daria

Members
  • تعداد محتوا

    580
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های daria

  1. [color=darkblue]سلام هرچند يه خورده زيادي قديميه ولي فكر كنم در اين باره مطلبي تو سايت نداشتيم[/color] [color=darkblue]پايان چريك‌هاي موسوم به ببرهاي تاميل (ايلام) در سريلانكا را نبايد رويدادي خارج از چارچوبه تحولات جهاني به حساب آورد. در دنيايي كه مسير و مدار امور به سمتي هدايت مي‌شود كه فرهنگ و انديشه‌هاي ليبرالي غرب فراگير شود، از خرده فرهنگ‌ها و به تبع آن اقوام مختلف، حمايتي جز حمايت‌هاي آرشيوي به روش مثلاً يونسكو به عمل آورده نمي‌شود. بديهي است در دنيايي كه سمت و سوي آن از اين قرار تعريف شده است كه خرده فرهنگ‌ها و قوميت‌ها براي امواج فرهنگ جهاني جا باز كنند و خود به موزه‌ها و كتابخانه‌ها بروند، جنبشي قومي كه براي كسب هويت ملي و استقلال سرزميني مي‌جنگد، اگر از درايت رهبران جنبش جدايي‌خواه ايرلند شمالي برخوردار نباشد كه خود داوطلبانه سلاح بر زمين نهادند و به جنگ پايان دادند به سرنوشت جنبش ببرهاي تاميل دچار خواهد شد كه زير سنگين‌ترين و خشن‌ترين حمله‌هاي ارتش سريلانكا به كلي نابود شدند. جنبش ببرهاي تاميل از زمان استقلال جزيره سيلان كه بعدها سريلانكا نام گرفت نضج يافت. تاميل‌ها 10 درصد جمعيت 21 ميليون نفري سريلانكا هستند و عمدتاً در شمال جزيره به سر مي‌برند. آنها پيرو آيين هندو هستند، اما سينهالي‌ها كه اكثريت و دولت را در اختيار دارند، بودايي هستند. تاميل‌ها چون سهمي از قدرت و اداره جزيره ندارند سر به طغيان برداشتند و از سي‌سال قبل شاخه نظامي آنها شكل گرفت كه سوداي خودمختاري قلمرو تاميل‌نشين را در سر داشت. معروف است كه ببرهاي تاميل پيشگامان حمله‌هاي انتحاري در دنيا بودند. انتحاريون تاميل مخصوصاً زنان انتحاري آنها پدران و مادران اين شكل از حمله و انتقام بوده‌اند و جنبش‌هاي تروريستي كه امروز در دنيا فعاليت مي‌كنند (از قبيل القاعده) ميراث‌خواران ببرهاي تاميل‌اند. ببرهاي تاميل در كارنامه‌ي سي‌ساله خود حدود 200 عمليات انتحاري ثبت كرده‌اند كه طي آن علاوه بر كشتار مردم، دست‌كم 12 شخصيت سياسي را هم از ميان برداشته‌اند. از آن ميان ترور «راجيو گاندي» نخست‌وزير سابق هند در سال 1991 (1360) و ترور «راناسينگ پريماداس» رئيس‌جمهوري وقت سريلانكا در سال 1993 (1362) قابل ذكر است. چريك‌هاي تاميل جز استقلال‌خواهي آرماني نداشتند. آنها از اين جهت در نوع خود منحصربه‌فرد بودند كه پيرو آيين، مكتب، و مرامي سياسي يا مذهبي نبودند كه براي آن دست به سلاح برده باشند. كتاب راهنماي عمل آنها استقلال و كسب هويت قوم تاميل بود. از اين رو رابطه‌اي با ديگر جنبش‌هاي فعال دنيا نداشتند. برجسته‌ترين جريانات خشونت‌طلب امروز دنيا تندروهاي مذهبي هستند كه براي آرمان‌هاي مذهبي مي‌جنگند و همين خط فاصل ميان آنها با ببرهاي تاميل بود. جنبش تاميل حداكثر 15 چريك در اختيار داشت. تاميل‌ها در سريلانكا معروف به طرفداري از انگلستان هستند، اما در جريان سركوب جنبش چريكي آنها حتي صداي اعتراضي از ناحيه رسانه‌ها و يا مقامات انگليسي برنخاست. اين نشاني است كه دولت «راجاپاكسه» بي‌گدار به آب نزده، جميع جهات ممكن را قبلاً سنجيده و محاسبات لازم را انجام داده است. به عبارتي، راجاپاكسه رأساً اقدام به اين امر نكرده است. آگاهان امور سريلانكا مي‌دانستند كه ماجراي ديرپاي نبرد دولت و چريك‌ها مدت‌ها كه در حالت موازنه قرار داشت و طي آن هيچ يك از طرفين از پس ديگري برنمي‌آمد، يا دستکم هيچ طرفي گذر از طرف ديگر را به مصلحت نمي‌ديد. اينك درنورديدن معادله و گذر دولت از چريك‌ها را نمي‌توان اقدامي شمرد كه يك طرف ـ يعني دولت ـ به تنهايي تصميم آن را اتخاذ كرده و دست بدان زده باشد، بلكه بي ترديد كه دولت، احزاب و جريانات سياسي داخلي و به علاوه نيروها و دولت‌هاي خارجي ذي‌مدخل در امور سريلانكا و شبه قاره را قبلاً ديده و آنها را از نيات خود مطلع ساخته و با قانع كردن آنان، نظر مساعدشان را جلب كرده است.[/color] http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2009\06\06-02\15-26-25.htm&storytitle=جنبش‌%20ببرهاي%20تاميل%20و%20موقعيت%20قوم‌گرايي%20در%20نظام%20جهاني [color=blue]ببرها چگونه نابود شدند[/color] [color=blue]*اشاره:[/color] [color=darkblue]نبرد اخير ارتش سريلانكا با ببرهاي تاميل توجه جهاني را به سوي كهن‌ترين مبارزه جدايي‌طلبانه تاريخ معاصر معطوف كرد. اين جنگ بي‌امان طومار مبارزه 37 ساله سازمان جنبش آزاديبخش تاميل (ايلام) را در هم پيچيد، اما هنوز هستند آگاهاني كه باور ندارند اين مبارزه پايان يافته باشد و دليل آنان نيز، ماهيت، انگيزه و اهداف قومي است كه تاكنون براي استقلال بهاي سنگيني پرداخته است. مقاله حاضر خوانندگان گرامي را با زواياي جالبي از تاريخ مبارزه كمتر شناخته شده ببرهاي تاميل آشنا مي‌كند: *** سكوتي كه در مراحل عمليات ارتش سريلانكا در دنيا برقرار بود از دلايل اثبات اين نظر است، حال آن كه ارتش سريلانكا در جريان عمليات قلع و قمع چريك‌ها، از هر خشونت و بي‌رحمي غيرقابل تصور فروگذار نكرد و اخبار جنايت‌ها و بي‌رحمي‌هاي ارتش سريلانكا هم در دنيــا منتشر شد. البتــه با قلع و قمع ببرهاي تاميل ماجراي شورش و خشونت در سري‌لانكا را نبايد پايان يافته تلقي كرد. تحليل‌گران معتقدند از آنجا كه ببرهاي تاميل مبتكر حمله‌هاي انتحاري بوده‌اند، اينك بعيد نيست كه هواداران آنها نيز به ياد آنها و در مقام انتقام از دولت و ارتش در برخي نقاط مبادرت به عمليات انتحاري بكنند. با همه اينها، خشونت‌هاي متصور و محتمل، جنبه غيرسازماني خواهد داشت و بيش از اقداماتي فردي نخواهد بود. سركوب جنبش با سابقه و نيرومند استقلال‌طلب قومي در جنوب آسيا، پيام ديگري هم دارد: راه كسب هويت و استقلال قومي در دنياي امروز باز نيست، اما دست دولت‌ها در قبال استقلال خواهان قوم‌گرا بيش از گذشته باز است. اين نتيجه‌گيري قطعاً موجب خواهد شد كه هم دولت‌هاي مواجه با جنبش‌هاي قومي و هم اين‌گونه جنبش‌ها در اطراف دنيا، برنامه‌ها و رويه‌هاي خود را مورد بازنگري قرار دهند. پايان كار و پايان حيات جنبش چريك‌هاي تاميل البته آثار مثبتي بر قوم تاميل خواهد داشت. كم‌ترين اثر آن را اين‌گونه بايد ديد كه تاميل‌ها ديگر شاهد جنگ و خون‌ريزي نخواهند بود، هواپيماهاي نظامي بالاي سرخود نخواهند ديد كه آنها را بمباران كند و ديگر شاهد انواع خشونت نخواهند بود، اما از طرفي درد و رنج قوم تاميل به پايان نرسيده است. آنان اقليتي مورد بغض اكثريت سينهالي حاكم هستند و سهمي در اداره امور كشور يا حتي در اداره امور خود ندارند. التيام زخم‌هايي كه بر پيكر قوم تاميل نشسته، مستلزم صرف زمان طولاني است.[/color] [color=blue]نابودي ببرها [/color] [color=darkblue]دنياي امروز كم‌تر جنبشي چريكي به خود ديده كه به اندازه ببرهاي تاميل نيرومند، مخوف و مرگبار باشد. اين جنبش حدود سي سال با دولت سريلانكا جنگيد تا سرانجام در ارديبهشت ماه سال جاري، ناگهان به پايان خود رسيد. ببرهاي تاميل بالغ بر سه دهه جنگ خونين را بر مردم و دولت سريلانكا تحميل كردند و كار را به آنجا رسانده بودند كه افكار عمومي سريلانكا، شبه‌قاره هند، و به عبارتي افكار عمومي دنيا به حضور و وجود آنان خوگرفته بود. ببرها كه خواهان استقلال بخشي از سريلانكا بودند، قوي‌ترين و بدون اغراق، پيشرفته‌ترين جنبش ضد دولتي در دنيا به شمار مي‌آمدند. آنها مي‌توانستند با هواپيما به مواضع دولتي حمله كنند، ماهواره‌ها را مورد هجوم الكترونيك قرار داده از كار بيندازند، و... اين توانايي‌ها افزون بر قدرتي بود كه در جنگ‌هاي چريكي داشتند. تشكيلات منظم و كارآزموده ببرهاي تاميل، امروز ديگر به تاريخ پيوسته است. پايان يكباره اين نيروي جنگاور معاصر پرسش‌هايي چند را در هر ذهن كنجكاو برمي‌انگيزد.[/color] http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2009\06\06-03\14-44-06.htm&storytitle=جنبش%20ببرهاي%20تاميل%20و%20موقعيت%20قوم‌گرايي%20در%20نظام%20جهاني%20ـ%20بخش%20دوم%20ببرها%20چگونه%20نابود%20شدند [color=blue]نخستين گام‌ها براي آخرين نبرد[/color] [color=darkblue]اشاره: مجموعه‌اي كه در پي از نظر شما مي‌گذرد، ابتدا گزارشي است از مراحل مختلف عمليات ارتش سريلانكا براي درهم شكستن ببرهاي تاميل. اين گزارش به قلم «مورليدار ردي» خبرنگار هندي تبار روزنامه انگليسي زبان هندو است. «ردي» تنها خبرنگاري بود كه اجازه داشت همراه ستون‌هاي اعزامي ارتش حركت كرده عكس و گزارش تهيه كند. البته او هنوز عكس‌هاي خود را منتشر نكرده است. افزون بر گزارش ياد شده، مطلبي در تحليل اين رويداد مهم و نيز مروري بر كارنامه «پرابها‌كاران» فرمانده و رهبر جنبش ببرهاي تاميل نيز ضميمه اين مجموعه است.[/color] [color=darkblue]***[/color] [color=blue]جنبشي براي كسب استقلال[/color] [color=darkblue]اعضاي ببرهاي تاميل يا ـ جنبش آزادي‌بخش خلق تاميل (ايلام) ـ شجاعت، پشتكار و تعهدي مثال‌زدني داشتند. هدف جنبش آزادسازي بخشي از خاك جزيره سريلانكا از مديريت دولت مركزي و كسب استقلال قوم تاميل بود. ببرهاي تاميل در راه اين هدف ذره‌اي ترديد نداشتند. آنها از معدود جنبش‌هاي غيرمذهبي دنياي معاصر بودند، اما از مؤمن‌ترين عناصر در ميان همنوعان خود به شمار مي‌آمدند. ازماه اوت 2006 (شهريور 1385) كه رئيس جمهوري سريلانكا عزم خود را براي نابود كردن ببرها جزم كرد، كتاب پرماجراي حيات اين جنبش به آخرين صفحه‌هايش رسيد. اما سرآغاز واپسين نبردها را بايد در آوريل 2006 (ارديبهشت 1385) دانست. در آن زمان زني از اعضاي ببرها با ظاهر زني كه باردار است در مقر ارتش سريلانكا افنجاري انتحاري انجام داد كه ژنرال «فونسكا» را به قتل برساند. فونسكا از آن سوءقصد جان سالم به در برد. اما جراحت‌هايي برداشت كه ناگزير مدت شش ماه را در بيمارستان گذراند. در انتخابات رياست جمهوري سريلانكا درسال 2005 (1384) راجاپاكسه بر رقيبش «رانيل و يكرم سينگ»، نخست وزير وقت، پيروزشد. يكي از وعده‌هاي مهمي كه راجاپاكسه در خلال تبليغات انتخاباتي به مردم داد، قلع و قمع تروريسم در جزيره سريلانكا و شكست نظامي ببرهاي تاميل بود. در اين بين عجيب آن بود كه ببرها در انتخابات از راجاپاكسه حمايت مي‌كردند، زيرا مي‌خواستند ويكرم سينگ را از دستيابي به قدرت باز بدارند. راجاپاكسه با كسب 150 هزار رأي بيشتر از حريف، به پيروزي رسيد. او از ابتداي رسيدن به رياست جمهوري درصدد بود تا فرصت مقتضي را به دست آورده اقدام به عمليات نظامي عليه ببرها كند. تا سرانجام در اوت 2006 (شهريور 1385) اين فرصت فراهم آمد. ببرها كه بر سر اجراي طرحي عمراني در شمال كشور با دولت مخالفت مي‌كردند، مجراي انتقال آب را مسدود كردند. انسداد مجراي انتقال آب، منشــأ زد و خوردهايي بين ببرها و ماموران دولتي شد و سپس كار به جنگي تمام عيار كشيد. اين جنگ آغاز روند پايان كار ببرها بود. نيروهاي دولتي پيروزي‌هايي را قدم به قدم و به صورت متوالي به دست آوردند تا سرانجام روز پايان ماجرا فرا رسيد.[/color] [color=blue]نخستين نقطه عطف[/color] [color=darkblue]جنگ نهايي با ببرهاي تاميل در اوت 2006 آغاز شد. ببرها مجراي آبي را كه در منطقه نفوذ آنها حفر شده بود مسدود كردند. دولت به اعتراض درآمد. ببرها در پاسخ، اقدام دولت را ناشايست خوانده و آن را عليه منافع هزاران كشاورزي دانستند كه كار و روزگارشان به آب وابستگي دارد. ببرها اعلام كردند كه دولت علاوه بر اين در عمل به تعهدات خود براي عمران منطقه كوتاهي ورزيده و طرح‌هاي عمراني اين منطقه را تأمين مالي نمي‌كند. اما دولت كوتاه نيامد و نخستين واكنش به ببرها را با انسداد بـزرگراه «آ ـ 9» نشان داد. اين بزرگراه جفنا را به كلمبو، پايتخت مرتبط مي‌كند. در نتيجه بسته شدن بزرگراه، بالغ بر 600 هزار نفر از مردمي كه در منطقه جفنا به سر مي‌برند، از دسترسي به پايتخت محروم مانده و به عبارتي از دنيا منقطع شدند. بزرگراه «آ ـ 9» فقط خط ارتباطي جفنا با پايتخت نبود. اين بزرگراه منبع عظيم درآمد روزانه براي ببرها بود. پايگاه اخذ عوارض از خودروها كه در اين بزرگراه قرار دارد در اختيار ببرها قرار داشت و درآمدي كه از خودروهاي عبوري اخذ مي‌شد به خزانه جنبش ببرها مي‌رفت و از طريق آن مي‌توانستند ملزومات نظامي مورد نيازشان را خريداري كنند. دولت در مرحله بعد، ايستگاه عوارضي بزرگراه را برچيد. ببرها با اين اقدام متحمل ضربه سنگيني شدند. اما جنبش ببرهاي تاميل پي به عمق ماجرا برد. روز 14 اوت 2006 دو رويداد بسيار مهم به وقوع پيوست: «بشيرولي» سرگرد بازنشسته ارتش پاكستان هدف سوءقصد نافرجامي قرار گرفت. در همان روز دولت سريلانكا مدرسه دخترانه‌اي را بمباران كرد و در نتيجه اين عمليات، 53 دختر دانش‌آموز كشته شدند. دولت انجام عمليات را مورد تأييد قرار داد و اعلام كرد كه اين مدرسه محل تربيت بمبگذاران انتحاري بود. در ماه دسامبر همان سال يكي از بمبگذاران انتحاري عضو ببرهاي تاميل خود را به ستون خودروهاي حامل وزير دفاع كوبيد. وزير وقت دفاع برادر راجاپاكسه رئيس جمهوري بود. او بيست سال پيش از ارتش بازنشسته شده و در آمريكا مغازه‌اي باز كرده بود. او كه مقيم دائم آمريكا بود از فرداي رياست جمهوري برادرش و بنا به دعوت دولت او به سريلانكا بازگشت تا عهده‌دار سمت وزارت دفاع گردد. برادر رئيس جمهوري در كنار ژنرال فونسكا، دو قطب بزرگ مخالف ببرها بودند كه هر دو هم مورد سوءقصد قرار گرفتند. دولت راجاپاكسه در آغاز سال 2007 سرسختانه مصمم گشت تا مبادرت به قلع و قمع ببرهاي تاميل كند و آنان را در مقر خودشان نابود سازد.