mahdavi3d

VIP
  • تعداد محتوا

    5,670
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    41

تمامی ارسال های mahdavi3d

  1. عجيب است آنچه كه در خبر ساعت 14 شبكه 1 نشان داد موشك نور و يا قادر بود. به نظرم نخواستند موشك را نشان بدهند، شايد هم همين باشد كه سطح به هوا شده باشد ولي بعيد مي دانم.
  2. mahdavi3d

    دفاع ضد موشكي تاد ( THAAD )

    لطفا عنوان تاپيك را به صورت زير اصلاح بفرماييد: "آمریکا امارات را به سامانه ضد بالستیک 'تاد' مجهز می‌کند"
  3. [quote] تمام هشدارهای فوق بیانگر این بود که صدام مجاز به حمله محدود اتمی ،حتی به تهران نیز شده بود.[/quote]اين موضوع حداقل در مورد سلاح شيميايي تاييد مي شود، طبق مصاحبه تازه منتشر شده از شهيد طهراني مقدم، خود اين شهيد بزرگوار هم به احتمال بالای حمله شيميايي صدام به شهر هاي ما اشاره کرده اند. (البته به احتمال زياد، اينجا منظور شهرهاي مركزي و پرجمعيت ما است، زيرا به هر حال صدام ملعون شهرهاي مرزي ما را هدف شيميايي قرار داد) http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900930000577
  4. [quote] http://www.aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=Album&CategoryID=ec23f675-bb24-487e-beff-661df1328046&WebPartID=c827187a-3909-4bae-adb5-1c8c50fafa33&ID=9c88f546-85a1-459e-999d-7a086a38bef4 [/quote]با تشكر از LAST-WAR گرامي، دو عكس پاييني خيلي چشم نواز بودند، جداگانه قرار دادم. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vl_90_35.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_vl_90_35.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vl_90_35.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vl_90_18.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_vl_90_18.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vl_90_18.jpg]لينك عكس[/url]
  5. جناب henaselakesan انتظار است كه دستاوردهاي كشور را به اين سادگي زير سوال نبريد. [b]فاتح 110[/b] اشاره به فعاليت هاي شهيد حاج حسن طهراني مقدم [quote]همچنین در موارد مشابه شما می بینید همان موشک زلزال را که موشک سوخت جامد کاملا بومی هست با سامانه تندر69 تلفیق می کند و یک سامانه ای بوجود می آورد به نام فاتح 110 که هم قابلیت تاکتیکی نگهداری و نواخت تیر بالایی دارد، هم سامانه کاملا هوشمند است، هم دقتش شده است. همان پاسخ موشک تندر69 را می دهد بعلاوه آن ضعف های تندر در فاتح110 مرتفع گردیده است که حالا مشکل تندر چی بود آن افزایش تجهیزات زمینی را که در اجرای عملیات و حرکت به حالت قبل زمان طولانی را می برد، اینجا کاملا آن را مرتفع کرده اند و جالب اینجاست که خاصی را دارند. [/quote]منبع: http://www.taamolnews.ir/fa/news/7857/%D8%A2%D8%B1%D8%B2%D9%88%D9%8A%D8%B4-%D8%A7%D9%8A%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85-%DA%A9%D9%87-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%BA%D8%A7%D8%B5%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85
  6. [b][color=darkred] گزارش تصويري خبرگزاري فارس از آخرین روز از مرحله تاکتیکی رزمایش دریایی ولایت 90[/color][/b] http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13901009000902 [b][color=darkred] گزارش تصويري جام‌جم‌آنلاين از آخرین روز از مرحله تاکتیکی رزمایش دریایی ولایت 90[/color][/b] http://www.jamejamonline.ir/pics.aspx?newsnum=100863382106
  7. [align=justify][color=darkred]فرمانده نیروی دریایی ارتش: هدف ما تقویت امنیت پایدار است [b]بستن تنگه هرمز برای ایران مثل آب‌خوردن است[/b][/color] [color=darkblue]فرمانده نیروی دریایی ارتش کشورمان در پاسخ به اظهارت اخیر پنتاگون مبنی برعدم توانایی ایران برای مسدود کردن تنگه هرمز حتی برای یک روز گفت که بستن تنگه هرمز برای ایران مانند نوشیدن یک لیوان آب است.[/color] به گزارش مانیتورینگ فارس، امیر دریادار حبیب‌الله سیاری در گفت‌وگو با شبکه پرس‌تی‌وی اعلام کرد که هدف ایران از برقراری رزمایش‌های نظامی در منطقه برقراری امنیت پایدار برای همه منطقه است و کشوری که می‌تواند امنیت پایدار را در منطقه ایجاد کند مسلما توانایی انجام اقدامات دیگر را نیز دارد. وی با اشاره به اینکه ایران اکنون از تنگه هرمز عبور کرده و وارد عرصه آب های آزاد بین‌المللی شده هشدار داد بستن تنگه هرمز برای ایران مانند نوشیدن یک لیوان آب است. ایران امروز به دنبال کسب مهارت در آب‌های بین‌المللی است. سیاری با تاکید بر اینکه در صورت لزوم ایران به راحتی قادر به بستن تنگه هرمز خواهد بود تصریح کرد که هدف ایران این نیست بلکه به دنبال برقراری امنیت پایدار در منطقه برای همه کشور‌ها است. وی ضمن بیان اینکه حضور نظامی کشور‌های خارجی در خلیج فارس تهدیدی علیه امنیت این منطقه است تاکید کرد منافع منطقه برای کشور‌های آن است و خودشان توانایی دفاع و تامین امنیت آن را دارند. سیاری در ادامه با اشاره به توانمندی‌های نظامی ایران در ساختن تجهیزات جنگی با اشاره به ناوشکن جماران گفت بنا به فرموده مقام معظم رهبری نیروی دریایی ایران باید در عرصه آب‌های بین‌المللی حضور داشته باشد چرا که دریا و منافعش برای همه است. ناوشکن جماران که در ماموریت خود تا دریای سرخ پیش رفت نشان داد که از توانمندی برای پیشروی بیشتر در آب‌های آزاد دارد. در آخرین روز از مرحله دوم و تاکتیکی رزمایش بزرگ دریایی ولایت ۹۰ در آب‌های جنوب شرق کشور انواع سامانه‌های توپخانه‌‌ای و قایق‌های تندرو راکت‌انداز نیروی دریایی ارتش به عنوان یکی از آخرین لایه‌های دفاع ساحلی علیه شناورهای نفوذی دشمن به اجرای آتش پرداختند. در این عملیات انواع توپخانه‌های مستقر در سواحل و نیز شناورهای تندروی آذرخش مجهز به سامانه‌های راکت‌انداز ۱۰۷ میلی‌متری، اهداف از پیش تعیین شده را در محدوده دریای عمان منهدم کردند. امیردریادار حبیب‌الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش به همراه جمعی از فرماندهان ستاد‌کل نیروهای مسلح و ارتش جمهوری اسلامی ایران از نزدیک رزمایش تکاوران دریایی را مشاهده کرده و سطح آمادگی آنها را در مقابله با اهداف از پیش‌ تعیین شده بررسی کردند. [color=olive]90/10/09[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901009000611[/align]
  8. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/lyUUg.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/lyUUg.jpg]لينك عكس[/url][/align] اين شليك ها در يك تمرين نظامي، با عنوان "مركز-2011" انجام شده و طبق جستجويي كه انجام دادم شهريور و مهر همين امسال (1390) صورت گرفته است. عكس: [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/lzqhh.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_lzqhh.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/lzqhh.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/RAWOO.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_RAWOO.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/RAWOO.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/WnJJA.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_WnJJA.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/WnJJA.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/dNNE1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_dNNE1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/dNNE1.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/OxSKB.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_OxSKB.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/OxSKB.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/YbxUL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_YbxUL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/YbxUL.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/KOG2p.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_KOG2p.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/KOG2p.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/gtlHy.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_gtlHy.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/gtlHy.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/p8uQI.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_p8uQI.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/p8uQI.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/GpLCC.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_GpLCC.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/GpLCC.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0e5rN.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_0e5rN.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/0e5rN.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/bgCCt.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_bgCCt.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/bgCCt.jpg]لينك عكس[/url] منبع: http://military.tomsk.ru/blog/topic-185.html و http://militaryrussia.ru/blog/topic-191.html
  9. mahdavi3d

    چند عکس از زیر دریایی کیلو

    [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/4N9vv.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_4N9vv.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/4N9vv.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/BkGG2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_BkGG2.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/BkGG2.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/HWSAaJjwBG.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/HWSAaJjwBG.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Lulcc.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Lulcc.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Lulcc.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/w6sja.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_w6sja.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/w6sja.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/OSeeB.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_OSeeB.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/OSeeB.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/IWNEv.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_IWNEv.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/IWNEv.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/4DZZl.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_4DZZl.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/4DZZl.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/j1SeB.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_j1SeB.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/j1SeB.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/FBj2o6PGpC.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_FBj2o6PGpC.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/FBj2o6PGpC.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/M15aesx6Go.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_M15aesx6Go.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/M15aesx6Go.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/FTKBX.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_FTKBX.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/FTKBX.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1P2KtP3p7Q.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1P2KtP3p7Q.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/aPUYbLuzhl.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_aPUYbLuzhl.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/aPUYbLuzhl.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mSBOoBkxLt.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_mSBOoBkxLt.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/mSBOoBkxLt.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/weAXX.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_weAXX.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/weAXX.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/nF1Sf.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_nF1Sf.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/nF1Sf.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/KjGG2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_KjGG2.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/KjGG2.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/gPG33.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_gPG33.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/gPG33.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/x38dhvANmA.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_x38dhvANmA.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/x38dhvANmA.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/9JJ5r.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_9JJ5r.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/9JJ5r.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/yM88Z.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/yM88Z.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/SBsOO.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_SBsOO.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/SBsOO.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/N1ReA.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_N1ReA.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/N1ReA.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/7kG3p.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_7kG3p.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/7kG3p.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/rwwSJ.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_rwwSJ.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/rwwSJ.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/rEwSJ.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_rEwSJ.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/rEwSJ.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1eBWO.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1eBWO.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1eBWO.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AjawS.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_AjawS.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/AjawS.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2Cttk.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2Cttk.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2Cttk.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/6YyLlyMl48.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/6YyLlyMl48.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/3VDmz.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_3VDmz.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/3VDmz.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/aXOOF.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_aXOOF.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/aXOOF.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/RM9vm.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_RM9vm.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/RM9vm.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PgCYl.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PgCYl.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PgCYl.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/6jbxo.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_6jbxo.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/6jbxo.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1JAWj.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1JAWj.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/7xCtP.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_7xCtP.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/7xCtP.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/EXOFF.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_EXOFF.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/EXOFF.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/5Tf66.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_5Tf66.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/5Tf66.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/5XTBGUtHgu.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_5XTBGUtHgu.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/5XTBGUtHgu.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/nxBbgYyLly.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_nxBbgYyLly.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/nxBbgYyLly.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/j1SK6.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_j1SK6.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/j1SK6.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/k2TKC.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_k2TKC.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/k2TKC.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/TBBsO.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_TBBsO.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/TBBsO.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/l8ull.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_l8ull.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/l8ull.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/TGxxp.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_TGxxp.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/TGxxp.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PLCZZ.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_PLCZZ.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/PLCZZ.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/FofBs.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/FofBs.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vdzri.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_vdzri.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vdzri.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/y8vvR.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_y8vvR.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/y8vvR.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/bTK77.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_bTK77.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/bTK77.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/9SIAr.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_9SIAr.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/9SIAr.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/joKKB.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_joKKB.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/joKKB.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/IM99v.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_IM99v.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/IM99v.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/r1SSJ.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_r1SSJ.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/r1SSJ.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/R9wwn.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_R9wwn.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/R9wwn.jpg]لينك عكس[/url] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/r90Se.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/r90Se.jpg]لينك عكس[/url][/align] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vTXgPUuchZ.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_vTXgPUuchZ.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/vTXgPUuchZ.jpg]لينك عكس[/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/IW16OTXxKk.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_IW16OTXxKk.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/IW16OTXxKk.jpg]لينك عكس[/url] منبع: http://military.tomsk.ru/blog/topic-211.html ************************ [quote] از کیلو های داخلی عکس نداری؟[/quote]تاپيك "عکسهای ناب وجدید از نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران" http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=19506&postdays=0&postorder=asc&start=0
  10. mahdavi3d

    اخبار برتر نظامی

    يك نماي گرافيكي از آزمايش سامانه ضد بالستيك. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/xKBYP.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/xKBYP.jpg]لينك عكس[/url][/align] منبع: http://militaryrussia.ru/blog/topic-350.html [i][color=violet][size=9]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود[/size][/color][/i]
  11. [b][color=darkred]نماهنگ "پرواز" باصدای علی لهراسبی، بیاد شهدای گرانقدر غدیر، بویژه شهید بزرگوار سردار پاسدار حسن تهرانی مقدم[/color][/b] http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=150314&MusicID=100317 [b][color=darkred]تعدادي فيلم مستند درباره شهيد طهراني مقدم[/color][/b] http://www.tebyan.net/NewIndex.aspx?pid=150313&CategoryID=15909 [color=violet][i][size=9]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود[/size][/i][/color]
  12. آمريكايي ها شروع كننده بازي بودند اما اداره و پايان بازي در اختيار آنها نخواهد بود... ضربات يكي پس از ديگري روانه مي شوند...
