به غیر از بحث توپ های غنیمتی که هیچ توجیهی نمیشه براش اورد، انصافا خوب دفاع کردن نیروها. نیازی به یادآوری نیست که در جنگ چریکی و شهری، نیروهای هوایی نقش حداقلی رو داره. اگر قرار بود نیروی هوایی این جنگ رو ببره آمریکا سال 2004 توی فلوجه که چند صد عضو القاعده به شدت در حال مقاومت بودن شکست نمیخورد در عملیات اول. نیروهای خودی حدود 700 نفر از حمله کننده ها رو کشتن و خودمون هم حدود 100 شهید دادیم. حالا یکم آمار ممکنه بالا پایین بشه، ولی با توجه به اینکه مخالفین بهترین نیروهای انغماسی خودشون رو اوردن، از جمله تمام چچنها، ازبکها، اویغورها و .... که بهترین هاشون هستن، آمار خوبیه. فراموش نکنیم که ین اوج توانشون بود. حدود 5000 نفر به یک منطقه نسبتا محدود حمله کردن و سلاح اصلیشون هم که انتحاری چند تنی هست، واقعا مقاومت کار آسونی نیست برای هیچ ارتشی. همین که این همه ازشون کشتیم خیلی عالیه، هرچند بعضی جاها مثل غنائم خیلی بهتر میتونستیم عمل کنیم.     --------------------------   این یوسف زوعه که امروز به درک واصل شد آدم گنده ای بود، فرمانده کل انغماسی هاشون بود، همه گروه های دیگه دارن بهشون تسلیت میگن. 

  خیر، یکی از دلایل از سرگیری عملیات لاذقیه این هست که مسلحین صدها نفر از نیروهای خوبشون رو برای عملیات حلب از منطقه خارج کردن و الان بهترین زمان برای پیشروی در لاذقیه هست، چون از نظر استعداد الان ارتش دست بالا رو داره در منطقه. همین نکته که مسلحین برای عملیات بزرگ حلب مجبور شدن بهترین نیروهاشون رو از لاذقیه و حماه بیارن به نظرم نشانه خوبی هست که اونطور هم که فکر میکنیم اینها زیاد نیست تعدادشون، چون چند جبهه رو مجبور شدن تضعیف بکنن.   اگر من فرمانده عملیات بودم، یک عملیات بسیار گسترده رو در لاذقیه شروع میکردم تا علاوه بر گرفتن سایر مناطق باقی مانده از استان لاذقیه به صورت برق آسا، به دروازه های جسر الشغور برسم و مسلحین که خطر رو بیخ گوش ادلب حس خواهند کرد، مجبور میشوند تعداد زیادی از نیروهاشون رو از حلب تخلیه کنن و به ادلب برگردونن (که البته به اما و اگر های بستگی خواهد داشت موفقیت این عملیات).   اون موقع هست که میشد فاز دوم عملیات رو در خود حلب، زمانی که طرف مقابل مواضعش تضعیف شده به وسیله چند هزار نیروی جدیدی که تازه به حلب رسیدن کلید زد و علاوه بر محاصره مجدد حلب، تمام پیشروی های مسلحین در دو هفته گذشته رو خنثی کرد. نتیجه این خواهد شد که مسحلین در دو هفته حدود 1000 کشته دادند و علاوه بر اینکه پیشروی هاشون در حلب کاملا خنثی شده و جبهه حلب به حالت قبل عملیات برگشته، کل استان لاذقیه هم از لوث وجودشون پاکسازی شده. این بزرگترین ضربه روحی ممکن خواهد بود.   میدونم که یک مقدار خوشبینانه هست، ولی برخی عملیات های ما در زمان جنگ (تازه با اون امکانات کم) نشون میده که تکنیک عملیات های شبه-ایذایی با قدرت بالا میتونه خوب جواب بده در صورت برنامه ریزی صحیح. متاسفانه ما هنوز از خیلی از امکاناتمون استفاده نمیکنیم (اگر اون چیزهایی که تبلیغ میکنیم رو واقعا داشته باشیم).

