Antiwar

War
  • تعداد محتوا

    1,504
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Antiwar

  1. من شک ندارم این قضیه ان شاء الله به نفع ما تموم میشه. حالا ببینید من کی گفتم. اینا یک قضیه ای رو به پا کردن که حتما از دستشون در میره. شاید در کوتاه مدت برنامه هاشون پیاده بشه ولی در دراز مدت هرگز این طور نمیشه. بوش هم یک روزی جشن پیروزی گرفت. این ماجرا هم از همون قماشه فقط شکلشو عوض کردن.
  2. همین الان العالم اعلام کرد که حسنی مبارک استعفای دولتش را اعلام کرد و ازشون خواسته فردا دولت جدید تشکیل بدن. البته سایت الجزیره گفته مبارک گفته دولت استعفا خواهد داد
  3. آقای اپرا حق با شماست. در واقع ما یکی از مهمترین اهداف آمریکایی ها هستیم. سوریه هم باید حواسش جمع تر از ما باشه. آمریکا می خواد در یک گام همه ی مشکلات خاورمیانه ای خودش را یک جا حل کنه. ولی می دونید اشتباه محاسباتیشون کجاست؟ اشتباهشون دقیقا مثل اشتباهی است که آقای سمندون کرد. اونام تحلیلشون دقیقا همینه: "اپراجان حرفهای شما درست ولی هدف مردم مصر اینه که این بنده خدا مبارک قبول ندارن ۳۰ ساله روی تخت قدرت نشسته بلند هم نمیشه.قرن ۲۱ و مردم هوشیار شد.مردم مصر میخواهن ریسجمور خودشان انتخاب کنن و از حق رای بروردار باشن این تظاهرات و شورش فکر نکنم ربطی به اسلاگرایی داشته باشه.همه ما میدونیم که مردم مصر ازادن و مثل ایران نیستن." این یعنی درست نشناختن ظرایف منطقه! یک وقت سمندون جان، از دستم ناراحت نشید. قصدم این نیست که خدای نکرده متعرض شما بشم. خواستم بگم چی داره اتفاق می افته.
  4. [quote] anti war عزیز تحلیل بسیار خوبی از وضعیت فعلی حزب الله ارائه کردی تا دوستان متوجه شرایط حضور حزب الله در لبنان باشن. اما بحثی که حقیر پیگیر هستم در حقیقت آینده حزب الله با فرض بر شرکت در روابط سیاسی لبنان هست. مساله اسلحه حزب الله خودش یه مقوله ی وسیع هست. [/quote] ممنون آقای آرمانی، اگر حزب الله ناچار به ورود به سیاست بیش از آن چه گفتم شود. ریسک بزرگی را پذیرفته. فکر کنم این را در پست های ابتدایی همین تاپیک یک جا اشاره کردم. ولی تحلیل من این است که زیرک تر از آن است که چنین کاری بکند. شاهد آن انتخاب میقاتی است که عملا سنی ها را به جان هم انداخته و از داخل جناح 14 مارس را دچار تشتت کرده. انتخاب میقاتی باعث شد که این ذهنیت که نخست وزیری به صورت موروثی به خواندان حریری تعلق خواهد داشت دچار خدشه بشود ( بعد از قضیه ی ترور رفیق حریری این ذهنیت ایجاد شده بود که انتخاب نخست وزیر باید زیر نظر حریری باشد). مطمین باشید در میان سنیان خیلی ها هستند که از این رویکرد حمایت خواهند کرد. اگر این حربه ی حزب الله بگیرد یعنی یک بازی بی نقص. میقاتی یک خاصیت جالب دارد و آن این که همه ی لبنان به بی طرفیش اذعان دارند. زیرا که در دوره ی کوتاهی که خود نخست وزیر بود به خوبی این امر را نشان داد حتی برای آن که اثبات کند بی طرف است در برگزار انتخابات، خود از شرکت در ان سر باز زد و همه به این که سالم ترین انتخابات را بر گزار کرد اعتراف می کنند. در مورد آن پانوشت و توضیحاتتان، صد در صد موافقم. این از جفا هایی است که خود شیعیان به خودشان می کنند. (تیوری توطئه ای نمی خوام بهش نگاه کنم)
  5. 1. البته اسلحه در اسلحه خانه هم در حد دست بیل نیست. پشتوانه برای سیاست ها ایجاد می کنه. با این وجود باید عرض کنم که شاید تنها گروهی که خیلی به ندرت از اسلحه اش در امور داخلی استفاده کرده حزب الله باشد. بعد از درگیری مسلحانه بین امل و حزب الله که به پیروزی حزب الله انجامید تقریبا حزب الله هیچ وقت بجز در مقابله با دشمن اسراییلی مسلح دیده نشد. حتی در رژه هایش، اگر خاطرتان باشد بدون سلاح رژه می رفتند. تا این که در وقایع مربوط به شبکه ی سیمی تلفن های مقاومت طرف مقابل دست به سلاح برد که حزب الله کلا یک شبه قضیه رو یکسره کرد. در اون قضایا آمریکا گروه هایی از 14 مارس را به شدت تسلیح کرده بود و انتظار نداشت به این صورت تومارشان جمع شود. ولی حزب الله پیش دستی کرد و قضیه عوض شد. خوب است اشاره کنم حزب الله در تمامی مناطق هم موفق نبود یعنی نتوانست پاک سازی کند البته اگر ادامه پیدا می کرد مشکلی نداشت ولی خوب طرفداران حریری خوب مقاومت کرده بودند. اما طرف های مقابل حزب الله تقریبا به صورت متناوب از اسلحه استفاده می کنند. آخرین موردش درگیری مسلحانه ی طرفداران سعد حریری با طرفداران میقاتی همین روزها در جناح سنی ها بود. در لبنان که برای شادی کردن آرپی جی و تیر هوایی در می کنند (همه ی گروه ها) تشهیر سلاح کار زیاد عجیبی نیست. همین فلسطینی ها همه مسلح هستند چه داخل کمپ هایشان در لبنان چه خارج از آن. آن چه باعث شده حزب الله در داخل کمتر درگیری مسلحانه داشته باشد رویکرد حزب الله به عدم ورود به جنگ داخلی و عدم استفاده از سلاح بر علیه لبنانی هاست حتی اگر شهید بدهد. در قضایای قبل از مخابراتِ حزب الله، این گروه چند شهید در اثر تیر اندازی 14 مارس داد ولی وارد جنگ شهری نشد و سید حسن گفت اگر شما از ما صدها نفر را بکشید باز ما دست به سلاح نخواهیم برد تا این که رسما آن ها به مخابراتش که جزو سلاح مقاومت حساب می شود دست یازیدند. یعنی دکترین داخلی حزب الله عدم توسل به سلاح است مادامی که سلاحش با سلاح تهدید نشده. الان هم بخش هایی از بیروت و کلا لبنان به طور مسلحانه سالهاست که در اختیار گروه های مختلف ساکن است. یعنی همان طور که بقاع، جنوب و... دست حزب الله است طرابلس و شمال و... دست جناح های 14 مارسی است. علت قدرت نظامی برتر حزب الله بیش از نوع سلاحی که در دست دارد، اتحاد شیعیان که 40 درصد جامعه ی لبنان را در اختیار دارند، نیروی انسانی ورزیده و متخصص، سازمان یافتگی و سلاح ایمانشان است. گروه های دیگر بعضا از نظر سلاح هایی که در اختیار دارند مجهز ترند. (موشک ها را در نظر نگیرید، کاربردی هم در جنگ داخلی ندارند) شما کم پیش خواهد آمد که حزب الله را مسلح در خیابان ببینید! معمولا ارتش زحمتش را می کشد. در همان درگیری های داخلی مربوط به شبکه ی مخابرات، حزب الله هر جایی را که می گرفت فورا تحویل جیش یا همان ارتش می داد. 2. توضیحات من در مورد حضور سیاسی حزب الله را اگر خاطر داشته باشید من موکدا گفتم اولا، حضور سیاسی حزب الله همواره محدود به میزانی بوده که ضامن سلاح مقاومت باشد. ثانیا حزب الله به دستور حضرت آقا هیچ گاه در دکترین نظامی اش رویکرد تهاجمیِ نظامی نداشته. یعنی چه در داخل و چه خارج رویکردش در بعد نظامی، دفاعی است. البته از بعد عقیدتی و لجستیکی تهاجمی است. یعنی ناشر تفکر مقاومت و مجهز کننده ی آن است. بنا بر این دخالت در سیاست این بال های حزب الله را کوتاه نخواهد کرد بلکه به حزب الله مشروعیت بین المللی هم خواهد داد. فرق حزب الله با جدایی طلبان باسک در همین حضور سیاسی است. 3. در صورتی که ایران مورد تهاجم قرار بگیرد قضیه فرق خواهد کرد. چرا که حیات و ممات حزب الله در گرو بقای ایران است. شاهرگ حیاتی حزب الله ابتدا ایران و سپس سوریه است. هر گونه تهاجم به ایران با توجه به دکترین نظامی ما یک خروجی بیشتر نخواهد داشت جنگ تمام عیار ما با اسراییل، که یا به نابودی اسراییل یا ما یا هردو خواهد انجامید. در این صورت حضور حزب الله در جنگ اجتناب ناپذیر است و با توجه به خروجی هایی که تعریف کردیم اگر ایران نابود شود که حزب الله هم عملا نابود شده، اگر ایران پیروز شود یعنی اسراییل نابود شده در این صورت حزب الله هم مثل ایران قهرمان جهان اسلام می شود و نیاز چندانی به توضیح نخواهد داشت. اگر هم همه نابود شویم که قضیه علی السویه است. گذشته از این ورود نظامی در صورت جنگ با ایران از سیاست های اعلامی حزب الله است بارها هم به آن اشاره کرده. وقتی سید حسن صراحتا می آید در یک سخنرانی زنده می گوید من به این که سرباز ولایت فقیه هستم افتخار می کنم! این چه معنایی خواهد داشت. یعنی قدرت و شهرت زیاد برایش و برای حزب الله مهم نیست. چون این جمله به هر دو بعد ضربه می زند. 4. روند تصمیم سازی در حزب الله بسیار پیچیده است و قائم به فرد نیست. می بینید که خیلی هم دقیق تا به حال تصمیم گرفته اند.
