Phantom3

Members
  • تعداد محتوا

    773
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Phantom3

  1. من وقتی دفتر نقاشی های کلاس اولم رو ورق میزنم می بینم فقط تانک و هلیکوپتر کشیدم. چون اون زمان تلویزیون سریال سیمرغ رو نشون میداد... یادش بخیر . اما حالا چی ... هیچی... فقط دارند فیلمهایی کلیشه ای در مورد عشق و عشق بازی میسازن.
  2. روحش شاد. صلابت عجیبی در صدا و رفتار این شهید بود که در کمتر کسی وجود دارد.
  3. خواهش می کنم . اینم فیلمش. http://www.2shared.com/file/9710160/c98dae4d/12_h263_amr_nb.html
  4. Phantom3

    میگ-105-- MiG-105 "Spiral"

    با اجازه آقا رضا. چند تا عکس از X-20 [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Dyna-Soar%7E0.jpg[/img] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Dyna_Soar_launchers%7E1.png][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Dyna_Soar_launchers%7E1.png[/img][/url] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Deepcold_dyna_b52_240%7E0.jpg[/img]
  5. Phantom3

    میگ-105-- MiG-105 "Spiral"

    ممنون آقا رضا. سوالی داشتم. وقتی که در حال جدا شدن از هواپیمای مادر در سرعت 6 ماخ هست مشکلی پیش نمی آید؟ فکر کنم آشفتگی زیادی هنگام جدا شدن ایجاد بشه.
  6. [quote] تازه كارآیشون در شب هم خيلی كمتر ميشه [/quote] در مورد کارایی در شب باید یه نکته رو یادآوری کنم که ایران داره این توپ ها رو کنترل از راه دور میکنه. که یکی از ویژگی های افزوده شده به اون دارا بودن دوربین دید در شب هست. البته من وقتی تو نمایشگاه از مسئولش سوال کردم گفت فقط برای مقابله با جنگنده های نقطه زن استفاده میشه. http://gallery.military.ir/albums/userpics/72~1.jpg http://gallery.military.ir/albums/userpics/32~4.jpg
  7. Phantom3

    ارگهای استالین !!!

    حتماً استالین خیلی این ارگهاشو دوست داشته. چون تو فیلم تبلیغاتیش چندین صحنه شلیک کاتیوشا رو نشون میده.
  8. Phantom3

    ارگهای استالین !!!

