mahdavi3d

VIP
  • تعداد محتوا

    5,670
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    41

تمامی ارسال های mahdavi3d

  1. mahdavi3d

    اخبار برتر نظامی

    [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/HMS_Daring-1.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/HMS_Daring-1.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/HMS-Dauntless-Type-45-anti-air-warfare-destroyers.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_HMS-Dauntless-Type-45-anti-air-warfare-destroyers.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/HMS-Dauntless-Type-45-anti-air-warfare-destroyers.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/article-1233054-07765b07000005dc-928.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_article-1233054-07765b07000005dc-928.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/article-1233054-07765b07000005dc-928.jpg]لينك عكس[/url] اگر تاپيكش را هم داريم دوستان قرار بدهند، اگر هم نداريم ايجاد بكنند. به هر حال فرقي ندارد كه چقدر پيشرفته باشد... "خليج فارس" و "حوت" اعصاب ندارند، يكدفعه ديدي رفت زير آب...
  2. mahdavi3d

    " اخبار برتر علمی"

    جاي بسي افتخار و خورسندي است. اطلاعات بيشتر راجع به اين عنصر شيمايي: http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=لیتیم&SSOReturnPage=Check&Rand=0 http://en.wikipedia.org/wiki/Lithium
  3. يك مطلب جالب پيدا كردم: [b][color=darkred]نامه انجمن حمایت از حیوانات خطاب به سازمان فضایی ایران[/color] [/b] بدنبال اعلام سازمان فضایی ایران مبنی بر ارسال یک میمون به همراه کاوشگر 5 به فضا، انجمن حمایت از حیوانات نامه ای را خطاب به ریاست این سازمان ارسال نمود. متن خبر به نقل از سایت سازمان فضایی ایران: دكتر 'حميد فاضلي' روزدوشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمي ايرنا اظهار داشت: كاوشگر 5 داراي ساختار همسان با كاوشگر اميد است كه اين بار همراه با مو...جود زنده ميمون از نژاد رزوس به ارتفاع 120 کیلومتري زير مداري مردادماه پرتاب مي شود. سرپرست سازمان فضايي ايران خاطرنشان كرد: پنج ميمون در حال آزمايش هستند تا بتوانند تحمل فشارهاي فيزيكي، مداري، شتاب هاي مداري، صوت، ارتعاش و ساير عوامل را هنگام پرتاب داشته باشد. وي گفت: آزمايش هايي به صورت محيطي و به صورت تجميعي روي اين موجودات انجام شده است ويكي از اين ميمون ها با كاوشگر5 پرتاب مي شود . فاضلي افزود: ميمون هاي رزوس از كشورهاي جنوب شرقي آسيا وارد كشور شده اند واين ميمون ها پس از قرنطينه، تحت آزمايش هاي پزشكي جهت تعيين سلامت قرار مي گيرند، البته اين ميمون ها بايد در دوران نوجواني و جواني باشند. سرپرست سازمان فضايي ايران گفت: در پرتاب آزمايشي زيرسيستمي كاوشگر5 اصلاحاتي صورت گرفته است، براي مثال حامل اين كاوشگر داراي شتاب زياد است از اين رو بايد در آن از سوخت مايع استفاده شود. فاضلي پرتاب آزمايشي زيرسيستمي 'كاوشگرچهار' را موفقيت آميز خواند و افزود: اين پرتاب به منظور ارزيابي عملكرد سيستم هاي حامل محموله انجام شد و نتايج خوبي در عملكرد سامانه محموله در بخش جدايش و ارسال تصوير،تله متري، بازيافت و چتر نجات در برداشت. فاضلي اظهار داشت: كاوشگرهاي فضايي حامل محموله اي هستند كه در زاويه نزديك به قائم و تا ارتفاع ماوراي جو - معادل 120 كيلومتر- پرتاب مي شوند و بلافاصله باز مي گردد به طوري كه زمان رفت و برگشت آن در مجموع كمتر از 20 دقيقه خواهد بود. وي افزود: اين درحالي است كه ماهواره ها تا ارتفاع 250 كيلومتري و با سرعت مماسي 3/7 تا 6/7 كيلومتر برثانيه پرتاب مي شوند تا بتوانند در مدار زمين قرار بگيرند. كاوشگر 4 دردهه فجر سال گذشته رونمايي شد و در 24 اسفندماه 1389 همراه با عروسك ميمون پرتاب شد. ------------------------------​--------------- متن نامه انجمن حمایت از حیوانات: سرپرست محترم سازمان فضایی ایران جناب آقای دکتر حمید فاضلی با سلام و احترام ضمن تشکر از زحمات گروه علمی آن سازمان و پیرو خبر استفاده از تعدادی میمون جهت مطالعه در مورد نحوه ارسال موجود زنده به فضا و با توجه به مکاتبات مجامع حمایت از حیوانات جهانی با این انجمن به اطلاع می‌رساند که انجمن حمایت از حیوانات ایران به استناد قوانین کار بر حیوانات آزمایشگاهی در ایران آمادگی دارد که برای همکاری با آن سازمان محترم جهت معاینه و کمک به حفظ سلامت حیوانات مذکور از کمک همکاران دامپزشک این انجمن استفاده نماید. با توجه به مطالعات قبلی انجام شده در این زمینه در سایر کشورها امید است نیازی به تحقیقات بیشتر در این مورد وجود نداشته باشد. خواهشمند است با توجه به نزدیک بودن برنامه ارسال اولین میمون به فضا زمینه همکاری فی مابین به سرعت فراهم گردد. [color=olive]1390/04/21[/color] منبع: http://www.iranspca.com/pages/index.php?option=com_content&task=view&id=209&Itemid=49
  4. [align=justify][color=darkred][b]ناگفته‌هایي از رزمايش دریایی ولايت 90[/b][/color] [color=darkblue]معاون هماهنگ‌كننده نيروي دريايي ارتش به تغيير و تنوع تاكتيكي در اين رزمايش اشاره كرد و گفت: بر خلاف رويه معمول كه طراحي‌هاي رزمايشها پيش از برگزاري رزمايش انجام مي‌شد و توجيهات لازم در خصوص فرماندهاني كه در رزمايش شركت مي‌كنند صورت مي‌گرفت در رزمايش ولايت 90 تاكتيكهاي رزمايش دائما از سوي فرماندهان كل تغيير مي‌كرد تا نيروها هر لحظه براي مبارزه با دشمن آمادگي و توانايي مقابله با هرگونه تاكتيك جنگي را داشته باشند.[/color] به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، رزمایش 10 روزه "ولایت - 90 " نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با رژه یگان های شرکت کننده در این رزمایش و با حضور سردار سرلشکر حسن فیروزآبادی ، رئیس ستادکل نیروهای مسلح و امیر سرلشکر عطاء الله صالحی ، فرمانده کل ارتش ایران پایان یافت. رزمایش "ولایت - 90" نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی 24 دسامبر 2011 در محدوده عملیاتی شرق تنگه هرمز تا دریای عمان و مدار 20 درجه شمالی در آب های آزاد شمال اقیانوس هند آغاز شد و روز سه شنبه 3 ژانویه 2012 ، با دستیابی به اهداف پیش بینی شده پایان یافت. در رژه یگان های شرکت کننده در این رزمایش ، ناوشکن بومی "جماران" که مسئولیت سرفرماندهی رزمایش "ولایت - 90 " را عهده دار بود انواع ناوچه های موشک انداز ، ناوچه های توپدار و انواع زیردریایی های کلاس سبک و سنگین، از مقابل جایگاه فرماندهان و ناظران داخلی و خارجی عبور کردند. اما اين رزمايش نكات قابل توجه ديگري نيز داشت كه امير دريادار امير رستگاري، به آنها پرداخته است. امير رستگاري با بيان اينكه رزمايش ولايت 90 در مقايسه با رزمايش‌هايي كه در گذشته برگزار مي‌شد تفاوت هاي زيادي داشت گفت: اين رزمايش در منطقه‌اي به وسعت 265 هزار كيلومتر و از تنگه هرمز تا شمال اقيانوس هند برگزار شد. وي ادامه داد: اشراف اطلاعاتي رزمايش 90 نيز تا مدار 10 درجه شمالي و اشراف عملياتي اين رزمايش تا مدار 20 درجه شمالي بود. رستگاري با بيان اينكه تمامي سامانه‌هايي كه طرح‌ريزي‌ها و تاكتيكها توسط آن انجام مي‌شد كاملا ايراني بود ادامه داد: اين در حالي است كه در رزمايشهاي گذشته برخي از سامانه‌ها غيربومي بودند. رستگاري استفاده گسترده از سامانه جنگهاي الكترونيك را از نكات قابل توجه در اين رزمايش دانست و اظهارداشت:براي اولين بار نيروي دريايي ارتش سامانه‌هاي جنگال را در بعدهاي ارتباطي، راداري، ماهواره‌اي، سامانه‌هاي تلفن همراه و (g¬p¬s) در رزمايش خود استفاده كرد. معاون هماهنگ‌كننده نيروي دريايي ارتش به تغيير و تنوع تاكتيكي در اين رزمايش اشاره كرد و گفت: بر خلاف رويه معمول كه طراحي‌هاي رزمايشها پيش از برگزاري رزمايش انجام مي‌شد و توجيهات لازم در خصوص فرماندهاني كه در رزمايش شركت مي‌كنند صورت مي‌گرفت در رزمايش ولايت 90 تاكتيكهاي رزمايش دائما از سوي فرماندهان كل تغيير مي‌كرد تا نيروها هر لحظه براي مبارزه با دشمن آمادگي و توانايي مقابله با هرگونه تاكتيك جنگي را داشته باشند. رستگاري با اشاره به همكاري و هماهنگي مطلوب نيروي هوايي و پدافند هوايي ارتش با نيروي دريايي در رزمايش ولايت 90 اضافه كرد: در اين رزمايش با توجه به توانمدي نيروها، ما كوچكترين خسارت مالي و جاني نداشته و اين موضوع در نوع خود قابل توجه و تقدير است. وي ادامه داد: موشكهايي كه در اين رزمايش به كار گرفته شد موشكهايي هوشمند هستند. رستگاري با بيان اينكه موشكهاي سطح به هوايي كه در برد كوتاه و بلند در اين رزمايش از آنها استفاده شد به گونه اي است كه در مسير اين موشك عمليات جنگ الكترونيك و اختلال الكترونيك استفاده شود موشك مورد نظر منبع انتشار امواج الكترومغناطيس و الكترونيك را هدفگيري كرده و مورد اصابت قرار مي‌دهد گفت : از طرف ديگر با توجه به سرعت بالاي اين موشك هيچ هدف پرنده‌اي در برد مياني قادر به فرار از مسير اين موشك نخواهد بود. وي افزود: در اين رزمايش براي اولين بار ايجاد اختلال در سامانه‌هاي راداري و الكترونيكي دشمن و مصون نگه داشتن نيروهاي خودي از حملات الكترونيكي آزمايش شد كه اين از ديگر موفقيتها در اين رزمايش به شمار مي‌رود. معاون هماهنگ‌‌كننده نيروي دريايي اظهار داشت: در تمام روزهاي رزمايش ما شاهد نزديك شدن شناورهاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي به منطقه عمومي رزمايش بوديم كه با اختار ما از صحنه دور مي‌شدند و ما ضمن انجام رزمايش يك زورآزمايي در بخش جنگ الكترونيك را با اين شناورها داشتيم. وي افزود: در روز هشتم رزمايش تعدادي از بالگردهاي دشمن به همراه بالگردهاي خودي در آسمان محل رزمايش به پرواز درآمدند و تلقي آنها اين بود كه اين بالگردها از ديد رادارهاي ما پنهان خواهد ماند. وي با بيان اينكه ما در ابتدا پيغام هايي را مبني بر ترك منطقه رزمايش به آنها داديم كه در ابتدا با بي اعتنايي آنها همراه بود اضافه كرد: در مرحله بعد به آنها پيغام داده شد كه ما در حال رزمايش هستيم و در صورتي كه منطقه را ترك نكنند آنها را مورد هدف قرار خواهيم داد. رستگاري با بيان اينكه در يكي ديگر از روزهاي رزمايش دو شناور آمريكايي به محل رزمايش نزديك شدند كه البته با اخطار نيروهاي ما منطقه را ترك كردند ادامه داد: به طور كل ما به همه شناورها اعم از نظامي و غيرنظامي اين اجازه را مي داديم كه از فاصله 5 مايلي رزمايش را به نظاره بنشينند چرا كه اين اقدام را در راستاي نمايش قدرت و نشان دادن توانمندي هاي خود به آنها مي دانستيم. رستگاري تصريح كرد: ما ضمن انجام رزمايش كار امدادرساني به ساير شناورها را نيز انجام مي داديم كه به عنوان مثال مي توان به امدادرساني ناوشكن جمهوري اسلامي ايران (جماران) به كشتي تجاري عربستان سعودي كه توسط چند قايق محاصره شده بود، اشاره كرد. وي ادامه داد: ناوشكن جماران علي رغم فاصله زياد خود با كشتي عربستان خود را به منطقه مورد نظر رسانده و پس از درگيري با دزدان دريايي آنها را از منطقه متفرق كرد. وي با اشاره به اينكه از نكات قابل توجه در رزمايش ولايت 90، مي توان به آمادگي ناوشكن ايراني جماران براي چند عمليات پي‌درپي اشاره كرد و گفت: اين ناوشكن پس از انجام يك مأموريت 70 روزه پس از 15 روز مجدد در رزمايش ولايت 90 به كار گرفته شد كه اين آمادگي اين شناور را براي انجام عمليات هاي مهمتر و سنگين تر آنهم به طور متوالي نشان مي دهد. معاون هماهنگ كننده نيروي دريايي، با بيان اين مطلب كه در اين رزمايش چندين هزار نفر از نيروها حضور داشتند، اظهار داشت: اين رزمايش در نهايت بعد از آزمايش و تست انواع و اقسام شناورهاي سطحي و زيرسطحي و موشك ها در بردهاي مختلف در نهايت با رژه‌ نيروها و ناوشكن ها و ناوهاي موشك انداز و انواع شناورها با حضور مقامات عالي رتبه نظاميِ داخلي و ناظراني از خارج از كشور سه شنبه 13 دي ماه به پايان رسيد. [color=olive]۱۶ دي ۱۳۹۰[/color] منبع: مشرق‌نيوز http://www.mashreghnews.ir/fa/news/90034/%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%8A%D8%B4-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%AA-90[/align]
  5. [b]مهم:[/b] [quote]فرمانده نیروی دریایی سپاه تصریح کرد: سپاه قسمتی از این توانمندی‌ها را در طی رزمایش‌های ۱ تا ۶ پیامبر اعظم(ص) ارائه داد. مسلماً آن چیزی را که دنیا، آمریکایی‌ها و حتی مردم خودمان از ما می‌دانند، خیلی کمتر از آن چیزی است که نمی‌دانند و این دانش زمانی اتفاق می‌افتد که آمریکایی‌ها بخواهد دست به شرارت بزنند و امنیت ما و منطقه را از بین ببرند. ما در همه جا هستیم برای اینکه آمریکائی‌ها را بزنیم و در هیچ جایی نیستیم که آمریکائی‌ها بخواهند ما را بزنند. [/quote]