  13. [align=justify][color=darkblue]شرکت اینتل قصد دارد اولین نمونه های آزمایشی تبلتها و تلفنهای همراه خود را در نمایشگاه محصولات الکترونیکی مصرفی لاس وگاس 2012 رونمایی کند.[/color] به گزارش خبرگزاری مهر، اینتل از نیمه نخست سال 2012 برای اولین بار وارد بازار موبایل می شود. بزرگترین تولیدکننده پردازشگرهای رایانه در دنیا از اولین نمونه های آزمایشی تلبت و تلفن همراه هوشمند خود پرده برداشت. این دستگاههای موبایل که سری Medfiled نام دارند مجهز به پردازشگر SoC Medfield x86 و سیستم عامل "آندروئید 4.0" هستند. تبلت این شرکت به باریکی "آی- پد 2" بوده اما صفحه نمایشگر بزرگتر و تلفن همراه هوشمند آن از نظر ابعاد شبیه به "آی- فن 4" است اما تا حد قابل توجهی نسبت به آن سبکتر است. احتمالاً استفاده از پلاستیک به جای شیشه و فلز علت سبکی این تلفن همراه هوشمند است. این تبلت اینتل قرار است در نمایشگاه محصولات الکترونیکی لاس وگاس 2012 به معرض دید گذاشته شود و به گفته "استفان اسمیت"، معاون رئیس گروه توسعه ساختارهای اینتل در این خصوص گفت که اولین محصولات برپایه پردازشگرهای Medfield در نیمه نخست سال 2012 عرضه خواهند شد. به گزارش تکنولوژی ریوو، تلفن همراه اینتل برای استفاده پرقدرت و بسیار خوشایند است و از نظر کیفیت برابر با مدلهای اخیر "آی- فن" و دستگاههای آندروئید است. http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2011/12/737322_orig.jpg این تلفن همراه به اندازه ای قوی است که می توان از آن برای ضبط ویدیو و پخش آن بر روی تلویزیون با کیفیت Full HD استفاده کرد. جستجوی بر روی اینترنت نیز از طریق این دستگاه بسیار سریع و روان است. اولین آزمایشاتی که بر روی این تلفن همراه انجام شده است، نشان می دهند که سرعت جستجو، پردازش گرافیکی و قدرت شارژ باتری Medfiled بسیار بالاتر از تلفنهای همراه هوشمند برپایه پردازشگرهای Tegra 2، Snapdragon و Samsung Exynos است. دوربین این تلفن همراه اینتل 8 مگاپیسکل است که قادر است در هر ثانیه 15 تصویر تهیه کند. اینتل فناوری این دوربین را به واسطه خرید Silicon Hive ، شرکت هلندی پردازش تصاویر در ابتدای سال 2011 به دست آورده است و در حقیقت، ثمره ترکیب مدارات پردازش تصویر با تراشه Medfield است که با یک نرم افزار ویژه هدایت می شوند. تراشه های Medfield نسبت به محصولات شرکتهای رقیب از فناوری پیشرفته تری استفاده می کنند و برپایه فناوری 32 نانومتری ساخته می شوند. این درحالی است که هم اکنون پرقدرت ترین تراشه های ARM برپایه فناوریهای 40 یا 45 نانومتری هستند. [color=olive]۱۳۹۰/۱۰/۰۶[/color] منبع: خبرگزاري مهر http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1494604[/align]
  14. [align=justify][color=darkred]پس از انتشار خبر کارگردانی «بهروز افخمی» عنوان شد [size=18]سریال شهید طهرانی‌مقدم به کارگردانی مجرب و متعهد سپرده می‌شود[/size][/color] [color=darkblue]تهیه‌کننده مجموعه تلویزیونی زندگی‌نامه شهید «طهرانی‌مقدم» اعلام کرد کارگردانی این سریال به فردی مجرب و متعهد سپرده خواهد شد.[/color] به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، پس از انتشار خبری مبنی بر ساخت زندگی‌نامه شهید طهرانی‌مقدم از سوی شبکه سه سیما و اعلام اینکه فیلمنامه‌ سریال را بهروز افخمی خواهد نوشت، این شائبه ایجاد شده که بهروز افخمی علاوه بر نگارش فیلمنامه سریال، کار کارگردانی آن را هم برعهده دارد. داوود هاشمی تهیه‌کننده این سریال به منظور تکذیب این شائبه متنی را به شبکه سه ارسال کرده تا این شبکه آن را در اختیار رسانه‌های جمعی قرار دهد. متن این نامه که نسخه‌ای از آن به خبرگزاری فارس ارسال شده، به شرح زیر است: داوود هاشمی اعلام کرد: ما اکنون در مرحله تحقیق، نگارش و گفت‌وگو با هم‌رزمان آن دانشمند شهید سردار حاج ‌حسن طهرانی‌مقدم برای گردآوری خاطرات و زندگی‌نامه آن شهید بزرگوار هستیم. مراحل تحقیق و نگارش تا شش ماه آینده به پایان خواهد رسید و گمانه‌زنی‌ها در خصوص انتخاب کارگردان این مجموعه تکذیب می‌‌شود. انشاءالله در موعد مقرر از کارگردانی مجرب و متعهد برای ساخت این مجموعه استفاده خواهد شد. [color=olive]90/10/05[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901005001244 [i][size=9][color=violet]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود[/color][/size][/i][/align]
  15. [color=darkred][b]گزارش تصویری / تجلیل از خانواده شهید بابایی و عوامل سریال شوق پرواز[/b][/color] مراسم تجلیل از خانواده شهید بابایی و عوامل سریال شوق پرواز بعد ازظهر امروز سه شنبه در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1495055
  16. [quote]این مطلب جالبه تقریبا یک شمه ای از سیر تحول سیتم موشکی ایرانه(مصاحبه طولانیه واسه همین بصورت لینک میزارم) http://www.taamolnews.ir/fa/news/7857/آرزويش-اين-بود-که-به-سامانه‌ی-موشکی-دست-پیدا-کنیم-که-رژیم-غاصب-اسرائیل-را-مورد-هدف-قرار-دهیم[/quote]واقعا عالي بود. به همه دوستان پيشنهاد مي كنم مطالعه كنند. متشكرم. ************* [align=justify] [b][color=darkred] سال‌ها می‌گذرد تا کسی او را بشناسد[/color][/b] [color=darkblue]22 سال خدمتگزار حاج حسن طهرانی مقدم بودم و درجایگاهی نیستم که بخواهم راجع به این شهید صحبت کنم.[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، شهید حسن طهرانی مقدم نه تنها در فعالیت های نظامی موفق وگمنام بود بلکه در زمینه ورزش نیز مانند پهلوانان نام و نشانی از خود به جای نمی گذاشت در همین راستا برای آشنایی وچگونگی فعالیتهای ورزشی گفت وگوی صبح قریب با ناصر شهسواری از همراهان و دوستان ورزشی نزد یک این شهید ورزشکار و عضو هیئت رئیسه فدراسیون کشتی و از مدیران فوتبال کشور انجام داده ایم که در پی می آید. [b]* تمام عمرم بود[/b] 22 سال خدمتگزار حاج حسن طهرانی مقدم بودم و درجایگاهی نیستم که بخواهم راجع به حاج حسن طهرانی مقدم صحبت کنم. روزی آقای ضرغامی به من گفت من می خواهم شخصی را به شما معرفی کنم که محال است از لحظه ای که شما ایشان را ببینید بتوانید ایشان را رها کنید. به من گفت ایشان فردی بهشتی هستند روی زمین. وقتی ایشان را دیدم انگار تمام عمرم دیده بودم. ما یکدیگر را در آغوش گرفتیم. اینجا بود آشنایی بنده با ایشان شکل گرفت. در آن زمان من سرباز بودم، یک روز می خواستم به منزل بروم که حاج حسن به من گفت: من شما را می رسانم. من گفتم مزاحم نمی شوم ولی ایشان نپذیرفتند. با هم رفتیم، در راه در حال صحبت کردن به من گفت: ناصر من و شما تا روزی که زنده ایم باهم برادریم(من آن لحظه اشک در چشمانم حلقه زد) و گفتم آقا شما کجا و ما کجا. همین بغل کردن به عنوان یک برادر از آن روز تا روزی که ایشان شهید شود بنده خدمتگزاری ایشان را می کردم. ایشان وقتی که جنگ تمام شد آمد پیش من گفت ناصر جنگ تمام شده ولی برای ما تمام نشده ما باید سینه را سپر کنیم در مقابل دشمن از این مردم و حریم ولایت و مسلمانان شیعه دفاع کنیم. ما کارمان تازه شروع شده است. ایشان سال ها از همه جلوتر بود. همیشه به ایشان می گفتم حاج حسن فکر و ذهن شما جلوتر و فراتر از همه است. ایشان الان که جنگ تمام شده بچه ها خسته اند. بیاییم یک برنامه ورزشی بگذاریم نشاط و شادابی در بچه ها بوجود بیاوریم و ما اطاعت امر کردیم. [b]*مجذوب اخلاق حاج حسن بودم[/b] بنده مجذوب اخلاق و رفتار وی شدم. پیش خودم می گفتم ما دنبال چه هستیم ایشان دنبال چه هستند. من مسیر خودم را عوض کردم و آمدم کنار حاج حسن آقا و خادمی وی را کردم. نگاه او همیشه نگاه موازی و عدالت بود. در کارها احساس خستگی نمی کردیم همیشه به من می گفت ناصر هر کاری می کنید باید ممتاز باشد. اگر توانستید بسم الله، اگر نمی توانید اصلا انجام اش ندهید. که من این لیاقت را نداشتم. ایشان 99 درصد کار را خودشان انجام می داد و 1درصد را بقیه انجام می دادند. وجود حاج حسن آقا در کارها روحیه ای بود هر جا می رفت عطرش وجودش و نعمتش یک صفا و صمیمیت و نورانیت و هرچه که بخواهید تصور کنی بوجود می آورد. به نظر من حاج حسن آقا نیازمند تعریف نیست، تعریف را آن شخص که باید بکند کرده است. همیشه خودش را جز پرسنل می دانست و در جاهای مختلف شرکت می کرد. خواب در چشمانش حرام بود، من شبانه روز با او بودم. تا زمانی که ایشان در نیروی هوایی بود ما در تمام رشته های ورزشی اول بودیم. می گویند عقل سالم در بدن سالم است. حاج حسن آقا به این جمله عمل می کرد. شعار در وجود ایشان وجود نداشت. اگر روایتی بود به آن عمل می کرد. مرد عمل بود. کم صحبت می کرد چون عملش را مردم می دیدند عاشق او شده بودند و این خیلی مهم بود. من همیشه تابع امر حاج حسن آقا بودم همیشه برنامه کوهنوردی به راه بود. رفتار و کردار حاج حسن آقا باعث می شد که همه شیفته او شوند. حسین ضرابی بازیکن تیم پاس می گفت : وقتی شنیدم حاح حسن آقا تهرانی مقدم به شهادت رسیدند بر سر خود زدم. خستگی و خواب در وجود ایشان نبود هر چه که بود عشق بود. می گفت ناصر ما باید کاری کنیم که همیشه لبخند روی لب آقا باشد ما باید لبخند را روی لب آقا بیاوریم. ما با شعار و ذکر و زیارت عاشورا به کوه می رفتیم. در آنجا می گفتیم الله اکبر خامنه ای رهبر. [b]*عصبانیتش خنده بود[/b] وی در کارش خیلی جدی بود وقتی که حاج حسن زیاد می خندید نشانه عصبانیت بود. کسانی که او را خوب می شناختند این را متوجه می شدند. این انسان، اخلاق و رفتارش محمدی بود. چهره اش محمدی بود اصلا نباید در این مورد و قضیه شک کرد. کسی که یک عمر لبخند و محبت بر روی لبش باشد و به تمام معنا با تو رفاقت داشته باشد کم نیست. ما چنین انسانهایی کم داریم. همه کارهایش با عشق بود. هیچ کاری نبود که ایشان بخواهد انجام بدهد ولی ندهد. همه کارهای سخت جلوی چشمش راحت و شدنی بود. همیشه می گفت کار، کار حضرت زهرا(س) است. همیشه در کارش برنامه ریزی داشت. همه چیزش برای خدا بود و رمز کارهایش یا زهرا(س) بود. خلوص حاج حسن را همه می دانستند. او یک شخص مردمی بود. یک خاطره ای از او دارم ما میخواستیم برویم آموزش صخره نوردی، صخره نوردی را باید مرحله به مرحله یاد گرفت. حاج حسن به مربی گفت آخر ما را کجا خواهی برد. گفت: شروین یک ارتفاع بسیار بلندی است که به دیوا رها نگاه کنید سرتان گیج می رود. گفت حرف آخر را بگو. گفت: شروین. حاج حسن گفت: اولش را می رویم شروین. ما رفتیم طناب را بستیم و آرام آرام حرکت کردیم. من و بقیه گفتیم ما نیستیم خیلی وحشتناک بود. حاج حسن آقا رفت. او رفت انگار پاره تن ما رفت. ما دست به دعا بودیم(این بار برای حاج حسن آقا هنر نبود. ایشان پارسای بی ادعا بودند ما عین اینها را دیدیم.) وقت نماز بود حاج حسن در شرایط مرگ و زندگی قرار داشت. طنابش را باز کرد و در یک روزنه در صخره ایستاد و نمازش را به سختی خواند. تا کسی منطقه شروین را نبیند نمی تواند باور کند. وقتی آمد پایین به او گفتم حاج حسن چرا آن لحظه در آن ارتفاع طنابت را باز کردی؟ گفت: ناصر نماز اول وقت فضیلت است هیچ چیزی به قشنگی نماز اول وقت ندیدم. شهسواری در خاطراتش از دیدن پیرمردی در راه گفت وقتی که پیرمرد را دید با اشاره به حسن اقا گفت : این با شما فرق می کند بعد من به حسن اقا گفتم شما چه کارش کردید؟ گفت: من کاریش نکردم با او سلام و علیک کردم. [b]*شجاعت در مدیریت ورزشی[/b] بعد از مدتی رئیس هیأت مدیره باشگاه صبا باتری شد و با پرویز مظلومی جلسه ای گذاشت. در آن جلسه پرویز مظلومی حرف حاج حسن آقا را خوب متوجه شد و یک تیم درست کرد و گفت این تیم در سه هفته مسابقه با اختلاف 10 امتیاز به صدر جدول می آید. و این محقق شد. در سال 80 تیم صبا باتری با 8 اختلاف قهرمان شد و 3 بازی آخرش تشریفاتی شد و تیم صبا باتری آن سال به لیگ برتر صعود کرد، آنجا شجاعت و بزرگی حاج حسن آقا را می دیدیم. حاج حسن رئیس هیأت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی پیکان هم بود. به من گفت ناصر با 7 یا 8 رشته افت دارد که کار کنیم. گفت ناصر با این پول شما باید 20 رشته در ایران خودرو راه بیندازید و یک ساختمان هم راه بیاندازید. ایشان در یک نگاه فرمول را می داد. و این اتفاق افتاد ما در آنجا 18 یا 20 رشته ورزشی در 30 رشته مسابقات کارگری برگزار کردیم. تحول عظیمی در ایران خودرو اتفاق افتاد. وجود پاک و مطهر حاج حسن آقا از لحاظ مدیریتی و اخلاقی طوری بود که در طول یک سال 720 ورزشکار حرفه ای داشته باشی بدون اینکه یک کار غیر اخلاقی اتفاق بیفتد. همه عاشق حاج حسن بودند، خداوند و ائمه به حاج حسن آقا نظر کرده بودند. در ورزش هم انسان بزرگی بود. رئیس هیأت مدیره باشگاه ابو مسلم مشهد بود و برای این تیم هم زحمات بسیاری کشیدند. از دیگرفعالیتهای این شهید در ورزش برگزاری دو دوره مسابقات پیشکسوتان فوتبال در زمین چمن پادگان ولیعصر(عج) بود. هدف حاج حسن آقا از برگزاری مسابقات احترام به پیشکسوتان و ایجاد یکدلی و اتحاد قلبی بین سپاه و مردم و ورزشکاران بود، در طول این مسابقات ورزشکاران مطرح و ملی چنان شیفته سپاه مخصوصا اخلاق حاج حسن قرار گرفته بودند که روز شهادت وی انگار برادر و بهترین و مهربانترین عزیزشان را از دست داده اند. با برنامه ریزی حاج حسن و همکاری فرماندهی سپاه در یک روز، یک میلیون کوهنورد سپاه و بسیج در کلیه ارتفاعات بلند ایران، دماوند، توچال، تفتان، سهند، دنا، علم کوه، و دیگر کوه های استان ها که مهمترین آن اعزام 14 هزار سپاهی و بسیجی مردمی از کل استانهای کشور به منطقه سبلان در اردبیل بود که فضای جاده ای کشور چند روزی حال و هوای دوران دفاع مقدس به خود گرفته بود. صعود یک روز بارانی از سه محور شرق، غرب و شمال که صعودی یخچالی و تخصصی بود، انجام شد. برای تشکیل خانواده و ازدواج، جوان ها را تشویق و کمک می کرد. در کارهای خیر از همه فعال تر بود ولی همیشه عنوان می کرد نامی از او برده نشود چون نیتش فقط نیت خدایی بود و بس. [b]*ذوب شده درولایت بود[/b] موفقیت ایران در همه ابعاد ورزشی و صنعت نظامی هنری علمی و سیاسی، حاج حسن را بسیار خوشحال می کرد و سجده شکر به جای می آورد. در امر خیر همیشه پیش قدم بود. در ماه های رجب و شعبان همیشه روزه بود. همیشه با وضو بود. به روحانیت احترام ویژه ای قائل بود. ذوب شده در ولایت بود. هر کار او برای رضای خدا و پیشبرد نظام بود. شروع تمام کارهایش با نام مقدس حضرت زهرا(س) بود. بدون استثناء به عیادت تمام مریض ها بدون در نظر گرفتن پست و مقام می رفت. هر هفته بر مزار شهدا می رفت. عاشق زیارت ائمه اطهار بود. آن روز که صدا آمد فکر کردم زلزله بود بعد فهمیدم که زلزله نبود. حدود ساعت 3 برادرم زنگ زد و گفت ناصر یک انفجاری در ملارد کرج اتفاق افتاده تا این را گفت لرزه در دلم افتاد گفتم یا صاحب الزمان. سریع زنگ زدم به سردار فلاح و دیگران، گفتم چه خبر؟ گفتند فعلا خبری نیست. زنگ زدم و گفتم حاج حسن من چیزی نشده؟(وقتی این را می گوید از چشمانش اشک سرازیر می شود) عین دیوانه ها شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم. تا الان باورم نمی شود که حاج حسن بین ما نیست( اشکهایش دیگر اجازه نمی دهد که حرف بزند) حاج حسن آقا سالیان سال می گذرد تا کسی تو را بشناسد. [color=olive]90/10/04 [/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901003001254 *********************** [color=darkred] یزدان راد از خاطراتش با پدر موشکی ایران می گوید [b]شهید طهرانی مقدم به روایت یک قهرمان پرورش اندام[/b][/color] [color=darkblue]حسن در قبل و پس از شهادت همیشه در مقابل دیده گان من بود. اینکه چون او اکنون در بین ما نیست این حرف ها را می زنم؛ بلکه همیشه افتخار من این بود که دوست حسن بودم.