daria

Members
  • تعداد محتوا

    580
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های daria

  1. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]تجهیز زیردریایی‌های روس به موشك‌های هسته‌ای بولاوا [/color] [color=darkblue]معاون رییس ستاد مشترك نیروی دریایی روسیه گفت: به‌رغم یكسری آزمایش‌های ناكام موشك بولاوا، این موشك‌های بالستیك جدید وارد ناوگان نیروی دریایی روسیه خواهند شد. به گزارش خبرگزاری نووستی، آدمیرال اولگ برتسو افزود: ما متعهد به مجهز كردن زیردریایی‌های روسیه با موشك‌های بولاوا هستیم. گفتنی است، از 11 آزمایش موشك بولاوا، شش آزمایش موفقیت آمیز نبوده است و به دلیل این ناكامی‌ها، آزمایش‌های فراوانی در مورد این موشك‌ها انجام شده است. برتسو گفت كه عامل اصلی ناكامی‌های آزمایش‌های اخیر موشك بولاوا، اشتباه انسانی نبوده بلكه احتمالا اشتباه فنی بوده است. مقامات ارتش روسیه انتظار دارند كه موشك‌های بولاوا به همراه موشك‌های بالستیك Topol-M به موشك‌های اصلی هسته‌‌ای این كشور تبدیل شوند.[/color] [url]http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=2658[/url] [color=blue]بازرسی‌های تازه از كشتی‌های كره‌شمالی[/color] [color=darkblue]مسئولان گارد ساحلی کره جنوبی اعلام کردند كه مقرراتی درباره نحوه بازرسی از کشتی‌های مظنون به حمل اقلام ممنوعه ازسوی کره شمالی در حال تدوین است. به گزارش آسوشیتدپرس از سئول، یکی از مقامات گارد ساحلی کره جنوبی اعلام کرد: مقرراتی درباره بازرسی از کشتی های کره شمالی مظنون به حمل اقلام ممنوعه که از آب‌های کره جنوبی گذر می‌کنند، در حال تنظیم است. انتظار می‌رود این اقدام پیونگ یانگ را خشمگین كند، چون كره‌ی شمالی پیشتر هشدار داده بود كه انجام چنین اقدامی اعلام جنگ است. این اقدام پس از آن صورت گرفت که یکی از دیپلماتهای بلندپایه امریکا با فرستاده هسته‌ای کره جنوبی دیدار و درباره اجرای تحریم‌های سازمان ملل متحد بر ضد پیونگ یانگ و بازگرداندن این کشور به مذاکرات 6جانبه هسته‌ای گفتگو کرد. [/color] [url]http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=2672[/url]
  2. [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]تشکیل وزارت دریاداری درکشور پیشنهاد شد[/color] [color=darkblue]فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به وجود منابع انسانی ،ناوگان نظامی، تجاری و صیادی ،بنادر و سواحل مناسب در کشور به عنوان عناصر تشکیل دهنده قدرت دریایی گفت: متاسفانه تاکنون هماهنگی لازم بین مراجع سیاست گذار و ارگانهای دریایی وجود نداشته است و نتوانسته ایم توانمندی های بالقوه را عینیت بخشیده و به قدرت مطلوب دریایی دست یابیم. به گزارش مانا ،امیر دریادار حبیب الله سیاری با بیان این مطلب گفت :برای ایجاد قدرت دریایی واقعی در کشور و تحکیم آن ،ایجاد وحدت در سیاست گذاری ها و مدیریتها و همچنین هماهنگ کردن فعالیت ارگانهای دریایی کشور اصلی اجتناب ناپذیر است. و ی گفت:این در حالی است که نحوه ایجاد این وحدت باید به گونه ای باشد که تمرکز غیر دلخواه و ناهمساز که درنهایت موجب آشفتگی خواهد شد ایجاد نشود. سیاری ادامه داد:اتحادی که از ترکیب عوامل و عناصر قدرت دریایی حاصل می شود باید به نحوی باشد که همزمان با تحکیم قدرت دریایی از تمرکز بی رویه و غیر منطقی آن نیز جلوگیری کند. فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به وجود وزارتخانه دریاداری در بیشتر کشورهای دنیا گفت:این وزارتخانه در این کشورها بالاترین مرجع سیاست گذاری و اجرایی در امور دریایی است که متاسفانه ما در کشورمان از آن بی بهره ایم. وی ادامه داد : در این راستا پیشنهاد می شود برای بخش غیر نظامی دریایی کشور مانند ناوگان تجاری ،صیادی ،نفتکش ،سازمان بنادر و دریانوردی و... وزارتخانه ای با عنوان وزارت دریاداری تشکیل شود که از یک سو هماهنگ کننده کلیه ارگانهای دریایی غیر نظامی کشور باشد و از سوی دیگر موجب ایجاد وحدت و انسجام بین عناصر غیر نظامی و همچنین هماهنگی با عناصر نظامی قدرت دریایی کشور شود.[/color] [url]http://mana.ir/news/?uiq=8482[/url]
  3. daria

    سامانه‌ی کنترل آتش AEGIS

    سلام همكاري كره و آمريكا درساخت ناوهاي مجهز به سامانه ايجيس شرکت لاکهيد مارتين آمريكا و گروه صنايع سنگين هيونداي کره جنوبي براي توليد و صادرات ناوهاي جنگي مجهز به سامانه هاي تسليحاتي پيشرفته ايجيس با اندازه متوسط با يکديگر همکاري مي کنند. به گزارش مانا به نقل از خبرگزاري فرانسه ،گروه صنايع سنگين هيونداي و شرکت لاکهيد مارتين در ماه مه سال 2006 ميلادي براي توليد مشترک کشتي هاي مجهز به سامانه ايجيس ، يادداشت تفاهم امضا کردند. شرکت لاکهيد مارتين به ندرت براي توليد چنين کشتي هايي براي فروش احتمالي به يك کشور سوم ، با يک شرکت خارجي مشارکت مي کند. اين توافقنامه سه سال است كه علني نشده است . به گفته مقامات اين شركت كره اي مشارکت با شركت آمريكايي اين امکان را فراهم مي کند که ناوهاي جنگي سود اور با قيمت معقول و متعارف توليد شود. دو شرکت احتمالاًً کشتي هاي چهار تا شش هزار تني در چارچوب اين توافق توليد خواهند کرد كه اين کشتي ها ا به کشورهاي سومي چون هند فروخته خواهند شد اين درحالي است كه هنوز تصميمات قطعي در اين زمينه اتخاذ نشده است. نيروي دريايي کره جنوبي در ماه مه سال 2007 ميلادي نخستين ناو جنگي 7هزار و 600 تني مجهز به سامانه تسليحات پيشرفته ايجيس را که ساخت مشترک گروه صنايع سنگين هيوندا و لاکهيد مارتين بود فعال کرد. اين ناو جنگي در ماه آوريل براي ردگيري موشک دوربرد مورد استفاده قرار گرفت. کره جنوبي قصد دارد دومين و سومين ناو جنگي مجهز به چنين سامانه اي را در سال هاي 2010 و 2012 ميلادي راه اندازي کند. http://mana.ir/news/?uiq=8521
  4. daria

