arminheidari

VIP
  • تعداد محتوا

    7,127
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    99

تمامی ارسال های arminheidari

  1.   حرف شما در مورد حمایت هوایی درست است ولی اگر داعش دست به حملات انتحاری خود بزند و مهمتر از همه تله های خود را در زمین پخش کند عملا دست کردها در پیشروی خیلی بسته می شود  چون تصرف یک منطقه یک صحبت است پاکسازی آن و تثبیتش صحبتی دیگر  تو این چند روزه خیلی از مفسرین اذعان می کردند که دست یابی به اهداف کردها ممکن است ولی در بازه زمانی چندین ماهه ، و این زمان است که عملا تاثیر زیادی بر روند بازی می گذارد    در مورد داعش و مشکلی که برای ارتش ایجاد می کند  حمله به مسیر ارتباطی دمشق حلب  حمله به سمت تدمر  و حمله به چند نقطه دیگر مثل دیرالزور است که نیروهای ارتش را از تمرکز بر اهداف اصلی مثل حلب باز می دارد و بهترین نیروهای سوری باید خود را پاکسازی این مناطق کنند    ترکیه نیز اگرچه با کردهای عراق صلح کرده و نفت می خرد ولی در مقابل کردهای خود که به عراق و سوریه می روند روند سرکوب شدیدی را شروع کرده است و خیلی از این نیروها عملا در سوریه باتجربه شده و به ترکیه بر می گردند و با این جنگی که در ترکیه در حال شکل گیری است در صورت موفقیت کردها، نیروهای کرد به سمت ترکیه کم کم کوچ خواهند کرد 
  2. در تحلیل دوستان داعش به شدت دستکم گرفته شده است  مشخصا عملیات کردها به منظور اطراف رقه است و این عملیات ممکن است چندین ماه طول بکشد  داعش نشان داده است که در جنگ تاکتیک هایی رو می کند که غافلگیر کننده است    در این مدت که کردها به داعش حمله می کنند فشار داعش به ارتش سوریه کم می شود و در این مدت می شود کار حلب را تمام کرد  از سوی دیگر دولت سوریه بدون حلب در معرض خطر است یعنی اولویت حلب برای اسد بیشتر از مناطق نفت خیز است    باز هم در سمت دیگر ترکیه بیکار نخواهد نشست و فشار بر کردها را شدیدا افزایش می دهد    تقریبا معادله پیچیده ای می شود که در کوتاه مدت به نفع اسد است و در طولانی مدت بسته به اقدامات دولت سوریه به شدت متغیر
  3. arminheidari

    آيا ما در مقابل عراق پيروز شديم ؟ + نظرسنجي

      ممنون بابت فلش بک    نوشته های قدیم را که خواندم و بسیار مشخص بود که هنوز دید درستی در مورد توان نظامی ایران و تلفاتی که می دادیم در پایان جنگ ارائه نشده است که البته متاسفانه باز سیاست در این ماجرا دخیل است  گفتم به جای اینکه بیایم از آخر داستان جنگ حرف بزنم از چیزی صحبت کنم به نام اطلاعات عملیات که در سپاه توسط حسن باقری پایه گذاری شد  از این رو توصیه می کنم مستند آخرین روزهای زمستان را نگاه کنید که عملیات هایی چون بیت المقدس و فتح المبین و ... به همین راحتی که گفته می شود بدست نیامد و در لحظاتی نزدیک بود این عملیات ها به فاجعه تبدیل شود  http://film.tebyan.net/film/Category/19752   این یکی خیلی حرف داره http://mov3.tebyan.net/1391/10/akharinroozha17_114967.vtb
  4.   یکی از نکاتی که شیطان را خیلی موفق در شکارهایش می کند این است که هیچ گاه خود را پایند هیچ مرزی نمی کند و گمراهی انسان برایش هدف اول و آخر است و از هرچه دارد هم مایه می گذارد  به همین دلیل خیلی راحت با جنگ انداختن بین آدم ها، هدفش را پیش می برد  برایش فرقی نمی کند در کدام جبهه هستی چه لباسی را پوشیدی چه حرفی را می زنی اینکه در کمک به هدفش باشی برایش کافی است  از این رو زیاد آدم هایی پیدا می شود که در گمان بودن در جبهه حق نادانسته به او خدمت می کنند    در حالی که آن سو خداوند می گوید:  این در گه ما درگه نومیدی نیست            صد بار اگر توبه شکستی باز آی حتما این لینک را نگاه کنید  http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=195543   دوستی حرف جالبی زد که دشمن شناسی تاثیر مهمی در مبارزه با دشمن دارد  و باید اعتراف کنم ما هنوز دشمن اصلی خودمان یعنی شیطان را نشناخته ایم کسی که به راستی حریف قدری است
