mahdavi3d

VIP
  • تعداد محتوا

    5,670
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    41

تمامی ارسال های mahdavi3d

  1. بنده تعجب می‌کنم وقتی حرفی زده نمی‌شود که دانسته‌های ما را بالا ببرد، به چه علت یک تاپیک باید همینجور جلو برود!؟ دوستان! اینجا چت‌روم نیست‌ها...!!!   اصولا بحث اعتماد به حرف‌های دوستان به آن شکلی نیست که مطرح نمودید. حرف خبری که منبع قابل استناد و ارجاع نداشته باشد بهتر از شایعه یا شنیده‌ها و یا امثالهم تلقی نمی‌شود و اینکه بعدا قرائنی نسبت به درستی یا نادرستی بخشی یا تمام آن حرف‌ها هم پیدا شود، تغییری در اصل قضیه ایجاد نمی‌کند. ما اینجا برای بحث منطقی و علمی حضور داریم و اولین قدم در این راستا، روشن شدن حدود و صغور موضوع مورد بحث هست. و جالب اینکه خود جنابعالی مثلا فرموده‌اید "چطور میاد و ماهواره بر واسه GEO تولید کنه ..." در حالی که جلوتر خودتان هم اشاره کردید "تست شود". بنابراین هنوز به اثبات نرسیده است که ماهواره‌بر برای GEO تولید شده است! آنچه ما می‌دانیم یک برنامه احتمالی برای طراحی و ساخت ماهواره‌بر هست و اطلاع بیشتری نداریم. (البته اینکه کشور ایران چه چیزی تولید می‌کنه یا نمی‌کنه یا بهتره تولید بکنه یا نکنه، بحث جداگانه خودش را دارد)   در مورد بخش دوم باید عرض شود، اینجا محلی برای کَل‌کَل‌های از جنس کف خیابون نیست. اگر کسی به نظر شما توهین کرده، تنها کاری که باید انجام دهید اطلاع به مدیران سایت هست و نه چیز دیگری.
  2. ممنون. احتمال می‌رود حادثه سقوط راکت LongMarch-3B چین در اطراف پایگاه Xichang (احتمالا روستای Mayelin) حامل ماهواره Intelsat-708 در سال 1996 هم مقیاسی در همین ابعاد (یا حتی بزرگتر) داشته باشد، هر چند دولت چین اعلام کرد 6 نفر کشه و 57 نفر زخمی‌ شدند اما منابع مستقل صحبت از چند صد کشته به میان آورده‌اند. +  
  3. با تشکر از era_923 گرامی. (به دلیل اینکه حجم تصاویر زیاد بود، بنده تغییری درارسال شما ایجاد کردم)   تصویر متحرک زیر، دور شدن فیلِی از رزتا را نشان می‌دهد: http://www.esa.int/var/esa/storage/images/esa_multimedia/images/2014/11/descent_to_the_surface_of_a_comet/15050365-1-eng-GB/Descent_to_the_surface_of_a_comet.gif ESA/Rosetta/MPS for OSIRIS Team MPS/UPD/LAM/IAA/SSO/INTA/UPM/DASP/IDA http://www.esa.int/spaceinimages/Images/2014/11/Descent_to_the_surface_of_a_comet   ESA/Rosetta/Philae/CIVA http://www.esa.int/spaceinimages/Images/2014/11/First_comet_panoramic   تصویر زیر نیز از ترکیب تصاویر خام دوربین‌های CIVA به‌دست‌آمده و با دیدن این تصویر شبیه پانوراما، می‌توانید دیدی تقریبی از شکل و شمایل محل فرود به دست آورید. قسمتی از تصویر زیر سایه کاوشگر است و تاریک شده است. تصویری شماتیک از کاوشگر نیز در مرکز قرار داده‌شده که بدانید هر تصویر از چه سمتی گرفته‌شده است. داده‌ها حاکی از آن است که دوپایه هنوز در فضا معلق هستند و کاوشگر در وضعیت خوبی نیست.   SA/Rosetta/Philae/CIVA http://www.esa.int/spaceinimages/Images/2014/11/Comet_panoramic_lander_orientation   ه گفته استفان اولامک، برخورد اول با سرعت حدود یک متر بر ثانیه انجام‌شده و برخاست از سطح با سرعت 38 سانتی‌متر بر ثانیه انجام‌شده و سپس کاوشگر تا برخورد بعدی به مدت یک ساعت و پنجاه دقیقه در پرواز بوده است و احتمالاً تا ارتفاع یک کیلومتر بالا رفته و یک کیلومتر نیز جابجا شده و باعث شده که اکنون اطلاع از موقعیت دقیق کاوشگر نداشته باشند. در پرش دوم سرعت به‌مراتب کمتر و حدود 3 سانتی‌متر بر ثانیه بوده و پس از چند دقیقه (حدود 7 دقیقه) کاوشگر فرود آمده و جست‌وخیزهای بعدی بسیار کوچک و قابل‌اغماض بودند. تصویر کامپیوتری زیر، محل اولیه فرود و محدوده احتمالی موقعیت فیلِی را نشان می‌دهد. ناحیه کوچک قرمزرنگ، محل اولیه تعیین‌شده برای فرود است و فیلِی توانسته داخل این ناحیه و با دقتی زیر صد متر به سطح برخورد کند؛ اما پس از برخورد بلند شده و جایی در ناحیه لوزی شکل آبی‌رنگ فرود آمده است. فعلاً محل دقیق فرود مشخص نیست.       در تصاویر زیر، محل برخورد اولیه با نشانگر قرمز نشان داده شده است:   ESA/Rosetta/MPS for OSIRIS Team MPS/UPD/LAM/IAA/SSO/INTA/UPM/DASP/IDA http://www.esa.int/spaceinimages/Images/2014/11/First_touchdown   ESA/Rosetta/MPS for OSIRIS Team MPS/UPD/LAM/IAA/SSO/INTA/UPM/DASP/IDA http://www.esa.int/spaceinimages/Images/2014/11/First_touchdown_close-up_1   ESA/Rosetta/MPS for OSIRIS Team MPS/UPD/LAM/IAA/SSO/INTA/UPM/DASP/IDA http://www.esa.int/spaceinimages/Images/2014/11/Searching_for_Philae     محل فرود فعلی نور کافی خورشید دریافت نمی‌کند. فعلاً مدت دریافت نور خورشید چیزی حدود یک و نیم ساعت در هر دوران است، درحالی‌که میزان در نظر گرفته‌شده در محل اصلی فرود حدود پنج الی شش ساعت بوده است. امکان باز و بسته کردن ارابه فرود برای یک جهش دیگر و فرود در نقطه بهتر وجود دارد. اما فعلاً به علت نامشخص بودن موقعیت و مخاطرات اطراف کاوشگر و اینکه هنوز اهداف اصلی مأموریت برآورده نشده، احتمال انجام این کار بسیار ضعیف است. وقتی بعد از برخورد اعلام شد که نیزه فعال شده است. این خبر کاملاً درست بود. اما به دلایلی با وجود فعال شدن سیستم پرتاب نیزه، نیزه شلیک نشده است.   منبع اصلی: علي رسول زاده ۲۲ آبان ۱۳۹۳ ترنجی    
  4. دوست عزیز! تعداد زیادی پرتابگر ماهواره سوخت جامد در ارسال‌های قبلی معرفی شده است. چند ارسال قبلی بنده را دقت نمودید؟ البته که برای مقاصد نظامی مفیدتر هستند اما بدان معنی‌ نیست که "فقط" کاربرد نظامی دارند. در مورد سرنشین‌دار، پروژه کانسلیشن دوران بوش و طرح راکت Ares-I ناسا با طبقه اول سوخت جامد را مطالعه بفرماید: http://en.wikipedia.org/wiki/Ares_I http://en.wikipedia.org/wiki/Ares_I-X
  5. اگر به عنوان نمونه عملکردی معادل یا بهتر از PSLV هند داشته باشد، چرا که نه؟ هندی‌ها با همین راکت، ماموریت‌های چاندرایان-1 ماه و مدارگرد مریخ را پرتاب کردند.