  6. این حرکت از زمان رفتن البرادعی از آژانس طرح ریزی شد تا خواسته های اسلامگراهایی مثل گروه اخوان المسلمین رو تحریف کنند. برای همین در ابتدای امر، اخوان المسلمین از هم پیمانی با البرادعی سر باز می زد. اهداف متعددی آمریکایی ها داشتن و دارن. اشتباهشون این است که حس ضد آمریکایی، فرهنگ اسلامی و نفوذ احزاب اسلامی رو دست کم گرفتن! این قضیه روحیه ی انقلابی گری که در مردم سنی مذهب وجود نداشت رو ایجاد می کنه. (پیش از این سنی ها انقلاب در مقابل حکومت مرکزی ولو جایر را خروج از اسلام و ایستادن مقابل دار المسلمین می دانستند، این تابو داره میشکنه) این از هر دستاوردی برای تفکر امت اسلامی ارزشمندتره، فارغ از این که نتیجه ی این انقلاب چه خواهد شد برای امت اسلامی برد داره. ما اگر تجربه ی مشروطه و جنبش نفت رو نداشتیم هیچ وقت به انقلاب اسلامی نمی رسیدیم. در این قضای اخیر کشورهای مختلف آرزوهای مختلف دارن، اسراییل نیل تا فرات، آمریکا خاورمیانه ی بزرگ و...
  7. سلام به آقای آرمانی عزیز و دیگر دوستان: 1. از نظر من آقا مصطفی حکم استاد را دارند من هم مثل شاگردی که گاهی از روی شیطنت ان قلت می کند! آقای آرمانی خدمت شما هم اردت ویژه داریم. 2. [quote]این سوال قطعا یک بلی و یا خیر داره و اون هم خیر هست. آقا مصطفی در بخشی از صحبتهاشون جواب این سوال رو دادن شاید دقت نکردین. [/quote] دقت کردم، این استدلال که شما هم زحمت کشیدید و بسطش دادید، استدلالی فی نفسه درست است. یعنی اگر شما مثلا راجع به یک کشور عادی صحبت کنید همین فرمول کفایت خواهد کرد. اما محل قرار گرفتن استدلال درست نیست. چون لبنان یک کشور عادی نیست. وقتی شما می خواهید راجع به بعضی کشورها صحبت کنید باید حتما مسایل منحصر به فرد آن را در نظر بگیرید. من چند تا از این مسایل را می شمرم الف. در لبنان همه ی گروه های اصلی مسلح هستند و بوده اند. بنا براین سلاح مقاومت چیز عجیبی نیست درست مثل یمن که سلاح معارضه یک چیز عادی است و در خواست رییس جمهور به خلع سلاحشان درخواستی غیر منطقی بود. مسئله این است که الان به صورت خاصی قدرت نظامی حزب الله بیش از دیگر گروه ها شده به دلایل متعدد که یکیش نیروهای تعلیم دیده و آماده است. همین آقای جنبلاط گروه های مسلح زیر نظر دارد که به سلاح های مدرنی مجهز است. ب. در لبنان نهادهای حکومتی یک وابستگی نسبی به جریان ها دارند، برای مثال قوات الامن و دستگاه قضایی به 14 مارس وابسته است و از طرف دیگر جیش با حزب الله نزدیک است. خوب حالا به نظر شما آمریکا و اسراییل خواهند گذاشت که جیش تسلیح بشه؟ نه! به همین سادگی. درست به همین دلیل است که حزب الله بارها اعلام کرده شما جیش را تسلیح کنید به مقداری که بتواند در مبارزات مقابل اسراییل بایستد ما سلاح مقاومت را زمین خواهیم گذاشت. یا حتی برای این که نشان بدهد که 14 مارس صادق نیست می آید با ایران هماهنگ می کند که جیش را مسلح سازد. با این مقدمه مسلح ماندن حزب الله وجاهت قانونی دارد. و حتی سعد حریری بعد از قضایای اخیر از ورود به مقوله ی سلاح مقاومت اجتناب کرد و نمایندگان 14 مارس اعلام کردند که سلاح مقاومت را قبول دارند. چرا؟ چون می دانند منطق خوبی برای خلع سلاح ندارند. مخصوصا بعد از جنگ 33 روزه و ادامه ی تجاوزات اسراییل به خاک لبنان پس از آن، هر گونه درخواست برای خلع سلاح حزب الله در فضای داخلی لبنان مقبولیت عامه نخواهد یافت. همین جا یک نکته دیگر هم راجع به صحبت های آقا مصطفی بگم، جیش در جنگ 33 روزه به خواست مقاومت از ورود به جنگ خودداری کرد، چون باعث اخلال در کار نیروهای مقاومت می شد. وگرنه خودشون علاقه مند بودند که شرکت کنند و اعلام آمادگی هم کردند. ولی جیش لبنان مثل یک پلیس می مونه تسلیحات و امکانات و نیروی آموزش دیده ای نداره. یک نکته دیگر، با این مقدمه ای که گفتم می تونید ببینید که وقتی دستگاه قضایی لبنان زیر نظر 14 مارس است، رد درخواست حزب الله برای برگزاری دادگاه ترور در داخل لبنان به جای دادگاه بین المللی توسط سعد حریری چقدر مفتضحانه است. شاید من و شما که یک ناظر خارجی هستیم این قضیه را نفهمیم ولی مردم داخل لبنان این تناقض را خواهند فهمید. ج. توافق طایف و قانون اساسی مشکل خاصی با سلاح های گروه ها ندارد. تا جایی که من خبر دارم در این باره ساکت است. اگر اطلاع خاصی دارید کمک کنید که اطلاعاتم تصحیح بشه. البته ملاحظاتی از این دست زیاد است من دو سه تا شو فعلا گفتم. اگر خواستید میشه به مناسبت بحث خیلی بیش از این موارد رو گفت.
  8. آمریکایی ها عادت دارند عجول و قلدرماب باشند، برای همین اشتباهات زیادی می کنند. از زمان بوش که دیگر سیاست های آمریکا در لندن نوشته نمی شود، مدام به خاطر همین خصلتشان سرشان به سنگ خورده. نمونه اش همین خاورمیانه ی بزرگ است که برای عملی شدنش چندین بار تاکتیک اشتباه به کار برده و خسارات زیادی دیدند. الان هم دارند از تاکتیک های دیگری استفاده می کنند. و این بار هم دارند اشتباه می کنند. نتیجه ی این غولی که از چراغ جادو بیرون آورده اند معلوم نیست چه خواهد شد. یکی از خواص انقلاب های رنگی این بود که دوام نداشتند. یعنی به صورت مقطعی امتیازات زیادی از کشور قربانی گرفت ولی نهایت انقلاب یا برای آمریکا مهم نبود یا نتوانست آن ها را حفظ کند. پس نتیجه ای که الان هم می خواهد بگیرد سریع و در زمانی کوتاه است. شاید اشغال برخی و تجزیه ی برخی دیگر هدف باشد. ولی باز هم منطقه را خوب نشناخته. دود این آشوب ها به چشم خودش خواهد رفت.
