-
تعداد محتوا
113 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
اعتبار در انجمن
3درباره WA-2000
-
رتبه حساب کاربری
گروهبان سوم
-
[quote name="biskivit2000"][code] تولید سوخو 27 جعلی در چین [quote] انشاالله تولید جعلی تی 50 در ایران[/quote] چرا جعلی؟یکی بهترشو میسازیم انشاءالله
-
فعالیت و آموزش کماندوها آموزش های یک کماندو آموزش های سخت و طاقت فرسا هستند که پشتکار میخواد،اگه شما فقط تو خونتون بخور و بخوابه باید بگم که اصلاً یک کماندوی خوب نمیشید،یک کماندو فرد بسیار فعال از جامعه ی نظامیه! آموزش های یک کماندو که شامل گذروندن دورهای آبیخاکی، عملیات ویژه، چتربازی اتوماتیک ( و بعد از اون سقوط آزاد)، رزم انفرادی پیشرفته و کلی دوره دیگه که عمومی هستند.یعنی تمامی پرسنل ارتش باید اونها رو بگذروونند.بعدش دوره ی تخصصی شروع میشه که فرق بین یک کماندو، یک تکاور و یک نقشه کش رو هم مشخص میکنه. مثلاًوقتی یک کماندو دوره ی عمومی اش تمام شد دوره ی تخصصی شروع میشه.یعنی یک کماندو در یک رشته از فعالیت های نظامی خبره میشه.مثلاً وقتی که دوره های عمومی تموم شد یک کماندو باید این دوره ها رو بگذروونه. آبیخاکی، دوره تخصصی غواصی، دوره تخصصی تخریب ( شامل تخصص های دریایی، الکترونیک) و دوره تخصصی ناوبری و تکاور غواص، ناوبر، کمین و ضدکمین، تخریب دریایی، کوهستان، جنگل، راپلیسم ، بیابان، تک تیرزن، رهایی گروگان ، عملیات روانی ، جنگ نوین ، مخابرات و جنگ الکترونیک ، پشتیبان ، نفوذ ، پاکسازی، تخصص هر یک از سلاح های موجود در یگان خدمتی. حالا من براتون این دوره ها رو توضیح میدم . 1)آبیخاکی:شما باید از طریق دریا به نقطه نفوذ کنید که احتمال درگیری بسیار شدید وجود داره.شما باید چگونگی رزم در اینگونه مناطق رو یاد بگیرید یا مثلاً شما باید یک کیلومتر رو شنا کنید(پس از جدا شدن از کشتی یا قایق مادر)سپس باید عملیات محموله رو انجام بدبد. 2)چتر بازی اتوماتیک:شما رو مثلاً هلی برن میکنن(جابجایی با هلی کوپتر یا هواپیما رو میگن)شما باید چگونگی استفاده از این وسایل که شامل چتر هم میشه رو یاد بگیرید و باید بدونین که چتر بازی معمولی با چتر بازی اوتوماتیک و پیشرفته از زمین تا آسمون فرق داره(شما تو چتر بازی بلدید چطوری وسایلتون رو حالا نظامی هم که هست بچینید که دست و پا گیر نباشه؟) 3) سقوط آزاد:تمامی پرسنل کماندویی این درسشون رو باید با دقت یاد بگیرنند چون وقتی شما از هواپیما میپرید میتونین هر وقت خواستید چترتون رو باز کنید.اما در سقوط آزاد باید چگونگی محاسبه ارتفاع هوایی،به موقع باز کردن چتر رو بلد باشید و گر نه مثلاً همرزماتون در یک زمان چتر رو باز میکنن اما شما 10 دقیقه بعد باز میکنین که باعث میشه شما در حدود شاید یک کیلومتر از دوستاتون عقب بیوفتید(تو مناطق جنگلی،صحرایی،برفی یا جایی که شما اصلاً نمیشناسید ) 4) دوره تخصصی غواصی:شما فقط در مناطق باز مثل جنگل نمیجنگید.مثلاًدشمن کنار رودخونه پایگاه زده،شما نمیتونین که مستقیم تو شکم دشمن برید در این گونه موارد هست که میفهمین که غواصی به چه دردی میخوره 5)تخریب:شما باید بدونین که در بعضی مواقع نمیشه که فقط دفاع یا حمله کرد.مثلاً دشمن استحکامات و یا وسایلی برای مقابله با شما داره.شما باید در این گونه موارد از یک تخریبچی استفاده کنید.این نظامی چگونگی تخریب تمامی وسایل نظامی رو بلده به طوریکه اصلاًقابل تعمیر نباشه!!! 6)ناوبری : نبردی در دریا اتفاق میافتد،کماندو ها تمامی افراد دشمن را کشته اند و یک افسر نیروی دریایی هم با آنها نیست ، نیروی کمکی دشمن نزدیک میشود ،آیا باید کشته شدن خود را تماشا کرد؟ در حالی که یک نفر از آنان هم ناوبری را بلد نیست؟؟؟ 