Blaze

Members
  • تعداد محتوا

    1,356
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Blaze

  1. سلام عید همگی مبارک. [quote] به یاد داشته باشیم که توپهای ضد هوایی در مواجهه با پدافند ( چه توپ و چه موشک) از مانور دادن و فرار کردن عاجز هستند و به همین دلیل جزء شکارهای اسان توپهای ضد هوایی محسوب می شوند. [/quote] بالاخره کی شکار کی میشه؟ اصلا چی به چی شد؟ [quote] رضا جان شما خودت باور می کنی؟ [/quote] من فقط احتمالات رو بررسی میکنم. نتیجه گیری رو هر کس خودش انجام میده. [quote] من نمی دونم شما تا حالا انفجار مواد منفجره ( مثلا تی ان تی ) رو از نزدیک دیدی یا نه [/quote] بله و خدا بهمون رحم کرد که تو خندق بودیم و گرنه . . .! [quote] به اون عکس که براتون مشخص کردم دقت کنید که پوسته موشک در قسمتهای عقبی به مراتب نازکتر از اون چیزی هست که بتونه در برابر سر جنگی ضعیف موشکهای دوش پرتاب مقاومت کنه. [/quote] در صورت برخورد مستقیم که درسته ولی ممکنه موج انفجار بگبردش (سر جنگی موشک با استفاده از فیوز مجاورتی منفجر بشه) که در این صورت احتمال آسیب دیدگی سکان عمودی خیلی بیشتر از بقیه جاهاست. ----------------------------------------------------- حالا یک نکته رو هم به قول معروف داخل پرانتز عرض کنم که ببینید اینهمه تو این تاپیک نظر دادیم ، حاصل چی شد؟ کسی از کسی دلخور شد؟ کدورت پیش آمد یا به اطلاعاتمون اضافه شد؟ زیر و بالای موشک رو تحلیل کردیم و به نتایج جالبی هم رسیدیم ، حالا به نظرتون این تاپیک ها مفید تره یا تاپیک های خبری و بعضا سیاسی؟
  2. [quote] وقتي ميگن اگر سكان افقي يا عمودي موشك (دمها) هدف قرار بگيره منظورشون اين هست كه امكان رهگيري اين موش توسط سامانه هاي مادون قرمز و موشكهاي جستجوگر حرارتي وجود داره [/quote] احسنت میخواستم به همین جا برسیم. ببینید وقتی اینقدر روی غیر قابل کشف و رهگیری بودن موشکشون مانور میدن این حرفشون یعنی چی؟ یعنی عملا همچین هم غیر قابل کشف نیست. شاید با رادار نشه ولی به صورت اپتیکی . . . ! حالا دو احتمال پیش میاد: یکی اینکه اینها همش خالی بندیه. یکی هم اینکه اینها خیلی دور اندیش هستند و فکر کجاها رو که نکردند و آمدند گفتند حتی اگر با وجود کمپرسور های خنک کننده و ورودی هوای منحنی و دماغه اون شکلی و . . . شناسایی بشه و مورد اصابت هم قرار بگیره بتونه به ماموریتش ادامه بده.
  3. خوب جواد جان من میگم اگر این سکان از دست بره (مورد هداف قرار بگیره) این موشک نمیتونه پایداری حرکتش رو حفظ کنه و تو هوا غلط میخوره (Roll) و در نهایت سریع ساقط میشه. حالا شما یا سایر دوستان نظر دیگه ای دارید؟
  4. [quote] سكان عمودي يا افقي ؟؟ [/quote] سکان عمودی.
  5. [quote] نه سکان افقی بیشتر برای پایداری هست [/quote] درسته ولی بحث ما در مورد سکان عمودیه.