  5.   دقیقا درست می فرمایید   آتش هوایی و بویژه آتش توپخانه باید به فرمان دیده بان و اطلاعات و عملیات باشد چرا که هدایت آتش اثر بخشی آتش را تعیین می کند تا در موقع مناسب ضربه را وارد کند و انسجام دشمن را مختل نماید در غیر اینصورت تاثیر زیادی نخواهد داشت 
  6. الان کاملا نبود افرادی مثل حسن باقری در سوریه حس می شود چرا که با فاصله ای که بین نیروهای داعش افتاده است و از طریق ترکیه تقریبا عبور می کنند می شود با شناسایی نیروها و حرکتشان آنها را مجبور به حرکت مداوم و در گیری در هر نقطه ای که ما می خواهیم بکنیم  به این صورت که کانون های تجمع نیروهای داعش شناخته شده بمباران می شود  در نواحی که نیروهای داعش پراکنده است با یک تک و حمله حول منطقه آنها را جمع کرده و از سایر نقاط به منطقه دلخواه می کشیم و در این تجمع تلفات دلخواه را می گیریم و با یک عقب نشینی تاکتیکی از تلفات خودی پرهیز می کنیم در همین بین به نقطه ای دورتر حمله می کنیم و باعث حرکت داعش از منطقه حمله اول به  نقطه دوم می شویم و باز در این جابجایی مصرف بنزین و خستگی نیروهای دشمن و باز امکان تلفات گیری از طریق هوا میسر می شود و دوباره عقب نشینی تاکتیکی و حمله از نقطه ای دیگر، در این بین با تحلیل دشمن نقاط مهم و حیاتی را می توان با یک حمله اساسی فتح و تثبیت کرد  دقیقا مشابه تنیس که در آن با فرستادن مداوم توپ به گوشه ها بازیکن حریف را وادار به حرکت کرده و در یک لحظه مناسب با خستگی و دوری حریف از سمت دیگر میدان با یک ضربه امتیاز گیری می کنیم    این طرح به نیروهای آموزش دیده و شناسایی مدام و دقیق نیاز دارد که متاسفانه آموزش و شناسایی مداوم و دقیق مورد توجه نمی باشد
  7. arminheidari

    آيا ما در مقابل عراق پيروز شديم ؟ + نظرسنجي

      پیروزی و شکست نسبی است و خیلی وابسته به دیدگاهی که از آن نگاه می کنیم و به تبع ارزش گذاری متغیرها است  در جنگ جهانی دوم متفقین بر آلمان پیروز شدند ولی پیروزی فرانسه و انگلیسی که با خاک یکسان شدند کجا و پیروزی آمریکا کجا    در جنگ ایران و عراق هم اگر مقایسه دو کشور را بکنیم عراق به اهداف خود نرسید و باعث تغییرات مهمی چه خوب و چه بد در ایران شد ولی اگر کشورهای حاشیه خلیج فارس و آمریکا و شوروی را مدنظر بگیریم خیلی منفعت نصیبشان شد 
  8.   هواپیمای امداد و نجات گرومن اچ یو 16 Grumman HU-16 Albatross متعلق به نیروی هوایی آمریکا  https://en.wikipedia.org/wiki/Grumman_HU-16_Albatross   این هواپیما که توسط نیروی هوایی، دریایی و گارد ساحلی آمریکا به عنوان هواپیمای گشت امداد و نجات مورد استفاده قرار می گیرد  در مجموع 466 فروند از این هواپیما ساخته شده است که خیلی از کشورهایی دگیر که ارتباط دریایی هستند از این هواپیما به این منظور استفاده می کنند مثل ایتالیا، اسپانیا، آرژانتین ، ژاپن    هواپیمای اچ یو 16 که متعلق به 1949 است در سال 1962 با یک طراحی مجدد خدمت خود را ادامه داد تا در سال 1997 شروع بازنشستگی برخی از آنها باشیم 