7) کمین و ضد کمین : شما میخواهید که با کمترین تلفات به دشمن ضربه بزنید،ضربه ای که خیلی سخت باشد. در این گونه موارد کمین زدن بهترین راه است.یا برعکس دشمن به شما کمین میزند باید راه دفاع را بلد بود. 8)جنگل و کوهستان : در این دوره ها شما باید چگونگی زنده ماندن در شرایط سخت در بیابان و جنگل و کوهستان رو در تمامی فصول بلد باشید.ماموریت شما ممکنه تا یک هفته طول بکشه.شما میتونین که یک کامیون غذا با خودتون ببرید؟؟؟ به غیر از غذا شما باد چگونگی استفاده از این محیط ها را در تاکتیک های اختفا،استتار و پوشش بلد باشد. 9)راپلیسم : راپلیسم یا راپل یعنی این که شما بتوانید از یک صخره،دیوار یا کوه بالا برید اونهم با طناب.فقط بالا رفتن نیست بلکه پایین اومدن هم مهمه به این کارا میگن راپل. 10) تک تیر زن:شما باید تیر اندازی با انواع و اقسام اسلحه ها رو بلد باشید.تفنگ های تک تیر اندازی رو هم شامل میشه. 11)رهایی گروگان:نیروهای کماندویی یا تکاوران هم باید این دوره رو پشت سر بگذرونن که شایداصلاً ربطی به عملیاتاشون نداشته باشه(نظامه دیگه باید طی کرد) 12)مخابرات:شما باید چگونگی استفاده از بیسیم های کوله ای و یا دکل های مخابراتی برای ارسال پیام رو بلد باشید. 13) جنگ الکترونیک: جنگ الکترونیک یعنی جنگی که تمامی وسایل آشکار کننده ی دشمن اعم از ردیاب،دور بین و ... رو از کار بندازه که بیسیم هم جزوشه.شما باید چگونگی اجرای این جنگ و راههای مقابله ی آنرا بلد باشید. 14) ، پشتیبان : در بعضی موارد شما نمیتوانید بجنگید بلکه وظیفه ی شما پشتیبانیه.شما باید حتماًچگونگی کار با توپ های جنگی برای پشتیبانی از راه دور یا فرستادن نیروی کمکی رو بلد باشید. 15) نفوذ : یعنی پیدا کردن راههای نفوذ به منطقه ی دشمن.حالا میخواد شهری باشه، قرارگاهی و ... 16) پاکسازی :پاکسازی دشمن یا سلاحهای دشمن برای تصرف یک منطقه یا برای ایجاد آفند(حمله) یا پدافند(دفاع) در برابر دشمن. 17) تخصص هر یک از سلاح های موجود در یگان خدمتی : یک کماندو باید طرز به کار انداختن نمامی سلاحها رو بلد باشه.مثل توپخونه،تانک،هواپیما،قایق و... این ها دوره های فاش شده بود و گر نه اونقدر دوره ی نظامی مثل نقل و نبات وجود داره که حد نداره. عمیات: یک کماندو باید توانایی انجام عملیات های آبی، خاکی و یا هوایی رو داشته باشه. عملیات شما یا برون مرزی یا درون مرزیه. شما در پادگان چند تا زبان رو یاد میگیرید باید عملیات برون مرزی هم انجام بدید(ترور،آشفتگی،برداشتن زیر بنای اقتصادی مثل سیلوها،ربودن افراد و ....) خوب بید [url=http://nazaja.blogfa.com/]منبع[/url]
-
[color=red]ایرانم ایرانم یارانم... [/color] آنگاه که شمشیر پلید و اهریمنی خائنین پشت فرمانروای بزرگ تاریخ ایران را شکافت و شیرمرد کشورمان نادرشاه افشار را به زانو انداخت ، نادر با دست خون آلود خویش مشتی خاک به دست گرفت و گفت خاک ایران نادرها دارد ... فیلسوف خردمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : کجا دلبری زیباتر از "ایران" سراغ دارید ؟ معشوقی که هزاران هزار پیکر عاشق در زیر پایش ، تن به خاک کشیده اند . آنگاه که نانجیبان خواستند سر نادرشاه افشار منجی ایران در هنگامه تاراج کشور را از تن جدا کنند او با صدای نحیف می گفت ایرانم ایرانم یارانم... ....................................................................................................... [color=red]پیشنهاد فرمانروای روسیه به نادرشاه افشار [/color] فرمانروای روسیه برای نادر شاه افشار پیام فرستاد در صورتی که پادشاه ایران بخواهد می تواند برای فتح هند کمک های بسیاری به ایران بنماید منوط بر این که به او کمک کند تا روسیه خاور اروپا را متصرف شود . این در حالی بود که فرمانروای روسیه