Goebbels

VIP
  • تعداد محتوا

    4,362
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    214

تمامی ارسال های Goebbels

  1. بخش پنجم   ایالات متحده آمریکا و متحدانش در یک دهه گذشته جهت سرکوب توان پدافندی طرف متخاصم و دسترسی به حریم هوایی آن به شمار محدود و مشخصی از تکنولوژیکی ها متکی بوده اند. شماری از این قابلیت ها عبارتند از : سیستم های موقعیت یابی دقیق ساطع کننده امواج ، موشک های ضد رادار یا ضد تشعش ، بمب های هدایت شونده و موشک های کروز ، تجهیزات دفاعی جنگ الکترونیک نصب شده بر هواگرد های نفوذی ، هواگرد پشتیبانی با قابلیت انجام اخلال سنگین و از همه مهمتر رادارگریزی و اختفای راداری هواگردها. در طول یک دهه گذشته روش ها تقریبا یکسان باقی مانده اما قابلیت های تکنولوژیکی رو به توسعه بوده است و هم اکنون شاهد ارائه تسلیحاتی جدید با قابلیت های بیشتر در زمینه سرکوب پدافند هوایی هستیم. با این حال امروزه عمده قابلیت های تکنولوژیکی در مقابله با پدافند (که پیشتر چند نمونه مهم آن ذکر گردید) هر کدام به میزانی (کمتر یا بیشتر) به چالش کشیده شده است.   سیستم های موقعیت یابی دقیق ساطع کننده امواج یکی از مهمترین عناصر در سرکوب پدافند هوایی طرف مقابل توسط ایالات متحده ، هواگرد هایی هستند که عملیات نظارت میدانی ، شناسایی و موقعیت یابی دقیق سیستم های ساطع کننده امواج راداری و رادیویی را انجام میدهند. در دکترین پدافندی مدرن روسیه این قبیل هواگرد ها از طریق سامانه های پدافندی فوق دوربرد یا موشک های هوا به هوای برد بلند شلیک شده از جنگنده ها ، سرکوب میشوند. تکنیک ها و تکنولوژی های جدید پدافندی از جمله استفاده از رادارهای ارایه فازی نیز یکی از مواردی است که تجهیزات کشف و موقعیت یابی را دچار چالش میسازد. این رادارها از پرتوهای جنبی اندکی برخورداند که در کنار سایر ویژگی ها از جمله قابلیت پایین رهگیری ، پرش لحظه ای فرکانس و ............ موقعیت یابی دقیق را دشوار میسازند.   یک چالش دیگر استفاده رو به گسترش از تجهیزات پدافندی پسیو یا غیر فعال از جمله سامانه های نظارت و کشف غیر فعال (برای کشف و موقعیت یابی هواگرد ها از طریق دریافت امواج منتشر شده از سوی آن ها) و سیستم های کنترل اتش غیر فعال (از نوع الکترواپتیکی) است. علاوه موارد مطرح شده ، افزایش قابل توجه سطح تحرک سامانه های پدافندی و عدم ایستایی آن ها در طولانی مدت نیز موجبات ایجاد دشواری در موقعیت یابی میشود. با توجه به مسائل مورد اشاره ، نفوذ به شبکه پدافندی و جستجوی اجزای مختلف این شبکه (از جمله رادارها و .....) در نبود هواگرد های شناسایی و موقعیت یاب ، نیازمند به کارگیری سطح بالایی از اختفا و رادارگریزی است تا جنگنده مهاجم بتواند زمان مورد نیاز جهت کشف و مقابله سامانه ها را در داخل شبکه پدافندی طرف مقابل در اختیار داشته باشد.       موشک های ضد رادار به منظور شکست موشک های ضد رادار یا ضد تشعشع (ARM) متخصصین روسی تلاش فکری قابل توجهی را مبذول داشته اند.موشک ضد رادار جهت مقابله موفق با رادار میبایست بر ساطع کننده های فریب دهنده از نوع هوشمند و هماهنگ شده با رادار اصلی (synchronised, smart emitting decoy) که از ویژگی های تکنولوژیکی نظیر حافظه فرکانس رادیویی دیجیتال (DRFM) برای تطبیق و هماهنگی با رادار استفاده میکند ، غلبه کند. تشخیص مابین ساطع کننده اصلی و ساطع کننده های فریب هنده هوشمند در کنار به کارگیری شماری از تکنیک ها و فناوری ها در رادارهای جدید از جمله کاهش پرتوهای فرعی رادار ، قابلیت رهگیری پایین (LPI) و جهش سریع فرکانس ، موقعیت یابی دقیق و مقابله موثر با رادارهای نسل جدید را از طریق موشک های ضد رادار به شدت دشوار ساخته است.البته ذکر این نکته ضروری است که به تبع پیشرفت تکنیک های مقابله رادارها با موشک های ضد رادار ، این موشک ها نیز از تکنیک ها و فناوری های جدیدی بهره مند شده اند که از جمله آن ها میتوان به توان رهگیری ساطع کننده متحرک (جهت مقابله با رادارهای متحرک از جمله مصائب عملیاتی نیروهای ائتلاف غربی در نبرد یوگسلاوی) ، سیستم های پردازش سیگنال پیشرفته (به منظور موقعیت یابی دقیق تر و تشخیص ساطع کننده های فریب دهنده از اصلی) ، استفاده از جستجوگرهای چندگانه (جهت مقابله با تکنیک خاموش سازی رادار) و ............... اشاره کرد.   اف 18 ، حمل و پرتاب موشک HARM     با وجود تمام چالش ها و قابلیت هایی که جهت مقابله با آن ها به موشک های ضد رادار امروزی افزوده شده ، این موشک ها همچنان میبایست از سد یک چالش نهایی که سیستم های دفاع نقطه ای با قابلیت مقابله با موشک های ضد رادار (نظیر تور و پنتسیر) هستند به سلامت عبور کند. چنانچه دست یابی به سطح قابل قبول و موثری از توان عبور موشک های ضد رادار از میان سد سیستم های پدافندی نقطه ای یا برد کوتاه  مد نظر باشد میبایست از رادارگریزی فوق العاده یا افزایش سرعت حرکت در این موشک ها بهره گرفته شود. علاوه بر سیستم های پدافند نقطه ای ، اقدامات متقابل دفاعی همچون اخلال در جستجوگر موشک های ضد رادار (همچون جستجوگر موج میلیمتری) نیز میتواند یکی از چالش های در پیش روی آن ها باشد هر چند که اجرای این مورد دفاعی خود با مشکلاتی همراه هست (از جمله فرصت اندک جهت اخلال در جستجوگر موشک در فاز پایانی پرواز و مرحله تقرب به هدف تا اصابت به آن ، تبدیل اخلالگر به هدفی برای موشک و ...........)   بمب های هدایت شونده ، موشک های کروز  و فریب دهنده های هواپرتاب بمب ها و تسلیحات هدایت شونده که به صورت فزاینده ای جهت عملیات انهدام سامانه های پدافندی (اختصارا عملیات DEAD) مورد استفاده قرار میگیرند همچون موشک های ضد رادار با چالش هایی نظیر اهداف کاذب ، اقدامات متقابل الکترونیکی ، اخلال در سیگنال حامل جی پی اس و در نهایت سامانه های پدافند موشکی و توپخانه ای برد کوتاه رو به رو هستند. یک مسئله مهم برای تسلیحات گلایدری نظیر سلاح دورایستای مشترک (JSOW) ، مهمات تهاجم مستقیم مشترک (JDAM) ، بمب های کم قطر (SDB) و امثالهم ، امکان عدم حضور و تغییر موقعیت اجزای سیستم های پدافندی متحرک خودکششی در نقطه از پیش هدفگیری شده در زمان رسیدن سلاح ها به محدوده هدف باشد. هر چه برد رهاسازی و مدت زمان پرواز تا دست یابی به هدف در سلاح های دورایستا بیشتر باشد و در نقطه مقابل نیز سامانه های پدافندی از تحرک بالاتر و مدت زمان استقرار و جا به جایی کمتری برخوردار باشند امکان فرار سامانه از اصابت تسلیحات دور ایستا بیشتر میشود. با افزایش برد رها سازی یا پرتاب و دور ایستایی بیشتر ، این مسئله نیز شدت میابد به گونه ای که در موشک های کروز نظیر تاماهاوک ، موشک کروز هواپایه معمول (CALCM) و موشک دورایستای هوا به سطح مشترک (اختصارا JASSM) به جهت برد تسلیحات و مدت زمان پرواز تا دستیابی به هدف ، مشکل خروج هدف از محدوده هدفگیری ابتدایی و نیاز به هدفگیری مجدد (retargeting) مطرح میشود.   