  6. لطفا منبع موضوعی که مطرح فرمودید را ارایه بفرمایید. ممنون می‌شوم.
  7. ایشان سخنگوی سپاه هستند؟ icon_wink
  8. البته فقط جناب نجف نبودند! اگر صفحات بعدی را هم مرور می‌کردید، کسان دیگری هم بودند! icon_wink هرچند الان هم نمی‌توان قضاوت دقیقی راجع به توانایی حمل محموله داشت، زبرا به پارامترهای متعددی بستگی دارد. و نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که کار راکتی، کار بسیار دشوار و حساسی هست. و اگر اینگونه نبود اروپا برای توسعه آریان-6 تا سال‌های 2020 بیش از 3 میلیارد دلار در نظر نمی‌گرفت! و هند با وجود سال‌ها استفاده از سوخت جامد به سراغ پرتابگر با طبقه مرکزی سوخت‌مایع و بوستر‌های سوخت جامد نمی‌رفت... (اضافه کنم برای آریان-6 دو پروپوزال اصلی ارائه شده است، یکی با طبقه مرکزی کرایوژنیک مجهز به موتور ولکان-2 و دیگری طرح تمام-جامد که در نهایت یکی از این دو طرح برگزیده خواهد شد)
  9. نکته اینکه حتی آزمون موفق یک طبقه راکت در روی زمین لزوما به معنای موفق بودن آن در شرایط پرواز نیست و تا زمانی که یک پرواز آزمایشی انجام نشود هیچ چیز معلوم نیست. در حال حاضر چیزی که شنیدیم این بود که "در یک چیزی" موفق شدند! خوب چه چیزی؟ فرضا موفق به اصلاح ترکیبات سوخت شدند؟ موفق به آزمون زمینی طبقه اصلی شدند؟ موفق به صحه‌گذاری عملکرد آن شدند؟ موفق به آزمودن TVC در طبقه اصلی شدند؟ و... بین حتی یک آزمون موفق یک طبقه در زمین تا رسیدن به یک پرتابگر عملیاتی مطمئن، فرسنگ‌ها فاصله وجود دارد.   بنده یک مقایسه با برخی پرتابگرهای عمده-سوخت‌جامد و نیز بوستر‌های برخی پرتابگرهای سنگین انجام دادم که مشاهده می‌فرمایید: (هر اندازه عمودی کوچک مشخص شده، معادل یک طبقه سوخت جامد است) military.ir  mahdavi3d  CZ-11 چین +، RSA-4 آفریقای جنوبی +، Epsilon ژاپن + +، VEGA اروپا + +، Minotaur-6 آمریکا +، PSLV هند + + +، Ariane-6 اروپا + +، Athena-III آمریکا + + + +، Ares-I آمریکا + +، Titan IV آمریکا +، Ariane-5 اروپا +، GSLV-MkIII هند + + +   اگر اصل‌کاری‌ها را بر اساس معیار فرضی حجم مرتب کنیم: طبقه مرکزی PSLV تقریبا 125 متر مکعب بوستر Ariane-6 تقریبا 182 متر مکعب بوستر GSLV-MkIII تقریبا 201 متر مکعب بوستر آریان-5 تقریبا 220 متر مکعب بوستر Titan IV تقریبا 257 متر مکعب طبقه اول Athena-III تقریبا 283 متر مکعب طبقه اول Ares-I تقریبا 570 متر مکعب   و حجم اعلامی توسط آقای اُمی، 192 متر مکعب، که تقریبا ار حجم مربوط به طبقه مرکزی آریان-6 بیشتر و از حجم مربوط به بوستر GSLV-MkIII کمتر است.
  10. علی‌رغم تایید اولیه، بررسی دیتای تله‌متری نشان می دهد دو نیزه نگهدارنده آتش نشده‌اند و وضعیت کاوشگر هنوز به طور کامل تثبیت نشده است. متخصصان اسا در حال بررسی موضوع هستند و شاید نیزه‌ها را دوباره آتش کنند. بدون تثبت، انجام برخی فعالیت‌های علمی مورد انتظار مانند عملیات سوراخکاری و ابزار MUPUS به مشکل بر می‌خورد. همچنین سیگنال دریافتی نیز دارای تناوب هست که در دست بررسی علت هستند. http://www.spaceflight101.com/play-by-play-philae-landing.html
  11.   لحظاتی پیش سیگنال تایید فرود موفقیت‌آمیز سطح نشین فیلِی بر سطح دنباله‌دار دریافت شد و نیزه‌ها نیز با موفقیت عمل کردند و ارتباط برقرار است. :)   اولین فرود نرم یک فضاپیما بر سطح یک دنباله‌دار در طول تاریخ اکتشافات فضایی.