می دانست ارتش ایران نیرومند ترین ارتش آن روز جهان است اما از آنجایی که برایش فتح اروپای خاوری یک آرزو بود این پیشنهاد را برای فرمانروای ایران فرستاد . نادر برایش نامه ایی نوشت که پس از سلام چنین بود . ما برای کشور گشایی به هند نخواهیم رفت . آنچه ما می خواهیم محاکمه ۸۰۰ خونخواریست که بیست سال به ایران ستم کرده اند ، برای این کار نیازی به کمک شما نیست . در ضمن ما ایرانیان نیاز به خانه و کاشانه مردم دیگر کشورها نداریم . پاسخ نادرشاه افشار گویای این حقیقت است که او برای آرمان های بزرگش چشم کمک از جایی جز مردم ایران را نداشت و بگفته ارد بزرگ متفکر برجسته کشورمان : مردان پیشآهنگ ، راه را با داشته های میهنی خویش باز می کنند و نه کمک اجنبی . خوی تجاوز گری روس ها در طول تاریخ همواره همانند دولتهای انگلیس و فرانسه دیده می شود که این سه مورد در تمام دودمانهای ایران باید مورد توجه قرار گیرد . ............................................................................................... [color=red]هدایای کورنلیوس سولا برای مهرداد دوم[/color] روز آغاز جشن مهرگان بود و نمایندگان کشورهای گوناگون همراه با هدایایی نفیس به کاخ فرمانروای ایران در شهر صد دروازه ( دامغان امروزی ) وارد می شدند عجیب ترین هدیه مربوط می شد به کورنلیوس سولا فرمانده ارشد روم که سه دختر بسیار زیبا به پادشاه ایران هدیه نمود . آن سه دختر آنقدر زیبا بودند که همگان از دیدن آنها شگفت زده شدند . نماینده روم گفت فرمانروای ما به پاس آرامش مرز هایمان این سه بانوی زیبا که همه از نجیب زادگان کشورمان هستند را تقدیم پادشاه ایران زمین می کند . پس از پایان مراسم رایزن ارشد مهرداد دوم ( اشک نهم ) که پیری سالخورده بود نزد فرمانروای ایران آمد و گفت کشور روم بزودی به ایران یورش خواهد آورد اشک نهم با تعجب گفت او امروز سه پریزاد به ما هدیه کرد ! چگونه فردا به ایران خواهد تاخت ؟ آن پیر سالخورده گفت وقتی دشمن از آرامش مرزها سخن می گوید و هدیه به این خاطر می فرستد بدین معناست که به این آرامش وفادار نیست و آن را خواهد شکست این سه خوبرو را هم از برای گرفتار نمودن دل فرمانروا فرستاده است . اشک نهم با شنیدن این سخن سران ارتش ایران را فرا خواند و از آنها خواست لشکریان را آماده رزم نموده و به سوی باختر ایران و مرز های روم حرکت کنند . روزی که لشکر ایران از میان رودان گذشت لشکر آماده به رزم کورنلیوس سولا در پیش روی آنها ایستاده بودند . رومیان پس از دیدن دهها هزار جنگاور آماده به رزم ایران در بهت فرو رفتند ، کورنلیوس سولا نامه ایی برای اشک نهم فرستاد و در آن نامه پایبندیش را به پیمانهای گذشته یادآوری نموده و با لشکرش از برابر سپاه ایران دور شد . اندیشمند برجسته کشورمان ارد بزرگ می گوید : پیران اندیشمند به ریشه ها می پردازند نه به شاخه ها . و اشک نهم پشتیبان اندیشه های رایزنان دانای خویش بود . اندیشمندانی که پیشاپیش آینده را پیش بینی می نمودند . و بدین گونه بود که ایران در دوران مهرداد دوم به پنهاورترین دوران دودمان اشکانیان رسید .......................................................................................................... [color=red]مازیار و بانو گلدیس [/color] تمیستوکل پادشاه یونان در آرزوی کاخی به زیبایی تخت جمشید بود یکی سرداران خویش که زبان ایرانیان را می دانست فرا خواند و به او گفت شنیده ام سنگ تراشی بنام مازیار و شاگردش بانو گلدیس پرسپولیس را همچون جواهرات تراش داده اند آنهم به گونه ایی که پیک های سرزمینهای دیگر از این همه زیبایی در شگفت شده اند به ایران رو و به هر گونه که امکان دارد این دو را به یونان بیاور می خواهم آنها پرسپولیس