Blaze

Members
  • تعداد محتوا

    1,356
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Blaze

  1. دهه 1950 قطعا براي ايالات متحده دهه سرعت بود چرا كه تحقيقات نيروي هوايي ايالات متحده و سازمان ناسا كه در آن زمان (NACA) يا National Advisory Committee for Aeronautics نام داشت بر روي اين پديده متمركز شده بود چرا كه سرعت را راه نفوذ به آسمان دشمن ميدانستند. هواپيماي تحقيقاتي ـX_1 در سال 1947 توانسته بود ديوار صوتي را بشكند و هواپيماي D_558-II نيروي دريايي در تاريخ 20 نوامبر سال 1953 توانسته بود به سرعت 2 ماخ برسد. به زودي هواگردهاي ديگري نيز توانستند به سرعتهاي 2.4 و 3.196 ماخ برسندكه اينها چالشي جديد براي طراحان صنايع هوايي و شركتهاي هواپيما سازي به حساب ميامدند. در حالي كه طي سالها يكي از وسايل مهم براي متخصصين آئروديناميك تونل باد بود اما آنهاهيچ گاه نميتوانستند اثر گردش هوا دور هواگرد را در اين دهه به كمك تونل باد در سرعتهاي چند برابر صوت محاسبه كنند. اين متخصصين طرح هاي تئوريكي داشتند اما آنها به جاي تاييد اين فرضها هواپيماي ميخواستند كه به طور واقعي بتواند در اين سرعت پرواز كند. در سال 52 ناسا هدفش را هواپيمايي قرار داد كه بتواند در سرعتي بين 4 تا 10 ماخ پرواز كند و بين 19 تا 20 كيلومتر از زمين ارتفع بگيرد.(اين طيف سرعت را بعدا Hyper sonic نامگذاري كردند.) در 30 سپتامبر 1955 شركت هواپيما سازي North American تحت پروژه MX-1226. به عنوان طراح و مجري طرح برگزيده شد طرحي كه بعد ها X_15 نام گرفت. X-15 بدنه اي بسيار بلند و بالهايي كوتاه به همراه دمي با شكل غير متعارف داشت. پيشرانه اين هواپيما دو موتور راكتي XLR99 ساخت شركت Reaction Motors بود كه هريك قدرت كشش 253544 نيوتون و به عبارتي 57000 پوند را داشتند. اين موتور از محلول آمونياك و اكسيژن مايع در قسمت پيشرانه و پروكسيد هيدروژن در قسمت توربو پمپ كه وظيفه پمپاژ سوخت به پيشرانه را داشت استفاده ميكرد. اين راكت (موتور راكتي) همانند يك موتور معمولي جت قابل تنظيم بود وداراي اهرم كنترل قدرت يا throttle بود و اولين از نوع خود به شمار ميامد كه خطر جاني براي كاربر خود نداشت.(بر عكس موتور هاي راكتي آلمان در جنگ جهاني دوم كه فوق العاده خطرناك بودند.) چون اين هواپيما قرار بود در ارتفاع زياد كه فشار هوا در آن بسيار كم است پرواز كند پس مكانيزم هاي معمول براي كنترل آن كافي نبودند و هواپيما براي هدايت پذيري بهتر به يك راكت كوچك در دماغه مجهز شده بود كه در زمان مانور به كمك آن مي آمد. X-15 اولين هواگردي بود كه از اين نوع سيستم كنترلي بهره ميبرد و در همان سالهاپس از اين هواپيما اين روش در بعضي هواگرد هاي ديگر مثل فضاپيماي Mercury نيز استفاده شد. عليرغم كار زيادي كه روي اين پرنده انجام گرفته بود طراحان آن بزرگترين چالش پيش روي اين هواپيما را دماي بسيار زياد پوسته بدنه هنگام برخورد با هوا در سرعتهاي چند برابر صوت پيش بيني ميكردند كه ممكن بود به نابودي آن بينجامد. دماي قسمت بالايي بدنه ممكن بود به 238 درجه سانتي گراد