reza4087

VIP
  • تعداد محتوا

    1,257
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های reza4087

  1. دستت درد نكنه به خاطر تايپ جواب
  2. سلام ColonelShak ضمن خسته نباشيد به شما نظرتون در مورد اين استتار چيني ها چيه [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2zqv2hy.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2zqv2hy.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2wmhw5x.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2wmhw5x.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2vc6wpl.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2vc6wpl.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2mhy7p5.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2mhy7p5.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2lo1x11.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2lo1x11.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1z3vu6p.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1z3vu6p.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/ZLC_2000.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_ZLC_2000.jpg[/img][/url] و اين هم استتار ديجيتال چتر بازان ارتش [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%86%D8%AA%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86_6.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_%DA%86%D8%AA%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86_6.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/%DA%86%D8%AA%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86_2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_%DA%86%D8%AA%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86_2.jpg[/img][/url]
  3. سلام دوستاني كه زبان ميدونن اين لينك ها رو ببينن من كه زبان نميدونم http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.spacewar.com/images/russia-bzhrk-nuclear-train-bg.jpg&imgrefurl=http://www.spacewar.com/news/missiles-05zv.html&usg=__gV9RObknl4R4uUsjKo9JINiLG3k=&h=160&w=200&sz=8&hl=en&start=1&um=1&tbnid=Ou7X0IsUmMT_7M:&tbnh=83&tbnw=104&prev=/images%3Fq%3DBZHRK%26hl%3Den%26sa%3DN%26um%3D1 http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.fas.org/nuke/guide/russia/facility/area/n58e56.gif&imgrefurl=http://www.fas.org/nuke/guide/russia/facility/icbm/bershet.htm&usg=__DFC7XpF5Jlr2FjWm_eBCYbFJkLY=&h=620&w=660&sz=18&hl=en&start=3&um=1&tbnid=UzSxvj_IwdAdkM:&tbnh=130&tbnw=138&prev=/images%3Fq%3DBZHRK%26hl%3Den%26sa%3DN%26um%3D1 http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.snariad.ru/wp-content/gallery/nukler_molodets1/train_2.png&imgrefurl=http://www.snariad.ru/de/strategy/%25D0%25BC%25D0%25BE%25D0%25BB%25D0%25BE%25D0%25B4%25D0%25B5%25D1%2586/&usg=__0afN71g25kUZ9q_1BDhsj6L5t64=&h=639&w=477&sz=570&hl=en&start=9&um=1&tbnid=eVem-M7yuxmrRM:&tbnh=137&tbnw=102&prev=/images%3Fq%3DBZHRK%26hl%3Den%26sa%3DN%26um%3D1 http://images.google.com/imgres?imgurl=http://www.fas.org/nuke/control/start1/text/image/rfphotos/rs22ss24ar2_1.jpg&imgrefurl=http://www.fas.org/nuke/guide/russia/icbm/rt-23.htm&usg=__lgFZKgKwsCN0CCH5fI0qNwa3-jM=&h=543&w=849&sz=94&hl=en&start=19&um=1&tbnid=tgTyPD02zi22IM:&tbnh=93&tbnw=145&prev=/images%3Fq%3DBZHRK%26ndsp%3D15%26hl%3Den%26sa%3DN%26start%3D15%26um%3D1
  4. reza4087