زیباتری در آتن بسازند . آن فرمانده یونانی با چند سرباز دیگر با تن پوشی ایرانی به سرزمین ما آمده و پس از چندی با دو هنرمند ایرانی بازگشت . در حالی که دست های آنها بسته ، رویشان زرد و بسیار نحیف و لاغر شده بودند . تمیستوکل دستور داد دست های آنها را باز کنند و به آنها گفت می خواهم هنرمندان یونانی را آموزش دهید و با کمک آنها کاخی باشکوه تر از پرسپولیس برایم بسازید . مازیار سالخورده گفت نقشی که بر دیوارهای تخت جمشید می تراشیم همه عشق است ما نمی توانیم خواسته شما را انجام دهیم پادشاه یونان تمیستوکل برافروخت و آن دو را به زندان افکند . مازیار و بانو گلدیس یک سال در بدترین شرایط شکنجه شدند اما برای اجنبی خدمتی نکردند تا اینکه خشایارشاه پس از شکست دادن یونان و فتح آتن آن دو هنرمند دلیر و میهن پرست ایرانزمین را آزاد و به همراه خود به ایران بازگرداند و به هر دوی آنها هدیه های ارزشمندی داد . آن هنرمندان نسبت به سرزمین خویش وفادار بودند چرا که پی به قدرت هنر برده بودند به سخن ارد بزرگ اندیشمند برجسته ایرانزمین : در بلند هنگام هیچ نیرویی نمی تواند در برابر فرهنگ و هنر ایستادگی کند . مازیار و بانو گلدیس مایه فر و شکوه سرزمین ما هستند و از این روست که این نخستین نام های تاریخ هنر ایران بسیار دوست داشتنی هستند . پادشاه ایران خشایارشا پس از بازگشت از آتن در تخت جمشید نوشت : داریوش را پسران دیگری بودند٬ ولی چنان که اهورامزدا را کام بود٬ داریوش٬ پدر من٬ پس از خود٬ مرا بزرگترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت٬ به خواست اهورامزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم. هنگامی که من شاه شدم٬ بسیار ساختمانهای والا ساختم. آن چه را که به دست پدرم ساخته شده بود٬ من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آن چه را که من ساختم و آن چه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورامزدا ساختیم.
-
منبع:[url]http://yasamin-atashi.blogspot.com[/url]
-
[color=red]کلنل محمدتقی خان پسیان : قطرات خونم نام ایران را خواهد نوشت [/color] نهم مهرماه هر سال ، باید به یاد کلنل محمدتقی خان پسیان بود در این روز او سرش را برای رفع فساد از میهن عزیزمان از دست داد . او خود قبل از آنکه سرش را مفسدان و غارتگران از بدن جدا کنند گفته بود : مرا اگر بکشند قطرات خونم نام ایران را خواهد نوشت و اگر بسوزانند خاکسترم نام وطن را تشکیل خواهد داد. - گفته می شود زمانی ، شخصی را که وابستگی اش به قوامالسلطنه (نخست وزیر وقت و هدایت کننده قتل کلنل) بر کلنل پوشیده نبود را خواستند به هر قیمتی به دفترش به عنوان پیشکار وارد کنند ، کلنل آن فرد را به اتاقش خواست و از او پرسید اگر صلاح بدانی به خاطر من دروغ خواهی گفت ؟! آن شخص که می خواست دل کلنل را به هر شکلی بدست آورد گفت آری من برای خدمت به شما حاضرم دروغ هم بگویم مهم صلاح دید شماست ! ... کلنل خندید و گفت احتمالا آدرس دفتر قوام السلطنه را با من اشتباه گرفته ایی و با پشت دست مسیر در خروجی را به او نشان داد . ارد بزرگ متفکر و اندیشمند برجسته کشورمان می گوید : ( رَد راستی ، رَد خویشتن است ) . همین پاکی و وارستگی کلنل پسیان موجب خشم قوام السلطنه و دیگر دولتمردان شد . تا جایی که سر این سرباز شجاع وطن را از تن جدا ساختند . پیکر پاک کلنل محمدتقی خان پسیان در كنار قبر پادشاه سترگ ایرانزمین نادر شاه افشار در مجموعه ي باغ نادري مشهد به خاك سپرده شد، در تشییع جنازه او در سال ۱۳۰۰ خورشیدی عارف قزوینی شعری برای سنگ قبر وی سرود . این سر که نشان سرپرستیست --- امروز رها ز قید هستیست با دیدهٔ عبرتش ببینید --- کاین عاقبت وطنپرستیست ادامه دارد........
