-
تعداد محتوا
1,504 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
2
تمامی ارسال های Antiwar
-
تانک اصلی میدان نبرد تی-54/55 تانک اصلی میدان نبرد T-54/T-55 ( شامل تمامی نسخه ها )
Antiwar پاسخ داد به ALI تاپیک در تانک
تشکر از همه ی دوستان. فکر نمی کردم این کار تعویض توپ تا این حد دلیل داشته باشه. ممنون. اما در مورد برجک داش علی به نظر میاد بعضی کشورهایی که ارتقا دادن برجک رو عوض نکردن فقط یک تعداد صفحات فلزی به عنوان سپر بهش متصل کردن که شکل اون رو عوض می کنه. شاید بشه ما هم چنین کاری بکنیم. فکر نکنم زیاد هزینه داشته باشه. از نصب تروفی که ما روی این تانک ها زدیم هزینش باید کمتر بشه. از روسیه هم یجتمل بشود برجک بخریم. اگر البته بفروشد که بعید است این کار رو نکنه. تی 55 چی هست که بخوان ناز بکنند براش.- 75 پاسخ ها
-
تانک اصلی میدان نبرد تی-54/55 تانک اصلی میدان نبرد T-54/T-55 ( شامل تمامی نسخه ها )
Antiwar پاسخ داد به ALI تاپیک در تانک
یک سوال: چرا توپ های 100 رو کردن 105؟ یعنی این 5 میلی متر تا اینقدر اثر داره؟ ببخشید دیگه سواد توپ و تانک ما در حد صفر کلوین هست. یک سوال دیگه چرا ما این برجک رو مثل بقیه ی ارتقاهای تی 55 از این کروی بودن خارج نمی کنیم، باعث نمیشه گلوله ها کمونه کنه؟ کار سختی هم نباید باشه؟- 75 پاسخ ها
-
تانک اصلی میدان نبرد تی-54/55 تانک اصلی میدان نبرد T-54/T-55 ( شامل تمامی نسخه ها )
Antiwar پاسخ داد به ALI تاپیک در تانک
ممنون داش علی، خیلی جالب بود. فکر می کردم دوره ی این تانک تموم شده ولی مثل این که هنوز خیلی جاها وجود دارد. با این وجود فکر نمی کنید ما هم زودتر نفربرشون کنیم بهتر باشه؟ تی 72 ها کفایت نمی کند؟- 75 پاسخ ها
-
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Antiwar پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
کسی می دونه چند سورتی پرواز انجام شده؟ چون تا حالا دو تا تلافات داشتن، به عبارتی به علت نقص فنی و به عبارتی ساقط شده توسط پدافند. میشه به این شکل میزان تلفات در سورتی پرواز ناتو به عبارتی و توان پدافند لیبی به عبارت دیگر را بدست آورد. -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Antiwar پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
ای بابا آقا مجید خدا خیرت بده، من می گم دست از سر این جی دی پی بردارید خود غربیا هم بهش استناد دیگه نمی کنن، زیر بار نمی رن دوستان. اگر می گفتم کلا این شاخص ها غیر قابل استناد هستند که ما رو دار می زدن! علاوه بر حرف بسیار دقیق آقا مجید، در مقایسه ی بین پی پی پی و جی دی پی به این تعاریف توجه کنید: * شاخص درآمد سرانه: GDP از تقسیم درآمد ملی یک کشور (تولید ناخالص داخلی) به جمعیت آن، درآمد سرانه بهدست میآید. این شاخص ساده و قابلارزیابی در کشورهای مختلف، معمولاً با سطح درآمد سرانه کشورهای پیشرفته مقایسه میشود. * شاخص برابری قدرت خرید (PPP) شاخص درآمد سرانه از قیمتهای محلی کشورها محاسبه میگردد و سطح قیمت محصولات و خدمات در کشورهای مختلف جهان یکسان نیست. یکی از روشها متداول برای مقایسه ساختار اقتصادی کشورهای مختلف، استفاده از شاخص برابری قدرت خرید است. در این روش، مجموعهای از قیمتهای حاکم در یک کشور در نظر گرفته میشود و از آن برای ارزیابی قیمت تمام کالاهای تولید شده در سایر کشورها استفاده میشود. † توضیح این که مثلا قیمت بنزین در ایران تا همین چند ماه قبل یک دهم اروپا هم نبود ولی این در جی دی پی اصلا لحاظ نمی شد. به همین ترتیب بود بسیاری کالاهای دیگر، یا این که اگر یک خانوار خودش مرغ داشت و تخم مرغش رو برداشت می کرد در شاخص ها نیست ولی رفاه ایجاد می کنه. بنا بر این اومدن معیار رو گذاشتن قدرت خرید در هر کشور. [b]جناب واریور با چی به نظرت این اف پانزده رو زدن؟ چطور فهمیدی که مدل E هست از قیافه ی سقوط کردش؟ [/b] -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Antiwar پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]بله مثل کره جنوبی و ژاپن .... ولی کشور هایی که مردمش غربی ها را از کشورشون بیرون کردند پیشرفت کردند مثل کره شمالی و کوبا و ایران..... من با حرف شما موافقم. من منابع خود را ذکر کردم و نمیدونم چرا میگید معتبر نیست .وقتی تو سرچ گوگل هم میزنید همش gdp میاد که من منبعشو گذاشتم. با توجه به اینکه موضوع ما لیبی نه اقتصاد ایران بهتره تا اخطار نگرفتیم بحثو تموم کنیم.[/quote] خوب جالبه شما وقتی به مثال غربی ها می رسید می رید سراغ آباد ترین هاش ولی وقتی کشورهای آزاد شده از استعمار رو مثال می زنید میرید سراغ ویران ترین ها! چرا از هند و چین به عنوان مثال استفاده نکردید؟ آیا کشورما از نظر منابع انسانی و مادی مشابه کوبا و کره ی شمالی است؟ اگر تحریم های ظالمانه ی بین المللی نبود فکر می کنید کوبا و کره ی شمالی به این صورت در می آمدند؟ فکر می کنید اگر توسعه ی پایدار رو ملاک قرار بدیم کشوری مثل کره ی جنوبی آینده ی خوبی خواهد داشت؟ بنده نگفتم منابع شما معتبر نیست، عرض کردم شاخص جی دی پی الان در علم اقتصاد دیگر تک بعدی مورد بررسی قرار نمی گیرد و شاخص های جدید تری لحاظ میشه مثل پی پی پی جی دی پی. البته ابتدا در پست قبلی یک اشتباه سهوی رخ داد که بعد پست را ویرایش کردم، الان لطفا لینک جدید را مشاهده بفرمایید به خوبی توضیح داده چرا جی دی پی معیار مناسبی نیست. http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_GDP_%28PPP%29 ایران در این رده بندی از نظر بانک جهانی در سال 2010 در رتبه ی 18 قرار می گیرد. شما بحث انحرافی طرح نفرمایید بنده هم ادامه نمی دهم. لیبی در هر سناریویی که در نظر بگیرید ، چه اشغال نظامی، چه رها سازی به حال فعلی، چه بقای قذافی، آینده ی شیرینی نخواهد داشت. یا وارد جنگ های داخلی خواهد شد مثل سومالی و افغانستان، یا وارد دیکتاتوی ضعیف شده ای می شود مثل عراق صدام بعد از جنگ خلیج فارس، اگر هم اشغال نظامی شود که الگوی عراق و افغانستان عینا پیش رویمان است. مگر آن که معجره بشود و دست غربی ها از مداخله کوتاه شود. بگذریم از این که بسیاری از زیرساخت هایش را نیز از دست داده. -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Antiwar پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]وجود اینترنت در کشوری نشان پیشرفت فرهنگی در ان کشور است[/quote] واقعا فکر می کنید این طور است؟ [quote]بعد کی گفته ایران جزو 20 کشور برتر جهان از لحاظ اقتصاد هستیم؟؟؟ http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_GDP_(nominal[/quote]) gdp دیگه چندان مرجع مقایسه نیست چون شاخص ناقصی است از gdp pppاین روزا بیشتر نهادهای جهانی استفاده می کنند: http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_GDP_%28PPP%29 یا gnp هیچ کشوری وقتی پای غربی ها توش باز شده به آبادانی نرسیده تا وقتی که مردمش بعد از سالها نکبت و سختی و عقب افتادگی بندازنشون بیرون -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
ب[quote]ا سلام این مردتیکه ناحسابی نون به نرخ روز خور، که خودشو جای علمای برادران اهل تسنن هم جا زده و هر از گاهی اظهار فضل میکنه با اینکه توو جلسات مجمع تقریب مذاهب هم از سوی قطری ها شرکت میکنه برای وحدت ، خودشو نماینده و رهبر همه برادران اهل تسنن دنیا میدونه!!!! از هر فرصتی برای ضربه زدن به تشیع و اتفاقاً ایجاد تفرقه و از بین بردن وحدت شیعه و سنی از هیچ تلاشی غیر مشروع دریغ نمیکنه Evil or Very Mad Evil or Very Mad چون سرش با امیرای قطر توو یک آخوره توقعی بیش از این ازش نمیره.... چون همه شون همکاسه همون جلادها و غیر آدمیزادای عرب نمای بحرینی و سعودی و اماراتین. انشاءالله آقامون مهدی فاطمه ارواحنا فداهما سزا شون رو بده.... [/quote] سلام برادر نجف، این قرضاوی پای ثابت کنفرانس وحدت اسلامی بود. کلا هم موافق وحدت شیعه و سنی. دست روزگار، چند سال قبل پسر ایشان را در مصر شیعه کرد، شد این که می بینید! خیلی هم آدم بدی نیست ولی خوب بد جور حالش گرفته شده. خدا همه رو از حب و بغض نجات بده و به راه راست هدایت کنه. آقای پاتریوت، موافقم، چند صدایی و تنوع فکر و تحلیل چیز خوبی است. اگر افراد ملزوماتش رو رعایت کنند برکات زیادی داره -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]بله ! پوتین از این غلطا این روزها زیاد میکنه ! همینطور مدودوف هم کلی اعتراض کرده ! منتها اینها یا خرن ! یا دنیا رو خر فرض کردن ! اگر راست میگن پس چرا قطعنامه رو وتو نکردن ؟![/quote] فکر کنم هردوش باشه بردار، ابراهیم! [quote]من فکر نکنم اگر ظهور هم اتفاق بیفته در ایران باشه ما به شیعیان بحرین پشت کردیم و گذاشتیم وهابی های از خدا بیخبر آنها را قتل عام کنند خیانت کردیم!![/quote] دوست عزیز اگر این برادران ما در بحرین به بلوغ کافی رسیده باشند، که به نظرم خیلی جلوتر از قیام قبلیشون هستند، همین عِده و عُدشون کفایت می کنه برای سرنگونی آل خلیفه. بهترین کمکی که ما بهشون و به کل شیعه می تونیم بکنیم اینه که دخالت مستقیم نکنیم و پشتیبانی سیاسی و معنوی داشته باشیم. اوضاعشون از زمانی که ما داشتیم در ایران انقلاب می کردیم قطعا بدتر نیست. اگر ادامه بدن قطعا پیروز میشن. [quote]شاره اینجانب به موضوع "فردیت" و "روح هویت جمعی" بود که "هویت های جمعی" و "بت قرار دادن هویت های جمعی (اعم از قومی و قبیله ای و فرقه ای و دینی)" می تواند سبب "زوال فردانیت" انسان و در نتیجه زوال تدریجی "مشارکت فعالانه آحاد انسانی یک جامعه زنده و پویا در فرآیندهای اجتماعی شود" [/quote] دوست عزیز آقای پاتریوت، فرد گرایی و جمع گرایی هردو رویکردی امانیستی است، تا وقتی که ما سیم اتصال به وحی رو قطع نکردیم مثل غربی ها و تا وقتی که مخلوق را جای خالق جا نزدیم مثل اینکاها، زیاد نگرانی ای وجود ندارد. احتمالا منظور شما هم همین بود. که در این صورت حرف بسیار درستی است. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