JSOW     JDAM     SDB     هر چند موشک های کروز به جهت سیستم پیوند داده از امکان هدفگیری مجدد پس از شلیک برخوردارند اما این مسئله نیازمند کشف و موقعیت یابی مجدد هدف یا اهداف توسط سیستم های کشف و شناسایی در میدان نبرد است. البته این هدف یابی مجدد به قابلیت نفوذ و بقای سیستم های شناسایی در محدوده شبکه پدافندی متخاصم و یا قابلیت های آن جهت شناسایی در خارج از محدوده پدافندی متخاصم در ارتباط مستقیم قرار میگیرد. موشک های کروز رادارگریز نظیر JASSM یا نمونه افزایش برد یافته آن  JASSM ERبالاترین پتانسیل بقا در میان شبکه پدافندی دشمن در زمان پرواز تا حصول به هدف را دارند. تنها مورد سوال برانگیز در مورد این موشک ها فاصله سه مایل پایانی پرواز تا اصابت به هدف است که این موشک ها  در معرض تهاجم سامانه های پدافند نقطه ای ضد موشک های هدایت دقیق (اصطلاحا counter-PGM) قرار میگیرند ، سامانه هایی که قابلیت هایشان به صورت مداوم در حال افزایش است. استفاده از هشت بمب SDB بر علیه یک هدف واحد ، اطمینان بخش تر و موفقیت آمیزتر از استفاده از یک یا دو موشک کروز بر علیه همان هدف است.به کارگیری تکنیک غلبه با تعداد بیشتر (که اصطلاحا outnumber نامیده میشود) گزینه ای بسیار موثر در مقابله با اهدافی است که به خوبی توسط سیستم های پدافندی نقطه ای حفاظت میشوند. متخصصین روسی با درک این تهدید به دنبال ارتقای توان درگیری سامانه های دفاع نقطه ای نظیر تور و افزایش تعداد موشک های سامانه به منظور مقابله با اهداف بیشتر و ارتقای توان سامانه های ترکیبی توپخانه ای/موشکی همچون پنتسیر هستند.   JASSM     CALCM     یکی از تجهیزات مورد استفاده غرب در نفوذ و سرکوب شبکه پدافندی طرف مقابل ، فریب دهنده های هواپرتاب هستند که تسوط انواع هواگرد های رزمی امکان رهاسازی دارند. در عملیات طوفان صحرا در سال 1991 ، در شب نخست حمله بر علیه شبکه پدافندی عراق بیش از 100 فروند فریب دهنده هواپرتاب تاکتیکی (یا TALD) مدل ADM-141 پرتاب گردید که همراه با کسب موفقیت چشمگیر همراه بود. پرتاب فریب دهنده ها از سوی ائتلاف غربی با واکنش شبکه پدافندی عراق و فعال سازی عمده رادارهای موجود در آن همراه شد که نتیجه آن چیزی جز مشغول شدن پدافند عراق توسط اهداف کاذب و فرصت یافتن نیروی هوایی امریکا برای نابودی رادارهای عراقی توسط تسلیحات هدایت شونده و موشک هارم نبود. امروزه با بهبود سطح قابلیت های فریب دهنده های هواپرتاب از جمله افزایش برد و تطبیق بیشتر به منظور تقلید ویژگی های پروازی و عملکردی (از جمله سطح مقطع راداری و .......) تسلیحات امروزی برای بهبود توانایی فریب ، مقابله با آن ها حتی در صورت وجود شبکه شناسایی پیشرفته اگر غیر ممکن نباشد به شدت دشوار است.   پرتاب فریب دهنده هواپرتاب تاکتیکی (TALD) توسط F-14     فریب دهنده های امروزی از برد پرتابی خارج از دسترس سامانه های پدافندی برخوردارند و میتوان آن ها را از کیلومتر ها خارج از شبکه پدافندی رها ساخت. یک نمونه شاخص از فریب دهنده های هواپرتاب مدل ADM-160 موسوم به فریب دهنده هواپرتاب مینیاتوری یا MALD است. مدل های مختلفی از این فریب دهنده به ساخت رسیده که از جمله ویژگی های شاخص برخی از آن ها انجام اخلال الکترونیکی (MALD-J) و برد رهاسازی بیش از 900 کیلومتر (در مدل ADM-160B) است. فریب دنده های هواپرتاب نظیر ADM-160 به جهت شباهت ظاهری به مهمات دورایستا و موشک های کروز حتی در صورت کشف توسط سامانه های الکترواپتیک و یا دیده بان های زمینی، اگر به طور کلی غیر قابل تشخیص و تمایز نباشد حداقل به سختی از یک هدف اصلی قابل تشخیص هستند. برخورداری از ویژگی هایی نظیر اخلال الکترونیکی علاوه بر تاثیر گذاری مضاعف بر روی سیستم های راداری و الکترونیکی طرف مقابل ، امکان استفاده از فریب دهنده های اخلالگر برای پوشش و محافظت از هواگرد های اخلالگر اصلی حاضر در میدان نبرد را فراهم میکنند.. این فریب دهنده ها اهداف بلقوه ای برای موشک های پدافندی با هدایت مبتنی بر آشیانه یابی بر اخلال (HOJ) هستند.   MALD     سامانه های دفاع نقطه ای پنتسیر و تور از جمله سامانه های مناسب جهت مقابله با انواع تسلیحات هدایت شونده         مقابله با اخلال در هدایت در گذشته نه چندان دور تسلیحات هدایت شونده از تکنیک های هدایت مشخص و واحدی استفاده میکردند در کنار اینکه مواردی همچون سیستم هدایت ماهواره ای در نسل های ابتدایی خود قرار داشت. از این رو با استفاده از اخلالگر های جی پی اس و به کارگیری یک روش مشخص برای اخلال بر روی هدایت تسلیحات (اخلال بر روی رادار ، یا ..........) از اصابت دقیق آن ها به اهداف جلوگیری میشد. امروزه با ارائه نسل های جدید تر سیستم های هدایتی ماهواره ای و خصوصا سیستم ضد اخلال جی پی اس (GPS Anti Jam System) این روش هدایتی تا میزان قابل توجهی در برابر اخلال مقاوم سازی شده است. ضمن انکه در تسلیحات امروزی از روش های هدایتی ترکیبی و چندگانه از جمله استفاده از هدایت ماهواره ای در ترکیب با جستجوگرهای چند کاناله (راداری/الکترواپتیکی)، هدایت اینرسیایی و ........  استفاده میشود که اخلال محدود به یک نوع در زمینه هدایت را بی اثر کرده و نیاز به انجام اخلال در طیفی گسترده را ایجاد نموده است. روش های هدایتی ترکیبی ضمن مقاوم سازی تسلیحات در برابر اخلال ، در افزایش قابلیت هدفیابی و دقت اصابت آن ها به اهداف نیز موثر است.     جنگ الکترونیک دفاعی و اخلال پشتیبان تجهیزات جنگ الکترونیک دفاعی همواره یکی از عناصر بقاپذیری هواگرد های غربی در مواجهه با سامانه های پدافندی بوده اند.ظهور حافظه فرکانس رادیویی دیجیتال  و استفاده از این تکنولوژی در اخلالگرها در طول دهه نود ، قابلیت های اخلال به مراتب قوی تر و بیشتری در مقایسه با اخلالگرهای انالوگ نسل های گذشته ایجاد کرد. اخلال یا انجام اقدامات متقابل الکترونیکی بر ضد اجزای شبکه پدافندی یکپارچه نیازمند غلبه بر طیفی از اقدامات ضد ضد الکترونیکی (ECCM) به کار رفته در رادارها و جستجوگرهای موشک های پدافندی دارد. در شیوه طراحی روسی سامانه های پدافندی مدرن بر مقاومت متقابل در برابر اقدامات الکترونیکی ، استفاده از تکنیک های ردیابی زاویه ای مونوپالس ، پرش فرکانس ، صفر گذاری اخلالگر (jammer nulling) و برخی دیگر از فناوری ها تاکید ویژه شده است.   