و دماغه به 671 و بقيه اجزا به 666 درجه برسد براي همين طراحان تصميم گرفتند كه از آلياژ دماي بالايي استفاده كنند كه Inconel X شناخته ميشد و برعكس اكثر مواد موجود در برابر دماهاي زياد از خود تغيير شكل نشان نميداد اما كار با آن بسيار سخت بود. در نهايت بالهاي اين پرنده از لايه هاي تيتانيوم ساخته شد و بر روي آن پوششي از Inconel X داده شد ولي خلاف روش معمول اين بالها روي بدنه اصلي سوار نشدند بلكه به آن قفل شدند.(با پيچ و مهره) X-15 اولين پرواز آزمايشي خود را در تاريخ 8 ژوئن 1959 به صورت گلايد ( بدون استفاده از موتور) انجام داد. براي اين كار اين پرنده از زير بال يك B-52 كه براي همين كار روي آن اصلاحاتي انجام شده بود و از آن به عنوان "mothership." ياد ميشد پرتاب شد. اين هواپيما اولين پرواز خود با موتور را در تاريخ 17 سپتامبر همان سال انجام داد به اين صورت كه وقتي از B-52 رها شد خلبان Scott Crossfield موتور راكتي را روشن كرد و پرنده را به سرعتي معادل 0.79 ماخ ميرساند و پس از قرار گرفتن در ارتفاع مطلوب با حداكثر قدرت حركت كرد تا سرعتش به چند برابر صوت رسيد. طي اولين سالهاي پرواز اين پرنده متخصصين آئروديناميك اين هواپيما را به عنوان مدل Hyper sonic تاييد كردند . اين مدل براي طراحي موشك ها و فضاپيماها مثل فضاپيماي سري Space Shuttle. بعدها مورد استفاده قرار گرفت. به خاطر تواناييش در رسيدن به سرعت و ارتفاع زياد اين پرنده سكوي آزمايشي مفيدي براي ساير تحقيقات بود. پس از تست هاي اوليه پروازي اين پرنده شروع به حمل مجموعه ريز شهاب سنگ و سپر حرارتي كرد كه براي پروژه آپولو و چند طرح ديگر مورد استفاده قرار گرفت. تقريبا براي 6 سال آخر خدمتش ديگر آن نقش هواپيما هاي سري X را بر عهده نداشت اما تمام برنامه هاي تكنولوژيكي كه براي آزمايش آنها به سرعتهاي بالا نياز بود را پشتيباني ميكرد. اين هواپيما در پيش قدم در استفاده از مواد مختلف در بدنه بود همان طور كه پيش قدم در تكنيك هاي ساخت اين مواد نيز به شمار مي آمد. موتور راكتي آن براي توسعه موتور هاي راكتي مثل موتور اصلي Space Shuttle لازم بود. آلياژ Inconel X هم براي بعضي قسمتهاي كليدي اين فضاپيماها به كار رفت. X-15 اولين هواپيمايي بود كه يك شبيه ساز براي آن در نظر گرفته شده بود. خلبان روي زمين بود و اتفاقاتي كه قرار بود در آيندهاي نزديك برايش در هوا رخ دهد را تجربه ميكرد كه در آن زمان شيوه جديدي به شمار ميرفت اما در حال حاضر به يك امر رايج تبديل شده. اين هواپيما تكنولوژي هاي وابسته به پروازهي پر سرعت را را بسيار توسعه داد به طوري كه بعدا اين تكنولوژي ها با صنايع هواپيما سازي و موشك سازي و برنامه هاي فضايي تركيب شدند. اما در طي اين مدت چه اتفاقاتي براي اين هواپيما كه فقط 3 فروند از آن ساخته شد افتاد؟ در 9 نوامبر سال 1962 نقص موتور خلبان Jack McKay را مجبور به فرود اضطراري در منطقه Mud Lake, Nevada كرد كه در هنگام اين فرود ارابه فرود( در اين هواپيما فقط چرخ جلو وجود داشت و در عقب دو اسكيت به جاي چرخ وجود داشتند.) متلاشي شده و باعث كنده شدن هواپيما از زمين ميشود. خلبان زنده ميماند اما به خاطر جراحات وارده از پرواز بازنشسته ميشود. پس از اين حادثه كه براي شماره 1 اتفاق افتاد شماره 2 هم براي يك سري تعميرات اساسي و تغييرات راهي كارخانه ميشود كه در فبريه سال 1964 هنگام بازگشت به پايگاه داراي بدنه اي بلندتر و تانكر هاي سوخت خارجي بود. در آخرين پرواز اين هواپيما به خلباني سروان William Knight اين پرنده 6.7 ماخ سرعت گرفت و ركوردي جهاني را به ثبت رساند. اما هواپيماي شماره 3 به خلبانيMichael J. Adams حين پرواز در ارتفاع 186000 فوتي اقدام به شيرجه كرد كه هنگامي كه فشار به 15G رسيد سازه ديگر قادر به مقاومت نبود و اين هواپيما متلاشي شد و خلبانش نيز جان سپرد. اما در ميان اين 3 فروند شماره 2 سريع ترين با 6.7 ماخ سرعت و شماره 3 بلند پرواز ترين با پروازي معادل 354200 فوت به شمار مي آمدند. اين هواپيما در 24 اكتبر سال 1968 رسما بازنشسته شد و از بين دو فروند باقي مانده شماره يك در موزه ملي هوا و فضا در واشينگتون و شماره 2 در موزه نيروي هوايي در ديتون آيداهو نگهداري ميشود. مشخصات فني( شماره 1 ) نقش: هواپيماي تحقيقاتي شركت سازنده:North American پيشرانه: دو موتور راكتي XLR-99 ساخت Reaction Motors طول:50 ft. 3 in. عرض بالها: 22 ft. 4 in. ارتفاع: 11 ft 7 in. حداكثر وزن برخاست: 31,275 lb سرعت:4,104 mph سقف پرواز:354,200 ft (براي شماره 3) شماره 2 (پس از اعمال تغييرات) : طول: 52 ft. 4.5 in. عرض بالها: 22 ft. 3 in. ارتفاع:12 ft. 1 in حداكثر وزن برخاست:56,132 lb سرعت: 4,520 mph سقف پرواز: 314,750 ft http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G1.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G2.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G3.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G4.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G5.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G6.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G7.jpg http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G9.jpg شبيه ساز:http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G10.jpg شماره 1 بعد از سانحه:http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28G8.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/x-15_5.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/x-15_1.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/x-15_2.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/x-15_8.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/x-15_7.jpg اين هم يك كليپ از اين هواپيما:http://www.dailymotion.com/video/x3zdkn_x15_tech به نقل از: http://www.centennialofflight.gov/essay/Evolution_of_Technology/X-15/Tech28.htm و http://www.globalaircraft.org/planes/x-15_hyper.pl مترجم: Blaze استفاده از مطالب فوق با درج لينك سايت ميليتاري و نام مترجم بلا مانع است.
