PersianKing

Moderators
  • تعداد محتوا

    1,422
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های PersianKing

  1. [quote]...ضمن [i][color=indigo]تحرك بالا[/color][/i]، از قابليت مقابله با جنگ الكترونيك و [u][color=brown]شبكه شدن[/color][/u] با ساير سامانه‌هاي راداری و پدافندی نيز برخوردار است. [/quote] تحرک پذیری بالا و شبکه شدنش گمونم حاصل ارتقا بوده به اضافه دو مورد مهم دیگر: [quote]...نسل جديد سامانه مرصاد علاوه بر اينكه ارتفاع بالاتری را پوشش مي‌دهد، [b]تعداد اهداف بيشتری[/b] را نيز [b][color=red]در آن واحد[/color][/b] مورد هدف قرار خواهد داد.[/quote] [align=justify]این دیگه نشون داد که ارتفاع متوسط ایران کاملاً امن خواهد بود! آسوده بخوابید که شهر در امن و امان است! افزایش برد هم احتمالاً نتیجه اضافه شدن یک بوستر هست چون سوخت موشک رو که جدیداً طراحی کرده اند، مجدداً که تغییرش نمی دهند؟! امّا تحرک بالا اگر از اون حرف های تبلیغاتی نباشه، اون هم دست آورد بزرگیه! حسابش رو بکنید: یک سامانه کامل هاوک برای جابه جایی نیاز به دوازده دستگاه کامیون سنگین نظامی داره و اگر توانسته باشند این رو خلاصه و مانورپذیر کنند خیلی در اختفا سایت پدافندی و غافل گیری دشمن می تونه تأثیرگذار باشه.[/align]
  2. [align=justify]جناب Insideman من از تلاش شما تقدیر می کنم، راستش من خودم یک بار دنبال چنین مجموعه هایی می گشتم ولی خوب چون این کاره نبودم چیزی دستگیرم نشد. شما این ها رو از کجا گیر می آوری؟ در مورد زیرنویس هم من یک بار قبلاً اعلام کردم، با همین تیم ترجمه سایتمون می توانیم یک مرجع خوب برای این کار بسازیم و توی اینترنت قرار دهیم. راهش هم اینه که از نرم افزارهایی استفاده کنیم که صوت رو به متن تبدیل می کنند(تهیه زیرنویس انگلیسی) و تبدیل کردنش به متن پارسی هم که خوراک روز و شب بچه های سایته!! من می گردم و با یکی دو نفر صحبت می کنم تا ببینم کدوم این گونه نرم افزارها بهتر عمل می کنه. کسی هم اگر راه کار یا نظری داره بیاد ارائه کنه دیگه! یعنی هیچ کس خواهانش نیست؟! این قدر بی مهری نکنید، شبانه که می توانید دانلود کنید؟ این قدر هم سنگ «ترافیک» رو به سینه نزنید![/align]
  3. PersianKing

    اخبار برتر نظامی

    آه کورسک دامانشون رو گرفت!! حالا نگفته اند کجا زمین گیر(دریاگیر!!) شده؟ توی اخبار که گفت به علّت نزدیک شدن بیش از حد، به کف دریا گیر کرده؛ احتمالاً می خواسته اند کف دریا بخوابند و اختفا کنند.
  4. قسمت شعله پوش/صدا خفه کن هم جالبه ها؟! این دیگه چه مدلیه؟! با چرخش گاز در اون دو دایره سر لوله به سمت بالا کشیده می شه و دقّت رو در شلیک رگباری کاهش می ده که؟!
  5. PersianKing

    جنگ ليبي-مصر 1977

    جنگ هم جنگ های قدیم!!! چیه عرض یک هفته یا کمتر دو تا تیر اینا می زنند، دو تا نارنجک اون وریا، بعد سریع صلح می کنند؟؟!! [align=justify]ولی خداییش از لیبی با اون استعداد ارتشی بعید بود ها؟! یا باید فرماندهی واقعاً ضعیف بوده باشه(استراتژیک) یا آموزش سربازان و روحیه اون ها؛ شاید هم هر دو! فقط دوستان توجّه کنید درسته که معمر قذافی یا انور سادات از لحاظ عقیدتی و بعضاً رفتاری مردود هستند ولی خوب فرماندهی نظامی هم در جای خود دارند. این شکست سنگین و خفت بار به نظرم تحت اثر دو موضوع بوده: یکی آمادگی کامل مصر(در آماده باش کامل بوده اند که با اسرائیل صلح کردند، و بعد این اتفاق افتاد) و یکی ناآمادگی و نداشتن هماهنگی و تجربه جنگی سربازان لیبیایی. وگرنه درسته مصر بزرگ ترین ارتش جهان عرب رو اون موقع داشته ولی لیبی هم دست و پا بسته نبوده...[/align]
  6. [align=justify]واقعاً دستشان درد نکنه با این زحماتی که کشیده اند و به زیبایی به ثمر نشاندند... خداییش این قسمتی که این موشک طوری طراحی شده که «ارتفاع صفر، سرعت صفر» شلیک بشه و با کلّی دم و دستگاه و پرتکل اطلاعاتی مختص خودش، ولی باز هم اون رو روی تامکت با شرایط خاص خودش نصب کرده اند(!) خیلی بهم حال داد! اون قسمتی هم که با معلق نگه داشتن تامکت روی خندق(!!!!!) رها سازی موشک رو امتحان و بررسی می کرده اند هم دیگه ااااووووج خلاقیت بود!!!!!!!!!! نکته ای که وجود داره نحوه هدایت هاوک هست. هاوک هدایت نیمه فعال داره یعنی باید تا نزدیکی هدف اون رو با رادار مادر هدایت کرد، از طرفی برد هاوک تقریباً یک چهارم(!) فینیکس هست! با این حساب، تامکت(برای حفظ قفل راداری) به قدری به هدف نزدیک می شه که حین یا بعد از هدایت اولین موشک به ناچار وارد نبرد نزدیک(Dog Fight) با سایر پرنده های دسته پروازی دشمن خواهد شد و این اصلاً خوب نیست! می دانیم که تامکت برای این مواقع ساخته نشده. از طرفی اسپارو(AIM-7) هم اگر بخواهیم شلیک کنیم، باز همین وضعیت پیش خواهد آمد. برای این موضوع چه فکری کرده اند؟ رادار تامکت در حالت هدایت راداری فعال فینیکس، می تواند همزمان شش هدف رو رهگیری کنه یا در حالت نیمه فعال هم از پس این کار برمی آید؟!! اگر نیمه فعال هم بتواند انجام بدهد، یعنی ممکنه رویش کار کنیم تا همین کار رو با اسپارو و هاوک بکنه؟!؟!! آخه باید تا حد امکان از نزدیک شدن تامکت به پرنده دشمن جلوگیری بشه.[/align] بازنویسی: خداییش این سمندون عجب سرعتی داره؟! آدم تا می آید پست بزند، حتّی در تازه ترین تاپیک ها می بینه ایشون زودتر زنبیل رو تو نوبت گذاشته اند!! ماشاءالله!!!
  7. PersianKing