    دستت درد نکنه. اگه اشتباه نکنم این مطلب رو تو جنگ افزار خوندم.
  9. صدرا جان متن که عالیه... من که همیشه دنبالش می کنم.
  10. [quote]جون میده طناب اعدام رو بندازی دور گردنشون بعد اروم به پای چپت چهار پایه رو از زیره پاشون بکشی[/quote] اینطوری که حال نمیده... باید به شیوه هیتلر عمل کرد. همون شیوه ای که برای اعدام مسئولان ترورش انجام داد...
  11. [quote][color=red]این افراد چهارشنبه گذشته دستگیر شده اند[/color][/quote] خوب ، اگه هفته پیش دستگیر شدند چرا دستگاه های خودمون تا حالا اعلام نکردند؟
  12. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/african_soldeirs_colonelshak_(33).JPG[/img] اینا اینجوری وارد شهر میشن که گفته باشند : [color=red]هر کی مخالفه.[/color]..
  13. عجب عکس هایی ... دستت درد نکنه.
  14. [quote]اين قضيه JSF هم داره مى شه مثل رپتور! يه گريز(شايد مسخره) بزنم به بازى هاوكس. حتّى در اونجا هم إف35 دو موشك هوا به هوا رو در بيرون از بدنه حمل مى كنه(پايلون خارجى) و بقيه تسليحات هم داخل بدنه؛ در حالى كه رپتور تمامى تسليحات رو در محفظه داخلى خودش نگه داشته. حالا شما بيا ببين: بدنه ى JSF كه كوچك تر از رپتوره٬ قراره يكى-دو تا مخزن سوخت هم در محفظه داخلى اش هم بذارن تا بتونه برگرده به پايگاه! با اين حساب در نهايت خوش بينى دو موشك هوا به هوا(دفاع از خود) و دو بمب(يا موشك) براى نبرد با زمين مى تونه با خودش برداره(كه تمام تسليحات در محفظه داخلى باشند تا پنهان كارى حفظ بشه)! اين ميزان تسليحات به چه درد مى خوره؟؟!! اين فقط مى تونه يه هواپيماى ضربتى براى اهداف نسبتاً نزديك به مرز باشه تا يك هواپيماى تهاجمى كه بخواد قريب به دو هزار كيلومتر گز كنه تا 2 يا نهايتاً سه بمب بندازه تو دهن شير و برگرده! شديداً تأكيد مى كنم اين حرف ها به معنى ضعيف بودن هواپيما نيست٬ بلكه منظور اين است كه مأموريتى كه بعضى براى اين هواپيما متصورند(حمله به ايران) تا به الآن و با اين شرايط 160٪ نشدنيست! شايد با خريد ناو هواپيمابر ملكه اليزابت انگلستان و استقرار اون در نزديكى آب هاى ايران براى حمله با إف35 استفاده بشه ولى فعلاً كه خبرى نيست! آسوده بخوابيد كه شهر در امن و امان است...[/quote] جنگ افزار هم یه تحلیل در مورد حمله احتمالی JSFهای استرالیا به چین نوشته بود که به موضوع برد و تسلیحات اشاره کرده بود و اینها رونقاط ضعف Jsf دونسته بود. در مورد رپتور هم باید بگم که در فواصل طولانی از دو مخزن سوخت خارجی استفاده میکنه.
  15. کم گو ی و گزیده گوی چون دُر... دستت درد نکنه ...
  16. نان خشک و جیره سربازان ‏از انواع خواربار جز نان خشک چیز دیگری نبود که در ضمن توزیع اسلحه یک گرده نان نیز به هر سربازی می دادند یک عده از افسران و افراد ذخیره که در هنگهای اردبیل و رضائیه {ارومیه } و تهران خدمت کرده بودند و می بایستی طبق مقررات خود را در اسرع اوقات به هنگها معرفی کنند. به علت مصادره اتوموبیلها و عدم امکان مسافرت در حیاط ستاد گرد آمده وکسب تکلیف می کردند. بالاخره موضوع به فرماذده لشکر گزارش داده شد و دستور دادند که از محوطه ستاد خارج شوند و به هر ترتیبی باشد باید خود را به هنگهای مربوطه در اردبیل و رضائیه {ارومیه} و تهران معرفی نمایند. ‏رفقای خودمان را دیدیم که با کمال ناامیدی به طرف شهر حرکت کردند. چند کامیون از کامیون های مصادره شده در اختیار سرهنگ «جانپولاد»» گذاشته شد که برای تسریع در در حرکت به طرف خط مرند و استقرار در صوفیان استفاده نماید. ‏از مسجد مارالان یعنی محل استقرار ستاد ما آثاری و فعالیتی ندیدیم. هر کدام از روسای رکن ها به عناوینی به شهو رفته بودند و یک نفر گروهبان مستحفظ پرونده ها در جلوی مسجد قدم می زد. نفرات پیاده به واسطه نبودن وسایط حمل و نقل و پرواز هواپیماها { ی شور وی} در آسمان نتوانستند از سه چهار فرسخی شهر جلوا تر بروند و در اطراف جاده مرند به تبریز و اطراف رودخانه تلخه رود و جاهایی که ممکن بود موضع گرفت و استتار کرد موضع گرفتند و البته فرماندهان گردانها وگروهان ها نفرات خود را برداشته و بدون اینکه محل معینی را به آنها نشان دهند فقط خط مرند را نشان داده و روانه می گردیدند و آنها هم هر جا نزدیکتر بود موضع می گرفتند به طوری که‏، گروههای آخری در باغات شهر و محله حکم آباد موضع گرفته بودند. توپ را بردارید و بروید ‏به آنشبارهای هنگ توپخانه نیزدستور داده شد که به همان خط حرکت کنند. فرمانده دسته یکی از آتشبارهای مزبور که برادر من ستوان 2 ‏سعید رضوانی بود اظها ر می داردکه صبح به محض ورود به سربازخانه دستوردادند که شما نیز یک آتشبار برداشته و به جلو بروید بدون اینکه بگویند با کی جنگ می کنیم و ماموریت و منطقه و هدفهای ما چیست و دشمن از کدام سمت و به کجا رسیده و تازه از سربازخانه بیرون آمده بودیم و توپها یی که تا حال مثل عروس نگهداشته شده و اصلآ صحرا ندیده بودند را بیرون کشیدیم. در خیابان پهلوی جلو پاساژ پهلوی، اسبها رم کرده و بندها را پاره کردند در همانجا متوقف شده و از سربازخانه کارگر آوردیم تا تعمیر آوردند و ساعت 8 ‏و نیم حرکت کردیم و به آتشبار خود پیوستیم و مشاهده کردم تو پها در وسط صحرا مانده و هواپیماهای دشمن نیز بر فراز سرما در حرک بودند و هیچ گونه آزاری به ما نمی رسانیدند و چنانکه اصلاً بمبی به سربازخانه ها نریختند، اینجا نیز با ما کاری نداشتند. در صورتی که می توانستند صبح زود سربازخانه را بمباران کنند و قضیه را خاتمه دهند یا ستون های سرباز پیاده و سواره و توپخانه را بمباران نمایند. ‏بالاخره توپها را به باغ امیر (در منتهی الیه شهر) کشیده و زیر درخت ها استتارکردیم. تلقین اتکا به نفس و روحیه در نظامیان! ‏خود اینجانب صبح موقعی که با یکی از افسران ذخیره به هنگ سپهبان معرفی شدیم، وارد هنگ شده تا به نامه نظام نگاهی بکند نامه را پرت نموده و اظهار داشت برای مرگ معرفی نامه لازم نیست در سربازخانه باشید تا دستور از طرف فرمانده هنگ صادر شود. ‏فرمانده هنگ مشغول دادن دستورات و اعزام گروهانها بود و چنان به خود مشغول بود که در مقابل احترامات نظامی که به جا آوردیم محلی به ما نگذاشت. در هنگ مزبور من و یک نفر افسر و نفرات پنج دوره احتیاط ذخیره گرد آمدیم. ‏تشنه و گرسنه در لشکر در هر هنگی جریان مفصل و جداگانه وجود داشت در هنگ اول سربازان سابقه دار و آنهایی که دو سال خدمتشان در شرف اتمام بود به جبهه اعزام شدند. ‏سپس آنهایی که پایه خدمتشان کمتر بود اعزام شدند و بالاخره سربازانی که پانزده روز بود وارد شده و هنوز تفنگ مشقی بدست نگرفته بودند و عبارت از یک گردان بودند، بدون ساز و برگ با تفنگهای سه تیره و پنج تیر شکسته روسی بدون فشنگ به جبهه نامعلوم اعزام شدند!!! فقط احضارشدگان پنج دوره در هنگ بلاتکلیف ماندند.گردان مرند نیزکه مأمور حفظ محوطه هنگ بودند به دستور فرمانده هنگ در حدود ساعت9 بعدازظهر حرکت کرد. در تمام هنگ فقط احضارشدگان پنج دوره بدون لباس و اسلحه و حتی خوراک باقی ماندند. چون آب انبار هنگ نیز تمام شده بود همه جوانان تشنه وگرسنه مانده و شب را در اتاق ها بدون روپوش خوابیدند تا فردا چه دستور برسد. تفنگ و مسلسل در برابر تانک و زرهپوش و هواپیما ‏گفتند اولین زد و خورد رسمی در این طرف ارتفاعات یام دمیش، بین قوای موتوریزه نیروی سرخ و سواران اتفاق افتاده بود. فرمانده سواران مزبور به نظرم ستوان یکم پاکروان بود و بر طبق اطلاع که رسید از طرف سواران مزبور مقاومت سختی شده و گردنه مزبور نیز از طرف نیروی هوایی روسها سخت بمباران شد ه. ‏چون با تفنگ و مسلسل تنها ، مقاومت در برابر نیروی موتوریزه غیرممکن بود و به هیچ وجه ادوات ترفیقی