Goebbels

VIP
  • تعداد محتوا

    4,362
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    214

تمامی ارسال های Goebbels

  1. اینی که دیدیم سطحی از تمرین بود ، البته رزمایش هم نوعی تمرین هست منتهی سطح کار از اینی که دیدیم باید بالاتر باشه خصوصا در مبحث شبیه سازی میدان نبرد نیازی هم نبود نام رزمایش بهش اطلاق بشه و اصلا رسانه ای بشه ، یکی از اهداف برگزاری رزمایش نمایش قدرت و ترساندن دشمن هست که این حرکت ارتش که دیدیم داعش رو هم به ترس نمی ندازه! (از این قبیل حرکات در سوریه زیاد دیدن) اگر بخوایم این حرکت رو از تمرین وارد فاز رزمایش تمام عیار بکنیم عملکرد ارتش زیر سوال میره! پس بهتره همان تمرین در نظر بگیریم! ارتش یکسری نکات رو رعایت نمیکنه که واقعا تعجب برانگیز هست مثلا تی 72 رو فرستادن به میدان تمرین یا رزمایش آنوقت پوشش برزنتی تیربارش رو باز نکردن (همانطوری که در پارکینگ لشکر بوده برداشتن آوردن) یعنی سلاح شما آماده نیست ، اینکه بگیم این مسئله برای ابتدای تمرین یا رزمایش بوده و تی 72 هنوز اماده نشده بوده هم حرف قابل قبولی نیست چون تانک داره در موضع شلیک میکنه ، این نشان بی نظمی هست! http://img7.irna.ir/1394/13940826/2986181/n2986181-4650840.jpg یا مثلا این ستون کشی جاده ای وسط میدان نبرد چه معنی داره؟ حالا براش دو مورد انفجار هم تدارک دیدن بگن کمین هست؟ حالا ما خودروی مقابله با کمین هم داریم؟ با بی تی آر 60 میخوان مقابله کنن با کمین؟(حکایت ارتش در این تصویر شده بازیگر فیلم های درجه 3) http://img7.irna.ir/1394/13940826/2986181/n2986181-4650831.jpg لاستیک روی برجک؟؟ http://img7.irna.ir/1394/13940826/2986181/n2986181-4650818.jpg اگر در میدان نبرد هم همین کار رو بکنن که!!!! کافیه لاستیک آتیش بگیره همون نیمچه دید پریسکوپ های برجک بی تی آر 60 هم از بین میره! مثلا اینجا خواستن حالت شاسی پنهان یا Hull down رو شبیه سازی کنن منتهی موقعیت قرارگیری تانک بیش از حد بالا هست! (یکم دیگه باید میکندن) http://img7.irna.ir/1394/13940826/2986181/n2986181-4650822.jpg مواردی که گفتم نکات خیلی پیش پا افتاده ای هست یعنی کسی که اینها رو هم رعایت نکنه انتظار بالاتر نمیشه ازش داشت یک کلام از ارتش آشخور توقع نداشته باشید ، هر وقت ارتش حرفه ای دیدید یقه اش رو بگیرید و ازش حرفه ای بودن و به روز بودن رو مطالبه کنید
  2. به نام خدا   با سلام     یکی از مهمترین بخش های توسعه صنایع نظامی عراق در زمان حکومت بعثی شامل پروژه های مرتبط با سیستم های موشکی و راکت انداز بود. به عنوان نمونه میتوان از ساخت مدل های توسعه یافته Luna-M (FROG-7A) با افزایش برد از 70000 الی 90000 متر نام برد. از دهه هشتاد تا زمان تهاجم نیروهای ائتلاف به عراق و اشغال این کشور در سال 2003 ، صنایع نظامی عراق چندین پروژه در زمینه ساخت و ارتقای راکت ها و سیستم های راکت انداز را تجربه کرد که حاصل آن شامل شش تا هشت نمونه راکت یا راکت انداز مختلف میشود.   بخشی از این پروژه ها با استفاده از ترکیب سیستم ها و اجزای ساخت عراق با تکنولوژی هایی بود که این کشور از نقاط مختلف دنیا جهت ساخت و تولید انبوه تسلیحات موشکی و راکتی گرد آورده بود. ابابیل 50 نمونه قابل توجهی از تلاش های عراق برای ساخت یک راکت انداز مدرن در دهه هشتاد است که در همکاری با یوگسلاوی صورت گرفت.   این پروژه همچنین موجبات الگو برداری عراقی ها از طرح راکت سوخت جامد ، ساخت راکت انداز ابابیل 100 و در ادامه توسعه سیستم های موشکی سوخت جامد توسط عراق شد.چنانچه پروژه های ساخت راکت و سیستم های راکت انداز عراق را همچون یک تاج بدانیم ، سیستمی همچون ابابیل 100 جواهر میان تاج است. ساخت این سیستم در ابتدا براساس راکت انداز ابابیل 50 و به عنوان نمونه ای توسعه یافته از آن دنبال شد اما در نهایت با اعمال تغییرات و ایضا تغییر نام به الفتح در قالب یک پروژه موشکی ادامه یافت.   فراگ عراقی     پروژه ابابیل 100 در طول دهه نود و در ابتدا جهت ارائه یک راکت انداز کالیبر بالا که قابلیت دستیابی به برد 100 کیلومتر را داشته باشد ، کلید خورد.در نهایت این پروژه تا سال 2002 ادامه یافت و چندین سامانه موشکی از آن حاصل گردید. راکت انداز 400 میلیمتری ابابیل 100 دارای یک پرتابگر چهارگانه بود.   هر کدام از راکت های این سامانه از امکان حمل و رها سازی حدود 300 عدد ریزمهمات ضد تانک  برخوردار بودند و در حدود 100 کیلومتر برد داشتند. البته بنا بر گزارشات سازمان ملل متحد که حاصل بازرسی های برنامه موشکی عراق بود ، از طراحی ابابیل 100 برای دستیابی به برد 130 الی 140 کیلومتر صحبت به میان آمده است که البته با انچه که عراقی ها به آن دست یافتند (برد حدود 100 کیلومتر) به میزانی متفاوت است. علاوه بر این بنا بر گفته یکی از بازرسان سابق سازمان ملل ، ابابیل 100 به عنوان یک راکت انداز به مرحله آزمایش پروازی نرسیده و در نهایت نمونه موشکی آن بوده که مورد آزمایش واقع شده و نسخه راکت انداز صرفا مراحل تست و آزمایش زمینی را پشت سر گذاشته است.   ابابیل 100       در حدود ماه اوت سال 1991 ، عراق یک پروژه سری جهت ساخت موشکی سطح به سطح با نام J-1 را آغاز کرد. این پروژه در ابتدا بدون اطلاع کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد بود ، کمیسیونی که بر طبق قطعنامه شورای امنیت میبایست از پروژه های موشکی عراق مطلع می شد. مابین پروژه J-1 و پروژه موشک فهد که پیش از قطعنامه 687 شورای امنیت در سال 1991 در عراق در حال توسعه بود ، شباهت های مهمی وجود داشت به صورتی که بعد ها پس از آشکار شدن برنامه J-1 تصور بر این بود که این برنامه در حقیقت ادامه پروژه موشک فهد است.   ساخت و توسعه موشک J-1 برپایه موشک زمین به هوای سام 2 صورت پذیرفت و در این راه تغییرات زیادی اعمال شد که شامل پیشرانه و سیستم هدایت و کنترل موشک بود. در زمانی که عراق پروژه توسعه این موشک را دنبال میکرد ، انچه که در نهایت به بازرسان سازمان ملل از سوی عراقی ها گفته شد این بود که این کشور به دنبال توسعه موشکی با برد محدود براساس راکت انداز ابابیل 100 است موشکی که شامل محدودیت های سازمان ملل نمیشود.   عراق پروژه دو سیستم موشکی بالستیک برد کوتاه (SRBM) با بردی کمتر از 150 کیلومتر را که شامل ممنوعیت سازمان ملل نمیشد کلید زد ، که یکی سوخت جامد با نام ابابیل 100 (بعد ها به الفتح تغییر نام یافت) و دیگری سوخت مایع با نام الصمود بود. متخصصینی که پیشتر در پروژه موشک  Condor II/بدر 2000 کار میکردند در پروژه ابابیل 100 به کار گرفته شدند. تاسیسات و زیرساخت های اساسی تولید موشک بدر 2000 در جریان نبرد با نیروهای ائتلاف مورد هجوم قرار گرفته و شدیدا آسیب دیده بودند در کنار انکه پروژه این موشک بعد از جنگ در محدودیت تعیین شده از سوی سازمان ملل قرار گرفته بود ، بدین جهت عراق از متخصصین این پروژه در پروژه های دیگر خود بهره گرفت.   عراق با بهبود شرایط اقتصادی و تحریمی این امکان را داشت که پروژه ابابیل 100 و موشک 150 کیلومتری خود را در ابعاد گسترده تر و با بردی به مراتب بیشتر دنبال کند چرا که با بهوبد وضعیت از سطح تمرکز و حساسیت سازمان ملل و بازرسی های آن نیز کاسته میشد. در 25 اوت سال 2000 سخنگوی آژانس اطلاعات فدرال (BND)- سازمان اطلاعاتی خارجی آلمان- ادعا کرد که در حدود 250 متخصص عراقی در حال حاضر در پروژه ابابیل 100 در صنایع المامون (واقع در جنوب غربی بغداد) مشغول به کار هستند.   پنهانکاری ابتدایی عراق در پروژه J-1 و ابابیل در حالی بود که پس از مدتی اطلاع و تمرکز سازمان های اطلاعاتی غرب بر این فعالیت ها قرار گرفت ، صحبت های سخنگوی سازمان اطلاعات آلمان خود گویای این مسئله است. در اواخر دهه 90 میلادی شماری از سیستم های راکتی موجود در زرادخانه عراق از جمله راکت های FROG-7 (LUNA)  به پایان عمر عملیاتی خود رسیده بودند در کنار انکه عراقی ها توسعه برخی سیستم های موجود از جمله راکت انداز ابابیل 50 را مد نظر داشتند با توجه به اینکه عراق تحت تحریم ، امکان جایگزینی این سامانه ها و ایضا دریافت کمک برای به روزرسانی و توسعه آن ها را نداشت ، تکیه بر توان داخلی را در دستور کار قرار داد.   در سال 2000 الی 2001 ، عراق یک پروژه بازیابی برای راکت های FROG-7 به اجرا درآورد که شامل جایگزینی پیشران سوخت جامد دو پایه با پیشران سوخت جامد مرکب بود. این تغییر ، راکت انداز ابابیل 50 را نیز شامل میشد البته با این تفاوت که ابابیل 50 به جهت تعداد اندک تاثیر عملیاتی خاصی نداشت و تغییر رانشگر آن صرفا یک پروژه توسعه محسوب میگردید در حالی که عراق تعداد قابل توجهی راکت FROG-7 در اختیار داشت که تغییر در رانشگر و بازیابی عملیاتی آن ها برای عراق موثر و سودمند بود. با انجام این پروژه راکت انداز ابابیل 50 با نام گذاری جدید النداء نامیده شد و راکت FROG-7 نیز الرعد نام گرفت. بد نیست بدانید که پیشران‌ها یا سوخت‌های جامد به دو دسته اصلی پیشران‌های "دوپایه - Double Base"  و "مرکب -Composite" تقسیم می‌شوند.   پیشران‌های دوپایه از دو ماده پرانرژی و کم‌انرژی که هردو به‌ تنهایی قابلیت انجام واکنش را دارند تشکیل شده‌اند. اما در پیشران‌های مرکب، سوخت و اکسیدکننده (که هیچ یک به تنهایی قابلیت واکنش ندارند) به صورت بلورها یا دانه‌های مجزا در یک شبکه (ماتریس) در کنار هم قرار گرفته‌اند و در آغاز زنجیره واکنشی شروع به ترکیب شدن می‌کند. امروزه در اغلب موشک‌ها، راکت‌های پرتابگر فضایی و موتورهای فضایی از پیشران‌های جامد مرکب استفاده می‌شود که کارایی و ایمنی بالاتری نسبت به پیشران‌های دوپایه دارند. پروژه عمردهی به راکت های فراگ و توسعه راکت های ابابیل 50 موجبات رشد صنایع مرتبط با تولید سوخت جامد و ایضا افزایش تجربه عراق در این زمینه شد.   در مورد کلاهک قابل استفاده ابابیل 100 در اسناد سازمان ملل صرفا به کلاهک های حامل ریز مهمات (به طور کلی خوشه ای) اشاره شده است حال انکه در پرونده تسلیحات کشتار جمعی عراق که در سال 2002 توسط بریتانیا منتشر شد ، نظر مقامات بریتانیای در این مورد بر توانایی عراق بر توسعه انواع کلاهک های متعارف و ایضا غیر متعارف شیمیایی و بیولوژیک برای ابابیل 100 بود. هر چند که به طور قطع مشخص نبود عراق در پروژه ابابیل ، بخش یا بخش هایی برای توسعه کلاهکهای نامتعارف در نظر گرفته بود یا خیر. قضاوت مقامات بریتانیایی در این مورد براساس پروژه های دیگر عراق و تجربیات این کشور در زمینه سلاح های شیمیایی وبیولوژیکی صورت گرفت.   یکی از موارد مورد بحث و شک پیرامون پروژه ابابیل ، توانایی عراق در تولید سوخت جامد و احتمال افزایش برد ابابیل یا ساخت موشکی جدید با برد به مراتب بیشتر بود. البته تولید سوخت جامد برای پروژه ابابیل در زمانی صورت گرفت که این پروژه در قالب ساخت راکت غیر هدایت پذیر مطرح بود و به فاز موشکی ورودی نداشت. با این حال بنا بر برخی گزارشات عراق به دنبال برنامه افزایش برد راکت ابابیل به میزانی در حدود 200 کیلومتر بوده است که حداقل بحث توسعه ابابیل در بخش برد را تایید میکند.   