REZAT1980

Administrators
  • تعداد محتوا

    2,819
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    7

تمامی ارسال های REZAT1980

  1. [quote]نه پس تعريف کردن بيجا و گفتن اينکه الان پنجمين نيروي هوايي دنيا هستيم هنره ??? ديگه کنده شدن آنتن و باز نشدن کاناپي در هنگام اجکت بحث فني مي خواد معلومه علت چيه ! در ضمن يک سري به تاپيک هايي که در مورد موشک و ناو و ديگر دست آورد ها هست بزنيد هيچ وقت نتنها استهزا نکردم کلي هم تمجيد کردم چون ميدونم تو اون ضمينه ها هم پيشرفته ايم هم جزو چند کشوري که اين تکنولوژي ها رو دارن کاملا هم پر قدرت . ولي ديگه در مورد نيروي هوايي شرمنده همون فارس نيوز تعريف کنه و قپي در کنه کافيه .... احتياجي به من نيست خودمون رو که نميخوايم گول بزينم ???? ديگه چيکار بايد ميکردن تو نيرو هوايي ??? سي سال اينها رو زير تحريم ها سر پا نگه داشتن, کاري که هيچ کشور ديگه نميتونه بکنه ولي خوب اين ديگه آخر خطه الان هر وقت موقع نمايش هوايي ميشه من دلم نگران ميشه که باز پارسال که ديد چي شد ! يک بار واقع بين باشيد ما الان در زمينه دريايي و زميني قدرت اول منطقه ودر زمينه موشکي قدرتي جهاني هستيم. اما ديگه تو معادلات مربوط به نيروي هوايي تو منطقه خودمون جايي نداريم ...[/quote] شما تو پست قبلی یک طرفه حرف زدید. معلومه که درست نیست.الان بهتر شد. الان همین امریکا تو پروژه ی لایتنینگ با نزدیک سی کشور داره همکاری میکنه و در پروژه ی رپتور هم همینطوره. روسیه هم با چین و هند و ... کار میکنه. اما ما در تمام زمینه های نیروی هوایی تحریم کامل هستیم. خوب این خبری که امیر اعلام میکنه که داریم فونیکس رو میسازیم، کم حرفی هست؟ شما این رو هنر و عمل شاقه نمیدونید. همینکه الان میخوان، نمایش اجرا کنن، خودش نشان از سر پا نگه داشتن تا به امروز داره. و ما چه از لحاظ اعتبارات و چه از لحاظ فنی نمیتونیم تنهایی به این زودی ها جنگنده طراحی و تولید کنیم. ما باید نسبت به امکانات و شرایطمون از نیروی هوایی انتظار داشته باشیم. یا علی.
  2. [quote]باز چي قراره سقوط کنه ?? چند نفر رو از دست بديم ? ديگه موزه که نمايش زنده نميخواد !اگه هواپيماي جديد هست( که نيست) بيارن نمايش بدن وگرنه نه جون خلبانان رو بخطر بندازيد نه همين آبروي باقي مونده نيروي هوايي ايران رو تو دنيا بريزيد ! اين دفعه قرعه بنام کيه ? آواکس? سوخو ? يا فانتوم? اين دفعه آنتن کدوم هواپيما از شدت فرسودگي ميخواد از جا در بره بخوره تو دم هواپيما بعد سقوط .....?[/quote] خوب شما این مطالب رو برای چی اصلا میگی؟ هدفت چیه؟ من نمیدونم مد جدید اینه که تو سر صنایع دفاعی بزنید؟ معلوم نیست شما این پست ها رو که فاقد جمعا سه حرف مبتنی بر اطلاعات فنی یا تحلیلی یا .... نیست، برای چی میدید؟ این هنره؟ تو هر تایپیکی تشریف میبرید، یه همچین نظری میدید که صفت مشترک همشون، استهزا بدون دلیل فنی و تحلیلی هست. اینه نهایت هنرتون؟ پس ادامه بدید که حتما به یه جایی میرسید.
  3. [quote]ولا در جواب دوستانی که میگن روسیه زیر قراراش زد بگم که حتما قرار نیست با روسیه مشارکت کنیم.آیه نازل نشده که طرفمون حتما روسیه باشه. [/quote] مسئولین ما هم دوست ندارند که با روسیه کار کنند، اما کسی دیگه نیست به جز روسیه. مثلا نیروگاه بوشهر. همه ی کشورها رفتند. فقط روسیه قبول کرد. حالا بگو ما چی کار کنیم. تو مسائل نظامی که صدبرابر میشه این قضیه.
  4. [quote]نیروی هوایی ایران پس از کشورهای : 1- افغانستان 2- سومالی 3- گینه نو 4- مغولستان 5- جزیره آدمخورها ششمین نیروی هوایی قدرتمند از آخر در جهان می باشد . Laughing Laughing Laughing [/quote] خدا شفات بده. خواب دیدی خوش باشه. [quote]وزیر دفاعمون هم اگه سواد داشت می فهمید که فونیکس رو ایجوری می نویسن : phoenix [/quote] 1- احترام مسئولان نظام رو نگه دار. 2- تو مثلا سواد داری؟ نمیتونی این رو درک کنی که این نوشته ی اون خبر گذاری هست و وزیر دفاع نمیاد بشینه اینها رو بنویسه!!! 3- اصلا جنابعالی متن رو خوندی؟؟؟ وزیر دفاع کجا بوده؟ امیر نصیرزاده تازگی شده وزیر دفاع؟ [quote]بابا اینا یه زمانی صاعقه رو رو کردن و گفتن این جنگنده از F-18 سره . خدا میدونه با بچه ها چقدر خندیدیم . تمام جنگنده های دنیا وقتی ساخته میشن با بهترین سلاحهای اون زمان مسلح می شن و شلیک این سلاحها هم نمایش داده میشه تا تحلیلگران بفهمن این جنگنده چقدر قدرتمنده اما هواپیمای صاعقه با راکت مجهز شده بود !!!! تازه یه بشکه هم زیرش بود که هرچی که جانشده بود توش بریزن تو اون جا کرده بودن . ( به قول بچه ها قطعات اضافی رو !! ) نمی خواد بگی بی سوادم می دونم اون مخزن خارجی سوخت بوده ولی فکر نمی کنی هواپیمایی که بزرگتر از پلتفرم اصلیش که F-5 بوده ساخته شده دیگه حداقل باید تو خودش به اندازه کافی سوخت حمل بشه ؟ در پایان نمی گم که هیچ کاری رو انجام ندادیم ولی کار خاصی هم نکردیم وشاید در تعداد تسلیحات از بعضی از کشورها سر باشیم ولی از نظر تکنولوژی به شدت عقبیم و کارمون شده مهندسی معکوس جنگ افزارهای قدیمی خریداری شده در زمان شاه نه ساخت تسلیحات جدید . مثلاسامنانه پدافندی مرصاد همون هاکه و اسلحه ملیمون هم ماجرای عروسکهای دارا و سارا رو زنده کرد که چین برای ایران میساخت . [/quote] شما بهتره بری با بچه هاتون بشینی بخندی. تو رو چه به این صحبت ها؟ اولا شرایط و ادب لازم برای صحبت رو یاد بگیر، بعد کامنت بذار. اگر با احترام صحبت میکردی، من هم با احترام جوابت رو میدادم.
  5. 22/6/1389 [b]پیام مهم رهبر معظم انقلاب درپی اهانت نفرت انگیز به قرآن شریف[/b] در پی اهانت نفرت‌انگیز به قرآن شریف در آمریكا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام مهمی به ملت ایران و امت بزرگ اسلام، حلقه‌های صهیونیستی درون دولت آمریكا را طراحان اصلی این توطئه مشمئزكننده خواندند و با تشریح اهداف پشت پرده كینه‌توزیهای صهیونیست‌ها نسبت به اسلام و قرآن تأكید كردند: دولت آمریكا برای اثبات ادعای خود درباره دخالت نداشتن در این توطئه، باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را به گونه‌ای شایسته به مجازات برساند. متن پیام ولی امر مسلمین جهان به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم قال الله العزیز الحكیم: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ1 ملت عزیز ایران ـ امت بزرگ اسلام! اهانت جنون‌آمیز و نفرت‌انگیز و مُشمئزكننده به قرآن مجید در كشور آمریكا كه در سایه‌ی امنیت پلیسی آن كشور اتفاق افتاد، حادثه‌ی تلخ و بزرگی است كه نمی‌توان آن را تنها در حدّ یك حركت ابلهانه از سوی چند عنصر بی‌ارزش و مزدور به حساب آورد. این یك اقدام محاسبه‌شده از سوی مراكزی است كه از سال‌ها پیش به این طرف، سیاست اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی را در دستور كار خود قرار داده و با صدها شیوه و هزاران ابزار تبلیغاتی و عملیاتی، به مبارزه با اسلام و قرآن پرداخته‌اند. این حلقه‌ی دیگری از زنجیره‌ی ننگینی است كه با خیانت سلمان رشدی مرتد آغاز شد و با حركت كاریكاتوریست خبیث دانماركی و ده‌ها فیلم ضد اسلام ساخته‌شده در هالیوود ادامه یافت و اكنون به این نمایش نفرت‌انگیز رسیده است. پشت صحنه‌ی این حركات شرارت‌بار چیست و كیست؟ مطالعه‌ی این روند شرارت كه در این سال‌ها با عملیات جنایت‌بار در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاكستان همراه بود، تردیدی باقی نمی‌گذارد كه طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فكرهای صهیونیستی است كه از بیشترین نفوذ بر دولت آمریكا و سازمان‌های امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولت انگلیس و برخی دولت‌های اروپائی برخوردارند. اینها همان كسانی‌اند كه پژوهش‌های حقیقت‌یاب مستقل روز به روز بیشتر انگشت اتهام در ماجرای حمله به برج‌ها در 11 سپتامبر را به سوی آنان متوجه می‌كنند. آن ماجرا بهانه‌ی حمله به افغانستان و عراق را به رئیس‌جمهور جنایت‌كار وقت آمریكا داد و او اِعلان جنگ صلیبی كرد و همان شخص بنابر گزارش‌ها، دیروز اعلام كرده است كه این جنگ صلیبی با ورود كلیسا به صحنه، كامل شد. هدف از اقدام نفرت‌انگیز اخیر آن است كه از سوئی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه‌ی مسیحی به سطوح همگانی مردم كشیده شود و با دخالت كلیسا و كشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانه‌ئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد، و از سوی دیگر ملت‌های مسلمان را كه از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحه‌دار می‌شوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد. این اقدام كینه‌توزانه، نه آغاز یك جریان، بلكه یك مرحله از روند طولانی مدتِ اسلام‌ستیزی به سركردگی صهیونیسم و رژیم آمریكا است. اینك همه‌ی سران استكبار و ائمة‌الكفر در برابر اسلام قرار گرفته‌اند. اسلام، دین آزادی و معنویت انسان، و قرآن كتاب رحمت و حِكمت و عدالت است؛ وظیفه‌ی همه‌ی آزادی‌خواهان جهان و همه‌ی ادیان ابراهیمی است كه در كنار مسلمانان با سیاست پلید اسلام‌ستیزی با این شیوه‌های نفرت‌بار مقابله كنند. سران رژیم آمریكا نمی‌توانند با سخنان فریبنده و میان‌تهی، خود را از اتهام همراهی با این پدیده‌ی زشت تبرئه كنند. سال‌هاست كه مقدسات و همه‌ی حقوق و حرمت میلیون‌ها مسلمان مظلوم در افغانستان و پاكستان، در عراق و لبنان و فلسطین زیر پا گذاشته شده است. صدها هزار كشته، ده‌ها هزار زن و مرد اسیر و زیر شكنجه، هزاران كودك و زن ربوده‌شده و میلیون‌ها معلول و آواره و بی‌خانمان، قربانی چه چیزی شده‌اند؟ و با همه‌ی این مظلومیت‌ها، چرا در رسانه‌های جهانی غرب، مسلمانان را مظهر خشونت و قرآن و اسلام را خطری برای بشریت وانمود می‌كنند؟ چه كسی باور می‌كند كه این توطئه‌ی گسترده بدون كمك و دخالت حلقه‌های صهیونیستیِ درونِ دولت آمریكا ممكن و عملی است؟! برادران و خواهران مسلمان در ایران و سراسر جهان! لازم میدانم این چند نكته را به همه متذكر گردم: اولاً: این حادثه و حوادث پیش از آن به روشنی نشان میدهد كه آنچه امروز آماج حمله ی نظام استكبار جهانی است، اصل اسلام عزیز و قرآن مجید است؛ صراحتِ مستكبران در دشمنی با جمهوری اسلامی ناشی از صراحت ایران اسلامی در مقابله با استكبار است و تظاهر آنان به دشمن نبودن با اسلام و دیگر مسلمانان، دروغی بزرگ و فریبی شیطانی است. آنان با اسلام و هر آنكس كه بدان پایبند است و هر آنچه نشانه ی مسلمانی است دشمن اند. ثانیاً: این سلسله ی كینه توزیها با اسلام و مسلمین، ناشی از آن است كه از چند دهه پیش تاكنون نور اسلام از همیشه تابنده تر و نفوذ آن در دلها در جهان اسلام و حتی در غرب از همیشه بیشتر شده است. ناشی از آن است كه اُمت اسلام از همیشه بیدارتر شده و ملتهای مسلمان اراده كرده اند زنجیرهای دو قرن استعمار و تجاوز مستكبران را پاره كنند. حادثه ی اهانت به قرآن و پیامبر عظیم الشأن صلی اله علیه و آله، با همه ی تلخی، در دل خود حامل بشارتی بزرگ است. خورشید پر فروغ قرآن روزبروز بلندتر و درخشنده تر خواهد شد. ثالثاً: همه باید بدانیم كه حادثه ی اخیر ربطی به كلیسا و مسیحیت ندارد و حركات عروسكی چند كشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی، خواسته ی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانه وار است و درس قرآن به ما، در نقطه ی مقابل آن قرار دارد. و رابعاً: طرف مطالبه ی همه ی مسلمانان، امروز دولت آمریكا و سیاستمدارن آنند. آنها اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را كه دل یك و نیم میلیارد مسلمان را به درد آورده اند، به گونه ئی شایسته به مجازات برسانند. و السلام علی عباد اله الصالحین سیّدعلی خامنه‌ای 22/شهریور/1389 1. الحجر، آیه 9: بی‌ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‌ایم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود. http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=10117 ----------------------- دوستان این پیام معظم له خیلی فرق داره، به شکل خیلی صریحی ایشون پشت پرده های نظام سلطه رو علنا بیان فرمودند. فکر کنم که با این حماقت امریکایی ها، یک قدم بزرگ به اتفاقات زنجیره وار آخرالزمان نزدیک شده ایم. اوضاع داره تغییر میکنه. دیگه خود صهیونیست ها هم بعد از زلزله های سیاسی و نظامی در گوشه و کنار دنیا فهمیدند که دیگر این سیستم شون نمیتونه جوابگو باشه.