  9. به نظرم تحلیل آقا مصطفی در مورد انقلاب های رنگی کاملا منطقی است اما با این جملاتشون موافق نیستم: [quote]متأسفانه دوباره ما تازه از خواب پاشديم و سعي مي‌كنيم با پروپاگانداي رسانه‌اي، سعي در جهت‌دهي به حركت مردم تونس داشته باشيم! نمي‌دونم چرا فكر مي‌كنيم كه اين دست بازي‌هاي رسانه‌اي، تأثيري در تحولات منطقه داره! چون با اين اخبار، بيشتر تحليل‌گران داخلي رو دچار سردرگمي و اشتباه مي‌كنيم تا اون‌ها رو. قطعاً هيچ تحول انقلاب اسلامي در كشورهاي ديگه شكل نمي‌گيره؛ چرا كه اساساً شالوده‌ي چنين امري در اين كشورها وجود نداره. يادم هست كه همون اوايل اشغال عراق و قدرت گرفتن مراجع شيعي و بخصوص آيت‌الله سيستاني، از ايشان به عنوان امام خميني (ره) ثاني نام مي‌بردن! يا شهيد حكيم كه تازه از ايران تشريف برده بودن عراق و چقدر قدرت‌نمايي مي‌كردن و همين تحليل‌گران ما مي‌گفتن چنينه و چنانه! ولي ديديم كه آيت‌الله حكيم رو به طرز وحشتناكي شهيد كردن (فقط بيش از 200 نفر كشته داشت!!! زخمي‌ها بماند!!) و آيت‌الله سيستاني هم در سياست آفتابي نشد و شد آنچه شد! [/quote] دلایلم، 1. فعلا در خیلی مسایل منطقه ای منافع ما و آمریکا هم پوشانی پیدا کرده. نه این که اهداف یکسانی داریم، خیر، بلکه بخشی از نقشه استراتژیک آمریکایی ها دقیقا در پلان ما تعریف می شود و بلعکس. هر دو طرف هم این مطلب را می دانند. بنا بر این سعی می کنند بدون این که زمین بازی را از دست بدهند از ظرفیت رقیب استفاده کنند. علت اصرار آمریکا به مذاکره با ما در عراق و سپس افغانستان همینه چون می دونه می تونه در مذاکره از ما امتیاز بگیره و نفس مذاکره هم برخی برگ های مهم را از دست ما خارج می کند. خوب این یک مقدمه بود. 2. در انقلاب های رنگی خودتان عرض کردید رسانه ها نقش رهبری را به عهده دارند. اگر شما رسانه های موثری، هم پیمان، مثل الجزیره و العالم که از قضا پر بیننده هم باشند، داشته باشید. یعنی شما در رهبری جنبش می توانید تاثیر بگذارید، دقیقا همون نکته ای که آقا رضا بهش اشاره کردند از این اثر گذاری ما نشات گرفته و اون ادامه داشتن اعتراضات است. نمی گم حتما ما پیروز میشیم ولی یکی از راه ها همین است. و الجزیره و رسانه های هم سوی ما مثل المنار و العالم از رسانه های پر بیننده ی جهان عرب هستند و بینندشونم ایرانی ها معمولا نیستن. 3. ما باید سطح انتظاراتمون رو پایین بیاریم. نباید توقع یک انقلاب اسلامی در جهان عرب به سبک ایران رو داشته باشیم. نباید توقع داشته باشیم یک حزب الله تمام عیار ایجاد کنیم. حتی نباید توقع داشته باشیم که آمریکا رو کاملا بیرون کنیم. این ها خواسته های حداکثری است اگر بشود خیلی خوب است و باید سعی کرد که بشود ولی ایده آل ماست. دلیل نشدنش همان نکته ایست که اشاره کردید. بسترش در این جوامع فراهم نیست. اما اگر بتوانیم رهبرانی از سنیانِ غیر افراطی با افکار ضد آمریکایی و نزدیک به انقلابمان برای این جریان ها بتراشیم و وزن استراتژیک خود را به آنها بدهیم، ما هم یک برنده ی این بازی خواهیم بود. سوال این است که آیا چنین رهبرانی در جهان عرب وجود دارند؟ بله وجود دارند جنبش اخوان المسلمین یک جنبش مردمی و تولید کننده ی این رهبران است. الغنوشی یک مثال است. ما حتی اگر بتوانیم حاکمیتی را ایجاد کنیم که منافع استراتژیک ما را در منطقه و جهان اسلام به رسمیت بشناسد و در جبهه ی مخالف ما موضع نگیرد یک برنده ایم. این می شود کف خواسته های ما 4. آیا پیدا کردن یک رهبر و حمایت رسانه ای از او کافی است؟ خیر کافی نیست. باید از فضای هرج و مرج استفاده کرد و گروه های فشاری را به نفع این جریان ها ایجاد کرد، باید از ظرفیت دیگر گروه های ناسیونالیست و سکلولار بهره برد. باید کاری کرد که جریان سازی اجتماعی به سرعت شکل گیرد. تا ابتدا حذف فیزیکی رهبر غیر ممکن به نظر آید و سپس در صورت حذف فیزیکی جایگزین های مناسب باقی بماند. مثل جریان حماس. یعنی باید رقیب منطقه ای ما به این نتیجه برسد که حذف رهبران فعلی باعث روی کار آمدن کسانی خواهد شد که افراطی تر باشند. اگر شیخ یاسین که معتدل تر و گرایش به عربستان داشت را حذف کنند به صورت سلسله وار جنبش حماس با هر حذف به ایران نزدیک تر می شود. 5. تخم مرغ ها را در یک سبد نباید گذاشت. همان نکته ای که در عراق هم در نظر گرفته شد. باید در تونس برنامه ریزی شود. در عراق فقط جریان اعلا و بدر کافی نبود، حزب فضیلت، جریان صدر، الدعوه، کردها و همه باید بر هم نظارت می داشتند. حتی علاوی باید به جایی برسد که به ایران احترام بگذارد. البته این کار زمان بر است. در بدو امر، اتفاق نمی افتد. باید چراغ خاموش حرکت کرد. ما هر جا علنی اقدامی کرده ایم مثل قضیه ی آیت الله حکیم به سرعت ضربه خوردیم. هم اکنون هم تجربه ی منطقه ای ما نشان می دهد که مشغولیم ولی نه به صورت علنی. نمونه اش تشکیل گروه حزب الله تونس. 6. آقا رضا الغنوشی خوب است که بگوید من امام خمینی نیستم. این امر باعث می شود از سایه ی وصله ی ایرانی بودن خارج شود. باید استقلال داشته باشد تا بتواند موثر باشد. باید با توجه به شرایط موجود هم شعار بدهد. یادمان نرود این جنبش با بهانه ی نان و شغل ایجاد شد نه اسلام گرایی. پانوشت، آیت الله سیستانی بر خلاف نظر آقا مصطفی یک عالم در گوشه نشسته نیست. ایشان در موارد حیاتی با اعلام حضور مردم در کربلا و نجف مانور قدرتی داد که دست غربی ها را در بسیار ی امور بست. هم اکنون هم ایشان و بیتشان به صورت غیر مستقیم در سیاست حضور فعال دارد ولی به همان دلیلی که شما در تاپیک حزب الله گفتید به صورت پشت پرده. فضای عراق ظرایفی دارد که حضور امام خمینی وار از ایشان هیچ کمکی به مشکلات نخواهد کرد.