الفتح با وجود محدودیت های اعمالی از سوی سازمان ملل و تحریم های بین المللی تسلیحاتی در کنار مشکلات شدید اقتصادی ، عراق از قابلیت تولید و توسعه داخلی موشک های سوخت جامد ترکیبی الفتح برخوردار بود. هدف اصلی از پروژه الفتح که در ماه ژوئن سال 1997 آغاز شد ، ساخت و توسعه سامانه موشکی سوخت جامد با قابلیت حمل کلاهکی 300 کیلومتری در برد 150 کیلومتر و با دایره خطای احتمالی (CEP) در حدود 150 متر بود. البته این میزان خطا برای نمونه هدایت شونده الفتح تعریف شده بود و خطای مد نظر برای نمونه غیر هدایت شونده (که در حقیقت نسخه ای از راکت ابابیل 100 بود) در حدود 750 متر تعیین گردیده بود.   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/al-fathdiagram_isg2004~0.jpg][/url]   هر چند پروژه الفتح در سال 1997 کلید خورد اما اساس آن را میبایست در پروژه  ابابیل 100 در اواسط دهه نود جستجو کرد.در سال 1994 پروژه ابابیل 100 به دو بخش سوخت مایع و سوخت جامد تقسیم شد. بخش سوخت جامد در ابتدا با نام ابابیل 100 دنبال شد و بعد ها به الفتح تغییر نام یافت.بنا بر گزارش گروه بازرسی عراق (ISG) ، برای این موشک دو کلاهک یکپارچه شدیدالانفجار و خوشه ای (یا حامل ریز مهمات) در نظر گرفته شده بود ، ضمن انکه مدرکی در اثبات توسعه کلاهک غیر متعارف (شیمیایی و ....) نیز برای حمل توسط آن یافت نشد. لازم به ذکر است که گروه بازرسی عراق هیأتی حقیقت‌ یاب بود که توسط نیروهای چندملیتی پس از اشغال این کشور در سال 2003 برای یافتن تسلیحات کشتار جمعی به عراق اعزام شد.     الفتح یک موشک کوتاه برد سوخت جامد با وزنی در حدود 1200 کیلوگرم بود. بدنه این موشک در کل 6.7 متر طول داشت و قطر آن در بخش میانی در حدود 0.5 متر و در بخش عقبی (با در نظر گرفتن بالک های تثبیت کننده) در حدود 1.4 متر بود. بخش اصلی بدنه الفتح (شامل بخش میانی و محفظه سوخت پیشران) از صفحات فولادی آلیاژ 30CrMoV9 با قطر 4 میلیمتر ساخته شده بود.با توجه به اینکه این آلیاژ فولادی از شکل پذیری پایینی برخوردار است ، عراقی ها در نبود فولاد مارایجینگ مجبور به استفاده از آلیاژ آلومینیوم در ساخت کلاهک و بخش انتهایی (شامل بالک های تثبیت کننده) موشک شدند.     لازم به ذکر است که فولاد مارایجینگ از آلیاژهای آهنی می‌باشد که بدلیل دارا بودن استحکام بالا بدون از دست دادن قابلیت شکل پذیری و چکش‌خواری ، معروف است. مجموعه حامل پرتابگر موشک الفتح ، براساس سامانه پرتابگر موشک زمین به هوای سام 2 ساخت شد که شامل یک بخش جعبه شکل (محفظه اجزا و سیستم های پرتابگر) و یک ریل پرتاب بود.  در بخش پیشران ، موشک الفتح از رانشگر سوخت جامد با وزنی مابین 770 الی 856 کیلوگرم بهره میگرفت. تفاوت در وزن مجموعه پیشران از نظر گروه بازرسی عراق ، در عدم تثبیت طرح نهایی موشک الفتح و امکان توسعه برد آن با افزایش سوخت بود ، در حالی که دلیل اصلی چالش ها و مشکلاتی بودند که عراق در زمینه تولید موشک الفتح با آن ها مواجه بود.   یکی از این مشکلات در عدم دسترسی یا ناتوانی در تامین میزان مورد نیاز از آلیاژهای مناسب  و مطلوب برای ساخت بدنه و محفظه سوخت موشک بود. عراق در نبود فولاد مارایجینگ از الیاژ فولادی 30CrMoV9 برای ساخت بخش میانی بدنه و محفظه سوخت موشک الفتح استفاده میکرد. به دلیل شکل پذیری پایین این آلیاژ در مقایسه با فولاد مارایجینگ ، عراقی ها در شکل دهی و ساخت محفظه سوخت و بدنه سیلندر شکل موشک از این آلیاژ دچار مشکل بودند و در نهایت نمونه های ساخته شده به میزانی از نظر قطر تفاوت داشتند در نتیجه میزان سوخت قابل ذخیره سازی در آن ها نیز متفاوت بود.     این مسئله توسط یکی از مقامات ارشد برنامه موشکی عراق نیز تایید گردیده است. مشکل بعدی عراقی ها در تهیه سوخت بود. عراق فاقد ظرفیت و تجهیزات لازم جهت تهیه مخلوط سوخت موشک بود ، در اواخر دهه هشتاد به منظور تحقق پروژه موشک بدر 2000 عراق به مخلوط کن های سوخت جامد موشک دست یافت اما این تجهیزات پس از تهاجم به کویت و نتایج آن (از جمله محدودیت های اعمال شده بر روی عراق) دیگر در دسترس نبود در نتیجه عراقی ها مجبور به استفاده از مخلوط کن های بومی با چهار یا پنج کاسه کوچک 30 گالونی بودند که در نهایت با یکپارچه سازی مخلوط تولیدی ، سوخت مورد نیاز صرفا یک موشک را تامین میکرد.     تامین سوخت پیشران موشک ها به این روش ، موجب تفاوت در مقدار و کیفیت سوخت ریخته گری شده برای هر موشک و در نتیجه  تفاوت در وزن سوخت موشک ها بود. ضمن انکه از کیفیت کار نیز میکاست. بنا بر گفته یکی از مقامات ارشد برنامه موشکی عراق ، تولید سوخت جامد به این روش با وجود اثربخشی ، باعث انفجار یک پیشران از هر ده پیشران تولیدی در زمان شلیک موشک ها میشد. کمبود و ضعف در بخش تجهیزات تولید سوخت ، علاوه بر کاهش کیفیت و تفاوت در مقدار و وزن سوخت موشک ها ، موجبات بروز محدودیت برای عراقی ها در ریخته گری سوخت چندین موشک به صورت همزمان بود ، در نتیجه تولید پیشران موشک الفتح به کندی پیش میرفت.     در پروژه الفتح ، ساخت دو نوع موشک با قابلیت هدایت و فاقد قابلیت هدایت برنامه ریزی شده بود. نمونه فاقد قابلیت هدایت صرفا دارای بالک های تثبیت کننده بود در حالی که نسخه هدایت پذیر از یک سیستم کنترلی نسبتا پیچیده از ترکیب کانارد ، سیستم هدایت اینرسیایی همراه با کامپیوتر پرواز توسعه یافته به صورت بومی و ژیروسکوپ و شتاب سنج های وارداتی بود. دقت سیستم اینرسیایی مورد استفاده عراقی ها در حدود 1 درجه در هر ساعت رانش تخمین زده میشود. به جز سیستم هدایتی اینرسیایی و داخلی ، متخصصین عراقی در فکر استفاده از سیستم موقعیت یابی جهانی یا جی پی اس نیز بودند که البته این مورد به نتیجه مشخصی ختم نشد.   گروه بازرسی عراق ،  خطای موشک های الفتح با سیستم هدایتی مورد اشاره (کانارد ، سیستم اینرسیایی و ....) را در حدود 150 متر در برد 150 کیلومتر تخمین زد.به منظور تامین سیستم هدایت و کنترل مورد نیاز برای موشک های الفتح ، عراقی ها علاوه بر تکیه بر توان داخلی به دنبال خرید از منابع خارجی نیز بودند. بنا بر برخی گزارشات ، عراق یک سیستم هدایت اینرسیایی ساده از یوگسلاوی خریداری کرد که این سیستم به جهت تکنولوژی و کارایی پایین ، تامین کننده نیاز عراقی ها نبود. گزارشات دیگری نیز از خرید حدود 50 سامانه هدایت و کنترل از بلاروس وجود دارد که عراق این سامانه ها را پیش از تهاجم ائتلاف و اشغال کشور به دست آورده است.   به طور کلی میتوان گفت که با وجود تمامی مشکلات و تاخیرهای ایجاد شده در مسیر ساخت موشک الفتح ، تامین یا ساخت سامانه هدایت و کنترل آن پیش از حمله نیروهای ائتلاف به خوبی در جریان بوده و به نتایجی رسیده بود. این مسئله را میتوان از دو آزمایش پروازی موشک الفتح در سال 2002 دریافت ، آزمایشاتی که بنا بر گزارشات موجود در حقیقت به منظور بررسی عملکرد سیستم هدایت موشک ها صورت گرفتند. بنا بر گفته یکی از مسئولین ارشد پروژه های موشکی عراق ، این کشور در زمان حمله نیروهای ائتلاف در سال 2003 تا ساخت یک سیستم هدایتی پیشرفته (سیستم اینرسیایی و کانارد) تنها چند هفته فاصله داشته.   در گزارش گروه بازرسی عراق ، عدم حصول عراقی ها به سامانه هدایتی تکامل یافته ، دستور سازمان ملل برای توقف آزمایشات موشکی عراق در سال 2002 و عدم انجام آزمایشات تکمیلی سیستم هدایتی جدید توسط این کشور عنوان شده. مسئله ای که تا زمان حمله ائتلاف و اشغال عراق ادامه یافت و در نهایت عراقی ها را در دستیابی به هدف ناکام گذاشت. برای موشک الفتح دو نمونه سر جنگی در نظر گرفته شده بود که سر جنگی یکپارچه شدیدالانفجار و سرجنگی حامل ریزمهمات (یا سر جنگی خوشه ای) را شامل میشد.     کلاهک مورد استفاده در نسخه سوخت مایع (موشک الصمود) نمونه ای کوچک شده از کلاهک موشک اسکاد بود .این کلاهک که برای نمونه سوخت جامد (الفتح) نیز قابل استفاده بود در حدود 260 الی 300 کیلوگرم وزن داشت که از این میزان 160 الی 170 کیلوگرم ماده منفجره شدیدالانفجار بود. سرجنگی خوشه ای به نسبت سر جنگی شدیدالانفجار یک پارچه ، از محدوده تخریب بالاتری برخوردار بود و در نتیجه نیاز به دقت موشک را به میزان قابل توجهی کاهش میداد. عراق به منظور دستیابی به یک ترکیب مناسب در طراحی سرجنگی خوشه ای موشک الفتح ، تحقیقات و آزمایاشت مختلفی را به انجام رساند و در نهایت به طرحی دست یافت که شامل یک کلاهک خوشه ای با حدود 850 الی 900 عدد ریزمهمات بود.     ریزمهمات مورد استفاده در حقیقت نمونه ای از ریزمهمات KB-1 ساخت یوگسلاوی بودند که در سرجنگی راکت های ابابیل 50 نیز به کار رفته بودند. آزمایشاتی که عراقی ها در ماه اوریل تا اوت سال 2002 انجام دادند ، مشخص ساخت که تعداد 850 عدد از ریزمهمات در صورت رها سازی صحیح ، امکان پوشش محدوده ای به شعاع 600 متر را دارند. ریزمهمات KB-1 از دسته ریزمهمات دو منظوره ضد نفر/ضد زره هستند که از یک ساختار استوانه ای شکل برخوردارند. ترکش زایی و قابلیت ضد نفر این مهمات از طریق پوسته آن ها و قابلیت ضد زره نیز از طریق ریز خرج گودی است که در داخل آن ها قرار داده شده.هر کدام از این ریزمهمات دارای 30 گرم ماده منفجره و یک ریز خرج گود از جنس مس است.     ارتفاع مناسب رها سازی این ریزمهمات توسط موشک الفتح با توجه به آزمایشات عراقی ها در حدود 1500 الی 2500 متر در نظر گرفته شده بود. در مطالعات و تحقیقاتی که توسط گروه بازرسی عراق پس از اشغال این کشور صورت گرفت ، مشخص شد که هیچ یک از دو نمونه کلاهک خوشه ای و یکپارچه موشک الفتح برای حمل مواد بیولوژیک و شیمیایی مد نظر عراقی ها نبوده اند ، خصوصا که ریزمهمات KB-1 از محفظه کوچکی برای جاسازی عناصر شیمیایی برخوردارند در کنار آنکه خرج انفجاری ریزمهمات و دمای تولیدی از آن نیز تهدیدی برای عناصر شیمیایی و بیولوژیک خواهد بود. البته این مسئله را میبایست در نظر داشت که سرجنگی موشک الفتح و نسخه سوخت مایع آن الصمود برگرفته از سرجنگی موشک اسکاد بودند و عراق نیز برای حمل مواد شیمیایی در کلاهک موشک اسکاد  (یا موشک الحسین) برنامه هایی را در دست اجرا داشت.     میتوان گفت که عراق در صورت در اختیار داشتن میزان کافی از عناصر شیمیایی و ایضا متخصصین مورد نیاز ، از امکان ساخت کلاهک غیر متعارف برای موشک الفتح در مدتی در حدود چند هفته برخوردار بود. برنامه آزمایش موشک الفتح مابین سال های 2000 الی 2002 با حدود 50 آزمایش از جمله 17 تست استاتیک و 33 یا 34 تست پروازی دنبال شد. این برنامه جهت تایید عملکرد پیشرانه ، قابلیت های پروازی ، دقت و قابلیت اطمینان موشک الفتح صورت پذیرفت. از اواسط سال 2001 تا اواخر سال 2002 چندین آزمایش پروازی جهت سنجش برد موشک و ایضا کارایی سرجنگی آن با نصب سرهای جنگی خوشه ای و شدیدالانفجار انجام شد.   