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [color=darkblue]سلام[/color] [color=blue]حمله ناكام دزدان دریایی به نفتكش یمنی [/color] [color=darkblue]سخنگوی ارتش یمن اعلام کرد: نیروی دریایی این کشور روز سه‌شنبه حمله دزدان دریایی سومالی را به یک فروند نفتکش یمنی در خلیج عدن دفع کرد. به گفته وی، دزدان دریایی سومالی سوار بر چهارده قایق تلاش کردند به یک نفتکش یمنی در خلیج عدن حمله کنند که با اقدام به موقع نیروی دریایی یمن وادار به فرار شدند. این سخنگو افزود: به این نفتکش آسیبی نرسیده و به مسیر خود به طرف مقصدش در بندری در شمال یمن که در 420 کیلومتری عدن قرار دارد، ادامه داده است. [/color][url]http://marinenews.ir/?show=news&maj=news&type2=showz&catid=2678[/url] [color=blue]آزادی كشتی آلمانی با باج 8/1 میلیون دلاری [/color] [color=darkblue]دولت آلمان پس از پرداخت 8/1 میلیون دلار به دزدان دریایی خلیج عدن موفق به آزادسازی کشتی خود از دست این افراد شد. به گزارش خبرگزاری فرانسه، با گذشت دو ماه از ربوده شدن کشتی آلمانی MV Victoria در خلیج عدن، سرانجام برلین با پرداخت باج 8/1 میلیون دلاری موفق به بازپس گرفتن این کشتی از دست دزدان دریایی شد. وزارت امور خارجه آلمان با تایید این خبر از آزادسازی کشتی ربوده‌شده این کشور و بازگشت آن به آب‌های آزاد خبر داد. به گفته سخنگوی این وزارتخانه، سفر کشتی مذکور به سمت کشور آغاز شده است. درهمین رابطه، محمد عبدی، سرکرده دزدان دریایی، به خبرگزاری فرانسه گفت كه نیروهایش ساعاتی پیش این کشتی آلمانی را رها کرده‌اند. وی پیش از این مبلغ 8/1 میلیون دلار از طرف آلمانی برای این کار باج دریافت کرده بود. کشتی MV Victoria با یازده سرنشین اوایل ماه می در 75 کیلومتری سواحل جنوبی بندر المکلا در خلیج‌عدن توسط دزدان دریایی ربوده شده و تاکنون در اختیار این افراد قرار داشت. مذاکرات برای آزادسازی کشتی آلمانی زمانی آغاز شد که عملیات آزادسازی این کشتی به دلیل ریسک بالای آن از سوی برلین لغو شد.[/color][url]http://marinenews.ir/show=news&maj=news&type2=showz&catid=2650[/url] [color=blue]پايگاه دريايي روسيه دردرياي مديترانه مدرن مي شود[/color] [color=darkblue]تنها پايگاه دريايي روسيه در درياي مديترانه مدرنيزه مي شود. به گزارش مانا ، دليل اصلي روسيه در سرمايه گذاري در ساخت پايگاه دريايي مستقر در بندر تارتوس سوريه فعال شدن دزدان دريايي در اين منطقه عنوان شده است . کشتيهاي ناوگان دريايي روسيه طي هفته جاري يک سکوي شناور را به اين بندر منتقل مي كنند و پس از مدرنيزه سازي پايگاه ،به طور کامل به ايفاي نقش در اين منطقه خواهند پرداخت. يك نماينده بلندپايه ستاد کل نيروي دريايي روسيه با اعلام اين خبر که کشتي هاي مستقر در پايگاه سوريه امکان دفاع از کشتيهاي مسافربري را در منطقه شاخ آفريقا خواهند داشت اين برنامه را طرح بلند مدت توسعه پايگاه روسيه در سوريه ناميده است. تعميرگاه شناور کشتيهاي ناوگان روسيه در درياي سياه هم در اين پايگاه قرار دارد . کارشناسان نظامي روسيه بارها خواهان مدرنيزه کردن و توسعه اين پايگاه شده بودند. به گفته دريادار ايگور کاساتونوف مشاور وزير دفاع و فرمانده سابق ناوگان درياي سياه روسيه استقرار کشتيها در پايگاه سوريه امکان استفاده عملياتي از نيروهاي ناوگان اين كشور را افزايش مي دهد. [/color][url]http://mana.ir/news/?uiq=8497[/url]
  5. [color=darkblue]سلام برگرفته از کتاب : «جنگ پست مدرن ؛ سیاست نوین درگیری» ؛ فصل دهم :« سرباز سیبورگ : حال و آینده» توصیه می کنم حتما این کتابو بخونید چون واقعا ارزش حداقل یک بار خوندنو داره از زمان جنگ اسپانیا با آمریکا تا کنون آمار قربانیان فروپاشی روانی بیش از کسانی بوده که در حین نبرد کشته می شوند. این رقم در جنگ های اخیر به دو برابر تعداد کشته ها و تقریبا یک سوم کل تلفات بالغ شده است. در صورت بروز یک جنگ متعارف بین ابر قدرت های بزرگ در خاک اروپا تخمین زده می شود که پنجاه درصد از کل تلفات را بیماران روانی تشکیل خواند داد و در یک جنگ هسته ای (یا شیمیایی / میکروبی) به طور قطع شمار این قبیل افراد در میان بازماندگان بسیار بسیار زیاد خواهد بود. علت بروز چنین حجم عظیمی از تلفات روانی به افزایش سرعت و کشندگی جنگ نسبت داده شده است. نیروی زمینی آمریکا برای مقابله با این معضل اقدام به تاسیس HUMRRO و چند موسسه ی پژوهشی دیگر کرد. ابداع کننده ی صطلاح «فناوری روانشناختی» نیز همین دفتر بود. این دفتر از همان بدو تاسیس در سال 1951 دیدگاه های خود در مورد «مهندسی انسان» ، «کنترل کیفیت انسان» و «سامانه ی انسانی – تسلیحاتی» را در جهت رفع مشکلات نظامی آمریکا به کار گرفت. اما این نگرش سیستمی تازه اول کار است. مولفه ی انسانی اگر قرار نیست ضعیف ترین حلقه ی یک سامانه ی تسلیحاتی منسجم و هماهنگ باشد باید متحول شود. نیاز مندی های شگفت انگیز جنگ پست مدرن موجب تلاش تقلایی دیوانسالارانه در جهت یافتن راه حل های فناورانه برای این مسئله شده است. در صفحه های بعدی درباره ی سامانه های رباتیک و بی سرنشین و همین طور سرباز هایی که به انواع سامانه های الکترونیکی رایانه ای و ارتباطی مجهز شدن و در واقع تبدیل به یک انسان-ربات شدن حرف زده شده درباره ی تعامل انسان و ماشین و از این جور حرفا بعد گفته شده که آمریکا می خواسته با استفاده از روش های متا فیزیکی یا بهره گیری از ریز تراشه های الکترونیکی عملکرد سربازاشو بهبود بده و از فشار های جسمی و روحی اونا در میدون جنگ کم کنه ولی: با توجه به ناکامی این قبیل شیوه های مرموز و اسرار آمیز و با در نظر گرفتن زمینه ی اجتماعی آن ها تعجبی ندارد که نیرو های نظامی آمریکا جهت مهار فشار های روانی عمده ی انرژی خود را صرف یافتن روش های مستقیم تر و سنتی تر ( لا اقل در آمریکا) کرده که همانا روی آوردن به مواد مخدر است. پیش به سوی مواد مخدر نیروی زمینی آمریکا در یکی از بررسی های خود در خصوص جنگ های آینده ، موسوم به« نبرد هوا زمین 2000 » آشکارا هشدار می دهد: « شدت و حدت نبرد مستلزم کاهش فشار های روانی ست .» در این مسیر دارو های جدیدی که خستگی و فشار های روانی فرد را بدون کاهش بازده ی وی بر طرف می سازد در اولویت نخست قرار دارند روان پزشک نظامی برجسته ،دکتر «ریچارد گابریل» مدعی ست که تحقیقات در حال اجرا برای تولید نوعی داروی عصب گرای غیر تحلیل برنده (ترکیبی شمیمیایی که در عین حفظ سطح هوشیاری ذهنی سربازان در حالت عادی باعث عدم بروز حالت اضطراب در آنان میشود ) در شرف دستیابی به نتایج مطلوب است که این دستاورد تاثیرات عمیقی از خود بر جای خواهد نهاد : طی پنج سال گذشته هم نیرو های نظامی آمریکا و هم شوروی برنامه هایی را به منظور تولید چنین دارو هایی به اجرا در آورده اند که البته جزئیات برنامه ی آمریکا هنوز فاش نشده است ... ارتش آمریکا دست کم سه نمونه ی اولیه تولید کرده که چشم انداز بسیار روشنی را در این زمینه نوید می دهد یکی از این دارو ها احتمالا گونه ای بازپیرون (Buspirone) است.چنان که تحقیقات ثمر بخش باشد ، که ناگزیر همین طور خواهد بود ، رابطه ی بین سربازان و محیط نبرد برای همیشه دگرگون خواهد شد... موفقیت آن ها ... به مثابه ی محو هراس از مزگ و به تبع آن تهی شدن بشر از انسانیت و روح است. پروژه هایی از این دست که امروزه با هدف دستیابی به چینین دارو هایی به مرحله ی اجرا در می آیند ، هرچند به لحاظ کارآمدی بالقوه ی شان بی نظیرند اما در واقع ادامه ی همان برنامه های تحقیقاتی دهه ی 1950 آمریکا و سنت های نظامی هزاران ساله به شمار می روند. درواقع مصرف موارد مخدر به منظور بالا بردن سطح کارایی در جنگ از سابقه ای طولانی برخوردار است . به گفته ی دکتر «گابریل» قبایل «کویاک» (Koyak)و «ویروس» (Wiros) ساکن خشکی اوراسیا از دارویی استفاده می کردند که از نوعی قارچ به نام به قارچ مگس کش به دست می آمد و احتمالا بی تاثیر هم نبود .موارد دیگری که وی بر مشمرد عبارتند از حشاشین (پیروان حسن صباح ) که حشیش مصرف می کردند ، جنگجویاین اینکا که برگ درخت کوکا را می جویدند و سربازان و ملوانان انگلیسی که از زمان های قدیم قبل از ورود به میدان نبرد رام (نوعی مشرب الکلی قوی که از عصاره ی نیشکر به دست می آید) می نوشیدند .روس ها انضباط شدید را با گنجاندن ودکا و عصاره سنب الطیب در جیره ی سربازان ارتش سرخ به منظور آـرامش بخشیدن به آن ها و کافئین به منظور بیدار نگه داشتنشان همراه می کردند. توجه رسمی آمریکا به مواد مخدری غیر از مشروبات الکلی به دهه ی 1950 برمی گردد . نقطه شروع این روند در سال 1954 بود که نیروی هوایی سرگرم آزمایش اثرات دکستر آمفتامین ، کافئین و دارو های کند ساز بر روی نفرات مستقر در پیاگاه نیروی هوایی راندولف (Rundolf) تگزاس بود . سه سال بعد آمفتامین دوباره مورد آزمایش قرار گرفت . از ان زمان تا کنون شاید صد ها مطالعه و تحقیق در این زمینه صورت گرفته است. زمانی که اقدام سازمان سیا به خوراندن مخفیانه ی ال اس دی به اشخاص بدون اطلاع آنان و تحقیقات این سازمان در رابطه با برنامه ریزی روانی سربازان جهت بالا بردن جسارت آنان در کشتن افراد دشمن (با استفاده از مواد مخدر و بهره گیر از علومی چون «روان شناسی ، روان پزشکی ، جامعه شناسی و انسان شناسی» ) پرده برداشته شد ، رسوایی بزرگی به بار آمد . یکی از عواقب جنبی بررسی های بعدی در این باره ، افشای بخش اعظم تحقیقات نظامی صورت گرفته بر روی انسان تا اواسط دهه ی 1970 بود . چنان چه این نکته را در خاطر داشته باشیم که مبنای هر مورد مطالعه بر روی انسان ها احتمالا موارد بسیار بیشتری از مطالعه بر روی حیوانات بوده است ، روشن می شود که از سال 1950 تا سال 1975 میلیون ها دلار صرف تحقیقات برای دستیابی به روی دارو هایی شده است که در عین افزایش یا حفظ سطح عملکرد اشخاص ، از فشار روانی و ترس آنان بکاهد . به عنوان مثال بین سال های 1956 تا 1969 ، نیروی هوایی آمریکا مبلغ بیش از یک ملیون دلار صرف حمایت از تحقیات پزشکان مرکز دوک (Duke) واقع در بیلور و پزشکان دانشگاه مینه سوتا بر روی عوارض فشار های روانی کرد . از جمله این تحقیقات مطالعات دکتر نیل برک بر روی « همبسته های روانی – فیزیولوژیکی پردازش اطلاعت توسط انسان » بود که به ادعای وی کاربرد های مستقیم بالقوه ای در رفع مشکلات رایج در بازجویی داشت ... و می شد از آن ها در نوشتن یک برنامه ی آن لاین تحلیل خودکار داده ها استفاده کرد . به عبارت دیگر ، او امیدوار بود که پژوهش هایش به ساخت ماشینی جهت بازجویی افراد بازدااشتی کمک کند اصول راهنمای پژوهشی فوق به صراحت در اظهارات پزشکان مرکز دوک بیان شده است : «دستیابی به وسایل خاصی به منظور تغییر یا تعدیل پاسخ های انسان ها در برابر فشار روانی به هر شکل دلخواه دارد» در سال 1971 دو تن از پژوشگران « آزمایشگاه و مرکز تحقیقات و توسعه ی ُِآبردین» وابسته به نیروی زمینی فهرست جامعی را از کتاب های نوشته شده در زمینه ی تغییر رفتار به وسیله دارو به سفارش« مجتمع آزمایشگاهی مهندسی انسانی» منتشر ساخت که حاکی از استمرار علاقه ی نیرو های نظامی به این موضوع بود. تحقیقات به عمل آمده از سوی کنگره در سال 1975 به سرپرستی سناتور ادوارد کندی - نماینده ی دمکرات از ماساچوست - نشان داد که در آن مقطع زمانی شمار پروژه های مطالعاتی نیرو های نظامی بر روی انسان ها در زمینه ی مهار فشار روانی حداقل به 20 مورد بالغ می شده است. در بیمارستان والتر رید (Walter Reed) نیروی زمینی ، آزمایش هایی در خصوص اثرات فشار روانی بر عملکرد « سطح بالای انسانی » ، « تغییرات روان فیزیولوژی فرایند حل مسئله » و « عملکرد نظامی » انجام گرفت در موسسه تحقیقاتی طب محیطی نیروی زمینی ، محققان به بررسی اثرات فشار عاطفی و سنجش تعداد دفعات دیداری با افراد تحت فشار روانی پرداختند اثرات سوخت و سازی ، فیزیولوژیکی و روانی ارتفاع در موسسه ی تحقیقاتی لتر من (Letterman) نیروی زمینی مورد اندازه گیری قرار گرفت فرماندهی تحقیق و توسعه ی پزشکی نیروی زمینی هزینه ی پژوهش هایی درون سازمانی را در زمینه ی رفع خستگی متقبل شد پژوهشگران نیروی دریایی در اوکلند کالیفرنیا راه بسیار عاقلانه تری را در پیش گرفتند و به تحقیق در مورد هیپنوتیزم برای تسکین درد و تمدد اعصاب از طریق مراقبه روی آوردند همزمالن همکارانشان در آزمایشگاه نیروی دریایی مطالعات گسترده ای را در خصوص اثرات فشار های روانی مرکب بر عملکرد خدمه ی هوایما های نیروی دریایی و اثرات روانی تحمل شدت گرما به علاوه ی ده ها مورد تحقیق و بررسی در مورد اثرات سرما ، فشار آب ، شتاب و چرخه های زیستی (چرخه های فیزیولوژیکی ، احساسی و ذهنی که تصور می شود باعث نوساناتی در روحیه و عملکرد اشخاص می شود) بر عملکرد نظامیان به انجام رسیدند. گسترده ترین برنامه گزارش شده برنامه ای بود که توسط زرادخانه ی اجوود (Edgewood) به مرحله ی اجرا در آمد و کوششی بود به منظور تولید پادزهری جهت خود درمانی سربازانی که در معرض جنگ افزار های شیمیایی ، به ویژه اوکسیم ها (Oxime) ، قرار می گیرند پادزهر آزمایش شده ترکیبی بود از آتروپین ، ماده ی مرموز TMB4 و داروی ضد ترس بن اکتی زین. با توجه به این همه کار تحقیقاتی ، تعجبی ندارد که آمریکا در جریان جنگ ویتنام اقدام به توزیع دارو های غیر مجاز بین یگان های نخبه کند و چه بسا هنوز هم از این رویه دست بر نداشته باشد التون مانزیون ، عضو سابق گروه های شناسایی دوربرد در این باره می گوید : «ما بهترین آمفتامین ها را در اختیار داشتیم و دولت آمریکا آن ها را تامین می کرد.» سوی همچنین صحبتهای یک تکاور دریایی را در این باره نقل می کند : در جنگ ویتنام که من عضو گروه تکاوران نیرو ی دریایی بودم مصرف مواد مخدر امری بسیارعادی بود مصرف آن ها به شما نوعی اعتماد به نفس کاذب می بخشید و شما ار بیدار نگه می داشت قدرت بینایی و شنواییتان را تقویت می کرد شما ار کاملا وابسته ی خود می کرد و موقعیی می شد که واقعا احساس رویین تنی به انسان دست می داد دکتر گابریل استدلال می کند که وقوع پیشرفت های در رشته های اسرار آمیزی چون زیست شناسی مولکولی ، سیبرنتیک زیستی ، بیو شیمی عصبی ، دارو شناسی روانی و حوزه های وابسته به معنای آن است که باید چشم انتظار ساخت دارو های بسیار موثر تری بود همان طور که اشاره شد نگرانی او از آن است که مبادا آمریکایی ها و روس ها درصدد تولید نوعی دارو باشند که نه تنها ترس و هراس ، که تقریبا هر گونه احساس دیگری را از وجود سرباز دور کند و از آنان تعدادی جانی روانی بسازد. از آن جا که یکی دیگر از ملزومات میدان نبرد پست مدرن جنگ 24 ساعته است انجام تحقیقاتی از قبیل پروژه ی مقاومت (Endure) دفتر HUMRRO برای ساخت عینک ها و دوربین های دید در شب ، یا حتا افزایش قدرت دید چشم در شب با استفاده از «آتروپین» (از مشتقات بلادون) و بن اکتی زین که گشاد کننده ی مردمک چشم هستند ضرورت دارد تحققیقاتی که گروه علوم نور شناسی دانشگاه سن رافائل کالیفرنیا در سال 1978 به سرپرستی جامپوسکی صورت داد در یکی از آزمایش ها مبلغ 700 هزار دلار را نصیب این گروه کرد البته تجهیزات فروسرخ و دیگر ابزار های دید در شب نیز از این نظر بسیار موثر واقع شدند برنامه ریزی سربازان با مواد مخدر شبیه به رنامه نویسی رایانه هاست تصور کنید سیستم ایمنی شما علیه بیماری های مقاربتی ، ویروس ها ، باکتری ها و انواع سموم برنامه ریزی شود ؛ بدنتان به اندام ها و چشمان مصنوعی مجهز شود ؛ مغزتان به یک دستایر ماشینی سیم بندی شود ؛ ذهنتان به وسیله ی مواد مخدر یا برنامه ریزی روانی علیه فشار های روحی و ترس و ارتفع و اعماق دریا و سرما و گرما و خشکی مقاوم شود ؛ مدام به سیستم های رایانه ای وصل باشید و به وسیله ی آن ها کنترل شوید ؛ در نوعی ریز محیط ایمن در برابر عوامل شیمیایی ، میکروبی و هسته ای که توسط سیستم های تسلیحاتی خودکار و برده (= دستگاهی که توسط دستگاه دیگری کنترل می شود ) محافظت می شود حرکت کنید و امکانات لازم جهت کار اطلاعاتی و تخریب را به فراوانی در اختیار داشته باشید : آن گاه می توان گفت که شما به یک سرباز سیبورگ تبدیل شده اید. و در پایان :[/color] [color=green]« الا بذکر الله تطمئن القلوب »[/color]
  6. daria