[/color] [color=blue]عقب راندن ببرها[/color] [color=darkblue]دولت ماجرا را از اين قرار براي ماموران ارتش تشريح كرد: حضور ببرها در شهرهاي ساحلي «ترينكومالي» و «آمپارا» در شرق، تهديدي براي ارتش و نيز تهديدي است كه متوجه اتحاد، يكپارچگي، و حاكميت ملت در جزيره است. ارتش در نخستين گام، مناطق يادشده را پاكسازي كرد تا ذخاير نظامي و تسليحاتي خود را نيز از خطر مصون سازد. در جولاي 2007 (تير 1386) عمليات پاكسازي مناطق شرق از حضور ببرها، كامل شده و به پايان رسيد. اما پيشتر در همان ايام كه عمليات در شرق جريان داشت، دولت راجاپاكسه يك تيپ ارتش را به «مانار» اعزام كرد تا پاكسازي آن منطقه هم آغاز شود. پس از پايان كار در اين دو منطقه، عمليات ديگري در سپتامبر 2007 (شهريور 1386) در شمال شرق آغاز شد. عملياتي كه در شرق به اجرا درآمد، موجب شد كه چريك‌هاي ببرهاي تاميل به عمق مناطق شمالي عقب‌نشيني كنند. چريك‌ها اين كار خود را «عقب‌نشيني استراتژيك» عنوان كردند. زد و خوردها همچنان ادامه داشت. ببرهاي تاميل طبعاً مي‌فهميدند كه حمله‌اي سهمگين و اساسي در راه است. بر همين مبنا مواضع و تجهيزات خود را تا آنجا كه مي‌توانستند به خطوط داخلي‌تر انتقال مي‌دادند. همراه با اين عقب‌نشيني جمعيت انبوهي از مردم هم كوچ كرده به عمق نواحي شمال رفتند. نواحي شمال سريلانكا از ديرباز محل زندگي و زيستگاه قوم تاميل است. ببرهاي تاميل هم از درون اين قوم برخاسته و مدعي استقلال ناحيه تاميل‌نشين از دولت مركزي جزيره شدند. نيروهاي ارتشي مستقر در ناحيه تاميل‌نشين هم‌چون از بقيه نواحي جزيره به آنجا آورده مي‌شدند، طبعاً رفتار ضدتاميلي داشتند. ببرهاي تاميل از اين اوضاع بهره‌برداري كرده بين مردم محل تبليغ مي‌كردند كه اگر كسي در فكر نجات و سعادت تاميل‌ها باشد جز جنبش ببرها نخواهد بود. عمليات ارتش كه آغاز شد، حدود 300 هزار نفر از مردم تاميل هم به طرفداري از ببرها برآمدند و ضديت خود را با ارتش پنهان نداشتند. اين‌ها همان جمعيت انبوهي بودند كه پابه پاي ببرها در عقب‌نشيني استراتژيك آنها، خانه و كاشانه خود را ترك گفته با زن و بچه و مال و اموال به شمال كوچيدند. اين افراد كساني بودند كه جنبش ببرها را باور داشته، همراهي و پشتيباني آن را وظيفه خود مي‌شناختند. چند ماه قبل در ماه مارس 2007 (اسفند 1385) جنبش ببرها عملياتي هوايي انجام داده بودند كه قطعاً در جلب هواداري و پشتيباني مردمي آثار مثبتي داشت. دو تن از اعضاي جوخه انتحاري هوايي (ببرهاي سياه) با دو فروند هواپيماي سبك حمله جسورانه‌اي را به دو موضع ارتش انجام داده به سلامت به پايگاه ببرهاي تاميل بازگشتند. جنبش ببرها عكس‌هاي آن دو عضو جوخه هوايي را منتشر كرد كه در كنار پرابهاكاران برداشته بودند. دنيا دريافت كه ببرها قدرت هوايي هم دارند.[/color] [color=blue]آغاز پايان[/color] [color=darkblue]جنبش ببرها همچنان مواضع خود را يكي پس از ديگري ترك مي‌كرد. ارتش از هر روستا و شهر قدم به قدم جلو مي‌آمد و ببرها چاره‌اي جز عقب‌نشيني نداشتند. قلمرو ببرها مرتب كوچك‌تر مي‌شد. تا سپتامبر 2008 (شهريور 1387) حدود 10 هزار كيلومتر از اراضي و مناطقي كه قبلاً زير سيطره ببرها بود از دست آنها خارج شد و آنها اينك فقط 5 هزار كيلومتر از قلمرو خود را داشتند. ارتش جنگي تمام عيار را آغاز كرده بود. مقامات كشوري و لشگري كه عمليات را اداره مي‌كردند، ديگر نه كاري به خواست مردم داشتند و نه به افكار عمومي داخلي و خارجي. دولت در هفته آخر سپتامبر 2008 (اوايل مهر 1387) با انتشار بيانيه‌اي به سازمان‌هاي غيردولتي و مؤسسات وابسته به ملل متحد اعلام كرد كه از نواحي تحت سلطه ببرهاي تاميل خارج شوند. دولت در آن بيانيه، ضرب‌الاجلي براي خروج و تخليه مناطق يادشده، تعيين و تاكيد كرد كه از آن به بعد مسئوليتي در قبال سلامت و امنيت كسي در اين مناطق نخواهد داشت. دولت و ارتش سريلانكا از همه سو تحت فشار قرار گرفتند، اما توجهي نشان نداده و كار خود را دنبال كردند. در اكتبر و نوامبر 2008 (مهر و آبان 1387) جنگ همه‌جانبه درگرفته بود. جنگي همه جانبه كه در آن همه عناصر از قبيل طراحي، استراتژي، منابع، اطلاعات و همه لوازم و ملزومات به كار گرفته شده بود. سقوط «كيلي نوچي» نقطه عطف جنگ و به عبارتي آغاز پايان ببرها بود. پرابهاكاران فرمانده جنبش در روز 27 نوامبر (17 آبان) كه سالروز تولدش و «روزقهرمانان» ببرها بود در سخناني كه ايراد كرد، گفت: «سرزمين تاميل‌ها با جنگ شديدي درگير شد كه تاكنون شاهد آن نبود. اكنون شعله‌هاي جنگ از هر گوشه وكنار اين سرزمين زبانه مي‌كشيد و دم به دم بر شدت وحدت آن افزوده مي‌شد. آتش‌افروز اين جنگ هم دولت بود كه در اختيار سينهالي‌هاست. اما دود اين آتش فقط به چشم قوم تاميل مي‌رفت. دولت سينهالي قصد داشت آتش را تندتر كند تا گرما و حرارت آن تاميل‌ها را بيشتر بسوزاند و آنها را با اين روش به قيام عليه جنبش ببرها وادارد.» اما كاملاً‌ واضح بود كه هدف از جنگ فقط نابود كردن جنبش ببرهاست. پرابهاكاران در آن سخنراني از دولت هندوستان هم قدرداني كرد: «در اين برهه خطير، از مردم و رهبران تاميل نادو و رهبران هندوستان قدرداني و سپاس‌گزاري مي‌كنم كه از ما پشتيباني كرده و براي ما قائل به احترام و مودت شده‌اند. از صميم قلب از آنان مي‌خواهم تا صدايشان را با قدرت تمام بلند كنند.»[/color] http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2009\06\06-06\15-24-29.htm&storytitle=نخستين%20گام‌ها%20براي%20آخرين%20نبرد [color=blue]منبع: روزنامه هندي زبان «هندو» / ترجمه: محمود فاضلي بيرجندي[/color]
  2. [color=darkblue]سلام[/color] [quote][b]فرمانده نيروي زميني[/b] ارتش از برگزاري مراسم رژه هوايي جنگنده بمب‌افكن‌هاي [b]نيروي هوايي[/b] ارتش در تهران و ساير شهرستان‌ها خبر داد.[/quote] [quote]همچنين واژه جنگ ناهم‌تراز به لغات نظامي اضافه شد.[/quote] [color=darkblue]ميشه يه نفر فرق جنگ نا همتراز جنگ چريكي جنگ نامتقارن و جنگ نامنظمو توضيح بده [/color] [quote]و ديگر ما لشگر‌هاي سنگين را نمي‌بينيم و تيپ‌محور هستيم.[/quote] [quote]در سال جديد رزمايش بسيار سنگيني با حضور [b]5 لشكر[/b] و 7 تيپ برگزار مي‌شود و قرار است[/quote] [color=darkblue]بالاخره لشكر داريم يا نه؟[/color] [quote]تاكتيك سطحي و عمقي يعني گسترش نيروها در سطح به صورت موزاييكي و ديگري تاكتيك زمين مسلح بوده است[/quote]. [color=darkblue]تاكيتيك موزائيكي چيه؟[/color] [quote]وي در خصوص تاكتيك زمين مسلح اظهار داشت: در اين روش از نيروي انساني استفاده نمي‌شود و تجهيزات كنترل از راه دور است و نيروي انساني در شليك سلاح‌ها نقشي ندارد[/quote] [color=darkblue]پس اين سلاحا چه جوري عمل ميكنن نه مستقيم نه كنترل از راه دور[/color] [quote]يكي از تاكتيك‌هاي كه ما در مقابله با آمريكايي‌ها به كار مي‌گيريم جنگ فرسايشي و پدافند سطحي و [b]در عمق[/b] است[/quote] [color=darkblue]اگه منظورشون نيروي زمينيه با اين جمله تناقض داره[/color] [quote]اين تاكتيك‌ها و سلاح‌ها اجازه نخواهند داد هيچ دشمني وارد كشور شود. [/quote] [quote]همچنين براي اولين بار يگان‌هاي [b]پياده انبوه[/b] با لباس جديد نيروي زميني به صورت دسته‌هاي 24 × 24 و 30×30 رژه خواهند رفت.[/quote] [color=darkblue]پياده ي انبوهو جنگ غير كلاسيك [/color]
  3. daria

    مسابقه ي تاريخي

    [color=darkblue]سلام[/color] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_the-savaran-in-the-northeast.jpg[/img][/align] [color=indigo]جنگ سواره نظام ساسانی با گوک ترک های شمال شرقی[/color] [color=blue]1-سوار فرمانده :[/color] [color=darkblue]آخرین نمونه ای که اشاره به پیشرفت و تکامل سواران دارد ، در طاق بستان یافت شده است . سواران متاخر در استفاده از تیر و کمان و جنگ تن به تن و جنگ با نیزه بسیار ماهر و زبردست بودند . شمشیر آن ها از نوع آوار-ترکی معلق دو بنده بود که با نقش پر های زنبور تزئین می شد . کلاهخود «اسپانگن هلمی» که در طاق بستان وجود دارد . احتمالا متعلق به خسرو پرویز است و هم چنین جوشنی که تا زانو ها امتداد می یابد ، در این جا دیده می شود . اسلحه های ماشه دار به شکل فرضی پنجگان ، که در حقیقت وسیله ای بودند برای پرتاب سریع و موفقیت آمیز پنج تیر پشت سر هم ابداع شده بودند و البته هیچ نمونه ای از این اسلحه بقی نمانده است . تزئین های روی کمربند فرمانده نشان می دهد که او فردی از طبقه ی بالای نظامی ست . نشانه و نماد روی سپر ، یک شیر است که در حقیقت پرچم جنگی معمول ساسانیان بوده است . کماندان او نیزخورشید طلایی ایران باستان را در روی خود نشان می دهد . اسب یا توسن فقط از قسمت جلو مجهز به زره می باشد ، نقطه ضعفی که ممکن است بیزانسی ها در اواخر سال 620 میلادی از آن علیه ایرانیان استفاده کرده باشند . (منابع : طاق بستان ، تاریخ طبری ، شاهنامه ، کریستنسن ، گلدمن ، تروسدال ، گریشمن ، هرمن ، اوریت ، ضیاءپور) [/color] [color=blue]2-کنارک اَبَر شهر :[/color] [color=darkblue]این جنگجو . سواره نظام از نوادگان کوشانیان است که لباسی به شیوه ی آن چه که در طاق بستان دیده می شود ، به تن کرده است . بناربر آن چه که پیش تر گفته شد ساسانیان با نشانه گذاری با رنگ طبقه و رتبه ی خود را نشان می دادند ؛ سردوش هایی به رنگ قرمز و مشکی که این فرد بر دوش دارد ، طبقه ی نظامی او را نشان می دهد . شمشیر تقریبا بزرگ و سنگین است که این در حقیقت مشخصه ی قبایل ایرانی اصیل آسیای مرکزی ست که در شاهنامه توصیف شده اند . (منابع : موزه ی ایران بستان ، موزه ی صومعه ی دولتی سن پیترزبورگ ، تاریخ طبری ، شاهنامه ، آربری ، کریستنسن ، فرای ، گلدمن ، تروسدال ، گریشمن ، هرمن ، اورلیت ، ضیاءپور) [/color] [color=blue]3-پایگُسپانان بانو :[/color] [color=darkblue]این بانو فرمانده ی نظامی محلی و ولایتی (پایگُسپانان) ایت که با لباس و ظاهری آراسته ، در میان قبایل ایرانی و ترک های آسیای مرکزی در اواخر دوره ی ساسانیان و اوایل دوران اسلامی دیده می شود . لباس او به شیوه ی پوروهمان با چکمه های بلند آسیای مرکزی ، کمربند تزئین شده و لباس گشاد مخصوص سوار کاری ست . او با تیر و کمان خود به یک جنگجوی ترک ضربه زده و در حال بیرون کشیدن دومین تیر کُشنده ی خود از تیردان است . مدال هایی که اسب او را آراسته اند ، نشان می دهد که او جزو اعضای سواره نظام نخبه (سواران) است . (منابع : طاق بستان ، شاهنامه ، ضیاءپور ، موزه ی سن پیترزبورگ)[/color] [color=blue]4-جنگجوی گوک ترک :[/color] [color=darkblue]این جنگجو از قلمرئ پادشاهی گوک ترک ها (ترکان آسمانی) و از شزق رود جیحون آمده است . این ترک ها اجداد ترکان اوغوز زبان (سلجوقیان) محسوب می شوند ؛ پس از ورود اسلام و در قرن 11 میلادی ، نوادگان آن ها آذربایجان و آناتولی (بخش آسیایی ترکیه) را مورد حمله ی خود قرار دادند . کلاهخود ها ، شمشیر ها و زره ی آن ها تاثیر زیادی از هون ها و چینی ها گرفته است . ترک ها هرگز نتوانستند در برابر شکست های ویران کننده ی بهرام چوبین که بر آن ها تحمیل شد ، نیرو . توان پیشین خود را به طور کامل به دست آورند . تلاش های بعدی ترک ها در گرفتن امتیازاتی از خسرو پرویز نیز منجر به این شد تا آن ها دوباره توسط تعداد کمی از سواران نخبه تحت رهبری سمباط بگراتونی شکست بخورند . پیشروی ترک ها به آسیای مرکزی و آناتولی در حقیقت آمادگی دائمی آن ها را پس از سقوط امپراتوری ساسانی نشان می دهد . (منابع : موزه ی نظامی استانبول ، اتابکی ، نیوارک)[/color]