این مسئله به میزان قابل توجهی به مقاومت رادار و اجزای سیستم های پدافندی در برابر جنگ الکترونیک و دشوار شدن اخلال در اینگونه سیستم ها می انجامد. مسئله ای که از اهمیت یکسانی نسبت به موارد گفته شده جهت مقاوم سازی رادارها و سیستم های پدافندی در برابر اخلال برخوردار است ، به کارگیری تکنیک های رهگیری زاویه ای اخلالگر (jammer angle tracking) در پیشرفته ترین رادارهای ساخت روسیه است که در کنار وجود یک شبکه فراگیر پدافندی ، قابلیت بنیادی مقابله سامانه های پدافندی و هدایت موشک های پدافندی به سمت هواگرد های اخلالگر را در حین اخلال فراهم میکند. در کنار این مسئله استفاده از جستجوگر های جایگزین از جمله انواع آشیانه یاب بر اخلال (HOJ) در موشک سامانه های پدافندی، به بهبود قابلیت مقابله با هواگرد های اخلالگر کمک میکند.   یکپارچه سازی سیستم های رهگیری غیر فعال با سامانه های پدافندی در حداقل تاثیر گذاری ، قابلیت کشف و موقعیت یابی هواگرد های اخلالگر در زمان ایجاد اخلال بر روی رادارها را ایجاد میکند و در بدترین حالت برای اخلالگر ، این تجهیزات امکان موقعیت دهی به سامانه های پدافندی جهت هدایت موشک به سمت اخلالگر از طریق رهگیری امواج اخلال را فراهم می آورد. نکته قابل توجه آن است که تجهیزات رهگیری پسیو به جهت عدم انتشار امواج و نحوه عملکرد ، با روش های معمول (که جهت رهگیری رادارها نیز استفاده میشود) قابل شناسایی نیستند.  هواگرد های اخلالگر پشتیبان همواره یکی از اهداف با اولویت نخست مقابله در زمان شوروی بوده اند و شوروی بدین منظور سیستم پدافندی همچون S-300V با قابلیت ردیابی زاویه ای (از جمله ردیابی زاویه ای اخلالگر) را در دهه هشتاد به ساخت رساند. تفکر فعلی روسیه نیز مقابله با هواگرد های اخلالگر از طریق موشک های پدافندی برد بلند و فوق بلند (very long range) است.   گسترش برد موشک های پدافندی به بیش از 120 مایل دریایی (یا ناتیکال مایل) ، این توان را برای روس ها ایجاد کرده که هواگرد های مجهز به اخلاگر تاکتیکی ALQ-99 (همچون EA-6B/EA-18G) را در خارج از محدوده اثر بخشی سیستم اخلالگر آن ها قرار دهد. چنانچه عملکرد موثری از اخلالگرهای نسل آینده مد نظر باشد ، این اخلالگرها میبایست از برد اخلال موثر بیشتری نسبت به موشک های پدافندی برد بلند برخوردار باشند. مسئله دیگر در مورد اخلالگرهای تاکتیکی ، قابلیت های این اخلالگرها در زمینه اخلال در عملکرد رادارهایی با باند فرکانسی پایین (باند متریک) همچون رادارهای باند VHF است. نسل گذشته اخلالگرها با وجود توانایی موثر در اخلال بر روی باند های عملکردی مختلف ، از توان لازم جهت اخلال موثر بر روی رادارهای VHF نسل جدید برخوردار نبودند. با توسعه تکنولوژی اخلالگرها  ، ایالات متحده به دنبال توسعه و به کارگیری نسل جدیدی از اخلالگرها با نام اخلالگر نسل آینده یا Next Generation Jammer است که این سیستم از توانایی لازم به منظور اخلال موثر در عملکرد رادارهای باند متریک نیز برخوردار خواهد بود در نتیجه مزیت اخلال ناپذیری این رادارها در برابر اخلالگرهای تاکتیکی نیز کم رنگ میگردد.   غلاف اخلالگر ALQ-99     تصویری از نمونه اولیه غلاف اخلالگر نسل آینده        EA-18G         قابلیت رادارگریزی پنهانکاری (یا رادارگریزی) همچنان ورق آس امریکا در بازی مقابله با شبکه های پدافندی یکپارچه مدرن است. باوری که در میان بخش هایی از محافل دفاعی ایالات متحده رواج یافته این است که " هر گونه رادارگریزی به اندازه کافی خوب است". این بحث پیرامون مسائلی همچون جنگنده تهاجمی مشترک (F-35) نیز دیده میشود. اما این مسئله را میبایست مد نظر داشت که آنچکه در دهه هشتاد میلادی صدق میکرده در شرایط امروزی صدق نمیکند چنانکه هواگرد های رزمی غربی امروزه با تکنولوژی های رو به گسترش در زمینه پدافندی رو به رو هستند به صورتی که هیچگاه به این میزان توانایی های آن ها در معرض آزمایش قرار نگرفته است. تجزیه و تحلیل داده های عملکردی موجود طیف گسترده ای از رادارهای اکتساب هدف و کنترل اتش مدرن ساخت چین و روسیه نشان میدهد که برای تامین حداقل بقاپذیری در شبکه های پدافندی یکپارچه مدرن که از این رادارها بهره میبرند ، هواگرد مهاجم میبایست از سطح مقطع راداری همه جانبه (all aspect) در محدوده 35- الی 45- دسی بل متر مربع برخوردار باشد که به معنی رادارگریزی در باند های L تا Ku است. چنین سطحی از عملکرد رادارگریزی آشکارا تنها توسط دو طرح از جمله بمب افکن B-2 و جنگنده F-22 تامین میشود. نظایر X-47B و بمب افکن نسل بعدی ایالات متحده که در دست توسعه است چنانچه به خوبی طراحی شده و معیارهای مشخص در طراحی آن ها به صورتی با کیفیت لحاظ شده باشد نیز میتوانند چنین عملکردی را حاصل کنند.   F-22       X-47B     B-2     جنگنده تهاجمی مشترک در محدوده مشخص شده قرار نمیگیرد مگر آنکه وقت و هزینه زیادی برای اعمال تغییرات گسترده بر روی طراحی آن صرف شود. البته این مسئله نباید جای تعجبی داشته باشد چرا که طرح این جنگنده بیش از ارائه قابلیت های معتبر و دراز مدت در زمینه رادار گریزی ، طرحی است جهت کسب دلارهای صادراتی حاصل از بازاریابی جهانی.هر چند طرح جنگنده تهاجمی مشترک گزینه ای مطلوب و جذاب برای مقاصد سیاسی دولت امریکا و اهداف مالی مجموعه های صنعتی دست اندرکار است اما در جهانی که تهدیدات بلقوه به صورت مداوم رو به افزایش و گسترش هستند این طرح تاکنون جایگاه شاخصی نداشته و در صورت عدم بازبینی در آینده نیز جایگاه شاخصی نخواهد داشت. به صورت خلاصه میتوان گفت که از مجموعه فناوری های مورد استفاده ایالات متحده به منظور مقابله با شبکه های پدافندی رو به توسعه فعلی و آینده ، تنها لایه فوقانی متشکل از هواگرد ها و تسلیحات رادارگریز موثر خواهند بود که البته در این زمینه منظور از رادارگریزی برای هواگردهایی است که این قابلیت را در سطوح مطلوبی ارائه میکنند (همچون اف 22 و بی 2)     ادامه دارد ...............   نویسنده و مترجم : سینا نوریخانی   هرگونه برداشت از مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری به عنوان منبع مجاز است
  2.   این لازمه اش این هست که شما تماما از رادارهای آرایه فازی استفاده کنید که هم در جایگاه شناسایی هدف قابل استفاده هستند هم درگیری با هدف   به جهت هزینه ای ممکن نیست خصوصا برای امثال ما   رادارهای غیر آرایه فازی هم توان اندکی برای این کار دارن و باید در یک کاربری خاص و تخصصی استفاده بشن   هر باند عملکردی یک سری ویژگی هایی دارد که الزاما پوشش دهنده یکدیگر نیست   رادار شناسایی جای رادار کنترل اتش رو نمیگیره   مگر اینکه شما مثلا دو رادار چند منظوره در باند X داشته باشید که در صورتی که یکی مورد هدف قرار گرفت دومی مورد استفاده قرار بگیره     خوب این تقریبا مسئله ای هست که که در شبکه پدافندی تامین میشه ، به اشتراک گذاری اطلاعات     پیشتر عرض کردم لازمش هست که ما سیستمی مثل فلاخن داود داشته باشیم که وقتی رادارهای اصلی سامانه به هر دلیل از کار افتادن یا هدف قرار گرفتن موشک اطلاعات اولیه رو از منابع دیگه بگیره
