alexandre

VIP
  • تعداد محتوا

    892
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های alexandre

  1. دیمونا (در عبری: דימונה) نام یکی از شهرهای کشور اسرائیل است که در استان جنوبی اسرائیل و در صحرای نگب قرار گرفته است. شهر دیمونا در حدود ۳۴٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد(شهر دیمونا، مرکز یهودیان سیاه‌پوستی است که اکثرا از اتیوپی به اسرائیل مهاجرت کرده‌اند). مرکز تحقیقات اتمی نگب و نیروگاه اتمی دیمونا در ده کیلومتری جنوب شهر دیمونا قرار دارد ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اين تاپيك براي بررسي چگونگي حمله ايران به نيروگاه اتمي ديمونا در صورت آغاز جنگ بين ايران و ر‍ژيم اشغالگر ايجاد شده(دوستان فرض را بر اين بگذارند كه مسئولين ما به خاطر روند جنگ و بررسي تمامي مسائل تصميم به اين كار گرفتند) موارد كليدي كه مي توان مطرح كرد ميزان تاثيرات چنين اقدامي براي اسرائيل و تاكتيك هاي پيش روي ايران كه در انتها به موفقيت در عمليات فوق منجر بشود.(خرابكاري داخلي – حملات موشكي – بمباران هوايي و ...) منتظر ديدگاه دوستان اهل نظر هستم تاپيك مرتبط: آيا رژيم صهيونيستي توان حمله به تاسيسات اتمي بوشهر را دارد(تحليل اعضا)
  2. ساختمان ها رو باید به زیر زمین منتقل میکردند. هزینه جایگزینی رادار به مراتب کمتر از هزینه جایگزینی نیروی انسانیه.
  3. به نظرتان اگر جمهوری اسلامی ایران تصمیم بگیرد که در مقابل تجاوز رسمی به خاک کشور خویشتنداری کند و پاسخی ندهد، در ادامه چه رفتاری از اسرائیل و آمریکا و حتی سایر کشورک های منطقه سر خواهد زد؟ پی نوشت: - این اولین تجاوز رسمی یک رژیم به خاک ما پس از 36 سال بود. - حمله هوایی پاکستان به خاک کشور با هماهنگی داخل صورت گرفته بود. همچنان که حمله ما در بخش هایی از خاک پاکستان از قبل به اطلاع دولت فوق رسانده شده بود و در چارچوب توافق شده قبلی بود.
  4. اسرائیلی ها دو گزینه دارند. پاسخ محدود، پاسخ گسترده. ظاهرا هر دو پاسخ منجر به اقدام تلافی جویانه ایران در سطحی بزرگتر از وعده صادق 2 میشود. حالا باید دید بر اساس دکترین مرد دیوانه عمل خواهند کرد یا صبر میکنند تا گام به گام و پله به پله تنش افزایش پیدا کند. همانطور که ما اینجا حرف از اقدام پیشدستانه میزنیم، آنها هم این پاسخ را فرصت می دانند. در شرایطی که علم داشته باشند که ایران قطعا علیه پاسخ محدود آنها اقدام خواهد کرد و ضربه بزرگتری خواهند خورد، چرا پس این ضربه خود را فلج کننده طرح ریزی نکنند؟ این هم یک گزینه است که ممکن است مد نظر دشمن باشد. وقتی همه ما معتقد هستیم که ضربات بعدی ایران سخت تر خواهد بود، اینجا برای اسرائیلی ها منطق چه حکم میکند؟ منطق حکم میکند طوری ضربه بزنند که یا به بازدارندگی برسند و مانع پاسخ ایران بشوند (خیلی بعید هست در عمل مطابق با اهداف آنها پیش بره)، یا طوری ضربه بزنند که توان تهاجمی ما را تضعیف کنند (ضربات گسترده به توان پدافندی). در مورد ما، در وهله اول باید به حملات پیش دستانه فکر کنیم. در غیر این صورت باید آماده پاسخ فوری باشیم به گونه ای که عملیات دشمن را پر هزینه کنیم، این میتونه شامل حملات گسترده موشکی علیه فرودگاه هایی باشد که مقصد هواگرد های اسرائیل و امریکا بعد از حملات علیه ایران هستند. همانطور که برای اسرائیلی ها فرصت است برای ما هم فرصت ایده آلی است که ضربات سنگینی به نیروی هوایی دشمن بزنیم. نکته بعدی، فاصله افتادن میان کنش ها و واکنش های ما و دشمن منجر به تکرار چرخه انتقام و تلافی میشود. اما زمانی که کنش و واکنش همزمان اتفاق بیفتد احتمالا چرخه انتقام متوقف میشود. به زبان ساده تر اگر امروز آنها ضربه بزنند و 2 هفته بعد ما ضربه بزنیم، آنها ناچار هستند که مجددا پاسخ بدن و در مورد ما هم به همین شکل. اما اگر میان زمان ضربه آنها و پاسخ ما فاصله ای نباشد (اقدام فوری ما همزمان با آغاز عملیات دشمن)، اینجا نتایج عملیات در بعد روانی چنان آمیخته می شود که هر دو طرف می توانند خودشان را در مقام کنشگر فعال معرفی کنند و حق واکنش منفعلانه را به طرف مقابل بدهند! اما از آنجا که طرف مقابل هم مدعی است که فعالانه، ضربات کنشی خودش را زده و نیازی به ضربه واکنشی ندارد، این چرخه متوقف میشود. به طور کلی، اولویت های ما باید به این ترتیب باشد: - حملات پیش دستانه (حملات پیشدستانه باید صدای کمتر اما درد بیشتری داشته باشند. نیازی نیست نمایش قدرت راه بیفتند و دشمن را محکوم به واکنش کند. حملات بسیار محدود اما نقطه زن علیه سامانه های راهبردی رژیم کفایت میکند). -عدم غافلگیری و آمادگی حمله ترکیبی دشمن در سطوح سایبری، امنیتی و نظامی -واکنش فوری یا به معنای دقیق تر، واکنش همزمان با حمله دشمن (پیش نیاز این گزینه، عدم غافلگیری و داشتن طرح و برنامه مطابق با انواع سناریو حمله دشمن است).
  5. نظر من هم دقیقا همینه. اصلا نمیشه به آمارهای دشمن اتکا کرد. هر هدفی که روی رادار داشتند رو به عنوان موشک فاکتور کردند تا نرخ اعلامی موفقیت پدافند اینها و نرخ ادعایی فیل ما بالا بیاد! من جمله هر بوستر و احتمالا برخی بمبلت ها رو هم به عنوان یک موشک در نظر گرفتند. تصورم اینه که تعداد بالستیک هایی که لانچ کردیم حدود 35-50 تا بیشتر نباید باشد. بر فرض این تعداد لانچ، عملا فناوری، تکنیک و تاکتیک ما در عملیات وعده صادق، گیم چنجر بوده. هرچند که در سطح راهبردی به حدی دستاورد داشتیم که حتی این گیم چنجر نظامی خیلی به چشم نیاد!
  6. با پیش فرض طراحی عملیات در سطوح بالای مقاومت در منطقه: عملیات اخیر آفندی بود و متکی به اصل غافلگیری و با هدف گرفتن بیشترین تلفات. اکثر خطوط قرمز ترسیم شده توسط اسرائیل طی این عملیات زیر پا گذاشته شد. طراحان عملیات قطعا از تبعات این عملیات آگاهی داشتند و سناریو های مختلف من جمله ورود آمریکا و سایر کشور ها رو بررسی کرده اند. هرچه گستره جنگ بیشتر شود قطعا باید شاهد غافلگیری های بزرگتری باشیم.
  7. 30 درصد سربازان اسرائیلی کماندوی ویژه خیلی آماده هستند؟!
