Blaze

Members
  • تعداد محتوا

    1,356
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های Blaze

  1. [quote] تکاوران تیپ65 هوابرد ایران توانایی مقابله با این نیروها را دارند؟ [/quote] سلام بر دوستان ببینیند اولین کار قبل از ماموریت پیدا کردن اطلاعات محل عملیات و آنالیز شرایط هست تا با این کار بشه از حداقل امکانات حداکثر استفاده رو برد یعنی کار اطلاعاتی مقدمه کار عملیاتیه. بنابر این هرکی اطلاعات بیشتر و بهتری از منطقه ای که میخواهد عملیات کنه داشته باشه میتونه بهتر عمل کنه میخواهد بچه های نوهد ما باشن یا نیوی سیلز آمریکا یا اس ای ای انگلیس یا شورشیان تودسی!! به نظر من هرکی اشراف اطلاعاتی بهتری داشته باشه میتونه برنده نبرد باشه حتی در صورتی که از لحاظ کیفیت و کمیت نیروها در مذیقه قرار داشته باشه. در مورد بچه های خودمون که همه یک چیز هایی میدونیم ولی در مورد این نیوی سیلز عرض کنم که اینها 3 بخش آموزشی دارند که این بخش ها باز خودش چند زیر مجموعه داره. 1) آموزش زمینی که شامل تک تیر اندازی های خیلی سخته (باید چند کیلومتر پیاده نا هدف خودشون رو برسونند ، هدف رو بزنند و به سلامت برگردند.) که این تمرینات تک تیر اندازی شامل خودروهای زرهی هم میشه(یعنی استفاده از اسنایپر جهت از کار انداختن خودروهای زرهی دشمن.) دیگه آموزش رزم انفرادی و مقاومت در شرایط سخت و گانری هم جزوش هست. 2) آموزش دریایی که شامل غواصی های طولانی مدت ، سکون و سکوت در آب ، چگونگی به کار بردن اسلحه زیر آب و ..... میشه و از همه بخش ها سخت تر برگزار میشه و چند ماهی به طول می انجامه. 3) آموزش های هوایی که شامل چتر بازی (در ارتفاع های مختلف مثلا ارتفاع زیاد ، متوسط با هواپیما یا بیس جامپینگ) ، خلبانی (در حد هواپیما های معمولی و هلیکوپتر) و . . . هستش. یکسری آموزش ها هم مشترکه مثل عملیات رهایی گروگان که خیلی هم روش تاکید دارند چون جزو شرح وظایف این نیروه هستش. یک نکته دیگه هم وجود داره که هر دسته از اینها (Squad) که معمولا 4 تا 5 نفر هستند هرکدوم در یک کاری تبهر دارند مثلا یک اسنایپر ، یکی تیربارپی ، یکی مسئول مواد منفجره ، یکی پزشک و فرمانده هستش و اینگونه کار میکنند که مثلا از آموزشکده تک تیراندازی یک نفر ، گانری یک نفر و . . . . آدم میارن و با توجه به رتبه های کسب شده اونها رو درون یک دسته قرار میدن تا باهم خوب مچ بشن. در ضمن کلاس های توجیهی (بخوانید شستشوی مغزی) هم پایه ثابت این آموزش ها هستش. این رو هم بگم که اصولا نیروهای مخصوص سعی میکنند طوری برنامه ریزی کنند که با نیرو مخصوص های طرف مقابل درگیر نشن. بیشتر وظایف این نیوی سیلز هم حول محور رهایی گروگان و تخریب شکل گرفته و کارهای دیگه تقریبا میشه گفت که بهشون مربوط نمیشه.
  2. درسته وریور جان آخه آسترا به نوعی شاید کپی سوپر 530 باشه (حداقل از لحاظ ظاهری و نوع هدایت که اینگونه هستش) به همین دلیل پرسیدم چون میدونستم که سوپر 530 از روی ناو شلیک نمیشه چه برسه به عمود پرتاب بودن! ممنون به جوابم رسیدم.
  3. Blaze