  6. منم همچین خوشبین نیستم و فکر کنم طرف قپی اومده ولی چیزی که مهمه بیشتر طراحی دماغه هستش که برای منحرف کردن گلوله ها خیلی طرح جالبی داره البته بیشتر برای رادار گریزی و کاهش پسا طراحی شده ولی در کل در نوع خودش جالبه. راستی یک مسئله دیگه: چند جا گفته شده اگر سکان عمودی عقبش از کار بیفته (مورد اصابت قرار بگیره) میتونه به مسیرش ادامه بده به نظر من که دروغه و نهایت کاری که میتونه بکنه اینه که سقوط نکنه حالا نظر شما چیه؟
  7. با تشکر از محبت دوستان [quote] ولي واقعا تعجب چرا دوستان تاكيد دارند كه در مقابله با تهديدات و اهداف ، هيچ احتياجي به موشك كروز نداريم ! [/quote] منظور من شرایط فعلی بود که ما از ماهواره و سیستم های هدایتی پشیرفته محرومیم و موشک کروزی اگر بسازیم قطعا دقیق نخواهد بود ولی اگر امکانات هدایتی رو داشته باشیم بحث دیگه ایه. [quote] به نظر من فقط رو كاغذ ميشه به اين نتيجه رسيد ! [/quote] خوب ما هم روی کاغذ حساب و کتاب میکنیم. [quote] و به نوعی میشه گفت که توپ 6 و 8 لول ضدهوایی 23 میلی متری با هدایت الکترو اپتیکالی در اصل برای مقابله با این موشک و انواع مشابه توسعه یافت. [/quote] اتفاقا این موشک رو هم برای مقابله با این سیستم ها درست کردن! یکی از مدیران این شرکت گفته بود که امکان نداره یک گلوله 23 م م بتونه این موشک رو از روبرو شکاف بده و از کار بندازدش و تنها موردی که این گلوله میتونه موثر باشه اصابت به بالچه های هدایتی این موشکه.(راست و دروغش گردن خود مدیر اون شرکت) [quote] سر جنگی معمولی نداره؟ [/quote] هیچ کجا اشاره ای بهش نشده و به نظر من وقتی فقط 460 تیر ازش درست کردن نبایدم به سر جنگی متعارف مسلحش کنند.
  8. [quote] هر ارتشی هم شبیخون خورد باید بهش گفت گوسفند [/quote] این کاربر دیگه شورش رو در آورده یکی نیست باهاش برخورد کنه؟ ------------------------------------------------- در ضمن به عنوان آخرین پست خدمت برادر وریور عزیز عرض کنم که اهداف این جنگ ماورای تصور شماست و اهداف خیلی بلند پروازانه ای پشت این جنگ بود که اگر مایل بودید میتونیم در پیام خصوصی در موردش صحبت کنیم.
  9. [quote] وزير دفاع ايران در زمان جنگ كي بود ؟ چه كسي قائله کردستان رو اداره میکرد ؟ آموزش دیده چه سبکی و کجا بود ؟! ظفار ؟؟! [/quote] ابراهیم جان چرا مسایل رو با هم قاطی میکنید؟ منظور شیوه جنگیدن و اداره نبرد نیست. منظورم این بود که ارتش ایران یاد گرفت که چگونه از پایگاه هاش محافظت کنه و اجازه نده به راحتی شبی خون بخوره.(این ها رو به نقل از پدر دوستم میگم که هم تو ظفار بوده و هم تو کردستان و هم جنگ تحمیلی) اگر تجربه این جنگ نبود نیروهای ارتش در کردستان تو پادگان ها قتل عام میشدند گرفتی منظورم رو؟ بحث من سر شیوه اداره نبرد نیست که به کس خاصی مربوط باشه. بالاخره نیرو باید از پایگاهش بتونه بیرون بیاد که عملیات کنه یا نه؟
  10. خیلی ممنون. درسته بمب افکن B_2 رو هم باید اضافه کرد. جالبه تو قسمت معرفی موشک اسمی از B_2 برده نشده اما در قسمت معرفی تسلیحات قابل حمل B_2 اسم این موشک نوشته شده!
  11. [quote] البته تصحیح بفرمایید این کروز به وسیله بمب افکن b2 هم حمل میشه [/quote] خواهش میکنم. برای اطمینان به چند منبع دیگه هم سر زدم هیچ کدوم اسمی از B_2 نبرده بودند و فقط به B_52H اشاره کرده بودند. شما از چه منبعی استفاده کردید؟
  12. خواهش میکنم استاد وریور شما لطف دارید اگر کمک شما نباشه که کار از پیش نمیره. --------------------- [quote] دستت درد نکنه رضا جان درست گفتم دیگه ؟ [/quote] خواهش میکنم علی آقا ، بله چه جورم. [quote] ولی واقعا هر وقت اسم موشک کروز میاد میگم ای کاش ماهم موشک کروز می ساختی [/quote] نوع دریاییش رو که داریم. در مورد زمینیش هم به نظر من وقتی موشک های کوتاهبرد و برد متوسطمون اینقدر دقت خوبی دارند و اصلا هم نمیشه شکارشون کرد نیازی به موشک کروز نداریم. در ضمن وقتی ما میتونیم موشک های کروز اونها (که پیشرفته هم هستند) رو شکار کنیم اونها هم میتونند این کار رو انجام بدهند.
