اين توپ نمونه ي ارتقا يافته ي توپ 35 م.م SKY GUARD است.اين سامانه با موشكهاي CROTALE فرانسوي كه از طريق چين در اختيار ايران قرار گرفتند هماهنگ شده و توانايي درگيري با اهداف هوايي ارتفاع پايين و موشكهاي كروز را دارد.در مورد بهسازيهاي انجام شده بايد به نصب سامانه ي هدفگيري پيشرفته ي بصري علاوه بر رادار هدفگيري اشاره كرد. از اين سلاح ميتوان براي دفاع از ناوها (همانطور كه Lich عزيز گفت) دفاع از مراكز نظامي و غير نظامي حساس و كاروانهاي نظامي درحال حركت استفاده كرد. توليد اين سلاح در حفاظت از نيروگاههاي اتمي ايران (در برابر موشكهاي كروز ) گام مهمي محسوب ميشود.

با سلام خدمت آقا رضاي عزيز فكر ميكنم اين شوكرها در ايران توسط شركت ايمت تجهيز فجر (ايمن تجهيز فتح سابق) توليد ميشوند.آيا تا كنون از اين شوكرهاي ساخت داخل استفاده كرده ايد؟ سوال ديگري هم دارم:استفاده از چنين وسيله اي در چه صورت مرگ آور است؟ موفق باشيد.

دوستان نميخواهم به وزارت دفاع توهيني كرده باشم ولي اينكه ما هميشه 30 سال از جهان عقب تر باشيم اصلا جالب نيست.فرض كنيد F-15 با صاعقه يا آذرخش روبرو شود چه پيش ميايد؟ مشخص است.متاسفانه هيچ شانسي وجود ندارد. گفته شده ايران تا سال 2012 توانايي توليد F-14 را دارد.در اين تاريخ احتمالا تعدادي F-22 عملياتي شده اند و F-35 هم به توليد انبوه رسيده است.پس براي هواپيمايي كه اكنون مدتي از بازنشسته شدنش ميگذرد هيچ شانسي براي رويارويي با دشمن نيست. اگر كمي با سياست تر عمل ميكرديم و آمريكاييها هم كمي انسانتر بودند(كه محال است) مجبور نبوديم اين تحريمهاي ناجوانمردانه و كمرشكن را تحمل كنيم.در صورت نبودن تحريمها ميتوانستيم تعدادي هواپيماي غربي يا شرقي (بدون دلهره و تشويش) خريداري كرده و از آنها نقشه برداري ميكرديم و به دانش نسبي آنها دست ميافتيم.همچنين ميتوانستيم با فرستادن دانشجو (بعد از دوره هاي عقيدتي) به كشورهايي مثل روسيه و امريكا(كمتر) تعدادي دانشمند ميهن پرست پرورش دهيم تا بتوانيم علم روز را در داخل داشته باشيم. متوجه باشيد كه منظور من هرگز تسليم كامل در برابر غرب و شرق نيست ولي ميگويم كشوري كه از علم روز عقب افتاده بدون كمك ديگران هرگز نميتواند فاصله ي خودش را با جهان كم كند.ما نبايد با لجبازي هاي بيهوده سرمايه ي محدودمان را از بين ببريم.كاري كه در مورد ساخت هواپيماهاي دهه ي 70 يا تانكهاي سنگين گرانقيمت و يا حتي سلاح دستي (M-16 ساخت چين) صورت گرفت تنها ميتوانست ارزش تجربه داشته باشد و هرگز ارزش توليد انبوه نداشت.هزاران راه بهتر هم وجود داشت كه قدرت نيروهاي مسلح را افزايش ميداد و از هدر رفتن سرمايه هاي ملي جلوگيري ميكرد.مثلا ميشد روش كره ي شمالي (تمركز بر روي قواي موشكي) را به جاي ساخت هواپيماهاي بي فايده پيش گرفت و يا به جاي توليد انبوه ذوالفقار 3 تعداد زيادي خودروي سريع چرخدار با توانايي پرتاب موشكهايي مثل AT-14 توليد كرد و يا به جاي مونتاژ سلاح بي ارزش M-16 ( از نوع چيني),سلاحي مثل گاليل با كاليبر 5.56 و قيمت پايين Ak ساخته ميشد. به اميد پيروزي ايران اسلامي