  10. با اجازه ی اساتید منم نظرم رو بگم، من با آقا رضا موافق هستم. ایشون یک بخشی از جواب ها را دادند من جسارتا یک تکمله ای برش می زنم. 1. ما با یک سوال کلی در اینجا مواجه هستیم، آیا اگر حزب الله وارد سیاست شود به ضرر اوست؟ آیا منافع حزب الله در دوری از سیاست تعریف شده؟ جواب این سوال بر خلاف اکثر نظرات، یک بله یا نه ساده نیست. ورود حزب الله به سیاست از چند دوره قبل با معرفی نمایندگان مجلس و بعد چند وزیر شروع شد و امروز به این مرحله رسیده، آیا این تغییرات به ضرر حزب الله بوده؟ خیر جواب این سوال منفی است. چون حزب الله با ظرافت هیچ وقت بیش از آن چه لازم بوده در سیاست شرکت نکرده. حزب الله با ورود اولیه اش به سیاست خود را بخشی از حاکمیت سیاسی لبنان تعریف کرد. مهمترین خاصیت این ورود آن بود دامن خود را از اتهام به این که یک گروه تجزیه طلب و خود مختارِ تروریستی است پاک کرد. اروپا دیگر نمی توانست بخشی از حاکمیت لبنان را در لیست گروه های تروریستی به راحتی بگنجاند، ولی حزب الله همواره نقش حاشیه ای را به صورت عامدانه برگزید. بنا بر این هیچ گاه صاحب عملکرد اجرایی نشد و وجهه ی اپوزیسیونی به خود گرفت. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهم: لبنان مدت هاست که حس ناسیونالیستی را تجربه نکرده، یعنی بر خلاف آن چه ما از یک کشور انتظار داریم مردم لبنان بیش از آن که خود را لبنانی بدانند، خود را تابع کشور حامی گروه حزبی خود می دانند. حتی هیچ ابایی هم از بیان این امر ندارند. مثلا بخش عمده ای از مسیحیان خود را فرانسوی می دانند. یا عده ای رسما خود را عامل آمریکا و عربستان می شمارند. اما حزب الله به مرور یک فضای جدید فکری را در جامعه تزریق کرد با پیروزی های خودش ابتدا جامعه ی شیعی را متحد ساخت و سپس از میان اقشار دیگر یار گیری نمود. جوانان سنی مسیحی و دروزی را نیز وارد یک معادله ی فکری و حتی نظامی کرد. محور اتحاد این معادله یک حس وطن دوستی و حق طلبی است که پیش از این در اتمسفر لبنان مفقود بوده. (این ماجرا از خیلی قبل تر ها شروع شد) حزب الله با ظرافت چیزی را تعریف کرد تحت عنوان، مقاومت در مقابل دشمنی که با آن در حال جنگیم. دشمنی که هر لحظه می تواند خطر آفرین باشد و تنها مفر از آن سلاح مقاومت است. همین یک جمله محور اصلی اتحاد حزب الله با هر گروه سیاسی است. حتی اگر سعد حریری باشد یا جمیل باشد. به زبان دیگر سلاح مقاومت تنها خواسته ی سیاسی مقاومت است! اگر دقت کنید حزب الله در همه ی زمان ها میزان حضورش در معادلات سیاسی را منحصر به همین موضوع کرده. به همین خاطر وقتی دولت حریری تشکیل شد حزب الله پست های وزارتی خود را سخاوتمندانه بین هم پیمانانش تقسیم کرد! به همین خاطر میقاتی به جای عمر کرامی انتخاب شد، به همین خاطر حزب الله اعلام می کند دولتش را بر اساس تمامی احزاب تشکیل خواهد داد. به همین خاطر سید حسن می گوید این دولت حزب الله نیست و همه می دانند میقاتی آدم حزب الله نیست به همین دلیل اشاره می کند اگر این دولت موفق نبود سال دیگر بحث سیاسی کرده آن را ساقط کنید. در یک کلام جایگاه حزب الله به مرور در فضای سیاسی لبنان دارد به سمت یک موازنه کننده و سیاست گذار راهبردی ارتقا می یابد. 2. در مورد انتخابات قبلی شاید شکست خورده ی ظاهری حزب الله بود ولی حتی خود طرفداران حریری هم فهمیدند که پیروز واقعی چه کسی بود. شما توجه داشته باشید که جمعیت لبنانی های ساکن در لبنان از لبنانی های خارج از کشور کمتر است. (کسانی که با پول های خارجی شبی امدند و فردایش رفتند) توجه داشته باشید که نظام انتخاباتی لبنان سازمان پیچیده ای به نفع 14 مارس و سنی ها دارد و کلی گزاره ی دیگر که مربوط به نظام پیچیده ی لبنان است. جالب است بدانید که خیلی ها گفتند که حزب الله عمدا باخت و سید حسن مجبور شد به این اتهام در مصاحبه ای پاسخ دهد. و یکی از دلایلی که با وجود گرایش جنبلاط به حزب الله، از او خواسته شد که در جریان 14 مارس باقی بماند همین عدم گرایش حزب الله به تشکیل دولت بود. 3. آیا ورود به سیاست دست و پای حزب الله برای جنگ را خواهد بست؟ خیر، بخشی رو بالا توضیح دادم ولی راجع به مقایسه با عبد الناصر باید گفت، حزب الله هیچ وقت مدعی شروع یک جنگ نشد. هنوز هم نمی گوید ما جنگی را شروع خواهیم کرد. این فرق عمده ی سید حسن و جمال عبد الناصر است و این را از تیز بینی آقای خامنه ای دارد. حزب الله یک گروه مقاومت با ساختار دفاعی است در مقابل تهاجمات اسراییل به لبنان، گروهی که چندی است به لجستیک تهاجمی هم می پردازد. مقاومت بر خلاف عبدالناصر نمی خواهد با یک ارتش عربی قدس را آزاد کند بلکه می خواهد با یک ارتش بومی فلسطینی این کار را بکند. 4. البته آمریکا خیلی دوست دارد که حزب الله را در دامی که شما تعریف کردید قرار دهد ولی تا بدین جا این گروه به خوبی بازی خوانی کرده. پس از این هم من فکر می کنم همین طور خواهد شد. پیش بینی من تشکیل دولتی است از ترکیب جداشدگان 14 مارس که بیشتر هم خواهند شد و 8 مارس که حزب الله نقش کمی در آن خواهد داشت. دولتی که سلاح مقاومت را تایید کرده و دادگاه ترور را به رسمیت نخواهد شناخت و شاید دادگاهی داخلی بر پا کند. البته اگر بر خوردها قرار نباشد از طرف مقابل به سمت و سوی فزونی پیش برود. و یا تصمیم نداشته باشند که راه رفته را بازگردند. هنوز زود است که اظهار نظری کنیم. ببخشید من پست جدید آقا مصطفی را بعد پست خودم دیدم که البته بجز موارد جزیی همین پست کفایت می کند. برخی موارد بماند اگر مباحثه شکل گرفت میشود بیشتر بهش پرداخت.
  11. [quote] آقاي انتي وار چه آواتار با حالي گذاشتي ٬ عوضش كردي با حال تر شده .[/quote] 1. ممنون ، آره خودم هم از اون آواتار قبلی می ترسیدم یک طوری بود. این یکی به آدم آرامش میده. خیلی نسبت به این بزرگوار ارادت دارم. خدا خودش به درجاتشون بیافزاید. 2. نکته ارتباط این قضیه با ماجرای اسراییل همونه که دوستمون گفت. اسراییل که ناوگان رزمیشو عبور داد ایران اعتراض کرد و مصر گفت هر کس بیاد ما میذاریم بره. نمی تونیم جلوی کسی رو بگیریم. با همین منطق ما هم داریم میریم دیگه شایدم بده بستانی شده باشه مبنی بر این که اونا بیان شمام بیاین. این هم یک احتمال است. 3. مصر می تونه اجازه نده. به اون ها هم میتونست اجازه ندهد. از نظر حقوقی البته! از لحاظ دیگر جوانب به اونا که اجازه داد یعنی نتونست بگه نه. چند کشتی و زیردریایی اسراییل با ناوگاه آمریکا عبور کردند. 4. به توضیحات قبل این رو اضافه کنم که موضوع اعلام حضور و پرچم دادن در خلیج فارس بخش عمدش به خاطر تنگه ی هرمز است که بخش قابل عبورش جزو آبهای ماست. نمی تونیم از عبور دیگران جلوگیری کنیم ولی باید اعلام حضور بکنند. دریای مدیترانه و سرخ رو هم باید شیب و عرض ساحل و ... این نکات فنیشو دید تا نسبت به چگونگی اوضاعش نظر داد. من زیاد اطلاع ندارم ولی به حادی تنگه ی هرمز نیست. قطعا
  12. ما عضو کنوانسیون حقوق دریاها نیستیم. برای همین بجز قواعدی که تبدیل به عرف بین الملل یا قاعده ی آمره شدن، هیچ الزامی برامون ایجاد نمی کنه. این که چه قواعدی عرف و قاعده ی آمره شده جای بحث دقیق حقوقی داره و صد البته محل اختلاف است. حریم دریایی کشورها تقسیم بندی های متفاوتی دارد که خودش احتیاج به کلی شرح و بسط دارد اساتید هم اینجا همه واردن. ولی حاکمیت هر کشور در هر کدوم از این محدوده ها حدود و ثغور خودش رو داره. در حقوق دریاها رفت آمد کشتی های نظامی به دریاهای بسته منع نشده ولی این کشتی ها باید اعلام حضور کنند و پرچمشون رو نشون بدن. زیر دریایی ها هم باید بیان بالا و اعلام کنند بعد وارد بشن. (این هم همه جاها صادق نیست ولی به طور کلی این طور است) منبع اختلاف ما با آمریکا در خلیج فارس هم از قضا همین است. آمریکا مثل ما عضو کنوانسیون حقوق دریاها نیست و می گوید من ملزم به آن نیستم. ولی ما معتقدیم این قاعده عرف بین المللی شده لذا انتظار داریم ناوگانشون اعلام حضور و رفت و آمد کنند که با تبع آمریکایی جور در نمی آید. در مورد این رفتن ناوگان ما، باید گفت احتمالا با عبور ناوگان اسراییل از کانال سوئز در ارتباط است. یعنی یک هماهنگی هایی پیش از این با طرف مصری شده است.