  2. [quote] متأسفانه شما از زماني كه تشريف آوردين تو سايت، جز دعوا به راه انداختن كار ديگه‌اي انجام ندادين. دوست با معلومات من! لزوماً نيازي نيست معلومات خود رو با صداي بلند و با تمسخر ديگران بيان بفرمايين! اينكه شما مي‌خواين به زور نظرتون رو به همه تحميل كنين و به هركسي كه با عقايدتون تناقضي داشته باشه حمله كنين، كار درستي نيست! ضمن اينكه خلاف قوانين هم هست. ][/quote] بله حق با شماست و بنده سعي ميكنم دومرتبه جلوي توهين هايي كه به اين افراد مظلوم ميشه سكوت اختيار كنم! صداي بلند؟؟!! تحميل عقايد؟؟!! الله اكبر هيچ وقت مقابله به مثل نكردم. اگر ميخواستم مقابله به مثل كنم مينوشتم سپاه در جنگ چكار كرد؟ ولي ننوشتم چون ميدونم چه كارهايي كرده. هرگز نگفتم سپاه در جنگ كاره اي نبود گفتم موفقيتي در عرصه زميني اگر به دست آمدنتيجه ي همكاري بين اين دو نيرو بود. مثال پلي كه زدم به همين خاطر بود چون نه صرفا با زدن پل موفقيتي حاصل ميشه نا با رشادت و از جان گذشتگي و اين دو لازم و ملزوم هم هستند. اما چه كنيم فقط از ديد خودشون به قضيه نگاه ميكنند پس بر ميگردم به بند (1) [color=blue]فقط يك سوال: آيا دروغ گفتم؟[/color]
  3. [quote]آقا بنده دو سوال دارم: 1-آیا می شود جنگنده یه موشک هوا به هوای بصورت برعکس! در خلاف جهت حرکت مثلا برای زدن موشک شلیک شده توسط جنگنده ای که روش قفل کردن استفاده کنه!! 2-آیا درسته در جنگنده های F-35 برای عبور از سیستم ضد موشکی S-300 از سیستم پدافندی لیزری برای زدن موشک های اس300 استفاده شده!؟[/quote] 1- تا حالا كه همچين چيزي اجرا نشده. البته طرح هايي در موردش ارائه شدند ولي به نتيجه نرسيدند. 2- تا حالا همچين مطلبي رو نديدم. در ضمن براي اين كار به يك ليزر پر قدرت نيازه كه ابعدش اندازه يك بوئينگ 747 هستش.( مقاله ليزر هوابرد آمريكا )
  4. آرزو به دلم موند ميگ 29 ببينم و دودشو نبينم!
  5. [quote]من بگم؟! من بگم؟! 15-X آخرين هواپيماى سرنشين دار X-Plane بود كه ركورد سريعترين پرواز انسان(غير از شاتل فضايى حين ورود به زمين) متعلق به همين پرنده هست. خلبان اين هواپيما نيز «نيل آرمسترانگ» بيد كه بعد از همين پروژه به ناسا منتقل شد(خلبان نيروى هوايى بود كه با ناسا در اين پروژه همكارى كرد) تا در سفر خيالى به ماه شركت داشته باشد. البتّه با اجازه بليز عزيز كه فكر كنم تا حدودى زده باشم تو ذوقش! [/quote] نه خيلي استفاده برديم ولي كاش ميزاشتي اونجا به عنوان اطلاعات تكميلي ازش استفاده ميكرديم. اينطوري خيلي بهتر بود.