اينهم در اندازه ي سلاح كمري

اين سلاحي كه دوستان فرمودند ساخت استراليا است و روي سامانه ي Red Back سنگاپور نصب شده.قرار است اين سلاح در اندازه ي يك سلاح كمري توليد شود.با نظر آقا سعيد موافقم اگر روي تانك نصب شود بدون لگد خواهد بود و برد بسيار زيادي دارد. در ايران FN MAG وجود دارد ولي هم محور توپ چيفتن.از سلاحهايي چند منظوره مانند ss-77 در ايران استفاده نميشود (متاسفانه‌) .

به نظر ميرسه كه تركها به خريد تانك Leclerc 2 علاقه ي بيشتري دارند تا ساخت آن.اين تانك هم به نظر نميرسد از فناوري اسراييلي استفاده كرده باشد.از شكل ظاهريش مشخص است كه يك MBT است.چون هدفگيرهاي الكترونيكي بر روي برجك مشخص است.و توپ هم به نظر 120 م.م ميرسد نه 155 م.م .از نظر زره اصلا ابتكاري صورت نگرفته.و با توجه به محل قرارگيري راننده بايد موتور تانك در عقب باشد (نه مانند مركاوا در جلو) . پس احتمالا از زره هاي اسراييلي هم استفاده نشده. ديگر دوران تانكهاي سنگين گذشته و برنامه ي تانكهاي آينده تانكهايي با وزن 24 تن را در نظر دارد.

دست پيشوا درد نكنه اگر يهودي هاي ... رو از بين برد. اين رجوي ملعون و دار و دسته اش در اين توهم بودند كه دارند نقش لنين را در جنگ جهاني اول بازي ميكنند و عراق هم آلمان است.پس ايران هم بايد روسيه باشد و مردم ستم ديده ي ايران هم منتظر جناب رجوي هستند تا آزادشان كند.ولي تا جايي كه من ميدانم اين اراذل در منفجر كردن مردم تخصص بيشتري داشتند تا در آزاد كردن آنها. البته صحبت منافقان از آزادي خنده دار تر از آزاديخواهي شاهپرستان فراري نيست.گرچه سگ زرد برادر شغال است.مرگ بر نوكران اجنبي چه شرقي چه غربي.