  6. اختصاصي فارس/ [b]نظر دو تن از مراجع تقليد درباره مهدورالدم بودن اهانت كنندگان به قرآن[/b] [img]http://media.farsnews.com/Media/8809/Images/jpg/A0774/A0774196.jpg[/img] به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس، بسيج دانشجويي دانشگاههاي صنعتي شريف، صنعتي اميركبير و امام صادق (ع) با ارسال نامه‌‌هاي جداگانه‌اي خطاب به آيات عظام نوري همداني و مكارم شيرازي نظر ايشان را درباره مجازات اهانت كنندگان به قرآن در آمريكا جويا شدند. متن پاسخ آيات عظام به شرح زير است: بسمه تعالي سلام عليكم از نظر فقه اسلامي مخالفت شديد با اين قبيل افكار واجب و لازم و كشتن كساني كه اقدام به اين عمل نمودند نيز واجب است ولي برنامه اين موضوع بايد با نظر حاكم شرع صورت بگيرد و بدون آن جايز نيست و ما اين فكر و اين عمل را به شدت محكوم مي‌كنيم. حسين نوري همداني 22/6/89 [img]http://media.farsnews.com/Media/8906/ImageNews/890622/34_890622_L600.jpg[/img] جواب آيت الله مكارم شيرازي نيز به شرح زير است: بسمه تعالي بدون شك آتش زدن قرآن مجيد سبب مي‌شود كه شخص مرتكب آن مهدورالدم باشد ولي در اينگونه موارد بدون اجازه حاكم شرع نبايد هيچگونه اقدامي صورت گيرد. البته همه بايد آن را شديدا محكوم نمايند. هميشه موفق باشيد 22/6/89 [img]http://media.farsnews.com/Media/8906/ImageNews/890622/33_890622_L600.jpg[/img] [url=http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8906221153]منبع[/url]
  7. [b]قرآن و انجيل با هم سوزانده شدند[/b] به گزارش شبكه خبر دانشجو به نقل از خبرگزاري فرانسه، در شرايطي كه هنوز واكنش ها به اقدامات اسلام ستيزانه در آمريكا ادامه دارد، آلكس استوارت، وكيل استراليايي در اقدام موهن ديگري در فيلمي 12 دقيقه اي، كتاب آسماني مسلمانان و كتاب آسماني مسيحيان را به آتش كشيد. اين حقوقدان استراليايي كه نام كليپ خود را «كدام بهتر مي سوزد!؟ قرآن يا انجيل»، گذاشته است، اين فيلم ويدئويي را كه شامل پاره كردن اين دو كتاب آسماني و آتش زدن آنهاست را در يوتيوب قرار داد. وي كه عضو گروهي موسوم به «كافران بريس بين» است، اين كليپ را يك جوك و اقدامي تفريحي اعلام كرده است. دانشگاه فناوري كوينزلند كه استوارت در آن فعاليت مي كند، اقدام اين كارمند خود را محكوم كرده و از تعيين يك قرار ملاقات با وي در روز دوشنبه خبر داده است. در شرايطي كه انتشار برخي مطالب توهين آميز عليه اسلام به تحريم سايت هاي فيس بوك و تويتر توسط مسلمانان انجاميده بود، خبرگزاري فرانسه از حذف اين فيلم ويدئويي توسط يوتيوب به خاطر واكنش هاي احتمالي مسلمانان و مسيحيان خبر داد. لازم به ذكر است، توهين به مقدسات ديني تمامي اديان در غرب تقريبا موضوعي آزاد و حتي تحت حمايت دستگاه هاي امنيتي است؛ البته تا جايي كه اين توهين تهديدي عليه صهيونيسم نباشد و به همين خاطر است كه انكار هولوكاست در غرب جرم بوده و بسياري از مورخان به اين خاطر محاكمه شده اند. http://www.jahannews.com/vdcbfab8frhbfgp.uiur.html ----------------------------- این احمق ها که انگار از زندگی فقط جماع رو درک کردند، همه چیز رو به بازی گرفته اند. خدایا خودت شاهدی.... عجیبه ها. دیگه اینا چه کاری مونده انجام بدن که قوم عاد و ثمود و لوط و .... کردند و عذاب شدند. [b]من فقط موندم تو اینکه عجب صبری دارد خدا....[/b]
  8. [quote][quote][color=red]مهمترین آن ساخت موشکی توانمند ترازموشک "Fonix" می باشد، این موشک یکی از بهترین موشک های هوا به هوا در دنیا است.[/color] برتری این موشک که بر روی هواپیماهای رهگیر سوار می شود این است که جزء موشک های فعال است، برد بسیار زیادی دارد و همچنین نحوه برخورد و شیرجه آن به هواپیمای دشمن طوری است که برای خلبان این هواپیما امکان مانوری باقی نمی گذارد. به هرحال هرچیزی را که بخواهیم بسازیم باید الگویی داشته باشیم، در اینجا هم ممکن است که از روی موشک "فونیکس" الگو برداری کرده باشیم البته الگوبرداری ازعلم فیزیک والکترونیک بکار گرفته شده در آن، اما با این وجود پروژه ما کاملا بومی است. [/quote] ساخت نسل جديد موشك فونيكس رو تبريك مي گم! [/quote] ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من اینجاش رو نخوندم. یعنی ما فونیکس بسازیم؟؟؟ بچه ها فکر نمیکنید اگر همین هم فقط باشه، برای سی و یک شهریور، کفایت میکنه.؟؟؟؟....
  9. [quote][quote] - من می توانم به جرات بگویم که نیروی هوایی ما از نظر ابعاد گوناگون از جمله توان رزمی عملیاتی بسیار بالا غیر از یکی دو کشور صنعتی همتای سایر کشورهای دنیا است، به عبارتی دیگر [b]نیروی هوایی ما جزء پنج شش کشور اول دنیا است[/b]. خیلی از کشورهای عضو ناتو توانمندی ما را ندارند به طوریکه همین سلاح و مهمات هوشمندی را که ما خودمان ساخته ایم و برای هواپیمای "F4" خود نصب می کنیم آنها به سایر کشورها واگذار می کنند تا این کار را برایشان انجام دهد. http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1147344[/quote] من به مصادیقی که سردار اعم از پیشرفت ما در دستیابی به دانش سلاح های هوشمند و... بیان کردند اعتقاد دارم [b]اما بنظر میاد مقدماتی که بیان کردند بیانگر نتیجه ای که گرفتند نیست[/b]! یعنی ما در زمینه دانش سلاح ها اعم از هوشمند و غیره پیشرفت داشتیم اما در حدی نیست که مدعی بشیم جزو پنج یا شش نیروی برتر هوایی دنیا هستیم! با توجه با اینکه [b]الان پدافند هوایی بخش مجزا از نیروی هوایی ماست می شه ادعا کرد که پدافند هوایی بسیار قوی داریم[/b] اما نمیشه نتیجه گرفت که نیروی هوایی و آفند هوایی بسیار قوی داریم چون مولفه های چنین نتیجه ای رو نداریم نیروی هوایی برتر مولفه هاش کمیت و کیفیت بالای هواپیماها در وهله اول و بعد کیفیت تسلیحات در وهله دوم هست که ما حداقل یکی از اینها رو یعنی کمیت و کیفیت بالای هواپیماها رو نداریم[/quote] شما درست میفرمایید. اما قضیه اینجاست که هیچ کس، حتی بخش عمده ی نیروهای مسلح ما هم نمیدانند که ما چه جنگنده هایی داریم ؟؟!!! اگر بخواهیم که یه لیست تهیه بکنیم از تعداد جنگنده های پیشرفته ای که حضورشون در ایران فرض یا محتمل شمرده شده، به نتیجه ای نمیرسیم. اما چیزی که من بعد از مدتها فهمیدم، این بود که همه ی داشته های ما ( در زمینه ی جنگنده) همون چیزی نیست که رسما اعلام میشه و فراتر از اون هست. احتمالا با احتساب اون موارد چنین مطالبی بیان میشه.