    بی سرنشین های آمریکایی

    خواهش میکنم [quote]اما کاربردش به عنوان یک موشک ضد رادار با توجه به سرعت پایین و سطح مقطع راداری بالا اصلا مناسب نیست البته برای امریکا که هم فناوری بالایی داره و هم نیروی هوایی که بتونه به جای این از موشک هایی مثل شرایک استفاده کنه اما برای ایران که فعلا نیروی هواییش تعطیله بهتره برای زدن رادار از یک همچین چیزی که همون کرار ضد رادار هست استفاده بشه[/quote] بله در قیاس با شرایک درسته ولی این موشک خیلی قدیمی تره و به نوعی جد شرایک به حساب میاد البته معلومه که الان به کاری نمیاد ولی 60 سال پیش خیلی پیشرفته محسوب میشده. یکی از دلایلی هم که باعث شده اینقدر عظیم الجثه باشه وجود سر جنگی سنگین برای مقابله با ایستگاه های راداری شوروی بود.
  4. [quote] مدل فرانسوي ها عمود پرتاب هست [/quote] سوپر 530؟ [quote] حالا اينكه 80 كيلومتر برد بلند معرفي ميشه يا متوسط من خبر ندارم !! ولي اس 300 هاي دريايي يا اس آ ان 6 اگر اشتباه نكنم حداكثر بردشون 90 كيلومتر هست ! ... [/quote] وقتی از هواپیما پرتاب بشه بردش 80 کیلومتره (البته فکر کنم یکمی هم اغراق شده باشه) و با توجه به اینکه از کشتی پرتاب میشه فکر نکنم بردی بیشتر از 35 کیلومتر داشته باشه که این 35 کیلومتر قطعا در استاندارد جهانی برد متوسط هستش مگر اینکه هندی ها بیان و این برد رو برای خودشون برد بلند تعریف کنند.!
  5. میگم به تعداد جنگنده قابل حملش اشاره ای نشده؟ از سیستم منجنیق استفاده میکنه یا نه؟
  6. ممنون احسان جان فقط امیدوارم این یکی واقعا هواپیمابر باشه نه موشک بر! [quote] موشك استر توسط هند توليد ميشه اگر اشتباه بايد گونه اي از اين موشك باشه ... [/quote] بله گفته شده در سال 2007 در پی آزمایش این موشک از روی یک سکوی زمینی فرماندهان هندی علاقه مندیشون رو نسبت به تجهیز شناور هاشون به این موشک اعلام کردند ولی این موشک نه عمود پرتابه و نه بلند برد(بردش 80 کیلومتر ذکر شده البته در نمونه هواپرتاب)
  7. ممنون نجف عزیز اینها تو جنگ به وسیله موشک های کرم ابریشم برای کشتی های ما یکمی درد سر درست کردند ولی تامکت ها از خجالتشون در آمدند. در کل مالی نیست چون اگر به درد خور بود عراق سراغ توپولف 22 نمیرفت.
  8. Blaze