  4. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]«پيمان ليسبون»و خاطره «كنسرت اروپايي» سيد ياسر جبرائيلي [/color] [color=darkblue]گرد و خاك جنگ جهاني دوم كه فرو نشست، ديگر از امپراتورهاي هلند و پرتغال و انگليس، اروپاي مترنيخ، بيسمارك و حتي ناپلئون و هيتلر و موسوليني كه رجزخواني كنند و ادعاي مالكيت بر جهان را داشته باشند خبري نبود. قاره سبز به معناي واقعي كلمه از هم گسست. مستعمرات آمريكايي، آسيايي و آفريقايي كشورهاي اروپايي استقلال يافتند و فرآيند چپاول و غارت رسمي ملت هاي ديگر به دست قوم ياغي اروپايي تا حدي متوقف شد. اروپايي ها زماني به خود آمدند و ديدند كه جنگ هاي اول و دوم از كشورهايشان جز ويرانه اي باقي نگذاشته و در نتيجه آوارهاي سنگيني كه حرص «فضاي حياتي» (هيتلر مي گفت ما بايد همه جا را فتح كنيم تا نژاد ژرمن را در يك فضاي حياتي جمع آوريم) روي دوششان گذاشته، مشكل مي توانند كمر راست كنند و دوباره رجز ابرقدرتي و امپراتوري بخوانند. تقريبا كل اروپا زماني تحت يك امپراتوري بزرگ به نام رم-ژرمني بود. حتي پس از فروپاشي آن نيز سران روس، پروس و اتريش در «كنسرت اروپا» گردهم آمدند تا به ياد آن اروپاي واحد، در مقابل جريان هاي ناسيوناليستي در مناطق مختلف قاره بايستند و اين وحدت را همچنان حفظ كنند. اما انقلابات ناسيوناليستي 1830 و 1848 مانع تحقق اين رويا شد و كشورهاي بسياري در اين شورش ها به استقلال دست يافتند. اروپاي بعد از جنگ جهاني دوم، نيك دريافته بود كه هلند كوچك و فرانسه زخم خورده و ديگران ديگر به تنهايي قادر به قدرت نمايي در عرصه روابط بين الملل نيستند و تنها بازگشت به تز اروپاي واحد مي تواند جايي براي اين قاره در معادلات جهاني باز كند. اين بود كه ژوئيه 1952- يعني به فاصله كمتر از يك دهه بعد از جنگ- سران اروپايي به فكر اتحاد مجدد افتادند. روح ناسيوناليسم جاري در كالبد ملت ها اما بيش از شش دهه اجازه اين اتحاد را نداد و سرانجام اين دولت ها بودند كه همچون ماجراي كنسرت اروپا گردهم آمدند و در دسامبر 2001 مجمعي براي تنظيم يك «قانون اساسي» براي اروپا تشكيل دادند. اين قانون اساسي به رفراندم گذاشته شد، اما چون باز پاي ملت ها به ميان كشيده شده بود، به بن بست خورد و به مقصود نرسيد. در فاصله سال 2001 تا 2009 (پائيز88) سران اروپايي به هر ترفندي متوسل شدند تا نظر مردم خود را تغيير دهند، اما توفيقي نيافتند و سرانجام با دور زدن ماجراي رفراندم قضيه را در پارلمان ها حل و فصل كردند. در ايرلند نيز كه اصرار بر برگزاري رفراندم داشت، دوبار! راي گيري كردند تا سرانجام در پنجم دسامبر 2009 روياي خود را براي تشكيل يك سازمان اروپايي مستقل از كشورها و داراي شخصيت بين المللي عملي كنند. نوبت عمل كه رسيد، مناقشات آغاز شد. امضاي سران اروپايي بر پيمان ليسبون هنوز خشك نشده بود كه اتحاديه ماموران كنترل پرواز فرانسه در اعتراض به طرح ادغام شركت كنترل پرواز اين كشور با پنج كشور ديگر اعتصاب كردند. اين تقريبا اولين نشانه از شكست طرح اتحاد بود. فرانسه اي كه ادغام «كنترل پرواز» را برنمي تابد، چگونه مي تواند اقتصاد و سياست خارجي خود را با ديگر همسايگان و هم قاره اي هاي خود پيوند زند؟! بحران دوم، بحران يونان بود كه با فاصله بسيار اندك پس از بحران فرانسه روي داد. كمر آتن زير بار بدهي چند صدميليوني خم شده بود و زماني كه دولتمردانش دست ياري به سوي «متحدان اروپايي» خود گشودند، اخلاف هيتلر در آلمان- كه گويا هنوز تشنه فضاي حياتي هستند!- اين بار در قالبي متمدنانه به يونان پيشنهاد دادند كه بخشي از خاك خود را بفروشد! اين علائم هم نشان دهنده آنند كه كشورهاي اروپايي ظرفيت گره زدن منافع ملي خود به يكديگر را ندارند. بارها گفته ايم كه در اروپا همواره گرايشات ملي بر تمايلات فراملي غلبه داشته است.حال با اين اوصاف بايد اين پرسش را پيش كشيد كه آنچه بر سر كنسرت اروپا آمد، يعني فروپاشي در اثر انقلابات اجتماعي، بر سر پيمان ليسبون نيز خواهد آمد يا خير؟ شورش هاي مردمي، نشانه هايي همسو با پاسخ مثبت به اين [/color] http://www.kayhannews.ir/881224/12.htm
  5. سلام نقش عمليات بيت‌المقدس در تضعيف پدافند هوايي عراق در بررسي حماسه آزادسازي خرمشهر، ناديده گرفتن قدرت پدافند هوايي ارتش عراق و اهميت حماسه خلبانان جان‌بركف نيروي هوايي جمهوري اسلامي ايران و هوانيروز قهرمان ، يك خطاي تاريخي محسوب مي‌شود. اين مقاله با بررسي تدابير پدافند هوايي عراق در منطقه عملياتي بيت‌المقدس سعي در نشان دادن گوشه‌اي از حماسه خلبانان جان‌بركف نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران را دارد. آشنايي با پدافند هوايي عراق در دو سال اول جنگ: پدافند هوايي عراق (از دهه 70 تا اواسط دهه 90 ميلادي) از جمله مستحكم‌ترين سازمان‌هاي پدافند هوايي در خاورميانه به شمار مي‌رفت. استفاده از كارشناسان و متخصصين خارجي مخصوصاً روسي، بهره‌گيري از جنگ افزارهاي پدافند هوايي روز دنيا، رعايت اصول تنوع، انبوه بودن جنگ افزارها، سطح آموزش مناسب كاركنان و... از جمله عواملي بود كه پدافند هوايي عراق را در جايگاه مناسبي در ميان كشورهاي منطقه قرار داده بود. نكته قابل توجه در خصوص پدافند هوايي عراق اين است كه تا اواسط دهه 80 ميلادي، جنگ‌افزارهاي روسي (شوروي سابق) و بلوك شرق شالوده اصلي سامانه‌هاي پدافند هوايي عراق را تشكيل مي‌دادند ولي كمك‌هاي كشورهاي غربي و حتي عربي تغييراتي را در ساختار عملياتي و رزمي آن سازمان به وجود آورد. (همانند اضافه شدن رادارها و دستگاه‌هاي كنترل آتش فرانسوي و...) مطابق طرح عملياتي دفاعي ابوذر كه در خرداد 59 توسط معاونت عمليات و اطلاعات (مد عمليات) نيروي زميني ارتش تهيه شده، خلاصه وضعيت پدافند هوايي عراق چنين ذكر شده بود. ـ استعداد كاركنان نيروي هوايي عراق با احتساب كاركنان يگان‌هاي پدافند هوايي در حدود 25000 نفر مي‌باشد. پدافند هوايي يكي از 5 مديريت نيروي هوايي مي‌باشد (مديريت عمليات، آموزش، نگهداري، اداري و پرسنلي، پدافند هوايي و موشكي). تجهيزات پدافند هوايي نيروي هوايي ارتش عراق در سال 59 شامل سامانه‌هاي موشكي زمين به هواي؛ سام 2، سام 3، سام 6، سام7 و توپ‌هاي ضدهوايي 4ـ23 ـ ZSU، 2ـ23ـ ZSU، توپ‌هاي 30 ميلي‌متري، 57 ميلي‌متري خودكششي و... مي‌باشد. 30 ايستگاه رادار و 116 دستگاه رادار مختلف در بغداد (پايگاه اصلي) و نواحي چهارگانه بغداد ـ موصل‌ (ناحيه يك)، تكريت (ناحيه 2)، بصره (ناحيه 3)، كركوك (ناحيه 4) مستقر مي‌باشند. علاوه بر پدافند هوايي نيروي هوايي، هر كدام از يگان‌هاي رزمي و پشتيباني نيروي دريايي عراق داراي سازمان يك گردان پدافند هوايي مي‌باشند كه در زمان فوق، در ميان يگان‌هاي ساحلي نيروي دريايي عراق، گردان 44 پدافند هوايي در بصره و ام‌القصر استقرار يافته بود. علاوه بر پدافند هوايي نيروي هوايي و دريايي، در نيروي زميني و يگان‌هاي خلقي و... نيز جايگاه و سازمان خاصي براي پدافند هوايي در نظر گرفته شده بود. به عنوان مثال در هر لشكر پياده و يا لشكر مكانيزه عراقي، 2 گردان پدافند هوايي (به ويژه توپخانه پدافند هوايي) وجود داشت. اگرچه تمركز نيروهاي متجاوز عراقي در نزديكي مرز ايران از نيمه دوم فروردين 59 آغاز شد ولي گسترش عمده قواي عراقي از 15 شهريور 59 همراه با آماده‌باش نيروها صورت پذيرفت. در اين ميان حضور نيروهاي اصلي پدافند هوايي و توپخانه ضدهوايي عراق از دهه سوم شهريور 59 شدت بيشتري يافت. در آن روز گزارش‌هاي مختلفي در خصوص استقرار واحدهاي پدافند هوايي در مناطق غرب شلمچه، كرانه جنوبي اروند رود، در محور بصره، شلمچه، خرمشهر و ـ ارائه شده است. از جمله اين كه لشكر 92 زرهي در 23 شهريور 59، ضمن برآورد يگان‌هاي دشمن در خط مقدم، از حضور يك آتشبار ضدهوايي ديگر در كرانه جنوبي اروند رود (از سيبه تا بندر فاو) خبر مي‌دهد. همچنين مطابق برآوردي كه در 30 شهريور 59 و يك روز قبل از آغاز تهاجم سراسري به عمل آمد، عمده قواي ارتش عراق در طرفين رودخانه دجله بين كوت تا بصره كه مقابل منطقه مرزي مهران تا شلمچه ايران مي‌باشد گسترش يافته بودند و در مقابل محور شلمچه ـ خرمشهر علاوه بر نيروهاي خط مقدم دشمن چهارگردان پدافند هوايي نيز مستقر شدند. آغاز جنگ و تحركات جديد: علي‌رغم حضور گردان‌هاي پدافند هوايي از لشكرهاي 10 زرهي و يك مكانيزه (در حمله به غرب كرخه، منطقه عمومي دزفول و شوش) و گردان‌هاي پدافند هوايي از لشكرهاي 5 مكانيزه، 9 و 3 زرهي (در حمله از سمت جنوب غربي مرز ايران و عراق، منطقه بستان و سوسنگرد و اهواز و خرمشهر)، گردان‌هاي پدافند هوايي نيروي هوايي عراق نيز با حضور در مناطق اشغالي سعي در تقويت پشتيباني از نيروهاي اشغالگر عراقي را داشتند. براساس برآورد اطلاعاتي در پايان هفته اول جنگ، گردان 80 پدافند هوايي نيروي هوايي عراق در محور تنومه ـ شلمچه، گردان 68 پدافند هوايي نيروي هوايي عراق در محور تنومه ـ پاسگاه كيلومتر 25ـ حسينيه، گردان 17 پدافند هوايي نيروي هوايي در كنار گردان 29 پدافند هوايي لشكر 5 مكانيزه در محور تنومه ـ كوشك ـ پادگان حميد (شمال منطقه عملياتي خرمشهر)، گردان‌هاي 44 و 62 پدافند هوايي نيروي هوايي عراق در منطقه بصره و كرانه اروند رود و به منظور تقويت يگان‌هاي عملياتي خرمشهر ـ آبادان مستقر و درگير بودند. علاوه بر يگان‌هاي فوق، لشكر 3 زرهي عراق كه قرارگاه اصلي تك‌كننده به خرمشهر و آبادان محسوب مي‌شد، از يك آتشبار مستقل پدافند هوايي در كنار دو گردان پدافند هوايي خود سود مي‌برد.* از 4 آبان 59 تا 3 خرداد 61 كه خرمشهر در اشغال نيروهاي عراقي بود، تدابير پدافندي ويژه‌اي جهت حفظ خرمشهر از سوي عراقي‌ها به اجرا گذارده شد. اين تدابير ويژه صدام را دچار غرور كرده و اين چنين به ياوه‌گويي پرداخت كه: «... در صورتي كه ايراني‌ها خرمشهر را پس بگيرند، عراقي‌ها كليد بصره را به ايران خواهند داد.» براساس تدابير پدافندي فرماندهي سپاه سوم عراق، نحوه آرايش نيروهاي دشمن با توجه به موقعيت زمين، به صورت مثلثي فرضي بود. مثلثي كه ضلع شرقي آن به طول حدود 100 كيلومتر در امتداد رودخانه كارون از خرمشهر تا آبادي مليحان (در 20 كيلومتري جنوب غربي اهواز)، ضلع شمالي آن حدود 60 كيلومتر از مليحان در امتداد كرانه جنوبي رودخانه كرخه كور، هويزه، رودخانه نيسان تا هورالعظيم كشيده شده بود و ضلع بزرگ اين مثلث نيز خط مرزي دو كشور (از محل تلاقي رودخانه نيسان يا هورالعظيم تا پاسگاه ژاندارمري (حدود) در كرانه نهر خين به طول 150 كيلومتر) بود. بخشي از استعداد سپاه سوم عراق در اين منطقه عبارت بودند از: لشكرهاي 6 زرهي، 5 مكانيزه، 11 پياده، 3 زرهي و... كه گردان‌هاي پدافند هوايي را نيز مطابق سازمان ذكر شده در اختيار داشتند. عمليات بيت‌المقدس، تزلزل پدافند هوايي دشمن: قبل از آغاز نخستين مرحله از عمليات بيت‌المقدس، با توجه به استعداد و تركيب پدافند هوايي نيروهاي زميني و هوايي عراق در رده‌هاي مختلف، ضرورت استفاده از حجم وسيع‌تري از امكانات آفند و پدافند هوايي از سوي ج.ا.ا. به خوبي حس مي‌شد عراقي‌ها با توجه به تجربه تلخي كه از شكست خود در عمليات فتح‌المبين به دست آورده بودند جهت برطرف ساختن ضعف‌هاي خود اقدام به انتقال هواپيماهاي ميراژ و ميگ 23 و همچنين تجهيزات پدافندي از پايگاه‌هاي مستقر در عمق خاك خود به پايگاه‌هاي مقدم جبهه كرده و با اتكا به قدرت هوايي و پوشش فضاي آسمان جبهه سعي كردند كه با تهديدهاي نيروي هوايي ج.ا.ا. مقابله كنند. با وجود تهديدهايي كه از سوي پدافند هوايي عراق و هواپيماهاي گشتي (CAP) و پوششي مستقر در منطقه وجود داشت، عمليات مربوط به شناسايي تاكتيكي و عكسبرداري هوايي از تركيب و استعدادهاي نيروهاي عراقي مستقر در صحنه عمليات توسط خلبانان نيروي هوايي ج.ا.ا. به خوبي انجام شد و اطلاعات لازم جهت اجراي مرحله اول از عمليات بيت‌المقدس (10/2/61) فراهم شد. در همان زمان عراقي‌ها با افزايش‌بهره عملياتي خود از طريق استفاده از رادارهاي دوربرد و انبوه ساختن حجم آتش، استفاده از هواپيماهاي ميراژ و موشك‌هاي هوا به هوا و... سعي در اختلال در پروازهاي هواپيماهاي ايراني مخصوصاً بمباران مواضع عراقي توسط هواپيماهاي فوق را داشتند و البته شكار هواپيماهاي اف14 ايراني براي آنها ارزش بالايي داشت. اف14هاي ايراني در تثبيت حاكميت ايران بر فضاي منطقه نقش مهمي ايفا مي‌كردند. از سويي ديگر پدافند هوايي ج.ا.ا. با احداث سايت‌هاي تاكتيكي هاك (HAWK) و هدايت و كنترل عملياتي تجهيزات پدافند هوايي، استفاده از اطلاعات دريافتي از ايستگاه‌هاي رادار و همچنين سامانه‌هاي شنود الكترونيكي مستقر در منطقه با هماهنگي و همكاري ستاد عمليات هوايي جنوب، نقش مهمي در كسب برتري هوايي نيروي هوايي ج.ا.ا. و در نتيجه تسهيل شكست دشمن و آزادسازي خرمشهر ايفا كرد. تيز پروازان جان بر كف نيروي هوايي ج.ا.ا و هوانيروز قهرمان با حملات و بمباران مكرر مواضع دشمن بعثي، نيروهاي متجاوز را دچار سردرگمي كرده و فرصت لازم جهت انجام ادامه ماموريت توسط نيروي زميني ارتش ج.ا.ا، سپاه پاسداران و بسيج، نيروهاي ژاندارمري، كميته انقلاب اسلامي، شهرباني، جهاد سازندگي و... مهيا شد. بدين‌ترتيب يكبار ديگر ثابت شد كه در برابر اراده پولادين خلبانان شجاع نيروي هوايي ج.ا.ا و هوانيروز قهرمان قويترين پدافندهاي هوايي قادر به مقاومت نيستند. در ميان غنائم به دست آمده از نيروهاي دشمن دهها قبضه توپ‌هاي ضدهوايي و تجهيزات پدافند هوايي نيز وجود داشت كه بعدها مورد استفاده نيروهاي مسلح ج.ا.ا قرار گرفت. ستوان يكم رضا جهان‌فر منابع و مآخذ: 1ـ تقويم تاريخ دفاع مقدس (آخرين روزهاي صلح)، جلد اول، مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، تهران، 1384 2ـ تقويم تاريخ دفاع مقدس، جلد دوم، مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول، تهران، 1384. 3ـ ويرانه دروازه شرقي، وفيق السامرايي، مركز فرهنگي سپاه، چاپ اول، تهران 1374. 4ـ سايت سازمان تبليغات اسلامي 5ـ سايت سازمان عقيدتي سياسي ارتش http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2009\06\06-03\14-56-27.htm&storytitle=نقش عمليات بيت‌المقدس در تضعيف پدافند هوايي عراق