    سامانه‌ی کنترل آتش AEGIS

    سلام قضاوت با شما <
  7. daria

    سامانه‌ی کنترل آتش AEGIS

    سلام ایجیس از نگاهی دیگر بر گرفته از : کتاب «جنگ پست مدرن ؛ سیاست نوین درگیری» فصل سوم : «رایانه سالاری در نیرو های نظامی» «ایجیس» : مظهر کاربرد هوش مصنوعی در میدان نبرد «خوب من فکر می کنم ایجیس از بسیاری جهات یک سامانه ی خبره است. در واقع این سامانه توانسته بسياری از خطا هایی را که حین به کارگیری سامانه های خبره به وجود می آید رفع کند.» دریادار Wayne Meyer مدیر پروژه ی ایجیس در مدت 83-1970 ** «ایجیس به واقع همان پروژه ی جنگ ستارگان است ، اما این بار در دریا.» یک دریاسالار امریکایی ، به نقل از چارلز بنت عضو کنگره ی آمریکا در جریان عملیات بهار سال 1986 میلادی علیه لیبی ، سامانه ی ضد هوایی ایجیس ناو Yorktown آمریکا (متشکل از رادار های مجهز به فرکانس مرحله ای SPY-1 ، موشک های هدایت شونده ی استاندارد-2 و توپ های فالانکس که همگی از طریق رایانه به هم متصل هستند ، تا ایجیس هم به طور خودکار هم توسط نیروی انسانی قادر به کار باشد.) ، هدف ناشناخته ای را به صورت خودکار شناسایی کرد. به دستور ناخدا دو فروند موشک کشتی به کشتی هارپون به سمت آن هدف ناشناس شلیک گردید و هدف ناپدید شد. در ابتدا این طور ادعا می شد که ناو مورد نظر یک فروند قایق گشت زنی متعلق به لیبی را غرق کره ست ، اما اکنون نیروی دریایی اعتراف می کند که احتمالا آن هدف تنها یک تکه ابر کم ارتفاع بوده است.حتا این احنمال وجود دارد که موشک ها سرنشینان یک قایق ماهیگیری یا تفریحی را از بین برده باشند.اما اینک دیگر راهی برای اطلاع از اصل قضیه وجود ندارد. حادثه ی دیگری که در همین رابطه شایان توجه است ماجرای حمه ی ماه مه ی 1987 عراق با موشک اگزوست به ناو Stark آمریکاست.اگرچه استارک به سامانه ی ایجیس مجهز نبود ، اما برخی قطعات اصلی ایجیس را بر روی عرشه ی آن نصب کرده بودند. نکته ی قابل توجه این که سامانه ی توپ فالانکس کشتی (مشتمل بر توپ های 20 میلیمتری با قدرت شلیک 300 گلوله در دقیقه و رادار هدفگیری مستقل که در صورت قرار داشتن بر روی وضعیت خودکار قابیلت شلیک خودکار را داشتند) موفق به کشف و ثبت موشک های شلیک شده نگردیدند.حتا رادار کنترل اتش Mark 92 و حسگر راداری SLQ 032 ناو نتواستند به وجود آن ها پی ببرند. فالانکس هیچ بختی برای موشک اگزوست نداشت ، زیرا سامانه ی مورد اشاره در حالت خودکار نبود ؛ اما دست کم می بایست وجود موشک را بر روی صفحه ی رادار هدفگیری خود تشخیص دهد و با آژیری بلند اعلام خطر کند ، که این کار را هم نکرد. علت این امر به عقیده ی برخی تحلیل گران ، یورش موشک از جانب نقطه ی کور استارک بوده استکه در ان نقطه اتاقک روی عرشه مانع از دید رادار شده است. در همان زمان گزارش هایی نیز به گوش می رسید که فالانکس اصلا در آن زمان فعال نبوده است ، که البته این قضیه از سوی پنتاگون تکذیب شد. فرمانده ی استارک همین نواقص فنی را مسبب کشته شدن 37 تن از خدمه ی خود اعلام کرد. در سال 1991 ، دادگاه دو فقره شکایت مطرح شده از سوی بستگان خدمه ی کشته شده ی کشتی علیه شرکت جنرال داینامیکس ، کارخانه ی تولید کننده ی فالانکس ، را بنا به دلایل امنیتی قابل طرح ندانست.اما پیش از این لاپوشانی ها تعدادی از اسناد مربوط به قضیه به مطبوعات را پیدا کرد و معلوم شد مشکلات فنی فالانکس باعث وقوع ان فاجعه شده است. طبق ان شواهد نه فالانکس خاموش بوده است و نه این که ناو از سمت نقطه ی کور خود مورد حمله قرار گرفته است ، بلکه بنا بر اظهارات افشاگرانه ی مهندسان جنرال داینامیکس و خدمه ی ناو استارک در سامانه ی فالانکس از کارت های مدار غیر استاندارد استفاده شده و همین امر عمر مفید سامانه را تنها به شش الی دوازده ساعت کاهش داده است. بر اساس آزمایش هایی که در سال 1986 توسط نیروی دریایی صورت گرفت ، ضریب اطمینان فالانکس تنها 71 درصد بوده است. چند تن از کارکنان شرکت جنرال داینامیکس نیز اعتاف کردند که به منظور تحت الشعاع قرار دادن آزمایش هایی که از سوی نیروی دریایی برای تعیین صحت عملکرد مدار ها انجام می گرفت از نرم افزار های غیر قانونی استفاده و حتا یکی از آن آزمایش ها در برابر نیروی دریایی واژگون جلوه داده شده است. یکی از مهندسان ارشد جنرال داینامیکس ، به نام David Villanueva در یکی از جلسات ادای سوگند دادگاه گفت : «همه ی کارکنان و از جمله خود من مدام آرزو می کردیم که اگر یک موقع درگیری نظامی حساسی پیش آمد ، نیروی دریایی اصلا به فالانکس تکیه نکند.» Thomas Amile کارشناس برجسته ی رادار نیروی هوایی ، نیز در مراسم سوگند اظهار کرد که ضریب اطمینان سامانه های فالانکس نصب شده بر روی عرشه ناو های نیروی دریایی آمریکا فوق العاده پائین است. Glenn .R.Brindel ناخدای پیشین ناو استارک از کل موضوعاتی که مطرح شد که اگر سامانه های عرشه همان ظرفیتی را که وانمود شده بود دارند ، دارا بودند ، چه بسا ناو وی بدان فاجعه دچار نمی شد. با تمام این بحث ها و گفت وگو ها ، دست آخر نیروی دریایی ناخدا را در این قضیه مقصر اعلام کرد و این ماجرا بی تردید از همان لحظه در ذهن یکایک ناخدایانی که در ناوگان آمریکا در خلیج فارس مشغول به خدمت بودند و علی الخصوص William Rogers III فرمانده ی رزمناو مجهز به ایجیس و وینسنس حک شد. سامانه ی ایجیس ، بنا به گفته ی چارلز بنت ، نماینده ی کنگره ، «پیشرفته ترین سامانه ی دفاعی روی عرشه ی ناوگان دریایی آمریکا برای مقابله با حملات هوایی و موشک های سطح به سطح است.» شاید حتا بتوان ان را پیشرفته ترین سامانه از نوع خود در دنیا و از پیچیده ترین و پیشرفته ترین سامانه های رایانه ای دانست که تا به حال در عملیات های نظامی مهم به کار گرفته شده اند. این سامانه از برخی جهات یک سامانه ی خبره و از بعضی جنبه ها یک سلاح خودکار به شمار می رود. به هر حال در هر دو صورت سامانه ی مورد بحث را می توان یک شبکه ی کنترل اطلاعات و تسلیحات تمام و کمال دانست. سامانه ی ایجیس انواع و اقسام اطلاعات الکترونیک از جمله رادیویی و راداری دریافت شده از سایر منابع ، بازتاب های راداری رادار های خود کشتی ، موقعیت خود ناو ، اطلاعاتی در خصوص اهداف مورد نظر و سایر انواع اطلاعاتی که از عوامل انسانی گرفته می شود را جمع آوری می کند و سپس با به کارگیری سامانه ای متشکل از 16 دستگاه رایانه ی بزرگ یونی سیس UYK-7 ، 12 دستگاه ریز پردازنده ی یونی سیس UYK-20 و تعداد زیادی پایانه ، که با 28 برنامه ی رایانه ای مختلف کار می کنند ، اطلاعات گرد امده را تلخیص و برای انسان و جنگ افزار قابل فهم می کند. بخش جنگ افزاری این سامانه مشتمل است بر : موشک های کشتی به کشتی هارپون ، موشک های کشتی به هوای استاندارد (تا سقف 122 فروند) و دو قبضه توپ شش لول شش تنی فالانکس که قابلیت شلیک 50 گلوله ی اورانیومی 20 میلیمتری را در هر ثانیه دارا هستند. عوامل انسانی می توانند یا شخصا هدف را انتخاب کرده ، به سامانه ی رایانه ای فرمان شلیک دهند یا این که ایجیس را در وضعیت خودکار قرار دهند تا خودش به تنهایی کار ها را نجام دهد. ببخشيد اين عكسو نشد با گالري سايت آپلود كنم سامانه ی ایجیس را می توان عملا در چهار وضعیت عملیاتی قرار داد : ویژه ی خودکار ، خودکار ، نیمه خودکار و تصادفی. سامانه تنها زمانی می تواند به صورت خودکار به سمت اهدافی با شرایط خاص و معیار های از پیش برنامه ریزی شده شلیک کند که در حالت ویژه ی خودکار قرار داشته باشد. البته در همین وضعیت نیز متصدی انسانی می تواند شخصا در کار سامانه دخالت کند و کنترل آن را به دست گیرد. هیچ کدام از سامانه های دیگر بدون کمک انسان قادر به کار نیستند. با این حال در همان حالات نیز سامانه ی ایجیس می تواند به طور خودکار ترتیب مورد اصابت قرار دادن اهداف را مشخص و عملیات شلیک و روشن کردن پایانه توسط تجهیزات موجود را زمان بندی کند. به علاوه در تمامی حالات می توان به رهگیری های آزمایشی پرداخت و «زمان شلیک را پیشبینی کرد» . با این که نویسنده تلاش دارد تا سرنگونی هواپیمای ارباس ایران وشهادت بیش از 280 مسافر بی گناه آن را تنها یک اشتباه فنی جلوه دهد ، اما نباید این موضوع را فراموش کرد که سیاست مداران آمریکا در تحلیل خود از وضعیت جنگ این نکته را مورد تاکید قرار می دادند که این کشور به دنبال ارسال هشداری برای ایران است که به نحوی نشان دهد مقامات آمریکا مصمم هستند به جنگ پایان دهند ف حتا اگر این تصمیم اقدام نظامی خشن و بی رحمانه باشد. در مصاحبه ای ، دریادار «وین مه یر» چنین اظهار کرد : «بعید می دانم دریاسالاری پیدا شود که موقعیت ناو وینسنس را داشته باشد و به ناو مقابل اجازه ی شلیک بدهد.» در جریان جستجو ی دلایل حادثه سرنگونی یک فروند هواپیمای ارباس ایران با شماره ی پرواز 655 در سوم ژوئیه ی سال 1988 ، بیش ترین تاکید نیروی دریایی بر شرایط موقعیتی ناو وینسنس بود. اصولا اعزام یک رزمناو مجهز به ایجیس به خلیج فارس به دنبال دریافت اطلاعاتی صورت گرفت که نشان می داد ایران قصد دارد با استفاده از موشک های کرم ابریشم ساخت چین به ناو های آمریکایی مستقر در خلیج فارس حمله کند. اطلاعات دیگر حاکی از آن بود که ایران تصمیم دارد در حوالی روز چهارم ژوئیه حمله ی مهمی را علیه آمریکا (که از آن با عنوان «شیطان بزرگ» یاد می کند) صورت دهد. این پیش بینی نیز وجود داشت که ایران احتمال دارد جنگنده بمب افکن های F-14 خود را به جای بمب های آهنی معمول به موشک های هوا به دریا مجهز و یا این که از یک فروند هواپیمای مسافربری برای انجام حمله ی انتحاری استفاده کند. با وجود نگرانی هایی از این دست ، نیروی دریایی پوشش هوایی لازم را برای یگا های مستقر در آن ناحیه تامین نکرد یا نتوانست تامین کند و به این طریق قدرت شناسایی بی واسطه ی تهدیدات هوایی را از ناو های هواپیمابر سلب کرد. در ضمن ، خدمه ی ناو وینسنس قضیه ی اصابت موشک اگزوست را به ناو استارک در یک سال پیش از آن هنوز به خاطر داشتند و مین موضوع بیش ترین انگیزه را برای اتخاذ مواضع ستیزه جویانه از سوی آنان به جود می آورد. آخرین و مهم ترین عامل حادثه ی یاد شده موقعیت بسیار حساس خود ناو وینسنس بود ، زیرا ناو مزبور تا چندین مایل در محدوده ی آب های ساحلی ایران پیش رفته و در همان ایام همراه با ناو محافظ Elmer Montgomery با تعدادی از قایق های گشتی کوچک ایران درگیر عملیات سطحی شده بود که یکی از ان ها احتمالا در ان گیرو دار توسط المر مونتگمری غرق گردید. بر خلاف ادعا های اولیه ی امریکا مبنی بر بروز درگیری در آب های بین المللی با اعتراف بعدی دولت این کشور در دادگاه بین المللی رسیدگی به شکایت ایران در مورد این حادثه و نیز اظهارات دریادار ورت William Crow (که در سال 1988 ریاست ستاد مشترک ارتش را بر عهده داشت) در تلویزیون ملی آمریکا در تاریخ اول ژوئیه ی سال 1992 روشن شد که قضیه بدان صورت نبوده و حتا شواهد محکمی در دست است که نشان می دهد آمریکا عمدا قصد داشته ایران را تحریک و وادار