  13. اقا دقت کردین ما چقدر بی شانسیم؟ تا قبل از اینکه با جایی وارد جنگ بشیم تسلیحاتشون فقط بیل و کلنگ و پلخمون بوده تا ما وارد جنگ شدیم به پیشرفته ترین تجهیزات روز دنیا مسلح شدن!! از 2000 سال پیش تا الان !!
  14. [quote] بنظرم می یاد که این جنگ هیچ ثمری برای ما نداشته، [/quote] کاملا اشتباهه. اگر تجربه این جنگ نبود نیروهای ارتش در کردستان در پایگاه هاشون قتل عام میشدند و نمیتونستند قائله کردستان رو بخوابونند. این جنگ یکی از بهترین تجربیات برای نیروهای شناسایی ما بود که بتونند به خوبی برای جنگ تحمیلی آموزش ببینند. این تلفاتی هم که گفته شده بیشترشون سرباز بودن نه افسر های آموزش دیده.
  15. [quote] يعني الان هم از اون مزايا برخوردارن؟ [/quote] اطلاع دقیق ندارم ولی قطعا یک سری امکانات رو دریافت میکنند. [quote] اقا کسی از تجهیزات زمینی تانک ها نفربر ها سلاح های ضد تانک و....استفاده شده توسط ایران اطلاع داره؟ [/quote] تا جایی که خبر دارم از تانک سنگین MBT استفاده ای نشد ولی از نفربر های M113 استفاده شد. همچنین موشک هدایت سیمی دراگان Drogon هم مورد استفده قرار گرفته بود.
  16. [quote]راستي زمان شاه كه بنياد شهيد نداشتيم خانواده كشته شدگان و مجروحين در جنگ تحت پوشش چه نهادي قرار ميگرفتند؟[/quote] خود ارتش. به تمام مجروحین این جنگ و خانواده های کشته شدگان مدال جنگ ظفار اعطا شد.(البته این مدال یک سری امتیازاتی هم داشته خوب مثل همین چیزهایی که الان مرسومه)
  17. [quote] اون بدبخت ها که مردن !!!! پس کی میخواد این تجربه رو منتقل کنه ؟! [/quote] ایران 14700 تفنگدار فرستاد ، 700 تاشون از بین رفتند فکر کنم 14000 تای دیگه برای انتقال تجربیات کافی باشند! [quote] حتمآ فرماندهانی که تو چادر صحرایی دور میز ویسکی میزدن !!!! [/quote] شما چند روز اونجا خدمت کردی؟
  18. [quote]720 کشته و 1400 زخمی برای هدف کسب تجربه هزینه بسیار بالا و غیرمتعارفی ست[/quote] کاملا درسته هزینه بالاییه ولی منظور من این بود که این جنگ همچین بی ثمر هم نبود و بالاخره یک دستاوردی (حالا هرچند کوچک) برای ما داشت. جالبه که بدونی به خاطر تجربیات همین جنگ ظفار و شبی خون های چریکهاش زمانی که ارتش در قائله کردستان وارد شد تلفات خیلی کمی در اثر این جور شبی خون ها داد و به عبارت دیگه از این مسئله درس گرفته شد تا پایگاه ها رو درست محافظت کنند.
  19. Blaze

    مزایا و معایب وایمکس ایرانسل

    [quote] این تبلیغات هم جزو دروغ محسوب می شه و تو آخرت باید جواب پس بدن . [/quote] مگر به آخرت معتقدند؟
  20. اضافه کنم که آمریکا هم در این جنگ شرکت داشت اما با نیروهای اطلاعاتیش. این جنگ شاید اونطوری که شما نوشتی از نظر تلفات باشه ولی درس هایی که نیروهای ایرانی گرفتند کمک بسیاری در جنگ تحمیلی به ما کرد. پدر یکی از دوستام که جزو تکاورانی بود که در این جنگ و جنگ تحمیلی شرکت داشته میگفت اگر 100 بار دیگه هم این جنگ میشد من میرفتم چون تجربیات بسیار گران بهایی در مورد نحوه مقابله با نیروهای چریکی و همچنین نبرد اطلاعاتی به ما اموخت. در ضمن اکثر تلفات ایران هم به علت شبی خونهایی بود که چریکهای ظفار به پایگاه ها در شب میزدند وگرنه تلفات انچنانی در هنگام نبرد ندادیم.