  12. و نیز تصویر سطح‌نشین فیلِی از دید دوربین OSIRIS فضاپیمای روزتا:     [hr] تقریبا 30 دقیقه تا زمان مورد انتظار برای دریافت سیگنال فرود.
  13. تصویر ثبت شده توسط سیستم تصویرساز CIVA-P سطح‌نشین، مربوط به لحظاتی پس از جدایش از فضاپیمای مادر. یکی از دو آرایه‌های خورشیدی 14 متری و هسته مرکزی فضاییمای روزتا در این تصویر دیده می‌شود. سطح‌نشین فیلِی کماکان با هدف رسیدن به سایت J که اینک Agilkia نامیده می‌شود، در حرکت است. (خسته نباشن! این دیگه مسابقه می‌خواست!؟ big_grin :tongue:  Agilkia نام جزیره‌ای در رود نیل است که معبد باستانی Philae در آن واقع شده است!)   Credit: ESA/Rosetta/Philae/CIVA http://blogs.esa.int/rosetta/2014/11/12/farewell-rosetta/
  14. همانگونه که انتظار بود، سیگنال PHILAE توسط ایستگاه کنترل زمینی دریافت شد. http://blogs.esa.int/rosetta/2014/11/12/signals-acquired-from-philae-1210-cet/
  15. ناسا سه‌شنبه شب، در ادامه فعالیت‌های آماده‌سازی برای ماموریت آزمایشی EFT-1 فضاپیمای Orion را به مجتمع پرتاب منتقل کرد.           [hr]   https://blogs.nasa.gov/orion/2014/11/04/8-things-to-look-for-during-orions-flight/         http://spaceflightnow.com/2014/11/12/nasas-first-orion-capsule-delivered-to-launch-pad/  
  16.   تایید جدایش سطح‌نشین توسط مرکز عملیات فضایی اِسا و آغاز سفر هفت ساعت آن به مقصد هسته دنباله‌دار 67P/C-G اولین ارتباط فیلِی پس از دوساعت از لحظه جدایی و با رله سیگنال توسط روزتا انجام خواهد شد. http://blogs.esa.int/rosetta/2014/11/12/rosetta-and-philae-separation-confirmed/
  17. تصمیم نهایی اخذ شد و اینک عملیات فرود برای GO هست. دقایقی پیش از این تصمیم، روزتا آخرین مانور لازم برای قرار گرفتن در مسیر درست به منظور ارسال کاوشگر فیلِی را انجام داده بود. البته این تصمیم در حالی اتخاذ شد که آخرین بررسی‌ها نشان از وجود اشکال در سیستم تراستر گاز سرد سطح‌نشین دارد. این سیستم به منظور جلوگیری از بازگشت کاوشگر پس از تماس با سطح طراحی شده است، بدین ترتیب که پس از اصابت به سطح و تماس پاهای فرود که مجهز به مکانیزم‌های نیزه‌ای هستند، تراستر‌های بالای کاوشگر همزمان فعال می‌شوند و آن را به سمت سطح هُل می‌دهند تا از از جدا شدن احتمالی آن از سطح جلوگیری کنند. اما ظاهرا این سیستم با اشکال مواجه هست و در زمان فرود کار نخواهد کرد، بنابراین سطح‌نشین صرفا به مکانیزم‌های نیزه‌ای خود متکی خواهد بود. http://blogs.esa.int/rosetta/2014/11/12/rosetta-and-philae-go-for-separation/   فیلِی راس ساعت 08:35 به وقت گرینویچ (12:05 به وقت تهران) در فاصله 22.5 کیلومتری مرکز دنباله‌دار از فضاپیمای مادر جدا خواهد شد. سیگنال تایید جدایی 28 دقیقه و 20 ثانیه پس از وقوع در مکان دنباله‌دار به زمین خواهد رسید، یعنی 09:03 به وقت گرینویچ (12:33 به وقت تهران)   باید دید آیا شانس با آنها یار خواهد بود؟ مخصوصا اینکه با یک سطح سنگی یا شیب‌دار مواجه نشوند البته به شرطی که در وهله اول کاوشگر به درستی و در مسیر صحیح رها شود و هسته دنباله‌دار را از دست ندهد! باید منتظر بود و دید... حدود یک ساعت تا سیگنال تایید / عدم تایید جدایی سطح‌نشین...
  18. Exspress-AM6   ظاهرا مشکلات مختلفی که از جانب راکت پروتون و طبقه فوقانی مشهور آن یعنی بریز-اِم برای کمپانی ارتباطات ماهواره‌ای روسیه (RSCC) ایجاد می‌شود تمامی ندارد! این کمپانی در 5 سال گذشته شِش ماهواره برای نوسازی ناوگان خود در برنامه پرتاب داشته که از این میان 3 تای آنها در شکست‌های پرتاب پروتون کاملا از دست رفتند. Ekspress-AM4 در سال 2011 پرتاب شد و کار با سقوط ماهواره در اقیانوس آرام پایان یافت. Exspress-MD2 در سال 2012 به همراه ماهواره اندونزیایی Telkom-3 به فضا پرتاب شد اما با نقص عملکرد بریز‌-ام در مدار غیر قابل استفاده قرار گرفت و در نهایت با انفجار طبقه فوقانی بریز-ام در آن ماموریت، اَبری از زباله‌های فضایی ایجاد شد +. ماهواره Ekspress-AM4R که حدود 6 ماه پیش پرتاب شد تا یکی از شکست‌های قبلی را جبران کند اما قبل از اینکه ماهواره حتی به مدار زمین برسد، راکت پروتون جایی در شمال شرق چین سقوط کرد. و اینک به نظر می‌رسد جدیدترین عملکرد ناقص Proton-M/Briz-M در ارسال ماهواره Ekspress-AM6 به مدار زمین باعث قرار گرفتن ماهواره در مدار نادرست شده است.   ماهواره Ekspress-AM6 به سفارش RSCC و در پلتفرم Ekspress-2000 کمپانی روسی ISS Reshetnev ساخته شده، دومین ماهواره برای این شرکت در پلتفرم مذکور، پس از Ekspress-AM5 است که در سال 2013 پرتاب شده بود +. AM5 و AM6 از جمله بزرگترین ماهواره‌های ارتباطی روسی به شمار می‌روند. محموله ارتباطی آنها توسط کمپانی بین‌المللی MacDonald, Dettwiler and Associates Ltd.