    جنگ عراق-كويت

    [align=justify]این ها نکرده اند به جای فرار به عربستان ، از اون ها طلب کمک کنند؟! آخه ارتشی که تمام عمر حقوق می گیره و خرجش می شه و تجهیزات برایش از بودجه عمومی کشور تهیه می شه، برای اینه که از مردم و دولت(بیشتر از دولت) حمایت و محافظت کنه. واقعاً اگر من جای امیر کویت بودم[size=9](أعوذ بالله!! زبانم لال!!!!)[/size] بعد از بازگشت به قدرت سران ارتشی رو محاکمه می کردم که به این راحتی پا به فرار گذاشته اند! اصلاً همون A-4 ها دو تیر موشک حرارتی و تعدادی فشنگ روی توپ ها شون نصب می کردند می توانستند هوانیروز عراق رو به عقب بزنند، علاوه بر مأموریت اصلی شون که شکار تانک هست. میراژِها هم هر کدام در صورت به کارگیری صحیح و پوشش رادار زمینی و پدافند می توانستند سه تا چهار هواپیمای عراقی رو مورد حمله قرار بده. تانک ها و نیروهای مکانیزه هم با استقرار مناسب در نقاط مهم و سوق الجیشی و به کارگیری اصول نظامی کمینه چهار تا پنج تانک دشمن رو می زنند(وقتی موضع گیری و انگیزه خوبی داشته باشند). با این کار ارتش عراق رو می توانستند یک روز پشت دروازه های شهر کویت(پایتخت) نگه دارند. بعد از این هم برادران(!) عربستانی می توانستند خودشون رو برسونند. شاید دوستان بگویند من خیلی خوشبینانه دارم تز می دهم ولی خداییش کلاهتون رو قاضی کنید! ارتشی که زمین دفاعی رو داره و از اوّل مناطق حساس دستش هست، با همین تجهیزات می تونه خودی نشان بده و یک دفاع جانانه بکنه. این ترسو بودن را هم شما در مباحث عقیدتی بجویید نه قومیتی. چه بسیار اعرابی که در جنگاوری و ایثار زبانزد شده اند و هستند و خواهند شد و چه بسیار از باقی اقوام که بوی جنگ را نشنیده فرار کردند... صدام هم اگر بر فرض بدلی را به جای خود به کشتن داده باشد، دیگر یک مهره ی به شدّت سوخته محسوب می شود و ارزشی برای دیده شدن در انظار عمومی(بعد از خوابیدن در آب نمک!) و یا حتّی قایم کردنش و تأمین زندگی اش ندارد.[/align]
  8. [align=justify][quote]اما یه نکته خیلی خیلی جالب در فیلم بود. در انتهای فیلم نشون می ده که قد کورسک انقدر بلند بوده و عمق آب در اون ناحیه انقدر کم بوده که اگر یه (یا چند تا) سیم بوکسل حسابی به قسمت عقب کورسک می بستند واون رو بالا می کشیدند دریچه فرار عقب زیردریایی کاملا بالای سطح آب قرار می گرفته و جماعت می تونستند از اونجا خارج بشوند. [/quote] درسته! عمق محلی که کورسک به دنیا باقی شتافت(!) 508 پا بوده و دریچه ی خروج اضطراری مذکور در عمق حدود 475 فوتی قرار داشته. این یعنی حدود 162 متری سطح آب. این مقدار تقریباً طول خود زیردریایی کورسک بوده! یعنی همین که دم زیردریایی رو با کابل(الیافی) به اندازه طول خود زیردریایی بالا می کشیدند می توانستند قضیه رو حل و فصل کنند!! حالا به این اضافه کنید ادعای روس ها و پرتاب بمب های عمقی رو!!!!! توی این عمق خود زیردریایی از این بمب ها می تونه تأثیر بگیره(دقّت کنید که به علّت تراکم و چگالی خیلی بیشتر آب نسبت به هوا، موج انفجار خیلی مؤثرتر و دوربردتر از بمب های منفجر شده در سطح هست). کلّاً هر چی جلوتر می رویم به مشکوک بودن این قضیه بیشتر پی می بریم! [quote]مسلما اژدر نبوده اژدر به هیچ وجه نمی تونه یه سوراخ تر و تمیز درست کنه[/quote] فرمایش شما متین ولی خوب من یک مطلب رو یادآوری کنم: این زیردریایی ها که دولایه هستند، می تونه باعث بشه سوراخ تر و تمیز توش ایجاد بشه. چون اگر اژدر لایه بیرونی رو سوراخ کرده باشه و بلافاصله بعد از نفوذ در لایه دوم منفجر بشه، در لایه بیرونی تنها سوراخ ناشی از ورود اژدر رو خواهیم دید. [color=indigo][i][size=13]«مجدداً من تأکید می کنم قصدم از این نقدها، بررسی شدن تمام ابعاد قضیه هست و منظوری از به چالش کشیدن اساتید و دوستان ندارم. می خواهم اینجا یک کمیته حقیقت یاب تشکیل بدهیم و ببینیم چه آشی از این مطلب می پزیم!»[/size][/i][/color] [quote]اما اصل قضیه اینه که این مطلب از یه فیلم گرفته شده. بعد از غرق شدن کورسک یه فیلم درباره اون ساخته شد که به صورت کامپیوتری(انیمیشن) وقایع رو بازسازی کرده بود. من سعی کردم تا اونجا که سوادم اجازه می ده متن روی فیلم رو ترجمه کنم و با مطالبی که خودم از اینترنت گرفتم مقایسه کنم واین مطلب رو بنویسم.[/quote] باز هم ممنونم از زحمتی که کشیدید. خواهشاً اگر باز هم می توانید فرضیات موجود رو مطرح کنید.[/align]
  9. PersianKing