به حمله علیه یگان های آمریکایی کند. در واقع زمانی که پرواز 655 هفت دقیقه پس از پرواز توسط رادار های وینسنس ردیابی شد ، عملیات سطحی تازه در شرف تکوین بود. در ضمن ناو یاد شده به دلیل گیر کردن یکی از توپ های 5 اینچی اش و تلاش برای رفع گیر آن تحرکات شدیدی از خود نشان می داد. همچنین پرواز یک فروند هواپیمای P-3 ایرانی در همان حوالی به گونه ای بود که گویی قصد حمله به وینسنس را دارد. اگر اصلا را عمدتا گزارش های نظامی رسمی و غیر رسمی قرار دهیم ، می توان تصورات خطا و قضاوت های نادرستی را که به سرنگونی پرواز 655 منجر شد در 655یک ترتیب و توالی زمانی تقریبی به صورت زیر ارائه داد : (اظهارات موکدی که درباره ی آن چه مورد توجه ایجیس قرار گرفت یا نگرفت بیان می گردد مستند است به اقدام نیروی دریایی نسبت به پخش مجدد نوار های سامانه ی ایجیس ناو وینسنس در یک مرکز آزمایشی اطلاعات رزمی در «مرکز سامانه ی رزمی ایجیس» در جزیره ی Wallpost در ویرجینیا. من در این جا فرض را براین گذاشته ام که نه اشتباهی در ضبطآن نوار ها صورت گرفته و نه اطلاعات ضبط شده تحریف شده است. هرچند بدون شک به لحاظ فنی هر دو مورد شدنی ست.) 1- یک دقیقه پیش از شل یک موشک به سمت پرواز 655 ناظر تشخیص ناو وینسنس به این نتیجه می رسد که هدف چشمک زن روی صفحه ی رادار قاعدتا نباید پرواز 655 باشد ، زیرا طبق زمان بندی ، از زمان حرکت پرواز 27 دقیقه گذشته بوده است. در همین لحظه علامتی بر روی صفح ی نمایش ایجیس ظاهر می شود که به معنای ناشناس ودن پرواز 655 و در نتیجه متخاصم بودن آن است. 2- ناظر تشخیص ، علامتی نظامی از نوع وضعیت دو IFF (علامت تشخیص دوست از دشمن) دریافت می کند ، در حالی که ذخیره ی اطلاعات ایجیس هیچ گونه سابقه ای از این علامت یافت نمی شود. بهترین نظریه ای که می توان در مورد منشاء علامت یاد شده ارائه داد آن است که متصدی تشخیص نتوانسته است همزمان با پرواز 655 از فرودگاه بندرعباس کانالی را که به دنبال علایم IFF می گشته به راه اندازد. از همین رو متصدی مربوط به جای دریافت علامت نظامی-غیر نظامی وضعیت سه که از پرواز 655 صادر می شده و بساری از ناو های دیگر، از جمله ناو محافظ Sides که در همان حوالی مستقر بوده آن را دریافت کرده بودند ، یک علامت سرگردان وضعیت دو را احتمالا از فرودگاخ بندرعباس دریافت می کند. فرودگاهی که علاوه بر استفاده های غیر نظامی دار ای کاربرد نظامی و محل استقرار جنگنده های F-14 نیز هست. 3- ایجیس علامت غیر نظامی IFF پرواز 655 را با رشماره ی 6760 دریافت می کند ، اما متصدی انسانی دستگاه ، آن را 6675 می خواند. یک نفر از خدمه می گوید علامت متعلق به یک F-14 است. چرا که خدمه ی وینسنس با علایم غیر نظامی IFF آشنایی نداشتند. 4- با شنینده شدن صدایی غیر عادی بر روی سامانه ی ارتباطات داخلی کشتی یکی از متصدیان امر ، بر روی صفحه ی نمایش تاکتیکی بر چسب F-14 را به پرواز 655 الصاق می کند. از آن لحظه به بعد در کنار علامت پرواز 655 یک نشانه ی کوچک F-14 نیز وجود داشت. 5- افسر اطلاعات رزمی می گوید که هدف احتمالا یک هواپیمای مسافربریست ، اما همزمان افسر پدافند ، با اسم رمز Golf Whiskey ، گزارش می کند که هدف ضمن کاهش ارتفاع افزایش سرعت (تا سقفی فراتر از توان سرعت گیری یک هواپیمای مسافربری معمولی) به سمت کشتی در حال حرکت است. با آن که بایگانی ایجیس و مشاهدات کلیه ی کشتی های دیگری که در صحنه حضور داشتند همگی حکایت از اوج گیری و سرعت معمولی پرواز 655 داشت ، دست کم دو نفر دیگر از خدمه ی وینسنس مدعی رویت اطلاعاتی دال بر چندین مورد کاهش ارتفاع و سرعت گیری پرواز 655 بودند. 6- با وجود ان که ناو سایدز در تشخیص پرواز 655 به عنوان یک هواپیمای مسافربری غیر تهدید کننده اشتباه نکرده بود ، اما ناخدای ناو ، تشخیص وینسنس را مبنی بر این که هدف یک جنگنده ی F-14 است مورد تردید قرار نمی دهد. دریادار William Fogarty در بیان علت این نوع برداشت می گوید : «اول این که کشتی وی به طورقطع در معرض تهدید نبود و در ثانی وقتی وینسنس که یک ناو بسیار مجهز از نوع AWW خبر از وجود یک هواپیمای F-14 می دهد بقیه حتما حق را به او می دهند. سدر همین حیص و بیص در مرکز اطلاعات رزمی ناو سایدز ولوله افتاد و فریاد «مسافربری ، مسافربری» از خدمه بلند شد که همین امر مرا متقاعد می سازد دست کم چند تن از خدمه ی کشتی متوجه خطای تشخیص وینسنس و قصد آن ناو برای سرنگونی یک هواپیمای غیر نظامی شده بودند.» 7- به خاطر عملکرد خودکار ایجیس در تحلیل داده ها ، متصدیان سامانه ی عرشه ی ناو وینسنس به هیچ نحو از انحا نمی توتنستند نقطه ی چشمک زن روی صفحه ی رادار را شخصا مورد ارزیابی قرار دهند ، وگرنه چه بسا یک متصدی رادار با تجربه متوجه می شد که آن نقطه نمی تواند یک هواپیمای F-14 باشد. 8- از آن جا که موشک های استاندارد برای دست یابی به حداکثر سرعت محتاج مسافت کافی برای سرعت گیری هستند ، وینسنس یا می بایست از آن ها استفاده کن یا ان که به یکی از توپ های خودکار و سالم فالانکس اتکا کند.توپ دیگر ظاهرا از کار افتاده بوده است. فاانکس جنگ افزاریست که گویا بسیاری از اعضای نیروی دریایی آمریکا نیز اعتمادی به وضعیت خودکار آن ندارند. این اسلحه در گذشته نیز از ردیابی موشک های شلیک شده به سمت استارک عاجز مانده بود. از کار افتادن دو قبضه از سلاح های کوتاه برد وینسنس که هر دو جز سامانه های خودکار به شمار می رفتند در لحظه ی درگیری نکته ایست که در بسیاری از گزارش ها اشاره ای به آن نشده است. با گذاشتن تجربه ی استارک در کنار این قضیه ، مشاهده می گردد که سامانه های فرعی توپ های خودکار عملکرد چندان درخشانی در کارنامه ی خود ثبت نکرده اند. البته شمار زیادی از دانشمندان ، افسران نظامی ، سیاست مداران و کارکنان جزء به کارایی ایجیس در میدان جنگ ایمان داشتند ، اما در آن میان منتقدانی نیز بودند که نسبت به دردسر آفرینی چنین سامانه های دفاعی فوق العاده خودکاری تا حدی بیش از آن چیزی که موافقان پیش بینی می کنند هشدار داده بودند. البته در این رابطه باید به یک تمایز مهم توجه شود و آن این که ایجیس یک سامانه ی تسلیحاتی انسانی ماشینی ست. این مطلب که در اغلب خطا های این سامانه تقصیر متوجه عامل انسانی بوده قابل تامل است ، اما این امر نمی تواند به معنای کتمان شکست سامانه ی یاد شده باشد. کلیه ی مشکلاتی که سامانه ی ایجیس تا کنون در جنگ ها با آن ها دست به گریبان بوده است از سوی متخصصان علوم رایانه ای پیش بینی شده بود و آنان حتا مخاطرات گوناگون حاصل از به کار گیری سامانه های رایانه ای به اصطلاح هوشمند در شرایط جنگی را تحت بررسی موردی قرار داده بودند. از ان گذشته ، . شبیه سازی آموزشی و یا مدل سازی هیچ تاثیر مثبتی در پیش بینی سلسله تصمیماتی که به سرنگونی پرواز 655 انجامید نداشت. خدمه ی کشتی به مدت 9 ماه بارها و بار ها به سناریو های تهدید آمیز غیر واقعی جامه ی عمل پوشانده بودند ، اما در آن سناریو ها جای عبور غیر خصمانه ی یک هواپیمای مسافربری غیر نظامی خالی بود و همین موضوع نقش غیر قابل تردیدی در سوء برداشت انان داشته است. یک تحلیل گر در همین رابطه می گوید : واقعیت حاصل از آن 9 ماه جنگ وستیز شبیه سازی شده به جای واقعیت آن ارباس نشست ، آن را تحت الشعاع قرار داد و تمامیتش را در خود مستحیل(؟) کرد. آن ارباس پیش از آن که مورد اصابت قرار گیرد از بین رفته بود : آن شی پرنده از یک فروند هواپیمای مسافربری حامل افراد غیر نظامی به تصویر الکترونیکی روی صفحه ی رادار و یک هدف شبیه سازی شده تقلیل یافت و بدین سان مجاز بر واقعیتی که تناسبی با آن نداشت فائق آمد. شاید تنها دلیل عمده ای که برای سرنگونی پرواز 655 می توان سراغ گرفت آن باشد که در آن بحبوحه ی شرایط جنگی ، خدمه ی ناو وینسنس کلیه ی اطلاعات دریافتی را مهر تائیدی بر خطرناک بودن آن پرواز تلقی می کردند ، تا جایی که حتا در تفسیر داده های ایجیس نیز اشتباه کردند. اصلا نفس اعزام ناو وینسنس به خلیج فارس به خاطر برخورداری ان ناو از سامانه ی ایجیس بود و بابت همین امتیاز میدان عمل بسیلر گسترده ای را به این ناو داده بودند. زمانی که وینسنس پرواز 655 را با یک جنگنده ی F-14 اشتباه گرفت ، سایدز با اطمیانی که نسبت به سامانه ی ایجیس وینسنس داشت تشخیص آن را بی چون و چرا پذیرفت. ایجیس در واقع توانست توان و اعتماد به نفس لازم را برای سرنگونی یک هواپیمای مسافربری خطوط هوایی ایران در ناخدا و خدمه ی ناو وینسنس ایجاد کند ، اما در عوض توان درک تهدید آمیز نبودن پرواز مورد اشاره و اعتماد به نفس لازم برای خطر کردن و متخاصم پنداشتن آن را از آنان سلب کرد. این مسئله که رایانه می تواند تصمیمات انسانی را تغییر دهد از سوی بساری از تحلیل گران مورد غفلت قرار گرفته است ، اما با این همه روز به روز اهمیت این موضوع آشکار تر می شود. این قضیه ایست که تاکنون به خطا های چشمگیری در قلمروی امور نظامی منجر گردیده است : امروزه تب رایانه بر فناوری نظامی و اندیشه نظامی بر سیاست های خارجی و در واقع سیاست بین المللی چیره است. این موضوع به این خاطر است که طبق تصورات مقامات سیاسی ، دولتمردان ما و مردم عادی ، ارتقای سطح فناوری رایانه به ناچار به ارتقای سطح فناوری می انجامد. به همین ترتیب گمان می رود که ارتقای سطح فناوری نظامی به برتری قدرت نظامی و برتری قدرت نظامی نیز به نوبه ی خود به افزایش توان و کارایی سیاسی در تعقیب و حفظ منافع ملی در عرصه ی بین المللی خواهد انجامید. ایجیس این توهم را در ناخدا و خدمه ی وینسنس به وجود آورد که بیش از آن چه واقعا می دانستند ، می دانند. اما توهمی چنین اصلا بی بدیل نیست.سیاست های نظامی امریک و بالتبع سیاست های این کشور در زمینه ی علم فناوری جلوه هایی تمام عیار از همین توهم است. ** برخی می گویند با وجود این که ساخت ایجیس به دلیل برخورداری آن از قابلیت هایی مانند خودآزمایی ، تشخیص خودکار ایرادات و عدم نیاز به مداخله ی عامل انسانی گامی بسیار بلند در زمینه ی خودکار سازی سامانه های جنگی محسوب می شود ، اما هنوز نمی توان آن را نماد کاربرد فناوری سامانه های خبره به معنای واقعی کلمه دانست. این که دقیقا چه چیزی را می توان نماد هوشمصنوعی به حساب آورد محل بحث و در حال باز تعریف مداوم است. اما ایجیس را به چند دلیل می توان هوش مصنوعی نامید. نخست این که با اغلب تعاریفی که در لغت نامه ها دربرابر اصطلاح هوش مصنوعی نوشته می شود مطابقت دارد. دوم این که ارتش آشکارا آن را یک سامانه ی هوش مصنوعی قلمداد می کند و تاثیراتی که این سامانه هم اکنون از خود نشان داده است درست به همین دلیل است. و سوم این که با وجود فوق محرمانه بودن جزئیات برنامه نویسی این سامانه ، هر سامانه ای که بتواند چندین وچند سامانه ی فرعی و پیچیده را با یک دیگر هماهنگ سازد ، به حجم عظیمی از داده ها نظام بخشد ، تعداد زیادی سلاح مرگبار را کنترل کند و از توانایی مستقل شناسایی ، انتخاب و نابودی هدف برخوردار باشد ، که همه ی این ویژگی ها را در ایجیس دیده می شود ، یک سامانه ی هوش مصنوعی ست.