  9. یک خبرگزاری از درگیری مابین تروریست ها در غوطه شرقی خبر می دهد، دوستان تایید می کنند ؟   درگیری بی‌‌سابقه و خون‌بار در بزرگترین پایگاه تروریست‌ها در ریف دمشق؛ حداقل 700 تروریست «جیش الاسلام» به اسارت «فیلق الرحمن» درآمدند گروه تروریستی «جیش الفسطاط» چند ماه قبل به دعوت سازمان تروریستی «جبهه النصره» در منطقه غوطه شرقیه تشکیل شد. در بیانیه اعلام موجودیت این گروه تروریستی، تأکید شده بود که شرایط جنگی حاکم بر فضای سوریه ایجاب می کند گروه های تکفیری وفادار به آن چه جهاد می خواند، متحد شده و در قالب یک عنوان علیه نظام و هر گروه معارضی که به مذاکرات سیاسی چشم دوخته است سلاح به دست گیرند. اعضای مؤسس آن در منطقه غوطه شرقیه، سه گروه «جبهه النصره»، «احرار الشام» و گروه «لواء فجر الامة» هستند که البته در جریان درگیری های اخیر، احرار الشام اعلام بیطرفی کرده و موقتا از جیش الفسطاط بیرون آمده است. مهم ترین نتیجه این درگیری ها تا این لحظه، اسارت حداقل 700 تروریست وابسته به جیش الاسلام از سوی فیلق الرحمن و در مقابل بازداشت حداقل دو تن از رهبران فیلق الرحمن از سوی جیش الاسلام بوده است. اما مهم تر از آن ها، پیشروی ارتش در سه جبهه «بالا»، «زبدین» و «دیر العصافیر» بوده است که مهم ترین علت آن، اشتغال گروه های تروریستی به نبرد در دو سنگر و عدم امکان پشتیبانی از نیروهای حاضر در خط مقدم می باشد.     مطلب کامل تر در لینک موجود است  http://www.fardanews.com/fa/news/523973/%D8%AF%D8%B1%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%D9%88-%D8%AE%D9%88%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%DB%8C%D9%81-%D8%AF%D9%85%D8%B4%D9%82-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D9%82%D9%84-700-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86-%D8%AF%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%86%D8%AF
  10.   تانک تی 72 که در میان گل گیر کرده است و توسط یک تانک دیگر در حال بیرون کشیدن است    عکس با کیفیت بهتر http://tankovyj-biatlon.com/uploads/posts/2014-11/1414841121_6.jpg
  11.   مگر عکس پایین دست راست جیپ سفیر نیست؟ 
  12.   مشخص است که مفهوم را خوب انتقال نداده ام  بگذارید به گونه ی دیگر بیان کنم در اسلام اصول و فروعی داریم که در اصول تقلید جایز نیست حتی از عالم دینی چه برسد به لیبرال یا کمونیست یا .... ولی در فروع بحث اجتهاد باز می شود  در بحثی فروع در ابتدا تقریبا با چیزی شبیه اصول روبرو می شویم که نظر متفاوت در موردش نداریم حتی با اهل سنت  ولی وقتی یک سطح پایین تر می رویم و جزئیات بیشتری وارد داستان می شود اختلاف نظر اوج می گیرد و خیلی از مشکلات از همین جا شروع می شود  و این تفاوت در قیاس با نظرات علمای وهابی به شدت اوج می گیرد ، اینجا محل بحث من است    منابع اجتهاد در فقه شیعه عبارت اند قرآن، سنت، عقل و اجماع   در زمان استفاده از عقل باید راه درست را با روش منطقی پیدا کرد  اینجاست که تجارب دیگران چه آنهایی که موفق شدند و چه آنهایی که شکست خوردند به شدت کمک می کند  چه از این بابت که راه ها و روش های دیگران را می تواند به راه ها و روش های خود اضافه کند  و چه از این نظر که انتهای هر مسیر را تقریبا ببیند و آن را بر تصمیم گیری لحاظ کند    به هر حال اسلام با اینکه دین کامل است ولی اگر از آن نتوانیم برای حل مشکلات امروز دنیای خود استفاده کنیم و از آن نتیجه مثبت بگیریم عملا مردم از آن فاصله می گیرند  و این دقیقا نکته ای است که باید در دانشگاه ها و حوزه بحث شود که بتوانیم با بسط نکات و مفاهیم اسلام آنها را در زندگی روزمره خود بکار ببریم  مثالی که الان روبرویم