موشک ضد زره طوفان سوار بر وانت در جنوب حلب، متعلق به گروه نجبا از عراق. به نظرم این کار خیلی موثر تر از سوار کردن موشک در یک مکان ثابت، مثلا ساختمان، و بعدش جمع کردن بعد از شلیک هست. نه تنها خطر شکار اپراتور و خود لانچر توسط موشک های هدایت شونده دشمن بسیار پایین تر میاد، بلکه امکان مانور پذیری و موقعیت یابی هم بسیار بهتر میشه. حتی در صورت تشخیص موشک دشمن که احیانا به سمت خودرو شلیک شده، میشه سریع با تغییر مکان جان سالم به در برد. این حرکت با تعداد بالا در دفاع متحرک و حتی حمله بسیار موثر خواهد بود. چند عدد از این وانت ها هنگام حمله دشمن میتونن کابوس زرهی طرف مقابل بشن که با تانک و نفربر همیشه حملشون رو شروع میکنن.  

  والا من متخصص نیستم در این زمینه و اساتید بزرگوار در سایت هستن که خیلی بهتر میتونن جواب بدن، ولی تا اونجایی که میدونم خرجهای غیر خطی صرفا برای نفوذ در زره و دیوار و بتن و ... کاربرد داره، در حالی که بمب هاب بشکه ای با دقت بسیار بد، صرفا برای ایجاد یک انفجار بزرگ برای از بین بردن هر کسی هست که نزدیک انفجار هست و نه برای نفوذ به زره و این حرفا. در عمل بمب های بشکه ای جز رعب و وحشت هیچ کاربرد نظامی دیگه ای ندارن.

دو تصویر از سوریه:   تصویر 1. به غنیمت گرفتن یک عدد توپ بسیارکمیاب 180 میلیمتری S-23 ساخت شوروی در توپخانه راموسه. این توپ پرتابه 88 کیلوگرمی خودش رو تا برد مفید 30 کیلومتری میتونه شلیک کنه، هرچند برد نهاییش بیش از 40 کیلومتر هست! فقط امیدوارم پرتابه هاش دستشون نیافتاده باشه وگرنه این توپ دردسر میتونه بشه در آینده. اگر دمشق بود قشنگ میزدن وسط کاخ بشار!!     عده ای از دوستان میگن منفی نبافید و منفی بافی هم خوب نیست واقعا، ولی امیدوارم گفتن حقایق و اشتباهات (بعضا وحشتناک) به عنوان منفی بافی تلقی نشه. اینها حقایق جنگ هستن و اینکه بعد از 5 سال این اشتباهات فاجعه بار همچنان رخ میده جای تاسف داره. با وجود اینکه مخالفین دو روز تمام حملات شدید خودشون رو علیه توپخانه ادامه میدادن و احتمال سقوطش میرفت، نه تنها تجهیزات منتقل نشد، بلکه منهدم هم نشد و تروریست ها مقدار زیادی توپ و خودروی زرهی و کلی سلاح سبک غنیمت گرفتن و با وجود تلفات سنگینشون از نظر افراد و تجهیزات، بخشی از تجهیزات رو تونستن جبران کنن. الان هم به اندازه یک گردان توپخانه در اختیارشون هست که این توپها دردسر بزرگی خواهند بود اگر عملیاتی باشند و بتونن از منطقه خارجشون کنن. متاسفانه بمباران موثری هم برای نابودی تجهیزات داخل توپخانه صورت نگرفت. این به هیچ وجه قابل توجیه نیست. همون عربستانی که کلی مسخرش میکنیم، چند هفته پیش، به محض اینکه حوثی ها کنترل یک پادگان در تعز رو در اختیار کرفتن، تمامی سوله ها و انبارهای پادگان رو در بمباران از بین بردن تا چیزی گیرشون نیاد! اسم این منفی بافی نیست، این نشان دادن بی لیاقتی ها در عین تاکید بر دلاوری های ارتش سوریه در موارد دیگه هست که به طور مثال تونست تلفات بسیار سنگینی به مسلحین وارد کنه و مقاومت بسیار خوبی کرد.   بعد از 5 سال جنگ خونین، هرطور که نگاه میکنم نمیتونم برای این اشتباهات و شاید بگیم خیانت ها توجیهی پیدا کنم. انشالله که من اشتباه میکنم و هیچ کدام از توپ ها حداقل عملیاتی نیستن.     تصویر 2 (و 3)    یک بمب بشکه ای عمل نکرده در استان حلب... به قطعه های میلگردی که داخلش به عنوان ترکش به کار رفته دقت کنید...فکر نمیکنم حرف یا توضیح دیگه ای لازم باشه! خودتون بهتر میدونید برای چی هستن.    