دو آزمایش پروازی پایانی موشک الفتح ، با استفاده از نمونه غیر هدایت پذیر صورت گرفت که البته ناموفق بوده و به خطای 750 متر نیز دست نیافت. نمونه غیر هدایت شونده موشک الفتح نرخ تقریبا بالایی از عدم موفقیت را در آزمایشات به ثبت رساند که عمده آن در فاز پایانی پرواز و اصابت به محدوده هدف (در حدود 30 درصد) و بخشی از آن مرتبط با انفجار پیشرانه در زمان شلیک بود (تقریبا 10 درصد). عراق در طی آزمایشات موشک الفتح به برد 161 کیلومتر نیز دست یافت و احتمالا در استفاده عملیاتی از این موشک (بر علیه نیروهای ائتلاف) برد موشک های شلیک شده حتی بیش از این میزان نیز بوده است.   در زمینه تامین مواد و تجهیزات ساخت موشک ، گروه بازرسی عراق بر این عقیده است که ساخت موشک الفتح توسط عراق به توانایی این کشور در تولید پیشران آن ها وابسته بوده است. البته مسئله دیگری نیز در مورد تولید موشک الفتح وجود دارد و آن تعداد پایین کلاهک های تولیدی است که این مسئله به عدم نیاز به کلاهک های جنگی در جریان مراحل آزمایشات پروازی مرتبط است. تخمین گروه بازرسی عراق از تعداد موشک های الفتح عراق در حدود 50 الی 60 موشک تا پیش از حمله نیروهای ائتلاف و اشغال این کشور است.     در طول جنگ عراق در حدود 12 الی 16 موشک الفتح به سمت مواضع نیروهای ائتلاف شلیک کرد علاوه بر این در حدود 4 الی 13 موشک نیز در جریان جنگ مورد هدف قرار گرفته یا آسیب دیدند. تعداد 10 موشک نیز توسط نیروهای ائتلاف کشف و مصادره گردید. در اینجا نزدیک به 30 الی 34 موشک وضعیت نامشخصی دارند. عدم اطلاع دقیق از تعداد موشک های الفتح عراق میتواند به دلیل اشتباه در شناسایی این موشک توسط گروه های کشف و نابودسازی تسلحیات ائتلاف و شناسایی اشتباه و نابودی راکت های فراگ 7 یا آستروس به جای موشک الفتح باشد.       ادامه دارد.............   مترجمین : سینا نوریخانی و سورنا نوشاد   هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری به عنوان منبع مجاز است
  3. یکسری سند هم در مورد پروژه موشک ابابیل پیدا کردم که حسن ختام تاپیک هست   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_56977586___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B1.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_56977587___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B3.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_56977588___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B4.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_61932166___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B12.jpg][/url]   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_74970515___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B11.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_71221988___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B10.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_67830464___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B8.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_64747258___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B2.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_83790574___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B9.jpg][/url]   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_94962643___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_94962653___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B12.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_101745695___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B7.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_712219858___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B6.jpg][/url]   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_237406617___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B5.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_158271093___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B13.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/216254_142443984___10413B__10773B__10793B___10853B__10723B__10893B__10833B__10863B__10743B__10723B14.jpg][/url]   موارد جالبی در این اسناد مطرح شده
  4. یک مسئله ای رو فراموش کردم در مورد موشک الفتح ذکر کنم اینکه در جریان تهاجم امریکا به عراق موشکی به مقر تیپ دوم از لشکر سوم پیاده نظام امریکا اصابت کرد که در ابتدا تصور میشد که راکت فراگ است اما در نهایت مشخص شد که موشک الفتح بوده. اصابت این موشک به پایگاه آمریکایی ها موجب کشته شدن 3 سرباز و دو خبرنگار ، زخمی شدن 14 سرباز و آسیب دیدگی و انهدام در حدود 22 دستگاه خودرو (از جمله هاموی و کامیون های نظامی) شد.     یکسری تصویر جهت تکمیل تاپیک   مقایسه اندازه الصمود-1 و الصمود-2 : الصمود-1:   موتور موشک الصمود :     نازل موشک ابابیل-100:  
  5. به نام خدا با سلام عراق در طی جنگ با ایران (سال های 1980 الی 1988 میلادی) پروژه های تسلیحاتی مختلفی را جهت افزایش توان نظامی خود به اجرا درآورد که البته شماری از آن ها به جهت طولانی شدن روند توسعه و تولید و بروز برخی مشکلات هیچگاه در جنگ با ایران مورد استفاده قرار نگرفتند و بلکه هیچگاه عملیاتی نشدند. یکی از این پروژه ها ، پروژه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته بود که از سال 1987 و در خلال جنگ ایران کلید خورد. مغز متفکر این پروژه کسی نبود جز دکتر جرالد وینسنت بول. جرالد بول کانادایی متخصص سیستم های توپخانه ای و پرتابه های بالستیک بود ، وی را بزرگترین متخصص توپخانه دنیا میدانند که ابداعاتش مسیر تازه ای در زمینه توسعه و ساخت سیستم های توپخانه ای ایجاد کرد.عراق مدت کوتاهی پس از تحمیل جنگ به ایران و در اوایل سال 1981 ، دکتر بول را به منظور مشاوره و همکاری در زمینه توسعه و تقویت قوای توپخانه ای (و بعضا موشکی) به این کشور دعوت کرد. بول که همکاری با عراق را فرصتی جهت پیاده سازی و تحقق بخشی پروژه های توپخانه ای بلند پروازنه خود میدید ، این همکاری را پذیرفت و عازم بغداد شد. در ابتدای کار عراقی ها از مشاوره بول در جهت خرید تجهیزات توپخانه ای بهره جستند که یکی از نتایج آن خرید سیستم توپخانه ای کششی GC-45 بود که توسط صنایع تحقیقات فضایی بول (SRC) در دهه هفتاد میلادی طراحی شده بود. اما آنچه که عراقی ها از بول انتظار داشتند و ایضا حاصلی که بول از همکاری با عراقی ها در نظر داشت ، چیزی به مراتب بیشتر و فراتر بود. عراق در اواسط دهه هشتاد (در خلال جنگ با ایران) سطح همکاری با بول را به میزان قابل توجهی افزایش داده و وی را از جایگاه مشاوره به عنوان سر طراح و مسئول ارشد برخی از مهمترین پروژه های توپخانه ای و موشکی خود ارتقا داد. همکاری بول با عراق در زمینه توپخانه ای به مراتب گسترده تر از پروژه های موشکی بود که بول در آن ها عمدتا به عنوان اصلاح گر طرح وارد میشد. دکتر بول از 1981 تا زمان ترورش در سال 1990 نزدیک به یک دهه با صنایع دفاعی عراق در زمینه توپخانه و بعضا موشکی همکاری داشت که حاصل آن پروژه های بلند پروازانه ای همچون ابر توپ دوربرد بابل بود.علاوه بر این، بول در یک پروژه مهم توپخانه ای عراق نیز نقش کلیدی را ایفا کرد و آن پروژه ی سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق بود که در دو فاز دنبال شد. این پروژه چندین هدف را دنبال میکرد ، هدف اول دستیابی عراق به یک سیستم توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار و با تحرک بالا بود. در دهه هشتاد سیستم های توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار مورد توجه قرار گرفتند و طرح هایی همچون هویتزر G6 از آفریقای جنوبی و DANA از چکسلواکی ارائه شدند. هدف دوم ایجاد زیر ساخت های لازم و فراهم آوردن کانال های ارتباطی مناسب و همکاری با شرکای تکنولوژیکی جهت تولید این سیستم در داخل عراق بود. اما هدف سوم که برخی آن را مهمترین هدف عراق از توسعه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته میدانند ، رقابت و مقابله توپخانه ای با ایران بود. ایران از دوره حکومت شاهنشاهی ، توپ های 203 میلیمتری ام 110 (موسوم به 8 اینچی) را در اختیار داشت ، در کنار آن پس از انقلاب و در خلال جنگ تحمیلی نیز نسبت به خرید هویتزرهای 170 میلیمتری کوکسان از کره شمالی اقدام کرد که دست برتری از جهت توپخانه ای برای ایران فراهم میکردند. برد بلند کوکسان و گلوله های مخرب ام ۱۱۰ ، ضربه نیرومند پنجه توپخانه ایران بر پیکره ارتش متجاوز بحثی بودند که عراقی ها را بر آن داشت تا سیستم های توپخانه ای نوینی برای رقابت و مقابله با آن تدارک ببینند و نقش و جایگاه بالاتری برای توپخانه در نظر بگیرند. دکتر بول کانادایی کسی بود که به منظور پیشبرد این هدف توسط عراقی ها به کار گرفته شد و به عنوان طراح اصلی و مسئول ارشد پروژه سیستم های توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق منصوب گردید. کوکسان در خدمت رزمندگان اسلام این پروژه در دو فاز دنبال شد که حاصل آن دو سیستم توپخانه ای خودکششی با شاسی چرخ دار با نام الفاو و المجنون بود.جهت ساخت این هویتزرها به پلتفرم چرخ داری با پیکربندی مناسب نیاز بود ، بول پاسخ را در هویتزر G6 آفریقای جنوبی یافت. بول در پروژه طراحی این هویتزر با صنایع Denel آفریقای جنوبی همکاری داشت و طرح آن را جهت الگوبرداری به منظور ساخت هویتزر عراقی مناسب دید.شاسی هویتزر G6 با پیکبرندی 6×6 توسط صنایع Alvis OMC تولید میشد ، طرح مشابهی از این شاسی تهیه و جهت ساخت شاسی برای دو هویتزر عراقی به صنایع اسپانیایی Tribiland ارائه گردید که در نهایت به ساخت یک شاسی پر تحرک با سیستم های به روز همچون سیستم کنترل مرکزی تورم تایر ها منجر شد. هویتزر G6 ساخت لوله توپ ، تثبیت کننده و سیستم کنترل آتش و سلاح نیز به شرکت های فرانسوی واگذار گردید. پیشرانه مورد نیاز جهت شاسی ها نیز با توان 560 اسب بخار از شرکت مرسدس بنز آلمان تامین میشد. در نهایت تمامی قطعات جهت یکپارچه سازی و ساخت نمونه اولیه به اسپانیا منتقل میشدند. برخلاف تصور ، نمونه های اولیه هویتزهای الفاو و المجنون نه در عراق بلکه در یک کشور اروپایی به ساخت رسیدند و جهت رونمایی به عراق منتقل شدند. پس از پایان روند طراحی در سال 1987 ، ساخت پیش نمونه هویتزر المجنون از سال 1988 آغاز و تا سال 1989 پایان یافت و در نمایشگاه تسلیحاتی بغداد در همان سال رونمایی گردید. المجنون به یک قبضه توپ 155 میلیمتری (استاندارد ناتو) مجهز بود. لوله این توپ در حدود 8 متر طول داشت (با تعداد خان 48) و از امکان تغییر زاویه به میزان 72+ درجه در جهت عمودی برخوردار بود (بعلاوه زاویه گردش 40 درجه ای برجک توپ به طرفین).