    بی سرنشین های آمریکایی

    ممنون دوستان [quote]راستي بهت گفته بودم خيلي از ايميل هاي سايت بنام شما برام مياد؟؟[/quote] این جور مسایل که طبیعیه برای منم خیلی وقتها از این چیز ها میزنه. راستی به نظرتون اگر بالهاش رو کمی به عقب بکشیم به چی شبیه میشه؟
  9. [quote] خب رو نسخه های جدیدش چند تیر میشه لود کرد؟ [/quote] فکر کنم همون 24 تیر.
  10. [quote] تو نسخه های جدیدتر su-25 چی؟تو اونها نمیشه ای کارو انجام داد؟یا با ارتقا نمونه های قدیمی. [/quote] چرا این قابلیت وجود داره و فکر کنم در سوخو39 این کار انجام شده باشه.
  11. [quote][quote][quote]su-25 چند تیر از این موشک رو میتونه حمل کنه؟[/quote] تا اونجایی که میدونم 12 تا[/quote] یعنی کمتر از ka-50 ؟ یعنی زور بالگرد بیشتر از هواپیماست؟عجیبه.[/quote] نه مسئله زورش نیست چون صد درصد زور جنگنده بیشتره مسئله پایلون هستش. در تمامی هواپیما های نسبتا قدیمی تر اگر نگاه کنید فقط 2 تا پایلون اول قادر به شلیک سلاح های هدایت شونده ای مثل موشک های ضد زره هستند. مثلا فانتوم با اون عظمت فقط 6 تیر موشک ماوریک میتونه حمل کنه. اما در جنگنده های نوین مثل تایفون و همینطور هلیکوپترهای جدید مثل همین کاموف 50 و آپاچی لانگبو این نقیصه رفع شده و همه پایلونها رو میشه با موشک های هدایت شونده مسلح کرد.
  12. [quote]su-25 چند تیر از این موشک رو میتونه حمل کنه؟[/quote] تا اونجایی که میدونم 12 تا
  13. Blaze

    بی سرنشین های آمریکایی

    [quote] حالا چرا گذاشتنش کنار، واقعا آدم نمیفهمه! [/quote] جاه طلبی برای رسیدن به نمونه بهتر اما چیزی که مهمه اینه که این پرنده بنیان گزار طرح انتقال داده ها در ماموریت های بلند برد به حساب میاد و به نوعی پدر جد پهپاد ها محسوب میشه.
  14. فلنکر عزیز منم از شما به خاطر فعالیت مفید و نظامیتون بینهایت متشکرم و امیدوارم به همین رویه ادامه بدید و اسیر تاپیک های خبری نشید. در مورد مقالتون فقط یک نکته رو متذکر بشم که ناو USS Liberty توسط مصری ها غرق نشد بلکه توسط اسراییلی ها غرق شد تا با دست آویز قرار دادن اون بتونن بهانه ای برای صادرات سلاح از آمریکا به اسراییل پیدا کنند. در حقیقت در سال 1967 فرانسه اسراییل رو تحریم تسلیحاتی کرده بود و اسراییلی ها میخواستن از آمریکا تسلیحات خریداری کنند اما آمریکا برای این کار نیاز به یک بهانه داشت (نسخه قدیمی تر 11 سپتامبر) و این بهانه هم بعد این ماجرا که البته با چراغ سبز آمریکایی ها انجام گرفته بود به دست آمد و بعدشم که همه میدونیم چی شد. اما یک نکته خیلی حائز اهمیته و اونم اینه که آمریکا به ناخدای این ناو نشان لیاقت داد و اونهم به ظاهر برای این بود که خیلی خوب جنگیده بودند و ... اما در حقیقت این نشان برای خفه ماندن و دم بر نیاوردن این فرد در قبال کشته شدن همرزمانش بهش اعطا شد یعنی اسم این مدال رو باید مدال خیانت گذاشت نه لیاقت!
  15. Blaze