  6. [quote] دوست عزیز خرمشهر 36 روز با بسیج و سپاه نگه داشته شد!! [/quote] بله اين نيروهاي مردمي به صورت مادر زادي نحوه كار كردن با اسلحه و تاكتيك هاي مقابله با يگانهاي زرهي و تيپ هاي نيرو مخصوص رو بلد بودن واصلا آموزشي نديدند.!!!!! [quote] دوست عزیز بلد بودن جنگیدن ملاک نیست خود جنگیدن ملاکه!! [/quote] الله اكبر (پيشنهاد ميكنم تاريخ جنگ هاي مثل احد و چالدران و . . . رو بخونيد تا از اين سوتي هاي تاريخي نديد!) [/quote] اگه اون بسیجی و سپاهی بلد نبود بجنگه تکلیف هم تا حدودی به گردنش نبود که بجنگه!![/quote] پس تكليفش چي بوده؟! گير دادن به جوانان مردم؟ [/quote] اما ارتشی ها چی ؟؟ اون ها وضیفه داشتن بجنگند!! تا زمانی که حتی یک نفر در خرمشهر باقی مونده بود ارتشی ها نباید عقب نشینی می کردند و باید جونشون رو فدا می کردند! این چیزی بود که بسیجی ها و سپاهی ها مفهمیدند ولی دلایل کوتاه نگرانه شما نمی فهمه![/quote] (( بر نتابد كوه را يك برگ كاه )) ( تمام استراتژي هاي جنگي ارتشهاي دنيا توسط جواني 20 ساله كه احتمالا خدمت اجباري هم نرفته زير سوال رفت!!. .... الله اكبر ! ) [/quote] دوست عزیزی که می گی کمان 99 بهتر از کربلای 5 بود! کربلای 5 از نظر نظامی و تئوریکی که شما و دوستان ارتشی قبول دارید محال بود !! [/quote] حمله به اچ 3 از كربلاي 5 هم محال تر بود و ركورد جهاني شد. [/quote] می دونی چرا چون با اون استحکاماتی که روسیه برای عراق درست کرده بود محال بود کسی بتونه از رودخانه حتی عبور بکنه چه برسه به عملیات!![/quote] پس حتما ميدوني كه كارهاي مهندسيه اين پلهايي كه روي رودخانه ها زده شد توسط مهندسي رزمي ارتش انجام شده بود. [/quote] در باره پشتیبانی هم باید بگم بعد از گذشت 2 الی 3 سال از جنگ سپاه هم دارای نیروی توپخانه شده بود و خیلی کم از ارتش کمک می گرفت![/quote] بله نمونه اش هم اون شاهكاريه كه تو شلمچه زدن و توپهاشون تو يك شب نابود شد و قسمتيش هم به دست عراقي ها افتاد! و تنهاتوپهايي كه سالم موند مال يك گردان ارتش بود.
  7. خواهش ميكنم. به اميد خدا فردا ميخواهم تاپيك X-15 رو بزنم. در مورد اون هم نظري نداريد؟
  8. [quote name="mrenger"] دوستان عزیزی که انگار خیلی براتون سنگین بود این حرف ها!! حقیقت رو باید قبول کرد![/quote‍‍] از همين جا اطلاعاتت در مورد جنگ معلوم شد! نميدونم چرا بعضي ها نميخواهند قبول كنند كه وقتي يك نيروي نظامي تعدادش در مقابل دشمن كمه و قطعا همشون كشته ميشن بهترين راه عقب نشينيه؟!! فرمانده در مقابل جان افرادش مسئوله نه در مقابل اظهار نظرات بعضي ها! و هيچ عقل سليمي قبول نميكنه كه فرماندهي سربازان وظيفه اش رو به خاطر عملياتي كه درش شكست قطعيه به كشتن بده!! اگر نصف مطالعاتت در مورد جنگ بوده پس بايد بدوني كه اون زمان فرمانده لشكر 92 زرهي داد ميزد كه : تانك دارم اما آدم ندارم كه بذارم توش!!!(دليلش رو هم همه ميدونند) اگر هليكوپتر هاي كبراي ارتش نبودند و ستونهاي زرهي عراق رو نميزدند واگر فانتومها پايگاه ها و مراكز تجمع و نقاط استرتژيك عراق رو نميزدند باز هم به همون سرعت ميشد مناطق اشغالي رو پس گرفت!؟؟! اولين نفراتي كه به داد خرمشهر رسيدند دانشجوهاي دانشكده افسري ارتش بودند. شما كه نصف مطالعاتت در مورد جنگ بوده پس ميدوني كه هيچ عملياتي بدون پشتيباني هوانيروز ارتش انجام نشد. هيچ عملياتي بدون پشتيباني هوايي و اطلاعاتي نيروي هوايي ارتش انجام نشد. هيچ عملياتي بدون پشتيباني توپخانه ارتش انجام نشد. عمليات كمان 99 هم از نظر دقت طراحي و رسيدن به اهداف از پيش معين شده و تلفات خودي و خسارات دشمن قطعا از كربلاي 5 موفق تر بود.