  6. [color=darkblue]سلام به همه بعد از اظهارات فرمانده ي نيروي دريايي درباره ي اهميت منطقه ي شمال اقيانوس هند گفتم شايد بد نباشه يه تاپيك در اين باره بزنم.اميدوارم مفيد باشه هر چند مطلب مربوط به حدود 10 ساله پيشه ولي ارزش يه بار خوندنو داره منبع كتاب ظرفيت نظامي و خطر بروز جنگ[/color] [color=blue]مقدمه[/color] [color=darkblue]درياهايي كه ساحل كشورهاي جنوب آسيا را مي شويند از نظر استراتژيك جزِ مهم ترين آب هاي كره ي زمين محسوب مي شوند. تانكرهاي حمل نفت و گاز كه از تنگه ي هرمز به سوي اقيانوس هند و سپس به طرف درياي چين جنوبي در حركتند، شريان انرژي ژاپن به عنوان دومين قدرت بزرگ اقتصادي جهان به شمار مي روند. كشورهاي جنوب آسيا متشكل از چين، هند، ايران و پاكستان منافع قابل ملاحظه يي در تجارت دريايي داشته و داراي بنادر مهمي هستند كه با بزرگ ترين شبكه ي تجارت دريايي جهان در ارتباط مي باشند. هر چهار كشور از نيروهاي دريايي شاخصي برخوردارند كه روز به روز در حال ارتقاي آن هستند. از اين ميان دو كشور هند و چين مايلند به قدرت عمده ي دريايي تبديل شوند. طرح هاي بلند پروازانه ي هند تا حد زيادي دچار جرح و تعديل شده و قابليت هاي واقعي چين نيز اغلب اغراق آميز مي باشد. به هرحال، توسعه ي آتي نيروي درياي اين چهار كشور عامل مهمي در ثبات منطقه به حساب مي آيد/ هر چهار كشور اخيرا به نحوي در عمليات هاي دريايي درگير بوده اند. اين درگيري ها معمولا در ارتباط با درگيري هاي وسيع تر ساحلي (خشكي) است، اما برخي از درگيري ها نيز ناشي از اختلاف برسر مالكيت جزاير رخ داده است. مورد آخر از اهميت بيشتري برخوردار است، زيرا مفاد كنوانسيون سال 1982 سازمان ملل در زمينه ي حق بهره برداري اقتصادي از آب ها تا شعاع 200 مايلي ساحل را براي كشورها محفوظ مي داند/ در طي جنگ با عراق، ايران درگير عمليات هاي دريايي مهمي بود. هدف عراق از شروع جنگ نفتكش ها(Tanker War) جلوگيري از صادرات حياتي نفت ايران بود و همچنين باعث ي حمله تلافي جويانه ي ايراني ها به كشتيراني كشورهاي عربي شد كه به نوبه ي خود منجر به درگيري ميان نيروهاي ايراني و نيروي دريايي امريكا گرديد. اين همه، حضور انبوه نيروهاي دريايي چند مليتي در خليج فارس را در پي داشت. فشار فزاينده ي نيروي دريايي امريكا به ايران احتمالا از جمله عوامل موثر در قبول آتش بس از طرف ايران است.(پاورقي 1) جنگ سال 1971 هند و پاكستان را مي توان يكي از بزرگ ترين درگيري هاي دريايي پس از جنگ جهاني در سال 1945 به شمار آورد. هند به وسيله ي حملات موشكي، بنادر غربي پاكستان را هدف قرار داد و با استفاده از ناو هواپيمابر خود به اهداف ساحلي حمله ور شد تا آنچه را كه پاكستان شرقي (East Pakistan) مي ناميد محاصره نمايد. اگرچه تلاش پاكستان براي ايجاد يك منطقه ي مين گذاري شده توسط زيردريايي به يك فاجعه ختم شد، اما يكي ديگر از زيردريايي هاي پاكستان توانست فريگيت (Frigate) هندي را غرق كند كاري كه پس از سال 1945 از سوي هيچ زيردريايي غيراتمي ديگري مشاهده نشده است. علاوه براين، هند از نيروي دريايي اش براي تثبيت موقعيت خود در اقيانوس هند به عنوان قدرت بدون رقيب منطقه استفاده كرده است كه بارزترين نمونه ي آن سركوب كودتاي سال 1988 مالديو توسط نيروي دريايي هند است/ نيروي دريايي ارتش آزاديبخش خلق چين (PLAN) درگذشته به نسبت غيرفعال بوده است، البته ناوهاي آن در سال 1974 براي بازپس گيري جزاير پاراسل (Paracel) از ويتنام مورد استفاده قرار گرفت. اين مساله باعث شد منازعه بر سر مالكيت جزاير درياي چين جنوبي بالا گرفته و هنوز هم ادامه داشته باشد و علاوه بر اين منطقه ي مزبور را در زمره ي مناطقي قرار داد كه در جهان امروز احتمال وقوع يك نبرد دريايي در آنها زياد است. چين به چيزي كمتراز حاكميت مطلق بركل منطقه رضايت نمي دهد كه اين خود باعث گسترش درگيري به برونئي، مالزي، فيليپين، تايوان و ويتنام مي شود. نفت و ماهي براي كشورهاي منطقه منافع زيادي به همراه دارد و چشم پوشي از آن امكان ندارد، اما مساله ي مهم تري كه دغدغه ي كشورهاي منطقه به حساب مي آيد تسلط يك چين بر جريان آزاد كشتيراني اين آبراه است. 25 درصد عبور و مرور دريايي جهان در اين منطقه صورت مي گيرد و استمرار دسترسي به اين آبراه ها به ويژه براي ژاپن از اهميت بالايي برخوردار است. درگيري اخيري كه در اكتبر سال 1994 ميان يك زيردريايي هسته يي چين و يك ناو هواپيمابر امريكا در درياي زرد به وقوع پيوست شايد نمونه يي از وقايع آتي باشد. تايوان از احتمال محاصره ي دريايي توسط چين ابراز نگراني كرده است و اين نگراني با تمرينات اخير چين تشديد شده است. همچنين حركت هاي ديگري كه توسط نيروي دريايي چين انجام شده و به طور كامل تحت كنترل رهبريت سياسي پكن نيزنمي باشد باعث تشديد نگراني ها شده است. دزدي هاي دريايي توسط شناورهاي كوچك وابسته به واحدهاي دريايي شبه نظامي، يك مشكل جدي به شمار مي رود كه اگرچه تا به حال در اين مساله دخالتي نداشته است ولي بيم آن مي رود كه اتخاذ تدابير قاطعانه در آب هاي مجاور، بي ثباتي سياسي در داخل را سبب گردد/ در ديگر سوي مسير نفت، ايران قرار دارد كه از ديرباز به عنوان مدخل ورودي به خليج فارس مطرح بوده است. نيروهاي نامنظم ايران در سال 1992 اتباع را از جزيره ابوموسي اخراج كردند تا اقدام ايران در سال 1971 يعني تصرف اين جزاير در خليج فارس را استحكام بخشند.(پاورقي 2) جزاير تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي به وسيله ي دفاع ساحلي و پايگاه هاي پرتاب موشك هاي سطح به هوا(SAM) و نيز توپخانه ي سنگين تجهيز شده اند. اعمال فشار توسط ايران از طريق مداخله در كشتيراني، آن گونه كه در جنگ عراق و ايران اتفاق افتاد، اسباب نگراني شديد غربي ها را فراهم آورده است و اين نگراني بدون شك همانند اواخر دهه ي 1980 به يك پاسخ بين المللي مي انجامد/ در اقيانوس هند، خطر وقوع جنگ ميان هند و پاكستان همچنان پابرجاست. چاودري (Rahul Roy - Chaudhury) مي گويد: هند معتقد است اتخاذ استراتژي تدافعي از سوي پاكستان قطعي است، زيرا از نظر كميتي در مرتبه ي پايين تري نسبت به هند قرار دارد. با اين حال، هند همچنان نگران حمله ي پاكستان به اهداف بسيار با ارزش خود نظير ناو هواپيمابر و نيروگاه هاي تامين انرژي مستقر در خشكي و دريا مي باشد. سيستم هاي دفاعي پاكستان به اندازه ي كافي قوي هستند كه بتوانند مانع تكرار حمله ي هندي ها به كراچي يا تاسيسات ساحلي پاكستان شوند. در كل، با توجه به كاهش ضربه پذيري پاكستان در مقابل فشار دريايي، به نظر نمي رسد كه عمليات هاي دريايي بتوانند همانند حمله ي سال 1971 موثر باشند اگرچه ممكن است نقش ثانويه مهمي داشته باشند[/color]
  7. [color=darkblue]سلام يكي داره يكيم مي خواد از روسيه بخره داره ر ساخت داخليشم به شدت كار ميكنه[/color]
  8. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]هند [/color] [color=darkblue]ناوهاي هواپيمابر با هواپيماهاي مجهز به موشك ضد كشتي، ناوشكن و فريگيت هاي دوربرد مسلح به موشك هاي ضد كشتي، زيردريايي هاي پيشرفته غيرهسته يي با اژدرهاي قوي و در نهايت ناوهاي جنگي تندرو(Corvettes) مجهز به موشك و قايق هاي تندرويي كه سابقه ي خوبي در زمينه ي عمليات هاي دوربرد و حمله به بنادر دشمن دارند، همگي مبين قدرت خوفناكي هستند كه اگر زيردريايي هاي هسته يي تهاجمي (SSNs) به آنها اضافه شود از آنچه هستند بسيار خوفناك تر خواهند شد/ درحقيقت برنامه ريزي هند به نحوي است كه در صورت بروز درگيري با پاكستان، بتواند بر ضد اين كشور عمليات تهاجمي انجام دهد. با تمام اين احوال، هند به توانايي هاي خود واقف است و همچنين درباره ي توانايي هاي تهاجمي خود خيالپردازي نمي كند و آن را بيش از حد تخمين نمي زند. عوامل ديگري نيز باعث اعتدال گرايشات تهاجمي هند مي شوند كه از مهم ترين آنها مي توان فقدان پشتيباني (لجستيك) دريايي قوي را ذكر كرد. اين مساله باعث محدوديت نقش هند درمحيط اطراف مي شود. با وجود اين، هر كشوري كه در همسايگي هند قرار دارد بايد به قدرت دريايي اين كشور حتي با وجود مضيقه هاي كنوني، توجه خاصي مبذول نمايد/ [/color]
  9. سلام این هم اون تاپیکی که مدت ها بود وعدشو میدادم حتما بخونید که فکر کنم واقعا ارزش چند بار خوندنو داشته باشه ولی متاسفانه دسترسی من به کامپیوتر بسیار محدوده و نمی تونم به طور منظم مطالبو بفرستم دیگه باید به بزرگی خودتون ببخشید منبع کتاب : ظرفیت نظامی و خطر بروز جنگ،چین،هند،پاکستان و ایران.فصل 17 فناوری ،روابط نظامی-غیر نظامی و جنگ در جنوب آسیا استفان بیدل و رابرت زیرکل(Stephen Biddle & Robert Zirkle) مقدمه در این فصل اهمیت بالقوه ی روابط نظامی-غیر نظامی برای تشریح کارایی فناوری تسلیحات پیشرفته در کشور های در حال توسعه مورد بررسی قرار می گیرد .از سال 1967 که مصر ناوشکن اسرائیلی ایلاث (Eilath) را با استفاده از موشک های استیکس (Styx) غرق کرد ،جهان با نگرانی ناشی از گسترش جنگ افزار های پیشرفته ی کشور های در حال توسعه مواجه بود ه است و شدت و ضعف این نگرانی از آن زمان به بعد همواره در نوسان می باشد.به هر حال با پایان یافتن جنگ سرد این مساله اهمیت خاصی یافت.دستیابی صدام به سلاح های پیشرفته ی غربی پیش از حمله به کویت ، در حقیقت نمونه ی ناگواری ست که مشکل تکثیر تسلیحات پیشرفته در کشور های در حال توسعه را به وضوح به تصویر می کشد . از این رو ، مساله ی امنیت بین المللی بیش از هر موضوعی مد نظر قرار گرفته است. اکنون باید دید که این تهدید چه قدر جیست ؟ برای پاسخ به این سوال ،آگاهی از توان واقعی تسلیحات مذکور ضروری ست . با این حال پس از عملیات توفان صحرا (Operation Desert Storm) بیش تر کارشناسان معتقدند که دسترسی ارتش های کشور های جهان سوم به این فناوری های پیشرفته تاثیر چندانی بر توانایی های آن ها نخواهد داشت کارایی تسلیحات متعارف در کشور های در حال توسعه چنین تصور می شود که ارتش عراق در در استفاده ی موثر از تسلیحات مذکور در میدان نبرد ناتوان بوده است.اگر چه صدام تعداد قابل توجهی از جدید ترین فناوری های غربی و روسی را خریداری کرده بود ولی اکثر آگاهان نظامی عقیده داشتند که سربازان وی از مهارت و آموزش کافی برای تسلط بر پیچیدگی ها ی این سیستم ها برخوردار نبوده اند. به طور کلی می توان گفت بهره برداری هر کشور از فناوری پیشرفته مستلزم برخورداری از سطح بالای باسوادی،نظام آموزشی کارامد و جمعیتی ست که شناخت روزآمدی از ماشین آلات و و سیستم های الکترونیک داشته باشند.نظریه ی سرمایه ی انسانی حاکی ست کشور های جهان سوم که اغلب فاقد چنین مهارت هایی هستند به لحاظ استفاده ی موثر از تسلیحات پیشرفته در مقایسه با کشور های توسعه یافته از یک ضعف غیر قابل اجتنالب برخوردارند.صحت چنین نظریه ای نشان می دهد که در واقع خطرات ناشی از تسلیحات متعراف چندان جدی نیست.از سویی دیگر ، بعضی از کشور های جهان سوم قادرند فناوری های پیچیده و پیشرفته را به نحو موثری مورد استفاده قرار دهند.برای مثال ،ویتنام شمالی با بهره گیری از سیستم دفاع هوایی منسجمی که شوروی در اختیار این کشور قرار داده بود ،توانست بین سال های 1965 تا 1972 بیش از دو هزار فروند از هواپیما های آمریکایی را هدف قرار دهد .در سال 1973 با استفاده از جنگ افزار های ضد تانک و موشک های سطح به هوای ساخت شوروی که آن زمان از فناوری پیشرفته ای برخوردار بوردند،مصر توانست نیرو های زمینی و هوایی رژیم صهونیستی را متوقف سازد.مبارزان مسلمان افغانستان نیز با بهره گیری از موشک های سطح به هوا و استینگر ساخت آمریکا در اواخر دهه ی 80 میلادی توانستند به نحو موثری با بالگرد های اتحاد جماهیر شوروی مقابله کنند.استینگر کماکان در زمره ی پیشرفته ترین موشک های ضد هوایی آمریکا قرار دارد و پیش از آن که در اختیار مبارزان مسلمان قرار گیرد تصور می شد که آن ها توان استفاده از این موشک ها را نخواهند داشت ،با این حال تاثیر کاربرد این موشک تا حدی بود که بسیاری آن را از جمله عوامل مهم عقب نشنی شوروی در سال 1989 می پندارند. با آن که هیچ یک از کشور های یاد شده از نظر سرمایه ی انسانی برتری چشمگیری نسبت به عراق سال 1991 نداشتند،همه ی آن ها نشان دادند که توان استفاده از تسلیحات متعارف پیشرفته را دارند .اکنون باید دید که تفاوت این کشور ها در چیست؟؟؟ خب تا قسمت بعدی که معلوم نیست کی باشه باید صبر کنید
  10. سلام به همه ي دوستان [color=blue]عملكرد پدافند هوايي ارتش خلق ويتنام و روابط نظامي- غيرنظامي در ويتنام شمالي[/color] [color=darkblue]بنابراين مي توان گفت كه ويتنام شمالي در بهره گيري از سيستم دفاع هوايي كاملا ماهرانه عمل نموده و اهم توانايي هاي تكنولوژيكي بالقوه ي خود را به كار گرفته است. تجهيزات ارتش خلق ويتنام با شرايط جغرافيايي و نوع تهديد، سازگاري قابل توجهي داشته است؛ اين ارتش از كاركنان توانمند و منضبطي بهره مند بود؛ سيستم هاي متفاوت از هماهنگي دقيق برخوردار بودند؛ خلبانان اين ارتش نيز همواره نبردهاي تهاجمي و استادانه يي را به نمايش گذاردند. اين توانمندي ها درميزان ضايعات وارد بر امريكا كه يكصد برابر ضايعات عمليات طوفان صحرا بود، عامل مهمي محسوب مي شود/ حال بايد ديد كه توان ارتش خلق ويتنام در بكارگيري فناوري تا چه حد از روابط نظامي- غيرنظامي ويتنام شمالي نشات مي گرفت؟ با آنكه روابط نظامي- غيرنظامي به تنهايي براي استدلال و توجيه موفقيت ارتش خلق كافي نيست، اما يكي از شرايط مهم و موثر آن محسوب مي شود. به تعبيري هيچ گاه خطر كودتاي ارتش خلق اين كشور، دولت ويتنام شمالي را نگران نكرد؛ بنابراين دولت مي توانست آزادي عمل كافي به ارتش بدهد. اين آزادي عمل به نوبه ي خود به ارتش خلق امكان مي داد تا ضمن كسب تخصص و تنظيم آموزش هاي فني سربازان، تاكتيك هاي جديدي براي استفاده از فناوري موجود اتخاذ كند. البته آزادي عمل ارتش به تنهايي نمي تواند متضمن تحقق همه ي اين مراحل باشد، ولي عدم برخورداري از اين آزادي قطعا مانع از تحقق اين پيشرفت هاست. به طور كلي ويتنام شمالي گواه اين است كه بدون وجود موانع، حتي كشوري كه از سرمايه انساني ناچيزي برخوردار است نيز مي تواند راهي براي رسيدن به هدف بيابد/[/color] [color=indigo]آثار و نتايج[/color] [color=darkblue]ويتنام شمالي و عراق از بعضي جوانبِ حايز اهميت، شبيه يكديگرند. براي مثال سيستم پدافند هوايي ويتنام در سال هاي 1972- 1965 و سيستم پدافند هوايي عراق در سال هاي 1991-1980، هر دو از فناوري پيشرفته ي منطبق بر استانداردهاي جهاني برخوردار بوده اند. در حالي كه اين دو كشور در مقايسه با كشورهاي پيشرفته تر از سرمايه انساني به نسبت محدودي برخوردارند/ از طرفي روابط نظامي- غيرنظامي اين دو كشور كاملا متفاوت بود. تاريخچه ي عراق حاكي است كه اين كشور در كم تر از سي وپنج سال گذشته، دوازده كودتاي موفقيت آميز نظامي به خود ديده است و نتيجه ي آن سيستم مراقبتي شديدي است كه تا سال 1991 نظارت جدي بر ارتش را عهده دار بود. بر عكس، در ويتنام شمالي، ارتش اساسا مشروعيت دولت غيرنظامي را پذيرفته و در ارزش ها و اهداف اوليه دولت شريك است. نتيجه ي اين مشاركت، رابطه يي با حداقل تضادهاست/ بنابراين در دو كشور مذكور كه سيستم پدافند هوايي آنها از فناوري پيشرفته يي بهره مند بود، با آنكه سرمايه انساني تقريبا يكسان بود ولي روابط نظامي- غيرنظامي كاملا متفاوت بود. در صورتي كه سرمايه انساني عامل موثري در كاربرد فناوري محسوب شود، سيستم هاي پدافند هوايي اين دو كشور بايد بسيار ضعيف عمل مي كردند و اگر روابط نظامي- غيرنظامي با اهميت فرض شود انتظار عملكرد موثرتر سيستم دفاع هوايي ويتنام شمالي نبايد دور از انتظار باشد. البته در عمل، مورد دوم مصداق حقيقي داشت. در حالي كه ارتش خلق ويتنام مهارت قابل توجهي در كاربرد سيستم پيشرفته ي دفاع هوايي از خود به نمايش گذارد، عراق عملكرد ضعيفي در اين زمينه داشت. ضعف عراق هم در مقابله بانيروي هوايي پيشرفته ي امريكايي مشهود بود و هم در جنگ با ايران كه علاوه بر مشكلات فراوان از تجهيزات قابل توجهي نيز برخودار نبود. در نتيجه مي توان گفت حداقل در بعضي شرايط ممكن است روابط نظامي- غيرنظامي بيش از سرمايه انساني در تعيين مهارت تكنولوژيك كشورهاي در حال توسعه موثر باشد/ با توجه به موارد مذكور مي توان سه نكته را استنباط كرد: 1 - هر قدر مسايل آسيب شناختي موجود در يك نظام (مانند نوع روابط نظامي- غيرنظامي در عراق) بيشتر باشد به همان ميزان ضعف موجود در كنترل صادرات تسليحات به جهان سوم براي كشورهاي كنترل كننده ي صادرات اين تسليحات كم تر مشكل آفرين خواهد بود. براي مثال، شايد عراق بتواند با وجود تحريم سازمان ملل دوباره بر قدرت تسليحاتي خود بيفزايد اما اين امر بي گمان تاثير چنداني در توانايي نظامي واقعي اين كشور نخواهد داشت. به تعبيري عامل بازدارنده و موثر در عملكرد نظامي عراق را نه در تسليحات اين كشور بلكه در شخص صدام، ساختار زيربنايي حكومت، رهبري و افسران ارتش وي بايد جستجو كرد/ 2- مطالعه و بررسي موارد مذكور حاكي از آن است كه با توجه به زمينه هاي جذب فناوري، همسان تلقي كردن كشورهاي جهان سوم اشتباه فاحشي است. با آنكه اغلب كشورهاي در حال توسعه به طور مشابه از سرمايه انساني ناچيزي برخوردارند ولي روابط نظامي- غيرنظامي آنهامتفاوت است. اگر روابط نظامي- غيرنظامي در افزايش توان نيروهاي مسلح براي استفاده از فناوري تا اين اندازه با اهميت است، مي توان گفت بسياري از كشورهاي در حال توسعه در بهره گيري از فناوري پيشرفته نسبت به عراق برترند/ 3- فناوري هاي مورد استفاده نيز تفاوت هاي قابل توجهي با يكديگر دارند. فناوري هاي پدافند هوايي (و يا نبرد زميني) از تعداد كثيري سيستم جداگانه تشكيل شده است كه براي مثال حساسيت آنها نسبت به تاثير آسيب شناختي روابط نظامي- غيرنظامي معيوب به مراتب بيش از حساسيت موشك هاي بالستيك به اين گونه روابط است (اين تفاوت حساسيت به اين دليل است كه سيستم موشك هاي بالستيك از اجزاي كم تري تشكيل شده و استفاده از آن به هماهنگي چندان گسترده يي نياز ندارد). بنابراين تفاوت ميان فناوري هاي مورد نظر نيز بايد مدنظر قرار گيرد، با اين حال بررسي دقيق اين تفاوت ها مستلزم آن است كه مساله ي جذب فناوري به مراتب گسترده تر و دقيق تر از حد بحث هاي فعلي مطرح شود/ در خاتمه بايد گفت بر اساس نتايج مذكور احتمال دارد در آينده يي نزديك موازنه ي قدرت نظامي جهان دستخوش تغيير و تحول شود. همزمان با افزايش اهميت كاربرد فناوري در جنگ ها، توان استفاده از فناوري مذكور در ارزيابي توان واقعي نيروهاي مسلح معيار مهمي محسوب مي شود. در نتيجه مي توان گفت اهميت كاربرد فناوري تا حدي است كه بكارگيري سيستم هاي متعدد، متنوع و مجزا، رفته رفته به عنوان يكي از ملزومات جنگ مطرح مي شود. بنابراين اهميت فزاينده ي كاربرد فناوري به نوعي نشانگر ايجاد تحول در توانايي نظامي است. البته كشورهايي كه روابط نظامي- غيرنظامي جنجالي و مشكل آفريني دارند از اين توانايي نظامي فاصله مي گيرند. در مقايسه، كشورهايي كه از روابط سالم تري برخوردارند به توانايي نظامي بالاتري دست مي يابند. اين تغيير (توانايي نظامي بالا براي كشورهاي داراي روابط نظامي- غيرنظامي سالم) حتي به رغم تكثير چشمگير فناوري تسليحات پيشرفته نيز ممكن است محقق گردد. با در نظر گرفتن رقابت فزاينده يي كه در آينده در عرصه ي فناوري نظامي بروز خواهد كرد. به نظر مي رسد بهترين سلاحي كه هر كشوري مي تواند از آن بهره مند شود، برخورداري از روابط نظامي- غيرنظامي سالم است/ [/color] ---------------------------------------------------------------------------------------------------- [quote]دریا جان این قسمت آخر بود یا چند قسمت دیگه باقی مونده که بحث رو شروع کنیم؟[/quote] [color=darkblue]اين قسمت آخر بود.منتظر بودم برگردي بعد قسمت آخرو بذارم 9 8 7 6 5 4 3 2 1 0 بحثو شروع كنيد [/color] ----------------------------------------------------------------------------------------------------- [quote]دریا جان عزیزم دستت خیلی درد نکنه ولی توجه داشته به یک موضوع داشته باش نویسنده این کتاب آمریکایی است و با این کار سعی داره قدرت نیروی هوایی ایران رو زیر سوال ببره! پدافند عراق اینطورهم که این یارو می گه هردم بیل نبود! خودت توجه کن جنگ عراق با ایران و جنگ ویتنام با آمریکا منتهی اومده به طور خیلی حرفه ای بیشتر سمت و سی کتاب رو به سمت ایران برده![/quote] [color=darkblue]سلام بر ليچي لوچ (بر وزن لاكي لوك) باور كن من بي تقصيرم . ضمن اين كه فكر كنم تو قسمتاي ديگه ي كتاب به اندازه ي كافي به حساب ما ريده باشه كه اين بخش توش گم باشه[/color] ----------------------------------------------------------------------------------------------------- [quote]بسیار عالی بود و از خواندن مطلب لذت بردم . اگر همین مقایسه با عملکرد پدافند خودمان هم در زمان جنگ انجام شود مطلب بسیار جالب تری از کار در خواهد آمد.[/quote] [color=darkblue]اين ديگه كار شماهاست[/color] ----------------------------------------------------------------------------------------------------- [color=darkblue]از بقيه ي دوستان هم ممنونم [/color]
  11. [color=darkblue]سلام به همه حرفي براي گفتن ندارم نسل ما (خودما(خودم)) چي كار كرديم[/color] --------------------------------------------------- [color=darkblue] اگه درست يادم مونده باشه : من به پدر شايان افتخار مي كنم چون اونو به سرزمين موج هاي آبي برده [/color]
  12. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]پاكستان [/color] [color=darkblue]پاكستان مصمم است در بخش زيردريايي به عنوان يك قابليت دريايي ويژه سرمايه گذاري كند. در حال حاضر چهار زيردريايي قديمي ساخت فرانسه موسوم به (Daphnes) كه سه فروند آن در سال 1971 تحويل داده شد و يكي ديگر از پرتقال خريداري گرديد، و دو فروند زيردريايي بزرگ تر فرانسوي به نام آگوستاس (Agostas) كه در سال هاي 1980-1979 تحويل داده شد در اختيار نيروي دريايي پاكستان قرار دارند. (اين دو زيردريايي ابتدا توسط آفريقاي جنوبي سفارش داده شده بود.) همه ي اين زيردريايي ها مجهز به موشك هاي ضد كشتي ساب- هارپون (Sub-Harpoon) ، اژدرهاي هدف ياب و مين مي باشند. طي دهه ي آتي نيروي زيردريايي پاكستان دستخوش پيشرفت هايي در اين زمينه خواهد شد. اين تغييرات با خريد سه فروند صورت مي پذيرد كه اولي در فرانسه ساخته خواهد شد، كار ساخت دومي با هدف انتقال فناوري در پاكستان به اتمام خواهد رسيد و سومي به طور كامل در پاكستان ساخته مي شود. مورد آخر برنامه يي بسيار بلند پروازانه است كه با هدف تجهيز سومين زيردريايي با موتور جلو برنده ي بي نياز به هوا و متكي به اكسيژن مايع صورت مي گيرد. تمامي اين زيردريايي ها مجهز به موشك هاي اگزوسه (SM -93 Exocet) پرتاب در آب مي باشند. به علاوه، پاكستان سه فروند زيردريايي كوچك طرح ايتاليا را ساخته است كه همگي به اژدر و مين چسبان شناگر مجهز هستند. واحد عمليات ويژه ي پاكستان نيز داراي نفربرهاي Chariot است/ امريكا در سال 1990 ارسال كمك نظامي به پاكستان را تحريم نمود و پاكستان نيز در پاسخ، هشت فروند فريگيت امريكا را در سال 94-1993 به اين كشور برگرداند و به جاي آن شش فريگيت قديمي تر نوع 21 (21(Type- ارتش سلطنتي (انگليس) را به ناوگان سطحي خود افزود/ اگرچه فريگيت هاي انگليس همانند فريگيت هاي امريكايي داراي سيستم هاي جنگ ضد هوايي نيستند، اما با توجه به سكوهاي به نسبت مدرن اين شناورها، در صورت تمايل خريداران مي توان آنها را با تجهيزاتي از قبيل انواع سنسور، موشك، اژدرهاي مورد نياز براي جنگ ضد زيردريايي، بالگرد و توپ تجهيز نمود. برخي تجهيزات مانند موشك امريكايي و توپ هاي ضد هوايي كوتاه برد ولكان فالانكس (Vulcan Phalanx) از شناورهاي قديمي جدا و به اين كشتي انتقال داده شده اند. البته از قرار معلوم اين انتقال به معني پايان كار سه ناوشكن نوسازي شده ي امريكايي (Gearing Class) مجهز به و مي باشد كه طي سال هاي 1982-1980 خريداري شده بودند. اگرچه شناورهاي مزبور نوسازي شده اند ولي گزارشات بيانگر آن است كه تمامي كشتي هاي اين نسل از رده خارج و غيرفعال مي باشند. نيروي دريايي در حال خريد بالگردهاي لينكس (Lynx) براي جديد است تا به وسيله آن سلاح مورد نياز جهت جنگ ضد زيردريايي (ASW) را تامين نمايد و همچنين به وسيله ي موشك هاي پرنده ي درياييِ(Sea Skua) اين بالگرد، جنگ ضد سطحي را به اجرا در آورد. قرار است فريگيت هاي نوع-21 با تجهيزات جديد كنترل و فرماندهي نظير وسايل ارتباط اطلاعاتي مجهز شوند كه در اين صورت به رزمناوهاي نوين و پرقابليت تبديل خواهند شد. در حال حاضر موثرترين رزمناوهاي سطحي پاكستان دو مدل قديمي فريگيت ليندركلاس (Leander Class) ساخت انگلستان است كه در سال 1988 خريداري شده اند. اين شناورها مجهز به توپ و خمپاره اندازهاي ضد زيردريايي با برد كوتاه است، با اين حال داراي رادار و اتاق عملياتي است كه براي كنترل هواپيما مفيد مي باشد؛ اين شناورها بالگرد آلوت-3(Alouette) را جهت تجسس حمل مي كنند و حداكثر بازده عملياتي آنها ريختن بمب هاي زير آبي است. هنگامي كه فريگيت هاي نوع-21 در شرايط ايده آل باشند، اين هشت فريگيت در مجموع مي توانند نقش مهمي در كنترل دريايي ايفا نموده و كشتيراني پاكستان را از تهديدات مختلف در امان نگهدارند. البته گفتني است كه اين شناورها در جنگ ضد هوايي بسيار ضعيف بوده و ضروري است از پوشش هواييِ ساحل- پايه ي مناسبي برخوردار باشند. به علاوه توانايي نيروي دريايي پاكستان در مورد تعمير و نگهداري موتورهاي شش فروند فريگيت جديد نوع-21 مورد ترديد است. يك ناو چيني كه جديدا خريداري شده و يك كشتي هلندي قديمي تر، دو يدك كشي هستند كه براي تامين نيازهاي تداركاتي نيروي فريگيت پاكستان به كار مي روند/ نيروي هوايي پاكستان قصد دارد جنگنده بمب افكن هاي ميراژ خود را براي همكاري با نيروي دريايي اختصاص دهد. اين هواپيما قادر به حمل موشك هاي اگزوسه به عنوان سلاح ضد كشتي مي باشد. شش بالگرد دريايي سلطان دريا(Sea King) مي توانند جانشين مناسبي براي هواپيماهاي مذكور جهت حمل موشك اگزوسه باشند. چهار هواپيماي گشت دريايي دست دوم موسوم به بريگيت آتلانتيك (Breguet Atlantique) جهت شناسايي دريايي و انجام جنگ ضد زيردريايي در درياي عمان به كار گرفته شده اند. اين هواپيماها همچنين قادر به حمل موشك اگزوسه هستند/ پاكستان به وسيله ي سه مين ياب فرانسوي مدرن درحال نوسازي ناوگان ضد مين خود مي باشد. مين يابي كه در خليج فارس مشغول همكاري با نيروي دريايي فرانسه بود به عنوان اولين مين ياب به نيروي دريايي پاكستان مامور شد. مراحل ساخت دومي در فرانسه به پايان رسيده و سومي در كراچي در حال اتمام است. به علاوه، پنج مين روب بدون سرنشين در سال 1991 از چين خريداري شده است. افزون براين، چين تامين نيروي كوچكي متشكل از هشت قايق موشكي تندرو را در دو به عهده گرفته است كه به موشك هاي مسلح اند. همچنين پنج قايق توپدار كوچك نيز جزِ ناوگان نيروي دريايي پاكستان است كه يكي از آنها ساخت داخل مي باشد و اميد مي رود وارد خط توليد شود/[/color]