و درس هایی که هیچ گاه نمیگیریم. دو روزه مدفعیه در خطر سقوط مستقیم قرار داشت و همه هم اینو میدونستیم، ولی...   حمله میکنن، تعداد زیادی زرهی از دست میدن، یه منطقه رو میگیرن، دوباره همون تعداد زرهی غنیمت میگیرن، ذخایر جبران میشه، میرن سراغ منطقه بعدی. احمق ترین انسانها کسانی هستند که از اشتباهات خود درس نمیگیرند. اکثریت غالب سلاحهایی که اینا استفاده میکنن از همون خود ارتش غنیمت گرفتن و این روند پنج سال هست که ادامه داره.             چقدر جای خالی احمد متوسلیان ها و حسن باقری ها توی سوریه حس میشه...

فیلم جدید داعش از صحرای سینا رو به شدت توصیه میکنم بیینید، در منطقه به نسبت کوچکی در شمال غرب صحرای سینا چنان بلایی سر ارتش مصر اوردن که یه لحظه دلم سوخت براشون. توی فیلم همه چیز نشون میده، از اعدام دو سرباز اسیر مصری تا زدن سربازا با تک تیرانداز، غنیمت تانک و زرهی و از همه مهمتر، بمب های کنار جاده ای که مخوف ترین سلاح داعش علیه ارتش مصر هستن. فکر میکنم چیزی که من توی فیلم دیدم شاید مجموعا حدود بیش از 100 تا 150 نیروی ارتش مصر توی این انفجارا کشته میشن. با این IED ها هم ماشین میزنن هم نفر میزنن، هم مسئول ترورمیکنن و ...   خدا رو شکر که ما علیه نیرویی مثل داعش داخل کشور نمیجنگیم، وگرنه از همین زرهی فرتوتمون هم چیزی باقی نمیموند.   لینک دانلود 

داریا، ریف دمشق... میگن بمب ناپالم هست، هر چند با اطمینان نمیشه گفت ولی آتش به نظرم عادی نیست و مشخصه که محل برخورد رو کاملا مشتعل کرده...  

ویدیو عملکرد تیم ایران در مرحله اول مسابقه سووروف که از نظر زمانی ایران رتبه اول رو در گروه خودش به دست آورد.   دانلود    با توجه به عملکرد تیم دیگه توی ویدیو (ونزوئلا و تیم شبه نظامی روسیه DOSAAF)، بچه های ما واقعا خوب عمل کردن در گروه خودشون.   ولی نکته ای که هست، تیم های روسیه و چین در گروه های دیگه زمان های حدود 24 تا 27 دقیقه رو کسب کردن، در حالی که ایران زمان 36 دقیقه رو کسب کرده. فکر میکنم مسابقه ها یک نوع بوده، بنابراین در مقایسه با اونا خوب عمل نکردیم.   

دوستان، احتمال اینکه امروز بعد از ظهر مسلحین مرحله نهایی، یعنی بزرگترین مرحله از عملیاتشون در حلب رو رقم بزنن  زیاد هست...حمله ای با صدها یا هزاران انغماسی و تعداد بالای انتحاری و تجهیزات زرهی کامل...این مرحله بسیار خطرناک هست و در صورتی که پیروز باشه، نه تنها محاصره حلب شکسته میشه، که احتمال سقوط دومینو وار مناطق غربی حلب هم به وجود میاد. از طرفی، اگر این مرحله نهایی شکست بخوره، بزرگترین شکست مسلحین در سوریه در 5 سال اخیر خواهد بود. روزهای بسیار سختی پیش روی حلب هست. حلب از دست بره عملا شمال سوریه رو باید تمام شده فرض کنیم، و چه بسا کل سوریه.   دعا فراموش نشه...