    شوخ طبعي ها در جبهه

    سلام من این تاپیکو زدم تا دوستان با حال و هوای رزمندگان در جبهه آشنا شوند. سنگر تكانی‌نوروزی! سنت‌شده‌بود. هیچ‌کاریش‌نمی‌شد کرد. ولی‌از همه‌جالب تر این‌بود که‌در یک‌محور جبهه‌،‌هر کدام‌از نیروها متعلق‌به‌شهر وشهرستانی‌خاص‌بودند. تعدادی‌از آمل‌و بابل‌، چندتایی‌از کرمانشاه‌، دو سه‌تایی‌هم‌که‌ما بودیم‌از تهران‌. اصلاً احتیاج‌نبود به‌تقویم‌نگاه‌کنی‌، نسیم‌خوشی‌که‌در کانال ها و شیارها می‌دوید، حکایت‌از بهار داشت‌. پرنده‌های‌خوش‌لهجه‌ای‌که‌بر روی‌تخته‌سنگ ها، میان‌سبزه‌های‌نورَس‌می‌پریدند و آواز سر می‌دادند، خبر از نو شدن ‌سال‌داشتند. خیلی‌قشنگ‌بود. ناخواسته‌سر وصدای‌خمپاره‌و تیراندازی‌هم‌کم ‌می‌شد. انگار عراقی ها هم‌به‌«سال‌نوی‌شمسی‌» اعتقاد داشتند! رسم‌«خانه‌تکانی‌» از آن‌برنامه‌های‌جالب‌سال‌نو بود که‌من‌یکی‌ـ درتهران‌که‌بودم‌ـ همواره‌از آن‌می‌گریختم‌. هر چه‌مادرم‌می‌گفت‌به‌او کمک ‌کنم‌و فرش‌و پرده‌ها و... را بشویم‌، به‌بهانه‌ای‌از خانه‌می‌زدم‌بیرون‌. چهارده‌ـ پانزده‌سال‌که‌بیشتر سن‌نداشتم‌، همیشه‌احساسم‌این‌بود که‌پدر و مادر، صاحب‌خانه‌هستند و من‌اولادشان‌، پس‌وظیفه‌اصلی‌خانه‌تکانی‌با آنهاست‌. از عید هم‌فقط‌آجیل‌خوردن‌، خود را با شیرینی‌خفه‌کردن‌و بازی‌با بچه‌های‌فامیل‌را بلد بودیم‌. دست‌آخر هم‌عیدی‌گرفتن‌از همه‌شیرین تر بود. چیزی‌که‌هنوز نرفته‌به‌خانه‌فامیل‌، به‌پدرمان‌می‌گفتیم‌که‌زود بلند شوبرویم‌، و همه‌برای‌گرفتن‌عیدی‌بود. ولی‌جبهه‌دیگر این‌حرف ها را نداشت‌. با وجودی‌که‌سن‌و سالی‌نداشتیم‌، خودمان‌شده‌بودیم‌صاحب خانه‌. گودالی‌کوچک‌در سینه‌سخت‌کوه های‌سنگی‌گیلانغرب‌کنده‌بودیم‌؛ اطراف‌آن‌را با کیسه‌گونی های‌پر ازخاک‌محصور کرده‌و ورقه‌ای‌فلزی‌نقش‌سقف‌را بازی‌می‌کرد. چند کیسه‌گونی‌و مقداری‌خاک‌نیز حکم‌بتون‌آرمه‌و آسفالت‌بام‌را داشت‌. یک‌لایه ‌کلفت‌مشما که‌بر روی‌آنها می‌کشیدیم‌، پشت‌بام‌سه‌چهار متری‌کاملا ایزوگام ‌می‌شد. باید خانه‌تکانی‌هم‌می‌کردیم‌. کسی‌دستور نمی‌داد، خودمان‌می‌دانستیم‌. هر چند که‌همه‌جبهه‌ها، نظافت‌سنگر برایشان‌حکم‌اجباری ‌پیدا کرده‌بود، ولی‌خانه‌تکانی‌سال‌نو فرق‌می‌کرد. بهانه‌ای‌بود که‌شکل‌و شمایل‌سنگر را هم‌بفهمی‌نفهمی‌عوض‌کنیم‌. اگر جا داشت‌کف‌سنگر را بیشتر گود می‌کردیم‌تا از دو لا رفتن‌کمرمان‌درد نگیرد. در دیواره‌سنگی‌هم‌جایی‌به‌عنوان‌طاقچه‌می‌کندیم‌و مهر نماز و قرآن ها را آنجا قرار می‌دادیم‌. این‌طوری‌مجبور نبودیم‌موقع‌خوابیدن‌، مثل‌ماهی‌کنسرو به‌همدیگر بچسبیم‌. پتوها را از کف‌نم‌گرفته‌سنگر بیرون‌می‌بردیم‌. رودخانه‌ای‌که‌آن‌سوی‌تپه‌بود، با آب‌گرمش‌، تنمان‌را صفا می‌داد و پتوها را می‌شستیم‌. از صبح‌تا غروب‌کسی‌داخل‌سنگر نمی‌شد. فقط‌یک‌نفر آنجا را جارو می‌کشید و منتظر می‌ماندیم‌تا نم‌آنجا خشک‌شود. پر کردن‌سوراخ‌موش ها یک‌وظیفه‌مهم‌بود. نه‌گچ‌داشتیم‌، نه‌سیمان‌. مجبور بودیم‌یک‌تکه‌سنگ‌با لبه‌های‌تیز در دهنه‌ورودی‌لانه‌شان‌فرو کنیم ‌ولی‌آنها هم‌بیکار نمی‌نشستند، پاتک‌می‌زدند و در کمتر از یکی‌دو روز، از جایی‌دیگر که‌اصلاً احتمالش‌را نمی‌دادیم‌، کانال‌می‌زدند و راه‌خروج‌پیدا می‌کردند. این‌جور مواقع‌کار و کاسبی‌تله‌موش های‌چوبی‌کوچک‌که‌جزو واجبات‌هر سنگر بود، سکه‌بود. یک‌گوشه‌ازاتاق‌بزرگ‌تدارکات‌محور در شهرگیلانغرب‌، مملو بود از این‌تله‌موش ها. بعضی‌ها آکبند بودند و بعضی‌ها قسمتی‌از بدن‌موش ها بر دیواره‌شان‌به‌چشم‌می‌خورد. همه‌آنها بوی‌خاصی ‌می‌دادند. هر چه‌که‌بودند، دست‌کمی‌از عراقی ها نداشتند و دشمن‌محسوب‌می‌شدند. کاسه‌و بشقاب‌ها از دستشان‌امان‌نداشت‌. اگر تنبلی‌می‌کردی‌و ظرف‌غذا را نمی‌شستی‌، نیمه‌های‌شب‌با صداهای‌«شلپ‌شلپ‌» بیدارمی‌شدی‌و می‌دیدی‌موش ها با زبان‌خود کاسه‌ها را برق‌انداخته‌اند! «پاتک‌» زدنشان‌هم‌کم‌از عراقی ها نداشت‌. نصف‌شب‌فریادت‌به‌هوا می‌رفت‌. یکی‌انگشت‌پایت‌را گاز می‌گرفت‌، یکی‌دستت‌را و یکی‌می‌پرید توی‌صورتت‌. بگذریم‌زیاد موش‌بازی‌در ‌آوردیم‌! سنگر که‌تمیز می‌شد، حال‌و هوای‌دیگری‌داشت‌. فقط‌شانس‌آوردیم‌که‌پنجره‌های‌40*30 سانتی‌متر هیچ‌شیشه‌ای‌نداشتند که‌مجبور باشی‌به ‌دستور مادرت‌آنها را برق‌بیندازی‌! یک‌تکه‌گونی‌زمخت‌بهتر از هزار نوع‌شیشه‌نقش‌بازی‌می‌کرد. فقط‌کافی‌بود آن‌را بالا بزنی‌تا کلی‌نسیم‌به‌داخل‌سنگر هجوم‌بیاورد و وجودت‌را صفا بخشد. من‌یکی‌حال‌و حوصله‌سال‌تحویل‌را نداشتم‌. برخلاف‌دوران‌کودکی‌ام‌، رفتم‌و گوشه‌سنگر خوابیدم‌. یکی‌از بچه‌ها کتری‌بزرگ‌را که ‌صبح‌، کلی‌با زحمت‌با خاک‌و گونی‌شسته‌بود بلکه‌کمی‌از سیاهی‌آن‌کاسته ‌شود، روی‌والور گذاشت‌که‌بوی‌تند نفت‌آن‌و شعله‌زردش‌، حال‌همه‌راگرفته‌بود ولی‌چه‌می‌شد کرد؟ در عالم‌خواب‌، خود را داخل‌سنگر دیدم‌، درست‌در لحظه‌تحویل‌سال‌، خواب‌بودم‌یا بیدار نمی‌دانم‌. فقط‌یادم‌است‌یک‌باره‌دیدم‌کف‌پایم ‌شعله‌ور شده‌و می‌سوزد. سریع‌از خواب‌پریدم‌. دیدم‌غلام‌بود. از بچه‌های‌تبریز. سر شب‌بهم‌تذکر داد که‌اگر موقع‌تحویل‌سال‌بخوابم‌، بدجوری‌بیدارم‌خواهد کرد، ولی‌باور نمی‌کردم‌این‌جوری‌! فندک‌نفتی‌خود را زیر جورابم‌گرفته‌و در نتیجه‌جورابی‌را که‌کلی‌به‌آن‌دل‌بسته‌بودم‌که‌تا آخردوره‌سه‌ماهه‌ماموریت‌داشته‌باشم‌، آتش‌گرفت‌و پای‌بنده‌هم‌بعله‌! بدتر از من‌بلایی‌بود که‌سر رضا آوردند. او دیگر جوراب‌پایش‌نبود. یک‌تکه‌خرج‌اشتعالی‌توپ‌لای‌انگشتان‌پایش‌گذاشتند و با یک‌کبریت‌، کاری‌کردند که‌طفلکی‌کم‌مانده‌بود با سرعت‌100 کیلومتر در ساعت‌به‌جای‌تانکر آب‌، برود طرف‌عراقی ها. با همه‌اینها، کسی‌اخم‌نمی‌کرد. همه‌می‌خندیدند. حتی‌مجروحین‌بازی‌.از خنده‌بچه‌ها خنده‌ام‌گرفت‌. حق‌داشتند. باید برمی‌خاستم‌و پس‌ازخواندن‌دعای‌تحویل‌سال‌، آیه‌ای‌از قرآن‌را می‌خواندیم‌و سپس‌روی‌یکدیگر را می‌بوسیدیم‌و فرارسیدن‌سال‌نو را تبریک‌می‌گفتیم‌. اینها که‌سنت‌بدی‌نبود. http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2009/3/19/28353.html
  5. reza4087

    شوخ طبعي ها در جبهه

    الفرار بعد از عملیات بود. حاج صادق آهنگران آمده بود پیش رزمندگان برای مراسم دعا و نوحه خوانی. برنامه كه تمام شد مثل همیشه بچه ها هجوم بردند كه او را ببوسند و حرفی با او بزنند، حاج صادق كه ظاهراً عجله داشت و می خواست جای دیگری برود، حیله ای زد و گفت: «صبر كنید صبر كنید من یك ذكر را فراموش كردم بگویم، همه رو به قبله بنشینند، سر به خاك بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید». آقایی كه شما باشید ما همین كار را كردیم. پنج بار شده ده بار، پانزده بار، خبری نشد كه نشد. یكی یكی سر از سجده برداشتیم، دیدیم مرغ از قفس پریده! http://www.tebyan.net/GodlyPeople/BattlefieldCulture/Jokes/2004/8/5/7783.html امام جماعت عبا و عمامه را برداشتم و مرتب كردم و گذاشتم كنار ستون و رفتم كه دوباره وضو بگیرم. سر فرصت وضو گرفتم و برگشتم. نزدیك سنگر كه رسیدم دیدم صدای مكبر می آید: سمع الله لمن حمده! بله، اشتباه نمی كردم، نماز جماعت می خوانند، اما با چه كسی؟ غیر از من ، گردان روحانی دیگری نداشت. با احتیاط داخل شدم. به سجده كه رفتند، دقت كردم دیدم مثل این كه عبا و عمامه ی من بیچاره است كه امام جماعت پوشیده، الله اكبر، این جایش را دیگر نخوانده بودم. فكر همه چیز را می كردم جز این كه در یك چشم به هم زدن در روز روشن عبا و عمامه ام را تك بزنند و جای من بایستند در محراب و نماز جماعت بخوانند! دیگر فایده ای نداشت. باید به روی خودم نمی آوردم و قضیه را جدی نمی گرفتم، جبهه بود دیگر، باید با پشت جبهه تفاوت هایی می كرد! http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2004/7/28/7654.html خدایا مار و بكش آن شب یكی از آن شب ها بود؛ بنا شد از سمت راست یكی یكی دعا كنند، اولی گفت: «الهی حرامتان باشد…» بچه ها مانده بودند كه شوخی است، جدی است، بقیه دارد یا ندارد جواب بدهند یا ندهند؟ كه اضافه كرد: «آتش جهنم را» و بعد همه گفتند الهی آمین. نوبت دومی بود، همه هم سعی می كردند مطالبشان بكر و نو باشد، تأملی كرد و بعد دستش را به طرف آسمان گرفت و خیلی جدی گفت: «خدایا مار و بكش…» دوباره همه سكوت كردند و معطل ماندند كه چه كنند و او اضافه كرد: «پدر و مادر مار و بكش» بچه ها بیش تر به فكر فرو رفتند، خصوصاً كه این بار بیش تر صبر كرد، بعد كه احساس كرد خوب توانسته بچه ها را بدون حقوق سركار بگذارد گفت: «تا ما را نیش نزند». http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2004/7/25/7593.html
  6. reza4087