هست همین بحث کتاب های نحوه زندگی، دوستی، مقابله با مشکلات و ... است که نویسنده های مشهوری چون آنتوان رابینز و برایان تریسی و ... معرف آنها هستند ، همین مفاهیم را ما خیلی بهتر در اسلام داریم ولی اصلا در ارائه آنها به جامعه که محتاج آنها هست کاری نمی کنیم و با گفتن چند روایت رفع تکلیف می کنیم برای مثال روایتی داریم که گروهی کنار کوچه ای نشسته بودند و بیکار بودند پیامبر (ص) سلام کرد ولی از کنارشان با ناراحتی رد شد آنها خیلی تعجب کردند چرا پیامبر (ص) اینگونه رفتار کرد چند ساعت بعد آنها در همان کوچه با چوب روی خاک در حال نقاشی بودند پیامبر (ص) اینبار سلام و بسیار خوش رو با آنها رفتار کرد یکی از آنها به دنبال پیامبر (ص) رفت و پرسید علت را، که پیامبر (ص) فرمود در آن موقع شما کاری نمی کردید و عمر گرانبهایتان را به هدر می دادید ولی در دفعه بعد در حال کاری بودید هرچند کوچک ولی بسیار بهتر از بیکاری 
  13.   ولی تو سوریه وعراق به وفور یافت می شود
  14. عملا با این صحبت ها تاپیک را می بندید  مدیری ، عزیزی لطف کند که این تاپیک بسته نشود
  15.   این قسمت از صحبت شما تقریبا نشان می دهد در استفاده از تجربیات دیگران هم نظر هستیم  فقط از این جمله " اصولا انسان اگر بر حق نباشد گمراه می شود" منظورتون در مسیر حق بودن است؟    بگذارید جمله شما را اینگونه دوباره بنویسم   اسلام  خود دارنده همه چیز هست... همه معیار ها را در زمینه های اقتصادی فرهنگی اموزشی و سیاسی و اجتماعی مشخص کرده... این ماییم که باید از ان استفاده کنیم... چون هنوز این معیارها را با ظرف زمان و مکان خودمان تطبیق نداده ایم نمی توانیم درست  استفاده کنیم    ناشناختگی ناشی از تغییر ابزارها است نه در اصول  برای مثال آمدن فضای مجازی و اینترنت یک محیط کاملا ناشناخته است ولی همه می دانیم دزدی ( یک خطای بزرگ است)  حال اینجا شرایطی ایجاد می شود که لازم است تفسیر کنیم فلان کار دزدی است یا نه  بویژه سرقت داده های مجازی    دقیقا مشابه مسائل امتحانی که فرمول ها و مفاهیم همیشه ثابت است ولی هر مساله نتیجه و راه خود را می طلبد در حالی که از فرمول های ثابت استفاده می کنیم       دیگران هرکسی است که می توان از تجربه او استفاده کرد می تواند یک کشور آفریقایی باشد یا اروپایی  از لحاظ انسانی از گاهی اوقات از کسانی یاد می گیریم که در قیاس با دیگران بزرگ نمی شماریم ولی آن تجربه ارزشمند است و اگر یادنگیریم باید خودمان آن را تجربه کنیم    در مورد جمله آخر باید بگم تمام بحث ما سر تئوریزه کردن مفاهیم اسلام با توجه به نیازهای امروز و مسائل امروز مان است  مسلما در مورد بانک و ارتباطات مجازی هیچ منبعی در اسلام پیدا نمی کنید  تنها یک اصول کلی داریم و تجربه تطبیق با آنها با زمان خودشان  اینجا تطبیق آنها با زمان فعلی سوال ما است    مثال می زنم  در منابع ما برای دزد مجازاتی تعیین شده است که در زمان خودش کار می کرده است  در دوره ای این مجازات به زندان تبدیل شد و امروز بحث زندانی شدن در خانه با دست بندهای موقعیت یاب مطرح است  و حتی در مواردی گرفتن حقوقی از فرد مثل اتصال به اینترنت، عدم رانندگی، عدم امکان خرید خانه  مطرح می شود  یا حتی مواردی مثل خدمت به نیازمندان یا معلولین به عنوان مجازات    این ها همه مواردی است که به تدریج در حال اضافه شدن به فرهنگ بشر است و در این شرایط اگر از این تجربیات استفاده کنیم می توانیم از قدرت اسلام حداکثر استفاده را بکنیم ولی اگر بخواهیم بسته بمانیم باید خود را از آنها محروم کنیم  احتمالا خیلی از ما به مواردی روانشناسی مثل کتاب های بریان تریسی، آنتوان رابینز و غیره در مورد فکر کردن به موضوعات خوب و ... برخورد کرده ایم و وقتی دوباره به موضوعات اسلامی بویژه روایات امامان (ع) خودمان برمی گردیم دید و بیانی بسیار بهتر از مفهوم آن نوشته در ذهنمان می آید که با زمان، طرز فکر امروز مردم تطابق دارد 