-
[color=red]پارمیس [/color] لشکر ایران آماده جنگ شده و سواران پا بر رکاب اسب ، کورش پادشاه ایران از نزدیکان خداحافظی کرده و قصد راهبری سپاه ایران را داشت . یکی از نزدیکان خبر آورد همسر سربازی چهار فرزند بدنیا آورده ، فروانروای ایران خندید و گفت این خبر خوش پیش از حرکت سپاه ایران بسیار روحیه بخش و خوش یومن است . دستور داد پدر کودکان لباس رزم از تن بدر آورده به خانه اش برود پدر اشک ریزان خواهان همراهی فرمانروای ایران بود . فرمانروا با خنده به او گفت نگهداری و پرورش آن چهار کودک از جنگ هم سخت تر است . می گویند وقتی سپاه پیروز ایران از جنگ باز گشت کورش تنها سوغاتی را که با خود به همراه آورده بود چهار لباس زیبا برای فرزندان آن سرباز بود . این داستان نشان می دهد کورش پادشاه ایران ، دلی سرشار از مهر در سینه داشت. ارد بزرگ فیلسوف کشورمان می گوید : فرمانروای مردمدار ، مهر خویش را از کسی دریغ نمی کند . می گویند سالها بعد آن چهار کودک سربازان رشیدی شدند ، آنها نخستین سربازان سپاه ایران بودند که از دیوارهای آتن گذشته و وارد پایتخت یونان شدند . نکته جالب آن است که یکی از آن چهار کودک دختر بود و نامش پارمیس که از نام دختر ارشد کورش بزرگ اقتباس شده بود .
-
[color=red]ارشک و رودخانه مردمی [/color] جوانان ایرانی به ستوه آمده از ستم دودمان سلوکی بارها به پیش ارشک ( اشک یکم ) آمده و خواستار طغیان بر ضد پادشاه سلوکی می شدند و ارشک به رود آرام اترک می نگریست و می گفت تا زمانی که جریان مردمی آرام است طغیان ما همانند فریاد بی پژواک خواهد بود و باید صبر کرد پس از چندی یارانش خبر آوردند که دیودوتس ( دیودوت یکم ) والی یونانی باکتریا بر علیه آنتیوخوس دوم پادشاه سلوکی شورش نموده و دولت مستقل باختر را تشکیل داده است . ارشک دستور گردهمایی جوانان سلحشور پهلوی را در دره وسیع اترک داد و رو به آنها کرد و گفت امروز رودهای مردمی سرشار از حس انتقامند در این هنگامه باید همچون موج بلندی دودمان یونانیان را به زیر آوریم . موج اشکانیان خیلی زود دودمان سلوکی و همچنین باختر را به زیر کشید و کشورمان ایران را باز ابر قدرت بی رقیب جهان نمود . ارد بزرگ متفکر برجسته کشورمان می گوید : بستر اندیشه توده ها همانند بستر رودخانه در حال دگرگونی است جریانی که دارای پسامدهای نیرومند و گاه هولناکی در ریشه و پایه خود است . ارشک با زمان سنجی مناسب ضربه نهایی و کاریی بر دودمان ستم سلوکی وارد آورد و این دروازه شکوه دوباره ایران شد .
-
[color=red]ارد دوم و سورنا [/color] می گویند زمانی که سورنا سردار شجاع سپاه امپراتور ایران (( ارد دوم )) از جنگ بر می گشت به پیرزنی برخورد . پیرزن به او گفت وقتی به جنگ می رفتی به چه دلبسته بودی ؟ گفت به هیچ ! تنها اندیشه ام نجات کشورم بود . پیرزن گفت و اکنون به چه چیز ؟ سورنا پاسخ داد به ادامه نگاهبانی از ایران زمین . پیرزن با نگاهی مهربانانه از او پرسید : آیا کسی هست که بخواهی بخاطرش جان دهی ؟ سورنا گفت : برای شاهنشاه ایران حاضرم هر کاری بکنم . پیرزن گفت : آنانی را که شکست دادی برای آیندگان خواهند نوشت کسی که جانت را برایش میدهی تو را کشته است و فرزندان سرزمینت از تو به بزرگی یاد می کنند و از او به بدی ! سورنا پاسخ داد : ما فدایی این آب و خاکیم . مهم اینست که همه قلبمان برای ایران می تپد . من سربازی بیش نیستم و رشادت سرباز را به شجاعت فرمانده سپاه می شناسند و آن من نیستم . پیرزن گفت : وقتی پادشاه نیک ایران زمین از اینجا می گذشت همین سخن را به او گفتم و او گفت پیروزی سپاه در دست سربازان شجاع ایران زمین است نه فرمان من . اشک در دیدگان سورنا گرد آمد . بر اسب نشست . سپاهش به سوی کاخ فرمانروایی ایران روان شد . ارد دوم ، سورنا و همه میهن پرستان ایران هیچگاه به خود فکر نکردند آنها به سربلندی نام ایران اندیشیدند و در این راه از پای ننشستند . به سخن ارد بزرگ : میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است . یاد و نام همه آنان گرامی باد .