[/color] به گزارش گزوه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، یزدان راد از قهرمانان رشته پرورش اندام است که سالها در سطح بین المللی و داخلی به رتبه های برتر ورزشی در این رشته رسیده است، وی از دوران نوجوانی به عنوان یکی از دوستان شهید حسن طهرانی مقدم در بسیاری از فعالیت های قبل و بعد از انقلاب به خصوص دوران دفاع مقدس همراه وی بوده است. یزدان راد می گوید: حسن در قبل و پس از شهادت همیشه در مقابل دیدگان من بود. اینکه چون او اکنون در بین ما نیست این حرف ها را می زنم بلکه همیشه افتخار من این بود که دوست حسن بودم. یک روز یکی از دوستان مشترک به من گفت: اگر می توانی بیا دفتر ما چون حاج محمد مقدم اینجاست و من وقتی رفتم که دیدم کاری پیش آمده و آنها رفته اند، این مساله یک روز قبل شهادت حسن مقدم بود، من به این دوست مشترک پیامک زده بودم که در کنار محمد مقدم افتخاری است که نصیب تو شده است، ولی سعی کن از کنار محمد مقدم به حسن برسی چرا که او آب کر زلال تقوا است. [b]* دوری از مسائل نفسانی و دنیوی[/b] یزدان راد ادامه می دهد زمانی حسن عضو هیئت مدیره باشگاه پیکان بوده، شخصی به من زنگ زد و گفت یک آقایی به نام مقدم آمده و یکسری مشکلات در باشگاه بوجود آورده است، ومدیر عامل را تغییر داده است، من در جواب او گفتم امکان ندارد، حسن از اختلافات ورزشی و مسایل نفسانی به دور است و اصلاً در این مسائل وارد نمی شود. چون حسن آدمی نبود که در این مسائل دنیوی و سطح پایین وارد شود و من به آن دوست گفتم این حرف ها از اساس اشتباه است و خواهی دید. بعد از آن به حسن زنگ زدم و به وی گفتم اینها چه می گویند، حسن به من گفت: یزدان آیا تو باور می کنی من همچنین رفتارهایی به خاطر مسائل نفسانی و دنیوی از خود بروز دهم و ادامه داد که من دیگر نمی توانم در این حال و هوا ادامه دهم و از هیئت مدیره خارج می شوم، چون احساس می کنم خود را در گیر دنیا کردم و این مسائل دنیوی مثل خاکی هست که ما آن را کنار می زنیم ولی چرا انسان دنبال آن هستند. [b]* آشنایی دوستان[/b] ما در دوران نوجوانی با هم آشنا شدیم. یک گروه سرود و بعد از آن در گروه فجر اسلام قبل از انقلاب با دوستان بیشتری آشنا شدیم و بعد از انقلاب هم به جهاد سازندگی پبوستیم. بعد از فرمان تشکیل جهاد توسط امام(ره) همه به جهاد فومن رفتیم که سرپرست آن محمد مقدم بود و ما به فعالیت های جهادی از جمله مدرسه سازی پرداختیم. اما بعد از تحرکات گروهک ها، محمد مقدم که مسئول منطقه 3 سپاه بود(گیلان و مازندران) همه به او پیوستیم و جذب سپاه شدیم و حسن مقدم نیز با ما بود. از این جمع ما یک محور و گروهی تشکیل داده بودیم که معروف شده بودیم به ساختمان فرهنگی که ابتدا در خیابان فاطمی بودیم بعد به خیابان مفتح منتقل شدیم که در آن ساختمان ما فعالیت های فرهنگی می کردیم. از سال 58 تا 61 من شبانه روز با حسن بودم و در تمام فعالیت ها مشارکت می کردیم. [b]* من و علی در سر پل ذهاب[/b] یزدان راد به شهید علی تهرانی مقدم نیز اشاره می کند و می افزاید همان روزهای اول جنگ من به جبهه آمدم و به سر پل ذهاب رفتم در مسجدی نشسته بودیم که دیدم جوانی که مشغول شستن پوتین های خود بود به من گفت: آیا تو یزدان راد هستی. من به او گفتم:بله، او به من گفت: برادر من با شما دوست صمیمی است. او حسن طهرانی مقدم است، و به من گفت: من علی تهرانی مقدم هستم و چند روز در منطقه با یکدیگربودیم. آنجا بود که اولین بار شهید علی تهرانی مقدم را دیدم. [b]* ما و حسن در آبادان[/b] یزدان راد می گوید در عملیات شکست حصر آبادان همه با یکدیگر به آبادان رفتیم و حسن به ما گفت راه بیفتیم به دنبال پیدا کردن خمپاره شصت. در آنجا دیدیم که چگونه با مردم و افراد و برادران ارتش به راحتی ارتباط پیدا می کرد و با آن دوست می شد، حسن قدرت بسیار خوبی در ارتباط گیری با مردم داشت. [b]*حسن در جبهه ماند[/b] بعد از عملیات ها ما به تهران بر می گشتیم مثلاً دنبال کار خود می رفتیم. درسی می خواندیم و یا می رفتیم به محل خدمت خود به سپاه منطقه 3 گیلان و مازندران ولی حسن تا آخر جنگ در جبهه ماند چون او این را تکلیف می دانست. البته این را بگوییم حاج محمد آقا برادر حسن آقا که فرمانده ما در سپاه منطقه 3 بود احکام اعزام ما به جبهه را می دادند. [b]*دائم الوضو بود[/b] حاج حسن همیشه دائم الوضو بود و این برای ما بسیار عجیب بود. می دیدیم که تجدید وضو می کرد و ما را دعوت به این کار می نمود و هنگام اذان نماز را در هر شرایطی اول وقت بجا می آورد و به ما بر فضلیت نماز اول وقت تاکید می نمود. حسن همیشه در مراسم های دعا شرکت می کرد و ما که همراه او بودیم این را می دیدیم و یک روز زیارت عاشورا را ترک نمی کرد. [b]*جذب جوانان محل وشکوفایی استعدادها[/b] حسن خیلی از بچه هایی که در زمینه های جنوب تهران فوتبال بازی می کردند و شاید زیاد به مسائل مذهبی مقید نبودند را جذب می کرد و خیلی از آنها به توپخانه سپاه پیوستند و بعدها می دیدیم همین جوان ها در تمامی مراسمات مذهبی مثل دعا کمیل کنار حاج حسن بود، واقعاٌ حاج حسن جاذبه خاصی داشت. حسن استعدادهای این جوانان را شکوفا می کرد و همین جوانهایی که جذب می کردند الان جزو شهدا و بازنشستگان سپاه ورزمندگان سالهای دفاع مقدس هستند. همه از حسن خاطره خوبی داشتند چون او با همه خوب و هرشخصی حتی اگر یکبار او را دیده بود جذب وی شده بود و احساس می نمود که حسن صمیمی ترین دوست اوست. در مراسم تشییع پیکر ایشان از نظامی تا ورزشکار تا مردم عادی تا حتی افرادی که یکبار او را دیده بودند شرکت نمودند و این به خاطر جاذبه های اخلاقی واخلاص حسن بود. او دست بسیاری از مستمندان را گرفت وسعی در خدمتگزاری به مردم داشت و به نظر من همه ما مدیون این شهید بزرگوار هستیم. یکی دیگر از صفات این شهید احترام زیاد به مادر بود و والده گرامی ایشان در حمایت از شهید و برادرانش و اعزام آنان به صف اول جهاد و شهادت پیشقدم بود. *صبح قریب [color=olive]90/10/04 [/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901003001130 *********************** [color=darkred] روایتی خواندنی از تشکیل تیپ موشکی سپاه [b]چه کسی اولین حکم فرماندهی شهید طهرانی مقدم را صادر کرد[/b][/color] [color=darkblue]نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه های قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهه های جنوب بود. «برادر حسن طهرانی مقدم، به عنوان فرمانده پشتیبانی کننده آتش های خمپاره سپاه معرفی می شوند. لازم است با او همکاری کنید».[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، آنچه درپی می آید روایتی است داستانی از حماسه ها و رشادت های ماندگار رزمندگان گمنام فرماندهی موشکی نیروی هوافضای سپاه است که در قالب کتاب پاییز 63 نوشته رضا قلی زاده و پژوهش محمد حسین پیکانی در تابستان 90 به زیور طبع آراسته شده است. 1) نامه را محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امضا کرد و تحویل حسن باقری داد. نامه ی تایپ شده و مرتب را تا آخر خواند. دید طرح خودش است، درباره ی ساماندهی خمپاره اندازها به منظور پشتیبانی از نیروهای تکور (1)، به اضافه ی چیزهایی که خود باقری (2) درباره ی ایجاد فرماندهی آتش های خمپاره نوشته بود. نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه های قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهه های جنوب بود. " برادر حسن طهرانی مقدم، به عنوان فرمانده پشتیبانی کننده آتش های خمپاره سپاه معرفی می شوند. لازم است با او همکاری کنید." *** جنگ ناغافل شروع شد. آن هم موقعی که هیچ گونه آمادگی برای مقابله با یک تهدید جدّی نظامی خارجی، نه در نیروهای مسلح و نه در مردم وجود نداشت. انقلاب و بعد هم حوادث داخلی و توطئه های دشمنان، مسئولان و نیروهای دلسوز را مشغول خود کرده بود. در چنین وضعیتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با سازماندهی نیروهای مردمی وارد یک جنگ نابرابر شد. در حالی که دستش از تجهیزات سنگین و نیمه سنگین نظامی خالی بود، اما با اتکا به نیروهای مؤمن و مکتبی امیدوار بود سرنوشت جنگ برخلاف خواسته ی دشمنان رقم بخورد لذا در برابر دشمن متجاوز بعثی با اندک امکاناتی صف آرایی شد. جوانان انقلابی و پرشور با اشاره ی رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به سوی جبهه های نبرد سرازیر شدند و امیدهای واهی دشمن را به یأس مبدل ساختند. آ نها با طراحی عملیات های کوچک و محدود آرام آرام ابتکار عمل را در جبهه ها به دست گرفتند. حسن طهرانی مقدم نیز سپاهی جوانی بود که پا به پای دیگر دوستانش از روزهای نخست تجاوز دشمن، وارد جنگ شد و از همان موقع خصوصاً بعد از عملیات ثامن الائمه(ع) متوجه ضعف آتش های پشتیبانی خودی از نیروهای رزمنده ی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. مدت ها روی این موضوع فکر کرد، طرح ریخت و سرانجام در پاییز 1360 طرح ساماندهی آتش های پشتیبانی(خمپاره اندازها) را به صورت سنجیده و مدوّن تقدیم حسن باقری کرد. او در طرح خود پیشنهاد کرده بود آتش های خمپاره ی موجود در دست یگان های سپاه هم به شکل فرماندهی شده و سازمان یافته علیه مواضع دشمن بکارگرفته شوند. حسن باقری در مقام جانشین نیروی زمینی سپاه و از طراحان خوش فکر عملیات های رزمندگان اسلام، موضوع طرح را به خوبی درک کرد و خودش نیز مطالبی بر آن افزود، تایپ کرد و به فرمانده کل سپاه داد. چند روز بعد، حسن باقری در حالی که نامه ی محسن رضایی را به حسن طهرانی مقدم می داد، گفت: برو طرحت رو اجرا کن... -من اجرا کنم؟! -مگه طرح تو نبود! مگه تو این حرف رو نزدی؟ -چرا...؟! -پس خودت برو آتیشهای خمپاره‌ی پشتیبانی سپاه رو سازماندهی کن. حسن طهرانی مقدم از همان روز رفت دنبال مأموریت جدیدش. به قرارگاه های سپاه مستقر در جبهه های جنوب معرفی شده بود و امید به همکاری داشت. احساس کرد مأموریت بزرگی را بر عهده گرفته و برای عملی ساختن ایده هایش به تلاش فراوانی احتیاج دارد. کسی تجربه ی این کار را نداشت که دستش را بگیرد. اولین نیرویی که در این مأموریت با او همراه شد و قول همکاری داد، حسن شفیع زاده (3) بود. او هم به اهمیت آتشبارهای پشتیبانی کننده در جنگ واقف بود و از نخستین روزهای حضورش در جبهه ی آبادان، خمپاره اندازهای غنیمتی را علیه مواضع دشمن بکار می گرفت. حسن طهرانی مقدم که به عنوان فرمانده مرکز هماهنگی آتش های پشتیبانی سپاه معرفی شد، شفیع زاده نیز حس کرد در مجموعه ی جدید می تواند به خواسته هایش جامه ی عمل بپوشاند. قدبلند بود و خوش فکر، توی بحث ها وارد می شد، طرح می داد و همیشه آینده نگر نشان می داد. فرمانده جدید آتش های پشتیبانی سپاه خیلی زود شیفته ی صلابت و اقتدار حسن شفیع زاده شد. آن دو ایده های بلندی در تنبیه متجاوزان بعثی داشتند. *** با همت و تلاش شبانه روزی کارها بسیار خوب پیش می رفت و اولین بار در عملیات طریق القدس(آزادسازی بستان) که در تاریخ 8 آذر 1360 انجام گرفت، فرماندهی آتش های خمپاره خیلی منسجم و منظم به کار گرفته شد. در این عملیات هم هی آتشهای خمپاره روی پل سابله متمرکز و باعث شکست و عق بنشینی نیروهای دشمن شدند و سپاه برای نخستین بار شیرینی موفقیت فرماندهی آتش های پشتیبانی خود را حس کرد. عملیات بزرگ و غرورانگیز فتح المبین در اولین روزهای سال 1361 رقم خورد و دشمن متجاوز بعثی از بخش اعظم مناطق اشغال شده ی خوزستان بیرون رانده شد. فرماندهی آتش های پشتیبانی در این عملیات هم خوش درخشید. در این عملیات 165 عرّاده توپ دوربرد و متوسط با تو پکش و مهمات بر و تجهیزات دیگر از دشمن متجاوز به غنیمت گرفته شد. حسن طهرانی مقدم پس از عملیات، در سپاه شوش، عملکرد فرماندهی آتشها را به فرماندهان توضیح می داد که متوجه خنده های ریز و ملیح غلامعلی رشید « فرمانده قرارگاه فتح » شد. به حرف هایش ادامه داد. رشید گفت: مقدم، ول کن این حرفها رو...، برو توپخوونه رو تشکیل بده! -برادر رشید، ما تازه داریم خمپاره اندازها رو سازماندهی می کنیم...! -حالا مأموریت تو اینه که بری توپخون هی سپاه رو با توپ های غنیمتی راه بندازی! انگار پرت شد به دنیای دیگر. دنیای توپ و توپخانه و... تصورش را هم نکرده بود. با خود اندیشید:« یعنی اینکه وارد جنگ کلاسیک شدیم! » *** دوازدهم فروردین ماه 1361، رحیم صفوی، در پایگاه گلف اهواز(پایگاه منتظران شهادت) حکم فرمانده‌ی توپخانه‌ی سپاه را به حسن طهرانی مقدم داد. او در این مدت کوتاه توانسته بود با تعداد محدودی از نیروهای سپاه آتش های پشتیبانی را سر و سامان بدهد که فصل جدیدی برایش گشوده شد. دیگر جنگ برای او طعم دیگری داشت؛ طعم ابتکار، نوآوری و خلاقیت. وقتی حکم را خواند اولین کسی که برای همکاری نامش را به خاطر آورد، باز هم حسن شفیع زاده بود. کار بزرگی بود و از یک نفر چنین کار بزرگی بر نمی آمد. مردان بزرگ و آبدیده می خواست. شفیع زاده جانشین تیپ المهدی شده بود. اما به هر طریق بایستی او را همراه و همگام خود می ساخت. در شوش، مقر ستاد تیپ المهدی را پیدا کرد. با فرمانده تیپ، علی فضلی حرف زد. گفت:« برای راه اندازی توپخونه به شفیع زاده نیاز دارم، اومدم حسن آقا رو با خودم ببرم. لطفاً اجازه‌ بدید با من بیاد.» او هم موافقت کرد. محمد آقایی، علیرضا ناهیدی(شهید) و...هم به توپخانه‌ی سپاه پیوستند. مدتی بعد مرکز تعمیر و نگهداری توپخانه در گلف اهواز آغاز بکار کرد. مرکز آموزش توپخانه به همت حسن شفیع زاده و یعقوب زهدی در اصفهان راه اندازی شد. توپخانه‌ی سپاه، روز به روز توسعه پیدا می کرد و خودش را در جنگ بیش از پیش نشان می داد. دیگر عملیاتی بدون پشتیبانی توپخانه انجام نمی گرفت. توپخانه از یگان های مؤثر و مهم سپاه، در جنگ نقش آفرینی می کرد و حرفی برای گفتن داشت. سال 1363 (چهارمین سال آغاز تجاوز دشمن) از راه رسید. فرمانده جوان توپخانه‌ی سپاه، همراه وزیر سپاه به سوریه و لیبی رفت و در این سفرها بود که از یگان های موشکی این کشورها دیدن کردند. قرار بود در این سفرها رفیقدوست، درخصوص گرفتن موشک با رؤسای جمهور سوریه و لیبی مذاکره کند؛ اما هیئت همراه از جزییات مذاکرات خصوصی مطلع نشدند. چرا که در مذاکرات فقط رفیقدوست، صفوی و سفیر حضور داشتند. از بحث های صورت گرفته هم چیزی به بیرون درز نکرد. مقدم همانند بقیه چیز زیادی نمی دانست اما آرزو داشت روزی فراگ7 در اختیار داشته باشد و حداقل تا عمق 60 کیلومتری دشمن را بکوبند. در راه بازگشت فقط به فراگ 7 فکر می کرد. 2 مهر ماه 63 بود و هوای جنوب به شدت گرم. با نزدیک شدن سرخی غروب آفتاب، هوا رو به خنک شدن می رفت و جنب و جوش نیروها بیرون از سنگرها بیشتر می شد. در مقر توپخانه اهواز، به حسن طهرانی مقدم خبر دادند؛ آقارحیم صفوی خواسته بروی پیشش. معطل نکرد و آقارحیم را در قرارگاه پیدا کرد. بعد از احوالپرسی، صفوی بی معطلی رفت سر اصل مطلب. گفت: « یک گروه سی چهل نفره از بچه های زبده و کار بلد توپخونه رو آماده کن بِرن سوریه آموزش موشک ببینند. » -چه موشکی آقا رحیم؟! -اسکاد بی. آقارحیم مثل همیشه متبسم بود، اما رنگ چهره‌ی مقدم عوض شد. انگار نه انگار همان آدم بشاش و متفکر باشد، نگاه نافذش را دوخت به چهره‌ی متبسم صفوی و متعجب و ناباورانه پرسید:« درست شنیدم؟ اسکاد بی؟! » آقارحیم گفت:« بله، درست شنیدی. می‌خواهیم تیپ موشکی رو توی دل توپخونه‌ی سپاه تشکیل بدیم و قبل از اون، باید یک سری از نیروها آموزش به کارگیری موشک رو ببینند که وقتی این مجموعه رو سر و سامون دادیم، بتونند کار کنند. فقط چند نفر از موضوع خبر دارند، قراره به کسی چیزی گفته نشه، موضوع رفتن به سوریه به کلی سرّی هستش... » *** وقتی گفتند که باید تیپ موشکی را در توپخانه‌ی سپاه راه اندازی کند، حسن طهرانی مقدم - فرمانده توپخانه‌ی سپاه - با خود اندیشید: « کار مشکلیه! ما که موشک ندیدیم، شرایط انتخاب نیرو برای یگان موشکی رو هم که نمی‌دونیم، مشکل به نظر می رسه، اما نشدنی نیست. آخرش یک راهی پیدا می کنیم. مشکلتر از راه اندازی توپخونه که نیست. مگه چی داشتیم؟ از اون گذشته، مگه یادت رفته توی اون جلسه ای که گفتی می خواهیم توپخونه ی سپاه رو راه اندازی کنیم، پرسیدند با کدوم امکانات؟ جعبه ی خالی مهمات رو نشان دادی و گفتی با این جعبه ی خالی! حالا ببین بعد دو سال، از هیچ چی به کجا رسیدیم، می ریم یاد می گیریم، اون هایی که یاد گرفتند و حالا دارند موشک پرتاب می کنند. از اون ور عالم که نیومدند. اهل این کره‌ی خاکی اند. این بچه هایی که من توی جنگ دیدم، اگه بِهشون فرصت داده بشه خیلی از غیرممکن ها رو ممکن می‌کنند. من به هَمه شون ایمان دارم...» به خاطر شناختی که از نیروهای توپخانه داشت، در انتخاب هسته‌ی اولیه‌ی موشکی بهتر می توانست از عهده‌ی این کار برآید. چند سال با آنها کار کرده بود؛ در جبهه و پشت جبهه، نقطه‌ی قوت و ضعف شان را می‌دانست. بیشتر آنها را خودش شناسایی کرده و به توپخانه آورده بود، آموزش داده بود، مسئولیت بر عهده شان گذاشته بود و... اما از دوستان و همفکرانش هم در این کار کمک گرفت؛ مثل باقریان، حاجی زاده و...با آ نها درباره‌ی تک تک نیروها صحبت کرد. نام های زیادی را نوشتند و خط زدند. معیارهای انتخاب، سابقه‌ی فعالیت در توپخانه، توانمندی، انگیزه و تحصیلات نیروها در نظر گرفته شد. با اینکه در ابتدای کار برای تشکیل تیپ موشکی حدود چهل - پنجاه نفر در نظرشان بود؛ اما پیدا کردن این همه آدم متخصص با معیارهای در نظر گرفته شده در آن مقطع از جنگ، کار آسانی نبود. سال 63 بود و از عمر توپخانه‌ی سپاه یکی دو سالی بیشتر نمی گذشت. کادر اصلی توپخانه انگشت شمار بودند و در صورت انتقال همه‌ی آنها به آموزش موشکی، توپخانه در اجرای مأموریت هایش با مشکل مواجه می شد. حسن طهرانی مقدم و دوستانش به هر ترتیبی بود، در اولین قدم لیستی پانزده نفره را نوشتند که بیشتر آنها از نیروهای باسابقه‌ی توپخانه‌ی سپاه بودند. دومین کار سازماندهی و تقسیم کار اولیه بین خودشان بود. می‌خواستند با این تعداد انگشت شمار کار جهادی و انقلابی انجام بدهند و در کوتاه ترین زمان ممکن تیپ موشکی را عملیاتی کنند. قرار شد مقدم خودش هم برای گذراندن آموزش بکارگیری موشک به خارج از کشور برود. آقارحیم از مقدم پرسید: « حالا که خودت هم می خوای بری، موشکی رو چی کار کنیم؟! برای فرماندهی این مجموعه‌ی جدید کی رو معرفی می‌کنی؟ چون قراره چند تا پارتی موشک با تجهیزاتش به این زودی ها از خارج برسه، یک نفر رو به من معرفی کن که اون ها رو تحویل بگیره و این مجموعه رو تا اومدن شما ساماندهی کنه. » مقدم گفت:« من امیر حاجی زاده رو پیشنهاد می دم. جوونه و بسیار هم فعاله... » صفوی، حاجی زاده را می شناخت. گفت:« خیلی عالیه، بچه ی خوبیه، حالا اسم مجموعه رو چی بگذاریم خوبه؟! » -هر چی شما بگید. چند دقیقه به سکوت گذشت. -گروه حدید -قبوله آقارحیم. اسم تیپ ما شد " تیپ حدید ". به این شکل اولین گا مهای تشکیل تیپ موشکی سپاه برداشته شد. (4) * پاورقی: 1- منظور نیروهایی که در خط مقدم جبهه با دشمن می حنگند. 2- حسن باقری به هنگام شناسایی مواضع دشمن در منطقه ی عملیاتی فکه، نهم بهمن 1361 به شهادت رسید. او متولد سال 1336 بود. 3- حسن شفیع زاده در مرداد سال 1336 در تبریز به دنیا آمد. از ابتدای جنگ تحمیلی در جبهه های نبرد حضوری خلاق و مؤثر داشت... وی در تاریخ 8/ 2/ 1366 در حالی که فرماندهی توپخانه نیروی زمینی سپاه و قرارگاه خاتم الانبیا را به عهده داشت، در منطقه ی عملیاتی کربلای 10 به شهادت رسید. 4- در آن مقطع ابتدا یگان موشکی در دل توپخانه‌ی سپاه با فرماندهی حسن طهرانی مقدم شکل گرفت که در زیر مجموعه‌ی آن مأموریت توپخانه و موشکی از هم تفکیک گردید. فرمانده‌ی توپخانه‌ی سپاه به حسن شفیع زاده سپرده شد و فرماندهی موشکی هم به امیرعلی حاجی زاده. در سال 1364 به خاطر افزایش حجم و گستردگی مأموریت های موشکی، فرماندهی توپخانه و موشکی از همدیگر جدا شدند و هر کدام جداگانه به اجرای مأموریت پرداختند. حسن طهرانی مقدم فرمانده موشکی امیرعلی حاجی زاده جانشین موشکی و حسن شفیع زاده فرماندهی توپخانه سپاه را بر عهده گرفتند. شفیع زاده تا زمان شهادتش( 8/ 2/ 66 ) در این مسئولیت بود. [color=olive]90/10/04 [/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901003001317 *********************** [color=darkred] به مناسبت اربعین شهادت پدر موشکی ایران [b]سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم به روایت تصویر(6) [/b][/color] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110214117_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110214117_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110214117_PhotoL.jpg]لينك ععكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر سمت راست) فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110215320_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110215320_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110215320_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110216227_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110216227_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110216227_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر وسط) فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100411021724_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1390100411021724_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100411021724_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر پنجم ایستاده از سمت چپ) فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110217836_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110217836_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110217836_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110218680_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110218680_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110218680_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر سوم سمت راست) فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110220336_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110220336_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110220336_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110221133_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110221133_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110221133_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محضر مقام معظم رهبری [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110221992_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110221992_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110221992_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110222867_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110222867_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110222867_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110223774_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110223774_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110223774_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110224617_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901004110224617_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901004110224617_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100411022808_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1390100411022808_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100411022808_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خودکفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901004000531 و http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13901004000491 [/align]
  17. mahdavi3d

    یک جاسوس سازمان CIA در ایران دستگیر شد

    [align=justify][color=darkred][b]جزئیات کامل جلسه دادگاه جاسوس آمریکایی بازداشت شده در ایران[/b][/color] [color=darkblue]نخستین دادگاه رسیدگی به اتهامات امیر میرزایی حکمتی که چندی پیش به اتهام جاسوسی برای آمریکا بازداشت شده بود پیش از ظهر امروز سه شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.[/color] به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در کیفرخواست صادره برای امیر میرزایی حکمتی که توسط نماینده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مدیرکل حقوقی قضایی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده است که حکمتی با هدف نفوذ اطلاعاتی به سیستم اطلاعاتی کشور وارد ایران شده و با بررسی دقیق‌تر مشخص شد که هدف وی متهم سازی ایران به دست داشتن در تروریسم است. در این کیفرخواست همچنین آمده است که متهم از ماه می 2009 میلادی توسط سازمان جاسوسی آمریکا CIA استخدام شده و مأموریت‌هایی را برای جاسوسی در ایران داشته است. در این کیفرخواست با اشاره به اعزام حکمتی به پادگان بگرام افغانستان و دسترسی وی به اسناد سری و سپس اخذ مأموریت برای حضور در ایران و سپس مراجعه به وزارت اطلاعات و برقراری رابطه با کارشناسان این وزارت به عنوان مراحل انجمن مأموریت متهم ، آمده است. اقرار صریح و مقرون به واقع متهم، ارتباط با سازمان سیا و اقدام علیه امنیت کشور بوده و انگیزه‌های همکاری با سیا محرز است؛ از این رو تقاضای کیفر برای متهم خواستار می‌شود. [b]* دفاعیات متهم[/b] پس از قرائت کیفرخواست، متهم خود را امیر میرزایی حکمتی متولد ۱۹۸۳ میلادی، مجرد، دارای لیسانس اقتصاد معرفی کرد و گفت: سال 2001 برای تأمین هزینه‌های دانشگاه وارد ارتش آمریکا شدم و قصدداشتم چندسال سربازی کنم تا هزینه‌های دانشگاهم فراهم شود چراکه پدرم نمی‌توانست هزینه‌های دانشگاهم را پرداخت کند. حکمتی ادامه داد: من ۴سال سرباز بودم و ۹ ماه در عراق حضور داشتم. بعداز سربازی در یک سازمان پژوهشی برای وزارت دفاع آمریکا استخدام شدم که کارم ترجمه و پژوهش فرهنگ و زبان عربی بود. حکمتی ادامه داد: بعداز آن برای یک شرکت به منظور آموزش زبان و فرهنگ عربی و اسلامی استخدام شدم. من به سربازان آمریکایی یاد می‌دادم که چطور با مردم عرب رفتار کنند ضمن اینکه یکسری تاکتیک‌های سربازی را نیز به آنها آموزش می‌دادم. وی خاطرنشان کرد: سال 2009 مصاحبه‌ای با سازمان جاسوسی آمریکا CIA داشتم؛ بعداز این مصاحبه به من زنگ زدند و گفتند که می‌خواهیم رزومه شما را ببینیم؛ بعد از ارائه رزومه و چند مصاحبه دیگر با من تماس گرفتند و من برای همکاری با DAE درنظر گرفته شدم که در این شرکت ۵ماه آموزش اطلاعاتی داشتم و پس از آن به عراق رفتم و ۹ ماه آنجا بودم؛ در این مدت کارم این بود که نحوه رفتار با سربازان عراقی را به سربازان آمریکایی یاد می‌دادم. این متهم خاطرنشان کرد: بعداز عراق به مدت دو سه ماه در پادگان بادران افغانستان به عنوان تحلیلگر اطلاعات مشغول شدم. حکمتی در ادامه و در توضیح مأموریتی که به وی در رابطه با ایران سپرده شده بود گفت:‌ به من گفتند یکسری اطلاعات را به ایران ببر و به وزارت اطلاعات بده و پول هم بگیر. این اطلاعات البته اطلاعات درستی بود. من هم فکر کردم که هیچ ضرری به ایران از این ناحیه وارد نمی‌شود و من نیز قصد نداشتم که ضرر بزنم. من فریب خوردم و قصد خودم این بود که در ایران زندگی کنم و به آمریکا برنگردم. وی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که میزان حقوق دریافتی شما از ارتش آمریکا چقدر بود؟ مبلغ دوهزار دلار در ماه را به عنوان حقوق خود ذکر کرد و در پاسخ به این سؤال که اولین افسر CIA که با شما ملاقات کرد چه کسی بود، از "مارک" به عنوان اولین افسر رابط خود با CIA نام برد و گفت: مارک یکسری سؤال از من کرد که بیشتر در رابطه با شخصیت من و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی بود. حکمتی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی که به شما چه آموزش‌هایی در رابطه با مأموریتت در ایران داده بودند، اظهار داشت:‌ در واشنگتن در مصاحبه‌ای که با مأمور CIA داشتم به بنده آموزش دادند که از کجا و چگونه وارد ایران شوم و چه اطلاعاتی بدهم و چگونه فعالیت کنم. قاضی صلواتی به متهم گفت که به شما نقشه وزارت اطلاعات و خیابان‌های اطراف آن و همچنین نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات را نیز آموزش داده بودند که حکمتی پاسخ داد: به من نقشه ای که گفتید را نشان داده بودند و گفته بودند که از دبی با هواپیما به ایران بیایم و اطلاعاتی که داده بودند را به مأموران وزارت اطلاعات ایران تحویل دهم. حکمتی د رپاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر مدت حضورش در بگرام افغانستان ، مدت زمان دو ماه حدواسط ژوئن 2001 تا آگوست 2001 را میزان اقامتش در بگرام افغانستان ذکر کرد و در پاسخ به این سؤال که در بگرام چه می‌کردی؟ گفت: من تحلیلگر اطلاعات بودم و تخصصم طالبان بود. بیشتر گزارش می‌خواندم و می‌نوشتم و خودم نیز به گزارش‌های جاسوسی درباره ایران دسترسی داشتم. متهم در پاسخ به این سؤال که آیا شما به اطلاعات محرمانه درباره ایران دسترسی داشتید، با تأیید این موضوع گفت: از طریق سیستم محرمانه‌ای که وجود دارد می‌توانستم درباره تمام کشورهای دنیا گزارش‌های سری را بخوانم. یکی از منابع این سیستم سازمان CIA‌ بود همچنین از طریق منبع NSA شماره تلفن‌هایی که شنود می‌شوند را می‌توانستم مکالماتشان را بخوانم؛ بیشتر از منبع NSA و CIA گزارشات را می‌خواندم و یادداشت می‌کردم و بخشی از آنها را به ایران آوردم. حکمتی همچنین گفت: قبل از استخدام در سازمان CIA سه مصاحبه داشتم که اولین ‌آنها با آقای مارک بود که درباره شخصیتم و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی پرسید؛ مصاحبه دومم در واشنگتن بود که به دروغ سنج نیز متصل شدم و از نظر روانی من را آزمایش کردند؛ مصاحبه سومم نیز در واشنگتن بود که درباره کار در CIA و حقوق و بیمه و مزایای کارمندان آن با من صحبت شد. متهم همچنین در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه طبق گزارشات و اسناد شما با شرکت پژوهشی اطلاعاتی کوبیک CUBIC از سال 2008 تا 2010 همکاری داشته و سالانه 85هزار دلار دریافت کرده‌ای، گفت: شرکت کوبیک یک شرکت خصوصی دفاعی است. من کارم در این شرکت معلمی آموزشی برای سربازان آمریکایی بود که خود این سربازان مربی سربازان عراقی و افغانی می‌شدند. مسئولیت من این بود که از نظر فرهنگی و زبانی به آنها آموزش دهم که چطور با سربازان عراقی و افغانی ارتباط برقرار کنم. قاضی صلواتی به متهم گفت که شما در شرکت بای سیستم(BAESYSTEMS) انگلیسی نیز دوره ۵ماهه آموزشی طی کردی؛ حکمتی جواب داد: من ۵ ماه دوره آموزشی در شعبه آمریکایی این شرکت داشتم. کسی که تجربه‌ای در تحلیلگری اطلاعات ندارد این دره را می گذراند و من نیز در این دوره یاد گرفتام که چگونه با سیستم‌های محرمانه کار کنم و چگونه گزارش بنویسم و تخلیه اطلاعاتی کنم. حکمتی در پاسخ به این سؤال که در این شرکت چه آموزش هایی در رابطه با ایران به شما داده شد گفت: درباره ایران هیچ آموزشی در این شرکت نداشتم و فقط یک دوره تحلیلگری گذراندم؛ بعد از اتمام این دوره آموزشی ۹ ماه به عراق رفتم و در آنجا کارم تحلیلگری و مصاحبه با سربازان عراقی بود. متهم همچنین در پاسخ به این گفته قاضی صلواتی که شما به دستور CIA در شرکت X3 که در ساخت تجهیزات نظامی فعالیت دارد استخدام شدی، گفت: این شرکت یک شرکت خصوصی دفاعی است که با نیروهای آمریکایی در افغانستان قرارداد دارد و خدمات اطلاعاتی به آنها ارائه می‌دهد و من نیز به عنوان تحلیلگر در این شرکت استخدام شدم. حکمتی در پاسخ به این سؤال که از چه زمان مأموریت ایران به شما داده شد گفت: وقتی از عراق برگشتم از CIA با من تماس گرفتند و گفتند که به هتلی در واشنگتن می‌رود تا با آنها ملاقاتی داشته باشم؛ در این هتل بامأموران CIA سه روز جلسه داشتم و هر جلسه چندین ساعت طول کشید. آنها به من گفتند که می‌خواهیم شما بروی در بگرام اطلاعات جمع کنی و سپس به ایران رفته و آنها را به وزارت اطلاعات بدهی و پول هم بگیری و وقتی برگشتی بیشتر توضیح می‌دهیم و مأموریت دیگری می‌سپاریم. وقتی قاضی صلواتی پرسید انگیزه شما از این مأموریت و اقدام علیه مملکت خودت چه بود؟ حکمتی پاسخ داد: من نمی‌دانستم کاری علیه ایران انجام می‌دهم؛ من نیاز به کار داشتم؛ آنها به من گفتند برو اطلاعات بده و من هم دیدم این چیزی نیست که به ایران ضرر بزند ضمن اینکه پول هم می‌گیرم. البته قصدم این بود که در ایران ادامه زندگی بدهم و به آمریکا برنگردم چرا که من ایران را دوست دارم. اگر به من می‌گفتند مثلا برو و یک نفر را در ایران ترور کن هیچ وقت این کار را نمی‌کردم. حکمتی در پاسخ به این سؤال که در قبال این مأموریت چقدر پول به شما پیشنهاد شد گفت: 500 هزار دلار به من پیشنهاد کردند اما گفتند این پول را موقع برگشتن به من می‌دهند. وی ادامه داد: در جلسه‌ای که در واشنگتن داشتم نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات ایران را به من آموزش داده و گفته بودند برو به مأموران اطلاعاتی ایران بگو که سرباز بودی و عملکرد دولت آمریکا را قبول نداری به همین خاطر آمدی اطلاعات بدهی و پول بگیری. حکمتی افزود: به من گفتند اطلاعات را از طریق اینترنت در ایران تحویل بگیر چون اگر لپ تاپت باشد ممکن است آن را ببینند و بگیرند. ضمنا اطلاعات را جدا کن، یکسری از اطلاعات را به مأموران وزارت اطلاعات بده و بگو بررسی کنند اگر استقبال کردند قسمت بعدی را به آنها بده. متهم خاطرنشان کرد: من به مأموران وزارت اطلاعات ایران گفتم که از سیاست‌های آمریکا و فشارهای این کشور علیه ایران ناراضی هستم و از کارم هم رضایت ندارم و می‌خواهم با شما همکاری کنم. البته واقعا این چیزها که گفتم (نارضایتی از سیاست‌های آمریکا و کار) حقیقت دارد. حکمتی خاطرنشان کرد: هم من و هم سربازان دیگر سیاست‌های آمریکا را قبول ندارند؛ البته قرار بود از این داستان به عنوان پوشش نیز استفاده کنم ضمن اینکه به من گفته بودند این حرفها را بزنم و پس از آن هیچ مشکلی نخواهم داشت و نباید نگران باشیم. وی افزود: به من گفتند پس از این که از این مأموریت برگشتی در هر شرکتی که خواستی می‌توانی استخدام شوی. متهم در پاسخ به سوال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه در قبال اطلاعات چقدر از مأموران وزارت اطلاعات پول درخواست کرده بودی؟ گفت: من اول نصف مدارک را دادم و گفتم پول نمی‌خواهم. اگر راضی بودید بقیه را هم می‌دهم و ۵۰۰هزار دلار می‌گیرم اما اگر هم پولی به من نمی‌دادند مشکلی نبود چرا که هدفم نبود. حکمتی با بیان اینکه به من گفته بودند این پول باید در ایران بماند و به آمریکا آورده نشود اظهار داشت: خودم قصدم این بود که پول در ایران بماند و خودم هم در ایران بمانم و برنگردم. وی در پاسخ به این سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه آیا قرار بود در ازای پولی که از وزارت اطلاعات دریافت می‌کنی مدرکی هم بگیری تا پس از آن هیئت حاکمه آمریکا از این مدارک علیه ایران استفاده و جو سنگینی علیه کشورمان راه بیندازند و ایران را به ارتباط با تروریسم متهم کنند گفت: قرار بود در ازای این کارم صورتحسابی از وزارت اطلاعات دریافت کنم. متهم در پاسخ به این سؤال که چطور ریسک این مأموریت را پذیرفتی گفت: من فریب خوردم و به آنها اعتماد کردم چراکه به من گفتند هیچ مشکلی وجود ندارد و من هم پیش خودم می‌گفتم آنها کارشان همین است و نمی‌گذارند یک مأمور سازمان سیا دستگیر شود. آنها اصلا به من نگفتند که احتمال دستگیری وجود دارد. حکمتی در پاسخ به این سؤال که چند جلسه با مأموران وزارت اطلاعات داشتی گفت: سه جلسه با مأموران وزات اطلاعات برقرار کردم در اولین جلسه یکسری اطلاعات دادم؛ در جلسه دوم از من یکسری سؤال پرسیدند که از کجا ‌آمده‌ام و چه کسی هستم و من گفتم که رزومه ارائه کنم. در جلسه سوم به من گفتند رزومه خود را بنویس و امضا بده و پس از اینکه امضا دادم از آنجا که متوجه مأموریت من شده بودند گفتند یا صادقانه با ما همکاری کن یا می فرستیمت زندان. وی در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اینکه شما که می گویی قصد نداشتی به ایران ضربه بزنی چطور می‌خواستی صورتحسابی تهیه کنی تا از آن برای شانتاژ تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده شود گفت: در این سه جلسه اصلا نگفتم که صورتجلسه می‌خواهم فقط خواستم اطلاعات به آنها بدهم و اگر دوست داشتند پول بدهند و اگر نداشتند ندهند. قصد خودم ضربه زدن نبود اما مأموریتم این بود. متهم در پاسخ به این گفته قاضی صلواتی مبنی بر اینکه اگر دستگیر نمی‌شدی همه مراحل مأموریتت را انجام می‌دادی؛ گفت: اگر دستگیر نمیشدم یک پولی می‌گرفتم و در ایران زندگی می‌کردم. قاضی صلواتی خطاب به حکمتی گفت: این تیزهوشی کارشناسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را نشان می‌دهد که شما را دستگیر کردند اما شما آموزش‌های لازم را دیده بودید که مأموریتت را انجام بدهی و از ایران از طریق دبی با آمریکا برگردی و آنجا قرار بود با شما تماس بگیرند که آیا مأموریتت را درست انجام دادی یا خیر. حکمتی در پاسخ به خواسته قاضی صلواتی برای توضیح دادن درباره در اختیار گرفتن نقشه وزارت اطلاعات ایران از مأموران سیا گفت: یک نقشه به من نشان دادند که در آن وزارت اطلاعات و خیابان‌های اطراف و همچنین پارک شریعتی مشخص بود؛ سپس سناریویی که نوشته بودند را به من نشان دادند تا بدانم چه باید بگویم و بقیه را نیز شفاهی به من گفتند. روز آخر نیز به من مراجعه کردند تا مطمئن شوند همه چیز را خوب فراگرفته‌ام. وی در پاسخ به این سؤال قاضی که آیا در برنامه توجیهی افسران CIA شما را با عظمت و رده تشکیلاتی وزارت اطلاعات ایران آشنا نکرده بودند اظهار داشت:‌خودم اصلا انتظار نداشتم که دستگیر شوم. [b]* دفاعیات وکیل مدافع[/b] پس از اظهارات متهم، صمدی وکیل وی با بیان اینکه دو بار با متهم ملاقات کرده است، به دفاع از متهم پرداخت و گفت: شنیده دارم که شیطان دشمن قسم خورده‌ای است برای اغوای انسان و در محضر رب العالمین قسم خورده به عزت و جلالش که همه را فریب می‌دهد مگر عده‌ای خاص که مخلص هستند و الا هیچ انسانی از وسوسه‌های شیطان نمی‌تواند دوری کند. صمدی با بیان اینکه امام خمینی (ره) در یک کلام زیبا ، ظریف و بی‌بدیل گفتند که آمریکا شیطان بزرگ است خاطرنشان کرد: آمریکا ، این روباه مکار و این عقرب جرار، فریب می‌دهد و موکل من هم می‌گوید که فریب خورده‌ام. الان هم جایی نیست که بخواهد حقایق را کتمان کند؛ اینجا محضر دادگاه عدل اسلامی است و همه چیز بر مبنای موازین قانونی و اصول است. وکیل مدافع حکمتی ادامه داد: امثال موکل من را آمریکایی ها به دام می اندازند اما وقتی پرنده تیزپرواز هزارچشم هزار گوش مستور و پوشیده از انظار را مأموران ما ، جوانان ما و چشم و گوش های ما صید می‌کنند آمریکا در تلاش برای چه چیزی است؟ جایی که عقاب پر بریزد، از پشه لاغری چه خیزد؟ موکل من چطور می‌توانسته در سیستمی نفوذ کند که هیچ احدی راه به آنجا ندارد. میکده حمام نیست، سرزده وارد نشو. صمدی با بیان اینکه در کیفرخواست صادره اتهام موکل من را همکاری با دولت متخاصم آمریکا به وسیله سازمان جاسوسی CIA علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی قید کرده‌اند تصریح کرد: دلایل انتصاب این اتهام چیست؟ گزارش وزارت اطلاعات و اقاریر متهم و اعمال و افعالی که وی انجام داد آمده است. چون شالوده و پایه و اساس پرونده از باب انتصاب اتهام گزارش وزارت اطاعات است اتخاذ سند می‌کند به گزارش نامه مدیرکل حقوق قضایی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات که مأمور به رسیدگی به پرونده بوده. وکیل مدافع حکمتی خاطرنشان کرد: در این گزارش می‌گوید حکمتی جاسوسی آمریکاست که با قصد نفوذ در سیستم اطلاعاتی کشور و با هدایت مستقیم CIA وارد ایران شده است. در بحث اقرار قابلیت تجزیه وجود ندارد نمی‌شود آنچه به نفع متهم است را رها کنیم و ‌آنجا که علیهش است را بچسبیم. متهم می‌گوید اصل مأموریتش نفوذ در سیستم اطلاعاتی ایران و تبدیل شدن به منبع اطلاعاتی CIA بوده و انگیزه‌اش این بوده که پول بگیرد تا بتواند زندگی کند. صمدی با طرح این پرسش که آیا قصد جرم ، جرم است؟ گفت: اگر تهیه مقدماتی انجام داد برای اینکه موصله متصله به ارکان جرم باشد، آیا می‌تواند جرم تلقی شود؟ خیلیها خیلی قصد می‌کنند اما در اینجا قصد ایشان برای نفوذ در وزارت اطلاعات، جرم محال است؛ مگر می‌شود در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران که مأموران زبده و کارشناسان ورزیده دارد نفوذ کرد؟ وزارت اطلاعات ایران هزاران فیلتر دارد وگرنه با این سیستم‌های متخاصم در جهان اساس کشور بر باد می‌رفت. وکیل مدافع حکمتی افزود: در هرکجا جنبده‌ای علیه نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و توطئه می‌کند توسط سربازان و جان برکفان خوشنام پوشیده مرام بسیار خوش مرام کشف می‌شود. لذا آیا می‌توان در چنین سیستمی نفوذ کرد؟ لذا اینجا فقط صرف قصد جرم مطرح است و ارتکاب این جرم به نظر من جرم محال است. صمدی ادامه داد: آموزش هایی که موکلم دیده نیز جرم نیست؛ آیا می‌توان آموزش دیدن برای جرم را جرم تلقی کرد؟ وی همچنین با بیان اینکه با آموزش‌های بچه‌گانه‌ای که به موکل من داده بودند نمی‌شد در چنین سیستمی نفوذ کرد گفت: موکل من غافل از این بوده که از بدو ورود تحت نظر بوده و شناسایی شده بود. صمدی با تأکید مجدد بر اینکه عمل موکلش جرم محال بوده گفت: طبق تبصره یک ماده ۲۴۱ مجرد قصد ارتکاب جرم و عملیات اقدام که فقط مقدمه جرم است و ارتباط مستیم با وقوع جرم نداشته جرم نیست. وقتی هنوز نفوذ نشده و قط با کارشناسان حرف زده شده این شروع جرم نیست. وی با بیان اینکه آمریکایی ها موکل من را فریب داده‌اند و خود او را قربانی و نابود کرده‌اند اظهار داشت: موکلم ده ها بار گفته فریب خورده‌ام و اظهار ندامت و توبه کرده و ماده قانونی 508 هیچگونه تطابق و تناسبی با اعمال موکلم ندارد. حکمتی در پایان این بخش از دفاعیاتش از محضر دادگاه استدعای صدور حکم با رحمت و عطوفت اسلامی کرد. [b]* توضیحات نماینده دادستان[/b] در ادامه این دادگاه نماینده دادستان در پاسخ به دفاعیات وکیل گفت:‌ آقای وکیل می گوید که متهم فقط قصد جرم داشته اما متهم در واشنگتن سه مرحله آموزش دیده و سوء نیت و انگیزه تخریبی او علیه نظام محرز است و وی قصد داشته پس ازبازگشت به آمریکا از مستندات خود علیه نظام استفاده کند و بگوید ایران در فعالیت‌های تروریستی خارج از کشور دست دارد. نماینده دادستان افزود: اقدامات خصمانه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران بسیار واضح است و از آن جمله می‌توان به اعزام هواپیمای جاسوسی به ایران و اعزام جاسوسان انسانی متعدد اشاره کرد و لذا من تقاضای اشد مجازات برای این متهم دارم. [b]* توضیحات قاضی صلواتی[/b] در ادامه جلسه دادگاه قاضی صلواتی اظهار داشت: باتوجه به اقدامات هیئت حاکمه آمریکا و CIA علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در ۳۰ سال گذشته از جمله تحریمها ، جنگ تحمیلی، واقعه طبس، حمایت از فتنه ۸۸ و تخصیص بودجه برای آن، اعزام جاسوسان مختلف به ایران و اقدام برای برگزاری خصومت آمریکا با ایران واضح است. صلواتی در ادامه با طرح این پرسش که آیا اتهامات متهم همکاری با دولت متخاصم نیست که مطابق با ماده 508 باشد گفت: اگر اینگونه نیست این فرد چه ارزشی برای آمریکا داشته که چندین سال وی را آموزش بدهند و کارشناسان CIA با او جلسات متعدد آموزشی و کاری بگذارند و او را به ایران اعزام کنند. [b]* دفاعیه نهایی وکیل[/b] در ادامه این جلسه دادگاه صمدی وکیل مدافع متهم با بیان اینکه بنده نیز قبول دارم که سوءنیت محرز است اظهار داشت: بحث درباره عنصر مادی جرم است. وگرنه در متخاصم بودن آمریکاهیچ شکی نیست. کجا از نیش آمریکا در امان است؟ افعانستان، عراق، پاکستان یا ...؟ وی با بیان اینکه ظلم و ستم آمریکا در جهان اظهر من الشمس بوده و تنها کشوری که جلوی این رژیم قد برافراشته ایران اسلامی است اظهار داشت: سوء نیست محرز است اما آیا مقدمات آموزشی که موکل دریافت کرده خود جرم است؟ من اگر آموزش ببینم که ترور کنم ولی ترور نکنم آیا باز هم باید به اتهام ترور من را بگیرند؟‌ وکیل مدافع حکمتی ادامه داد: در کیفرخواست یکی از اتهامات موکلم "اتهام سازی و مرتبط نمودن ایران با فعالیت‌های تروریستی خارج از کشور" قید شده است اما آیا متهم این کار را کرده و توانسته در وزارت اطلاعات نفوذ کند؟‌بنابراین به نظر من عنصر مادی جرم در اینجا مفقود و فشل و ابتر است. وکیل مدافع حکمتی در پاسخ به این سؤال نماینده دادستان که آیا قبول دارید متهم با آمریکا همکاری کرده گفت: موکلم می‌گوید من فریب خورده ام و به این هدف امده‌ام اما هدفم را انجام نداده‌ام. وکیل مدافع حکمتی در پایان تأکید کرد که طی روزهای آتی لایحه دفاعی خودرا تقدیم دادگاه خواهد کرد. پس از سخنان وکیل مدافع، نماینده دادستان گفت متهم به همکاری با آمریکا اقرار کرده و در پرونده نیز درج شده است و عنصر مادی هم همان دوره آموزشی است چرا که با این دوره‌ها، متهم همکاری خود را ثابت کرده و سه جلسه نیز در وزارت اطلاعات حضور یافته و در راستای مأموریتش پیش رفته است اما غافل از اینکه از قبل شناسایی شده بوده است. نماینده دادستان تأکید کرد: انگیزه وی نفوذ بوده و آموزش های لازم را هم دیده بود لذا انیگزه وی کاملا محرز است. قاضی صلوتی در انتهای این دادگاه گفت: برخود لازم می‌دانم که از زحمات و تیزهوشی‌های سربازان گمنام امام زمان بویژه معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات تشکر کنم. گفتنی است، در پایان این دادگاه، وکیل مدافع متهم از قاضی صلواتی به دلیل آزادی کامل در دادگاه برای ایراد دفاعیات تشکر و همچنین امیر میرزایی حکمتی نیز از دفاعایت وکیل ابراز رضایت کرد. [color=olive]90/10/06[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901006000811[/align]