    بی سرنشین های آمریکایی

    [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/twuav_01_05.png[/img] در اوایل دهه 50 میلادی نیروی هوایی ارتش آمریکا نیار خود را به یک موشک آشیانه یاب برای از ردیابی و نابود سازی رادار های زمینی را مطرح ساخت و در سال 1953 شرکت Radioplane به عنوان پیمانکار این پروژه که به MX-2013. شهرت داشت برگزیده شد. این شرکت نمونه ی Model RP-54D ملقب به Crossbow (کمان) را ارائه نمود که در واقع مشتق شده از نمونه کوچکتر YQ-1B این شرکت که یک هدف پرنده بود به شمار میرفت ؛ این پرنده که در آغاز B 67 نام داشت پس از آنکه نیروی هوایی استفاده از عنوان B (که در سال 1955 به بمب افکن ها اطلاق شد) را برای این گونه پرنده ها لغو کرد به GAM_67 تغییر نام داد. اولین پرواز موفقیت آمیز پیش نمونه GAM_67 در جولای سال 1956 اتفاق افتاد و این پرنده اولین پرواز هدایت شده خود را در ماه می سال 1957 با موفقیت پشت سر گذاشت. این پیش نمونه که XGAM_67 نام داشت از یک موتور توربو جت بهره میبرد و دارای بالهایی مستقیم و بدون زاویه عقب رفتگی به همراه دو سکان عمودی بود که نکته قابل توجه و شاید شگفت انگیز در مورد سکان های عمودی این پرنده این بود که تنها سکان سمت چپ دارای باله متحرک بود و سکان سمت راست تنها نقش تثبیت کننده را بر عهده داشت همچنین هدایت این موشک به وسیله یک سیستم هدایت رادیویی به همراه خلبان خودکار هدایت میشد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/xgam-67-1.jpg[/img] این موشک که از نوع هواپرتاب بود در مقر های حمل مهمات زیر بالهای بمب افکن های B 50 و B 47 نیروی هوایی آمریکا قرار میگرفت و هریک از این بمب افکن ها توانایی حمل تا 4 تیر از این موشک را داشتند. این موشک در آغاز برای ایفای نقش ضد رادار (ضد تشعشع) برگزیده شده بود به همین جهت از یک جستجوگر راداری غیر فعال چند فرکانسی استفاده میکرد و عملکرد آن به این صورت بود که هنگامی که هدف (رادار دشمن) کشف میشد موشک با سرعتی نزدیک به سرعت صوت به سمت آن شیرجه رفته و خود را به آن میکوبید تا به این وسیله سر جنگی اش منفجر شد.(توضیح اینکه علت این امر وجود نداشتن فیوز مجاورتی برای فعال کردن سر جنگی بود که این موشک را مجبور میکرد به وسیله برخورد با هدف سرجنگی اش را فعال نموده و هدف را از بین ببرد) که چون احتمال بر خورد و کارآمدی موشک در این شرایط خیلی خوب بر آورد نشده بود در مقطعی تصمیم بر این شد که سر جنگی متعارف آن را با یک سرجنگی اتمی از نوع W-31 که قدرتی معادل 40 کیلوتن را داشت تعویض شود که در نهایت این امر به انجام نرسید همچنین طرحی دس دست بود تا از این پرنده جهت اخلال در سیستم های راداری به عنوان پرنده ECM در میادین نبرد استفاده شود که برای انجام این مقاصد این پرنده نیاز به یک چتر و بالشتک های هوا در زیر بدنه برای جمع آوری (ریکاوری) داشت. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/xgam-67.jpg[/img] در نهایت در حالی که 14 نمونه از موشک ضد رادار GAM 67 Crossbow ساخته شده بود این پروژه در جولای سال 1957 به دلیل مشکلات مالی و تکنیکی لغو شد و با سیستم تسلیحاتی 121B ملقب به Longbow جایگزین گردید اما این پروژه نیز راه به جایی نیافت و لغو شد. نمونه های متفرقه GAM 67 مثل نمونه هدف پرنده و اخلالگر نیز هیچ گاه وارد خط تولید نشدند و تا سال 1960 تمامی این پروژها نیز لغو شده و به بایگانی ها سپرده شدند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/Twuav_01_04.jpg[/img] مشخصات فنی: نوع: موشک ضد رادار/اخلالگر/هدف پرنده سازنده: Radioplane / آمریکا طول: 6.10 متر عرض بالها:3.86 متر قطر:81 سانتی متر ارتفاع:1.52متر پیشرانه:یک موتور توربو جت Continental J69-T-17 با کششی معادل 4.4 کیلونیوتون سرعت: 0.86 ماخ سقف پروازی: 12.2 کیلومتر برد: 480 کیلومتر مداومت پرواز: 30 دقیقه وزن: 1220 کیلوگرم مترجم: Blaze [color=red]استفاده از این مطلب منوط به درج لینک سایت میلیتاری و ذکر نام نویسنده میباشد.[/color]