  10. [b] حسن عباسی: حمله به ايران منجر به بروز جنگ جهاني مي‌شود[/b] به گزارش جهان "حسن عباسي" رئيس مركز مطالعات دكترينال امنيت بدون مرز در گفتگويي تفصيلي با خبرگزاري كوبايي "پرنسا لاتينا"(Prensa Latina)، به تشريح به تشريح موضوع تهديدات عليه ايران پرداخته است. عباسي در پاسخ به سوال خبرنگار كوبايي در خصوص احتمال جنگ آمريكا با ايران گفت: آمريكا با ايران در 30 سال گذشته درگير جنگ سرد و گرم بوده است. اما اگر منظور شما، يك جنگ تمام‌عيار نظامي مانند اشغال عراق است، بايد بگويم، ارتش آمريكا، توان چنين جنگي عليه ايران را ندارد. وي در اين باره افزود: آن‌چه براي آمريكا مشخص شد، در جنگ نيابتي اسراييل و حزب‌الله كه اسراييل از سوي غرب، و حزب‌الله از سوي جهان اسلام، رو در روي هم قرار گرفتند، در نبردي 34 روزه مشخص شد آمريكا بر عليه ايران در يك جنگ تمام‌عيار نمي‌تواند پيروز شود. زيرا آمريكا و ايران هر دو از دكترين جنگ نامتقارن بهره مي‌برند و البته هر يك، به شيوه‌ي خود اين دكترين را اجرا مي‌كنند. اين مساله، كار را براي آمريكا دشوار مي‌كند. به عقيده رئيس مركز مطالعات دكترينال امنيت بدون مرز، اگر ثبات و امنيت جمهوري اسلامي ايران مخدوش شود، ثبات و امنيت منطقه‌ي جنوب غرب آسيا به هم مي‌خورد. و بي‌ثباتي و ناامني گسترده‌ي اين منطقه، به سرعت جهان را بي‌ثبات و ناامن مي‌كند. بي‌ثباتي جهاني موجب خلاء قدرت در مناطق گوناگون جهان شده و موجب شكل‌گيري بحران‌هاي منطقه‌اي متعددي مي‌شود. در اين شرايط، جنگ جهاني و هرج و مرج جهاني رخ مي‌دهد. متن كامل اين گفتگو در ادامه می آید. * * * * * پرنسا لاتينا: شما چند بار حداقل 6 استراتژي آمريكا عليه ايران را مطرح كرده‌ايد. به نظر شما كدام يك بر ضد ايران مخرب‌تر است؟ عباسی: حافظه‌ي خوبي داريد، اما بايد بگويم تاكنون يازده استراتژي: از سال 2001، به ترتيب «هويج و چماق» (2002)- پليس خوب، پليس بد (2003)- مكانيسم ماشه (2004)- شوك و بهت (2005)- چيكن استراتژي (2005)- استراتژي قورباغه (2006)- آنفولانزاي نيويوركي (2007)- اسناك استراتژي در دايم پارادايم (2008)- هويج سمي (2008)- آژاكس 2 (2009)- مده آ (2010). در مورد اين كه كدام يك براي ايران خطرناك‌تر بوده يا هست، پاسخ روشن است. وقتي آمريكا مدام مجبور به دكترين شيفت و پارادايم‌شيفت عليه ايران مي‌شود، مشخص مي‌گردد كه استراتژي‌ها، دكترين‌ها و تنت‌هاي او بر ضد ايران ناكارآمد است. در بازي شطرنج مناسبات 30 سال گذشته‌ي آمريكا با ايران، كل مجموعه‌ي اين دكترين‌ها، نتوانسته‌اند تأثير قابل توجهي بگذارند. واقعيت اين است كه نظام تصميم‌سازي استراتژيك آمريكا، كه در عصر جنگ سرد از خود چهره‌اي افسانه‌اي نشان داده بود، اكنون فرسوده شده است. عصر شيلينگ‌ها، كيسينجرها، مك ناماراها، مكسول تيلورها، و هانتينگتون‌ها سرآمده است، و افق آينده نيز روشن نيست. ابرقدرت آمريكا، يك مشكل عادي هم‌چون نشت نفت در خليج مكزيك را در طول سه ماه نتوانست مهار كند. اين بيانگر ضعف مديريت بحران توسط آمريكاست و آن ضعف نيز حكايت از فرسودگي و كهنگي توان تصميم‌سازي استراتژيك در آمريكا دارد. پرنسا لاتينا: با استراتژي‌هاي آمريكا و غرب عليه ايران مانند چيكن(chicken)، آيا هنوز صحيح است كه بگوييم احتمال يك برخورد مستقيم ميان آمريكا و ايران كم است؟ عباسی: در چيكن استراتژي، امكان برخورد همواره بسيار زياد است. در واقع آن استراتژي كه بيش‌ترين احتمال برخورد را در ذات خود دارد، همان چيكن استراتژي است. زيرا در اين دكترين، هر دو طرف، مانند دو اتومبيل براي بيرون كردن حريف از جاده-ي باريك، به سرعت به سمت هم مي‌آيند. اگر حريف نپذيرد كه از جاده منحرف بشود، بايد آماده‌ي پذيرش هزينه‌ي برخورد با اتومبيل روبرو باشد. به اين دليل نام آن چيكن استراتژي نهاده شده است كه حاكي از شجاعت يا ترس راننده‌ي آن اتومبيل، در آمادگي براي برخورد است. آغاز دوره‌ي چيكن استراتژي از سوي ايران و آمريكا در سال 2005 به اين معنا بود كه هر دو طرف آماده‌ي پرداختن هزينه‌ي تقابل هستند، حتي اگر اين هزينه، در حد يك جنگ تمام‌عيار باشد. ويژگي استراتژي چيكن، در بالا بردن مستمر هزينه‌ي برخورد و تصادف از سوي طرفين است. پس در پاسخ به سؤال شما بايد بگويم كه با مطرح شدن چيكن استراتژي در پنج سال گذشته، همواره امكان برخورد نظامي وجود داشته است، اما چون هزينه‌ي برخورد روز به روز بالا مي‌رود، اين امكان، دچار نوسان مي‌شود. دوره‌ي چيكن استراتژي آمريكا و شوروي در بحران موشكي 1962 كوبا دو ماه طول كشيد تا هر دو طرف عقب نشستند. سال‌ها بعد رابرت مك نامارا گفت اگر در آن بحران جنگ شروع مي‌شد، برآورد اين بود كه بيش از دويست ميليون نفر كشته مي‌شدند. اكنون دوره‌ي چيكن استراتژي آمريكا و ايران در پرونده‌ي هسته‌اي، به مرز پنج سالگي نزديك مي‌شود، يعني طولاني‌ترين دوره‌ي رويارويي در تاريخ استراتژي چيكن. جورج دبليو بوش در سال‌هاي آخر حكومت خود اعلام كرد: «با اين وصف برخورد ميان آمريكا و ايران، جنگ جهاني سوم خواهد بود.» هر نوع درگيري نظامي ميان آمريكا و ايران، به سرعت به بيش از 18 كشور تسري پيدا مي‌كند. زيرا وقتي دو غول در اتاق كوچكي كشتي مي‌گيرند، موجودات كوچك اطراف آنها، زير دست و پا قرار مي‌گيرند. پرنسا لاتينا: در آخرين ديدار با شما در سال 2007، نظريه‌ي جهان سايبرنتيك را توضيح داديد و در ترسيم موقعيت ژئواستراتژيك جهان دو قطب قلب و مغز را در نظام جهاني معرفي كرديد. آيا صحيح است كه هنوز تصور كنيم سايه-ي جنگ پشت دروازه‌هاي ايران نيست؟ عباسی: اگر به خاطر داشته باشيد، سه سال قبل در ترسيم موقعيت ژئواستراتژيك و ژئودكترينال جهان، گفتم كه ايران به هارتلند جهان و آمريكا به بِرِين‌لند جهان تبديل شده‌اند. آمريكا، برين‌لند جهان را در كنار جاده‌ي بالتيمور، در شمال واشنگتن‌دي‌سي در سازمان NSA پديد آورده است. اكنون NSA روزانه با رصد ميلياردها پيام تلفني و اينترنتي و ماهواره‌اي در 9 هكتار سوپركامپيوتر چينش‌شده‌ي خود، نقش مغز جهان را در كنترل پيام‌ها ايفا مي‌كند. شبكه‌ي مخابراتي جهان و شبكه‌ي اينترنت و ماهواره‌هاي KH11 و اشلون، حكم سيستم عصبي اين بدن را براي مغز جهان دارند. هر چه زمان مي‌گذرد، جهان بيوسايبورگ بيشتر نمايان مي‌شود: جهان يكپارچه‌اي كه توسط NSA در آمريكا كنترل اطلاعات مي‌شود، و آن جهان بايد از اين مغز دستور بگيرد. اما فراموش نكنيد كه مغز شما نمي‌تواند به قلب شما دستور بدهد كه از تپش به‌ايستد. لذا آمريكا به عنوان مغز جهان نمي‌تواند ايران يعني هارتلند جهان را تحت انقياد و هژموني خود درآورد. پس مجبور است به جنگ نظامي روي آورد. در حوزه‌ي تئوري سيستم‌هاي بيولوژيكي تأكيد مي‌شود كه در بدن، مغز بدون قلب مي‌ميرد. اما قلب بدون مغز زنده مي‌ماند. مشكل آمريكا اين است، كه همواره ايران را دست كم گرفته است. در پاسخ به سؤال شما كه آيا صحيح است تصور كنيم سايه‌ي جنگ در پشت دروازه‌هاي ايران وجود ندارد، يادآور مي‌شوم كه آمريكا در سي سال گذشته با ايران در جنگ بوده است. در حوزه‌ي جنگ سخت، آمريكا صدام را در عراق تشويق كرد به ايران حمله كند و در آن جنگ هشت ساله از او پشتيباني كرد. چند كودتا، مانند كودتاي نوژه عليه ايران اجرا كرد. در چند دوره مانند واقعه‌ي صحراي طبس و يا جنگ نفت‌كش‌ها در خليج فارس و شليك به هواپيماي ايرباس، به ايران حمله‌ي نظامي نمود. در حوزه‌ي جنگ نيمه‌سخت، آمريكا سي سال است كه ايران را محاصره‌ي اقتصادي نموده و مدام جنگ اقتصادي با ايران را تشديد مي‌كند. در حوزه‌ي جنگ نرم، آمريكا در ژوئن 2009 از طريق قدرت سايبر خود در فيس بوك، توئيتر و يوتيوپ، و از طريق شبكه‌هاي ماهواره‌اي با استفاده از گروه بورژوا و غرب‌گراي ايراني ساكن غرب، يك كودتاي مخملي را در طول جريان انتخابات رياست جمهوري ايران دنبال كرد. پس آمريكا با ايران در 30 سال گذشته درگير جنگ سرد و گرم بوده است. اما اگر منظور شما، يك جنگ تمام‌عيار نظامي مانند اشغال عراق است، بايد بگويم، ارتش آمريكا، توان چنين جنگي عليه ايران را ندارد. آن‌چه براي آمريكا مشخص شد، در جنگ نيابتي اسراييل و حزب‌الله كه اسراييل از سوي غرب، و حزب‌الله از سوي جهان اسلام، رو در روي هم قرار گرفتند، در نبردي 34 روزه مشخص شد آمريكا بر عليه ايران در يك جنگ تمام‌عيار نمي‌تواند پيروز شود. زيرا آمريكا و ايران هر دو از دكترين جنگ نامتقارن بهره مي‌برند و البته هر يك، به شيوه‌ي خود اين دكترين را اجرا مي‌كنند. اين مساله، كار را براي آمريكا دشوار مي‌كند. در فرداي هر جنگ تمام‌عيار آمريكا عليه ايران، آمريكا حتي موقعيت امروزي خود در منطقه را نيز نخواهد داشت. با وجود تحركات آمريكا، ناتو و اسراييل در منطقه، امنيت جنوب غرب آسيا، مرهون امنيت و ثبات ايران است. اگر ثبات و امنيت جمهوري اسلامي ايران مخدوش شود، ثبات و امنيت منطقه‌ي جنوب غرب آسيا به هم مي‌خورد. و بي‌ثباتي و ناامني گسترده‌ي اين منطقه، به سرعت جهان را بي‌ثبات و ناامن مي‌كند. بي‌ثباتي جهاني موجب خلاء قدرت در مناطق گوناگون جهان شده و موجب شكل‌گيري بحران‌هاي منطقه‌اي متعددي مي‌شود. در اين شرايط، جنگ جهاني و هرج و مرج جهاني رخ مي-دهد. يك جنگ جهاني بدون جبهه! آمريكا و غرب، اكنون از مهار هم‌زمان وقايع نظامي در عراق و افغانستان، و وقايع اقتصادي در يونان و ساير بخش‌هاي اقتصادي غرب، و مهار لكه‌ي نفتي خليج مكزيك، در حوزه زيست‌محيطي، عاجزند. چگونه مي-توانند با برهم‌زدن نظم منطقه‌ي جنوب غرب آسيا، هم نظم جهان را حفظ و كنترل كنند، و هم با قدرت عظيمي چون ايران، درگير يك جنگ تمام‌عيار شوند. در واقع جنگ تمام‌عيار با ايران به مثابه گشودن ده‌ها جبهه متقاطع، مانند گرداب افغانستان و عراق، روبروي غرب است. ضمن اين كه آمريكا در جنگ كوچكي چون اشغال عراق، تاكنون بيش از هزار ميليارد دلار هزينه كرده است. به نظر شما آيا اقتصاد ورشكسته‌ي آمريكا، قادر است هزينه جنگ با ايران كه قطعاً هزاران بار بيش از جنگ عراق خواهد بود را تأمين كند؟! پرنسا لاتينا: جنگ تمام‌عيار نه! اما بمباران نقطه‌اي مثلا تأسيسات اتمي چه؟ عباسی: موضوع بمباران نقطه‌اي را نمي‌توان جنگ ناميد، بلكه حتي نبرد و رزم هم نيست، و نظامي‌ها به آن پيكار مي‌گويند. من تنها از جنگ تمام‌عيار سخن گفتم. پرنسا لاتينا: به نظر شما اگر جنگ بشود قيمت آينده نفت در بازار جهاني چه مي‌شود؟ آيا غرب مي‌تواند تحمل كند؟ عباسی: در يك جنگ تمام‌عيار ميان آمريكا و ايران، آسيب‌پذيرترين عناصر، چهار موردند كه بيشترين صدمه را خواهند خورد: الف- خطوط لوله و چاه‌هاي نفت و گاز كل منطقه، از آسياي ميانه و قفقاز تا جنوب شبه جزيره‌ي عربستان. اين يعني حدود دو-سوم انرژي فسيلي جهان. ب- وابستگي روز افزون جوامع به اينترنت در جهان بيوسايبورگ، آنها را در مورد يك جنگ تمام‌عيار كه به حوزه‌ي زيرساخت‌هاي مخابراتي و اينترنتي كشيده شود، آسيب‌پذير ساخته است. اختلال سخت‌افزاري در اينترنت، فلج سايبرنتيك را براي جهان در پي خواهد داشت. ج- دولت‌هاي كشورهاي وابسته به غرب در منطقه كه به دليل وابستگي به بيگانه، پايگاه مردمي ندارند و متزلزل هستند، در اثر پس‌لرزه‌هاي جنگ تمام‌عيار آمريكا و ايران، فرو ريخته و جوامع آنها دچار انقلاب يا هرج و مرج مي‌شود. هزينه‌ي مادي اين مسأله براي غرب بيش از 50 تريليون دلار است. د- در يك جنگ تمام‌عيار ميان آمريكا و ايران، آسيب‌پذيري نيروهاي آمريكايي مستقر در منطقه، بسيار حائز اهميت است. در ميان اين هزينه‌ها، طبيعتاً ركود اقتصاد جهاني كه حاصل برهم‌خوردن نظم موجود در جهان است، مضاف بر ساير موارد است. قبلاً در سال 2005 مبتني بر تئوري بازي‌ها اعلام كردم كه در اثر درگيري تمام‌عيار آمريكا و ايران، قيمت نفت به بشكه‌اي 400 دلار مي‌رسد. در آن زمان قيمت نفت زير بشكه‌اي 60 دلار بود، كه در دو سال بعد به 130دلار رسيد، و مجدداً به 70 دلار تنزل يافت. اين وضعيت شكننده، هم‌چنان ادامه دارد، و اگر درگيري نظامي تمام‌عيار ميان آمريكا و ايران پديد آيد، طبيعتاً قيمت نفت، از مرز 400 دلار نيز فراتر خواهد رفت و اين از توان اقتصادي جهان خارج است، كه شوك آن را تحمل كند. پرنسا لاتينا: نقش حضور اسراييل در خيلج فارس در همراهي ناوهاي جنگي آمريكا چيست؟ عباسی: ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا كه اقيانوس هند را پوشش مي‌دهد در كشور بحرين مستقر است. و همواره در 25 سال گذشته در خليج فارس بين 60 تا 135 كشتي جنگي و زيردريايي غربي حضور دارند. لذا حضور زيردريايي‌ها و شناورهاي اسراييل در خليج فارس تأثير خاصي در همراهي ناوهاي آمريكايي ندارد. به چند نكته بايد توجه كرد: الف- دو ناو سائر اسراييل در نبرد 34 روزه با حزب‌الله منهدم شد و اين پيام ويژه‌اي براي آمريكا و اسراييل داشت. ب- خليج فارس دريايي بسته، با عمقي بسيار كم است كه به ندرت به 90 متر مي‌رسد. چنين دريايي، محل مانور خوبي براي ناوهاي جنگي نيست. ج- ايران در خليج فارس، عظيم‌ترين قدرت دريايي چريكي را سامان داده است كه كابوس وحشتناكي براي ناوگان پنجم آمريكا محسوب مي‌شود. لذا بهتر است اسراييل، افتضاح حاصل از نابودي دو ناو سائر كلاس كرووت خود را در پهنه‌ي تاريخ نظامي دريايي خود پاسخ دهد. بيش از 20 سال قبل، آمريكا با بريجتون و شوروي با كورتوريف، مزه‌ي خليج فارس را چشيده‌اند. همان را اسراييل در ساحل لبنان تجربه كرد. پرنسا لاتينا: كشورهاي عربي منطقه در جنگ احتمالي آمريكا با ايران در آينده، علي‌رغم مشاركت اسراييل آيا به آمريكا كمك مي‌كنند؟ عباسی: برخي از كشورهاي عربي مانند مصر، عربستان، اردن، كويت، قطر، و ... در جنگ صدام عليه ايران در كنار آمريكا و غرب به عراق كمك‌هاي مالي و نظامي بسيار زيادي كردند. در ماه‌هاي اخير نيز، مطالبي از رهبران عربستان و امارات متحده عربي در ديدار با غربي‌ها منتشر شد كه حاكي از اعلام حمايت اين كشورها از حمله به ايران است. يك نكته قطعي است و آن اين است كه ميان دولت‌هاي اين كشورها و مردم آنها، شكاف عظيمي در اين رابطه وجود دارد. كشورهاي عربستان، كويت، بحرين، قطر، امارات، و ... به آمريكا پايگاه نظامي داده‌اند، و طبيعتاً در هر اقدام نظامي آمريكا، از اين پايگاه‌ها براي حمله به ايران استفاده مي‌شود. اساساً سرفرماندهي نيروهاي آمريكا، در خاورميانه يعني «سِنتكام» CENTCOM در قطر مستقر است و از طريق اين فرماندهي اقدام نظامي عليه ايران مديريت مي‌شود. طبيعي است كه همراهي دولت قطر را خواهد داشت. با اين حال، مردم اين كشورها، مخالف اين همراهي دولت‌هايشان با آمريكا و اسراييل هستند. در صورت حمله به ايران، بي‌ثباتي در منطقه، موجب فروريزي اين ديكتاتوري‌هاي نفتي ضعيف منطقه توسط مردم آنها شده و همين موضوع عامل نگراني آمريكا، اسراييل و شيوخ اين كشورهاست. پرنسا لاتينا: در سال 2007 نيروهاي مسلح ايران را براي مقابله با تهديد آمريكا توانمند خوانديد. اين توانمندي كمي و كيفي اكنون چگونه است؟ عباسی: كميت و كيفيت نيروهاي ايران بيشتر شده است. ارتش ايران با چهار نيرو، و سپاه پاسداران با پنج نيرو و ميليشياي بسيج با يازده ميليون نفر عضو، در كنار ارتقاء توان تسليحاتي ايران، در آمادگي خوبي به سر مي‌برند. اما ركن اساسي قدرت، همان دكترين و استراتژي است. دكترين واكنش نامتقارن ايران است كه منشاء بازدارندگي و يا موازنه مي‌شود. البته بسياري از دكترين‌هاي عملياتي و ساختارهاي تجهيزاتي متعارف ايران مخفي نگاه داشته شده است و درصحنه‌ي منازعه، براي طرفين درگيري روشن مي‌شود. از نظر اقتصاد دفاعي، موقعيت ايران در نسبت با آمريكا بسيار بهتر است. آمريكا با فروپاشي نهادهاي مالي خود به ويژه ورشكستگي بيش از 300 بانك اين كشور و بدهي گسترده و كسري بودجه و بي‌كاري عظيم، توان حضور در يك جنگ تمام-عيار و طولاني مدت را ندارد. برآورد اوليه‌ي آمريكا براي هزينه‌ي اشغال عراق كه توسط رامسفلد وزير دفاع بوش مطرح شد 50 ميليارد دلار بود كه تاكنون 20 برابر شده و از مرز 1000 ميليارد دلار نيز گذشته است. اكنون در افغانستان و عراق، اقتصاد جنگي آمريكا عملاً ناكارآمدي خود را نشان داده است. در حوزه‌ي كثرت نيروي انساني و عامل انگيزه نيز، ايران به سادگي مي‌تواند چند ميليون نيروي شهادت‌طلب، كه انگيزه‌ي دفاع از كشور خود را دارند به صحنه بياورد. اما آمريكا كه برابر گزارش سال 2009 انستيتو بروكينگز، براي پس از اشغال ايران 1400000 يك ميليون و چهار صد هزار نفر نيرو نياز دارد، از تأمين يك‌صدهزار نيرو براي عراق و افغانستان عاجز است، نيروهايي كه انگيزه‌ي مشخصي براي حضور در كشوري با هزاران كيلومتر فاصله از مرز كشور خود ندارند. آمريكا تنها از برتري تجهيزات نسبت به ايران برخوردار است كه اين عامل نمي‌تواند به تنهايي پيروزي را به ارمغان آورد. پرسش اين است كه آيا آمريكا كه در 65 سال گذشته‌ي پس از جنگ دوم جهاني حتي يك روز بدون جنگ را نگذرانده است، آماده‌ي نبرد نهايي و آرماگدون مورد ادعاي هاليوود است؟! البته نسبت علاقه‌ي هاليوود به آپوكاليپس با تمايل رهبران كاخ سفيد به نبرد نهايي، هنوز مشخص نيست. http://www.jahannews.com/vdcjmtevyuqethz.fsfu.html
  11. [quote]پس امثال مسلمان نماهایی که در زلزله بم به نان و نوایی رسیدند چه هستند ؟[/quote] ??????????? کیا؟؟؟؟
  12. [quote][quote]من فقط به این دلیل وارد بحث شدم که این دوستمون داشتند، تحریف میکردند. وگرنه صد سال این حرف ها رو من نمیزنم[/quote] در مورد این جملت در مورد طراح عملیات ثامن الئمه یکم تحقیق کن ببین کی دروغ و تحریف میکنه [quote]طراحش که سپاه بود.[/quote] اگر حرف تو درست بود من دیگه هیچ نظری توی این سایت نمیدهم[/quote] نمیدونم که شما واقعا تحقیق رو چی میدونید؟ من از افرادی که در زمان مذکور از فرماندهی گردان بالاتر بودند، سوال کردم، گفتند که طراحی با سپاه بود و به هیچ وجه فرماندهی جنگ با ارتش نبوده. این دوستمون هم اینجا مطالبی آوردندکه تو اولی نقش سپاه رو در طراحی و اجرا بیشتر میدونست ولی در دومی میگه ارتش طراح و عامل بوده. -------------- جالبه شما از این همه مطالبی که من گفتم، فقط همین یه مورد رو دیدید.
  13. [quote]حالا به نظر شما با وجود داشتن يه همچين نيروهاي زبده اي با انگيزش فراوان چرا وضعيت خودرو سازي ما اينچنين است ( دوستان غصه نيروهاي مسلح رو نخورن ... چون گليم خودشون رو از اب بيرون ميكشن و همه مون ميدونيم كه بهترين و پيشرفته ترين ماشين ها در اختيار ارتش = سپاه و نيروي انتظامي هست در حالي كه بايد يه فكري به حال خودرو سازي داخلي كرد )[/quote] صدرا جان نکات خوبی رو فرمودید. دقیقا من هم میدونم که صنایع دفاعی میتونه خودش رو جمع کنه. اما میدونید که این وضعیت خودروسازی ( عدم کیفیت ساخت مناسب - قیمت سرسام آور نسبت به خودروهای خارجی و قیمت جهانی - کیفیت پایین تر نسبت به نمونه های صادراتی - امینت فوق العاده پایین - خدمات پس از فروش به معنای واقعی کلمه افتضاح) همه و همه به پای نظام نوشته میشه. !!!! و فحشش رو جمهوری اسلامی میخوره و پولش رو یه سری ..... میخورند. از اون گذشته فکر نمیکنید اگر از بعد از جنگ سیر صعودی داشت خودروسازی ما( اعم از طراحی - ساخت - کیفیت - خدمات - رسیدن به دانش بومی برای ساخت خودروی تمام داخلی) امروز به تبع اون خودروهای نظامی خیلی بهتری میداشتیم.؟؟؟؟؟؟.... الان این خودروی سفیر خوبه و مناسبه. اما اشکالاتی هم داره. درسته که میتونه تا حد زیادی نیاز ما رو برطرف کنه ، اما اگر بخواهیم با نمونه های خارجی مقایسه کنیم، کار سخت تر میشه. اگر میشد که میشد، الان باید یه خودروی میداشتیم، با ظاهر فوق العاده بهتر از این، کیفیت فوق العاده بهتر که نتیجتا راهی میشد برای صادرات اون.و بعدش به ساخت خودروهای سنگین حمل موشک و .... . که یکی از بهترین نوع صادرات نظامی همین، صادرات خودروهای نظامی است که هم پول خوبی داره و هم دردسرش کمه. اما باز هم میرسیم به همین موضوع. که انشالله خدا خودش یه عنایتی کنه: [quote]بچه ها، متاسفانه ما الان در زمینه ی خودرو خیلی جای بهتری میتونستیم باشیم. اما متاسفانه صنایع خودروسازی ما اسیر باندهای قدرت و ثروت گردن کلفتی شده که به این راحتی ها نمیشه درستش کرد. [/quote] ------------------------------------- راستی صدرا جان. فکر نکن که یادم رفته ها!!!!... قرار بود یه تایپیک بزنی در مورد دکترین دفاعی جدید امریکا در منطقه که پیچوندی.