    اسکیت برد ویژه نظامی DTV Shredder

    [align=justify]از کار انداختنش به نظر خیلی ساده می آید! یک چوب یا میلیه محکم لای شنی بگذاریم! حرکت در زمین های قلوه سنگی و سنگلاخی هم که جزو محالات هست، دقیقاً به خاطر همین که مرکز ثقلش پایینه! چیز خوبی نیست!! سرباز رو سوسول بار می آره! ولی در کل دستشون درد نکنه! دست جناب سرهنگ هم درد نکنه([size=8]در کل ما خیلی مخلصیم امین خان[/size])! اگر هم قراره برای مأموریت های شناسایی به کار بره، صدای موتور درون سوز چطوری می خواهند مخفی کنند؟ مگر این که با این رورؤک تا نزدیکی های مواضع دشمن بروند و سپس اون رو مخفی کنند و بقیه راه رو خودشون ادامه بدهند. در این صورت اگر یکی از نیروهای دشمن این وسیله رو پیدا کنه، جون سربازان نفوذی به شدّت به خطر می افته. [size=7][color=green]بازنویسی==========================[/color] آقا قبول نیست! تا من اومدم دکمه ارسال پست رو بزنم، این دو تا دوستمون بدون رعایت نوبت پست دادند! مطالبشون رو هم از من دزدیدند![/size][/align]
  10. مشخصاتى٬ توضيحى٬ چيزى؟؟! ژاپن در جنگ جهانى هواپيماهايى ساخت كه مستقيماً به خاك آمريكا مى توانستند حمله كنند(بندر مرواريد رو كى زيرآتش گرفت؟!) ولى بعدش با سلطه آمريكا صنعت نظامى اش متوقف شد. حالا دارند كم كم يك كارهايى براى خودشان مى كنند. در اين طرح تركيب رپتور رو با فالكون مى بينيم(سوخو و رافائل كجا بود؟!) كه نشان از دسترسى محدود به منابع طراحى F/A-22 داره. در چهارمين تصوير كوچك مى بينيم كه دو طرح هست كه احتمالاً اونى كه با دم رپتور مدنظره ساخته بشه(به علّت مزاياى آيروديناميكى). موتورها و سامانه تغيير بردار رانش هم احتمال زياد از رپتور به عاريت گرفته خواهد شد. ولى همان طور كه مى بينيم دماغه٬ كاكپيت و بال ها از فالكون گرفته شده؛ البتّه كاكپيت فى ما بين رپتور و فالكون قرار داره و اين نشان مى ده تلاش براى استفاده از مواد جاذب رادارى دارند(شيشه فرآورى شده براى جلوگيرى از انعكاس امواج رادارى). از اين آشى كه ژاپنى ها دارند مى پزند احتمالاً يك جنگنده نسل +4.5 در مى آيد. نكته بعدى اون آويزيه كه در نزديكى هاى انتهاى بال گذاشته اند و اتفاقاً تسليحات سنگينى هم رويش بارگيرى شده و اين يك علامت سؤال بزرگ ايجاد مى كنه كه اگر تمام تلاش ها(كانارد٬ رادِر دوتايى و تغيير بردار رانش) براى افزايش مانور پذيرى هواپيما بوده٬ ديگه اين آويز رو چرا اين قدر دور گذاشته اند؟! در انتها هم بايد متذكر بشوم تمامى اين تصاوير گرافيكى هستند و هنوز نمونه اى توليد نشده. ژاپن اميدواره آمريكا بهش يك دسترسى بده براى اجزايى كه از رپتور به عاريت گرفته شده ولى جانب احتياط رو رعايت كرده اند و دوتا طرح ارائه داده اند كه اگر آمريكا جوابش منفى بود٬ گزينه هاى ديگرشان هم آماده باشه. [align=center]به دم رپتور و كابين شبيه رپتور دقت كنيد: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_279009f2bcfl7.jpg[/img] تغيير بردار رانش عاريت گرفته شده از رپتور: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_279012f2bcci7.jpg[/img][/align]
  11. [align=justify]آقا اين تاپيك ها رو چرا نبايد كشيد بيرون؟! كاملاً مشخصه كه من از همه درخواست كردم با دلايل فنى نقطه نظراتشون رو بيايند اعلام كنند. من گناه كردم وقتى اين تاپيك زده شده٬ حتّى هنوز از وجود سايت ميليتارى هم بى خبر بودم؟؟!! يك مقدار مديران ديد يك طرفه شان را بگذارند كنار و بگذارند سايت محل مباحثه و نقد مباحث قرار بگيره٬ هر چند مطالبى كه يك مقدار از زمان وقوعشون گذشته. قبول دارم كه اين كارها براى شما مقدارى زحمت داره ولى خوب در واقع كار شما همين هست ديگه؟! سر و سامان دادن به حوزه استحفاظى(!) تان!! ابراهيم خان! من نمى خواهم به شايعه دامن بزنم ولى خوب از اونجايى كه بايد تمام احتمالات رو در نظر بگيريم٬ بايد اين گمان رو باقى بگذاريم كه شايد در طرف ديگر كورسك سوراخ ناشى از برخورد(احتمالى) اژدر وجود داشته باشه كه در اين عكس بر ما پوشيده است. باز يك سؤال ديگر كه ممكنه مطرح بشه اينه كه نيروى دريايى روسيه اعلام كرده براى دور كردن زيردريايى هاى غريبه اقدام به پرتاب بمب هاى عمقى(Depth charge) در محل غرق كورسك كرده. اگر واقعاً اژدرهاى كورسك در حادثه(بدون دخالت نيروهاى ديگر كشورها٬ و به علّت نقايص فنى) منفجر شده اند٬ پس ديگر چرا بايد زيردريايى هاى غربى به لاشه اون نزديك بشوند؟ تنها شىء با اهميتى كه مى توان در اون حالت از زيردريايى(جهت بررسى فناورى) خارج كرد موشك هاى بالستيك يا اژدرهاى كورسك بوده. موشك بالستيك كه چيزخاصى نبوه٬ پس مى مونه اشكوال ها! پس اين فرضيه كه اژدرها(كه كنار هم نگه دارى مى شوند) يكجا منفجر و منهدم نشده بودند كه بيم به سرقت رفتن اون ها مى رفته. وگرنه اگر زيردريايى هاى بيگانه براى نجات كورسك وارد عمل شده بودند(!!!) كه نيازى به پرتاب بمب عمقى نبوده؟! و امّا مسئله بعدى اين كه در هنگام درآوردن كورسك٬ اظهار شده از انفجار براى از بين بردن «سينه زيردريايى» استفاده شده در حالى كه مى بينيم قسمت ميانى زيردريايى سالمه؟! اين همه تناقض باعث شده من از تمامى دوستان و سروران درخواست كنم نقطه نظراتشون رو بياينددر ميان بگذارند.[/align] [align=center][size=14][color=olive][b]مجدداً از همه ى دوستان درخواست مى كنم در اين مقوله كه [u]«نظامى»[/u] و متناسب با سايتمون هم هست٬ شركت كنند.[/b][/color][/size][/align]
  12. [align=justify]خوب دوستان! آقاى كيانى درست مى فرمايند و [url=http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13003][b]تاپيك جديد درباره كورسك[/b][/url] دقيقاً اينجا قبلاً وجود داشته. ولى من علاقه مندم اين بحث و گمانه زنى درباره كم و كيفش ادامه پيدا كنه٬ از دوستان استدعا دارم اينجا بحث رو ادامه بدهيم. جهت به جريان افتادن بحث٬ بخشى از پست خودم رو اينجا مجدداً قرار مى دهم. [size=15][color=brown]زيردريايى انگليسى HMS Splendid[/color][/size] و [size=15][color=violet]زيردريايى هاى آمريكايى كلاس لس آنجلس ٬ توليدو(SSN-769) و ممفيس(SSN-691)[/color][/size] شاهد(و احتمالاً عامل) غرق شدن 118 ملوان روس در [size=15][color=olive]زيردريايى كلاس اسكار2 ٬ كورسك(kursk)[/color][/size] بودند. امّا مسئله اينجاست كه آمريكايى ها نم پس نداده اند(!) و هيچ اثرى از تعميرات و بازسازى(به جز يك بار كه ارتقا و به روزرسانى بوده) در تاريخچه ممفيس ديده نمى شه.[/align] [align=center]مقايسه ابعاد توليدو با كورسك [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Kurskvstoledo.png[/img][/align] [align=justify]و امّا قضيه برخورد ممفيش و پوشش فرار توسط توليدو: اصل قضيه باز هم نكته جالبى رو مى رسونه و اون وجود زيردريايى هاى واقعاً پنهان كار هست(بر خلاف هواپيماها كه مى توان همه شان را شناسايى كرد. ياد آورى برخورد زيردريايى هاى فرانسه و انگليس٬ وسط اقيانوس اطلس). نكته بعدى اينه كه آيا واقعاً لازم بوده ممفيس اين قدر نزديك بشه؟! معماى بعدى هم اينه كه اون طورى كه مشخصه ممفيس از پشت در حال تعقيب بوده كه با پيچيدن كورسك٬ در واقع راهش سد مى شه و به اون مى خوره٬ و با توجّه به توصيفات انتهاى بدنه كورسك مورد تصادم قرار مى گيره. پس جلوى زيردريايى هنوز سالمه و مى‌تونه اژدر شليك كنه و همين كار را هم مى كنه!! حالا سؤال بزرگ اينجاست كه چرا على رغم تأكيد بر سريع بودن اژدرهاى اشكوال و اين كه ابتدا اين كورسك بوده كه اژدرهايش را مسلح كرده و درب محفظه شان را باز كرده و كامل آماده شليك بوده٬ ولى باز ممفيس آن قدرى فرصت پيدا كرده كه اژدر رو مسلح كنه٬ درب رو باز كنه٬ هدف گيرى كنه و اون رو شليك كنه٬ اژدر به سمت هدف بره و به اون برخورد كنه٬ امّا هنوز خبرى از شليك اژدر روسى نيست!!!!! توى اين فرصت روس ها داشتند چه غلطى مى كرده اند؟! تنها توجيه اى كه مى‌توان برايش داشت اين بود كه ممفيس هم تقريباً پشت كورسك بوده و در اين فرصت٬ كورسك داشته سعى مى كرده برگرده و محفظه هاى شليك اژدرش رو در جهت زيردريايى هاى آمريكايى بكنه. نظر دوستان درباره اين تأخير معنادار روس ها در شليك اژدرهايشان چيست؟ و اگر اصلاً قصد شليك نداشته اند براى چى درب محفظه هاى اژدرشون رو باز كرده اند كه بهانه خوبى براى حمله پيش دستانه آمريكايى ها بهشون بدهند؟! چرا اين كار رو بعد از دور زدن انجام نداده اند؟!! خلاصه!! سرتون رو درد نيارم! من كلّى روى اين قضيه فكر كرده ام(كه لزوماً نتيجه اى در پى نداشته!! ) و در بحثى هم كه در همين باره با دوست عزيز٬ كاربر Waffen-SS داشتم٬ ايشون هم تأييد كردند كه اين تناقض ها به علّت وجود نداشتن مدارك قابل استناد از حادثه هست. مطالب ديگرى هم دارم كه باهاتون در ميان بگذارم ولى منتظرم تا همين جاى كار بياييد و نقطه نظراتتون رو مطرح كنيد تا برويم سراغ مابقى مباحث. [size=15][color=red][b]ياالله[/b][/color][/size]! بجنبيد! كيبورد من حريف مى طلبه!!! آى نفس كش([size=8]اين آخرى رو از قول كيبوردم دارم مى گويم![/size])!!! [/align]