یک روز جدید، یک ابتکار جدید از "دانشمندان خلافت". فقط یکی مکانیزم خروج راکت از این "لوله" رو توضیح بده لطفا. جدا یه لحظه موندم، عملا مثل اس پی جی 9 دوش پرتاب هست.  دقت کنید راکت هوا به زمین c5k رو دارن از این لوله شلیک میکنن.  :mrgreen:  علاوه بر طول بلند لوله، به ورقه محافظ هم دقت کنید (مثل همین هایی که جلوی موتور سیکلت میذارن) تا از صورت شلیک کننده در برابر آتش و حرارت شلیک محافظت بشه!   جدا که نیاز مادر ابتکار هست! چه استعدادهایی که هر روزه در خلافت پرورش و بعدش تلف نمیشن. یه مقدار c5k غنیمت گرفتن و براش لانچر ساختن. قضیه دکمه و کت هست. بهترین توصیف برای این سلاح: "دسته خ... که راکت هوا به زمین شلیک میکند"    :mrgreen:           راکت هوا به زمین c5k یا s5، توسعه یافته شده در دهه 50 میلادی برای نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی  

http://www.haaretz.com/israel-news/1.731550 جالبه بعد از اینکه دو پاتریوت نتونستن بزنن، یک جنگنده بلند شده و یک موشک هوا به هوا شلیک کرده و اون هم نتونسته پهپاد رو بزنه. لازم به ذکر هست قیمت هر موشک پاتریوت حدود 2 میلیون دلار هست فکر کنم (نسخه Pac 2 البته، وگرنه نسخه Pac 3 قیمتی بیش از 3 میلیون دلار داره). یعنی برای یک پهپاد بیش از4 میلیون دلار دود کردن در چند ثانیه.      کنسبا دست نیروهای خودی هست،  به علاوه چندین منطقه دیگه اطراف کنسبا مثل مرج الزاويه، بيت جناورو وعين الغزال.

یک پهپاد امروز از جولان وارد اسراییل شد، مدتی چرخ زد، اسراییل دو موشک پاتریوت به سمتش شلیک کرد که هر دو نتونستن رهگیری‌ کنن، پهپاد به سلامت به خاک سوریه بازگشت و همه اینها توسط‌خود اسراییل اعلام شد. به همین سادگی، به همین خوشمزگی :)

  دارید دست کم میگیرید توان مخالفین در جنوب رو. ما الحاضر رو حفظ کنیم واقعا کار مهمی کردیم. پیشروی در ریف جنوبی حلب عملا برای ما غیر ممکن شده، مگر اینکه نیروی هوایی روسیه با تمام توان وارد بشه.