  14. [quote]از rezat1980 عزيز خواهش ميكنم تاپيك جداگانه راجع به اين بحث ارتش در سالهاي 59 تا 60 و 60 تا 67 باز كنن كه بشه بهتر و تخصصي تر اين مسئله رو دنبال كرد. شرمنده زحمت رو دارم مياندازم گردن شما!!! blushing روي اطلاعات و انگيزه تون خيلي حساب باز كردم و ميخوام كمك كنين با هم اطلاعات هممون رو مرور كنيم! با تشكر![/quote] از لطف شما ممنونم. اما من این بحث رو مفید نمیدونم. یعنی باز هم باعث اختلاف میشه. و طبق اون جمله : جز راست نباید گفت؛ هر راست نشاید گفت. تعبیرش میکنم. من فقط به این دلیل وارد بحث شدم که این دوستمون داشتند، تحریف میکردند. وگرنه صد سال این حرف ها رو من نمیزنم. تو این موقعیت حساس، هیچ چیز مثل اتحاد نیروهای مسلح و مردم ، برامون مهم نیست. شاید روزی برسه که موقعیتش پیش بیاد و بشه این مسائل رو بررسی کرد. از پست های شما هم ممنونم. یا علی.
  15. بچه ها، متاسفانه ما الان در زمینه ی خودرو خیلی جای بهتری میتونستیم باشیم. اما متاسفانه صنایع خودروسازی ما اسیر باندهای قدرت و ثروت گردن کلفتی شده که به این راحتی ها نمیشه درستش کرد. ---------------------------------------------------------------------- شما نگاه کنید ، ما تو زمینه ی سلولهای بنیادین، تو زمینه ی اورهال جنگنده ها و هواپیماهای مسافربری و زمینه ی موشکی و ... به چه جاهایی رسیدیم. [size=18]اما عجیب نیست که یادمون بیاد همین کشور، هنوز نتونسته یه گیربکس داخلی طراحی کنه؟؟؟؟!!!!![/size] به طور کلی بنده در این زمینه به یه نتیجه ای رسیدم: تا زمانی که ما به چیزی احساس نیاز نکنیم، چندان براش تلاش نمی کنیم. ما نیاز به تولید موشک داشتیم ، و این کار رو کردیم. تو زمینه های دیگه هم اینطوری هست. اما ظاهرا مدیران ما نیازی احساس نکردند، که در زمینه ی خودروسازی یه تکونی به خودشون بدهند. امروز اگر می بینید سفیری تولید میشه، صرفا تلاش صنایع دفاعی ماست. و صنایع خودروسازی ما هیچ .... نکرده. واقعا تاسف آوره وضعیت خودروسازی ما. چرا که توان بسیار بالایی داریم در این زمینه. تعدادی از طراحان مطرح جهان که برای شرکت های پژو و رنو و مرسدس و پورشه ، طراحی خودرو انجام میدهند، ایرانی هستند و بارها گفته اند که حاضرند همکاری کنند. اما بعد از چند ماه کار برگشته اند. چرا که بلا استثنا میگند، ما نشانه هایی ندیدیم که اونها مصمم به انجام کارهای بزرگ باشند.[b] تا زمانی که ما نیازی جدید در زمینه ای احساس نکنیم، برای اون تلاش هم نمیکنیم.[/b] و این اصلی ترین دلیل ضعف صنایع خودروسازی ماست.
  16. [quote]توی کتابهایی که در مورد جنگ هست نوشته عملیات مشترک ولی ارتش فرمانده اصلی جنگ بود همونطور که خود شما گفتید فرمانده سپاه با فرمانده نیروی زمینی ارتش در کنار هم رمز عملیات رو اعلام کردند یعنی فرمانده سپاه در اون زمان در حد فرمانده نیروی زمینی بود نه کل ارتش کسی نمیتونه نقش سپاه رو بی اهمیت بدونه ولی سپاه به عنوان تکمیل کننده کمبود ارتش در بخش پیاده نظام عمل میکرد ندادن اسلحه به سپاه بحث مفصل داره که جاش اینجا نیست اما در همین حد بگم دستور مستقیم بنی صدر بود که البته همه میدونند کاری به دلایلش ندارم این روش جنگ اشکانیان در برابر روم بود که البته در اواسط جنگ چنین حقه ای رو عراق به ایران ضد در پیشروی ایران در کردستان عراق که صدام گفته بود از روش خودشون به خودشون ضربه زدیم اما در مورد خرمشهر باید خدمتتون عرض کنم که در اینجا ارتش مثل بقیه جنگ مظلوم واقع شده در واقع ارتش بود که 35 روز مانع سقوط خرمشهر شد نیروهای ارتشی که از لشکر 92 در خرمشهر بودند البته به تعداد کم و ژاندارمری و سپاه خرمشهر به فرماندهی جهان ارا اما بعدا نیروی دریایی یک گروه از تکاوران نیروی دریایی رو به خرمشهر فرستاد که همین تکاوران ارتش عراق رو ذله کردند شما اگر این رو توی کتاب خوندی من چون خودم در نیروی دریایی خدمت کردم از تکاوران نیروی دریایی که اموزش به ما میدادند شنیدم [/quote] نخیر. اشتباه میفرمایید. کسی از کتاب ها نخونده. افرادی هستند که این مسائل از ذهن هاشون پاک نمیشه. کی گفته که فرمانده ی اصلی جنگ ارتش بوده؟ من محترمانه به شما عرض میکنم، که مشخصه اطلاعاتتون موثق نیست در مورد جنگ. پس سعی نکنید، واقعیات رو غلط جلوه بدید. عزیز من، تو عملیات ثامن الائمه و طریق القدس، یعنی قبل از تشکیل قرارگاه مشترک، بیشترین سهم فرماندهی با سپاه بود. چرا نمیخواهید قبول کنید. [quote]همونطور که خود شما گفتید فرمانده سپاه با فرمانده نیروی زمینی ارتش در کنار هم رمز عملیات رو اعلام کردند یعنی فرمانده سپاه در اون زمان در حد فرمانده نیروی زمینی بود نه کل ارتش کسی نمیتونه نقش سپاه رو بی اهمیت بدونه ولی سپاه به عنوان تکمیل کننده کمبود ارتش در بخش پیاده نظام عمل میکرد [/quote] این هم یک نمونه دیگه از بی اطلاعی شما. حتما دلیلش رو هم نمیدونید چیه؟ خوب سپاه اون موقع چیزی غیر از نیروی زمینی نداشت. حتما میدونید که در تاریخ 26 شهریور 64 بود که حضرت امام دستور ، تشکیل نیروهای 5 گانه رو داد. و این طبیعی بوده که فرمانده ی کل سپاه با فرمانده ی نیروی زمینی کار کنه. [quote]اما در مورد خرمشهر باید خدمتتون عرض کنم که در اینجا ارتش مثل بقیه جنگ مظلوم واقع شده در واقع ارتش بود که 35 روز مانع سقوط خرمشهر شد نیروهای ارتشی که از لشکر 92 در خرمشهر بودند البته به تعداد کم و ژاندارمری و سپاه خرمشهر به فرماندهی جهان ارا اما بعدا نیروی دریایی یک گروه از تکاوران نیروی دریایی رو به خرمشهر فرستاد که همین تکاوران ارتش عراق رو ذله کردند شما اگر این رو توی کتاب خوندی من چون خودم در نیروی دریایی خدمت کردم از تکاوران نیروی دریایی که اموزش به ما میدادند شنیدم [/quote] باز هم شما دارید، غلو میکنید. این نیروهای مردمی بودند که نقش محوری رو داشتند که همه شون زیر نظر شهید جهان آرا بودند. و نیروهای ارتشی هم کنار اینها بودند. [quote]در واقع ارتش بود که 35 روز مانع سقوط خرمشهر شد البته به تعداد کم و ژاندارمری و سپاه خرمشهر به فرماندهی جهان ارا[/quote] واقعا متاسفم. دونسته یا ندوسته دارید، به حق اون شهدا ظلم میکنید. یه بار پاشون دم عید بریم، خرمشهر، من میبرمت پیش قدیمی ترین رزمنده ی خرمشهر که از اولش تا لحظه ی تخلیه آخرین نفر تو خرمشهر بوده، بهت میگه که نقش اصلی با کی بوده. [b] کتاب کجا بوده؟ بیا از سینه ی سوزان و رازدار این مردان خدا بپرس که هیچی از این دنیا برا خودشون برنداشتند. [/b] [quote]شما فکر میکنید تک های زمینی مانع پیشوری ارتش عراق شد نه خیر عزیز این نیروی هوایی و هوانیروز بودند که ابتدای جنگ پیشروی ارتش عراق رو متوقف کردند سپاه که در اون موقع چیزی نداشت اما ارتش هم در بخش نیروی زمینی از هم پاشیده بود در واقع نجات کشور در ابتدای جنگ رو مدیون نیروی هوایی هستیم همانطور که در پایان جنگ هم مدیون نیروی هوایی هستیم که صادرات نفت قطع نشد [/quote] این حرف خیلی بی معنا میتونه باشه. مگه میشد، نیروی دریایی و نیروی هوایی بدون، عملیات زمینی، کشور رو نجات بدهند. اونها هم در کنار قوای دیگه معنا میشوند. البته در انجام وظایفشون کارهای خوبی انجام دادند. [quote]اما در مورد نقش ارتش در اغاز جنگ میدونی که در عملیات ثامن الئمه که منجر به شکست حصر ابادان شد چه کسی فرماندهی این عملیات رو به عهده داشت همین پارسال در سالگرد این رو بهش در لشکر 92 زرهی جایزه دادند[/quote] طراحش که سپاه بود. باز هم فرماندهی به صورت مشترک انجام شد. [quote] هر چه قدر که از ارتش حرف بزنیم و هیچی از سپاه نگیم هم بهتره هم حقیقت رو گفتیم از پایان جنگ تا حالا یک ریز همه دارن توی فیلم و سریال ها میبینند که فقط بچه بسیجیها جنگیدند اما انگار ارتشی نبوده به نظر شما این عدالت هست ؟ [/quote] من کاری به سریالها ندارم. حرف خودم رو میزنم. سپاه بدون ارتش، از 64 به بعد خیلی کارها کرد. اما ارتش بدون سپاه چی؟ در مورد نتیجه ی عملیات های زیر که در سال 59 ، مستقلا ارتش انجام داد و سپاه نقشی نداشت، برامون توضیح بده: [b]چهار عملیات در مناطق دزفول، جاده ماهشهر- آبادان، هویزه (عملیات نصر) و مجدداً جاده ماهشهر- آبادان (عملیات توكل) در تاریخ‌های 23 مهر، 3 آبان، 16 و 20 دی ماه 1359[/b] اینجا متوجه میشی که تدبیر ارتش و تجربه ای که شما ادعا میکنی، یعنی چی؟ [quote]یک بابایی اول جنگ بعد از ازاد سازی خرمشهر که زمزمه های تمام کردن جنگ بود گفته بود نباید جنگ در این زمان تمام شود چون ارتش پیروز از جنگ باز میگرده[/quote] خوب که چی؟ یه بابایی هم گفته بود که خوبه همون موقع تموم بشه. یه بابایی هم گفته بود که نه، هیچ وقت تموم نشه. راستی یه بابایی هم گفته که من هیچ نظری ندارم. این چه دخلی داشت اصلا .... ؟؟؟؟ [quote]حقیقت چیزی هست که توی کتابهای دفاع مقدس نمیتونی بخونی تا واقعیت جنگ رو بفهمی [/quote] باز هم ادعا های بی سر و ته. شما از کجا میگی که من از کتاب میگم و شما از کجا میگی؟ من هم در مقابل میتونم این ادعا رو در مورد شما داشته باشم. [quote]یک نگاهی به پست اقای به اصطلاح محترم بندازید تا متوجه این عبارت زشت بشید تازه این فقط توی این تایپیکش هست تایپیکهای دیگه رو من جوابشو ندادم که الان.....[/quote] بنده منظورم که فقط جنابعالی نبود. به همه دوستان گفتم. -------------------------------------------- [b]من باز هم میگم که در حال حاضر ، ارتش و سپاه هر دو عزیز و در خدمتگذاری هستند. منافق ها سواستفاده نکنند از این بحث ها.[/b] واریور جان. چه کار کنم. من اصلا دوست ندارم که هیچ وقت این بحث ها باز بشه. چون باعث اختلاف و .... میشه. [i][b]اما شما بگو، وقتی کسی این شبهات رو وارد میکنه و تاریخ رو تحریف میکنه، چه کار باید کرد. سکوت کنیم. شما بگو. اگر بگی باید سکوت کرد. من دیگه هیچی نمیگم.[/b][/i]
  17. ای بابا، کار به کجا رسید. آقا چرا، کلمات زشت استفاده میکنید. زر نزن یعنی چی؟ مطمئن باشید این طوری ادامه بدید ، به اینجا ختم نمیشه توهین ها.... خود دانید. -------------------------------------------------- [quote]بگذار یک چیز رو برات روشن کنم سال 61 وقتی خرمشهر از دست عراق خارج شد هیچ قسمت از خاک ایران در دست عراق نبود تا پایان عملیات بیت المقدس فرماندهی جنگ به عهده ارتش بود و سپاه زیر نظر ارتش کار میکرد اما بعد از سال 61 که سپاه هم رده ارتش قرار گرفت هیچ تکرار میکنم هیچ یک از عملیاتهایی که انجام شد به اهدافشون نرسیدند مثلا اگر در یک عملیات قرار بود نقطه x تصرف بشه چون عراقی ها خوب در اون نقطه مقاومت میکردند نقطه دیگری تصرف میشد اینجاست که فرماندهی بر اساس علم و تجربه جنگهای قبل که فرماندهان ارتش از طریق همین جنگ ظفار یا از طریق تجربه امریکات در جنگهای گذشتش بدست اورده بود و به فرمانهان ایرانی منتقل کرده بود معلوم میشه نه فرستادن بچه های مردم روی مین[/quote] بنده به مسائل دیگه کار ندارم و دوستان خودشون پاسخ بدهند. اما در این مورد نمیتونم سکوت کنم. از این نوشته ی شما مشخص میشه که اصلا اطلاعاتتون در مورد جنگ کامل نیست. خوب میشه بگید که تو عملیات بیت المقدس نیروهای عمل کننده کیا بودند؟ در این عملیات فرماندهی مشترک بود. رمز عملیات رو میدونید چی بود؟ حتما میدونید. رمز عملیات رو هم محسن رضایی و هم صیاد شیرازی با هم اعلام کردند.من نمیدونم که شما از کجا درآوردید این رو که فرماندهی با ارتش بوده؟؟ و یقینا همه این رو میدونن، که اگر استعداد بالای نیروهای سپاه نبود، امکان پیروزی وجود نداشت. [b]من صراحتا اعلام میکنم، که حرف بهتر و بدتر بودن سپاه و ارتش نیست، این دو در کنار هم هستند و هر دو عزیز. اما نمیشه، واقعیات و حقایق جنگ رو نادیده گرفت.[/b] لذا برای تنویر دوستان، مطالبی رو اینجا میارم. ظاهرا جنابعالی اطلاع نداری که در سال 60 رئیس ستاد مشترک ارتش(ظهیرنژاد)، نظریه اش دادن زمین در مقابل دادن زمان بود. یعنی ارتش بعث بیاد، همه رو قتل عام کنه تو جنوب و به ناموس این ملت تجاوز کنه، بعد .... شما ظاهرا اطلاع نداری که خیانت بعضی فرماندهان ارتش وقت، در عدم پشتیبانی حداقلی از نیروهای مستقر در خرمشهر، باعث سقوط این شهر شد.... گفتید: [quote] سال 61 وقتی خرمشهر از دست عراق خارج شد هیچ قسمت از خاک ایران در دست عراق نبود[/quote] یک شاهد دیگه از اینکه شما اطلاعات کافی از جنگ ندارید. ببخشید، پس قصر شیرین جز جزایر هاوایی بود. چرا وقتی اطلاعات کافی ندارید، اظهار نظر میفرمایید. ( جسارتا عرض کردم) جهت اطلاع جنابعالی عرض میکنم که به طور کلی عملیات های خاکی و سرزمینی ما، قبل از ثامن الائمه ، در حد ایزائی و ... بودند و اغلب به صورت نامنظم، فقط به دفاع میپرداختند. و سپس دو عملیات ثامن الائمه و طریق القدس بود که باز هم به هیچ وجه، سپاه تحت امر ارتش نبود. و سهم سپاه در فرماندهی عملیات بیشتر از ارتش بود. قبل از عملیات فتح المبین،(دقیقا 21 روز قبل از عملیات فتح المبین) در تاریخ 6/12/60 بین شهید صیاد شیرازی و محسن رضایی تفاهم نامه یا قراردادی امضا شد و به تمام یگان های زیربط فرستاده شد که طی این تفاهم قرارگاهی هماهنگ تشکیل شده بود و مشترکا فرماندهی میشد عملیات ها. که در سال 61 این قرارگاه به نام قرارگاه کربلا بود که عملیات های : ثامن الائمه(ع)، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس تحت فرماندهی این قرارگاه انجام شد. و بعد از آن قرارگاه خاتم الانبیا تشکیل شد و .... البته کسی فداکاری ها و حان فشانی های یگان‌های پیاده و زرهی از یگان‌های لشکر ۷۷ خراسان، لشکر ۲۱ حمزه مرکز، لشکر ۱۶ قزوین، گروه رزمی زرهی شیراز و تیپ خرم آباد و همدان و... قبل از سقوط خرمشهر. و بخشی از نیروهای رزمی که در مقاومت 35 روزه خرمشهر نقش مهمی داشتند و .... اما حرف در گفتن صادقانه ی وقایع جنگ هست. [b] لطف کنید و حقایق جنگ رو وارونه جلوه ندید به خاطر یه سری بحث های پیش پا افتاده. هنوز هستند عزیزانی که زخمی این جنگ و عزیز از دست داده ی این جنگ هستند. [/b] لااقل با گفتار کذب و غیر واقعی بر رنج های اونها نیافزاییم. یا علی.
  18. گفته كه ! سيستم اوپتيك هست يعني دوربين مادون قرمز ! شما با دوربين نميتونيد ماه رو رصد كنيد و جزيياتش رو نشون بديد ؟ فرق دوربين هاي مادون قرمز اين هست كه كيفيت پايينتري دارند ! حالا اومدن واسه اين سيستم يك روش ديگه مثلا اچ دي كردن دوربين بكار بردن و بجاي سيستمهاي قديمي 320 در 240 از يك دوربين با كيفيت بسيار بالاتر استفاده كردن ... البته احتمالا يك روش جديد رد خنك كردن سنسورهاي ميكروبولومتري هم يافته باشند ... پس اين تصوير رادار نيست بلكه دوربين هست ... البته دست كمي هم ندارد !! .. ممنون از شما. پس میشه گفت که روی این هدف ها نمیتونن لاک کنن.( خوب این چه سوالیه؟ لاک هم کنند، با چی میخوان بزنند؟ با شهاب3!!! ) حالا پس باید تو کاک پیت دو تا مانیتور باشه؟ یه دونه برای این دوربین و یکی برای رادار. این یه تصویر از کاکپیتش هست. از سرچ بدست آوردم. ( چقدر تصویر خالی بندی و ... بود. تازه نصفش هم مال سیمولاتور بود.) فکر کنم این درست باشه. http://www.darkgovernment.com/images/f35-cockpit3.jpg فکر کنم این هم تصویر مانیتورش باشه. http://www.ahrtp.com/EG_Images3/Lockheed Martin F-35_Lightning_cockpit_opt600x241_irandefense.jpg
  19. ممنون ابراهیم جان. یعنی ما اگر قبول کنیم که این واقعیه، یه چیزی در حد سوپر انقلاب در برد رادارهای جنگنده اتفاق افتاده؟؟؟ تا حالا حرف از زیر 500 کیلومتر بوده. حالا شده 1280 کیلومتر؟!!!!!! حالا به سوال ما جواب ندادید؟ این تصاویر همونی هست که رادار به مانیتور خلبان میده؟ چون تا حالا تصاویر راداری رو با زمینه ی سبز میدیدیم. ببیخش اگر آماتوری سوال میکنم.
  20. [quote]شايد هم يه چيز جديد خفن تر !!! ... به هر حال خوشحال ميشيد ... ![/quote] هان؟ اینی که گفتی یعنی چی؟ خوشحال میشیم؟؟ ای ای ، از چی داری خبر میدی برادر ابراهیم.؟ به هر حال ما صبرمون زیاده و 12 روز برامون کمه.
  21. پرواز نمایشی یک جنگنده اف 22 آمریکایی در نمایشگاه هوایی در کالیفرنیا http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/6/17/148645_428.jpg یه خدا خیر داده ای منتقل کنه به گالری
  22. [quote]عجب دوستان بیان بحث کنن ارتش ایران با این چطوری مقابله کنه [/quote] سمندون جان . چرا انقدر سریع جو میدی؟ مقابله؟ ارتش ایران؟ نه به داره، نه به باره. صبر کن یه ذره. گاماس گاماس. ================================== یه سوال: این تصاویری که هست، همون تصاویری است که از مانیتور کاکپیت نشون داده میشه؟ یعنی خلبان با این رنگ بندی می بینه؟
  23. به نکات خیلی خوبی اشاره کردید ابراهیم جان. [quote]در مورد تجربه ... : وزير دفاع ايران در زمان جنگ كي بود ؟ چه كسي قائله کردستان رو اداره میکرد ؟ آموزش دیده چه سبکی و کجا بود ؟! ظفار ؟؟! [/quote] واقعا تو این تایپیک برام با این مطلبی که دوستان اشاره کردند، من سوال برام پیش اومد. یکی بیاد اسم چند تا از اونایی که رد ظفار بودند و بعدش تو کردستان جنگیدند، رو بگه.