  13. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    1. با حالی از خودتونه برادر اوپس ما کوچیک شماییم. 2. فکر کنم سوء تفاهم شده ، من با نظر یخ خشک شما مخالفت نکردم. دیدی زود قضاوت کردی. اون یک برادر دیگه ای بود. یک نگاهی به پست های قدیم تر بنداز. دیدم دوستان می گن اصلا نمی شه مشکل حرارت رو حل کرد چند تا موید آوردم که میشه. ردی بر نظر شما ننوشتم. 3. خوب حالا که زحمت مطالعشو کشیدی. مطلب رو بزار ما هم بخونیم علممون زیاد بشه، یکم خلاصشم توضیح بده. ثواب داره. اما من یک راه نگفتم چندین راه مختلف رو سر بسته اشاره کردم. هنوزم فکر نکنم هیچ کدوم چند تن بشه ولی اصراری ندارم. مهم اینه که خنک کردن شدنیه. 3 پریم، (جا افتاد) هر چقدر هم نور غیر شارپ باشه، منبع نور یک روشنایی میشه بیشتر از اطراف، این طور نیست؟ یعنی شما سایه رو از بین می بری ولی یک جا رو روشن تر می کنی، اگر نیست یک شرحی بده چطور نورش از اطراف می تونه بیشتر نباشه؟ 4. منطق چنین سیستم صدایی رو درک نمی کنم. خوبه بیشتر راجع به نحوه ی عملکردش توضیح بدی که راجع به عملی بودنش در ابعاد یک تانک قضاوت کنیم. یا اسمش رو بگو برم یک مطالعه ای بکنم 5. شوخی بود بابا. گفتی آبرامز... منم باهات شوخی کردم. منظور بدی نداشتم. اگر به من بود همه ی تانک ها رو با این دقتی که شما داری میدادم زیر دست خودت. وقتی هم یک چیزی نظامی میشه ضربه و برخورد و این جور چیزا خوراکشه. نظرمن این طوری است. حالا استلث باشه یکم بیشتر باهاش مدارا می کنیم ولی در کلیت قضیه تغییر ایجاد نمی کنه. بازم ما کوچیکیم شایدم حق با شماست. اصراری ندارم. 6. در مورد گرد و خاک خودمم نظرم همون تکنولوژی نانو است. اشاره ای هم کردم. ولی خیلی گرون در نمیاد؟ یک برآورد قیمتی داری از اون ماشین های سمند؟ همیشه نانو گرون در نمیاد، باید یک ارزیابی کرد.
  14. سلام دستتون درد نکنه از بابت هر دو کلیپ. کلیپ اول دو تا موشک به سمتش با فاصله ی زمانی شلیک شد؟ یا دوتا یو ای وی مختلف بودن؟ ساقط شد آخرش یا فقط موج انفجار جابجاش کرد؟
  15. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    [quote]با تشكر از حامد و ops عزیز ! با اجازتون وارد بحث بشم وقت نکرده بودم بیام ! حامد جون من فعلا میچسبم به اون گرمای خروجی و کاری با استتار ندارم که به موقش به اونم میرسم ! نگاه کن تو مثلا یه کارخونه رو در نظر بگیر که برای خنک کردن فضا یا هر چیز دیگه از آب استفاده میکنه ، آب رو مثلا در یک سری لوله میفرسته و و اون محصولات ، فضا یا هر چیز دیگه ای که نزدیک آب هست به وسیله اون آب خنکی که وارد لوله ها شده سرد میشه خب این آب باید عوض بشه چون بعد از یک مدت به دمای تعادل میرسه و این مستلزم اینه که این آب باید تخلیه بشه و دوباره آب سرد از رودخونه یا جای دیگه وارد این لوله ها بشه ، این کار دم و دستگاه های زیادی میخواد که فک کنم قشنگ یه چند تنی بیاره روی وزن تانک البته من تنها منظورم این روش لوله نبود بلکه هر روش دیگه ای که بخواد دمای مثلا به قول خودت 200 درجه رو برسونه نزدیک به صفر مسلما در حد همون لوله و ...... جا میگیره ! مثلا یکی در مورد یخ خشک حرف زد اینم یخ خشک هم مثل همون آب میمونه بعد از مدتی سرمایشش از بین میره و کمتر میشه و اینم خودش یه فضای بسیار زیادی رو اشغال میکنه ، من منکر انجام این کار نیستم ولی میتونم بگم که این کار هزینه بسیار زیادی داره و کلا روی تانک اثر بسیار زیادی میذاره مثل اشغال فضا افزایش وزن و ..... که مثلا ما باید مقدار بسیار زیادی یخ خشک داشته باشیم که بتونه به طور مداوم 200 درجه رو نزدیک صفر برسونه ! اگر این مرحله هم موفق بشه به نظر من فقط مگه تولید حرارت توسط اگزوز هست درون تانک هم یک سری آدم نشستن که بدنشون حرارت داره همون شنی که باهاش حرکت میکنند در اثر اصطحکاک دماش بالا میره و اگر ما بخواییم این کار رو بکنیم ، میشه ولی یک سری قابلیت های تانک از بین میره ولی کلا طرح خوبیه ! حالا اگر ما این مشکل گرما رو حل کردیم و تانک هم از استتار خوبی برخوردار بود ولی ما مگه تا چه فاصله ای میتونیم با چشم تانک رو نگاه کنیم ؟ مثلا هزار متر دیگه ؟ از هزار متر به بعد جستجوگرهای راداری ، فروسرخ ، لیزری ، فلز یاب و ...... هستند تا به راحتی اگه گرمایاب کار نکرد مثلا با رادارها پیداش کنن اگه با اون نشد مثلا فلز یاب در ضمن همین گرمایاب ها هم قابلیت تشخیص فلز و ..... رو هم دارن و اگه تانک های دشمن این قابلیت رو داشتن ما دیگه مثلا از دوربین های گرمایاب استفاده نمیکنیم و از یک سری دوربین های دیگه استفاده میکنیم و گرمایاب ها مثلا برای یک کار دیگه ! دوستان کلا این جور مسائل زیادن ولی اگر به دقت دمانگاشت ها توجه کرده باشین حتی توانایی تغییر یک درجه دما رو دارن ! دوستان اصلا حال ندارم ، ایشاالله بحث رو کامل تر میکنم ! [/quote] مخلص برادر کماندو، قدمت روی چشم. 1. هم چین داش کماندو با اعتماد به نفس صحبت می کنی آدم شک می کنه می گه شاید داریم راجع به نیروهای مسلح اسراییل یا آمریکا صحبت می کنیم. (ما دعا می کنیم همین طور شده باشه) من منکر توانایی های نیروهامون نیستم. ولی این که شما اینقدر راحت می گی غم نداره، دوربین ترمال نشد، رادار میدیم دستشون، اون یکی نشد از اون مدل لیزر میدیم من فکر نکنم راجع به نیروهای ما صادق باشه. این تجهیزات هم هزینه ی بالایی داره هم بعضا تکنولوژی بالایی. نه ما، خیلی از ارتش ها بهشون دسترسی ندارند یا دسترسیشون محدوده. (تحریم ها رو هم بی خیال) آمریکا نیست که هر نظامیش کامپیوتر سیار باشه. (اغراق کردم) . ما نیروها و یگان های مجهز هم داریم ولی نه همه جا و برای همه کار. بنا بر این این تانک هم برای ما و هم برای این دست کشورها یک تهدید به حساب میاد. قطعا براش در صنایع برنامه ریزی می شود. من شک ندارم. ولی ارزش این تانک پایین نخواهد آمد. تازه با دکترین های دفاعی ما که برمبنای چابکی، سبکی و اتکای حداقلی به تکنولوژی است این جور بذل و بخشش رادار و لیزر و ... سازگار نیست. این سیستم های پنهان کار هم یک دردسر است. مثل اسنایپر که دشمن نیروی پیاده خواهد بود. 2. در مورد سیستم خنک کننده، من شما رو رجعت می دم به زیردریایی ها ، کشتی ها و قایق هایی که بازتابش گرمایی ندارند و پنهان کارند (الان هم موجود و حی و حاضر در حال خدمتند). اشاره کردم هزار و یک نکته باید لحاظ بشه و سیستم خنک کننده ای که گفتم یک مثال است. (ما که نمی دونیم این تانک چیست و دقیقا از چه سیستم هایی استفاده می کند چه ماموریتی دارد و حتی چه اندازه ای است و ...) باید با ملاحظاتی که گفته شد بهترین گزینه رو انتخاب کرد. صحبت من این است که کار نشدنی ای و خیلی آن چنانی ای نیست. قبلا در این زمینه کارهای بسیار زیادی شده. و خیلی هاش هم الان در حال خدمت است. میشه از موتور برقی استفاده کرد، میشه از سوخت های دیگر بهره برد (مثل گازهای قابل اشتعال مایع شده) که خودشون کار خنک کنندگی رو هم به عهده بگیرند. همون یخ خشک عملیاتی است. (در صورتی که بخواهیم استتار گرمایی دایم درست نکنیم بلکه برای یک مدت مشخص) میشه اگزوز را همون طور که گفته شد به صورت غیر متمرکز در زیر ماشین طراحی کرد و کل بدنه را عایق حرارتی نمود. حتی سیستم سرمایش با اون شکلی که شما گفتی هم یک تن نمی شه! نمی خواهیم که یک کارخانه را سرد کنیم! چیلر ها بعید می دونم دو تا برجش یک تن بشود! اگر بهینه و با تکنولوژی و متناسب طراحی بشود در حد همان یک یا دو گلوله ی توپ است. همیشه هم لازم نیست به صفر درجه برسیم. 