  6. [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/phobosgrunt_120101.jpg[/img][/font][/size][/center] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]تصوير بالا توسط يك رصدگر فرانسوي ثبت شده و فيلمش هم موجود است كه در زير مي توانيد دانلود كنيد. اضافه مي كنم اين تصاوير در تاريخ 11 دي (1 ژانويه) تهيه شده، در حالي كه فاصله كاوشگر از رصدگر زميني 237 كيلومتر و سرعت آن 7.75 كيلومتر بر ثانيه بوده است. [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/phobosgrunt_120101.avi"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_phobosgrunt_120101.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/phobosgrunt_120101.avi"]لينك مستقيم[/url] حجم: 381 كيلوبايت براي اطلاعات بيشتر به لينك زير برويد [url="http://legault.perso.sfr.fr/phobos-grunt.html"]http://legault.perso...obos-grunt.html[/url] ****************** يك انيميشن راجع به ورود به جو فوبوس:[/font][/size] [center][size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/phob_reEnt_01.jpg[/img] حجم: 93.57 مگابايت [url="http://parsaspace.com/files/3914534884/russian_phobos_grunt_satellite_reentry.wmv.html"]http://parsaspace.co...eentry.wmv.html[/url][/font][/size][/center] [size=3][font=tahoma,geneva,sans-serif]****************** آخرين خبر هم اين كه كاوشگر فوبوس روز گذشته (14 دي) در مدار 224×184 كيلومتر قرار داشته است و طبق براوردها ظرف هفته آينده يا هفته بعدش وارد جو غليظ زمين شده و سقوط خواهد كرد. البته پيش بيني هايي شده بود كه ممكن است در جو كشور افغانستان سقوط كند كه چندان قابل اطمينان نيست و تعيين محل دقيق سقوط، فقط در آخرين ساعت‌ها، ممكن خواهد بود. [size=1][color=violet][i]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود.[/i][/color][/size][/font][/size]
  7. [quote] [url=http://alumni.aut.ac.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=482][u]استاد دانشگاه صنعتي اميركبير خبرداد: ارسال سفينه حامل موجود زنده به فضا در آينده اي نزديك-۱۳ آذر ۱۳۹۰[/u][/url] اینجا هم حرف از مدار [b]۳۰۰ [/b]کیلومتری است.[/quote]ممنون. البته در ادامه مطلبي آمده كه مبهم است. [quote]وي با بيان اينكه طرح ارسال موجود زنده به فضا براي ارتفاع 300 كيلومتر[b] در مدار زير 70 [/b]قطعي مي‌شود، افزود: براي اين منظور ارسال دو موش را پيشنهاد كرده‌ايم زيرا هم عملي تر بوده و هم اينكه مقاومتش نسبت به پستان‌داران ديگر بيشتر است.[/quote]در مدار زير 70 يعني چه!؟
  8. [align=justify]ادامه... یک نکته ای را در ارتباط با بحث مدیریت و فرماندهی ایشان عرض بکنم. از ویژگی های سردار مقدم این بود که ایشان در کنار ایجاد یک ساختار و سازمان مناسب نوعی رابطه ی دوستانه و صمیمانه بین افراد برقرار کرده بود. به عبارت دیگر برقرار رابطه دوستانه و صمیمانه بین افراد را مهمتر از آن ساختار و سازمان می دانست یعنی روشهایی کلیشه ای را زیاد قبول نداشت و روشهایی را بیشتر می پسندیدند و آن را اجرا می کردند که نشات گرفته از ساختار سازمان مناسب توام با روابط دوستانه بین افراد بود. این شیوه هم از آن تجربه هایی بود که از دوران دفاع مقدس به دست آمده بود. در دوران دفاع مقدس همان طور که فرماندهان و لشکرهای سپاه وقتی آن کارهای بزرگ را انجام می دادند شما وقتی می آمدید بین آن افراد نوع رفتار و آن برخورد بین افراد صرفا سلسله مراتبی نبود کاملا ضد یک نظمی که یک سازمان داشته باشد یک رفتار کاملا دوستانه و صمیمی و عاشقانه بین افراد حاکم بود یعنی من خودم مدتی که در خدمت شهید مقدم بودم و توفیق داشتیم همکاری بکنیم با ایشان دقیقا نوع برخورد و نوع رفتارشان به این صورت بود و سعی ما هم بر این بود که این شیوه مدیریت را در سازمان بین بچه ها پیاده بکنیم همین الگو را ما در خیلی از کارهایی که احساس می کردیم ممکن است به مشکل برخورد کنیم اجرا می کردیم و لذا با این نوع رفتار خیلی از مشکلات، با همکاری صمیمی و همدلی خود بچه ها رفع می شد این یکی از آن نکات برجسته شهید مقدم بود. واقعاً این شیوه و روش در سازمان خیلی تاثیرگذار بود که بچه ها عاشقانه کار می کردند، با تمام وجود آن چیزی که در توانشان بود می‌آوردند در میدان و آن وظایف و ماموریتی که به عهده هر کسی گذاشته می شد آنها را انجام می دادند و همین باعث بالا رفتن کارایی سازمان می شد. من به جرات می توانم بگویم اگر آن به شیوه های مدیریتی و شخصیتی سردار مقدم خوب توجه بشود بهره برداری بشود و درست منعکس بشود می تواند الگویی باشد برای جامعه فعلی ما، بر اساس آن اندیشه ها و افکار حضرت امام(ره)، چرا که سردار مقدم نمونه عینی و بارز و مصداق آن توصیه ها و رهنمودهای که حضرت امام و مقام معظم رهبری بودند. حضرت امام تاکیدشان این بود که ما در رسیدن به استقلال باید خودمان را باور بکنیم برای اینکه کشور بخواهد از وابستگی نجات پیدا کند باید روی پای خودمان بایستیم باید آن خودکفایی و خوداکتفایی و اعتماد به نفسی که نشات گرفته از توکل به خدا استعانت از خدا هست در خودمان تقویت بکنیم. مطمئنا ما وقتی می بینیم سردار مقدم در راهبردی ترین سازمان این کشور در حال فعالیت هست و پیشرفت های چشمگیری دارد و این مجموعه را به حدی رسانده که به جرات می توانیم بگوییم مهمترین پاسخ به تهدیدات ابرقدرت روز دنیا یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی است. در جای خودش وقتی این را توانستیم به این شکل به نمایش بگذاریم آیا ما واقعا اگر در عرصه های دیگر و در شرایط دیگر از این روحیه استفاده بکنیم نمی توانیم به نتیجه برسیم و مشکلات را حل بکنیم قطعا می توانیم به آن اهداف و به آن نقاطی برسیم که مورد تاکید و نظر حضرت امام است و آن چه که شایسته نظام جمهوری اسلامی هست می توانیم با این شیوه ها به آن دست پیدا بکنیم. امیدوار هستیم همه ما در هر کجا در هر جایی هستیم ضمن قدر شناسی از این نوع فعالیت ها آنها را الگویی برای خودمان قرار بدهیم و انشاا... بتوانیم آن خدمت صادقانه و خالصانه را به مردم عزیز و انقلاب انجام بدهیم و این خدمت و رفتار به برکت خون شهدای عزیز و آن بهای سنگینی است که پرداخت کردیم حق همین هست که ما از این طریق بتوانیم آن آرمانها و اهداف انقلاب برای کشور را تامین بکنیم . از ویژگی های دیگر سردار مقدم واقعا می شود آن بحثی که می گوییم پر تلاش در بحث زمان در آن مقطعی که ارتباط داشتیم حالا با خانواده ارتباط خانوادگی هم که برقرار بود واقعا ایشان در آن وقتی که برای کار می گذاشت وقتی که برای تلاش و فعالیت و ماموریت ها می گذاشت به مراتب بیشتر بود و به طور طبیعی وجود داشت بعضا خانواده دچار مشکل بودند با عدم حضور سردار مقدم در رسیدگی به امور داخلی خانواده بنابراین واقعا در کار خودشان در فعالیتهایی که داشتند بر اساس آن اهداف و برنامه ریزی هایی که می کردند تلاش بی وقفه داشتند یعنی تلاش بی وقفه بعضا در همین اواخر من شنیده بودم که ایشان چند شب خانه نیامده بودند. در همین آخرین تلاشهایی که ایشان داشتند حالا در زمان دفاع مقدس که بماند آنجا همان طور که عرض کردم وقتی می خواستند بیایند مرخصی دیداری تازه بکنند نفسی تازه بکنند برگردند در بین راه ماموریت جدیدی ابلاغ می شد و از همان جا باید برمی گشتند مناطق عملیاتی بعد از آن دوران هم تقریبا می شود گفت در یک چنین شرایطی می گذشت و تمام تلاش و دغدغه ی ایشان این بود که با گذاشتن وقت زیاد آن نتایجی که مد نظر هست را بگیرد. از خصوصیت دیگر ایشان آن تبعیت محض شان از رهبری بود چه در زمان حضرت امام که جای خودش را داشت و چه مقام معظم رهبری در آن ملاقاتهای حضوری که با رهبر معظم انقلاب داشتند مخصوصا رزمایشی که در جنوب در بندرعباس انجام شده بود حسن مقدم آنجا وقتی گزارش کار به حضرت آقا می دادند، قبل از اینکه گزارش کار و عملکرد را ارائه بدهد ابتدا اعلام آمادگی برای تبعیت از فرامین آقا را به عنوان مولای خودشان همچون حضرت علی دادند. همچنین من یادم هست که اگر اشتباه نکنم این مضمون را به کار بردند که "ما شما را تنها نخواهیم گذاشت و شما این را مطمئن باشید" و این گونه ارادت خودشان را نسبت به رهبری نظام که سکاندار کنترل و هدایت انقلاب هست بروز می دادند و نشان می دادند، به اعتقاد من بین شهید مقدم و مقام معظم رهبری یک رابطه دوسویه وجود داشت. یعنی حضرت آقا هم به سردار مقدم علاقه خاصی داشتند واقعا این عشق و علاقه ی دوطرفه مخصوصا در رفتار و نوع برخورد سردار مقدم کاملا مشخص بود. اهداف و تصورات ذهنیش خیلی باز و گسترده بود. یعنی وقتی در اهداف بلندش آمریکا را هدف قرار داد به نوعی کمک به رهبری می کرد. من این تعبیر را به کار می برم واقعا ذوالفقار مقام معظم رهبری بودند این تعبیر در عمل مشخص شد. ارادت ایشان نسبت به اهل بیت خیلی زیاد بود. آن چیزی که توصیه حضرت رسول بود که در حدیث ثقلین اشاره داشتند که قرآن و عترت را من برای شما به امانت می گذارم من به جرات می توانم بگویم یکی از مصداق های بارزی که می شود نام ببریم شهید مقدم بود که ایشان به طور کامل به این دو منبع خودش را وصل کرده بود. ارادت خاصی به امیرالمومنین مخصوصا بحث غدیر داشتند. واقعا با یک برخورد ویژه با این مناسبت ارتباط برقرار می کرد. ارادت خاص به امیر المومنین(ع) داشتند ایشان و حتی من عرض می کنم در دیدار حضوری با مقام معظم رهبری شهید مقدم ابتدا توصیف عید غدیر را می کنند اگر آن فیلم ها باشد پخش کنید خیلی جالب است اینها این را توصیف می کنند و می گویند در عصر کنونی به تبعیت و به پیروی از امام علی(ع) از شما این پیروی را داریم یعنی با ارادت نسبت به امیرالمومنین و با آن نوع نگاهش آگاهانه و کاملا با بصیرت تمام، نه بر طبق عادت، ایشان کاملا از صمیم دل آگاهانه این ارادت خودشان را به حضرت علی نشان می دادند و به تبع آن این ارادت را نسبت به مقام معظم رهبری داشتند. ما در اولین سفر هایی که به مشهد داشتیم از همان مشهد رفتیم شمال چون ما خودمان آنجا یک مکان پدری هست از شمال هم یک گشت و گذاری زدیم. وقتی برگشتیم شهید مقدم این بحث را مطرح کرد و گفت : ای کاش یک شرایطی فراهم بکنیم که هم در مشهد و هم در شمال یک جایی درست کنیم که همه پرسنل همه نیروها از این شرایط استفاده بکنند یعنی آن مسافرت اولیه جرقه ی احداث هتل در مشهد و مهمانسرا در شمال را زد یعنی ایشان این طور نبودند که یک امکانات را برای خودشان یا مسئولین بخواهند بلکه برای همه می خواستند واقعا آن تاثیرات روحی روانی مثلا زیارت سال تحویل در مشهد و یا تفریحی که به هر حال در محیط شمال به وجود آمد این را وقتی اثراتش را دیده بود گفت چرا این را تعمیم ندهیم به کل پرسنل و همین باعث شد که در سالهای بعد یکی از کارهایی که در کنار این پروژه های تحقیقاتی و عملیاتی انجام داد احداث هتل در مشهد و شما بود. خدا رحمت کند شهید رشادی را مامور این کار کرده بود این بحث را دنبال بکند که نیروهای زیر مجموعه سازمان هم بتوانند از این محیط ها استفاده بکند و همین هم شد چند سال بعد این مکان ها ساخته شد و امروز من فکر می کنم بچه ها به طور دوره ای دارند می روند. [color=olive]۰۱ دي ۱۳۹۰[/color] منبع: http://www.taamolnews.ir/fa/news/7857/%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%8A%D8%B4-%D8%A7%D9%8A%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%BA%D8%A7%D8%B5%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85 [/align] [i][size=9][color=violet]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. به دليل حجم مطلب[/color][/size][/i]
  9. [align=justify] [color=darkblue] توفیق شده است در خدمت سردار نامی باشیم. از بزرگان توپخانه و موشکی سپاه. شهادت سردار بزرگوار حاج حسن مقدم باعث شده که به سردار عزیزمان زحمت بدهیم در خصوص این سردار گمنام مسائل ناگفته را برایمان بگویند و انشاا... ما هم بتوانیم وظیفه‌مان را به انجام برسانیم.[/color] تعامل- سردار ابتدا از نحوه آشنایی تان از کجا شروع شد بفرمایید ؟ بسم الله الرحمن الرحیم، اجازه بدهید من یک مقدمه‌ای را عرض بکنم بعد اون نحوه آشنایی را در دل این صحبتی که دارم خدمت شما عرض خواهم کرد یعنی با آشنایی که ما با سردار مقدم از زمان دوران دفاع مقدس و پس از آن داشتیم واقعا معرفی شخصیت ایشان، سوابق ایشان، عملکرد ایشان درواقع باید در دو بخش مجزا که البته به نوعی با هم به نوعی در ارتباط هستند را بررسی بکنیم و بر اساس این دو موضوع ایشان را معرفی بکنیم. یکی بحث دوره عملکرد ایشان در هشت سال دفاع مقدس هست و مخصوصا آن تجربیات بسیار ارزشمندی که از این دوره از آن محرومیت‌ها و فقر امکاناتی و مسائلی را که به هر حال در این دوره وجود داشت، مخصوصا در جنگ شهرها، لازم هست یک بررسی داشته باشیم، یکی هم بعد از دفاع مقدس که ایشان در حقیقت بر اساس آن تجارب واقعاً خدمات بسیار ارزنده و ارزشمندی را انجام دادند و در حقیقت با استفاده کامل از آن تجربیات، بهترین کار را توانستند انجام بدهند. البته به اعتقاد من ایشان در هر دو عرصه در دفاع مقدس بودند هم دفاع مقدس هشت ساله و هم بعد از آن. به نظر من بعد از دفاع مقدس هشت ساله در مقابل عراق اگر نگوییم ارزش و اهمیت این اقدام دوم، دفاع مقدس دوم، بیشتر از آن دفاع مقدس اولیه اگر نباشد مطمئناً کمتر نیست، چون در این مقطع ایشان هدف اصلی و آن دشمن اصلی که مقابل نظر خودش ترسیم کرده بود آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بود. بنابراین این دو عرصه باید به طور مجزا دیده شود تا بهتر شخصیت سردار مقدم و واقعا این شهید گمنام انشاا... معرفی بشود. شخصیت اعتقادی ایشان، شخصیت علمی ایشان ،شخصیت اخلاقی ایشان. من ابتدا دوران دفاع مقدس را اشاره می کنم. بعد از عملیات فتح المبین یک سری از یگانهای رزمی سپاه با غنایمی که از ارتش عراق بدست گرفته بودند سازمان توپخانه، در بعضی از یگان‌ها تشکیل شده بود مثل تیپ 27 حضرت رسول(ص) و بعضی یگانهای دیگر. درست بعد از مدت کوتاه از این اتفاق با استفاده از همین غنایمی که در عملیات فتح المبین بدست آمده بود توپخانه سپاه هم شکل گرفت که اولین فرمانده این مجموعه سردار مقدم بود که در حقیقت این مجموعه را بنیان‌گذاری کرد و فرماندهی کرد. من یادم هست بعد از معرفی ایشان اولین دیداری که با سردار مقدم داشتیم دقیقا قبل از عملیات مسلم بن عقیل بود آماده داشتیم می‌شدیم برای اجرای عملیات، سه آتشبار توپخانه هم داشتیم توپ 130 میلیمتری، 152 میلیمتری و 122 میلیمتری. فرمانده این مجموعه هم شهید ناهیدی بود. من دقیقا یادم هست قبل از عملیات سردار مقدم آمد در مجموعه‌ی تیپ 27 و مجموعه ذوالفقار. یک جلسه‌ای را با شهید ناهیدی تشکیل داد و از ایشان دعوت کرده بود که بیاید در قرار گاه خاتم به خود سردار مقدم کمک بکنند. بعد از آن تجاربی که بعد از فتح المبین و بیت المقدس و عملیات رمضان این بچه‌ها کسب کرده بودند آن سازمان عملیاتی توپخانه را توسعه بدهند کمک بکنند هم برای تشکیل هم برای توسعه این سازمان. خب شهید ناهیدی بعد از بحث و صحبتها و آن روحیات و حالات صحبت سردار مقدم که اولین بار من ایشان را می‌دیدم واقعا برای من خیلی جالب بود با آن انگیزه بالا، با آن نشاط و شادابی و با یک حالت پیگیری خیلی جدی تاکید داشت که حتما توسط همین بچه‌های یگان رزم، بچه‌ها بیاییند این سازمان درست تشکیل بشود. در حقیقت ایشان با آن انتخاب درست افراد سعی می‌کرد مجموعه‌ای کارآمد تشکیل دهد، به هرحال در تمام کارها این خصوصیت را داشت. همان طور که شهید ناهیدی را که یک فرد با سابقه و کاملا با هوش بود انتخاب کرد. ناهیدی از آن انتخاب‌های درستش بود. بنابراین خود شهید ناهیدی ترجیح دادند که در تیپ بمانند، به لحاظ ضرورتی که خدا رحمت کند خود شهید همت تاکید داشتند، ایشان باشند و همچنین خود شهید ناهیدی یک مقدار ضرورت احساس می‌کرد که در تیپ بماند و لذا ایشان شهید یزدانی و شهید کابلی را به سردار مقدم معرفی کردند. شهید یزدانی در واقع از آن موقع همکاریش را با شهید مقدم آغاز کردند. واقعا نوع برخورد و رفتار و اخلاق سردار مقدم که حسن آقا صدا میکردند در این لحظه اول دیدار ما با ایشان به دلمان نشست. [b]حالا این مقطع گذشت تا آن مرحله بعدی که ما اواخر جنگ بود که با ایشان از نزدیک آشنا شدیم و در فرماندهی موشکی مشغول بکار شدیم. من می‌خواهم بین این مقطع آشنایی اولیه که در طول دفاع مقدس ما به صورت جلسات یا بعضی برخورد های مقطعی ارتباط داشتیم اما به طور مستمر در کنار هم نبودیم. بعد از عملیات بیت المقدس جنگ شهرها توسط صدام تشدید شد یعنی اوایل جنگ اقداماتی را انجام داده بود اما بعد از عملیات بیت المقدس حمله به مناطق مسکونی مخصوصا بعد از عملیاتهایی که در خطوط مقدم با رزمندگان اسلام کم می‌آورد، سریع روی می‌آورد به این اعمال جنایت کارانه ، از جمله حمله به مناطق مسکونی وهمچنین بحث تشدید جنگ نفتکش ها و استفاده از سلاح های شیمایی. بعد از عملیات بیت المقدس این اقدامات تشدید شد. ما در این دوره تا قبل از سال 63 و دستیابی به سامانه موشکی اسکاد، به شدت دچار یک فقر امکاناتی بودیم .یعنی ایران فاقد هر گونه سامانه موشکی بود. ارتش بعث عراق هم با موشکهای اسکاد و فراگ از اوایل جنگ خصوصاً بعد از عملیات بیت المقدس با پرتابهای متوالی شهرهای مرزی از جمله شهر دزفول، اهواز و خیلی از شهرهای ایران را به شدت مورد حمله هوایی و موشکی قرار می داد که اکثر این شهر ها با موشکهای فراگ و اسکاد روسی مورد هدف قرار می گرفت. یعنی اسکادی که دارای 300 کیلومتر برد بود و در مقابل ما چی داشتیم؟ ما سلاحی که داشتیم توپخانه‌ای بود که دارای توپ های 130 میلیمتری حداکثر با 28 تا 30 کیلومتر برد بودیم. یعنی واقعا این عدم برابری امکانات مشهود بود . با آن حجمه گسترده‌ی دشمن به مناطق مسکونی، امکان پاسخگوی جدی ما در مقابل این حرکت دشمن واقعا به طور جدی وجود نداشت. حملات هوایی ایران توسط هواپیما انجام می‌گرفت. منتهی آن هم به لحاظ آسیب پذیری هواپیماها در مقابل پدافند دشمن واقعا در یک حد محدود امکان پذیر بود از زمانی که حضرت امام بعد از پیشنهاد مسئولین و همین طور در خواست مردم در نماز جمعه ها که شعار می دادند "موشک جواب موشک" و این امر باعث می شد نوعی فشار هم به داخل و مسئولین بیاید که یک اقدامی را باید انجام بدهد. تا اینکه حضرت امام ( در بهمن ماه سال 1362) با مقابله به مثل این حملات موشکی به مناطق مسکونی موافقت کردند. یعنی بعد از موافقت حضرت امام برای مقابله به مثل، در پاسخ گویی به حملات دشمن به مناطق مسکونی. اینجا قرار بر این شد که یک حرکتی انجام بشود. این زمانی بوده که واقعا جمهوری اسلامی ایران فاقد سامانه موشکی بوده و فقط با توپخانه می توانست مقابله به مثل نماید. ما امدیم در جلسه‌ای که خود سردار مقدم هم به عنوان فرمانده توپخانة سپاه حضور داشتند. مناطق و شهرهای مهم عراق را برسی کردیم. شهرهایی مثل مندلی یا بعضی شهرهای مشابه شهرهایی نبودند که با اصابت توپخانه ارزش و اهمیت خاصی داشته باشند شهری که دارای ارزش بود دومین شهر عراق یعنی بصره بود. قرار بر این شد که ما شهر بصره را با توپخانه مورد حمله توپخانه‌ای قرار بدهیم و به این وسیله در راستای مقابله به مثل یک حرکتی کرده باشیم.[/b] وقتی برد توپ 130 را ما محاسبه کردیم دیدیم این برد ما حدودا 28 تا 30 کیلومتر است این برد توپخانه‌ای ما واقعا نمی‌رسد. بعد وقتی محاسبه کردیم دیدیم از عقبة جبهه این برد جواب نمی دهد، لذا گفتیم این توپ حتماً باید بیاید داخل خط مقدم مستقر شود، که کاملا غیراستاندارد بود، تا بتواند بردش به شهر بصره برسد و مجبور شدیم همین کار را هم بکنیم. یعنی یک تبلیغات رادیویی از اهواز به مردم بصره اعلام کردیم که امشب از خانه‌هایتان بیایید، بیرون فضای بصره را ببینند و قرار هم بر این بود که با گلوله های منور این کار را بکنیم و بیایید بیرون و ببینید که ایران توانمندی زدن شهرهای شما را دارد. اما این کار را نمی کند. خدا رحمت کند شهید یزدانی، این توپ را بست به خودرو آورد تا خط مقدم شلمچه و از آنجا ما توفیق داشتیم دیده بانی این گلوله باران را انجام بدهیم. توپ 130، آن هم در شب با آن کیفیت و نور، واقعا برای دشمن کاملا مشخص بود، شلیک توپ 130 کاملا سریع لو میرفت باید سریع این پرتاب ها انجام می شد و توپ را سریع از خط خارج می کردیم و این کار را کردیم و گلوله ها به تعداد زیادی پرتاب شد و شهر بصره منور‌باران شد و ماموریت توپخانه در این مرحله انجام شد که حضرت امام در روز بعد در صحبتهای خودشان اعلام کردند و در واقع هشداری دادند به صدام و اطلاع رسانی به مردم عراق که ما توانایی زدن شهر بصره را داریم اما به لحاظ آن روحیات انسان دوستانه و اسلامی، ما این کار را انجام نمی دهیم و واقعا مایل نیستیم جنگ را به جنگ شهرها گسترش بدهیم در واقع این مقابله به مثل توپخانه‌ای در 23 بهمن سال 62 انجام شد حضرت امام حتی با موافقت به مقابله به مثل هم واقعا قصد نداشتند که جنگ از میدان نبرد، از بین رزمندگان بین مردم بی دفاع کشیده بشود. تمام تلاش و هم و غمش این بود که اینها را یک جوری مهار بکند که متاسفانه امکان پذیر نشد. بنابراین اینجا ما برای اولین بار منور باران را انجام دادیم باز این اتمام حجت نهایی بود برای هم ارتش بعث عراق هم به مردم عراق که نشان داده بشود که ما قصد نداریم جنگ به میان مردم کشیده بشود و اینجا حضرت امام بعد از این اقدام گفت ما با این گلوله های نورانی دیشب شهر بصره را گلوله باران کردیم همین ها را می توانیم تبدیل به جنگی بکنیم و این یک هشداری است که دیگر در صورتی که ادامه داده شود ما مجبور هستیم مقابله به مثل را با گلوله های جنگی انجام بدهیم. [b]من اینجا می خواهم این را عرض بکنم که واقعا این انتقال توپ 130 در خط مقدم واقعا فقر امکانات است که یک نکته بسیار مهم در دفاع مقدس است که واقعا بچه ها درگیر بودند، با این مشکلات، با این محدودیت ها بعد از دستیابی رزمندگان اسلام به سامانه های موشکی که در راس آنها سردار مقدم حضور داشتند به آن شکل خاص خودش که آن آموزش ها را دیدند و بعداً سامانه ها را منتقل کردند به داخل کشور و از 21 اسفند سال 63 آن مقابله به مثل با سامانه موشکی اسکاد شروع شد و نکته‌ای که اینجا جا دارد گفته بشود این است که این سامانه بومی نشده بود و وارداتی بود و به شکل خاص به کشورمنتقل شد. بعد از مقابله به مثل موشکی توسط رزمندگان اسلام، عراق در اول اصابت موشکها را تکذیب کرده بود و این انفجارها را ناشی از بمب گذاری اعلام می کردند. این تکذیب های اولیه بعد از استمرار پرتاب ها عراق را مجبور به اعتراف نمود.[/b] بنابراین تا پایان جنگ بچه ها توانستند با تقویت توان رزمی خود، روز به روز به آن تجربیات خودشان در پرتابها و حتی در بهینه سازی بعضی از تجهیزات بیافزایند و تا پایان جنگ با قدرت در مقابل حملات عراق به مناطق مسکونی به جد پاسخ دهند و موشک اسکاد تنها سامانه راهبردی بود که به طور جدی پاسخ عراق را مخصوصا در هدف قرار دادن بغداد می داد، همین طور تا به پایان جنگ نزدیک می‌شویم بچه ها در یک مجموعه محدود چون سامانه ها یک مقداری دچار محدودیت بود با یک ترکیب نیروها از نظر کمی و تعداد اندک اما بی نظیر. من اگر برای نمونه بخواهم چند مورد از زحمات بچه ها عرض بکنم یکی این است که وقتی بچه ها پرتاب را انجام می دادند برای استراحت و مرخصی کوتاه مدت به تهران یا شهرهای خودشان می رفتند و پس از دیداری کوتاه از خانواده دوباره برمی گشتند منطقه عملیاتی. بعضاً در بین راه رفتن به مرخصی، به آنها اطلاع داده می شد که حملات عراق علیه مناطق مسکونی شروع شده و لذا از بین راه مجبور بودند برگردند بروند در منطقه پرتابها را انجام بدهند و به این شکل واقعا شبانه روزی در تلاش وفعالیت بودند تا بتوانند به هر حال این ماموریت و وظیفه ای که دارند به درستی انجام بدهند و الحق و والانصاف هم همین طور بود که آن ماموریت ها درست انجام شد. [b]همزمان با انجام عملیاتهای مقابله به مثل موشکی و با پیگیری هایی که خود سردار مقدم داشتند در اواخر جنگ به یک سامانه موشکی و راکت ساخت داخل دست پیدا کردیم به نام راکت نازعات، که بردش بین 80 تا120 کیلومتر است و با تلاشهایی که انجام داده بودند به 150 رسیده بود. از دلایل طراحی و ساخت این سامانه ، کمک در کنار موشک اسکاد بود که بتواند با یک نواخت تیر بالا قدرت مقابله با آن جنگ شهر ها را داشته باشد. هر چه به پایان جنگ نزدیک می شویم فعالیت موشکی سردار مقدم هم در بخش عملیاتی و هم در بحث تحقیقاتی و ساخت ، بیشتر میشود. از همان ابتدا کار تحقیقاتی و صنعتی برای ساخت و تولید موشک در داخل انجام شده بود. در بحث موشک اسکاد که استارتش از همان ابتدا زده شد. منتهی ما در طول دفاع مقدس یکی از تجربیاتی که دقیقا خود سردار مقدم اشرافیت داشتند این بود که به هر حال موشک اسکاد، یک موشک گران قیمتی است . به لحاظ آماده سازی و کم و کیف پرتاب برای اهداف خاص استفاده می شود ما بعضا اهدافی داشتیم با ابعاد گسترده که حتما نیاز به دقت یا قدرت انفجار زیاد داشت منتهی ما تنها سامانه ای که داشتیم همین اسکاد بود و لذا از همان مقطع همزمان با فعالیت تحقیقاتی جهت ساخت موشکهای اسکاد شروع شد که ما سامانه های ارزان قیمت و دارای قدرت مانور بالاتر نیز آغاز شد، تا بتوانیم بعضی از اهدافی را که ارزش و اهمیت چندانی ندارد با آن سامانه مورد اصابت قرار بدهیم. همانجا تلاش و پیگیری برای ساخت و تولید موشک نازعات در اولین قدم طرح ریزی شد و در دستور کار قرار گرفت که ما در پایان جنگ یعنی اواخر سال 66 موفق شدیم به این سامانه دست پیدا بکنیم موشک نازعات.