  8. [color=darkblue]سلام دستت درد نکنه آقا مهدی [quote]پایداری در دریا: 12 هفته، سه هفته در غوص کامل [/quote] چه خوب شد این زیردریاییو معرفی کردی داشتم یه مقاله درباره ی سامانه های پیشرانش مستقل از هوا آماده می کردم توش از این زیردریایی هم اسم برده شده مدل پیشرفته ترش 214 هست که پیل های سوختی خیلی خوبی داره[/color]
  9. [color=green]نخستین زیر دریایی بدون موتور جهان سلام این مطلبی که می خونید یکی از طرح هایی یه که 5،6 ماه پیش بعد از طی یکسری مراحل خفن از جمله این که اطلاعات سری نظامی به خارج درز نکنه بالاخره موفق شد مجوز حضور در مسابقات بین المللی ژنو سوئیس را بگیره و اتفاقا مدال طلا هم گرفت البته طرح های دیگه ای هم بود که از این خیلی مهم تری جالب تر و در نتیجه سری تر بودن که فعلا چیزی دربارشون نمی تونم بگم قسمت اول مربوط به مصاحبه ی مهندس مونسان هست که در واقع استاد این طرح بوده قسمت دوم رو هم از زبون دانشجویی که در این طرح مشارکت داشته می خونید در واقع این دوقسمت مکمل هم هستند ولی از دو منبع مختلف.من عکس های این زیردریایی (اگه بشه اسمشو زیردریایی گذاشت) رو هم دارم ولی اسکنر ندارم شکلشو این طوری تصور کنید : بدنه ی اصلی دقیقا شکل یه بال هواپیماست با همون حالت ماهی واره ای (اسم انگلیسیش یادم رفته ای روزگار پیر شدیم رفت) یه چیزی شکل سکان هم در انتهی ا قرار داره دو تا بالک هم که باز شکل بال هواپیما هستند در دو طرف بدنه قرار دارن هر چند می دونم به بخش اخبار منتقل میشه ولی فکر کنم بخش فناوری نیروی دریایی مناسب تر باشه قسمت اول یک مخترع ایرانی برای نخستین بار در جهان موفق به طراحی و ساخت زیردریایی فاقد هرگونه موتور و پروانه شده است.محمد مونسان در توضیح مکانیسم حرکت این زیردریایی که دارای کاربردهای متعدد علمی، تحقیقاتی و اکتشافی است، به خراسان گفت: این زیردریایی به طور کامل بی نیاز از هرگونه سیستم رانش موتوری است و برای حرکت در زیر آب نیازی به موتور و پروانه ندارد بلکه با نوعی حرکت به سمت بالا و پایین، انرژی لازم را برای پیمودن مسیر و حرکت رو به جلو تامین می کند و همین امر امکان پیشروی زیردریایی را در هر مکانی بدون ایجاد کوچک ترین سر و صدایی فراهم می کند. وی در ادامه تاکید کرد: ایده ساخت این زیردریایی منحصر به فرد را از حرکت گلایدر گرفته ام. گلایدر نوعی هواپیمای بدون سیستم رانش با یک یا ٢ سرنشین است که از ارتفاعی بلند پرتاب می شود و به جای این که به طور عمودی سقوط کند، به صورت مایل حرکت می کند و با استفاده از بال های بزرگی که دارد، فاصله افقی مناسبی را طی می کند. گلایدر پس از رسیدن به سطح زمین دیگر امکان برگشت به حالت اولیه را ندارد و روی سطح زمین می نشیند. من تصمیم گرفتم این فرآیند را زیر آب شبیه سازی کنم بدین شکل که برای زیردریایی یک مخزن آب، کپسول هوای فشرده، سیستم کنترل اتوماتیک، حسگر و ٢ بال بزرگ تعبیه کردم. وقتی زیردریایی در سطح آب با پرکردن این مخزن، حرکت به طرف عمق را شروع می کند، پیشروی مناسبی هم خواهد داشت و پس از رسیدن به عمق، مخزن با هوای فشرده تخلیه می شود و زیردریایی دوباره به سطح آب باز می گردد. با تکرار این فرآیند زیردریایی فاصله افقی زیادی را طی می کند. هر چه عمق بیشتر باشد، فاصله افقی طی شده بیشتر است و این در حالی است که انرژی بسیار کمی صرف شده است.وی خاطرنشان می کند: حسگری در داخل بدنه این زیردریایی تعبیه شده که قادر به تشخیص زمان باز کردن شیر مخزن است که با باز شدن آن، مخزن به طور خودکار آب گیری می شود. زمانی که شیر باز می شود، آب خود به خود وارد مخزن می شود و آن را پر می کند و به این شکل زیردریایی سنگین تر و سنگین تر می شود و دوباره پایین می رود. وی در پاسخ به این سوال که زیردریایی تا چه عمقی امکان پایین رفتن دارد، گفت: عمق لازم را می توان برای زیردریایی تعریف کرد و تفاوتی نمی کند که این میزان ٢ متر یا ١٠ متر باشد. وقتی زیردریایی به عمق مشخصی رسید سنسور با ارسال سیگنالی به شیر الکتریکی که متصل به کپسول هوای فشرده است، دستور باز شدن شیر الکتریکی مسیر هوا را صادر می کند و بدین شکل هوا از داخل کپسول به مخزن هدایت می شود و هوای فشرده آب داخل مخزن را در عمق آب تخلیه می کند و بدین ترتیب، زیردریایی دوباره سبک می شود و حرکت به سمت سطح آب و بالا آمدن را شروع می کند و دوباره همین سیکل تکرار می شود. وقتی زیردریایی نزدیک سطح آب رسید، سنسور عمق را دوباره احساس می کند و دوباره شیر روی سطح مخزن را فعال و هوای باقی مانده داخل مخزن را خارج می کند و از زیر مخزن، آب خود به خود وارد مخزن می شود.وی در ادامه تصریح می کند: این زیردریایی در حال حاضر با ساختار بدون سرنشین طراحی شده است ولی امکان تعبیه اتاقک سرنشین نیز برای آن وجود دارد. این زیردریایی در حالت بدون سرنشین به طور کامل هوشمندانه رفتار می کند و به طور خودکار کلیه تنظیمات را انجام می دهد اما در حالت تجهیز آن به اتاقک سرنشین، می توان سیستم هدایت زیردریایی را به سرنشین سپرد. بدنه زیردریایی از فایبرگلاس است و امکان نصب انواع تجهیزات فیلم برداری و عکس برداری روی آن وجود دارد.مونسان در مورد سیستم هدایت و کنترل این زیردریایی می گوید: در این نمونه ما امکان کنترل حرکت به سمت چپ و راست را نداریم اما در مدل های بعدی این امکان را به سیستم اضافه خواهیم کرد. این زیردریایی قادر به طی مسافت ١٠ کیلومتر با سرعت یک متر بر ثانیه است البته با بزرگ تر کردن مخزن می توان این مسافت را افزایش داد.وی برای ساخت این زیردریایی یک سال وقت صرف کرده است. زیردریایی فاقد سیستم رانش موتوری که در داخل کشور به ثبت رسیده است، به تازگی در رقابت های بین المللی اختراعات ژنو در بین ٨۵٠ طرح از ۴٠ کشور جهان، موفق به کسب مدال طلا و جایزه ویژه مسابقات شد. این اختراع مدال طلای ویژه وزارت علوم روسیه را نیز دریافت کرده است. http://www.khorasannews.com/news.aspx?12_17255_11_3.XML قسمت دوم زیردریایی مستقل از سیستم رانش دلفین طرح (propolation independent submarine) PISاولین طرح زیردریایی بدون سیستم رانش است که به روش قوص و صعود متوالی حرکت رو به جلو را انجام می دهد.این زیردریایی می تواند. نسل جدیدی از زیردریایی های کوچک مخفی و بدون سر وصدا باشد.تا کنون طرح مشابهی در داخل یا خارج از کشور انجام نشده است.نمونه ی طراحی شده یک مدل آزمایشگاهی با حداقل تجهیزات ممکن است و هدف اصلی در این پروژه (با توجه به محدودیت بودجه ی تصویب شده ) این بود که امکان پذیری چنین ایده ای ا به اثبات برساند .مدل های بعدی این طرح را می توان با کاربری های خاص نظامی طراحی نمود. سناریوی کاربری و سناریوی حرکتی طرح نوع شناور :زیردریایی هوشمند فوق سبک –فاقد سیستم رانش روش حرکتی : قوص و صعود های متوالی نوع کاربری : زیردریایی بسایر مخفی جهت تجسس و شناسایی تعداد قوص های عملیاتی : 10 سیکلی سرعت پیشروی : 3 گره سرعت روی فویل بدنه در حین قوص : 2 گره عمق قوص در هر سیکل : 3 متر حداکثر عمق طراحی سازه ای : 30 متر ضریب پیشروی : (نسبت فاصله ی افقی به عمودی) : 5 برد 300 متر منبع تامین انرزی : کپسول های هوای فشرده فاقد سلاح و سرنشین روش جا به جایی و انتقال :به صورت حمل دستی این زیردریایی دارای یک مخزن بالاست مجزا می باشد که در حالت اولیه ی طراحی مخزن نیمه پر است .با پر به کردن این مخزن زیردریایی قوص را آغاز می کند ولی جای این که به طور عمودی به طرف کف حرکت کند ، به دلیل آبگیری مخزن ، در یک زاویه ی تریم مشخص قرار گرفته و به دلیل شکل خاص بدنه و بالک ها زاوایای خاص آن ها ، یک مسافت افقی را نیز طی می کند ( مقایسه کنید با نحوه ی حرکت بالگرد و هواپیما در هنگام بلند شدن ) پس از رسیدن به یک عمق مشخص ، مخزن ، تخلیه ، می شود و زیردریایی با یک حالت بویانسی مثبت حرکت به سطح را شروع می کند .در حین صعود نیز به جای حرکت عمودی ، به دلیل تخلیه ی مخزن ، یک زاویه به پاشنه گرفته و به کمک بالک ها یک مسافت افقی را نیز طی می کند .مجموع فاصله ی طی شده در حین قوص و صعود ، یک حر کت رو به جلو را ایجاد می کند. این فرایند قوص و صعود در چندین سیکل متعدد تکرار می شود برای انجام سیکل های قوص و صعود ، نیاز به تخلیه و آبگیری مخازن می باشد که توسط هوای ذخیره شده در کپسول ها انجام می شود . بدنه ی طرح از جنس کامپوزیت می باشد که بسیار سبک است همچنین محفظه ی آب بند و مخزن از جنس آلومینیوم دریایی ست سبک و مقاوم در برابر خوردگی و فشار است . این طرح دارای اجزای زیر است که به گونه ای که بتوان به کمک آن ها ، سناریوی حرکتی بیان شده را انجام داد 1-بالک ها : این بالک ها عامل اصلی پیشروی زیردریایی هستند 2-بدنه ی اصلی : مقطع آن به صورت فویل می باشد .این بدنه غیر آب بند بوده و تجهیزات در داخل آن قرار می گیرند 3-کپسول هوای فشرده : این کپسول دارای ذخیره ی هوای فشرده ی کافی برای تخلیله ی مخزن شناوری این طرح در عمق آب می باشد .ظرفیت این کپسول حدود 2 لیتر است. 4-مخزن بالاست (شناوری) : این مخزن عامل قوص و صعود زیردریایی ست 5-محفظه ی آب بند : این محفظه مکعبی شکل و آب بند بوده و تجهیزلت زیر را در داخل خود جای داده است : 1-والو ها (شیر ها) : این طرح دارای دو شیر است : شیر دمش مخازن که مرنبط با کپسول هوای فشرده و مخزن است و همچنین شیر ونت مخزن که هنگام آبگیری داخل مخزن ، این ونت باز شده ، هوا خراج می شود و آب از پائین جایگزین ان می شود .منفذ ورودی آب مخزن دارای شیر نیست و به صورت سوراخ آزاد است. 2-سلونوئید ها : تحریک این شیر ها به صورت الکتریکی و در واقع توسط سلونوئید ها انجام می شود در حقیقت شیر ها ، از نوع « سلونوئید والو» هستند. 3-برد کنترلی و سنسور ها : ارسال فرمان تحریک شیر آلات توسط برد کنترلی انجام می شود و آن نیز به وسیله ی سنسور های نصب شده اقذام به ارسال فرمان می کند . این مجموعه این مجموعه داخل یک محفظه ی آب بند قرار می گیرد. باتری ها : تغذیه ی الکتریکی شیر های برقی و برد کنترل توسط باتری ها انجام می شود . این مجموعه داخل یک محفظه ی آب بند قرار ی گیرد. منبع : فصل نامه ی علمی دانشجویی ژرفا[/color]
  10. سلام [quote]دريا جان شما هم تو مسابقات زيردريايي بدون سرنشين شركت ميكنيد ديگه نه؟ فكر كنم مالك اشتر 11 تيم داشت. البته بنده تو تيم دانشگاهمون نيستم! گفتند بيا! من گفتم ما از اين قرطي بازيها بلد نيستيم! [/quote] نه بابا من تازه سال اولم منو چه به اين حرفا البته چندتا از دوستاي سال اولي رفتن تو تيماي ديگه ولي من گفتم فعلا بي خيال ولي تو يه جوري با اين تيم دانشگاهتون بيا اصفهان ما ببينيمت
  11. سلام این خبر کجاش نظامیه [quote]معاون وزیر راه و ترابری هدف از برگزاری این مانور منطقه ای را " تمرین اجرای کنوانسیون های بین المللی تجسس و نجات دریایی و پیشگیری و مقابله با آلودگی های دریایی ، نفتی و زیست محیطی " اعلام کرد .[/quote]
  12. daria