  8. خیر فعال هستش اما برخلاف دوره های قبل، فیلم های درگیری و رهگیری آن خیلی منتشر نشده. اگر حدود 5000 راکت شلیک شده باشد و تنها 500 فروند فرود آمده باشد (که تصور می کنم به مراتب کمتر از این باشد) به نرخ انهدام 90 درصدی می رسیم که بسیار عالی است. مقاومت باید به جای تاکتیک اشباع برای عبور از پدافند به سمت ایجاد تغییرات در پروفایل پروازی راکت ها بره. فقط کافیه یک بالک متحرک بسیار ساده روی هر راکت نصب کنند که پس از زمان معینی فعال و غیر فعال بشود و یک مسیر زیگزاگی تصادفی ایجاد کند.
  9. خیلی روی انسجام ملی و هویت ملی در اسرائیل حساب باز نکنیم! این رژیم خیلی از عناصر مورد نیاز برای ایجاد یک هویت ملی عمیق را ندارد. در مورد یک رژیم 75 ساله صحبت می کنیم که اکثریت ساکنان آن دو تابعیتی و اجاره ای هستند و فاقد تعصب سرزمینی هستند. ناامنی در سرزمین های اشغالی = فرار ساکنین و فروپاشی
  10. شاید بشود بر اساس واکنش های ما در گذشته پیش بینی کرد: 1- ابتدا منتظر میشویم اقدام کنند و بعد انتظار درخواست رسمی از ارمنستان را داریم تا ورود کنیم به خاک ارمنستان. 2- ارمنستان این اجازه رو نخواهد داد و در عوض تلاش می کند پای کشور های غربی را به کشورش باز کند. 3- بعد از آغاز درگیری ها نهایتا بخش هایی از این استان اشغال می شود. 4- همچنان منتظر درخواست رسمی ارمنستان هستیم تا اجازه ورود به خاک ارمنستان را صادر کند. 5- ارمنستان همچنان اجازه ورود به ما نخواهد داد و در ادامه ارتباط کامل ما با شمال ارمنستان قطع می شود. 6- پس از قطع ارتباط روی به بیانیه های تهدید آمیز می آوریم. 7- به مرور نیروهای ترکیه ای و اسرائیل در جنوب ارمنستان مستقر می شوند. 8- بین دو گزینه ورود مستقیم به درگیری با ترکیه- اسرائیل و همچنین درگیری غیر مستقیم (تکذیب هر اقدامی) قرار میگیریم که انتخاب ما هم قابل پیش بینی است! 9- بخش هایی از جنوب ارمنستان برای اشغالگران ناامن می شود و در پاسخ، این ناامنی به داخل کشور ما هم کشیده خواهد شد. 10- در ارمنستان کودتا خواهد شد و حکومتی نزدیک به شرق روی کار خواهد آمد. 11- فشار ها از شمال ارمنستان به جبهه های درگیری بیشتر خواهد شد و تمرکز اشغالگران در جبهه های شمالی افزایش می یابد. 12- نیروهای مسلح ما از جنوب وارد ارمنستان خواهند شد. 13- اشغالگران در دو جبهه شمال و جنوب تحت فشار قرار میگرند و نهایتا ارمنستان شمالی بواسطه کریدور تحت کنترل ما به ایران مجددا متصل خواهد شد. 14- هم آذربایجان و هم ترکیه دست به اقدامات تروریستی (غیر مستقیم) در داخل خاک ایران می زنند تا نشان دهند که ابایی از درگیری مستقیم با ایران ندارند و ایران را ناچار به عقب نشینی کنند. 15- واکنش ایران به این اقدامات، در داخل خاک ترکیه و آذربایجان و همچنین مواضع این کشور ها در سایر نقاط منطقه دردناک خواهد بود و ایجاد بازدارندگی خواهد کرد. 16- رفراندوم در جنوب ارمنستان برای الحاق به ایران انجام خواهد گرفت و نهایتا ارمنستان جزوی از خاک کشور خواهد شد. 17- غرب، ارمنستان شمالی، باکو و ترکیه نتایج این رفراندوم را نمی پذیرند و همچنان ناامنی و درگیری ها در این مناطق ادامه پیدا می کند. 18-...