MG-4 (يا MG-43 ) يك مسلسل سبك ساخت هكلر و كخ آلمان است كه از فشنگهاي 5.56 م.م استفاده ميكند.اين سلاح را ميتوان جانشين مناسبي براي مسلسل بلژيكي M-249 دانست. طراحي MG-43 به دهه ي 90 باز ميگردد.در حدود سال 2001 اولين نمونه ي MG-43 ظاهر شد و در سال 2003 ,BUNDESWEHR (ارتش آلمان) آن را با نام MG-4 رده بندي كرد.MG-4 در سال 2007 به عنوان مسلسل دستي و مسلسل نصب شده بر روي خودروها وارد خدمت ارتش آلمان شد و قرار است به تدريج جايگزين همنوع قديمي ولي قدرتمندتر خود يعني MG-3 شود. اخيرا شركت هكلر و كخ اعلام نمود كه اسپانيا تعداد اندكي MG-4 اصلاح شده با نام MG-4 E (حرف E اول كلمه ي EXPORT ) را سفارش داده است.در ساخت MG-4 از مواد پليمري استفاده ي بسياري شده و نصب ريلهاي پيكاتيني بر روي سلاح امكان پذير است. MG-4 سلاحي است كه با فشار گاز باروت عمل كرده,از نوار (قطار) فشنگ تغذيه ميكند و با هوا خنك ميشود.سيلندر گاز در زير لوله قرار دارد و ساختار گلنگدن بسيار ساده است. يكي از قابليتهاي جالب MG-4 تعويض سريع لوله است كه تنها با تغيير وضعيت دستگيره ي حمل ( كشيدن آن به سمت راست و سپس بالا) امكان پذير خواهد بود.در يك ويديو ديدم كه لوله ي اين سلاح بعد از شليك 100 تير به صورت مداوم , باز شد و در آب گل آلود قرار گرفت تا خنك شود سپس اين عمل 2 بار ديگر تكرار شد و در مجموع 400 تير شليك شد بدون اينكه براي سلاح كوچكترين مشكلي پيش بيايد.البته با توجه به كيفيت فولاد آلمان تعجبي هم ندارد. در زير روپوش لوله ي MG-4 يك دوپايه قرار گرفته ولي امكان استفاده از سه پايه هاي استاندارد هم وجود دارد.در نمونه ي اوليه از قنداق , قبضه و روپوش لوله ي سنگيني استفاده شده بود ولي در نمونه هاي بعدي, روپوش لوله ي جديد و قبضه و قنداقي مانند سلاح مشهور FG-42 (سلاح چتربازان آلماني در جنگ جهاني دوم) بكار گرفته شد.اين قنداق مانند مدل قبلي به كنار تا ميشود ولي از آن سبكتر است.روي در خزانه, ريلي نصب شده كه امكان استفاده از انواع سايتهاي هدفگيري را به سلاح ميدهد.سايت هدفگيري عقبي (كه براي بيش از 1000 متر درجه بندي شده) بر روي همين ريل نصب ميشود و ميتوان آن را به راحتي جدا كرد.در صورت لزوم ميتوان سايت هدفگيري جلويي را روي لوله خم كرد تا هدفگيري با سايت رفلكسي آسانتر باشد. MG-4 از بسياري جهات برتر از M-249 است ولي دو مشكل در آن وجود دارد كه موفقيت اين سلاح را كمرنگ ميسازد.يكي عدم توانايي تغيير كاليبر به 7.62 و ديگري نبود يك آداپتور براي استفاده از خشاب سلاح انفرادي مثل G-36 .

مشخصات MG-4 : MG-4E كاليبر:5.56 ميليمتر وزن:7.9 كيلوگرم طول:1030 سانتيمتر طول لوله:482 ميليمتر تغذيه:نواري نرخ آتش:770 تير در دقيقه. --------------------------- MG-4 KE (كوتاه) كاليبر:5.56 ميليمتر وزن:7.7 كيلوگرم طول:950 ميليمتر طول لوله:402 ميليمتر تغذيه:نواري نرخ آتش:770 تير در دقيقه

جالب و مفيد بود.خسته نباشيد.

دوست من از شما بعيده جواب: 1-اين رو كاملا درست فرموديد. 2-ريس جمهور كه ندارند ولي رهبرشون كره ي جنوبي و ژاپن رو چندين بار تهديد كرده. 3-اسراييل مدعي شده بيشتر موشكهاي ايران از نوع كره اي هستند (درست هم گفته) ما هم بزرگترين دشمن اسراييل به حساب مياييم.پس ... اسراييل كره ي شمالي را متهم به كمك تكنولوژيكي هسته اي به سوريه ميكند (خدا ميداند). 4-منظور شما از تمامي جهان,احتمالا تمام جهان به جز چند كشور مثل عراق و فرانسه و ... هست كه منافقين در آنها به شكل كاملا آزاد و تحت حمايت غرب فعاليت دارند.شايد هم تروريست از نظر من و شما تعريف متفاوتي دارد مثل اينكه منافقين تروريست نيستند ولي حزب الله هست. 5-همانطور كه عرض كردم كره ي جنوبي و ژاپن. از اعراب كناره ي خليج هميشه فارس حمايت ميكنيد يا از طالبان در افغانستان و يا شايد هم از صدام حسين معدوم ( كه ديگه بايد توي جهنم كنار شاه گوربگور شده ي ايران باشه). شما كه اونطرفي بايد از نوكري جمهوري آذربايجان براي امريكا خبر داشته باشي. اگه با روسها بسازيم شما ميگيد واي اي ايران ايران ...! اگه با روسها به هم بزنيم شما ميگيد چرا با همسايتون مهربون نيستيد؟؟ در زمان محمدرضا كه دم از ناسيوناليسم باستانگرا ميزد و ادعاي آريا مهري داشت ( كه هيتلر هم نداشت ) ايران با كشورهاي عربي كثيفي مثل عربستان,اردن,مصر(بعد از ناصر) و... روابط دوستانه اي داشت.البته اگر از رابطه با جهود هاي لعنتي چشمپوشي كنيم.