  9. [quote]برادران خواهش می کنم درست پست بدید . این حرف ها رو مودب هم می شه زد نه با کنایه mrenger عزیز نظرش رو گفت . ایشون نظر خودش رو داره و شما هم نظر خودت رو . [/quote] رومل و call_of_duty هم نظرات خودشون رو داشتن پس چطور كارشون به كميته انضباتي كشيد؟! اونها رو به اتهام اهانتبه چند نفر دادگاهي كردند ايشون كه به 500000 نفر آدم زنده و چندين هزاز شهيد توهين كرد!!!!
  10. [quote] 6 در جنگ هشت ساله ما در زمان آغاز جنگ ما شاهد خیانت های دولتی بودیم و فقط یک اگان به نام سپاه در جنگ حضور داشت !! [/quote] يا خيلي . . . . هستي تا خودت رو زدي به . . . . . پيشنهاد ميكنم قبل از اينكه از اين نظرات تاريخي!!!! بدي بري و يكمي در مورد جنگ مطالعه كني تا بلكم اطلاعاتت بره بالا ! اولين نيرويي كه وارد جنگ شده بود ارتش بود (حتي قبل از آغاز رسمي جنگ) حتما ميخواي بگي جنگنده هاي ارتش داشتن ميرفتن لاس وگاس و هوانيروز داشته افرادش رو هلي برد ميكرده دبي و تكاور هاي دريايي هم در بانكوك داشتن عشق ميكردن ها!!!!! اولين نيرويي كه به حمله عراقي ها واكنش نشون داد باز هم ارتش بود. اولين عمليات ضد عراق رو هم ارتش با موفقيت اجرا كرد.( كمان 99 ) مدافعان خرمشهر هم خيلي هاشون از تفنگداران دريايي پايگاه خرمشهر بودند كه با تاكتيك ها و سلاح هاشون از مردم حمايت كردند و رزم شهري رو ياد مردم دادند. اون زمان سپاه كجا بود؟؟؟!!!
  11. به نظر من اين حمله به صورت يك جنگ كلاسيك به هيچ عنوان نخواهد بود چون نه اسراييل نيروش رو داره نه بودجش رو (بگزريم كه امكاناتش رو داره!) باز هم به نظر من اين حمله بهصورت يك تهاجم هوايي و نهايتا با پشتيباني نيروي دريايي(زير دريايي هاي كلاس دلفين ) اين رژيم صورت گرفت. [size=18]اما[/size] اگر اين حمله با حملات انتقام جويانه ايران ( چه به صورت موشكي چه به صورت تهديدات امنيتي براي اين رژيم ) ادامه پيدا كنه و كار در اصطلاح بيخ پيدا كنه اون موقعه كه ديگه اوضاع عوض ميشه و آمريكا به عنوان متحد درجه يك و عاشق سينه چاك اين رژيم وارد عمل ميشه و با پايگاههايي كه در اطراف ايران داره پا به ميدون ميگذاره و احتمالش هم هست كه كشورهاي ديگري مثل فرانسه و آلمان و انگليس و عربستان هم وارد معركه بشند و اوضاع حسابي قمر در عقرب بشه! با اين فرض باز هم به نظر من نيروهاي ائتلاف در چند روز اول جنگ نيروي هوايي ما رو داغون ميكنند و ما هم در عوض ناوگان و پايگاههاي اونها رو با خاك يكسان ميكنيم! ( البته بدون هيچ كمكي از سوي رفيق شفيقمون جناب روسيه! ) در عرصه زميني هم جنگ وارد حالت فرسايشي ميشه و خلاصه كه بعد حد اكثر يك ماه دو طرف اعلام ترك مخاصمه ميكنند و كار فيصله پيدا ميكنه! ( پيشبيني ها رو حال كرديد! )
  12. 7 يا 8 سال پيش يك مطلبي در مورد اين خانم خوندم كه اول كارش ايشون چون در جزيره زندگي ميكردند و به دريا نوردي آشنا بودند [color=red]فكر ميكنم[/color] فرمانده چند تا از كشتي هاي كوچك ارتش ايران بوده اما در اون جنگ شكست سختي ناوگان ايران از يوناني ها ميخوره اما ايشون با مصيبت و بدبختي و جومونگ وار خودش رو نجات ميده و به ايران برميگرده و كلي مورد توجه خشايار شاه قرار ميگيره و از اون به بعدكه درجات ترقي رو شروع ميكنه به پيمودن!