-
با سلام خدمت همه دوستان.ابتدا باید این را عرض کنم که ایران تاریخ بسیار غنی و اصیلی را دارا است و متاسفانه بسیاری از ما تاریخ دیگر کشور ها را بهتر و بیشتر از کشور خودمان میدانیم.و من تصمیم گرفتم با بیان داستان های ایرانی ارزش اساطیر ایرانیان و میهن پرستی و جوانمردی ان ها را بیان کنم و ابتدا به این داستان توجه کنید: ا[color=red]رزش اساطیر ایران زمین [/color] گفت فلانی این همه داستان از اساطیر ایران نوشته ایی ! واقعا چرا ؟! آیا اساطیر ما زنده می شوند و آیا اساطیر ایران ، در حال حاضر می توانند معنایی فیزیکی و حقیقی داشته باشند و ما را از هزار درد بی درمان نجات دهند ؟! و در آخر هم خیلی محکم گفت : به نظر من شما بیخود به گذشته پر افتخار ایران می پردازید ... کمی نگاهش کردم دو جمله از ارد بزرگ به ذهنم آمد اما قبل از مطرح کردن جملات به آن دوست گفتم : به امید و قابلیت آن باور داری ؟ گفت : بله ، صد در صد گفتم : ارد بزرگ می گوید : اسطوره ها زاینده اند ! آنان برای فرزندان سرزمین خویش همواره امید به ارمغان می آورند . و بعد دوباره به آن دوست گفتم : قبول داری که جوانان نا امید بدنبال پر کردن خلاء درونیشان هستند ؟ و او گفت : بله و جمله دوم ارد بزرگ را گفتم : سرزمینی که اسطوره های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند . آن دوست اینگار یک چیز تازه یافته بود و به آرامی گفت پس برای همین بروسلی ، جومونگ ، آرنولد ، مارلون براندو و... می شوند همه چیز جوانان ما ... از دوستان درخواست میکنم که اگر داستانی اینچنینی دارند دریغ نکنند
-
با این جوی که شما درست کردید شرکت های خودروساز ایرانی باید در کارخونه هاشون رو گل بگیرن. اصلا فرض کنیم بیشتر قطعات خارجی باشه و ایران اونا رو سرهم کنه.خب همین هم خیلی خوبه کشور های زیادی حتی توانایی این کار رو هم ندارن. مگه همه ی شرکت های خودرو ساز از اول میان لامبورگینی میسازن.اینطور که شما فکر میکنید نیست بالاخره باید از یه جایی شروع کرد دیگه.الان اینو ساختیم دفعه بعد یکی بهترشو میسازیم. باید اینو هم اضافه کنم که باید خدا رو شکر کنیم که همین رو هم تونستیم بسازیم.چون حداقل از کامیون های هووو که بهتره......