جدا این "مشاورین نظامی" ما باید کمی هم از این سهیل حسن یا نمر یاد بگیرند. تقریبا ندیدم هیچ وقت بدون برنامه عمل کنه، هر عملیاتی که شروع میکنه با پشتیبانی بسیار خوب آتش برای نیروها، آتش سرکوب کننده بر مواضع دشمن، داشتن استراتژی برای دفاع و ضد حمله و انعطاف پذیری برای تغییر تاکتیک در حین عملیات همراه هست.   در همین ضد حمله مخالفین، برخی منابع خودی گزارش کردن که در ابتدا نیروها، به تروریستهای النصره، فیلق الشام و نورالدین زنکی اجازه میدن که به سمت تپه و مزارع ملاح جنوبی پیشروی کنن (که یک محیط باز بدون سرپناه هست)، خود تروریست ها هم در ساعت اولیه عملیات خبر زدن که دفاع ارتش رو در هم شکستن و محاصره حلب شکسته شده و دارن پیشروی میکنن. در ادامه، ارتش با یک برنامه ظاهرا از قبل چیده شده، به شدت و به صورت هدفمند شروع میکنه به کوبیدن مسلحین با توپخانه در مناطق باز که نمونش بالا آورده شد. طبق آخرین برآوردها، مسلحین حدود 79 نفر تلفات و نزدیک 100 نفر زخمی دادن و تا جایی پیش رفت که النصره اعلام کرد به دلایل "نظامی" عملیات شکست محاصره حلب متوقف میشه (که همون تلفات زیاد هست). همون النصره ای که در اکثر نبردها علیه نیروهای ما پیروز هست و معمولا عقب نشینی در کارش نیست (به قطعیت میشه گفت قوی ترین نیروی مسلحین در سوریه از نظر تاکتیک های نظامی، حتی قوی تر از داعش با مقایسه امکانات دو نیرو).   این رو مقایسه کنید با نبردهای ریف جنوبی حلب، که طبق اظهار نظر برخی از نیروهای حاضر در اونجا، هنگام حمله النصره به خلصه، نیروهای خودی کاملا سردرگم شده بودن و بی هدف شلیک میکردن تا اینکه با دادن تلفات نهایتا مجبور به عقب نشینی شدن، در حالی که از دو هفته قبلش با درصد اطمینان بسیار بالا میشد حدس زد که هدف بعدی مسلحین کجا هست (مسائل دیگری هم در مورد این عملیات بیان شده که اینجا قابل ذکر نیست، ولی در صورت صحت، واقعا اشک به چشم آدم میاره از میزان بی لیاقتی و بی عرضگی فرماندهی). الان نیروهای مخالفین خودشون رو برای حمله به الحاضر، یعنی آخرین دستاورد مهم عملیات ریف جنوبی در دست ما، آماده میکنن. نحوه واکنش و نوع دفاع ما در برابر این حمله سوالهای زیادی رو پاسخ میده: اینکه ما هیچ وقت در اشتباهات درس میگیریم؟ اینکه واقعا ما اون چیزی میتونیم باشیم که تبلیغش رو میکنیم و در رسانه ها جاز میزنیم؟ آیا بالاخره ما میتونیم طرز تفکر کهنه نظامی رو در برخی موارد عوض کنیم؟ آیا میتونیم استراتژی جوان 18 ساله و امواج انسانی در جنگ رو با یک استراتژی مدرن و کارآمد تر عوض کنیم؟   حالا نهایتا سوالی که پیش میاد اینه که، آیا سوریه واقعا به "مشاوره" نظامی ما نیاز داره یا صرفا به کمک مالی و تجهیزاتی ما؟ ما داریم واقعا درس میدیم یا درس میگیریم؟ و آیا اصلا درس میگیریم؟   سهیل حسن سوپرمن یا آدم فضایی نیست، شاید حتی نابغه نظامی هم نباشه، تنها فرماندهی هست که اصولی و عقلانی عملی میکنه با امکانات محدودی که داره و به خیلی از قوانین کاملا پایه ای ولی حیاتی اصول رزم (که حتی سان تزو خیلیاش رو در "هنر جنگ" مطرح کرده) پایبند هست. همین.   افسوس و صد افسوس که سهیل حسن ها در سوریه بیشتر نیستن.

بی ۵۲، امروز بر فراز منبج: عملیات منبج رو مقایسه کنید با پشتیانی هوایی روسها در عملیات به سمت طبقه که به شکست عملیات منجر شد و داعش آزادانه با انتقال انتحاری ها، تانکها، خودرو در مناطق صد در صد بیابانی، نیروها رو مجبور به عقب نشینی کرد. خدا کسی رو محتاج روسها نکنه، حتی برای یک ثانیه. در حالی که آمریکای "دعوت نشده" به سوریه داره برای معدود نیروهای مورد حمایتش سنگ تمام میذاره که روز به روز زمین بیشتری میگیرن، روسیه در حال موش دووندن در سوریه هست، از التماس کردن به آمریکا برای همکاری نیروهای هوایی دو کشور در‌ سوریه و تلاش برای برقراری "آتش بس"هایی هست که به طرز عجیبی به نفع النصره تموم شده به همه چیز شبیه هست جز آتش بس.

