Antiwar

War
  • تعداد محتوا

    1,504
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    2

تمامی ارسال های Antiwar

  1. برادر واریور! اکراین از زمان شوروی تا کنون از اوج صنعت و قدرت که حتی یکی از چند دارنده ی سلاح هسته ای بود رسیده به این مخروبه ای که می بینی... لطفا 50 سال را این طوری ببین! لازم نیست از قبل تر برید یا بخش شوروی اش را فراموش کنید که بشود بیست و اندی سال.... در مورد مابقی صحبت هایتان یک سوء تفاهم هست که فکر می کنید من الان جبهه گرفته ام در مقابل بختیاری! نه عزیز دل... خدمتتان عرض کردم بحث بختیاری و غیر بختیاری نیست... به دید کلان تر نگاه کنید... شاید سید محمد دقیق تر گفت... من کامل می کنم.. بحث قومیتی نیست، سیاسی نیست، اقتصادی نیست. و.. همه ی این هاست... هر جا به فراخور خودش به رنگی گسلش باز می شود که بعد شبکه می شوند برای یک هدف مشخص... برای این کار تست می شود هر جا را چطور باید تحریک کرد و چطور باید عمل کرد... والاسلام... در اکراین هم الان همه یک حرف ندارند ولی همه معترضند هرکس برای چیزی... مهم این هست که به هم وصل شده اند. نه من مسوول سرکوب بختیاری ام نه مسوول شورای عالی که دستور خفقان اعتراضات را بدهم...
  2. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    [quote name='worior' timestamp='1393156983' post='367146'] حامد جان بجای جستجو در تئوری های انقلاب و شورش و ... اگر تاریخ رو مطالعه کنیم بد نیست ، اکراین از زمان جنگ دوم به این طرف این شکلیه و مرتب دست به دست میشه ، گاهی اوقات صرفا دلایلش ورود غرب و شرق به مسئله نیست بلکه خواستگاهش درونی هست و تاکتیک ها و آموزش ها از بیرون میاد ، ... در صورتی که مسئله ایلات و اقوام در ایران ورای نظام های ایدولوژیک لیبرالی و سوسیالی هست و اساس قومی داره نه ایدولوژی نظام سیاسی ، اقوام در ایران حتی اگر نظام چرخش اساسی بکند یکدفعه لائیک بشود و یا یکدفعه وهابی سلفی بشود و یا حتی حکومت قدسی و سالم اسلام هم روی کار بیاد اعم از اینکه با ایدولوژی های سوسیالی یا لیبرالی کشور رو در اون زمان اداره کند یا نه ، تا زمانی که ارتباطی با ماهیت قومی و تاریخ و فرهنگ این اقوام نداشته باشه (چیزی که خودشون بدون دخالت دولت به حفظ و گسترشش میپردازند) مسئله ساز نیست ، .. مسئله اکراین موضوع دیرینه ای هست که انقلاب مخملی و نارنجی و قرمز و .. در اون تاکتیک محسوب میشه تا عامل جریان ساز قضیه ، مثل این میمونه که برای فردی که داره میجنگه بجای برنو بهش ام 107 بدی ، موضوع جنگ عوض نمیشه اما ابزار و قدرت اثر تغییر کرده ، .. [/quote] آقا ابراهیم عزیز، راستش من از اول هم دنبال تئوری ها نرفتم اگرچه بعد که شما منو به تئوریهاش حواله دادی بیشتر مطمئن شدم از تحلیلم... من هم ریکردم دقیقا مقایسه ای تاریخی است. وقتی می گیم تست میدانی هزار و یک چیز تست میشه... اکراین هم از اول این طوری نبود یک شاکله خیلی قوی داشت! اگر 50 سال قبل به یکی می گفتی اکراین این طور میشه احتمالا به شما می خندید... تا این که گسل هاشو فعال کردند و بعد شبکه سازی کردند و بعد شبکه هایی که احساسی و بی معنی بودند به هم متصل شدند و شد یک جنبش... سال ها کار کردند میوه اش را الان دارن می چینن که شما می بینی... اگر دقت کنی ما مساله ی بختیاری تا حالا به این شکل نداشتیم... اما الان جرقه هایش زده شد... امکان سنجی شد، ظرفیت سنجی شد، نقاط حساس و ... همه در آمد و واکنش طرف مقابل هم سنجیده شد... این را اگر ببری در یک پلان بزرگ تر می بینی یک گوشه بود از یک پازل بزرگ که الان مدتی هست داره طراحی میشه و المان هاش یکی یکی میاد کنار هم... دارن می سنجن کی رو چطور باید فعال کرد... کی رو چظور منفعل... خلاصه شبکه های عصبی و سبک ها رو دارن در میارن...
  3. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    [quote name='worior' timestamp='1393101448' post='367079'] بعنوان یک بختیاری عرض میکنم که بی خیال ! وقتی شناختی واقعی نسبت به هویت های فرهنگی کشور نداشته باشید باعث میشه به چنین برداشتی برسید ، توصیه میکنم که بجاش این تاپیک رو بخونید ، مقدمه وریور رو ول کنید از مقدمه خود نویسنده مطالعه کنید ؛ [url="http://www.military.ir/forums/topic/24825-%D8%AA%D9%87%D8%A7%D8%AC%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86/"]http://www.military....بر-غیر-نظامیان/[/url] [/quote] نگرفتی داش ابراهیم چی شد! وگرنه در بختیاری و غیر بختیاریش گیر نمی کردی...
  4. [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10178/1897001_10152000556392879_1183086109_n_28129.jpg[/img]
  5. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    به نظرم باید منتظر سیل جدید انقلاب های مخملی باشیم... البته این بار مسیرش از کشورهای عربی خارج شده... چه بسا چه بسا... آن چه بختیاری ها انجام دادند یک تست میدانی بود ...
  6. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    [quote name='hassanmirani' timestamp='1392984919' post='366784'] به چند سال بعد نگاه کنید. [/quote] متوجه منظورتون نمیشم... خوب خط لوله بالتیک هم متعلق به روس هاست... تفاوتی نمی کند... اروپا الان وابسته به گاز روسیه هست. شاید منظورتون خط لوله ی دریای خزر هست و اتصالش به خط ناباکو...
  7. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    [quote name='hassanmirani' timestamp='1392984386' post='366778'] لوله ی دریای بالتیک رو فراموش نکنید [/quote] عملیاتی شده؟ بعید می دونم اروپا را بی نیاز کند... بیشتر ابزار چانه زنی به نظرم میاد... ضمن این که وقتی یک طرف قضیه ی روسیه باشد، لنگر می تواند به لوله هم گیر کند
  8. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    خوب راهی غرب یاد گرفته.برای به کرسی نشوندن حرفاش... باید دید کی آنتی بادیش ساخته میشه... و شاید هم دامن خودشون را بگیره... یک بخش از آنتی بادیش شکل گیری یک اتحادیه مثل آفریقا... یا آمریکای لاتین هست که هیچ گونه تغییر قدرتی را به رسمیت نشناسد مگر از دل انتخابات یا روش های مسالمت آمیز... یک جور گروه میانجی گر هم میشه درش تشکیل بشه برای رفع این جور مشکلات ... مثل دادگاه و کمیسیون حقوق بشر اروپا... البته روش های دیگه ای هم هست... این یکی از مهمترین گام هاست... در مورد اوکراین شاید بد نباشه یکم گاز دچار اختلال بشه... مثلا لولش بترکه و یک مدت گاز اروپایی ها قطع بشه... هر چند داریم از فصل سرما رد میشیم و این نشون میده اروپا حساب شده بازی اوکراین رو شروع کرده...