این توپ دو نوع مهمات افزایش برد یافته با نام ERFB و ERFB-BB شلیک میکرد که این مهمات توسط دکتر بول توسعه یافته بودند. مهمات ERFB (مخفف تمام کالیبر افزایش برد یافته یا Extended Range Full Bore) دارای برد 30.2 کیلومتر و مهمات ERFB-BB (مخفف تمام کالیبر افزایش برد یافته - بیس بلید یا Extended Range Full Bore-Base Bleed) دارای برد 38.8 کیلومتر بودند. المجنون وزن پرتابه این مهمات در حدود 43 الی 45 کیلوگرم و سرعت دهانه آن ها (muzzle velocity) به ترتیب 900 و 889 متر بر ثانیه بود. هویتزر المجنون امکان اجرای آتش موقت با نرخ 4 گلوله بر دقیقه یا اجرای آتش ممتد با نرخ ثابت یک گلوله بر دقیقه را داشت. به جهت برخورداری از شاسی چرخ دار با پیکربندی 8×8 ، المجنون از قابلیت های مناسبی در عبور از مناطق ناهموار برخوردار بود ضمن آنکه امکان دستیابی به سرعت بالای 90 کیلومتر بر ساعت در حرکت در جاده و 60 الی 70 کیلومتر بر ساعت در مسیر های خارج از جاده را داشت. در حقیقت یکی از مهمترین ویژگی های این هویتزر تحرک و قابلیت انتقال آن بود. المجنون 12 متر طول ، 3.5 متر عرض ، 3.6 متر ارتفاع و 43 تن وزن داشت. طرح دوم در پروژه سیستم توپخانه ای خودکششی پیشرفته عراق ، هویتزر الفاو بود که یک سیستم توپخانه ای برد بلند با کالیبر بالا محسوب میشد. طراحی و ساخت الفاو از سال 1988 آغاز و تا سال 1990 پایان یافت. این هویتزر از جهت شاسی مشابه المجنون بود با این تفاوت که از یک قبضه توپ 210 میلیمتری بهره میبرد. این توپ به طول 11 متر (تعداد خان 64) ، از قابلیت حرکت در زوایای عمودی تا 55+ درجه برخوردار بود و مهمات ERFB و ERFB-BBبا پرتابه هایی به وزن 109.4 کیلوگرمی را شلیک میکرد. مهمات مورد استفاده این هویتزر به ترتیب دارای برد 45 الی 57 کیلومتر و سرعت دهانه 997 و 992 متر بر ثانیه بودند. از نظر نرخ اتش ، هویتزر الفاو مشابه هویتزر المجنون و قادر به شلیک موقت با نرخ آتش 4 گلوله در دقیقه و شلیک مداوم با نرخ اتش ثابت یک گلوله در دقیقه بود.هویتزر الفاو در حدود 15 متر طول ، 3.5 متر عرض ، 3.6 متر عرض و 48 تن وزن داشت. لازم به ذکر است که هر دو هویتزر الفاو و المجنون از قابلیت اجرای اتش به صورت مستقیم (Direct Fire) برخوردار بودند و بدین منظور سیستم هدفگیری ویژه ای برای آن ها تعبیه شده بود (در سمت چپ بخش جلویی برجک و دارای یک درب محافظ). یکی از اهداف عراق در ساخت این دو هویتزر همانطور که پیشتر گفته شد رقابت توپخانه ای با توپ های برد بلند و کالیبر بالای ایران بود اما روند زمانبر طراحی و ساخت هویتزرها و ایضا پایان جنگ هشت ساله با ایران در سال 1988 موجب گردید که عراقی ها از نیل به این هدف باز بمانند. الفاو جرالد بول ، سر طراح و مسئول اصلی پروژه هویتزرهای الفاو و المجنون ، پس از تکمیل روند توسعه این توپ ها و ساخت نمونه اولیه ، به دنبال توسعه انواع مهمات نامتعارف شیمیایی و بیولوژیکی و ارائه قابلیت شلیک این مهمات برای آن ها بود و حتی طرح هایی جهت استفاده از مهمات هدایت پذیر (که در آن روزگار طرحی نواورانه بود) را در ذهن داشت که در نهایت با ترور و مرگش در سال 1990 تمامی این طرح ها به فراموشی سپرده شد. عراقی ها برنامه تولید هویتزرهای الفاو و المجنون را در اواسط دهه نود میلادی در نظر داشتند اما جریاناتی مانع از تحقق این برنامه شد. مهمترین آن تهاجم عراق به کویت در سال 1990 و به تبع آن تحریم تسلیحاتی عراق و قطع همکاری طرف های تکنولوژیکی آن بود. هر چند عراقی ها تولید الفاو و المجنون در داخل عراق و از طریق ایجاد زیر ساخت های لازم را در نظر داشتند اما در نهایت شماری از اجزای کلیدی توپ ها از طرف های تکنولوژیکی غربی تامین میشد که همین مسئله به پاشنه آشیل پروژه توپخانه ای عراق تبدیل شد و در نهایت با قطع همکاری طرف های تکنولوژیکی اروپایی ، عراق از ادامه پروژه بازماند. البته بنا بر گفته برخی منابع ، عراقی ها امکان تامین قطعات اصلی یا نمونه مشابه هویتزر المجنون از طریق بازار سیاه را داشتند چرا که این هویتزر از کالیبر و تجهیزات استاندارد برخوردار بود ، با این وجود مدرک یا سندی از تلاش عراق برای تهیه تجهیزات از بازار سیاه و ادامه پروژه المجنون در دست نیست که البته دلیل عدم این کار به احتمال زیاد مشکلات مالی عراق پس از جنگ با ایران و کویت و هزینه بالاتر در تامین قطعات از بازار سیاه بوده است. در نهایت یک الی دو پیش نمونه (عمدتا بر ساخت یک نمونه تاکید است) از هویتزر الفاو و المجنون به تولید رسید که از سرنوشت الفاو خبری در دست نیست. المجنون اخرین بار در جریان تهاجم آمریکا به عراق در یکی از انبارهای ارتش عراق به صورت اوراق دیده شده و یحتمل جهت نگهداری در موزه های نظامی غرب به خارج از عراق منتقل شده است (هر چند تاکنون در موزه نظامی رویت نشده). پروژه الفاو و المجنون را با وجود تمام قابلیت ها میتوان پروژه ای ناکام و بی حاصل دانست چرا که به هیچ یک از اهدافی که از پیش تعیین شده بود دست نیافت و هیچ گاه در قالب عملیاتی در نیامد. سرنوشت المجنون نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  6. باعث تاسف و ناراحتی هست که مردم بی گناه کشته بشن و یک عمل قطعا محکوم   ولی در مورد فرانسه یک مثلی از ذهنم میگذره مدام : هر که باد بکارد طوفان درو می کند!   ممکنه دودش در چشم سوری ها بره یک وقت (و ایضا حامیانش در محور مقاومت)
  7. http://defence-blog.com/army/photos-of-russian-tigr-light-armoured-vehicle-in-syria.html   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/CThCwkhXAAE2zel.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/PjjMSHexhcc.jpg][/url]
  8. چند وقت پیش تصاویر ماهواره ای منتسب به اس 300 یا اس 400 در لاذقیه منتشر شد     الان هم که رادار LEMZ 96L6E این سامانه رویت شده به وضوح     با وجود اس 400 خیال روس ها از دفاع هوایی منطقه ای راحت خواهد بود   ---------   ورود تی 90 هم در جهت حفاظت از نیروهای روس در سوریه هست
  9. احمق ها ساده ترین اصول رو هم رعایت نکردن! زمین نبرد دشت و فضای بازه ، برای اینکه از اتش مستقیم و غیر مستقیم دشمن پرهیز کنی به جای تمرکز نیرو باید نیروهات رو پخش کنی عقل سلیم میگه وقتی تو نیروت رو متمرکز کردی زدنش برای دشمن راحت تر میشه ولی وقتی نیروت پخش بشه حتی اگر زیر اتش هم باشه بازم تلفات و خسارت به مراتب کمتر هست از زمانی که نیروهات متمرکزن اگر فضا محدود بود باز یک حرفی ولی وقتی تو دشت داری حرکت میکنی متمرکز کردن نیروها حماقت محض هست مثلا اومدن یک کار تیمی زرهی- پیاده (Tank-Infantry Teamwork) ارائه کنن بلکه پیاده در پناه تانک جلو بیاد و آسیب نبینه یک فورمیشن احمقانه ستونی از نوع متمرکزش (حماقت × حماقت) هم گرفتن و پیاده رو هم خارج از نفربر فرستادن جلو ، در حالی که در اصل باید پیاده رو با نفربر میاوردن ، فورمشین ستونی رو به خطی تبدیل میکردن و در سطح دشت گسترده اش میکردن یا یک آرایش بهتر مثلا آرایش پیکانی که تانک ها در جلو ، نفربر ها در عقب باشن اینطوری بتونن نقاط جلویی رو کامل پوشش بدن نه پشت سر هم که صرفا تانک جلویی دید کامل داشته باشه و بقیه دیدشون به صورت مستقیم کاملا کور باشه! ضمن اینکه پوشش پیاده نظام توسط زرهی باعث کاهش شدید تحرک و سرعت پیشروی زرهی میشه در حالی که اگر پیاده نظام با نفربر بیاد سرعت پیشروی به مراتب بالاتر میره به جز دو موردی که بنده عرض کردم آرایش های مناسب دیگری هم هست که در صورت نبود نفربر برای پیاده نظام بشه ازشون استفاده کرد نمیدونم والا چطوری اینها تعلیم دیدن و واقعا این چه سطحی از فرماندهی هست ، یک فرد غیر نظامی مثل بنده هم که صرفا در مورد آرایش های نظامی تحقیق کرده میتونه تشخیص بده که کار سوری ها اشتباهه اونم یک اشتباه فاحش حالا بگذریم از عدم تامین آتش توپخانه برای سرکوب توپخانه طرف مقابل و فراهم شدن فرصت پیشروی برای نیروهای خودی و سایر مسائل! واقعا از یک چنین ارتشی نمیشه انتظاری داشت
  10.   شما لطف دارید   از نظر بنده ضعف لیبی در علوم پایه و فنی!
  11. الصمود 2   برنامه موشک الصمود 2 در سال 2001 و در ادامه پروژه الصمود و پیش از آن الفتح آغاز شد و هدف آن جایگزینی با نمونه اولیه موشک الصمود بود. این پروژه همچون برخی از پروژه های موشکی عراق از جمله الصمود ، براساس توسعه موشک زمین به هوای سام 2 و تبدیل آن به یک موشک بالستیک زمین به زمین پیگیری شد. این موشک نه تنها از جهت برد بلکه از نظر جذب کمک های خارجی برای برنامه موشکی نیز نقض قطعنامه های شورای امنیت و مصوبات سازمان ملل متحد محسوب میشد. البته در گزارشی که توسط گروه بازرسی عراق از پروژه موشکی الصمود 2 تهیه گردید ، عدم حرکت عراق جهت توسعه کلاهک های غیر متعارف شیمیایی و میکروبی برای این موشک مورد تایید قرار گرفت و مشخص شد عراق از این جهت تعهدات خود را نقض نکرده و صرفا به دنبال توسعه کلاهک های انفجاری بوده است.   ابعاد این موشک نسبت به موشک الصمود 1 تغییر یافته و قطر آن به 760 میلیمتر در مقایسه با قطر 500 میلیمتری موشک الصمود 1 رسیده بود. ساخت موشک الصمود 2 از جمله مواردی بود که با دستور مستقیم عبدالتواب ملا حویش وزیر وقت صنایع نظامی عراق صورت گرفت. براساس دستور وزیر صنایع نظامی عراق ، متخصصین و صنایع نظامی این کشور میبایست کار بر روی ساخت و توسعه موشک الصمود 2 را آغاز میکردند حتی اگر نقض کامل مصوبات شورای امنیت و سازمان ملل متحد (از نظر محدودیت برد و ابعاد موشک و وزن کلاهک آن) باشد. یک بخش از ممنوعیت موشکی اعمال شده از سوی سازمان ملل ، شامل حفظ قطر موشک به میزان 600 میلیمتر و کمتر از آن بود در نتیجه الصمود 2 با قطری بیش از 700 میلیمتر نقض کامل این ممنوعیت محسوب میشد.   پس از اشغال عراق و دستگیری عبدالتواب ملا حویش ، وی ادعا کرد که نقض ممنوعیت موشکی سازمان ملل در پروژه الصمود ، صرفا جهت بهبود نسبت طول به قطر موشک و بهبود قابلیت های پروازی آن صورت گرفته است ، مسئله ای که وی به عنوان یکی از مهمترین مشکلات موشک الصمود 1 و از دلایل عدم موفقیت کامل آن عنوان میکرد. به گفته وی ، عراقی ها در حقیقت برای رفع این نقص که به ادعای او در موشک الصمود 1 وجود داشت ، نسبت به افزایش قطر موشک الصمود 2 به بیش از 700 میلیمتر اقدام کرده بودند. البته این مسئله از نگاه گروه بازرسی عراق و بعضا متخصصین نظامی غرب ، نیرنگ عراق برای افزایش حجم محفظه داخلی موشک و امکان افزایش سوخت و برد آن بود.     پروژه موشک الصمود 2 پس از شروع ، در مدت زمان کوتاهی به نتایج قابل توجهی رسید و پس از چند آزمایش پروازی که اولین آن در ماه اوت سال 2001 صورت گرفت ، عراق کارهای مقدماتی برای تولید آن را در ماه سپتامبر همان سال اغاز کرد. به گفته برخی منابع ، عراق برای بهبود و تسریع پروژه موشکی الصمود 2، عمده منابع ، تجهیزات و زیرساخت های دیگر پروژه های موشکی عراق را بر روی آن متمرکز کرده بود تا در کمترین زمان به نتیجه دلخواه دست یابد. سیستم کنترل آتش مورد استفاده در موشک الصمود 2 ، ترکیبی از اجزای بومی با سیستم های برگرفته از دیگر موشک ها همچون ژیروسکوپ سیستم هدایتی موشک چینی C601  و C611 بود.     