-
تعداد محتوا
609 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های sokuteasemuni
-
تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران
sokuteasemuni پاسخ داد به milad11110 تاپیک در بی سرنشین ها
اون اوائل صحبت از رادار سار شده بود بعدها هم گفتن یک محموله حسگر فراطیفی داره که زیر تور استتار رو هم تشخیص میده -
تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران
sokuteasemuni پاسخ داد به milad11110 تاپیک در بی سرنشین ها
این مصاحبه رو از اون بابت نقل کردم که بعد از به دست آوردن سنتینل ومشاهده اون گفته شده وگرنه منابع خارجی رو که فکر کنیم زودتر از سردار خود ما مطالعه می کنیم :coffee: البته خودمم گشتم ولی توی منابع خارجی همچین دهانه بالی رو ندیدم. -
بالگرد تهاجمی بل ah-1 کبرا /طوفان بالگرد تهاجمی آ.اچ-1 کبرا/طوفان (Bell AH-1 Cobra) - شامل تمامی گونه ها
sokuteasemuni پاسخ داد به amir تاپیک در بالگردهای هجومی
در مورد ابهام ظاهری موشک شفق که نبود بالک های جلویی موشک بود به مطالبی در مورد آخرین موشک ساخته شده برای سامانه کروتال برخوردم؛ موشک VT-1 با برد مفید 11 کیلومتر و ارتفاع بیش از 6000 متر، سرعت 3.5 ماخ: البته در مورد این موشک هم بنده جایی اشاره ای به سامانه کنترلش ندیدم ولی لابد کنترل بردار رانش (TVC) باید باشه. -
تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران تاپیک جامع برنامه پرنده های بدون سرنشین ایران
sokuteasemuni پاسخ داد به milad11110 تاپیک در بی سرنشین ها
وی ادامه داد: طول دو بال این هواپیما حدود 26 متر، طول بدنه چهار و نیم متر و ارتفاع آن یک متر و 84 سانتی متر است و دارای سیستم های پیشرفته جمع آوری اطلاعات در ابعاد الکترونیکی، تصویری و مخابراتی و سامانه های راداری مختلف است. -
با سلام و تشکر از موضوع جالبی که شروع کردید :rose: از جریان سنج سیم داغ به عنوان حسگر جریانات هوا استفاده میشه.انواع این حسگر که هم در تونل باد و هم در هواپیماهای رصد تغییرات آب و هوایی نصب میشه با توجه به ابعاد مورد استفاده جریانات و آشفتگی های ریز هوایی رو ناشی از وجود اشیاء یا تغییرات جوی ثبت می کنه. اما موج مکانیکی هوا حاصل از حرکت اجسام به شدت در هوا مستهلک میشه و در فواصل دور به راحتی قابل کشف نیست. ممکنه بپرسید که پس موج صوتی ناشی از شکسته شدن دیوار صوتی چطور تا کیلومترها شنیده میشه؟ اول اینکه شکستن دیوار صوتی پدیده ای هست که به طور معمول به تعداد کمی در یک پرواز اتفاق می افته و بنا بر این برای ردگیری خیلی قابل اتکا نیست، دوم اینکه در یک عملیات رزمی هواپیماها نزدیک هدف معمولا در سرعت مطلوب خودشون قرار گرفته اند منظور اینکه پیش از رسیدن به هدف احتمالا سرعت صوت رو شکسته اند، سوم اینکه در حرکت فراصوتی، جسم از موج صوتی جلو می افته بنا بر این با اتکا به صوت حاصل از حرکت فراصوتی، اطلاعات دیرتر به ما میرسه. البته همونطور که دوستان اشاره کردن سرعت موج صوتی کم هست و کار شناسایی در مقایسه با امواج الکترومغناطیسی بسیار کند میکنه ولی در عوض هر جسمی با حرکتش اون رو تولید میکنه چه اف-22 چه اف-104...! به خاطر هم داریم که رادارهای هواشناسی که در مسافت های چندین کیلومتر دورتر حرکت توده های هوا رو کشف می کنن شاید پایه ای برای توسعه سامانه کشف تلاطمات جوی در حد حرکت یک هواپیمای جنگنده بتونن باشد. میزان ابعاد جریان فرووزش (دان واش) حاصل از حرکت یک هواپیما با ابعاد بال، رابطه داره و با دور شدن این جریان از هواپیما بزرگتر هم میشه.
-
خاطرات امیر براتعلی غلامی، مشاور فرمانده کل قوا از جنگ تحمیلی
sokuteasemuni افزود یک موضوع در جنگ تحمیلی
گفت و گو با مشاور نظامی فرماندهی کل قوا در امور پدافندهوایی امیر سرتیپ دکتربراتعلی غلامی چهرهای شناخته شده در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران میباشد. عملکرد وی در سالهای دفاع مقدس بهعنوان یک چهره فعال در نیروی هوایی و همچنین پدافندهوایی منجر بهاین شده است که وی را از جمله نفرات مؤثر در کسب موفقیت پدافند نیروی هوایی و پدافندهوایی در آن سالها بدانند. وی در سال 1328 شمسی در اصفهان متولد شد و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در سال 1345 وارد دبیرستان نظام و بدنبال آن پس از طی دوره دانشکده افسری(1348) با درجه ستواندومی فارغالتحصیل شد. در اواخر سال 1352 بهفرماندهی پدافندهوایی منتقل و در دی ماه 1355 با درجه ستوانیکمی جهت طی دوره موشک هاوک بهکشور آمریکا اعزام شد. در فرایند بهثمر رسیدن انقلاب اسلامی حضور فعال داشته و همکاریهای خوبی با شهید صیاد شیرازی و سایر فعالان انقلابی داشت. در آبان ماه 1360 بهسمت فرماندهی گروه پدافندهوایی امیدیه انتخاب شد. در همان سال بهعلت رشادت در عملیات فتحالمبین بهیک سال ارشدیت نایل شد و در تیر ماه 1365 با درجه سرهنگی موقت بهعنوان جانشین قرارگاه رعد برگزیده شد. در مورخه 12 مهرماه 65 بهستاد نیروی هوایی منتقل و در سمت مدیرپدافند معاونت عملیات نهاجا منصوب و در مورخه 12 مرداد 67 بهدرجه سرتیپ دومی نایل شد. در تاریخ 15 خردادماه 68 بهفرماندهی لجستیک هوایی منتقل و بهسمت فرماندهی لجستیکی هوایی و با حفظ سمت، بهعنوان جانشین معاون لجستیک وزارت دفاع عهدهدار مسئولیت شدند. در اولین روز از آذرماه 74 با حفظ سمت فرماندهی لوج هوایی بهفرماندهی پدافندهوایی منصوب شده و تا خرداد 1380 عهدهدار این مسئولیت بودند. ایشان پس از گذراندن دورههای تخصصی پدافندهوایی و دافوس، دکتری خود را در دانشگاه عالی دفاع ملی با موفقیت پشت سر گذاشتند. حضور مستمر در جبهههای هشت سال دفاع مقدس در کنار همرزمانی چون شهید عباس بابایی، شهید منصور ستاری، حجتالاسلام دکتر حسن روحانی و همچنین سه سال ارشدیت در جنگ و دریافت نشان فتح از دستان مبارک فرماندهی معظم کل قوا، از افتخارات ایشان میباشد. از جمله مشاغل ایشان فرماندهی آتشبار هاوک در گروه پدافندهوایی هاشمآباد، فرماندهی گردان هاوک در گروه پدافندهوایی ماهشهر، رییس عملیات گروه پدافندهوایی خارک، فرماندهی گروههای پدافندهوایی تبریز و امیدیه، در زمان جنگ تحمیلی میباشد. سپس بهعنوان معاون هماهنگ کننده ستاد پدافندهوایی کل کشور و بعد مسئولیت معاون هماهنگ کننده نیروی هوایی را عهدهدار بودند. هم اکنون هم بهعنوان مشاور فرماندهی معظم کل قوا در گروه مشاورین نظامی معظم له انجام وظیفه میکنند. امیرسرتیپ غلامی درخصوص خودکفایی و قطع وابستگی تلاشهای ارزندهای انجام داده و پروژههای بسیاری را در پدافندهوایی بهسرانجام رساندند که از مهمترین آن ساخت رادار ملی میباشد. گفتوگوی رضا جهانفر با امیر غلامی درخصوص پدافندهوایی و عملکرد آن در مقاطع مختلف از تاریخ این مرز و بوم( انقلاب، حفظ دستاوردهای انقلاب، دفاع مقدس و...) طی سالهای 91 و 92 و در جلسات مختلف بهدرازا کشید. مطالب ذیل خلاصهای از گفتوگوهای انجام شده سرتیپ براتعلی غلامی و سروان رضا جهانفر درخصوص پدافندهوایی میباشد. سئوال: امیر! پدافندهوایی چه نقشی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت؟ پاسخ: درخصوص نقش پدافند در پیروزی انقلاب ما مواردی داریم که میخواهیم بهمردم ارائه کنیم و بگوییم که پدافندهوایی نقش مهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشته است. من در آن زمان یک ستوان بودم در هاشم آباد. هاشمآباد ایستگاه رادار نداشت. در زمانی که من فرمانده لجستیک بودم این رادار را مستقر کردیم. عوامل رژیم، برای اینکه تحت تأثیر انقلاب قرار نگیریم نمیگذاشتند چیزی را ببینیم. بیشتر روزها در پایگاه را میبستند و نمی گذاشتند پرسنل بیرون بروند و توی یک واحد دور افتاده محبوس بودیم. البته بههر طریقی که بود کتابها، اعلامیهها و نوارهای امام بهدستمان میرسید. یکی از آن کسانی که خیلی در این جریانات نقش داشت جناب سرهنگ روستایی بود. بچهی یزد بود و تو هاشمآباد زندگی میکرد. ایشان هم مثل من فرمانده آتشبار بود. آتشبار هاوک. من و ایشان بهبهانه اینکه باید بهفامیل سر بزنیم از پایگاه بیرون میآمدیم، ایشان میرفت یزد، آن طرف آیت الله صادقی و ... بودند و این طرف هم آیتالله طاهری و ... بودند که در تماس بودیم. یکی از جاهایی که خیلی انقلابی بودند انارک بود که پرسنلش با ما مینشستند. آنها هم مرتب تغذیه میشدند. در گروههای پدافندی مستقل مثل بهبهان تظاهرات و تحصن برپا شده بود. در پایگاهها هم کارکنان پدافندهوایی همدوش کارکنان نیروی هوایی در فعالیتهای انقلابی حضور داشتند. اولین ارتشی که بهامام رضوانالله– درحالیکه هواپیمای امام(ره) بر فراز دریاچه وان ترکیه بهسمت ایران میآمد- خوش آمد گفت یک پدافندی بود. در مراسم استقبال از حضرت امام (ره) پدافندیها حضور فعال داشتند. در مراسم بیعت تاریخی با حضرت امام(ره) در تاریخ 19 بهمن 1357 کارکنان پدافندهوایی و نیروی هوایی دوشادوش هم حضور داشتند. یکی از کسانی که زنده است و میتواند یک تاریخچه مفصل از آن زمان بهشما بدهد قشقایی1 است که با شما هم ارتباط دارد. ایشان در ستاد تهران بود. از همافرهای فعال پدافندی آقای رحمانی2 که میتوانید با ایشان هم صحبت کنید، چه قبل و چه بعد از انقلاب فعالیت داشتند. الان در حوزه فرهنگی ستاد کل کار میکنند. ما با ایشان عقیدتی سیاسی هاشمآباد را تشکیل دادیم. اینها سرنخ کارهایی که در تهران انجام شده است در دستشان است. سوال: امیر از فعالیتهای خودتان در سالهای دفاع مقدس بهعنوان یک پدافندی بگویید. پاسخ: از همان روز اول دوران دفاع مقدس داوطلبانه و با درجه ستوانیکمی با ایستگاه هاوک، وارد منطقه عملیاتی خوزستان شدم، همراه لشکر خراسان شروع کردیم و همزمان با لشکر جلو میرفتیم. تا پایان دوران 8 سال دفاع مقدس، در مناطق عملیاتی بهویژه در خوزستان و مناطق نفتخیز ماندم و همراه همکاران در عملیاهای مختلف شرکت داشتیم. بهجز چند عملیات مثلاً در عملیات بدر و خیبر نبودم بهدلیل این بود که در آن زمان صدور نفت ما از جزیره خارک قطع شده بود و بهدستور شهید بابایی که آن زمان معاون عملیات نیروی هوایی بودند من را فرستاده بودند خارک و آن یک سالی که از جزیره خارک دفاع میکردیم، عملیات بدر و خیبر اتفاق افتاد که من نبودم و یک تعداد عملیات دیگر که یا آنقدر وسعت نداشت و یا من جای دیگر درگیر بودم. سوال: در صورت امکان بهنقش پدافندهوایی در عملیاتهای دفاع مقدس بپردازید. پاسخ: شما بررسی کنید، بهطور دقیق هر عملیاتی که در آن پدافندهوایی موفق بود، عملیات زمینی هم موفق شده و هر عملیاتی که پدافندهوایی نتوانسته خوب کار کند، آن عملیات شکست خورده است، در عملیاتهای بدر و خیبر نتوانتستیم خوب عمل کنیم چون نتوانستیم از پدافندهوایی بهرهبرداری لازم را انجام دهیم. شما یک یک عملیاتها را بررسی کنید. میگویم آن زمان کسی آن اهمیت لازم را برای پدافندهوایی قائل نبود و کسی که بهصورتی که الان ارزش برای پدافند قائلاند و حساب میکنند روی پدافندهوایی هستند، در آن زمان چنین نبود و این اهمیت امروز پدافندهوایی را مدیون مقام معظم رهبری هستیم، اولین کسی که این جرقه را زدند و مرتب یادآوری میکردند که پدافندهوایی مهم است و بالاترین اولویت را در امور نظامی، پدافندهوایی دارد مقام معظم رهبری است. متأسفانه بعضی از مسئولین هنوز هم نمیدانند که ایشان چه میگویند و چه اهمیتی برای پدافندهوایی قائلاند. پدافندهوایی، از جمله سازمانهایی است که زحمات زیادی را بدون هر گونه تبلیغ خاص انجام داد. کنترل فضای عظیم و آسمان مملکت، حراست از کارخانهها، پالایشگاهها، نیروگاهها، خطوط انتقال نفت، خطوط انتقال برق، حتی محل ترمینالهای صدور نفت و تأسیسات حساس کشور بر عهده پدافندهوایی بود. مخصوصاً در 4 ساله دوم جنگ این مسئله بیش از پیش بر عهده پدافندهوایی بود. در 4 سال اول جنگ چون پدافند ما یک پدافند هواپایه بود، توان اینکه با هواپیما جلوی دشمن بایستیم، بیشتر بود. ولی در چهار سال دوم خود مدارک هم هست، صحبتهای شهید بابایی هست. ولی در 4ساله آخر این بار سنگین را پدافند زمین پایه متحمل شد. البته برابر اسناد و مدارک موجود، پدافندهوایی زمینپایه رشد و توسعه خود را از عملیات ثامنالائمه آغاز کرد. یعنی از همانجایی که تحرک و تحول را برگزید. وجود عوارض طبیعی همان قدر که برای نیروهای سطحی میتواند یک فرصت باشد، برای پدافندهوایی میتواند یک تهدید محسوب شود. مملکتی پهناور با عارضههای طبیعی فراوان داریم. دفاع از آن کار آسانی نیست. این دفاع بر عهده دفاع هوایی بود و مهمتر از همه درگیریهای سطحی بهحدی رسیده بوده که دیگر