگاه کنید تعداد پست ها را هم نگاه کنید.

در مورد ترافیک حاصله از مردم دوستمان درست می گوید ترافیک مردم سرعت آنها را شدیدا گرفت و با عقب نشینی به موقع نیروها به تنگه فرصتی برای تشکیل این خط پدافندی حاصل گردید منبع این حرف خود صدا وسیما و گفته حاضران و مدافعان خط پدافندی تنگه است همین نحو نیز محتمل تر می باشد یادمان نرود اصل نیروی ایران به جنوب رفته بود برای دفاع از خرمشهر مجاهدین در شهر های فتح شده کاری کردند که سرعت ترس ناشی از آنها از ماشین هایشان پیشی بگیرد و باعث فرار مردم شود واقعیت این است که وقتی به شهر های اول رسیدند انتقام گیری ،رسیدن به تهران را از یادشان برد شاید اگر جنایت را در شهر های اولیه پیش نمی گرفتند تا قزوین نیز می رسیدند اما با دست خود . . .

5 سال پیش بی بی سی یک صفحه درباره جنگ باز کرده بود در یکی از مقالاتش به نقل از یکی مجاهدینی که در فروغ جاویدان بود گفته بود " برای فروغ جاویدان همه نفرات از کل کشور ها خواسته شد به اشرف بیایند و بعد از 1 ماه آموزش ما را به سمت خودکشی فرستادند همه می دانستند که ما سرباز نیستیم و شکست بسیار است اما کسی چیزی نمی گفت و شاید امیدوار به پیروزی بودند" " در شهر های اول که سقوط کردند نیرو ها بدنبال انتقام گیری بودند تا پیروزی" دوست مان راست گفت آنها می دانستند تنها راه پیروزی آنها حرکت و پیشروی سریع بدون تثبیت موقعیت است که شانسش هم خیلی کمتر از 1 به 100 بود بویژه با حرکات احساسی و غیر نظامی در شهر های سقوط کرده که باعث شد ترسشان زود تر از خودشان پیشروی کند و با ترساندن مردم راه خودشان را در جاده ها بستند

راستش هیچ کس دلیلی منطقی برای این حرکت آنها بیان نکرده ولی واقعیت این است که آنان با این کار از لحاظ نظامی نیز تیر خلاصی بر خود زدند نمی دانم ولی شاید دو عملیات قبل (فکر کنم آفتاب و چهلچراغ) آنها را مغرور کرد و باعث شد حقیقت روبروی خود را نبینند و دست به این خودکشی زدند نمی دانم چرا حتی عراقی ها هم چیزی به آنها نگفتند ولی عامل اصلی توقف آنان ترس مردم و فرار آنها از طریق جاده ها بود که باعث راه بندان شد و آن جوانمردانی که تنگه را بر آن ها بستند و دیوار پدافندی تشکیل دادند

جواب منطقی بود و با توجه به تاریخ نامه و شرایط آن زمان و عدم هماهنگی ارتش و سپاه حرف شما بیشتر صدق می کند ( بحث بهانه نیست این نوشته شما می شود منطقی حرف زدن، ولی ناگهان گفتن خیانت آنهم به نیروی خودی عادت ما ایرانی ها است تاوانش هم زیاد دادیم در طول کل تاریخ)

یعنی ایران از این سلاح ها یکی دوتا برای آزمایش ور نداشته ؟ با توجه به این که ایران و سوریه همکاری های استراتژیک و نزدیک دارند احتمالا ایران روی این سلاح ها کارکرده است ولی موفقیتش را در دسترسی به تکنولوژی نمی دانم ولی توانایی سوریه در استفاده از این سلاح ها نشان دهنده توانایی ایران در استفاده از این سلاح ها می باشد.

این اطلاعات برای قضاوت خیلی ناقص است دوستمان گفت خیانت ، خیلی سریع نییجه نگرفتی گفته شده توسط فرمانده عملیات جلوی مهمات گرفته شده است. شاید این نیرو ها حالت ایذایی پیدا کرده بودند و خودشان خبر نداشتند شاید محاصره شده بودند و خبر نداشتند و اگر مهمات فرستاده می شد یا زده می شد یا به دست دشمن می افتاد شاید به نقطه عملیاتی دیگری بیش تر به این مهمات نیاز داشت مطمئنا که این گروهان تنها درگیر نبود و کلی شاید دیگر ... گفتم این اطلاعات برای قضاوت خیلی ناقص است چون ما از جزئیات صحنه نبرد خبر نداریم مثلا یک سوال :بیسیم آنها به رمز بود یا نه رمز سوخته بود یا نه ولی شاید با توجه به تاریخ گفته شد عرض شما صدق کند

خیلی اطلاعات ناقصی است و نمشود قضاوت کرد مطمئنا که با گروهان لج نداشتن

اسرائیلی ها اونقدر که شما می گویید نمی ترسند نگرششان هم از جنگ با ما فرق می کند آنها برای جانشان زیاد ارزش قائل هستند برخلاف ما سرباز حزب الله وقتی تو سنگر رفت با این فکر رفت که می میرد اما سرباز اسرائیلی می خواست سالم برگردد چون ... (حداقل زنده ماندن در ارتش اسرائیل یک پارامتر مهم است) اما فکر کنم یکم غرور و دستکم گرفتن تو حرف ها زیاد شده اوائل جنگ مردم تهران،اصفهان و شهر های مرکز به آوارگان بویژه خرمشهر و آبادانی ها می گفتند ( نزدیکان ما دقیقا نقل کرده اند) "شما ترسیدید و خانه خود را رها کردید " اما وقتی بمباران ها آغاز شد دیگه از این حرف ها نزدند از دور لنگش کردن آسان است