خوب همونطور که انتظار داشتیم خلصه و طبیعتا بلافاصه بعد از اون زیتان هم سقوط کرد. روستای برنه هم عملا سقوط کرده محسوب میشه هرچند که هنوز رسما اعلام نشده. چند روز پیش از چند مرحله ای که طی میشه تا مناطق در ریف جنوبی حلب سقوط کنن نوشتم. این رویه باز هم تکرار شد، ولی این بار یک تفاوت کوچک وجود داشت. نیروهای خودی که میدونستن با سقوط خلصه، زیتان و برنه از دست میره و حاضر هم در معرض سقطوط قرار میگیره، یکم به خودشون جنبیدن و تنها کاری که کردن کمی نیروی بیشتر به خلصه تزریق کردن. این تزریق نیرو باعث شد که گرفتن خلصه فقط 4 روز به تعویق بیوفته. در این بین حزب الله هم به کمک نیروها اومد که متاسفانه حضور حزب الله هم با وجود دادن بیش از ده شهید موثر واقع نشد. نکته دیگه اینجاست که نیروهای النصره بخشی از روستا رو در این 4 روز گرفته بودن و نیروهای ما در بخش دیگر روستا مستقر بودن که شامل تپه یا بلندی خلصه هم هست. بعد نیرو ها تنها کاری که کردن این بود که هر روز منتظر حمله النصره بودن تا بتونه روستا رو کامل بگیره. همین. نه ضد حمله ای، نه حمله ایضایی به مناطق دیگر برای منحرف کردن تمرکز دشمن و نه چیز دیگر. مهمتر از اون عدم رسیدن کمک از مناطق دیگر یا پشتیبانی هوایی از نیروها بود. نیروهای ما در بخشی از روستا نشسته بودند و منتظر بودند النصره نقشه های مختلف خودش رو برای گرفتن روستا طراحی و پیاده کنه، به روش صحیح و خطا. بلانسبت مثل آهویی که یک طرف مانع ایستاده و منتظرهست گرگی که در آن طرف ایستاده راهی برای عبور از مانع پیدا کنه. پشتیبانی هوایی هم که خدا رو شکر به جز برمیل های بسیار دقیق بشار موجود نبود. نیروهای پیاده در برابر نیروهای پیاده، تقریبا همه چی برابر به جز تعداد مهاجمین که معمولا بیشتر است (هرچند در تصاویر النصره خیلی دیده نمیشد این قضیه). این استراتژی ما بود برای حفظ خلصه، استراتژی کسانی که داعیه جنگ با آمریکا و اسراییل و شکست اونها رو دارند. جالبه که النصره به خودش زحمت نداد اصلا به جای دیگه حمله کنه در این 4 روزیا نقشه برای مناطق دیگر بکشه، چون میدونست با تداوم حملات آخر به نتیجه مورد نظر خودش خواهد رسید. نکته دیگر که انتظارش میرفت، حرکت آزادانه زرهی محدود ولی بسیار موثر مسلحین بود، یعنی دو یا سه تانک و 4 تا 5 نفر بر و دو تا سه وانت تیربار. حتی یک دونه از اینها مورد هدف قرار نگرفت. چیزی که من ازش ناراحتم تصرف خلصه نیست، چون انتظارش رو داشتم، از این بیشتر ناراحت شدم که حزب الله با دادن بیش از 10 شهید برای نبردی از پیش باخته جنگید. همون حزب اللهی که هرجا به تنهایی با النصره روبرو شد قاطعانه پیروز شد. هرچند شخصا حزب الله رو در این شکست مقصر نمیدونم، مشکل بزرگتر از حزب الله بود، این نبرد از قبل شکست خورده بود به نظر من. میدونم حرفام تلخ بود باز و عذر خواهی میکنم. احتمالا در چند روز آینده شاهد سقوط الحاضر هم خواهیم بود تا زنجیره شکست ها در جنوب حلب تکمیل بشه و مهمترین مناطقی که برای گرفتنشون حدود 500 شهید دادیم از دست برن. الحاضر الان از سه جهت در معرض حمله خواهد بود و حتی اگر قصدی هم برای دفاع باشه کاری بسیار سخت خواهد بود. ضمنا حریف هم حریف ضعیفی نیست، درست هست که نیروی هوایی ندارن، ولی با امکانات محدودی که دارن به بهترین شکل ممکن میجنگن و 5 سال هست دارن آبدیده میشن. این حریف از یک ارتش کلاسیک با تجهیزات مشابه قوی تر هست. در پایان میخوام سلامی هم عرض کنم خدمت اون دوستی که میگفت ما جنوب حلب رو با "چندتا بسیجی" و "بدون پشتیبانی هوایی روسیه" آزاد کردیم. عرض ادب دارم برادر. قرائت فاتحه برای شهدای مدافع جنوب حلب که چه شکست بخورن و چه پیروز بشن، با استراتژی درست یا غلط، بالاخره جونشون رو کف دستشون گذاشتن و خیلی از امثال بنده حقیر که هنرمون حرف زدن هست جلوتر بودن. یا علی مدد پی نوشت: نکته ی بسیار جالبی که هست این بود که روسیه 24 ساعت گذشته آتش بسی یک طرفه به مدت 48 ساعت برای "کمک به حفظ آتش بس در حلب" اعلام کرد در حالی که جبهه جنوب حلب کاملا مشتعل بود و ما هم در حالت دفاع و تروریست ها در حمله بودن. بگردید پیدا کنید پرتقال فروش را.حالا این آتش بس دقیقا کجای حلب دیده میشه من نمیدونم. آتش بسی که در عمل وجود نداره و فقط به شکست ما منجر شده در این دو ماهه. این هم خدمت عزیزان دوستدار و مدافع کشور دوست و برادر، روسیه. پی نوشت 2: برای اینکه بهتر متوجه استراتژی ساده ولی موثر مسلحین برای حمله بشین که دربارش صحبت کردم ، خواهش میکنم این فیلم یک دقیقه و نیمی رو نگاه کنید. دانلود پی نوشت ۳. برنه هم سقوط کرد، هرچند واقعا امیدی به موندنش هم نبود.