    شوخ طبعي ها در جبهه

    یاد باد آن روزگاران یاد باد مراسم صبحگاهی بود. روحانی گردان راجع به واجبات و محرمات صحبت می‌كرد. با بچه‌ها خیلی صمیمی‌ بود. برای همین هم در كلاس درس و یا مراسم متكلم وحده نبود و بقیه مخاطب. مثل معلم و كلاسهای اول و دوم دبستان غالباً مطلب را ناتمام می‌گذاشت و بچه‌ها آن را خودشان تمام می‌كردند. مثلاً وقتی می‌خواست عبارت «الغیبه اشد من الزنا» را قرائت كند می‌گفت: «دوستان می‌دانند كه الغیبه اشد ...؟» بعد بچه‌ها با هم با صدای بلند می‌گفتند: :من الكارهای بد بد.» http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2005/6/29/12009.html ملائک دارند غلغلکش می دهند الله اکبر، سر نماز هم بعضی دست بردار نبودند. به محض این که قامت می بستی ، دستت از دنیا! کوتاه می شد و نه راه پس داشتی نه راه پیش، پچ پچ کردن ها شروع می شد. مثلاً می خواستند طوری حرف بزنند که معصیت هم نکرده باشند و اگر بعد از نماز اعتراض کردی بگویند ما که با تو نبودیم! اما مگر می شد با آن تکه ها که می آمدند آدم حواسش جمع نماز باشد؟ مثلاً یکی می گفت: واقعاً این که می گویند نماز معراج مؤمن است این نماز ها را می گویند نه نماز من و تو را . دیگری پی حرفش را می گرفت که : من حاضرم هر چی عملیات رفتم بدهم دو رکعت نماز او را بگیرم. و سومی: مگر می دهد پسر؟ و از این قماش حرف ها. و اگر تبسمی گوشه لبمان می نشست بنا می کردند به تفسیر کردن: ببین! ببین! الان ملائکه دارند غلغلکش می دهند. و این جا بود که دیگر نمی توانستیم جلوی خودمان را بگیریم و لبخند تبدیل به خنده می شد، خصوصاً آن جا که می گفتند: مگرملائکه نا محرم نیستند؟ و خودشان جواب می دادند: خوب با دستکش غلغلک می دهند. http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2005/4/5/10982.html برای بابایم گریه کنید تعاون بودیم، ستاد تخلیه شهدا، جمع و جور کردن و بسته بندی و ترتیب انتقال بچه ها با ما بود؛ جیب هایشان را می گشتیم و هر چه بود در پلاستیکی جمع می کردیم و همراه تابوت می فرستادیم. یکبار یکی از جنازه ها توجهمان را جلب کرد و حساس شدیم کاغذی را که روی آن با خط درشت نوشته بود "وصیت نامه" بخوانیم، ببینیم امثال این بچه ها که تازه بالغ شده و از مال دنیا هم چیزی ندارند بازماندگانشان را به چه اموری سفارش می کنند. کاغذ را که باز کردیم نمی دانستیم بالای سر بدن شهید بخندیم یا گریه کنیم. نوشته بود: برای من گریه نکنید. برای بابام گریه کنید که می خواهد خرج دفن و کفن مرا بدهد و برایم شب هفت و چهلم بگیرد. بینوا هر چه یک عمر جمع کرده باید بدهد مردم بخورند! http://www.tebyan.net/GodlyPeople/BattlefieldCulture/Jokes/2005/4/4/10975.html
  7. reza4087

    شوخ طبعي ها در جبهه

    چرت نزنید، تنبل می شوید ! شب . توی سنگر نشسته بودیم و چرت می زدیم . آن شب ، مهتاب عجیبی بود . فرمانده آمد داخل سنگر . گفت : این قدر چرت نزنید تنبل می شوید . به جای این کار بروید اول خط ، یک سری به بچه های بسیجی بزنید . نمی توانستیم دستور را اطاعت نکنیم . بلند شدیم و رفتیم به طرف خاک ریز های بلندی که در خط مقدم بود . بچه های بسیجی ابتکار خوبی به خرج داده بودند . آنها مقدار زیادی سنگ و کلوخ به اندازه ی کله ی آدمیزاد روی خاک ریز گذاشته بودند که وقتی کسی سرش را از خاک ریز بالا می آورد ، بعثی ها آن را با سنگ و کلوخ اشتباه بگیرند و آنها را نزنند ! مهتاب از آن طرف افتاده بود و ما ، بی خبر از همه جا بر عکس ، خیال می کردیم که اینها همه کله ی رزمنده هاست که پشت خاک ریز کمین کرده اند و کله هایشان پیداست . یک ساعت تمام با سنگ ها و کلوخ ها سلام و علیک و احوالپرسی کردیم و به آنها حسابی خسته نباشید گفتیم و بر گشتیم ! صبح وقتی بچه ها متوجه ماجرا شدند تا چند روز ، نقل مجلس آنها شده بودیم . هی ماجرا را برای هم تعریف می کردند و می خندیدند ! تانک : یکی فریاد زد : آنجا را نگاه کنید ... ! یکدفعه دیدیم یک تانک عراقی از دور چرخید و دور زد و یک راست آمد طرف ما . هر کسی به سویی دوید . آماده شدیم که تانک را بزنیم . تانک ، وقتی که به نزدیک رسید ، ناگهان ایستاد . دریچه بالایی اش آرام باز شد . فکر کردیم راننده اش می خواهد تسلیم شود . همه ، اسلحه ها را آماده کردیم . احمد ، از بچه های نترس و شجاع ما بود . سرش را از داخل تانک بیرون آورد ، می خندید . داد زدم : احمد ! گفت : نترسید ، اون پشت بود . بعثی ها ولش کرده بودند به امان خدا ! من هم اون قدر باهاش ور رفتم تا روشن شد و آوردمش اینجا . حتماً به دردمان می خورد ! النظافة من الایمان : بیچاره پیرمرد تازه ‌وارد بود. می‌دانست بچه‌ها برای هر كاری آیه یا حدیثی می‌خوانند. وقتی داشت غذا تقسیم می‌كرد، گفت: «بچه‌ها من معنی عربیش را بلد نیستم، اما خود قرآن می‌گوید: «النظافة من الایمان» یعنی هیچ‌كس بیشتر از سهم خودش ورنداره! بچه‌ها با هم زدند زیر خنده، پیردمرد گفت: «مگه غلط خواندم» یكی از بچه‌ها گفت: «نه پدرجان كاملاً درست است، النظافة من الایمان. یعنی «هركس سهم خودش را فقط بگیرد» و باز خنده‌ی بچه‌ها بود كه مثل توپ در فضای چادر می‌تركید. روزهای اولی كه خرمشهر آزاد شده بود، توی كوچه پس‌كوچه‌های شهر برای خودمان می‌گشتیم و صفا می‌كردیم. پشت دیوار خانه ی مخروبه‌ای به عربی نوشته بود: «عاش الصدام.» یك‌دفعه راننده زد روی ترمز و گفت: پس این مرتیكه آش فروشه! آن وقت به ما می‌گویند جانی و خائن و متجاوزه!» اخوی شفاعت یادت نره : مثلا آموزش آبی خاکی می دیدیم. یکبار آمدیم بلایی را که دیگران سر ما آورده بودند سر بچه ها بیاوریم ولی نشد. فکر می کردم لابد همین که خودم را مثل آن بنده خدا زدم به مردن و غرق شدن، از چپ و راست وارد و ناوارد می ریزند توی آب با عجله و التهاب من را می کشند بیرون و کلی تر و خشکم می کنند و بعد می فهمند که با همه زرنگی کلاه سرشان رفته است. کلاه سرشان این بود که در یک نقطه ای از سد بنا کردم الکی زیر آب رفتن. بالا آمدن. دستم را به علامت کمک بالا بردن. و خلاصه نقش بازی کردن. نخیر هیچکس گوشش بدهکار نیست. جز یکی دو نفر که نزدیکم بودند. آنها هم مرا که با این وضع دیدند، شروع کردند دست تکان دادن: خداحافظ! اخوی اگه شهید شدی شفاعت یادت نره! http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2009/10/8/104381.html
  8. reza4087