  3. در مورد موشک AGM-88E چند نکته هست که میتونه برای ما مهم باشه     نکته اول ارتقای توان پردازش سیگنال این موشک و استفاده از سیستم پردازش سیگنال پیشرفته (advanced signal processing) هست که ضمن بهبود دقت و قابلیت موقعیت یابی امواج راداری ، توانایی تشخیص و تمایز بین امواج راداری و امواج فریب دهنده را افزایش میده. در نتیجه شما با ساطع کننده های فریب دهنده که صرفا در باند یا محدود فرکانسی رادار عمل میکنند نمیتونید این موشک رو به راحتی فریب بدید و لازم هست ویژگی های دیگر امواج ساطح شده از رادار رو هم بعضا توسط ساطع کننده فریب دهنده تقلید کنید که این یعنی پیچدگی و افزایش هزینه در سیستم های فریب دهنده. یک چنین سیستم فریب دهنده ای چندین جزء خواهد داشت از جمله سامانه یکپارچه ساز یا integration system برای هماهانگی با سیستم پدافندی ، دریافت اطلاعات رادار و تقلید اون توسط ساطح کننده ها و ......... این سیستم در ضمن افزایش هزینه نسبت به ساطع کننده های فریب دهنده معمول ، جهت به کارگیری در کنار سامانه های متحرک نیازمند نصب یا حمل بر روی خودروهایی جدا از خودروی حامل پدافند هست در نتیجه حجم کلی اجزای پشتیبان سامانه پدافندی  رو افزایش میده که این مسئله خودش مشکلاتی در بر خواهد داشت. یک نمونه از این سیستم ها توسط دفتر طراحی KBR مشترک بلاروس/روسیه ساخته شده و جهت سامانه هایی نظیر تور (و امثالهم) ارائه گردیده. این سامانه ضمن در اختیار داشتن ساطع کننده های فریب دهنده (با قابلیت تقلید برخی از ویژگی های امواج راداری صرف نظر از فرکانس) از چف و مولد دود هم برای اخلال در رادار موج میلیمتری یا هدایتگر اپتیکی موشک برخوردار هست     نکته دوم این هست که موشک AGM-88E از قابلیت مقابله با رادارهای متحرک برخوردار هست که این مسئله خصوصا برای مقابله با سامانه های با تحرک بالا نظیر تور ام 1 که امکان کشف و شناسایی اهداف در حال حرکت و مقابله با اهداف در حال حرکت (صرفا مدل Tor-m2U) رو دارند مهم هست.   هدف قرار دادن رادار دریایی متحرک توسط AGM-88E     سومین نکته افزایش برد شناسایی موشک هست که شلیک آن رو خارج از محدوده برد طیف وسیعی از سامانه های پدافندی از جمله سامانه های کوتاه برد و میان برد قرار خواهد داد.   نکته چهارم استفاده از جستجوگر راداری موج میلیمتری در فاز پایانی هست که این مسئله علاوه بر کمک به موشک جهت مقابله با تکنیک خاموش سازی رادار ، امکان ایجاد تمایز مابین سامانه راداری و فریب دهنده های ساطع کننده امواج رو از طریق تفاوت در الگوی بازتاب راداری فراهم میکنه که باز کار رو برای مدافع سخت تر خواهد کرد. در اینجا لازم هست که فریب دهنده ساطح کننده امواج از جهت الگوی راداری هم مد نظر قرار بگیره که باز به معنی افزایش هزینه خواهد بود. به عنوان مثال میشه از فریب دهنده LPPU-83 ساخت بلاروس (مشابه سازی اس 300 وی) نام برد که سعی شده الگوی بازتاب راداری و بصری سامانه پدافندی رو مشابه سازی بکنه     نکته پنجم در افزایش بار کاری و کاهش توان دفاعی سامانه های پدافندی توسط موشک های ضد رادار هست. سامانه های پدافندی خصوصا انواع دفاع نقطه ای و برد کوتاه نظیر تور ام 1 از قابلیت مقابله فعال با موشک های ضد رادار و انهدام اون ها برخوردارند. اما مسئله ای که میبایست مد نظر قرار بگیره این هست که دفاع از خود در برابر موشک های ضد رادار ، بخشی از توان رزمی سیستم جهت دفاع از نقطه تحت پوشش رو کاهش میده و متوجه دفاع از خود در برابر تهدیداتی مثل موشک های ضد رادار خواهد کرد. در نتیجه اولویت با اقدامات مقابله ای غیر فعال خواهد بود.   آخرین نکته گسترش دامنه تطبیق و به کارگیری موشک های ضد رادار نسل جدید با هواگرد های مختلف هست که نیاز به استفاده این موشک ها توسط پلتفرم های خاص و مشخص رو از بین میبره و به استفاده اون تقریبا عمومیت میده  
  4.   دانلود از مدیا فایر جهت دوستانی که امکان دانلود فایل پیوست از سایت براشون فراهم نشد   http://www.mediafire.com/download/9lj6nz45ldzp5yp/MR1028.pdf
  5.   چرا نباید داشته باشیم؟ و چرا نباید  مجاز به بحث در موردش باشیم؟   در چهارچوب اطلاعات رسمی و تحلیل بر مبنای اون ها هیچ مشکلی نیست بخش عمده ای از اطلاعات هم همین موارد هستن
  6. در مورد مقابله موشکی با پایگاه های هوایی هر چند مبحث مرتبط با این تاپیک نیست و ربط مستقیمی نداره ولی مطالعه این مطلب از موسسه رند خالی از لطف نیست (نه تاییدش میکنم نه ردش میکنم فقط توصیه میکنم مطالعه کنید) ، یکسری مطالب رو بررسی کرده که بعضا تحلیل علمی همراه با فرمول هم ضمیمه اش هست ، این رو اضافه کنم که درک صحیح از مطالبش نیازمند تسلط به زبان هست وگرنه امکان برداشت اشتباه زیاده
  7.   چرا نداریم؟ در سطح مشخصی (که در بر گیرنده تمام مسائل نیست البته) از این اطلاعات مطلع هستیم     معمولا اتشبارهای پدافندی صرفا دارای یک رادار کنترل آتش هستند و رادار جایگزینی ندارند     چنین چیزی وجود نداره در واقع و باند های کاری رادارهای کنترل آتش به صورت اختصاصی و واحد هست     صرفا در صورت اینکه سامانه به تجهیزات اپتیک مجهز باشد و این تجهیزات همراه با رادار مورد هدف قرار نگیره این مسئله ک هشما فرمودید امکان پذیر هست     این فرمایشات رو کنار بگذارید   شما صحبتی مطرح کردید که بنده و دوستان حق وارد کردن نقد به اون رو داریم حالا اگر شما تحمل نقد رو ندارید بحث دیگری هست   ضمن اینکه از نظر دوستان صحبت نکنید صرفا نظر خودتون رو بگید کسی اینجا صحبت از احتمالات 200 درصدی نکرده در صحبت خودش
  8.   درود بر شما   اتفاقا مطلب رو به دقت مطالعه کردم   چند مورد رو عرض کردم در مورد ضعف این بالون ها نیازی به تکرارش نیست   توری های فلزی در ارتفاع 40 متری رو بالونی در ارتفاع 2 کیلومتری نگه نمیداره (که خصوصا وزن کابل اصلی اضافه بشه) بالن هایی در نزدیکی سطح زمین نگه خواهند داشت خصوصا اگر تعداد کابل و وسعت توری قابل توجه باشه   اینکه بالن رها باشه و بدون کنترل بحثی جدا هست و خصوصا برای طرف استفاده کننده که خودمان باشیم هم مشکلاتی ایجاد میکنه و شمشیر دولبه است     شما تعمیمی دادید که در اینجا ربطی به مبحث نداشت   ژاپنی ها از بالن برای حمل محموله انفجاری  به امریکا به صورت آزمایشی استفاده کردند مبحث ما استفاده در بخش پدافند هست ، بله بالن در کاربرد های مختلفی قابل استفاده هست که هر کدام قوت و ضعیفی داره ولی کاربرد مد نظر ما اینجا پدافند هوایی هست   آنچه که فرمودید یعنی استفاده از بالن های مسلح یا پلتفرم راداری هواپایه مواردی هست که وارد مبحث واقع گرایی و تحلیل منطبق با شرایط امروزی نیروهای مسلح ما میشه   نهایت چیزی که ما ساختیم و استفاده کردیم بالن های سری نوح هست با تجهیزات شناسایی بسیار ساده که البته این ها هم فراگیر نشده حتی   خیلی پیشنهادات میشه داد که بعضا عملی هست ولی باید دید برای با توجه به شرایط ما هم عملی هست و عملی میشه یا منطق به شرایط امثال آمریکا هست     کاری به مباحث سیاسی نداریم دوست گرامی و مطلب رو سیاسی نکنید     شما فرمودید :     بنده پاسخ دادم :     و بعد فرمودید :     در محدوده زمانی مشخصی عرض کردم   ضمن اینکه چون آمریکا کنار گذاشته پس از رده خارج و قدیمی بوده؟ با معیار کشور خودتون و شرایط آن دوران در سطح جهانی بسنجید وگرنه اگر قرار باشه ایالات متحده رو معیار قرار بدیم که کلا باید کاسه کوزه رو جمع کنیم و دست تسلیم رو ببریم بالا icon_cheesygrin   دلیلش فرضا میتونه ورود سامانه های توانمند تر و بهتر باشه در سازمان رزم امریکا (که همیشه میخواد برتری رو حفظ کنه)  وگرنه آمریکا خیلی از تسلیحات را کنار گذاشته که بعضا چندان قدیمی وخصوصا منسوخ هم نبودن   بهتر هست معیار رو قابلیت های سامانه بگذاریم که در این صورت وضعیت مشخص میشه و قطعا اگر هاوک سامانه ای از رده خارج و منسوخ بود در جنگ ایران با عراق آن چنان عملکردی ازش شاهد نبودیم   تا جایی هم که بنده اطلاع دارم و از منابع مختلف خواندم قابلیت مقابله با شناورهای سطحی رو نداره موشک هاوک (حالا شاید بنده اشتباه میکنم)     اشتباه نکنید صرفا بهش نقد وارده کسی نگفته ابلهانه است     این مورد رو پیشتر به صورت غیر مستقیم خدمت شما عرض کردم که وسعت هوایی فضای لازم برای پوشش را نمیشود تصور کرد     یک سوال و ختم صحبتم با شما بزرگوار   این قربانی فاقد سخت افزار دفاعی حداقلی ما هستیم از نگاه شما دیگه؟ درسته؟ اشتباه که برداشت نشده؟
  9.   رادار فرا افق نگر و به صورت کلی تمام رادارهای ثابت با ابعاد بزرگ صرفا نقش پیش اخطاری پیش از وقوع جنگ و پویش برد بلند در زمان صلح رو دارن و به محض شروع جنگ اولین و ساده ترین اهداف هستند و به سرعت از صحنه خارج میشن ، شما با یک نرم افزار Google earth موقعیت تمام رادارهای برد بلند ایران رو یافته و مورد بررسی قرار بدید دیگه تا اخرش رو بخونید         چنین نیازی وجود نداره که از یک تهدید که در شرق هست یک سایت پدافندی در غرب مطلع بشه مگر در صورتی که مسیر تهدید به نحوی تشخیص داده بشه که تهدید در حال ورود به محدوده پدافندی غرب هست به عنوان مثال   معمولا اطلاعات تهدید ضمن ارسال به واحد مدیریت مرکزی پدافند (فرماندهی کل کشور) صرفا به مناطق نزدیک و در مسیر اعلام میشه مثل شرق ، شمال شرقی یا جنوب شرقی   تا زمانی که نیاز نباشه اطلاعات مخابره نمیشه چون این بار اطلاعاتی بیهوده روی شبکه ایجاد میکنه     این مسئله امکان پذیر نیست مگر ما بریم به سمت سیستم هایی مثل فلاخن داود که موشک بتونه از رادارهای مختلفی (که ۀن هم کنترل آتش نیستن و شناسایی و کشف هدف هستن) اطلاعات هدف رو بگیره (در صورت نیاز)   سامانه های پدافندی ما هر کدام از یک روش برای هدایت استفاده میکنن و مواردی که تشابه روش هدایتی وجود داره ویژگی های رادار متفاوت و غیر همسان هست در نتیجه امکان شلیک موشک از یک سامانه و هدایتش توسط یک سامانه راداری متفاوت و غیر مرتبط وجود نداره.   تنها کاری که میشه کرد این هست که شما در قالب شبکه یکپارچه پدافندی ، از طریق پست های فرماندهی ، اطلاعات اولیه هدف رو از رادارهای مختلف دریافت و به اشتراک بگذارید برای سیستم های مختلف در منطقه پدافندی   یکی از دلایل ایجاد شبکه های پدافندی ، یکپارچه سازی و اشتراک اطلاعات اهداف هست.     در بحث پدافند دو مبحث اصلی مطرح میشه یکی پدافند نقطه ای یکی منطقه ای   موردی که شما فرمودید بیشتر در مورد پدافند منطقه ای کاربرد داره   ولی در بحث پدافند نقطه ای سامانه شما به جهت برد و پوششی که داره (عمدتا برد کوتاه) امکان فاصله گرفتن بیش از حد از نقطه مورد دفاع رو پیدا نمیکنه مگر اینکه اون نقطه بدون دفاع باقی بمانه ، در نتیجه سامانه شما هر چقدر هم که مانور بده باز هم در محدوده ای نزدیک به نقطه تحت دفاع قرار خواهد داشت   در نتیجه در این نوع از پدافند موقعیت یابی سامانه خیلی دشوار هم نیست خصوصا اگر تجهیزات کشف و شناسایی با قابلیت های تصوربرداری و انتقال داده real time داشته باشید ( حالا ماهواره ای یا ............)   برای اینکه سامانه شما هدف قرار نگیره لازم هست اقدامات گسترده تری انجام بدید و صرفا اختفا و استتار پاسخگو نیست
  10.   دوست گرامی برای اینکه بحث چهارچوب درستی داشته باشه بهتر هست که صحبت خودتون رو شیفت و تغییر ندید   فرمایش شما رو نقل میکنم :     در ابتدا فرمودید ارتفاع حدود 10 تا 40 متر و یکبار دیگه فرمودید ارتفاع خیلی بالا   اثر گذاری بالن ها در ارتفاع بالا کمتر هم خواهد شد چون فضای بیشتری مابین اون ها ایجاد میشه ضمن اینکه صحبت ما پوشش موثر منطقه ایست که وسعتش از جهت هوایی به سختی قابل تصوره در حالی که عمده استفاده از بالن ها مسدود سازی هوایی به صورت نقطه ای هست نه منطقه ای و چیزی که ما نیاز داریم تنها پدافند نقطه ای نیست   ضمن اینکه یک نکته رو فراموش نکنید اصلش رو به زبان انگلیسی قرار میدم برای شما :     فکر کنم مسئله مشخص میشه   صرف نظر از وزن کابل ها نیرویی که باد در طول کابل ها ایجاد میکنه به هر میزان که بلند تر باشن     تصور نمیکنم اینطور باشه استفاده از این بالن ها تقریبا یک پدافند غیر عامل هست که مشخصا از نظر ایجاد وحشت و توازن وحشت به پای پدافند عامل نخواهد رسید   اینجا مسئله ماهیت اقدام پدافندی هست ، اقدامات پدافندی غیر عامل بیشتر جنبه اطمینان بخشی به نیروی خودی داره تا ترساندن دشمن     پیشتر عرض کردم با توجه به شرایط کشورمان راهکار ارائه بکنیم ، اینکه آینده از آن بدون سرنشین ها هست که کمتر کسی شک داره مهم این هست که ما بتونیم خودمون رو به سطحی برسونیم که از هواگرد های بدون سرنشین رزمی خصوصا با کاربری های خاصی مثل هوا به هوا استفاده موثر بکنیم با توجه به شرایط فعلی کشور عزیز ما این مسئله دور از واقعیت هست حالا دلیلش هر چیزی که میخواد باشه نبود مدیریت باشه نبود پول باشه و هر چیزی مهم این هست که شرایط مهیا نیست ، ما الان در زمینه استفاده عملیاتی از پهپاد های شناسایی حتی بعضا ضعیف عمل میکنیم آنوقت با این شرایط میشه انتظار داشت که ما به صورت موثر و خصوصا گسترده از پهپاد های رزمی هوا به هوا بهره بگیریم؟؟؟     موشک هاوک براساس استاندارد های آن دوران موشک قدیمی نبوده کاملا هم توانمند بوده   سام 6 و هاوک از جمله موشک های روز آن موقع بودن (البته در برد و نقش مشخصی که داشتن)   در مورد سرنگونی اف 117 هم بهتر است دقت داشته باشید که چه تعداد اف 117 به کار گرفته شد چند سورتی پرواز انجام شد و در نهایت فقط یک مورد ساقط گردید   مسئله مهم اثر بخشی هست که بدین منظور شما باید یک مثال که از اثر بخشی عمومیت داره عنوان کنید نه یک استثناء رو در مورد اف 117   و خصوصا لازم هست که شما عوامل دیگری رو هم در نظر بگیرید که جناب MR9 به خوبی توضیح دادن     ببنید مسئله این هست که برخی تکنیک های مورد استفاده طرف مقابل ، روش های قدیمی رو کاملا یا تا سطح بسیار زیادی بی اثر کرده   مثال زدم استفاده از بالن ها در ارتفاع پست عملا با تسلیحات هدایت شونده و دورایستا زیر سوال میره چون جنگنده دیگه قرار نیست بیاد بمباران چشمی و ارتفاع پست اونم در چند ده متری هدف انجام بده