  16.   به قول شما انگشت در زخم چرک کرده  تا جایی که صحبت های ایشان را دنبال کردم  مشکل را می بیند و می گوید  ولی راه حل درستی و کاربردی تا بحال از ایشان ندیده ام و انچیزهایی هم که شنیدم همه حذفی بود که راهی کاملا اشتباه است
  17.   در مورد جمله اول، با مثال خودتان : اینکه از شیطان هم آدم چیزی یاد بگیرد کار اشتباهی نیست و بلکه یک نکته است که حتی در قرآن آمده است  چرا که غرور و تکبر شیطان باعث نابودی او شد و این خودش درس بزرگی برای بشر باید باشد  یا صبر او در گمراه کردن انسان که واقعا جای تامل دارد    ولی بحث این است که خیلی وسایل و افراد مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها دارند ولی اگر بنا باشد فقط دنبال حق محض باشیم فقط خدا می ماند و حتی خودمان هم در دایره خودمان قرار نمی گیریم الان لیبرالیسم دیروز کومونیست و خیلی موارد دیگر که آمدند و رفتند  این مکتب ها در مواردی تندروی و کندروی داشته اند و در مواردی توانسته اند خود را با شرایط تطبیق دهند  لازم به ذکر است که خیلی از مکاتب به نام اسلام هم دست کمی از این مکاتب ندارند چون برداشت انسان از تعالیم انبیا است ولی مکتب غرب براساس نیاز، حدس و تجربه انسان است حال این ها همه تجاربی هستند که اکنون در اختیار ما هستند و به ما این امکان را می دهند که شناخت خود از برداشت های خود از اسلام و قرآن را بهبود ببخشیم    وقتی قیاس با ایده آل می کنیم شما درست می گویید ولی وقتی می خواهید در مسیر ناشناخته فقط با یک دستورالعمل حرکت کنید  همه چیز فرق می کند  برای مثال یادگیری یک انسان را مثال می زنم این انسان معلمی داشته است به نام انبیا که کلیدهای مهم زندگی را به او آموخته اند و بعد او را به دنیایی سپرده اند که باید مدام انتخاب کند و هر لحظه در آزمایش جدیدی قرار می گیرد و در معرض خطا است درس های انبیا تا حدی زیادی به او در انتخاب هایش کمک می کند ولی اینکه دیگران چه کرده اند و چه تجربه ای از انتخابشان بدست آورده اند در پیمودن مسیر دنیا به شدت موثر است  و به تطابق کلید انبیا با شرایط زمانی جدید کمک شایانی می کند    نمی دانم آن مفهومی که در ذهن دارم را درست منتقلل کرده ام یا خیر  ولی اگر از تجربه دیگران استفاده نکنی مجبور می شوی تجربه کنی 
  18.   یک مشکلی که درمورد خروجی ایشان مشهود است که البته در ایران شدیدا شایع است خروجی متناسب با سطح مخاطب نیست  و همچنین ارائه مطلبش خیلی خیلی می تواند بهتر از این باشد که عملا بهره وری از نتایج کارهایش را خیلی کم می کند
  19.   تقریبا در نیمه دوم سخنرانی    به کتاب اقتصاد توحیدی بنی صدر اشاره می کند و می گوید یک کتاب خوب است که اگر جلد و اسم نویسنده را حذف کنی و فکر می کنی نوشته شاگردان آیت الله مصباح  و (اسم دیگری یادم نیست) است  در حالی که در سمت مخالف کتاب اقتصاد اسلامی نوشته تشخیص مصلحت بیشتر به دیدگاه های لیبرالی اشاره و زیربنا دارد  ( تعریفی که بنی صدر می کند جالب بود )   بعد به مشکل اصل انقلاب اشاره می کند که آدم های ظاهر حزب اللهی با تفکر لیبرالیسمی است که می گوید مردم مقایسه می کنند با آدم دانشگاهی 6 تیغه که ادعای اسلام را ندارد  و این جریان متدین ظاهرگرای قشری مسلک که دین را فقط فقط در ظواهر آن می بیند خطر انقلاب است و تهدید غرب در مقابل تهدید این ها چیزی نیست  و در ادامه می گوید خب فرق تو با سکولارها چیست؟  