    شوخ طبعي ها در جبهه

    چاخان چی های محله آقاجان با خنده‏ای که ترجمه نوعی از گریه بود ،گفت: همین‏مان مانده بود که تو بروی جبهه، مطمئن باش پایت به آنجا برسد صدام دو دستی تو سرش می‏زند و جنگ تمام می‏شود. کم نیاوردم و گفتم: من باید بروم. همین. آقاجان ترش کرد و گفت: رو حرف من حرف نیار. بچه هم بچه‏های قدیم. می‏بینی حاج خانم؟ مادرم که از سر صبح در حال اشک ریختن بود ، گفت: رفته اسم نوشته و قراره یک هفته دیگه اعزام بشود. آقاجان گفت: ببین پسرم، تو بعد از هفت – هشت تا بچه مرده برای ما، زنده ماندی. حالا می‏خواهی دستی دستی خودت را به کشستن بدی. فکر من و مادر پیرت را نمی‏کنی؟ چشمانش خیس شد دلم لرزید همیشه آقاجان با این حرفش پنجرم می‏کرد. اما این بار تصمیم گرفته بودم گول نخورم. - من می‏روم. شانزده ساله هستم و رضایت هم می‏خوام. امام گفته. پس من هم می‏روم. آقاجان کفری شد و فریاد زد باشد ببینم تو پیروز می‏شوی یا من! قرار بود روز بعد یک نفر از طرف ستاد اعزام به جبهه در محل درباره‏ام تحقیق کند شهرمان کوچک بود و همه از جیک و پیک هم خبر داشتند نمی‏دانم این تحقیق و سوال و جواب، دیگر چی بود که آتش‏اش دامن ما را گرفت. با هزار مکافات و سختی توانسته بودم ثبت نام کنم. بعد نوبت مراسم جوابگویی به سوالات شرعی و سیاسی شد از نماز وحشت تا انواع وضو و شکیات پرسیدند و من بدبخت که رساله امام را سه بار کلمه به کلمه خوانده بودم با مصیبت جوابشان را داده بودم. حالا مانده بود بیایند تو محل پرس و جو کنند که آدم درست و حسابی هستم یا نه. از یکی از بچه‏ها که آنجا خدمت می‏کرد شنیدم که قرار است آن‏روز برای تحقیق بیایند، حتی طرف را هم شناسایی کردم. صبح اول وقت از دم در ستاد اعزام به جبهه با حفظ فاصله او را تعقیب کردم. پیش بینی همه چیز را کرده بودم. یک کلاه کشی سرم کردم و عینک دودی هم زدم که کسی نشناسدم. اسم تحقیق کننده کریم بود. کریم اول بسم‏الله وارد دکان مش‏تقی ماست بند شد پشت سرش وارد ماست‏بندی شدم. کریم از مش تقی پرسید: حاج‏آقا شما حسین ایران‏نژاد را می‏شناسید؟ منش‏تقی خیلی خوب مرا می‏شناخت. همیشه احترامش را نگه داشته و در مسجد کفش‏هایش را جفت کرده بودم. می‏دانستم که قبولم دارد و همیشه برایم دعای خیر می‏کرد. مش‏تقی اول لب گزید، بعد با صورت سرخ شده گفت: ای دل غافل! باز کفتربازی کرده؟ نفس‏ام بند آمد کم مانده بود غش کنم. کریم با تعجب پرسید: مگر کفتربازه؟ مش‏تقی سرتکان داد و گفت: ای برادر! اهل محل از دستش ذله شده‏اند همیشه رو پشت‏بام کفتربازی می‏کند نمی‏دانید پدر و مادرش را چقدر اذیت می‏کند. کریم تند تند روی برگه‏اش چیزهایی نوشت بعد حداحافظی کرد و رفت عینکم را برداشتم و صاف تو چشمان مشی‏تقی نگاه کردم. بنده خدا با دیدنم رنگ از صورتش پرید سرخ شد و من و من‏کنان گفت: حلالم کن پسرجان! دیشب پدرت التماسم کرد برای اینکه جبهه نفرستندت درباره‏ات چاخان کنم. حلالم کن! از مغازه بیرون دویدم. وای که تو کوچه‏مان چه خبر بود هر چی لات و لوت و... بود، دور کریم حلقه زده و داشتند پرت و پلا می‏گفتند و کریم تند تند می‏نوشت. - آقا نمی‏دانید چه جانوریه، سه بار به من چاقو زده! - آقا دو تا کفتر خوشگل مرا گرفته و پس نمی‏ده. - به من دویست تومن بدهکاره و پررو، پررو می‏گوید که نمی‏خواد طلبم را بدهد. - روزی دو پاکت سیگار می‏کشد. خدیجه خانم با آه سوزناکی گفت: همه‏اش مزاحم دختر من می‏شود حیا هم نداره. مانده بودم معطل . خدیجه خانم اصلا دختر نداشت که من بخواهم مزاحم‏اش بشوم. نگاهم به آقا جان افتاد که به دیوار تکیه داده و پیروزمندانه لبخند می‏زد داشتم دیوانه می‏شدم، کریم خداحافظی کرد و رفت. جماعت آس و پاس و چاخان‏گو، هر کدام از آقاجان پولی گرفتند و پی کارشان رفتند مادرم داشت از خدیجه خانم تشکر می‏کرد ،داغ کردم. عینک دودی را برداشتم و شروع کردم به هوار کشیدن: - آهای ملت به دادم برسید! این دو نفر وقتی بچه بودم، مرا دزدیدند و اینجا آوردند اینها پدر و مادر واقعی من نیستند . کمکم کنید هر شب کتکم می‏زنند و به من غذا نمی‏دهند همیشه تو زیرزمین زندانی‏ام می‏کنند و شکنجه‏ام می‏کنند. شروع کردم به الکی گریه کردن. رنگ به صورت پدر و مادرم نمانده بود. همسایه‏ها با تعجب و حیرت پچ پچ می‏کردند و چپ چپ به آن دو نگاه می‏کردند. آقا جان گفت: این پرت و پلاها چیه؟ ما کی تو را دزدیدیم؟ کی تو رو کتک زدیم؟ گریه کنان گفتم: مگر من کفترباز و سیگاری و چاقوکشم که آبروم را بردید؟ من همین امروز از خانه‏ می‏روم . اصلا همین الان می‏روم . ای همسایه‏ها، شما شاهد حرف‏هایم باشید مادرم گریه کنان خواست بغلم کند که فرار کردم. آقا جان دنبالم می‏دوید و صدایم می‏کرد پشت سرم را نگاه نکردم تا شب تو کوچه‏ها گشتم. خیلی گریه کردم. دلم بدجور شکسته بود. آخر شب رفتم خانه تا خرت و پرت‏هایم را جمع کنم که آقاجان دستم را گرفت. اشک می‏ریخت. صورتم را بوسید و گفت: حسین جان، قهر نکن! خودم فردا اول سحر می‏آیم آنجا و رضایت می‏دهم. فقط تو را به خدا از ما قهر نکن! روز بعد آقا جان آمد ستاد اعزام به جبهه. با هم پیش کریم رفتیم و آقاجان به او گفت که همه آن حرف‏ها دروغ و اصل ماجرا چه بوده. و من یک هفته بعد رفتم جبهه. http://www.tebyan.net/godlypeople/battlefieldculture/jokes/2009/10/29/106179.html
  9. امير جان ممنون [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_10.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_10.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_9%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_9%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_8%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_8%7E1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_5%7E3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_5%7E3.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_4%7E2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_4%7E2.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_3%7E3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_3%7E3.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_2%7E2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_2%7E2.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_1%7E2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_1%7E2.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_17.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_17.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_16%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_16%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_15%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_15%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_13.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_13.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_12%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_12%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_11%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_11%7E0.jpg[/img][/url]