-
[quote][quote]به نظر من یک کماندو میتونه خیلی موثرتر از یک چریک باشه.چریکها فقط یک برتری نسبت به کماندوها دارن که اون هم شناخت کامل از محیطی هست که درش در حال نبرد هستن و منطقه نبردشون جامعیت نداره.اگر یک کماندو و یک چریک رو در یک جای ناشناخته رها بکنین اونوقت میتونین بفهمین که کدومشون قابلیتهای رزمی و مهارتهای زندگی در شرایط نامساعدش بیشتره. شما هم کماندوهای اسرائیلی رو با کماندوهای ما مقایسه نکنین.اونها خیلی آموزشهای عقیدتیشون بدرد نمیخوره. یک چیز دیگه هم مهمه و اون اینه که کماندوهای تیپ گولانی ظاهرا با چریکهای لبنان میجنگیدن.اما تمام اونها آموزشها کماندویی دیدن.واضحه که از کار انداختن تانک مرکاوا نمیتونه کار یک چریک باشه.چون انجام این کار نیاز به چندین نوع نخصص داره.یکبار توی یه برنامه که از شبکه یک پخش شد دیدم که یکی از جنگجوهای لبنانی که تو یک روستا با نیروی زرهی اسرائیل درگیر شده بودن میگفت برادر متخصص موشک ضد تانک فلان کار رو کرد،بهمان کار رو کرد.این آقایی که ایشون میگفتن حتما یک کماندو بوده که برای عملیات ضد زره آموزش دیده بوده و کاری که انجام داده از عهده یک چریک عادی خارج بوده.حالا بماند که این برادر متخصص موشک ضد تانک کجایی بودن. اگر هم میبینین که عملیاتهای چریکی موفقتر بوده چند دلیل داره.اول اینکه چریکها همیشه در منطقه بومی خودشون درگیر شدن و بقول خودمون تو محل خودشون دعوا کردن و تو منطقه ای که نمیشناختن با کسی درگیر نشدن.دوم اینکه تبلیغات تو کشور ما بیشتر روی نبرد چریکی هست،برخلاف امریکا که روی کماندوها و تفنگداران دریاییش مانور میده.که این کار دلایل خودشو داره.سوم اینکه تو کشور ما اطلاعات کمی از عملیاتهای کماندویی نیروهای ایرانی در زمان جنگ وجود داره.وگرنه نظر دوستان الان این نبود.[/quote] کاملا موافقم چریک بمب کنار جاده ای حمل میکنه و کلاش و ار پی جی و خمپاره میزنه و در میره اما کوماندو نه. دوستان کلمه کوماندو از کجا میاد. خارجیه نه؟[/quote] کلمه کماندو برگرفته از ريشه Commandar به معناي حکومت کردن، رهبري کردن و فرمان دادن. اين واژه در آفريقاي جنوبي و به هنگام جنگ بوئر ها ساخته شده است
-
سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل ( SA-10/S-300/Grumble)
WA-2000 پاسخ داد به Davood تاپیک در پدافند هوایی
حالا اگه ما بریم شکایت کنیم و روسیه هم بگه ما نمیدیم اونوقت ما باید چیکار کنیم -
[quote]میدونم داداش ازاینجا فکر کنم گرفتین اتفاقه دیگه میفته [code]http://nazaja.blogfa.com/post-24.aspx[/code][/quote] درست گفتی
-
[quote][quote]چقدر اين قسمت متن برام آشناست ...! [/quote] خوب چه اشکالی داره بعضی وقتا از متن های شمااستفاده بشه http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=63&postdays=0&postorder=asc&start=15[/quote] شما اشتباه میکنید من این قسمت متن رو از یک سایت دیگه گرفتم نه از سایت میلیتاری.حالا هم بر حسب اتفاق اینجوری شده دیگه ........... عیبی که نداره؟
-
[quote]سلام ممنون از مطلبتون احساس میکنم بیشتر مطلب در مورد کماندوها بود و جا داشت که در رابطه با چریک ها بیشتر بنویسید بازم تشکر[/quote] يك چريك، هميشه نسبت به يك ارتشي برتري داره. همونطور كه چريكهايي مثل چه گوارا، رائول و فيدل كاسترو و كاميلو سينفوئگوس (4 فرمانده اصلي و رهبران انقلاب كوبا در سال 1359) نسبت به ارتش باتيستا، در نبرد مستقيم ناموفق و در نبردهاي چريكي كوههاي سيئرا ماسترا موفق بودن. يه چريك، آموزش ميبينه كه با شرايط سخت زندگي كنه. چريك رختخواب درستي نداره. ركورد پيادهروي با وسائل توسط ارتشها، دست ارتش ايرلند هست (فكر كنم 17 ساعت). ولي يك چريك گاهي بايد سه روز بدون استراحت چنداني راه بره (كاري كه فيدل انجام داد). يك