و این بحث را اسم نفاق می گذارد      به این صحبت ایشان این جمله را اضافه می کنم که علاوه بر آدم ها ، طرح هایی هم به این صورت ظاهری و اسم اسلامی می آید ولی با نتیجه و عمل غیر اسلامی که با این چه باید کرد ولی اینکه روی ربا و نفاق دست گذاشت خوشم آمد و اگر حسن عباسی با تمام کارهایش بتواند همین دو مورد را از جامعه ما کم کند کاری بزرگی کرده است   در ادامه شروع می کند بحث گفتن حرف حق و حمله ناشی از گفتن آن به فرد و نمونه اش هم حضرت ابراهیم (ع) در اینجا باید یک پرانتز باز کنم و بگم حرف حق زدن یک چیز است چگونه حرف حق زدن هم مهم است حرف حق زدن لزوما حرف منجر به تاثیر نیست چرا که خیلی ها حرف درست می زنند ولی حرفی که باعث تغییر شود کم است که در بیشتر موارد تاثیر معکوس را می بینیم یعنی حرف حق سبب قدرت باطل می شود  برای مثال در مورد حضرت ابراهیم (ع) که بت شکنی کرد و در آتش انداختنش  شکستن بت ها مهمترین مساله نبود چون دوباره ساخته می شدند آنچه که مهم بود به فکر انداختن مردم در خصوص بت ها بود و صحبت ایشان که بت بزرگ سبب این کار شده است و آیا بت ها از خود قدرتی دارند این حرکت ابراهیم سبب فکر کردن مردم و دیدن پوشالی بودن قدرت آنها شد که عملا بنیان قدرت را هدف قرار داد    یکی از بحث های نحوه بیان اخلاق است که در گفتن حرف حق باید اخلاق رعایت شود اخلاق هم بهترین تعریفش این است که آنچه برای خود دوست داری برای دیگران دوست بدار و آنچه برای خود دوست نداری برای دیگران دوست ندار  الان نمونه بی اخلاقی در فضای سیاسی هم پر است آنهم به نام حرف حق        صحبت جالب دیگری که می کند بحث استفان هاپکینز است که در علم فیزیک مباحث دارد و خودش می گوید به خدا باور ندارد  و اساتید فیزیکی که تئوری های او را درس می دهند و جواب این عدم اعتقاد او را نمی دهند و هر شب مراسم مذهبی می روند نفاق می کنند  چرا که درس های او تاثیر باعث ترویج عدم اعتقاد به خدا می شود و جدایی این دو اشتباه است  دقیقا مخالف حرفی است که دفعه قبل زدم است می گوید      بعد در مورد آدم های صحبت می کند که حالا اینجا مثالش زمان جنگ خارج رفتند به بهانه تحصیل و زمان جنگ در جبهه نبودند که این افراد هم ...  این جا باز یک پرانتز باز می کنم  قبل از گفتن این صحبت به صورت عام باید در نظر داشت که جای هر کس آنجا در خدمت به کشورش است که اگر نبود کسی نباشد جایش را بگیرد و کار با پیش ببرد برای یک مثال یک متخصص را هرگز به خط اول نمی برند چرا که حضورش در عقبه می تواند باعث اقدامی شود که جان صدها سرباز را حفظ کند  از این رو به جای اینکه  بگوییم چرا در زمان جنگ خط نبودی یا جبهه نبودی که از ایران دفاع کنی باید بگوییم در زمان جنگ چه کاری می کردی که به کشورت و اسلام خدمت برسانی  چرا که همان کشاورزی که نان رزمندگان را تامین می کرد در دفاع از این کشور سهم داشته و کسی که درس خوانده و بعد از جنگ آمده و برای کشوراش سازندگی کرده است  خیلی از افرادی که اکنون در خط اول علم کشور داریم در زمان جنگ مشغول تحصیل بودند ولی امروز در جنگ بزرگتری در حال خدمت هستند      در دقیقه  80 به بعد به دولت قبل می تازد و کلا می برش زیر سوال  زیاد در این مورد صحبت نمی کنم چون تو سایت دعوا می شود  ولی خلاصه حرفش اینکه خروجی و تفاوت شرایط در اول و آخر یک دولت بیانگر واقعیت آن دولت است نه حرف های پشت تریبونش
