بزرگوار ! به نظرتون پهپادی با دهانه ی بال حدودا دو متر معقول و به صرفه هست که ارابه ی فرود جمع شونده داشته باشه  ؟ اصلا فضای درونی پرنده اجازه ی همچین تجهیزاتی رو میده ؟ ( در کنار تجهیزات کنترلی و ارتباطی و .... )  ...................................   نمونه ی پرواز کرده بی شک نمونه ی یک به یک هست .   به نظرم چیزی که در تصاویر تیک اف دوستان رو به اشتباه میندازه اندازه ی پرنده نسبت عرض باند هست ... در تصاویر تیک اف ، خط وسط باند مشخص هست و باعث میشه اندازه ی پهپاد در مقایسه با اون کوچیک به نظر برسه  در حالی که عرض باند معمولا زیاد هست ( از 15 تا 60 متر )

بله با توجه با اندازه ی چرخ بال ، نمونه ی یک به یک هست .  صدای موتور هم از قصد در فیلم اخبار پخش شد تا جت بودنش مسلم بشه ... دلیل بلند بودنش هم یکی نزدیک بودن به دوربین هست و دیگری اینکه به نظر نمی رسه در این  سه سال موتور هم مهندسی معکوس شده باشه ... عمده ی مطلب همون بحث ایر فریم و کنترل بال پرنده هست که یک جهش بسیار بزرگ برای ما هست ... الحمدلله رب العالمین .  پ .ن : به ارابه ی فرود جمع شونده کسی دقت نکرد ...

  نه . ربطی نداره ...  

در یک قطاع ؟ یعنی نمونه ی کامل به شکل دایره خواهد بود  ؟

[size=5]بسمه تعالی شانه [/size] - پیش ماشه برابر نهاده ای هست که خودم همین الان ساختم . خیلی هم خوبه . - از بولپاپ های هجومی شروع میکنیم . سپس بولپاپ های میدان نبرد (Battle rifles ) و سپس سلاح های ویژه بولپاپ (Special rifles ) و اگه عمری بود اسنایپرهای بولپاپ الخ . ............................................................. ابتدا m -43 و فرزند مدرنش RDB از شرکت kel -tec [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/8973892~0.jpg[/img] m-43 [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/Kel_Tec_M43_02.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_Kel_Tec_M43_02.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/Keltec-M43-left-e1389803844984.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_Keltec-M43-left-e1389803844984.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/Keltec-M43-right-e1389803805867.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_Keltec-M43-right-e1389803805867.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/Keltec-M43-foreend-e1389804065533.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_Keltec-M43-foreend-e1389804065533.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/KeltecM43-grip-e1389803745823.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_KeltecM43-grip-e1389803745823.jpg[/img][/url] نمای نزدیک تر [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/RDBFlyerLowRes-1.jpg[/img] پوستر کمپانی برای هردو محصول . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/RDBFlyerLowRes-3.jpg[/img] RDB در دست ارتش [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/RDB_lawman_7906print.jpg[/img] RDB در دست پلیس [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/Keltec-RDB-e1389804013637.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_Keltec-RDB-e1389804013637.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/KelTecRDB02.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_KelTecRDB02.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/KelTecBullPup.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_KelTecBullPup.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_1030-1024x682.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_IMG_1030-1024x682.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_1031-1024x682.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_IMG_1031-1024x682.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_1034-1024x682.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_IMG_1034-1024x682.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_1029-1024x682.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_IMG_1029-1024x682.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_1028-1024x682.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/thumb_IMG_1028-1024x682.jpg[/img][/url] نمای نزدیک تر [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_1038-1024x682.jpg[/img] RDB مجهز به تلسکوپ هابل !

رحمة الله علیه رحمة واسعة . در بزرگراه همت هم پلی به نام این شهید بزرگوار مزین شده ...

یه ذره نه ... خیلی عجیبه ! سایز محموله  نوره  به نظرتون یا کوثر ؟

  جناب بارها تاکید کردم ! اصلا دقت فرمودین که  موضوع مقاله چی بود ؟ ایا چیزی درباره ی ایده آل نگری پیرامون سلاح های ایرانی گفته شد ؟ یا چیزی دال بر رویا پردازی دوستان درباره ی این سلاح مشاهده فرمودین ؟ ایا کسی اشاره ای به جایگزینی این سلاح با کلاشینکوف ! کرد ؟  اصلا کسی راجع به ارتباط این سلاح و نیروهای مسلح ایران صحبتی کرد ؟ آیا خیلی سخته  وقتی که درباره ی یک موضوع فنی نظری ندارین ، بی نظری تون رو ابراز نفرمایید ؟ 