3. برای مشکل تعادل گرمایی ،اگر شما کم کم مایع را با محیط بیرون در تماس بگذارید هم خنک می شه هم گرمای آن چنانی ایجاد نمی کند که در دوربین ها دیده بشه یا ایجاد حساسیت کند. کافی است یک شبکه ی مویرگی در محیط خارج ایجاد کنید که مایع در آن جریان یابد. 4. سایش شنی و اینجور چیزا بحث دیگری است بعید می دونم دوربین ها این توانایی رو داشته باشند و اگر داشته باشند نیروی استفاده کننده اینقدر حساس باشد (واقعا نمی دونم چقدر داغ می شه ولی احتمالا قصد بر این است که این تانک در محیط نا امن زیاد تحرک نداشته باشد و با سرعت بالا. میشه از روش های دیگر هم استفاده کرد غیر از شنی، که بحثش مفصل است) ولی در صورت داشتنش و حساسیت، کافی است یک زره عایق جلوی شنی آویزان شود به میزان قابل توجهی تابش حرارتی را کاهش خواهد داد. 5.در مورد روش های راداری از بدنه های با طراحی استلث و با ارتفاع کم استفاده شود. تا حد قابل توجهی مشکل مرتفع خواهد شد. 6. به هر حال این ها همه تانک را نامریی نمی کند. بلکه کشف و انهدام آن را سخت تر می کند. یعنی شما را مجبور می کند از نیروی زبده تر و با تجهیزات گران تر و بیشتر استفاده کنید. 7. یک سوال، فرضا همه ی این هایی که من گفتم اشتباه، شما یک تانک معمولی را استتار نمی کنید چون با رادار و سیستم های فروسرخ دیده می شود؟ به همان دلایل که آن تانک را استتار می کنید، این تانک هم چیز خوبی است چون استتار سر خود است و قابلیت تحرک بعد استتار را از دست نمی دهد. 8. منظورتون از سیستم فلزیاب چیست؟ در مورد سیستم لیزری چه سامانه ای مورد نظرتون هست؟
  16. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    [quote name="ops"][quote]. سلام رفيق.فكر كنم بايد يك دور ديگه پيامهامونو مورور كني .من با روشه شما مخالفتي نكردم فقط روشه خودمو گفتم و هنوزم ميگم.در ضمن يكم راجع به لوله هاي خنك كننده بگو لطفا.ميخوام ببينم چقدر بايد به وزنه تانك يا اندازش اضافه بشه.چون تانكي كه مثلا 8 ساعت در ميدانه جنگه بايد مانورهاي زيادي بده. در مورده از بين بردنه سايه:بابا خوب گوش كن ديگه (شوخي).فرض كن شما ايستاديد جلوي يك لامپ.سايتون افتاده روي ديوار.حالا شما با يك چراغ قوه نوري كه فرضا برابر با اون نوره لامپه بنداز رو ديوار.آيا سايه اي ميمونه. .حالا شما فكر كن اين كار در موارده نظامي با نورهايي قابله تنظيم و سنسورهايي حساس انجام ميشه(مثلا حساس تر از سنسوره نوره موبايله ايكس تن) .ديگه عمرا از اين ساده تر نميشه.حتا براي شما دوسته عزيز!!! در مورده شاخ زدنه گربه.:اولا اگر قرار باشه تانكي مثله ابرامز رو راننده بزنه به درو ديوار من خودم چون اين تانكو خيلي دوست دارم اون راننده رو ميزارم زيره تانكو ....... دوما ميشه روي بدنه از صفحاته نوري استفاده نكرد و با رنگه مناسبه پس زمينه تصوير رو بهش تابوند.به قوله دوستمون مثله فيلمهاي جيمز باند البته اون قسمته مانيتوره ديواريش واقعيته.فكر كنم دوربينهاي كوچك ولي زيادي لازم باشه واسه تانك. در مورده صداي تانك هم يك ايده ي جالب دارم. ميتونيم توسط ميكروفون هاي مخصوص صداهاي سوراند بسازيم.توري كه شنونده فكر كنه صدا داره از مايلها دورتر مياد.مثله تبليغات در فروشگاههاي سي دي فروشي در انگليس يا حالا هرجا.[/quote] سلام دوست عزیز: 1. به احترام شما که دوست عزیزی هستید، پست ها را مرور کردم، ولی چیزی پیدا نشد. اوپس بنا بر این لطفا دقیقا با نقل قول بگید کجای پیام ها رو باید مرور کنم و توضیح بدید چه چیزی از دیدم دور مونده. روشتون را هم توضیح بدهید. نهایت این است که به این نتیجه می رسیم که نظراتمون در این زمینه فرق می کند. 2.لوله ی خنک کننده یک مثال است از روش های متعددی که میشه برای سرد کردن استفاده کرد. به طور ساده چیزی مشابه لوله های تقطیر در آزمایشگاه . این که دقیقا به چه شکل باشد و از چه ماده ی سرد کننده ای استفاده شود و این که مایع سرد کننده در مدار بسته باشد یا نباشد چطور خودش سرد شود اینها همه بستگی به خصوصیات تانک دارد. این که موتور تانک چه قدرتی دارد. هدف ماموریتیش دقیقا چه تعریف شده است. مدت زمانی که قرار است پنهان کار باشد. اندازه اش چقدر باشد. و... به هرحال با همه ی این شرایط از یک یا دو گلوله ی توپ سنگین تر نخواهد شد. توجه هم داشته باشید چابکی در تانک مهم است ولی مهمترین اصل نیست. جزو فاکتورهای فرعی ارزیابی تانک است. و میزان چابکی هم به نسبت تانک ارزیابی می شود. زره، بقا پذیری قدرت مقابله با ضد تانک ها ارتفاع و محافظت از خدمه قدرت آتش و ... از عوامل پر اهمیت ارزیابی تانک است. وقتی هم صحبت از پنهان کاری میشود شما مجبورید برای بدست آوردن این مزیت از برخی مزیت های دیگر چشم پوشی کنید. 3. در مورد از بین بردن سایه. این همان چیزی است که بهش به عنوان نورپردازی خارجی اشاره کردم. ولی اشکالات خودش را دارد. اول این که شما نور را دقیقا باید در محدوده ی سایه بتابانید. اگر خارج از محدوده ی سایه شعاع نور پراکنده شود شما درخشندگی اضافه ایجاد کرده اید. و اگر نورهای لیزری استفاه نکنید به علت پراکندگی نور این اتفاق خواهد افتاد. دوم این که خود منبع نور می تواند تانک را لو بدهد چون مثل این است که یک لامپ وسط دشت روشن کنید! این اشکال عینا به سیستم پروژکتری شما هم وارد است. اگر دقت کرده باشید پرژکتورها (مونیتور دیواری) یک منبع نور متمرکز دارند این منبع خود از بین برنده ی پنهان کاری است. ضمنا شما باید یک سیستم خنک کننده ی مجزا برایش طراحی کنید. البته روی این سیستم های از بین برنده ی سایه می شود کار کرد. نشدنی نیست. 4. در سیستم های سراند شما باید در مرکز و کانون بلندگوها باشید که توهم مکانیِ صدا برایتان ایجاد شود. برای یک ناظر خارج از کانون مثل یک بلندگوی ساده است. بلندگویی که خودش به لو رفتن کمک می کند. یعنی به زبان ساده سیستم سوراند باعث میشه که خدمه ی تانک که در مرکز قرار دارند فکر کنند که تانک مایل ها دور تر است و افراد بیرونی به علت وجود بلندگو ها صدای تانک را بهتر می شنوند. این را از باب مزاح می گویم خدای نکرده جسارت به شما نیست. منظورم شوخی است، حکایت آن کبکی است که سرش را زیر برف بکند مگر آن که شما کل فضای نبرد را بخواهید سیستم سوراند بکشید! 5. خدا رحمت کنه همه ی کسایی رو که قراره زیر دست شما تانک سواری کنند تانک ساخته میشود که به در و دیوار بخورد. حتی ممکن است با تانک از درون یک خانه ی مسکونی ساده ساز عبور کنند. وقتی روی دشت با سرعت حرکت می کند برخورد با موانع و عوارض اجتناب ناپذیر است. حتی سنگ ها می تواند از زیر شنی در رفته به بدنه بخورد. همین جا یک ایراد دیگر این تانک به ذهنم رسید. آن هم گرد و خاکی است که روی بدنه می نشیند و باعث خواهد شد که قدرت استتارش از بین برود یعنی باید همیشه آن را شست یا این که از مواد نانویی استفاده کرد که آلوده و کثیف نشود. البته اگر هدف فقط استتار باشد نه نامریی کردن خیلی مشکل بزرگی نیست. کافی است پیش از هر تغییر مکان به یک بافت خیلی متفاوت (مثلا از کویر به جنگل) شستشو شود. با یک سیستم اتوماتیک یا اصلا کاملا دستی.