  11. صحنه رو که میبینیم برای من تداعی کننده وضعیت پیش از عملیات فروغ جاویدانه! اینبار البته بدون حرکت آشکار کاروان نظامی منافقین از خارج از مرز ها به سمت تهران، بلکه خیلی نرم و طی ماه ها و سال های اخیر در اکثریت شهر های مهم سازماندهی شدند. اینبار با چراغ سبز مستقیم آمریکا به جای صدام.
  12. حالا که اشاره کردید به درگیری های احتمالی آتی در مسائل داخلی، این هم نکته ای هستش که حضور آمریکایی ها درنزدیکی مرزهای ایران به نوعی اعلام حمایت سخت از هرگونه جنبش توده ای براندازانه است. اینکه میگم توده از این جهته که این مدل آرایش های جنگی هالیوودی توسط آمریکایی ها شدیدا توسط این توده ها و رهبران احمق شون خریدار داره و عملا موجب گسترش توده ها میشه و فرصت اقدامات سخت رو توسط گروه های براندازانه داخلی فراهم می کنه. البته از همراهی برخی گروه های سیاسی که با حماقت در یک سال گذشته، منفعلانه کنترل هواداران خود رو به سلبریتی-مزدور ها واگذار کردند و دیگر امکان بازگرداندن این افراد به چارچوب های نظام، خصوصا مشارکت در انتخابات رو ندارند هم نباید بگذریم. عملا این گروه ها تمام ظرفیت های داخل چارچوب نظام را از دست دادند و تنها امکان ایجاد فشار های کف خیابانی و اینبار با خواسته های براندازانه را دارند. حالا شما تصور کنید که عملا وارد شرایط بحرانی در داخل بشیم، از طرفی ظرفیت های درگیر سازی مثل باکو یا طالبان یا حتی خود آمریکا فعال بشن و بخش زیادی از توان امنیتی و انتظامی ما رو هم اشغال کنند. اینجاست که مواضع ما در سطوح بالاست که می تونه طمع آمریکایی ها و اروپا را از بین ببره یا تشدید کند. در مقطعی هستیم که هرگونه سیگنال ضعف وضعیت را بدتر می کند.
  13. سلام، ببینید وقتی درگیری ها وارد سطح بالاتر و از نوع انهدام کشتی ها بشه و دو طرف ضرباتی بزنن و ضرباتی متحمل بشن، اینجا یک متغیر دیگه هم وارد ماجرا میشه که تعیین کننده است و اون اختلاف سطح قدرت نظامی دو طرف هستش! این عاملی هستش که اتفاقا بازدارندگی میاره نه صرفا هزینه های کشتی های منهدم شده و ناامن شدن و ...! مثال می زنم، تصور کنید یک مرد پر قدرت که مورد احترام همه هستش و خلاصه همه ازش حساب می برن و هیچکسی هم جرات کوچکترین رفتار خارج از شانی رو در مقابلش ندارد بخواد در یک محیط عمومی یک دیوانه ای را ادب کنه، اما این رو بدونه که اون دیوانه قطعا یک کشیده می خوابونه توی گوش اون مرد و توهین هایی می کنه که بازخورد منفی داره در پیش اطرافیان حاضر. و این مرد اگر مجدد اقدامی کنه یک کشیده دیگه می خوره و توهین های جدید و .... اینجا کم کم اعتبار و هژمونی اون مرد بین اطرافیان از بین میره و خلاصه همه جا پخش میشه فلانی از فلان بچه دیوانه کتک خورده! در صورتی که آمریکایی ها بخوان تنش را یک یا چند سطح بالاتر ببرن قطعا ضربه می زنن اما ضرباتی هم می خورن که این ضربات هرچند اگر کم باشد از منظر هژمونیک برای اونها گران تموم میشه. این نقطه ای هستش که برای ما بازدارندگی ایجاد می کنه. اما بالاعکس، اگر ما در این مقطع به خاطر ترسیدن از اقدامات متقابل و هزینه دادن ها رو به اقدامات محتاطانه بیاریم عملا کنترل منطقه را دادیم دست آمریکایی ها و تبعات این مورد به مراتب بد تر از تبعات بدگویی های رسانه های غربی از دزدی دریایی و راهزنی ماست. من تصور می کنم اینکه آمریکایی ها تو این نقطه قصد ورود پررنگ تر در منطقه را دارند به خاطر محاسبات اشتباهی هستش که بر اساس رفتار بعضا غلط ما داشتند. قطعا اگر اونها بدونن قرار نیست نیروهای مسلح هم مانند سیاستمدار ها در یک چارچوب مشخص و قابل پیش بینی و استاندارد واکنش نشان بدن وارد چنین ماجراجویی هایی نمیشن. باید دید ما در یک سال گذشته چه مواضع سیاسی داشتیم (در قبال خود آمریکا، کشورهای منطقه یا بحران های داخلی) که آمریکایی ها خیالشان از بالاتر رفتن سطح تنش در این مقطع راحت شده.