  24. [b]گزارش كامل // دغدغه‌هاي رژيم صهيونيستي از خروج آمريكا از عراق[/b] [img]http://media.farsnews.com/Media/8906/Images/jpg/A0902/A0902671.jpg[/img] به گزارش فارس، پايگاه اطلاع رساني "المشهد الاسرائيلي " در شماره اخير خود به تصميم اخير دولت آمريكا مبني بر خارج كردن نيروهايش از عراق طي سال جاري را دنبال مي‌كند. بنا به اهميت موضوع اين پايگاه طي مقاله‌اي به بررسي ديدگاه تحليل‌گران برجسته نظامي و سياسي رژيم صهيونيستي در اين زمينه پرداخته كه نظرات آن‌ها عينا جهت اطلاع نقل مي‌شود. المشهد در مقدمه و در ابتداي بحث تلاش دارد، نگاهي كلي به مسئله خروج نيروهاي آمريكايي از عراق و دل‌نگراني‌هاي رژيم صهيونيستي به اين خروج بياندازد و در اين باره مي‌نويسد: بر اساس مجموعه تحليل‌ها و تفسيرهايي كه اخيرا به اين موضوع پرداختند، نگراني رژيم صهيونيستي صرفا به خاطر عدم حضور نيروهاي آمريكايي در منطقه استراتژيكي چون خاورميانه نيست، بلكه به اعتقاد مقامات اين رژيم اين عقب‌نشيني دشمنان اسرائيل را جري خواهد كرد و جري شدن صرف بروز يك چالش را در بر نمي‌گيرد، بلكه چالش‌ها و به زباني گوياتر خطرهاي بي‌شماري را به دنبال خود در پي خواهد داشت كه در راس آن‌ها بايد از امكان بازگشت عراق به ايفاي نقش در جبهه عربي ياد كرد. اين درحالي است كه چندي پيش يك گزارش اطلاعاتي ‌- ‌صهيونيستي همزمان با خروج نيروهاي آمريكايي از عراق از احتمال سر بر آوردن خطري به نام "جبهه شرقي " سخن به ميان آورده بود. المشهد به اين ترتيب نتيجه مي‌گيرد كه عقب‌نشيني آمريكا از عراق به‌ويژه اگر در قالب شكست و ناكامي و نه پايان ماموريت انجام شود، دروازه عراق را به روي احتمالات و گزينه‌هاي بي‌شماري خواهد گشود كه هيچ‌يك از آن‌ها مورد پسند و رضايت رژيم صهيونيستي نخواهد بود. اين پايگاه اطلاع رساني معتقد است، اولين بازتاب خروج آمريكا از افزايش نفوذ ايران در اين كشور خواهد بود كه به دنبال خود امكان دسترسي ايران به جبهه شمالي رژيم صهيونيستي با گذر از سوريه و لبنان را فراهم خواهد ‌ساخت و اگر تاكنون اين آمريكا بوده كه با حضور در عراق سد و مانعي ميان ايران و رژيم صهيونيستي ايجاد نموده، با خروج خود از عراق ديگر چنين مانعي نيز وجود نخواهد داشت و مي‌توان گفت ايران و رژيم صهيونيستي رو در روي هم قرار خواهند گرفت. • قدرت هسته‌اي ايران و توان اين كشور در ايجاد دگرگوني‌هاي استراتژيك در منطقه المشهد به اين ترتيب به اين دغدغه مهم رژيم صهيونيستي اشاره مي‌كند كه خروج آمريكايي‌ها از عراق اين كشور را به دروازه چالش‌ها و خطرها براي اين رژيم تبديل خواهد كرد و در راس اين خطرات و چالش‌ها بي‌شك قدرت هسته‌اي ايران و توان اين كشور در ايجاد دگرگوني‌هاي استراتژيك در منطقه قرار دارد. اما به اعتقاد المشهد بازتاب اين خروج فقط خطرات متصوره از كشورهاي منطقه را در بر نمي‌گيرد، بلكه مهمترين بازتاب فرامنطقه‌اي خروج نيروهاي آمريكايي از عراق و در پي آن از افغانستان افول محبوبيت و پشتيباني و حمايت از آن در آمريكا چه در ميان يهوديان اين كشور و چه در ميان شهروندان آمريكايي است، به‌ويژه آنكه رژيم صهيونيستي به شدت احساس مي‌كند قدرت بازدارندگي خويش رو به افول نهاده و به تصور خويش چون گذشته قدرتمند نمي‌نمايد. در ادامه اين مقاله به ايده‌ها و نظرات "ساموئل روزنر " تحليلگر امور آمريكا در زمينه تاثير عقب‌نشيني نيروهاي آمريكايي از عراق بر رژيم صهيونيستي مي‌پردازيم، وي در اين‌باره مي‌گويد: از همان ابتدا "باراك اوباما " رئيس جمهور آمريكا مخالف جنگ در عراق بود و همين امر موجب گشت تا بارها و بارها وعده خروج نيروهاي آمريكايي از اين كشور را بدهد و تاكيد كند، بايد نگاه‌ها را متوجه افغانستان كانون مهم‌تر نماييم و اكنون او مي‌خواهد به وعده خود عمل كند. روزنر مي‌افزايد: پس از كش و قوس‌هاي فراوان سرانجام تصميم گرفته شد و مقرر گرديد، دولت آمريكا در قبال خروج نيروهاي آمريكايي از عراق سربازان خود را در افغانستان افزايش دهد و بر ميزان حضور نيروهايش در اين كشور بيفزايد. اين تحليلگر امور آمريكا در اين زمينه به كتابي تحت عنوان "وعده " اشاره مي‌كند كه سه ماه پيش در آمريكا چاپ و منتشر گرديد، نويسنده در اين كتاب ضمن تحسين اوياما به خاطر وفاي به وعده‌اش در خروج از عراق به اين نكته اشاره مي‌كند كه بي‌شك مهمترين عامل تاثير گذار بر خروج نيروهاي آمريكايي از عراق تصميم و اقدام جورج بوش به افزايش تعداد و حضور اين نيروها در اين كشور بود كه از همان ابتدا اوباما و ديگر دموكرات‌ها به آن اعتراض داشتند و مخالف آن بودند. اين نويسنده كه كسي به جز "جوناتان آرتور " خبرنگار مجله "نيوز ويك " نيست، در كتاب خود مي‌نويسد: اگر اوباما در سال 2009 تاكيد نمي‌كرد كه به وعده خود مبني بر خروج نيروهاي آمريكايي طبق جدول از پيش زمان‌بندي شده عمل مي‌كند، بي‌شك تعداد سربازان كشته شده آمريكايي در عراق طي سال فوق‌الذكر كاهش 50 درصدي را در مقايسه با سال پيش از آن يعني سال 2008 ثبت نمي‌كرد و سال 2009 سالي بسيار سخت‌تر از سال 2008 براي آمريكايي‌ها مي‌نمود. سپس روزنر مي‌افزايد: جلساتي كه اوباما طي اولين سال بدست گرفتن قدرت در آمريكا برگزار نمود، اين فرصت را به وي داد تا با تمركز بيشتري به موضوع عراق بپردازد و اقدام به آن چيزي نمايد كه اين تحليلگر امور آمريكا آن را "اصلاحات داخلي " مي‌نامد. بر اين اساس روزنر ادعا مي‌كند، اين جورج بوش بود كه با افزايش تعداد نيروهاي آمريكايي در عراق و ايجاد بحران در اين زمينه در آمريكا براي اوباما زمينه اصلاحات را فراهم ساخت. هم‌چنين روزنر به اين نكته اشاره مي‌كند كه اين اقدام اوباما بازتاب‌هاي مختلفي از خود در ميان آمريكايي‌ها بر جاي گذاشت، از جمله اين واكنش‌ها اين كه از زمان كاهش تعداد سربازان كشته ‌شده آمريكايي در عراق ميزان توجه مردم آمريكا و خشم آنها نسبت به اين جنگ نيز كاهش يافت. روزنر در اين باره به سخنان "برايان كاتوليس " از مركز تحقيقاتي و پژوهشي "پيشرفت آمريكا " استناد مي‌جويد كه درباره اهميت عراق گفته بود، اين كشور در رده دوازدهم اولويت‌بندي‌هاي آمريكا قرار دارد و به اعتقاد او اگر در اين ميان اوباما از عراق سخني به ميان مي‌آورد، هدف منحرف كردن افكار عمومي آمريكا از جنگ افغانستان است كه بر اساس آخرين نظرسنجي مركز گالوپ 62 درصد آمريكايي‌ها معتقدند، جنگ در افغانستان آنگونه كه بايد پيش نمي‌رود و 43 درصد هم عنوان كرده‌اند، اين جنگ از پايه و اساس اشتباه بوده و فقط 36 درصد شهروندان آمريكايي اعتقادي غير از اين دارند و از سياست‌هاي آمريكا در افغانستان حمايت مي‌كنند. او در اين باره تاكيد مي‌كند: دل نگراني‌هاي رژيم صهيونيستي به دليل خروج نيروهاي آمريكايي از عراق به هيچ عنوان اهميتي براي آمريكا ندارد، چرا كه اگر غير از اين بود، هنگامي كه يكي از روزنامه صهيونيستي طي مقاله‌اي به نام "نگراني در قدس " از دلواپسي‌هاي مقامات صهيونيستي از خروج از عراق سخن گفته بود، كاخ سفيد در پاسخ تاكيد نمي‌كرد كه تصميم در اين زمينه گرفته شده و مقامات اين رژيم را زير سوال نمي‌برد، كه چرا تا سال گذشته اسرائيل از اين دغدغه‌ها سخني به ميان نمي‌آورد، چرا وقتي "ايهود باراك " وزير جنگ رژيم صهيونيستي كه چند روز پس از اعلام اوباما مبني بر خروج از عراق از واشنگتن ديدار مي‌كرد، سخني از صرف‌نظر كردن از عقب‌نشيني به ميان نياورده بود و حالا اين مقامات لب به سخن مي‌گشايند و از دغدغه‌هاي خود مي‌گويند. اين تحليلگر امور آمريكا در ادامه با اشاره به خشم و غضب مقامات آمريكايي از اين واكنش رژيم صهيونيستي در آستانه خروج نيروهاي آمريكايي از عراق به سخنان يكي از مسئولان كاخ سفيد اشاره مي‌كند كه در اين باره به صهيونيست‌ها گفته بود: "اگر كارها را به دست شما بسپاريم شما به خاطر منافعتان اجازه نخواهيد داد، حتي يك سرباز آمريكايي هم نه تنها از عراق كه از هيچ نقطه جهان عقب‌نشيني نكند " و تنها چند ساعت پيش از ايراد اين سخنان اين مقام آمريكايي ارتش رژيم صهيونيستي در مرزها با نيروهاي لبناني درگير مي‌شود تا شايد به مقامات آمريكايي ياد آوري كند، خروج از عراق به چه بهايي براي آمريكايي‌ها تمام خواهد شد و همين كاخ سفيد را وا مي‌دارد با تشكيل جلسه‌اي فوق‌العاده راه‌هاي جلوگيري از بروز يك جنگ جديد در خاورميانه و ورود به بحراني ديگر در اين منطقه را بررسي كند. روزنر معتقد است، صهيونيست‌ها عمدا دست به اين اقدام زدند تا به اوباما ياد آوري كنند، اتخاذ تصميم خروج از عراق ممكن است براي وي به همين راحتي انجام نشود. با اين وجود وي با اين كه بسان صهيونيست‌ها معتقد است، خروج آمريكا از عراق فرصت و زمينه مناسبي به حزب‌الله و سوريه و ايران مي‌دهد و اين خطر بزرگي براي امنيت رژيم صهيونيستي تلقي مي‌شود و بر دل نگراني‌هاي دولت آمريكا مي‌افزايد، اما تاكيد مي‌كند، آمريكا بايد از عراق خارج شود. در ادامه به بررسي دغدغه‌هاي رژيم صهيونيستي از خروج نيروهاي آمريكايي از عراق به ديدگاه‌هاي "يعقوب آميدور " ژنرال ذخيره ارتش رژيم صهيونيستي مي‌پردازيم. وي در اين باره مي‌گويد: اوباما تاكيد كرد كه در آستانه برگزاري انتخابات ميان دوره‌اي كنگره آمريكا خروج نيروهاي آمريكايي از عراق را آغاز خواهد كرد و پس از آن تنها 50 هزار سرباز در عراق باقي خواهد گذاشت تا آموزش ارتش عراق را ادامه دهند و بر اين اساس وظيفه رويارويي با تروريسم داخلي و خارجي برعهده عراقي‌ها خواهد بود. آميدور مي‌افزايد: آمريكا درحالي نيروهاي خود را از عراق خارج مي‌كند كه بر همگان ثابت گشته، روياي تشكيل امپراتوري آمريكا در آنجا امري محال و غير ممكن است. آمريكايي‌ها با اين كه توانستند، رژيم "صدام حسين " را ساقط كنند، اما در آنجا با چالش‌هاي بسيار بزرگي مواجه شدند، از جمله تفاوت‌هاي فرهنگي و جمعيتي كه به دنبال خود تفاوت‌هاي سياسي را در اين كشور به دنبال داشت و بيش از آنكه اين تفاوت‌ها تعجب و شگفتي جهانيان را برانگيزد، علامت سوال‌هاي بي‌شماري در اذهان آن‌ها بوجود ‌آورد و همين تفاوت‌ها موجب گشت عراق در گرداب اختلافات و جنگ‌هاي شديد داخلي گرفتار آيد، به همين رو به نظر مي‌رسد، خروج آمريكا از عراق درپي خود نفوذ ايران از يك سو و عربستان از سوي ديگر را به دنبال داشته باشد و اگرچه نفوذ عربستان نمي‌تواند، خطر چنداني براي اسرائيل در عراق تلقي شود، چون اسرائيل بارها ثابت كرده كه به راحتي مي‌تواند، با