[/b] در ابتدای سال 67 بنابه معرفی دوستان و خود ایشان به هر حال یک شناخت کلی که از بنده داشتند، آن زمان که در لشکر 27 حضرت رسول بودم دعوت به همکاری کردند . بنابه صحبتی که دوستان با ایشان داشتند اولین جلسه همکاری قرار شد تشکیل بشود و یک صحبتی بکنیم و بعد کم و کیف ادامه کار مشخص بشود من در ذهن خودم خیلی مسائل را آماده کرده بودم و نوشته بودم الان در اولین جلسه این مطالبی را که رد و بدل می شود اینها را مطرح بکنیم. کم و کیف را ببینیم که اصلا می شود همکاری بکنیم یا به چه صورت هست حالا خود من به لحاظ شرایط خودم حالا احساس کردم شاید نتوانم واقعا آن کاری که ایشان می خواهد محول بکند انجام بدهم این موضوع به اضافه مسائل دیگر چیزهای را در نظر گرفته بودیم که اینها مطرح بشود بر اساس این تازه صحبت بکنیم و بعد از صحبت ببینیم ادامه کار می توانیم بدهیم یا نه، اولین جلسه وقتی در پادگان ولیعصر تهران برقرار شد سردار مقدم با نوعی برخورد و بیان ماموریت و آن کاری که برای عملیاتی کردن راکت های نازعات مدنظر بود، چنان صحبت کرد که من تمام این موضوعاتی که در ذهنم تنظیم کرده بودم و نوشته بودم مطرح بکنم همه آنها کاملا پاک شدند. یعنی در برخورد اولیه انگار مثلا ما مدتها با هم بودیم چنان صمیمی و دوستانه و در عین حال آن ضرورت کار را مطرح کردند. یعنی یک بار مسئولیتی را واگذار کردند و بر اساس تجربیاتی که ما داشتیم البته خود من یک مقداری نگران بودم در انجام کار ولی این نوع برخورد ایشان چنان انرژی به ما داد و ما را آن انگیزه و آن شرایط ذهنی ما را آماده کرد. ایشان گفت این راکت الان آماده است یکی باید بیاید این را سریع از زمین بلند بکند و هر چه سریعتر با تشکیل یک سازمان عملیاتی بیاید در میدان و سریع پرتاب بکند و دلیل ایشان آن موقع این بود و این بحث را مطرح کرد وگفت: فرمانده با توجه به گران قیمت بودن موشک های اسکاد امکان استفاده از آنها برای بعضی اهداف وجود ندارد و لذا اگر چنین سامانه ای بیاید می تواند مکمل هم باشد و قدرت و توانایی موشکی را افزایش می‌دهد. در حقیقت با این صحبتها گفتند حتی شما یک روز هم نباید تاخیر کنید و این مجموعه باید سریع آماده بشود بیاید در میدان. طوری شد که ما بلافاصله بعد از تشکیل آن جلسه اولیه به سرعت و با روحیات انقلابی و جذب بعضی از بچه ها از یگانهای دیگر و مجموعه های دیگر سریع آنها را فراخوان کردیم و همکاری خوب هم انجام شد و به شدت بعد از این جلسه به دنبال این شدیم که سازمان خیلی سریع راه بیفتد و وارد صحنه عملیات بشود و همین کار هم شد یعنی ما در کوتاه ترین زمان سازمان جدید را تشکیل دادیم. یعنی سازمانی که اگر الان بخواهد سازماندهی بشود ماه ها باید برنامه ریزی و طرح توجیهی برآورد امکانات، اینقدر ماشین می خواهیم، اینقدر ابنیه می خواهیم برای محل استقرار یعنی کلی پیش نیاز دارد که آنها تامین شود بعد به دنبال راه اندازی عملیاتی کار باشیم اما هیچ کدام از اینها نبود. یعنی باید سریع عمل می کردیم به قول بعضی از دوستان "راه بنداز و جا بنداز" بود یعنی باید راه می انداختیم تشکیلات را بعد جا می افتاد و اینجا این کار انجام شد و این فعالیتها و تلاشهایی که صورت گرفت، نتیجه داد. دقیقا ماه های آخر جنگ بود که در حین تلاش و فعالیت بودیم که قطعنامه 598 پذیرفته شد و در حقیقت جنگ 8 ساله. البته در این مقطع قطع نامه توسط ایران پذیرفته شد. بعد از پذیرش قطعنامه توسط ایران دو تا اقدام سنگین توسط دشمن صورت گرفت. یکی در منطقه جنوب که آمدند جاده اهواز خرمشهر را گرفتند که آنجا نیرو ها مقاومت کردند و با یک مقاومت حماسی نیروهای دشمن را به عقب راندند و آن اهداف آنها را ناکام گذاشتند، اقدام بعدی حمله منافقین از غرب کشور به داخل کشور از محور اسلام‌آباد، کرمانشاه و این اقدام یک اقدام کاملا غافلگیری بود. هیچ کس فکر نمی‌کرد آن گروه منافق یک همچین حرکتی را انجام بدهد وقتی این خبر شنیده شد و اعلام شد خیلی از بچه ها مخصوصا آنهایی که در بحث موشکی بودند یا فعالیتهای دیگری داشتند و همین طور مردم سرازیر شدند رفتند به سمت کرمانشاه و به نوعی آنجا هر کس هر کاری از دستش بر می‌آمد در مقابل این حرکت منافقین که کاملا تحت پشتیبانی هوایی عراق انجام شده بود انجام دادند. ما شاهد آن بمباران های هواپیماهای عراقی بودیم. برای من خیلی جالب بود در آن بهبوهه عملیات مرصاد که آغاز شد بچه ها وقتی عملیات را شروع کردند درست در همان روز ما دیدیم سردار مقدم به عنوای یک خدمه پای یک خمپاره 120 در حال شلیک به سمت دشمن و منافقین است. ما آنجا حتی خود بچه ها از جمله ابوالفضل مقدم دیده‌بانی این خمپاره ها را انجام می داد و خود سردار مقدم پای خمپاره 120 به عنوان خدمه یعنی کسی که به عنوان فرمانده موشکی جمهوری اسلامی و آن مجموعه اسکاد و درآن رده بالا در حال انجام وظیفه بود ولی آنجا وقتی ضرورت را احساس می کند می آید به عنوان یک خدمه پای خمپاره 120 شروع می کند به مقابله با دشمن در این محیط . بنابراین در آنجا برای من خیلی جالب بود این روحیه انعطاف پذیری ایشان که به این شکل این وظیفه را انجام می داد با این کیفیت که خیلی برای بچه ها جالب بود این حرکت ایشان. یک درس بود برای همه. بعد از این مقطع جنگ تمام شد. دوره دفاع مقدس سراسر تجربه و درس بود. در دوره پس از دفاع مقدس من یادم هست تا این زمان ما فقط سامانه موشکی اسکاد بی را داشتیم که وارداتی بود و بومی نبود و موشک نازعات که آن هم برای عملیاتی شدن کاملش نیاز به یک مقداری کار داشت تا به آن مرحله برسد یعنی ما در بعد از جنگ دارای چنین وضعیتی بودیم. در این شرایط سردار مقدم می آید بر مبنای این فضا اهداف و برنامه‌ریزی را انجام می دهد که برای خود ما و حتی تعدادی از بچه ها بعضی از اهداف ایشان واقعا رویا بود. یکی از آرزوها و دغدغه های ایشان این بود که چند ماه که گذشت ایشان گفت که آرزوی من این است که (من مضمون آن را می گویم ) روزی من وظیفه ام موقعی تمام می‌شود، خیالم راحت میشود که به سامانه‌ی موشکی دست پیدا کنیم که رژیم غاصب اسرائیل را مورد هدف قرار دهیم. این در جلسات و در صحبتهای غیررسمی واقعا جزء آن اندیشه های ایشان بود. زمانی بود که ما موشک اسکاد 300 کیلومتر آن هم وارداتی غیر بومی یعنی حتی داشتن موشک اسکاد سی که دارای 500 -600 کیلومتر برای ما یک هدف بسیار بزرگی بود که اگر ما به این سامانه دست پیدا می کردیم چه کار بزرگی انجام دادیم آنجا سردار مقدم آرزویی می کند که قائدتا باید موشک با 1200-1300 کیلومتر برد داشته باشد که بتواند به طور جدی مقابل رژیم صهیونیستی بایستد . از همان ابتدا بعد از دفاع مقدس 8 ساله ای که عرض کردم دفاع مقدس جدیدی انجام شد ایشان مهمترین دشمن را آمریکا و رژیم صیونیستی می دانست و سیاستهای آمریکا و دشمنی اسرائیل با ایران چیزی نبود که از بین رفته باشد. تهدیداتی که از آن ناحیه انجام می شد همواره وجود داشت و ایشان این بحث را تاکید داشتند که بر اساس تدابیر خود مقام معظم رهبری این دشمنی وجود دارد و ادامه خواهد داشت و حالا حالاها هم معلوم نیست که تا کی طول بکشد. بنابراین بعد از جنگ یکی از آن بحث هایی که شهید مقدم به عنوان هدف در نظر گرفته بود نحوه مقابله با رژیم اشغالگر قدس و آمریکا و مقابله با تهدیدات آنها بود. این مستلزم این بود که یک برنامه‌ریزی شود، حالا این بحث ها برای خود بچه ها که در مجموعه موشکی هستند به عنوان یک کار بزرگ، یک کار ارزشمند تلقی میشد. منتهی آن شرایطی که در آن هستیم ، در یک نقطه ای هستیم تا بخواهیم به آن نقطه ی موردنظر برسیم که حرفی برای گفتن داشته باشیم یک فاصله خیلی طولانی بود یعنی یک فاصله ای بود که خود بچه ها واقعا در مخیله شان، در باورشان، در ذهن خودشان واقعا قابل تصور نبود که ما به این زودی بتوانیم به آن اهداف به این نقطه مورد آرزو دست پیدا کنیم که حرفی در مقابل آمریکا و اسرائیل برای گفتن داشته باشیم. همین باعث شد که خود سردار مقدم مهمترین نقش را برای ایجاد انگیزه ، امید و نشاط در بچه‌ها و هدایت این مجموعه داشته باشند. یعنی ایشان از همان ابتدا در دو بخش عملیاتی و تحقیقاتی - صنعتی کارش را با جدیت شروع کرد ، هرچند از همان زمان دفاع مقدس این کار را در دستور کار خود داشتند. در هر قسمت با انتخاب افراد مستعد، افراد مناسب وارد این عرصه شدند. بعضی از فعالیتها از قبل شروع شده بود اینجا در حین انجام بود ولی در بعضی تخصص ها هنوز ما دچار مشکل بودیم، به هر ترتیب با اراده و پشتکار سردار مقدم این کار بزرگ انجام شد و از اواسط دهه 70 شاهد به ثمر رسیدن این تلاش ها و این برنامه ها بر مبنای این اندیشه هستیم. یعنی داشتن سامانه های موشکی با بردهای مختلف و قیمتهای مختلف. بعضی از سامانه ها تکنولوژی و فناوریشان پیشرفته و پیچیده است، اما بعضی سامانه ها با یک مکانیزم ساده تر با یک شرایط ساده تر بود تا بتوانند نواخت تیر بالاتری را داشته باشند این تنوع سامانه های موشکی را سردار مقدم در دستور کار قرار داد و در نهایت محصولاتی نیز بدست آمد. اول موشکهای نازعات بعد زلزال. یعنی بعد از یک مقطع، نازعات از دستور کار موشکی خارج شد و در اختیار بچه های توپخانه قرار گرفت و زلزال جایگزین شد با یک ویژگی ها و قابلیتهای تاکتیکی بهتر و مناسبتر هم از نظر سر جنگی هم از نظر دقت پرتاب و هم آن سرعت آماده سازی، این خودش یک موفقیت بود در آن دوران به موازات موشکهای سوخت جامد زلزال دستیابی به موشک های شهاب1 و شهاب2 (موشک شهاب1 مشابه اسکاد بی و اسکاد سی). دیگر کاملا آن موشکهای اسکاد با تولید و طراحی و ساخت موشکهای شهاب 1و2 کاملا بومی شدند یعنی این قدم ها با آن تلاشهای بی وقفه ای که انجام می شد یکی یکی به ثمر می نشیند. جالب اینجاست که هر بخش از بحث های تخصصی سامانه موشکی شرایط خاص خودش را دارد، مثلا بحث سر جنگی، یک تخصصی نیاز هست، سیستم کنترل هدایت، منابع سوخت و موتور هر کدام یک تخصص مجزا و نیروهای متخصص خاص خودش را دارد که فعالیت بکنند. من یک نمونه را خدمت شما عرض بکنم: در ساختمان موتور و سوخت و منابع سوخت و سر جنگی نسبت به سامانه کنترل و هدایت از فناوری پیچیده ای برخوردار است نسب به آنها حساس تر و دست یابی به آن مجموعه واقعا کار سختی است. یک مقطع ( همین دوره در دهه 70 ) واقعا با تمام تلاشهایی که انجام شده بود رسیدن به سامانه کنترل هدایت اسکاد که دقت اصابت موشک را بتواند تامین بکند یک کار مشکلی شده بود یعنی به نوعی در یک مقطعی اوت شده بود این بحث که بتواند چیزی که مد نظر بود دچار مشکل شده بود سردارمقدم برای این منظور یک تیم فنی تشکیل دادند و با کنترل و هدایت ایشان وقتی آمدند پای کار، طولی نکشید در یک مدت زمان کوتاه سامانه کنترل هدایتی ساخته شد توسط همین مهندسینی که من به جرات می توانم بگویم با یک روحیه بسیجی یعنی کاملا با همان روحیه دوران دفاع مقدسی متخصصین آمدند وارد شدند با یک تلاش بی وقفه توانستند این قفل را بشکنند و به طوری که با نسب این سامانه روی موشک شهاب1 و2 حتی از نمونه خارجی خودشان که همان معادل اسکاد بی و سی هست دقت اصابت موشک را کاملا کاهش بدهند یعنی از مشابه خارجی خودش دقیقتر، این سامانه‌ها امروز دارد به هدف اصابت می کند بنابراین این در بحث تخصصی بود. حالا داستان خیلی مفصل هست که کم و کیف آن اجرا، ورود بچه ها به کارهای تحقیقاتی که انجام می دادند جلسات متعددی که انجام می دادند در بعضی مواقع کارها دچار مشکل می شد. یعنی کار تحقیقاتی طبیعت کارش این نیست که در اولین اقدام در اولین تلاش شما به نتیجه برسید. اما این ظرفیت، این روحیه به گونه‌ای باید پرورش پیدا بکند و به گونه ای باید کنترل و هدایت بشود که اگر شما رفتید ماه‌ها تلاش و فعالیت رفتید در تست به نتیجه نرسیدید بتوانید تحمل بکنید و کار را بتوانید ادامه بدهید که خیلی جالب است در این زمینه خود سردار مقدم با آن روحیاتی که داشتند به بچه ها روحیه و دلگرمی میدادند. من می خواهم در یک جمله عرض بکنم نه از موفقیت ها و پیروزی ها مغرور می شدند یعنی همه را عنایت خدا می دانستند نه از شکست ها و عدم نتیجه گیری مایوس می شدند. اتفاقا در همین موضوع یک موردی پیش آمده بود. وقتی یک تست پرتابی داشتیم که نتیجه نگرفتیم علی رغم تلاش و فعالیتی که بچه ها انجام دادند، بچه‌های تحقیقاتی و صنعتی و همچنین در مجموعه بچه های عملیاتی زحمات زیادی را باید بکشند تا یک پرتاب بعد از مقدمات لازم بیاید انجام بشود و آنجا همه در انتظارند حالا معمولا شخصیتهایی و مقامهایی را به عنوان وزیر و یا فرماندهان نیرو فرماندهان ارشد دعوت می کنند و همه در انتظار این هستند که این تست و این آزمایش موفق از آب بیرون بیاید یعنی اگر این نتیجه و آن تست و آزمایش آن نتیجه لازم را نداشته باشد همه به نوعی حالشان گرفته است و ناراحت هستند از این نتیجه. یک مورد اتفاق افتاده بود خیلی جالب بود که تست انجام شد و نتیجه نداد ما هم خیلی ناراحت شده بودیم و ایشان درخواست کرد از ما که چون آن سامانه و مجموعه مربوط به مجموعه ما بود درخواست کردند که یک گزارشی را بدهیم. در جلسه ای که همه نشسته بودند مهمانان و شخصیتها به من گفتند شما بروید یک گزارش عملیاتی بدهید بعد از آن بچه های تحقیقاتی بیایند گزارش تخصصی پروژه را تشریح بکنند، فعالیت ها را بیان بکنند. نتیجه منفی تست در روحیه و وجود داشت. ظاهرا در ارائه گزارش وقتی داشتیم ارائه می دادیم خودمان زیاد متوجه نبودیم ولی توام با ناراحتی و با یک قیافه عبوس این گزارش را ارائه دادیم. سردار مقدم از این قضیه کاملا ناراحت شده بودند. صحبت که تمام شد گفت این چه وضع صحبت است. خیلی به ما توپیدند و یک حالت اعتراض گونه که چرا این طوری صحبت کردی. من آنجا یک جورهایی کم آورده بودم. اما ایشان خیلی با روحیه بودند. وقتی صحبت کردند و عملکرد را گفتند، شرایط را گفتند، جو را کاملا تغییر دادند. بنابراین به وجود آوردن چنین شرایطی خیلی سخت و دشواری اما ایشان کاملا، با یک روحیه باز و با نشاط و شادابی چه در بحث های عملیاتی، چه در بحث های رزمایش و چه در تست و آزمایش، هر جا مشکلی بود وارد می شدند و به دنبال این بود که ببیند اشکال کار کجاست ضعف ها را دقیقا بررسی بکند و مشخص بکند و به دنبال رفع و تقویت نقاط قوت باشد در حقیقت با این شیوه آن رشد و تکامل را در مجموعه توانست ایجاد بکند و بچه ها آن کارهایی که واقعا باور نمی کردند به آن دست پیدا بکنند، به آن دست پیدا کردند. بحث بعدی این روند که ادامه پیدا می کند آن روند تکاملی و آن اهدافی است که سردار مقدم در ذهن اش ایجاد کرده بود مثلا یکی از بحث ها موشک شهاب3 بود که همان آرزوی دیرینه اش را که بعد از جنگ آرزو می کرد به آن دست پیدا بکنیم، که به آن دست پیدا کردیم. در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 وقتی این پروژه با آن تلاش های بی وقفه به صورت کاملاً بومی توسط متخصصین داخلی به ثمر می نشیند. یکی از آرزوهای دیرینه اش