    انتخاب مديران سايت

    سلام با اجازه ی بزرگ ترا من برای بخشای زیر اعلام آمادگی می کنم بخش نیروی دریایی بخش جنگ برای قسمت های جنگ های باستان و مباحث کلی و عمومی بخش اخبار بخش کتاب خونه ...
  13. [color=darkblue]سلام از اون جايي كه تو اين مدت ديدم چه پتانسيل بالايي براي بحث در اين زمينه هست گفتم يه تاپيك جامع در ين باره درست كنم تا توش همچين اساسي تاثير عواملي مثل : 1- اعتقادات مذهبي و غير مذهبي و وطن پرستي 2- آموزش نيرو ها 3- تجهيزات و تسليحات و فناوري 4- جغرافياي نظامي منطقه ي جنگي 4- فرماندهي و تدابير نظامي 5- دفاع غير عامل 6- مردم غير نظامي 7- تجربه ي جنگي نيرو ها فرماندهان و غير نظاميان 8- خلاقيت 9- ... در جنگ رو مورد بحث قرار بديم براي شروع و براي اين كه بحث از يه جايي شروع بشه يك قسمت از گزارش خبري چاپ شده در «شماره ي چهارم دوماهنامه ي هواپيما» رو اين جا مي نويسم چون ديدم خيلي به اين بحث مربوطه ضمن اين اين كه به نكات خيلي جالبي هم توش اشاره شده پس بحث ما با بررسي «تاثير فناوري و تجهيزات و تسليحات در جنگ» كليد خورد: متنی که در ادامه می خونید مربوط می شه به تمرینات «پرچم سرخ» که سال گذشته در پایگاه هوایی «نیلیز» آمریکا برگزار شد. مدتی پس از این تمرینات یکی از خلبانان نیروی هوایی امریکا در یک جلسه ی توجیهی برای افسران ارشد بازنشسته ی این نیرو ، ناگفته های این تمرین و برخی از مسائل عملیاتی و نقاط ضعف و قوت تعدادی از بهتری جنگنده های جهان را افشا می کند. در طی این جلسه ی توجیهی ، خلبان امریکایی گفت نیروی هوایی ایالات متحده در این تمرین می خواست که نمایش ضعیف اجرا شده توسط خلبانان بی تجربه ی آمریکایی جنگنده های اف 15 در مقابل بهترین خلبانان سوخو 30 نیروی هوایی هند در جریان تکرینات مشترک سال 2004 میلادی را جبران کند. چهار سال بعد ، این کار انجام شد و خلبانان هندی از مهارت و تخصص خلبانان شرکت کننده در تمرینات پرچم سرخ متعجب شدند. این خلبان با افتخار اعلام کرد : «به طور اعجاب اوری ما پیروز شدیم» به گفته ی این خلبان ، خلبانان اف 15 از جربیات رزمی در شبیه ساز های پروازی علیه جنگنده های اف 22 ، مجهز به سیستم تغییر بردار نیروی رانش موتور ، برای بهره برداری از نقطه ضعف اصلی سوخو 30 ها در مانور های پش از واماندگی استفاده کردند .او افزود : «وقتی ما خلبانان هندی را تحت فشار قرار می دادیم ، شما ناگهان ملاحظه می کردید که خلبان سوخو اقدام به استفاده از تغییر بردار نیروی را نش موتور و انجام مانور پس از واماندگی کردند . در طی انجام این مانور ، او ارتفاع و سرعت خود را از دست می داد در نتیجه ، شما باید فقط دسته ی فرمان را اندکی عقب کشیده و با توپ او را هدف می گرفتید. » این خلبان اشاره کرد پیروزی اف 15 بر سوخو 30 در نبرد های هوایی چنان بود که نیروی هوایی ایالات متحوده نگران آن است که این پیروزی ها باعث کاستن از بودجه ی خرید جنگنده های جدید شود ! وی افزود : «اکنون فقط مسُله ی زمان مطرح است. به زودی خلبانان هندی خواهند آموخت که چگونه بر تاکتیک های جنگنده های اف 15 که چنین با موفقیت علیه شان به کار گرفتته شد ، غلبه کنند.وقتی ان ها واقعا شیوه های جنگیدن با هواپیماهایشان را فرا بگیرند ، همواره جنگنده های اف 15 و اف 16 را در نبرد های هوایی ، شکست خواهند داد» وی در ضمن شرح داد که جنگنده های اف 15 و اف 16 دارای چند نقطه ضعف عملیاتی هستند. وی اشارات قبلی ، مبنی بر این که موشک های هدایت شونده ی راداری آمریکا در مقابل اخلال الکترونیک ، آسیب پذیر هستند را تایید کرد و گفت که این مسُله از برتری آن (آمریکایی ها) در رزم های فراتر از میدان دید ، می کاهد. در این جلسه اشاره شد که جنگنده های پیشرفته ی سوخو 30 نیروی هوایی هند تنها نگرانی تنها نگرانی نیروی هوایی ایالات متحده نیست .این خلبا ن آمریکایی اشاره کرد که میگ های 21 نیروی هوایی هند که توسط اسرائیل ارتقا یافته و به رادار ، موشک های راداری و اخلال گر های الکترونیکی اسرائیلی مجهزند ، برای رادار های کاوش مکانیکی کنونی اف 15 و اف 16 های نیروی هوایی امریکا ، تقریبا نامرئی هستند .اینک ، خلبان های میگ 21 هند می توانند با استفاده از اخلال گر های الکترونیکی ، خود را از دید رادار های جنگنده های نیروی هوایی آمریکا مخفی کرده و با اف 15 ها و اف 16 ها در نبرد نزدیک تعاقبی درگیر شوند .چیزی که نتیجه ی پیش بینی آن دشوار است . سخنان این خلبان در ضمن شامل اشاراتی به نقاط ضعف فناورانه ی هواپیما های خارجی نیز بود. به عنوان مثال ، وی گفت که حضور تاریخی سوخو 30 در تمرینات پرچم سرخ به دلیل قابلیت اطمینا کم موتور های روسی دچار مشکل شده بود. «چیزی که هندی ها را بسیار ناراضی کرده بود آن بود که وقتی یک موتور ساخت روسیه دچار مشکل می شود ، روس ها ان موتور را به روسیه فرستاده و در عوض ، یک موتور دیگر را تحویل می دهند. وضعیتی که برای آن ها ، در حین حضور در ایالات متحده ، مشکل ساز بود.» این خلبان در پایان سخنان خود ، بر اهمیت اف 22 برای نیروی هوایی ایالت متحده تاکید کرد؛ وی در ضمن اشاره کرد که این هواپیما قادر به حمل موشک هوا به هوا به تعداد کافی نیست. وی افزود : «خدا را شکر که این هواپیما به توپ نیز مسلح است.» سرانجام وقتی یکی از شنوندگان ، نظر وی را در مورد جنگنده ی اف 35 جویا شد ، وی درنگی کرد و سپس گفت «گفت و گو در این مورد را به وقت دیگری موکول میکنیم»[/color]
  14. نويسنده: حمید مولانا منطق تسليحات اتمي امروزي و جلوگيري از آسيب هاي احتمالي موشك هاي هسته اي بسيار مضحك تر از گذشته و ادوار به اصطلاح جنگ سرد بين شوروي سابق و آمريكا شده است. روسيه و آمريكا به اين توافق رسيده اند كه سلاح هاي اتمي خود را در عرض 12 سال آينده از 6000 به 2200 تقليل دهند. چه تفاوتي بين 6 هزار موشك اتمي و 2 هزار موشك اتمي وجود دارد وقتي كه يك موشك اتمي مي تواند تمام ناحيه واشنگتن يا نيويورك و يا مسكو را به شعاع يكصد كيلومتري نابود و با خاك يكسان كند؟ مگر دو هواپيماي مسافربري بيشتر نبود كه بلندترين و عظيم ترين برج هاي نيويورك را در شهريورماه سال گذشته نابود كرد و حدود سه هزار كشته برجاي گذاشت و هنوز اقتصاد آمريكا نتوانسته است خود را از خسارات وارده نجات دهد. اين موشك ها و تانك هاي معمولي بود كه در جنگ هاي اخير فلسطين و افغانستان هزاران نفر بي گناه را بي خانمان كرد. در جنگ جهاني دوم فقط دو بمب اتمي بود كه صدها هزار نفر زن و مرد و كودك ژاپني را در دو شهر ژاپن به هلاكت رساند. جنگ سرد بين شوروي سابق و آمريكا از موقعي شروع شد كه روس ها اسرار بمب اتمي را ربودند و طولي نكشيد كه مسابقه تسليحات اتمي به اوج خود رسيد. وقتي كه تعداد اين بمب ها و موشك هاي اتمي از چند عدد تجاوز كرد، هيچ يك از ابرقدرت هاي آن روز از آسيب احتمالي آن مصون نبودند و اين در هر دو كشور و نظام هائي كه مورد هدف اين تسليحات كشتار جمعي بودند، باعث احداث و توسعه شبكه هاي پناهگاه هاي مخفي گرديد. دانش آموزان و كودكان آن سال هاي آمريكا كه اكنون كشور خود را اداره مي كنند به خاطر دارند كه چگونه هر روز قبل از اينكه وارد كلاس درس خود شوند بايد تمرين فرار به پناهگاه ها و حفاظت از اشعه هاي بمب اتمي را تكرار مي كردند. سال ها به خانواده هاي آمريكا توصيه شده بود كه پتو، شير خشك، غذاي كنسروي و آب آشاميدني را به حد كافي در زيرزمين هاي خود براي روز مبادا ذخيره كنند. در طول نيم قرن گذشته، از موقعي كه تعداد بمب ها و موشك هاي اتمي توليدي در هر دو قطب غرب و شرق از يكصد تجاوز كرد، آنچه در صحنه بين المللي اهميت پيدا كرد افزايش تعداد آنها نبود بلكه «اهداف» و «جهت» موشك هاي موجود بود. رعب طرف و اضطراب در كشورهاي كم قدرت يكي ديگر از اهداف اصلي اين تسليحات اتمي به شمار مي رفت. نظام و سيستم «جنگ سرد» سابق از بين رفته است ولي نيت شيطاني هنوز پابرجاست. يك نگاه مختصر به موافقت نامه اي كه در مورد تقليل سلاح هاي اتمي در هفته آينده بين رئيس جمهور آمريكا جرج دبليو بوش و رئيس جمهور روسيه ولاديمير پوتين ردوبدل خواهد شد حكايت از عدم صداقت و مصنوع بودن اين قرارو مدار مي كند و جوانب تبليغاتي و پروپاگانداي آن را آشكار مي سازد. اين توافق و ملاقات سران دو كشور در مسكو «قرارو مدار» است زيرا بر طبق اظهارات رسمي مقامات مربوطه «احتياجي به امضاي قرارداد كتبي» نيست و آمريكائي ها به ويژه ترجيح مي دهند كه پيمان نامه اي در اين مورد، مورد تصويب كنگره آمريكا قرار نگيرد. به عبارت ديگر در آخر جلسه ملاقات در مسكو، بوش و پوتين پس از موافقت شفاهي دست يكديگر را فشار داده و خداحافظي خواهند كرد به اميد اينكه در آينده به قول خود وفادار باشند. اين توافقنامه سه صفحه اي كه براي اطلاع دو دولت تهيه شده، داراي پنج اصل است، اين «تقليل تسليحات اتمي» را به گونه اي تعارفات و تعهداتي تبديل مي كند كه هر آن بتوان از آن سرپيچي كرد. مثلا تقليل تسليحات اتمي در اين موافقت نامه از بين بردن و انهدام موشك ها و هزاران بمب اتمي نيست بلكه مقصود از كارانداختن عملياتي آنها است و هر موقع كه دو طرف بخواهند مي توانند اين هزاران موشك و بمب اتمي را از حالت «خواب» به حالت «بيداري» تبديل كنند. درحقيقت اين موافقت نامه به طرفين اجازه مي دهد كه مي توانند در مدت ده يا دوازده سالي كه اين قول و قرار اعتبار دارد هر موقع كه تصميم گرفتند به فاصله 90 روز اطلاع به طرف ديگر تعهدات خود را ملغي كنند. طبق آمار منتشره واشنگتن، آمريكا و روسيه هريك بين 5 تا 6 هزار موشك و بمب اتمي دارند كه اميدوارند طبق اين موافقت نامه در مدت 12 سال آينده تعداد سلاح هاي اتمي حاضر و آماده به عمل خود را به دو سوم تقليل دهند و بقيه در «انبارها به طور ذخيره نگه داري خواهد شد.»