حرف ها رو پیش از این دوستان فرموده اند :   پیوند  پیوند 

  نه ! دلیل معروفیت و بازار بیشتر این کالیبر و حتی دلیل استفاده ی ناتو ازون به خاطر این هست که 223 رمینگتون اولین کالیبری بود که بر روی کنترل رفتار مرمی یکپارچه پس از برخورد به بافت محاسباتی شده بود . تا پیش ازون ، تنها گلوله های تغییر شکل دهنده ( اعم از سرتخت ، سرخالی ، ترکش شونده و ترکیبی ) دارای این خصیصه بودند . این مطلب درکنار تراجکتوری و دقت بسیار عالی و سرعنت دهانه ی مناسب این کالیبر بود که پس از جنگ گرانادا و نتایج درخشان این گلوله در آن تهاجم ، به سمت استاندارد شدن پیش رفت .  کالیبر 5.45 اما  ، از میان سه خصیصه ی گفته ی شده تنها در زمینه ی نفوذ مناسب هست ... برای توضیحش نیاز هست که مطلب رو کمی بشکافم : ببینید به زبان ساده ، فی المثل در یک تصادف اتومبیل ، جلوی ماشین پس از برخورد متوقف  میشه ولی انتهای ماشین هنوز دارای اینرسی حرکتی هست و می خواد رو به جلو حرکت کنه و چون قسمت جلوی ماشین متوقف شده؛  این باعث چرخیدن و معلق زدن ماشین میشه . ( البته به زبان صحیح فیزیکی ماجرا اینطور نیست بلکه انرژی جنبشی متعلق به کل جسم هست ...)  همینطور در یرخورد گلوله ی 5.56 ناتو به دلیل طول گلوله و تفاوت جرم نوک مرمی و ته آن ، پس از برخورد به بافت  ، گلوله یک دور میچرخه و زخم و پارگی شدیدی درون بافت ایجاد میکنه .نکته ی کالیبر 223 یا 5.56 اینه که طوری طراحی شده که در برخورد با بافت نرم بدن انسان هم این بازخورد رو داشته باشه وگرنه گلوله های سنگین تر مانند 7.62 *39 ( گلوله کلاشینکف ) پس از برخورد با اجسام سخت ( مانند چوب یا دیوارآجری ) شروع به چرخش میکنند . ( در برخورد با مانع خیلی سخت مانند دیوار بتنی یا فولاد  ، انرژی جنبشی صرف مچاله شدن نوک مرمی میشه و مرمی شروع به چرخش نمی کنه . ) حالا گلوله ی 5.45 : این گلوله در تقلید از 223 طوری طراحی شده که زودتر شروع به چرخش درون بافت کنه و در واقع پیش از خروج از بافت به جای یک دور چرخیدن ، دوبار می چرخه ! به همین جهت پارگی بافت و جای زخمی که ایجاد میکنه بسیار کاری هست . دلیلش هم یک نکته ی ساده هست . اختلاف جرم در ابتدا و انتهای مرمی بسیار زیاده . چون درون نوک مرمی خالی هست .  به همین دلیل این گلوله در خود کشورهای بلوک شرق به POISON BULLET یا گلوله ی سمی مشهور هست . اما متاسفانه این گلوله برای این که تبدیل به یک گلوله ی هجومی تمام عیار واستاندارد تبدیل بشه ، دقت و تراجکتوری خوبی نداره . همچنین سرعت دهانه اش حدودا 50 تا 70 متر برثانیه از گلوله ی ناتو پایین تر هست .         بزرگوار ... تفاوت کالیبر با سلاح اینه که سلاح امکان بهبود و بهینه سازی رو داره ولی کالیبر اگر ترکیب و اندازه ش تغییری کنه خودش هم تغییر میکنه . بنابراین معنی نداره که بگیم یک کالیبر در طول زمان بهتر یا بدتر خواهد شد . تمام تغییرات باید مربوط به زمان پیش ازمعرفی کالیبر باشه چون بعد از ساخت یک کالیبر امکان تغییر دادن اندازه ها و بهینه سازی دراون وجود نداره . فی المثل اگر بعدا این کالیبر به 6.9 تغییر پیدا کنه دیگه کالیبر 6.9 خواهد بود نه 6.8 ! در ضمن بنده 6.8 رو با کالیبر هم رده ی خودش یعنی 7.62×39 روسی مقایسه کردم  و مقایسه ش با کالیبر هجومی 5.56 خیلی صحیح به نظر نمی رسه . مشکل این گلوله این هست که به تغییر طول لوله ی سلاح بسیار حساس هست و با کم شدن طول لوله ، انرژی جنبشی و سرعت دهانه اش به شدت افت میکنه . وگرنه از حیث دقت و نفوذ بهتر از همتای روسی خودش هست . البته مشکل قیمت هم هست ( هر گلوله ی 6.8 بیش از سه برابر 7.62 قیمت داره ... ) ولی ممکنه با رسیدن به تولید انبوه حل بشه ... در ضمن دقت بفرمایید ، چیزی به نام فشنگ آینده نداریم . فشنگ ها در رسته های مختلف و برای کاربری های مختلف تعریف شده اند و در هر رسته ای باید گلوله ی مخصوص به همون کاربری توسعه داده بشه . همچنین  علم بالستیک ، سالهاست که به پایان خودش رسیده و اگر نکاتی مانند هوشمند کردن گلوله ها و چیزهایی ازین دست بهش اضافه نشه ، بسیار بعید که در آینده تغییر خاصی بکنه و فشنگ آینده ی  ! جدیدی تولید بشه .