  10. آقا رضا دستت درد نکنه ارتقا درجه رو هم به کاربرانی که درجشون ارتقا پیدا کرد تبریک می گم [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_2%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_2%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_1%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_1%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_3%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_3%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_4%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_4%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_5%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_5%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_6.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_6.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_7.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_7.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_8.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_8.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_9.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_9.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_10.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_10.jpg[/img][/url]
  11. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E115.jpg[/img] طرح و شكل كلی این مسلسل دستی ، از سلاح یوزی اسرائیل اقتباس شده است. ولی در مجموع نسبت به یوزی ، طراحی ساده تر و كیفیت بالاتری دارد. بدنه سلاح از دو ورق فولاد خم كاری شده ساخته شده است كه با به كارگیری تكنولوژی خاصی ، به هم جوش خورده اند. خشاب این سلاح ، ظرفیت 30 تیر را داشته و همانند سلاح یوزی ، در قبضه جای می گیرد. گلنگدن سلاح ، از نوع تلسكوپی می باشد. یعنی قسمت اصلی گلنگدن ، در داخل قسمت تلسكوپی شكل قرار گرفته است و عمده جرم گلنگدن هنگام شلیك ، به پیشانی جنگی تحمیل شده می شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E103.jpg[/img] این شكل خاص طراحی ، باعث افزایش كارایی گلنگدن بدون نیاز به رفت و برگشت طولانی می شود و این امكان را به وجود می آورد تا سلاح ، جمع و جورتر و كوتاه تر ساخته شود.این سلاح برخلاف یوزی ، فاقد ضامن قبضه ای است. دستگیره گلنگدن این سلاح ، در سمت چپ بدنه قرار گرفته است. برای مسلح كردن سلاح ، ابتدا باید دستگیره گلنگدن را كمی به سمت بالا فشار داده و سپس به عقب كشید. این دستگیره در هنگام شلیك ، ثابت می ماند. یك ضامن چهارگوش صلیبی شكل در بالای ماشه قرار گرفته است و وقتی كه در حالت ضامن قرار دارد ، ماشه را قفل می كند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mp_1.jpg[/img] این ضامن كه حكم برگه ناظم آتش را ایفا می كند ، وقتی به سمت راست گردانده شود ، در حالت S (ضامن) و وقتی به سمت چپ گردانده شود ، در حالت F (آتش) قرار می گیرد. بین این دو حالت نیز حالت شلیك تك تیر است. یكی از معایب این سیستم این است كه تشخیص موقعیت آتش سلاح به صورت بصری در تاریكی غیر ممكن است.ماشه این سلاح نیز در نوع خود جالب است. اگر سلاح را در حالت شلیك رگبار تنظیم كرده باشیم ، با وارد كردن یك فشار اندك و ناگهانی به ماشه قادر خواهید بود به صورت تك تیر شلیك نمایید و نیازی به دستكاری پی در پی برگه ضامن آتش نخواهید داشت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mp_2.jpg[/img] این ماشه با عملكرد دقیق و قطعی ، خطای شلیك ناخواسته تیرانداز را جبران می كند. مكانیزم ماشه این سلاح ، در تفنگ اشتایر مدل AUG نیز به كار رفته است. اشتایر MPI 69 را می توان به راحتی باز كرده و قطعات آن را پس از نظافت دوباره سوار كرد. بدون در نظر گرفتن مكانیزم ایمنی این سلاح ، می توان گفت كه این مسلسل دستی ، یكی از بهترین های گروه خود می باشد. =============================== مشخصات فنی: كالیبر: 19*9 وزن: 3/13 كیلوگرم طول: با قنداق بسته 465 میلیمتر ، با قنداق باز 670 میلیمتر طول لوله: 260 میلیمتر نواخت تیر: 550 تر در دقیقه ظرفیت خشاب: 25 و 32 تیر برد مفید: 50 تا 100 متر کشور سازنده: اتریش ================================ http://www.centralclubs.com/forum-f19/mpi-69-t61131.html#p246499
  12. پدافند در ارتفاع پایین ، مسئله ای است كه امروزه بسیار به آن اهمیت داده می شود. جنگنده های پایین پرواز ، هلیكوپترها و موشك های كروزی كه برای مخفی كردن خود از دید رادار ، در ارتفاع پایین پرواز می كنند می توانند بدور از چشم رادار ، وارد حریم هوایی هر كشوری شوند. زنجیره پدافند شامل حلقه های بسیاری می شود كه یكی از این حلقه ها ، پدافند در ارتفاع پایین است. ارتش امریكا برای نیل به این هدف طی 3 دهه گذشته ، از دو سیستم پدافند موشكی در ارتفاع پایین استفاده كرده است كه شامل موشك كتف پرتاب استینگر و سیستم موشكی نیمه سنگین خودكششی MIM-72 ملقب به چاپارل می باشد. MIM-72 چاپارل ، یك سیستم پدافند هوایی متحرك كوتاه برد ساخت امریكاست. چاپارل شامل 4 موشك AIM9 سایدویندر كه بر روی برجك یك خودروی زرهی شنی دار سوار شده اند می باشد. موشك AIM9 سایدویندر ، درواقع موشك هوا به هوای فرو سرخ كوتاه برد نیروی هوایی و دریایی امریكاست كه از تمامی جنگنده های امریكایی شلیك می شود كه با كمی تغییر ، آن را به عنوان موشك پدافندی به خدمت گرفته اند. این نمونه سایدویندر ، درواقع نمونه تغییر یافته AIM9L می باشد. این موشك ، دارای هدایت فرو سرخ یا همان مادون قرمز است. موشك پس از قفل شدن سیستم هدایتی مادون قرمز كه بر روی دماغه آن نصب است ، به سوی هدف شلیك شده و به تعقیب گرمای خروجی موتور هواپیما یا هلیكوپتر (اگزوز) پرداخته و آن را منهدم می كند. این موشك پس از شلیك ، كاملآ خودمختار بوده و نیاز به هدایت خارجی ندارد. اگر چه تاكنون از چاپارل به صورت عملیاتی و برضد هیچ هدفی استفاده نشده ، ولی به صورتی گسترده در ارتش امریكا به خدمت گرفته شده است. همتای اروپایی چاپارل ، سیستم موشكی كوتاه برد راپیر ساخت انگلستان می باشد. از این موشك می توان برضد انواع هلیكوپتر و هواپیما كه در ارتفاع پایین حركت می كنند استفاده كرد. 4 موشك سایدویندر روی یك برجك متحرك قرار می گیرند. یك واحد آتش چاپارل ، دارای یك كامیون پشتیبانی با 8 موشك یدكی سایدویندر است. خودروی شلیك كننده موشك ها ، از نوع M730A2 می باشد كه نمونه تغییر یافته نفربر M113 است. رادار چاپارل از نوع مارك XII ساخت هیوز می باشد كه در باند D كار می كند و بر روی برجك موشك نصب شده است. گفته شده برد گشف این رادار ، برابر با 30 تا 40 كیلومتر است. قیمت هر فروند موشك سیستم چاپارل ، 800000 دلار و قیمت هر واحد آتش ، 1/5 میلیون دلار است. تا سال 1990 ، ارتش امریكا 596 واحد آتش و 5353 موشك را به خدمت گرفته است. در سال 1994 ، طی فرمانی تمامی چاپارل ها از خدمت ارتش امریكا خارج و به گارد ملی پیوسته اند. مدل های ساخته شده: MIM-72A : نمونه اصلی تولیده شده MIM-72B : نمونه آموزشی MIM-72C : نمونه بهبود یافته چاپارل .