تحقق پیدا می کند. من خودم شاید تصورم این بود که خب ما به موشک شهاب3 دست پیدا کردیم. برد مناسبی که بتواند اسرائیل را تحت پوشش قرار بدهد و در حقیقت یک هدف بزرگ تامین شده، پس دیگر کار تمام است. اما ایشان با رسیدن به آن اهدافی که در نظر می گرفت هیچ موقع کار را تمام شده نمی‌دانست یعنی بعد از رسیدن به یک هدف ارزشمند هدفی که واقعا در ابتدا برای ما رویا به نظر می‌رسید و غیرممکن به نظر می رسید وقتی به آن دست پیدا می کردیم ایشان یک هدف دیگر یک هدف مهمتر در دستور کار قرار می‌داد. خب ما که به آن برسیم باید به این شکل تکمیل ترش بکنیم یا یک فضای دیگر که همین طور هم شد که من آنجا دیگر بحثی که از دوستان شنیده بودیم وقتی به موشک شهاب3 موشک شهاب3 خیلی موشک از نظر برد جواب کامل را داده بود ولی از جهت دیگر مثلا می خواهم بگویم نحوه تزریق سوخت که عمود شارژ بود یعنی با دشمنی که ما در مقابل خودمان فرض می کنیم این سامانه نیاز به این داشت که قابلیت تاکتیکیش برود بالا، یعنی آن نحوه شارژ عمود بیاید به صورت افقی شارژ بشود از نظر فنی و تکنیکی و مدت زمان آماده سازی و پرتاب موشک به حداقل برسد. در مقابل یک دشمنی که دارای قدرت هوایی بالا است و چند دقیقه در بالای سکوی موشکی قرار بگیرد باید با یک تمهیدات، با یک شرایطی این مشکلات را هم حل بکنند. مثلا وقتی به موشک شهاب3 باز هم متوقف شد و از این به بعد می رود به افزایش قابلیت تاکتیکی موشک لذا شما می بینید به چه پیشرفتهایی در افزایش قابلیت این موشک دست یافت. باز هم جا دارد من این را عرض بکنم در یک مقطع در دفاع مقدس مجموعه موشکی که یک مجموعه کاملا محدود و متمرکز بود هر جا پرتابی می خواست انجام بشود یک گروه از بچه ها بودند مثل گروه واکنش سریع، ،سریع می رفتند این نقطه پرتاب و جاهای مختلف نهایت نهایت به دو گروه بیشتر نمی توانستند تقسیم بشوند اما بر اساس آن تجربه این بحث مطرح شد که قطعا ما باید این سازمان را گسترش بدهیم امروز شما می بینید مجموعه عملیاتی موشکی در اکثر نقاط کشور گسترش پیدا کرده یعنی در هر نقطه الان سازمان و تشکیلاتی وجود دارد که از هر نقطه کشور تهدیدی صورت گیرد از همان جا پاسخ دشمن را به راحتی می دهد دیگر از آن حالت تمرکزی و محدود خارج شدند و به طور گسترده در سطح کشور استقرار دارند و من اثرات این نیروها را در بحث بازدارندگی مقابل تحدیدات آمریکا در دهه 70 و 80 خلاصه ای عرض بکنم که چه تاثیرات و اثرات مثبتی را در این زمینه داشته ایم. در بحث توسعه و گسترش عملیاتی و همچنین در بحث فنی و تکنیکی شما ببینید موشک شهاب3 به تدریج عمود شارژ می شود، بهینه می‌شود، تغییر تاکتیکی می دهد و همین طور ما می بینیم در اواسط دهه 80 موشکهای با برد حدود 2000 کیلومتر با سوخت جامد و دقت بسیار بالا را مورد آزمایش قرار می دهند. این در حقیقت همان چیزی است که به آن شهاب3 اکتفا نشده است. آمد آن قابلیت تاکتیکی را در موشک سجیل بالابرد و موشکی که امروز جزء پیشرفته ترین سامانه ها هست آن مشکل قابلیت تاکتیکی و در موشک شهاب3 که یک مقداری ضعیف بود در بحث سامانه سجیل، کاملا مرتفع شده است اینها نتیجه چیست؟ نتیجه آن تلاش شبانه روزی و تلاش بی وقفه ای است که سردار مقدم انجام می دادند. واقعا برای ما تصور وجود نداشت که ما یک روز به موشک برد بلند دارای سوخت جامد دست پیدا کنیم و همچنین با افزایش توانمندی سر جنگی از آن حالت قبلی خودش به صورت خوشه ای در آوریم. ولی به همت و پشتکار این مرد بزرگ به این آرزوی غیرقابل تصور دست یافتیم. همچنین در موارد مشابه شما می بینید همان موشک زلزال را که موشک سوخت جامد کاملا بومی هست با سامانه تندر69 تلفیق می کند و یک سامانه ای بوجود می آورد به نام فاتح 110 که هم قابلیت تاکتیکی نگهداری و نواخت تیر بالایی دارد، هم سامانه کاملا هوشمند است، هم دقتش شده است. همان پاسخ موشک تندر69 را می دهد بعلاوه آن ضعف های تندر در فاتح110 مرتفع گردیده است که حالا مشکل تندر چی بود آن افزایش تجهیزات زمینی را که در اجرای عملیات و حرکت به حالت قبل زمان طولانی را می برد، اینجا کاملا آن را مرتفع کرده اند و جالب اینجاست که خاصی را دارند. شما می بینید سردار مقدم از همان اواسط دهه 70 یعنی آن زمانی که هنوز سامانه موشکی شهاب3 به ثمر ننشسته بود ایشان ایده پرتاب ماهواره را مطرح می کند. پرتاب ماهواره ای که این بچه های مخابرات آن موقع تازه شروع کرده بودند برای طراحی ماهواره در بحث پرتاب ماهواره سردار مقدم گفت ما باید برویم به این سمت که علاوه بر این کارهای نظامی و تشکیلاتی این توانایی را هم پیدا بکنیم که ماهواره ها هم توسط موشک های خودمانبه فضا پرتاپ کنیم. حتی بعضی ها اعتقادشان بر این بود که باید با یک کشور دیگر قرارداد پرتاب ماهواره ببندیم و ماها صحبتهای کلی به این صورت بود اما ایشان آن زمان که هنوز این بخش جدی نشده بود و به طور کاربردی هنوز مد نظر قرار نگرفته بود این بحث را مطرح کرد که ما باید وارد این عرصه هم بشویم و همین باعث می شود شما بعد از مدتها پرتاب ماهواره های جمهوری اسلامی ایران توسط سامانه های موشکی که خود سردار مقدم طراحی و ساخته بودند انجام بشود بنابراین این رشد و توسعه کمی و کیفی در بحث سامانه های موشکی و از نظر زمان دسترسی به این اهداف و پروژه ها در سریع ترین زمان تحقق پیدا کرد که باورکردنی نبود و واقعا غیر ممکن به نظر می رسید و هم از نظر کیفی که واقعا رشد کرده بود. من به جرات می‌توانم بگویم ما که می گوییم دهه 70 این تهدیدات آمریکا و اسرائیل همواره بر علیه جمهوری اسلامی وجود داشته و همین الان هم شما گاها می بینید که آنها هر از چند گاهی مسائلی که پیش می آید اقدام نظامی علیه ایران را خیلی جدی مطرح می کنند در کنار عوامل بازدارنده ای که وجود دارد از جمله خود پشتوانه حمایت مردمی از انقلاب و بعضی از پارامتر های دیگر، مهمترین عامل بازدارنده و بازدارندگی در مقابل تهدیدات جدی آمریکا همین مجموعه سامانه موشکی است که سردار مقدم در خط مقدم این جبهه قرار داشتند هم در بخش عملیات، هم در بخش تحقیقات است. به خاطر داریم آن زمانی که اعلام شد جمهوری اسلامی ایران صاحب سامانه موشکی شهاب3 شد در اردوگاه دشمن چه اوضاعی پیش آمد در هر مقطعی که فنآوری سامانه های موشکی پیشرفته تر می شد این رعب و وحشت در دل دشمن بیشتر گسترش پیدا می کرد. ما شاهد هستیم آمریکا و رژیم صهیونیستی به طور جد ایران را تهدید نظامی کرده بود اگر موضع گیری های مقامات سیاسی و نظامی آمریکا را قبل و بعد از به نمایش گذاشتن قدرت موشکی و رزمایش ها، را ملاحظه کنید متوجه تغییر 180 درجه ای مواضع آنها خواهید شد یعنی بعضی مقامات دقیقا گزینه جنگ را مطرح می کردند ولی بعد از رزمایش گفتند نه. برای ما گذشته جنگ بحث جدی نیست که کاملا با مواضع خیلی شان متفاوت بود. خب واقعا اینها تاثیر بازدارندگی سامانه های موشکی را می رساند که الحق و الانصاف می توانیم سردار مقدم را یکی از کلیدی ترین و اصلی ترین نیروهایی بدانیم که در این عرصه توانستند این موفقیت را نصیب جمهوری اسلامی ایران بکنند با همان آمیزه ها با همان درسهایی که ایشان از حضرت امام از اندیشه ایشان گرفته بودند وارد عرصه شدند و ارادت ایشان را ما در برخوردهایی که با مقام معظم رهبری داشتند با آن کلام صادقانه و خیلی صمیمی که با ایشان صحبت می کردند و و به ایشان اطمینان می دادند که ما پشت شما هستیم و به نوعی پا به کار بودن خودشان را اعلام می کردند و این عرصه آن را معنا می بخشید. ما با مجموعه ای که در بحث عملکرد سردار مقدم عرض کردیم آن ویژگی ها و رمز موفقیت ایشان را می خواهیم یک اشاره ای داشته باشیم حالا به تدبیر و برداشتی که خودمان داریم شاید دوستان هر کسی با نوع برخوردی که با ایشان دارد یک برداشتی دارد من آن چیزی که به نظر خودم رسید اولین رمز موفقیت ایشان آن اعتقاد ایمان باور قلبی به معنی واقعی کلمه یعنی این مبانی اعتقادی که ایشان هم به اسلام هم به انقلاب و تعصب و بر اساس باور تمام تلاش اش را معطوف کرده بود بر اساس این باور و یقین قلبی تلاش اش را سامان می داد. دومین رمز موفقیت ایشان برنامه ریزی، تدبیر و تعقل بود. ایشان در کاری که انجام می داد و سیر رشد و پیشرفتی که عرض کردیم شما نگاه بکنید خیلی گام به گام است یعنی بعد از یک پیشرفت و به نتیجه گیری یعنی آن توان موجود را خوب در نظر می گرفت بر اساس آن برنامه‌ریزی کاربردی را انجام می داد. با انتخاب افرادی که شایسته آن کار بودند سعی می کرد آنها را در کمال سادگی اینها را در آن کار معرفی می کرد و مشغول می کرد و کار به نتیجه می‌رسید. این بحثی که الان عرض می کنم در کنار دو تا خصوصیت اصلی که عرض کردم آن شخصیتهای اخلاقی ایشان تواضع و فروتنی. من فکر نکنم کسی باشد اولین برخورد با حسن آقا حسن آقای خودمان با ایشان برخورد داشته باشد شیفته مرام و معرفت اخلاق ایشان نشود یعنی نوع برخورد چنان صمیمی و دوستانه بود. همه بچه ها آنهایی که ارتباط صمیمی داشتند شوخی‌ها یا آن ارتباط دوستانه بماند که به هر حال تمام آن فعالیتهای کاری که انجام می شد در یک فضای صمیمی انجام می شد و خیلی دوست داشتند بود آن نوع رفتار ایشان آن تواضع و فروتنی جالب اینجاست همان طور که عرض کردم ایشان نه از موفقیت مغرور می شد نه از شکست مایوس نوع برخورد ایشان همان طور که عرض کردم ما که دچار مشکل شده بودیم اصلا برخورد ایشان ما را تنظیم کرد که واقعا این درست است. باید مثل ایشان باشیم. بحث بعدی این بود که شما حساب بکنید در کنار این بزرگترین و راهبردی ترین تکنولوژی نظامی روز ایشان در پرتابها ،در رزمایش ها ،در عملیاتها در هر کاری که آن کار باید می آمد آنجا اقدام مشترک انجام می شد. قبل از تست یا رزمایش ایشان بعد از آن برنامه ریزیها و آماده‌سازیهایی که به هر حال طراحی می کردند انجام می دادند دعای توسل و آن استمداد طلبیدن از خدا برای موفقیت، جزء کارهای اصلی ایشان بود یعنی همه کارها که آماده می شد، صبح پرتابها آماده هر کدام تاخر و تقدم کارها زمان بندی مثلا ساعت 8 صبح پرتاب باید انجام شود شب اش دعای توسل جانانه ای ایشان ترتیب می دادند و بعضا آنجایی که امکان داشت دعوت می‌کردند از بعضی افراد و واقعا با این روحیه وارد تخصصی و علمی ترین کار می شدند و از آنجا از خدا طلب موفقیت می کردند البته این هم از تجاربی بود که از دوران دفاع مقدس که معمولا شعار بچه های توپخانه این بود "و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی" یعنی تیری که شما پرتاب می کنید شما نیستید که هدایت می کنید به هدف می‌زنید این کار خداست. شهید مقدم به تعبیر خودشان همه کارها را انجام می داد. چیزی که عقلی و علمی و تخصصی بود همه را می آورد پای کار در میدان. اما آن لحظه نتیجه گیری را می سپرد به خدا و با این روحیه و این انرژی و روحیات پیگیری کارها مخصوصا در جمع بچه های موشکی چه در بخش عملیات چه در بخش تحقیقات این دو چندان می شد و بازدهی و اثرات کار چند برابر می شد. و من مطمئن هستم یکی از دلائل رشد و موفقیت پی در پی سردار مقدم در کنار آن تلاشهای علمی اش. برخورداری از این روحیه ی اعتقادی بود که عرض کردم رمز موفقیت اش بود و اینجا ها خودش را نشان می داد جالب این است که در بخش کار و محیط های کاری باز یک ویژگی ایشان را عرض بکنم ما اتفاقا از همان دهه 70 این مجموعه بچه هایی که تلاش زیادی انجام می دادند شب عید یک برنامه ای اتفاق افتاده بود یک سفر برای بار اول به مشهد مقدس داشتیم و سال تحویل راآنجا بودمی. این دیگر یک روالی شده بود برای همه ساله شب عید هنگام سال تحویل با همکاران موشکی در مشهد بودیم با اتوبوس هم می رفتیم. سردار مقدم هم در جمع بچه ها بود. همه در کنار هم به این مسافرت می رفتیم. در این مسیری که می رفتیم تصورمان این بود که محیط کار حسن آقا با بچه ها یک ارتباط نزدیک صمیمی برقرار می کند و این در ذهن بود و فکر نمی کردم در این مسافرت هم که با خانواده هستیم همانگونه باشند اما یک دفعه در مسیر نگاه کردیم که در اتوبوس دیدیم این بچه ها را جمع کرده انتهای اتوبوس و ما یک لحظه انتهای اتوبوس را دیدیم که خود حسن آقا در جمع بچه ها و همه هم با حالت خنده و نشاط و شادابی مشغول بازی کردند حالا یک بازی خاصی هم ایشان طراحی کرده بود با مجموعه بچه ها در حال بازی کردن بودند یعنی انتهای اتوبوس بچه ها رفته بودند در آنجا در بوفه اتوبوس نشسته بودند. حسن آقا با یک حالت کاملا خاص ایشان داشت با بچه ها بازی می کرد و بچه های زیر4-5 سال تا نوجوان 12-13 سال شیفته ی برخورد ایشان شده بودند. حالا خود من با آن بازی هایی که داشتند انجام می دادند. واقعا آن انعطاف شخصیتی و روحیاتی ایشان را دیدم. در محیط کار انعطاف داشت و من می گفتم اینجا بلاخره دیگر حد و حدودی دارد مثلا یک ذره نه کاملا ملاحظه خانواده ما را می کند اما آنجا با بچه ها ارتباط خیلی راحت و صمیمی داشت دیگه به عمو مقدم معروف شده بود هر موقع حسن آقا می دیدند به ایشان می گفتند بیا بازی بکنیم این یکی از روحیات شخصیتی ایشان بود که من این طور می خواهم بگویم در آنجایی که با بالاترین مقام یک کشور با ارزشترین مقام یک کشور در مقابل رهبری می ایستد و با آن صحبتها و کلام صمیمی از ایشان هم نام می برد و اعلام آمادگی می کند، برای طبعیت و هم با این بچه ها که اینجوری رابطه برقرار می کند، این روحیه و این شخصیت یک شخصیتی است که نشان از آن اعتقاد و ایمان قلبی اسلامی دارد که ماها خیلی سعی کردیم البته درس بگیریم و تحت تاثیر رفتار و این تواضع و فروتنی ایشان شدیم. البته خیلی با شهید مقدم فاصله داریم اما امیدوار هستیم و از خدا می خواهیم که این خصلتهای اخلاقی ما را مثل خصلتهای بسیار نیکو و اثر گذار شهید مقدم قرار بدهد و من می خواهم عرض بکنم که واقعا همان طور که عرض کردم فعالیتهای شهید مقدم بعد از دفاع مقدس جنگ 8 ساله را اگر یک دفاع مقدس دیگری نگوییم قطعا کمتر نبود. ایشان آمریکا و اسرائیل را در مقابل خودش داشت و لذا در همین راه تا انتهای مسیر و تا لحظه شهادتشان در همین عرصه مشغول فعالیت و تلاش بودند تا اینکه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. می توانیم بگوییم ایشان مزد اصلی شان را گرفتند و به آن مقام و ارزش والای شهادت که هیچ چیزی را نمی شود با آن مقایسه کرد رسیدند و حقشان هم بود به این مقام برسند و امیدوار هستیم و من اعتقادم این است که واقعا سردار مقدم بهترین الگو می‌توانند در عرصه های مختلف برای مسئولین کشور برای محیط های علمی برای محیط های مختلف باشند. شهید مقدم برای تحقق اندیشه حضرت امام و مقام معظم رهبری در راستای استقلال کشور یعنی رسیدن به آن خودکفایی و خود اتکایی تلاش می کردند. آن باور خود توانستن شهید مقدم آن جمله معروف حضرت امام که فرمودند"ما می توانیم" معنا کردند. این جملات را در زمین پیاده کردند. ادامه در ارسال بعدي....[/align] [i][size=9][color=violet]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. به دليل حجم مطلب[/color][/size][/i]