! تناقضات و تعارضات نامحدود يكي از مشخصات اصلي روابط بين المللي و يكي از صفات بارز نظام حاكم بر جهان امروز است. از آغاز عصر «مدرن» تمدن مسلط بر دنياي امروزي در دو جهت متوازي ولي متناقض با يكديگر در حركت بوده است. پيدايش هسته هاي اتمي و توليد و گردش تسليحاتي آن يكي از مسابقات پرحرارت سياسي و علمي عصر جديد بوده است ولي همين تمدن سعي كرده است، خود را از آسيب زدائي اين تكنولوژي ها و به اصطلاح پيشرفت ها محافظت كرده و نجات دهد. مذاكرات تقليل تسليحات اتمي بين آمريكا و روسيه موقعي صورت مي گيرد كه آمريكا تصميم گرفته است به طور يك جانبه يك سيستم دفاعي جديد موشكي كه بتواند اين كشور را در آينده از حملات ناگهاني و غيرمترقبه حفاظت كند، ايجاد نمايد. علاوه بر اين، در هشت ماهي كه از انفجار نيويورك و واشنگتن گذشته است آمريكا بودجه دفاعي و امنيتي خود را 50 ميليارد دلار افزايش داده است. بازار تسليحاتي و امنيتي و صنايع نظامي آمريكا در اين چند ماهه رونق فوق العاده اي پيدا كرده است و سهام شركت هاي وابسته به شبكه نظامي- صنعتي آمريكا در بازار متلاطم بورس اين كشور ترقي زيادي پيدا كرده است. در حالي كه آمريكا از پايان «جنگ سرد» و دوستي و همكاري با روسيه حرف مي زند، واشنگتن هنوز از ورود مسكو به سازمان تجارت جهاني و پيمان همكاري و امنيتي و نظامي «ناتو» (سازمان پيمان آتلانتيك شمالي) جلوگيري مي كند. پناهگاه هاي مخفي و قلعه هاي آهنين و سنگرهاي عظيم بتوني و زيرزميني كه اين روزها براي محافظت سران سياسي و حاكمان عصر ما بنا شده است گرچه در ظاهر به صورت يك فيلم سينمايي «چشمگير» و حتي امن به نظر مي رسند ولي در حقيقت از اين رعب و وحشت پنهاني بازيگران سياست صحبت مي كنند. اين هفته از پناهگاه مخفي سابق دولت آمريكا كه در زمان جنگ سرد براي حفظ اعضاي كنگره آمريكا (دو مجلس نمايندگان و سنا) از حملات اتمي ساخته شده و به مدت بيش از سي سال به طور سري اداره شده و از نظر عام پنهان نگاه داشته شده بود بازديد مي كردم. اين پناهگاه مخفي كه در زمان رياست جمهوري ژنرال دوايت آيزنهاور و بين سال هاي 1958 تا 1961 ميلادي در عمق كوه هاي ايالت «وست ويرجينيا» و در زير يك هتل و گردشگاه بزرگ به نام «گرين براير» به فاصله 288 كيلومتري از شهر واشنگتن بنا شده و تكميل يافت يكي از نقاط بسيار محرمانه وزارت دفاع ملي آمريكا و موسوم به «پروژه جزيره يونان» بود كه در صورت حملات اتمي شوروي بايد به محل اسكان اعضاي قوه مقننه و محل كار پارلمان آن كشور تبديل شد. دقيقا ده سال قبل در اين هفته (ارديبهشت1370 مطابق با مه1992)، يعني تقريبا دو سال پس از فروپاشي شوروي بود كه روزنامه «واشنگتن پست» در گزارشي اسرار مربوط به اين پناهگاه و تشكيلات مخفي را فاش ساخت. سه سال بعد، دولت آمريكا طي قراردادي مالكيت و تسهيلات اين پناهگاه مخفي را به مالك هتل «گرين براير» يعني شركت خطوط راه آهن چسبيك- اوهايو واگذار كرد و بدين ترتيب بازديد مردم از اين تسهيلات جنگ سرد آزاد گرديد و اين پروژه از رديف «محرمانه» خارج شد. عده اي از ناظران امنيتي آمريكا عقيده دارند كه اسرار اين پناهگاه مخفي و خبر آن از طرف خود دولت آمريكا به مطبوعات تراوش كرد زيرا كه چنين تسهيلاتي پس از سه دهه آن طور كه انتظار مي رفت نمي توانست مورد استفاده كنگره آمريكا قرار گيرد. پناهگاه مخفي كنگره آمريكا كه در داخل كوه و در زير قسمت غربي هتل در مساحتي به وسعت بيش از يكصد و دوازه هزار فوت مربع در دو طبقه بنا شده بود قرار بود از نفوذ اشعه انفجار بمب اتمي جلوگيري كرده و تا فاصله چند كيلومتري محل انفجار در مقابل آن مقاومت كند. چهار در آهنين بلند و عريض ورودي به اين پناهگاه هركدام 25 تن وزن و دهه ها از نظر مردم به طرق مختلف پنهان نگاهداشته شده بود. اين پناهگاه مخفي داراي 44 مورد تسهيلات مختلف از ژنراتور برق گرفته تا درمانگاه و بيمارستان و كتابخانه و استوديو راديو تلويزيون و چاپخانه خود كار بوده و با 152 اتاق، خوابگاه ها و غذاخوري ها و وسائل استراحت ورزش و سالن هاي مختلف گنجايش سكونت 1400 نفر را به مدت حداقل دو ماه داشته است. براي هريك از دو مجلس نمايندگان و سناي آمريكا سالن تشكيل اجلاس مجزا ساخته شده و هر عضو كنگره آمريكا علاوه بر مشاوران خود مي توانست دو نفر از خانواده خود را همراه داشته باشد. در طول بيش از سي سالي كه اين پناهگاه مخفي آماده و مجهز براي بهره برداري بود مأموران دولت و مقامات امنيتي در لباس كاركنان، كارگران و خدمتگزاران هتل تحت عنوان «شركت شركاء فورسايت» مواظبت و اداره آن را به عهده داشتند. در طول جنگ سرد مشابه همين پناهگاه مخفي براي اعضاي قوه قضائيه (ديوان عالي كشور) و مجريه (رئيس جمهور و كابينه و اعضاي عاليرتبه دولت) در نقاط مختلف كشور داير و تا امروز ادامه دارد و البته تسهيلات جديدتري براي قوه مقننه (اعضاي كنگره) آمريكا در مواقع اضطراري و خطر درنظر گرفته شده است. طبق اظهارات يكي از اعضاي سابق امنيتي آمريكا كه در پروژه «جزيره يونان» به مدت طولاني كار كرده و اكنون يكي از كارمندان بخش بازديد و توريستي هتل گرين براير است، دولت آمريكا هم اكنون 75 پناهگاه مخفي در نقاط مختلف كشور و ايالات اين كشور آماده بهره برداري دارد. در حادثه انفجارهاي شهريورماه سال گذشته در واشنگتن و نيويورك اين پناهگاه هاي مخفي مورد استفاده سران دولت آمريكا قرار گرفت و شخص رئيس جمهور آمريكا مدتي در پناهگاه هاي واقع در ايالات لوئيزيانا و نبراسكا تحت محافظت بود. امروز بي شك چنين پناهگاه هاي مخفي و سنگرهاي محافظ در بسياري از كشورهاي دنيا براي محافظت سردمداران و رؤساي دولت و برخي از نخبگان درنظر گرفته شده است اختراع و توسعه بمب اتمي در جنگ جهاني دوم ابعاد و معناي امنيت و جنگ و صلح را به كلي عوض كرد. ولي پيش فرضيه صلح و جنگ قرن ها قبل از اختراع بمب اتمي در غرب تبيين شده بود. اين فرضيه مورخ انگليسي ادوارد گيبون، نيت و گفتار اوليه جورج واشنگتن را در اولين مراسم تحليف رياست جمهوري آمريكا (در 5 ژانويه 1790 ميلادي) خلاصه كرد كه «آماده شدن براي جنگ يكي از بهترين و مؤثرترين راه ها براي حفظ صلح است.»! اين تناقض گفتاري فرهنگ سياسي و منشور امنيتي غرب را تشكيل مي دهد و اختراع و توسعه تسليحات هسته اي سال ها است آن را تشديد كرده است. مدت ها است كه اين ديدگاه و جهان بيني از سطح ملي و بين المللي و دولتي به سطوح فردي و گروهي نيز سرايت كرده است. تعجب نيست كه حمل اسلحه دستي و استفاده از آن در كوچه و خيابان، در فروشگاه ها و مدارس، حتي توسط خردسالان در تمدن امروزي غرب عادي شده است. حمل اسلحه در آمريكا و در بعضي از نقاط دنيا مانند مالكيت اتومبيل نشانه و نماد «آزادي» شده است و اين نوع آزادي نماينده «دموكراسي» و «انتخاب» شمرده مي شود. ولي اصل آزادي كه امنيت فكري، جاني و رهائي از بت پرستي زمان و حركت به سوي يك جامعه وحدت گراي انساني و الهي باشد، از بين رفته است. منبع: سایت باشگاه اندیشه http://www.rasekhoon.net/Article/Show-32403.aspx
  15. سلام یه مدیری این تاپیکو به جای مناسب منتقل کنه لطفا
  16. [color=darkblue]سلام والا من یه زمانی پیش خودم داشتم می گفتم یه هواپیما اگه چه جورب باشه خیلی خوبه :عمود پرواز رادار گریز دوزیست بال متغییر بعد به خودم گفتم عمرا همچین هواپیمایی رو بشه ساخت حالا خوبه به مخترع این طرح بگیم نمونه ی بال متغییرشم بسازه[/color]
  17. [color=darkblue]سلام بايد ببخشيد اون قسمتاي قبلي رو كه ديدم پر از غلطاي تاپي بود [quote]بسیار عالی هست داریا جان دستت درد نکنه منتظر ادامه ش هستیم تا بعد پایان بتوان راجع به موضوع بحث کرد.[/quote] سعيد اين طوري كه حرف مي زني آدم روحيه مي گيره بد جور روابط نظامی – غیر نظامی پیشینه ی عراق امروز حاکیست که خطر بروز کودتا همواره روابط نظامی – غیر نظامی این کشور را تحت تاثیر قرار داده است. با به قدرت رسیدن صدام در سال 1979 مشکل تعرض سیاسی از سوی ارتش نیز افزایش یافت. صدام از آغار زندگی سیاسی خود شخصا در بسیاری از اقدامات سرکوبگرانه و کودتا ها به عنوان طراح ف شاهد و یا قربانی شرکت داشته است. از این رو سرکوب کودتا از انظر وی اهمیت خاصی داشته است و هرگونه اقدام احتمالی نظامیا برای براندازی را با عملیات سرکوبگرانه ی شدیدی پاسخ گفته است. ابزاری هایی که در این گونه اقدامات سرکوبگرانه مورد استفاده قرار می گیرند عبارتند از : پاکسازی و اعدام مخالفان ؛ کنترل و نظارت سیاسی بر ترفیعات نظامی ؛ نظارت سیاسی بر افسران ارتش ؛ گسترش رده های فرماندهی مستقل و چندگانه به خارج از ارتش و و تفکیک رده های فرماندهی در داخل ارتش ؛ مستثنا کردن ارتش در دخالت در تصمیم گیری های ملی ؛ سیاسی کردن آموزش های نظامی ؛ و اتخاذ مجموعه ای از تدابیر ضد کودتا که به طور عمده بخش های خاصی از نیرو های مسلح را مد نظر قرار می دهد. اجرای تلفیقی از روش های یاد شده نقش موثری در نجات صدام و دولت وی از سرنگونی داشته است. به هر حال ، بهره گیری از چنین روشی موجب شد تا توان ارتش در به کارگیری فناوری های تسلیحات پیچیده به شدت کاهش یابد. اعدام و پاکسازی حیات سیاسی عراق ، حداقل از سال 1968 با انجام پاکسازی های برنامه ریزی شده در ارتش این کشور همراه بوده است. این روند در دوران حکومت صدام شکل منظم تر و مهلک تری به خود گرفت. بلافاصله پس از آغاز ریاست جمهوری صدام ، دور جدیدی از پاکسازی ها بر اساس توطئه و طرح های کودتا آغاز شد. اگرچه این روند پاکسازی ها ظاهرا بر مقامات حزب بعث متمرکز بود ، اما در اعدام صد ها تن از افسران نظامی ، از جمله فرمانده ی یکی از سه سپاه ارتش عراق نیز نقش مهمی داشت. یک سال بعد اقدام تروریستی علیه دو تن از اعضای رهبری این حزب (از جمله طارق عزیز که بعد ها به سمت نخس وزیری رسید) که از سوی نهضت مقاومت شیعیان انجام شد ، تعداد دیگری از افسران ارتش را به پای جوخه های ترور کشاند. تعدادی از افسران به دلیل ناکامی در جلوگری از حملات تروریستی و و تعدادی نیز به اتهام رایج توطئع علیه نظام حاکم اعدام شدند. پاکسازی کارکنان تا زمان جنگ ایران و عراق نیز ادامه یافت. بروز اولین نارضایتی نظامی که در تابستان سال 1982 و به دنبال عقب نشینی عراق از خاک ایران صورت گرفت ، موجب شد بیش از سیصد نفر از افسران عالی رتبه اعدام شده وتعدای نیز از ارتش اخراج شدند. از طرفی سرکوب چند کودتای نافرجام و توطئه ی تروریستی از سوی صدام در دوران جنگ ، سبب شد تا شایعات مربوط به اعدام افسران شدت بیش تری بگیرد. پس از پایان جنگ نیز صدام دور جدید از پاکسازی را شروع کرد. البته این بار هدف وی از بین بردن تعدادی از فرماندهان نظامی بود که طی جنگ به موفقیت هایی دست یافته بودند (با هراس از این که احتمال داردآن ها مورد حمایت محلی یا ملی قرار بگیرند) ژنرال ماهر عبدالرشید و ژنرال هشام صباح فخری که پس از آزادسازی فاو در آوریل سال 1988 قهرمانان ملی قلمداد می شدند ، از کار برکنار شده و به اعدام یا حبس در منزل محکوم شدند. این گونه پاکسازی ها و اعمال مشابه باعث ایجاد اضطراب میان افسران ارتش شد و این باور را در آن ها پدید آورد که پرهیز از هرگونه فعالیت سیاسی باعث بیمه شدن آن ها در مقابل بوالهوسی های رژیم صدام خواهد شد. با این حال بر اساس گزارش های موجود ، کودتاد های نافرجامی که پس از آتش بس سال 1988 روی داد ، پاکسازی ها و اعدام هایی را در پی داشت که تا سال 1990 ادامه یافت. این مجازات ها به دنبال کودتای نافرجام و ناموفقی بود که اواخر سال 1988 و و اوایل سال 1989 د ر شمال عراق روی داد و در جریان آن ده ها و شاید صد ها تن از افسران ارتش اعدام شدند. هنگام آمادگی عراق برای مقابله با «عملیات توفان صحرا» در سال 1991 ، صدام ژنرال «نظیر الخزرجی» که ریاست ستاد به ارتش این کشور را عهده دار بود بر کنار کرد و به جای وی فرمانده ی تکریتی گارد ریاست جمهوری را به این سمت برگزید. به دنبال این حرکت وپس از اقدامات صدام در حمله به کویت ، موجی از مخالفت در میان افسران ارتش پدیدار شد. حتا آغاز «عملیات توفان صحرا» تمایل صدام به پاکسازی در ارتش را تضیف نکرد. همچنین بر اساس گزارش ها ی موجود در ژانویه ی سال 1991 ، فرمانده ی نیروی هوایی و فرمانده ی پدافند هوایی عراق به دلیل ناکامی در مقابله با نیرو های متحد ، اعدام شدند. قسمت بعدي ترفیع بر اساس معیار های سیاسی مي گم من كه اينا رو مي خونم مو به بدنم سيخ ميشه عجب وضعي بوده [/color]
  18. daria