  18. [align=justify][color=darkred]امیر موسوی اعلام کرد [b]عملیات مین‌ریزی پدافندی و جنگ الکترونیک در روز چهارم رزمایش ولایت90[/b][/color] [color=darkblue]معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش گفت: پس از پایان موفقیت‌‌آمیز مرحله مقدماتی و فاز گسترش رزمایش بزرگ ولایت 90 صبح امروز مرحله تاکتیکی این رزمایش در منطقه عمومی رزمایش آغاز شد.[/color] به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به منطقه عمومی رزمایش بزرگ دریایی ولایت ۹۰، امیر دریادار سیدمحمود موسوی معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش امروز سه‌شنبه در جمع خبرنگاران گفت: با شروع مرحله تاکتیکی رزمایش دریایی ولایت 90 در راستای پدافند جنگ‌های نوین، عملیات مقابله با عوامل شیمیایی دشمن فرضی توسط نیروی دریایی ارتش انجام شد. موسوی افزود: در این مرحله نیروهای خودی از زمانی که مورد حمله شیمایی قرار می‌گیرند با استفاده از تجهیزات جدیدی که در اختیار است با انواع عملیات شیمیایی مقابله کرده و محدوده مورد حمله را پاکسازی می‌کنند. وی خاطرنشان کرد: در این روز از رزمایش به منظور پوشش هوایی منطقه عمومی رزمایش و شناسایی یگان‌های دشمن فرضی یک فروند هواپیمای بال ثابت نیروی دریایی ارتش نیز اقدام و به گشت و شناسایی در محدوده دریای عمان کرد و همچنین یک فروند هواپیمایی گشت و شناسایی نیروی هوایی منطقه رزمایش را تحت پوشش قرار داد. سخنگوی رزمایش تصریح کرد: این ماموریت تا زمان دریافت تصویری روشن از تحرک نیروی دشمن فرضی ادامه پیدا کرد و در همین راستا بالگرد نیروی دریای ارتش به شناسایی یگان‌های دشمن فرضی و منطقه‌ای که درعمق دریای عمان و شمال اقیانوس هند تا مدار 20 درجه گسترش یافته‌اند، پرداخت. موسوی همچنین خاطرنشان کرد: امروز در راستای جلوگیری از نفوذ یگان‌های شناور سطحی و زیر سطحی دشمن فرضی به آب‌های خودی، یگان‌های شناور و پروازی نیروی دریایی ارتش نسبت به اجرای عملیات مین‌ریزی پدافندی در آب‌های ساحلی اقدام کردند، سپس یک فروند زیردریایی این نیرو با بهره‌گیری از تاکتیک‌های مورد نظر و بکارگیری اژدر نسبت به انهدام ناوشکن نفوذی دشمن فرضی اقدام کرد. معاون عملیات نیروی دریایی ارتش و سخنگوی رزمایش اظهار داشت: با توجه به اشاعه پدیده شوم تروریسم دریایی در منطقه و در راستای تامین امنیت تردد کشتیرانی تجاری و نفتکش جمهوری اسلامی ایران دریادلان نیروی دریایی ارتش به اجرای تمرین آزاد سازی کشتی تجاری از چنگ دزدان دریایی پرداختند. موسوی در پایان اظهار داشت: در اولین روز از مرحله تاکتیکی و چهارمین روز از رزمایش دریایی ولایت 90 به منظور ایجاد اختلال بر روی سامانه‌های ارتباطی و مخابراتی دشمن فرضی و همچنین مقابله با اقدامات یگان‌های دشمن جهت ایجاد اختلال بر روی سامانه‌های راداری، ارتباطی و پدافندی نیروهای خودی،‌ عملیات جنگ‌های الکترونیک با بکارگیری سامانه‌های نوین ECCM- ECM- ESM ساخته دست توانمند متخصصان داخلی با موفقیت به مورد اجرا گذاشته شد. عملیات‌های رزم سطحی، زیرسطحی، ضد زیر سطحی و ضد هوایی علیه دشمن فرضی و تمرین پدافند حملات موشکی از دیگر اقدامات دریادلان نیروی دریایی ارتش در روز نخست مرحله تاکتیکی رزمایش بود. [color=olive]90/10/06[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901006000426 [/align]
  19. آيا هيچ منبع رسمي نوع رادار تركيه را مشخص كرده است؟ آيا به طور قطع و يقين نوع رادار مشخص شده است؟ يك جايي احتمالي مطرح شد كه شايد از نوع BMEWS باشد. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17636&start=45 و در جاي ديگر با اطمينان بيشتري گفته شد AN/TPY-2 است. http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=17408&start=15
  20. [align=justify][color=darkred] به مناسبت اربعین شهادت پدر موشکی ایران/ [b]از مسجد زینب کبری تا بهشت[/b][/color] [color=darkblue]شهید مقدم در مسجد زینب کبری پرورش یافته بود. حق این مسجد را باید در واکاوی شخصیت ایشان رعایت کنیم چرا که این شهدا خودشان می‌گفتند که مدیون این مسجد و آیت الله لواسانی هستند.[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، سابقه دوستی احمد حق طلب وحسن تهرانی مقدم به دوران کودکی بر می گردد هنگامی که مسجد حضرت زینب(س) پایگاهی بود برای فعالیت جوانان و نوجوانانی که بعدها خود هر کدام در عرصه جهاد و شهادت به ستاره های درخشانی تبدیل شدند، آنچه در پی می آید خاطرات سردار احمد حق طلب در گفتگو با صبح قریب از سالها رفاقت و همرزمی با سردار شهید حسن تهرانی مقدم است. [b]*علقه دینی و برادری[/b] بنده ایشان را از 10 - 12 سالگی می‌شناختم. شهید حسن بر اساس مقتضیات کودکی و جوانی، اهل فوتبال بودند و بازی می‌کردند. بعد به واسطه مسائل فرهنگی و مذهبی مسجد زینب کبری دوستی‌های ما با هم بیشتر شد و جهت پیدا کرد. بین ما یک علقه دینی و برادری بوجود آمد. آشنایی ما به سال‌های 53 و 54 بر می‌گردد. مسجد زینب کبری یک مسجد کوچکی بود که آیت‌الله لواسانی آن مرکز را برای تاثیر گذاری روی نوجوانان و جوانان محل اداره می‌کردند. به نظر من این تخصص آیت‌الله لواسانی بود. دوراندیشی ایشان نتیجه‌اش در سال‌های آینده مشخص شد. دست‌پروده‌های آیت‌الله لواسانی اکثرا از افرادی هستند که الان هر کدام شخصیتی هستند برای انقلاب و نظام، که از جمله آن افراد شهید حسن طهرانی مقدم بود. روش آقای لواسانی این بود که اصطلاحا با رفتارهای عاطفی، اخلاقی و زبان شناسی با روایت، حدیث و تجربه‌ای که داشتند روی نوجوان‌ها کار می‌کردند و آنها را جمع می‌کردند و فعالیت‌هایی در مسجد شکل می‌دادند. ایشان با رفتار و برنامه ریزی‌ خوبشان بچه‌ها را در مسجد زمین گیر می‌کردند و بچه‌ها همه زندگی‌شان می‌شد مسجد زینب کبری. یادم می‌آید بیشترین ساعت روز را آنجا می‌گذارندیم. این مسجد از لحاظ سنی طبقاتی بود. یعنی افرادی از سن 7 ساله تا 20 ساله در مسجد حضور داشتند که هر کدام عهده‌دار کسانی بودند که کوچکتر از آنها بودند. آیت الله لواسانی هدایت آن جماعت جوان را عهده دار بودند. هرجا که زندگی حاج مقدم را برجسته می‌بینم به نظرم نشأت گرفته از این مسجد است. یعنی اگر دوستان در رابطه با خصوصیات رفتاری حاج حسن صحبت می‌کنند همه تحت تاثیر ویژگی‌های عبادی ایشان است. شهید مقدم در مسجد زینب کبری پرورش یافته بود. حق این مسجد را باید در واکاوی شخصیت ایشان رعایت کنیم چرا که این شهدا خودشان می‌گفتند که مدیون این مسجد و آیت الله لواسانی هستند. شهید طهرانی مقدم مقید بود به نماز اول وقت و خواندن زیارت عاشورا. سخاوت، فروتنی، تواضع ایشان خدای نکرده ظاهری نبود. زیرا اگر ظاهری بود در این 52 سال دستخوش تغیراتی می‌شد. اعتقادات حاح حسن مانند درختی است که ریشه‌های عمیقی در دین و مذهب داشت. این اعتقادات باعث شده بود که این درخت کاملا محکم و صاف رشد کند. شهید حسن طهرانی مقدم صاف و استوار رشد کرده بود، آن هم به خاطر ریشه‌های عمیقی که در دین و مذهب و اعتقادات داشت. [b]*شخصیت انقلابی حاج حسن[/b] بخش دوم شخصیت حاج حسن تهرانی مقدم شخصیت انقلابی ایشان بود، در اصل شخصیت انقلابی‌اش هم در مسجد زینب کبری با همین فعالیتها شکل گرفت. برای همین حاج حسن مستعد و مساعد شد برای اینکه بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی راهی را پیدا کند که امام بزرگوار می‌خواستند. حسن مقدم تا پایان عمرش هرگز ورزش را کنار نگذاشت، از جمله فوتبال را هر جایی که امکانش را پیدا می‌کرد به قول بچه‌ها گل کوچیک یا فوتبال را بازی می‌کرد. حسن توانایی خوب جسمی، ایشان به فوتبال و ورزش به عنوان وسیله نگاه می‌کرد. شهید علی طهرانی مقدم هم در آن مسجد با همان روحیات رشد کرده بود. ایشان هم بچه فوق العاده آرامی بود که در عاشورا در منطقه سوسنگرد شهید شد. در زمان جنگ که حسن طهرانی مقدم آمد به جبهه و به ما پیوست، از آبادان استارت موفقیتش زده شد و از این جا کارش را شروع کرد. شهید حسن طهرانی مقدم فکر می‌کنم رشته اش ریاضی بود و از همان ابتدا که آمد جبهه روی خمپاره کار کرد. اولین شروع کارش با ادوات از آبادان، اوایل سال 60 بود که هنوز از محاصره آبادان در نیامده بودیم که ایشان کارش را با خمپاره شروع کرد. از ویژگی های خوب حاج حسن این بود که زیاد از این شاخه به آن شاخه نپرید و یک کاری را که شروع می‌کرد تا اتمامش جلو می‌رفت. تا آن زمان عملیات‌های زیادی را ما شکست می‌خوردیم و این عملیات اولین عملیات موفق ما بود و وقتی حصر آبادن شکسته شد، آنجا اولین بار سلاح‌هایی را از عراقی‌ها غنیمت گرفتیم. ما آماده می‌شدیم برای عملیات طریق القدس تا بستان را آزاد کنیم. تا آن زمان سپاه یگان، تیپ و لشگر نداشت از عملیات طریق القدس یگان و غیره... شکل گرفت. بعد از این عملیات هم از دشمن غنیمت گرفتیم. زمینه‌هایی پیش آمد که از این سلاح‌ها استفاده کنیم و حسن طهرانی مقدم در فاصله 2 ماه، هسته اولیه ادوات سپاه را با شهید حسن شفیع زاده تشکیل دادند. بخش بزرگ تمرکز ایشان روی سلاح ادواتی بود و یک بخش دیگرش هماهنگی آتش بود. در عملیات طریق القدس ایشان هم هماهنگ کننده آتش بود و هم مسئول آموزش یگان. حاج حسن از طریق القدس استارت توپخانه سپاه را زد و به همراه حسن شفیع زاده از پایه گذاران توپخانه سپاه بودند و تا قبل از عملیات فتح المبین یاد ندارم که سپاه توپخانه ای داشته باشد. عملیات فتح المبین از عملیات‌های شیرین دفاع مقدس بود. همت بلند از ویژگی‌های شهید حسن طهرانی مقدم بود. [b]*پرورش نیروهای زبده[/b] در اواسط جنگ بود که شهید مقدم برای راه اندازی یگان موشکی وارد عمل شد. همیشه به دنبال گسترش و توسعه بود. وقتی او وارد یگان موشکی سپاه شد، نقش استراتژیک‌اش را به نمایش گذاشت. هیچگاه متوقف نبود. همیشه به دنبال حرکت به جلو بود. شاید به همین دلیل بود که پس از چند سال به دنبال گسترش علمی، تاکتیکی، ظاهری و تشیکلاتی یگان موشکی افتاد و در همین زمینه هم گمنام بود. خدا را شکر شهید حسن در جهاد خودکفایی، نیروهای بسیار خوبی تربیت کرده است. ده ها نفر که شاید مثل او باشند. [b]*ریشه های عمیق اعتقادی[/b] اگر امروز داریم در مورد ویژگی‌های شخصیتی شهید والامقام مقدم سخن می‌گوییم باید بگوییم که این ویژگی‌ها ریشه در عشق به اسلام و اهل بیت(ع) دارد و تواضع، ایمان، پشتکار، عشق به ولایت، شهادت از ویژگی های طراز اول ایشان بود چرا که شهید مقدم اعتقادات عمیقی از همان دوران کودکی به اسلام داشت. به معنایی، اسلام در ذره ذره وجود او حضور داشت. در مکتب اهل بیت(ع) عشق به اسلام و انقلاب را آموزش دید. اینطور نبود که در سال 57 تحت تاثیر فضای هیاهو و هیجان و شور و نشاط انقلابی قرار گیرد و یا از آن متاثر باشد. این عشق به اسلام و حضور در میدان انقلاب به دلیل ریشه های عمیق اعتقادی شان بود و می‌بینیم که امروز اگر شهادت در این سن نصیبشان شده است، قطعا عنایت خداوند به ایشان بود که اگر قرار بود حسن مقدم برود، چه زیبنده بود که با شهادت برود. خدا اینگونه به او عنایت کرد. *ویژه نامه صبح قریب [color=olive]90/10/03 [/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901001000427 *********************** [color=darkred] به مناسبت اربعین شهادت طهرانی مقدم [b]روی اولین توپ غنیمتی نوشتم تقدیم به حاج حسن طهرانی مقدم[/b][/color] [color=darkblue]حسن آقا در عرض 6 ماه طرح توپخانه سپاه را راه انداخت و غنایمی را که از عراق می گرفتیم ، سازماندهی می کرد. اولین توپ غنیمتی که ما به دست آوردیم بنده روی آن نوشتم تقدیم به مسئول توپخانه سپاه، حاج حسن طهرانی مقدم.[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، علی اکبر ضرابی از دوستان بسیار قدیمی حاج حسن آقا طهرانی مقدم و از هم محلی ایشان است که همگی از بچه های مسجد حضرت زینب(س) وحسینیه محبان الفاطمه(س) روایت او از حسن روایت سالها عاشقی بین دوستانی است که از دوران کودکی در فضای عشق به اهل بیت(ع) بزرگ شده اند. این گفت‌و‌گو با صبح قریب در اربعین شهادت حاج حسن طهرانی‌مقدم صورت گرفته است. [b]* هر وقت یاد او م یافتم افسوس می خورم[/b] از سال 54 هم محلی بودیم. ما در خیابان سه راه امین حضور در خیابان ری زندگی می کردیم. هم تیمی فوتبال و هم جبهه ای و قبل از انقلاب دوران بسیار خوبی با هم داشتیم. قبل از شهادت کمتر همدیگر را دیدیم ولی دورا دور از احوال ایشان خبر داشتیم.در هر صورت روح حاح حسن طهرانی مقدم شاد. هر وقت یاد او می افتم افسوس می خورم. از آقای ضرابی درباره شهادت وی و عکس العملش پرسیدیم. او به ما گفت: خبر شهادت را یکی از دوستان به من زنگ زد و گفت خبر را شنیدی؟ ظاهرا حاج حسن آقا شهید شده اند و من آن لحظه تعجب کردم از این قضیه و از آن دوستم پرسیدم: چگونه؟ گفتند بعدا به شما می گویم. بنده از شنیدن این خبر هاج و واج ماندم. این جریان ضایعه بزرگ و غیر قابل باوری برای من بود. در لحظه شنیدن این خبر اول به یاد مادر ایشان افتادم و طریقه دادن خبر شهادت ایشان به مادر بزرگوارشان و در همان لحظه یاد شهید علی طهرانی مقدم افتادم. زمانی که خبر شهادت ایشان را به ما دادند. گفتن خبر شهادت ایشان در آن زمان به مادر ایشان سخت بود. هر چند این خانواده یک شهید داده بود کمی گفتن این جریان برای آنها راحت بود. اما در این زمان سال ها بعد از جنگ تحمیلی برایمان خیلی سخت بود. آن هم دادن خبر شهادت حاج حسن که خیلی به مادرشان نزدیک بودند. احساس کردم که این جریان برای حاج خانم سخت باشد و همش دعا می کردم که خداوند به آنها صبر عظیم و جزیلی بدهد. مانده بودم که چگونه می خواهند خبر را برسانند. بیشترین نگرانی بنده برای مادر ایشان بود. الان هم باورم نمی شود که شهید حسن طهرانی مقدم بین ما نیست. احساس می کنم ایشان در بین ما هستند. [b]*هوشیاری خاص حاج حسن[/b] وی در میان صحبت های خود با اشاره به خاطرات خودشان با حاج حسن تهرانی مقدم در زمان جنگ تحمیلی گفت: در آن زمان با حاج حسن تهرانی مقدم در آبادان بودیم و مسئولیت تخریب و جمع آوری مین را به ما سپردند. در آن زمان خیلی از افراد از جمله حاج حسن طهرانی مقدم و جمعی از دوستان ایشان همراه ما بودند، با حاج حسن آقا بودند. در حال رفتن از آبادان به سوسنگرد، حسن آقا ریاضی اش خوب بود و خیلی باهوش بودند. حسن آقا آنجا خمپاره را یاد گرفت. حسن آقا در عرض 6 ماه به جایی رسید که طرح توپخانه سپاه را راه انداخت و غنایمی را که از عراق می گرفتیم سازماندهی می کرد. اولین توپ غنیمتی که ما به دست آوردیم بنده روی آن نوشتم تقدیم به مسئول توپخانه سپاه، حاج حسن طهرانی مقدم. بعد از عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر بود که به اتفاق حاج حسن طهرانی مقدم به سمت قرارگاه می رفتیم و آنجا ایشان طرحی را دادند. همان جا حسن آقا گفت آقای ضرابی مسئول طرح و برنامه ریزی توپخانه است. و من در آن لحظه غافلگیر شدم و به او گفتم مسئولیت من چه هست. اولین کاری که ایشان کرده و من یادم است، این بود که یک مرکز آموزشی درست کرد. ایشان برای این کار بچه هایی را انتخاب کرد، که خودشان دوست داشتند. ایشان با فشار کار نمی کرد. وی سازمانی درست کرد که ما نیرو آموزش می دهیم و او بتواند با آنها کار کنند. حاج حسن یک هوشیاری خاصی داشت و در میان نیروها انگیز های ایجاد کرد. نیروها را آموزش داد و آهسته آهسته گلوگاه را گرفتند. وی ظرف کمتر از یک سال سیستم توپخانه سپاه را راه اندازی کرد. اولین طرحهایی که نیروهای خودمان را پیشتیبانی می کردیم توسط ایشان بود. [b]* در فکر قدرت نظام[/b] وی با کمترین خطا کارهایش را انجام می داد، حسن آقا کارهایی می کرد که به بچه ها کمتر ظلم شود. او وقتی کار تحقیقاتی می کرد طراحی اش از خودش بود. به نظر بنده حاج حسن طهرانی مقدم احساس می کرد تا زمانی که می تواند باید در جهت پیشرفت این مرز و بوم باید تلاش کند. او در فکر قدرت نظام بود و اینکه بتوانیم در مقابل دشمن بایستیم. حسن طهرانی مقدم در مسیری می رفت که در مواقع لزوم به دشمن تو دهنی بزنیم. ما از خدا می خواهیم که مرگ ما هم همانند مرگ حاج حسن طهرانی مقدم اثر گذار باشد. [color=olive]90/10/03 [/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901003000277 *********************** [color=darkred][b] حیف بود اگر حاج حسن شهید نمی شد[/b][/color] [color=darkblue]لحظه رفتن حاج حسن، با شناختی که از او داشتم حیفم می آمد ایشان شهید نشود. آن لحظه به او گفتم: خداحافظ حاج حسن، خوش به حالت، دست ما را هم بگیر.