  9. [quote name='worior' timestamp='1392664371' post='366128'] این پیرمرد های قدیمی که تقریبا تمامی پست های مهم در این کشور رو اشغال کردن ، نیازها ، شرایط و تهدیدات آینده ما رو با خواست های گذشته خودشون جواب میدن ، این مسئله باعث میشه که وقتی در آینده ما جوانها این سیستم رو تحویل گرفتیم ، آنقدر بیمار و مریض و عقب مونده باشه که در تمام دوره کاریمون تازه به 20 سال قبل تعاریف نظامی برسه ، ... معروفی میگفت علت اصلی نابودی تمدن ها در طول تاریخ این بود که به مسائل نو پاسخ های کهنه میدادن . [/quote] واریور جان این طور که اینا پیش میرن وقتی نوبت به ما برسه ما هم پیرمرد شدیم و احتمالا تا ما بریم نسل بعد هم پیرمرد میشه!!!! تا یک نسلی آن کار دیگر را بکند و کلا این دور را به بطلان برساند )) ======= مساله ی سربازی فقط دوره ی سربازی نیست! مساله ی سربازی بخشی اش مربوطه می شود به ماقبل این که شما نوبت سربازیت برسد و در واقع یک آدم نیستید یک شهروند درجه سه هم نیستید! کشوری که بسیج دارد نیازی به سرباز وظیفه نباید داشته باشد... جای تربیت نیروی اعتقادی بسیج هست نه سربازخانه های ما که شده لانه ی فساد... اگر شما به مردم ظلم نکنید مردم با دل و جان برای کشورشان مایه می گذارند. درست مثل همان آلمانی... یا ترکیه ای ها... طرف افتخار می کند رفته سربازی...
  10. [quote name='k98' timestamp='1392652108' post='366066'] بعضیها حرفهای این بزرگوار را اگر از قاسم سلیمانی میشنیدن کلی به به چه چه میکردن. طرف سر لشگره امیره 8سال جنگ فرمانده بوده .حتما چیزی میدونه که اینو میگه.مطمئن باشید همه داناییهای این سایت به اندازه راننده ایشون نیس. وقتی اینو میگه از روی بازی کال اف دیوتی که حرف نمیزنه [/quote] اگر ایشون بگه دو دو تا میشه 8 تا! بازم شما می گی امیره، 8 سال جنگ فرمانده بوده! بعضی از این فرمانده های جنگ را اتفاقا بد نیست گاهی ازشون سوال کرد، ولک، فازت چیه؟ =========== اگه دقت کنی می بینی تو فرمانده ها بعضیا شاخص میشن. مثل حاج قاسم... یا یکی میشه سید حسن یا حضرت آقا... می دونی چرا؟ یا حرف نمی زنن یا وقتی حرف می زنن میشه روش قسم خورد... فرق این جاست
  11. [right][b][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4]ﻣُﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ![/size][/font][/b][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﻣﯽﮔﻦ ﺯﻣﺎﻧﺎﯼ ﻗﺪﯾﻢ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ۳ ﺗﺎ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻣﯽﺭﻥ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﭘﯿﺶ ﻣُﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﮔﻦ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﻣﺎ ۱۰ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯽﺷﻪ ﺍﯾﻨﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺑﯿﻦ ﻣﺎ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻨﯽ ؟[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﻣُﻼ ﻣﯽﮔﻪ ﺑﺎ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺁﺳﻤﻮﻧﯽ ﯾﺎ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺯﻣﯿﻨﯽ ؟[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻣﯽﮔﻦ ﺧﻮﺏ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺁﺳﻤﻮﻧﯽ ﺑﻬﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﻋﺪﺍﻟﺖ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﺁﺳﻤﻮﻧﯽ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻦ .[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﻣُﻼ ۸ ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻭ ﻣﯽﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﯽ ، ۲ ﺗﺎ ﻣﯽﺩﻩ ﺑﻪ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﺩﻭﻣﯽ ، ﺩﻭ ﺗﺎ ﭘﺲ ﮔﺮﺩﻧﯽ ﻣﺤﮑﻢ ﻫﻢ ﻣﯽﺯﻧﻪ ﺑﻪ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﺳﻮﻣﯽ .[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺷﺎﮐﯽ ﻣﯽﺷﻦ ﻣﯽﮔﻦ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻋﺪﺍﻟﺘﯿﻪ ﻣُﻼ ؟![/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﻣُﻼ ﻣﯽﮔﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻧﻌﻤﺘﺎﺷﻮ ﺑﯿﻦ ﺑﻨﺪﻩﻫﺎﺵ[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]ﻫﻤﯿﻦﺟﻮﺭﯼ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮﺩﻩ !![/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]............[/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]حیف عمرش کفاف نداد این جملات گهربار رو بشنوه وگرنه یک عدالت نظام وظیفه ای هم اضافه می کرد![/color][/size][/font][/right] [right][font=tahoma,geneva,sans-serif][size=4][color=#333333]مرتیکه ... نشسته تو ناز و نعمت برای بچه های مردم داستان سرایی می کنه... اگر عدالت بود همین رو می گرفتند با جوون های در اسارت مردم تعویض می کردند تا بفهمه یک من ماست چقدر کره داره.... [/color][/size][/font][/right]
  12. اگر می شد این مواد انفجاری را به نحوی قبل رسیدن به محل و انفجار فاسد کرد یا سوزاند... حرف رویایی )
  13. ممکنه ترکیه بخواهد به بهانه ی داعش مستقیم وارد سوریه شود... این محتمل تر هست... داعش به نظر من کلید قرمز سلف دیستراکشن بازی ای هست که در سوریه شروع شده... یک جور ریست به شرایط قبل از بحران... بحث این هست که کی بخوان فشارش بدهند... نهایتا در قالب یک توافق همه بر علیه داعش متحد میشن و بعد همه با ژست پیروزی از منازعه خارج خواهند شد... دست ها را می فشارند و جلوی دوربین ها عکس می گیرند انگار نه انگار که اتفاقی افتاده... منتها... بخش بزرگی ویرانی حاصل شده... سوریه دیگر آن وزنه ی قبل را نخواهد داشت... و اهداف زیادی محقق گردیده...
  14. Antiwar

    رژه در کوبا

    کوبا غیر از آمریکا تهدید نظامی دیگه ای هم داره؟
  15. لطفا اسپم نفرستید. تاپیکی را از دل خاک در بیارید که حرفی جدید برای زدن داشته باشید.
  16. [quote name='arash666' timestamp='1391514149' post='363332'] [color=#ff0000]هر لانچر هاوک سه موشک داره و هر سامانه هاوک چند لانچر دارد ، طبق گفته پدرم در زمان جنگ وقتی میخواستیم سامانه ها رو سریع جابه جا کنیم همه لانچرها رو نمیبردیم چون لازم نبود و سرعت رو کم میکرد[/color] [color=#0000ff]در یک زمان میتونه با 2 هدف درگیر بشه[/color] [/quote] ممنونم از توضیحتون. کاش راجع به پدرتون نمی نوشتید ولی خیلی تشکر می کنم که تجربیاتشون را گفتید.
  17. هاگ یک لانچر با سه موشکی برای هر رادار مگر ندارد؟ وقتی یک سامانه فقط با یک هدف می تواند درگیر شود کار زائدی است که سه لانچر داشته باشد. منظورم از آن بخش که گفتم موشک از هدف دور میشه این هست که فرض کنید هواپیما از پشت سر بیاد به جای این که از جلو بیاید یا از بقل بیاد... عملا فاصله ی موشک به هدف بیشتر میشه از فاصله ی رادار به هدف... ضمن این که محاسبه ی زمان پرتاب با توجه به برد موشک را هم کمی دشوار تر خواهد کرد. یعنی حالا باید زاویه ی نزدیک شدن را هم حساب کنیم. البته نشدنی نیست. وقتی موشک از ایلومینیتور دور شود زاویه ی دیدهاشون فرق می کنه و میزان روش شدن هدف می تونه کم یا زیاد بشه. برداشت من هست... البته. باید دقیق تر توضیح بدهید که متوجه بشم این تغییر زاویه اثری داره یا نه.