  16. [quote] و امّا صحبت آخر: در تصوير شماتيك سياه و سفيدى كه گذاشتم اگر دقّت كنيد مى توانيد منجيق رو ببينيد كه براى به پرواز درآوردن هواپيماهاى سنگين تر استفاده مى شه. در حالى كه در متن هاى اصلى اشاره شده بود كه اون سكوى پرش انتهاى عرشه پرواى براى هواپيماهاى سبك تر كاربرد داره و در كوزنتسف از هواگردهاى سنگين استفاده نشده(البتّه اگر سوخو25 رو خيلى سنگين حساب نكنيم) و تأكيد شده بود كوزنتسف منجنيق نداره. به علاوه «جزيره» ناو هم كوچك تر و مربعى تر از ناوهاى كوزنتسف و Varyag(همونى كه الآن چينى ها دارند تكميلش مى كنند) هست. بنابر اين حدس مى زنم على رغم شباهت فراوان(كه البتّه جز اين هم انتظار نمى ره) اين تصوير متعلق به ناو آدميرال چخوف(هم اكنون در اختيار نيروى دريايى هند) هست. [/quote] این تصویر کزنتسوف هستش. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/nk1143kuzn.jpg[/img] منجنیقی در کار نیست.
  17. ممنون علی جان این خودرو در مقابله با مین ها و بمب های کنار جاده ای چطور عمل میکنه؟
  18. ممنون علی جان موشک فوق العاده ایه هم در برابر اهداف زمینی و هم هوایی کاربرد داره فقط یک عیب کوچیک داره که قابلیت LOAL نداره. تو شبیه ساز که باهاش کار میکردم خیلی عالی جواب میداد حتی بهتر از هلفایر. جالبه که اینطور که عنوان شده یک تیر از این موشک میتونه کار تانکی مثل لئوپارد 2 رو یکسره کنه و این موضوع وقتی جالبتر میشه که بدونیم هر فروند کاوف 50/52 میتونه تا سقف 24 تیر از این موشک رو با خودش حمل کنه که این به معنای نابودی یک ستون زرهی توسط فقط یک هلیکوپتره! این چند تا عکس: [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/at-16.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/havoc3.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/30.png[/img]
  19. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mURI_temp_06afb525.jpg[/img] هواپیمای X-10 متعلق به شرکت North American یک نمونه اثباتگر تکنولوژی بود که در اوایل دهه 1950 برای انجام تحقیقات در مورد موشک ها طراحی و تولید شد. این نمونه که بسیار به نمونه شرکت بل با نام Shrike یا Bird shrike شباهت داشت برای تسهیل در امر طراحی و تولید موشک های کروز زمین به زمین بلند برد ملقب به SM-64 Navaho در سال 1951 طراحی شد و هدف از ان انجام تست های پروازی این موشک بود تا به نقاط ضعف و وقدرت سازه بهتر پی برده شود و موشک های کروز را قادر سازد تا به صورت بهتری مانور خود را انجام دهند. از ویژگی های این نمونه (X-10) میتوان به سرعت بالا ( بیش از 2 ماخ) ، واحد کنترل داخلی ، آیونیک پروازی پیشرفته (در آن زمان) و همچنین قابلیت بازیافت یا ریکاوری (یک بار مصرف نبودن) اشاره کرد [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/3899413942_1b0e53f620.jpg[/img] طراحی های اولیه در فبریه سال 1951 به اتمام رسید و اولین پیش نمونه دوسال وسه ماه بعد یعنی در ماه می سال 1953 وارد پایگاه ادواردز برای انجام تست های پروازی شد که اولین این پرواز ها در 14 اکتبر انجام شد. X 10 از یک موتور توربو جت Westinghouse J40 مجهز به پس سوز استفاده میکرد و دارای ارابه فرود بود همچنین از یک کامپیوتر هدایت پرواز فعال در نقش خلبان خودکار استفاده میکرد و به کمک کاناردهای تمام متحرک و بالهای دلتا شکلش آیرودینامیک فوق العاده ای داشت که حرکت در سرعت های ترانس سونیک و فراصوت (سوپر سونیک) را برایش امکان پذیر میساخت که همین امور این پرنده را به شکل یک جنگنده امروزی منتهی بدون نیاز به خلبان در آورده بود. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/x-10-1%7E0.jpg[/img] از نگاهی دیگر اگر چه این پرنده دستورات خود را مستقیما از یک سیستم هدایت رادیویی دریافت میکرد اما این دستورات اول به همان کامپیوتر هدایت پرواز منتقل میشدند و سپس در صورت صلاح دید به اجرا در میامدند. البته بعد ها یک نمونه سیستم داخلی هدایت با نام N-6 روی این پرنده کار گذاشته شد که کلیه امور مربوط به هدایت این پرنده در آسمان را بر عهده داشت. هنگامی که این پرنده وارد خدمت شد سریع ترین هواگردی در جهان بود که از موتور توربو جت بهره میبرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/x-10-2%7E0.jpg[/img] در خلال سالهای 53 تا 55 میلادی تعداد 5 فروند از این هواگردها مجموعا 15 سورتی پرواز را در پایگاه ادواردز به ثبت رساندند که در این پرواز ها بیشترین سرعت به ثبت رسیده معادل 1.84 ماخ ، بیشترین مسافت طی شده 644 کیلومتر و حداکثر ارتفاع 41000 پا بود که این رکورد ها تقریبا از تمام رکورد های به ثبت رسیده توسط پرنده های سرنشین دار(بجز F 104 که در آن زمان در حال طی کردن مراحل طراحی بود) بیشتر بود. در سال 1955 برنامه برای انجام یکسری تست های جدید به Cape Canaveral در فلوریدا منتقل شد که در این مکان 6 فروند X 10 تازه تحویل شده شروع به انجام آزمایشات پروازی با سیستم هدایت داخلی N-6 نمودند و توانستند رکوردهای خود را به 2.05 ماخ برای حداکثر سرعت ، 49000 پا برای حداکثر ارتفاع و 1009 کیلومتر برای حداکثر برد افزایش دهند. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/x-10%7E0.jpg[/img] از مجموع 10 فروند نمونه این هواگرد فقط یک فروند توانست از ازمایشات جان سالم به در ببرد و آن هم نمونه ای با سریال 51-9307 بود که در واقع اولین نمونه تولیدی از این سری به شمار میرفت که پرواز کرده بود ؛ از 4 فروندی که در پایگاه ادواردز مشغول به کار بودند یکی در هنگام برخاست ، یکی در آسمان و دوتا در هنگام فرود دچار مشکل شده و از دست رفتند ؛ و از 5 فروندی که در پایگاه Cape Canaveral مشغول به خدمت بودند 3 فروند در هنگام شیرجه رفتن در تست های پروازی روی جزیره Grand Bahama از بین رفتند و 2 فروند نیز در هنگام فرود دچار مشکل شده و منهدم شدند. در سال 1958 سه فروند X 10 باقی مانده برای انجام آزمایشات مربوط به موشک پدافند هوایی BOMARC در نظر گرفته شدند ولی برنامه این بود که هیچ کدام از این پرندگان مورد هدف واقع نشده و سرنگون نشوند اما با این حال هم هیچ کدام از این 3 فروند نتوانستند از این ازمایشات سالم برگردند چون علی رغم اینکه توسط سیستم موشکی BOMARC مورد هدف قرار نگرفتند اما دوتای آنها در هنگام فرود تصلدف کرده و از بین رفتند و سومی هم به علت مشکل مکانیکی که بر فراز اقیانوس اطلس برایش پیش امد سرنگون شد و از دست رفت. تنها نمونه بازمانده از این پرنده ها که اولین نمونه ساخته شده نیز بود اکنون در موزه ملی نیروی هوایی آمریکا واقع در دیتون ایالت اوهایو به سر میبرد. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/xsm-64.jpg[/img] مشخصات فنی: نوع: پرنده بدون سرنشین اثباتگر تکنولوژی / هدف پرنده ساخت: نورث امریکن / آمریکا طول: 20.15 متر عرض بالها: 8.59 متر ارتفاع: 4.40 متر وزن خالی: 11703 کیلوگرم وزن بارگیری شده: 15876 کیلوگرم حداکثر وزن برخاست: 19.187 کیلوگرم پیشرانه: دو موتور توربو جت Westinghouse XJ40-WE-1 هریک با کشش 44.5 کیلونیوتن حداکثر سرعت: 2090 کیلومتر بر ساعت برد : 1316 کیلومتر سقف پروازی: 13720 متر مترجم: Blaze [color=red]استفاده از این مطلب منوط به درج لینک سایت میلیتاری و ذکر نام مترجم میباشد.[/color]
  20. Blaze