نمیتوانستند نیروهای سطحی مستقلاً و بدون حمایت پدافندهوایی پیش بروند و کار کنند. پدافندهوایی را موظف کردند که درگیرهای سطحی ما را هم پشتیبانی کند. ما تمام عملیاتهای بزرگ و موفق مثل فتحالمبین، والفجر 8 و عملیاتهای دیگر که حضور ذهن ندارم، تقریباً در تمام این عملیاتها پدافندهوایی بهصورت تک بهتک و مجزا پشتیانی و از آن عملیات حمایت میکرد. هر کجایی هم که پدافندهوایی حضور موفق نداشت و یا نبود، بهدلیلی مثلاً درون طرح عملیاتی پیشبینی حضور پدافندهوایی در عملیات زمینی نشده بود و یا پدافندهوایی بود و موفق نبوده، آن عملیات شکست خورد. مثل بدر و خیبر، که دیگران حرفهایی دیگر میزنند ولی واقعیت اینست که پدافندهوایی نتوانست بهخوبی عمل کند بهدلایلی را که داریم موفق نبود و در عملیات بدر و خیبر تعدادی شهید دادیم. تجهیزاتمان از بین رفت و نتوانستیم کاری خاص انجام بدهیم و دشمن چیره شد. در عملیات زمینی هم خسارت سنگینی دادیم و موفقیتی هم از نظر من نتوانسیم بهدست بیاوریم. سئوال: چه خاطراتی از تشکیل پدافندهوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارید؟ پاسخ: اولین واحد خدمتی من گروه پدافندهوایی بندرعباس بود. بعد از اینکه از دانشکده بیرون آمدیم. آن جا فرمانده آتشبار 23 میلیمتری بودم. آن جا همکاران درجهدار خاصی پیش من بودند. خاص از این نظر که حرف کسی را گوش نمیکردند. بچههای مسلمان و معتقدی بودند. من سه نفر معروف از آنجا دارم. یکیش همین سردار احمدی فرمانده و مؤسس پدافندهوایی سپاه بود. یکیشان سردار صالحی بود. شاید شما بشناسید. مدتی از جمله فرماندهان نیروی انتظامی در بخشی از تهران شد. ایشان آن موقع توپچی بودند. یکی دیگرشان هم طباطبایی بود که مدتی رئیس اطلاعات استان خراسان بود. اینها پدافندی بودند . سئوال: چه سالی شما در گروه پدافندهوایی بندر عباس بودید؟ سال 51 یا 52 بود. چون 51 فارغالتحصیل شدم. اینها نفرات درجهدار همکار من بودند. تشکیل پدافندهوایی سپاه در عملیات بدر و خیبر صورت گرفت. اولین نفراتشان را بهعنوان توپچی در عملیات بدر و خیبر آموزش دادند. من شخصاً با آقای احمدی احساس خودی بودن میکردم. هیچوقت رابطهاش با من قطع نشد. آقای احمدی تشکیل دهنده پدافندهوایی سپاه بود. سئوال: آقای احمدی چه سالی از پدافندهوایی ارتش خارج شدند؟ پاسخ: ببینید من از بندرعباس برای دوره هاوک بهآمریکا رفتم و در بازگشت هاوک بندرعباس را راهاندازی کردم. دیگر از آقای احمدی خبری بهآن صورت نداشتم. ولی این جاییکه ایشان بهصورت منسجم بهعنوان پدافند سپاه عمل کرد والفجر8 بود. در عملیات بدر و خیبر آقای قشقایی اطلاعات بیشتری دارند. آنجا آقای احمدی بوده ولی در والفجر 8 آمد و بهعنوان یک واحد مستقل خودش را معرفی کرد. همزمان با عملیاتهای بدر و خیبر پدافندهوایی سپاه در جزیره خارک فعال بود. وقتی من بهخارک رفتم، آقای احمدی تماس گرفت و گفت که بهما ابلاغ کردند بیاییم کمک شما. گفتم تشریف بیاورید. ایشان و تعدادی از همکارانش آمدند جزیره خارک. بهویژه در چند جای دورافتاده و بد آب و هوا حضور داشتند. جزیره خارکو نزدیک جزیره خارک که ایشان تجهیزاتشان را بهآنجا بردند. زمانی که ایشان در خارک بودند، آموزش کارکنانشان با پدافندهوایی ارتش بود. جزیره خارک اعتباری است برای پدافندهوایی. شما باید خیلی رویش بحث کنید. شما باید در مورد خارک کتاب بنویسید که ما چطور دفاع کردیم. گسترشهای تجهیزات پدافندهوایی در آنجا معرکه بود . سئوال: از خارک و مسئولیتتان بهعنوان رییس عملیات گروه پدافندهوایی خارک چه خاطراتی دارید؟ پاسخ: من زمانی رفتم خارک که صدور نفت ایران برای مدت 10 روز قطع شده بود، زمانی رفتم خارک که مسئول جنگ وزارت نفت از عملکرد پدافندهوایی ناراضی بود. اسمش دکتر شهاب بود. من در چنین موقعیتی با فشار و زور شهید بابایی بهخارک رفتم. قبل از آن، من را بهصورت دستوری که از سوی شهید خضرایی صادر شده بود، بهتبریز بردند. فرمانده غیر بومی گروه تبریز شده بودم. در آن مقطع غائله آیتالله شریعتمداری و خلق مسلمان مطرح شده بود. جلوگیری از انجام یک حرکت غیرمعقول توسط خلق مسلمان مطرح بود. آن زمان بود که شهید بابایی با پرخاش بهمن گفت که تو بدترین موقعیتی که مملکت داره سقوط میکند، تو آمدی و تو تبریز قایم شدی؟ من که خودم تبریز نرفته بودم، من را بهزور برده بودند. من سوار یک هواپیمای آلفا جت شدم با شهید خضرایی، ایشان من را بهخارک برد و بهعنوان رییس عملیات گروه پدافندهوایی خارک و نماینده تامالاختیار نیروی هوایی معرفی کرد و خودش برگشت. در این یکسالی که من خارک بودم یک دژ محکم در خارک درست کردیم. خدا مرحوم سینکی را رحمت کند. ایشان مسئول 8 رسد اسکایگارد بود. ایستگاههای هاوک را 2 تا کردیم. من یکسال در خارک بودم و آن زمان اقلاً روزی 5 تا 6 بار جزیره خارک بمباران میشد. بهدلیل حضور قدرتمندانه پدافندهوایی و ممانعت از موفقیت نیروی هوایی عراق، صدور نفت ما مجدداً راه افتاد. در خارک با کارکنانی از پدافندهوایی در برابر دشمن ایستادیم که همان کارکنان ادامه دهنده قرارگاه رعد بودند. مثل آقای سینکی، صادق نژاد و... ببینید من فرمانده گروه نبودم. شهید بابایی گفته بود که تو در خارک بهاندازه معاون عملیاتی نیروی هوایی اختیار داری. هر کاری تشخیص میدهی درست است انجام بده. من رئیس عملیات جزیره خارک شدم. من از فرماندهی گروههای پدافندی امیدیه و اهواز و تبریز رفتم خارک. خودتان میدانید یعنی چه. یعنی نه شغل برایم مهم بود و نه چیز دیگری.. شهید بابایی تقریباً هر 10 روز یکبار بهخارک میآمد و بهمن سر میزد. سئوال: ماجرای راهندازی ایستگاه هاوک تبوک چیبود؟ پاسخ: در مورد ایستگاه تبوک از تهران بهمن که فرمانده گروه امیدیه بودم، ابلاغ شد که: «شما بروید پیش فرماندار آبادان. ایشان درخواست کرده که پدافند برود و از آنها دفاع کند. دیگر از بمبارانهای سنگین عاجز شدند.» گفتم باشد. رفتیم پیش فرماندار آبادان که در زیرزمین یک خانه بودند که دور خانه را هم از این کیسه گونیها چیده بودند. یک کسی بهنام «سید» بود. فکر کنم فاملیش «جعفری» بود. مرد خوبی بود. کسی که در آن زمان فرماندار یک شهر جنگزده بشود واقعاً از خود گذشته است. مانده بود که این شهر را حفظ کند. رفتیم و سراغ فرماندار را گرفتیم. آقای فرماندار با دیدن ما، شروع کرد بهگریه کردن، گفت:« ما اینجا خیلی سختی میکشیم. هر هواپیمایی که وارد ایران میشود توپش را روی ما خالی میکند. متوسل شدم بهفاطمه زهرا(س) که ما را از این وضعیت نجات دهد. دیشب در خواب دیدم که فاطمه زهرا (س) گفت فردا میآیم کمکتان». شنیدن این خواب وضعیت عجیبی در ما ایجاد کرده بود. آمدیم بیرون شهر و بهطرف ماهشهرحرکت کردیم. تمام منطقه را آب گرفته بود. فقط یک تکه خشکی بود. رفتیم داخلش و اندازهگیری کردیم و دیدیم که میشود ایستگاه هاوک را برقرار کرد. ایستگاه را تحویل شهید اخوان3 دادیم و ایشان شروع کرد بهساختن ایستگاه و ما رفتیم که وسایل را آماده بکنیم. البته این ایستگاه زیر برد توپخانه بود ولی چارهای نداشتیم. عقبتر همهجا آب بود. بههر حال ساختیم و مستقر کردیم. همین ایستگاه هاوک، عملیات فتحالمبین را هم پشتیبانی کرد. همین ایستگاه، ایستگاه اصلی هاوک در عملیات بیتالمقدس بود. البته در ابتدا یک تعداد پرسنل ایستگاه تبوک را گروه دزفول کمک کرده بود چون خودمان بهاندازه کافی در گروه پدافندهوایی امیدیه پرسنل نداشتیم. برای انجام این کار از گروه پدافندهوایی بوشهر هم کمک گرفتیم. برای اینکه گروههایی جا افتاده ما در هاوک، دزفول و بوشهر بودند. دو تا گروه خوب. البته گروه پدافندهوایی تهران هم بود. خاطره دیگری هم از ایستگاه تبوک دارم. موقعیت ایستگاه تبوک درجاده ماهشهر بهسمت آبادان، در حدود 7 الی8 کیلومتری آبادان بود. من شبی در امیدیه در حال استراحت بودم. تماس گرفتند که ایستگاه را دارند با توپخانه میزنند. من تا صبح با فرمانده ایستگاه صحبت میکردم و ایشان گزارش میداد. فرمانده ایستگاه فکر میکرد همه را زدند و من هم خیلی ناراحت بودم. مرتب از آدمها میپرسیدم که ایشان میگفتند نمیدانم، ارتباطی ندارم. صبح رسیدم ایستگاه تبوک، نگاهی بهدستگاهها کردم. دیدم دستگاهها همه سالم هستند. رفتم داخل مرکز کنترل آتش(BCC) دیدم همان افسر داخل BCC است. بهش گفتم دستگاهها که همه سالمند. گفت بهدلیل تاریکی ندیدم. گفتم بیا برویم. دستگاهها را یکی یکی روشن کردیم. خوشبختانه هیچکدام آسیبی ندیده بود. حداقل 100 گلوله توپخانه عراقی بهداخل ایستگاه خورده بود. اما هیچکدام از وسایل ما آسیب ندیده بود. تا اولین هدف واگذار شد و از سوی ایستگاه هاوک تبوک شلیک کردند روی شهر آبادان و هواپیما را بهچشم دیدم که موشک بهآن خورد و آتش گرفت و افتاد. در آن تاریکی شب خود نفرات ایستگاه تصور میکردند که تجهیزات و نفرات آسیب فراوان دیدند. این خواست و معجزه خدا بود که علیرغم گلوله باران سنگین داخل ایستگاه، هیچ اتفاقی برای ایستگاه تبوک نیفتاد و این ایستگاه توانست از آبادان و مناطق اطراف دفاع کند. بعدها در والفجر 8 همین ایستگاه بمباران شد و از بین رفت. سوال: امیر بهنقش پدافندهوایی در عملیات بیتالمقدس بپرداید. پاسخ: ببینید در عملیات بدر و خیبر پدافند ناموفق بود اما در والفجر 8 پدافندهوایی موفق بود و یکی از شاهکارهای پدافندهوایی بود. بعد از بیتالمقدس عملیات رمضان شروع شد و بدون هماهنگی پدافندهوایی جلوتر رفتند. عملیات کاملاً ناموفق بود. برای اینکه اصلاً پوشش هوایی نداشتیم. شما اینها را بهعنوان سند باید در بررسیهایتان بیاورید و ببینید هرکجا که پدافندهوایی موفق بوده عملیات هم موفق بوده است. عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس عملیاتهایی بود که پدافندهوایی در پشتیبانی نیروهای سطحی سنگ تمام گذاشت. در آن زمان (سالهای اول جنگ) دفاع از نیروهای سطحی و پوشش سطحی در برابر هواگردهای عراقی را بهگروههای پدافندهوایی واگذار میکردند مثل اواخر جنگ نبود. در اواخر جنگ برای دفاع هوایی قرارگاه تعیین میشد مسئولی تعیین میشد و میرفت از آن عملیات پشتیبانی میکرد. برای تأمین پوشش پدافندهوایی نیروهای سطحی چند گروه پدافندهوایی در عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس نقش اصلی داشتند. گروه پدافندهوایی امیدیه، دزفول و بوشهر. آن موقع گروه پدافندهوایی امیدیه گروهی سنگین و متشکل از امیدیه، بهبهان، ماهشهر و اهواز بود که بعدها هرکدام از اینها بهیک گروه پدافندی مستقل تبدیل شدند. در آغاز عملیات بیتالمقدس 4 ایستگاه هاوک تبوک، خیبر، سربندر و رامشیر حضور داشتند. در اواسط عملیات بیتالمقدس بهدلیل پیشروی نیروهای ایرانی و عقبنشینی عراقیها و نیاز بهوجود ایستگاه هاوک جدید ایستگاه هاوک رامشیر بهمحلی در جاده اهواز – خرمشهر منتقل شد و با نام ایستگاه هاوک بدر شروع بهکار کرد. از گروه بوشهر تجهیزات سامانه هاوک با استعداد 75 نیرو از ایستگاه دو بوشهر، توپهای 35 میلیمتری بهاستعداد 50 نفر با 4 عراده توپ ضدهوایی 35 میلیمتری از گردان مختلط (گردان35) بوشهر و 60 نفر بههمراه هشت قبضه توپ ضدهوایی 23 میلیمتری از گروه پدافندهوایی بوشهر حضور داشتند. محل استقرار ایستگاهشان را در جلسه بهجناب زیانی که از بوشهر آمده بود اطلاع دادم. این گروهها پشتیبانی پدافندهوایی از عملیات سطحی را بهعهده داشتند. گروه دزفول تقریباً سمت شمال و غرب جبهه نبرد را بهعهده داشت و گروه امیدیه قسمت جنوب و نیمه شمال غربی منطقه را بر عهده داشت. ایستگاه هاوک بالای عین خوش در اختیار گروه دزفول بود و فرماندهی گروه دزفول بر عهده جناب سرهنگ خورند4 بود. ایشان از آن ایستگاه پشتیبانی میکرد و مسئولیت ایستگاههای دیگر هم بهعهده گروه پدافندهوایی امیدیه بود. در زمان برپایی عملیات بیتالمقدس عهدهدار فرماندهی گروه پدافندهوایی امیدیه بودم. من با درجه ستوانیکمی فرمانده گروه امیدیه شدم. بعد سروان شدم و در تمام مدت فرماندهی سروان بودم. از تهران سرهنگ افشار5 بهمن ابلاغ کردند که برو قرارگاه کربلا و ببین با پدافندهوایی چکار دارند؟ قرارگاه کربلا آن زمان در نزدیکی خرمشهر بود. بین جاده خرمشهر و رودکارون بود. آن زمان هم تازه جاده خرمشهر باز شده بود. بهآنجا رفتم. نمیدانستم که الان مسئولیت فرماندهی برای عملیات جدید بر عهده کیست. از تهران هم بهمن نگفته بودند. بهمن گفته بودند فقط برو قرارگاه کربلا. رفتم سوال کردم. شهید صیاد شیرازی را معرفی کردند که ایشان مسئول عملیات هستند. رفتیم خدمت دوست عزیزمان شهید صیاد شیرازی. من شهید صیاد شیرازی را از اصفهان میشناختم که در مرکز توپخانه اصفهان بودند. یک مرکز اسلامی تشکیل داده بودند. چون در آن زمان نه عقیدتی سیاسی بود نه حفاظت اطلاعات. ایشان و یک عده دیگر پادگانها را در اختیار خودشان گرفته بودند. نفراتی از پادگانهای هاشم آباد، پایگاه هشتم و... اینها کسانی بودند که بهجلسات صیاد شیرازی میآمدند و آنجا بهآنها خطمشی داده میشد که بهچه روشی در پایگاه رفتار کنید که یک وقت در پایگاه مشکلی پیش نیاید. در اصفهان من مسوول انجمن اسلامی پایگاه هاشم آباد بودم و ایشان هم مسئول انجمن اسلامی مرکز توپخانه اصفهان بود و جلساتی که میگذاشتند با هم مراوده داشتیم و من را خوب میشناخت. ایشان افسر قاطع، توانا و واقعاً شایسته بود. رفتم خدمت ایشان و ایشان گفتند که یک ایستگاه هاوک برای ما کم است و یک ایستگاه دیگر هاوک میخواهیم... میدانستیم که الان ایستگاه هاوک تبوک از ما دفاع میکند. قبلاً گفتم که ایستگاه تبوک جزو ایستگاههایی است که من مستقر کرده بودم. آن را بعد از عملیات ثامنالائمه بهدرخواست مردم آبادان مستقر کردیم. شهید صیاد اصرار داشتند که یک ایستگاه هاوک دیگر بهاضافه چهار رسد سامانه اورلیکن میخواهم. اصرارشان بر استقرار چهار رسد سامانه اورلیکن بیشتر از هاوک بود. موضوع را با سرهنگ افشار تلفنی در میان گذاشتم. پس از آن تماس موافقتم را بهصیاد اعلام کردم و گفتم ما آمادهایم. نقشه را آورد و گفت میخواهم ایستگاه هاوک اینجا باشد. محلی را بهمن نشان داد. پایین قرارگاه کربلا در حدود 7 کیلومتری خرمشهر. در پاسخ بهوی گفتم که اینجا نمیتوانم ایستگاه را مستقر کنم. در برابر اصرار او مقاومت کردم. صیاد عصبانی شد. با ناراحتی گفت که نه باید همین جا ایستگاه هاوک را مستقر کنی. گفتم اینجا زیر برد خمپاره و توپخانه دشمن است. چون زیر برد توپخانه و اصابت خمپاره است در روند عملیاتی کردن سامانه هاوک اختلال ایجاد میکند. لذا ایستگاه هاوک کارایی لازم را ندارد. با توجه بهبرد هاوک، نیازی بهاستقرار در نزدیکی مرز و زیر توپخانه دشمن نیست. کارآیی هاوک از بین میرود. بعد از چند لحظه گفت کجا میخواهی بگذاری؟ گفتم بررسی میکنم و بهشما میگویم. ما از قرارگاه بیرون آمدیم. تقریباً حدود ظهر بود. با چند نفر از افسران گروه پدافندهوایی امیدیه رفتیم و بررسی کردیم. رفتیم داخل شهر خرمشهر . از آنجا آمدیم بالا و روی نقشه نقاطی را مشخص کردیم و بهیک نتیجه رسیدیم. در آن زمان ما هنوز با روشهای آمریکایی ایستگاه هاوک را مستقر میکردیم. یعنی نقشهای که داخل کتابهای آمریکایی بود بر اساس آن ایستگاه را پیاده میکردیم و برابر همین اصول، محلی را پیدا کردیم و بهقرارگاه برگشتیم. بگذریم که ایشان محل ما را قبول نمیکرد. فاصلهی ما تا شهر آبادان حدود 17 کیلومتر بود. آنجا را انتخاب کردیم و برگشتیم و آمدیم و نشتستیم با ایشان صحبت کردیم. ایشان هم مرتب عصبانی میشد و میگفت برای خودتان بروید و بگذارید. من ایستگاه نمیخواهم. خلاصه نشستیم و بحثهای مفصلی را با ایشان کردیم و با دلایل علمی که نمیشود این سیستم زیر برد توپخانه باشد. تا بالاخره بعد از یکی دو ساعت خواهش و تمنا و دلیل آوردن پذیرفت . در آن زمان تعدادی از نیروها و تجهیزات اداره مهندسی نیروی هوایی در پایگاه امیدیه مستقر بودند. بلافاصله در آن زمان با آقای مهندس اخوان که افسر مهندسی نیروی هوایی بود و وسایلی که از فرمانداری گرفته بودیم شروع کردیم بهاحداث ایستگاه خیبر. شهید صیاد پس از قانع شدن گفته بود که تا این ایستگاه ساخته نشود ما دست بهعملیات نمیزنیم. خلاصه مهندس اخوان شروع بهساختن ایستگاه کرد و همان روز دوم که داشت ایستگاه را میساخت در اثر برخورد یک گلوله توپخانه بهشهادت رسید. شهید اخوان اولین شهید ایستگاه هاوک خیبر در آن عملیات بود. شهادت مهندس اخوان بر روند ساخت ایستگاه تأثیرگذار بود صیاد تماس گرفت و با ناراحتی گفت که نمیتوانیم صبر کنیم چرا معطل میکنید. ما هم از تکمیل ساخت ایستگاه منصرف شدیم و بههمان حالت نیمه ساخته وسایلمان را مستقر کردیم. بهمحض این که رسیدیم عملیات را شروع کردند. بلافاصله ایستگاه هاوک را عملیاتی کردیم. اگر یک روز بیشتر بهما فرصت میدادند نتیجه بهتر از این هم میگرفتیم. در همان روز اول عملیات 5 شلیک موفق داشتیم. استقرار ایستگاه در کنار تانکهای بهجا مانده عراقی بود. هنوز جنازه سربازان عراقی جمعآوری نشده بود. همزمان با عملیات، ایستگاه بهصورت عملیاتی فعالیت را شروع کرد. شهید صیاد اصرار داشت که چهار رسد اورلیکن میخواهم. بههر حال 4 رسد اورلیکن در اختیار قرارگاه کربلا قرار داده شد. 2 تا را در اطراف قرارگاه کربلا گذاشتیم و 2 تا را هم در حدود 5 کیلومتری قرارگاه مستقر کردیم. آنجا محلی بود که بهنظر من زیاد مهم نبود. ولی برای آنها خیلی مهم بود. در حقیقت نقش یک نقطه ارتباطی را بازی میکرد. در عملیات بیتالمقدس ایستگاه هاوک تبوک اطلاعاتش را از رادار مشرعات اهواز میگرفت. آن طرف هم 2 تا ایستگاه دیگر بود که مربوط بهگروه دزفول میشد. علاوه بر تجهیزات دو گروه امیدیه و دزفول تجهیزات دیگری نیز از پدافندهوایی بوشهر نیز حضور داشتند. در مجموع در آن عملیات از پدافندهوایی ایستگاه هاوک تبوک 1، ایستگاه هاوک سربندر، ایستگاه هاوک خیبر1 و ایستگاه هاوک بدر، جنگافزارهای 23 میلیمتری و 35 میلیمتری، ایستگاههای رادار سد دز و بندر امام، اهواز، بهبهان و بوشهر و... حضور داشتند. بهنظر من در عملیات بیتالمقدس از عملیات فتحالمبین منسجمتر عمل کردیم. عملیات، عملیات فوقالعاده موفقی بود. تعداد 53 فروند هواپیما و 3 فروند بالگرد توسط اجزای مختلف دفاع هوایی( دفاع هوایی هواپایه، دفاع هوایی زمین پایه و حتی دفاع هوایی دریا پایه) ساقط شد. عملیات با روش کلاسیک اداره میشد. با همان روشی که آمریکاییها آموزش داده بودند. در آن عملیات واقعه خیلی تلخی در ایستگاه هاوک بدر داشتیم. در اواسط عملیات ایستگاه هاوک رامشیر بهشمال خرمشهر و در محل گرمدشت استقرار یافته و با نام بدر شناخته میشود. با همراهی نفراتی که داشتم توانستیم ایستگاه را عملیاتی نگه داریم. همه دلهره داشتیم. تبادل آتش خیلی زیاد بود. وضع مناسبی نبود. (HIPOWER)6 ایستگاه بدر غیر عملیاتی شد و هر کاری که کردیم نتوانتستیم آن را مجدداً عملیاتی کنیم. بعد از آن (PAR)7 هم غیرعملیاتی شد. مشکل را با (HOTLINE)8 به تهران منعکس کردیم و درخواست تیم تعمیر و نگهداری جهت تعمیر سامانه دادیم. از من سوال کردند که کدام یک از نفرات تعمیر و نگهداری را بفرستیم؟ گفتم همافر خسروان را از گروه پدافندهوایی دزفول و هادی پور را هم از تهران برای ما بفرستند. دیگر کاری از دست من بر نمیآمد. بهسمت گروه امیدیه حرکت کردم. من اگر هادیپور را نگویم که چگونه رفت و شهید شد اصلاً مدیون خون او هستم. آقای هادی پور آمد. بههادیپور علاقه زیادی داشتم. یکی از بهترین متخصصان رادار جستجو بود. خسروان هم در رادار تعقیب مهارت بالایی داشت. خسروان مستقیم از دزفول رفته بود بهایستگاه بدر. ولی هادی پور آمد دفتر من و گفت: «میخواهم بروم ایستگاه. میخواهم بروم خرمشهر». بهش گفتم:« الان دیر است. نمیتوانی بروی، برو استراحت کن. من ساعت 4 صبح راه میافتم، با هم میرویم». گفت: «خودم با ماشینهای عبوری میروم.» گفتم:« آقای هادیپور نمیگذارند بروی. برای شما امکان پذیر نیست که خودت را بهایستگاه بدر برسانی. صبر کن صبح باهم برویم.» گفت: «نه من میخواهم الان بروم.» ما هم گفتیم یک پیکان در اختیارش گذاشتند و رفت بهسمت ایستگاه. من هم طبق معمول ساعت 4 صبح بلند شدم و راه افتادم که بروم خرمشهر. ناراحت وضعیت ایستگاه بودم. هنوز جاده اهواز بهخرمشهر پاکسازی نشده بود. بههمین دلیل جاده اهواز بهخرمشهر را شبها میبستند. صبح که راه افتادم، رسیدیم جلوی راهبندی که از بعد از اهواز بهطرف خرمشهر بود و دیدم که ماشین آقای هادیپور آنجاست. رفتم جلو و دیدم هادیپور داخل ماشین خواب است. بیدارش کردم گفتم: «بلند شو برویم. من که بهشما گفتم که نمیگذارند بروی.» ایشان گفتند: «من در امیدیه خوابم نمیبرد. وجدانم راحت نبود. ولی خوب اینجا مسئلهای نداشتم. چون تلاش خودم را انجام داده بودم. مگه میشد این همه آدم زیر بمباران دشمن باشند و من بخوابم. چنین خوابی برای من امکانپذیر نبود». شما ببینید ایمان و علاقه چی بود و پرسنل پدافندهوایی با چه عقیدهای میجنگیدند. من ایشان را سوار کردم و بردم داخل ایستگاه هاوک. همانطور که با همکاران مشغول صحبت بودیم PAR بهکار افتاد. گفتم: «هادیپور آن را درست کرد.» مجدداً مشغول صحبت شدیم. در مورد تجهیزات و نحوه چینش آنها صحبت میکردیم. من یک پیکان داشتم. درب پیکان را باز کردم و یک دستم روی درب بود و یک دستم روی سقف ماشین بود، بین درب و ماشین ایستاده بودم و داشتم با پرسنل صحبت میکردم. یک دفعه این درب من را با ماشین پرس کرد. از زمین هم خاک بلند شد و آمد بالا. تا آن روز موشک ضد رادار ندیده بودیم و اولین موشک ضد راداری بود که دشمن بهما زد موشک خ-57 روسی بود و این اولین موشک ضدراداری بود که ما خوردیم، خوب نمیدونستم چی شده، هیچ کس نمیدونست چه اتفاقی افتاده همه جا هم تاریک شده بود. من رفتم یک مقدار جلو که دیدیم از سر دستگاه (هایپاور) ما دود داره میره بالا. خوب نگاه کردم دیدم رادارمان آنتن ندارد. دویدم بهسمت پاور دیدم. دود تمام شد. اولین نفری که داشتیم یک همافری بود بهنام امیر سامانی. این فرد از زیر دستگاه آمد بیرون. پیراهنش آستین نداشت و شلوارش هم پاچه نداشت. موج انفجار لباسش را پارهپاره کرده بود. صورتش بر اثر انفجار سیاه شده بود و ردی از خون روی صورتش باقی مانده بود. جلوتر رفتم. همافر دیگری داشتیم بهنام یزدی. این همافر، خرخرهاش کنده شده بود. زمانی که نفس میکشید، خون داخل ریه میرفت و بهبیرون فوران میکرد. اورا گرفتیم و بهداخل آمبولانس بردیم ولی بر اثر موج گرفتگی از خود بیخود شده بود و از دست ما فرار میکرد. اون زمان بچههای ما از همین لباس سبزهای آمریکایی میپوشیدند. خسروان از همین لباسها داشت. ما یک نفر دیدیم که شهید شده بود. صورتش تغییر حالت داده بود و قابل شناسایی نبود ما تصور کردیم خسروان است. از لباسهاش حدس زدیم که حتماً خسروان است. زمانی هم که پیکر را بهمعراج شهدا تحویل دادیم بهنام خسروان تحویل دادیم. وقتی رفتیم اهواز دیدیم خسروان در بیمارستان اهواز است. پای خسروان در معرض قطع شدن بود. با توجه بهنبود امکانات پزشکان اقدامات کافی را نتوانستند بر روی پای خسروان انجام دهند. سالها بعد که فرمانده لجستیک نیروی هوایی شدم او را بهعنوان مسئول خرید بهلندن فرستادم تا در همانجا ادامه درمان بر روی پایش را انجام دهد. بعد فهمیدیم که آن شهید، خسروان نبود. آنجا فهمیدیم هادیپور شهید شده است. ایشان دستگاه خودش را تعمیر کرده و آمده بود روی دستگاه (هایپاور) که نباید میآمد. امّا از غیرتی که داشت آمد. کاملاً مشخص بود که میخواهد شهید بشود. آنجا برای بار اولی بود که موشک ضد رادار روسی، رادار ما را مورد اصابت قرار داد. این واقعه آن ایستگاه بود. البته برای اینکه در روند عملیاتی بودن ایستگاه خللی حاصل نشود، (هایپاور) دیگری را بهایستگاه بدر بردیم و جایگزین (هایپاور) آسیب دیده کردیم. عملیات بیتالمقدّس بهاین ترتیب پایان یافت. 53 فروند هواپیما و 3 فروند بالگرد حاصل کار دفاع هوایی از منطقه بود. اگر از من پدافندی علت کسب موفقیت در بیتالمقدس را بپرسید، من میتوانم بگویم که علتش پدافندهوایی خوبی بود که فضای منطقه را در مشتش گرفته بود. البته آن زمان عراق هنوز عراقی که پایان جنگ بود نبود، از لحاظ هوایی ضعیفتر بود و ما همین شکلی که آیین نامهها میگفت، رفتیم توی منطقه مستقر شدیم بههمان شکل ایستگاهسازی کردیم. خیلی بیمهابا و خیلی با غرور و آن حالت خاص خودمان رفتیم ایستگاه مان را مستقر کردیم. روزهای خوبی را داشتیم واقعاً روزهای شیرینی بود اون روزها هر وقت که آسمان را نگاه میکردیم شما یک هواپیمای عراقی در حال سوختن میدیدید داره سرنگون میشه. واقعاً میدان آتش خوبی پدافندهوایی در آن عملیات ایجاد کرد و خوب الان باز هم بروید بپرسید از مسئولین زمینی ، مسوولین قرارگاه آنهایی که زنده هستند، میتوانید صحبت کنید، که کوچکترین هواپیمایی نتوانست نیروهای ما را بمبباران کند، حتی یک هواپیما هم نتوانست بیاد و نیروهای ما را که در حال جنگ با نیروهای عراقی بودند بمبباران کند. ما اجازه ندادیم حتی یک هواپیما بهجبهه مان نزدیک شود و چنین پدافندی، پدافندهوایی مستحکم، قوی و منظمی را بر منطقه اعمال کردیم. در این عملیات پدافندهوایی تعداد 31 نفر شهید و 28 نفر مجروح داشت. سوال: پدافندهوایی در عملیات مرصاد چه عملکردی داشت؟ پاسخ: پدافندهوایی در عملیات مرصاد مو بهمو بهوظایفش عمل کرد. آن هم بهدرایت شهید ستاری. خدا رحمتش کند واقعاً عملیات مرصاد را باید باز کنیم. وقتی مرصاد شروع شد زیانی9 در ایستگاه چهارملّه بود. مرآتی10 در اسلامآباد بود، در همدان دستنبو11 بود. یک شب قبل از عملیات مرصاد ایستگاه ما در منطقه جابجا شده بود. شما بروید بررسی کنید و ببینید چرا جابجا شده؟ شهید ستاری مرتب میگفت اینجا دارد حمله میشود. هر روز میگفت آدم بیار، موشک ذخیره کن و ما روز عملیات مرصاد 14 فروند هواپیمای دشمن را زدیم و آن پوشش سنگین نیروی هوایی عراق را شکستیم. در ابتدای عملیات طوری بود که یک فروند اف-4 ما نمیتوانست بهآنجا نزدیک شود و اگر منافقین میآمدند و کرمانشاه را میگرفتند و با مردم قاطی میشدند خیلی معضلات برای مردم داشتند. منبع =+=+=+=+=+=+=+=+=+= صرف نظر از برخی نکات، مطلب خوبی به نظرم اومد و برای شما عزیزان تو سایت گذاشتم.- 1 reply
-
- 18
-
خاطرات امیر براتعلی غلامی، مشاور فرمانده کل قوا از جنگ تحمیلی
sokuteasemuni پاسخ داد به sokuteasemuni تاپیک در جنگ تحمیلی
رنگ لباسشون آبی آسمونی هست -
گالری تصاویر نیروی هوا-فضای سپاه (irgcasf) گالری تصاویر نیروی هوا-فضای سپاه (IRGCASF)
sokuteasemuni پاسخ داد به GOLDEN-CROWN تاپیک در گالري نيروي هوايي
به نام خدا گزارش تصویری از پایگاه فتح نیروی هوافضای سپاه گزارش کامل- 129 پاسخ ها
-
- 31
-
تاپیک جامع نمایشگاه داخلی تاپیک جامع نمایشگاه های داخلی
sokuteasemuni پاسخ داد به nasirirani تاپیک در اخبار نظامی
به نظرتون کدوم هواپیما میتونه کاندیدای حمل این موشک باشه؟ بمب افکن توپولف-154 آیا...؟- 1,490 پاسخ ها
-
- 5
-
- ایران
- نمایشگاه نظامی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
sokuteasemuni پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
فکر کنم جایی تو یکی از مصاحبه های امیر اسماعیلی خوندم که گفته بودن باید برد رادار درگیری، 2 برابر برد موشک باشه این بر اساس چه قاعده ای هست؟- 1,405 پاسخ ها
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
sokuteasemuni پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
بالاخره وقتی از رادار هواپایه رسماً صحبت میکنن، یعنی کار به جای خیلی خوبی رسیده انشاالله. امیدواریم هر چه زودتر رونمایی بشه، حاضریم با بچه های سایت پول بزاریم، رونما، زیرلفظی و سایر لوازم کمک آموزشی رو هم تهیه کنیم...- 3,405 پاسخ ها
-
- 10
-
- جت بومی
- نیروی هوایی ایران
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
رژه سراسری 31 شهریور 1393 و هفته دفاع مقدس
sokuteasemuni پاسخ داد به Sami1993 تاپیک در اخبار صفحه اول
بنده هم علتش رو نمی دونم شاید در هنگام حمل و نقل برای اینکه با یک نگاه متوجه بشن موشک از روی کدام وجه باید نصب بشه مفید هست یعنی از شماره گذاری بالها سریعتر جواب میده در اینجور مواقع -
رژه سراسری 31 شهریور 1393 و هفته دفاع مقدس
sokuteasemuni پاسخ داد به Sami1993 تاپیک در اخبار صفحه اول
در موشک سامانه اس-200، بالک های عقبی، سطوح متحرک برای کنترل موشک دارند و بال های اصلی که مثلثی شکل هستن در هیچ نمونه ای سطح متحرک ندارند اگر منظورتون از سطح متحرک در بال اصلی موشک اینیه که علامت گذاشتم، این سطح متحرک نیست: -
رژه سراسری 31 شهریور 1393 و هفته دفاع مقدس
sokuteasemuni پاسخ داد به Sami1993 تاپیک در اخبار صفحه اول
بله، این قضیه سوخت جامد باید از این جهات هم بررسی بشه که چه اتفاقی برای هدایت و کنترل موشک و چه اتفاقی برای سازه می افته. به هر حال یک محصول ساخته شده اگر بهینه سازی سازه ای نشه، تحمل تنش های جدید رو نخواهد داشت، البته در طراحی، ضریب اطمینان بالاتر از 1 میزنن اما مانوری هم هست، مانور در سرعت بالاتر یعنی شتاب بالاتر و یعنی نیروی بالاتر از طرفی اگر سوخت جامد به سرعت بالاتر منجر بشه، این یعنی با مساحت ثابت بالها، لیفت بالاتری داریم و این باز مسائل کنترل رو پدید میاره که باید دید با چه میزان بازی کردن با زاویه حمله میشه مشکل رو حل کرد. مگر اینکه فرض کنیم پیشران سوخت جامدی با همون قطر موجود ساخته شده که موشک رو به محدوده همون سرعت ها میرسونه در اینصورت ما یک مزیت مهم اس-200 رو هم گرفتیم و اون انعطاف پذیری برد و سرعت این موشکه که ناشی از قابل کنترل بودن سوخت مایع هست. البته در این حالت هم میشه گفت ممکنه با توجه به ساخت صیاد-2 و 3، تصمیم بر این شده که اس-200 به بیشترین برد ممکن برسه یعنی حتی بیش از 300 ک.م. میدونیم که برخی مدل های اس-200 به برد 400 ک.م. هم میرسن. در مورد تحرک و آماده شلیک بودن و انبارداری و ... هم که خودتون اشاره کردید که سوخت جامد مزیتهاش واضح هست. -
رژه سراسری 31 شهریور 1393 و هفته دفاع مقدس
sokuteasemuni پاسخ داد به Sami1993 تاپیک در اخبار صفحه اول
جناب فتح، راجع به محصول طراحی شده کشوری صحبت می فرمائید که به وضوح در علوم آیرودینامیک و هیدرودینامیک در رقابت تنگاتنگ با آمریکا هست و به عقیده برخی، از اروپا جلوتره... چند نکته در مورد این بوسترها: 1- این بوسترهای سوخت جامد، بسیار بسیار بیشتر از درگی که تولید می کنن، رانش ایجاد می کنن. 2- مدت کوتاهی پس از پرتاب، بوسترها جدا میشن (حتما در فیلم های شلیک دیدید) و با جدا شدنشون هم وزن کاهش پیدا میکنه و هم بدنه به شکلهای استریم لاین نزدیک میشه. 3- موقعی که بوسترها جدا میشن، موشک هنوز فاصله زیادی از زمین نگرفته و حتی هنوز در حال اوجگیری هست. 4- سطح شیبدار این بوسترها به داخل زاویه داره، این درگ بیشتری ایجاد میکنه اما چون اصلا قرار نیست مدت زیادی با موشک همراه باشه (بر خلاف ماهواره بر پروتون که بوسترهایی با شکل ظاهری دماغه شبیه همین بوسترها داره) و از طرف دیگه، زاویه نیروی درگ تولید شده روی سطح دماغه بوستر (مخروط سر بوستر) طوری هست که به جدا شدن بوسترها به سمت خارج از محور بدنه کمک میکنه. -
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
sokuteasemuni پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