جناب پاتریوت. سال نوی شما هم مبارک باشد برایتان سال پر برکتی را آرزومندم، در مورد فرمایشتان نظر خاصی به ذهنم نمی رسد، چون نتیجه گیریتان را از این مقدمه ای که بیان کردید نمی تونم درک کنم و متوجه نشدم دقیقا از این بیاناتتان به کجا می خواهید برسید، ولی در کل به این شکل هم می شود وقایع اسپانیا و اینکاها رو مورد بررسی قرار داد. ممنون از توضیحتون -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Antiwar پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]مشکلي از بابت صادرات سلاح نيست , فقط خواستم عوض شدن لحن رسانه هاي خودي رو درباره اين تحولات اخير بگم, و گرنه بند هم خوشحال ميشم ما صادرات سلاح داشته باشيم...[/quote] ما همیشه نسبت به لیبی دو نگاه در بدنه ی حاکم داشتیم، نگاهی که با وجود مسایلی مثل امام موسی صدر و حتی این اواخر چرخش 180 درجه ای قذافی به سمت غرب، بهش خوش بین بود و معتقد بود باید به خاطر منافع از برخی ارزش ها کوتاه اومد و روابط برقرار کرد. نگاه دومی که ارزشی بود و این آدم رو به هیچ عنوان مگر به ضرورت نمی پذیرفت و قذافی رو آدم متکبر، مستبد و ظالمی می دونست. تا جایی که من می دونم نگاه غالب همین دومی بوده ولی گاهی اون آدم های هزینه فایده محور یک کارهایی کردن. بنا براین اگر اون موارد خاص رو کنار بگذاریم زیاد واکنش تلویزیون ما به مسایل لیبی با موضع گیری های سابقمون تفاوت نداره. لیبی خیلی سعی می کرد به ایران خودش رو نزدیک کنه یا به عبارت بهتر ایران رو جذب خودش کنه. حتی یک وقتی، همین اخیرا زمانی که شدیدا برخی بحث هلال شیعی رو راه انداخته بودن، اومد گفت ما همه شیعه هستیم ولی کسی ایران تحویلش نگرفت. این آقای قذافی بیشتر از هر چیزی عاشق این بود که یک امپراطوری آفریقایی و اسلامی ایجاد کنه و خودش بشه رییسش، برای این هدفش هم هر کاری می کرد، بنا بر این انتظار داشت ما هم محترمانه بیایم بریم زیر پر و بال این رهبری! چون با عربستان هم اصولا مشکل ذاتی داشت، درست مثل مصر، درست مثل قطر، از قاعده ی دشمن دشمن من دوست من است پیروی می کرد. اگر واقعا ما چراغ سبزی نشون داده بودیم الان رابطه ی خیلی نزدیکی ایجاد میشد. لحن ما در ارتباط با لیبی تقریبا همین بوده که الان از تلویزیون و در اظهار نظرهای رسمی مقامات می بینیم. خیلی فرقی وجود ندارد. -
تحولات شمال افریقا تحلیل و پیگیری تحولات شمال افریقا ( لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش و مصر )
Antiwar پاسخ داد به EMPEROR تاپیک در اخبار تحلیلی
از قدیم گفتن هر دیونه ای به کار خودش عاقله! این بابا اتفاقا این جا عقلش خوب می رسه که موشک نمی زنه اروپا و اصلا به روی خویش هم نمی آورد که اومدن دارن می کوبن کشورشو. (البته اگر داشته باشه همچین موشکیو) همون طوری که برخی دوستان گفتن همچین کاری یعنی این که مجوز جنگ رسمی رو به اونا بده. شورای امنیت اجازه ی تجاوز زمینی و اشغال رو نداده، ولی اجازه مداخله ی محدود هوایی رو داده. پس کار غربی ها کاملا تا اینجا قانونی است. اگر یک موشک بخوره به یکی از کشورها یعنی اعلام جنگ لیبی به اون کشور. از این جا به بعد تجاوز نظامی طبق منشور ملل کاملا قانونی خواهد بود. جناب استوکا، حالا بقیه ی سلاح ها و هواپیماهاش کجایین؟ احتمالا بخشیش از فرانسه و اروپا نیومدن که؟ بازاره سلاحه دیگه هر کی بخره می فروشن! باز خوبه ما فقط تانک کش دادیم. نرفتیم که کمک بلا عوض بکنیم. حالا عکس رو بزار ببینیم خوش حال شیم صادرات سلاح هم داریم فکر کنم سمندم اون جا صادر کرده باشیم. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام به برادر پاتریوت، [quote]اول: کی فرمایش کرده که انقلاب های مخملی کپی برداری اقتباس یا الهام از انقلاب اسلامی 57 ایرانه!؟ برادر عزیزی که چنین نظری دارید ... به این هم فکر کردید که کاریزما و مصدر الهام و انسجام دهنده مذهبی انقلاب اسلامی کجا!؟ و تئوری های تمرین شده و تصحیح شده غرب در تخریب موریانه ای بلوک شرق (آلمان شرقی، رومانی، چکسلواکی سابق، مجارستان) که بعدا بشکل بروز شده در گرجستان و اوکراین آزموده شدن کجا!؟ [/quote] جناب پاتریوت حالا شما زیاد ناراحت نشو، بچه یه چیزی گفته دیگه، زدن نداره که! به هر حال خدمت شما عرض کنم، تئوریسین هایی که انقلاب های رنگی و کلا مبارزات غیر خشونت آمیز در مقابل نظام ها رو طراحی کردن مثل حضرت جین شارپ یکی از مهمترین منابع الهام بخششون و یکی از مهمترین الگوهایشان همان انقلاب 57 است. به عبارت دیگه، انقلاب های رنگی به نحوی ماکت و کاریکاتور انقلاب ماست که به قول شما برای تخریب موریانه ای بلوک شرق طراحی شدن. اگر دقیق بشین به این انقلاب ها می بینید که عناصری از انقلاب ما رو کامل دارن و عناصری رو ندارن مثلا همون رهبری کاریزماتیک و انسجام دهنده که شما اشاره کردید. اشاره ی به این مطلب در اون متن ناظر به همین بود که اگر کسی بتونه این عناصر مفقود رو به جریان تزریق کنه احتمال داره بتونه اون انقلاب رو جهت دهی کنه. البته می تونه یک سری میان بر هم بزنه یا از برخی آلترناتیوها به جای رهبری فرزانه ای مثل امام استفاده کنه که بحثش بماند. اصلا شاید مهمترین علت و ریشه ی اختلاف نظر حضرت استاد مصطفی با کارشناسان صدا و سیما در همین باشه که ایشون این عناصر را مفقود یا کمرنگ می بینند و بهش اشاره می کنند و کارشناسان عناصر فوق رو حاضر می دونند. یعنی این تشابه زیاد دو انقلاب و عناصر مشترکش باعث تشتت در تفسیر شده. [quote]دوم: می بخشید اینو می گم اما سربازان اسپانیایی چندان هم به ایفای نقش خدایان نیازی نداشتن هر چند که در برخورد با اون مردم و بمجرد اطلاع یافتن از اصل داستان چنین رفتار کردن ... اما باید نکته تلخی رو اینجا تحویل گرفت: مردمانی که تصور می کردن حاکمانشون نقش پروردگار اونها رو دارن در جامعه ای که فکر و زبان و مشارکت و ارتباطی وجود نداشت در جامعه کاملا هرمی و سلسله مراتبی و سنتی سرخپوستی اینکایی وقتی که امپراتورشونو ازشون گرفتن اون زمان بود که اون مردم به استعداد 200000 نفر خود دم تیغ سلاخی 400 اسپانیارد دادن ... به این هم فکر کنید دوست عزیز و نگاهی هم به خاورمیانه و حتی خودمون بندازیم اینو با کمال خلوص نیت و بی هیچ حب و بغضی مطرح کردم [/quote] قسمت دوم فرمایشتون رو من متوجه نشدم، اگر فکر می کنید مهم است دقیق تر بگید تا استفاده کنم. اما اون قسمت اول نوشته هام بیشتر کاربرد تمثیلی داشت تا این که بخوایید نقد تاریخیش بکنید. اگر دوست دارید جاش بگذارید در یکی از اساطیر یونان باستان چنین اتفاقی افتاد. [quote]عزیزان می خوان پند بگیرن خواه ملال! [/quote] حتما قسمت پند آموز را بفرمایید که بهره مند بشم. در مورد عدم لزوم دخالت در بحرین و دامی که برامون پهن شده و عناصر تندرو، صد در صد با دوست خوبم مصطفی موافقم. همیشه همین تندروی ها و جلو تر از امام حرکت کردن کار دست شیعه داده -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
ببین آقا مصطفی عزیز دل من، حقیقتا من اون پاسخ صفحه ی 6 7 8 شما رو هم مصداق همین عرایضم می دونم. همون جا هم می خواستم مورد به مورد براتون بنویسم که چطور نوشته ی من رو سوء برداشت کردید. بعد دیدم لزومی نداره. شما اهل فضلید، حتما بنده رو قابل نمی دونید که فکری عاقلانه داشته باشم. اصولا از قدیم می گویند اصل بر این است که نویسنده ی یک مطلب عاقل است. لذا بر همین منوال باید نوشته اش را تفسیر کرد، قطعا به علت محدودیت های نوشتن من نمی تونم از سیر تا پیاز جزییات هر چیزی رو بنویسم، اما خواننده باید فرض کنه که یک چیزهایی رو پیش فرض نویسنده در ذهن داشته و نیاد یک برداشت بسیار ضعیف بکنه. یا مثلا چیزایی که کلیشه ای از این طرف و اون طرف شنیده نسبت بده به نویسنده. مخصوصا این که قبلا نوشته های فرد رو دیده باشه و بدونه سابقه ی ذهنیش چی هست. مثلا همین نوشته ی آخر بنده رو ببینید، باز هم دچار همون مشکل شده: [quote]بنده نميتونم برداشت مثبتي از فرمايش شما داشته باشم، مگه اينكه شما اعتقاد به اين دارين كه به قول فرمايشتون در صفحهي بعد، ديكتاتورها مورد حمايت غرب هستن و چه سكوتشون و چه بيانيهها و قطعنامهها و چه تمهيلشون، براساس حمايت از ديكتاتورهاست. دليلي كه براي اين امر ميارين هم اينه كه اگه غير اين بود، بايد زودتر با اين امر برخورد ميكردن! شايد اشتباه از برداشت بنده و يا در حالت بدتر، حس مغالطهگري شديد بندهاس كه چنين برداشتي از فرمايشات شما به ذهنم ميرسه كه يا غرب بايد خلقالساعه واكنش نشون بده يا اگه نشون نده، پس حمايت كرده از ديكتاتورها![/quote] باز هم شما فرمایش بنده که نهایتا در مورد تاپیک مصر و لیبی است را تعمیم دادید به کل دیکتاتورها! یا این که تنها منطق صحبت من رو قرار دادید سرعت در برخورد کردن غربی ها! آیا شدید برخورد کردن فقط زود برخورد کردن است؟ خیر لحن برخورد، نوع واکنش به نسبت جنایت و همه ی این ها در کنار سرعت برخورد ، شدت یک برخورد را نشان می دهد. فرض کنید این اتفاق در ایران می افتاد، همین طور برخورد می کردند؟ بگذریم از متلک هایی که من به شما نزدم و شما در همین دو یا سه خط بنده را محروم نگذاشتید. [quote]حرف غلطي نيست. لكن اولاً بايد اين رو در نظر بگيريم كه قذافي، دوست غربه؟ ثانياً قذافي با اسرائيل قابل قياسه؟ ثالثاً علت سكوت در برابر جنايات اسرائيل، با ماجراي ليبي حول يه محور و قضيهاس؟ رابعاً سكوت غرب در موضوع ليبي با سكوت غرب در موضوع اسرائيل، يكسان و به يه هدفه؟ ضمناً آيا اگر بنده از اين فرمايش شما، باز تعميم و كلينگري رو برداشت كنم (به دليل ذكر جملهي «اصولا غربی ها برای دوستاشون (به خاطر منافعشون) یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند»)، باز مستحق حملات كلامي شما هستم و تحمل اتهام مغالطه؟ فكر نميكنين درصدي هم مشكل از نوع بيان كلمات شما باشه؟[/quote] آیا من نگفتم وقتی این گونه حمایت می کنند یعنی دارند سودی می برند؟ آیا بحث تنها دوستی بود؟ آیا میزان حمایت غرب از اسراییل به همان اندازه است که از قذافی حمایت کردند؟ چقدر به اسراییل مهلت دادند که قضیه ی فلسطین را مختومه کند و چقدر به قذافی؟ تعمیم شما وقتی مصداق مغالطه است که خارج از آن چه عرف از یک حرف کلی برداشت می کند بحثی را عمومیت بخشید، یا حتی برعکس بیانی را که در مورد چیزی مصداقی است عمومیت دهید. [quote]اگر بنده كل غرب و شرق و حكام عربي و رسانههاشون رو با يه چوب ميرونم، براي عرضم مبناي منطقي دارم و محصول سالها كنكاش و مطالعاتم هست. حق اين بود كه مستدات مطالبه ميفرمودين، نه به ازاء عرض بنده و من حسب تلافي، چنين كلامي رو بر زبان بيارين. ولي ان شاءالله كه به قول فرمايش شما، هر كدوم از اين شبكات و حكام، نه تنها با يكديگر هماهنگ نيستن، بلكه هركدوم بنا به منافع خود دارن عمل ميكنن و عملكرد كلان واحدي رو شاهد نيستيم. [/quote] دقیقا چون بنده شما را انسان عاقل و فهیمی ارزیابی می کنم، هیچ وقت نه این گفته ی شما را به سخره گرفتم و نه یک استدلال ضعیف و بی منطق را از خودم در آوردم و به گزاره ی شما نسبت دادم (مثلا بگویم، شما از آن دست متوهمینی هستید که فکر می کنید همه چیز زیر سر انگلیس است. هر چند فکر می کنم شما معتقدید که همه چیز زیر سر انگلو ساکسون هاست ) اما شما با فرضیه ی من چه کردید؟ ذهن خوانی! جمله ی بنده :[quote] برای هر کدام نقش مستقلی قایلم؟ [/quote] برداشت شما: [quote]ولي ان شاءالله كه به قول فرمايش شما، هر كدوم از اين شبكات و حكام، نه تنها با يكديگر هماهنگ نيستن، بلكه هركدوم بنا به منافع خود دارن عمل ميكنن و عملكرد كلان واحدي رو شاهد نيستيم. [/quote] من جایی گفتم هماهنگ نیستند؟ نقش مستقل داشتن یعنی این که هیج هماهنگی ای ندارند؟ یعنی این که عملکرد کلانشان هیچ سمت و سویی ندارد؟ من چنین حرفی زدم؟ ممکن نیست آدم های مستقل اشتراک منافع پیدا کنند و یکسان عمل کنند؟ بگذریم، برای تنویر بیشتر عرایضم یکی از تحلیل هایی که در بحث انقلاب مصر گذاشته بودم را مجددا می گذارم، شما مقایسه کنید با چیز هایی که به من نسبت داده اید. البته لطفا این تحلیل را نقد نکنید چون در مواردی نظرم تغییر کرده ولی در کل می تواند جهت گیری فکری را نشان دهد، آیا با آن چه در همین تاپیک شما به من نسبت می دهید و نوشته هایم را بر اساس آن تحلیل می کنید تطابق دارد؟ لطفا رجعت بکنید و مباحثات بین خودمان را مجددا مطالعه کنید: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=14140&postdays=0&postorder=asc&start=165 [quote]زمانی استعمارگران اسپانیایی موفق شده بودند که به بومیان به قبولانند که سرباز اسپانیایی از نسل خدایان است و به هیچ وجه نخواهد مرد. نتیجه این بود که بومیان حتی تلاشی برای شورش یا اقدام برای جنگ نمیکردند. چند زمانی است که این ذهنیت در ذهن بسیاری از تحلیل گران جهان سوم تزریق شده که هر چه غربیان طراحی کنند حساب شده و شکست ناپذیر است و هر اتفاقی که میافتد یا از نقشهی آنان بوده یا برایش از پیش برنامه داشتهاند. بخشی از این تصور درست است. غرب برای بسیاری از امور برنامههای طویلالمدت میریزد ولی در موارد بسیاری در مقابل خواست مردم به شکست می انجامد و در موارد بسیاری اشتباهات فاحشی مرتکب میشوند. با این مقدمه عرایضم رو مینویسم: یک تحلیل جامع بایستی شامل بر 4 حوزهی مهم باشد: 1. آنالیز وضعیت زمینهای بحران 2. تحلیل عوامل و بازیگران آغاز کنندهی بحران 3. عوامل و بازیگران موثر در تغییر روند بحران 4. تعیین پاسخ متناسب برای کسب منافع حداکثری (مادی یا معنوی) و تحمل ضرر حداقلی انجام چنین تحلیلی در این سایت خارج از حوصلهی خواننده خواهد بود ولی اگر بخواهیم در دو خط وضعیت زمینهای را شرح بدهیم این گونه میشود: آمریکا در منطقه از زمان بوش احساس خطر میکند. ادامهی روند کنونی منطقهای نتیجهای جز نزول قدرت آمریکا و سقوط هم پیمانانش ندارد. ضمن آن که حمایت از دیکتاتوریهای منطقهای برای ایالات متحده هم هزینهی مالی و هم هزینهی حیثیتی بالایی دارد و موجب تضعیف دیپلماسی عمومی آمریکا در خاورمیانه و جهان میشود. پس به دنبال راهکاری برای خروج میگردد. با این تحلیل سناریوهای آمریکا یک الزام است، برای فرار از موقعیتی که در آیندهی نزدیک گریبان گیر او خواهد شد. بنا بر این امریکا در وضعیت فرار رو به جلو قرار داشته و استراتژی او نیز ناچاراً با ریسک بسیار بالا همراه است. راه حلی که ایالات متحده در پیش گرفت همان چیزی بود که آقا مصطفی تفصیلاً بیان کردند. با این تفاوت که در زمان بوش متکی بر قدرت نظامی بود و در زمان اوباما بر سازمانهای امنیتی و رسانهای متمرکز شد. البته معمولاً طراحیهای این چنینی با فرضیات متعدد ترسیم میشود. اهداف حداکثری و حداقلی و کنشها و واکنشهای متعدد همهی بازیگران در آن لحاظ میشود و نهایتاً یک نقشهی خروج در صورت عدم موفقیت خواهد داشت. علی رغم این تحلیل دوستان تنها تفصیلی از حالت موفقیت صد در صدی پلان آمریکاییهاست. اما نقطهی ضعف اصلی تحلیل این است که دیگر بازیگران منطقهای و جهانی، به حساب نیامده اند. بازیگران منطقهای عبارتند از : 1. ایران و متحدانش: اولین چالش در مقابل این پلان که از تحلیلهای دوستان جا مانده ایران است. ایران نه تنها یک بازیگر منفعل نیست بلکه در عرصهی بینالمللی یک بازیگر بیش فعال تلقی میشود. خصیصه ی یک انسان بیش فعال این است که حتی اگر ارادهی سکون داشته باشد از این کار عاجز خواهد بود. ایران نیز در فضای بینالملل دارای چنین شرایطی است. زیرا که حتی اگر حاکمیت مرکزی ، قصد تنش زدایی و انفعال داشته باشد. نمیتواند مانع از فعالیت عناصری شود که در خارج و داخل ایران بر مبنای ایدئولوژی انقلاب اسلامی در حال فعالیت هستند. بنا بر این شاهد هستیم حتی در مواردی فراتر از توان اقتصادی و سیاسی خود در حال فعالیتهای برون مرزی است. خواستههای ایران چیست؟ الف) عقیم سازی و یا کارشکنی در فعالیتهای آمریکا و هم پیمانانش (خواستهی حداقلی) بر این مبنا ایران ابتدا خواهد کوشید که طرحهای آمریکا در منطقه را به شکست کشاند و در صورت عدم موفقیت خواهد کوشید تا از دستیابی غرب و آمریکا به خواستههای حداکثریشان جلوگیری نماید. ب) نشر پیام انقلاب (خواستهی حداکثری) انقلاب اسلامی حاوی 2 پیام بزرگ بود: 1. حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه 2. آزادگی، (ان لمیکن لکم دین و کنتم تخافون المعاد، فکونوا أحرار فی دنیاکم ). پیام اول از مختصات شیعی است و تنها با نشر تفکر شیعی آن هم در اعلا درجهی آن امکان صدور دارد. اما پیام دوم جهان شمول است که البته مقدمه ایست برای پیام اول. بنا بر این، از حکومت لائیک و سکولار تا حکومتهای اهل تسنن میتوانند مستمعین آن باشند. نتیجهی نشر پیام دوم وحدت است. ابتدا میان مسلمانان و سپس میان پابرهنگان جهان در مقابل طاغوتیان. هر تحولی در جهان و منطقه که بتواند یکی از این اهداف ما را محقق سازد یا این امکان را ایجاد کند که فضا برای نشر افکار انقلاب ایران تسهیل شود، یک موفقیت برای انقلاب اسلامی تلقی خواهد شد. بدیهی است که پیش از ما نیز افرادی چون جمال عبد الناصر پیام دوم انقلابمان را نشر داده و از آن انتفاعاتی بردهاند، ولی پس از آن به دلیل اشتباهات شخصی و یا انحرافات فکری دیگر که داشتهاند نا کام ماندهاند. پر واضح است که اشتراک پیام به هیچ عنوان نقصی برای ما نبود و دلیلی بر سرنوشت مشابه نخواهد بود. بلکه فضلی برای صاحبان سابق آن بر شمرده میشود. آیا ایران استعداد لازم را دارد؟ بله، هم اکنون ایران به واسطهی هم پیمانیاش با حزب الله و سوریه و نزدیکی روابطش با قطر در میان امت عرب برای خود عمق استراتژیک تعبیه کرده است. موفقیت چشم گیر ایران در برقراری ارتباط با اخوان المسلمین و تأثیر گذاری بر سیاستهای آنان در سالهای اخیر مرهون همین توانایی است. البته به طور قطع میزان نفوذ ایران در کشورهای مختلف به یک اندازه نیست. ولی در کشورهایی که برای ایران حایز اهمیت استراتژیک بودهاند قابل ملاحظه است. به عنوان مثال در مصر به قدری است که شبکههای انسانیِ طراحی شده توسط هم پیمانان ایران، در تمامی سطوح نظامی و سیاسی قابل مشاهده است. شاهد این مدعا تجهیز حماس به سلاح و مایحتاج لازمه از طریق کانالهای موجود و دستگیری دو مورد شبکههای محلی جاسوسی ایران در مصر در یک سال اخیر است که در رسانههای داخلی کمتر انعکاس یافته. افزون بر این بسیاری از بازوان ایران مستقل عمل میکنند. علاوه بر سپاه قدس، سازمانهای اطلاعاتی، دستگاه دیپلماسی ، حماس و حزب الله، در بسیاری از کشورهای اسلامی عناصری یافت میشوند که وابستگی اعتقادی و فکری به ایران دارند. این عناصر هم به صورت بالفعل و هم به صورت بالقوه موجود بوده و بعضاً بدون اطلاع سازمانهای مربوطه مشغول فعالیت هستند. بسیاری از دست آورد های ایران در سالهای اخیر نه از روی برنامه ریزی و قصد داخلی بلکه مدیون چنین افرادی است. ضمناً بد نیست بدانیم انقلابهای مخملی کپی برداری از انقلاب ایران است. پس اگر کسی با آن آشنا باشد و بتواند در آن ایجاد خلل کند، همانا خود ما هستیم زیرا که نمونهی واقعی آن را تجربه کردهایم. 2. دیکتاتوریهایی که در این پلان بایستی دچار دگرگونی شوند. مهمترین خواستهی این دست حاکمان حفظ موقعیت خویش در مسند حکومتی است. در این راستا این دست کشورها از کمک به یکدیگر دریغ نخواهند کرد. سادهانگارانه خواهد بود که بیندیشیم این دست حاکمان به وعدهی حفظ ثروت و دارایی و رفاه دست از حکومت خواهند کشید. 3. ترکیه و اسراییل نقش ترکیه و اسراییل با تحلیل اشخاص از اوضاع داخلی این دو کشور ارتباط تنگاتنگ دارد. موضوعی که خود نیازمند صفحات بسیاری است لذا از این دو کشور ترجیحاً گذر میکنم. بازیگران جهانی:[/b] 1. [b]چین و روسیه چین و روسیه دو بازیگر عمدهی جهانی هستند. هرچند قدرت تأثیر گذاری روسیه کاهش یافته ولی چین در حال قدرت گیری است. به هر حال دو نگرانی حساسیت آنان را در مقابل سناریوی فعلی آمریکا بر خواهد انگیخت: الف) سناریوی آمریکایی باعث قبضهی بیش از پیش قدرت در خاورمیانه توسط آمریکا خواهد شد. امنیت انرژی چین وابسته به خاورمیانه است. لذا بعید است این کشور حاضر شود که شاه رگ حیاتی خود را کاملاً در اختیار رقیب و دشمن خویش گذارد. حال آن که سیاست چین و روسیه گسترش نفوذ در خاورمیانه از طرق مختلف از جمله ایران است. لذا این احتمال وجود دارد که چین به صورت پنهانی با مداخله در عوامل موجود باعث شود که سناریوی آمریکا دچار اشکالات عمده شود. ب) هر دو کشور این بیم را خواهند داشت که دامنهی اعتراضات به مرزهایشان نیز سرایت کند. کما این که چین طعم مورد مشابهی را در زمان اوباما در منازعات ایغورها چشیده و از توان بسیج رسانهای آمریکا مطلع است. روسیه نیز به دفعات قربانی انقلابهای مخملی بوده است. 2. فرانسه و اروپاییان البته من برای این کشورها نقشها مستقل قائل هستم که به صورت پنهان عمل میکنند ولی به همان دلیل که از ترکیه و اسراییل عبور کردیم از این مورد نیز صرف نظر خواهیم کرد. سناریوهای احتمالی: 1. تشکیل حکومتهای اسلامی تحقق چنین خروجیای به منزلهی خروج امور از دست غرب و فاجعهای برای سیاستهایشان خواهد بود. بر خلاف تصور اغلب مردم این سناریو برای ما نتیجهی برد حداکثری نخواهد بود. اسلام گرایان اهل تسنن به دو دستهی افراط گرای تکفیری و غیر افراط گرا قابل تقسیماند. خوشبختانه اهل تسنن مصر از دستهی دوم بوده و اخوان المسلمین علی رغم تبعیت از اندیشههای عبدالوهاب آنتی تز وهابیت تکفیری به حساب میآیند. (با یک سرچ ساده دو واژهی وهابیت و اخوان المسلمین میتوانید به اطلاعات خوبی دست یابید) اما وقتی انقلابها به خشونت و معنی دقیق انقلاب منجر شوند. اندیشههای افراطیتر مجال حکم رانی خواهند یافت و انقلابها فرزندان خود را خواهند بلعید. روی کار آمدن این دست حکومتها باعث میشود نشر پیام اول انقلاب ما دچار اختلال شود و حتی احتمال جبهه گیری بر علیه حکومتهای شیعی نیز با گذشت یک بازهی زمانی منتفی نیست. با این وجود به علت سلفی ستیزی در الازهر و رقابت مصر و عربستان و بعضی فاکتورهای دیگر مثل ترس غرب، احتمال عدم وقوع چنین افراط گراییای محتملتر است. در هر صورت در ابتدا شکل گیری جبهههای ضد آمریکایی و اسراییلی در منطقه باب میل ماست. لکن تجاوز نظامی یا کودتا به سبک گزینهی چهارم در دستور غرب قرار خواهد گرفت. احتمال تشکیل چنین دولتی زیاد نیست. به دلایل متعدد. ولی بعید هم نیست. وقوع این حالت باخت برای آمریکا و برد در کوتاه مدت برای ما با احتمالِ باخت در دراز مدت است. 2. تشکیل حکومتهای سکولار و لیبرال در فضای دمکراتیک با مشارکت اسلام گرایان این مورد بهترین حالت برای آمریکاییان خواهد بود زیرا معتقدند تمامی اهدافشان را برآورده خواهد کرد. چنین تحولی منافع ایران را نیز به صورت حداکثری در میان خواهد گرفت. الگوی این دست حکومتها ترکیه خواهد بود. کشوری مانند ترکیه بیش از کشورهایی چون عربستان و مصر ظرفیت همکاری با ایران را خواهند داشت. روی کار آمدن این دست حاکمیتها در منطقه باعث تضعیف یکی از خطرناکترین آنتی تزهای منطقهای یعنی وهابیت تکفیری و طالبانیسم برای انقلاب ما خواهد شد. تحولی که میتواند هم تهدیدات امنیتی ما را کاهش داده و هم فضای مثبتی برای آماده سازی جهان اسلام در یک بازهی زمانی طولانی مدت برای دریافت پیام اول انقلاب ما فراهم آورد. اما نکتهی دیگر آن که مواضع ضد اسراییلی و ضد آمریکایی جزء جدایی ناپذیر این حاکمیتها خواهد بود. همین که در جهان اسلام حاکمان برای کسب محبوبیت مجبور به چنین ژستهایی میشوند و غرب آن را به عنوان یک واقعیت میپذیرد، خود یک دست آورد نیکو برای ما و عقب نشینی برای آمریکاست. من مطمئن هستم این سیاست ظاهر سازی تنها در کوتاه مدت موفق خواهد بود زیرا که در صورت ایجاد هر گونه منازعهی جدی مثل جنگ 33 روزه چهرههای دو رو مجدداً شناسایی خواهند شد و این در حالی است که همین سخنان و الگو گیریهای ظاهری از مواضع ایران باعث محبوبیت بیشتر این تفکر در میان مردم منطقه خواهد شد که موضع غرب را تضعیف خواهد کرد. البته آمریکا نیز متقابلاً خواهد کوشید با الگو سازی این دست دمکراسیها و دست یازیدن به نبرد تبلیغاتی جبههی داخلی ما را تضعیف کند که هشیاری جدی میطلبد. از سوی دیگر هم پیمانانی چون سوریه نیز در معرض خطری جدی قرار خواهند داشت. از سوی دیگر مشروعیت اسراییل را به مانند ترکیه مطالبه خواهد نمود که دست آورد بزرگی است. (البته بعید است بتوانند این خواسته را به ثمر برسانند. کما این که در عراق و افغانستان که تحت اشغال مستقیم بودند چنین امری به علت مقاومت مردم محقق نشد. احتمال قطع روابط مصر با اسراییل بیش از برقراری رابطه در کشورهای دیگر است) ایده آل ما تشکیل حکومتی در مصر با ویژگیهای حکومت عراق فعلی است دولتی که منافع ملی را در همراهی با ایران و مراعات با آمریکا میبیند و همهی طیفهای فکری در آن مشارکت فعال دارند. ضمناً به شعائر اسلامی احترام ویژه گذارده و به آن پایبند است. در این شرایط ما تکیه گاه اسلام گرایان نیز باقی خواهیم ماند و خطر افراط گریِ تکفیری از بین خواهد رفت. در این سناریو همانند عراق و افغانستان منطقه در کشمکش نرم میان ایران و آمریکا باقی میماند. 3. تشکیل حکومتهای سکولار و لیبرال بی مشارکت اسلام گرایان منظور حکومتی مانند ترکیه پیش از روی کار آمدن اردوغان است. این مورد به دلیل این که خاصیت مردمی بودنش را از دست میدهد و طیف عظیمی از مردم احساس تعلق به آن نخواهند داشت وقوعش مطلوب طراحان نیست و باعث میشود اهداف حداکثری آمریکا بر آورده نشود. ضمن آن که فضای دمکراتیک حضور اسلامگرایان را تضمین میکند. و حذف آنان به معنی باقی ماندن یک گروه فشار قدرتمند و نوعی نارضایتی عمومی است که در این صورت چیز زیادی به نفع آمریکا ایجاد نشده است. با این وجود اگر اوضاع به نحوی پیش رود که کنترل از دست غرب خارج شود و احساس خطر کند در این صورت گزینهی مطلوب آمریکاییان خواهد بود. در چنین شرایطی چیز خاصی برای ما تغییر نخواهد کرد بجز آن که احساسات ضد آمریکایی افزایش خواهد یافت. میتوان این سناریو را خنثی نامید. 4. تشکیل حکومتهای سرکوبگر دیکتاتور یا حفظ حاکمیت فعلی یا توسل به اقدام نظامی آمریکا یک ویژگی مهم دارد و آن این که اگر طرحهایش محقق نشود توانایی بر هم زدن صفحهی بازی را در بیشتر موارد دارد.