  13. ميراژ IV با بالهاي دلتا شكل و عدم وجود سكان افقي در انتها بدنه بسيار به سلف خود ميراژIII شبيه ميباشد. اين هواپيما داراي دو عدد موتور SNECMA در انتهاي بدنه و دو هواكش در دو سمت بدنه است. اين جنگنده عملا قادر است تا با سرعتي فراتر از 2.2 ماخ حركت كند اما به خاطر حرارت شديد بدنه در اين سرعت و عدم تحمل اين حرارت توسط سازه عملا پا را فراتر نميگذارد. باكهاي داخلي اين جنگنده گنجايش 14000 ليتر سوخت را داراست. در اين جنگنده دو نفره كمك خلبان(افسر ناوبري) در پشت كابين خلبان و در يك كاناپي مستقل جا دارد و رادار ناوبري/پرتاب بمب در محفظه اي واقع در زير هواكش و عقب كاكپيت قرار ميگيرد و لوله سوختگيري هوايي نيز در نوك دماغه تعبيه شده است. ميراژ IV داراي دو پايلون در زير هر بال ميباشد كه پايلونهاي داخلي به طور معمول براي حمل دو مخزن سوختخارجي هريك به گنجايش 2500 ليتر به كار رفته و پايلون هاي خارجي قابليت حمل غلاف ECM از نوع Barax NG و Chaff/Flare را دارا هستند و براي اين جنگنده توپ داخلي طراحي نشده است. نمونه Mirage IV a داراي يك جايگاه حمل سلاح هسته اي در زير موتور ها ميباشد كه توانايي حمل سلاح هاي AN_11 يا AN_22 را دارد. از سال 1972 به بعد تقريبا 12 فروند از اين جنگنده به غلاف شناسايي CT 52 در جايگاه حمل بمب مجهز شدند. CT 52 براي هر دو نوع BA يا (basse ALT ----low level) و HA يا (haute ALT --- high ALT) با 3 تا 4 دوربين برد بلند قابل دسترسي است. البته هيچ كدام از CT 52 ها داراي تجهيزات ديجيتال فيلمبرداري يا عكسبرداري نبودند و از روش هاي قديمي ظهور فيلم استفاده ميكردند. نمونه Mirage IV p داراي يك پايلون مركزي براي موشك ASMP بود. Mirage IVa در تئوري قابليت حمل تا 6 تير بمب بزرگ بدون مخازن سوخت خارجي و غلاف ECM را داشت اما در عمل به ندرت از اين تركيب استفاده شد. مشخصات فني: استفاده اصلي : بمب افكن مافوق صوت متوسط خدمه : 2 نفر شركت سازنده : Dassault فرانسه پيشرانه : 2 عدد موتور توربو جت SNECMA هريك با كشش 49.03 كيلو نيوتون در حالت معمول و 70.61 كيلونيوتون در حالت پس سوز طول : 23.5 متر عرض بالها : 11.85 متر ارتفاع : 5.4 متر وزن خالي ( براي نمونه P ) : چهارده ونيم تن حداكثر وزن برخاست : 31.6 تن حداكثر سرعت : 2340 كيلومتر بر ساعت سقف پروازي : 20000 متر براي نمونه P برد : 2500 كيلومتر http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/mirage4_2.jpg http://cdn.globalaircraft.org/media/img/planes/lowres/mirage4_3.jpg منبع: http://www.globalaircraft.org/planes/dassault_mirage_iv.pl مترجم : خودم استفاده از اين مطلب تنها با ذكر نام سايت و مترجم بلا مانع است.