تو لینک سوم جناب MILAD110 گفته نشده موشک با برد 300، هوا به هوا هست؛ شاید منظور قدیر بوده اصلا. به نظر بنده میرسه نویسنده گزارش، اطلاعات موشک فینیکس رو با چند جمله امیر برخور ترکیب کرده و نمیشه برداشت کرد برد موشک 160 اعلام شده.- 1,405 پاسخ ها
-
- 1
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
نیروی هوایی/ هوانیروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی هوایی / هوانیروز سپاه پاسداران (IRGCAF)
sokuteasemuni پاسخ داد به Davood تاپیک در تاریخ نیروی هوایی
عملیات انتقال مدارس پیش ساخته به روستاهای صعب العبور در استان لرستان به همت نیروهای هوا فضای سپاه :- 295 پاسخ ها
-
- 12
-
- نیروی هوایی
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
-
(و 1 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع دستاوردهای پهپادی ایران (گزارش ، تحلیل ، خبر و ... )
sokuteasemuni پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
بله، کاملا مشابه نمونه های قبلی مهاجر-2 هست. توی همین لینک شبکه خبر هم مشخص هست که بنری که توش نوشته پهپاد صادق، پشت مهاجر-4 هست نه مهاجر-2. جالب اینجاست توی اولین تصاویر منتشر شده، پهپاد مهاجر-4 که رنگش خاکی (یا کرم) هست در کنار موشک های قدیر و نصر بصیر توی سالن رونمایی بوده و احتمالاً قبل از اومدن رئیس جمهور، پهپاد آبی رنگ (مهاجر-4 جدید که قیافه اش به بنره هم میخوره) رو آوردن تو سالن رونمایی و مهاجر-4 قدیمی رو بردن گذاشتن جلوی بنر پهپاد صادق! و از تصاویر بازدید رئیس مجلس هم برمیاد که در روزهای بعد و بازدیدهای بعدی هم پهپاد آبی رنگ تو همون سالن رونمایی باقی مونده. -
تاپیک جامع دستاوردهای پهپادی ایران (گزارش ، تحلیل ، خبر و ... )
sokuteasemuni پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
بعید نیست مهاجر-5 باشه (صرف نظر از اینکه الان هم به این اسم شناخته بشه یا نه) چون واقعا تفاوت های محسوسی داره با مهاجر-4 موتور این پهپاد هوا به هوا چقدر تفاوت داره با مهاجر-4؟ این تصویر مهاجر-2 هست. ابهامش کجاست؟ -
تاپیک جامع دستاوردهای پهپادی ایران (گزارش ، تحلیل ، خبر و ... )
sokuteasemuni پاسخ داد به Ahmad6644 تاپیک در اخبار نظامی
سلام با توجه به آماده بودن پهپادهای مهاجر-4 استفاده از اون برای مأموریت جدید، بسیار به صرفه تر بوده در حالی که پهپاد سریر در نقش هوا به هوا هنوز عملیاتی نشده (اونطور که از شواهد بر میاد) همچنین باید توجه کرد مهاجر-4 مجهز به موشک هوا به هوا تفاوت هایی با مهاجر-4 معمولی داره از جمله دهانه بال بسیار بیشترش که دوستان هم اشاره کردند این پارامتر در طراحی مستقیماً به معنی امکان حمل بار بیشتر هست. حالا اگر مهاجر-4 قدیمی میتونست 2 تا میثاق بلند کنه نیازی به این تغییرات نبوده به نظر بنده این پروژه روی مهاجر-4 قدیمی قابل اجراء نبوده یا اگر هم مهاجر-4 قدیمی امکان حمل 2 میثاق رو داشته، افت زیادی در کارایی پروازیش ایجاد میشده که به صرفه نبوده همچنین، عزیزانی که خاطرات روزهای دفاع مقدس رو مطالعه کردن و از عملکرد هوانیروز دو طرف اطلاع دارن، قطعا می تونن تصور کنن اگر ما یک سکوی هواپایه برای حمل و شلیک موشک به سمت هواگردهای کم سرعت دشمن که امروز باید پهپادها رو هم به اون اضافه کرد، داشته باشیم، میتونیم از فشار دشمن روی نیروی زمینی خودمون کم کنیم؛ از طرفی پهپاد رو میشه از نزدیک خطوط مقدم هم به کار گرفت و نیازی نیست مدت طولانی برای اتخاذ موقعیت تاکتیکی و درگیری با هدف صبر کنیم (تا جنگنده سرنشین دار بیاد یا پهپاد از منطقه ایستایی بیاد). پرواز جنگنده های یوگوسلاوی از هر سوراخ سمبه ای و ضربه زدن به جنگنده های ناتو رو هم که به خاطر داریم. در مورد موشک کروز هم که در برخی شرایط با دوش پرتاب ها قابل ردگیری و انهدام هست و پهپادی با مداومت چندین ساعت می تونه با هدایت رادارها در نقش سکوی هواپایه سلاح عمل کنه و به جای استقرار سرباز در شیارها و نقاط کور سامانه های پدافندی استفاده از پهپاد به طور کلی (اگر راجع به میزان کم احتمال منهدم شدنش توسط جنگنده ها از فاصله دور بحث نکنیم) مزیت های واضحی بر استفاده از سرباز داره همونطورکه استقرار یک توپخانه تمام خودکار و کنترل از راه دور در چنین مکانهایی بر سرباز مزیت داره. ضمن اینکه در گزارش مرآتی گفته شد "انهدام موشک کروز، گام بعدی این پهپاد هست" یعنی هنوز چیزهایی باید اضافه بشه به این پهپاد یا با موشک دیگه ای... این پهپادها می تونن مأموریتی شبیه به گشت رزمی (CAP) رو انجام بدن که سرعت عمل پدافند رو در مقابله با تهدید بسیار بیشتر می کنه و قطعا سریعتر از موتورسیکلت های پدافند میتونه جابجا بشه، جای تعداد زیادی دیده بان مسلح رو میگیره یا به اونها کمک میده و پوشش رو بیشتر میکنه. می خوام نتیجه بگیرم هر چند رونمایی در یک زمین ورزشی و عدم حضور یک نفر از قرارگاه پدافند و ... خوشایند نیست اما بهتره نیمه پر لیوان رو ببینیم چون با همین نیمه های پر میشه خیلی کارها کرد. مشکل تو سیستان، مکان استقرار ایستگاه هدایت پهپاده؛ برد در خط دید (LOS) پهپادها تا 150 ک.م. هست که امکان غافلگیر شدن ایستگاه رو توسط دسته های کوچک و چابک اشرار خیلی زیاد میکنه. در صورت پرواز در خارج از این برد، امکان ارسال تصاویر به صورت لحظه ای نیست. فعلا هم که پهپادهای ما هدایت ماهواره ای ندارن؛ خبری هم از لینک هوایی پهپادها با هم نیست. بنا بر این به راحتی از پهپادهای فعلی نمیشه تو اون مناطق استفاده کرد. یک چاره استفاده از پهپادهای دست پرتاب با سامانه هدایت جمع و جوره که البته برد و مداومت بسیار کمی هم دارن این تیپ پهپادها. -
-
با تشکر از منابع شامل سنترل به نقل از فیس بوق، ایرواسپیس و سایت نهاجا:
-
یک تصویر دیگه که گوشه ای از نمایشگاه دیده میشه؛ از همین جا از همه کسانی که از این تیپ تصاویر گرفتن خواهش می کنیم که ... [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10146/4npkwtxlz_wgk.jpg][/url]
-
تحولات عراق (1) تحلیل و پیگیری تحولات عراق
sokuteasemuni پاسخ داد به super_comando تاپیک در اخبار تحلیلی
تانک های ایرانی در خانقین؟ -
نصب موشک قادر روی اف-4دی نکته خیلی خوبیه کرار هم دیده میشه (بالای سوخو-22 و نزدیک به موتور هواپیمای 747)