    عوامل برتري در جنگ

    سلام فكر كنم براي اينكه بحث بهتر پيش بره يكي از مديراي عزيز بايد لطف كنه پستاي مربوط به اين موضوع رو از تاپيكاي «آشنايي با نيروي هوايي افغانستان» «آشنايي با نيروي هوايي بحرين» «بررسي نيروي هوايي عربستان» «ايران براي پادگان شيشه اي اسرائيل ....» و «آمريكا نگران پاسخ غير قابل پيش بيني ايران به حمله ي احتمالي» به اين تاپيك منتقل كنه
  19. daria

    عوامل برتري در جنگ

    [color=darkblue]سلام [quote]به نظر من بهتر بحث اینطور ادامه پیدا کنه که شما بگید مثلا وجود یک تانک مدرن در جنگ تا چه اندازه ضروری است یا یک بمب افکن وحالت های مختلف تا اندازه ای که می تونیم بررسی کنیم[/quote] حرفي نيست ولي اخه بايد همه بيان تا بشه بحث كرد من كه چيزي بارم نيست در ضمن از نظر من بهتره يه خورده بر اساس واقعيات بحث پيش بره آخه تانك مدرن از كجا بياريم اگه ذوالفقار اون طوري كه بعضي از دوستان ميگن پيشرفته باشه و در حال توليد ميشه روش بحث كرد ولي اگه نه بهتره به فكره همين تانكايي كه داريم باشيم نمي دنم چرا سعيد آرماني مصطفا رومل حامد و بقيه نميان تو اين تاپيك نظر بدن؟؟؟[/color]
  20. daria

    عوامل برتري در جنگ

    [color=darkblue]سلام [quote]اما حالت بحث باید عوض بشه این طور که شما شروع کردید بیشتر به بررسی نیروی هوایی امریکا پرداخته و چنذ نتیجه گیری کلی داره[/quote] سلام امين جان نه اتفاقا من اصلا نمي خوام درباره ي نيروي هوايي آمريكا بحث كنيم ولي چون نكاتي درباره ي نقاط ضعف نيروي هوايي آمريكا (كه قراره ما با اونا يا هواپيماهايي كه به بقيه ي كشورا فروختنو ميفروشن بجنگيم) و همين طور نكته ي جالبي(از نظر من البته) درباره ي ميگ-21 توش بود اين متنو گذاشتم تا هي دوستان نگن چون نيروي هوايي مون قديميه هيچ شانسي داريم [/color]
  21. [color=darkblue]سلام [quote]ممنون دوست من از نظرت. ولي ظاهراً شما همه چيز رو يا بمب مي‌بيني يا بطور عادي! بد نيست از مسئولين امر، درمورد سقوط هواپيماي شهيد بزرگوار ستاري يا همين احمد كاظمي، يه مختصر اطلاعاتي رو كسب بفرمايي دوست من. كاش دوستان كمي به جاي مزاح با هر چيزي كه جلوي چشمشون مياد، كمي روي احتمالات فكر مي‌كردن! البته طبق قانون احتمالات، چينش اين وقايع كنار هم، به سادگي وجود داره و لزومي به بحث نيست! پس همون بخنديم بهتره![/quote] نمي دونم چرا فكر ميكني قصد شوخي و مزاح دارم اونم تو يه همچين موضوعي اونم شوخي با شما اين حرفي كه زدم عين حقيقت بود آقا مصطفا من از اون دسته آدمايي نيستم كه از اين جور شوخياي بيمزه بكنم اونم با دوستاي صميميم تو رو خدا اين جوري درباره من فكر نكنيد من بيش تر از اوني كه فكرشو بكني دوست دارم (اينو جدي ميگم نذاري به حساب خود شيرين كنيا) راستي اون بحث چين چي شد [/color]
  22. [color=darkblue]سلام من هم به نوبه ي خودم اين سانحه ي جان گداز رو تسليت ميگم[/color]
  23. [color=darkblue]سلام رپتور دستت درد نكنه اگه همين طوري ادامه بدي فكر كنم آخر تابستون سرگردي سرهنگي چيزي شدي[/color]
  24. daria

    عوامل برتري در جنگ

    [color=darkblue]سلام خب من كه بحثو شروع كردم : قرار شد از بحث «تاثير فناوري تسليحات و تجهيزات در جنگ» شروع كنيم براي همين هم اين متن بالايي رو گذاشتم تا از قسمت نيروي هوايي شروع كنيم چون تو تاپيكاي ديگه خيلي رو اين موضوع بحث مي شد اين مطلب هم فكر كنم بتونه به بحث درباره ي توانايي هاي نيروي هوايي خودمون كمك كنه (دقت كردين چند بارگفتم «بحث») اگه فرضو بر اين بذاريم كه همه ي حرفاي اين خلبان درسته اون وقت : 1- [quote]مدتی پس از این تمرینات یکی از خلبانان نیروی هوایی امریکا در یک جلسه ی توجیهی برای افسران ارشد بازنشسته ی این نیرو ، ناگفته های این تمرین و برخی از مسائل عملیاتی و نقاط ضعف و قوت تعدادی از بهتری جنگنده های جهان را افشا می کند. [/quote] براي من اين نكته جالب بود كه براي افسران بازنشسته هم جلسه ميذارن و همچين مطالبي رو براشون ميگن 2- [quote]خلبانان اف 15 از جربیات رزمی در شبیه ساز های پروازی علیه جنگنده های اف 22 ، مجهز به سیستم تغییر بردار نیروی رانش موتور ، برای بهره برداری از نقطه ضعف اصلی سوخو 30 ها در مانور های پش از واماندگی استفاده کردند .[/quote] نكته ي اول اهميت استفاده از آموزش با شبيه ساز هاست و نكته ي دوم اين كه با توجه به اين كه اف-22 هم مثل سوخو-30 سيستم تغيير بردار رانش داره براي پي بردن به نقاط ضعف و قوت اين جنگنده از اون براي شبيه سازي جنگ با سوخو-30 استفاده شده.پس مثلا ما هم بايد بگرديم ببينيم كدوم جنگنده ها ويژگي هايي مثل هواپيما هاي دشمنو دارن تا با شبيه سازي يا تمرينات واقعي نقاط ضعف و قوت اونا رو پيدا كنيم 3- [quote]«اکنون فقط مسُله ی زمان مطرح است. به زودی خلبانان هندی خواهند آموخت که چگونه بر تاکتیک های جنگنده های اف 15 که چنین با موفقیت علیه شان به کار گرفتته شد ، غلبه کنند.وقتی ان ها واقعا شیوه های جنگیدن با هواپیماهایشان را فرا بگیرند ، همواره جنگنده های اف 15 و اف 16 را در نبرد های هوایی ، شکست خواهند داد»[/quote] يه نكته اين كه براي هر تاكتيكي يه ضدش هم هست يا ميشه اونو پيدا كرد حتا عليه خلباناي آمريكايي نكته ي دوم اين كه اين خلبان تو جمله ي آخرش گفته سوخو 30 در صورت استفاده از خلباناي ماهر و تاكتيك هاي منسب همواره اف 15 و اف 16 رو شكست ميده 4- [quote]وی اشارات قبلی ، مبنی بر این که موشک های هدایت شونده ی راداری آمریکا در مقابل اخلال الکترونیک ، آسیب پذیر هستند را تایید کرد و گفت که این مسُله از برتری آن (آمریکایی ها) در رزم های فراتر از میدان دید ، می کاهد.[/quote] اينم يه نقطه ضعف مناسب 5- [quote]میگ های 21 نیروی هوایی هند که توسط اسرائیل ارتقا یافته و به رادار ، موشک های راداری و اخلال گر های الکترونیکی اسرائیلی مجهزند ، برای رادار های کاوش مکانیکی کنونی اف 15 و اف 16 های نیروی هوایی امریکا ، تقریبا نامرئی هستند .اینک ، خلبان های میگ 21 هند می توانند با استفاده از اخلال گر های الکترونیکی ، خود را از دید رادار های جنگنده های نیروی هوایی آمریکا مخفی کرده و با اف 15 ها و اف 16 ها در نبرد نزدیک تعاقبی درگیر شوند .چیزی که نتیجه ی پیش بینی آن دشوار است . [/quote] نكته ي اول : رپتور يادته يه تاپيك درباره ي اف-7 زده بودي توش پرسيدم تو اين دورو زمونه اين هواپيما ها به چه دردي مي خورن حالا اگه اين بابا واقعا راست گفته باشه ميشه باهاشون يه كارايي كرد يعني ديگه نميشه گفت تا بلند ميشن خوراك جنگنده هاي دشمنن و به هيچ دردي نمي خورن جز زنگ تفريح خلباناي دشمن نكته دوم : براي من خيلي عجيبه كه اين طرف ميگه ميگ-21 با تجهيزات اسرائيلي ميتونه از ديد راداراي اف-15 مخفي بمونه ولي مثلا درباره ي سوخو-30 يا رافال همچين حرفي نزده 6- [quote]«چیزی که هندی ها را بسیار ناراضی کرده بود آن بود که وقتی یک موتور ساخت روسیه دچار مشکل می شود ، روس ها ان موتور را به روسیه فرستاده و در عوض ، یک موتور دیگر را تحویل می دهند. وضعیتی که برای آن ها ، در حین حضور در ایالات متحده ، مشکل ساز بود.» [/quote] از نظر من درواقع اين كار روسا باعث ميشه كه كسي كه از اين موتورا داره هيچ وقت نمي فهمه مشكل چيه و اگه يه زماني ديگه نخواد موتورا رو عوض كنه اون وقت از هواپيما ها ميشه تو شهربازيا استفاده كرد از اينا كه يه سكه ميندازي توش بالا پائين ميره و آهنگ ميزنه 7 [quote]این خلبان در پایان سخنان خود ، بر اهمیت اف 22 برای نیروی هوایی ایالت متحده تاکید کرد؛ وی در ضمن اشاره کرد که این هواپیما قادر به حمل موشک هوا به هوا به تعداد کافی نیست. وی افزود : «خدا را شکر که این هواپیما به توپ نیز مسلح است.» [/quote] فكر كنم با توجه به حرفايي كه در مورد سوخو-30 و ميگ-21 زده بشه حدس زد چرا از اهميت اف-22 حرف زده چون با اف-15 و اف-16 نميشه برتري هوايي مطلق و مطمئني داشت نكته ي ديگه درباره ي تعداد موشكاي اف-22 كه ميتونه براي ما به درد بخور باشه و نكته ي آخر درباره ي توپ اف-22 كه از تجربيات جنگ ويتنامه [/color]