  بزرگوار ... ظاهرا در عبارت بنده دقت نفرمودید .بنده  ابتدائا عرض کردم این کالیبر ، برای پر کردن جای خالی 7.62 در 39 طراحی شده .   منظور آن بودکه همان طور که 5.45 روسی نتوانست با 5.56 ناتو برابری کنه؛ این کالیبر هم تاکنون نتوانسته با 7.62 روسی برابری کنه . هردوی این کالیبرها ( هم 5.45 و هم 6.8 ) در تقلید از طرف مقابل طراحی شدند ولیکن نتیجه های درخشانی دربر نداشتند حال یکی از سمت روسیه بود و دیگری ازسمت ایالات  متحده ... والا مشخصا 5.45 و 6.8 در یک رده قرار ندارند و امکان مقایسه شون نیست ...

با تشکر فراوان . بنده به دوتا نکته اشاره کنم : -  شرکت تولید کننده ی سلاح   ،  اکنون Land Warfare Resources Corporation هست که سرواژه ی اسمش LWRC میشه .  نام پیشین اش Leitner-Wise Rifle Company بوده و هم اکنون از شرکت های تولید کننده ی AR -15 با کیفیت A+ به شمار میاد . همین سلاح هم در بیشتر از 80 درصد قطعات با M4 مشترک هست . -  کالیبر 6.8  رمینگتون با اندازه ی دقیق  6.8×43 رو ، غربی ها برای پر کردن جای خالی 7.62×39 روسی طراحی کردند . کالیبر با مرمی سنگین تر و بالستیک مناسب برای نفوذ در اجسام سخت  ، بالاخص دیوار . مناسب برای جنگ شهری . البته نتیجه که تا به اینجا خیلی درخشان نبوده و چیزی شبیه 5.45×39 شده که روسها برای پر کردن جای خالی 5.56 ناتو ساختند از آب دراومده ...       6.8 رمینگتون در کنار 223 رمینگتون ( 5.56 ناتو) . به تفاوت مرمی ها توجه بفرمایید :  

برروی ماه حدود ده به توان 9 کیلو گرم HE3 وجود داره که برای مصرف انرژی 1000 سال زمین کافی هست !   برای آشنایی بیشتربا سوخت های سنگین در فرآیند گداخت ، مانند بور- هیدروژن  ؛ مطالعه کنید :   پیوند 

تاکتیک دیگری بااستفاده از این بالونها که barrage balloon یا به طور اختصاری blimp نامیده میشن در جنگ دوم وجود داشت . البته استفاده ی از بالون تنها به عنوان عامل فیزیکی بود ؛ چون هر بالن با تعداد زیادی کابل فلزی به زمین متصل بود و این کابلها هنگام حملات هوایی با هواپیماهای دشمن برخوردکرده و موجب آسیب دیدن یا سقوط اونها میشدند .یا لااقل عملیات فرود و یا رهایی چتر باز رو مشکل میکردند .این تاکتیک بسیار قدیمی هست و متفقین و بالاخص انگلیس حتی  در جنگ اول هم از چنین تاکتیکی برای کند کردن موج اول حملات هوایی آلمان نازی استفاده میکردن ... پیوند 

یه دونه مرصاد بیشتر نبود ... باید توی تصاویر دوستان باشه .

تنها نکاتی که برای بنده جالب توجه بود ... مرصاد 2 بود با لوله ی مخروطی و هواخنک جدید و همچنین قنداق جدید  سپس نارنجک 40 م.م. خرج گود که در دو نوع سرعت پایین و سرعت بالا تولید شده بود .