  17. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote]1. درست است که در ارتفاع انجام می شود ولی شما دقت داشته باشید که حجم و درجه حرارت گاز خروجی از موتور جت بارها داغ تر و بیشتر از اگزوز یک موتور دیزل است. هم چنین شما باید به سرعت گاز خروجی از جت رو سرد کنید به نحوی که سرعت گاز خروجی که تراست ایجاد می کند رو نگیرید. اما در مورد گاز خروجی از اگزوز این محدودیت وجود ندارد. هر چقدر خواستید این گاز رو از لوله های پیچیده شده در مویرگ های سرد کننده عبور بدید. اصلا کار نشدنی ای نیست! حتی میشه گازهای خروجی را در قالب یک موجود زنده خارج کرد که حتی اگر دیده بشوند برای بییننده شک بر انگیز نباشد. (این ابتکار خودم بود شاید خنده دار باشه ولی شدنی است) 2. من در مورد سایه درست منظورتون رو متوجه نشدم. سایه ای که جسم روی اجسام بیرونی ایجاد می کنه را چگونه می خوان از بین ببرند. البته خودم هم گفتم نور پردازی میشه کرد ولی کار بسیار مشکلی است. 3. ال سی دی رو میشه رویش از صفحات محافظ بسیار سخت استفاده کرد، مثل آن چیزی که روی ال سی دی های تبلت های صنعتی کشیده میشه. این تبلت ها با میخ هم رویش خط نمی افتد و با چکش هم نمی شکنند. یک راه دیگر این است که از مواد ژلاتینی استفاده بشه که ترکش ازش رد بشه و به درون یک ماده ارتجاعی بی خاصیت پشت ال سی دی برود.(فوقش چندین پیکسل می سوزد) البته شاید هم اصلا از لیکویید کریستال استفاده نشده باشه. این یک حدث است. [/quote] 1-دوسته من فشار فشار جو نتیجه مستقیمی از وزن هواست. این به این معنيه که به همراه مکان و زمان تغییر می‌کنه چون مقدار (و وزن) هوای بالای زمین به همراه مکان و زمان تغییر می‌کهد. فشار جوی در اتفاع حدود ۵ کیلومتری تقریبا به اندازه ۵۰٪ سقوط می‌کند. جرم حجمی هوا در سطح دریا حدود ۱٫۲ کیلو گرم بر متر مکعبه. این جرم حجمی با افزایش ارتفاع کم و به همین صورت فشار آن کاهش پيدا ميكنه.دما هم با افزايشه ارتفاع به طرز وحشتناكي كم ميشه اونم در ارتفاع هواپيماهاي پنهان كار با اون سرعته كم.اقا پيشنهادتو حتما توضيح بده.بدجوركنجكاوم كردي. 2-در مورده از بين بردنه سايه تا حدي كه قابله تشخيص نباشه خواهشن يك باره ديگه توضيحاتمو بخون. 3-كاملا با صحبتهاي شما موافقم اما حالا چرا يادتون رفته چيزي كه قابله ديد نيست قرار نيست گلوله باران بشه كه انقدر نگرانه صفحه ي نمايشگر هستيد. [/quote] 1.سلام دوست عزیز، فکر کنم شما این هواپیما را با یک یو ای وی اشتباه گرفته اید. اف 22 یک جت جنگی نسبتا بزرگ و فایتر شکاری رهگیر است نه هواپیمای با سرعت کم. این هواپیما می تواند بدون استفاده از پس سوز به سرعت مافوق صوت دست پیدا کند. هم چنین دو موتور جت حمل می کند که از قوی ترین موتور جت موجود در کلاس خود است. دمای چند هزار درجه ای خروجی از نازل موتورهای جت را سرد کردن در کسری از ثانیه به نحوی که موشک های مجهز به دقیق ترین سامانه های فروسرخ را از شناسایی باز دارد سخت تر است یا دمای یک اگزوز؟ سرد کردن نازل خروجی جت آسان تر است یا اگزوز؟ این شرایطی که شما گفتید برای همه ی هواپیما ها صادق است. چگونه نازل آنها سرد نمی شود؟ ضمنا قرار نیست این هواپیما همیشه در ارتفاع بسیار بالا پرواز کند. یک نکته دیگر را هم در نظر بگیرید، دمای هوا در آن ارتفاع به نظر شما چند درجه است ؟ 100 درجه زیر صفر خوب است؟ چند هزار درجه گاز خروجی موتور با آن دنسیته ی گاز و سرعت خروج، صد درجه زیر صفر و 20 درجه بالای صفر چه تاثیری درش می تواند داشته باشد؟ حالا دمای گاز خروجی از اگزوز چقدر است؟ شک دارم به 200 درجه برسد. سرعت خروج گاز هم که اصلا مهم نیست و صد البته زیاد هم نیست. شما کافی است آن را در یک لوله ی تنیده در لوله های سرد کننده به حرکت در آوردید. مطمین باشید سرد می شود. لزومی هم ندارد اگزوز را بگذارید روی کله ی تانک. ببریدش زیر تانک که بازتابش آن به حداقل برسد و در فواصل زیاد با عوارض زمین پوشیده شده و دید از بالا با هواگردها را هم از بین ببرد. همین الان که من و شما صحبت می کنیم همین ایران خودمان پوشش های استتاری ای درست کرده و استفاده می کند که هرگونه بازتابش فروسرخ را از بین می برد و یک تانک یا نفر را استتار گرمایی می کند. دیگه عایق کاری یک تانک از نظر حرارتی کار سختی نباید برای انگستان باشد. پیشنهاد من هم بیشتر جنبه ی ابتکاری داشت کار به آن جا نخواهد کشید. پیشنهاد دادم بعد از عایق کاری کل بدنه، لوله ی خروجی اگزوز را به یک ماکت از حیوانات وارد کنند که حتی می تواند متحرک باشد. این طوری اگر از دوربین های ترمال هم استفاده شود شما یک گوزن مثلا می بینید که دارد چرا می کند! 2. توضیحتون رو بیشتر توضیح بدید لطفا. شما چطور می خواهید سایه ای که بدنه ی تانک روی در و دیوار و زمین ایجاد می کند را پنهان کنید؟ ببخشید ما سوادمون کمه باید حوصله کنید با ما 3. راستش ضربه خوردن ال سی دی برام زیاد نگران کننده نبود چون به نظر این جزو مشکلات حاد کار نیست دوستان نگران بودند ولی به هر حال داریم از تانک صحبت می کنیم و در شرایط جنگ قرار نیست مثل بچه های خوب بره پیک نیک گربه شاخش نزنه. می خواد توی در و دشت حرکت کنه به صخره و غیره بخوره. شاید یک تیر غیبی بهش برخورد کند. اینا همه باید در نظر گرفته بشه. 4. قبلا اشاره کردم به یک مزیت این تانک که عدم امکان قفل با موشک های هدایت تصویری بود. یک مزیت دیگرش رو هم میگم: برای زدنش دیگه یک سرباز صفر نمی شه گمارد. یک آدم مجهز با کلی دم و دستگاه پشرفته لازمه (اگر عایق کاری نشده باشه) که هر کدومش رو وقتی بخواد ایران بخرد خدا دلار قیمتش میشه و معلوم نیست چند تا می تونه تهیه کند. یک هواپیمای ساده هم نمی تونه بپره و ببیندش باید یا یک رادار رو به پایین خوب داشته باشه یا همین دستگاه های حرارتی. یعنی هزینه ی انهدامش میرود بالا. 5. بازم تاکید می کنم این تانک قرار نیست نامرئی بشه. قراره استتار سر خود باشه. جای اون روکش های استتار که می کشن، همین. تکنولوژیشم چیز خارق العاده ای نیست که بگیم نه نمیشه. ما هم یک جاهاییش رو احتمالا همین الان می تونیم بسازیم. به نظرم الان پروتو تایپش باید در انگلیس ساخته شده باشه چون من این خبر رو سالها قبل هم خونده بودم . 6. یک چالش دیگش رو هم بگم. تانک صدا دارد و حتی اگر موتورش رو هم بی صدا بسازند که کار سختی است حرکتش روی زمین تولید صدا خواهد کرد. البته این چالش برای فواصل نزدیک مشکل زاست وگرنه برای فواصل دور و یا هواگردها مشکلی برایش ایجاد نمی کند. فکر هم می کنم اصلا پنهان کاری برای فواصل نزدیک مد نظر سازنده نباشد.