چريك بايد به تمامي راهها آگاه باشه و بتونه بهترينشون رو انتخاب كنه (مثل چريكهاي حزب الله كه از هر سوراخ سنبهاي وارد اسرائيل شده و يا ازش خارج ميشن. بد نيست نگاهي به عمليات استشهادي صلاح غندور بندازين و ببينين كه اصلاً چطور وارد شهري شد كه هيچ كس جز نظاميان اسرائيل نميتونستن واردش شن. يك چريك هميشه در حالت آمادهباش به سر ميبره و به خاطر آشنايي با منطقهي رزمياش، هميشه ميتونه با بهترين حركات، بيشترين ضربات رو به دشمنش وارد كنه و دشمن رو وادار به دفاعي كورمال كنه كه تنها نتيجهاش دادن تلفات و عدم دستيابي به موفقيت هست. از همه مهمتر، يه چريك، براي آرمانش ميجنگه و همين آرمان، انگيزهي تحمل هر نوع سختي رو به وي ميده. چيزي كه ارتشيان هميشه ازش بيبهره هستن (البته منهاي ارتش ايران). به همين خاطر هم تيپ گولاني، با اون آموزشهاي سخت و ويژهاش، به اين دليل كه اونها حقيقتاً چريك نبودن، نتونستن در مقابل چريكهاي آموزشديده و چابك حزبالله (و البته سپاه!!) به برتري دست پيدا كنن و خيلي ساده شكست خوردن. [size=18]هدف جنگ چریکی [/size] هدف کلی جنبش مقاومت واژگونی رژیم و یا اخراج و بیرون راندن نیروهای اشغالگر است.جنبش مقاومت جهت نیل به این هدف کلی از طریق جنگهای چریکی اقدام می کند که این اهداف عبارتند از : الف ) کم کردن قدرت رزمی دشمن . ب ) پائین آوردن ظرفیت صنعتی دشمن . شرایط لازم برای عملیات موفقیت آمیز چریکی 1 – پشتیبانی غیر نظامی 2 – کمک خارجی 3 – زمین مناسب 4 – فرماندهی متمرکز 5 – انضباط 6 – استفاده از تبلیغات 7 – تلاش اطلاعاتی 8 – اراده مقاومت [size=18]مشخصات جنگهای چریکی[/size] 1 – غافلگیری : عبارتست از ضربه زدن به نقاط ضعف دشمن در زمان و مکان و شرایطی که هرگز دشمن انتظار آنرا نداشته باشد . 2 – شدت عمل : چریک با تمرکز نیرو و قدرت آتش در زمان و مکان معین با شدت و بی رحمی وارد عمل میشود (بمنظور پائین آوردن روحیه دشمن ) 3 – تحرک : برای حفظ ابتکار عمل و جلوگیری از غافلگیر شدن ،چریک بایستی تحرک کافی داشته باشد تا بتواند به نقطه ای حمله نماید که دشمن انتظار آنرا ندارد و همچنین پخش شدن سریع و بموقع نیروها پس از اجرای عملیات جهت احتراز از مواجهه یا تمرکز نیروهای ضد چریک نیاز به تحرک فوق العاده ای دارد و برای نیل به این هدف ، چریک بایستی سبک حرکت کند و جهت تجدید تدارکات از بومیان محلی کمک بگیرد. 4 – پراکندگی : تفرق نیروها از مشخصات اصولی عملیات چریکی است.نیروهای چریک معمولاً عملیات خود را با مقیاس کوچک ولی در منطقه وسیعی اجرا می کند. (جنگ چریکی جنگی است که پس از وارد ساختن ضربه غافلگیر کننده ،بلافاصله با عقب نشینی همراه است و وقتیکه تحت فشار قرار گرفتند ممکن است بین غیر نظامیان متفرق شده و سپس در محلی که قبلاً تعیین گردیده است دور هم جمع شوند) [size=18]اصول عملیاتی جنگهای چریکی[/size] 1 – حمله به اهداف آسیب پذیر با قدرت و نیروی قابل ملاحظه 2 – اجتناب از درگیری قطعی با نیروی دولتی 3 – تمرکز سریع برای اجرای عملیات رزمی و سپس تفرقه فوری بمنظور رهائی از واکنش 4 – اختلاط با مردم بومی 5 – کلیه عملیات آنها بر مبنای غافلگیری نیروهای ضد چریک اجرا میگردد 6 – عملیات پدافندی چریک شامل عملیات تأخیری ، ایذائی و اقدامات فریبنده است 7 – اکثراً هنگام حمله به تأسیسات لجستیکی ، فرودگاهها از آتش جنگ افزارهای دوربرد استفاده نموده و پس از وارد آوردن خسارت فرار میکنند 8 – داشتن اطلاع کامل از گسترش و نقل و انتقالات دشمن و گرفتن تصمیم بر مبنای شناسایی کامل 9 – خودداری از اسیر گرفتن ،مگر در مواردی که بمنظور بازجوئی و یا کسب اطلاعات باشد 10 – عقب نشینی سریع از مسیر اولیه بعد از انجام عملیات به منطقه تجمع[size=18][/size][size=12][/size][size=12][/size][size=12][/size] خوب بید