  بنده یه توضیحی درباره ی پوکه پران دوگانه dual ejectors عرض کنم .... ببینید مفهومی داریم به نام consistent ejection angle یا زاویه صحیح خروج پوکه از رسیور . در نمونه های کاملا استاندارد ، پوکه باید در ساعت 2 نسبت به تیرانداز و در فاصله ی 1.8 متر ( + و - 20 سانت ) فرود بیاد . بطوریکه اگر یک سطل با دهانه ی تقریبا 30 سانتی متر در این فاصله گذاشته بشه همه ی پوکه ها داخل سطل بریزه . در نمونه ی پایه ی پلت فرم ar 15  دو نقطه تماس بین بولت و پوکه وجود داره . یکی ناخن و  دیگری پوکه پران . اما در سلا حهای با پوکه پران دوگانه ، سه نقطه ی تماس وجود داره که این باعث بهبود زاویه ی صحیح فرود پوکه میشه .  همچنین در این نوع طراحی ، برای پوکه های سنگین تر ؛ که در کالیبرهای بزرگ مانند 7.62 ناتو یا 308 به کار میرن ، هرکدام از پوکه پران ها،  نیمی از نیروی لازم برای پرت کردن پوکه رو تامین میکنه و این به معنی فشار کمتر به فنر داخلی پوکه پران و آن هم به معنی عمر بیشتر فنر هست . در نمونه های استاندارد ar 15  بین 2000 تا 4000 گلوله زمان تعویض فنر پوکه پران هست که در این طراحی عملا دوبرابر میشه . این طراحی در سلاح های هجومی بسیار جدید هست و مربوط به سالهای اخیر هست ولی در سلاح های گلنگدن دستی از سالها پیش استفاده میشده .     (لازم به ذکره که این داستان مربوط به پلت فرم ar 15  هست که عملکرد پوکه پران به صورت پیستونی هست و در سری ak که پوکه پران ثابت هست ؛ داستان طور دیگه ای هست  .) فعلا سلاحهایی که بنده میدونم ازین سیستم استفاده میکنن HK417, KAC ECC,LMT MWS ,وهمچنین DPMS GII هستند . این سلاح ها همگی 7.62 یا 308 هستند و تاکنون این مدل پوکه پران برای 556 تانو تولید نشده است .      

[center][size=6][b]بسمه تعالی شأنه [/b][/size][/center] [center][size=5][b]تیربار سبک اره برقی KAC ChainSAW[/b][/size][/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/6a229fefa8da015bd2122b484ec47c1c.jpg[/img][/center] تیربار سبک[b] اره برقی[/b] ( Chain SAW LMG ) توسط صنایع Knight's Armament و به منظور افزایش ارگونومی در تیربارهای سبک طراحی شده . این تیربار مختص تیراندازی درحالت نگه داری روی ران ( fire from the hip ) وبرای مقاصد آتش تهیه در پیشروی های نفوذ - پاکسازی و یا آتش پشتیبانی طراحی شده . همچنین برای هر گونه مقاصد تیراندازی که نیاز به دقت بالایی ندارد و در عوض راحتی برای کاربر مورد نظر هست تا مدت بیشتری بتواند به اجرای آتش بپردازد . طرح اولیه برروی کالیبر 5.56 ناتو پیاده شده ولی به عنوان یک بسته ، قابلیت اجرای این تغییرات بروی تیربار های دیگر هم موجود است . در اجرای این طرح ، ماشه به انتهای سلاح برده شده و درون دسته ی انتهایی قرار گرفته . دسته ی انتهایی به جای قنداق قرار گرفته و دسته ی نسبتا بزرگی هم به عنوان دستگیره ی حمل ، بالای سلاح قرار گرفته . شباهت نهایی به اره برقی ( Chain SAW ) قابل انکار نیست گرچه واژه ی SAW خود ، سرواژه ی عبارت Squad Automatic Weapon هم هست . قابل ذکره که در نوعی اجرای آتش در مقاصد پاکسازی یا پشتیبانی که اجرای آتش به شکل جارویی ( sweeping fire ) انجام میشه ؛ این سلاح بهینه ترین کاربری رو خواهد داشت . [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/IMG_2225Large.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/normal_IMG_2225Large.jpg[/img][/url] [/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/images~7.jpg[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/hqdefault.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/normal_hqdefault.jpg[/img][/url] [/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/2878543.jpg[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/ao_shot2013_ares_chainsaw.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/normal_ao_shot2013_ares_chainsaw.jpg[/img][/url] [/center] [center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/asdf.jpg[/img] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/2009shotshow-01162009-006.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/normal_2009shotshow-01162009-006.jpg[/img][/url][/center] همچنین این سلاح در بازی ارواح از سری ندای وظیفه به عنوان یک LMG استفاده شده بود . [center] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/class-setup11.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/normal_class-setup11.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/Call-of-Duty-Ghosts-LMG-Tips.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/10281/normal_Call-of-Duty-Ghosts-LMG-Tips.jpg[/img][/url] [/center] [center][size=3]هرگونه کپی برداری همچنان ازاد ... حتی بدون ارجاع به سایت میلیتاری.[/size][/center] [color=#008080][size=2]--------------------------------------[/size][/color] [color=#008080][size=2]با تشکر، اندکی ویرایش و سپس[/size][/color] [color=#008080][size=2]منتقل شد.[/size][/color] [color=#008080][size=2]PersianKing[/size][/color]