ببخشيد كه حرفهايم شبيه وطن فروشان فراري است ولي اين حرف تنها حرف راستي است كه از آنها شنيده ام:امروزه شرايط ايران با سالهاي جنگ تحميلي كاملا متفاوت است.متاسفانه جمهوري اسلامي (بخاطر عملكرد بد عده اي مسول نالايق) ديگر از حمايت 98 درصدي مردم برخوردار نيستند.جوانان ايراني به انواع فساد روي آورده اند و از آن بدتر اينكه ديگر روحيه ي وطن پرستي در آنها خبري نيست. از طرف ديگر مساله ي مهم اينست كه اگر جنگي روي دهد,ايران تنها ميتواند به منافع امريكا ضربه بزند ولي امريكا و متحدانش در حال نابود كردن وطن ما هستند. نبايد جريان اشغال ايران به دست مغولان را فراموش كرد,بي توجهي سلطان غزنوي و دستكم گرفتن مغولان باعث نابودي ايران عزيز شد. يادتان نرود همين دوم خرداديهاي وطن فروش بودند كه موضوع هسته اي را لو دادند و همان آقاي شيرزاد محترم با كمال افتخار در مجلس گفت ما 19 سال به جهان دروغ گفتيم.لعنت خدا بر خيانتكاران داخلي.وقتي اين اراذل را با سيم پيانو‌(به روش پيشوا) دار نميزنند بايد منتظر خوش رقصي هاي بيشتر آنها براي اجانب باشيم.

hosseingmn عزيز MP-7 سلاح خوبي است ولي به نظر من هيچ سلاح PDW اي در حد P-90 وجود ندارد.