 اسیر ایرانی دادیم جنوب‌ حلب، به هیچکی هم نه به النصره اسیر دادیم.

  ریف جنوبی حلب همراه با پشتیبانی سنگین هوایی روسیه آزاد شد! ضمن اینکه زمان آزاد شدن این مناطق قدرتمندترین گروه های مخالفین یعنی النصره، احرار و فیلق الشام (بخش اصلی جیش الفتح) هنوز وارد منطقه نشده بودن و در واقع مخالفین در شوک حملات بودن که اکثر مناطق آزاد شد. دقیقا با ورود سنگین جیش الفتح به ریف جنوبی حلب بود که نه تنها پیشروی ها به بن بست خورد (درجا زدن در گرفتن الزربه، عدم توانایی گرفتن ایکاردا و تل حدیه) که بخش مهمی از اون ها هم از دست رفت. دقیقا از موقعی هم که روسیه عملیاتش رو متوقف کرد، از دست دادن مناطق نرخ سریعتری به خودش گرفت که هیچ، پاتک های نیروهای خودی برای پس گرفتن اونها همگی شکست خورد و تلفات نسبتا زیادی رو به همراه داشت.   عذرخواهی میکنم ولی این جملات بیشتر برای عوام مناسب هست نه کسانی که کم و بیش از نزدیک پیگیر اخبار سوریه هستند و خصوصا نه اعضای میلیتاری.