بسمه تعالی شانه      روزولت در حال شکار فیل        تفنگ های فیل کش  Elephant gun     اصطلاح تفنگ فیل کش یا کالیبر فیل کش درفارسی ، گرته برداری از همین اصطلاح در زبان انگلیسی هست . Elephant gun به پیوستار گسترده ای از سلاح ها اطلاق میشه که بیشتر از انواع Express یا شکاری - ورزشی هستند و اتفاقا نمونه های اولیه ش برای شکار فیل به کار می رفته .. در ابتدا مانند همه ی کالیبرهای دیگه ، از باروت سیاه به عنوان خرج یا شارژ ، دراین نوع گلوله ها استفاده میشد و اکنون پس از عصر نیترو ! بازهم مانند باقی کالیبرها ، بیشتر از باروت بدون دود استفاده میشه .   درابتدای قرن 19 و تاخت و تازهای اروپاییان درکشورهای مستعمره آفریقایی که شکارهای بزرگ رایج شد ، اینگونه سلاح ها شروع به رواج و توسعه کردند . سلاح های اولیه  معمولا ساچمه زن و سرپر ( muzzle-loading )  بودند و برای مقاصد دفاع شخصی ، ورزش و شکار استفاده میشدند . منتها برای شکارهای بزرگ کارایی لازم را نداشتند .بطوریکه در یک نمونه ی ثبت شده 35 بار شلیک برای از پا درآوردن یک فیل بالغ لازم شد .به تدریج و با رواج سلاح های ته پر ( اعم از ساچمه زن و گلوله زن ) کالیبر های بزرگ هم توسعه پیدا کردند . معروفترین آنها کالیبر 4bore و سپس 2bore بودند . این کالیبر ها توانایی خودرا برای شکار فیل ، کرگدن ، اسب آبی و بوفالو نشان دادند . مرمی سلاح 4bore بیش از 130 گرم وزن داشت و با همان خرج باروت سیاه ، سرعت دهانه اش 430 متر بر ثانیه بود . دوران این سلاح ها با راه اندازی خط تولید فشنگ های  Nitro Express در سال 1895 به پایان رسید . واژه ی نیترو در نام این سری از کالیبرها اشاره به استفاده از خانواده ی خرج های  بدون دود ، مانند باروت بدون دود ، کوردیت ، نیترو سلولز  و نیترو گلیسیرین  داره . این فشنگ ها معمولا  بیش از 600 متر برثانیه سرعت دهانه داشتند و نفوذ بسیار بهتری در بافت شکار ازخودشون نشون دادند .  ازابتدای قرن بیستم و در طول سالهای متمادی ، شرکت های مختلف برای ساختن گلوله های بزرگ تر ، سریعتر و با انرژی بیشتر ، با یکدیگر مسابقه گذاشتند و بهترین کالیبرها تبدیل به معروفترین ها شدند : 577 Nitro Express, .375 H&H Magnum, .416 Rigby, .404 Jeffery, .505 Gibbs, .450 Nitro Express, .470 Nitro Express تا قبل از دهه ی 80 میلادی معروف بودند .  بعد از دهه ی 80 میلادی کالیبرهای آمریکایی   . Winchester Magnum  458. .378 Weatherby Magnum  .460 Weatherby Magnum  این کالیبرها هم اکنون اکثرا منسوخ شده و دیگر از آنها استفاده نمیشود . کالیبرهای فیل کش رایج ، آنهایی هستند که از دهه ی 90 میلادی به بعد تولید شدند . مانند : Weatherby Magnum 416   .416 Remington Magnum . 700 Nitro Express  .585 Nyati .577 Tyrannosaur   .585 Gehringer ,  و 600 Overkill و آخرین وبزرگترین کالیبر این رده به نام 950 JDJ . این کالیبرها معمولا اسامی خوفناک و غول پیکری هم دارند . مثلا nyati به معنی بوفالو و Tyrannosaur هم خوفترین نوع دایناسور هست .