  21. Blaze

    نخستین کروز

    موشک MGM-1 ملقب به ماتادور نخستین موشک کروز عملیاتی سطح به سطحی بود که توسط ایالات متحده طراحی و تولید شد. اگر چه شباهت ها بین این موشک و موشک معروف آلمانها به نام V-1 را نمیتوان نادیده گرفت ولی بین آنها تفاوتهایی نیز به چشم میخورد که مهمترین آن شاید وجود یک لینک رادیویی که امکان تصحیح مسیر را در حین پرواز به ماتادور میداد باشد، این لینک میتوانست موشک را تا فاصله 1000 کیلومتری همراهی کرده و دقت ان را بسیار افزایش دهد ؛ همچنین این موشک برای رسیدن به این برد از یک موتور توربو جت ( در قیاس با V-1 که از موتور ضعیف تر پالس جت استفاده میکرد) بهره میبرد. هنگامی که این موشک طراحی و ساخته شد نیروی هوایی آن را به عنوان یک بمب افکن تلقی کرد و به آن عنوان B-61 را داد اما بعدا نام آن تغییر کرده و به موشک تاکتیکی و سپس TM-61 و در نهایت هنگامی که در سال 1963 وزارت دفاع آمریکا سیستم نامگذاری هماهنگ را اعمال کرد نام این موشک به MGM-1 تغییر داده شد. تاریخچه: اولین پیش نمونه این موشک که XSSM-A-1 نام داشت در تاریخ 20 ژانویه 1949 اولین پرواز خود را در منطقه آزمایش موشک وایت سندز انجام داد و اولین جفت از این موشک ها که آن زمان B_61 نام داشتند در سپتامبر سال 1953 وارد پایگاه اگلین فلوریدا شدند و تحت خدمت اسکادران 6555 موشک های هدایت شونده برای آزمایشات در شرایط جوی مختلف در آمدند ولی به علت برخی مشکلات آب و هوایی تا دو ماه بعد یعنی نوامبر همان سال هیچ آزمایشی را انجام ندادند. در پایان سال 1953 این اسکادران کاملا عملیاتی شد و در اوایل سال 1954 برای انجام وظیفه وارد پایگاه بیت برگ آلمان غربی به عنوان اولین اسکادران بمب افکن بدون سرنشین شد که این ماتادور ها همگی به کلاهک هسته ای W_5 مسلح بودند. اگر چه ماتادور قابلت حمل کلاهک متعارفی به وزن 2000 پوند (تقریبا یک تن) را داشت اما هیچ خبر موثقی در دست نیست که حمل کلاهک متعارف توسط این موشک را تایید کند و همه خبر های رسیده حاکی از آن است که حداقل تا اواخر دهه 1950 تمامی این موشک ها به کلاهک هسته ای مجهز بودند. اسکادران هایی که این موشک را در اختیار داشتند اصولا در نزدیکی مرزهای شوروی مستقر شده بودند که از جمله مهمترین این مکان ها میتوان به آلمان غربی ، تایوان و کره جنوبی اشاره کرد. این اسکادران ها تعلیمات مربوط به تعمیر و نگهداری را در کارخانه Glenn L. Martin و پایگاه هوایی Lowry که هر دو آنها در دنور ایالت کلورادو مستقر هستند پشت سر میگذاشتند و برای انجام تست های شلیک به پایگاه اورلاندو و Cape Canaveral واقع در فلوریدا اعظام میشدند. هدایت: این موشک به وسیله یک لینک رادیویی هدایت میشد و برای تعقیب و مشاهده آن در آسمان از یک شبکه منسجم از ایستگاه های راداری AN/MSQ-1 که روی زمین مستقر بودند بهره گرفته میشد اما به خاطر منحنی بودن زمین امکان استفاده از این سیستم که به صورت مستقیم الخط کار میکرد در برد بیشتر از 400 کیلومتر وجود نداشت.(البته این سیستم هدایت مستعد مختل شدن توسط نیروهای دشمن بود.) اما در حالی که این سیستم هدایت یعنی دست به دست کردن موشک از یک کنترل کننده زمینی به دیگری (سیستم چند پل) در تئوری کاملا امکان پذیر بود در تمرینات که واقعی بودند به ندرت پیش می آمد که نیروها بتوانند این موشک را به درستی هدایت کرده و به سمت هدف برساندد که این خود نقیصه بزرگی برای موفقیت عملیات به حساب می آمد که با توجه به این مشکلات نیروی هوایی در سال 1954 شروع به طراحی و ساخت نمونه YTM-61C این موشک کرد که دارای سیستم هدایت Shanicle بود ، این سیستم که در سال 1957 کاملا به صورت عملیاتی در آمد از فرستنده های مایکرو