  11. دوستان چند مسئله رو مد نظر داشته باشند   1-استفاده از Barrage baloons یک ایده اکیدا قدیمی و در شرایط فعلی منسوخ و از رده خارج هست خصوصا که جنگنده های امروزی انواع مهمات دور ایستا رو حمل میکنند و نیازی به نزدیک شدن به هدف هم ندارند چه رسد بمباران های ارتفاع پست به روش جنگ جهانی دوم که استفاده از بالن ها موثر واقع شود. این بالن ها هم اکیدا جهت دفع تسلیحات هدایت شونده نسل جدید اثر بخشی ندارند و این مهمات از قبیل SDB ها یا از میان بالون ها عبور میکنند یا با اصابت به این بالون ها به سادگی از اون ها رد میشن.استفاده از هر گونه مانع از جمله بالون ها بیش از دشمن پدافند خودی و خصوصا نظارت اپتیکی و بصری این پدافند که در زمان اخلال الکترونیکی دشمن امری حیاتی هست رو مختل میکند. تنها مورد استفاده از بالون در پدافند نوین استفاده شناسایی و کشف هدف هست که اون هم البته محدودیت ها و آسیب پذیری خودش رو داره. توصیه میکنم روش های نوین بمباران اهداف مختلف در نیروهای هوایی رو دوستان بررسی و مطالعه کنند   2- استفاده از پهپاد برای دفاع مصاعب بسیاری داره و در عمل این استفاده به صورت گسترده و در حجم بالا ممکن نخواهد بود.یکی از دلایل محدودیت های هدایتی هست ، در حال حاضر ایستگاه های نظارت و کنترل پهپاد متحرک ما در نهایت امکان هدایت  یک یا دو پهپاد به صورت Real Time و اعمال دستورات به صورت لحظه ای را دارد چنانچه تعداد پهپاد ها بیشتر بشه هدایت اون ها به فاز هدایت خودکار تغییر پیدا خواهد کرد که این مسئله برای پهپاد های شناسایی امکان پذیر هست و نه پهپاد های تهاجمی هوا به هوا که به جهت حساسیت نقش میبایست  لحظه به لحظه جهت مقابله با اهداف تحت کنترل کامل باشند.حساب کنید که برای حدود 100 پهپاد تهاجمی با قابلیت هوا به هوا میبایست 50 تا 100 ایستگاه کنترل هم در اختیار داشته باشیم.صرف نظر از اینکه ساخت و خصوصا تولید انبوه (ساخت ده ها و صد ها) پهپاد با قابلیت اطمینان بخش و موثر هوا به هوا (و نه صرفا نصب یک دوش پرتاب که راه های مقابله آسانی دارد و اثر بخشی پایینی) نیازمند هزینه بالا و مسائل مختلفی هست و برای ما در شرایط فعلی دور از انتظار خواهد بود. در جایی که ما در زمینه موشک هوا به هوای برد کوتاه و متوسط موثر برای جنگنده های خودمون مشکل داریم چه رسد به پهپاد ها. علاوه بر مسائل مطرح شده مدیریت صد ها پهپاد در میدان نبرد کاری است که بعضا ایالات متحده با آن همه ابزار نظارت و کنترل از جمله ماهواره هم در انجام آن بعضا دچار مشکلاتی است چه رسد به ایران. این مسئله در جنگ با عراق و استفاده امریکا از پهپاد های هدف کاذب به خوبی مشخص شد.   3- اخلال جی پی اس هر چند راه موثر و اثبات شده ای برای اخلال در عملکرد موشک های کروز و تسلیحات هدایت شونده است اما این نکته رو هم باید در نظر داشت که روش های هدایتی نیز پیشرفت های قابل توجهی داشته و تکنیک هایی برای مقاوم سازی هدایت ماهواره ای در برابر اخلال هم ارائه شده و بعضا در حال کار بر روی اون هستند ضمن اینکه استفاده از سیستم های هدایتی ترکیبی یکی از روش های کاهش تاثیر اخلال جی پی اس در هدایت تسلیحات هست هر چند دقت تسلیحات رو کاهش میده بعضا   4- مهمترین مسئله ای که باید مد نظر باشه در تحلیل ها ، تطبیق اون با واقعیت های روز و جاری کشور و نیروهای مسلح هست و ارائه راهکارها یا تحلیل های واقع گرایانه و نه شعارگونه. در جایی که جنگنده های نیروی هوایی مملکت از موشک های اکیدا منسوخی استفاده میکنند نمیشه صحبت از ساخت ده ها و صدها پهپاد مسلح با موشک های هوا به هوای موثر و پیشرفته کرد که قابلیت درگیری با پیشرفته ترین هواگرد های دشمن رو داشته باشند   5- امثال اف 117 رو از معادلات کنار بگذارید چون از رده خارج هست و الزامات نبرد های فعلی را هم تامین نمیکند ، تنها میتوان بر روی اف 35 نظر داد آن هم در میان مدت   و .....................     یحتمل مطلب رو به صورت کامل نخوانده اید دوست عزیز   بسیاری از روش هایی که هم اکنون امریکا از اون ها بهره میگیره به صورت عملیاتی همان روش هایی است که پیشتر در جنگ با عراق از اون ها بهره میگرفت تنها یک تفاوت رو میشه در نظر گرفت و اون هم ارتقای سطح تسلیحاتی هست مثل استفاده از نسل جدید موشک HARM یا ساخت نسل جدیدی اخلالگرهای تاکتیکی و امثالهم وگرنه روش ها مشابه هست در عمده موارد
  12. نمونه ای از یک شبکه پدافندی کامل با سه لایه پدافندی دریا پایه ، هوا پایه و زمین پایه و سطح پوششی که در زمین و در دریا ارائه میکند  
  13.   پیشتر در پاسخ دوست عزیزمان جناب hosm مواردی رو در این خصوص عرض کردم    به جهت سیستم هایی که عراق در اختیار داشت پاسخ این سوال که آیا شبکه پدافندی و راداری عراق را فرانسه شکل داده یا این شبکه براساس آموزه های شرقی پدافند شوروی ایجاد شده ، روشن و غیر قابل انکار هست   این مسئله نه تنها از سیستم های موشکی زمین به هوا و رادارهای مورد استفاده توسط عراق قابل برداشت هست (که عمدتا شرقی بودند) بلکه از استراتژی ها ، تاکتیک های پدافندی و پیکربندی و طراحی سایت های پدافندی عراق که مشخصا متمایل به انواع شرقی است قابل برداشت هست   در این میان برخی تجهیزات همچون سامانه های رولند هم در شبکه پدافند عراق به کار گرفته شد که خوب ریشه غربی دارد اما در این میان میبایست این نکته رو مد نظر قرار داد که مهم شالوده و اساس شبکه پدافندی عراق بود که به صورت غیر قابل انکاری شرقی بود     صرف نظر از اینکه مواردی که مطرح کردید جای بحث و خصوصا رد داره توجه داشته باشید که در این تاپیک صرفا موارد پدافندی و بحث های فنی مرتبط با آن مد نظر هستند و نه مسائل پشت پرده سیاسی که جای تحلیل و بررسی جداگانه دارند   پدافند ویتنام هم با وجود کارنامه ای که در مقابله با امریکا بر جای گذاشت نتوانست به سطحی از اثر بخشی برسد که طرف مقابل را وادار به توقف حملات هوایی بکند   -----------   در مورد پدافند زمین پایه مسئله ای که هم در دکترین پدافندی شرق و هم در نمونه غربی قابل مشاهده است این مسئله هست که تقدم و اولویت مقابله با پدافند هواپایه هست. چرا به این شکل عمل میشه؟ مشخصا به چند دلیل. یک اینکه شما در میدان تهاجم دشمن (هوا) به مقابله و پدافند هواپایه اقدام میکنید در نتیجه مزیت های مقابله متناظر در یک چنین میدانی را به دست خواهید آورد اما وقتی فاقد پدافند هواپایه هستید و میدان نبرد رو به تقابل نیروی تهاجمی هواپایه و نیروی دفاعی زمین پایه تغییر میدید مشخصا مشکلات و مصاعبی رخ میده و مزیت های مهمی از دست میره   مسئله دوم این هست که پدافند زمین پایه حتی در دکترین پدافندی شرق که تاکید ویژه ای بر پدافند از این نوع دارد یک عنصر مکمل در کنار پدافند هواپایه است. حتی در شوروی نیز که قوی ترین شبکه پدافندی را ایجاد کرده بود برای رهگیری تهدیدات در مرحله نخست هواگرد های رهگیر اعزام میشدند. مزیت این روش وجود دو لایه پدافندی در دو سطح مختلف هوایی و زمینی است. قطعا دو لایه پدافندی در دو عرصه مختلف اطمینان پذیری بالاتری از یک لایه پدافندی زمین پایه دارد   در یک توضیح ساده میشود گفت که نقش موثر پدافند زمین پایه در زمانی هست که شما جنگنده هایی رو برای مقابله هواپایه با دشمن اعزام کردید و در حین این مقابله و مشغول شدن جنگنده های دشمن با جنگنده های خودی ، اقدام به مقابله زمین پایه با هواگرد های مهاجم نیز میکنید. اما اگر شما بعد هوایی رو از دست داده باشید و جنگنده های دشمن عنصر مشغول و مقابله کننده جنگنده های شما را در میان نبینند در نتیجه تمرکز کشنده ای بر روی سرکوب پدافند قرار خواهند داد که در نهایت موجبات سرکوب یا ناکارامدی پدافند شما برای دفاع از مراکز مد نظر خواهد شد هر چند که دشمن هم در این میان دچار خسارت و فرسایش توان هوایی بشه   اینکه ما به دنبال نوسازی و توسعه شبکه پدافندی زمین پایه باشیم قطعا موثر هست اما این شبکه زمین پایه بدون عنصر پوشش دهنده هواپایه که جنگنده های رهگیر مدرن باشند به هیچ وجه به اثر بخشی کامل نخواهد رسید و بازدارندگی کامل نخواهد داشت
  14.   چند مسئله مطرح هست   یکی اینکه کلیت توان زرهی عملیاتی ما در اون زمان با احتساب تانک های غنیمتی عملیاتی حدود 1000 دستگاه بوده و ما تعداد قابل توجهی تانک غیر عملیاتی داشتیم البته ، این ما که گفته شده منظور سپاه صرف نیست   یک مسئله دیگه این هست که این 1000 دستگاه خصوصا تانک های غنیمتی بعضا دارای مشکلات عدیده ای بودن چه در بخش عملیاتی چه تعمیرات   برای برداشت درست از این مطلب لازم هست تمامی جلسات میزگرد زرهی سپاه در جنگ رو بررسی کنیم خصوصا قسمت هایی که مشکلات رو با ارائه آمار عنوان میکنن (و نه فقط یک بخش مورد اشاره شما ، میزگرد زرهی سپاه در نگین ایران چندین قسمت داره)   اینکه 1000 دستگاه تانک داریم الزاما به معنای توان تهاجم موثر به خاک عراق نیست و باید دید این امکان جنگ با عراق و استفاده زرهی در اون در چه قالبی عنوان شده؟ استفاده از زرهی در پشتیبانی اتش؟ برای حمایت محدود از پیاده در میدان یا نبرد زرهی با زرهی و پیشروی؟ ، خصوصا که در سال های اخر عراق موجودی زرهی خودش رو به صورت چشمگیری افزایش داده بود و به شمار 3000 الی 4000 دستگاه تانک هم دست یافته بود که این روند در سال 70 تا 72 به رقمی حدود 5000 هم میرسید   با در نظر گرفتن توان ضد زره و زرهی رو به گسترش طرف مقابل میشه نتیجه گرفت که توان زرهی ما در آن دوره زمانی در نهایت در یک جایگاه پشتیبانی کننده و نه جهت انجام حملات زرهی تمام عیار و مستمر در خاک عراق کافی بوده (چیزی که بعضا امثال محسن رضایی توقع داشتن از زرهی سپاه)
  15. بسم الله الرحمن الرحیم و لاحول ولا قوة الا بالله   با سلام   بخش نخست     تصویری از جنگنده J-8 چینی در حال انتقال به درون یکی از ده ها پایگاه هوایی فوق مستحکم زیرزمینی چین. پایگاه با ایجاد تونل عرضی در حاشیه تپه ایجاد شده ، به شدت مستحکم بوده و به شکل غیر معمولی انهدام آن دشوار است. این پایگاه امکان آماده سازی جنگنده پیش از عملیات از جمله سوخت گیری ، بارگذاری مهمات و ......... را خارج از دید ناظران زمینی ، هوایی و ماهوارهای فراهم میکند. به درب ضد انفجار دهانه ورودی پایگاه توجه کنید.   چکیده شبکه ای از حدود چهل پایگاه هوایی زیر زمینی نیروی هوایی ارتش آزادی بخش خلق ، قابلیت های منحصر به فرد و برتری را در حفظ تجهیزات و توان رزمی در برابر عملیات های تهاجم هوایی گسترده به پایگاه ها برای این نیرو فراهم میکند به گونه ای که مقابله با این سطح از استحکامات به صورتی که آن ها را منهدم یا حداقل غیر قابل استفاده سازد ، نیازمند مقادیر عظیمی تسلیحات نفوذگر ضد استحکامات و انجام عملیات های هوایی بسیار گسترده است که انجام یک چنین کاری حتی برای نیروی هوایی قدرتمندی همچون نیروی هوایی امریکا نیز دشوار و بعضا بعید به نظر میرسد. با توجه به اینکه فضای داخلی این پایگاه ها از چشم ناظران زمینی و تجهیزات نظارت و شناسایی هوایی و ماهواره ای به دور است امکان اماده سازی مخفیانه جنگنده ها و  ساماندهی توان هوایی بدون اطلاع دشمن در زمان جنگ یا در دوره ای بسیار کوتاه پس از شروع جنگ را فراهم می آورد.   ظرفیت آشیانه ای این پایگاه های زیر زمینی حداقل برای استقرار حدود 1500 فروند از جنگنده های نیروی هوایی چین کفایت میکند که این مسئله در کنار تغییر کاربری شماری از تونل های با کاربری عمومی ، امکان ذخیره سازی تعداد به مراتب بیشتری هواگرد را نیز ایجاد میکند به نحوی که ظرفیت استقرار تعداد بیشتری هواگرد به نسبت هواگرد های مدرن عملیاتی نیروی هوایی چین نیز فراهم باشد (وجود ظرفیت مازاد). استراتژی ساخت و استفاده از پایگاه های زیر زمینی موجب میشود که نیروی هوایی چین حتی در برابر تهدید عظیمی همچون نیروی هوایی ایالات متحده نیز توان پاسخگویی داشته و حجم زیادی از تجهیزات و توان خود را در برابر حملات اولیه نیروی قدرتمندی همچون نیروی هوایی امریکا حفظ کند.   این مسئله هر دشمنی از جمله آمریکا را به انجام یک نبرد هوایی فرسایشی برای نابودی توان هوایی چین مجبور میسازد. مقابله با تهدیداتی همچون پایگاه های زیر زمینی فوق مستحکم چین میتواند یکی از الزاماتی باشد که در طراحی بمب افکن های نسل بعدی امریکا مد نظر قرار گیرد ، هر چند که به نظر میرسد چنین مسئله ای تا کنون به صورت خاص و ویژه مورد توجه نبوده است. چنانچه چنین نقشی برای بمب افکن ها تعیین شود تنها با در نظر گرفتن دو الزام قابل دستیابی خواهد بود که الزام اول بقاپذیری و قابلیت نفوذ در یکی از قویترین شبکه های یکپارچه پدافندی در جهان (با پیشرفت و تقویت مداوم) و دوم توانایی تسلیحاتی این بمب افکن و امکان حمل بمب های سنگر شکن متعدد با قابلیت نفوذ بالا است.   