  13. [align=justify]آقا رضا اختيار داريد!! براى در آوردن جسم به اين بزرگى و سنگينى(وزن خالص) كه تازه تويش را هم آب گرفته تشكيلات محيرالعقولى رو بايد فراهم كنيد: اوّل از همه جدا سازى همه ى تسليحات و تمام كلاهك هاى رزمى زيردريايى با غواصى و روبات هاى بزرگ٬ سپس ايمن سازى انتقال رأكتور هسته اى٬ در آوردن قسمت هاى حساس رإكتور٬ قطعه قطعه كردن زيردريايى اى با پوشش دولايه كه هر كدام از فولادهاى بسيار مقاوم و ضخامت در بعضى نواحى بالاى 20 ميلى متر٬ بيرون كشيدن بسيار آهسته با كمك حداقل چهار جرثقيل دريايى(كه احتمالاً براى اين كار مجبور شدن يكى دوتا رو سريعاً بسازند) كه اين كار بسيار هزينه و زمان بر هست و نياز به تخصص داره. به محض ايجاد تلاطم هاى دريايى بالا كشيدن متوقف و عمليات ضربتى تثبيت قطعه ى معلق در آب شروع مى شه. در اين هنگام نه مى توان قطعه رو جابه جا كرد و نه مى توان آن را بالا يا پايين برد. بعد از سپرى كردن لحظات دلهره آور طوفان هاى(احتمالى) دريايى و سپس بيرون كشيدن كامل يك قطعه٬ نوبت به انتقال اون مى رسه. كارى كه زمان بر هست(البتّه در اينجا جرثقيل ها دوباره قلاب هاى خود را سراغ بقيه قطعات زيرآب مى فرستند). جهت درك سختى كار هم اين رو به اطلاعتون برسانم كه در چنين عملياتى٬ [i][size=14]نمى توان[/size][/i] از سيم هاى پولادين(همانند كابل هاى پل هاى معلق) استفاده كرد و مى بايست با طناب هاى اليافى قطعات رو بالا كشيد! قطعه قطعه كردن زيردريايى هم به كمك مواد منفجره و اره زنجيرى انجام مى شود. ابتدا نقاط قوى تر سازه رو بمب گذارى مى كنند و بعد از آن يك ارّه زنجيرى بسيار بزرگ كه هدايت آن(كه زنجيرش تاب نخورد و دقيقاً همون جايى رو ببره كه لازه) بسيار سخت است٬ كار خود را شروع مى كند. در مورد مشابه اى٬ بزرگترين كشتى خودروبر جهان كه با بار كامل( !) در حال عبور از كانال مانش در جهت شرق به غرب بود٬ طى حادثه و طوفان دريايى غرق شد. به علت بزرگى كشتى و تنگ بودن كانال در عميق ترين نقاط(كه اين ابركشتى هم در حال عبور از همان نقطه بود) مسئولين كانال پس از مدتى مجبور شدند ترتيب خارج كردن كشتى از آب را بدهند. آنجا هم دست به دامن اره هاى زنجيرى شدند امّا چون سازه كشتى به سختى و محكى زيردريايى نبود نيلزى به به كارگيرى موادمنفجره احساس نشد. [color=brown][size=13]زيردريايى انگليسى HMS Splendid و زيردريايى هاى آمريكايى كلاس لس آنجلس ٬ توليدو(SSN-769) و ممفيس(SSN-691) شاهد(و احتمالاً عامل) غرق شدن 118 ملوان روس در زيردريايى كلاس اسكار2 ٬ كورسك(kursk) بودند. امّا مسئله اينجاست كه آمريكايى ها هم نم پس نداده اند(!) و هيچ اثرى از تعميرات و بازسازى(به جز يك بار ارتقا) در تاريخچه ممفيس ديده نمى شه.[/size][/color][/align] [align=center]قطعه اى از تايتانيك[size=8](كورسك سابق)[/size]!! در عكس مشخص است كه درب محفظه موشك هاى بالستيك باز است و موشك ها را قبلاً خارج كرده اند: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/220px-Kursk_wreck.jpg[/img] زيردريايى هسته اى ممفيس: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_0869119.jpg[/img] مقايسه ابعاد توليدو با كورسك: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_Kurskvstoledo.png[/img][/align] [align=justify]و امّا قضيه برخورد ممفيش و پوشش فرار توسط توليدو: اصل قضيه باز هم نكته جالبى رو مى رسونه و اون وجود زيردريايى هاى واقعاً پنهان كار هست(بر خلاف هواپيماها كه مى توان همه شان را شناسايى كرد). نكته بعدى اينه كه آيا واقعاً لازم بوده ممفيس اين قدر