ویو زمینی جهت رسم شبکه هایپربولیک برای پیدا کردن فاصله و جهت به منظور هدایت دقیق به سمت هدف استفاده میکرد که به این وسیله موشک این امکان را میافت که به حداکثر برد خود که 1000 کیلومتر بود دسترسی پیدا کند و دیگر شرایط جغرافیایی نمیتوانست خللی در هدایت آن به وجود آورد. دقت این سیستم هدایت تا آنجایی بالا بود که بنا به اظهارات نیروهایی که در شمال آفریقا در حال تمرین با این موشک بودند این موشک میتوانست دقیقا به محل اصابت موشک قبلی برخورد کند که البته در صحت این گفته ها تردید وجود دارد اما به هر حال سیستم Shanicle خیلی زود یعنی در اواخر دهه 1950از روی موشک های عملیاتی برداشته شد و سیستم MSQ-1 جایگزین ان شد. اما همه انواع MGM 1 یک ویژگی یکسان داشتند و آن قسمت برجسته عقب بنده در بالای اگزوز جت بود که پرسنل نیروی هوایی آن را doghouse مینامیدند ، در اصل این قسمت محل نصب تجهیزات الکترونیکی سیستم هدایت Shanicle بود اما هنگامی که این تجهیزات نیز از روی بدنه برداشته شده بودند هم این قسمت باقی مانده بود و علت این نامگذاری هم چیزی جز این نبود و علت برداشته نشدن این قسمت این بود که این قسمت هیچ منفذی به بیرون نداشت نیروی پسا ایجاد نمیکرد و به بهبود شکل آئرودینامیک موشک کمک شایان توجهی مینمود همچنین از ایجاد لرزش و ارتعاش و در نهایت تکه تکه شدن موشک در هنگام شیرجه نهایی روی هدف جلوگیری به عمل می آورد. ماتادور های عملیاتی دارای رنگی سبز با روکشی از روی (Zn) روی بدنه بودند ولی این قسمت doghouse مثل بالها و دم به رنگ آلومینیومی باقی مانده بود. خدمه: خدمه این موشک شامل 11 نفر پرسنل میشود که از این تعداد یک نفر افسر پرتاب (که معمولا از درجه ستوان دومی به بالا انتخاب میشد) ، یک نفر کروچیف (معمولا با درجه گروهبانی ) ، دو نفر تکنیسین کلاهک ، دو نفر تکنیسین سیستم های کنترل پروازی ، دو نفر تکنیسین هدایت موشک ، دو نفر متخصص موتور و بدنه ( که معمولا یک نفر آنها مسئول جرثقیل هم بود) و یک نفر متخصص بوستر راکتی بودند. از آنجایی که سیستم به صورت تئوری متحرک بود و تجهیزات باید روی کامیون و تریلر مخصوص بارگیری میشد پس بعضی از خدمه علاوه بر مسئولیت اصلی باید رانندگی را نیز بلد میبودند. اما این سیستم پرتاب متحرک دارای نقاط ضعف بسیاری بود مثلا در این سیستم نیاز به چندین واحد برای حمل و نقل و پرتاب موشک بود به این گونه که خود بدنه موشک به همراه بالها توسط کامیونی که تریلری 12 متری را با وزن نزدیک 15 تن میکشید حمل میشد و کلاهک در ماشینی دیگر حمل میشد و یک ماشین برای انتخاب اهداف به کار میرفت ، یک موتور دیزل برای تولید 60 کیلو وات انرژی برق لازم بود و همینطور برای حمل موشک به روی سکوی پرتاب و قرار دادن کلاهک روی موشک و نصب بالها نیز به یک جرثقیل نیاز بود همچنین چند خودرو هم وظیفه انتقال نیرو ها و تدارکات را بر عهده داشتند که اینها در مجموع تعدادی بیش از 10 خودرو را شامل میشدند و این اصلا به صرفه نبود و در نهایت به علت هزینه بر بودن سیستم متحرک این سیستم کاملا از رده خارج شد و خدمه و موشک ها به پایگاه ها و سایتهای ثابت شلیک منتقل شدند. در عوض در سکوهای ثابت این موشک به صورت آماده به پرتاب قرار داشت و در صورت لزوم فقط کافی بود که محفظه مخصوص از روی موشک برداشته شده و مراحل هدف گیری طی شود ؛ این مراحل معمولا 15 دقیقه زمان لازم داشت اما برخی اسکادران های مجرب توانایی انجام این کار در 6 دقیقه را نیز داشتند. همچنین برای اطمینان بیشتر یک سایت شلیک با موشک آماده به صورت رزرو آماده بود که در صورت بروز مشکل برای سایت اول در طی مدت 20 دقیقه آماده شلیک میشد. سیستم پرتاب موشک به این گونه بود که