کالیبر 606 هم به نام ماموت معروف هست ... خاندان نیترو اکسپرس بسیار بزرگ هست و شامل بیش از 20 کالیبر هست . معروفترین هاش 400 ، 475 ، 500 ،577 ، 600 و 700 هستند . بزرگترین کالیبر موجود 950 JDJ هست که اندکی از یک اینچ کوچکتره . اما کالیبر قدیمی 4bore حدودا یک اینچ و 2bore حدودا 1.3 اینچ بودند . با این حساب کالیبر 2bore تنها کالیبر بزرگتر از اینچ در این رده هست . کلید واژه ی طراحی دراین نوع سلاح ها ، ابتدا فقط قدرت بازدارندگی بود . به دلیل آنکه شکار معمولا از فواصل نزدیک و با جای گیری و آمادگی مناسب شکارچی انجام میشد . اما امروزه ، به دلیل آنکه امکان استفاده از کالیبر 50 BMG و یا حتی توپ 20 میلی متری وجود داره مفاهیم دیگه ای هم در نظر گرفته میشه ... مانند دقت در اصابت به هدف ( پروجکتایل مناسب پرواز) و برد مناسب .  امروزه کالیبرهایی مانند 338 لاپوا مگنوم و 308 وینچستر ، به قدری خوب و بهینه هستند که هم برای اهداف نظامی و هم برای اهداف ورزشی بهترین کارایی رو از خودشون نشون میدن .   شواهدی مبنی بر استفاده ی گسترده ی نیروهای انگلیسی  که از مستعمرات آفریقایی فراخوانی شده بودند در طول جنگ اول جهانی ؛ از اینگونه کالیبر ها برای مقابله با تک تیراندازان آلمانی  وجود داره .  همچنین در همان جنگ اول ، سلاح معروف   13 میلی متری Mauser 1918 T-Gewehr که به عنوان ضد زره استفاده میشد در حقیقت یک Elephant gun بود .   در جنگ دوم نیز، گفته شده نیروهای ایتالیایی ، از تعدادی  Elephant gun در نقش ضد زره استفاده نموده اند .   برای اینکه مطلب خسته کننده نشه ، خیلی فنی اش نکردم . درصورتی که سوالی بود بگید تا عرض کنم .       تصاویر و توضیحات تکمیلی :    به ترتیب 700nitro express , 4bore , 2bore .     -2bore و  45-70        از چپ به راست :   .375 Holland & Holland Magnum, .505 Gibbs, .500 Nitro Express, .500 Jeffery, .500 A-Square, .550 Express, .550 Magnum, .585 Nyati, .577 Tyrannosaur, .600 Nitro Express, .600 Overkill, .700 Nitro Express.       از چپ به راست :    BMG50 , .700 Nitro Express, .577 Nitro Express, .470 Nitro Express, .460 G, .416 Rigby, .375 Holland & Holland Ackley Improved and 5mm Remington Rimfire Magnum                   700 نیترو اکسپرس :           به ترتیب از چپ : 700 نیترو اکسپرس ، 606 ماموت ، 600 نیترو اکسپرس :       600overkill :        NYATI 558 , .577 TYRANNOSAUR, .600 OVERKILL, .500 NE, .600 NE, .700 NE       600overkill در کنار 458 Lott         از چپ به راست : 500 نیترو اکسپرس ،577 نیترو اکسپرس ، 600 overkill         470 نیترو اکسپرس :               500 نیترو اکسپرس :             جهت مقایسه :       کالیبرهای امروزی :    223, 308, 338 Lapua Magnum             557 T-rex :               577_Tyrannosaur در کنار 22LR     577_Tyrannosaur در کنار308 وینچستر            577 Nitro Express:             404 JEFFERY WINCHESTER :         از چپ به راست :  Win Mag300  458 Lott, 550 Magnum, 505 Gibbs, 600 overkill, 700 AHR, 700 H&H NE, and 4 bore          950 JDJ :                 هرگونه کپی برداری آزاد ...