  14. آمریکایی هرچقدر حضور پررنگ تری داشته باشن واکنش ایران سخت تر و احتمالا بیشتر از نوع تیر غیبی خواهد بود. ما اگر نتونیم به هر دلیل اقدام متقابل برای توقیف نفتکش انجام بدیم، میتونیم نفتکش فوق رو زمینگیر کنیم. قطعا غرق کردن یک نفتکش یا کشتی باربری با تیر غیب به مراتب ساده تر، کم هزینه تر و در دسترس تر هست نسبت به توقیف. این رو با کمترین امکانات 40 سال پیش نشان دادیم، الان که تیر های غیبی ما بسیار متنوع تر هستن. ضمن اینکه در این فاز دیگه چشم در مقابل چشم معنایی ندارد! پیش از این توقیف یک نفتکش در مقایل توقیف نفتکش بود، پس از این میشه از کار افتادن 10 کشتی و نفتکش در ازای هر کشتی ما. قطعا اونها بیشتر ضرر می کنن
  15. سلام علیکم آمریکایی ها حتما بر اساس داده های دقیقی که داشتند واکنش ایران را پیش بینی کرده بودند و دست به چنین اقدامی زدند. داده های سیاسی، نظامی، اجتماعی و ... که نهایتا امکان پیش بینی را به آنها داد. اما تصور می کنم منابع این داده ها هر آنچه که بود، چه چراغ سبز مستقیم یا غیر مستقیم از داخل! چه اطلاعات به روز از آرایش نظامی ایران و آمادگی جنگی، شرایط جامعه و ... ، احتمال جنگ را در پیش بینی نزدیک به صفر تخمین زده باشد. کما اینکه اینطور هم شد. شاید اگر جمع بندی آمریکایی ها احتمال 10 درصدی تبدیل شدن این اقدام به جنگ را میداد این عملیات رو کنسل می کردند. اینکه معتقد هستم که آمریکایی ها احتمال جنگ را نمی دادند به خاطر عدم آمادگی آنها و نداشتن برنامه برای آغاز جنگ بود. این را میشه از تهدید به حمله سراسری به 52 نقطه استراتژیک ایران و بعد عقب نشینی از این تهدید درک کرد. در حالی که اگر آمریکایی ها آمادگی آغاز تهاجم گسترده را داشتند قطعا پس از حملات موشکی ایران، خصوصا پس از تهدیدات جدی که در مورد هرگونه واکنش ایران داشتند، واکنش شدید نشان می دادند. البته یک نکته هم باید در مورد شبیه سازی های نظامی دشمن در نظر داشت. اساسا اعتماد به نتایج این شبیه سازی ها (شبیه سازی هایی که نتایج آن به صورت عمومی منتشر می شود)، ممکن است کارکرد ضد اطلاعاتی داشته باشد. قطعا هیچ کشوری نقاط ضعف خود را به صورت عمومی منتشر نمی کند! گاهی دشمن با انتشار مستقیم یا غیر مستقیم ضد اطلاعات در قالب شبیه سازی و ... طرف مقابل رو به سمت توسعه بخش های خاص یا روش های خاصی هدایت می کند و در روز نبرد ما را در تله می اندازد.