هنگامی که افسر پرتاب دکمه شلیک را فشار میداد ظرف مدت 2.5 ثانیه موشک به سرعتی معادل 250 مایل (نزدیک 400 کیلومتر بر ساعت) میرسید و به میزان یک چهارم مایل (400 متر) با همین سرعت به سوی اسمان حرکت میکرد در این هنگام بوستر راکتی از موشک جدا میشد و موشک با حفظ نرخ صعود به سمت بالا حرکت میکرد و چون این موشک هیچ کنترل کنننده ارتفاع و سرعتی نداشت با سرعت هرچه تمام تر به صعود ادامه میداد تا هنگامی که از طرف خدمه پروازی دستوری دریافت کند ، در این هنگام خدمه سیگنالهای کنترلی را به موشک میفرستادند و آن را در جهت درست به سمت هدف روانه میکردند تا جایی که موشک به فاصله 10 کیلومتری از هدف برسد ، در این هنگام خدمه سیگنال جدیدی تحت عنوان سقوط را به موشک ارسال میکردند که موشک پس از دریافت آن شروع به شیرجه رفتن به سوی هدف با زاویه ای بسیار زیاد (تقریبا عمودی) مینمود و هنگامی که به ارتفاع مورد نظر میرسید با دستور رادیویی افسر پرتاب کلاهک هسته ای آن منفجر میشد. لازم به ذکر است که برای انفجار این موشک 3 برنامه پشتیبانی در نظر گرفته شده بود که اولی همان دستور رادیویی بود ولی اگر این اتفاق نمی افتاد فیوز بر حسب دستوری که از ارتفاع سنج به ان میرسید عمل میکرد و اگر ارتفاع سنج نیز از کار می افتاد فیوز برخوردی وجود داشت که در صورت برخورد موشک با زمین کلاهک را فعال میکرد.(درست مثل بمب های سقوط ازاد) مانند تمامی موشک ها و یمی افکن های آن دوره دقت این موشک در قیاس با موشک های امروزی اصلا قابل توجه نبود و این موشک به تنهایی نمیتوانست با اهداف کوچک درگیر شود و فقط میشد از آن برای حمله به شهر ها ، پایگاه های بزرگ نظامی و نهایتا فرودگاه ها استفاده برد. گونه ها : MX-771 : نام پروژه اصلی نیروی هوایی آمریکا. SSM-A-1 : نامگذاری که برای موشک های عملیاتی در نظر گرفته شده بود.(قبل از ورود اولین پیش نمونه لغو شد) XSSM-A-1 : نام اطلاق شده به ولین پیش نمونه تحقیقاتی (اثباتگر تکنولوژی) YSSM-A-1 : نام اطلاق شده به اولین پیش نمونه ای که جهت انجام آزمایشات پروازی از خط تولید خارج شد. B-61 : نام اطلاق شده به این موشک توسط نیروی هوایی. XB-61 : نامگذاری مجدد نمونه XSSM-A-1 YB-61 : نامگذاری مجدد نمونه YSSM-A-1 B-61A : اولین نمونه عملیاتی موشک ماتادور TM-61A : نام گذاری مجدد نمونه B-61A به عنوان موشک تاکتیکی TM-61B : نمونه رفع نقص شده TM-61A TM-61C : نمونه ارتقا یافته TM-61B MGM-1C : نامگذاری استاندارد وزارت دفاع آمریکا.(سال 1963) خصوصيات عملكرد: موشک کروز هسته ای كشور سازنده: آمریکا بوستر راکتی : سوخت جامد از نوع Aerojet General با کشش 240 کیلونیوتن پيشرانه: یک موتور توربو جت Allison J33-A-37 با کشش 20 کیلونیوتن طول: 12.1 متر عرض بالها: 8.7 متر قطر: 1.2 سانتی متر برد: 3000 كيلومتر وزن: 5400 کیلوگرم سقف پرواز: 10600 متر سرعت: 0.9 ماخ معادل 1040 کیلومتر بر ساعت كلاهك: هسته ای از نوع W-5 با قدرت 50 کیلو تن سال ورود به خدمت: 1953 منبع: http://moshaki-nezami.blogfa.com/post-70.aspx
  22. Blaze

    نخستین کروز

    [quote] ؟؟؟؟؟ تا اونجایی که من میدونم این شوروی بود که برلین رو فتح کرد. [/quote] شوروی از شرق و آمیکا از غرب به المان حمله کردند ولی به این علت سر شوروی کلاه رفت که بیشتر مناطق صنعتی در غرب المان واقع شده بودند و مناطق شرقی بیشتر کشاورزی و دامداری بودند البته بیشتر کارخانه های ساخت تسلیحات زرهی در شرق بود به همین خاطر هم شوروی در بحث زرهی از آمریکا جلو زد. البته فتح برلین بیشتر به دست نیرو های شوروی (و اگر اشتباه نکنم لهستانی) انجام گرفت ولی این وقتی بود که از برلین فقط خرابه ای باقی مونده بود.