ء(MDA) (مقر آن در کانادا) تامین شده است. ماهواره AM6 با جرم 3358 کیلوگرم دارای 14 ترانسپاندر باند-C،ء44 ترانسپاندر باند-Ku،ء12 ترانسپاندر باند-Ka، و 2 ترانسپاندر در باند-L است. نواحی تحت پوشش طراحی شده برای آن را در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید.     ماهواره به دو مجموعه آرایه خورشیدی هرکدام شامل 5 پانل مجهز است که در مجموع، مساحتی معادل 48 متر مربع را پوشش می‌دهند و توان 15 کیلووات برای ماهواره فراهم می‌کنند. AM6 از یک سیستم پایدارسازی سه-محوره برای دستیابی به دقت نشانه‌روی 0.05 درجه مجهز است. ماهواره برای حداقل 15 سال عمر در مدار زمین‌ایست‌وَر - 53 درجه شرقی طراحی شده است. قزاقستان در سال 2010 تمام مسیرهای پرتاب‌ پروتون از بایکنور، بجز یک نوع با قابلیت دستیابی به مدار پارکینگ با زاویه میل 51.6 درجه به سمت استوا را ممنوع اعلام کرد، بدین ترتیب پروتون قادر به ارایه ظرفیتی معادل 200 کیلوگرم کمتر از آنچه قبلا قادر به ارائه برای AM5 و AM6 بود، گشت. جرم تخمینی ماهواره آن زمان 3250 کیلوگرم برآورد شده بود. تا قبل از این ممنوعیت، راکت پروتون قادر بود از مزیت پرتاب‌های جنوبی‌تر با قابلیت زاویه میل 48 درجه استفاده کتد.  ISS Reshetnev برای حل مشکل کمبود توان پیشرانش برای ارسال به مدار نهایی، تصمیم گرفت پیشران الکتریکی با بازده زیاد به طراحی ماهواره اضافه کند. البته اشکال این کار، تحمیل زمان نسبتا طولانی بین پرتاب و رسیدن ماهواره به مدار نهایی، به دلیل کم بودن ذاتی نیروی تولیدی تراسترهای الکتریکی بود. با این وجود آنها طرح را در ژوئیه 2012 تصویب کردند و به سرعت یک مخزن زنون تحت فشار برای تامین سوخت سیستم پیشرانش الکتریکی توسعه دادند +.     موتورهای راکت پروتون راس ساعت 15:09 به وقت گرینویچ 21 اکتبر 2014 میلادی (18:39 به وقت تهران 29 مهر 1393 هجری‌شمسی) از بایکنور قزاقستان آتش گشودند. پس از 9 دقیقه و 41 ثانیه و عملکرد تمام سه طبقه راکت پروتون، طبقه فوقانی بریز-ام جدا شد تا سفر 9 ساعت و 30 دقیقه‌ای خود برای ارسال ماهواره به مدار ژئو را آغاز کند. در این پرواز 4 سوزش برای طبقه فوقانی طراحی شده بود، اولی برای قرارگرفتن مجموعه در مدار پارکینگ با ارتفاع 180 کیلومتر و زاویه میل 51.5 درجه، دو سوزش بعدی برای بالا بردن ارتفاع اوج و سوزش نهایی برای نزدیک کردن عدد ارتفاع حضیض به ارتفاع اوج. ماهواره پس از انجام مانورهای فوق، از طبقه فوقانی جدا شد، بریز‌-ام نیز مانور خود برای رفتن به یک مدار مدفون را انجام داد و ماموریت پرتاب موفقیت آمیز تلقی شد.   spaceflight101 مدار Ekspress-AM5 به رنگ قرمز، بریز-ام مربوط به آن، زرد، و مدار خارج از حالت عادی Ekspress-AM6 و طبقه فوقانی بریز-ام آن، سفید.   اما به نقل از spaceflight101.com چند روز پس از تاریخ پرتاب، مقایسه مدار اولیه طراحی‌شده (که ظاهرا معادل همان مدار اولیه مدنظر برای ماموریت موفق Ekspress-AM5 است +) با مدار واقعی نشان از آن دارد که حضیض مدار، 2500 کیلومتر کمتر از پیشبینی است و زاویه میل نیز 0.0 تا 0.4 درجه خطا دارد. سیستم نظارت فضایی ایالات متحده، ماهواره را در مدار 31306 در 37790 کیلومتر با زاویه 0.7 درجه در روز جمعه شناسایی کرده است. به نظر می‌رسد طبقه فوقانی بریز‌-ام چهارمین سوزش را طبق برنامه انجام نداده و موجب 50 متر بر ثانیه کمبود سرعت در زمان تزریق شده است +، و این باعت کاهش دوره تناوب زمانی ماهواره از 23.93 ساعت مد نظر، به 22.88 ساعت گردیده است و ظاهرا اگر این اشکال به سرعت اصلاح نشود، گذر زمان باعث جابجایی مکان نسبی و خروج ماهواره از رنج ایستگاه‌های زمینی روسی می‌شود +. تنها انتخاب موجود استفاده از سیستم پیشرانش الکتریکی است. این سیستم قادر به تولید تراست کمی است. (در حالت عادی قرار بود ماهواره پس از 3 و نیم ماه به مدار اصلی خود برسد)  http://www.spaceflight101.com/ekspress-am-6-proton-launch-updates.html   مانور دور شدن بریز-ام برای رفتن به یک مدار مدفون را در تصیور متحرک زیر می‌توانید مشاهده کنید: http://www.russianspaceweb.com/images/spacecraft/application/communications/ekspress/am6/2900a66ed80f.gif Credit: A. Lapshin / ASPOS OKP via Viktor Voropaev and Novosti Kosmonavtiki   Photo: Khrunichev طبقه فوقانی بریز-ام (تصویر آرشیوی)   اکنون باید منتظر اطلاعات بیشتر بود تا ماجرا بیشتر روشن شود...           تاپیک‌های مرتبط: شکستی یادآور شکستی دیگر / ناتوانی پروتون روسی در ماموریت پرتاب ماهواره اِکسپرس-اِی‌اِم4آر پیشرفته ترین ماهواره روسیه بعد از پرتاب ناپدید شد؛سومين شكست فضايي روسيه در يك سال!!