  18. [quote name='worior' timestamp='1391507474' post='363281'] حرف بیخودی زدید ، ... --- وقتی برد رادار کنترل آتش دو برابر بشود الزاما نیازی نیست که برد موشک ها هم افزایش پیدا کند .. هاوک یک سیستم استقراری هست ، موشک ها رو به فاصله مناسب از رادار دور میکنند ، سپس به یکدیگر شبکه اشون میکنند ، اینطوری تاخیر شلیک و برخورد د از بین میره و زمان رسیدن موشک به هدف بسیار کمتر میشه ، فرض کنید موشکی رو از فاصله 12 کیلومتری به هدف شلیک کردید در حالی که رادار هاوک داره از فاصله 60 کیلومتری هدف رو روشن میکنه ،.. [/quote] این فاصله خطای سیستم را بالا نمی برد ابراهیم؟ فاصله ی ایلومینیتور اگر از موشک زیاد بشه به نظر جالب نمیاد... احتمال گم شدن هدف زیاد نیست؟ ضمن این که از یک طرف دیگه شما موشک را از هدف دور کردید. مگر این که برای هر رادار چندین لانچر در نظر بگیریم که در این صورت هم موشک و لانچر حروم کردیم... هر کدومشون می تونست به رادار مجزا وصل باشه و با یک هدف درگیر بشن. خصوصا که هاگ بیش از یک هدف را هم زمان نمی تونه پوشش بده.
  19. Antiwar

    روزی که جنگ را باختیم ...

    [color=#ff0000]دوستان [/color] [color=#ff0000]این یک تاپیک تاریخی است و لازمه ی بحث علمی ارائه ی مدرک دقیق هست وگرنه مشمول تحریف تاریخ خواهیم شد.[/color] [color=#ff0000]این تاپیک قفل می شود تا آقا مرتضی عزیز منبع مطالبی که بیان می کنند را دقیق اعلام کنند و برای من بفرستند.[/color] [color=#ff0000]از این به بعد در تاپیک های تاریخی روال همین هست. [/color] [color=#ff0000]بدون منبع اگر مطلبی نوشته شود منجر به قفل تاپیک است.[/color] [color=#ff0000]با تشکر[/color]
  20. Antiwar

    بیداری اروپایی...

    اصلا اکراین را باید جزو اروپا به حساب آورد؟ اون هم اکراین این روزها را؟
  21. وقتی چهار نفر دعوا می کنند و زورشون به هم نمیرسه یک راهش این هست که یک قلچماق بیاری که چهارتاشون مجبور بشن با اون بجنگند، بعد که طرف رو نفله کردند به احتمال زیاد می تونن دوستای خوبی بشن. دست هم را بفشارند و پیروزی ای که کسب کردند رو به هم تبریک بگن. به باور من این اگزیت استراتژی غرب هست در سوریه... اتحاد ارتش آزاد و ارتش در مقابل داعش. حذف نگرانی اصلی و تشکیل یک پارچگی ملی در مقابل یک دشمن جدید... کیفیت و نوع. موندن یا نموندن بشار اسد بستگی دارد به میزان پافشاری طرف شرقی...
  22. [size=4][color=#000000][font=Times New Roman', Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][font=tahoma,geneva,sans-serif]گفت وگوی هفته نامه پنجره با تهيه‎کننده آمريکايي سريال‎‎هاي «۲۴» و «هوملند»[/font][/font][/color] [color=#000000][font=Times New Roman', Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][b][font=tahoma,geneva,sans-serif]ساخت هوملند پيشنهاد اوباما بود/ جدا دانستن سينما از سياست، احمقانه است/ به حماقت اصغر فرهادی خنديديم![/font][/b][/font][/color] [color=#000000][font=Times New Roman', Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][font=tahoma,geneva,sans-serif]به گزارش جهان، عليرضا پورصباغ در هفته نامه پنجره نوشت: سريال «هوملند» يا «ميهن» يک نماد است؛ نماد جرياني که طي سالها در سينما، تلويزيون و اساسا سيستم فرهنگي غرب و به ويژه آمريکا نزج يافته. گفت وگو با هاوارد گوردون رمزگشايي از اين نماد است. گفت‎وگو با هاوارد گوردون تهيه‎کننده ارشد کمپاني فاکس که توليد سريال‎ ضد‎ايراني «ميهن» را در کارنامه دارد، چندان آسان نبود. او شخصيتي به‎شدت حساس و تا حدودي محافظه‎کار دارد که فضاي رسانه‎اي ايران را رصد مي‎کند. وي شروط و مقدمات ويژه‎اي براي قبول گفت‎وگو مطرح مي‎کرد. در آغاز حتي تصريح کرد که بعد از درخواست گفت‎وگو از سوي من، نامم را در ميان رسانه‎‎هاي فارسي زبان جستوجو کرده تا با مواضعم آشنا شود و در حين انجام مصاحبه به‎تعبير خودش به‎خوبي مي‎دانست که «مواضعي راديکال» عليه او و همکارانش دارم. از اين همه وسواس و دقت براي انجام گفت‎وگويي مطبوعاتي حيران شدم؛ وسواسي که تا پايان پروسه انجام اين گفت‎وگو که از طريق ارتباط ايميلي و در بازه‎اي نزديک به چهار روز انجام شد، ادامه داشت و به آنجا رسيد که پس از ارسال تاييديه نهايي مصاحبه -که به‎صورت فارسي تنظيم و براي ما ارسال شد- تاکيد کرد: «اين مصاحبه فقط براي هفته‎نامه پنجره است و شرطم اين است که حتي به‎صورت بازنشر و گزيده هم در رسانه‎‎هاي ديگر در ايران انعکاسي نداشته باشد». البته که اين شرط عجيب و تا حد زيادي غيرقابل اجراست اما همين هم نشان از تصور متفاوت گوردون نسبت به فضاي رسانه‎اي ايران دارد. از انصاف به دور است اگر نگوييم که اين مصاحبه جز با سعه‎ صدر، دقت‎ نظر و همراهي گوردون با رسانه‎اي که مي‎دانست به‎شدت منتقد عملکرد اوست، به سرانجام نمي‎رسيد. اشراف او که براي انجام اين مصاحبه از چند مشاور فارسي‎‎زبان کمک مي‎گرفت نسبت به فضاي فرهنگي و سياسي ايران در مواردي فراتر از انتظار بود. مصاحبه را بخوانيد تا شايد تصوري واقعي‎تر از فعاليت رقيبان ايران در ميدان تقابلات فرهنگي و رسانه‎اي در سطح جهان به‎دست آوريد. [b]دو سريـــال ميهــــــن و ۲۴ را مطبوعـــات آمريکايــي محصـول «پسا‎يازده‎‎سپتامبــري» توصيـــف مي‎کنند. چه انگيزه‎اي سبب شد که اقــــــدام به ساخت چنيــــن سريالهايي کنيد؟ [/b] واقعيت اين است که مردم آمريکا مثل گذشته تحت تاثير سينماي سياسي نيستند و فيلم‎‎هاي سياسي در سينما‎هاي آمريکا مورد استقبال مردم قرار نمي‎گيرد. طبيعي بود بعد از يازدهم سپتامبر من و الکسي (الکس گانزا ديگر تهيه‎کننده سريال‎‎هاي ۲۴ و ميهن) با مردمي مواجه مي‎شديم که دولتمردان، سياست‎مداران، پنتاگون و سيا را مقصر حوادث تروريستي قلمداد مي‎کردند. واقعيت اين است که مردم آمريکا قبل و بعد از رويداد‎هاي تروريستي يازدهم سپتامبر در بي‎خبري زندگي مي‎کنند. يعني فضاي رسانه‎اي و مطبوعاتي اينجا مثل ايران نيست که از شهرستان برازجان يا بندر ديلم بابت ساخت سريال ميهن در صفحات مجازي کمپاني فاکس يا شبکه شوتايم بيانيه اعتراض‎آميز فردي بنويسند. به جرات مي‎توانم بگويم ۷۵ درصد مردم آمريکا از سياست دور هستند و حتي عده‎اي خاص نمي‎دانند در حال حاضر چه‎کسي رئيس‎جمهور است اما از ساعات پخش برنامه اپرا (وينفري) يا آخرين کنسرت جاستين بيبر خبر دارند. مردم آمريکا از تماشاي اخبار عمدتا پرهيز مي‎کنند. طبيعي است بعد از يازدهم سپتامبر افکار عمومي به گردش درآمد و براي بسياري اين سوال وجود داشت که منشاء اين اتفاقات کجاست و چرا برج‎‎هاي دوقلو فرو ريختند؟ مردم سراسر ايالات متحده مدت‎‎ها مي‎پرسيدند چرا بايد به عراق و افغانستان حمله کنيم؟ در مورد بسط و گسترش افراطيون خاورميانه کسي در حوزه سينما و تلويزيون به‎صورت نمايشي اطلاع‎رساني نکرده بود. ضمن اينکه من و الکسي به دوران بوش انتقادات فراواني داشتيم. من و الکسي بار‎ها درباره اين موضوع صحبت کرديم که بايد آگاهي‎رساني کنيم تا کمبود‎هاي اطلاع‎رساني در گذشته را جبران کرده و نگاهي به آينده داشته باشيم. [b]مي‎پذيريد که سريال ۲۴ در به قدرت رسيدن اوباما موثر بود؟ ماهنامه آتلانتيک در مقاله‎اي اشاره کرده سريال ۲۴ مربوط به زمان جرج بوش است و سريال ميهن تاثير فضاي سياسي و فکري دوره اوباما را بازتاب مي‎دهد. چه تفاوتي ميان اين دو سريال از ديدگاه شما وجود دارد؟ [/b] به يقين اخلاق سياسي در ۲۴ برجسته است چون در دوران بوش خبري از اخلاق سياسي نبود. در سريال ميهن نمايش جنبه‎‎هاي خصوصي از جمله بيماري رواني افسر سيا به نوعي بيماري خاص دستگاه‎‎هاي امنيتي به‎شمار مي‎رود که با نگاه کردن به زندگي اجتماعي مردم آمريکا در نسبت با تروريسم يکي از تم‎‎هاي اصلي سريال است. خيلي‎‎ها سريال ۲۴ را پديده پسايازده‎سپتامبري مي‎دانند. در سريال ميهن هم دلمشغولي‎‎هاي پسايازده‎سپتامبري نمود دارد. اما در ساخت سريال ميهن گامي به پيش آمده‎ايم. مثلا انگيزه‎‎هاي کري متيسن که يکي از ماموران امنيتي آمريکاست قبل از يازدهم سپتامبر ناديده گرفته مي‎شد. سريال ميهن نشان مي‎دهد که در روي دادن اقدامات تروريستي، نخستين قصور متوجه دستگاه‎‎هاي امنيتي است. احساس گناه روي شانه‎‎هاي کري به‎عنوان نمادي از سيا سنگيني مي‎کند. ما مي‎خواستيم بگوييم که قصور ماجراي يازدهم سپتامبر هنوز روي دوش دستگاه‎‎هاي امنيتي آمريکاست. سريال ۲۴ بازتاب‎دهنده نقد ديدگاه‎‎هاي افراطي بود اما نمي‎خواست تمام تقصيرات را متوجه ليبرال‎‎ها کند. از طرفي اگر يازدهم سپتامبر رخ داد تنها دليلش مقررات دست و پا‎گيري بود که در مقابل ماموران امنيتي قرار داده بودند. اما بخش نخست سوال شما را حالا پاسخ مي‎دهم. ابتدا بگذار نکته‎اي را براي تو با توجه به ديدگاه‎‎هاي راديکالي که داري شرح دهم. من اين مسائل را نمي‎توانم با مطبوعات آمريکايي در ميان بگذارم، چون ممکن است برايم دردسرساز شود، اما بابت ساخت سريال ۲۴ و ميهن آقاي رئيس‎جمهور(اوباما) بار‎ها به‎صورت‎‎هاي مختلفي از من و الکسي تشکر کرد. حتي ساخت و حمايت ميهن را خود ايشان پيشنهاد دادند. به سريال ۲۴ دقت کن، حرفي از سيا به ميان نمي‎آيد و دستگاه امنيتي کاملا ساختگي است. چون در آن شرايط نقد دستگاه‎‎هاي امنيتي به‎صورت مستقيم غيرممکن بود. واحد ضد‎تروريستي را خيالي‎اي نشان داديم که در عالم واقعيت وجود ندارد. اصلا نمي‎توانستيم نامي از سيا به ميان بياوريم (اين توضيحات مربوط به شروع سريال ۲۴ در سال ۲۰۰۶ است). رئيس‎جمهور اوباما شخصا دستور دادند سيا و پنتاگون، من و الکسي را براي ساخت سريال ميهن حمايت کنند. به همين دليل ما در سريال ميهن توانستيم مستقيما سيا را مورد نقد و عتاب قرار دهيم. از سوي ديگر سريال ميهن ريشه در سريال «اسراي جنگ» محصول اسرائيل دارد. سريال اسراي جنگ در اسرائيل خيلي پرطرفدار بود و اوباما بعد از سفري به اسرائيل، پيشنهاد کرد که نمونه آمريکايي اين سريال مي‎تواند ايده خوبي باشد. [b]رگه‎‎هايي از فيلم «کانديداي منچوري» و فيلم ضدايراني «غيرقابل تصور» (unthinkable) هم در اين فيلم مشهود است؟ [/b] دقيقا. اما از سوال قبلي نکته‎اي جا ماند که بايد در پاسخ اين سوال اشاره کنم. هر قسمت از سريال ۲۴ به تروريست‎‎هاي بالقوه و بالفعل آمريکا مي‎پردازد. وظيفه ما اطلاع‎رساني بود تا به مردم آمريکا بگوييم اغلب ماجراجويي‎‎هاي دولت حتي در جنوب اروپا مي‎تواند به تولد و حيات تروريسم منجر شود و متعاقبا مردم آمريکا بايد منتظر حوادث تروريستي در خاک آمريکا باشند. دقيقا شرايط مثل دوران جنگ سرد است. در دوره جنگ سرد، سينما مردم را از خطر قريب‎الوقوع برخورد اتمي ميان روسيه و آمريکا مي‎ترساند و در امتداد چنين پيامي از جانب فيلم‎‎هاي سينمايي، مردم در خانه‎هايشان پناهگاه مي‎ساختند. حالا مردم با ديدن سريال ۲۴ و ميهن (تقريبا بيش از ۱۵۰ ميليون نفر از مردم ايالت متحده که در نوبت پخش‎‎هاي نخست تلويزيوني اين سريال را ديده‎اند) ديگر از هيچ اقدام تروريستي از سوي هرکدام از کشور‎هاي خاورميانه و حتي اروپاي شرقي متعجب نمي‎شوند، حتي اگر يازدهم سپتامبر ديگري رخ دهد کسي دولت را در درجه نخست مقصر نمي‎داند. [b]آقاي گوردون سوالي که پيش مي‎آيد اين است که با توجه به تاريخ پخش سريال مشخص است انتهاي سريال را بسيار تغيير داده‎ايد. اين اتفاق با توجه به تغيير دولت در ايران اتفاق افتاد؟ چون به‎صورتي که بنده تحقيق کرده ام خط داستاني عمليات ترور در سريال به‎گونه‎اي طراحي شده بود که رئيس‎جمهور ايران ترور شود و با تغيير دولت در ايران، ناگهان طراحي ترور معطوف به کاراکتر دانش اکبري فرمانده خيالي سپاه شد.[/b] دقيقا. در پلات اصلي قبل از ساخته شدن فصل سوم مي‎خواستيم نامي مشابه محمود احمدي‎نژاد را انتخاب کنيم و فردي مشابه با ويژگي‎‎هاي سياسي وي را تصوير کنيم و ترور او را در داستان اصلي داشته باشيم و پس از ترور اين شخص، مذاکرات اتمي ايران و غرب به نتيجه برسد. يعني با کشته شدن فردي که خصوصيات احمدي‎نژاد را دارد داستان پايان بپذيرد. اما حاميان مالي ما اجازه چنين کاري را به ما ندادند. نکته جالب براي تو اين است که هيچ‎گاه اجازه نمي‎دهند مقامات بلند‎پايه ايراني در داستان حتي به‎صورت شبيه وجود داشته باشند. البته اين قانون شامل حال توليدات تلويزيوني نمي‎شود اما مجوز حضور شبه احمدي‎نژاد در داستان را گرفته بوديم. همزمان با پيروزي حسن روحاني مديران کمپاني فاکس مرا خواستند و خواستار تغيير مسير داستان شدند و گفتند ديگر خط داستاني ترور رئيس‎جمهور لازم نيست. شانس آورديم که پنج قسمت توليد شده هنوز به ماجراي ترور نرسيده بود. دقيقا در همان روز‎ها احساس کرديم ميانه‎رو‎ها در ايران به قدرت رسيدهاند و نقد داستاني خود را معطوف به گروه‎‎هاي تندرو کرديم. [b]بخش انتهايي فصل سوم سريال شما مرا ياد فيلم «آرگو» انداخت. در آن فيلم هم فارغ از برداشت‎‎هاي سياسي، تصوير متوحشي از ملت ايران نشان داده‎ايد. مخصوصا در قسمت‎‎هايي که برودي به خانه نسرين (بيوه ابونظير) مي‎رود. يا مثل صحنه‎اي که مردم در اعدام برودي حضور دارند يا پس از ملاقات برودي با نسرين، واکنشي که مردم به برودي نشان مي‎دهند مضحک و غيرواقعي است. در صورتي که بخشي از مردم ايران پس از ماجراي يازدهم سپتامبر در محکوميت تروريسم به خيابان‎‎ها آمدند و براي کشته‎شدگان شمع روشن کردند. شما رسما در مورد دولت و ملت ايران باور غلطي داريد و به همان نسبت جمهوري اسلامي را نمي‎شناسيد. ما ملت صلح‎دوستي هستيم و هيچ‎گاه از تروريسم حمايت نکرده‎ايم. [/b] [color=#0000FF]کارگرداني که از ايران آمد و اسکار گرفت (اصغر فرهادي) هم همين جمله را گفت (ما ملت صلح دوستي هستيم) اما هيچ آمريکايي عاقلي آن را باور نمي‎کند. همه ما به حماقتش خنديديم. چون مشخص بود سال بعد فيلم جرج کلوني (آرگو) جايزه اسکار را مي‎گيرد. من براي نوشتن فيلمنامه اين سريال خيلي فارسي ياد گرفتم. به قول شما ايراني‎‎ها «Tarof nadarim». اصولا در ذات ما آمريکايي‎هاست که هيچ‎کس را بيهوده تشويق نکنيم. اگر به توهم توطئه متهم نشوم مي‎گويم در مورد جايزه اسکار، افرادي در ايران با برخي تهيه‎کنندگان مذاکره کرده بودند. جالب اينجاست تيم سازنده آرگو به ايران آمده بود و مديران سينمايي ايران در دولت گذشته بيشترين تعامل را براي ساخت فيلم آرگو داشتند. [/color] [color=#0000FF]در عوض از تيم سازنده آرگو (که براي بازسازي لوکيشن‎‎ها آمده بودند) قول گرفتند که به فيلم «جدايي» در اسکار راي بدهند، خيلي احمقانه بود. تيمي که به ايران آمده بود آماده مي‎شد که فيلمي به‎زعم شما عليه ايران بسازد. آن وقت مديران شما در فکر گرفتن چند راي بيشتر براي اسکار بودند. [/color] [color=#0000FF]ضمن اينکه در سال ۲۰۱۱ کمپاني سازنده آرگو قبل از برگزاري اسکار با حمايت کاخ سفيد، مهماني خاصي را ترتيب داده بود که در آکادمي فيلم جدايي برنده شود تا اين جايزه براي ايراني‎‎ها اشتياق‎برانگيز باشد و سال بعد جايزه گرفتن آرگو پيام‎‎هاي سياسي مرتبط را منتقل کند. اگر من جاي مديران شما بودم ديگر فيلمي به اسکار نمي‎دادم. من فيلم «گذشته» فرهادي را ديده‎ام. از جدايي بهتر است. اما چرا برگزيده نشد؟ [/color] همان‎طور که در حاشيه مصاحبه اشاره کردي سينما در آمريکا با سياست نسبت نزديکي دارد. در مورد چيزي که راجع به محکوم کردن يازدهم سپتامبر از جانب مردم ايران گفتي، بايد بگويم افرادي که در محکوميت تروريسم پس از يازدهم سپتامبر به خيابان آمدند عده قليلي هستند. در اغلب موارد مردم از جمهوري اسلامي دفاع کرده‎اند. معادلات حاکم در ايران پيچيده است، اما حاميان اصلي نظام جمهوري اسلامي در ايران، مردم هستند. من در گفت‎وگو‎هاي مختلفي به اين موضوع اشاره کرده‎ام که حاميان قدرت در ايران مردم هستند. پس تصويري که در سريال ميهن يا فيلم آرگو ارائه شده تصويري است که ما آمريکايي‎‎ها مي‎خواهيم ببينيم و لزوما نبايد تصويري باشد که مطلوب شماست. [b]دروغ ديگر در اين سريال همکاري ايران با القاعده است. شايد آن تصوير جغرافيايي که آرگو از ايران ارائه مي‎دهد درست باشد اما تهراني که شما در سريال نشان مي‎دهيد بيشتر به شهر‎هاي عربي شباهت دارد. [/b] من نمي‎توانم شما را قانع کنم اما با اينکه بضاعت مالي خوبي داشتيم از شبيه‎سازي پرهيز کرديم. شما وقتي اعراب شيعه در جنوب لبنان را حمايت مي‎کنيد چه فرقي با آن‎ها داريد. [b]اصالت پارسي داريم؛ تمدن ۷۰۰۰ ساله ايراني به همراه تمدن ۱۴۰۰ ساله اسلامي. در ضمن شيعيان لبنان برادران ما به‎شمار مي‎روند. اما مسئله مهم اين است که شما به‎صورت توهين‎آميزي نشان مي‎دهيد هر کسي مسلمان مي‎شود و نظام سرمايه‎داري يکسويه آمريکا را قبول ندارد، تروريست است! [/b] طبيعي است که اين برداشت مستقل ما از شرايط است. شما چقدر قدرت رسانه‎اي در کل دنيا داريد؟ تصويري که سياستمداران ما از شرايط و روابط سياسي در مواجهه با ايران دارند بايد در سينما و تلويزيون آمريکا بازتاب داشته باشد. پس از القاعده ايران دشمن شماره يک ايالات متحده به‎شمار مي‎رود. پس از ۳۰ سال مناقشه سياسي توقع داري چه تصويري از مناسبات ايران و آمريکا نشان دهيم؟ ضمن اينکه با ايران در حوزه سينما و تلويزيون و تاثير بر فرهنگ عمومي چالش داريم. ما تمام قدرت رسانه‎اي خود را در ۳۰ سال گذشته به‎کار گرفته‎ايم تا ايراني‎‎ها نتوانند تصويري از جامعه، دولت‎‎ها و دولتمردان خود به دنيا ارائه کنند. تصور مي‎کنيد تحريم‎هاي۳۰ ساله کمپاني‎ ميجر چرا اتفاق افتاده است؟ کمپاني ميجر در آمريکا به کشور‎هاي عربي و خاورميانه فيلم‎هايش را با قيمت کمتري عرضه مي‎کند تا فيلم‎‎هاي ايراني در منطقه خاورميانه اکران نشوند. از سوي ديگر سيستم فرهنگي شما مانند رسانه‎‎هاي آمريکايي قدرت توليد سريال و فيلم ندارد. به‎نظر من تحريم‎‎هاي فرهنگي کمپاني‎‎‎هاي آمريکايي موثرتر از تحريم اقتصادي است زيرا سيستم فرهنگي شما را در طول ۳۰ سال اخير فلج کرده است. ما ۳۰ سال در مواجهه با رسانه‎‎هاي ايراني جنگيده‎ايم تا شما را در اين حوزه فلج کنيم. ما در آمريکا تحرکات فرهنگي شما را کاملا زير نظر داريم. حتي فيلمسازان شما ديگر قدرت ندارند فيلمي مثل «ديپلمات» (داريوش فرهنگ) و «روز شيطان» (بهروز افخمي) توليد کنند. ما خيلي تلاش کرديم آثاري شبيه اين دو فيلم که توليد ايران است، در حوزه خاورميانه اکران نشوند. اگر قدرت رسانه‎اي ايران مانند قدرت سياسي‎اش باشد ديگر از آمريکا و دموکراسي جهاني اثري باقي نخواهد ماند. [b]شيوه روايت شما بسيار غلط است. چون با فرض اينکه اسرائيل به ايران حمله کند مذاکراتي در کار نخواهد بود.[/b] خب به اين موضوع هم فکر کرديم. دانش اکبري (فرمانده سپاه در سريال هوملند) سمبلي از تندرو‎هاي ايراني است که توسط برودي ترور مي‎شود. ما با بدنه تندرو‎ها مشکل داريم. در اين سريال به ايران پيام داديم اگر تندرو‎ها نباشند با افرادي مثل مجيد جوادي راحت‎تر مي‎توانيم مذاکره کنيم. نکته مهم ديگر در اين سريال اين است که اسرائيل به تاسيسات هسته‎اي ايران حمله کرده اما ايالات متحده وارد جنگ با ايران نشده. خب ما در اين سريال به اسرائيلي‎‎ها هم يک پيام داديم: «در صورتي که به ايران حمله کنند حمايت نظامي نخواهند شد». اگر تندروي نکني، من هم با ملايمت نکاتي را در مورد سريال خواهم گفت که سياست‎‎هاي کلي ايالات متحده و اسرائيل را زير سوال خواهد برد. مثلا جاسوس موساد که در پايان فصل سوم به‎واسطه ميرا وارد زندگي سول (سرپرست سازمان سيا) مي‎شود توسط سيا دستگير مي‎شود. در اينجا هم من به‎عنوان يک يهودي از موجوديت اسرائيل حمايت مي‎کنم و هم به عملکرد دستگاه‎‎هاي مختلف در اسرائيل نقد دارم. در اين شرايط و در ايالات متحده هر تصميم در حيطه سينما مبتني ‎بر سياست است. به اعتقاد من اصلا حرف احمقانه‎اي است که بگوييم سينما را از سياست جدا فرض کنيم. به‎نظر من تهيه‎کنندگي سينما، اصولا هنري سياسي است. در بعضي مواقع يک ملت را به تصوير مي‎کشيم و در برخي مواقع ديگر خواسته‎‎هاي دولتمردان را. پس با اتکا به دو خروجي مهم سينما، اين صنعت هنري، سياسي و مدرن است. اين عده قليل فيلمسازان ايراني که خيلي برايشان احترام قائل هستم، فيلم‎‎هاي تحقير‎آميزي درباره ملت خود ساخته‎اند. مثلا فيلم معروف «طبيعت بي‎جان» متعلق به همان فيلمساز کمونيستي که در آلمان بود و در دوره جواني وقتي براي درمان سرطان اينجا آمده بود در کلاس‎هايش شرکت کردم. اين طيف از فيلمسازاني که آثارشان شبيه سينماي دهه ۷۰ و ۸۰ کشور‎هاي کمونيستي است، سبب تحقير ملت‎‎هاي خودشان مي‎شوند. من که مواضعم نسبت به دولت و مردم ايران روشن است. اما فيلم‎‎هاي کيارستمي به يک شوخي روشنفکري شبيهند و نمي‎توانند علاقه‎مندان هنر سينما را راضي نگه دارند. شما وقتي قدرت متمرکز در حوزه توليد سينمايي نداريد و دلخوش به جشنواره‎‎هايي مثل کن و برلين هستيد که به حقير نشان دادن ملت خودتان مي‎انجامد، عملا سينماي خود را به بيراهه برده‎ايد. [b]شما با چه رويکردي سراغ ساخت سريال‎‎هايي از اين دست مي‎رويد؟ چنين رويکرد دروغ‎پردازانه‎اي کارکرد دارد؟ [/b] بله حتما کارکرد دارد. من اعتقاد دارم سينما ابزار توجيه سياست‎ورزي است. به اين جمله که گفتم خيلي اعتقاد دارم. خودم را توليدکننده ميهن‎پرستي مي‎دانم که اهداف آمريکايي برايش ارزشمند است. به صنعت سينما احترام مي‎گذارم و از آن به‎عنوان ابزاري هدفمند براي کشورم استفاده مي‎کنم. البته با توليد سريال در رسانه‎اي فراگيرتر مثل تلويزيون تاثير بيشتري بر افکار عمومي مي‎گذارم. من با اعتقاد کامل به قانون اساسي ايالات متحده و افکاري ميهن‎پرستانه سريال ۲۴ و هوملند را ساختم. [b]ولي در خصوص ايران در فصل سوم سريال بسياري از وقايع و لوکيشن‎‎ها هيچ شباهتي به ايران ندارد.[/b] منظورت اين است که ما اشرافي به جغرافياي ايران نداريم. نما‎هاي اصلي که از تهران نشان مي‎دهيم بي‎شباهت به تهران نيست. حتي اگر دقت کرده باشيد از اسم محله دروازه غار استفاده کرديم که يکي از بازيگران ايراني ما (بابک بختياري) در اين محله متولد شده است. ما عکس‎‎هاي متنوعي از تهران داريم. دو نفر از اعضاي تيم نويسنده ما به اضافه خود بنده سال‎هاست روي موضوع ايران کار مي‎کنيم. آخرين اخبار و اطلاعات درباره ايران را داريم. روزنامه‎‎ها و مقالات مهم را عمدتا برايم ترجمه مي‎کردند. با روزنامه‎نگاران خارجي مخالف رژيم شما ارتباط نزديک داريم. چيزي نيست که درباره ايران ندانيم. ايراني‎‎هاي مقيم لس‎آنجلس چندين بار در مهماني مختلف مرا دعوت کردند و بابت ساخت اين سريال از NGO‎هاي مختلف ايراني تقدير شديم. ۶ ماه قبل از نگارش فصل سوم ميهن حتي بي‎اهميت‎ترين نشريات ايراني را تهيه مي‎کرديم و تيم تحقيق و پژوهشي که از پنتاگون به ما پيوسته بود آن‎ها را رصد مي‎کرد و ارزيابي‎‎هاي روزنامه‎‎ها را در اختيار تيم نويسنده مي‎گذاشت. ما حتي ۶ ماه قبل از انتخابات ايران که مشغول نگارش فصل سوم بوديم با حدس اين موضوع که گروه