[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، از خردسالی می شناختمش. از همان زمان یک سر و گردن از تمام بچه های محل بالاتر بود. اصلا جوان زمان خود نبود. وقتی کمی بزرگتر شد همه بچه های محل فهمیدند حسن حتی با برادرانش هم خیلی فرق دارد. این تفاوت در زمان جنگ بیشتر آشکار شد. بدون داشتن حتی یک توپ، فرمانده توپخانه شد. بدون داشتن یک موشک، فرمانده موشکی سپاه شد. این بخشی از صحبت های محمدرضا وکیلی از دوستان و همرزمان و بچه های محل شهیدان علی و حسن طهرانی با صبح قریب است که همچنین یکی از عکاسان صحنه های دوران دفاع مقدس نیز می باشد. آنچه در زیر میخوانید بخش از دل نوشته های اوست. [b]* اسلام در وجود حسن مقدم نهادینه بود[/b] از خاطراتی که از حسن طهرانی مقدم دارم این است که در محله ما همه جور افراد زندگی می کردند. بیشتر در محله ما اراذل و اوباش بودند، قشر انقلابی هم بودند، اما در زمان قبل از انقلاب در سختی بودند. اما حاج حسن در همان سال های جوانی در پی کارهای مسجد و روحانیت بود که حضرت آیت الله آقا سید علی آقا لواسانی پدر روحانی ما بودند. شهید طهرانی مقدم، فردی بود که اسلام در وجودش نهادینه بود. این جوری نبود که بعدها در او یک تحولی ایجاد شود، که اینگونه شده باشد برای او یک رشد طبیعی بود. از شاخصه های دیگر وی که در ذهن بنده است. در فصل تابستان بود و ماه مبارک رمضان هم در تابستان بود، هوا هم خیلی گرم بود. من در همین خانه زندگی می کردم. البته من با شهید مقدم اختلاف سنی زیادی نداشتیم. بنده به واسطه گرما از صبح تا بعد از ظهر در اتاق می ماندم و با آب سرد دوش می گرفتم تا بتوانیم سختی را تحمل کنم تا روزه بگیرم. حاج حسن آقا آن زمان با زبان روزه فوتبال بازی می کردند و بعد از ظهر و بعد از نماز برمی گشت و می رفت و استراحت می کرد و یک افطاری می کرد و باز دوباره فردا هم همین گونه بود. [b]*پشتکار ومقاومت حسن[/b] شهید حسن طهرانی مقدم فرد مقاومی بود. این مقاومت و پشتکار را بنده در هیچ کس تا به حال ندیدم چون ایشان در مقاومت یک فرد منحصر به فرد بودند. ایشان در آن سال های گرم، هم روزه اش را می گرفت هم ورزش اش را انجام می داد. فکر می کنم آن زمان تیم محله ای داشتند به نام تیم پرستو. بعد انقلاب شد و جنگ تحمیلی شروع شد. بنده و حاج حسن در جنگ تحمیلی و بچه ها از یک قسمت رفتند جبهه، همزمان نبود. هر کدام با یک فاصله زمانی رفتیم که در جنگ تحمیلی و در عملیات فتح المبین به هم رسیدیم. [b]*تطبیق آتش[/b] ما قبل از او رفته بودیم و هم چنین ایشان در یک منطقه دیگر بود و با حاج احمد آقا و حاج حسن مقدم، حاج احمد آقا مسئول تخریب تیم تیپ های کربلا بود اگر اشتباه نکنم. در آن زمان حاج حسن مسئول تطبیق آتش بود. من در آنجا نیروی حاج حسن آقا بودم. بعد از عملیات فتح المبین به واسطه غنیمت هایی که گرفتیم صاحب توپخانه شدیم و حاج حسن آقا بواسطه دانشی که در این زمینه داشت فرمانده توپخانه شد و سپس فرمانده توپخانه کل سپاه شد. در عملیات فتح المبین یک کار برای خودم پیش آمد. شب عملیات یکی از پرسنل یگان ها(آرایش ما تلفیقی بود، ما و ارتش با هم بودم) آن بنده خدا گذاشت و رفت و حاج حسن آمد کنار من و M113 که در آن زمان من خودم مسئول 3 تا M113 بودم. دیدم دم ستون ایستاده. گفتم: چرا حرکت نمی کنیم؟ گفت فلانی فرار کرده. گفت بیا پایین M113 ارتش را ببر، من به، شهید مقدم گفتم نمی توانم. گفت چه فرقی می کند برای شما [b]من در پاسخ به شهید مقدم گفتم دوست دارم وقتی که شهید می شوم[/b] در لباس سپاه باشم . بعد رو کردند به من و گفتند اگر در این فکر هستی پس برو، بیا پایین و برو. پس معلوم است که هنوز خودت را نتوانستی پاک کنی و درست کنی. شما در عقیده مشکل داری زمانی که چنین اتفاقی افتاد سال 1360 بود. الان تقریبا 30 سال از آن گذشته است. بعد از اینکه حاج حسن چنین چیزی به من گفت، رفت اصلا لحظه ای صبر نکرد. آن لحظه خیلی به من فشار آمد. ایشان با آنکه در آن زمان از لحاظ سنی از بنده کوچک تر بودند از لحاظ درک و فهم از بنده بیشترمی فهمیدند. من به آن بنده خدایی که همراه من بود گفتیم بنشین پشت دستگاه و خودم رفتم M113 ارتش را برداشتم. یعنی در 30 سال پیش ایشان می فهمید دارد چه کار می کند. ایشان اخلاص را درک کرده بود و مخلصانه می جنگید، برای رضای خدا می جنگید، حتی ظواهر خوب هم بر او تاثیر نداشت. این یکی از خاطرات بنده با شهید حاج حسن طهرانی مقدم بود. [b]*آرامش ومتانت[/b] شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فردی بود که بسیار آرامش داشت، وقتی صحبت م یکرد اصلا اینجوری نبود که با کسی که صحبت می کند تندی کند، خیلی آرام بود. ایشان به مسائل بیت المال خیلی اهمیت می دادند. شاخص های دین باوری از قبل از انقلاب در ایشان بود و انقلاب باعث تبلور این شاخص ها در وجود ایشان شد که اگر انقلاب نمی شد ما نمی توانستیم انسانهایی همچون حاج حسن را بیشتر بشناسیم. خصوصیاتی همچون نترس بودن، عظمت و پشتکار ایشان را نمی توانستید ببینید. فرق افرادی مثل حاج حسن، حاج احمد، شهید باکری و حاج همت این است که ایشان شجاعت و اخلاص را از قبل داشتند. دین باوری و سخت گیری به خود را از قبل داشتند. [b]*ولایت پذیری شهید طهرانی مقدم[/b] یکی از ثمرات انقلاب این بود که ولایت پذیری این مرد دیده شود. ایشان به وقت خیلی اهمیت می دادند. این خصلت خوب ایشان در خاطره ای که من با او داشتم برای من خیلی ثابت شده بود. روزی ما اهواز جلسه ای داشتیم. من بعد از پارک ماشین، متوجه شدم که ماشین کج پارک شده، برگشتم که درست کنم، ایشان خطاب به من گفت: چرا بر می گردی؟ این کار تنها 30 ثانیه وقت نمی گرفت. بنده اصرار به این کار داشتم. اما برای حاج حسن آن 30 ثانیه هم اهمیت داشت. و این برای من جالب بود. تکلیف مداری بسیار خوبی داشت البته منظورم تکلیف مداری از جانب ولایت است. وی سلسله مراتب ولایی را به بهترین حالتی رعایت می کرد. وی در پاره ای از سخنانش در رابطه با حاج حسن طهرانی مقدم گفت: آن چیزهایی که در وجود ایشان قبل از انقلاب به عنوان ارزش بود که بعد از انقلاب متبلور شد و کامل شد. نمی توان گفت ارزش در ایشان بعد از انقلاب ایجاد شد. یکی دیگر از مسائل ایشان یادم می آید، فتنه ای بود که در شمال بعد از پیروزی انقلاب در سال 57 اتفاق افتاد. [b]*شناخت راه امام خمینی(ره)[/b] شهید حسن طهرانی مقدم ابتدا امام را شناختند و به وی معرفت پیدا کردند بعد راه امام را شناخته و ادامه دادند. به نظر بنده ایشان از جانب مادر فوق العاده پشتیبانی مذهبی می شدند و از جانب مادر حلم بردند. وی دارای یک گوهر وجودی بودند. این گوهر وجودی ایجاد نمی شود مگر از لقمه پاک که بعد از نطفه پاک بوجود می آید. آخرین باری که شهید مقدم را دیدم درهیأت محبان فاطمه زهرا (س) بود. ایشان به خانواده شهدای هیأت خودشان رسیدگی می کرد و به خانواده جانبازان اهمیت بسیارمی داد. ایشان یک صبوری در شنیدن داشت، کاملا به حرفها گوش می کرد. ایشان خیلی به بیت المال اهمیت می دادند. به وقت و زمان، ایشان بسیار زیاد شجاع بود. بیشتر ارزشها در ایشان ذاتی بود. اینها بدست نمی آید مگر آنکه لقمه پاکی خورده باشد. ایشان با مردم لفظ قلم صحبت نمی کرد، مطلقا شوخی نمی کرد، خیلی خاکی بود. قالب وجودی اش بزرگ بود. [b]*عدم تغییر در رفتار[/b] حاج حسن طهرانی مقدم را اگر رها می کردند، هیچ اتفاقی برایش نمی افتاد، همانجایی که رفت و آمد داشت زندگی می کرد، لباسش تغییر نکرده بود. نوع رفتارش تغییر نکرد. قبل از انقلاب هم ایشان همین خصوصیات را داشت، اما سن و سالش کم بود. حاج حسن طهرانی مقدم فرد شاخصی بود. وی در رابطه با لحظه وداع با پیکر شهید حاج حسن طهرانی مقدم گفت: لحظه رفتن حاج حسن، با شناختی که از او داشتم حیفم می آمد ایشان شهید نشود. آن لحظه به او گفتم: خداحافظ حاج حسن، خوش به حالت، دست ما را هم بگیر. [color=olive]90/10/03 [/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901003000902 *********************** [color=darkred] به مناسبت اربعین شهادت پدر موشکی ایران [b]سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم به روایت تصویر(5)[/b] [/color] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103030227_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103030227_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103030227_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر دوم از سمت چپ) در دوران دفاع مقدس - در تصویر شهید شفیع زاده نیز دیده می شود [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100310303170_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1390100310303170_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100310303170_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر دوم از سمت راست) در دوران دفاع مقدس - در تصویر شهید شفیع زاده نیز دیده می شود [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103031977_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103031977_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103031977_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103032867_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103032867_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103032867_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر دوم از سمت چپ) در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103033774_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103033774_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103033774_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103035602_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103035602_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103035602_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- در تصویر شهید احمد کاظمی نیز دیده می شود [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103036508_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103036508_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103036508_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103037367_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103037367_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103037367_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100310304086_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1390100310304086_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100310304086_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفردوم ایستاده از چپ)، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103040992_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103040992_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103040992_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- درتصویر شهید احمد کاظمی دیده می شود [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103041914_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103041914_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103041914_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103042774_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901003103042774_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901003103042774_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم، فرمانده جهاد خود کفائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی [color=olive]90/10/03[/color] منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901003000372 و http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13901003000325 [i][color=violet][size=9]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود[/size][/color][/i][/align]
  21. [quote]دست صدا و سيما درد نكند با اين پوشش تصويري كامل . خصوصا بخش هاي خبري كانال يك كه واقعا اين سه روز سنگ تمام گذاشتند (به خصوص ساعت 14 ) رسانه هاي غربي واقعا بايد نحوه پوشش تصويري مانور هاي نظامي را از مسئولين صدا و سيما ياد بگيرند...!![/quote]از صدا و سيما كه اصلا انتظاري نمي رود. كي پيشرفت هاي كشور را پوشش خبري و رسانه اي درست و حرفه اي داده كه بخواهد بار دومش باشد خبرگزاري ها هم كه فقط اسم خبرگزاري را يدك مي كشند. انگار خبرهايي كه مستلزم خاكي شدن شلوار و خيس شدن و گِلي شدن و... هستند، جزو مقوله خبر حساب نمي شوند... ****************** [align=justify] [color=darkred]پس از بی‌توجهی به ۲ تذکر نیروی دریایی ارتش صورت گرفت [b]اخطار جدی به بالگرد یک کشور فرامنطقه‌ای در محدوده رزمایش ولایت ۹۰[/b][/color] [color=darkblue] نیروی دریایی ارتش به یک فروند بالگرد فرامنطقه‌ای که قصد نزدیکی به منطقه رزمایش ولایت 90 را داشت اخطار جدی داد.[/color] به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس به منطقه عمومی رزمایش بزرگ دریایی ولایت ۹۰، امیر دریادار سیدمحمود موسوی معاون عملیات نیروی دریایی ارتش با اعلام این خبر گفت: روز گذشته یک فروند بالگرد متعلق به یکی از کشورهای فرامنطقه‌ای قصد نزدیکی به منطقه تمرین رزمایش دریایی ولایت 90 را داشت که به دلیل بی‌‌توجهی به دو تذکر یگان‌های ما با اخطار جدی که به وی داده شد، منطقه را ترک کرد. موسوی ادامه داد: بنا بر قوانین بین‌المللی یگان‌های کشورهای فرا‌منطقه‌ای حق ورود به منطقه تمرین رزمایش را ندارند و این یک کار غیر‌قانونی است. وی همچنین اعلام کرد در این مرحله از رزمایش برای اولین بار هدف زیر‌سطحی برای پرتاب اژدر الکتریکی زیر‌دریایی‌های کلاس طارق با موفقیت تست و آزمایش شد. [color=olive]90/10/05[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901005001014[/align]
  22. چالش كجاست؟ چند فرضيه: 1. آمريكايي ها نمي دانند كه اين پهپاد به چه روش كلي شناسايي و نشانده شده است، در اينصورت نبايد اشاره اي به روش كشف و نشاندن اين پهپاد بشود. 2. آمريكايي ها در ميدان حضور دارند و روش هاي كلي ما را مي دانند ولي بر جزئيات آن اشرف ندارند، مثلا آنها مي دانند كه ما از رادار هاي فركانس پايين و جي‌پي‌اس جمر و تجهيزات مرتبط با شكستن رمز لينك ماهواره اي استفاده مي كنيم، ولي نمي دانند (و يا نمي خواهند باور كنند) كه ايران قادر به شناسايي و نشاندن پرنده آنها است، چون بر جزئيات توانايي هاي جنگال ما اشراف ندارند، شايد زيادي اعتماد به نفس دارند و خوش باور هستند و بي احتياطي كردند. 3. آمريكايي ها ذاتي و به طور عميق بي احتياط هستند، و فكر اينجاي قضيه را نكرده بودند كه نيروهاي ايراني ممكن است اين پرنده را در يك سيستم فيدبك، گير بيندازند و به شيوه هاي خاص كنترلي (منظورم علم كنترل است، دوستاني كه با الكترونيك دانشگاهي آشنايي دارند مي دانند)، آن را در اختيار بگيرند. ******************** و اما سوالات فني كه در ذهن خود بنده شكل گرفت: ببينيد لينك ماهواره اي علي القاعده بايد پوشش مخروطي داشته باشد، يعني به صرف دريافت يك سيگنال ماهواره اي در طيف عظيم فركانس هاي موجود، اشاره نمي كند كه اين سيگنال به چه مقصدي فرستاده شده است. براي روشن تر شدن موضوع، مثالي مي زنم: آنتن هاي فرستنده تلوزيوني در محدوده وسيعي از زاويه، به صورت همه جهت عمل مي كنند، يعني يك آنتن تلويزيوني فقط مختص گيرنده اي خاص سيگنال نمي فرستد، بلكه به همه جهت ها ارسال مي كند و يك گيرنده خاص هم مي تواند يكي از دريافت كننده ها باشد. بنابراين اگر اين سيگنال، براي استفاده دستگاه خاصي فرستاده شده باشد، هرگز قادر نخواهيم بود دستگاه مقصد را شناسايي كنيم. مگر اين كه آنتن ارتباط ماهواره اي آمريكايي ها قادر باشد امواج ارسالي را به محدوده بسيار نازكي از زاويه محدود كند، آيا چنين چيزي عملي است؟ سوال ديگر: براي ايجاد بازخورد بين پهپاد و واحد جنگال زميني، نياز است محل دقيق پهپاد در هر لحظه دانسته شود (رادار رهگير) تا بتوان كشف كرد كه هر تركيب خاص از بيت ها چه عكس العملي را توسط پهپاد در پي دارد. مثلا وقتي تركيب بيتي 100101010111 (در مثل مناقشه نيست) به پهپاد مي رسد پهپاد به سمت راست منحرف مي شود، خوب تا زماني كه محل دقيق پهپاد در هر لحظه دانسته نشود (معني دقيق رادار رهگير) امكان اين كه عكس العمل پهپاد مورد سنجش واقع شود، وجود نخواهد داشت. بنابراين با پذيرش اين سناريو، الان رادار رهگيري داريم كه قادر به كشف محل دقيق هواگردهاي پنهانكار (استيلث) دشمن است. فعلا همين.... يه خورده فسفر بسوزونيم ببينيم چه مي شود...