روال هفته های گذشته:   ۱- احتمال حمله مخالفین به یک محور بسیار بالاست طوری که حتی اعضای میلیتاری اون رو از چند روز یا چند هفته قبل پیش بینی میکنن. ۲- عده ی معینی همچنان خودشون رو به خواب میزنن که اصلا خبری نیست (و در عمل نشون میدن این موضوع  رو با توجه به آماده سازیها) ۳- مخالفین یه انتحاری میفرستن به شهر یا روستای تعیین شده که خدا رو شکر بدون استثنا هم همیشه به هدفش میرسه. (در برخی‌ عملیاتها مخالفین بدون این مرحله به هدف میرسن.) ۴- مدافعین که قطعا غافلگیر شدن به صورت پراکنده آماده دفاع میشن. ۵-انغماسی های مسلحین در داخل ۳-۴ نفربر همراه یک یا دو تانک و کمی نیروی پیاده با سرعت پشت سر انتحاری وارد محل مورد نظر میشن. ۶- حتی برای نمونه یک بار هم نفربر یا تانک مسلحین (که در تعداد بسیار محدود در اختیار دارند و به بهترین شکل ممکن از آنها استفاده میکنند) که در محیط باز حرکت میکنند همیشه مورد هدف قرار نگرفت، حتی یک بار! ۷- عده خوبی از مدافعین شهید میشن و اونایی که میتونن با سرعت هرچه تمام تر فرار میکنن. ۸- همزمان کوادکوپتر چندصد دلاری مسلحین به زیبایی تمامی این وقایع رو به تصویر میکشه، از غافلگیری مدافعین تا رفتن انتحاری وسط تجمعشون و فرار اونها. دوربین GoPro نصب شده روی کلاه خود مسلحین صحنه هایی مثل شکار نیروی مدافع در حال فرار از فاصله ۱۰ متری ضبط میکنن. اینقدر هم خوب این فیلمبرداریها انجام میشه که بعضی وقتها ادم شک میکنه فیلمه یا نه. ۹- مسلحین روستا/شهر رو میگیرن، تصاویر شهدای مدافع بیرون میاد. ۱۰- چند روز‌میگذره، نوبت روستا/محل بعدی میشه. ۱۱- لطفا دوباره از مرحله شماره ۱ شروع به خوندن بکنید و چندبار تکرار کنید. . . . ۱۲- صدا و سیما: مدافعان حرم در حال شکست کمر تروریست ها هستن و هر روز ده ها نفر از اون ها رو میکشن و کیلومترها پیشروی‌ میکنن. ۱۳- سپاه: ما آماده جنگ اصلی با شیطان بزرگ هستیم، و نوچه های آنها در منطقه هیچ رقمی نیستند. اگر ایران نبود، دمشق، اربیل و بغداد اکنون در دست داعش بود. ------------- یک سری مطلب‌ دیگه هم، خصوصا در مورد شاهکارهای برخی آقایونی که ادعاشون گوش آسمون رو کر کرده خواستم بنویسم، دیدم پستم شاید به اندازه کافی تلخ بوده و باعث دلخوری هم حتی بشه، اگر تا الان نشده البته. (قبل از اینکه عده ای از دوستان آشکار یا توی دلشون مطرح کنن، بگم خیر، بنده حقیر ننشستم بیرون گود بگم لنگش کن، صرفا مشاهداتم رو به عنوان یک ناظر که شاید، شاید واقعا کمی هم دغدغه داره مطرح کردم).   قرائت فاتحه برای شهدای مظلومی که غریبانه در جنوب حلب پر کشیدند و همچنان پر میکشند. یا علی

این جیپ سفیر رو یادتونه چند هفته پیش داعش نزدیک خناصر از نیروهای سوری غنیمت گرفت؟       الان از ریف شمالی حلب سر دراورده، سربازان خلافت دارن باهاش مواضع صحوات (تروریستهای سوری) در نزدیکی های مارع رو میکوبن. خداوند گر ز حکمت ببندد دری...  hee_hee نمیدونم چرا، ولی حسم بهم میگه داعشیا از اینا خیلی بهتر از ما استفاده میکنن، باشد که پند بگیریم.    

حلب...  

طبق ادعای بابک تقوایی: 6 عدد سوخو 24 نیروی هوایی ایران به منظور پشتیبانی نزدیک از نیروها در عملیات بزرگ حلب، به فرودگاه تیاس در حمص سوریه منتقل شدن.  

پیرو خبر جناب امینور، سلاح هایی که داعش در شرق خناصر به غنیمت گرفته اکثرا ایرانی بودن و خوشبختانه به غیر از سه چهار نیرو که اسیر یا شهید شدن، ظاهرا بقیه با دیدن نیروهای داعش از فاصله چند کیلومتری، با فریاد "بچه ها بدویید داعش اومد" از مهلکه گریختن و کلی سلاح به مجموعه ارزشمند سلاح های خلافت اضافه کردن. نکته جالب این هست که روی جعبه برخی سلاح های ایرانی سال تولید 63 و 65 ذکر شده.     این هم لیست سلاح های غنیمتی (تخمینی) به روایت یک وبلاگ اسراییلی.     منبع http://spioenkop.blogspot.co.il/2016/04/islamic-state-captures-masses-of.html

طبق گزارشها، مزارع ملاح در شمال حلب در حمله غافلگیر کننده ارتش و متحدین آزاد شدن. اونایی که پبگیر اخبار سوریه هستن حتما یادشون هست پیشروی های ارتش و فاطمیون رو در بهمن 93 که منجر به فتح موقت ملاح و اطرافش شد و حلب رو به حالت شبه محاصره در آورد، ولی حملات دیوانه وار مسلحین پس برای بازپس گیری ملاح با تلفات بالا نتیجه داد. پس الان هم منتظر همون نوع از حملات باید باشیم اگر نیروهای خودی عقب نشینی نکنن از ملاح. گرفتن ملاح میتونه مقدمه ای بر محاصره حلب از طریق بستن جاده کاستیلو باشه.