  18. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    [quote][quote]1.وقتی میشه گرمای خروجی از نازل های یک هواپیما جت مثل اف 22 را از بین برد و هوای خروجی رو سرد کرد. اگزوز موتور دیزل دیگه عددی نیست.الان کشتی هایی هستند که بازتابش فروسرخ و یا راداری بسیار پایینی دارند، تانک مگر چقدر گرما تولید می کند؟ 2. قرار هم نیست صد در صد مثل محیط بشود کافی است استتار نسبی ایجاد کند. یعنی به جای این که برای هر محیطی که می ری مجبور بشوی پارچه ی استتار مخصوص ببری، خود تانک این کار رو می کنه. دقیقا مثل همون اختاپوس یا آفتاب پرست، اونام صد در صد هم شکل نمی شوند ولی بهترین استتار ممکن رو با استفاده از چشمها و پیگمنت های رنگی درون پوستشون ایجاد می کنند. 3. یک مشکل مهم تر داره که کسی اشاره نکرده اون هم سایه ی تانک است. شما می تونی تانک رو با تغییر رنگ استتار کنی ولی سایشو می خوای چیکار کنی؟ مگر این که بخوان از نورپردازی محیطی هم استفاده کنند. [/quote] دوسته من خنك كردنه هواي خروجي موتوره هواپيماهاي پنهان كاراولا در ارتفاع انجام ميشه و دوما حدوده فاصله در نيرد هوايي هميشه حداقل بالاي بيست كيلومتره اما در نبرد هاي زميني صحبت از متر ميباشد.(اشاره به رايطه ي فاصله و حساسه هاي حرارتي) مشكله سايه هم سالهاست كه حل شده.حتي در صنايع غيره نظامي.مثلا سنسوره تنظيمه نور صفحه گوشي موبايل.به نسبته نوره در يافتي از محيطه اطراف نوره زمينه و تنظيم ميكنه.در زمينه ي استتار هم ميتونه به نسبته نوره دريافتي كه ايجاده سايه ميكنه نوره مصنوعي با همون شدت توليد كنه.[/quote] 1. درست است که در ارتفاع انجام می شود ولی شما دقت داشته باشید که حجم و درجه حرارت گاز خروجی از موتور جت بارها داغ تر و بیشتر از اگزوز یک موتور دیزل است. هم چنین شما باید به سرعت گاز خروجی از جت رو سرد کنید به نحوی که سرعت گاز خروجی که تراست ایجاد می کند رو نگیرید. اما در مورد گاز خروجی از اگزوز این محدودیت وجود ندارد. هر چقدر خواستید این گاز رو از لوله های پیچیده شده در مویرگ های سرد کننده عبور بدید. اصلا کار نشدنی ای نیست! حتی میشه گازهای خروجی را در قالب یک موجود زنده خارج کرد که حتی اگر دیده بشوند برای بییننده شک بر انگیز نباشد. (این ابتکار خودم بود شاید خنده دار باشه ولی شدنی است) 2. من در مورد سایه درست منظورتون رو متوجه نشدم. سایه ای که جسم روی اجسام بیرونی ایجاد می کنه را چگونه می خوان از بین ببرند. البته خودم هم گفتم نور پردازی میشه کرد ولی کار بسیار مشکلی است. 3. ال سی دی رو میشه رویش از صفحات محافظ بسیار سخت استفاده کرد، مثل آن چیزی که روی ال سی دی های تبلت های صنعتی کشیده میشه. این تبلت ها با میخ هم رویش خط نمی افتد و با چکش هم نمی شکنند. یک راه دیگر این است که از مواد ژلاتینی استفاده بشه که ترکش ازش رد بشه و به درون یک ماده ارتجاعی بی خاصیت پشت ال سی دی برود.(فوقش چندین پیکسل می سوزد) البته شاید هم اصلا از لیکویید کریستال استفاده نشده باشه. این یک حدث است.
  19. Antiwar

    ویدئو شلیک سریع : Rapid fire

    آدم مریض یعنی همین این هم یک جلوه از فرهنگ مصرف گرایی و توحش. یکی می تونه میره آدم میکشه این بابا جربزشو نداره عقدشو سر سیبل و مانکن و کدو خالی می کنه. اون پیام ته فیلم منو کشته بود. دمت گرم کلنل. کلیپ هات خیلی جالبن.
  20. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    1.وقتی میشه گرمای خروجی از نازل های یک هواپیما جت مثل اف 22 را از بین برد و هوای خروجی رو سرد کرد. اگزوز موتور دیزل دیگه عددی نیست.الان کشتی هایی هستند که بازتابش فروسرخ و یا راداری بسیار پایینی دارند، تانک مگر چقدر گرما تولید می کند؟ 2. قرار هم نیست صد در صد مثل محیط بشود کافی است استتار نسبی ایجاد کند. یعنی به جای این که برای هر محیطی که می ری مجبور بشوی پارچه ی استتار مخصوص ببری، خود تانک این کار رو می کنه. دقیقا مثل همون اختاپوس یا آفتاب پرست، اونام صد در صد هم شکل نمی شوند ولی بهترین استتار ممکن رو با استفاده از چشمها و پیگمنت های رنگی درون پوستشون ایجاد می کنند. 3. یک مشکل مهم تر داره که کسی اشاره نکرده اون هم سایه ی تانک است. شما می تونی تانک رو با تغییر رنگ استتار کنی ولی سایشو می خوای چیکار کنی؟ مگر این که بخوان از نورپردازی محیطی هم استفاده کنند.
  21. Antiwar

    اخبار برتر نظامی

    دوستان این سیستم این طور نیست که به درد نخور باشه. دست یافتنی ولی گرونه البته به درد می خوره. اقل استفادش اینه که دیگه نمی شه روی یگان زرهی قفل بر اساس دوربین های تصویری کرد. روی گرما و دیگر روش های کشف هم کار شده و استتار هایی ساخته شده که بعضی هاش عملیاتی هم است. راحت ترین کار استتار گرمایی است. استتار راداری هم که رویش زیاد کار شده. مونده بود استتار تصویری که داره انجام میشه. این سیستم ها هم لزوما قرار نیست جای تانک های فعلی رو بگیره بلکه می تونه کار یک گروه کماندویی و شناسایی رو به عهده بگیره، به صورت مکانیزه.
  22. Antiwar

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote]سلام مجدد. [quote]1. اسراییل پهبادهایی دارد که می تواند از خود سرزمین های اشغالی پرواز کرده و در خلیج فارس به عملیات بپردازد و برگردد. مثل پهباد ایتان. 2. مهمترین پیام این خبر احتمالا این است که از این به بعد ما صبر نمی کنیم که پهبادهای شما وارد مرز هوایی ما شوند و بعد ساقطشان کنیم. به محض این که مقصد اون ها به ایران مشخص بشه و یا محرز بشه در حال عملیات بر علیه ایران هستند به هر وسیله ی ممکن ساقط میشوند و ابایی هم از اعلامش نداریم. بنا بر این ایران داره سعی می کنه محیط اطرافش رو کم کم برای حاضرین غیر بومی محدود کنه.[/quote] باز هم آقا حامد عزیز و نظرات تخصصی و جالبشون! خیلی ممنون برادر از توضیحتون. راستی، اولش نشناختم! کِی اینجوری شدین؟ اون دست و گل زرد هم قشنگ بودها؟!!! مبارکه، هم اسم؛ هم عکس! یا حق[/quote] مخلص آقا میثم، یک چند وقتی میشه. دست روزگار چه کارهایی که نمی کنه اون آواتار کمی شبهه بر انگیز بود. این هم محض جبران مافات است.
  23. Antiwar

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    1. اسراییل پهبادهایی دارد که می تواند از خود سرزمین های اشغالی پرواز کرده و در خلیج فارس به عملیات بپردازد و برگردد. مثل پهباد ایتان. 2. مهمترین پیام این خبر احتمالا این است که از این به بعد ما صبر نمی کنیم که پهبادهای شما وارد مرز هوایی ما شوند و بعد ساقطشان کنیم. به محض این که مقصد اون ها به ایران مشخص بشه و یا محرز بشه در حال عملیات بر علیه ایران هستند به هر وسیله ی ممکن ساقط میشوند و ابایی هم از اعلامش نداریم. بنا بر این ایران داره سعی می کنه محیط اطرافش رو کم کم برای حاضرین غیر بومی محدود کنه.