  16. البته اگر از نگاه یک آمریکایی میهن پرست نگاه کنیم حتی همین بلاف ها یا تهدیدات هم مورد تاییده! بایدن توانایی های اوباما رو برای دو دوره ای شدن ندارد، از طرفی مشارکت سیاسی جمهوری خواهان همواره بالاست و بعد از وقایع اخیر (تنش ها بر سر جریانات منحرف جنسی) بالاتر هم خواهد رفت. جمهوری خواهان همواره مذهبی تر بودند و ناهنجاری هایی که در زمان بایدن در حال رخ دادنه مشارکت اینها را بالاتر هم خواهد برد. این مسیری که بایدن و دموکرات ها طی می کنند منتهی میشه به انتخاب مجدد ترامپ یا یک نامزد جمهوری خواه دیگر. من تصور می کنم بایدن تک دوره ای بشه همانند ترامپ و احتمال به قدرت رسیدن مجدد جمهوری خواه را بیشتر می دونم.
  17. طالبان هنوز به یک ساختار منسجم حاکمیتی نرسیده. ملت افغانستان بر خلاف گزاره هایی که ممکنه از رسانه ها بشنوید حامی طالبان هستند. مهمترین نقطه قوت طالب ها برقراری امنیت با توسل به رعب هستش. امنیت یکی از اساسی ترین نیاز هاست. شاید برای ما خیلی به چشم نیاد ولی برای ملت افغانستان در بالاترین سطح نیاز هاشون قرار داره. وقتی قاضی در جا حکم به قطع دست کسی که دزدی کرده یا نکرده میده به نظرتون چقدر در مقابل دزدی و بزهکاری بازدارندگی ایجاد می کنه؟ مردم افغانستان، خصوصا قشر سنتی ترجیح میده تحت کنترل و چتر امنیتی گروه های ذیل طالبان باشد تا دچار هرج و مرج. طالبان هم به این موضوع آگاهی داره، حالا این در سطح خرد هستش، در سطح کلان برای تبدیل شدن به یک حاکمیت منسجم نیازمند داشتن یک هویت کلان هستش. اینجاست که تنش با ایران می تونه به طالبان کمک کنه. خصوصا اینکه به نظر میرسد طالبان تو جنگ روانی از مسئولین ما حرفه ای تره! مردم افغانستان به راحتی باور می کنند که طالبان آمریکا رو شکست داده و می تونه بخش هایی از ایران را هم حتی اشغال کنه! این تنش هایی که پیش میاد و بلافاصله فاز همسایه دوستی ما برای مردم افغانستان یک طور دیگه ای تفسیر میشه و نهایتا ریشه های این هویت کذایی رو محکم تر و محکم تر می کنه تا جایی که دیگه طالبان به اون انسجام ساختاری خودش رسیده و سطح حمایت بالاتری از سمت مردمش دارد. حالا تصور کنید این وسط ما سایر بازیگر ها رو هم داریم، از اسرائیل بگیرید تا آمریکا و ... . من نمی دانم مسئولین ما چطور نگاه می کنند و فکر می کنند اما باید تا حد امکان از هر اقدام یا رفتاری که منجر به انسجام هویتی حاکمیت طالبان بشه جدا خودداری کنند. اگر تنشی مجدد رخ داد باید ختم به ذلت این گروه بشه وگرنه در دراز مدت وضعیت بدتر خواهد شد. اینکه ما وارد باتلاق افغانستان بشیم ایده خوبی نیست اما نباید رفتاری داشته باشیم که خود طالبان هوس کنه این باتلاق را تا داخل خاک خودمون بیاره! باید بریم به سمت نقطه زنی در داخل این سیستم که منجر به اختلافات داخلی میشه! در کنار این باید هرگونه ماجراجویی از طرف مقابل به گونه ای پاسخ داده بشه که اعتباری برای این گروه به همراه نداشته باشد. نباید اشتباهی که در مقابل حکومت باکو مرتکب شدیم در مقابل طالبان مرتکب بشیم. ما با باکو کاری کردیم که قدرت خودش را حتی برتر از ما ببینید!