  10. [align=justify]به گزارش گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس، سردار شهید حاج حسن تهرانی مقدم را به حق باید "پدر موشکی ایران" دانست که در سال 63 اولین پایه های تشکیل یگان موشکی سپاه پاسداران را بنا کرد و تا آخرین روز حیات دنیایی خود در گمنامی و اخلاص این مسیر را طوری ادامه داد تا ایران اسلامی بزرگترین قدرت موشکی در منطقه باشد. سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه و از دوستان و همرزمان سی ساله سردار شهید تهرانی مقدم در خاطره ای از آن روزهای تشکیل یگان موشکی می گوید: "در اوج جنگ که ما نیاز مبرمی به موشک داشتیم، اولین محموله موشکی اسکاد B، شامل 8 فروند به دستمان رسید اما حاج حسن 2 فروند از این 8 فروند را جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد. این تصمیم، تصمیم بسیار مهمی بود و با راه انداختن گروه‌های مختلف در وزارت سپاه، تا روز آخر راهبری آن‌ها را خودش به عهده گرفت که نتیجه آن را امروز در بومی شدن صنعت موشکی در انواع بردها از 300 کیلومتر تا 2هزار کیلومتر می بینیم و اگر امروز ما از تنوع موشکی بالایی با سوخت جامد و مایع و با انواع هدایت و کنترل ها برخورداریم و یا اینکه از این پایه برای تولید موشک‌های حامل ماهواره نیز استفاده می شود، اینها عمدتا مدیون فکر حسن مقدم بود." سردار حسن تهرانی مقدم، روز 21 آبانماه سال جاری به همراه جمع دیگری از همرزمان خود بر اثر سانحه انفجار در یکی از پادگان های سپاه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 90/09/27 منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900927001045 *********************** ناگفته‌های شهید طهرانی مقدم درباره تشکیل واحد‌های موشکی ایران شهید مقدم می گوید: وقتی که وارد جنگ شدم، ضعف آتش های پشتیبانی از نیروهای تکور و خطوطی که در اختیار سپاه بود را، به شدت احساس کردم و طرحی را به شهید حسن باقری دادم. مبنی بر این که ما از آتش های پشتیبانی که در اختیار داریم استفاده کنیم. به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، شهید حاج حسن طهرانی مقدم جزو اولین افرادی است که در سال های دفاع مقدس از نبوغ خود استفاده کرد و توانست خدمات شایانی را به سپاه اسلام ارائه دهد. آنچه پیش روی شماست گفتگوی منتشر نشده‌ای از آن شهید بزرگوار است که در سال 89 تهیه گردیده است . مصاحبه ای که تنها یک سوال داشت. این گفتگو در ویژه نامه ای( صبح‌ قریب) که به مناسبت اربعین ایشان تهیه گردیده منتشر شده است. *سردار از ناگفته های تشکیل توپخانه و موشکی در جمهوری اسلامی ایران برایمان بگو یید؟ بسم ا...الرحمن الرحیم، اللهم صلی علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک. السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین. من بنا دارم در این باره راجع به مبانی و استراتژی و به قول برادر بزرگوارمان در باره ناگفته‌های تاریخچه ی تشکیل فرماندهی موشکی در جمهوری اسلامی، مطالبی که به ذهنم می‌رسد، خدمت شما عزیزان عرض کنم که خاطرات بچه هایی که تدوین شده رو تکمیل نماید. بنا براین مبنا، ذکر خاطره یا مسایل آنچه که بر موشکی گذشت، نیست. آن نقاطی که نقاط عطف هست، من بیشتر به آنها اشاره می کنم. یک مقدمه ای این بخش دارد که استراتژی و دکترین دفاعی سپاه در جنگ بر مبنای مأموریت و نیازمند یهای جنگ تعریف شده؛ مفهوم حرف این هست که ما نیامدیم قبل از تشکیل واحدها، استراتژی و دکترین تعریف کنیم، بر این مبنا چارت و تشکیلات سازمانی ایجاد کنیم، نیرو بگیریم آموزش بدهیم و برمبنای آن، استراتژی یک حرکت کلاسیک رو شروع کنیم. آن نیازهای جنگ، آن دکتری نها رو تعریف می کرده. دلیلش هم این بود که سپاه آمادگی شرکت در یک عملیات کلاسیک را نداشت، اصلاً مبنای سپاه این نبود. وقتی که عراق با کمک 46 کشور، مستقیم و غیرمستقیم، علیه جمهوری اسلامی، به منظور براندازی نظام مقدس وارد عمل شد مفهومش این بود که ما از همه ی توانمندی هایمان برای مقابله با این تهدیدات استفاده کنیم. مفهوم کاربردی دیگر، توانمندی کشور، سپاه بود. سپاهی که من یادم می باشد، برای این که چریک های فدایی خلق بتونن محبوبیت و مقبولیت مردمی ایجاد کنند، شعارنویسی و دیوارنویسی هاشون این بود که "سپاه را به سلاح سنگین مجهز کنید" هیچ وقت معنی این جمله یادم نمی رود. سلاح سنگین مفهومش این بود که، ما یک ارتش کلاسیک داشتیم که می بایستی از رزمندگان پشتیبانی نماید و سپاه هم خط شکن باشد و بتواند تهدیدات دشمن رو خنثی کند و خط را تثبیت کند و برای پدافند در اختیار ارتش قرار بده. پس نیازمند یهای سپاه درآفند تعریف می شد. عملیات های آفندی عمدتاً بر مبنای نیروهای تکور و سلاح هایی که رزمندگان با خودشون می تونستند بِبرند، تعریف می‌شد. سلاح های پشتیبانی کننده که در خطوط عقب تر از لجمن قرار می گرفت، مفهوم کاربردیش این بود که به عهده ی ارتش بود. چون سپاه بنا نداشت که واحدهاش رو سنگین کنه و آتش های پشتیبانی رو تأمین نماید. هواپیما و هلی کوپتر داشته باشد، تانک داشته باشد، سپاه باید سریع عمل می کرد، سریع جابجا می شد و از نیروهای کلاسیک جنگ که ارتش جمهوری اسلامی بود، برای حمایت ها و پشتیبانی های لازم در دوره ی جنگ و پدافند از خطوط فتح شده استفاده می برد. این صحبت ها مفهومش این می باشد که ما با آتش خیلی بیگانه بودیم. مفهومش این بود که در اختیار ارتش بود. پس به حول و قوه ی الهی، این هایی را که می گویم تشکیل موشکی است، خاطره نیست. وقتی که وارد جنگ شدم، ضعف آتش های پشتیبانی از نیروهای تکور و خطوطی که در اختیار سپاه بود را، به شدت احساس کردم و طرحی را به شهید حسن باقری دادم در سال 1360 که حدود پاییز 1360 بود. مبنی بر این که ما از آتش های پشتیبانی که در اختیار داریم، که عمدتاً انواع خمپاره اندازها بود از اینها بتوانیم در یک شبکه ی کلاسیک که امروزه به عنوان فرماندهی آتش های پشتیبانی یا مرکز تطبیق های آتش ازش نام می برند، که آتش هم دارای فرماندهی باشد و این طرحی را به شهید حسن باقری دادم که ما می توانیم از آتش های پشتیبانی مان درجبهه به صورت فرماندهی شده استفاده کنیم و مفهومش اینه که در قالب طرح توپخانه می تونیم آتش های خمپاره را، براش فرماندهی بگذاریم. شهید حسن باقری که از نوابغ جنگ و چهره ی بی بدیل و بدون جایگزین در جنگ ما بود، این مطلب را خیلی هوشمندانه گرفت و من دیدم یک مطلبی را نوشت، تایپ هم کرد از آقامحسن(رضایی) امضاء گرفت. گفت مقدم این حرفی را که زدی، برو اجرا کن. گفتم: من بروم اجرا کنم؟! گفت: مگه حرف نزدی؟ برو آتش های خمپارهی سپاه را سازماندهی کن. به چهار قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح. این چهار قرارگاه ما در جنوب بود. ابلاغ کرد که برادر حسن تهرانی مقدم برای ساماندهی آتش های پشتیبانی معرفی می شوند و همکاری لازم را با ایشان انجام بدهید. ما اینجا با برادر حسن شفیع زاده، این شهید بزرگ و با اقتدار و با صلابت، اینجا همراه شدیم و خمپاره اندازهای سپاه را سازماندهی کردیم و طرح فرماندهی آتش را در عملیات طریق القدس، در وقتی که عراق تصمیم گرفت که سوسنگر را و دهلاویه را از ما بازپس گیری کند و بتواند بستان را بگیرد، اوج اقتدار این فرماندهی آتش آنجا نمایان شد. یعنی ما تمام آتش های جنگ را، روی پل سابله متمرکز کردیم و فرماندهی آتش بر قرار شد و عراق روی پل سابله شکست، تانکش خورد، دو نیم شد. یک قسمی که متکی به رودخان هی نیسان بود، عقب نشینی کردند، یا به عبارتی فرار کردند، آن قسمتی هم که از پل سابله به سمت بستان بود، به اسارت جمهوری اسلامی در آمدند و حمله ی نهایی عراق شکست خورد. لذت فرماندهی آتش را برای اولین بار، سپاه در عملیات طریق القدس چشید. بعد از آن در عملیات فتح المبین هم از فرماندهی آتش های خمپاره استفاده کردیم. عملیا ت فتح المبین تمام شد، من در سپاه شوش گزارش را وقتی به آقارشید می دادم، دیدم آقارشید دارد می خندد، . شهید دکتر مجید بقایی، فرمانده سپاه شوش آ نجا حضور داشت. دیدم آقارشید با خنده میگه مقدم برو توپخانه ی سپاه را سازماندهی کن. برو سراغ توپخانه. گفتم: آقارشید ما داریم خمپاره را سازماندهی می کنیم. گفت: در عملیات فتح المبین اگر اشتباه نکنم، 184 قبضه توپ، انواع توپ های روسی به غنیمت سپاه دراومده بود. آن موقع 9 تا سپاه، تیپ داشت. گفت توبرو، تو آن توپ ها را بیاور سازماندهی کن و مأموریت جدید تو اینه و توی فروردین 1361 ، آقارحیم یک حکم مسئولیت، در واقع آتش های پشتیبانی سپاه را، در گلف اهواز، به من داد. همان فروردین 1361 بود که ما وارد فاز توپخانه شدیم. یعنی سپاه وارد توپخان هی کلاسیک شد. یعنی آتش های پشتیبانی کم کم داشت شکل خودش را در سپاه پیدا می کرد که ما با شهید بزرگوار، حسن شفیع زاده، اولین نفری بود که رفتم دنبالش بعد از فتح المبین از تیپ المهدی از شوش آوردمش پیش خودم. آقای محمد آقایی که از مسئولین توپخانه ی سپاه بودند و به انضمام شهید ناهیدی، این بچه های نخبه ی باهوش را ما جمع کردیم، توپخانه ی سپاه را تشکیل دادیم. سپاه دارای توپخانه شد. سپاه کم کم احساس می کرد برای عملیات هاش نیاز به آتش های پشتیبانی داره که برابر با طرح عملیات خودش، بتونه طرح ریزی نماید و یگان های رزمی خودش را پشتیبانی نماید. از آن زمان به بعد ضرورت ایجاد آتش های پشتیبانی برای رزمندگان بیشتر احساس می شد. به قسمتی که ما به تدریج توپخانه ها را سازماندهی کردیم و توپخانه ی سپاه تشکیل شد. مرکز تعمیر و نگهداری در گلف، در منطقه ی جنوب گلف تشکیل شد. مرکز آموزش را ما احداث کردیم و خود شهید شفیع زاده با این که از بنیانگذارهاش بود با سردار زهدی در اصفهان راه اندازی کردند. به تدریج شاهد توسعه ی مجموعه های فرماندهی قرارگاه های توپخانه در سپاه بودیم که ناگهان آقا رحیم پیشنهاد تشکیل موشکی را داد. پس متوجه می شویم آتش های پشتیبانی به تدریج از اساس خودش به بردهای بلندتر دسترسی پیدا می کرد. اما ماجرا چه بود؟ موشک به چه شکلی در جمهوری اسلامی ایران پدیدار شد؟ در زمان طاغوت، به شدت درخواست انواع راکت ها و موشک ها را از آمریکایی ها داشتتند. آمریکایی ها قبول نمی کردند که شاه را به موشک های زمین به زمین مجهز بکنند. من یادم می آید در اسنادی که ما در یکی از مقرهایمان، من داشتم مطالعه می کردم، سپهبد " میم باشیان " که مسئول تأمین اقلام عمده ی دفاعی شاه بود، بعد هم به " طوفانیان " واگذار کرد، بعد فرماندهی توپخانه ی شاه شد، من توی اسناد دیدم که درخواست کرده بود که حتی آمریکایی ها یک موشکی بنام " رادرسون " داشتند که یک راکت 60 کیلومتری بود و آمریکایی ها تلویحاً قبول کرده بودند که این راکت را بدهند. برای شاه اوج آرزویش بودکه دسترسی به یک راکت 60 کیلومتری پیدا کند، آن هم از تولیدات ایالات متحده. آمریکایی ها حاضر نبودند این سلاح را به ایران بِدهند و شاه استدلال می کرد که شوروی به دشمن اصلی ایران که عراق است موشک یا راکت فراگ 7 و موشک اسکاد بی را داده، تو حاضر نیستی به ما حتی یک راکت تاکتیکی 60 کیلومتری بدهی. من یادم است در آن اسناد که مطالعه کردیم، شاه برای این که در واقع عزم خودش را برای خواستش پافشاری کند، نشان بدهد، یک چرخش عجیبی می کند و می رود طرف روسها و سلاح های روسی خریداری می کند و نشان می دهد که اگر تو از من حمایت و پشتیبانی نکنی، من متکی می شم به روسها. الان بخشی از سلاحهای روسی که توی ارتش شاه می بینید مربوط به آن زمان هست مثل توپ 130 میلی متری و کاتیوشا که محصول، معاملات شاه با شوروی آن موقع، برای فشار آوردن به آمریکا برای گرفتن موشک های تاکتیکی زمین به زمین. مفهوم کاربردیش این است که ما با عراقی در حال جنگ بودیم که قبلاً به موشک های فراگ 7 و موشک اسکاد بی مجهز شده بود. مفهوم کاربردیش این بود که عراق برای فشار آوردن به عقبه های ما که جنگ ما، سبقه ی مردمی داشت و مردم از شهرهای ما می آمدند وارد جبهه می شدند، این شهرها را تحت فشار و خانواده ها را تحت فشار قرار بده که از سیل و گسیل نیروی انسانی از شهرها به جبهه و تقویت یگان های رزم سپاه به عنوان نیروهای بسیجی جلوگیری کند. بهترین حربه اش هم این بود که با شروع عملیات جنگ شهرها و آوردن فشار روی شهرها مانع از گسیل نیروهای مردم ما به خطوط بشه. طبیعی بود که بخشی را از هواپیماهای تهاجمی اش استفاده می کرد، بخشی هم از موشک های فراگ 7 و اسکاد بی. ولی، جمهوری اسلامی تحمل می کرد. تذکر می داد. اخطار می داد تا این که روزی امام تصمیم گرفتند که به سکوت شان در برابر تهاجمات وحشیانه و بی منطق عراق به شهرها پایان بدهند و یک روز من در قرارگاه بودم، به عنوان فرمانده توپخانه ی سپاه. به من اعلام شد که آماده باش که گلوله های هشدار دهنده ی منور روی بصره بزنی و با عملیات هماهنگی که ما با صدای برون مرزی جمهوری اسلامی که در منطقه ی اهواز بود، انجام می دادیم، اعلام به عراق می کنیم که این گلوله های هشداره و این گلوله های هشدار تبدیل به گلوله های جنگی خواهد شد و عراق باید به حملات، بر روی شهرهای ما پایان بده. این فکر می کنم درواقع 18 بهمن 62 ، اتفاق افتاد و من اومدم روی کالک امکان تیر را روی نقشه دیدم که توپخانه ی ما هم حتی بردش به بصره نمی رسه. مجبور شدم توپخانه را بیارم به خط اول در منطقه ی شمال شلمچه، توپخانه را مستقر کردیم. بخشی از گلوله های منور عراق هم که غنیمت گرفته بودیم را در اختیار داشتیم. رادیوی برون مرزی عربی ما شروع کرد به مارش و پیام به مردم عراق دادن و ما هم شروع کردیم به زدن گلوله ی منور روی بصره و نشوه. این اقدام، اقدام هشدار دهنده ی جدی نبود که عموم عراق را تهدید کند. بصره، شهر مرزی جنگی بود مثل اهواز ما و اگر هم چهار تا گلوله توش می افتاد خیلی به سیستم حکومتی بعث عراق فشار وارد نمی کرد. این طبیعی است که شهرهای جنگی در برابر گلوله قرار می گیرند. عقبه های عراق مهم بود تهدید شود که ما در آن موقع توانمند برای تهدید به عقبه های عراق نبودیم. ما یک سفری در تابستان سال 1363، با یک هیئت بلندپایه سپاه و وزارت سپاه در دعوتی و بازدیدی که از ارتش دو کشور داشتیم، رفتیم. مسئول هیئت آقای محسن رفیقدوست بود. آقارحیم هم به عنوان، درواقع ارشد فرماندهان، ایشان را یاری می کردند و از یگان های تخصصی هم فرماندهانشون حضور داشتند. بنده و شهید بزرگوار حسن شفیع زاده از توپخانه ی سپاه توی آن سفر عازم شدیم. اینجا آغاز فعالیت موشکی جمهوری اسلامی ایران بود. ما در سفر اول برای اولین بار راکت فراگ 7 و موشک اسکاد بی را در یکی از کشورهای خارجی دیدیم و در کشور دیگری هم مورد بازدید قرار گرفت. بنده هم دنبال فراگ 7 بودم که چه جوری فراگ 7 را وارد جمهوری اسلامی کنیم و تخیل دورم هم نمی رفت که وارد بحث موشک اسکاد شویم. گفتیم این نشدنی است. این موشک غول آسا و دست نیافتنی است ولی فراگ 7 را درخواست کنیم، آقای رفیقدوست از اینها بگیره و ما بتونیم عقبه ی 60 کیلومتری که شهرهای تعداد بی شماری را هم می تونست مورد هدف قرار بده، این را بتونیم از کشورهای X و Y بگیریم و من هم خیلی اصرار می کردم که این کار بشه و برای همین حتی توضیحاتی که می دادند، یادداشت می کردم. حتی یک آموزش ابتدایی هم خودم توی همین توضیحات دیدم که اگه روزی این سلاح دست من افتاد خودم بتونم به کارش بگیرم. تا این حد دقیق شده بودم. ما وقتی برگشتیم، متوجه شدیم در آن سفر توافق شد کشور X آموزش به ما بدهند و کشور Y قرار شده موشک اسکاد بی را به جمهوری اسلامی بدهد و یک سایت "هاگ" هم از ما گرفت، یعنی گفت حالا اگر شما این را می گیرید این را هم به ما بدید. من سایت پدافند موشکی هاگ را توی حضور ذهن دارم که ایران به اینها یک سایت هاگ داد. من یک روز مهر سال 1363 توی مقر توپخانه بودم توی اهواز، آقارحیم من را خواست، گفت: آماده باش یک تیمی از فرماندهان و مسئولین توپخانه ی سپاه را آماده کن و اعزام بشید برای آموزش موشک اسکاد بی که متعجب گفتم: آقارحیم چی...اسکاد بی؟ گفت: بله. شما بروید موشک را آموزش ببینید که اگر روزی ما این مجموعه را داشتیم شما بتوانید این مجموعه را به کار بگیرید. اما مهر 1363 دکترین نظامی بر مبنای نیازمندی هاداشت پله به پله تعریف می شد. چرا وارد موشکی شدیم؟ نیاز جنگ، نیاز به عملیات مقابله به مثل دشمن. فرض می کنیم این تحقق پیدا نمی کرد. مطمئن باشید که موشکی هم وارد سپاه و وارد جمهوری اسلامی نمی شد و فرماندهی موشکی هم وجود نداشت. چون در نیازهای نیروهای تکور ما آتش های پشتیبانی در حد توپخانه وجود داشت. بیش از این هم در مأموریت سپاه نبود. نکته ی مهم ؛ ما چهار مأموریت کمک مستقیم، تقویت، عمل کلی، تقویت و عمل کلی را رد رده های توپخانه ی سپاه سازماندهی کرده بودیم. از هویتزرهای 122 میل یمتری (تو پ هویتزر)، هویتزرهای 152 میلیمتری، توپ های دوربرد و 130 میلی متری و کاتیوشا و مأموریت سپاه را داشتیم. در بضاعت خودمان پشتیبانی می کردیم. موشک یعنی زدن عمق اهداف دشمن، مأموریت ارتش بود و این مأموریت به دلیل ماهیت انقلابی گری و مسیرهای میان بر و سرعت عملی که سپاه داشت، به سپاه واگذار شد. در تصمیمی که در شورای امنیت ملی گرفته شد، مأموریت تجهیز به آقای محسن رفیقدوست داده شد و مرحله ی بکارگیری به فرماندهی توپخانه ی سپاه و من 17 پرسنل توپخانه را همانجا جدا کردم. یک تیم 130 نفره را انتخاب کردم، و مأموریت را به من واگذار کردند که این تیم را ببرم و آموز شها را وارد بدنه ی سپاه بکنم. ما معنی و تعریف اولیه ی آموزش ها را نمی دانستیم، آمدیم آموزش موشکی را ببینیم. چه نوع موشکی؟ گفتم: اسکاد. گفت: فراگ 7 هم؟ گفتیم: " فراگ 7 هم". این ها هیچ کدام تعریف شده نبود. گفت گردان ها را، تعریف کردن، شما هم باید گردان فنی یا گردان پرتاب، گردان هواشناسی بشید و تیم ها را هم تقسیم کنیم و دیدیم به اندازه ی هر تخصص هم یک آدم همراهمون نیست. مجبور شدیم هر پرسنل را بگذاریم حداقل دو وسه تخصص را آموزش ببینند. فرمانده آ نها گفت: زمان؟ گفتم: ما عجله داریم، می خواهیم سریع و دوماهه برگردیم. آنها گفتند: ما برای ارتش خودمان که آموزش های کلاسیک را هم دیدند، کمتر از شش ماه کسی قادر نیست این آموزش ها را ببیند. چطور شما، زبون ما را هم نمی فهمید و می خواهید با مترجم که بخشی از وقت را هم مترجم می گیره دو ماهه آموزش ببینید!؟ گفتم: اصلاً ما تلاش شبانه روزی می کنیم، شما این را به عهده ی ما واگذار بکنید. اگر من احساس کردم که آموزش کفایت نمی کند و پاسخی نگرفتم، از شما درخواست می کنم که آموزش را تدوین کنید. به بچه هایمان گفتیم: آقا تلاش شبانه روزی. از صبح، بعد از نماز صبح، در تاریکی کار ما شروع می شد، تا حداقل 10:00 ، 10:30 شب. طوری که بچه ها، عکس هاشون را نگاه کنید چشم ها گود رفته، شکم ها چسبیده به استخوان ها، و این به دلیل این بود که من به این بچه ها، طی این دوره ی آموزشی فشار آورده بودم. درس سنگین بود و ما هم می بایستی مسئولیت های لازم را پس از این که این سیستم را در اختیار ما قرار می دادند، پاسخ می دادیم. قبل از رفتنمان آقارحیم به من گفت: شما مسئول موشکی را کی معرفی می کنید؟ چون یک محموله از سلاح اسکاد عن قریب از خارج تحویل می گیریم و آماده باشید که این مجموعه را تحویل بگیرید و آدمی را به من معرفی کن که بتونه این مجموعه را سازماندهی کند، تا شما برگردید. من هم یکی از برادران را معرفی کردم. آقارحیم هم ایشان را می شناخت. گفت خیلی خوب، بچه ی خوبی است. گفت اسمش را چه بگذاریم؟ گفتم: آقارحیم هر چی شما بگید. آقارحیم فکر کرد و گفت می گذاریم " حدید ". گفتم آقارحیم باشه. اسمش را گذاشتیم گروه حدید. پس مجبور شدیم یک گروهی را هم از توپخانه جدا کنیم، بیاییم در واقع هسته ی اولیه موشکی را تشکیل بدیم تا تیم آموزشی بر گردد جا و مکان را تأمین کند و شرایط به کارگیری موشک را فراهم کند. ما ظرف دو ماه و ده روز دوره های لازم را دیدیم و ما اولین گامی که توی این زمینه انجام دادیم ؛ بچه ها را گذاشتیم تدوین، در تهران، آنچه که آموزش دیده بودند. گروه های آموزشی ترکیب کردیم و تدوین کردیم و کتاب ها را هدیه دادیم به آقای محسن رفیقدوست به عنوان پدر موشکی جمهوری اسلامی ایران و من رفتم گفتم: آقای رفیقدوست، این کتاب ها تقدیم به شما، به عنوان بنیانگذار اصلی موشکی جمهوری اسلامی. توی این زمان اتفاق عجیبی افتاد، این که ما می خواستیم حالا با فرهنگی کار کنیم که اساساً با این فرهنگ کاملاً بیگانه بودیم یعنی سیستم مستشاری روحیه ی انقلابی بچه های سپاه به انضمام عملکرد نامناسب و استکباری و بداخلاقی های تیم اعزامی از یکی از کشورها و روزگاران بسیار سختی بر ما گذشت. بچه ها وقتی که مستشاران نبودند و دستگاه را تعطیل می کردند، باز می کردند و می دیدند و باهاش تمرین می کردند. از این کارها غافل نبودیم که مسایل تخصصی یادمان نرود. و اما اتفاق عجیبی که این جا اتفاق افتاد این بود که امام(ره) از طریق شورای امنیت ملی ایران به عراق اخطار می دهد که اگر به حملات تان علیه شهرها ادامه بدید ما هم عملیات مقابله به مثل را شروع می کنیم. اصلا تصور عراق نبود و این تهدید ایران کوچک ترین اثری روی شدت عملیاتهای عراق نمی گذاشت تا اینکه امام(ره) دستور دادند غیر از بغداد یک موشک اخطار به سمت عراق شلیک شود که ما پالایشگاه کرکوک را پیشنهاد دادیم. مورد تصویب قرار گرفت. قرار شد که اولین موشک جمهوری اسلامی به پالایشگاه کرکوک به عنوان اخطار به عراق شلیک شود. مرحبا و درود بر امام بزرگوار ما، تا اتمام حجت به دشمن نمی کرد، تصمیم نمی گرفت. اقدامات ایران از گلوله ی منور روی بصره شروع شد. تبدیل شده به گلوله های توپخانه که تیر اخطار پالایشگاه کرکوک که این صدام جانی را متنبه کنه، دست از این شرار ت هاش برداره. اولین موشک از موضع حضرت زینب(س)، شمال اسلام آباد در شب شلیک شد و وحشت پرتاب اولین موشک را در شب ما دیدیم. دیدیم که اساساً با آتش توپخانه اصلاً هیچ قابل مقایسه نیست؛ چیز دیگریست. این را هم عراق جدی نگرفت و اعلام کرد تیم های خرابکار ایران با بمب گذاری در پالایشگاه کرکوک بحران آفرینی کردند و القا کرد که یک عملیات خرابکارانه ی نیروهای هوادار ایران در کردستان عراق است که منجر شد به دومین پرتاب موشک و اولین موشک پرتاب شده به قلب بغداد یعنی بانک رافدین و این موشک مورد اصابت قرار گرفت و عملیات های موشک طبق شش مرحله ادامه پیدا کرد و مفهومش این بود که بین 5 تا 11 بار تعداد متنابهی(موشک پرتاب می شد)، این جا دیگر جلوی عملیات جنگ شهرها را می گرفت واقعاً. من به شما می گویم که اگر آن تدبیر حکیمانه ی امام(ره) و آن تصمیم استراتژی این بزرگوار نبود، معلوم نبود آن شیمیایی که به خط اول جبهه ی ما می زدند، توی شهرهای ما چه قدر قربانی میلیونی از مردم ما می گرفت و چه فاجع های بود. هیچ کس نیامد اینها را برای مردم بگوید. عراق برنامه ی تهاجم گسترده ی شیمیایی داشت که اولین حمله شمیایی اش را من یادم می آید و اولین گلوله ی شیمیایی عراق در عملیاتی درمنطقه شمال طلاییه در شرق مجنون در نزدیک قرارگاه نصرت اصابت کرد. اولین گلوله در عملیات خیبر، جایی که هلیکوپترهای ایران روی جاده بودند اولین گلوله ی شیمیایی برخورد کرد و بوی اولین گلوله ی شیمیایی به مشام من رسید که ما خونده بودیم که چه بویی می دهد. بوی سیر می داد، سیر تازه. هیچ وقت یادم نمی رود. من یک دونه از این تویوتاهای کالسکه دستم بود. تا این(گلوله شیمیایی) خورد برگشتم و ماسک شیمیایی دستم بود، گفتم :ای نفس، آقای جلالی ارزشش برای جبهه از تو بیشتره، این را برو بده به این. من رفتم ماسکم و وسایل ایمنی که داشتم را دادم به سردار جلالی عزیز خودمان که آن موقع تیمسار جلالی می گفتیم. هیچ وقت یادم نمی رود ایشان توی آن خاک و توی آن پرواز هلیکوپترها و توی آن شرایط آ نجا بود. همان گلوله ی شیمیایی مبنا شده بود با یک توپی که ساخته بودند، توپ 180 کیلومتر دوربرد و با بمب هایی که روی هواپیماهاشون می بندند علیه شهرهای ما استفاده کنند و دیگه حالا صدها و صدها کشته و شهید از ما نگیرند. این تبدیل بشه هزاروهزار شهید شیمیایی. همان کاری که در حلبچه عراق کرده بود و برنامهاش این بود. حالا شما فرض بگیرید اگه موشکهای ما نبود و مقابله به مثل صورت نمی گرفت چه اتفاقی می افتاد؟ 90/09/30 منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900930000577[/align]
  11. [quote] 250 تا 300 كيلومتر!!!! اين كه 50 كيلومتر پايين تر از مدار ايستگاه بين الملي فضايي هست!! گفته شده بود پرتاب زير مدارى تا حداكثر ارتفاع حداكثر 160 كيلومترى!! [/quote]جناب K-Alavi در صفحات قبل اين احتمال را را مطرح كردند كه شايد با پرتابگر مشابه كاوشگر-1 پرتاب بشود، كه در اين صورت چنين ارتفاعي دور از انتظار نخواهد بود. يك احتمال ديگر هم اشتباه رايج خبرگزاري ها است، به اين صورت كه قبلا مطرح شد كه ماهواره فجر قابليت مانور مداري دارد و "قابليت مانور مداري" يكي از فناوري ها كليدي لازم براي پرتاب هاي زيستي است. بنابراين شايد منظور آقاي فاضلي، پرتاب ماهواره فجر بوده و خبرگزاري مربوطه، برداشت خودش را كه اشتباه است، نوشته است. و منظور از پرتاب 2 ماه آينده، پرتاب ماهواره فجر باشد و آن ارتفاع هم مربوط به ماهواره فجر باشد.