نداشتند به این جهت پس از اینکه تمام فشنگهای خود را استعمال کردند و تعدادی نیز تلغات می دهند عقب نشینی می کنند. دومین برخورد در قریه صوفیان ده فرسخی تبریز بین یکی از گردانهای پیاده هنگ سپهبان و قوای موتوریزه (ارتش شور وی) بود و البته قوای موتوریزه یعنی تانکها و زره پوش ها از جاده به سمت تبریز پیش می آمدند و سربازان در ارتفاعات صوفیان موضع گرفته بودند. ‏به محض دیدن زره پوش ها شروع به تیراندازی با تفنگ و مسلسل کردند و جلوی پیشرفت آنها را تا اندازه ای گرفتند. اما زره پوش ها پبشروی کردند و در نتیجه مقاومت عده ای کشته و بقیه پس از تمام شدن فشنگ و مهمات به کوه ها و دهات متواری شدند. فرار استاندار ، رئیس شهربانی و فرستادن خوانواده های افسران به تهران احمد رضوانی سپس می نویسد: در شهر اتومبیل ها را گرفتند. به دروازه های شهر از طرف ستاد دستور داده شد که از خروج اتومبیلها ممانعت به عمل آید .در این گیرودار سرلشکر مطبوعی { فرمانده لشکر تبریز } اولین کاری که کرد عیال و اولاد و پدرزن خود را با اتومبیل سواری دولتی، و بعدازظهر تمام اثاث منزل خود را با دو اتومبیل باری به تهران حرکت داد. احمد رضوانی آنگاه می نویسد که عده ای از افسران ارشد خانواده و اثثه خود را همان روز به صوب تهران حرکت دادند و این کار به دیگران نیز سرایت کرد. صبح روز دوشنبه در استانداری تبریز واقع در شمس العماره جنب و جوش غریبی بود و تمام وؤسا و ادارات در خدمت استاندار حاضر شدند و جریان نیز از طرف استانداری به نخست وزیر {علی منصور} گزارش وکسب تکلیف گردید و گفتند و بالاخره فکری به حال مردم شهر نکرده و در این روز ناگوار آقای استاندار {امان الله اردلان عزا لممالک } و پاسیار عامری رئیس شهر بانی تاسی به فرمانده لشکر کرده اثاث و خانواده خود را حرکت دادند و خودشان نیز تا غروب دوشنبه با اتومبیلهای دولتی از شهر فرار کردند و شهر را بی سرپرست گذاشتند. پایان منبع:تنش بزرگ نویسنده: خسرو معتضد استفاده از این مطلب تنها با ذکر منبع و لینک به سایت Military.ir بلامانع است.
  17. دستت درد نکنه آقا رضا. عکس هایی که گذاشتی خیلی جالب تر از عکس های جنگ افزاره.
  18. بابت فیلم ممنون [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Tor_M1.gif][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/Tor_M1.gif][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_Tor_M1.gif[/img][/url]
  19. رضاجان این قضیه ای که شما مطرح کردید بیشتر خودشو در زمان جنگ اول جهانی نشون داد. مفتی های عثمانی در اون جنگ پشت سر هم فتوا می دادند و از مردم ایران بخصوص ناحیه آذربایجان می خواستند که برای حمایتشون اقدام کنند.اما مردم چون دست اونها رو خونده بودند و می دونستند که اینها همون هایی بودند که به خاک ایران نظر داشتند کوچکترین اعتنایی به فتوا ها شون نکردند.
  20. درسته...اینو از ظاهرش میشه تشخیص داد. ولی حداقل در حد همون اسپیت فایر باید باشه
  21. [quote]بعدم اينكه شما فكر ميكني چند نفر ميتونند فرق F_15I با F_15C رو تشخيص بدند؟[/quote] به نکته دقیقی اشاره کردی ... [quote] عراق اجازه همچين كاري رو نميده.[/quote] عراق که مثل ترکیه نیست بتونه خودش کاری انجام بده... نفوذ آمریکایی ها هم خیلی تو دستگاهاشون زیاده. بنابر این این احتمال وجود داره.