  19. ماهواره از هفته گذشته مانور ارتقاء مداری خود را آغاز کرده و روز دوشنبه در مدار 31417 در 37815 کیلومتر با زاویه میل 0.68 درجه ردیابی شده است. طبق اعلان کمپانی ارتباطی روسی، این ماهواره در مقایسه با Ekspress AM-5 که در مدار طبیعی رها شده بود و در مدت 3 ماه و نیم به مدار عملیاتی رسید، به بیش از هشت ماه زمان برای رسیدن به مدار عملیاتی زمان نیاز دارد. جزئیاتی راجع به علت اشکال در آخرین آتش Briz-M که باعث 50 متر بر ثانیه کمبود سرعت شد، اعلام نشده است. http://www.spaceflight101.com/ekspress-am-6-proton-launch-updates.html
  20. طبق اعلام وبلاگ اِسا تصمیم Go/NoGo نهایی در ساعت 07:35 به وقت گرینویچ (11:05 به وقت تهران) اتخاذ خواهد شد.       [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Philae_descent.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Philae_Grafik.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/rosetta_delivery_orbits.jpg][/url]   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Captura-de-pantalla-2014-09-15-a-las-5648.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Captura-de-pantalla-2014-09-15-a-las-6854.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/Captura-de-pantalla-2014-09-15-a-las-524.jpg][/url]
  21. Angara آنگارا - بریدن از شوروی سابق در سال 1992 میلادی، زمانی که هنوز پس‌لرزه‌های فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فرو ننشسته بود، دولت جمهوری روسیه فراخوانی برای طراحی و ساخت نسل جدیدی از پرتابگرهای فضایی منتشر کرد. ویژگی مهم این پرتابگرها طی کردن تمام مراحل ساخت تا پرتاب در داخل خاک روسیه بود. بدین ترتیب وابستگی روسیه در این حوزه به کشورهای تازه استقلال یافته‌ای نظیر قزاقستان (در زمینه پایگاه پرتاب) و اوکراین (در زمینه صنعت و فن‌آوری) به اتمام می‌رسید. در پاسخ به این درخواست، دو مجتمع مشهور و معتبر «خرونیچف» و «اِنرگیا» پیشنهادهای خود را ارائه کردند که در نهایت با پیروزی خرونیچف به توسعه خانواده پرتابگرهای «آنگارا» منجر شد؛ خانواده‌ای که اگرچه امروز پس از گذشت 20 سال هنوز عملیاتی نشده است، اما روسیه مدعی است که می‌تواند جایگزینی قابل اطمینان برای طیف وسیعی از پرتابگرها، بویژه پرتابگر پرکار پروتون باشد. این خانواده، توان حمل محموله‌هایی در محدوده 2000 تا 40500 کیلوگرم را به مدار پایینی دارد که البته در چهار رده و با چهار پیکربندی مختلف عرضه می‌شود. در حال حاضر، بر اساس آخرین پیشبینی‌های خرونیچف زمان اولین پرتاب آنگارا سال 2013 خواهد بود. باید منتظر ماند و دید که این پروژه عظیم بعد از این همه تاخیر بالاخره پرواز خواهد کرد و آیا قادر است موفقیت‌های پدر افسانه‌ای خود، پروتون، را تکرار کند یا خیر؟ تاریخچه و روند توسعه همان‌گونه که اشاره شد، هدف دولت روسیه از مطرح کردن درخواست برای توسعه یک پرتابگر جدید، تضمین دستیابی مطمئن و مستقل به فضا در همه زمان‌ها بود. در پاسخ به این درخواست دو طرح مهم از سوی خرونیچف و انرگیا ارائه شدند. این طرح‌ها شرایط کاملا متفاوتی داشتند. طرح خرونیچف از مخازن سوخت خارجی چندگانه بهره می‌گرفت. این طرح تا حدود زیادی به پرتابگر موفق پروتون شباهت داشت. برای مرحله اول نیز یکی از پیشرفته‌ترین موتورهای توسعه یافته روسی یعنی آردی-170 در نظر گرفته شده بود این موتور سوخت مایع از کروسین و اکسیژن استفاده می‌کرد و از آن در آخرین راکت شوروی یعنی (زنیت) استفاده شده بود. برای مرحله دوم نیز موتور هیدروژن-اکسیژن راکت سنگین وزن انرگیا در نظر گرفته شده بود. از سوی دیگر، پیکربندی پیشنهاد شده توسط انرگیا بر اساس پرتابگر اِنرگیا-اِم بنا شده بود. این طرح با لغو برنامه شوروی برای توسعه شاتل فضایی بوران و پس از آن، لغو برنامه پرتاب محموله‌های سنگین به مدار زمین‌آهنگ، مطرح شده بود. زمانی که مجتمع انرگیا، طرح آنگارا-2 را پیشنهاد داد، انرگیا-ام هنوز در دست توسعه بود. این پرتابگر، از دو بوستر در طرفین مرحله اول راکت استفاده می‌کرد. این بوسترها از موتور آردی-170 بهره می‌گرفتند و در مرحله اول نیز از یک موتور آردی-120 استفاده می‌شد. این پرتابگر برای حمل محموله‌هایی تا 35 تن به مدار پایینی طراحی شده بود. همچنین با افزودن مراحل بالاتر به این پرتابگر، امکان حمل محموله‌هایی به وزن 3 تا 7 تن به مدار زمین‌آهنگ نیز ایجاد می‌شد. درواقع این پرتابگر از ساختاری پودمانی (ماژولار) بهره می‌گرفت که با اضافه کردن تعداد مشخصی بوستر امکان دسترسی به مجموعه متنوعی از پرتابگر‌ها را مهیا می‌کرد. رقابت بین دو طرح فوق در تمام سال 1993 و بخشی از سال 1994 ادامه داشت. تا اینکه در سپتامبر سال 1994، وزارت دفاع و سازمان فضایی روسیه، خرونیچف را به عنوان پیمانکار اصلی طرح انتخاب کردند. دلیل رسمی که برای این انتخاب اعلام شد، این بود که طرح خرونیچف از موتور موجود زنیت استفاده می‌کرد، در حالی که طرح انرگیا مستلزم «نصف» کردن موتور مذکور بود، به