عرب‌ها كنار بيايد، اما نفوذ ايران در كنار دستيابي آن به قدرت هسته‌اي بسيار نگران كننده است، بويژه آنكه سوريه نيز از اين نفوذ بي‌بهره نخواهد ماند. • مردم آمريكا از به دوش كشيدن بار سنگين جنگ خسته شده‌اند آميدور با اشاره به تلفات آمريكايي‌ها در دو جنگ عراق و افغانستان كه نه تنها دولت آمريكا كه ناتو را نيز خسته كرده و با استناد به خروج 1900 سرباز هلندي از افغانستان تاكيد ‌كرد: آمريكا امروز بار سنگين جنگ در دو كشور عراق و افغانستان را با گسيل نمودن حدود 100 هزار سرباز به اين دو كشور بر دوش مي‌كشد و اين باري است كه مردم آمريكا از به دوش كشيدن آن خسته شده‌اند، بويژه آنكه به نظر مي‌رسد، آمريكا آنگونه كه بايد نتوانسته اهداف خود را در اين دو جنگ محقق نمايد، به همين دليل آمريكا و هم‌پيمانانش جداي از سرخوردگي داخلي در بعد بين‌المللي نيز در‌يافته‌اند كه بسان گذشته جامعه بين‌المللي با آن‌ها در جنگ‌هايشان عليه تروريسم همدردي و همراهي نمي‌كند و در بعد داخلي نيز بويژه در مورد افغانستان، افغاني‌ها اعتماد خود را به آن‌ها و كارايي سربازانشان از دست داده‌اند. اين تحليلگر نظامي معتقد است، شكست در افغانستان و عراق پيام بزرگي براي آمريكا و به دنبال آن اسرائيل و آينده آن‌ها درمنطقه به دنبال دارد كه در تشديد صبغه اسلامي منطقه نمود پيدا مي‌كند و اين بيش از آنكه خطري را متوجه آمريكا نمايد، متوجه اسرائيل و امنيت آن خواهد كرد، بويژه اگر در اين ميان اسرائيل بخواهد از كرانه باختري عقب‌نشيني كند كه بي‌شك بيش از همه اين امر تقويت بيش از پيش حماس را درپي خواهد داشت و اين به هيچ وجه خوشايند اسرائيل نيست. آميدور در پايان تاكيد مي‌كند: بي‌شك عقب‌نشيني آمريكا از عراق تاثيري منفي بر امنيت داخلي و خارجي اسرائيل خواهد گذاشت، چون آمريكايي كه خواهان مقابله با القاعده نيست، چگونه مي‌تواند براي امنيت اسرائيل بجنگد، اينجا است كه بايد فقط بر ارتش اسرائيل تكيه و تا جايي كه در توان داشت آن را تقويت نمود، چون عصر عقب‌نشيني‌هاي بزرگ به اسرائيل ثابت خواهد كرد، بيش از پيش به نيروي نظامي نياز پيدا خواهد ‌كرد. در ادامه اين مقاله به ديدگاه‌هاي "بن يشاي " تحليلگر نظامي پايگاه اطلاع رساني روزنامه صهيونيستي "يديعوت آحارونوت " مي‌پردازيم كه مي‌گويد: به اعتقاد من عقب‌نشيني نيروهاي آمريكايي كه "باراك اوباما " رئيس جمهوري آمريكا از آن سخن گفته و اعلام كرده تا پايان ماه جاري آن را به اجرا خواهد گذاشت، آنگونه كه بيان شده يك فاجعه براي اسرائيل نيست، چون مقامات اسرائيل انتظار چنين اقدامي از سوي اوباما را داشتند و بايد تاكيد كرد كه اين اقدام بي‌شك مصداقيت اوباما را به عنوان رئيس جمهور آمريكا در ميان مردم اين كشور افزايش خواهد داد و او بدين وسيله به آن‌ها ثابت خواهد كرد، مستحق اعتماد آن‌ها بوده است. بن يشاي در اين‌باره مي‌گويد: از ديدگاه صهيونيستي اقدام آمريكا تغييري در واقعيت‌هاي موجود ايجاد نمي‌كند، اما در بلند مدت مي‌تواند باعث تغيير و تحولات استراتژيك نگران كننده‌اي شود، اگر ايران بتواند به دليل اين عقب‌نشيني جاي پاي خود و هم‌پيمانانش را در عراق مستحكم نمايد، قدرت مي‌‌يابد تا نيروهاي نظامي خود را به سوي اسرائيل روان سازد و كمك به حزب‌الله براي اين كشور بسيار راحت‌تر از وضعيت كنوني خواهد شد. وي مي‌افزايد: برنامه‌ريزي براي عقب‌نشيني عملا از سال گذشته در وزارت دفاع و ستاد فرماندهي نيروهاي آمريكا در عراق آغاز شد و در اين چارچوب 29 پايگاه اصلي نيروهاي آمريكايي در عراق تخليه گرديد و در حال حاضر تنها 23 پايگاه كوچك وجود دارد كه نيروهاي آمريكايي در آن‌ها حضور دارند كه آن‌ها نيز تخليه و نيروهايش به افغانستان منتقل خواهند شد، بر اين اساس بايد گفت ستاد فرماندهي نيروهاي آمريكايي در عراق همان كاري را انجام مي‌دهد كه ستاد فرماندهي جبهه شمالي در سال 2000 و در دوره زمامداري "ايهود باراك " دست به آن زد و بواسطه "گابي اشكنازي " اقدام به تخليه نيروهاي اسرائيلي از كمربند امنيتي جنوب لبنان نمود. بن يشاي تاكيد مي‌كند: مي‌توان به راحتي دريافت كه مسئله تخليه عراق و درس‌هايي كه اشكنازي از تخليه كمربند امنيتي جنوب لبنان گرفته از جمله موضوعات مهم مورد بحث "گابي اشكنازي " رئيس وقت ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي با ژنرال "مايكل مولن " همتاي آمريكايي خود بوده و آمريكايي‌ها اكنون همان سياستي را پيش گرفته‌اند كه اسرائيل سال 2000 پيش گرفته بود و همچنان به تخليه عراق و عقب‌نشيني از اين كشور ادامه مي‌دهند و به نظر مي‌رسد، در 31 مي با خارج شدن هزاران سرباز آمريكايي از عراق عمليات تخليه به پايان برسد. وي با اشاره به اقدام اوباما در اين باره معتقد است، دولت آمريكا با اين اقدام خود اهداف چندي را دنبال مي‌كند، از جمله اين كه تثبيت و تحكيم موقعيت و جايگاه اين كشور در حزب دموكرات در آستانه انتخابات ميان دوره‌اي كنگره و تحت فشار قرار دادن و به عبارتي اعتراف بغداد به عدم توانايي در كنترل امور تا بازگشت آمريكايي‌ها به اين كشور را به گونه‌اي ديگر موجب گردد، چون از انتخابات مارس سال‌جاري تاكنون هنوز احزاب و جناح‌ها و جريان‌هاي سياسي فعال در عراق هنوز موفق نشده‌اند، به توافقي در زمينه تركيب و ساختار دولت جديد برسند و اين زمينه را براي يك جنگ خانگي ديگر در عراق آماده مي‌كند. بن يشاي با اشاره به اين نكته كه نه ايران و نه آمريكا و حتي سوريه و عربستان به دليل داشتن منافع بسيار در عراق خواستار بروز چنين جنگ خانگي نيستند، مي‌افزايد: تنها طرف سود برنده از اين شرايط سازمان القاعده است تا آتش جنگ‌هاي طايفه‌اي را در اين كشور دامن بزند. وي تاكيد مي‌كند، شايد اوباما با خروج خود از عراق خواسته اين پيام را به افغان‌ها بدهد كه زمان خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان هم چندان دور نخواهد بود و شايد يك يا دو سال ديگر نوبت خروج از افغانستان هم برسد و بدين وسيله مقداري از نفرت افغان‌ها از نيروهاي امريكايي را بكاهد. يشاي در پايان با اشاره به بازتاب دو پهلوي خروج نيروهاي آمريكايي از عراق بر اسرائيل مي‌نويسد: اگر خروج نيروهاي آمريكايي از عراق با تشكيل و تثبيت اوضاع داخلي در عراق همراه باشد، بي‌شك جايگاه آمريكا در منطقه تقويت خواهد شد و اين به نفع اسرائيل است، اما اگر اين خروج با تشديد بحران‌ها و بروز يك جنگ خانگي ديگر در عراق همراه باشد، بايد منتظر زير سوال رفتن وجه آمريكا در منطقه و از دست رفتن جايگاه گذشته اين كشور در خاورميانه بود و آن وقت است كه مقامات اسرائيل بايد در انديشه چالش‌ها و خطراتي باشند كه موجوديت و امنيت اسرائيل را به شدت به خطر خواهند انداخت. در انتهاي اين مقاله به بررسي ديدگاه‌هاي "زلمان شوفال " سفير پيشين رژيم صهيونيستي در آمريكا خواهيم پرداخت، وي در اين باره معتقد است: سخنان دراماتيك "باراك اوباما " رئيس جمهور آمريكا مبني بر خروج از عراق بيش از آنكه عراقي‌ها را مورد خطاب قرار دهد، شهروندان آمريكايي‌ را مورد خطاب قرار داد. مشاوران سياسي و نه حرفه‌اي اوباما تصميم گرفتند تا به رئيس جمهور آمريكا پيشنهاد دهند، نيروهاي آمريكايي را پيش از انتخابات ميان دوره‌اي كنگره از عراق خارج كند تا به نظر آمريكايي‌ها اينگونه بنمايد كه به وعده خود وفادار بوده است و همانطور كه مي‌دانيد، آمريكا تنها كشوري نيست كه ملاحظات سياست داخلي بر ملاحظات سياسي ديگرش از جمله ملاحظات استراتژيك اولويت داشته باشد. اما به اعتقاد شوفال آنچه نگران كننده مي‌نمايد، اوضاع آمريكا نيست، بلكه اوضاع داخلي عراق درپي اتخاذ اين تصميم است، وي در اين باره تاكيد مي‌كند: به محض خروج نيروهاي آمريكايي از عراق بي‌شك شاهد تشديد خشونت‌ها و اختلافات ميان طوايف و پيروان اديان مختلف اين كشور خواهيم بود، در آن زمان است كه بايد انتظار تشديد شكاف‌هاي داخلي در اين كشور را داشت: شيعه عليه شيعه، سني عليه سني، سني عليه شيعه و همه عليه كردها و بالعكس و در آن صورت است كه پنج هزار سرباز آمريكايي باقي مانده در عراق بيش از پيش در معرض حملات تروريستي قرار خواهند گرفت كه ره‌آورد مثبتي براي آمريكا در منطقه به همراه نخواهد داشت. وي در اثبات ادعاي خود درباره تهديد جايگاه و موقعيت آمريكا در منطقه به سخنان يكي از مقامات بلند پايه پيشين آمريكايي استناد مي‌جويد كه پس از سخنراني اوباما در زمينه خروج از عراق گفته بود: "القاعده و طالبان هم به سخنراني اوباما گوش دادند " و تفسير آن‌ها از سخنان وي اين بوده كه اين هم يكي ديگر از نشانه‌هاي ضعف آمريكا است. در حقيقت زلمان شوفال تلاش مي‌كند، بدين وسيله وضعيت آمريكا را به وضعيت اسرائيل پس از عقب‌نشيني‌ از جنوب لبنان و اسرائيل پس از قطع ارتباط يك‌جانبه با نوار غزه تشبيه كند و در اين‌باره مي‌گويد: همانگونه كه حزب‌الله ادعا كرد اسرائيل را از جنوب لبنان بيرون رانده و حماس مدعي شد، موجب عقب‌نشيني اسرائيل از غزه شده است، بي‌شك طرف‌هاي تروريستي در عراق نيز تصور خواهند كرد كه اين آن‌ها بوده‌اند كه آمريكا را وادار به خروج از عراق نموده‌اند و در اين موضوع نه واقعيت‌ها كه برداشت‌ها و تصورات هستند كه اهميت دارند و تنها سود برنده از اين شرايط ايران است. سفير پيشين رژيم صهيونيستي در آمريكا با اشاره به اين كه خروج آمريكا از عراق پيام‌هايي براي مقامات اين رژيم نيز دارد، گفت: پيام اين خروج، آشكار و قابل تامل در دو كلمه است "جبهه شرقي " و اين طلب مي‌كند، مقامات رژيم صهيونيستي براي آينده در انديشه آمادگي‌ نظامي و امنيتي بسيار فراتري از آنچه اكنون در آن قرار دارند، باشند. شوفال مي‌افزايد: در حال حاضر كشور اردن دورترين عمق استراتژيكي اسرائيل است و به نظر مي‌رسد، دره اردن آخرين خطي باشد كه اسرائيل با بهره‌گيري از آن مانع نفوذ شهادت طلبان به سرزمين‌هاي اشغالي شود، همين يك عامل و بدون توجه به عوامل ديگر كفايت مي‌كند كه در تمام مذاكرات سازش با فلسطيني‌ها مقامات صهيونيستي بر استيلا بر دره اردن پافشاري نمايند. اگرچه فلسطيني‌ها تمايل دارند، نيروهاي چند مليتي در اين منطقه مستقر شوند، اما تجربه عدم كارآيي اين نيروها را به ما ثابت كرده است. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8906150452
  25. خیلی یعنی چقدر؟ سایت و سرورش رو نیاری پایین. میتونی تو این تایپیک بذاری: http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=9517