( درست مثل همان حرکت شیر فرهاد که با کفشش کیش و مات را اعلام میکرد.) این مورد به معنی شکست طرح آمریکاست و راه حل خروجی که پیش از این به آن اشاره شد. در این صورت اوضاع به روال سابق باز خواهد گشت با این تفاوت که هزینهی سنگینی بر دست طراحان گذارده و اوضاع را به ضررشان پیچیدهتر کرده. زیرا که، هم اعتماد حکام فعلی را از دست دادهاند و هم محبوبیتشان افول کرده. در ضمن هیچ دست آوردی از اهدافشان تحقق نیافته. اگر این اتفاق بیفتد ما از منافع شبه انقلابها محروم شدهایم ولی هدف ناکام گذاردن آمریکا برایمان محقق شده. ما چه باید بکنیم: الف) همراهی با انقلابها، زیرا که در صورت عدم همراهی و پیروزی انقلاب، ما از معادلات منطقهای حذف خواهیم شد و نفوذ نرم خود را از دست خواهیم داد ب) سعی در جریان دهی انقلابها به سمت دست یابی به اهداف غایی انقلاب اسلامی (نه در کوتاه مدت بلکه با دید بلند مدت) به وسیلهی رسانههای هم پیمان و نیروهای هم راستا. ج) سعی در پر رنگ کردن احساسات ضد استکباری و ضد اسراییلی معترضین و تبدیل آن به بخشی از شعارها . تقویت نقش رهبری نیروهای هم پیمان در بین ملت عرب تا در زمان تشکیل حکومت قدرت چانه زنیشان بالا رود. با این ملاحظه که شبه انقلابهای مردمی به سمت و سویی نرود که منجر به دو گزینهی آخر شود. (حذف اسلام گرایان یا استبداد) ضمناً باید دایماً هم پیمانانمان هشیار باشند که سمت و سوی فضای دمکراتیک شفاف باقی بماند تا از دور رقابتها حذف نشوند و تا پیش از دستیابی به این هدف مردم از خیابان هاجمع نگردند. (درست مثل طرح 6 مادهای اخوان المسلمین یا ادامهی اعتراضات در تونس) د) تلاش در برقراری ارتباط با تمامی جریانهای معارض موجود و تأثیر گذاری بر ذهنیتشان ه) نشان دادن مشابهتهای این انقلابها با انقلاب اسلامی در داخل تا خویش را در مقابل موج نا آرامیها ایمن سازیم و امکان سوء استفاده را از فتنه گران بگیریم. ( واقعیت آن است که آرزوی مردمی که به خیابانهای کشورهای عربی میآیند دست یابی به نیمی از آزادیها و داشتههای ماست.) از سوی دیگر پر رنگ کردن احساسات ضد اسراییلی و آمریکایی در رسانههای عرب زبانِ برون مرزی و جریانهای انقلابی و رهبرانشان، میتواند هم پیمان ما سوریه را تا حد زیادی مصون نگاه دارد. ط) تنظیم راهبردهای بلند مدت برای نشر افکار انقلاب اسلامی و استفاده از فضای باز ایجاد شدهی ناشی از دمکراسی ی)آمادگی برای مواجهه با گزینهی تشکیل دیکتاتوری و تجاوز. بهره برداری رسانهای و دیپلماتیک از آن و در صورت امکان مقابله با آن. ک) سعی در معرفی عناصر وارداتیِ غرب به جریانات سنتی و مردمی پانوشت: 1. تجربه نشان داده که آمریکا پیش از مبادرت به تصمیماتی به این بزرگی سعی خواهد کرد که دیگر بازیگران منطقهای و جهانی را با خود همراه ساخته و یا به نحوی متقاعدشان سازد که از مداخله به پرهیزند . مانند کاری که پیش از افغانستان و عراق نمود. این هدف معمولاً به سه شکل عملی میشود: الف. دادن امتیازات خارج از سناریوی طراحی شده به بازیگران ب. طراحی پلان عملیاتی به نحوی که آنان را متقاعد سازد که منافعشان در اجرای سناریو خواهد بود یا آسیب نخواهند دید. ج. ارعاب معتقدم یکی از موضوعات مذاکرات اخیر ایران و غرب حول همین سناریو بوده است . هم چنین سفرهای اخیر غیر منتظرهی دیپلماتیک بین پکن واشنگتن. و توافقات روسیه و آمریکا در همین راستا قابل تحلیل است. 2. یکی از اهداف انجام فتنه سبز در ایران پیش از اجرای نقشهی فوق میتواند آن باشد که حتی اگر حکومت ایران ساقط نشود، استفاده از ابزارهای خشن در خاموش سازی فضا و انجام پروپاگاندای رسانهای باعث شود ، دیگر انقلابهای مهندسی شده از قرار دادن انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگو بپرهیزند. 3. یکی از کشورهای تأثیر گذار در سودان و مخالف تجزبه ی آن مصر است. تضعیف مصر تجزیهی سودان را تسهیل خواهد کرد. 4. وضعیت فعلی ما در منطقه مشابه انگلستان در زمانی است که انقلابهای مردمی اروپا را در مینوردید. در آن زمان انگلستان به علت داشتن یک نظام مشروطه بر خلاف دیگر حکومتهای استبدادی در اروپا نه تنها از این انقلابها واهمهای نداشت و به مقابله با آنها نمیپرداخت بلکه به آنان به دید یک فرصت مینگریست. در شرایط فعلی ما یک برگ برنده نیز داریم . آن هم همراهی مردم منطقه با سیاستهای اعلامی ماست. [/quote] آقا مصطفی، من به شما و تنور فکرتان، اعتقاد داشته و دارم. احترام زیادی هم برای شما قایل بوده و هستم. از این که قابل هم می دانید و نوشته هایم را می خوانید و نقد می کنید بی نهایت سپاسگذارم و آن را نعمتی بر می شمارم، عذر خواهی هم لازم نبود بکنید چون حتما من آن قدر قابل نیستم که برداشت صحیحی از صحبت هایم بشود. یا این که بسیار ادبیات ضعیفی دارم. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام، کجای صحبتم من گفتم که آمریکایی ها همیشه بر حمایت از حقوق بشر پای بند اندو همیشه هم مدافع دیکتاتورهایند که شما این لکچر رو برای من نوشتید و به صفر و یک محکومم می کنید؟ یکی مغالطه ی معروف داریم و اون این که شما صحبت های طرف مقابلتون رو به بدترین حالت ممکن تفسیر و تعبیر کنید و بعد بهش نسبت بدین و بشینین هووش کنید. متاسفانه از اولی که من در این موضوع انقلابات با حضرت استاد مصطفی وارد بحث شدم تمام نوشته هام از سوی ایشون به نحوی تعبیر شد که انگار با یک آدم با آی کیوی جلبک در حال بحث هستند! همین هم باعث شد که بحث رو رها کنم. اون آنانسی هم که اومدم و بعد بی خیال نوشتن مطلبش شدم ناظر به همین مغالطه بود. این مورد هم به همین موضوع دچار شد: [quote]بعضی وقت ها تاخیر در اقدام خودش یک حمایت محسوب می شه. کاری که قزافی داره انجام می ده از دیدگاه حقوق جزای بین الملل در جرگه ی جنایت علیه بشریت است( تقریبا جزو 3 یا 4 جرم بزرگ شناخته شده در جهان). در این موارد معمولا به سرعت یک مداخله ی شدید سیاسی و نظامی رو شاهدیم مگر این که[b] یکی از طرفین از این برنامه در حال سود بردن باشه.[/b] در ماجرای لیبی درست مشابه جنگ 33 روزه و جنگ تحمیلی خودمون، قطعنامه رو دیدیم ولی وقتی که دیگه مجبور شدن. این که چی مجبورشون کرد بماند. نوع محکوم کردن غربی ها خودش یک حمایت محسوب میشه. یکی از اهداف پشت پرده ی این مداخلات حتی می تونه جلوگیری از انقلابیون باشه. مثل قضیه ی بوسنی و کزوو. البته هزاران دلیل و منفعت دیگه هم داره مثل تضعیف یک آدم یک دنده و کشورش که همیشه در اصول طراحی شده ی قدرت ها حرکت نمی کرد، یا احتمالا تجزیه ی اون و.. از قضا منم این قضیه رو خیلی قبل ترها در تاپیک مصر بهش اشاره کردم. پس میشه به نظر مخالف برادرمون مصطفی هم قایل بود ولی به همین نتیجه رسید. [/quote] این قسمت که بولد کردم نشون می ده که منفعت گرایی مهمترین مسئله ای هست که بهش اشاره کردم! همیشه معتقد نیستم که از حقوق بشر دفاع می کنند و همیشه هم معتقد نیستم که از دیکتاتور! (این هم شد مثل قضیه ی اخوان المسلمین و رسانه ی ملی و غیره که شما بی منطق ترین برداشت ممکن را از نوشته هایم کردید و بعد هم با تقطیع و جداسازی آن ها از کانتکسی که در آن مطرح شده بود ما رو گذاشتید کنار دیوار بستید به رگبار، لا اله رو گفتید الا الله یادتون رفت) اگر یکی در شهر قتل انجام داد و داروغه لفت و لیس داد رسیدگی جنایت رو، یعنی چی؟ یا دستشون با هم توی یک کاسس، یا داره یک جوری از شرایط موجود سود می بره! قطعا داروغه نمی تونه بگه قتل کار خوبیه ولی می تونه بگه عجب کار بدی ما در اسرع وقت رسیدگی می کنیم. قتل چیزیه که بچه ی 4 ساله هم قبحشو می فهمه. وقتی ما در حقوق بین الملل می گیم جنایت علیه بشریت، یعنی چیزی مشابه قتل و تجاوز در مقیاس داخلی. کسی نمی تونه بگه ما این را حمایت می کنیم یا سکوت کنه، ولی می تونه تقبیح کنه و خودشه بزنه به اون راه، هی لفتش بده. اصولا غربی ها برای دوستاشون (به خاطر منافعشون) یک فرجه ای قایل می شن که کارشون رو تموم کنند، بعد محکومیت ظاهری رو شروع می کنن، مثل قضیه ی اسراییل و موارد دیگر، اگر ماجرا بیشتر طول کشید طوری که سکوتشون باعث بشه حیثیتشون در داخل و خارج در حال لجن مال شدن باشه یا این که قضیه بر خلاف نظرشون از سمت دیگر پیش بره، یا طرف حسابشون رو عوض می کنند یا قضیه رو خودشون فیصله می دن اون جور که دوست دارن. از این کارام تو کارنامشون بسیار است. وانگهی شما که کل غرب و شرق و حکام عربی و رسانه هایشان را با یک چوب می رانید، سیاه سفید نگاه می کنید یا بنده که برای هر کدام نقش مستقلی قایلم؟ داش مصطفی اصلا ما عقلمون قد نخوده، اشتباه کردیم. از اول حق با شما بود. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]دوست عزیز جناب آنتی وار بند 1: من هم با شما موافق ام. غربی ها دقیقا ده ساله که دارن تلاش می کنن که این موضوع به یک رویه جا افتاده تبدیل بشه برای سوءاستفاده های سیاسی و نظامی خودشون اینم قبول داشته باشید که اونا در خیلی از موارد زرنگی بخرج میدن تا آب زیر پاشون نره بند 2: حمایت از کی ؟ من که متوجه نشدم اما تا اونجا که می دونم غربی هرگز از مردم (ملت های) خاورمیانه حمایت نکردن که هیچ بلکه اونا رو تا تونستن کوبوندن بند 3: من دقیقا متوجه منظور شما نشدم ... چرا ما که تا می تونیم از کارهایی که می کنیم حرف میزنیم ... وفاداران نامریی داریم؟ بیشتر توضیح بدید لطفا بند 4: من اینو می گم که چرا نمی بینیم که شبکه های وطنی هم دارن راه متعادل و منطقی رو در برخورد با بسیاری از تحولات منطقه ای و جهانی در پیش می گیرن والا من نمی دونم دوستان چطور استنباط می کنن که در شبکه های وطنی مدام دارن از شکست و نابودی آمریکا حرف می زنن ... بله تا زمانی که چهار تا دیوانه اونور دنیا هستن که می گن ایران ایستاده روی نوک یک نی وسط اقیانوس و داره با پرچم سفید غرق میشه توی آب بد نیست که ما هم بگیم که توی آمریکا بیش از 60 میلیون نفر از انواع حمایت های اجتماعی و تامینی محروم هستن ... اشکال گفتنش چیه؟؟؟ بند 5: عرض بنده این نبود که غول های رسانه ای جهان با یک مغز واحد برنامه ریزی میشن اما می تونم به جرأت به شما بگم که مثل مزدبگیرها (جایزه بگیرها) عمل می کنن هر کسی بیشتر پول و نفوذ بده هر کسی بیشتر سهم بده هر کسی بیشتر کمکشون کنه از اذناب اونور آبی اعم از لابی و باند و گروه و دستجات و حکومت و سایه و غیر سایه و سرمایه دار اونها هم بیشتر سعی می کنن حرف های او ایده های او تئوری ها و حتی توهمات او رو مطرح و با آب و تاب بیان کنن در ضمن چرا یه جور اتحاد راهبردی هم وجود داره ... نوعی توافق بر سر حفاظت از منافع و میراث سلطه غربی ها متشکرم[/quote] سلام برادر عزیز، من نظرم در خیلی از موارد به شما نزدیک است. 1. بله درست است. البته این که گفته شد یک بحث جاری در حقوق بین الملل است. اختلاف دکترین شدیدی وجود داشت که الان دارن مستند به رویه های می کنندش. 2. از دیکتاتورها 3. نه عزیز دل، بیشتر کارهایی که ایران در بخش های جریان سازی، انتقال فرهنگی و جذب نیرو انجام می دهد مخفی و در سایه است. این دست کارها معمولا در تمام کشورها از سکرت ترین مسایل به حساب می آید، مخصوصا اگر کشوری مثل ایران باشد که زیر ذره بین است و هر وابسته ای بهش سریعا دچار مشکل می شود. 4. تقریبا موافقم نوشته من هم تقریبا همین را می خواست بگوید. 5. با بیشترش موافقم و با بخشیش نه ولی این جا جای بحثش نیست. برخی عزیزان این جا معتقدن رسانه های بین المللی دقیقا با یک مغز برنامه ریزی می شن و همه را در یک کیسه قرار می دن که با یک برنامه ی واحد از طیف معتدل تا افراطی را با یک هدف پوشش می دن. روی نوشتم به این نظر بود. شما اگر صفحات قبل همین تاپیک را هم بخونید تقریبا با نظرات من آشنا میشید. بعد با اون پیش زمینه متوجه خواهید شد که ما در یک طیف فکری[b] تقریبا[/b] قرار داریم. با این پیش فرض یک بار دیگه پست قبلی رو بخونید. موفق باشید. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام به همه ی دوستان، من وسط بحثتون یک چند تا نکته انحرافی بگم: 1. این قطعنامه ی لیبی یک خاصیت داشت. کشورهای غربی چند وقتی هست که در به در دنبال این هستند که رویه ای در حقوق بین الملل ایجاد کنند که بر اساس اون بتونن برای مسایل حقوق بشری به فصل هفتم منشور و مداخلات نظامی دست بزنند. چند بار هم سابقا این کار رو کردن که با اعتراضات زیادی همراه شده. اما این قضیه ی لیبی نشون داد که دارن به هدفشون خیلی نزدیک می شن. این رویه اگر باب بشه بسیار خطرناک خواهد بود. 2. بعضی وقت ها تاخیر در اقدام خودش یک حمایت محسوب می شه. کاری که قزافی داره انجام می ده از دیدگاه حقوق جزای بین الملل در جرگه ی جنایت علیه بشریت است( تقریبا جزو 3 یا 4 جرم بزرگ شناخته شده در جهان). در این موارد معمولا به سرعت یک مداخله ی شدید سیاسی و نظامی رو شاهدیم مگر این که یکی از طرفین از این برنامه در حال سود بردن باشه. در ماجرای لیبی درست مشابه جنگ 33 روزه و جنگ تحمیلی خودمون، قطعنامه رو دیدیم ولی وقتی که دیگه مجبور شدن. این که چی مجبورشون کرد بماند. نوع محکوم کردن غربی ها خودش یک حمایت محسوب میشه. یکی از اهداف پشت پرده ی این مداخلات حتی می تونه جلوگیری از انقلابیون باشه. مثل قضیه ی بوسنی و کزوو. البته هزاران دلیل و منفعت دیگه هم داره مثل تضعیف یک آدم یک دنده و کشورش که همیشه در اصول طراحی شده ی قدرت ها حرکت نمی کرد، یا احتمالا تجزیه ی اون و.. از قضا منم این قضیه رو خیلی قبل ترها در تاپیک مصر بهش اشاره کردم. پس میشه به نظر مخالف برادرمون مصطفی هم قایل بود ولی به همین نتیجه رسید. 3. ما بر خلاف نظر بعضی از دوستان، خیلی کارها در این 30 سال کردیم. ولی هیچ وقت راجع بهشون حرفی نزدیم چون اگر می زدیم اثر کارهامون از بین می رفت. حتی بعضی وقتا مقطعی هم کارهایی کردیم که به سرعت نتیجه های خارق العاده به دست آوردیم مثل بوسنی هرچند که بعدا خوب ازش صیانت نشد. علاوه بر این همون طور که سابقم اشاره کردم خیلی کارها هم کردیم که اصلا خبر نداریم چون خودمون نکردیم برامون کردن! یعنی این انقلاب وفادارانی دارد که به صورت متجزی فعالیت هایی می کنند بدون چشم داشت و برنامه ریزی. بسیار هم این افراد زیادند. به عبارتی ما یک بازیگر بیش فعالیم در عرصه ی بین الملل. 4. بحث در حوزه ی شبکه های خبری، به جایی نمی رسه. اگر به بیش از سه زبان تسلط داشته باشید، می تونید شبکه ها رو دنبال کنید و ببینید اون طورها هم که بعضی دوستان ازشون یاد می کنند عمل نمی کنند. اقلا ما که ندیدیم. البته حتما بین شبکه ای که قدمت صد ساله داره با شبکه ای که فعالیت جدیش تازه به دهه هم نمی رسه، فرق هست ولی نه اون قدر. معادله ی ثروت و قدرت رو هم اگر بگذارید کنار مدیران شبکه ها اون وقت می تونید ببینید بازده چه شبکه ای بهتر است و چه شبکه ای ضعیف تر است. (نیایید باز این حرف من را به ضعیف ترین و بی منطق ترین حالت ممکن برداشت کنید مثل برخی حرف های سابقم و به من نسبتش بدید. من نمی گم شبکه های ما خیلی عالی و بیست هستند و بازدهشون از همه بهتره فقط ابزار مقایسه رو نشون دادم) 5. من اصلا این دید که همه ی شبکه های عالم بر اساس یک مغز واحد برنامه ریزی میشن رو نمی پسندم. عملا هم این طور نیست. هر کدوم بر مبنای کسی که پولشون رو می ده سیاست رسانه ای ترسیم می کنند. این سیاست هم یکسان نیست مدام با تغییر سیاست های دولتشون، جهتش تغییر می کنه. الجزیره فعلا در پازل مقاومت است. بن لادن و دوستانش هم از دید یک آدم سنی، می شوند یک بازوی مقاومت. این واقعیتی است که ما چه خوشمان بیاید چه نیاید در جهان اهل سنت جریان دارد. البته الان گرایش سلفی گری الجزیره کم تر شده چون قطر با سلفی گری مشکل داره و اون رو بازوی عربستان می دونه روابط نزدیک تری هم با ما پیدا کرده. بهتره به جای این که اتیکت بچسبونیم به شبکه ها ببینیم کجا در حوزه ی منافع و تفکر ما حرکت می کنند کجا خارج از اون. این اختلاف من با برخی دوستان قابل بررسی نیست مگر این که بیان بشینیم شبکه ها رو عینا رصد کنیم بعد هر کدون شواهد امر رو نشون بدیم. ولی جدای از اون کسایی که با شکبه ی الجزیره سابقه ی همکاری داشتن و من با هاشون گپ و گفت داشتم به وجود این طرز فکر در بدنه ی مدیران شبکه تاکید دارند مخصوصا این که اخیرا شبکه دست مدیرانی با گرایش اخوان المسلمین افتاده. اگر وقت داشتم و برخی مسایل توی این سایت نبود شواهد بسیار زیادی برای این حرفام می تونستم از توی اخبار همین الجزیره بیارم. حتی می تونستم نشون بدم که بر خلاف نظر دوستان العربیه نحوه ی پوشش خبریش نشون میده که سیاست رسانه ایش بر ضد انقلابات و به نفع سرکوب هاست. حتی در ماجرای تهران سرکوب ها رو تایید کرد هر چند که از تخریب دولت ایران اصلا کم نگذاشت. بگذریم. این بحث ها یکم مبنایی است. یعنی در مبانی اختلاف نظر بین دوستان وجود دارد. بنا براین به جای خاصی نخواهد رسید. برای همین هم چندین صفحه ی قبل من ازش کنار کشیدم. متاسفانه یا شایدم خوشبختانه خیلی چیزها را هم نمی شود گفت. بعدها اگر اسنادش منتشر شود آیندگان قضاوت خواهند کرد. -
كاوشگر 4 نخستين كپسول زيستي ايراني را با خود به فضا برد
Antiwar پاسخ داد به xx222ir تاپیک در اخبار علمی
فکر کنم میمون های اصلی را نگذاشته باشند درون کپسول زیستی. احتمالا این کاوشگر برای تست اولیه سامانه ها پیش از پرتاب میمون هاست. اون عروسک هم به احتمال قوی چیزی مشابه ماکت هایی است که در صنعت خودرو سازی برای تست برخوردها و فشارها ازش استفاده می شود. باید مملو از سنسور بوده باشد. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote][quote][quote]راستي مصطفي ، عادت داري بگي : حرف شما هم متين است . [/quote] اين جمله در كجاي پست قبليام بود؟ [/quote] سلام ، عذرخواهي مي كنم ، اشتباه شد ! فكر كنم توضيح بيشتر لازمه ، نوشته هاي دوستان رو ذخيره مي كنم و سر فرصت مطالعه ، به هم ريختگي پيش آمده بود. با يكي ديگه از بزرگان اشتباه شديد . ============================ اما در مورد اقدام نظامي غرب جهت تغيير حكومت در مصر و ليبي ! نه اينكه نفت و مسائل اقتصادي تاثيرگذار تر ين مسئله باشه ! راستي اگر اين موج توي اروپا بيافته چي ! همونطور كه گفتيد بهتره صبر كنيم ! شما خيلي بر روي نظر خودتان پافشاري مي كنيد. صبر مي كنيم تا آينده حقيقت را مشخص كند.[/quote] حرف شما متین است فعلا که سونامی کشورهای عربی به ژاپن رسیده! برخی از دوستان معتقدند سونامی ژاپن نقشه ی آمریکا و متحدانش برای ترسیم نظم جدید جهانی است. برخی دیگر هم معتقدند وقتی علت مرگ ببر سیبری را متوجه شدید، علت این سونامی رو هم خواهید فهمید. البته اگر کمی صبر کنیم همه چیز مشخص خواهد شد. برخی ها هم معتقدند این ها همه علایم آخر الزمانی است. (این یکیش جدی بود. شاید باشه کی می دونه) -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام به برادر عزیز مصطفی: این قسمت ها منظور بود: [quote]بنده دنبال دلیل آوردن نبودم! فقط خواستم خبری رو که شنیدم و بیشتر نمی تونم توضیح بدم عرض کرده باشم.[/quote] و [quote]هرموقع تونستین معمای شهرام امیری رو حل کنین، معمای جنبشهای منطقه رو هم حل می کنین. [/quote] البته اگر یک چیز را شنیده باشیم. برید از خودش بپرسید. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام به همه ی دوستان، یک سری مطالب بود که خیلی دلم می خواست در ادامه ی بحث های قبلی بگم، ولی الان چندتا پروژه دستم رو بسته. با این همه، این جمله رو دلم نیومد نگم: یادتون هست آقا میثم یک چیزایی می گفت؟ صد در صد تایید میشه! چه کارایی می کنن! این برو بچس. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