مسابقه ی فحش دادن به دشمنان اسلام برگزار شده  ؟

        قسمت دوم :       10 . model 143 triumph : این مدل دومین سفارش خطوط هوایی Beechcraft به روتان بود . به جز پیش بال  های بزرگ که دیگر به امضای وی تبدیل شده بود،  این هواپیما با این هدف طراحی شده بود که بدون نیاز به تغییر در سازه وطراحی بدنه ، بتوان هر سه نوع موتور پیستونی ، توربوپراب و توربوفن را روی آن نصب کرد . این طرح یکی از معدود طرح های روتان است که ساده و بدون نوآوری انجا شده است . دم تی شکل ساده . جانمایی معمولی موتورها و بالهای معولی .البته این طرح نیز مانند مدل 115 استار شیپ ریشه ی بال گسترده ای داشت .  گفته شده  شرکت هوندا برای طراحی جت منطقه ای جدیدش به نام HondaJet. ازین هواپیما الگو برداری کرده است .          هوندا جت :                11. model 151 ares : این هواپیما حاصل ذوق آزمایی روتان در رسته ی جت های جنگنده بود و به نظر بنده یکی از جالب ترین طرح های تاریخ بشریت هست . ورودی هوای موتور تنها در سمت چپ بالای مخزن سوخت قرار داشد و در سمت دیگر یک گاتلینگ 25 میلی متری تعبیه شده بود . گذشته از بحث مربوط به مرکز ثقل ، قرار دادن ورودی هوا و موتور در یک سمت بدنه ، مانند ان است که هواپیما یی دوموتوره ، به صورت پیش فرض قرار است با یک موتورخراب  پرواز کند . حتی ازین هم بدتر است چرا که تعادل ناشی از وزن موتور دوم هم در این جا وجود ندارد ...این مطلب ، مشکلات بیشماری رو برای آیرو دینامیک هواپیما به وجود میاره که ظاهرا برای همشون چاره ای اندیشیده شده . هدف از طراحی این جنگنده که به سال 1990 انجام شد ارائه ی بسته ای به کشورهای دارای بودجه ی کم برای خرید جنگنده بود . ریشه ی بال ها بسیار بزرگ هست و دو کانارد بزرگ هم در جایی تقریبا میانه ی بدنه ی هواپیما تعبیه شده است . روتان یک بسته ی راکت انداز شامل 19 تیوب برای راکت کالیبر 2.75 اینچ طراحی کرده بود .  مهم ترین ویژگی این جت اما توانایی فرود و برخاستن در خارج از باند و زمین های خاکی بود .  این هواپیما با وجود آنکه پس از 1990 رها شده بود اخیرا مورد توجه قرار گرفته و در 2008 نیز چند پرواز آزمایش داشت . در بروز رسانی سال 2008 تعداد دو عدد AIM 2  یا  4عدد AIM - 29 برای آن پیش بینی شده است .                 12. MODEL 158 Pond Racer : ساخت سال 1993 . ایده ی این طراحی که بر مبنای ایر فریم  ( پیکر بندی )  دم دومیله ای TWIN BOOM  توسعه یافته بود این بود : دو موتور هیولای VG-30 از شرکت نیسان ( که در واقع یک موتور شش سیلندر توربو شارژ برای ماشین های مسابقه ای بود !!! )  و یک آسمانه ( کاکپیت ) بسیار کوچک ! برای رسیدن به سرعت های بسیار بالا با استفاده از بنزین ماشین !  ظاهر هواپیما هم به ماشین های مسابقه ای قدیمی شباهت داشت : طول هواپیما حدود 7متر و عرض هواپیما ( دهانه ی بال ) کمتر از 5 متر بود . این هواپیما در آزمایش های اولیه و با راندمان 60 درصد پیشران ها به سرعت حدودا 650 کیلومتر برساعت رسید ولی با سقوطی که در سال 1993 داشت برای همیشه متوقف شد .         مدل  نیسان اینفینیتی در برخی مدل ها با موتور  VG-30 کارمیکرد :               13 . MODEL 202 BOOMERANG : این مدل معروفترین مدل طراحی روتان و شرکت Scaled Composites هست و دلیل آن هم طراحی عجیب و نامتقارنش هست . خوشبختانه در انجمن تاپیکی در موردش هست فلذا بنده توضیح بیشتر نمیدم .     پیوند                  14 .MODEL 223 FREEWING SCORPION : این مدل هم جزو مدل های معروف هست  وحاصل ذوق آزمایی در صنعت پهپاد . پهپاد SCORPION که با همکاری شرکت FREEWING طراحی شد از ایده ی مربوط به اسم این شرکت بهره میبرد . یعنی بالها به جای آنکه ثابت باشند آزاد بوده و قابلیت چرخش داشتند .   در این پهپاد به جای فلپ های موجود روی بالها خود بالها نسبت به بدنه میچرخند . در هنگام برخاستن از زمین با چرحش زیاد بدنه نسبت به بالها ، بدنه وبه تبع آن موتور به زاویه ی عمودی نسبت به زمین نزدیک شده  و پهپاد حالتی شبیه به چرخ بال پیدا کرده و به راحتی از زمین جدا میشود .در واقع چیزی بین هواپیما و چرخ بال !  به دلیل  طراحی ویژه ی این پهپاد به نظرم نیازمند تاپیک جداگانه و مفصلی برای بررسی ش هست .             