گونه‌ای که چهار محفظه احتراق موتور زنیت به دو محفظه احتراق تبدیل می‌شد. اما آنچه «امروز» از سوی خرونیچف به عنوان طرح آنگارا مطرح می‌شود، شباهت بیشتری به ساختار طرح اِنرگیا دارد. جالب آنکه در نهایت خرونیچف نیز مجبور به کاهش تعداد محفظه‌های احتراق موتور زنیت تا یک محفظه شد! چند سال بعد، انرگوماش (کارخانه سازنده موتور زنیت) اقدام به توسعه نمونه‌ای از این موتور برای استفاده در پرتابگر اطلس آمریکایی نمود. یعنی اگر انرگیا در این رقابت پیروز شده بود، می توانست موتور مورد نظر خود را بدون هیچ مشکل فنی و حتی با سرمایه‌ای آمریکایی در اختیار داشته باشد! به هر حال، خرونیچف نیز بخشی از سرمایه مورد نیاز خود را (حدود 68 میلیون دلار) از طریق لاکهیدمارتین تهیه کرد و البته با عرضه موتور (خود موتور نه فناوری آن) به کره جنوبی توانست سرمایه خوبی برای ادامه پروژه بدست آورد. سرانجام با گذشت پنج سال از امضای قرارداد ، خرونیچف یک نمونه غیر عملیاتی (ماک‌آپ) از طرح خود را در سال 1999 در نمایشگاه دوسالانه هوافضای لبورژه پاریس به نمایش گذاشت و دو سال بعد نیز اولین آزمایش بر روی موتور آردی-191 آنگارا به انجام رسید. در آن زمان، هنوز پیش‌بینی می‌شد که امکان پرتاب آزمایشی آنگارا تا سال 2005 وجود داشته باشد. اما این پرتاب در موعد مقرر با انجام نرسید و در سال 2006 اعلام شد که اولین پرتاب آنگارا در سال‌های 2010 یا 2011 خواهد بود. در آن سال هنوز آزمایش‌های موتور، تجهیز سکوی پرتاب و دیگر مسائل فنی آنگارا به سرانجام مشخصی نرسیده بود. سال 2009، برای اولین‌بار موتور بوستر مرحله اول آنگارا مورد آزمایش قرار گرفت. این موتور در اواخر همان سال پرتابگر کره‌ای نارو-1 را در اولین ماموریت خود همراهی کرد. اگرچه این ماموریت با موفقیت به انجام نرسید، اما موتور مرحله اول وظایف خود را به خوبی به انجام رساند. چند ماه بعد، موتور مرحله دوم نیز مورد آزمایش قرار گرفت. در ژوئن سال 2010، پرتابگر دوم کره‌ای ها، در ثانیه 136 پرتاب از کنترل خارج شد و به علت از دست رفتن ارتباط دورسنجی هنوز هم مشخص نیست که علت سانحه، موتور روسی بوده است یا خیر. برخی معتقدند علت تاخیر طولانی به وجود آمده در پرتاب آنگارا همین موضوع بوده است. به هر حال در ابتدای سال 2010، مدیر عامل خرونیچف وعده انجام اولین پرواز آنگارا در سال 2013 میلادی را داده بود، وعده‌ای که هنوز در خصوص امکان‌پذیری آن قضاوتی نمی‌توان کرد. ویژگی‌های فنی و عملیاتی بر اساس آخرین طرح‌های اعلام شده، خانواده آنگارا متشکل از چهار رده از پرتابگرها در رده‌های وزنی مختلف است. سبک‌ترین اعضای این خانواده، یعنی آنگارا-1/1 و آنگارا-1/2 قرار است جایگزین پرتابگر‌های کازموس-3اِم، سایکلون و روکوت شوند. آنگارا-1/2 می‌تواند محموله‌ای تا وزن 3/7 تن را به مدار پایینی حمل کند. در حالی که دیگر عضو این خانواده با نام آنگارا-3 قادر است تا 14/6 تن محموله را به همان مدار حمل نماید. این پرتابگر برای جایگزینی پرتابگر اوکراینی زنیت در نظر گرفته شده است. پیشبینی می‌شود پر تقاضاترین عضو این خانواده آنگارا-5 باشد که قادر است محموله‌هایی تا 24/5 تن را نیز حمل کند. این گونه جایگزین پرتابگر پرکار پروتون خواهد شد. علاوه بر همه این‌ها، خرونیچف یک گونه فوق سنگین از این خانواده را نیز در دست توسعه دارد که در نهایت قادر خواهد بود محموله‌هایی به وزن 45 یا 75 تن را به مدار پایینی و یا 9 تن را به مدار زمین‌آهنگ حمل نماید. این گونه هیچ معادلی در ناوگان فعلی روسیه ندارد و به همین دلیل دولت روسیه در روند توسعه آن سرمایه‌گذاری نکرده است. ویژگی مهم این خانواده، استفاده همه آنها از پودمان (ماژول) مشترکی با نام «پودمان راکتی سراسری» است که در مرحله اول این پرتابگرها استفاده می‌شود. به فراخور پیکربندی ممکن است یک، سه، پنج یا هفت پودمان در مرحله اول استفاده شود. به این‌ترتیب در آنگارا از بوسترهای سوخت جامد استفاده نمی‌شود. پودمان یو‌آر‌اِم از یک مخزن اکسید کننده، یک مخزن سوخت و یک محفظه موتور تشکیل شده است. هر پودمان محتوی یک موتور آردی-191 (با یک محفظه احتراق) است که این موتور از اکسیژن مایع و آرپی-1 برای تولید نیروی رانش استفاده می‌کند. موتور آردی-191 بر مبنای موتور آردی-170 پرتابگر‌های انرگیا و زنیت طراحی شده، با این تفاوت که چهار محفظه احتراق آردی-170 به یک محفظه کاهش داده شده است. استفاده از پودمان مشترک در خانواده آنگارا، نقش قابل توجهی در کاهش هزینه‌های تولید، عملیات، حمل و نقل و توسعه زیرساخت‌های پرتاب داشته است. ایده مشابهی در پرتابگرهای آمریکایی دلتا-4 و اطلس-5 نیز مورد استفاده قرار گرفته است. آردی-191 آردی-0124 مرحله دوم اعضای خانواده آنگارا تا حدود زیادی با یکدیگر متفاوتند. در مرحله دوم آنگارا-1/1، پودمان بریز-کِی‌اِم مورد استفاده قرازر خواهد گرفت. بریز-کِی‌اِم همان سامانه جدیدی است که بر روی پرتابگرهای روکوت نیز نصب شده و در عملیات به کار رفته است. این پودمان توسط خرونیچف تولید شده و اولین پرواز آزمایشی خود را در سال 2000 به