این سیستم فرامین هدایتی را به چهار تیغه هدایت پس سوز (Jet Vanes) منتقل کرده و از این طریق حرکت موشک را در سه محور کنترل و تصحیح میکرد. البته این موشک همچون موشک اسکاد ، صرفا تا زمان فعالیت پیشران امکان هدایت داشت و بخش پایانی مسیر حرکت خود را به صورت غیر هدایت شونده طی میکرد ، مسئله ای که از دقت آن به میزان قابل توجهی می کاست. بنا بر اطلاعاتی که از منبعی در صنایع الکرامه (از جمله صنایع دخیل در پروژه موشکی عراق) در اختیار گروه بازرسی عراق گذاشته شد ، مشخص گردید که عراقی ها به دنبال تعبیه سیستم هدایت آیرودینامیکی برای موشک الصمود 2 بوده اند. این کار از طریق متحرک سازی بالک های تثبیت کننده موشک با نصب یک مخزن گاز فشرده برای تامین نیروی حرکت محرک های پنوماتیکی متصل شده با بالک ها صورت میگرفت و امکان هدایت موشک در فاز پایانی و پس از خاموش شدن پیشران را نیز فراهم می آورد.     آزمایش نمونه مجهز به این سیستم مدت ها پس از آزمایش نمونه های اولیه موشک الصمود 2 و در حدود سال 2003 صورت پذیرفت و در نهایت نیز با حمله نیروهای ائتلاف به عراق ، این کشور فرصت تولید نمونه جدید با هدایت ارتقا یافته را پیدا نکرد. موشک الصمود 2 جهت حمل کلاهکی به وزن 300 کیلوگرم طراحی شد ، با توجه به این مسئله کلاهک این موشک در محدوده پایین تری از ممنوعیت سازمان ملل قرار میگرفت. با این حال قطر کلاهک موشک  به 760 میلیمتر افزایش یافته بود که نقض محدودیت سازمان ملل در مورد محدودیت ابعاد موشک بود. کلاهک این موشک در عمل در حدود 280 کیلوگرم وزن داشت که نیمی از آن از ماده منفجره پر میشد. طراحی کلاهک نیز مشابه طرح کلاهک موشک الصمود 1 و در حقیقت نسخه ای کوچک شده از کلاهک موشک اسکاد بود.   تا پیش از حصول اطمینان از عملکرد موشک ، عراقی ها یک فیوز ایمنی نیز برای سرجنگی آن در نظر گرفته بودند که در صورت بروز نقص در سیستم هدایت و انحراف موشک از مسیر صحیح وارد عمل شده و موشک را منفجر میکرد. فرآیند ریخته گری مواد منفجره در داخل پوسته کلاهک موشک الصمود 2 به صورت دستی انجام میشد حال انکه در مطالعات صورت گرفته مشخص گردید که استفاده از فرآیند نیمه خودکار و ریخته گری سوخت تحت فشار هیدرولیکی موجبات افزایش ایمنی و ایضا یک دستی و بهبود کیفیت و عملکرد ماده منفجره ریخته گری شده در کلاهک میشود. مشخصات کلاهک موشک الصمود 2 به شرح زیر است :   وزن : 280 کیلوگرم وزن ماده منفجره : 140 کیلوگرم وزن پوسته کلاهک و سیستم های داخلی آن : 140 کیلوگرم ترکیب مواد انفجاری : 60% RDX= 84 kg, 30% TNT= 42 kg & 10% AL= 14 kg.     عراق به منظور تسهیل پروژه تولید موشک الصمود 2 ، نسبت به تامین کمک های خارجی اقدام کرد که خرید 280 پیشران موشک SA-2 از طریق یک شرکت لهستانی با نام EVAX از روسیه از جمله آن بود. در حدود 100 پیشران دیگر نیز توسط صنایع عراقی به تولید رسید. با وجود خرید پیشران از منابع خارجی ، عراق همچنان برای تامین برخی قطعات موشک از جمله بخش های هدایتی دچار کمبود و مشکل بود. به گفته یکی از مقامات ارشد پروژه موشکی عراق ، این کشور تولید موشک الصمود 2 را از ماه دسامبر سال 2001 و با هدف تولید 10 موشک در ماه آغاز کرد. با این حال انچه که گروه بازرسی عراق تخمین میزند آن است که عراق به تعداد تعیین شده برای تولید در ماه دست نیافته و تولید موشک الصمود 2 بسته به میزان تامین قطعات مختلف در هر ماه متفاوت بوده (کمتر یا بیشتر). هر چند برد موشک الصمود 2 در ابتدا 150 کیلومتر اعلام شده بود اما در آزمایشات پروازی این موشک که توسط عراقی ها صورت گرفت ، برد موشک فراتر از 150 کیلومتر بود.     با افشا شدن پروژه موشک الصمود 2 ، سازمان ملل هیئتی از کارشناسان موشکی را برای بررسی این موشک و پروژه آن به عراق فرستاد. بازرسان سازمان ملل دو مدل از موشک الصمود-2 را با 4 مدل کامپیوتری مختلف تست کردند. نتایج تست ها نشان از آن داشت که نسخه سبک از موشک الصمود 2 دارای 193 کیلومتر و نسخه سنگین تر دارای 162 کیلومتر برد است . در نهایت با حصول به این نتیجه که ساخت موشک الصمود 2 (با قابلیت دست یابی به برد بالای 150 کیلومتر) نقض مصوبات سازمان ملل متحد در مورد محدودیت برد موشکی عراق است سازمان ملل ، این کشور را به توقف کامل پروژه موشک الصمود 2 و انهدام موشک های تولیدی ملزم ساخت. از آغاز مراحل انهدام موشک ها که تحت نظارت بازرسان سازمان ملل صورت گرفت ، در حدود 72 فروند موشک به همراه سه پرتابگر آن نابود شدند.     برنامه انهدام موشک های الصمود 2 با خروج بازرسان از عراق در ماه مارس سال 2003 که پیش از تهاجم نیروهای ائتلاف به این کشور بود ، ناتمام ماند در نتیجه عراق همچنان تعدادی موشک الصمود 2 برای شلیک به مواضع ائتلاف در اختیار داشت. این کشور به احتمال زیاد پس از خروج بازرسان سازمان ملل و تا پیش از حمله ائتلاف نیز امکان ساخت موشک های الصمود 2 به صورت محدود را داشته است. عراقی ها بخشی از قطعات مورد نیاز برای موشک الصمود 2 را جهت ایمن ماندن از تهاجم هوایی احتمالی ، به جای انبار در داخل کامیون نگهداری میکردند و احتمالا با قطعات موجود امکان ساخت 4 الی 5 موشک  دیگر را داشته اند. در جریان حمله ائتلاف به عراق ، ۵ موشک الصمود 2 به سمت پایگاه ها و مواضع این نیروها شلیک شد که یا توسط سامانه پاتریوت رهگیری و منهدم شدند و یا در نقطه ای خارج از محدوده هدف در صحرا اصابت کردند. آسیب ناشی از این موشک تنها در یک نمونه گزارش شد که آن هم به اعلام امریکایی ها ، اصابت بقایای موشک رهگیری شده به پایگاه موسوم به کمپ دوحه و خسارت تجهیزات موجود در این پایگاه بوده است. پس از اشغال عراق توسط نیروهای ائتلاف در حدود 12 فروند موشک الصمود 2 در جنوب ناحیه بیجی کشف و به غنیمت درآمد.         پایان :rose:   هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  12. الصمود       عراق در چارچوب محدودیت های وضع شده از سوی سازمان ملل برای موشک های بالستیک با برد حداکثر 150 کیلومتر، دو موشک طراحی کرد: الصمود سوخت مایع و ابابیل-100 سوخت جامد.موشک الصمود - به معنای مقاومت یا پایداری - که در واقع نمونه کوچک شده ای از اسکاد بود به عراقی ها این اجازه را می داد تا با کسب و آزمایش فناوری های مختلف در آینده از آن در موشک هایی با برد بیشتر استفاده کنند.با این وجود بنا بر گفته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) ، این موشک محدودیت های سازمان ملل را نقض کرده بود و حدود 180 کیلومتر برد عملیاتی داشت.الصمود در ابتدا برای حمل یک کلاهک شدیدالانفجار که نمونه ای کوچک شده از کلاهک اسکاد بود ساخته شده بود اما مدتی بعد و در تابستان 1994، کلاهک حامل ریز مهمات نیز آماده شده و علاوه بر المثود بر روی موشک الفتح نیز نصب شد.   کلاهک این موشک دارای 2 متر طول ، 500 میلی متر قطر و 300 کیلوگرم وزن بود و فیوزی مشابه موشک اسکاد داشت.کلاهک اصلی دارای یک تقویت کننده انفجار در جلو و دو تقویت کننده انفجار در عقب و در مرکز بود که علاوه بر تضمین انفجار یکپارچه کلاهک ، قابلیت خود انهدامی هم به موشک می داد ؛ بدین منظور که به دلیل بی اعتمادی عراقی ها به سیستم هدایتی و دقت الصمود بود ، پس از انحراف موشک از مسیر از پیش تعیین شده ، تقویت کننده ها به صورت خودکار فعال شده و موشک را منهدم می کند.یک فیوز تماسی نیز در دماغه گرافیتی کلاهک نصب شده است. بنابر گفته یکی از مسئولین پروژه ، تمایل عراق برای آن که هر چه سریعتر به برد 150 کیلومتری دست پیدا کند باعث شد تا وزن کلاهک از به 200 تا 250 کیلوگرم کاهش پیدا کند که از این وزن 100 تا 120 کیلوگرم خرج شدیدالانفجار (HE) بود.در سال 2001 ، نمونه ای از موشک با کلاهک مخروطی اصلاح شده ای به وزن 240 کیلوگرم تست شد که 151 کیلومتر برد داشت.در اوت 1994 و همزمان با فعال شدن کمیته نظارت بر موشک های بالستیک عراق از سوی سازمان ملل ، فعالیت های عراق به سمت تولید انبوه پیش می رفت.عراق به صورت مستقیم و همینطور با واسطه شرکت های ساختگی و دلال ها به دنبال وارد کردن تکنولوژی ، مواد و تجهیزات لازم برای توسعه موشک های بالستیک بود اما همواره ادعا می کرد که این فعالیت ها در راستای پروژه ابابیل-100 و ساخت موشک هایی بومی با برد 100 تا 150 کیلومتر است.   در اوت 1991 ، عراق در یک پروژه سری و بدون اطلاع کمیسیون ویژه سازمان ملل - که طبق قطعنامه الزامی بود - شروع به ساخت موشکی به نام J-1 کرد که شباهت زیادی با موشک فهد که پیش از وقوع جنگ اول خلیج فارس در دست توسعه بود داشت.این موشک در واقع همان موشک SA-2 ولگا با تغییراتی در موتور و سیستم هدایتی بود که آن را به یک موشک زمین به زمین تبدیل می کرد.پس از اوت 1995 ، دولت عراق پذیرفت که پس از تصویب قطعنامه 687 (در سال 1991) پروژه ای برای تبدیل موشک ضد هوایی سام-2 به یک موشک زمین به زمین با برد بیش از 100 کیلومتر در دست اجرا داشته است.   اما قضیه از آن قرار بود که در آغاز برنامه نظارت در سال 1993 ، کمیسیون تصمیم داشت برای جلوگیری از عملیاتی شدن همچین پروژه ای در مکان های استقرار این موشک ها دوربین نصب کند اما با انتشار اطلاعاتی در خصوص تست گرم این موشک ، در ژانویه 1996 ، بر روی همه موشک های SA-2 برچسب زده شد.اما نگرانی کارشناسان غربی آن بود که عراقی ها از تجربیات و اجزای موشک های سام-2 در توسعه یک موشک بالستیک استفاده کنند.عراق در این مدت فقط پروژه ابابیل-100 را به کمیته ویژه اعلام کرده بود.   به دلیل آن که سیستم نظارت بر موشک های عراق در سال 1993 تاسیس شد، عراقی ها توانستند در پروژه صمود به یک موشک سوخت مایع با برد 150 کیلومتر دست پیدا کنند.در سال 1997 و پس از چندبار تست موتور، عراق برای اولین بار شلیک موشک صمود را اعلام کرد.تا ژوئن 2000، هشت شلیک انجام شد.در سپتامبر 2002 ، پرونده ای برای بررسی سلاح های کشتار جمعی عراق از سوی بریتانیا منتشر شد که در آن به عدم اطلاع از توسعه کلاهک های شیمیایی و میکروبی در عین اذعان به توانایی فنی عراقی ها در این زمینه اشاره شده بود.   طبق این اطلاعات حداقل 50 موشک الصمود ساخته و به یگان های ارتش تحویل داده شده بودند و برنامه ای نیز برای افزایش برد موشک به 200 کیلومتر در حال پیگیری بود.         ادامه دارد   هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  13. به نام خدا   با سلام     چندی پیش در آستانه روز ارتش (29 فروردین ماه) از چندین محصول جهاد خودکفایی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی رونمایی شد. یکی از این محصولات تانک اقارب نام داشت. نام گذاری این محصول انگونه که از آن برمی آید جهت بزرگداشت شهید بزرگوار حسن اقارب ‌پرست (معاونت عملیات لشگر ۹۲ زرهی اهواز) صورت گرفته ، مشابه کاری که بعضا در ارتش های جهان نیز مرسوم است . به عنوان مثال ارتش ایالات متحده نام فرماندهان بزرگ (زرهی) خود را بر تجهیزات مورد استفاده قرار داده است همچون تانک آبرامز ، سری تانک های پاتون و ................ .   