بزرگترين توانايي فعلي، آمادگي نيروهاي مسلح است. ج.ا در اين 27 سال، بيشترين وقت و سرمايهء خود را صرف ساخت موشك و افزايش برد آنها كرده است. ما به هيچ وجه، قدرت هوايي و هوانيروز سال 59 را نداريم، نه از نظر كمي (خلبان و وسيله) و نه كيفي (تعداد سورتي پروازهاي آموزشي). از نظر ترابري هوايي و همچنين تانكر سوخت رسان نيز بهتر است بگوئيم تقريبن چيزي نداريم. در بعد نيروي زميني نيز به نظر نمي رسد ج.ا از نظر تعداد خودروهاي زرهي، برتري محسوسي نسبت به سال 59 پيدا كرده باشد. هنوز از توليد انبوه تانكهايي مانند ذوالفقار خبري نيست و اگر هست، توانايي موثر رزمي آنها به اثبات نرسيده است. از نظر ساخت تجهيزات هوايي نيز اميدوارم اضافه كردن چند قطعه فلز به هواپيماهاي اف5 سال 1343 را توليد يك محصول جديد و بومي محسوب ننمائيد. بسيار متاسفم كه بايد با كشوري ملحد چون كوبا و شخص منفوري مانند فيدل كاسترو مقايسه شويم. انقلابي كه براي عدالت اجتماعي، و تحقق اقتصادي بهتر براي مردمش برپا شد، با اعدام هاي بدون محاكمه، غارت بانكها و موسسات دولتي و در نهايت با اشغال غيرقانوني و غيراخلاقي سفارت آمريكا، چهره زشت خود را به جهانيان اعلام داشت و آمريكايي ها پس از واقعهء گروگانگيري سفارت، صدام را براي حمله به ايران مورد تشويق قرار دادند. هرچند بهانه هايي مانند لانهء جاسوسي بودن سفارت مطرح گرديد، اما كسب اطلاعات، يكي از وظائف سفارتخانه هاست و از اين نظر، سفارت شوروي در تهران، گوي سبقت را همواره از آمريكا ربوده است و بسياري از عملياتهاي ايران را با دستگاههاي شنود بسيار قوي نصب شده در سفارت، پس از اطلاع، به دست مقامات بعثي عراق و صدام مي رسانده است. امروز انقلاب اسلامي، آخرين تنفس هاي خود را انجام مي دهد و نه تنها مقبوليتي در منطقه ندارد، بلكه در بين اغلب مردم خود نيز بسيار منفور است. نيروي زميني جمهوري اسلامي ايران بسيار برتر از حيواناتي است كه تنها توانايي نظاميشان به رگبار بستن مردم بي دفاع در خابانها بود. شايد شما سفارش ساخت تانك به انگلستان( شير ايران=چيفتن) را يك ابتكار شاهانه بدانيد كه باعث پيشرفت ارتش مزدور شاهنشاهي ايران شده.شما كه ج.ا (چيزي كه از بردن نامش وحشت داريد) را با آن حجم تحريمهاي نظامي مورد تمسخر قرار ميدهيد ميتوانيد يكي از توليدات داخلي ايران پهلوي (كه به علت نوكري بيش از حد حتي اجازه ي استفاده از F-14 هم داشت) را نام ببريد؟اگر هم اكنون تنها از تجهيزات خارجي كپي برداري ميشود,در زمان پهلوي دوم تنها نام تجهيزات خارجي خريداري شده به نامهاي ايراني تغيير ميكرد.كوروش تو آسوده بخواب كه ممد دماغ بيدار است! ميگويند اگر ميخواهيد كسي را بشناسيد اول دشمنانش را بشناسيد.فيدل نميتواند دشمني جز امريكاييهاي رذل و نوكرانشان داشته باشد. من هم با مرام كمونيسي كاملا مخالفم ولي ميدانم كه فيدل بهترين كار ممكن را انجام داد.اعدام بي محاكمه تنها حق نوكران امريكا بود (گو اينكه اراذل پهلوي در اعدامهاي بي سر و صدا و پنهاني و نه فقط بي محاكمه يد طولايي دارند).از نظر شما تمام دشمنان امريكا چه نازي چه كمونيست و چه مسلمان جنايتكارند.جرم اصلي آنها هم مخالفت با زياده خواهي امريكا و متحدانش است. بسياري بر اين باورند كه تسخير سفارت امريكا توسط چند دانشجوي نا آگاه به تحريك عوامل امريكايي صورت گرفته است.كافيست به چند نكته توجه كنيد: 1-امام خميني بعد از گذشت دو روز ( و احتمالا زير فشار )از اين اقدام حمايت كردند. 2-امريكا بسياري از داراييهاي ايران را بلوكه كرد و هر ساله اجاره ي سفارت خود را از داراييهاي ايران برداشت ميكند. 3-هيچ اقدام مشابهي در مورد سفارت كشورهاي اروپايي و شوروي انجام نشد. 4-امريكا تحريمهاي سختي بر ضذ ايران برقرار كرد. امريكا با نشان دادن چراغ سبز به صدام و تحريك او باعث بروز جنگ شد تا توانايي نظامي اي كه از زمان پهلوي در ايران باقي مانده بود را نابود كند.البته به موفقيت صددرصد نرسيد. يادتان نرود كه تعداد اندكي جوان آموزش نديده با سلاح دستي جلوي نيروهاي عراقي را گرفتند و اشغال خرمشهر را بسيار سخت كردند.اگر هم خيانتهاي بنيصدر نبود ميشد جلوي پيشروي عراق را به طور كلي گرفت.جوانان ايراني تا آخر جنگ هيچ پشتيباني زميني كاملي نداشتند و اغلب با استفاده از تانكهاي غنيمتي و سلاح سبك در مقابل عربها ميجنگيدند. بخاطر داشتن چنين دوستاني به شما تبريك ميگويم.اگر فرض كنيم اين حرفها صحيح باشند به اين نتيجه ميرسيم كه اگر هنوز باتيستا سر كار بود خواهر آن مرد توسط امريكاييها مورد تجاوز قرار ميگرفت آنهم بدون دستمزد.البته شك دارم كس ديگري ميتوانسته به اندازه ي محمدرضا وطن فروش باشد تا با اجراي كاپيتولاسيون تمام ناموس ايرانيان را به امريكاييها تحويل دهد. من هم از آقا سعيد ميخواهم مانع فعاليت شاهپرستان و ديگر عوامل دشمن شوند.