سياسياي که به قدرت خواهد رسيد يقينا گروه ميانه‎رويي خواهد بود، طراحي داستاني سريال را انجام داديم. اغلب کارشناسان در خوشبينانه‎ترين حالت شهردار فعلي تهران را به‎عنوان رئيس‎جمهور مي‎شناختند. هيچ‎گاه تصور نمي‎کرديم اصلاح‎طلبان دوباره به قدرت برسند. براي اينکه ثابت کنم اطلاعات سياسي من از ايران غلط نيست مي‎خواهم به اين مسئله اشاره کنم که بلايي که بر سر محافظه‎کاران آمد تقريبا شبيه همان اتفاقي بود که در مورد اصلاح‎طلبان ايراني در سال ۸۴ رخ داد. اما رئيس‎جمهور شدن آقاي روحاني واقعا غير قابل پيش‎بيني بود. شايد باورت نشود اما طرحي که در دست توليد داشتيم و کمپاني فاکس جلوي آن را گرفت، پيش‎بيني به قدرت رسيدن شهردار تهران را در متن قصه داشت. [b]البته روند مذاکرات به‎صورت فعلي را به نوعي در سريال ۲۴ در فصل هشتم پيش‎بيني کرديد. رئيس‎جمهور «حسن» به نوعي تداعي‎کننده نام رئيس‎جمهور ايران است. اين قبيل پيش‎بيني‎‎هاي شما در سريال ۲۴ هدفمند بود؟[/b] در مورد اوباما که قبلا توضيح دادم. در مورد رئيس‎جمهور حسن اعتقاد دارم تاثيرگذاري قبل از اتفاق در درجه اهميت قرار دارد. سينما و سياست، موازي با يکديگر پيش مي‎روند اما طرح هدفمند و اشراف به سوژه سبب مي‎شود پيش‎بيني‎‎هاي سياسي سريال به مسير درستي برود. خانه کري در سريال هوملند را ديدي چگونه است! کري تمام احتمالات و عکس‎‎ها را روي ديوار الصاق کرده است. ما هم در چنين فضايي کار مي‎کنيم. يعني دوستان، احتمالات و پيش‎فرض‎‎هاي سياسي را کنار هم مي‎چسبانند. يکي از فرض‎‎هاي مهمي که در سريال ۲۴ داشتيم اين بود که از ميان اصلاح‎طلبان ايراني اگر قرار است کسي به قدرت برسد با حداقل پيش‎فرض‎‎هايي که در سريال ۲۴ مطرح مي‎شود يک درصد احتمال داديم که حسن روحاني در ايران به قدرت برسد و براي همين اصرار داشتيم در فصل هشتم سريال ۲۴ نام رئيس‎جمهور ايران حسن باشد. شخصي در ايران از تندرو‎هاي نزديک به حکومت است که سريال‎‎هاي ما را تحليل و ارزيابي مي‎کند و از افراد سپاه پاسداران به‎شمار مي‎رود. از تحليل‎‎هاي او براي نگارش سريال ميهن خيلي استفاده کرديم (حسن عباسي). طبيعي است در تحليل‎‎هاي اين شخص، نوعي هراس از حمله نظامي اسرائيل وجود دارد. ما از تحليل‎‎هاي او براي دامن زدن به اين هراس بهره برديم. بي‎تعارف من يک يهودي دو‎آتشه هستم که موجوديت برادرانم در اسرائيل برايم از هر حيث اهميت دارد. به هر حال خطرناک بودن دولت شما و عدم تبعيت از تمدن نوين جهاني موجب خسران در جهان خواهد شد. [b]به‎نظر شما آمريکا خودش عامل بسط تروريسم نيست؟ شما که اطلاعات سياسي خوبي داريد درباره سناتور چارلي ويلسون که مايک نيکولز فيلمي درباره او ساخته، حتما اطلاعات دقيقي داريد. مگر حاکميت ايالات متحده براي مقابله با بلوک شرق مجاهدين سابق در افغانستان را تجهيز نکرد و سناتور چارلي ويلسون ميليون‎‎ها دلار براي خريد و حمل سلاح به افغانستان نبرد؟ طبيعي است بعد ار فروپاشي شوروي مجاهدين به گروه‎‎هاي متفاوتي تقسيم شدند و در نهايت القاعده شکل گرفت. حالا مقصر بسط تروريسم جهاني ايران است يا آمريکا؟ در همين قضيه سوريه مگر دولت عربستان از تکفيري‎‎ها حمايت نمي‎کند؟ شما چطور ايران را مقصر بسط تروريسم مي‎دانيد؟[/b] طبيعي است من يک آمريکايي هستم همان‎طور که تو ايراني هستي. طبيعي است که بخواهي برخي سياست‎‎هاي کلان دولتمردان مرا در دوره‎‎هاي گذشته مخصوصا دوران فاجعه‎بار رونالد ريگان زير سوال ببري. ما خودمان هم به شرايط امنيتي در آمريکا نقد داريم. در چرخه بازي‎‎هاي سياسي و امنيتي چهره آمريکاي آزاد مخدوش مي‎شود و چنين شرايطي را ما در ۲۴ و سريال ميهن زير سوال برديم. شخصيت معاون رئيس‎جمهور که دستور مي‎دهد بمباران هوايي در محل زندگي ابونظير اتفاق افتد در واقع نقد همين جريان بيمار امنيتي - سياسي در آمريکاي به اصطلاح آزاد است يا شخصيت خودسري که در مجموعه سازمان سيا فعاليت مي‎کند (ديويد استس)، نقد جريان بيمار در سياست. قبول داريم که سياست‎‎هاي غلط عامل تروريست‎پروري مي‎شود. [b]شما در سريال ۲۴ پيش‎بيني کرديد که يک سياه‎پوست رئيس‎جمهور آمريکا مي‎شود. چقدر از اين مجموعه فعاليت هدفمند بوده است؟ اين سوال من پاسخ کاملي نداشت.[/b] واقعا ايمان آوردم که در حرفه‎ات آدم فوق‎العاده‎اي هستي. سه روز معطل جواب ماندي و دوباره سوال را ارسال کردي. ميان هنرمندان، مخصوصا فيلمسازان، ميل شديدي وجود دارد که پس از دوران سياه بوش، يک رنگين‎پوست يا يک زن بر کرسي رياست‎جمهوري بنشيند. رياست‎جمهوري يک زن در ايالات متحده را پيش‎بيني کرديم و همچنان خانم کلينتون احتمال دارد نامزد کسب مقام رياست‎جمهوري باشد. همان‎طور که ظريف در ايران سوداي رياست‎جمهوري دارد. من آمريکايي متوجه خنده‎‎هاي ظريف به‎ جان کري مي‎شوم که چه معنا‎هايي مي‎توانند داشته باشند. ما يک آلبوم از لبخند‎ها و ري‎اکشن‎‎هاي ظريف نسبت به ‎جان کري تهيه کرده‎ايم. ما اينجا اتاق‎‎هاي مشورت داريم و با تيم نويسنده موضوعات مختلفي را رصد مي‎کنيم. [b]قصد بعدي شما با اين تيم نويسنده و اتاق فکر چيست. باز هم جمهوري اسلامي را هدف قرار خواهيد داد؟[/b] با روند مذاکرات فعلي فکر نکنم. فعلا ايران از دستور کار خارج است. من و الکس تصميم داريم در مورد بهار عربي دو سريال بسازيم. فعلا در مرحله تحقيق و نگارش فيلمنامه هستيم. [b]اما يادتان باشد شما با ساخت ميهن تنفر و انزجار ضد‎آمريکايي را در ميان ايرانيان گسترش داديد. شما به ايرانياني در آمريکا نزديک هستيد که حاکميت پرافتخار و مستقل جمهوري اسلامي را قبول ندارند اما از گزينه نظامي نيز متنفر ند.