  23. Terrier اولین موشک پدافند هوایی برد متوسطی بود که روی شناور های آمریکا عملیاتی شد ، این موشک نتیجه پروژه زنبور نر (Bumblebee) بود (که هدف از آن طراحی و تولید یک موشک پدافندی بلند برد به نام SAM-N-6 Talos بود که با موتور رمجت کار میکرد) اما هنگامی که کار روی پروژه Talos در حال انجام بود برای برآورد قدرت سیستم هدایت موشک در درگیری با اهدافی پر سرعت (فراصوت) نیاز به وجود یک هواگرد با این سرعت حس شد که با وجود رضایت بخش بودند تست ها مشخص شد کار بر روی پروژه Talos به علت پیچیدگی های زیاد چندین سال به طول خواهد انجامید که همین قضیه موجب شد تا طراحان به فکر سیستمی با برد متوسط بیفتند که سرانجام آن موشک RIM 2 بود. تست های پروازی Terrier در سال 1951 آغاز شد ولی برطرف کردن نواقص تا سال 1956 به طول انجامید و این موشک در این سال به طور کاملا عملیاتی تحت عنوان SAM-N-7 وارد خدمت در نیروی های مسلح ارتش آمریکا شد. خط تولید این موشک تحت نام SAM-N-7 شروع به کار کرد اما پس از مدت کوتاهی به دلیل برخی بهسازی ها نام SAM-N-7a Terrier 1a برایش انتخاب شد که به زودی به Terrier BW-0 معروف شد که در این نام حرف B مخفف عبارت Beam-riding به معنی هدایت شونده با پرتو و حرف W مخفف عبارت Wing-controlled به معنای کنترل شونده توسط بالها بود و عدد 0 به معنی سری صفرم بود پس همانطور که معلوم شد هدایت این موشک توسط سیستم هدایتی پرتو نور بود و موشک توسط بالکهایش در آسمان کنترل میشد. نیروی پیشران این موشک را یک بوستر راکتی سوخت جامد Allegany Ballistics به همراه یک موتور سوخت جامد MW Kellogg تامین میکردند. نمونه Terrier 1b این موشک قرار بود تا با سیستم های الکترونیکی جدیدی که توسط شرکت APL/Philco طراحی شده بود تجهیز گردد که هیچ گاه به تولید نرسید تا اینکه سیستم جدید الکترونیکی که توسط شرکت موتورولا برای این موشک انتخاب شد که نتیجه آن موشک SAM-N-7c Terrier 1c بود که تحت عنوان Terrier BW-1 نیز شناخته میشود که تنها تفاوتش با نمونه Terrier BW-0 تولید آسان و ضریب اطمینان بالاتر بود و وجه متشترک آنها این بود که تنها قابلیت درگیر شدن با اهدافی را داشتند که با سرعتی کمتر از صوت پرواز کرده و در ارتفاعی کمتر از 12 کیلومتری باشند. نسخه بعدی این موشک Terrier BT-3 بود که در این نامگذاری حرف B مخفف همان عبارت Beam-riding بود و حرف T مخفف عبارت Tail-controlled به معنی کنترل شونده به وسیله دم و عدد 3 نیز به معنای سری سوم تولیدی بود.(سری دوم قرار بود دارای موتوری پیشرفته تر باشد که به علت عدم امکان ارایه موتور بهتر تولید آن لغو شد) در این سری (BT 3) بدنه شکل آئرودینامیک تری به خمد گرفته بود و بالها با صفحات ثابت جایگزین شده بودند همچنین سطوح کنترلی از بالها به دم موشک انتقال پیدا کرده بودند که این تغییرات به چابک تر شدن موشک بسیار کمک میکرد همچنین این موشک برای افزایش برد و سرعت به یک موتور جدید و خلبان خودکار پیشرفته تر مجهز شده بود که با وجود تمامی این امکانات میتوانست با اهداف سریع (فراصوت) نیز درگیر شود. اولین تست موفق این نمونه در سال 1954 انجام گرفت و در سال 