  13. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]هماهنگي عناصر پدافند هوايي[/color] [color=darkblue]ارتش خلق ويتنام برخلاف عراق در هماهنگي دقيق سيستم هاي متفاوت از توانايي كافي برخوردار بود. براي مثال، براي اينكه هواپيماهاي امريكايي تحريك شوند و در ارتفاع كم، يا به تعبيري، درحوزه ي كمربند استقرار توپخانه ي ضدهوايي پرواز كنند، اين ارتش اغلب از موشك سطح به هوا(SAM) استفاده مي كرد. هواپيماهاي رهگيري نيز غالبا در منطقه يي مورد استفاده قرار مي گرفتند كه تحت پوشش موشكي (SAM) و توپخانه ي ضدهوايي قرار داشت و بدين ترتيب هواپيماهاي امريكايي با خطر جدي تري مواجه بودند. البته به منظور جلوگيري از هدف قرار گرفتن هواپيماهاي خودي لازم بود كه هماهنگي هاي دقيقي صورت گيرد. خلبانان امريكايي در گزارشات خود اغلب مدعي بودند كه بلافاصله پس از ترك منطقه يي كه هواپيماهاي رهگيري ارتش خلق در آن به گشت زني مي پرداختند و رادار سايت هاي موشكي در آن فعال بود، با پرتاب همزمان و انبوه موشك هاي سطح به هوا مواجه مي شدند. با نزديك تر شدن به منطقه ي هدف، هواپيما متوجه سد آتش شديد و متراكم توپخانه ي ضدهوايي و موشك هاي سطح به هوا مي گرديد؛ پس از مشخص شدن منطقه ي هدف و هنگام خروج از حريم آسمان ويتنام شمالي، پرواز هواپيماي ميگ صورت مي گرفت/ عملكرد پدافند هوايي ارتش خلق ويتنام و روابط نظامي- غيرنظامي در ويتنام شمالي بنابراين مي توان گفت كه ويتنام شمالي در بهره گيري از سيستم دفاع هوايي كاملا ماهرانه عمل نموده و اهم توانايي هاي تكنولوژيكي بالقوه ي خود را به كار گرفته است. تجهيزات ارتش خلق ويتنام با شرايط جغرافيايي و نوع تهديد، سازگاري قابل توجهي داشته است؛ اين ارتش از كاركنان توانمند و منضبطي بهره مند بود؛ سيستم هاي متفاوت از هماهنگي دقيق برخوردار بودند؛ خلبانان اين ارتش نيز همواره نبردهاي تهاجمي و استادانه يي را به نمايش گذاردند. اين توانمندي ها درميزان ضايعات وارد بر امريكا كه يكصد برابر ضايعات عمليات طوفان صحرا بود، عامل مهمي محسوب مي شود/ حال بايد ديد كه توان ارتش خلق ويتنام در بكارگيري فناوري تا چه حد از روابط نظامي- غيرنظامي ويتنام شمالي نشات مي گرفت؟ با آنكه روابط نظامي- غيرنظامي به تنهايي براي استدلال و توجيه موفقيت ارتش خلق كافي نيست، اما يكي از شرايط مهم و موثر آن محسوب مي شود. به تعبيري هيچ گاه خطر كودتاي ارتش خلق اين كشور، دولت ويتنام شمالي را نگران نكرد؛ بنابراين دولت مي توانست آزادي عمل كافي به ارتش بدهد. اين آزادي عمل به نوبه ي خود به ارتش خلق امكان مي داد تا ضمن كسب تخصص و تنظيم آموزش هاي فني سربازان، تاكتيك هاي جديدي براي استفاده از فناوري موجود اتخاذ كند. البته آزادي عمل ارتش به تنهايي نمي تواند متضمن تحقق همه ي اين مراحل باشد، ولي عدم برخورداري از اين آزادي قطعا مانع از تحقق اين پيشرفت هاست. به طور كلي ويتنام شمالي گواه اين است كه بدون وجود موانع، حتي كشوري كه از سرمايه انساني ناچيزي برخوردار است نيز مي تواند راهي براي رسيدن به هدف بيابد/[/color]
  14. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]ساخت زيردريايي هاي بزرگ در کشور تا شش سال ديگر[/color] [color=darkblue]ايران تا شش سال ديگر قادر به ساخت زيردريايي هاي بزرگ خواهد بود. به گزارش خبرنگار مانا ،مهندس" امير بابايي" معاون هماهنگ كننده سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع در مراسم اهداي جوايز اولين دوره مسابقات ملي زير دريايي هاي كنترل از راه دور با بيان اينكه خط توليد زير دريايي هاي سبك هم اكنون در كشور ايجاد شده است ادامه داد: زير دريايي هاي متوسط نيز در آستانه ساخت در كشور قرار دارد این در حالی است که تا شش سال ديگر ايران به دانش ساخت زيردريايي هاي بزرگ دست خواهد يافت. وي افزود: در بخش طراحي براي زير دريايي هاي كوچك يا سبك رسيدن به توان بومي سازي 80 درصدي هدف گذاري شده بود كه تاكنون به 75 درصد از اين هدف رسيده ايم و پيش بيني مي شود سال آينده هدف فوق به صورت كامل محقق شود. معاون هماهنگ كننده سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع با تاكيد بر اينكه در شرايط فعلي هيچ كشور خارجي حاضر به تامين قطعات مورد نياز ايران براي ساخت تجهيزات دفاعي نيست افزود: بر همين اساس استراتژي سازمان صنايع دريايي انجام فعاليت هاي تحقيقاتي براي بومي سازي قطعات مورد نياز است. وي از آمادگي سازمان صنايع دريايی وزارت دفاع براي همكاري با مراكز علمي كشور جهت ساخت قطعات مورد نياز صنايع دريايي و دفاعي كشور خبر داد.[/color] http://mana.ir/news/?uiq=12353 [color=blue]ايران به دانش ساخت زيردريايي هاي ميدجت دست یافت[/color] [color=darkblue]معاون تحقيقات سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع از دست يافتن ايران به دانش ساخت زيردريايي هاي پيشرفته "ميدجت" خبر داد. به گزارش مانا، دكتر "رشيدي "معاون تحقيقات سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع در مراسم اهداي جوايز اولين دوره مسابقات ملي زيردريايي هاي كنترل از راه دور با بيان اينكه تحقيق و پژوهش در ادبيات مسوولان كشور وجود دارد و از جمله مقام معظم رهبري بارها در اين زمينه تاكيد داشته اند ادامه داد: در بخش دريايي بايد به سمت توليد علم و دانش حركت كنيم. وي به تاريخچه فعاليت هاي دريايي در جهان اشاره كرد و افزود: امروزه دريا مهمترين راه تجارت بويژه در بخش تجارت انرژي است. رشيدي عدم سلطه پذيري ايران در مقابل آمريكا را به عنوان يكي از مهمترين تهديدها بر عليه استراتژي هاي اين كشور استعمار طلب عنوان كرد و افزود: نيروي نظامي آمريكا دريا پايه است و بر همين اساس ايران نيز بايد استراتژي دفاعي خود را بر پايه دريا محوري تنظيم كند. وي نگاه وزارت دفاع به بخش دريايي كشور را راهبردي عنوان كرد و افزود: نيروي دريايي ايران نيز يك نيروي راهبردي تعريف شده است. معاون تحقيقات سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع به تاريخچه شكل گيري اين سازمان از دو سال پيش به اين سو اشاره كرد و گفت: سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع با توجه ويژه رهبر معظم انقلاب تشكيل شده است. وي افزود: در اين سازمان به الگوي هوشمند سازي سريع، تجهيزات رسد گريز، به اندازه بودن تجهيزات و جنگ الكترونيك در بخش دريايي توجه ويژه شده است. وي حوزه زيرسطحي را به عنوان يكي از حوزه هاي مهم در بازدارندگي دشمن بيان كرد و افزود:سابقه فعاليت هاي ايران در بخش زير سطحي به سه دهه قبل باز مي گردد و بر همين اساس پايه ساخت زيردريايي در كشور بومي شده است. به گفته وي امروز زير دريايي هاي "ميدجت" كه از جمله مهمترين زيردريايي هاي كوچك در جهان هستند و توان ساخت آنها تنها در اختيار چند كشور محدود است، در ايران نيز توليد مي شود. رشيدي توان كشورمان در توليد زير دريايي هاي متوسط و سنگين را مناسب ارزيابي كرد و گفت: سازمان صنايع دريايي وزارت دفاع با همكاري دانشگاه مالك اشتر فعاليت هاي بسيار گسترده اي را براي افزايش توان دفاعي كشور در اين بخش آغاز كرده است.[/color] http://mana.ir/news/?uiq=12352
  15. [color=darkblue]سلام[/color] http://rcsc89.com/index.php?module=ContentExpress&func=display&ceid=726 http://rcsc89.com http://www.rcsc89.ir/
  16. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]انضباط آتش[/color] [color=darkblue] به خوبي از اين فناوري بهره مي گرفت. براي مثال، توپخانه ي ضدهوايي و پايگاه هاي موشكي سطح به هوا(SAM) از انضباط آتش بسيار خوبي برخوردار بودند. آتشبارهاي توپخانه ي ضدهوايي به گونه يي بسيار برنامه ريزي شده تا آخرين لحظه ي ممكن از شليك خودداري كرده و دقيقا در لحظه يي كه هواپيماي دشمن براي ريختن بمب اقدام به شيرجه مي كرد، آتش پرحجم خود را مي گشودند. يكي از روزنامه نگاران فرانسوي كه در سال 1968 طي يكي از حملات هوايي در گرفتار شده بود، در توصيف آتشبارهاي زميني مي گويد: . به گفته وي هنگامي كه امريكا با موشك هاي ضدرادار خود به پايگاه هاي موشكي سطح به هوا(SAM) در ويتنام شمالي حمله مي كرد، خدمه ي اين پايگاه ها با روشن و خاموش كردن رادارها مانع از رهگيري آنها توسط موشك هاي امريكايي شده و در عين حال پوشش راداري منطقه را نيز حفظ مي كردند/ [/color] [color=blue]سازگاري تاكتيكي[/color] [color=darkblue] همچنين نشان داد كه قادر است نقاط ضعف دشمن را شناخته و براي مقابله با آن تاكتيك هاي ابداعي را طراحي و اجرا نمايد. براي مثال، در مقابله با هواپيماي امريكايي وايلد ويسل (Wild Weasel) كه از توان مقابله با موشك سطح به هوا(SAM) برخوردار است، ويتنامي ها تاكتيكي اتخاذ كردند كه خلبانان امريكايي آن را تاكتيك آبكش كردن (اشاره به پدافند هوايي مرگبار و برق آسايي ويتنام) مي ناميدند. هنگامي كه هواپيماي وايلد ويسل يك سايت موشكي (SAM) را كشف كرده و به آن حمله مي كرد، بلافاصله سايت مذكور متوقف شده و سايت ديگري فعاليت خود را آغاز مي كرد. در نتيجه سايت موشكي (SAM) جديد توجه هواپيما را جلب مي كند و هواپيما به سرعت در مي يابد كه سايت دوم نيز متوقف شده و سومي فعال شد و اين روند به سرعت ادامه مي يابد. تا اينكه بر خلاف تصور خلبان يكباره هر سه سايت موشكي فعال شده و همزمان از سه موقعيت متفاوت موشك هاي خود را شليك مي كنند. البته ارتش خلق ويتنام با جابجايي مداوم سايت هاي موشكي سطح به هوا(SAM) در واقع كاربرد موثرتري از اين تاكتيك را به تصوير كشيد، زيرا در اين صورت تعيين محل استقرار سايت هاي موشكي پيش از اقدام به حمله، براي جاسوسان امريكايي كار دشواري بود/ ارتش خلق ويتنام همچنين فنوني را براي مقابله با پوشش ضدالكترونيك (ECM) امريكا به كار بست. خاطر نشان مي سازد كه پس از سال 1967 هواپيماهاي امريكايي به تجهيزات ضدالكترونيك مجهز شده بودند. ارتش خلق دريافت كه اين پوشش ها فقط زماني كارايي دارند كه هواپيماهاي حامل آنها به صورت منظم پرواز كنند. براي اجراي چنين تاكتيكي، سايت هاي موشكي ويتنام با بردي طولاني سد آتشي از موشك هاي سطح به هوا ايجاد مي كردند. بدين ترتيب خلبانان امريكايي مجبور مي شدند براي گريز از خطر، آرايش پرواز خود را برهم بزنند و اين امكان به وجود مي آمد كه هر هواپيما با يك فروند موشك سطح به هوا مورد هدف قرار گيرد/ ارتش ويتنام براي مقابله باگيرنده هاي هشدار راداري امريكا گاهي براي فريب هواپيماهاي امريكايي به روشن كردن رادار و شليك يك موشك متوسل مي شد، با اين اميد كه خلبانان امريكايي علايم هشدار آن را دريافت كرده مي گريزند، گريز به سوي منطقه ي محصوري كه مي توان آن را با شليك متوالي سه يا چهار فروند موشك بي صداي سطح به هوا و ايجاد حداقل علايم هشداردهنده ي راداري، پوشش داد/ متصديان رادارهاي ارتش خلق ويتنام براي مقابله با رادارهاي كوركننده ي هوابرد امريكا اقدام به استفاده از فركانس خاصي كردند. براي استفاده از رادار كوركننده ي هواپيماي 1EA- امريكا، متصدي رادار بايد ابتدا فركانس موردنظر را به طور غيرخودكار (دستي) تنظيم كرده و سپس آن را به روي فركانس مورد نظر رادار ارتش خلق منطبق نمايد. در عوض، متصديان رادارهاي ارتش خلق نيز دريافتند كه فركانس هاي راداريِ خود را كه متصديان امريكايي مد نظر دارند، به طور مداوم و مانند بازي استادانه و دقيق تغيير دهند، در اين شرايط، زمان كافي براي استفاده از سيستم تسليحاتي نيز وجود خواهد داشت. البته تا سال 1972 ارتش خلق ويتنام به تاكتيك هاي پيشرفته و پيچيده ي بيشتري دست يافته بود. از جمله تاكتيك هايي كه مي توان به آن اشاره كرد، فنون رهگيري امواج كوركننده بود كه در آن كشف موقعيت رادار كوركننده از طريق تجزيه انرژي آزاد شده ي امواج رادار صورت مي گرفت.[/color] [color=blue]فنون تمرين رزم هوايي[/color] [color=darkblue]خلبانان ارتش خلق ويتنام كاملا ماهرانه و تهاجمي پرواز مي كردند. براي نمونه، عبارت هايي نظير و در گزارش رزم هاي هوايي كه برفراز ويتنام شمالي صورت مي گرفت، همواره ديده مي شد. در واقع عملكرد خوب خلبانان ارتش خلق ويتنام امريكا را تحريك مي كرد تا اصلاحات عمده يي در روش هاي آموزشي خلبانان خود اعمال كند/ با افزايش منابع و تجهيزات هوايي، خلبانان ارتش خلق ويتنام نيز به تاكتيك هاي جديدتري دست يافتند. در اوايل جنگ كه اين ارتش از هواپيماي كافي برخوردار نبود، ماموريت هواپيماهاي رهگيري ارتش خلق به حملات ضربتي و هدف قرار دادن هواپيماهاي آسيب ديده و بدون اسكورت، محدود مي گرديد. همزمان با افزايش تجهيزات، ارتش اين كشور مترصد هماهنگي حملاتي شد كه در آن همزمان از چند هواپيما استفاده مي گرديد. بديهي است استفاده از اين شيوه ي تهاجمي مستلزم برخورداري از تاكتيك هاي جديدتري بود؛ براي مثال، از دو فروند هواپيماي ميگ-21 براي گمراه كردن رادار يك جنگنده اف-4 استفاده مي شد و بدين ترتيب اين امكان براي دو فروند ميگ-21 ديگر فراهم مي شد تا بتوانند بمب افكن ها را مورد حملات شديد خود قرار دهند. راه ديگر اين بود كه هواپيماي ميگ-17 از پايين، هواپيماي امريكايي را مورد حمله قرار دهد تا بدين وسيله از نقطه ضعف هواپيماهاي دشمن نيز استفاده كند و همزمان هواپيماهاي ميگ-21 كه از توانايي بيشتري برخوردارند از بالا اقدام به حمله كنند/[/color]