دوستان من یک تاملی کردم، به این نتیجه رسیدم لزومی نداره بی خود بحث رو کش بدم. چون تبدیل به جدل میشه. تقریبا همه چیز روشن است. هر کس علاقه مند باشد یک مراجعه بکند به مباحث مطرح شده توسط این جانب در تاپیک های انقلاب مصر و تونس و همین تاپیک همه ی آن چه من بخواهم بگویم را می فهمد. حیف چون هم نشینی و هم صحبتی با آقا مصطفی همیشه غنیمت است. حالا در موضوعات دیگر. ما که دست از سر این جوان خدا بر نمی داریم. آنانسم را پس می گیرم. فیلم در مرحله ی نظارت دچار ممیزی ساخت شد! فکر کنم شما هم با من موافق باشید. [quote]بحث توي اين زمينه زياده چون تاپيك منحرف ميشه ادامه نديم بهتره . بيشتر به اين خاطر گفتم كه بدونيم چرا اين انقلاب ها نيازي به رهبري ندارند و نميتونند هم رهبري داشته باشند . نكته بارز اين قضيه اين هست كه (جنبش هاي داراي رهبري مشخص مثل همين سبز هاي خودمون ! هيچ وقت به نتيجه مشخص مورد نظر سرانش نميرسند ! و شرايط به جايي رسيده كه باعث نابود شدن و حذف سياسيشون خواهد شد ) علتش هم همين مديريت رسانه اي هست كه رهبريت اصلي اين جريان رو بدست گرفته و حتي اگر روزي همين سران فتنه بخوان برگردند اين توان و اجازه رو پيدا نميكنند . [/quote] خوب بحث این هست که این رسانه ها تا چه حد می توانند در ایجاد خواست های کاذب بین مردم تاثیر گذار باشند، جناب واریور. مثلا، فرض کنید که شما الان گرسنه اید یا سیر نیستید. اگر تبلیغات رسانه ای به شما بگوید بروید لازانیا بخورید. اگر گرسنه باشید احتمال جذب شما بالاست، اگر سیر هم نباشید و تبلیغات موثر و شدید باشد احتمال دارد بروید و گازی به لازانیا بزنید. اما شرایطی را تصور کنید که شما سیر هستید. اگر عالمی هم تبلیغ کنند شما از جایتان تکان نخواهید خورد. حالت دیگری را هم تصور کنید، شما تشنه هستید، یعنی آب یا مایعات می طلبید، اگر رسانه از صبح تا شب هم تبلیغ لازانیا کند، تا تشنگی شما بر طرف نشود از گلویتان پایین نخواهد رفت. یا مثلا شما هیچ وقت تحت تاثیر تبلیغات جسارتا نوار بهداشتی بانوان قرار نخواهید گرفت. چون محمل آن موجود نیست. یک بحث دیگر رقیب است. اگر شما تبلیغ لازانیا کنید ویک رسانه ی دیگری پیدا شود و تبلیغ ماکارونی و نوشابه را با هم بکند. چون ماکارونی ونوشابه هم گشنگی را رفع می کند و هم تشنگی را شانس بیشتری خواهد داشت. از این دو مورد مهم تر. اگر شما تبلیغ لازانیا کنید و مخاطب توقع سیر شدن داشته باشد ولی عملا سیر نشود. شما با این ریسک بزرگ مواجه هستید که اعتبار رسانه ای خودتان را از دست بدهید. به زبان دیگر رسانه ها به صورت مشخص از قواعد عرضه و تقاضای بازار پیروی می کنند. می توانند یک نیاز کاذب برای شما ایجاد کنند ولی این نیاز کاذب باید یک محمل برای پذیرش داشته باشد. پس یک سری محدودیت وجود دارد، مثلا اگر مردم مصر مسلمان و ضد آمریکایی هستند شما می توانید نیاز کاذب برای یک حکومت لیبرال ایجاد کنید ولی نمی توایند نیاز کاذب برای ارتباط حسنه با آمریکا ایجاد کنید. (مثال است مناقشه نکنید) حالا بیایید فرض کنیم جنبشی توسط رسانه ها برای اصلاح نظام ایجاد شده است. پیش فرض هم این است که محمل برای نیازی به نام الشعب یرید اصلاح النظام فراهم بوده است. یعنی مثلا یک حکومت دیکتاتور داریم. خوب اگر رهبری در این میان باشد مثلا همین حضرات موسوی و کروبی. اگر این ها بخواهند از محمل عدول کنند، بله امکان ندارد. چرا چون که اصلاح النظام بر روی یک محملی بنیان شده که اون محمل یک نیاز اساسی بوده است. (توجه کنید محمل با شعارها و اهداف انقلاب فرق می کند. ممکن است شعارها و اهداف واقعا پاسخ گوی محمل در عالم واقع نباشد ولی شما با کار رسانه ای توانسته اید مردم را قانع کنید که لازانیا سیر کننده است) اما تصور کنید که یکی این آقایان رهبرنما از شکلی از اصلاح سخن به میان بیاورد که با الگوی رسانه ای دیکته شده هماهنگ نباشد ولی پاسخگوی نیازی که اسمش را گذاشتم محمل باشد. این جا آن رسانه ی ایجاد کننده ی بحران تقریبا کار بسیار سختی خواهد داشت. زیرا که باید یک جنبش را از اول طراحی کند. پس این طور نیست که رسانه مبسوط الید باشد و رهبرهای بیل بیلکی هیچ کاره. حالا ببینیم اصلا انقلاب با رهبری رسانه ای صرف ممکن است؟ خیلی بعید است. چون شما اول باید به یک فرد ولو بیل بیلک اعتماد داشته باشید بعد بر مبنای حرف او بروید میدان تحریر. احتیاج به یک چهره دارید که حرف ها و پیام ها را یکسان کند. رسانه های متکثر و جنبش های بی سر به سرعت دچار ازمهلال خواهند شد. زیرا که اعتماد مردم به رسانه ها هیچ وقت جایگزین اعتمادشان به رهبران انقلابی ولو بیل بیلکی نخواهد شد. رسانه ویژگی هیومنیتایز شدن را ندارد بنا براین فقط وقتی می تواند همراه سازی ایجاد کند که یک رهبر که نماد آینده ی تغییر است پیدا شود. این آدم یا آدم ها می توانند نقش سراب را بازی کنند ولی نمی شود انقلاب سرابی ایجاد کنیم ولی سراب نداشته باشیم. هم چنین اگر یک نفری پیدا شود که یک حرف هایی بزند که با نیازهای بیشتری هماهنگ باشد. محمل های بیشتری را تامین کند و با وسیله ای بتواند حرفش را برساند به گوش مردم. کاشت شما را می تواند برداشت کند و از فضای تند حاصل از خیزش مردمی برای حذف رهبر بیل بیلکی شما استفاده کند. (ماکارونی بدهد با نوشابه) ببینید این چقدر کار پر ریسکی است؟ برای همین است که من نمی توانم تصور کنم غرب چنین ریسکی را ابتدئا بپذیرد. مگر آن که پیش از آن با تمامی کسانی که ولو به قدر اندکی توانایی جریان سازی و تغییر مسیر دارند به تفاهم برسد. حالا شما قدرت منطقه ای مثل ایران را می توانید دست کم بگیرید؟ مناقشه که نداریم که ایران یکی از قدرت های منطقه ای است؟ یا حالت دیگر، همان است که این حرکت بر مبنای تصادف ایجاد شده و سپس تمام ابزارها برای مدیریت آن به حرکت در آمده. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
با سلام و تشکر از همه ی دوستان که ما رو تحمل کردن! با سبک عادل فردوسی پور، چه می کنه این آقا مصطفی! خداییش ایشون نعمتی است در این سایت. زحمت زیادی در نوشتن پست هاشون می کشن ولی اگر کسی بیفته طرف مقابلشون از کت و کول میفته حسابی. این پست آخریشون یک جواب می خواد در حد جزوه! آن قدر ایشون با حوصله و با دقت هم جواب می دن آدم روش نمیشه جواب نده. از همه ی دوستان تقاضا می کنم که برای موفقیت من در نوشتن جواب مزبور دعا کنند یا این که دعا کنند این تاپیک پوف بشود برود هوا که از دست ما راحت شن می تونند دعا کنند من پوف بشم که در این صورت سر پل صراط ظاهرا کارمون میفته به آقا مصطفی بی خیال مشتی! بحث تاپیکیه، ما رو به صراط حواله می دی؟ بابا تف کن بریم توش شنا کنیم، زغال قلیونتیم بکش خاکستر بشیم، بند کفشتیم گره بزن خفه بشیم و... به هر حال من هم یک هوا از دست شما شاکی شده بودم که حاصلش شد اون پست، ولی حالشو نداشتم که دقیق بازش کنم، حوالش می دم به پست بعدیم که این آنانسش بود... پستی متفاوت.. با شرکت ضد جنگ.. مصطفی بای ... عاقبت انقلاب ها چه خواهد شد... چه کسی بر اریکه ی قدرت نشسته است... جدال دو دوست در کشاکش فوروم... برنامه ی این شب های سایت میلیتاری... این رو هم با صدای این نریشن خون های تلویزیون بخونید -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
[quote]نكته اي كه در اين انقلابات اخير وجود داره و قبلا هم بهش اشاره شد ضعف حاكميتهاي بعد از اون هست . وارد عصري شديم كه ديگه دولتها كنترل افكار مردم رو در دست ندارند ! بلكه اين رسانه ها هستند كه دكترين مغز ملتها رو انجام ميدن و هر كجا كه دولتها نتونستند پاسخگوي منافع صاحبان پشت پرده قدرت و ثروت دنيا باشند رسانه هايي مثل دهها شبكه خبري و شبكه هاي اينترنتي بدون نياز به كودتاي محرز اونها رو سرنگون ميكنند . شايد قبلا ماهواره و اينترنتي نبود ! و همه چيز محدود ميشد به چند راديوي بيگانه اما الان هزاران كانال ماهواره اي شبكه اينترنت و .. بهتر بگم روشها عوض شده و دولت هاي محلي قدرتي ندارند و دارن به يك واسط اجراي اهداف قدرتها تبديل ميشن دولت اصلي رسانه هايي هستند كه توان اثر گذاري بر مردم رو پيدا ميكنند . اينها وزير انتخاب ميكنند ! استيضاح ميكنند و دولت عوض ميكنند . و حاكميت جديد رو تايين ميكنند . به همين خاطر هست كه انقلاب كردن در عصر ارتباطات كنوني خيلي نيازمند رهبري مشخص نيست و اگر اين رهبري هم وجود داشته باشه نميتونه خيلي تايين كننده باشه . باز هم تاكيد ميكنم كه اگر حوادث اخير دقت كنيد كشورهايي مثل كويت با اون سطح ثروت و رفاه عمومي بالا و همچنين عراق كه حاكميتي دمكراتيك و تازه كار داره نيازي به هيچ شورش و انقلابي ندارند اما اين كار اتفاق ميفته . تنها راه مقابله افزايش سطح سواد سياسي مردم هست (كه انجام اين كار خيلي پيچيده است و از كودكستان بايد شروع بشه !)