با بهبود بخش هدایت AN/DAW-1 با فیوز M817 و کلاهک ترکشی M250 RIM-72C : نمونه دریایی چاپارل ساخته شده برای تایلند MIM-72D : نمونه ساخته شده برای کسب تجربه که قبل از تولید کنسل شد MIM-72E : نمونه تعمیر اساس شده موشک MIM-72C با موتور بدون دود M121 MIM-72F : نمونه ساخته شده از موشک MIM-72E با نمونه جدید تری از موتور M121 MIM-72G : نمونه مجهز شده بوسیله یک سیستم هدایت AN/DAW-2 بر منای جستوگر استینگر با توانایی مقاومت در مقابل اقدامات ضد الکترونیک MIM-72H : نمونه صادراتی MIM-72F MIM-72J : نمونه صادراتی دانگرید شده MIM-72G M30 : نمونه مشقی ================================ مشخصات فنی موشک: طول: 2 متر و 91 سانتیمتر قطر بدنه: 7/12 سانتیمتر وزن: 84 كیلوگرم حداكثر برد: 4800 متر حداكثر ارتفاع: 2500 متر موتور موشک: یك دستگاه موتور MK-36 مدل 5 سیستم هدایت: مادون قرمز وزن سرجنگنده: 5/12 كیلوگرم حداكثر سرعت: 5/2 ماخ ================================= http://www.centralclubs.com/forum-f19/chaparral-t61172.html#p246670
  13. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E114.jpg[/img] مسلسل دستی S.A.F ، درواقع همان سلاح هجومی SIG540 می باشد كه در سوئیس طراحی شده و در شیلی ساخته می شود. در حال حاضر ، ارتش و تمامی نیروهای مسلح كشور شیلی ، این سلاح را به كار می برند. این سلاح دارای سیستم گلنگدن بسته است و سوزن آتش و مكانیزم ماشه آن ، كاملآ مشابه سلاح SIG540 می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E102.jpg[/img] ولی گلنگدن آن ، كمی با SIG540 تفاوت دارد. بدنه سلاح ، درواقع از دو قسمت تشكیل شده كه توسط دو پین در ابتدا و انتهای سلاح به هم چفت می شوند. برگه ناظم آتش این سلاح دارای 4 حالت ضامن ، تكتیر ، 3 تیر و رگبار است. قنداق این سلاح در دو نوع ثابت پلاستیكی و از بغل تاشو فلزی ساخته می شود. نوع صداخفه كن دار و قنداق تاشو آن برای مقاصد ویژه طراحی و ساخته شده است. خشاب این سلاح در دو نوع 20 و 30 تیری و از نوع پلیمر مخصوص ساخته می شود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3%7E100.jpg[/img] خشاب ها دارای شیارهای مخصوصی هستند و می توان 3 یا 4 خشاب را از بغل به هم متصل كرد تا عمل تعویض خشاب ، سریع تر انجام شود. دستگاه نشانه روی سلاح ، در جلو از نوع مگسك و در عقب از نوع شكاف دار چرخشی و قابل تنظیم می باشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/4%7E92.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/5%7E84.jpg[/img] ===================================== مشخصات فنی: كالیبر: 9 × 19 پارا وزن: 2700 گرم بدون خشاب طول: با قنداق باز 640 میلیمتر ، با قنداق بسته 410 میلیمتر طول لوله: 198 میلیمتر ظرفیت خشاب: 20 تیر و 30 تیر نواخت تیر علمی: 1280 تیر در دقیقه برد مفید: 150 متر ===================================== [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/6%7E73.jpg[/img]
  14. دستت درد نکنه آق رضا [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_9%7E48.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/1%7E2.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_1%7E2.gif[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/2%7E100.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_2%7E100.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/3%7E98.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_3%7E98.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/4%7E90.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_4%7E90.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/5%7E82.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_5%7E82.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/6%7E72.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_6%7E72.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/7%7E61.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_7%7E61.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/8%7E50.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_8%7E50.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10%7E42.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_10%7E42.jpg[/img][/url]
  15. آشنایی با موشک ضد زره وسپ Wasp وسب موشک مدرن و جدیدی است که برای مقابله با نیروهای زرهی ساخت شوروی ساخته شده است. این موشک ساخت ناتو و از نوع هوا به زمین میباشد و می تواند در شب و در شرایط جوی نامناسب نیز مورد استفاتده قرار گیرد. وسب ساخت کمانی هیوز امریکا بوده و علاوه بر رادار ظریف میلیمتری مجهز به جستجوگر های مادون قرمز است. هر موشک وسپ 1.5 متر طول و 20 سانتیمتر قطر دارد.وزن هرکدام از این موشک ها 45 کیلوگرم است. با این ترتیب وسپ را میتوان یک مینی موشک ضد تانک دانست که همراه با دیگر سلاح هابرای مقابله با نیروهای زرهی شوری ساخته شده است. البته لازم به یاد آوری هست که نیروی هوایی ایالات متحده تا کنون سلاح های مختلف و متنوعی برای مقابله با تانک های روسی طراحی کرده است ولی در این میان موشک وسپ از توانایی های بیشتری برخوردار بوده وبرتری زیادی دارد.باید توجه داشت که وسپ اسلحه جدیدی است که مطالعات و تحقیقات بیشتر ی بر روی آن در حال انجام است. برای مثال تا کنون هیچ موشکی نتوانسته با رادار خودش وسیله نقلیه ایی را در زمین کشف کند, ولی اگر وسپ بتواند به تنهایی چنین کاری را انجام دهد تعداد 50000 تا 100000 عدد از آن ساخته خواهد شد و پروژه آن در ردیف پروژه های بیلیون دلاری جای خواهد گرفت. این موشک را میتوان بر روی انواهع هواپیماهای جنگنده مثل: A-10/A-7/F-16/F-111/F-4/ تورنادو/ هاریر/ جگوار/میراژ وحتی آلفا جت نصب نمود.بدین ترتیب مجموعه ایی از 12 فروند موشک به وزن 1090 کیلوگرم را میتوان در زیر هر بال سوار کرد. هدف از ساخت این موشک نابود کردن تانک ها و ادوات زرهی دشمن در هر شرایطی هست. در روز یا شب و یا در دود و آتش میدان جنگ ! و به همین دلیل این سیستم هدایت موشک که مجهز به مدارات پیچیده الکترونیکی است. قلب سیستم های الکترونیکی این موشک را یک رادار میلیمتری( منظور طول موج امواج رادار است) و جستجوگرهای مادون قرمز تشکیل میدهند. قسمت عمده بودجه نظامی این موشک صرف توسعه و تکامل این دو قسمت شده است.اطلاعات حاصل از رادار مزبور و سنسور های مادون قرمز به یک سیستم کامپیوتری انتقال یافته و باعث تصحیح مسیر پرواز میشود. موشک وسپ می تو اند از هر زاویه ایی به هدف اصابت کند و لازم نیست هواپیمایی که وسپ را حمل میکند در جهت هدف حرکت کند.