  17. [color=darkblue]سلام[/color] [color=indigo]ساختار نيرو [/color] [color=blue]ايران [/color] [color=darkblue]تغيير عمده يي كه در قابليت دريايي ايران رخ داد مديون دستيابي اين كشور به دو زيردريايي روسي كيلوكلاس مدل (Type 778 EMK) مي باشد. اولي به نام در اواخر سال 1992 و دومي به نام در ژوئن 1993 به ايران تحويل شد. سومين زيردريايي نيز در سال 1993 به آب انداخته شد، اما به دليل مشكلات مالي، استفاده از آن در نيروي دريايي به تأ خير افتاد. در ابتدا تصور مي شد كه اين زيردريايي ها با توجه به مشكلاتي نظير آموزش خدمه و متناسب ساختن آنها براي عمليات در آب هاي گرم خليج فارس، فقط مي توانند به عنوان تهديدي محدود آن هم در زماني معين مطرح باشند. با وجود اين، مشكل خنك كردن (سرمايش) باتري ها با كمك هندي ها حل شد و پاكستان نيز در زمينه ي تربيت خدمه ي عملياتي كمك هاي شاياني كرد.اين زيردريايي ها هم در خليج فارس و هم خارج از آن حضور دارند. آنها از دو قابليت مين گذاري و اژدر افكني برخوردارند كه در مورد اولي از مين هاي قوي پيشرفته و در مورد دوم از اژدرهاي بيدار يا آكوستيك استفاده مي شود. ايران همچنين داراي دو يا سه زيردريايي عملياتي كوچك تر طرح كره شمالي يا يوگسلاوي است كه توانايي حمله به شناورهاي مستقر در لنگرگاه را از طريق حملات جانبي يا مردان قورباغه يي حامل مين هاي چسبان دارند/ يكي از ضعف هاي عمده ي ايران فقدان رزمناوهاي سطحي مدرن است. دو ناوشكن امريكايي اين كشور كه متعلق به جنگ جهاني دوم است با استفاده از تجهيزاتي نظير سكوي پرتاب موشك هاي سطح به هوا(SAMs) ، يك فروند بالگرد و چهار توپ 5 اينچي نوسازي شده اند. ايران پنج فروند فريگيت كوچك نيز در اختيار دارد كه سه فروند آن انگليسي و دو تاي ديگر امريكايي است. شناورهاي سابق كلاس الوندClass) (Alvand مجهز به يك توپ اتوماتيك مدرن 5/4 اينچي در جلو، توپ هاي دولول 35 ميلي متري در انتها و پرتاب كننده موشك هاي سطح به سطح (SSM) معروف به ايتاليايي مي باشند كه با راكت هاي بمباران كننده ي 21 BM-تلفيق يافته اند. اما دو شناور بايندر(Bayandors) فقط داراي توپ هاي سبك هستند. تمام اين شناورها از توانايي كمي در جنگ ضد هوايي (AAW) برخوردارند. ناوشكن ها احتمالا از هيچ موشك قابل استفاده يي برخوردار نيستند و فريگيت ها هم توانايي چنداني ندارند به نحوي كه در دهه ي 1980 غرق شدن دو فروند و آسيب ديدگي شديد يك فروند ديگر اين ضعف را كاملا نمايان ساخت. توانايي ايران در زمينه نبرد ضد زيردريايي (ASW) بسيار محدود است به نحوي كه در اين زمينه ي فقط از برخي قابليت هاي كوتاه برد برخوردار است كه براي مثال مي توان به اژدرها و خمپاره اندازهاي زيرآبي (عمقي) مستقر در رزمناوهاي اشاره كرد. براي حمل اژدرهاي ضد زيردريايي از بالگردهاي دريايي نيز مي توان بهره جست اگرچه اصولا از آنها براي عمليات هاي ضد سطحي استفاده مي شود/ بالگردهاي ايتاليايي سلطان دريا(Sea King) كه مجهز به سونار آويخته (Dipping Sonar) ، اژدر هدف ياب (Homing Torpedoes) و همچنين بمب زيرآبي (Depth Charges) هستند از جمله مهم ترين امكانات جنگ ضد زيردريايي (ASW) ايران محسوب مي شوند. گزارشات حاكي از آن است كه در حال حاضر بين 3 تا 10 فروند از اين بالگردها در وضعيت عملياتي (فعال) بسر مي برند. بالگردهاي مزبور زمين- پايه (Land-based) هستند اما كشتي هاي بزرگ يدك كش خارك (Kharg) نيز توانايي حمل آنها را دارند. براي هماهنگي عمليات تجسس و هجوم سطحي از هواپيماي گشت دريايي موسوم به اوريون-3 (3(Orion P- استفاده مي شود. هواپيماي ترابري هركولس سي-130 (130(C- و دو فروند بالگردH35D نيروي دريايي كه به منظور مين روبي خريداري شده اند پشتيباني از هواپيماي مذكور (اوريون -3) را به عهده دارند. گفته مي شود به هواپيماهاي تهاجمي سوخو-24 (سابقا متعلق به عراق) ماموريت ضد كشتي محول شده است/ مهم ترين عاملي كه باعث توانمندي دريايي ايران شده است برخورداري از قايق هاي تندرو ضدسطحي است كه در اختيار نيروي دريايي و سپاه پاسداران قرار دارد. ده قايق بزرگ 250 تني ساخت فرانسه با موشك هاي چيني ضد كشتي 802C- كه بردي در حدود 100 كيلومتر دارند تجهيز شده اند. چين نيز در حال تحويل ده قايق از سري هودونگ (Hudong) است كه به همين نحو تسليح شده اند، اما از قايق هاي فرانسوي بسيار كوچك تر هستند. بحث در مورد سلاح و تجهيزات اين قايق ها، تحويل پنج قايق اول را به تاخير انداخته است. قايق موشك انداز كلاس اسا(Osa -IIClass) كه قبلا متعلق به عراق بود توسط ايران به كار گرفته شده است. ايران همچنين سه قايق ساخت كره شمالي كه با موشك انداز چند لول تجهيز شده اند را در اختيار دارد. علاوه بر اين 6 قايق توپ دار 100 تني ساخت امريكا (كه احتمال مي رود توان عمليات ضد زيردريايي آن مانند سابق نباشد) در اختيار ايران است. تعداد زيادي قايق كوچك تر كه اكثرا در داخل توليد شده اند و تجهيزاتي نظير توپ هاي سبك، تيربار يا راكت انداز حمل مي كنند نيز جزِ امكانات دريايي ايران است. در دهه ي 1980 اينها اصلي ترين ابزار جنگ چريكي ايران بودند/ ايران داراي هفت فروند (Landing Ship) بزرگ است كه علاوه بر پياده كردن نيرو در ساحل دشمن مي تواند براي عمليات مين گذاري و يا به عنوان كشتي مادر براي پشتيباني و تدارك قايق هاي كوچك سپاه پاسداران و شناورهاي ضدمين مورد استفاده قرار گيرد. ايران حدود سه مين روب ساحلي نيز در اختيار دارد. كشتي هاي آبخاكي بزرگ تر از يك سو باعث دسترسي راحت قايق هاي كوچك تر شده و در نتيجه انعطاف پذيري آنها را بالا مي برد و از سوي ديگر قادرند به سرعت و در هر مكان تامين كننده ي هر تعداد نيروي انساني لازم باشند. با استفاده از كشتي تجديد تداركات ساخت انگليس موسوم به خارك (Kharg) و دو كشتي تداركاتي كوچك تر آلماني، قابليت هاي عملياتي بيشتري نيز براي ناوگان ايران فراهم شده است/ موشك هاي دفاع ساحليِ ساحل - پايه بخش مهمي از توانايي دريايي ايران به شمار مي رود. آنها در جزيره ي خارك، جزاير خليج فارس و در حوالي بندرعباس استقرار يافته اند. تنگه ي هرمز تحت پوشش موشك هاي مستقر در بندرعباس است. اكثر آنها موشك هاي كرم ابريشم چيني (Chinese HY-2 Silkworms) مادون صوت با بردي در حدود 50 مايل هستند كه احتمالا از كره شمالي خريداري شده اند. اما ايران در حال حاضر به توانايي ساخت اين موشك دست يافته و در سال 1995 سلاح ساخت خود را از نظر كارايي در دفاع ساحلي مورد آزمايش قرار داد. گزارشات مكرر حاكي از آن است كه موشك هاي ضد كشتي موسوم به Mach 2SS- N-22 Sunburn با بردي در حدود 120 كيلومتر از اوكراين براي دفاع ساحلي خريداري شده است. در صورت صحت اين مطلب - نوعي دفاع ساحلي موشكي با آرايش دو تا سه موشك برروي هر خودرو در سال 1995 گزارش گرديد - و تحويل محموله ها به ايران، اين تسليحات را مي توان مخوف ترين سلاح دريايي انحصاري ايران به حساب آورد/ [/color]
  18. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]ساخت 10 دكل حفاری دریایی ایران معلق شد[/color] [color=darkblue]ناتوانی شركت چینی در ارایه لیسانس معتبر جهت ساخت دكل‌های حفاری مورد استفاده در حوزه‌های نفتی، سرنوشت قرارداد 2/2 میلیاردی ساخت 10 دكل حفاری دریایی ایران را با ابهام مواجه كرده است. بر اساس گزارش روزنامه آپ استریم، بر اساس قرارداد امضاء شده در سال گذشته میلادی میان یك شركت ایرانی ثبت شده در اسپانیا با یك شركت چینی، طرفین در مورد طراحی و ساخت 10 دستگاه دكل حفاری به همراه تجهیزات جانبی از سوی شركت چینی ZPMC به توافق رسیدند. با این حال برای آنكه جك‌آپ‌های حفاری بتوانند در حوزه‌های دریایی روی سكوهای نفتی به‌كار گرفته شوند، باید مطابق مقررات شناخته شده بین‌المللی دارای مجوز یا لیسانس معتبر از شركت‌های بین‌المللی باشند. در این زمینه شركت مهندسی تاسیسات دریایی ایران (IOEC) به عنوان ثبت‌كننده شركت ADHK در اسپانیا خواستار ارایه لیسانس معتبر برای ساخت این نوع دكل‌ها از شركت ZPMC شد؛ زیرا گفته می‌شود كه شركت چینی فاقد تجربه كافی برای ساخت و طراحی دكل‌های حفاری است كه نیاز به فن‌آوری‌های پیچیده دارد. در این زمینه مقامات صنعتی چین اعلام كردند كه شركت ZPMC درخواست‌های شركت ADHK كه شركتی سرمایه‌گذار است را در رابطه با تغییر در طراحی ساخت جك‌آپ‌های جدید رد كرده‌ است. مقامات چینی اظهار كردند كه شركت ZPMC تاكید دارد كه از طراحی داخلی خود برای دكل‌ها استفاده كند و درخواست اصطلاحات در طراحی را رد می‌كند. این در حالی است كه شركت ایرانی IOEC رسما درخواست تغییرات مطابق با استانداردهای جهانی را دارد. طراحی اولیه و كلی جاری توسط شركت ZPMC در مؤسسه تحقیقات دریایی داخلی در همكاری با موسسات دریایی شانگ‌های تهیه و تدوین شده است. به این ترتیب، بن‌بست میان این دو شركت ایرانی و چینی موجب شده شركت نفتی سی.‌چوآن.هنگ‌هوآ كه پیمانكار پكیج تجهیزات حفاری است، كار خود را در ساخت جك‌آپ‌ جدید به تعلیق درآورد. یك مقام این شركت اظهار داشته است كه هر دو شركت ZPMC و ADHK نیازمند به زمان بیشتری هستند تا طراحی دكل‌ها را مورد بحث و گفت‌وگو قرار دهند. وی گفته است كه ما منتظر تصمیم نهایی از جانب ZPMC هستیم. شركت ZPMC كل دو قرارداد ساخت 10 سیستم حفاری مورد نیاز دكل‌های دریایی را به شركت سی‌.چوان.هنگ هوآ اعطا كرده است. شرح كار قرارداد شامل دكل‌های حفاری، انتقال قدرت فوقانی (TCP - DRIVC) سیستم‌های الكترونیكی و سیستم كنترل كل حفاری و سایر تجهیزات حفاری است. شركت ZPMC مستقر در شانگهای معامله 2/2 میلیارد دلاری با شركت ADHK برای ساخت دكل‌های حفاری دریایی، سه دكل خشكی و دو جرثقیل شناور را در ماه جولای گذشته (تیر 1388) به امضاء رسانده‌اند و زمان اتمام قرارداد نیز جولای 2012 است. گفتنی است، موسسه بیمه صادرات و اعتباری این قرارداد را بیمه كامل كرده است.[/color] http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=4931
  19. daria

    اخبار تاريخي ايران

    [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]انجام تحقیقات باستان‌شناسی زیر آب در دریای مازندران[/color] [color=darkblue]بررسی‌های باستان‌شناسی زیر آب در محدوده دریای مازندران توسط معاونت میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان صورت گرفت. به گزارش مارین نیوز، حمید عمرانی ركاوندی، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان گفت: در محدوده دریای مازندران غواصی‌های باستان شناسی زیر آب صورت گرفته كه منجر به شناسایی بخشی از دیوار تمیشه شد. وی در ادامه فعالیت پایگاه‌های میراث فرهنگی سطح استان را برشمرد و گفت: پنجمین فصل پژوهش میدانی دیوار بزرگ گرگان و تمیشه در محدوده شهرستان كردكوی، گنبد كاووس، دریای خزر و گمانه‌زنی و بررسی‌های باستان شناسی زیر آب نیز از دیگر اقدامات صورت گرفته است كه منجر به شناسایی بخشی از آثار معماری دیوار تمیشه و قلعه‌های مجاور دیوار گرگان (4 قلعه دلند، قلعه گوك، قلعه پل گنبد و قلعه كلاله) شده است. این مقام مسؤول همچنین به فعالیت‌های پژوهشی طی سال 88 اشاره كرد و گفت: گمانه‌زنی گنبد قابوس و تپه قلعه خندان در گرگان به منظور مطالعات ساختارهای معماری و لایه‌نگاری و بررسی‌های باستان‌شناسی در محدوده شهرستان مینودشت، گرگان و كلاله در راستای همكاری‌های مشترك با شركت آب منطقه‌ای جهت احداث سدها از دیگر فعالیت‌های این حوزه است.[/color] http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=4876
  20. [color=blue]موتور شناورهای زیر سطحی با رانش الكتریكی تابستان 89 ساخته می‌شود[/color] [color=darkblue]معاون پژوهشی و فن‌آوری دانشگاه صنعتی شاهرود از امضای تفاهمنامه‌ای میان این دانشگاه با سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع خبر داد و گفت: به موجب این تفاهمنامه صنعت و دانشگاه پیمان می‌بندند كه ایران را به رأس هرم صنعت شناورهای زیرسطحی رانش الكتریكی در منطقه آسیای جنوب غربی برسانند. به گزارش بخش اخبار دریافتی مارین نیوز، علی‌اكبر پویان یادآور شد: آیین‌نامه همكاری سازمان‌یافته تحقیقاتی صنعتی دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی كشور و مراكز تحقیقاتی نیروهای مسلح و صنایع دفاع با همكاری ستاد كل نیروهای مسلح و وزارتخانه‌های علوم، تحقیقات و فن‌آوری و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تدوین و به تصویب فرماندهی كل قوا رسیده است. وی افزود: براین اساس، تفاهمنامه‌ای میان سازمان صنایع دریایی به نمایندگی نیروهای مسلح و دانشگاه صنعتی شاهرود به نمایندگی وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری بعنوان برادرخواندگان علمی و فنی به امضا رسیده و میثاقی مشترك برای اعتلای دانش و فن‌آوری دریایی در كشور است. معاون پژوهشی و فن‌آوری دانشگاه صنعتی شاهرود افزود: جلسه نهایی با حضور سازمان صنایع دریایی، دانشگاه صنعتی، دانشگاه علم و صنعت و دیگر سازمان‌های مرتبط برای طراحی یك نقشه راه برای اجرای تفاهمنامه در دانشگاه صنعتی شاهرود تشكیل شد. پویان در پايان اعلام كرد: این طرح در تابستان سال آینده به ثمر خواهد رسید. [/color] http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=4911
  21. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]تولید برق از باكتری‌ها و میكروب‌های دریایی در ايران [/color] [color=darkblue]مدیر گروه تحقیقات زیستی مركز ملی اقیانوس‌شناسی از ورود ایران به جمع 14 كشور سازنده پیل‌های زیستی در دنیا خبر داد و گفت: بر اساس پروژه اجراشده در این مركز كه به مدت 7 ماه در سواحل چابهار نیز آزمایش شد، در نتیجه استقرار رآكتورها در كف دریا، 7/0 ولت برق در هر پیل سوختی به دست آمد. به گزارش خبرنگار مارین نیوز، پیمان اقتصادی كه امروز در جمع خبرنگاران سخن می‌گفت؛ توضیح داد: فعالیت‌های میكروب‌ها در رسوبات دریایی، منبع ولتاژ پیل‌های زیستی است و طی سال‌های اخیر، استحصال الكتریسیته از منابع دریایی بعنوان منبع انرژی تجدیدپذیر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار شده است. وی درباره روش انجام این كار در ایران گفت: در مرحله آزمایشگاهی، دو پیل مجزا با استفاده از رسوبات جمع‌‌آوری شده از مناطق بندرعباس، كیش و چابهار در رآكتورهایی به حجم 20 لیتر، تعبیه شدند و رآكتور با آب دریای منطقه موردنظر پر شد. وی با بیان اینكه «ولتاژ حاصله در هر رآكتور توسط یك مولتی‌متر از زمان شروع كار مورد اندازه‌گیری قرار گرفت»، افزود: از طرفی، محتوای مواد آلی موجود در رسوبات نیز با گذشت زمان مورد سنجش قرار گرفت. این پژوهشگر در ادامه با اشاره به اجرای این پروژه در دریا طی 7 ماه گفت: از اسفندماه پاسال تا مهرماه سال جاری، سیستم تعبیه شده در آزمایشگاه در مقیاس بزرگتر بر روی پایه‌های مستحكم به صورت حفاظت‌شده و با شرایط استاندارد، در مناطق شمالی اقیانوس هند (جنوب غربی چابهار) مستقر و ولتاژ نیز در این مدت، ثبت شد. اقتصادی با بیان اینكه «ولتاژ به دست آمده از هر پیل سوختی زیستی درآب‌های چابهار 7/0 ولت بوده است»، این میزان را معادل ولتاژ به دست آمده در سایر كشورها دانست و افزود: البته در سال 2009، گزارش‌هایی مبنی بر دستیابی به ولتاژ 1/1 نیز، منتشر شده است. وی آب‌های خلیج‌فارس و دریای عمان را دارای منابع لازم برای استحصال این نوع انرژی دانست و گفت: در حال حاضر و در مركز ملی اقیانوس‌شناسی، طرحی داریم كه در آن از این سامانه میكروبی برای تغذیه دستگاه‌های سنجش آب دریا استفاده شود. به گفته وی، انتظار می‌رود این پیل‌های سوختی زیستی به مدت سه سال، توان تولید الكتریسیته در كف دریا را داشته باشند. مدیر گروه تحقیقات زیستی مركز ملی اقیانوس‌شناسی در ادامه از انجام پروژه انگشت‌نگاری ژنتیكی شانه‌دار مهاجم خزر در این مركز خبر داد و گفت: طبق نتایج این پژوهش، خلیج تمپا در فلوریدا منبع حركت این گونه مهاجم بوده است كه از آنجا به بندر مهاچ‌كالا روسیه و سپس دریای خزر آمده است و بیش از 50 میلیارد تومان به صنعت شیلات ایران ضرر زده است. وی عامل اصلی حركت این گونه مهاجم را آب توازن كشتی‌ها دانست. به گفته اقتصادی، در این پژوهش دانشگاه ویندسور كانادا و انستیتو پژوهش‌های اقیانوسی شیرشوف روسیه نیز با مركز ملی اقیانوس‌شناسی مشاركت داشته‌اند.[/color] http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=4867