  20.   بحثم این نیست که آخرتی وجود ندارد و یا اینکه کارهای ما تاثیر اخروی ندارد  بلکه این موضوع که کارهای ما حتی عبادات ما مثل نماز و روزه اول برای مقاصد دنیوی است و نتایج دنیوی  دارد و اینکه ما مدام نتایج کارهای خود را به آخرت می سپاریم کم کم دچار مشکلات بدی می شویم مثال دقیقش نماز خواندن خود ماست که اگر در زندگی ما تاثیر نگذارد و اثرش را نبینیم مطمئنا اثر اخروی قابل توجهی هم از آن نخواهیم دید و این نکته و زنگ اخطاری در مورد کارماست که ایراد دارد و باید اصلاحش کنیم       هدف این تاپیک بیشتر بحث سخنرانی های آقای عباسی است که متاسفانه انگار فقط من هستم که سخنرانی هایش را گوش می دهم و نظراتم را می گویم و کسی هم لطف نمی کند این نظرات را نقد کند
  21.   در بخش دوم صحبت های ایشان این نکات را نوشتم که امیدوارم دوستان نقد خوبی به این نکات بنویسند    در صحبت های مدام تاکید بر لیبرال است که لیبرال بد است و خیلی از مسئولین اکنون لیبرال هستند در توضیح لیبرال می گویند مکتبی مبتنی بر سود و فایده گرایی  بعد ادامه می دهد سود و فایده خوب است ولی در اسلام ما علاوه بر ضرر خسران داریم و سودی فرا مادی که اخروی است    مثالی که تا نیمه روی آن تاکید می شود بحث ربا در بانک های کشور است که بر مبنای لبرال است  و مثالی که یک بار آمد این بود که امام حسین (ع) کشته شد ولی آیا شکست خورد بله از لحاظ مادی شکست خورد ولی از لحاظ اخروی برنده شد    نظر بنده نسبت به این چند نکته از صحبتشان :   باتوجه به کمی مطالعه در کتاب ها کرده ام شدیدا مخالف این نظر هستم فایده ی یک کار را تنها در اخروی بودن آن ببینیم  یعنی کاری که فقط فایده اخروی داشته باشد و فایده دنیوی نداشته باشد تا به حال ندیده ام  یعنی هرکاری ما می کنیم اول اثر دنیوی دارد و آن اثر دنیوی است که اخروی را می سازد  امام حسین (ع) در کربلا شهید شد و سر مبارکشان قطع و بدترین اتفاق برای عزیزانشان افتاد در نگاه اول مادی می گوییم ضرر ولی وقتی نگاه خود از نظر زمانی بیشتر می کنیم می بینیم که این اتفاق حکومت اموی را نابود کرد و تاثیرش تاکنون ادامه دارد، تاثیری کاملا مادی یعنی 72 تن شهید شدند ولی سبب نجات فکری یک دین و میلیون ها و شاید ملیاردها انسان شدند  از این نظر کار امام حسین (ع) در یک بازه زمانی بزرگ یک پیروزی مادی و فرای خیلی از پیروزی های دیگر بود    در مورد ربا هم مساله این است که یک سود کوتاه مدت بدست می آید ولی در طولانی مدت این سود تنها موجب ضرر مادی است  علت هم نابود کردن قوه تولید جامعه است و وقتی قوه جامعه نابود شود مشکلاتی پدید می آید که گریبان همان شخص ربا گیرنده و دهنده را می گیرد  برای مثال انسان های زیادی بیکار می شوند که احتمال اینکه راهزنی یا دزدی کنند بیشتر می شود و از این رو فرد سود کننده در ربا باید بیشتر از هزینه ربا را صرف بیمه ، تامین امنیت و ... بکند بماند که عملا خود را از سود بیشتر محروم کرده است  و این قضیه باز در یک بازه زمانی بزرگ باید دیده شود  مثال این قضیه هم در قرآن آمده است که شراب و قمار هر دو مزایایی دارند ولی ضررشان بیشتر از منفعتشان است آیه 219 سورة بقره و این ضرر تنها در بازه های زمانی بلند خوب دیده می شود    در خصوص لیبرال به عنوان یک مکتب فکر باید گفت که هر مکتبی که انسان ایجاد کرده باشد برحسب نیازی تولید شده است و بعد تئوریزه شده است و بعد از مدتی دارای تجربه واصلاح نسبت به موضوع شده است  از این رو دارای مجموعه ای خوب و بد است که عقل سلیم می گوید قسمت های خوب آن جدا شده و قسمت های بد را کنار می گذاریم  چون قسمت خوب عملا مشکل و نیازی را