حيف كه نميتوانم صفت اين رذل رو بيان كنم (بي ادبيست).اين ضعيفه ي ... در زمان محمد رضا پهلوي يكي از مقامات سيستم قضايي كشور بوده.در آن زمان كه حكم اعدام و حبس مخالفان شاه را امضا ميكرد هيچ نقض حقوق بشري در كار نبود ولي الان كه مبارزه با اراذل و اوباش شروع شده حقوق بشر در حال نابودي است. متاسفانه اين خوك كثيف هم در زمان اصلاحات روي كار آمد (تا قبل از آن براي عموم مردم ناشناس بود).برنده شدن جايزه ي نوبل هيچ كمكي به ذات پليد و پست اين مزدور نميكند. از 38n83w با اواتار پنتاگون هم انتظار ديگري نيست.

يك SLUG برش خورده: هر SLUG داراي شيارهايي است كه كار خان را انجام ميدهد(چون شاتگانها خان ندارند).

aryoreza جان واقعا ممنون.شرمندمون كردي.ايول به اين سرعت و حضور ذهن. اگر اجازه هست ميخواستم سوال آقا مصطفي روجواب بدم.فكر ميكنم اون سلاح يكي از مدلهاي رمينگتون (احتمالا M-870 ) با قنداق چوبي بوده.در مورد نوع فشنگ(گيج 12) احتمالا از فشنگ شماره ي 9 (ساچمه هاي ريز به تعداد زياد) براي هدفگيري در مسافت حداكثر 50 متر استفاده شده.فشنگ گيج 12 شماره ي 9 به خاطر برد و مرگ آوري كم و داشتن ساچمه هاي كوچك براي عمليات ضدشورش مناسب به نظر ميرسد ولي احتمال استفاده از گلوله هاي پلاستيكي هم وجود دارد.اكثر گلوله هاي پلاستيكي گيج 20 هستند و كمتر در گيج 12 توليد ميشوند.و تا جايي كه من ميدانم ايران از شاتگانهاي گيج 20 استفاده نميكند.پس احتمال استفاده از گلوله ي پلاستيكي كمتر است.البته اگر من تصميم گيرنده بودم پليس را به جاي شاتگان به ژ-3 مسلح ميكردم تا كار اين اراذل و اوباش دانشجو نما را يكسره كنند. مثل چينيها! فكر ميكنم همين سلاح را آنجا ديده ايد (البته با قنداق چوبي): فكر ميكنم از اين سلاحها (با فشنگهاي تكي يا SLUG) براي شكستن قفلها هم استفاده ميكنند.