  22. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]از كشتی ایران-اراك چه خبر؟ [/color] [color=darkblue]یك منبع آگاه در شركت ایزوایكو از تلاش مجموعه مدیریتی و كاركنان این مجتمع كشتی‌سازی برای تحویل كشتی ایران-اراك، بعنوان اولین كشتی اقیانوس‌پیمای ساخت ایران، به كارفرما تا نوروز امسال خبر داد و گفت: ایرادات جزئی این كشتی كه در آخرین بازرسی‌ها عنوان شده بود؛ رفع شده و آخرین تجهیزات در حال نصب است. این منبع آگاه در گفت‌وگو با خبرنگار مارین نیوز توضیح داد: بدنه، سیستم رانش و هدایت و سایر بخش‌های اصلی كشتی ایران-اراك هیچ ایرادی ندارد و تمامی تأییدیه‌های لازم دراین‌باره هم از مؤسسه رده‌بندی GL اخذ شده و هم ناظران فنی كارفرما (شركت كشتیرانی جمهوری اسلامی) آن را تأیید كرده‌اند. به گفته وی، تنها ایرادات كشتی ایران-اراك برای تحویل قطعی به كارفرما، به درهای انبار و قایق نجات برمی‌گشت كه این درها نیز از چین وارد شده و مراحل نصب خود را می‌گذراند. گفتنی است، كشتی ایران-اراك تابستان امسال در مراسمی با حضور رییس‌جمهوری آب‌اندازی شد و 24 ساعت دریانوردی كرد. در مرحله بعد و در آذرماه امسال، كار تست دریانوردی 5 روزه كشتی با حضور نمایندگان فنی كارفرما و مؤسسه رده‌بندی انجام گرفت كه به اخذ تأییدیه‌های لازم انجامید. فعالان صنعت كشتی‌سازی كشور امیدوارند كه با تحویل قطعی این كشتی و پیشرفت سریع سایر سفارش‌های كشتیرانی ج.ا.ا به ایزوایكو، زمینه قطع خرید كشتی‌های اقیانوس‌پیما از خارج تا حد زیادی فراهم شود.[/color] http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=4938
  23. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]اتحاد فرماندهي[/color] [color=darkblue]كليه سازمان هاي نظاميِ ويتنام شمالي از نظر فرماندهي تحت سلسله مراتب واحدي قرار داشتند. حتي مدير كل سياسي كه تشكيلات ماموران سياسي را اداره مي كرد نيز تحت امر فرماندهي عالي بود. بسياري از افسران ارشد، بيشتر دوران خدمت خود را با جابه جايي بين مشاغل نظامي و سياسي گذراندند و بدين ترتيب موجب كاهش تفاوت و تمايز ميان دو سازمان شدند. حتي در ميادين جنگ نيز افسران سياسي تحت امر همتاي نظامي خود بودند/ شبه نظاميان محلي و منطقه يي كه تنها نيروهاي شبه نظامي دولت محسوب مي شدند نيز تحت امر بودند. افسران اغلب در عالي ترين مراكز فرماندهي اين نيروها (در سطح ايالتي براي نيروهاي منطقه يي و در سطح شهرستاني براي نيروهاي محلي) به مشاغلي گمارده شده اند كه امروز نيز در راس كار مي باشند. نيروهاي مذكور طي بااستراتژي نظامي خاصي كه رهبري ارشد اتخاذ كرده بود كاملا متحد شده بودند/[/color] [color=blue]اتحاد نخبگان سياسي و نظامي[/color] [color=darkblue]در ويتنام شمالي رهبران نظامي و غيرنظامي از نظر نقش و وظايف تفاوت محسوسي نداشتند. براي مثال، اواسط دهه ي 1960 حداقل 26 درصد از اعضاي كميته ي مركزي پليتبورو(Politburo Central Committee) را افسران نظامي تشكيل مي دادند. قبل از اين كميته ي مركزي، تدوين سياست نظامي به عهده ي كميته ي مركزي احزاب نظامي بود كه اعضاي آن نيمي نظامي و نيمي غيرنظامي بودند. ارتش همچنين نقش عمده يي در شوراي دفاع ملي داشت به نحوي كه امراي ارتش چهار مورد از نه منصب موجود را در اختيار داشتند. اين شورا سازماني بود كه بسيج و سازماندهي منابع جامعه در راستاي اهداف دفاع ملي را به عهده داشت. تأ كيد ويتنام شمالي بر تصميم گيري مشترك، در واقع بر اهميت و برابري نقش رهبران نظامي و غيرنظامي شوراهاي مذكور صحه مي گذارد. نهايت اينكه، مقامات ارشد نظامي اغلب به طور همزمان عهده دار مشاغل گوناگون نظامي و غيرنظامي بودند. براي نمونه، در جنگ دوم هندوچين، ژنرال وُنگوين جياپ (General Vo Nguyen Giap) همزمان مشاغل ذيل را عهده دار بود: عضويت در كميته ي مركزي ، معاون نخست وزير، جانشين رياست شوراي دفاع ملي، رييس كميته ي مركزي احزاب نظامي، وزير دفاع و فرماندهي كل / [/color] [color=blue]آموزش نظاميِ غيرسياسي و استفاده از مستشاران خارجي[/color] [color=darkblue]رهبران سياسي ويتنام شمالي شديدا از پيشرفت و توسعه ي مهارت هاي تخصصي نظامي حمايت مي كردند. نشريات تخصصي نظامي نيز به طور عمده به مباحث و انتقال مهارت هاي نظامي مورد نظر مي پرداختند. ، به ويژه در زمينه ي دفاع هوايي، سوابق مفصلي از چگونگي حملات گذشته ي امريكا در اختيار داشته و تاكتيك هاي دفاع هوايي مورد استفاده در گذشته را به دقت مورد بررسي قرار داده بود. پيش از سال 1958 و با تاسيس دانشكده هاي نظامي نيز تلاش هاي فراواني براي ارتقاي مهارت هاي تخصصي افسران ارتش به عمل آمده بود/ بهره گيري از دوره هاي آموزشي خارج از كشور نيز كاملا متداول بود. تا پايان جنگ دوم هندوچين، كليه ي آموزش هاي عالي نظامي افسران ارتش خلق ويتنام در اتحاد جماهير شوروي، چين و اروپاي شرقي انجام مي شد. آموزش هاي مقدماتي خلبانان اين ارتش نيز در اتحاد جماهير شوروي انجام مي گرديد و مرحله ي نهايي اين آموزش در چين صورت مي پذيرفت/ ارتش خلق ويتنام از حضور گسترده ي مستشاران و پشتيباني فني خارجي نيز بهره مي گرفت. بزرگ ترين كشور حامي ويتنام در زمينه ي اعزام مستشاران فني، خدمه ي تعمير و نگهداري و گروه هاي آموزشي اتحاد جماهير شوروي بود. چين هم در زمينه ي اعزام مستشاران فني و نيروهاي پشتيباني، حامي ديگري محسوب مي شد. از اكتبر سال 1965 تا مارس 1968 بالغ بر 300 هزار نفر چيني به ويتنام شمالي اعزام شدند كه از اين تعداد نزديك به 170 هزار نفر به طور ثابت در اين كشور به سر مي بردند. اغلب اين افراد در زمينه ي احداث خطوط راه آهن، در مسير هانوي شمالي (Hanoi North) تا مرز چين فعاليت داشتند. البته تعدادي از اين افراد چيني نيز به عنوان خدمه ي سايت هاي موشكي سطح به هوا(SAM) و توپخانه ي ضدهوايي (AAA) مستقر در امتداد خطوط راه آهن مشغول به كار شده بودند. در همين راستا نزديك به 3 هزار نفر مستشار فني روسي نيز در بخش هاي سيستم پدافند هواييِ ويتنام شمالي اشتغال داشتند/ با اين حال، بايد گفت سيستم پدافند هوايي عملا در اختيار مجريان ويتنامي آن بود. براي مثال، مستشاران خارجي فقط مجاز بودند كاركنان ويتنامي را آموزش داده و در تغييرات عمده و اساسي به آنها كمك نمايند. در حقيقت ورود مستشاران خارجي به سايت هاي موشكي فعال ممنوع بود. فقط در صورتي كه مقامات ويتنامي ناچار به استفاده از مشورت خارجيان بودند چنين اجازه يي صادر مي شد. بااين حال ، به دفعات راهكارهاي خود را به ويژه در مسايل تاكتيكي و تكنولوژيكي بر توصيه هاي خارجي ارجح مي دانست/ در نهايت، افسران ارتش خلق ويتنام به منظور كسب تخصص هاي واقعي در كار، اغلب مدت مديدي در همان شغل ابقا مي شدند. براي مثال، ژنرال بالغ بر سي وپنج سال عهده دار بالاترين شغل بود و نيروهاي مسلح شمال (و بعدها ويتنام متحد) را بين سال هاي 1980-1944 فرماندهي مي كرد. فرماندهان لشكرهاي ارتش نيز به همين ترتيب عمل مي كردند: براي مثال، لي ترونگ تان (Le Trong Tan) بين سال هاي 1953-1949 لشكر 312 و بين سال هاي 1955-1953 لشكر 320 را فرماندهي مي كرد. به طور كلي اغلب افسراني كه طي جنگ دوم هندوچين به جنوب اعزام شده بودند، همانجا باقي مي ماندند، مگر آنكه به منظور ديدارهاي خاص و ارايه گزارش از وضعيت جنگ به هانوي مي آمدند. در حقيقت آن قدر آنجا مي ماندند كه يا كشته مي شدند و يا اينكه جنگ پايان مي يافت/[/color] [color=blue]بكارگيري فناوري [/color] [color=darkblue] به رغم سرمايه انساني محدود، در جنگ دوم هندوچين توانست به نحو موثري از سيستم پدافند هوايي خود استفاده كند. به علاوه، اين سيستم در كم تر از دو سال نصب، راه اندازي و عملياتي شده بود. در ژوئن سال 1964 پدافند هوايي ويتنام شمالي از پانصد لوله توپ ضدهوايي، تعدادي هواپيماي از كار افتاده و تعدادي رادار قديمي تشكيل شده بود. با اين حال، تا ماه اوت 1966 اين تشكيلات به سيستم جديد، پيشرفته و كاملا منسجمي تبديل شد. براي مثال، اواسط سال 1967 بالغ بر 270 دستگاه رادار كنترل و مراقبت در سراسر ويتنام شمالي وجود داشت كه از آن جمله مي توان به پيشرفته ترين مدل روسي (سيستم فن سانگ -(Fan Song اشاره كرد. نزديك به 200 سكوي پرتاب موشك 2SA- مورد استفاده قرار مي گرفت و آمار توپخانه ي ضدهوايي ويتنام شمالي به 4000 تا 7000 قبضه توپ افزايش يافته بود. كاليبر آنها بين 37 تا 100 ميلي متر متغير بود. گفتني است كه توپ هاي يكصد ميلي متري از ويژگي كنترل راداري برخوردار بودند. نيروي هوايي بالغ بر يكصد فروند هواپيماي رهگيري (ميگ (MIG- در اختيار داشت كه هواپيماي پيشرفته ي ميگ-21 ساخت شوروي نيز از آن جمله بود. كنترل اين هواپيماي رهگير به طور عمده از طريق سه ايستگاه زمينيِ كنترل رهگيري و تعدادي از پايگاه هايِ تابعه انجام مي شد/[/color]
  24. daria

    مسابقه ي تاريخي

    سلام .[quote]اگر قبول نيست پاكش كنيد لطفا.[/quote] [color=darkblue]این حرفا چیه چرا قبول نباشه اما یه خورده با توضیحات بیش تر : روانشاد "احمد حامی" که ملقب به پدر راه های ایران است و کتابهایش درباره "راهسازی" و "مصالح شناسی"، همچنان از کتب مرجع دانشکده های فنی و مهندسی بشمار میآید، از نخستین افرادی ست که به بررسی دقیق گزارشهای موجود از سفر جنگی الکساندر به ایران میپردازد و آشنایی و شناختش با راه های ایران و دانش مصالح شناسی، یاری دهنده اش میگردد، تا شاخ و برگ افسانه ها را به کناری زند و بر پایه شواهد علمی، بر دروغ بودن آتش زدن تخت جمشید بدست الکساندر گواهی دهد.روایت مرحوم دکتر احمد حامی به‌عنوان کسی که سازنده بسیاری از پلها و جاده‌های اصلی ایران در ۵۰سال پیش بوده‌است، به‌عنوان کارشناس فنی می‌تواند مورد استناد قرار بگیرد. وی اگرچه تحت تاثیر عرق ملی به‌دنبال بررسی سفر جنگی اسکندر مقدونی رفته، اما در کتاب خود با عنوان «سفر جنگی اسکندر مقدونی به درون ایران و هندوستان بزرگترین دروغ تاریخ» به بیراهه نرفته و به‌طور مستدل به این روایت پرداخته‌است. وی در کتاب خود می‌گوید: در ایران راهی نیست که اسکندرنامه‌نویسان و ستایشگران اسکندر، او را از آن راه گذرانده باشند و من آن را نپیموده باشم و نشناسم. با این آگاهی، به خواننده اطمینان می‌دهم که اسکندر در تنگ بوان در کهگیلویه شکست خورده، پس نشسته و به‌سوی باختر بازگشته و به درون ایران راه ‌نیافته‌است. دکتر حامی معتقد بود که تخت جمشید هرگز پایتخت هخامنشیان نبوده‌است، بلکه جای مقدسی بوده که در آن‌جا جشنها به پا می‌شده و امروز هم کوهی را که تخت جمشید در دامنه آن ساخته‌شده، کوه رحمت می‌نامند. وی آتش‌سوزی در تخت جمشید را نیز ناممکن می‌داند، چرا که معتقداست تخت جمشید با سنگ و بر روی سنگ ساخته‌شده و تنها هنگام تشریفات بر روی ستونهای آن الوار می‌گذاشتند و روی الوارها چادر می‌کشیدند. "... من گفته و نوشته ام که تخت جمشید نسوخته است، و اینرا از دید شیمیایی بررسی کرده ام. تخت جمشید روی سنگ آهک و با سنگ آهک ساخته شده است ... اگر تخت جمشید در آتش سوخته بود، باید سنگهای بالا تنه آن در شعله های آتش و سنگهای پایین تنه و کف آن، زیر جسمهای سوزان فرو ریخته، کم پخته باشند. آب باران و برف، با پوسته سنگ آهک پخته، ترکیب آهک شکفته داده باشد و آنرا شسته باشد. سنگهایی را که تازگی از زیر خاک بیرون آورده اند، به ویژه سنگهای ازاره و کف، همگی سالم اند و آج تیشه سنگ تراشان زمان هخامنشی، روی آنها هنوز بجا مانده است. این نیز میرساند که تخت جمشید نسوخته است." (ص 26) (سفر جنگی اسکندر مقدونی به درون ایران و هندوستان، بزرگترین دروغ تاریخ است. احمد حامی. چاپ داور پناه 1354.)[/color] ----------------------------------------------------------------------------------- [color=blue]اما سوال چهارم :اولین امپراتور چین که بود و چه کار های مهمی انجام داد دو امتیاز [/color]
  25. daria

    مسابقه ي تاريخي

    [quote][quote]سوال سوم : چرا بعضیا میگن تخت جمشید آتیش نگرفته؟؟؟(دلیلشون کاملا علمیه)[/quote] ميبخشيد كه بجاي پاسخ،سوال ميپرسم ولي آيا اين سوالتون ربطي به پورپيرار و ... داره؟[/quote] [color=darkblue]مال اين حرفا نيس كه من بخوام دربارش حرف بزنم(دو سه هفته پيش من يه تاپيك درمورد اين ... زدم بعد معلوم نشد چه بلايي سرش اومد هرچي مي گردم نيست) سوال برگرفته از يكي از كتاباي پدر راه هاي ايرانه[/color]