  12. [align=justify][color=darkred]تا 2ماه دیگر انجام می‌شود [b]اعزام نخستین موجود زنده با کپسول زیستی جدید توسط ایران به فضا[/b][/color] [color=darkblue]رئیس سازمان فضایی کشور از ارسال نخستین موجود زنده با کپسول زیستی جدید به فضا تا دو ماه آینده توسط جمهوری اسلامی ایران خبر داد.[/color] به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، حمید فاضلی ظهر امروز در گفت‌و‌گو با خبرنگاران اظهار داشت: این پروژه مهم ملی که مورد تاکید رئیس جمهوری است با اعزام یک میمون در کپسول زیستی جدید انجام می‌شود. وی افزود: نتایج این اعزام فضایی کشورمان را یک گام به سمت اعزام انسان به فضا نزدیک‌تر می‌کند. رئیس سازمان فضایی کشور گفت: پس از ارسال نخستین نمونه زیستی به فضا در سال 88 اکنون دانشمندان این سازمان در حال طراحی و ساخت کپسول زیستی جدید هستند که نمونه‌اش را در زمستان سال گذشته به فضا پرتاب کردیم و پس از بازگشت آن به زمین در حال رفع و ارتقا نواقص و مزیت‌های فنی آن هستیم. فاضلی گفت: با به موفقیت رسیدن پرتاب دو ماه آینده ایران گام بزرگی را برای اعزام و استقرار انسان در فضا انجام خواهد داد که نخستین آن ارتفاع 250 تا 300 کیلومتری سطح زمین است و پس از دریافت نتایج استقرار فضانوردان ایرانی را شاهد خواهیم بود. وی دستیابی ایران به این دستاوردهای علمی را نتیجه نبوغ نخبگان جوان و علاقه‌مندی دیگر دانشمندان ایرانی دانست که برای اعتلای نام ایران اسلامی در عرصه‌های علمی تلاش می‌کنند. فاضلی با تاکید بر اینکه اکنون نخبگان و دانشمندان جوان و ایرانی جویای نام علاقه فراوانی برای همکاری با این سازمان پیدا کرده‌اند، گفت: روند جذب هیئت علمی این سازمان چند برابر شده و برخی از استادان این رشته در دانشگاه‌های خارجی علاقه‌مندی خود را برای حضور در ترکیب دانشمندان فضایی این سازمان اعلام کرده‌اند. [color=olive]90/10/14[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901014001013[/align] [i][color=violet][size=9]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود.[/size][/color][/i]
  13. [color=orange][b]دوستان لطفا بحث را منحرف نكنند. فعلا قفل شد. mahdavi3d[/b][/color]
  14. انشاء الله، اخبار مربوط به رزمايش دريايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را در همين تاپيك پي مي گيريم.
  15. [b][color=darkred]گزارش تصويري/ شليك موفق موشك هاي كروز "قادر"و"نصر"[/color][/b] با حداكثر كيفيت/ جام‌جم آنلاين http://www.jamejamonline.ir/pics.aspx?newsnum=100800475917 [b][color=darkred]گزارش تصويري/ رژه بزرگ دريايي ارتش[/color][/b] با حداكثر كيفيت/ جام‌جم آنلاين http://www.jamejamonline.ir/pics.aspx?newsnum=100800547705
  16. [quote]برای من هم سوال شد در مورد چند از موشک ها گفتن ماهواره یعنی چی؟؟؟؟؟[/quote] احتمالا منظور اين است كه از گلوناس يا جي‌پي‌اس هم استفاده مي كند
  17. [align=justify][color=darkred]با آغاز سال نو میلادی [b]پلیس نیویورک ۶۸ معترض جنبش "وال استریت" را دستگیر کرد[/b] [/color] [color=darkblue]با شروع جشن‌های سال نو میلادی، پلیس نیویورک ۶۸ تن از معترضان جنبش‌ ضدسرمایه‌داری "تسخیر وال استریت" را دستگیر کرد.[/color] به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، پلیس نیویورک ۶۸ تن از معترضان جنبش تسخیر وال استریت را در حالیکه در آستانه سال نو میلادی در میدان منهتن جمع شده بودند، دستگیر کرد. بر اساس این گزارش، صدها تن از معترضان جنبش تسخیر وال استریت برای بزرگداشت سال نو میلادی به پارک "زوکوتی" واقع در منطقه تجاری نیویورک رفتند. گزارش‌ها حاکی از آن است که برخی از مردم نیویورک در اعتراض به بازداشت معترضان جنبش ضدسرمایه‌داری، به صف معترضان پیوستند. نیروهای پلیس نیویورک در نیمه نوامبر و در ادامه تلاش‎ها برای سرکوب معترضان و برچیدن اردوگاه‎های اعتراضی آنان، پارک زوکوتی را از وجود معترضان جنبش تسخیر وال استریت تخلیه کرد. تظاهرات مردم آمریکا موسوم به "وال استریت را تسخیر کنید" از ۱۷ سپتامبر در نیویورک و در اعتراض به "حرص و طمع شرکت‌های بزرگ" و گسترش فساد در سطوح بالا، فقر و نابرابری اجتماعی در آمریکا و همچنین نفوذ شرکت‌های بزرگ در سیاست‌های این کشور آغاز شد. نیروهای پلیس آمریکا با توسل به خشونت و زور، بیش‌تر اردوگاه‌های اعتراضی علیه وال استریت را تخلیه کرده‌اند. با وجود سرکوب‌های پلیس و بازداشت معترضان، دامنه جنبش وال‎استریت به شهرهای دیگر آمریکا و همچنین به دیگر کشورهای جهان از جمله استرالیا، انگلیس، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، ایرلند و پرتغال نیز رسیده است. [color=olive]90/10/12[/color] منبع:خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901012000159[/align] [i][color=violet][size=9]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود[/size][/color][/i]
  18. [align=justify][color=darkblue]به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، کامران دانشجو وزیر علوم، ‌تحقیقات و فناوری با اشاره به نامه خود به سردار سرتیپ پاسدار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مبنی بر آمادگی دانشگاه‌ها برای بررسی پهپاد جاسوسی آمریکا گفت: طی نامه‌ای به وزیر دفاع از نیروهای مسلح کشور به دلیل دستیابی به پهپاد جاسوسی آمریکا تشکر کردم و شک نکنید این رویداد آخرین خفت و خاری آمریکا نخواهد بود.[/color] وی افزود: نظام آمریکا نمی‌تواند پایه‌ای داشته باشد و از درون با مشکلاتی روبروست. نظامی که براساس سلطه باشد، پایان کار آن نابودی است. دانشجو خاطرنشان کرد: نظامی که براساس کرامت انسانی نباشد، نمی‌تواند برای انسان‌ها مقبول باشد. پس از دستیابی ایران به پهپاد جاسوسی آمریکا،‌ دولت‌مردان این کشور دست به تهدیداتی زدند که نشان‌دهنده سوزش آنهاست. وزیر علوم تصریح کرد: آمریکا با اقداماتی که پس از دستیابی ایران به پهپاد جاسوسی این کشور انجام داد، نشان داد هنوز درباره از دست دادن این هواپیمای بدون سرنشین خود گیج است. وی در ادامه گفت: طی صحبت‌هایی که با رؤسای دانشگاه‌ها داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که جامعه دانشگاهی آمادگی دارد به بررسی پهپاد جاسوسی آمریکا بپردازد. [b]دانشجو تأکید کرد: درباره همکاری‌هایی که جامعه دانشگاهی می‌تواند با نیروهای مسلح کشورمان در بررسی پهپاد جاسوسی آمریکا داشته باشد، جلساتی با وزیر دفاع داشتیم و اگر به جمع‌بندی نهایی برسیم آماده همکاری با نیروهای مسلح هستیم. وزیر علوم اظهار داشت: دانشگاه‌های کشور به ستاد وزارت علوم پیشنهاد دادند که آمادگی دانشگاه‌ها برای بررسی پهپاد جاسوسی آمریکا به وزارت دفاع اعلام شود.[/b] وی در ادامه گفت: یکی از برنامه‌های وزارت علوم این است که نسبتی از پژوهش‌ها و تحقیقات دانشگاهی را به سمت افزایش توان دفاعی کشور اختصاص دهد. دانشجو در پایان خاطرنشان کرد: بنده در برنامه‌های خود به مجلس اعلام کردم 50 درصد توان پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه‌ها را در راستای افزایش توان دفاعی کشور به کار خواهم گرفت اما تاکنون نتوانستیم این 50 درصد توان تحقیقاتی دانشگاه‌ها را به افزایش توان دفاعی کشور اختصاص دهیم اما در این مسیر حرکت کرده و به جلو پیش می‌رویم. [color=olive]90/10/12 [/color] منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901012000367 [/align]
  19. [quote]گزارش خبر 21 شبکه 1 سیما: http://reza4087.persiangig.com/video/meh.flv 12 مگابایت[/quote]ممنون كه زحمتش را كشيديد.
  20. [b][color=red]توجه![/color][/b] لطفا به جهت جلوگيري از موازي كاري، هر گونه بحث راجع به موشك "محراب" در تاپيك زير انجام بشود/ متشكرم http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=19829&postdays=0&postorder=asc&start=0
  21. عكس با حداكثر كيفيت: [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_05.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mehraab_missile_velayat90_05.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_05.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_06.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mehraab_missile_velayat90_06.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_06.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_01.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mehraab_missile_velayat90_01.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_01.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_04.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mehraab_missile_velayat90_04.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_04.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_02.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mehraab_missile_velayat90_02.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_02.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_03.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mehraab_missile_velayat90_03.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mehraab_missile_velayat90_03.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/p228_velayat90.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_p228_velayat90.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/p228_velayat90.jpg]لينك عكس[/url] [color=olive]11 دي 1390[/color] منبع: جام‌جم آنلاين http://www.jamejamonline.ir/pics.aspx?newsnum=100800400504
  22. تبريك عرض مي كنم... از اين پس، به لحاظ وسعت منطقه تحت پوشش، مي توانيم روي يك پدافند گسترش يافته فكر كنيم. ************ [quote] عکسهای مربوط به شلیک: http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1922754&Lang=P[/quote] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1525.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1525.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1525.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1526.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1526.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1526.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1521.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1521.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1521.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1522.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1522.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1522.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1523.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1523.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1523.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1524.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1524.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Multimedia%255Cpics%255C1390%255C10%255CPhoto%255C1524.jpg]لينك عكس[/url]
  23. [align=justify][color=darkred][b]جدیدترین و آخرین تصاویر شهید طهرانی‌مقدم، ۴ روز قبل از شهادت[/b][/color] [color=darkblue]خبرگزاری فارس آخرین تصاویر شهید طهرانی‌مقدم را که ۴ روز پیش از شهادت وی گرفته شده است منتشر کرد.[/color] به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در این تصاویر که شب عیدقربان گرفته شده است، علاوه بر شهید سرلشگر حسن طهرانی‌مقدم مسئول سابق جهاد خودکفایی سپاه، حجت‌الاسلام والمسلمین رحیمیان نماینده ولی‌فقیه در بنیاد شهید نیز دیده می‌شود. شهید طهرانی‌مقدم در حادثه انفجار انبار مهمات پادگان بیدگنه شهرستان ملارد به همراه گروهی از همکارانش به شهادت رسید. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009125413_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901009125413_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009125413_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009125546_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901009125546_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009125546_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009162514_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901009162514_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009162514_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009162459_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901009162459_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901009162459_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] [color=olive]90/10/09[/color] منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901009000448 ******************** [color=darkred] برادر شهید طهرانی‌مقدم در جمع بسیجیان اصفهان: [b]برادرم جزو پیشتازان راهپیمایی 9دی بود[/b][/color] [color=darkblue]برادر سردار شهید حسن طهرانی‌مقدم گفت: برادرم در برپایی راهپیمایی مردمی در 9 دی ماه سال 88 جزو پیشتازان بود.[/color] به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، محمد طهرانی‌مقدم در حاشیه سفر خود به اصفهان در جمع بسیجیان ناحیه مقاومت امام صادق (ع) اظهار کرد: فعالیت‌های علمی و موشکی برادرم از ابتدای جنگ آغاز شد و به سفرهای زیادی رفت و آنقدر پیشرفت کرد که پدر موشکی ایران لقب گرفت. وی در ادامه با اشاره به اینکه فتنه‌ها از ابتدای انقلاب کشور وجود داشته است، ادامه داد: در سال 88 شرایطی فراهم شد که ضدانقلاب به فکر فتنه و به اصطلاح براندازی نظام افتاد اما با درایت رهبری و هوش مردم این فتنه نیز خنثی شد. رئیس هیئت مدیره بنیاد فرهنگی صبح قریب تصریح کرد: فتنه‌گران آتش فتنه‌ای را برپا کردند و خود در داخل آن سوختند. وی عنوان کرد: هر آتشی برای خاموشی به آب نیاز دارد، مردم آتش فتنه را با نور ولایت و راهپیمایی بزرگ 9 دی خاموش کردند. طهرانی‌مقدم اضافه کرد: مردم با حضور خود در راهپیمایی 9 دی فتنه فتنه‌گران را خاموش کردند و تیر خلاصی بر توطئه استکبار جهانی زدند و ریشه فتنه را خشکاندند. وی با بیان اینکه تنها رمز موفقیت ما در ادامه این انقلاب الهی پا گذاشتن جای پای رهبری است، بیان کرد: یک قدم هم نباید از رهبری جلو ‌یا عقب بیفتیم و افرادی که خود را ولایی‌تر از رهبر انقلاب می‌دانند مارقین هستند حتی اگر جای مهر بر پیشانی آنها نقش بسته باشد. برادر شهید طهرانی‌مقدم در ادامه به بیان خاطراتی از سردار شهید حسن طهرانی‌مقدم پرداخت و گفت: حسن آقا در ایجاد و برگزاری راهپیمایی 9 دی پیشرو و پیشتاز بود. وی ادامه داد: ما چهار برادر بودیم؛ برادرم علی که سال 59 در کربلای سوسنگرد به شهادت رسید همواره با برادرم حسن در مسائل فرهنگی و مذهبی پیشتاز بودند و بچه‌های مسجد و بسیج را سازماندهی می‌کردند. [color=olive]90/10/09[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901009000843[/align]
  24. [b][color=darkred]گزارش تصويري[/color][/b] سامانه های سبك و سنگین توپخانه دریایی كه برروی ناوشكن های یگان های موشك انداز و پشتیبانی كننده نیروی دریایی ارتش مستقر شده اند علیه اهداف فرضی سطحی ، پروازی و اهداف نور افشان شلیك كردند. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/88915/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%B4%D9%84%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%84%DB%8C%D8%AC-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3