  22. منشاء:بریتانیا نخستین پرواز:1958 نوع:دونفره آفندی و تجسسی پیشرانه: دو موتور جت توربوفن رولزرویسSP101به کشش 11030 پاند ابعاد بال: 13.41متر طول: 19.32 متر مساحت بالها: 47.83 متر مربع وزن خالی : 13610 کیلوگرم بارگیری شده: 20865 کیلوگرم حداکثر وزن : 28123کیلوگرم حداکثر سرعت: .0.85 ماخ شعاع عمل تاکتیکی بدون سوخت خارجی: 804 کیلومتر برد در ماموریت ضربتی Hi-Lo-Hi با بار جنگی 3700 کیلومتر هنگامی که در سال 1957 وزیر دفاع وقت بریتانیا ، کلیه هواپیما های رزمی سرنشین دار را بیفایده دانست ، همه پروژه ها را بجز Lightning و Buccaneer لغو کرد.بوکانیر در حال آماده شدن برای نخستین پرواز بود ، و نتنها توانست به بقای خویش ادامه دهد ، بلکه پس از یک دهه مردودی ، از سوی نیروی هوایی بریتانیا ، در ژوئیه آن سال توسط همین نیرو سفارش داده شد.( مشتری اولیه آن نیروی دریایی بود ). نیروی هوایی بوکانیر را با اکراه پذیرفت ، شاید به این دلیل که پروژه های TSR-2،F-111K و AFVG به ترتیب لغو شده بودند. در طی سالهای پس از آن ، اکراه نیروی هوایی تبدیل به ستایش شد و بوکانیر را بهترین بمب افکن ضربتی خود خواندند. بوکانیر بر خلاف تمام هواپیماهای انگلیسی متعلق به طبقه تاکتیکی ، از گنجایش سوخت داخلی زیادی برخوردار بود ، که همراه با موتور های کار آمد توربوفن بدون پس سوزش ، بردی کافی برای انجام هر ماموریتی به ان می داد.محفظه داخلی بزرگ مهمات ف هواپیما را قادر می ساخت 4000 پاوند (1814 کیلوگرم) بمب را در حالیکه بدنه خارجی اش از نظر ایرودینامیکی کاملاً خالی است حمل کند. و این در حالی بود که سرعت کروز آن از هر نوع میراژ و فانتومی یا هر هواپیمای دیگری با همان مقدار تسلیحات بیشتر بود و مصرف سوختش ، کسری از ان ها بود. در همان اوائل کار ، قابلیت فرود بر روی ناو و حمله در ارتفاع پایین در ویژگی های بوکانیر در نظر گرفته شد . به گمان برخی ف بوکانیر محبوب ترین هواپیمای نیروی هوایی برتانیا بود. طراحی: پروژه بوکانیر که NA.39 نامیده می شود و قرار بود دو موتور توربو جت بزرگ Saphire را در خود جای دهد به زودی دچار تحول شد و با به کار گیری از سیستم دمش و موتور های توربو فن کوچکتر ، 39 درصد مصرف سوخت را پایین آورد.تمامی سازه مرکزی بدنه از فولاد ساخته شذه بودند. تمام قسمت های بدنه تحت قانون مساحت طراحی شده تا حداقل پسا را در سرعت ترانسونیک پدید آورد. تجهیزات الکترونیک: سیستم های الکترونیک بوکانیر متعلق به دهه 50 بود . گرچه رادار Ferranti Blue Parrot در نوع خود رادار ضد کشتی خوبی بود اما از مقتضیات آفند زمینی دهه 80 بسیار دور بود.ناوبری هواپیما از طریق سکوی دو زیروسکوپی و سیستم داپلر تامین می شد.در ابتدای کار دستگاه جنگ الکترونیک در هواپیما وجود نداشت ، اما بعد از مدتی این هواپیما از هشدار دهنده های انفعالی ARI.18228 و محفظه های اخلالگر دست دوم آمریکایی بهره برد. تسلیحات: درب چرخنده محفظه داخلی ، چهار بمب 1000 پاوندی یا چند سنجشگر تجسسی و یا مخزن سوخت 440 گالنی را حمل می کرد.چهار مقر زیر بال ، هریک 3000 پاوند گنجایش داشتند و کل بار خارجی هواپیما 16000 پاوند بود. منبع: دانستنیها استفاده از این مطلب تنها با ذکر منبع و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
  23. بله آقا سعید. مردم ایران این عزم رو داشتند ، ولی متاسفانه حکومت کاری برای هماهنگ کردنشون نمی کرد. هر خریدی هم که می کردند بیشتر برای سر کوب مردم بود تا نیرو های دشمن. مانند هواپیما ، که در اصل برای سرکوب عشایر خریداری شده بود
  24. من که نگفتم تحریمش کنیم برادر ها... اینو به طنز گفتم .اگه جلوی نوشته هم نگاهی بیاندازید اینو میبینید. امید جان راه های زیادی برای تحت فشار گذاشتن روسیه وجود داره بدون اینکه ما بریم به غرب ملحق بشیم.البته این کار رو فقط دولت و دستگاه های دیپلماسی میتونند انجام بدن. مثلاً سر قضیه گرجستان ایران خیلی محافظه کارانه عمل کرد، اگه یه خورده ریسک می کردیم می شد از اون آب گل آلود یه ماهی چاق و چله گرفت که متاسفانه نشد. و خیلی راه های دیگه که گفتنش اینجا فایده ای نداره. خیلی عذر میخواهم که از بحث منحرفتون کردم.ببخشید.
  25. Phantom3

    معرفی TASER XREP

    تشکر. سوال: قطعات زرد رنگی که به انتهاش متصل اند چه کار می کنند؟