  14. [quote] یکمی هم در مورد اینکه در کدام نیروهای هوایی خدمت می کنی می نوشتید خوب بود[/quote] تا اونجايي كه من ميدونم چون اين جنگنده از اول براي حمل تسليحات هسته اي طراحي شده بود فقط در ارتش فرانسه خدمت كرده. ( حالا نميدونم نمونه شناساييش صادر شده يا نه؟)
  15. سلام جناب كياني عزيز يك سوال: از نحوه عملكرد توپ ضد موشك اين ماهواره ميتونيد يكم اطلاعات بهمن بدهيد؟ ( چون در فضا فشار هوايي وجود نداره خيلي سخت به نظر ميرسه كه توپ بتونه شليك كنه و خودش سالم بمونه!) يك سوال ديگه : در صورتي كه ايت فضا پيما ميتونست به درستي در مدار قرار بگيره آيا امكان حمله به زمين رو داشت يا ميشد بهش اضافه كرد؟
  16. Blaze

    موشک های فضایی Start

    دستت درد نكنه اميد جان مطلب جالبي بود تا حالا نديده بودم. يك سوال(آماتوري!) : از اين موشك براي مقصدي مثل ضد ماهواره هم ميشه استفاده كرد؟
  17. [quote]از اين جنگنده بدم مياد چون يه بار يكيش جلو چشم خودم سقوط كرد (چند سال پيش بود اون موقع بچه بودم وگرنه ميپريدم رو هوا جنگنده رو گيگرفتم سالم ميزاشتمش رو زمين)خلبانش هم پريد بيرون ولي چترش باز نشد اگه خواستين محل سقوطش رو هم بهتون ميگم بچه هاي مشهد ميشناسن[/quote] كي و كجا بود؟ خيلي برام آشنايه؟!!
  18. اگه تاپيك هوايي داشتي به ما هم يك خبري بده شايد كاري از دستمون ساخته باشه. راستي اين اطلاعاتي كه نوشتي رو در جايي فارسي شو ديدي يا ترجمه كردي؟
  19. آذرخش جان ممنون از اطلاعات تكميليت. ميگم بيا از اين به بعد يك كار بكنيم قبل از زدن تاپيك باهم مشورت كنيم چطوره؟
  20. فعلا كه فقط نوعه شناساييش رو ديدم و از نوع شناسايي مسلحش بي خبرم شايد رپتور بهتر بدونه.
  21. [quote] من متوجّه نشدم وظيفه اصلى و انگيزه بنيادى طراحى و ساخت اون چيه؟ به خصوص كه به استفاده نظامى از اون اشاره نكرديد![/quote] شما مطمئني كه مقاله رو كامل خوندي؟ به وضوح به اين موارد اشاره شده ها؟! وظايف: شناسايي/تصوير برداري/تعقيب هدف/رله ي اطلاعات(پل تبادل اطلاعاتي)/تا حدودي هم كشف اهداف پرنده
  22. [quote]از همه جالب تر اون رادار زير بدنه هست. كسى مى دونه چه نوع راداريه؟ چرخانه؟ آرايه فازيه؟؟!!! ثابته؟...[/quote] گويا كه ثابته. حالا دوستان اگر اطلاعات كاملتري دارند دريغ نفرمايند.
  23. [quote]دست شما درد نکنه !! شما هم خود میراژ دیده ای مگه نه؟! [/quote] چاكريم. چه جورم! از همه رنگ و همه جورشو هم تك نفره و هم دو نفره. البته متاسفانه سقوطشم ديدم