وقتی این موشک پرتاب شد, مستقل از اطلاعات هدفگیری مربوط به هواپیما بوده و با استفاده از سیستم ناوبری خود به حرکت ادامه داده و با حداقل خطا به هدف هدف میخورد. در هوای نامناسب موشک از حالت اتوماتیک خارج شده و درحالیکه اطلاعات لازم ر از رادارهواپیما دریافت میکند بسوی هدف پیش میرود. تست سیستم رادار این موشک در سال 1981 آغاز شد. و اولین AGM -124 در 1983 مورد بهره برداری قرار گرفت. تولید انبوه برای 1987 پی ریزی شد. اما این طرح در اکتبر سال 1983 کنسل شد. بیشتر اجزا برنامه WAAM موفقیت کمی بدست آوردند. WAAM مخفف جنگ افزار ضد زره با حیطه عمل وسیع کمپانی هیوز به مستق از بوینگ بر روی موشک وسپ کارکرده است و از مهمترین مشخصات وسپ هیوز جستجوگر راداری ان است که از نوع پالسی بوده و در فرکانس 94 گیگاهرتز کار میکند. نمونه این جستجوگر 94 گیگاهرتزی بش از 2 سال بر روی هلیکوپتر آزمایش شده است. وسپ بوینگ از رادار با امواج پیوسته CW استفاده میکند.موتور موشک وسپ بسیار شبیه به موشک تو TOW بوده ولازم نیست از ارتفاع زیاد رها شود. مشخصات موشک وسپ: Length : 1.52 m (5 ft) Wingspan : 51 cm (20 in) Diameter : 20 cm (8 in) Weight : 57 kg (125 lb) Range : 10 km (6.2 miles یاداشت تکمیلی در مورد موشک ضد زره AGM-124 wasp در 1975 نیروی هوایی ایالات متحده برنامه WAAM را به منظور توسعه جدید خانواده سلاح های هوا به سطح ضد زره که مورد استفاده برای هواپیماهای پشتیبان هوایی نزدیک باشد را به راه انداخت. برنامه WAAM به توسعه و ساخت بمب های خوشه ایی ضد زره /ACM/ CBU-90/B و CBU-92 تحت نام ERAM یا جنگ افزرا هایی که برد آنها تعمیم داده شده, و موشک کوچک ضد زره وسپ (زنبور) منجر شد. موشک WASP از دیگر جنگ افزار های برنامه WAAM پیشرفته تر بود و توسعه ساخت آن از 1979 زمانی که قراردای بین بوئینگ و هیوز بسته شد آغاز شد.وسپ یک موشک ضد زره کوچک بود که ذاتا" توسط شمار زیادی از جنگنده های ضربتی با عنوان مهمات خوشه ایی بارگذاری و حمل میشد. طراحی بوئینگ ظاهرا" موفق نبود! بنابر این نیروی هوایی ایالات متحده طرح AGM-124 را برای موشک وسپ هیوز تعیین کرد. AGM-124 یک موشک جمع و جور شده با بالهای تا خورده بود. بالها برای داشتن استحکام بیشتر به صورت چندین موشک در یک غلاف پرتاب( شلیک) جاسازی شده بودند. تصویری از بالهای تا خورده و باز شده موشک وسپ (زنبور) این غلاف از قبل برای پرتاب همزمان چندین موشک (بیش از 10 موشک) وسپ, زمانی که یک زره پوش دشمن در یک فاصله مشخص آشکار می شد, طراحی شده بود.هجوم و ازدحام موشک ها( به همین خاطر نام زنبور به آنها داده شد) به این صورت بود که یک مدت زمانی پیش از برنامه پرواز به سمت محدوده هدف در هوا پرواز کنند , هر کجا هریک از موشک ها می خواست رادار موج میلیمتری خود یا راهنمایی نهایی خود (یعنی ) مادون قرمز را برای یک هدف خاص به کار میبرد. تصویر غلاف پرتاب و موشک وسپ با بالهای بسته هیوز تست های نهایی را بر یوی حسگر رادار موج میلیمتری را در 1981 آغاز کرد و اولیت تست پرواز تست پروازی AGM-124A تولید شده در ابتدای 1983 انجام شد.آن طرح اصلی برای شروع تولید AGM-124A در 1987 بود اما در اکتبر 1983 برنامه موشک WASP پایان پذیرفت.اجزای دیگر برنامه WAAM به استثنای موشک پرتاب شونده با سرعت بالای CBU-92/B موفقیتی نداشتند. تخصصین هیوز و موشک AGM-124A اما ساختار اصلی CBU-92/B در سلاح های BLU-108/B و بمب های خوشه ایی SFW CBU-97/B و CBU-105/B ظاهر شد. منبع: http://www.centralclubs.com/forum-f163/agm-124-t60463.html ترجمه: سامان مردانی
  16. به نام خدا (کد ناتو : AS-11 Kilter ) موشک ضد رادار روسی با برد 120 کیلومتر است و تا سال 2004 میلادی (در غالب نمونه KH-58U )به عنوان موشک اصلی ضد راداری ارتش روسیه و متحدان طراز اول ان محسوب می شد.این موشک سرانجام بوسیله موشک ضد رادار قدرتمتد KH-31 بازنشسته شد دفتر طراحی Bereznyak موفق به طراحی و ساخت موشک های ضد رادار (KH-28 (AS-9 Kyle با سوخت مایع و KSR-5P شده بوداما ادغام با دفتر طراحی Raduga در سال 1967 سبب شد تا در سال 1970 Raduga سرپرست طرح موشکی KH-28 با سوخت جامد برای تجهیز جنگنده جدید Su-24M Fencer-D شود که سرانجام این طرح منجر به طراحی اولیه موشک Kh-24 گردید (قبل از تغییر نام به KH-58 )و اینگونه بود که موشک KH-58 طراحی شد موشک جدید برای انهدام و مقابله پدافندهای هوایی پیشرفته دشمن نظیر MIM-14 Nike Hercules و MIM-104 Patriot نیازمند تغییرات و بهبود هایی می بود که این ارتقا و بهینه سازی ها را می توان مسبب پیدایش نمونه های مختلفی از این موشک دانست در طول سال 1980 میلادی یک نمونه برد بلند از KH-58 ( به نام KH-58U ) با توانایی قفل پس از پرتاب ساخته شد.ادامه توسعه و ارتقا این موشک با فروپاشی شوروری به مانند دیگر طرح های شوروی دستخوش تغییراتی شد و دفتر مذکور نمونه ایی را از KH-58 برای صادرات تولید کرد. موشک KH-58 دارای طول 4.8 متر و قطر 380 میلی متر با وزنی معادل 650 کیلوگرم (هنگام پرتاب) می باشد هدایت موشک تا میانه مسیر بر عهده سیستم هدایت داخلی و در فاز پایانی بر عهده رادار غیر فعال تعبیه شده در دماغه موشک است.نیرومحرکه این موشک توسط یک متور راکتی با سوخت جامد تامین می شود که علاوه بر توانایی حمل کلاهک 149 کیلویی باعث افزایش سرعت موشک تا سقف 3.6 ماخ می شود.KH-58 بر اساس ارتفاع پرتابی خود دارای سه برد مختلف است که بر اساس پرتاب از ارتفاعات پایین -10000 و 15000 متری بردی به ترتیب36- 120و 160 کیلومتر پیدا می کند. نمونه های ساخته شده: KH-58 : (پروژه Lzdeliye ) نمونه اختصاصی Su-24M KH-58U : نمونه ارتقا یافته KH-58 با بردی بیشتر و با قابلیت قفل پس از پرتاب KH-58E : نمونه ساخته شده از KH-58U برای صادرات در سال 1991 KH-58EM : نمونه ارتقا یافته نمونه E برای صادرات KH-58UshE : نمونه ارتقا یافته از بروزرسانی راداری برای استفاده در جنگنده SU-30MK KH-58UShK : نمونه به نمایش درامده در نمایشگاه ماکس 2007 با 4 باله کنترلی کشورهای دارنده:روسیه - ایران- هند-مازی و پرو پلتفرم پرتابی: SU-24M , MiG-25BM , SU-22M4 , SU-25T و SU-30MK MiG-25BM Su-22M-4K Su-24M Su-25T منبع http://www.centralclubs.com/forum-f163/kh-58-t59304.html مترجم و نویسنده shola
  17. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_2.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_2.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_3.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_4.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_4.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_5.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_5.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_6.JPG][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_6.JPG[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_7.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_7.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_8.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_8.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_9.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_9.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/s_10.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_s_10.jpg[/img][/url]
  18. reza4087