اولین ایراد وارد بر اقارب در  دسته بندی و نقش عنوان شده آن توسط جهاد خودکفایی نیروی زمینی و فرماندهی این نیرو است. تانک چرخ دار در دسته بندی ادوات زرهی جایگاه و تعریفی ندارد و با توجه به طرح و ویژگی ها ، درست آن است که اقارب را یک خودروی پشتیبانی آتش (fire support) بنامیم نه یک تانک چرخ دار. خودروهای پشتیبانی آتش همانگونه که از نامشان پیدا است برای پشتیبانی آتش از واحد های رزمی مورد استفاده قرار میگرند. این خودرو ها امروزه جهت مقابله با ادوات زرهی سبک (خودروهای تاکتیکی زرهی) ، نیمه سنگین (نفربرها و خودروهای رزمی پیاده نظام) ، استحکامات و تاسیسات ، مراکز تجمع پیاده نظام و ........... مورد استفاده قرار میگیرند.   خودروی اقارب به یک قبضه توپ 90 میلیمتری خان دار M36 مجهز است که از تانک ام 47 برداشته شده. استفاده از این توپ چندین نقطه ضعف ایجاد میکند.عمده خودروهای پشتیبان آتش مدرن و امروزی از توپ های کالیبر 105 میلیمتر بهره میگیرند هر چند که موارد معدودی از استفاده از توپ 90 میلیمتری نیز وجود دارد که در این مورد میتوان از توپ های مورد استفاده در برجک های ساخت صنایع Cockerill   نام برد. اولین نقطه ضعف ، منسوخ بودن توپ ، عدم تنوع و کم اثر بودن مهمات 90 میلیمتری آن است.صنایع مهمات سازی ایران در بخش تولید مهمات کالیبر بالا (جهت استفاده در ادوات زرهی) بیش از آنکه مبتکر و ارائه دهنده مهمات نسل جدید باشند ، به کپی برداری و تولید مهمات روسی و ...... برای توپ های 105 و 125 پرداخته اند با توجه به این مسئله نمیتوان انتظار داشت که برای توپ منسوخی همچون M36 نیز دست به تولید مهمات نسل جدید و موثر بزنند.     تفاوت مهم امثال توپ های 90 میلیمتری مورد استفاده توسط شرکت هایی همچون Cockerill با توپ 90 میلیمتری نصب شده بر اقارب در این است که این توپ ها از طراحی نوین و مهمات موثر نسل جدید برخوردارند در کنار آنکه جهت بارگذاری آن ها نیز از بارگذار خودکار استفاده شده. دومین ضعف توپ مورد استفاده در اقارب که به صورت دستی بارگذاری میشود ، نرخ اتش پایین آن است. در مجموع بهتر آن بود که به جای استفاده از توپ 90 میلیمتری منسوخ M36 از توپ 105 میلیمتری M68 استفاده میشد. نسخه ایرانی این توپ آمریکایی در صنایع توپ سازی وزارت دفاع تولید میشود و در ارتقای تانک های تی 55 و تایپ 59 به سفیر 74 و تی 72 زد نیز مورد استفاده قرار گرفته است.اقارب با برخورداری از توپ 90 میلیمتری منسوخ نه از نرخ آتش خودروهای رزمی با توپ های کالیبر پایین (همچون 25 الی 30 میلیمتری) برخوردار است و نه از قدرت و تاثیر آتش خودروهای پشتیبانی آتش با توپ های کالیبر بالا (کالیبر 100 ، 105 و .......).   نمونه ای از برجک مجهز به توپ 90 میلیمتری ساخت صنایع Cockerill      خودروی اقارب براساس نفربر BTR-60PB  ساخته شده. این نفربر زرهی که طراحی اش در اواسط دهه پنجاه میلادی صورت گرفت ، از اواخر دهه پنجاه تا اواسط دهه هفتاد میلادی تولید شد و به کشورهای مختلفی نیز صادر گردید. خرید این نفربر توسط ایران به زمان حکومت شاهنشاهی و سال 1345 (1966) باز میگردد. نفربر BTR-60P/PB بخشی از بسته خرید نظامی شاه ایران از اتحاد جماهیر شوروی بود. لازم به ذکر است که گزارشات تایید نشده ای از خرید نفربر 60PB BTR- توسط ایران در خلال جنگ تحمیلی نیز مطرح است. نفربر بی تی آر ۶۰ در حال حاضر یک پلتفرم منسوخ و از رده خارج محسوب میشود. این خودرو از تحرک و سطح حفاظت محدودی برخوردار است.     بدنه این نفربر از بخش جلویی نسبت به اصابت مهمات کالیبر 7.62 مقاوم است اما از سایر بخش ها در برابر همین مهمات و از فاصله زیر 100 متر کاملا نفوذپذیر است ، ضمن اینکه ورود مهمات 7.62 میلیمتری نسل جدید دارای شکافنده تنگستن موجبات کاهش هر چه بیشتر حفاظت این نفربر شده به صورتی که از فواصل بالای 100 متر نیز امکان نفوذ به زره بخش های جانبی این نفربر وجود دارد. استاندارد حفاظتی پایه ای نفربرهای مدرن امروزی ، مقاومت همه جانبه و کامل در برابر اصابت مهمات 7.62 میلیمتری و مقاومت در برابر اصابت مهمات کالیبر 12.7 از ناحیه جلویی بدنه است. البته نفربرهایی موجود هستند که سطح حفاظت حتی بالاتری را نیز ارائه میکنند. به طور کلی حفاظت اقارب براساس استاندارد های روز حفاظتی ، سطح پایینی دارد. فرض کنید این خودرو در میادین نبردی حاضر شود که در آن دشمن از وانت های موسوم به تکنیکال مجهز به تیربارهای 12.7  میلیمتری برخوردار باشد (همچون داعش) در این صورت با اصابت اولین گلوله ها به بدنه خودرو ، سرنشینان آن کشته خواهند شد.   با توجه به عکس های منتشر شده از اقارب میتوان گفت که تغییر خاصی در صفحات بدنه این خودرو جهت افزایش حفاظت اعمال نشده و به جهت طراحی منسوخ بدنه امکان نصب صحیح صفحات زرهی ماژولار نیز بر روی آن وجود ندارد چرا که برای پوشش بخش های مختلف بدنه میبایست یک بلوک با طرح و ابعاد اختصاصی تولید کرد و نمیتوان به ابعاد استاندارد در جهت ساخت بلوک های ماژولار (قابل نصب و جداسازی) زره دست یافت. بحث بعدی تحرک خودرو است. با نصب یک برجک سنگین بر روی خودرو ، تبعا تحرک آن کاهش میابد و بدین جهت است که ما شاهد تغییر در محفظه پیشرانه (بخش عقبی) خودرو هستیم که در حقیقت این تغییر بیانگر تغییر در پیشرانه مورد استفاده است. البته تحرک این نفربر به صرف تغییر پیشرانه افزایش نمیابد بلکه نیازمند تغییر و ارتقا در بخش تعلیق و سیستم انتقال قدرت نیز هست که البته در مورد اقارب این موارد (خصوصا ارتقای تعلیق) نامشخص هستند.   یکی از ضعف های اقارب طراحی برجک آن است. در طراحی برجک از طرح تقریبا نیم کروی استفاده شده که چندین نقطه ضعف دارد. نقطه ضعف نخست این نوع طراحی در کاهش قابل توجه فضای داخلی برجک است. در طرح نیم کروی برجک اقارب ، فضای برجک به حدی محدود است که جهت تعبیه دریچه تیربارچی و فضای قرارگیری آن ، یک بخش استوانه ای به عقب برجک اضافه شده است که البته طراحی این بخش هم به بدترین شکل ممکن صورت گرفته و دارای نقاظ ضعف مختلف از جمله حفاظت و راحتی خدمه است. نقطه ضعف دوم در بخش حفاظتی برجک و عدم امکان نصب صفحات کامپوزیتی است.   صفحات چند لایه کامپوزیتی به دلیل قابلیت پایین شکل پذیری نیازمند قرارگیری به صورت چند وجهی هستند و امکان قرارگیری آن ها در اشکال کروی تقریبا وجود ندارد. به همین دلیل است که برجک خودروهای رزمی مدرن را به صورت چند وجهی یا چند ضلعی میسازند تا به راحتی امکان قرارگیری صفحات زرهی کامپوزیتی فراهم باشد در کنار انکه برجک های دارای طرح چند ضلعی فضای داخلی بیشتری را نیز فراهم میکنند.با توجه به طراحی و عدم وجود قابلیت نصب صفحات زره کامپوزیتی میتوان دریافت که برجک خودروی اقارب صرفا از فولاد ساخته شده که البته مقاومت محدودی دارد.   در بخش بلوک توپ تغییر خاصی صورت نگرفته و این بخش به صورت کامل از تانک ام 47 جدا شده و بر روی برجک اقارب نصب گردیده. سیستم کنترل آتش نصب شده بر این خودرو EFCS-3-55  نام دارد. این سیستم کنترل آتش ساخت اسلونی از دهه هفتاد به ایران وارد شده و در ارتقای تانک های تایپ 59 ، تی 55/54 به تایپ 72 زد و سفیر 74  و همچنین در ساخت تانک ذوالفقار 3 به کار گرفته شده و ایران این سیستم را از سال 1383 با نام KAT-72 در داخل تولید میکند. سیستم کنترل آتش KAT-72 دارای سایتی مجهز به کانال دید در روز با بزرگنمایی 10 برابر و میدان دید 6 درجه و کانال دید در شب مجهز به سیستم تشدید کننده تصویر غیر فعال نسل دوم با بزرگنمایی 7.5 برابر و میدان دید 7 درجه و مسافت یاب لیزری با برد 9999 متر و دقت 7-+ متر با قابلیت مسافت یابی دو هدف به صورت همزمان است. لازم به ذکر است که برای هدفگیری دقیق بخش حلقه برجک تانکی همچون آبرامز (که احتمال آن پیشتر مطرح شد) ، کانال های نظارتی سایت سیستم کنترل آتش KAT-72 به قابلیت بزرگنمایی بیش از 10 برابر نیاز دارند.   اجزای سیستم کنترل آتش EFCS-3-55     قابلیت های سیستم کنترل آتش KAT-72 عبارتند از : احتمال بالای اصابت به هدف در شلیک اول (بالای 80 درصد) و زمان واکنش بسیار پایین ، تثبیت و تنظیم موقعیت توپ بر روی هدف به صورت خودکار و دستی ، قابلیت مقابله با اهداف در حالت های متحرک – متحرک ، متحرک – ثابت ، ثابت- متحرک و ثابت – ثابت برای هدف و تانک ، قابلیت یکپارچه سازی با سیستم بارگذار خودکار ، ورود خودکار یا دستی پارامترهای هواشناسی و بالستیک به محاسبات کامپیوتر ، سایت تثبیت شده با خط دید مستقل از حرکت تانک ، قابلیت برنامه ریزی برای کار با 7 نوع مهمات مختلف ، برخورداری از قابلیت firing gate . دروازه آتش یا firing gate قابلیتی است که در آن سیستم کنترل آتش به صورت خودکار زمانی اجازه اجرای آتش را به توپچی میدهد که توپ در حالت تثبیت کامل باشد تا به این صورت امکان شلیک به سمت هدف با حداکثر دقت فراهم شود .   سیستم کنترل آتش KAT-72 دارای سنسور های مختلفی است که هر کدام اطلاعات خاصی را برای پردازش به کامپیوتر بالستیک منتقل میکنند. این سنسور ها عبارتند از : سنسور زاویه توپ ، سنسور هواشناسی (سرعت باد ، فشار و دمای هوا)، سنسور گردش و پیمایش برجک و سنسور دمای خرج. سایر اجزای نظارتی هم شامل پریسکوپ های نصب شده بر بدنه خودرو و ایضا بر دریچه تیربارچی است. در مورد سایت توپچی نصب شده بر اقارب نکته ای وجود دارد که نشان دهنده کیفیت ساخت پایین این خودروی رزمی است. سایت توپچی در خودروی اقارب با چند درجه انحراف در جهت افقی بر روی برجک نصب شده که در حقیقت بدان معنی است که این سایت به صورت پایه ای تثبیت شده نیست و خط دید آن دارای چند درجه خطا و انحراف در جهت افقی است. همین مسئله موجبات افت دقت آتش خودرو خواهد بود.     چنانچه اقارب را صرفا یک طرح آزمایشی و نسخه اولیه بدانیم باز هم این ایراد قابل چشم پوشی نیست چرا که نمونه آزمایشی و اولیه در حقیقت بستری برای سنجش و اطمینان از قابلیت ها است و چگونه میتوان در مورد اقارب به چنین هدفی دست یافت در حالی که سیستم مهمی همچون سایت توپچی دارای ایراد نصبی است و در زمان آزمایشاتی همچون دقت آتش ، موجبات خطا خواهد شد؟ وجود ضعف و ایراد در برخی سیستم ها و اجزا از جمله موارد تولیدات اولیه و ازمایشی است اما نه به صورتی که مثلا در سایت توپچی خودروی اقارب میبینیم.   اگر سایت توپچی این خودروی رزمی دارای یک مشکل و عیب داخلی باشد مسئله ای معمول و غیر قابل انتقاد است اما نصب نادرست و زاویه دار سایت بر روی برجک خودرو امری غیر قابل چشم پوشی است. در حقیقت شما سیستمی را بر روی خودرو نصب کرده اید که ذاتا دچار مشکل نیست و نحوه نصب شما در آن مشکل ایجاد کرده. در آخر با در نظر گرفتن تمام جوانب از جمله قدرت و نرخ آتش ، حفاظت ، طراحی و .......... میتوان خودروی اقارب را نمونه ای ضعیف از خودروهای پشتیبانی اتش دانست که قابلیت های عملیاتی محدودی ارائه خواهد کرد و در تامین الزامات روز میادین نبرد ناتوان خواهد بود.   جهت آشنایی با شماری از خودرو های پشتیبانی آتش و ایضا مقایسه با اقارب   http://www.military-today.com/artillery/centauro_b1.htm   http://www.military-today.com/artillery/centauro_b1.htm   http://www.military-today.com/artillery/mcv.htm   http://www.military-today.com/artillery/cuban_fsv.htm   http://www.military-today.com/artillery/wilk.htm   http://www.military-today.com/artillery/v600_commando.htm   http://www.military-today.com/artillery/ptl02.htm   http://www.military-today.com/artillery/vickers_mk11.htm   http://www.military-today.com/artillery/ee_18_sucuri.htm     نویسنده : سینا نوریخانی   هرگونه برداشت صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  14.   طرح ها که اغلب یا از بین رفته یا اون چیزی که باقی مانده در اختیار غربی هاست   دانشمندان و طراحانش رو هم اکثرا خدایشان رحمت کند ، مقاله  عریض و طویلی هست به نام پرونده ای بر حذف فیزیکی دانشمندان عراق ، در این مقاله توضیح داده شده که سر این دانشمندان چه آمده ، چطور و کجا و چه زمانی ترور شدن البته شماری از این ها هم جذب کشورهای مختلف شدن