  23. mahdavi3d

    IRIAF& SAEGHE

    به نظرم ديگر جنگنده اي در دنيا ساخته نمي شود مگر اين كه از رادار های AESA استفاده كند، بنابراين در صورت به كارگيري اين گونه رادار در صاعقه، كاملا منطقي و طبيعي است.
  24. [align=justify][color=darkred]کریسمس، صدمین روز جنبش تسخیر [b]جنبش تسخیر وال‌استریت روز کریسمس به پارک زاکوتی بازمی‌گردد[/b][/color] [color=darkblue]فعالان جنبش تسخیر وال‌استریت قصد دارند که روز کریسمس را در همان پارکی سپری کنند که مبارزات ضدسرمایه‌داری خود را از آن آغاز کرده بودند.[/color] به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از گلوب اند میل، فعالان جنبش تسخیر وال‌استریت قصد دارند که روز کریسمس را در همان پارکی سپری کنند که مبارزات ضدسرمایه‌داری خود را از آن آغاز کرده بودند. بنابراین گزارش، فعالان ضدسرمایه‌داری روز کریسمس در پارک زاکوتی اجتماع کرده و علاوه بر جشن گرفتن عید مسیحیان، مباحث سیاسی خود را پیگیری می‌کنند. روز کریسمس مصادف با صدمین روز قیام وال‌استریت خواهد بود. این جنبش در روز هفده سپتامبر سال 2011 در همین پارک زاکوتی که در نزدیکی ساختمان بورس وال‌استریت قرار رفته است آغاز شد. فعالان قصد دارند که سخنرانی سال 1967 مارتین لوترکینگ در مخالفت با جنگ ویتنام را مقارن با ظهر کریسمس قرائت کنند. مارتین لوتر کینگ از متفکرینی است که رئیس‌جمهور فعلی آمریکا نیز به وی ابراز ارادت می‌کند. جنبش ضدسرمایه‌داری تسخیر یا جنبش وال‌استریت از تاریخ 17 سپتامبر سال 2011 و با تظاهرات 700 نفر در شهر نیویورک آغاز شد اما به زودی به دیگر شهرهای آمریکا و حتی برخی کشورهای سرمایه‌داری از جمله انگلیس تسری یافت. این جنبش ظرف سه ماه اول خود شاهد بیش از پنج هزار دستگیری بوده است و انواع روش‌های خشونت‌بار از جمله استفاده از اسپری فلفل و نارنجک صوتی برای سرکوب معترضین از سوی پلیس به کار گرفته شده است. جنبش تسخیر نسبت به نظام سرمایه‌داری، طمع شرکت‌های سرمایه‌داری و فساد حاکم بر سیستم اقتصادی آمریکا، بالاخص بانک‌ها معترض است. مردمی بودن و عدم وابستگی به نهادهای جامعه مدنی آمریکا، تداوم و اعتراض به اصل نظام سرمایه‌داری از جمله خصوصیاتی است که تحلیلگران برای جنبش تسخیر برمی‌شمارند. نظام اقتصادی آمریکا از دهه ۸۰ میلادی با رویکردهای ریگانیسم و تاچریسم و بی‌اعتنایی شدید به طبقات ضعیف به مرور زمینه را برای گسترش اعتراضات مردمی افزایش داد. در رویکرد جدید که جایگزین اقتصاد کینزی شد، دخالت دولت به نفع اقشار ضعیف و متوسط تا حدود زیادی متوقف شد و نئولیبرالیسم تمام‌عیار بر اقتصاد آمریکا سایه افکند. نئولیبرالیست‌ها یا "نهادگرایان نئولیبرال" به شکلی ایدئولوژیک معتقد به لزوم آزاد گذاردن فرآیندهای اقتصادی و حاکمیت اصل بازار آزاد هستند. ادامه این سیاست ظرف سه دهه گذشته لطمات سختی را به بدنه جامعه آمریکا وارد کرده است که اوج آن در جنبش تسخیر قابل مشاهده است. کارشناسان جنبش تسخیر را ادامه‌دار و بلند‌مدت پیش‌بینی می‌کنند. [color=olive]90/10/04[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901004000625 [color=violet][i][size=9]ببخشيد كه ارسال متوالي دادم. امكان ويرايش نبود[/size][/i][/color][/align]
  25. [align=justify] [color=darkred][b]غمی که در چهره حاج حسن وجود داشت[/b][/color] [color=darkblue]حاج حسن واقعا بعد از شهادت شهید کاظمی برای من تکیه گاه بود، من همیشه در حاج حسن افسوسی در مورد شهید کاظمی می دیدم چون این دو مثل دو کبوتر عاشق همیشه با هم بودند .[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، به عنوان یکی کسی که حاج حسن را همواره دوست داشت و افتخار آشنایی با ایشان را داشتم هیچ وقت فکر نمی کردم که روزی برسد درباره ایشان بتوانم سخن بگویم. وقتی خبر شهادت ایشان را دادند باورم نمی شد وهنوز نیز باور نمی کنم چون که خبر شهادت ایشان برای من سخت است، به خود تلقین می کنم که این اتفاق نیافتاده است وهنوز حاج حسن در بین ما است. نمی خواهم بگویم که این خبر عینا مثل خبر شهادت پدرم برای من سخت بود ولی کمتر از آن نیز نبود.حاج حسن هروقت مرا می دید با مهربانی خاصی با ما برخورد می کرد و می گفت: محمد چطوری؟ هرکس حاج حسن را در آن حالت می دید فکر می کرد هرگز انرژی او تمام نمی شود. ما همیشه گرمای حضورشان را حس می کردیم، چون شهدا زنده هستند ولی ما آنها را نمی بینیم و من با شهادت پدرم این نکته را با تمام وجود درک می کنم. خاطره ای از ایشان به یاد دارم؛ به هنگامی که با شهید کاظمی وحاج حسن به کوه رفتیم و چیزی که در کوه دیدم رابطه ای خارج از روابط کاری وسازمانی بود و واقعا رابطه ای عاشقانه بود و کلماتی از سر عشق بین آنان رد و بدل می شد. از کوه که بر می گشتیم حاج حسن وشهید کاظمی فاصله زیادی با یکدیگر داشتند، من کنار حاج حسن بودم وپدرم ته ستون بود وشهید کاظمی فریاد می زد: مخلصتیم حاج حسن و ایشان پاسخ می داد نوکرتیم حاج احمد و این صدای صمیمانه وعاشقانه در کوه می پیچید. ویا روزی می خواستیم پیرامون عملیات محرم(سال 79 علیه منافقین) برای سالگرد شهید کاظمی مطلبی را آماده کنیم، اولین کسی که به ذهنم رسید حاج حسن بود، ایشان به من گفت این کار را نکن، این منافقان نامرد هستند و می خواهند انتقام بگیرند وچون الان دستشان به پدرت نمی رسد از تو وخانواده ات انتقام می گیرند و باید مواظب باشید. واقعاٌ مثل پدر دلسوزانه مراقب ما بود، بالاخره ایشان درباره عملیات با ما صحبت کردند ولی بعد از پایان مصاحبه گفت فیلم ها را بده و برو، من گفتم این زحمات کشیده شده تا از آن استفاده کنیم، ولی ایشان آن نگرانی را مجددا ابراز کردند، آن موقع خیلی ناراحت شدم ولی بعدها دیدم ایشان چه دلسوز ونگران ما هستند که اتفاقی برای ما نیفتد ومن به این افتخار می کنم. او هروقت مارا می دید می گفت: من نوکر حاج احمد بودم والان هرکاری از دستم برآید برایتان انجام می دهم. در سفر کوهنوردی به الموت در مسیری که می رفتیم به جایی که می خواستیم نرسیدیم چون تاریک شده بود وهمه جا را مه فرا گرفته بود واحتمال گم شدن ما بود، نگرانی را در چهره ایشان می دیدم، ایشان اولین نفر دسته بود و نگران بود بچه ها به دره بیفتند، در مسیر رفتیم تا به کلبه شکاری رسیدیم، چشمانم به ایشان افتاد که دست درجیب خود کردند ودسته ای پول برداشتند وشروع به صلوات فرستادن کردند چون نیت کرده بودند که اگر به سلامت به مقصد برسیم صدقه دهند، ایشان پس از رسیدن به مقصد با روحیه خاص خودشان و پرشور گفتند: برای شادی روح شهدا صلوات. یک بار حاج حسن با همسرشان به منزل ما آمدند، تقریبا یک سال بعد از شهادت شهید کاظمی، همیشه می گفت منزل شما نمی آیم مگر اینکه خبر خوبی از فعالیت هایم برای شما بیاورم، آن شب که آمدند فیلمی از فعالیت های جدیدشان برای ما گذاشتند که واقعا نشان داد فعالیت های شبانه روزی ایشان تاثیرگذار بود. حاج حسن در هفته شهادت شهید کاظمی شهید شد یعنی هفت روز پس از ششمین سالگرد شهادت حاج احمد، وقتی خبر شهادت حاج حسن را شنیدم پشت فرمان بودم وبه شدت ناراحت ومتاثر شدم، من در مسیر بازگشت از اصفهان به تهران بودم وپس از تاکید صحت خبر در طول مسیر بشدت متاثر بودیم وآن لحظات برما سخت گذشت. پس از شهادت پدرم حاج حسن همواره به ما روحیه می داد ودر برخوردش با ما وحتی در آغوش گرفتن صمیمانه اش احساس می نمودیم تنها نیستیم. آخرین باری که حاج حسن را دیدم من کمی ناراحت بودم چون برای مباحث بزرگداشت شهید کاظمی با ما همکاری نمی شد وداشتم این موضوع را به حاج حسن می گفتم تا کمی آرام شوم، ایشان به من گفت:محمد هر کسی لیاقت کار کردن برای شهید کاظمی را ندارد. حاج حسن واقعا بعد از شهادت شهید کاظمی برای من تکیه گاه بود، من همیشه در حاج حسن افسوسی در مورد شهید کاظمی می دیدم چون این دو مثل دو کبوتر عاشق همیشه با هم بودند وحاج حسن پس ازشهادت حاج احمد یک غمی در چهره اش بود، حاج حسن معتقد بود حاج احمد بعد از شهادتش هست وحضور دارد وحاج حسن نیز کارهای ایشان را ادامه می داد ومی گفت ما ایستاده ایم تا کارهایی را که حاج احمد به ما گفته انجام دهیم. * محمد کاظمی فرزند سرلشگر شهید احمد کاظمی * ویژه نامه صبح قریب [color=olive]90/10/01[/color] منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13900930001437 *********************** [color=darkred] به مناسبت اربعین شهید طهرانی مقدم [b]مربی پدر موشکی ایران چه کسی بود[/b] [/color] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001190727_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001190727_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001190727_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] آیت الله سید علی لواسانی [color=darkblue]مسجد کوچکی در سرچشمه تهران مرکز پرورش انسان های بزرگی شد که توانستند دنیا را تکان دهند. یکی از آنها شهید حسن طهرانی مقدم است.[/color] به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، آیت الله سید علی لواسانی از جمله روحانیون هستند که توانستند با تربیت شاگردانی بزرگ، مردان نامداری را به انقلاب اسلامی معرفی نمایند. مسجد کوچکی در سرچشمه تهران مرکز پرورشی برای افراد نامدار و بزرگ شد که یکی از آنها شهید حسن طهرانی مقدم بود. این گفتگو در ویژه نامه اربعین این شهید(صبح قریب) منتشر شده است: آیت الله سید علی لواسانی در سرچشمه تهران امام جماعت و مدیر مسجد و حوزه علمی های حضرت زیبت (س) و از علمای قدیمی و با ریشه تهران است. وی به گفته دوستان حاج حسن مربی آن شهید و دیگر بچه های محل بود یعنی مربی شهدا. آیت الله لواسانی می گوید: «محل ما خیابان امیرکبیر، کوچه آمیزمحمود وزیر است. آنجا یک مسجد و یک حوزه علمیه داریم. خانه ما هم کنار مسجد است، ما وقتی می رفتیم برای نماز، کارهایی دیگر هم می کردیم. مثلا با نوجوانان کار می کردیم و برایشان برنامه داشتیم، یک گروه سرود هم درست کرده بودیم که در هنگامه انقلاب برای خودش بروبیایی داشت. مسجد پررونقی بود و بچه های خوبی در آن رفت و آمد می کردند، برخی که نمی آمدند کسی را می فرستادم و می گفتم، بگویید آقای لواسانی کارتان دارد؛ به دنبال شان می رفتیم. الحمدلله آن نسل حالا سردار و سرتیپ و متخصص شده اند و برای خودشان بروبیایی دارند. خدا روشکر.» [b]آیت الله لواسانی از خانواده شهید حسن تهرانی مقدم هم می گوید:[/b] «3 برادر بودند؛ محمد آقا که خدا حفظ شان کند الان هستند، حاج حسن آقا که یگانه بودند و شهید علی، برادراینها. مادر خوبی و متدینی داشتند، خدا حفظ شان کند. اینها را آورد مسجد پیش ما. چقدر این حاج حسن آقا با اخلاص بود. ما با اینها مانوس بودیم و برایشان کلاس گذاشته بودیم، برایشان احکام می گفتیم... چقدر بچه های خوبی بودند. و البته الان هم هستند.» [b]حاج آقا لواسانی در مورد شهدای مسجد هم می گوید:[/b] «اولین شهید؛ سعید موسوی بود و آخرین حاج حسن طهرانی مقدم. شهید حق طلب برادر همین سردار حق طلب هم از شهدای ماست. حسن محب علی هم بود. یک بار حسن آقا آمد گفت برو لبنان. برایمان بلیت هم گرفته بودند؛ برادر من در لبنان است؛ من یادم نمی آید چه شد اما نرفتم، همیشه حواسش به ما بود، یعنی همه بچه ها اینگونه هستند، من انتظاری ندارم اما اینها لطف دارند.(یکی از بچه های مسجد که کنار حاج آقا نشسته می گوید که شما ما را نجات دادید، ما مدیون شماییم.) و حاج آقا متواضعانه از او تشکر می کند. بی تکلف؛ سنت علمای راستین شیعه. [b]از آیت الله لواسانی می پرسیم که آخرین بار کی شهید مقدم را دیدید. در حالی که بغضش گرفته می گوید:[/b] ما یک زمین خریده ایم برای ساختن حوزه علمیه خواهران. هر کس کمکی می کند. یک روز دیدم حسن آقا آمد. همین 2 ماه پیش بود انگار، بدون اینکه پیغام داده باشیم، آمد یک چک 30 میلیونی داد؛ گفتم این چیست؟گفت برای کمک به ساخت، حوزه. انگار با خبر شده بود. خیلی با هم حرف زدیم، بعضی هایش بماند. نمی توانم بگویم. درد دل کرد، روزهای آخرش بود خوب. من هم گوش می دادم. [b]اصرار می کنیم حاج حسن به ایشان چه گفته است، آقای لواسانی گفت: بماند، نمی توانم بگویم.[/b] درد دل کرد و رفت. به من گفت بلیت می گیرم برو لبنان و بعد مشهد. بعد از شهادتش خانم های حوزه وقتی فهمیدند آن روز کسی که آمده حسن طهرانی مقدم بوده، گریه می کردند. عجب گلی بود، با اخلاص، نماز اول وقتش ترک نمی شد. عجب گلی. [color=olive]90/10/02[/color] منبع: خبرگزاری فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901001000756 *********************** [color=darkred] به مناسبت اربعین شهادت پدر موشکی ایران [b]سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم به روایت تصویر(4)[/b] [/color] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192852914_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192852914_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192852914_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر سمت چپ) در دوران نوجوانی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192853742_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192853742_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192853742_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر دوم از سمت راست) در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192854602_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192854602_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192854602_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر اول از سمت راست) در دوران دفاع مقدس - در تصویر شهید شفیع زاده نیز دیده می شود [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192855414_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192855414_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192855414_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192856227_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192856227_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192856227_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(بالاترین فرد) در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100119285755_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1390100119285755_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1390100119285755_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192857883_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192857883_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192857883_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(در کنار آیت الله لواسانی) در دوران جوانی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192858680_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192858680_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192858680_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر اول از سمت راست) در دوران دفاع مقدس - در تصویر شهیدان عباس کریمی، مهدی باکری، مهدی زین الدین و احمدکاظمی نیز دیده می شوند [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192859492_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192859492_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192859492_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر دوم از سمت راست) در دوران جوانی [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192900320_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192900320_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192900320_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192901992_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192901992_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192901992_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر سوم از سمت راست) در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192904492_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192904492_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192904492_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر اول از سمت راست) در دوران دفاع مقدس [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192905305_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001192905305_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001192905305_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر اول از سمت راست) در دوران دفاع مقدس - در تصویر شهید شفیع زاده نیز دیده می شود [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001193825617_PhotoL.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_13901001193825617_PhotoL.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/13901001193825617_PhotoL.jpg]لينك عكس[/url] سردار شهید حاج حسن طهرانی مقدم(نفر سوم نشسته از سمت راست) در دوران دفاع مقدس منبع: خبرگزاري فارس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13901001000788 و http://www.farsnews.com/imgrep.php?nn=13901001000769 [/align]