    مزایا و معایب وایمکس ایرانسل

    یک نگاهی به اینجا و مخصوصا صحبت های مردم بندازید خیلی چیز ها دستگیرتون میشه. http://www.fardanews.com/fa/news/118121/با-دروغي-به-نام-وايمكس-آشنا-شويد خلاصه خودتون رو از چاله دایال آپ و ADSL به چاه عمیق وایمکس نندازید.
  21. سلام در این ویدئو شاهد پرتاب اولین موشک کروز روسی با نام Burya هستیم.(این موشک کروزه با شاتل Buran فرق داره البته بوسترش بعدا برای پروژه بوران استفاده شد) این موشک دارای یک بوستر بود که اون رو به سرعت و ارتفاع لازم جهت روشن شدن موتور رمجتش میرسوند. [url=http://www.patricksaviation.com/videos/SAMbattery/3792/]اینجا کلید کنید[/url]
  22. [quote]چه سالی بوده؟[/quote] دهه 50 بوده فکر کنم 1957 بوده باشه ولی مطمئن نیستم.
  23. Blaze

    اول شرق یا اول غرب ؟

    سلام کلنل جان دمت گرم طرح جالبیه. در کل فقط فکر کنم میگ 15 رو روس ها زود تر ساخته اند. بعضی هاش که خیلی تابلو هستند مثلا توپولف 144 که به کنکوردسکی معروفه یا بوران که به شاتل بوران معروفه و بقیه هم به همین صورت. در کل با محمد جان موافقم هرکی زود تر از آلمان دزدید. فقط کاش که تسلیحات زمینی علی الخصوص زرهی رو هم قرار بدی.
  24. پس در کل مالی نیست! فقط به درد خودشون میخوره که باهاش پز بدن و تا حدودی صرفه جویی کنند.
  25. خواهش میکنم لطف دارید. به نظر من از اساس کار جالبی نیست چون علاوه بر فشاری که به هواپیما و خلبان میاره تاثیر چندانی هم نمیتونه داشته باشه. بالاخره ما برای فرود آمدن در اونجا باید یک فرودگاه بزنیم درسته؟ خوب پس از همونجا هم تیک افمون رو انجام میدیم دیگه. چون ما در سرزمین خودمون هستیم مشکل مصرف سوخت نداریم چون مثلا شما حساب کن نزدیک فردو یک پایگاه باشه ، خوب اگر خدای نکرده حمله ای شد و جنگنده های ما از مهرآباد بلند شدن و به تعقیب متجاوزان برخواستند و به سمت شرق آمدند در صورت نیاز میتونند تو مشهد بشینند یا اگر به جنوب رفتند اصفهان و بندر عباس و بوشهر هست و در شمت غرب هم چیزی که زیاده پایگاه هواییه! بعدم اینکه اون بوستر خودش خیلی سوخت بیشتری رو مصرف میکنه که از نظر اقتصادی فکر نمیکنم به صرفه باشه. البته یک سری مشکلات دیگه مثل موتور های هواپیما و سلاح های روی پایلون ها و اینجور مسایل هم باقی میمونه. در کل فکر نمیکنم بصرفه برامون.