[/b] نه اين‎طور هم نيست. خيلي از ايرانيان مقيم آمريکا براي حمله اسرائيل به ايران لحظه‎شماري مي‎کنند. البته تاکيد مي‎کنم ما در سريال نشان داديم که آمريکا عملا دخالتي در حمله نظامي به ايران ندارد و اسرائيل خودسرانه اقدام به انجام چنين کاري کرده است و ايالات متحده و لزوما سيا به خنثي کردن آسيب‎‎هاي پس از حمله نظامي اسرائيل به ايران مي‎پردازد. [b]پس شما از گزينه حمله نظامي به ايران خوشحال هستيد؟[/b] رعب و وحشت گاهي بد نيست. براي تسري اين رعب و وحشت، سريال خودمان را به‎صورت رايگان در اختيار شبکه فارسي‎وان قرار داديم تا با دوبله فارسي بيشتر ديده شود. اين حرف‎‎هاي من مي‎دانم باعث وحشت مي‎شود اما وحشت براي ملت شما بد نيست! ما هشت سال جنگ را تجربه کرده‎ايم و از جنگ واهمه نداريم. لطفا سريالي بسازيد که حقوق اتمي ملت ايران را به دولتمردان آمريکايي يادآور شود! براي تاثيرگذاري بيشتر، فکر مي‎کنم پرداختن به بهار عربي واجب‎تر است. به گزارش جهان، پنجره الکترونیک را می توانید با بیش از ۵۰ درصد تخفیف در پایگاه اینترنتی پنجره (panjerehweekly.ir) خریداری نمایید.[/font][/font][/color] [color=#000000][font=Times New Roman', Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][font=tahoma,geneva,sans-serif]کد مطلب: 338297[/font][/font][/color] [color=#000000][font=Times New Roman', Verdana, Arial, Helvetica, sans-serif][font=tahoma,geneva,sans-serif]آدرس مطلب: [url="http://www.jahannews.com/vdcjhoetauqet8z.fsfu.html"]http://jahannews.com...qet8z.fsfu.html[/url][/font][/font][/color][/size]
  23. [quote name='death' timestamp='1390599258' post='361555'] خوب این برمیگرده به رویکرد مثبت شما به نشریه پنجره [/quote] قطعا شناخت های ما نسبت به اطرافمون در نتیجه گیری هایمان اثر دارد همه همین طور هستیم و من هم انکارش نمی کنم
  24. [quote name='death' timestamp='1390595417' post='361541'] البته همونطور که دوستمون گفتن با فتو شاپ میشه با اوباما هم مستندات مصاحبه رو کرد ولی پنجره حتی عکس ایمیلی که به [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]gideonswarla@gmail.com فرستاد هم نزاشت گو اینکه باز سندیت ایجاد نمیکرد بهترین کار این بود تمام مصاحبه ها رو اگه حقیقت داشت با هم یه جا میزاشت نه اینکه بیاد داستان تعریف کنه این کار رو کردم بعد اینکار و... تازه این روش هم محدودیت زمانی داره هر چقدر ک فاصله تکذیب تا دادن مستندات بیشتر طول بکشه تشکیک رو مستندات افزایش پیدا میکنه[/size][/font][/color] [/quote] خوب پنجره یک ماهنامه هست و احتمال زیاد بخش مهمی از شماره ی آتی رو به همین قضیه اختصاص خواهد داد. به هر حال یک نشریه اگر بخواد پاسخ بده ترجیحا در خودش پاسخ میده که حالا که ضرر رو دیده اقلا از منافعش هم بهره مند بشه. اگرم الان چیزی گفتن در حد این هست که بی جواب نذاشته باشند. دیگه در این حد حرفه ای هستند [size=4] البته این برداشت منه. نمی دونم خودشون چی فکر می کنند.[/size] فرهاد اگر یکی دو نشریه ی عمومی با تولید محتوا در ایران داشته باشیم یکیش پنجره هست... این که معیار شما در نشریه ی زرد چیه دیگه خودتون باید توضیح بدهید. شاید خط فکری باشه...
  25. این جا مد نظرتون هست: [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]4. gordonproduser@gmail.com آدرسي بود که از طريق آن اولين پاسخ مستقيم گوردون، حاوي شروط ابتدايي براي انجام گفت‎وگو با يک رسانه ايراني و البته شخص من ـکه مدعي بود نامم را در رسانه‎‎هاي ايراني جستجو کرده و از مواضعم آگاه است به دستم رسيد. از اين مرحله کليه سوالات و جواب‎‎ها از طريق همين آدرس مبادله شد؛ آدرسي که در ميانه راه به‎واسطه احتمال يک غلط املايي (produser به‎جاي producer به معناي تهيه‎کننده) به صحت آن ترديد کردم اما با اين استدلال که اين آدرس ايميل که براي ارتباط با کاربران سايت رسمي گوردون است، مي‎تواند ترکيبي از عبارت اختصاري prod به‎اضافه user به معناي کاربر باشد، چندان روي اين ترديد متوقف نماندم. به‎خصوص که لحن گفت‎وگو و اظهارات و اطلاعاتي که از سوي مصاحبه‎شونده به ‎دستم مي‎رسيد، آنقدر دقيق ـ به‎خصوص درباره روند توليد سريال هوملند و 24ـ جزئي بود که ترديدي درباره اشراف او نسبت به اين دو پروژه و مراحل توليد آن برايم باقي نگذاشت.[/size][/font][/color] خوب قبلش یک توضیح داده: [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]3. نخستين نامه درخواست مصاحبه را به آدرس gideonswarla@gmail.com (يکي از دو ايميل معرفي شده در سايت رسمي گوردون که برگرفته از نام يکي از آثار مکتوب اوستـ تصوير شماره 1) ارسال کردم. يک روز بعد، از همين آدرس پاسخي دريافت کردم که ميگفت درخواست ما به اطلاع آقاي گوردون رسيده است. اما از آنجا که اين ايميل مختص رسيدگي به امور مربوط به خوانندگان کتاب گوردون است، ما بايد منتظر مي‎مانديم تا در صورت تمايل به انجام گفت‎وگو، او با ايميل شخصي‎ خود با ما ارتباط برقرار کند. [/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]توضیحش به نظرم قانع کننده میاد. البته همین قضیه احتمال یک رکب حساب شده را بیشتر می کنه... این که کس دیگه ای باهاشون ایمیلی صحبت کرده باشه.[/size][/font][/color] [color=#000000][font=Tahoma, Arial][size=3]نوع تکذیب گردن هم جالبه.[/size][/font][/color] در انتها باید بگم، پنجره کار غیر حرفه ای کرده... در واقع روی صداقت طرف مقابل حساب کرده معمولا نشریات حرفه ای تر دم به چنین تله هایی نمیدن. خصوصا وقتی از کسی دارن مصاحبه می گیرند که در دنیای واقعی دشمن درجه یکشون هست. الان پنجره اعتبار رسانه ایش به شدت خدشه دار شد. با این حال شاید اگر منم جاشون بودم این اشتباه رو می کردم.