  15. به نام خدا   با سلام   عکس تزئینی   پروژه موشک العبور (Al 'Ubur) احتمالا مابین سال های 1999 الی 2000 و پس از کاهش نظارت های کمیته ویژه سازمان ملل و ایضا با افزایش بودجه در دسترس عراق اغاز شد. هدف اصلی این پروژه ساخت یک سامانه موشکی سطح به هوای برد با الگوبرداری احتمالی از سامانه اس 300 روسی بود ، سامانه ای که امکان مقابله با چند هدف در برد بلند را داشته و با الزامات به روز میادین نبرد مطابق باشد.   عراق برای تحقق این هدف ، چالش های مختلفی در پیش رو داشت. چالش نخست در نبود تکنولوژی های لازم برای ساخت و توسعه اجزای سامانه پدافندی برد بلند بود. عراق تا زمان آغاز پروژه موشک العبور ، پروژه بومی قابل توجهی در زمینه ساخت و توسعه سامانه های راداری و پدافندی ارائه نکرده بود. عمده فعالیت عراقی ها در ارتقای سامانه های موجود از جمله سام 2 و سام 6 آن هم در طی پروژه های تحقیقاتی بود که بعضا به مرحله عملیاتی نرسیدند.   به عنوان نمونه یکی از تلاش های عراق نصب جستجوگر حرارتی موشک R60 بر روی موشک سام 6 بود. سطح این پروژه های تحقیقاتی با سطوح مورد نیاز برای ساخت یک سامانه برد بلند پدافندی تفاوت بسیاری داشت. در آن روزگار کشورهای معدودی از جمله شوروی/روسیه توان تکنولوژیکی لازم برای ساخت یک چنین سیستمی را داشتند. البته برخی از مقامات عراقی دخیل در پروژه از دسترسی به اجزای سامانه اس 300 روسی سخن گفته اند.   موشک سام 6 عراقی مجهز به جستجوگر حرارتی موشک هوا به هوای R60     در صورت صحت این مطلب سوالاتی مطرح میشود از جمله اینکه این دسترسی توسط سازنده اصلی (روسیه) ایجاد شده یا از طریق ایجاد کانال های ارتباطی با اقمار شوروی سابق صورت گرفته. به عنوان نمونه کشور بلاروس از جمله دارندگان سامانه اس 300 بود و در کنار آن سابقه همکاری در پروژه های موشکی عراق (از جمله تامین سامانه های هدایتی) را داشت. این کشور به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های مطرح برای دسترسی عراق به اجزای سامانه اس 300 مطرح میشود.   سوال دیگری که میتوان عنوان کرد آن است که به صرف دسترسی به اجزای سامانه ، نمیتوان به آسانی از آن نمونه سازی (مهندسی معکوس) کرد و این کار نیازمند سطحی از دانش فنی و وجود زیرساخت های لازم است که مشخصا فراتر از دانش فنی و زیرساختی عراقی ها در آن زمان بود. مشکل دیگری که عراقی ها در زمینه ساخت سامانه برد بلند پدافندی داشتند ، تحریم های همه جانبه تسلیحاتی علیه عراق پس از تهاجم به کویت و عدم دسترسی به فناورهای مورد نیاز و نبود شریک تکنولوژیکی بود.   پیش از این تحریم ها البته عراقی ها ارتباطات گسترده ای را شکل داده بودند و از امکان انتقال و اشتراک انواع تکنولوژی های نظامی برخوردار بودند. چالش دیگر مشکلات مالی و ضعف شدید اقتصادی را شامل میشد. عراق از بودجه کافی برای توسعه فناورها و ایضا ایجاد زیرساخت های تولیدی برای یک چنین سامانه ای برخوردار نبود و صرفا در صورت تامین الزامات تکنولوژیکی ، قادر به ساخت سامانه به صورت نمونه بود. در گزارشی که توسط گروه بازرسی عراق (ISG) از این پروژه تهیه شد ، به عدم توانایی کافی عراق در پیش برد این پروژه و فراتر بودن آن از حد قابلیت های تکنولوژیکی این کشور اشاره شده است. ضمن انکه تمایل عراقی ها به استفاده از موشک العبور به عنوان یک موشک زمین به زمین نیز مورد اشاره قرار گرفته.   عراقی ها پیشتر تجربه توسعه موشک پدافندی سام 2 و به کارگیری آن در قالب موشک زمین به زمین را داشتند (پروژه J-1) و اما اینبار به دنبال کسب تجربه مشابه به صورتی متفاوت بودند (ساخت یک موشک پدافندی و استفاده در نقش زمین به زمین). موشک العبور تنها بخش مهم سامانه پدافندی برد بلند عراق بود که  توسعه آن در زمان تهاجم نیروهای ائتلاف به عراق دنبال میشد. پیشران این موشک براساس پیشران موشک سوخت جامد الفتح  و با تغییر ابعاد آن از 3.5 متر به 4.5 متر ساخته شد. این پیشران در حدود 500 میلیمتر قطر داشت و از نظر ترکیب سوخت و عناصر سازنده بدنه مشابه پیشران مورد استفاده در موشک الفتح بود.   تنها تفاوت عمده این موشک با موشک الفتح در تغییر طراحی نازل متناسب با نقش پدافندی موشک و الزامات آن بود. العبور به عنوان یک سامانه پدافندی برد بلند از ساختاری به شدت پیچیده برخوردار بود که  جستجوگر راداری مستقل برای موشک ، رادار کنترل آتش آرایه فازی ، سیستم های کنترل و ارتباط متقابل هوا به زمین و زمین به هوا (uplinks and downlinks) جهت ارتباط سامانه کنترل آتش با موشک و ............. شامل میشد. وظیفه ساخت رادار و بخش های الکترونیکی به صنایع المیلاد سپرده شد.   در ابتدای مراحل طراحی موشک ، عراقی ها به دنبال تهیه سامانه هدایت اینرسی (جهت هدایت موشک در فاز میانی پرواز) و جستجوگر راداری (جهت هدایت موشک در فاز نهایی) از طریق یک شرکت روسی یا گزینه های دیگر از جمله شرکت هایی در اقمار شوروی سابق بودند که در نهایت به نتیجه ای ختم نشد و صرفا آزمایشات و شبیه سازی هایی بر روی سیستم هدایت و جستجوگر موشک هوا به هوای R-40 صورت پذیرفت. هدف عراقی ها ساخت موشک و سامانه پدافندی با برد 80 الی 90 کیلومتر بود که همین مسئله موشک برد بلند هوا به هوای R-40 را به بستر مناسبی برای تحقیقات تبدیل میکرد هر چند که این موشک و سامانه های هدایتی آن ، تکنولوژی های سطح پایین تری از آنچه که عراقی ها بدان نیاز داشتند را تامین میکرد اما به عنوان یک بستر آزمایشی مفید بود.   موشک هوا به هوای R40     موشک العبور از کلاهکی به وزن 176 الی 180 کیلوگرم از نوع ترکش شونده بهره میبرد که امکان ایجاد آسیب شدید یا انهدام هواگرد ها حتی در صورت انفجار در فاصله از هواگرد را نیز داشت. توسعه و آزمایش پیشران موشک العبور در ابتدا از طریق یک مدل مقیاس متوسط از پیشران این موشک که در حقیقت براساس پیشران راکت ابابیل 50 ساخته شده بود ، صورت پذیرفت. این آزمایشات که با استفاده از ترکیبات سوختی متفاوتی نیز انجام شد در نهایت به ساخت نمونه ای از پیشران موشک العبور در مقیاس اصلی و با ترکیب سوختی مشابه موشک الفتح ختم گردید.   تست پیشران موشک در مقیاس اصلی احتمالا در سال 2002 آغاز شده هر چند که در این مورد گزارشات متفاوتی وجود دارد. در یک گزارش از تست مقیاس اصلی پیشران در 12 ژانویه 2002 صحبت به میان آمده حال آنکه در گزارش دیگری این آزمایش در ژوئن تا نوامبر سال 2002 عنوان شده. آزمایشات موفقیت امیز پیشران موشک العبور موجب شد که مقامات عراقی در فکر استفاده از آن به عنوان یک موشک زمین به زمین باشند ، مسئله ای که توسط یکی از مسئولین برنامه موشکی عراق نیز مورد تایید واقع شده است.   عراقی ها به جهت مشابهت پیشران و ترکیب سوختی موشک العبور با موشک الفتح  ، امکان تولید و توسعه آن به عنوان یک موشک زمین به زمین در برد های مختلف را داشتند. در نهایت پروژه سامانه موشکی پدافندی العبور به جهت وجود چالش های غیر قابل حل برای عراقی ها و ایضا با تهاجم نیروهای ائتلاف به این کشور ، تنها با ساخت پیشران موشک و بدون پیشرفت موثر در بخش هایی همچون رادار و ....... پایان یافت. به جهت نابودی اسناد و نمونه های ساخته شده از پیشران موشک  ، تصویر قابل ارائه ای از پروژه آن در دسترس نیست.   نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی   هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  16.   هدف اولیه پروژه همان ساخت پدافند برد بلند بوده (تلاش هایی که عراق انجام داده این مسئله رو نشان میده حداقل) که بعد ها با نتیجه گیری در طراحی و ساخت موشک ، عراقی ها هدف ثانویه ای رو هم مد نظر داشتن که همان موشک زمین به زمین بوده
  17.   برای مابقی هم همین میزان ذکر شده :   http://www.mindexcenter.ir/product/zelzal-3-b-surface-surface-rocket   http://www.mindexcenter.ir/product/zelzal-3-surfact-surfact-rocket
  18.   این دقتی بود که به دنبال دستیابی بهش بودن و صد البته در متن هم گفته شد که نرسیدن   چیزی که عراقی ها میخواستن با چیزی که بهش رسیدن به مراتب متفاوت بوده     عراق با ما قابل قیاس نیست از این جهت   عراق سلاح میساخت ولی مدیریت ، فرماندهی و آموزش استفاده اش رو اغلب چندان جدی نمیگرفت   و صد البته خیلی از پروژه های عراق بی سرانجام بودن که خصوصا در مبحث موشکی این مسئله برای ما صدق نمیکنه   مسائل زیادی هست که باعث میشه ما نتونیم ایران رو با عراق مقایسه کنیم در موردی که فرمودید
  19.   برای نفوذ به زره تانک آبرامز میشه از موشک های با مکانیزم حمله از بالا استفاده کرد حالا یا حمله از بالا به صورت شیرجه ای مثل جاولین یا حمله از بالا در عبور هم راستا از بالای تانک مثل سری موشک های ضد زره بیل   یک راه دیگه استفاده از موشک های ضد زره قابل شلیک در خط دید مثل کورنت هست البته در مورد آخرین نسخه های آبرامز این قبیل موشک ها هم از کناره های شاسی و برجک شانس نفوذ دارن     پروژه سیستم دفاع فعال امریکایی ها الان وضعیت مشخص و تثبیت شده ای نداره ، چند وقت پیش طرحی برای تجهیز آبرامز به تروفی مطرح شد و طرحش هم بیرون آمد ولی خوب دیگه خبری نشد   فعلا مبنا رو افزایش حفاظت زرهی گذاشتن     مشابه دیگر نمونه های تانک آبرامز ، البته بهتر بود میپرسدید برد مهماتش چقدر هست      از نظر مفاهیم طراحی و کاربرد هایی که دارن میشه گفت بله     خیر! مشخص نیست که از چه روش استفاده میشه افزایش سرعت؟ یا چیز دیگری     مهمات یک فیوز قابل برنامه ریزی داره که توسط سیستم تعبیه شده در توپ که مرتبط با سیستم کنترل آتش هست این برنامه ریزی صورت میگیره و نوع عمل مهمات مشخص و بر روی فیوز اعمال میشه     یک منبع قدرت جداگانه محسوب میشه که البته در زمان روشن بودن پیشرانه جهت تولید برق بیشتر هم میتونه مورد استفاده قرار بگیره در صورت نیاز ولی در کل برای زمان خاموش بودن موتور هست
  20.   خمپاره ها تولید کارگاهی خودشون هست مثل اینکه   با چندتا ماشین تراشکاری و چندتا تراشکار ماهر در کنار تعدادی شیمیدان مهمات سازی راه انداختن   قبلا تولید مهماتشون خیلی ابتدایی ، پراکنده و محدود بود خیلی از مهمات تولیدی هم غیر موثر بودن ولی خوب الان وضعیت عوض شده متاسفانه!