[/quote] این حرف شما خیلی حرف متینی است جناب ابراهیم خانِ واریور. در واقع این اتفاق از سالها قبل ابتدا در خود کشورهای غربی افتاده به نحوی که امروزه امپراطورهای اصلی رسانه ها هستند که هر دلقکی را بخواهند می کنند رییس جمهور کشورها و مردم هم خوشحال خواهند بود. شاید همان چیزی است که پیش از این بارها شنیده ایم، دمکراسی حکومت احمق ها و دروغ گویان است! ولی رسانه ها هم محدودیت هایی دارند. این طور نیست که مبسوط الید باشند. قواعدی بر بازی رسانه ها حاکم است که برای بقا باید از آن ها پیروی کنند، ته رسانه را بگیرید باز می رسید به ثروت ها و قدرت ها. این حرف کلیتش درست است ولی این که بگوییم لزوما آن چه اتفاق افتاده کلیدش را رسانه ها زده اند، این مدعای دیگری است. قابل تامل است ولی تنها نظر ممکن نیست. این که رسانه ها در گر گرفتن بعدی آتش دخیل بوده اند، باز هم نظر معتنا بهی است . این که این پخش گسترده را به علت حفظ رقابت و انجام ضرورت های رسانه ای انجام داده اند یا مبتنی بر یک سیاست از پیش تعیین شده ی براندازی بوده، باز سوال بی جوابی است. کدام رسانه این کار را کرده و به چه منظوری داشته است(ذهن خوانی سیاست گذار رسانه ای) باز سوالی است که حدث های مختلفی در موردش می توان زد ولی به قطعیت نمی توان رسید. بررسی این سوال نیاز دارد رسانه های مختلف و نوع واکنش آن ها را یک به یک مورد بررسی و نقد محتوایی قرار داد تا شاید برخی جواب ها را بتوان یافت. یک نکته را هم توجه داشته باشید. رسانه ها ابزارهای دوسویه ای هستند، یعنی دشمن شما هم می تواند به آن مسلح شود. سه راه مقابله وجود دارد: 1. بی خیال کردن مردم و تبدیل آن ها به سیب زمینی مثل کشورهای غربی 2. داشتن رسانه های متقابل و انجام تک و پاتک های رسانه ای و تخریب اعتبار رسانه های معارض 3. با سواد سازی مردم به عنوان یک راهکار مکمل نه منحصر (شما همه چیز را نمی توانید به مردم بگویید) ضمنا خیزش مردمی فقط به خاطر نان و آب نیست. می تواند قومی مذهبی باشد مثل عراق یا ناشی از برخی محدودیت ها و تحقیرهای اجتماعی و تبعیض ها باشد. اصولا در تقسیم عوامل محرک رفتارهای انحرافی یا آنارشیستی تبعیض به مراتب مهمتر از فقر است. مردم عرب انسان های مغروری هستند، بر خلاف آن چه که ما در صحبت هایمان بارها می گوییم. سرخوردگی این مردم سال هاست که جمع شده و انباشته شده. به همین خاطر به همان اندازه که رسانه می تواند در ایجاد این خیزش موثر باشد، احتمال وقوع یک جرقه ی کنترل نشده در میان باروت هم متصور است که پشت در پشت موج انفجار آن در حال چرخش است. -
تحولات کشورهای عربی تظاهرات و درگیری های کشورهای عربی
Antiwar پاسخ داد به REZAT1980 تاپیک در اخبار تحلیلی
خوب جناب مصطفی عزیز، ممنون از زحمت و بزرگواری ای که کردید. 1. حقیقت این هست که من احساس می کنم، ما در سوء برداشت از نوشته های همدیگر ید طولایی پیدا کردیم. شما که تقریبا در هر شماره ای اشاره کرداید من صحبت شما را نفهمیدم، از قضا من هم نظر مشابهی تقریبا در تمام موارد دارم. حتی معتقدم مواردی شما به صورت پیش داورانه نظریاتی به من نسبت دادید که من هیچ وقت در موردشون صحبت نکردم. چه در این تاپیک و چه در تاپیک های گذشته. مثل این ماجرای سم تحلیل عزیز و این که من گفته باشم این جریان را اخوان المسلمین ایجاد کرده ویا این که معتقد باشم اخوان المسلمین قرار هست حکومت اسلامی با مشخصات بیان شده توسط شما تشکیل بدهد. تا جایی که یادم می آید تنها چیزی که گفته ام این است که اخوان توانایی ایفای نقش موثر در این جریان ها را دارد و حتی در صورت لزوم می تواند نقش یکی از رهبران موثر را به عهده بگیرد (اخوان تقریبا در بیشتر کشورهای اسلامی اهل تسنن حضور داشته و محبوب بوده یا توانایی محبوب شدن بالفعل را دارد اشاره ی اولیه ی من به اخوان در مسیله تونس بود اگر یادم باشد نه مصر). یا موارد متعددی که من را گذاشته اید جای وکیل مدافع دولت فخیمه ی جمهوری اسلامی! گویی که مدعی شده ام ایران بهترین اینترنت را دارد، بهترین شبکه های تلویزیونی جهان را دارد، امپراتوری دنیاست، سیاست هایش همیشه درست بوده ، حتما پیروز است، الان معتقدیم همه چی آرومه یا به همه چی دل بستیم و... موارد بسیاری هم هست که فکر می کنم نه تنها این جانب بلکه تمامی دوستانی که با شما بحث کردند دچار پدیده ی اشتراک لفظ شده اند مثل جمله ی معروف در باز است و باز پرنده. پس در پرنده است! نمونه ی بارز آن، این بحث بیداری اسلامی! است. به نظرم آن چه که ما از آن به عنوان بیداری اسلامی یاد می کنیم با آن چه که شما از بیداری اسلامی فهم می کنید تفاوت بنیادین دارد. ما وقتی می گوییم بیداری اسلامی منظورمان بیداری امت اسلامی است و شما از بیداری ای که وصف اسلامیت دارد صحبت می کنید. علاوه بر این در موضوعات متعددی شما سوال کلی را جزیی کرده اید یا بحث جزیی را کلی. یعنی از موضوع اصلی به بررسی مصادیق جزیی نزول نموده اید. یا از مصادیق جزیی نتیجه ی کلی گرفتید. مثل مسایل مربوط به بی بی سی و رسانه های خارجی . اضافه کنید به موارد فوق استدلالاتی که صدر و ذیل آن به هم نمی خورد مثل سرعت اینترنت برای بررسی ضریب نفوذ آن، یا رسیدن از انحراف انقلاب ها به عدم امکان ایجاد حرکت مردمی بدون رهبر مشخص و شاخصی مثل امام خمینی. در مواردی الفاظ را مستمسک استدلال قرار داده اید مثل ماجرای فرضیه و نظریه یا مورد فرق نقد و انتقاد و نهایتا ارجاع دادن من به پست های گذشته. لذا من این موارد را دیگر پیگیری نخواهم کرد. 2. علوم ریاضی با آن دقتش از عدم قطعیت نجات پیدا نکردند چه برسد به تیوری و نظریات علوم انسانی با آن همه عوامل دخیل که غیر قابل شناسایی و بررسی اند. این را بگذارید کنار اطلاعات محدود من و شما، تا ببینیم که نظریه هایی که ارایه می دهیم چقدر دقیق می تواند باشد. این قطعیت شما چیز جالبیست که من در بزرگترین تحلیل گرهای علوم انسانی هم تقریبا ندیدم. وقتی شما دیتای کافی ندارید که یک نظریه ی معارض را رد کنید فقط می توانید سکوت کنید، حتی اگر خودتان یک نظریه ی معارض خوب داشته باشید با دلایل مناسب. حتی در فیزیک هم این قضیه صادق است مثل معارضه ی نظریه ی استرینگ تیوری و پارتیکال تیوری. آن جا بحث فرمول و ریاضی است با عوامل شناخته شده، این جا در بحث علوم سیاسی هزاران عامل انسانی و غیر انسانی که هر کدام از اراده ی مستقل برخوردارند و تصمیم هر کدام می تواند تغییر اساسی در یک جریان ایجاد کند. حقیقت واحد است ولی شما ابزار لازم را نخواهید داشت که صد در صد یکی را انتخاب کنید. 3. فکر می کنم مهمترین اختلاف من و شما با هم این است که امثال من راجع به آینده صحبت می کنند و سعی دارند گذشته را در خدمت آینده بیاورند ولی شما در مرحله ی تحلیل گذشته متوقف ماندید. و یا به هر دلیلی از بیان تحلیل آینده نگرانه پرهیز می کنید. واقعا این که چه شد که واقعه حادث شد به آن اندازه که چه باید بکنیم برای من ارزش ندارد. من فکر می کنم در شرایط فعلی بهترین کاری که می توانیم بکنیم چیست و شما از پیش زمین را وانهاده اید. 4. مهندسی افکار عمومی چه داخلی و چه خارجی، تا جایی که عقل حقیر قد می دهد از اهم واجبات است. اعتماد به شعور و فهم مردم وقتی قابل انجام است که شما بتوانید تمامی اطلاعات ریز و درشت محرمانه را در اختیارشان بگذارید و مطمین باشید که همه آن را خواهند خواند. بگذریم از این که بر خلاف نظر شما، همه ی مردم به قدر شما و خیلی های دیگر توان تجزیه و تحلیل مطالب را نخواهند داشت. حرف شما مثل این می ماند که در یک حمله ی میکروبی به یک شهر بگوییم، بدن مردم ما خودش سیستم ایمنی دارد نیاز نداریم از واکسن استفاده کنیم! ویا در یک میدان رزم، فرمانده بگوید همه خودشان می فهمند لازم نیست من بگویم از کجا پیش روی کنند و از کجا برگردند. لازم نیست رجز بخوانیم همه روحیه دارند و احتیاجی به روحیه دادن نیست و... انتقادات موردی و مصداقی شما ربط چندانی به بحث ما ندارد اگر قرار به بیان چنین اشتباهاتی باشد همه ی ما می توانیم چند صفحه برایتان لیست کنیم. این که صدا و سیمای ما اشکالات عمده دارد نیاز به بیان ندارد ولی در مورد خاصِ فعلی من جواب روشنی از سوالم در مورد آن که چه باید بکنیم از صحبت های شما نگرفتم. هنوز نمی دانم چه چیزی را تلویزیون بگوید شما رضایت حاصل می کنید. نقص های دیگر به جای خود. 5. این بحث به جایی نمی رسد تا وقتی که شما پیش داورانه مطالب دیگران را بخوانید. به جایی نمی رسد تا وقتی که نوشته های من به رشدی برسد که راه پیش داوری را ببندد. و تا وقتی که بی اعتمادی بین ما از بین برود. این مورد هم اتفاق نمی افتد مگر آن که رو در رو یک بار موتور همدیگر را پایین بیاوریم و دوباره سوار کنیم. آن جا حرف به حرف و نطقه به نقطه می شود به تفاهم رسید و بعد به خط بعد رفت. فکر می کنم به قدر کافی نظرات ما دو نفر مشخص شد من دیگر روده را دراز تر نمی کنم. از حوصله ی شما هم تشکر می کنم. و آخرین جمله: گذشت زمان شاید به حقیقت مورد نظر شما کمک کند لیکن 30 سال دیگر که اسناد محرمانه ی انگلستان و آمریکا انتشار یافت. آن وقت می توان دقیقا گفت چه شد که این حرکت درست شد. چه کسانی با هم رقابت کردند. چه شد که یکی یا گروهی پیروز شدند و چه پیش بینی هایی از سوی طرفین انجام شده بود و چه اهدافی را دنبال می کردند. از تمام این بحث های الکی گذشته. ما کلی کلی خدمت شما ارادت داریم