یکی از دوستان فرمود که سوریه میگ 25 داره اگه درست باشه البته می دونم ایرانی ها بدون اجازه صاحبش کاری نمی کنند اما شیطونه دیگه حالا منظور آیا تا حالا ایران کاری نکرده چه استفاده از وسایلی که به ایران نمی دن و در سوریه موجود است و چه کمک های نظامی و استراتژیک ایران به سوریه

اگر واقعا انصاف به خرج دهیم نامه ای که محسن رضایی به امام نوشت حقیقتا واقعیت بود و بیشتر کسانی که از این نامه گله می کنند یا برای خود شیرینی کار می کنند یا از شرایط آن زمان مطلع نبودند طبق شنیده ها (من دقیقا نمی دانم ) ولی عراق درخواست خرید سلاح های کشتار جمعی غیر از میکروبی و شیمیایی داده بود از جمله سلاح خوشه ای با قدرت تخریب کیلومتری یا بمب های ناپل

شما از تجزیه می گویید من هم می گویم احتمالش زیاد بود با یک رفراندوم زیاد بود اما دادن تا اهواز به عراق من بعید می دانم راه اثبات هم نه برای شما است نه برای من جنگ سرد را فراموش نکنید بعد از ایران شوروی هنوز هم وجود داشت

در مورد اینکه چرا آمریکا حاضر نبود خوزستان به عراق دست عراق بیفتد باید گفت باید یادمان باشد جنگ تحمیلی زمان جنگ سرد بود . جنگ سرد را که همه می شناسید اگر خواستید توضیح دهم عراق در تقسیم بندی های اردوگاه غرب و شرق سمت شرق می افتاد اگر دنیا کمکش هم می کرد یکی برای کوباندن ایران بود و دیگری فروش سلاح حالا به نظر شما آمریکا در زمان جنگ سرد بین عراق و عربستان به عنوان ژاندارم کدام را انتخاب می کرد؟ عراق با صدام که ثابت کرده بود کشتن مردمش با شیمیایی برایش هیچ کاری ندارد و طرف بلوک شرق بود چرا باید به عنوان ژاندارم انتخاب می شد آمریکایی ها که دیوانه نبودند که برای خودشون دردسر درست کنند از طرفی اگر به نقشه عراق نگاه کنید می بینید عراق در سمت اروند دارای ضعف بزرگ استراتژیک دریایی و زمینی است بویژه سمت ایران حال اگر عراق این ضعف را برطرف می کرد موقعیت استراتژیک مثل ایران پیدا می کرد در نتیجه آمریکا در صورت سقوط خوزستان به نفع ما وارد می شد اما در خوزستان رفراندم شاید اتفاق می افتاد (البته این حدس است اما دادن به عراق هرگز) اگر دقت کنید حمله به کویت هم این ضعف را از بین می برد (نقشه عراق در گلوگاه فاو به خوبی نشان می دهد گلوی عراق کجاست ) وقتی جنگ تمام شد عراق غولی شده بود که جهان او را ساخته بود و تازه روی فرم بود و باتجربه هم شده بود در عملیات طوفان صحرا آمریکا با سیستم های راداری عراق به شدت مشکل داشت در نتیجه فرانسوی ها رادارهای خود را با بیان ضعفشان بی خاصیت کردند تا بتوان به آسمان عراق که بغداد را بعد از مسکو به امن ترین شهر دنیا از نظر هوایی تبدیل کرده بود وارد شوند ( داستان شهید دوران و اجلاس غیر متعهد ها را که بیاد می آورید) و در شروع عملیات طوفان صحرا هلیکوپترهای آپاچی عملیات را با زدن پدافند عراق در شب آغاز کردند در طول عملیات نیز شبیه سیستم های جنگی ایران بر علیه عراق استفاده کردند یعنی ایجاد مناطق امن هوایی با تامکت های نیروی دریایی آمریکا و ...

آقا شما بگین تسلیحات داشتیم شیمیایی را چکار می کردیم همه شاهد هستند که عراق به مردم خود رحم نمی کرد آنقدر هم انبار شیمیایی داشت که نسل ما را از بین ببرد فاو را گفتم که شیمیایی چه کرد از سال 66 به بعد هر کاری می کردیم یا عراق می خواست بکنه اول شیمیایی تک می زد بعد عراقی ها با تانک های تی 72 می آمدند ما بزرگ ترین شانسی که آوردیم این بود که جنگ زمان جنگ سرد بود و آمریکا اصلا عراق با خوزستان را نمی پذیرفت جنگ ایران را حدود 30 سال عقب انداخت شاید تجربه نظامی بزرگی بود اما از نظر اقتصادی کمر ما شکست ولی سقوط فاو زنگ اخطاری برای ما بود تا به سوی صلح برویم ولی این صلح باتوجه به اتفاقاتی که بعدا افتاد گزینه عالی بود چرا که عراق یک ماشین جنگی فوق العاده شده بود و هدف می خواست ایران که با پذیرش صلح و قرار گرفتن نیروهای سازمان ملل در مرز از مدار خارج شده بود یک لقمه خوشمزه کویت بود البته می توانست به عربستان هم حمله کند یا سوریه ولی حالا به کویت حمله کرد و شد آن چه که شد قابل ذکر است بعد از برقراری آتش‌بس در ۲۹ مرداد ۶۷ کماکان ۲۳۶ کیلومتر مربع از اراضی ایران دراختیار عراق باقی ماند. این مناطق تا بعد از حمله عراق به کویت و شکست نظامی عراق، به ایران بازگردانده نشد. این اراضی بخشهایی از مناطق مهران، قصر شیرین، موسیان، شلمچه، فکه را شامل می‌شد.( منبع ویکی پدیا)