1956 کاملا عملیاتی شده و در اختیار نیروی دریایی قرار گرفت نمونه ارتقا یافته این موشک که Terrier BT-3A نام داشت دارای سوختی جدید ( که مدت زمان بیشتری دوام می آورد) و متوری بهینه سازی شده بود که به کمک آنها میتوانست برد خود را از 20 کیلومتر به 37 کیلومتر یعنی چیزی در حدود 2 برابر میزان قبلی برساند همچنین این نمونه اولین مدل از خانواده Terrier بود که قابلیت حمله به اهداف سطحی (شناورهای کوچک) را داشت. نمونه بعدی این موشک BT-3(N) بود که توان حمل کلاهک هسته ای W-45-0 با قدرتی معادل یک کیلو تن را داشت ، این موشک که بر حسب نیاز در دوران جنگ سرد طراحی شده بود تنها عضو از خانواده Terrier بود که توان حمل کلاهک هسته ای را داشت. پس از مدتی طراحان به فکر تغییر سیستم هدایت این موشک از هدایت پرتو نوری به غیر فعال راداری افتادند که حاصل آن نمونه HT-3 این موشک بود ، اگر چه بسیاری از اجزا این موشک با موشک RIM-24 Tartar که خود مدلی از Terrier به حساب می امد یکی بود اما فرقی که بین انها عدم وجود بوستر در موشک RIM-24 Tartar بود. در سال 1957 سیستم آشیانه یابی راداری برای این موشک تست شد و پس از موفقیت امیز بودن این آزمایش که با استفاده از یک جستجوگر رادار باند C انجام گرفت پیش نمونه با نام XHW-1 وارد مراحل پیشرفته تر آزمایش برای ورود به خط تولید شد و به دلیل این که این موشک میتوانست از سیستم هدیت SARH(Semi-Active Radar Homing) استفاده کند توانایی زیادی برای مقابله با اهدافی که در ارتفاع پایین پرواز میکردند داشت. در سال 1963 که وزارت دفاع آمریکا سیستم هماهنگ نامگذاری را تدوین کرد نام این موشک رسما RIM 2 انتخاب شد. آخرین نمونه از سری موشک های Terrier نمونه RIM-2F بود که به نوعی ارتقا یافته نمونه RIM-2E. (SAM-N-7 HT-3) به حساب می امد ، این موشک که دارای موتور قدرتمند تری بود میتوانست تا دوبرابر برد نمونه قبلی یعنی 70 کیلومتر پیش برود ، همچنین این نمونه به HTR-3 نیز معروف است که در آن H مخفف Homing به معنی آشیانه یابی ، T مخفف Terrier و R مخفف Retrofit به معنای ارتقا یافته میباشد. از سایر مزایای این موشک نسبت به مدل های قبلی میتوان به امکان درگیری با چند هدف ، سیستم های پیشرفته الکترونیکی ، سیستم مقابله با جنگ الکترونیک ECCM مدرن تر و قابلیت درگیری موثر تر علیه اهداف سطحی اشاره کرد که این مزایا دلیلی بود برای ارتقا بسیاری از موشک های نمونه RIM-2E به مدل استاندارد RIM-2F. در نهایت خط تولید این موشک پس از تولید 8000 تیر موشک در سال 1966 متوقف شد و این موشک در دهه 1980 کاملا از خدمت بازنشسته شد و با موشک RIM 67 جایگزین گردید. مشخصات فنی: منبع
  24. با عرض سلام و تشکر [quote] يجوراي ميشه اين رو با سام 2 مقايسه كرد ؟ [/quote] سام 2 ، نایک آژاکس ، نایک هرکیولیز و . . . [quote] این همون سیستمی بود که باهاش هواپیمای مسافربری ما رو زدن به عمد ؟؟؟ [/quote] نه اون موشک RIM 67 ملقب به استاندارد (جایگزین این موشک) بود.
  25. Blaze

    نخستین کروز

    [quote] بالاخره بردش چه قدره ؟ [/quote] همون 1000 کیلومتر درسته. تو متن اصلی نوشته بود 30000 پا.