نزديك بشه؟! معماى بعدى هم اينه كه اون طورى كه مشخصه ممفيس از پشت در حال تعقيب بوده كه با پيچيدن كورسك٬ در واقع راهش سد مى شه و به اون مى خوره٬ و با توجّه به توصيفات انتهاى بدنه كورسك مورد تصادم قرار مى گيره. پس جلوى زيردريايى هنوز سالمه و مى‌تونه اژدر شليك كنه و همين كار را هم مى كنه!! حالا سؤال بزرگ اينجاست كه چرا على رغم تأكيد بر سريع بودن اژدرهاى اشكوال و اين كه ابتدا اين كورسك بوده كه اژدرهايش را مسلح كرده و درب محفظه شان را باز كرده و كامل آماده شليك بوده٬ ولى باز ممفيس آن قدرى فرصت پيدا كرده كه اژدر رو مسلح كنه٬ درب رو باز كنه٬ هدف گيرى كنه و اون رو شليك كنه٬ اژدر به سمت هدف بره و به اون برخورد كنه٬ امّا هنوز خبرى از شليك اژدر روسى نيست!!!!! توى اين فرصت روس ها داشتند چه غلطى مى كرده اند؟! تنها توجيه اى كه مى‌توان برايش داشت اين بود كه ممفيس هم تقريباً پشت كورسك بوده و در اين فرصت٬ كورسك داشته سعى مى كرده برگرده و محفظه هاى شليك اژدرش رو در جهت زيردريايى هاى آمريكايى بكنه. نظر دوستان درباره اين تأخير معنادار روس ها در شليك اژدرهايشان چيست؟ و اگر اصلاً قصد شليك نداشته اند براى چى درب محفظه هاى اژدرشون رو باز كرده اند كه بهانه خوبى براى حمله پيش دستانه آمريكايى ها بهشون بدهند؟! چرا اين كار رو بعد از دور زدن انجام نداده اند؟!! خلاصه!! سرتون رو درد نيارم! من كلّى روى اين قضيه فكر كرده ام(كه لزوماً نتيجه اى در پى نداشته!! ) و در بحثى هم كه در همين باره با دوست عزيز٬ كاربر Waffen-SS داشتم٬ ايشون هم تأييد كردند كه اين تناقض ها به علّت وجود نداشتن مدارك قابل استناد از حادثه هست. مطالب ديگرى هم دارم كه باهاتون در ميان بگذارم ولى منتظرم تا همين جاى كار بياييد و نقطه نظراتتون رو مطرح كنيد تا برويم سراغ مابقى مباحث. [color=red][size=14][b]ياالله[/b][/size][/color]! بجنبيد! كيبورد من حريف مى طلبه!!! آى نفس كش([size=8]از قول كيبوردم دارم مى گويم![/size])!!![/align]
  14. [quote]آلمانها 7-8 سال قبل از این موشک، موشک زمین به هوای واسرفال با قابلیت VLS ساختند![/quote] [align=justify]آخه عزيز دل برادر چرا اين ها رو با هم مقايسه مى كنيد؟! آيا شما اولين موشك ضدهوايى جهان رو با فناورى پرتاب سرد «تور إم-يك» و «إس-400» نظير مى دانيد؟! اون موشك به خاطر اين عمودپرتاب بود كه از روى موشك بالستيك ساخته شده بود و هدايتش و كلاً تمام قضاياش با الآن فرق مى كرد... ولى اين كه هدايت رادارى باشه و با بوستر راكتى شليك بشه ولى باز هم عمودپرتاب باشه٬ يك مقدارى براى من جذابيت به وجود مى آره. بدين جهت كه من فكر مى كنم براى پرتاب عمودى بايد هر چه زودتر پس از شليك اوليه جهت گيرى موشك به سمت هدف اصلاح بشه ولى بوستر [size=14][color=darkblue][b]راكتى[/b][/color][/size] گمونم چنين كارى نكنه...[/align]
  15. ولى من فكر مى‌كردم استفاده ازش راحت تر باشه؟ اگر سلاح هسته اى به شمار بره كه يك جورايى استفاده اش خيلى محدود مى شه؟ اون قضيه استفاده از سلاح هاى نوترونى در افغانستان و سالم ماندن طولانى جسدهاى ناشى از اون حمله چى؟
  16. [quote]کشتی جالبی به نظر میاد. درباره خصوصیات فنی اش بیشتر بحث نکرده؟[/quote] همچنين سابقه عملياتى؟
  17. [align=justify]خوب راستش من نود32 دارم ولي اسمارت سكيوريتى نيست. كامل ترينش اين سرى هست كه بنابر پست شما٬ از پس اين كار برنيامد. ولى خوب يك مطلبى كه قابل ذكره٬ توانمندى يك آنتى ويروس در يك زمينه مشخصه. مثلا پاندا و مشتقاتش دربرابر دردسرهاى اينترنتى و حافظه يو إس بى خوب عمل مى كنه٬ يكى دربرابر تروجان و يكى ديگه دربرابر ويروس و الخ...[/align]
  18. جناب سمندون! مسئله اينجاست كه موتورهاى چينى بسيار ضعيف از نمونه هاى اصلى روسى هست٬ تازه همون موتورهاى روسى هم متأسفانه در مقايسه با انواع آمريكايى اغلب كم توان تر هستند. حساب اين رو بكن كه شايد Down Grad هم بشوند ديگه چه مصيبتيست!!! هواپيما با دو تا موشك به زور بلند مى شه چه رسد به صعود به ارتفاعات فوقانى و مانور دادن!! در تصاوير رژه هم مشخصه كه با تمام قدرت يك بار ديگر بى عرضگى و بى برنامه بودن استتارهاشون رو نشون دادند...
  19. PersianKing