پایان رسانده است. بریز-کِی‌ِام با ابعاد کوچک سامانه‌های خود، فضای قابل ملاحظه‌ای را در اختیار محموله قرار داده و علاوه بر آن، امکان حمل ماهواره‌ها در ترکیبات و پیکربندی‌های مختلف را نیز فراهم می‌سازد. مرحله دوم آنگارا-1/2 یا همان بلوک-1، از یک موتور آردی-124-اِی ساخت خیماوتوماتیکا بهره می‌گیرد. این موتور که از پیشرانه اکسیژن مایع و کروسین استفاده می‌کند، قادر است 294/3 کیلونیوتن نیروی رانش با ضربه ویژه 359 ثانیه ایجاد کند. این موتور 1/58 متر طول و 2/4 متر قطر داشته و وزن خشکی معادل 480 کیلوگرم دارد. مراحل اول و دوم به طور کلی با سوخت‌های مایع متعارف و سنتی کار می‌کنند. اما برای مراحل بالاتر که در آنگارا-5 و آنگارا-7 استفاده خواهند شد، خرونیچف متعهد به استفاده از موتورهای پیشرانه کرایوژنیک شده است. برای دستیابی به این هدف خرونیچف در سال 2009 پروژه‌ای را با هدف توسعه یک موتور کرایوژنیک پیشرفته آغاز نمود که این روزها مراحل نهایی خود را طی می‌کند. محصول این پروژه موتور آردی 146-دی است که علاوه بر آنگارا قرار بود در برنامه متوقف شده پرتابگر سرنشین‌دار نسل آتی روسیه به نام روس‌-اِم نیز به کار گرفته شود. منظور از موتورهای کرایوژنیک، موتورهایی است که از سوخت و اکسیدکننده‌های بسیار دما پایین مانند اکسیژن و هیدروژن استفاده می‌کنند. به دلیل استفده از هیدروژن که سبک‌ترین عنصر طبیعت است، این موتورها از کارایی بسیار بالایی برخوردارند. با این وجود به دلیل ناپایداری و فرار بودن هیدروژن خطراتی که این سوخت ایجاد می‌کند و همچنین مشکلات کار کردن موتور در دماهای بسیار پایین، تولید موتورهای کرایوژنیک نیازمند فناوری بسیار پیشرفته‌ای است. روس‌ها یک‌بار در دهه 60 میلادی و در زمان مسابقه دستیابی به ماه، تلاش کردند تا چنین موتوری را عملیاتی کنند. اما در آن زمان به دلیل لغو برنامه توسط دولت، طرح پیشنهادی توسط دفتر طراحی «الکسی عیسایف» ناکام ماند. این دفتر طراحی بعدها «کِی‌بی‌کِی‌اِچ‌آ» نامیده شد و باز هم تلاش کرد تا موتورهای مشابهی را توسعه بدهد. تلاش بعدی در دهه 1970 و طی روند توسعه موتور آردی-120 صورت گرفت که بنا بود در پرتابگر غولپیکر انرگیا مورد استفاده قرار گیرد. این موتور قادر به تولید 200 تن نیروی رانش بود. یک خوشه چهارتایی از این موتورها در سال‌های 1987 و 1988 به صورت عملیاتی بر روی راکت انرگیا آزمایش شدند. اما این برنامه نیز به دلیل مشکلات اقتصادی پیش‌آمده در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی لغو شد. در عوض، روس‌ها تلاش کردند با عقد قراردادی با هند، موتور آردی-56 را برای پرتابگر جی‌اس‌ال‌وی توسعه دهند. اما این تلاش نیز با وجود یک آزمایش موفق، به دلیل فشارهای سیاسی آمریکا متوقف ماند و هندی‌ها به صورت مستقل پروژه خود را دنبال می‌کنند. در سال 1988 نیز مجتمع انرگیا برای شاتل بوران خود، سفارش یک موتور کرایوژنیک پیشرفته را به کِی‌بی‌کِی‌اِچ‌آ داد، اما با لغو پروژه بوران، توسعه این موتور نیز ناتمام ماند. موتور یاد شده، توان کنترل رانش در دو صفحه مختلف را داشته و اولین موتور روسی بدون مولد گاز است. در این موتور برای اولین بار از دو توربوپمپ مجزا برای سوخت و اکسیدکننده استفاده می‌شود که منجر به بهبود کارایی موتور شده است. توربوپمپ سوخت با سرعت گردش 123000 دور در دقیقه در نوع خود یک رکورد است. این سرعت بالا به کاهش ابعاد و جرم موتور کمک قابل‌ملاحظه‌ای کرده است. نکته جالب دیگر در این موتور، استفاده از مواد مرکب کربن-کربن مقاوم در برابر حرارت در شیپوره (نازل) آن است. اگرچه در بقیه قسمت‌های موتور بیشتر از آلیاژهای تیتانیوم و آلومینیوم استفاده شده است. در حال حاضر، این موتور ساخته شده و تقریبا تمامی قطعات آن آزمایش‌های خود را پشت‌سر گذاشته‌اند. در نوامبر سال 2011 نیز یک آزمایش کامل با طول مدت بالا (حدود 300 ثانیه) بر روی موتور با موفقیت به انجام رسید.   پایگاه پرتاب همان‌گونه که اشاره شد یکی از اهداف اصلی از توسعه آنگارا، استقلال روسیه در پرتاب‌های فضایی بوده است. به همین دلیل، پرتاب خانواده آنگارا (به جز راکت غول‌پیکر آنگارا-7) از مجتمع فضایی پلستسک که در خاک روسیه واقع شده انجام می‌گیرد. البته مجموعه در حال توسعه ووستوچنی نیز بدین منظور در نظر گرفته شده است. همچنین، پرتاب‌های تجاری آنگارا-5، از پایگاه فضایی بایکانور در قزاقستان نیز قابل انجام خواهد بود. پایگاه پرتاب در نظر گرفته شده در پلستسک، در واقع همان پایگاه پرتابی است که برای موشک زنیت طراحی شده بود. ساخت این پایگاه در نیمه دهه 1990 متوقف و ایده انتقال زنیت به آن منتفی شد. در حال حاضر نیز مشکلات بودجه ای و مالی در مسیر توسعه پایگاه پرتاب، یکی از دلایل تاخیر آنگارا اعلام شده است. نارو-1   پروژه‌های جنبی یکی از نکات جالب در مورد آنگارا، استفاده از اجزا و فناوری‌های آن در پروژه‌های مختلف است که برخی از آنها از پروژه آنگارا جلوتر نیز حرکت کرده‌اند. از جمله این پروژه‌ها می‌توان به پرتابگر نارو-1 کره‌جنوبی اشاره کرد که از موتور مرحله اول آنگارا استفاده می‌کند. همچنین، در پروژه جی‌‌اس‌ال‌وی هندودستان نیز از فناوری‌های توسعه یافته برای موتور کرایوژنیک آنگارا استفاده شده است. اما جالب‌تر از همه این پروژه‌ها، طرح توسعه یک پرتابگر قابل برگشت به زمین به نام بایکال است. در این پروژه که به صورت مشترک توسط خرونیچف و سالیوت (توسعه دهنده شاتل بوران) به انجام می‌رسد، از پودمان مشترک آنگارا (یو‌آر‌اِم) در مرحله اول استفاده شده است.