برطرف می کند که برای ما مفید است شاید بگویند لیبرالی است ولی وقتی کار درستی است چرا نباید انجام دهیم  اگر تئوریسین های لیبرال بگویند ربا خوب است دلیل نمی شود بقیه نظراتشان هم مثل این حرف اشتباه باشد  برای مثال در یوگا که از یک طرز فکر هندوهامی آید ما در ایران بخش ورزش آن را گرفته ایم بدون طرز فکر و در بعضی کشور ها مثل ترکیه طرز فکر هندو را هم گرفتند والان آنها دچار ترویج این فکر هندویسم شده اند در حالی که در ایران به عنوان یک ورزش عملا شناخته و تدریس می شود    بویژه برای ما که هنوز قوانین اقتصاد اسلامی خود را تئوریزه نکرده و منطبق با زمان و الگوی جامعه ارائه نداده ایم  در دیگر صحبشان گفتند در دانشگاه ها علوم انسانی غرب تدریس می شود و اشتباه هست و نمی پذیرند  در مورد این صحبت دانشگاه ها برای تدریس و یا حذف یک مبحث نیاز به جایگزینی با یک مبحث و کرسی قوی دارند  ولی متاسفانه ما هنوز مباحث را بصورت قوی مکتوب و قابل بحث آماده نکرده ایم و این مباحث ناقص عملا در مقابل ایراداتی که مباحث غربی می گیرند و نقاط قوت آنها هیچ شانسی ندارند ازاین رو اساتید دانشگاه حق دارند که مقاومت کنند چون نابودی مباحث اسلامی به بدترین وضع ممکن خواهد بود  یک مبحث قوی با ارائه نقطه نظرهای خودش و یک مجموعه راه حل های عملی برای مشکلات امروز جلو می آید و نقطه قوتش بیان برتری اش بر دیگر نظریه ها است و اینکه آنها چه ضعفی دارند و این چه برتری دارد این قدرت ایجاد نمی شود جز با تولید و تئوریزیه و به روز کردن مباحث اسلامی و بردن آن ها زیرنقد که خوشبختانه بعضی نظریات دیگر مثل لیبرالیسم، کمونیست و .... برخی مباحث را آزمایش کرده و در بوته تجربه برده اند و از این نظر خیلی جاها در افزایش سرعت تئوریزه کردن مباحث اسلامی کمک شایانی می شود
  22.   ترکیه در این طرح زیرساخت تولید را داشت ولی با یک مناقصه، طرح یک ناوهلیکوپتر بر را خرید  تفاوت عمده ایران و ترکیه بر سر زیرساخت های تاسیسات دریایی ساخت کشتی است  علاوه بر این ترکیه در خرید موتور و طراحی قوه محرکه مشکل تحریم را ندارد و امکان خرید طرح را نیز دارد    از این رو صنایع دریایی ما از ترکیه به شدت عقب تر است      انشاالله ناو هلیکوپتر ترکیه را با ناوهای دیگر مقایسه می کنم تا مشخص شود آیا انتخاب بهتری بوده است؟
  23.   فقط ده دقیقه اولش را وقت کردم گوش بدم بقیه اش انشاالله در چند روز آینده اول در مورد سردار ناظری صحبت می کند  اینکه سردار ناظری آدم بسیار مفیدی برای کشورش بود و در تربیت نیروهای سپاه نقش ویژه داشت واضح بوده و گفتنش باعث ترغیب خیلی ها در ادامه این مسیر می شود  ولی وقتی می آییم هرچه می توانیم بگوییم و غلو کنیم حالا بر حسب ارادات یا قصد بیان بزرگی ایشان، ظلم در حق ایشان است  چرا که این بزرگوار آنقدر بزرگ هست که از گفتنش ناتوان باشیم و ایشان نیازی به بزرگنمایی ما ندارد
  24.   پس جنگ در یک ماه دیگر قطعی است و شاهد حمله مجدد اسرائیل به جنوب لبنان خواهیم بود  حزب الله به احتمال بالا اقدام به پاسخگویی می کند و اسرائیل حمله خواهد کرد اما این بار حملات به اسرائیل بدتر خواهد بود  نتانیاهو و اسرائیل هر وقت مغرور می شوند و دستکم می گیرند شکست می خورند    احتمال اینکه حزب الله اقدام متقابل  نکند هست ولی آن موقع پوست تروریست ها کنده است 
  25. این به نظر می آید متحدین عربستان القاعده را خیلی دست کم گرفته بودند  دو الی سه حمله دیگه کافی است تا شاهد عقب نشینی این متحدین از یمن باشیم بدبختی آن موقع شروع می شود که عربستان می آید به کمک داعش و القاعده یمن