  18. متاسفانه رمز عبور اکانت گالری رو فراموش کردم و نتونستم بازیابی کنم.
  19. انگار بادکنک هوا کردند!
  20. به نظر می رسد ارمنستان به صورت خودخواسته تسلیم خواهد شد. در بهترین حالت ارمنستان به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشه. ارتباط ایران به شمال قطع میشه، شاهد نفوذ ترکیه تا شمال شرق ایران طی سال های نزدیک خواهیم بود. اگر ارمنستان از منافع ملی خودش بگذرد، آیا ما هم از منافع ملی خودمون خواهیم گذشت؟ اگر ارمنستان می خواد سرزمین خودش را بفروشه یا به راحتی واگذار کنه چرا ما خریدار نباشیم؟ در صورت تسلیم ارمنستان ایران باید تصمیم بگیره که 1- اقدامی نکند 2- ارمنستان را متقاعد کنه تا اجازه تاسیس پایگاه و حضور نظامی به ایران در مناطق مستعد تنش بده 3- بخش هایی از خاک ارمنستان را از مرز خودش تا مرز گرجستان اشغال کند تا همچنان کانال ارتباطی با شمال حفظ بشه (همچنین مانع از اتصال ترکیه به خزر و شمال شرق بشه) 4- دخالت مستقیم کنه و نخجوان را اشغال کند.(مانع از اتصال ترکیه به خزر و شمال شرق بشه) 5- باکو رو به اشغال خودش در بیاره.(مانع از اتصال ترکیه به خزر و شمال شرق بشه) شاید این موارد خیلی عجیب باشد، اما یک شبه ما به این نقطه تصمیم گیری نرسیدیم. سالهای سال وقت داشتیم که جلوگیری کنیم که خب یا خواب بودیم یا آگاهانه نخواستیم... موارد بعدی رو شما بگید
  21. خاطرتون باشه تو جنگ قبلی بین این دو کشور، ما مانور نظامی داشتیم، شاهد گسیل تجهیزات به مرز ها بودیم. تصور باکو و ترکیه از اقدام ایران نهایتا در همین سطح نمایش نظامی بود، ولی حقیقتا این سری آرایش اصلا نمایشی نیست، با آمادگی کامل برای یک جنگ وارد عمل شدیم طوری که شخصا تصور می کنم تصمیمی گرفته شده.
  22. فعلا به عنوان یه پمپ بنزین، یه فروشگاه مواد غذایی و یه تعمیرگاه سیار برای سایر شناورها در نظر بگیرش. البته می تونه به یه ماشین حمل مواد ممنوعه هم تبدیل بشه! حداقل خیالمون راحته اینو نمی تونن توقیف کنن.
  23. انفجار مهیب یک دستگاه ون بمب گذاری شده در شهر شنویل ایالت تنسی آمریکا! شدت انفجار بسیار زیاد بوده و ساختمان های اطراف را تخریب کرده. این انفجار حدود ساعت 6 صبح اتفاق افتاد. https://uupload.ir/files/0a2d_eqfl0rpwmaai-pz.jpg https://uupload.ir/files/mkfg_eqgfzkmxiaafzvu.jpg
  24. به نام خداوند رحمتگر مهربان پس [با توجه به یاری و کارسازی خدا] سست نشوید و [کافران و مشرکان را] به آشتی و صلحی [که برای شما خفّت بار است] دعوت نکنید، در حالی که شما برتر هستید و خدا با شماست و هرگز از [ثواب و پاداش] اعمالتان نمی کاهد. محمد،35.