    مجموعه خودروهای زرهی ASCOD !!

    به به امید خان چشممون به جمالت روشن شد [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_1%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_1%7E1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_2%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_2%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_3%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_3%7E1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_4%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_4%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_5%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_5%7E1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_6%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_6%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_7%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_7%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/as_8%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_as_8%7E0.jpg[/img][/url]
  19. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_8.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_8.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_7%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_7%7E1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_6%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_6%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_5%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_5%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_4%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_4%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_3.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_3.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_2%7E1.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_2%7E1.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/sa_1%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_sa_1%7E0.jpg[/img][/url]
  20. KJ-2000 ، آواكسي كه آنتن رادارش نمي چرخد http://gallery.military.ir/albums/userpics/1~96.jpg KJ-2000 در نمائي زيبا هنگام فرود آواكس چيني KJ-2000 / KongJing-2000 بر پايه مدل روسي A-50 ( كد ناتو: Mainstay) اما مجهز به رادار الكترونيكي آرايه فازي چيني ESA و سيستم C31 كه بوسيله انيستيتوي تحقيقات تكنولوژي الكترونيك Nanjing توسعه داده شده است طراحي گرديده. شركت هواپيمائي Xi’an در حال ساخت آواكسهاي KJ-2000 بيشتري به توسط تبديل هواپيماهاي ترابري IL-76MD موجود در خدمت ارتش چين است. آواكسهاي KJ-2000 در سال 7-2006 عملياتي گرديدند. ارتش چين در دهه گذشته سرمايه گذاري سنگيني در راستاي توسعه قابليتهاي هشدار زودهنگام هوائي خود انجام داده. تعدادي از اين طرحها در سالهاي اخير به توليد رسيدند كه KJ-2000 پيشرفته ترين و تواناترين آنها است. 4 تا 6 سيستم، مشابه آن ، ارتش چين را قادر خواهد ساخت تا سيستم پيچيده منطقه اي فرماندهي، كنترل، ارتباطي، جاسوسي، نظارت و شناسائي (C4ISA) را كه قادر به كاربرد دفاعي و تهاجمي باشد را بسازد. چين در سال 1994، گفتگوهاي سه جانبه اي را با روسيه و اسرائيل كه به طور سنتي از تهيه كنندگان سيستمهاي تسليحاتي و تكنولوژيكي ميباشند را جهت امكان خريد هواپيماي آواكس پيشرفته آغاز نمود. پروژه به اين نتيجه رسيد كه آواكس مد نظر چينيها از بدنه روسي ساخت بريف، A-50 Mainstay با تجهيز رادار هشدار دهنده زود هنگام فالكن (AEW) به همراه سيستم C3I ، ساخت صنايع هوائي اسرائيل سود برد. در سال 1996، چين- روسيه و اسرائيل به توافقنامه مقدماتي به ارزش US$250 براي تهيه آواكسي با مشخصات مذبور براي نيروي هوائي چين دست پيدا كردند. در مي 1997، روسيه و اسرائيل به توافقنامه اي به ارزش $250 براي تغييرات بر روي يك فروند A-50 روسي با انتخاب افزايش تا 3 فروند آواكس به ارزش $1 ميليارد دلار دست پيدا كردند كه روسيه 20 درصد اين مقادر را تامين ميكرد. http://gallery.military.ir/albums/userpics/2~83.jpg رادار سه وجهي در اين نما به خوبي مشخص شده است پس از كمي تاخير، در اكتبر 1999، روسيه يك فروند A-50 را جهت نصب سيستم رادار AEW فالكن به اسرائيل ارسال كرد. تا مي 2000، اسرائيل تقريبا كار بر روي نصب سيستمها را به اتمام رسانده بود، اينبار با نام: A-50I. قرارداد فالكن كم كم به مناقشه اي بين آمريكا و اسرائيل تبديل شد. در سال 2000، دولت كلينتون به طور جد از اسرائيل خواست تا فروش سيستم فالكن را كنسل كند. سيستم فالكن قابل مقايسه با آواكسهاي آمريكاست و قادر به جمع آوري اطلاعات جاسوسي و هدايت هواپيماها از فاصله 250 مايلي است. سرانجام در جولاي 2000،‌ دولت اسرائيل قرارداد با چين را كنسل اعلام كرد. چين در واكنش به مداخله آمريكا در قرارداد A-50I ، تصميم گرفت تا برنامه اي داخلي را جهت توسعه رادار فعال آرايه فازي آغاز نمايد. توسعه رادار توسط 14 انيستيتو مستقر در استانهاي Nanjing, Jiangsu چين انجام گرفت. رادار فالكن ساخت اسرائيل و ساير سيستمهاي الكترونيكي نصب شده بر روي A-50I ناتمام، مورد استفاده مجدد قرار گرفت و خود هواپيما در سال 2002 توسط روسيه به چين بازگرداانده شد. تغييرات بر روي بدنه هواپيما جهت نصب سيستم رادار هشدار چيني در اواخر سال 2002 در شركت XAC آغاز گرديد. هواپيماي جديد كه با نام جديد KJ-2000 شناخته ميشد اولين پرواز خود را نوامبر 2003 به انجام رساند. تمامي چهار هواپيما: B-4040, B-4041, B-4043, and CFTE #762 سالها قبل توليد شده بودند. به عنوان مثال سيستم سوختگيري دماغه يكي از مدلها،‌ احتمالا بر اساس بدنه A-50I تحويلي از روسيه است. سيستم سوختگيري دماغه در ديگر مدلها ديده نميشود و حدس زده ميشود كه مدلهاي تغيير يافته اي از IL-76MD هايي باشند كه از اوايل دهه 90 در نيروي هوائي چين عملياتي هستند. بنابر تستهاي پروازي گسترده در تاسيسات تست پروازي چين در Yanliang از استان Shaanxi و تستهاي رادار در يك پايگاه هوائي نزديك Nanjing از استان Jiangsu، آواكس KJ-2000 از سال 07-2006 عملياتي گرديده و مركز آن در استان Zhejiang است. در سال 2007 تصاوير منتشر شده در اينترنت يك فروند KJ-2000 با شماره سريال 3XX7X را آشكار ساخت كه مشخص نيست اين آواكس يكي از چهار فروند ابتدائي توليدي بوده يا نمونه جديد تغيير يافته توسط XAC است؟ KJ-2000 داراي 5 خدمه پرواز و 10 الي 15 خدمه عملياتي دارد و گشتهاي عملياتي در ارتفاعي بين 5 تا 10 هزار متري انجام ميگيرد. حداكثر برد پرواز 5.000 كيلومتر و پايداري هواپيما 7 ساعت و 40 دقيقه ميباشد. در برد 2.000 كيلومتري، هواپيما ميتواند به مدت 1 ساعت و 25 دقيقه در گشت باقي بماند. رادار اوليه مستقر در پوشش رادار KJ-2000 ، رادار آرايه فازي الكترونيكي ESA سه سويه است كه بر خلاف A-50 روسي و E-3 امريكائي كه پوشش آنتن رادار آن جهت پوشش 360 درجه ميگردند ، آنتن رادار آن نميگردد، در عوض سه مدول آنتن ESA به شكل سه گوش داخل پوشش رادار هستند تا بتوانند پوشش 360 درجه را فراهم كنند. سيستم رادار چيني ممكن است كه مشابه فالكن اسرائيلي باشد ولي فاقد توانائيهاي همتراز فالكن است. سيستم فالكن قادر به رهگيري 60 تا 100 هدف به طور همزمان و هدايت 12 جنگنده در شب و روز و تحت هر گونه شرايط جوي است. گالري تصاوير KJ-2000 http://gallery.military.ir/albums/userpics/3~80.jpg يكي از جديدترين عكسهاي منتشر شده از KJ-2000 . مشخص نيست اين اواكس با شماره بدنه 30074 از انواع جديد است يا خير؟ http://gallery.military.ir/albums/userpics/4~73.jpg نماي نزديك از رادار آرايه فازي الكترونيكي http://gallery.military.ir/albums/userpics/5~66.jpg A-50I ارسالي از طرف روسيه مستقر در فرودگاه تل آويو در انتظار نصب سيستمهاي راداري فالكن http://gallery.military.ir/albums/userpics/6~55.jpg KJ-2000 در حال تست رادار در نزديكي Nanjing http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_4.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_4.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_5.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_5.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_1.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_1.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_2.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_2.jpg url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/g_3.jpg] http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_g_3.jpg منبع http://www.centralclubs.com/forum-f44/kj-2000-t36425.html
  21. [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t_2.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t_2.gif[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t_3.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t_3.gif[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t_4%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t_4%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t_5%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t_5%7E0.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t_6.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t_6.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/t_7%7E0.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_t_7%7E0.jpg[/img][/url]