  21.   خیر و بخش فوقانی زره تانک به مراتب ضعیف تر هست و البته این نیازمند قرار گیری در موقعیت خاص یا شلیک به صورت منحنی یا بالستیک هست که برای نبرد تانک با تانک به صورت در خط دید رخ نمیده
  22. به نام خدا   با سلام       مدتی قبل در نمایشگاه AUSA 2015 که محلی برای برگزاری نشست سالانه و نمایشگاه تجهیزات نوین ارتش امریکا است ، بخش سیستم های زمینی صنایع جنرال دینامیکز از جدیدترین نسخه تانک آبرامز تحت مدل M1A2 Sep V3 رونمایی کرد ، تانکی که به جدیدترین تکنولوژی های الکترونیکی و دیجیتال مجهز است و بقاپذیری بالاتر ، مصرف سوخت کمتر و سیستم های ارتباطی ، مدیریت نبرد و کنترل آتش پیشرفته تری دارد. این تانک که نسل جدیدی از تانک آبرامز ا به شمار میرود برای اولین بار است که در نمایشگاه AUSA در معرض دید عموم قرار گرفته و به اعلام بخش زمینی صنایع جنرال دینامیکز ، تا پایان ماه اکتبر سال جاری در حدود 9 پیش نمونه از آن ساخته شده و از این تعداد هفت دستگاه جهت انجام آزمایشات به ارتش ایالات متحده تحویل خواهند شد.   جنرال دینامیکز انتظار دارد که آزمایشات اولیه این تانک را تا سال 2015 تکمیل کرده و پاسخ مثبت ارتش امریکا برای تولید آن را دریافت کند. ماموریت اصلی  تانک ابرامز مجهز به نسخه سوم بسته ارتقای سیستم (System Enhancement Package یا SEP) ، حفظ و تامین قابلیت های تهاجمی و دفاعی در نبرد در میادین گسترده و محدود (با نبرد های تک بعدی یا چند بعدی) ، در طول شب و روز و در همه شرایط آب و هوایی برای نیروی زمینی ارتش ایالات متحده است. این به روزرسانی در حقیقت پاسخی است به نیاز ارتش آمریکا  جهت حفظ قابلیت های رزمی تانک آبرامز در بازه زمانی 2014 الی 2024 که نیازمند انجام به روزرسانی در بخش های مختلف تانک است.   تانکM1A2 Sep V3  از یکسری از تکنولوژی های جدید و نوین که به مرحله بلوغ و تثبیت رسیده اند استفاده میکند که شامل برخورداری از سیستم پیوند داده مهمات (اختصارا ADL) ، نسل جدید مهمات چند منظوره ، سیستم جلونگر فرو سرخ بهبود یافته (IFLIR) ، سیستم تسلیحاتی کنترل از راه دور مشترک (CROWS) و ........... است. به گفته تیم ریس از مسئولین بخش سیستم های زمینی جنرال دینامیکز ، این تانک پیشرفته ترین نمونه از تانک آبرامز است که تا سال 2017 در اختیار ارتش امریکا قرار خواهد گرفت. تشخیص این مدل از تانک آبرامز از مدل های دیگر این تانک ، از طریق اگزوز کوچک واحد قدرت کمکی  جدید که در سمت چپ بخش عقبی شاسی قرار گرفته به آسانی قابل انجام است.     پیش از اجرای نسخه سوم ارتقای سیستم ها بر روی آبرامز ، دو نسخه دیگر نیز بر روی تانک M1A2 به اجرا درامده بود که شامل نسخه ابتدایی یا SEP با به روزرسانی شاخص نصب زره نسل سوم اورانیومی و نسخه ثانویه یا Sep V2 با به روزرسانی شاخص نصب تجهیزات بهبود یافته نظارت ، هدفگیری و مدیریت میدان نبرد است. تانک M1A2 Sep V3 همچون اسلاف خود از یک قبضه توپ 120 میلیمتری بدون خان M256 بهره میبرد با این تفاوت که از دو ویژگی جدید برخوردار است. اولین ویژگی استفاده از مهمات نسل جدید انرژی جنبشی  M829E4 و مهمات پیشرفته چند منظوره (AMP) است. مهمات انرژی جنبشی (ضد زره کفشک دار تثبیت شده با بالک یا APFSDS) موسوم به M829E4 که به زودی با عملیاتی شدن در ارتش آمریکا با نام گذاری جدید M829A4 شناخته خواهد شد ، نسل پنجم مهمات انرژی جنبشی ساخت ایالات متحده است که با برخورداری از طراحی نوین و شکافنده اورانیومی ، جهت مقابله با ادوات زرهی مجهز به زره های واکنشگر پیشرفته (AERA) و ایضا سیستم های حفاظت فعال (APS) ساخته شده.   دومین مهمات نسل جدید مورد استفاده ، مهمات چند منظوره پیشرفته یا advanced multi-purpose نام دارد. این مهمات که در خط دید (LOS) شلیک میشود دارای سه حالت عملکردی شامل انفجار در نقطه اصابت (point detonate)، انفجار تاخیری و انفجار در هوا (یا airburst جهت ترکش زایی در فاصله مشخص) است. دو حالت عملکردی اول (انفجار در نقطه اصابت و به صورت تاخیری) جهت مقابله با استحکامات ، خودروهای سبک زرهی و نفرات پناه گرفته در پشت سنگر استفاده میشود در حالی که حالت عملکردی سوم (انفجار در هوا) جهت ترکش زایی و مقابله با پیاده نظام دشمن (تیم های ضد تانک یا .....) در فواصل 50 الی 2000 متر کاربرد دارد. مهمات چند منظوره پیشرفته ، نسل جدید و نوینی از مهمات قابل استفاده در تانک آبرامز است که امکان جایگزینی با طیفی از مهمات از جمله مهمات شدیدالانفجار M830 ، شدیدالنفجار ضد زره –چند منظوره M803A1 ، مهمات ضد نفر ساچمه زن M1028 و ....... را دارد.     این مسئله تنوع مهمات را کاهش داده و مسائل و مشکلات مرتبط با پشتیبانی انواع مهمات را از بین میبرد. به منظور استفاده از این مهمات ، تغییراتی در سیستم کنترل آتش تانک آبرامز اعمال شده که مهمترین آن ها افزودن سیستم پیوند داده (ADL) به توپ است. این سیستم که در بخش خزانه (محفظه کولاس یا breechblock)  توپ تعبیه شده و با سیستم کنترل آتش تانک در ارتباط است ، جهت تنظیم حالت های عملکردی مهمات چند منظوره پیشرفته و اطلاع از تنظیمات اعمال شده مورد استفاده قرار میگیرد. جهت تطبیق با این سیستم ، به روزرسانی های نرم افزاری نیز در سیستم کنترل آتش تانک صورت گرفته . مهمات چند منظوره پیشرفته و ایضا سیستم پیوند داده مهمات (ADL) از جمله تکنولوژی هایی هستند که در پروژه سیستم های رزمی آینده (FCS) امریکا و توپ XM360 توسعه داده شده برای آن ، حاصل شده اند و به زودی در تانک های آبرامز ارتش ایالات متحده نیز شاهد آن ها خواهیم بود.   برخورداری از سیستم پیوند داده مهمات ، دومین ویژگی توپ مورد استفاده در تانک M1A2 Sep V3 است. این تانک سه سلاح ثانویه دارد.اولین آن ها یک قبضه تیربار 7.62 میلیمتری M240 به صورت هم محور با توپ است که البته به همین صورت در سایر مدل های تانک آبرامز نیز دیده میشود. دومین سلاح نیز یک قبضه تیربار M240 است که در داخل یک جایگاه محافظت شده قرار گرفته و توسط خدمه بارگذار (لودر) مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از جایگاه های محافظت شده تیربارچی در تانک آبرامز ، مسئله تازه ای نیست چرا که پیشتر در تانک های آبرامز مجهز به بسته ارتقای نبرد شهری یا TUSK نیز مورد دیده شده بود ، اما هم اکنون تانک ابرامز به این جایگاه ها به صورت پایه ای و بدون نیاز به بسته ارتقا مجهز میشود. تیربار نصب شده بر این جایگاه از قابلیت پوشش از 30- الی 65+ درجه در جهت عمودی و تا 265 درجه به صورت افقی برخوردار است.   سومین سلاح ثانویه تانک کی تیربار 7.62 میلمیتری است که در قالب یک جایگاه تسلیحاتی با نام سیستم تسلیحاتی کنترل از راه دور مشترک (CROWS) بر روی تانک (در عقب پشت سیستم نظارت و هدفگیری توپچی) نصب شده. این جایگاه تسلیحاتی دارای مجموعه نظارتی چند کاناله شامل دید در شب ، دید در روز تلویزیونی و کانال مسافت یاب لیزری است و از دو صفحه حفاظتی جانبی بهره میبرد که زوایای اصابت به آن را از طرفین جایگاه محدود میکنند. این جایگاه به جهت عدم ایجاد محدودیت در دید بلوک های نظارتی فرمانده (پریسکوپ های نصب شده بر دریچه فرمانده) به عنوان یک جایگاه کمتر در دید یا Low Profile شناخته میشود . این سایت صرفا یک نقطه کور برای دید دید پریسکوپی فرمانده ایجاد میکند که البته این نقطه نیز پیشتر توسط سایت توپچی ایجاد شده بود و ربطی به نصب این جایگاه تسلیحاتی پیدا نمیکند.     از جمله به روزرسانی هایی که در سیستم کنترل اتش این تانک اعمال شده ، نصب سیستم جلونگر فروسرخ بهبود یافته یا IFLIR است که نسبت به نسخه های پیشین مورد استفاده در تانک آبرامز از برد بیشتری در نظارت ، کشف ، شناسایی و هدفگیری بر روی اهداف در شرایط اب و هوایی مختلف و ایضا محیط های دارای عوامل محدود کننده دید (مه آلود و گرد و غبار) برخوردار است. سیستم جلونگر فروسرخ بهوبد یافته ، چهار میدان دید (FOV) مختلف را ارائه میدهد که در نمایشگر های با کیفیت بالای نصب شده برای فرمانده و ایضا توپچی به نمایش در می آیند .علاوه بر این امکان نمایش تصویر در تصویر و همزمان دو میدان دید مختلف بر روی نمایشگر ها وجود دارد که این مسئله بر قابلیت نظارتی خدمه تانک به میزان قابل توجهی می افزاید. سایر اجزا و ویژگی های سامانه کنترل اتش و مدیریت نبرد این تانک از تانک M1A2 Sep V2 بر گرفته شده اند.   در بخش حفاظت ، عمده تغییر صورت گرفته بر روی تانک افزودن بسته حفاظت در برابر بمب های کنار جاده ای (IED) و به طور کلی تهدیدات انفجاری تحتانی است. این بسته علاوه بر تقویت حفاظت زرهی بخش های تحتانی شاسی ، مواردی همچون جایگاه گهواره ای (یا معلق) راننده را نیز شامل میشود که از راننده در برابر تنش حاصل از انفجار محافظت میکند. ارتقای تانک آبرامز در برابر تهدیدات انفجاری تحتانی پیشتر در بسته ارتقای نبرد شهری ارائه شده بود اما در نمونه جدید تانک آبرامز این ارتقا به صورت پایه ای و خارج از یک بسته ارتقا ارائه میشود. علاوه بر بسته ارتقای حفاظت زرهی ، سیستم اخلالگر رادیوی نیز برای تانک در نظر گرفته شده است که جهت اخلال در کنترل بمب های کنار جاده ای کنترل از راه دور مورد استفاده قرار میگیرد. آخرین ارتقای انجام شده در تانک M1A2 Sep V3 شامل نصب نمونه جدیدی از واحد قدرت کمکی (APU) است که بهره وری بالاتر و مصرف سوخت پایین تری دارد. از این سیستم برای تامین برق اجزای مختلف تانک در زمان خاموش بودن پیشرانه استفاده میشود. واحد قدرت کمکی جدید دارای یک خروجی اگزوز کوچک در سمت چپ بخش عقبی شاسی است که از نشانه های تشخیص مدل تانک نیز به شمار میرود.   اگزوز واحد قدرت کمکی         نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی   هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  23. اقا میلاد   دوستان مختلفی با استدلال های متفاوت سعی کردن شما رو در این زمینه راهنمایی کنن   حالا شما حرف رو نمیپذیرید جای مناقشه نیست که برادر من که یک دفعه بنده رو متهم کنید به دروغ گویی دفعه دیگه دوستان رو به بی منطقی   در نهایت عیسی به دین خودش موسی به دین خودش! ما نظر خودمون رو داریم شما هم نظر خودتون رو داشته باشید
  24. Goebbels

    تانک اصلی میدان نبرد آلتای

      ذوالفقار با آلتای قابل قیاس نیست از لحاظ تکنولوژی و به مراتب پایین تره خصوصا نسخه جدیدش (سیستم IFF و گزینه نصب حفاظت فعال و سیستم پویش زمین و .............)   این پست شما و بالا آمدن تاپیک باعث شد یاداوری بشه که تاپیک رو ادامه بدم ، به زودی انشالله
  25.   همانطور که Stuka فرمود غنیمتی از ارتش عراق هستند نه اهدایی آمریکا   لینک زیر رو نگاهی بنداز : http://spioenkop.blogspot.co.uk/2014/11/vehicles-and-equipment-captured.html