15 . MODEL 271 Williams V-Jet II : یکی از زیباترین طرح های این شرکت و روتان .... این هواپیمابا توانایی حمل شش مسافر ؛  به سفارش صنایع Williams International و به عنوان بستری برای آزمودن موتورهای تولیدی این شرکت تولید شد و در ابتدا از دو موتور توربورفن کوچک FJX-1 بهره میبرد . پیشران ها به صورت زاویه دار و درست در زیر دم V  شکل نصب شده بودند .این طرح ، نخستین هواپیمای مسافربری با بالهای رو به جلو محسوب میشد . بعدتر، چند موتور دیگر نیز روی این هواپیما تست شد و در نهایت کل طرح به شرکت Eclipse Aviation فروخته شد . این شرکت بر اساس آن جت لوکس Eclipse 500 را تولید کرد که تاکنون  260 فروند ازآنها فروخته شده و هم اکنون نیز ، درحال خدمت هستند .             Eclipse 500:           16. MODEL 281 PROTEUS : این مدل بارز ترین هواپیمای تاندم وینگ هست که تاکنون ساخته شده . اولین پرواز ان به سال 1989 بوده و تاکنون در خدمت هست . دهانه ی بال عقبی حدود 24 متر و طول هواپیما حدود 17 متر هست . پیشرانش  ، توسط دو موتور توربوفن  Williams FJ44 ساخت صنایع ویلیامز انجام میگیره . هدف از طراحی  ارتفاع ، محدوده ی پروازی ، برد و پایداری بسیار بالا هست . همچنین توانایی حمل بار زیادی نیز برای آن پیش بینی شده است . این هواپیما در ارتفاع حدودا 23 کیلومتری و با پایداری حدود 18 ساعت توانایی حمل حدودا 3 تن ، بار را دارد .  چند رکورد در کلاس جهانی هوانوردی FAI Class C-1e برای این هواپیما ثبت شده است . همچنین گفتنی است تعدادی از آزمایش معروف ناسا و دارپا و حتی  آزمایش رادار معروف گلوبال هاوک  MP-RTIP با این هواگرد انجام شده است .           تست تسلیحات :         حمل پاد رادار گلوبال هاوک در جریان آزمایشات :           17. Model 318 White Knight  : این هواپیما که اولین بار به سال 2002 پرواز کرد ؛ به نوعی ادامه ی طرح پروتئوس بود و در نقش یک هواپیمای حامل CARRIER  به عنوان بستری برای آزمایش طرح فضای پیمای Scaled Composites  به نام SpaceShipOne که در واقع متعلق به صنایع نورثروپ گرومن هست طراحی شد. همچنین  برنامه ی تست سقوط ازاد فضاپیمای مداری بوئینگ به نام Boeing X-37 نیز با این هواپیما انجام گرفت . برخلاف پروتئوس که دارای دو بال بود ، شوالیه ی سفید از یک بال ولی با مساحت بیشتر بهره میبره .   دهانه ی بال این هواپیما 25 متر است و بیشینه ب وزن برخاست آن به 3600 کیلوگرم میرسه . از این مقدار2900 کیلو گرم مربوط به قابلیت حمال سوخت برای خود هواپیما هست . این هواپیما بسیار پودمان پذیر طراحی شده به طوریکه به سادگی امکان نصب دو یا یک موتور رو داره . در نمونه ی پایین یک پیشران برروی هواپیما نصب شده ولی برای استفاده از حداکثر قابل حمل ، دو پیشران نصب میشه . پیشران ها دو موتور توربو جت  General Electric J85-GE-5 هستند . SpaceShipOne یک فضا پیمای زیر مداری هست که در 2004 اولین پرواز موفق خودش رو داشت و یکی از چند طرح پیشرو در زمینه ی پرواز زیر مداری برای تجربه ی فضا هست .                    موفقیت های ثبت شده :       درحال حمل اسپیس شیپ 1 :         اسپیس شیپ 1 :       بویینگ X- 37 B  ( نمونه ی ساخت بویینگ برای فضاپیما ی مداری دارپا ) :              به امید خدا تا شماره ی 21 ادامه خواهد داشت ...     هرگونه کپی برداری بدون مانع  ؛ حتی بدون ارجاع به میلیتاری ...

درباره ی شناورهای ناو گروه ؟ 

ممنون از تاپیک زیبای شما . تا اونجا که بنده میدونم ... روسیه تا به حال در کلاس  کبرا حرفی برای زدن نداشته . MI 24 , MI 28 و KA 50 همشون از لحاظ وزنی در کلاس آپاچی هستند . بلکه سنگینتر از اون هستند ... جالبه که روسیه هم به سمت بااگرد های تهاجمی سبک رفته .      شباهت به مانگوستا داره ... به بالگرد OH-58D شباهتی نداره . در ضمن تاپیک OH-58D هم در انجمن موجود نیست . یکی از جوانان زحمتشو بکشه ...     OH-58D :  

پیوند : درباره ی پرتابگرهای ژاپنی 

  از ارتفاع 45 هزار پا به بالا مخصوص پهپادهای بادپ HALE هست .  پهپادهایی که اندکی کمتراز 15 کیلومتر اوج میگیرن رو دیگه نمیگیرن MALE بلکه بهشون میگن SUPER MALE .