    معرفی کامل خانواده GLOCK

    [align=justify]ببخشيد كه پست غيرفنى مى زنم ولى توى بازى معروف و پرطرفدار I'm Going In يا همون IGI اين سلاح خيلى كارآمد و جالب بود(فكر كنم مدل شماره 19اش بود) ٬ من كه خيلى باهاش حال مى كردم. وزن نمونه هاى پليمرى كه واقعاً عالى و سبك هست(تقريباً تمامشون از تلفن همراه من هم سبك تر هستند!!). اين هم بخش فنى كه گير ندهيد: به عنوان اسلحه مورد استفاده نيروهاى انتظامى٬ به خصوص نيروهاى ويژه بايد به نظرم حداقل يكى دو مدل رو به ريل پيكاتينى مجهز كرده باشند؟ اين طورى كه خيلى خشك و خاليه؟! [/align]
  20. PersianKing

    ویدئو اتش ضد توپخانه امریکایی

    از يوتيوب فارسى(!!!) يا در واقع [url=http://www.fars.tv/]فارس تى.وى.[/url] هم مى توانيد استفاده كنيد. امكان ديدن كليپ ها را هم در همان سايت داره. دوستان كسى به غير از Waffen-SS به اون نقشه در كليپ عراقى توجّه نكرد؟! چقدر پررو هستند اين عراقى ها؟! هنوز تنشون مى خاره ها؟!
  21. دوستان عزيز! استفاده از بمب هاى خوشه اى هم ممنوع اعلام شده! پس چطوريه كه ما مى آييم با افتخار از دست يابى به دانش و فناورى ساخت بمب هاى خوشه اى سخن مى گوييم؟! [align=justify]علّت اينجاست: [b]استفاده از اين گونه سلاح ها در مناطق شهرى٬ تجارى و به طور عمومى روى اهداف و مردم غيرنظامى ممنوع هست.[/b] اون تسليحات ضعيف شده اتمى در واقع ضايعات نيروگاه اتمى(برق) هستند كه به دليل سختى و چگالى بالا(كه قابليت نفوذ خوبى بهشون مى ده) و اثرات جانبى(آتش زا بودن و انتشار تشعشعات) اغلب در گلوله ها و يا بمب هاى سنگر شكن استفاده مى شه. كلاهك خوشه اى به دليل حجم فلزات به كار رفته در اون به نظرم براى اين موشك مقرون به صرفه نيست٬ مگر كل توان اين موشك چقدره كه بخواهيم بخش اعظمى از برد اون رو فداى كلاهك هاى سنگين خوشه اى كنيم؟! امّا درباره استفاده از كلاهك [color=red]آتش زا[/color] بايد بگويم كه من خودم هم خيلى به اين فكر مى كنم! شما در نظر بگير كه وقتى [color=darkblue]ناپالم[/color](قديمى ترين نسخه هايى كه در جنگ ويتنام استفاده شد) به مدّت 18 دقيقه در محيط اشتعالشون دماى 900 درجه سانتى گراد ايجاد مى كنند٬ چه جهنمى براى خدمه زرهى هست كه نه مى توانند از تانكشون خارج بشوند و نه مى توانند تانك را تكان بدهند(نكنه انتظار داريد وسط اون شعله ى وحشتناك موتور تانك اكسيژنى براى سوزاندن داشته باشه؟؟!!)! در مواردى كه با اين موشك بخواهيم به يك ناوگان سطحى حمله كنيم هم خيلى كلاهك [color=red]آتش زا[/color](مواد جديدتر و كارآمدتر از [color=darkblue]ناپالم[/color]) مى تونه كمك كنه. يك جورايى مى شه مانند همون كلاهك خوشه اى: با ايجاد آتش روى آب و احياناً درگير شدن ناو٬ مى توان انتظار منفجر شدن تسليحات مستقر روى ناو را داشت يا در بدترين حالت(خاموش شدن سريع آتش روى عرشه) آسيب رسيدن به دستگاه ها و تأسيسات مخابراتى و رادارى ناو دشمن رو داريم كه عملاً اون بى چشم و گوش مى كنه!! فقط برايش سلاح هاى غيرهدايت شونده و كوتاه برد مى مونه. در نوع ديگر استفاده از سرهاى جنگى [color=red]آتش زا[/color] به سايت هاى پدافندى مى شه اشاره كرد كه اگر سمت موشك ها كلاهك منفجر بشه٬ مسلماً انفجارهاى ثانويه و نابودى توان آتش سايت موشكى رو در پى داره. اگر هم سمت رادارهاى سايت پدافندى كلاهك فرود بياد كه آسيب آنى به دستگاه هاى فوق العاده حساس مخابراتى و الكترونيكى زده مى شه.[/align] [size=15][color=brown][i][align=justify]صد البتّه تمام اين كاربردهايى كه براى كلاهك آتش زا گفته شد مربوط به جاييه كه موشكى با دقّت بالا داشته باشيم كه تا حدود 20-20 مترى هدف به درستى به پيش بره و گرنه هم موشك را از دست داده ايم و هم كلّى براى خودمون دردسر(احتمالى) درست كرده ايم(تبليغات براى استفاده ما از سلاح هاى غيرمتعارف)[/align][/i][/color][/size]