این بال‌ها بعد از جدایش مرحله دوم موشک در ارتفاع 75 کیلومتری، باز شده و پرتابگر را به زمین باز می‌گردانند. در این پرتابگر یک موتور جت نیز در دماغه راکت تعبیه شده تا به فرود کمک کند. سوخت این موتور جت از کروسین داخل مخازن سوخت راکت تامین خواهد شد. از بایکال تا سال 2010 نمونه‌های غیر عملیاتی مختلفی ساخته شد که در مجتمع ساگی آزمایش‌های تونل باد خود را در محدوده سرعت‌های 0/5 تا 10 ماخ به انجام رساندند. این پروژه، سرمایه‌گذار دولتی نداشته و خرونیچف به دنبال سرمایه‌گذار و شریک مناسبی برای آن می‌گردد. در حال حاضر، با وجود عدم دسترسی به سرمایه‌گذار مناسب، خرونیچف همچنان امکان توسعه این نمونه را حفظ کرده است. در مجموع به نظر می‌رسد آنگارا به گونه‌ای طراحی شده است که انعطاف‌پذیری فراوانی به محصول نهایی می‌دهد. این مزیت به همراه فناوری‌های پیشرفته به کار رفته در آنگارا و سابقه درخشان روس‌ها در عرصه فضا، آینده درخشانی را برای آنگارا نوید می‌دهد؛ البته به شرط اینکه مشکلات مالی و سرمایه‌گذاری پروژه حل شده و بازاریابی مناسب برای این پرتابگر عصر آینده صورت پذیرد. گردآوری و تالیف: علیرضا کاظمی ماهنامه صنایع هوافضا - شماره 74/75 - فروردین و اردیبهشت 91 -صفحات 14 الی 19           [hr]لازم به ذکر است که مدل آنگارا-1.1 که به لحاظ محموله قابل حمل، ضعیف‌ترین عضو این مجموعه نیز محسوب می‌شود، منتفی اعلام شده است. http://www.space.com...ara-rocket.html
  22. انتقال راکت برای آزمایشاتی مرتبط با انطباق راکت و سکوی پرتاب، Site-35 پایگاه فضایی پلستسک:     [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3897.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3911.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3903.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3902.jpg][/url]   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/a51.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3932.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3936.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3968.jpg][/url]   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/3lS1ZESSpkg.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/a5.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3972.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10058/img_3918.jpg][/url]
  23. این نکته را هم اضافه کنم که تا اینجا بحث بنده بیشتر بر سر چگونگی امکان‌پذیری یا امکان‌ناپذیری در ماجرای پرتاب 100 کیلو ساچمه به خلاف جهت حرکت ماهواره‌های ژئو و واکنش آبشاری بود که در نهایت عرض شد اظهار نظر قطعی نمی‌توان کرد (و اضافه کردن این واقعیت که در شبانه روز حداقل هر ساچمه دوبار از کنار ماهواره ای رد خواهد شد، تغییری در آن قضیه ایجاد نمی‌کند). اما با فرض اینکه راه‌انداختن واکنش آبشاری حتی امکان‌پذیر باشد، از حیث مفید بودن یا نبودن، ذکر این نکته لازم است که کشور پولداری مثل چین شاید بتواند از مزیت‌های کمربند ژئو به طور موقت صرف نظر کند و جریمه تخریب کمربند ژئو را هم به سادگی بپردازد. ولیکن وای به حال کشوری که به قول معروف هشتش گرو نُه‌ش باشد و بخواهد با تمام کشورهای صاحب ماهواره در ژئو طرف بشود و عایدی تا چندین سال بعد مردم کشورش را نیز قربانی جریمه‌هایی کند که به گردنش خواهد بود... (حتی اگر در آن آینده خود او هم مثلا کاره‌ای نباشد!!!)   سایر مدارها مثل جی‌پی‌اس و لئو شرایطشان متفاوت است و نکته فراموش شده دیگر این هست که پس از انجام یک یا دو عملیات ضد ماهواره احتمالا پایگاه پرتابی برای کشوری مثل ایران باقی نخواهد بود که ادامه دهد.   صراحتا عرض نکردم کافی نیست! شاید حتی کافی هم باشد! مسئله این است که نیاز به مطالعه دقیق دارد و چیزی نیست که با یک حساب سرانگشتی ساده امکان‌پذیر باشد! (بله! اگر حرف از میلیون‌ها یا میلیاردها ساچمه بود می‌شد با حساب سرانگشتی‌ هم با اطمینان بیشتری حرف زد اما اینجا...!). اگر تحقیق دقیقی سراغ دارید که واکنش آبشاری را بررسی کرده و راجع به کم و کیف آن و شدنی بودن آن اظهار نظر مشخصی دارد، ممنون می‌شوم در اختیار ما بگذارید.
  24. بله جناب چکا، اون که بدیهی هست... ولیکن بحث دوستان چیز دیگری بود و ایجاد دیواری از ساچمه‌ها یا زباله‌های فضایی در خلاف جهت گردش ماهواره‌های ژئو ازش برداشت می‌شد. در مورد واکنش آبشاری هم همانطور که عرض شد به سادگی و قطعیت نمی‌توان اظهار نظر کرد. ممکن است بشود و ممکن است نشود.