چيز زيادي نميدانم ولي بعد از ديدن تصاوير اين سلاح در دست نيروي ويژه ي سپاه و ديدن خود سلاح در نمايشگاه نيروي انتظامي (3سال قبل) متوجه شدم اين همان نمونه ي چيني ام-16 است كه در ايران توليد ميشود.متاسفانه از نظر كيفيت اصلا در حد نمونه ي اصلي نيست (گو اينكه خود ام-16 امريكايي هم سلاح جالبي به نظر نميرسد) و بيشتر شبيه به مدل پايه ي آن كه در جنگ ويتنام مورد استفاده قرار گرفته است,ميباشد. در اخبار هم تصوير اين سلاح به همراه دوربين 4X قديمي (احتمالا چيني و كپي اصلي) ديده ميشد و نكته ي بسيار بدتد اين بود كه تعدادي از نيروهاي سپاه از خشابهاي 20 تيري كوتاه استفاده ميكردند.راستي درخواستي از آقاي آريو رضا دارم و آن اينست كه به معرفي شاتگانهاي مورد استفاده ي نيروي انتظامي بپردازند.من تعدادي شاتگان وينچستر و رمينگتون آمريكايي را در نمايشگاه ديدم ولي ميگفتند قرار است در آينده از يك نمونه ي ساخت تركيه استفاده شود.

mostafa-by saman_777 aryoreza parviz

دوستان اين سلاح M-16 A-1 است نه A-2 . به زايده ي پشت پوكه پران A-2 (تصوير دوم) و سيستم نشانه گيري مكانيكي نصب شده در دستگيره ي حمل آن دقت كنيد.هيچ يك از اينها در نمونه ي ايراني وجود ندارند. در ضمن اين سلاح ساخت نورينكوي چين است و تحت ليسانس اين شركت در ايران توليد ميشود آنهم به قيمت نمونه ي آمريكايي. نارنجك انداز M-203 مخصوص M-16 طراحي شده بود ولي در يك نمونه ي وطني (من به چشم خودم ديدم) اين نارنجك انداز را روي AK-47 عزيز خودمان نصب كرده بودند آنهم از نوع قنداق تاشو به زير.اينهم نشانيش: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=2390

خسته نباشيد داود جان.عالي بود.

ببخشيد ولي تصوير 4 و 5 به ترتيب مربوط به نارنجك انداز روسي GM-94 و نارنجك اندز آلماني HK- 69 است.حمل نارنجكهاي انفجاري اين سلاح كار دشواري است؟ آيا براي حمل اين نارنجكها به وسيله ي مخصوصي نياز است؟ از مطالب مفيد شما بسيار متشكرم.

آقاي آريو ببخشيد كه دوباره دخالت ميكنم ولي اين سلاح (DRAGUNOV) ساخت كارخانجات IZHMASH (ايزماش) روسيه است.واقعا سلاح مناسبي است و فكر ميكنم تعمير و نگهداري آن نسبت به سلاحهاي غربي مثل M-21 آمريكايي آسان تر باشد.ببخشيد آيا با دوربين ديد در شب مخصوص دراگونف تير اندازي كرده ايد؟چون من شنيده ام اين دوربين توانايي تصوير سازي مجازي از اهداف داراي حرارت را دارد(درست مثل بازي IGI 1 ) .آيا اين طور است؟ سامان جان اين سلاح اصلا در كلاس AW-50 نيست (با توجه به تفاوت زياد كاليبر) دراگونف را ميتوان با M-21( نمونه ي مخصوص تكتير اندازي M-14 ) ياPSG-1 و SL-8 آلماني (مدل تكتير انداز G-36 )مقايسه كرد.از AW-50 بهتر هم وجود دارد:M-82 ميتواند بهترين مثال باشد.

شرمنده اقا سعيد اين عكس متعلق به ناوچه ي سوءدي VISBY است.