  22. نگرفتى برادر من! نگرفتى!! من دقيقاً منظورم اين بود كه شما بحث سود و صادرات رو نكن! بدون سود٬ ارزش خالص موشك رو دارم مى گويم!! ببين: مثلاً همين سامانه آجيس(ضدموشك) كه تازگى ها بحثش بود٬ هر موشكش 3/9 ميليون دلار قيمت داشت!! يا فينيكس كه هر موشكش يك ميليون دلار(البتّه در زمان خودش) مى ارزه. حالا مى‌خواهم بدونم اين موشك ها(صياد٬ سام2 و مشتبه و غير متشابه!!) جزو موشك هاى گران محسوب مى شوند يا ارزان تر هستند؟ [size=8]* ايراد فنى كه به اين پست من وارد هست٬ اينه كه من خودم مثال از [i]«قيمت فروش»[/i] دو موشك غربى زدم نه [i]«هزينه توليد»[/i]شان! ولى خوب به علّت دسترسى نداشتن به قيمت ساخت اين موشك ها من اين نرخ ها رو گفتم.[/size]
  23. [align=justify]آقا من عذر مى خواهم! كم دقتى من بود٬ يكى دوبار هم گشتم توى مقاله تان امّا كاليبر به چشمم نخورد. درباره ريل پيكاتينى بايد بگويم خيلى هم بى جا نيست؟ مى شه همون چراغ قوه يا نشانه گذار رو رويش نصب كرد. يا براى استفاده ورزشى و شكار هم يك دوربين كوچك برايش در نظر گرفت. هر چند كه در جست و جويى كه من كردم هيچ عكسى از چنين مواردى نديدم(واقعاً حركت غيرمعموليست!) ولى خوب اين آينده نگرى طراحان سلاح رو مى رسونه كه اين امكان رو به سلاحشون داده اند تا تجهيزات اضافه در صورت نياز رويش نصب بشه. راستى! به خاطر ايزوله بودن محفظه آتش(اتصال لوله و چامپر) مى توان اين رو جزو معدود رولورهايى دانست كه مى توان صداخفه كن رو بهش متصل كرد! در نمونه هاى لوله بلند(پنج و شش اينچى) اين يك اسلحه ى كامل و بى نظيره! نمونه 2اينچى هم بسيار كاربرد داره ولى گمونم لوله چهار اينچى توى يك برزخ باشه! [/align]
  24. دوستان مطلع: آيا قابليت پرتاب عمودى رو داشته؟ [align=justify]يك سؤال ديگر هم داشتم: موشك هاى‌اين تيپى كه فناورى بالايى ندارند ولى بسيار بزرگ و مصالح بر هستند(مثل سام-2) هزينه شان چطوريه؟ گران تمام مى شوند؟ فرض رو بر اين بگيريد كه داريد هزينه سام-2 رو براى روسيه ٬ MIM-3 رو براى آمريكا يا صياد رو براى ايران مى سنجيد(يعنى ساخت سامانه بومى باشد). [/align]
  25. [align=justify]خيلى جالبه! من كه هيجان زده شدم!! خيلى دلم مى خواهد يكى از اين ها تهيه كنم ولى خدا را شكر احتياجى بهش نيست!! ولى خوب براى بيابان رفتن و پيك نيك به درد مى خوره٬ حفظ جان در صورت مواجه با حيوانات!! اين هم يك جور دفاع شخصيه ديگه!!!! ولى خوب در نگاه اوّل فكر مى كردم كوچك تر باشه؟! با توجّه به اين تصوير خيلى هم ريزه ميزه نيست؟[/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/CHIAPPA_RHINO_%289%29.jpg[/img][/align] [align=justify]مطابق عادت(!) يك سؤال هم دارم: تعبيه ايمنى آتش و جلوگيرى از شليك ناخواسته اين اسلحه چطورياست؟ قابل اتكا هست؟ امتحانش رو پس داده كه حتّى حين بپر بپر(!!) هم پاى صاحب اسلحه رو سوراخ نكنه؟! يكى از مهم ترين قسمت را هم فراموش كرديد قرار دهيد: [color=brown][size=15][b]كاليبر[/b][/size][/color] ! كاليبر كُشنده انتخاب كرده اند يا فقط براى زخمى كردنه؟ هر لوله چقر برد براى شليك ايجاد مى كنه؟ [color=green]به روزرسانى===================================[/color] ريل هاى پيكاتينى هم كه به چشم مى خورند! اينجا٬ آنجا٬ همه جا!! غير از چراغ قوه و نشانه گذار ليزرى چى ديگه مى شه(به درد مى خوره) رويش نصب كنى؟ خوب من يك جست و جوى كوچيك كردم٬ قيمتش رو بين 950 تا 750 دلار ذكر كرده اند(براى مدل هاى مختلف) دو نتيجه محيرالعقول برايم داشت: 1) كاليبر [b][size=15][color=red]357/0 مگنوم[/color] [/size][/b]هست!!!! 2) نوشته بودند كه براى X-Ray كاملاً غير قابل مشاهده هست!! اين كه اشياى آلومينيومى و آلياژ اون در X-Ray به صورت سفيد رنگ ديده مى شوند(ماوراى اون معلوم نيست و كلش به صورت سايه نامفهوم ديده مى شه٬ نه با جزئيات) چند جاى ديگه هم باهاش مواجه شدم ولى فكر كنم منظور نويسنده رد شدن از دروازه اشعه ايكس(X-Ray Gate) بدون به صدادر آمدن زنگ بوده؛ نظر شما چيه؟ كسى در تأييد يا رد يا توضيح اين دو مبحث سخنى نداره؟[/align]