معرفی یکی از ویژگی های منحصر به فرد نیروی هوایی چین در مقایسه با دیگر نیروهای هوایی بزرگ در جهان ، استفاده گسترده این نیرو از تاسیسات و پایگاه های زیر زمینی فوق مستحکم است که تا کنون از طریق تصاویر ماهواره ای ، اسناد از طبقه بندی خارج شده و شناسایی توسط منابع ازاد ، بیش از 40 مورد از آن ها شناسایی شده اند. استفاده از تاسیسات زیر زمینی برای استقرار و آماده سازی عملیاتی نیروی هوایی و ممانعت از نابودی تجهیزات این نیرو در اثر حملات هوایی دشمن ، پیشتر به صورت محدود توسط کشورهایی نظیر  سوئد ، سوئیس ، کره شمالی و یوگسلاوی انجام شده بود با این حال عمده این اقدامات برای حفظ تجهیزاتی بود که بعضا از نظر تکنولوژی و تعداد ، قابلیت رقابت با تجهیزات طرف مقابل را نداشتند. اما در مورد چین استفاده از تاسیسات زیر زمینی به مراتب گسترده تر بوده و این کشور چه از نظر تکنولوژی های عرصه هوایی و چه از نظر تعداد هواگرد ها از کشورهایی نظیر کره شمالی  وضعیت به مراتب بهتری دارد (در اختیار داشتن جنگنده های نسل چهار در تعداد بالا و توسعه تکنولوژی جنگنده های نسل پنج).   در نتیجه حفظ تجهیزات بخش هوایی چین در مقابل حملات ابتدایی جنگ میتواند دشمن را با یک چالش رو به رو ساخته و آن را وارد یک نبرد هوایی تمام عیار و فرسایشی کند. ایده حفاظت یا پدافند غیر عامل برای تجهیزات و تاسیسات از طریق ساخت مراکز نگهداری زیر زمینی برای آن ها ، مسئله جدید و تازه ای نیست. در جنگ جهانی دوم آلمان نازی خطوط تولیدی متعددی از جمله خطوط تولید موشک های بالستیک را جهت حفظ در برابر  بمباران های فرشی (carpet bombing) متفقین به زیر زمین منتقل کرده بود. روش های معمول بمباران متفقین از جمله بمباران به صورت فرشی با استفاده از  مهمات غیر هدایت پذیر  هر چند در برابر تاسیسات سطحی آلمان موثر بود اما در مقابله و انهدام تاسیسات زیر زمینی عمدتا بی حاصل بود. در نهایت تعداد انگشت شماری حملات موفقیت آمیز به اهداف زیر زمینی توسط متفقین ثبت شد که با استفاده از بمب های لرزه ای Grand Slam یا Tallboy و توسط  اسکادران 617 نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا صورت گرفت.     نمونه ای از تونل منتهی به تاسیسات زیرزمینی که در سال 1944 از طریق یک بمب لرزه ای تخریب شده است (نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا)   در اواسط دهه چهل میلادی با ظهور تسلیحات هسته ای با مکانیزم انفجار در ارتفاع پایین یا متوسط ، ساخت آشیانه های تقویت شده و ایضا پناهگاه های زیر زمینی برای حفظ تجهیزات مد نظر قرار گرفت مسئله ای که با توسعه هر چه بیشتر سلاح های اتمی بیش از پیش تقویت شد. هواگرد های پارک شده در کناره یا انتهای باند یا در مواضع حفاظت شده با خاکریز مشابه آنچه که در جنگ جهانی دوم مرسوم بود ، هواگرد ها را تحت اثرات مستقیم انفجار اتمی از جمله موج پر فشار هوا قرار میدهد که موجبات آسیب لحظه ای و مسقتیم ناشی از موجبهه پر فشار هوا یا اسیب های جنبی ناشی از واژگونی یا حرکت غیر کنترل شده هواگرد ها میشود. این مسئله مشابه تاثیرات یک جبهه باد شدید یا طوفان بر روی هواگرد ها است با این تفاوت که اثرات جنبی دیگری از جمله تشعشعات گرمایی نیز به همراه دارد.   نتایج انفجار اتمی بر روی هواگرد ها یکی از مواردی است که در کتاب تاثیرات سلاحهای اتمی نوشته ساموئل گلاستون و فیلیپ دولان مورد بررسی قرار گرفته است.در این کتاب عنوان شده که افزایش فشار ناشی از انفجار به میزان 1 الی 2 psi امکان وارد آوردن اثرات مخرب محدود و افزایش فشار تا میزان 4 تا 10 psi موجبات بروز آسیب های شدید و فراتر از حد تعمیر با صرفه اقتصادی در هواگرد ها میشود. تشعشات گرمایی انفجار اتمی تاثیر محدودی بر روی صفحات آلومینیومی ساختار هواگرد ها میشود چرا که آلومینیوم از قابلیت بالایی در بازتاب اشعه مادون قرمز برخوردار است با این حال اثرات حرارتی انفجار موجبات ایجاد آتش سوزی و آسیب در دیگر اجزای هواگرد خواهد شد. گلاستون در کتاب خود جزئیات شدت و اثرات تابشی حاصل از انفجار بمب های اتمی با توان 24 کیلوتن ، 1.4 مگاتن و 20 مگاتن (با انفجار در هوا) را آورده است که میتوان به آن رجوع کرد.   اثرات دیگر انفجار اتمی همچون گسیل گاما و نوترون برای خدمه هواگرد ها و تجهیزات آسیب زا و کشنده است ضمن اینکه تابش های رادیواکتیو موجبات آلودگی ، غیر ایمن و غیر قابل استفاده شدن تجهیزات فاقد حفاظت میشود. با توجه به موارد عنوان شده میتوان گفت که آشیانه های زیرزمینی قوی ترین سطوح دفاعی در برابر انفجار هسته ای و اثرات ناشی از آن شامل تشعشعات گرمایی ، گسیل گاما و نوترون ، پالس الکترومغناطیسی (EMP) و ........ هستند. علاوه بر این تاسیسات زیر زمینی قابلیت حفاظت از هواگرد ها در برابر تهدیداتی همچون سلاح های شیمیایی و میکروبی را نیز ایجاد میکنند (که البته ایجاد این قابلیت با در نظر گرفتن برخی الزامات در ساخت این تاسیسات زیر زمینی خواهد بود). با استفاده از آشیانه ها و تاسیسات زیر زمینی ، امکان انجام عملیات سوختگیری ، بارگذاری مهمات ، تست و عیب یابی قطعات جنگنده پیش از پرواز و .......... به صورتی ایمن و مقاوم به تهدیدات مختلف فراهم میشود. به طور کلی مزیت تاسیسات زیر زمینی را میتوان در حفظ تجهیزات و نفرات در برابر بمباران های معمول و متعارف ، اتمی ، سلاح های شیمیایی و میکروبی دانست.   البته استفاده از آشیانه و تاسیسات زیر زمینی مزیت های دیگری نیز دارد که از جمله آن مخفی ماندن مراحل اماده سازی عملیاتی هواگرد ها از چشم ناظرات زمینی ، هوایی و فضایی (ماهواره ها) تا پی از خروج هواگرد از این تاسیسات است. البته استفاده از تاسیسات زیر زمینی مشکلات و معایب خود را دارد. هزینه ایجاد تونل ، سالن و آشیانه زیر زمینی خصوصا در مناطیقی که دارای بافت زمینی سنگی و سخت است به شدت بالا بوده و امری زمانبر است. البته زمین های دارای بستر سنگی سخت گزینه های حفاظتی به مراتب بهتری از زمین های دارای بافت رسوبی و نرم هستند و مقاومت به مراتب بالاتری در برابر مهمات نفوذگر از خود نشان میدهند. سایر معایب استفاده از ساختار های زیر زمینی شامل مسائل و مشکلاتی است که به طور معمول در ایجاد ساختارهای زیر زمینی (از جمله تونل و سالن های زیر زمینی) رخ میدهد.   از جمله این مسائل ، جمع آوری و جلوگیری از نفوذ آب های زیر زمینی و رطوبت زدایی تونل و ساختارهای زیر زمینی و لزوم ایجاد پوشش و بلوک گذاری بتنی بر روی دیواره تونل جهت جلوگیری از ریزش و افزایش سطح استحکام است. به جهت حساسیت هواگرد ها و تجهیزات مرتبط ، تونل ها و کلیه ساختارهای زیر زمینی میبایست به صورت کامل در برابر هر گونه ریزش ایمن باشند که این مسئله جز با ایجاد سطوح و بلوک های بتنی در دیواره ها به صورت کامل محقق نمیشود. چنانچه تونل ها از عمق مناسبی برخوردار نباشند ، یکی از عوامل مخرب ریشه گیاهان و درختانی است که در زمین بالای تونل رشد کرده اند ، این ریشه ها به صورت پیش رونده موجبات تخریب دیواره تونل و ساختار بتنی آن میشوند. در کل برای ساخت تاسیسات زیز زمینی میبایست یک مطالعه جامع زمین شناسی صورت گرفته و الزامات ساخت تونل ها و ......... به صورت کامل تامین گردد. تلاش های چین جهت ساخت پایگاه های زیر زمینی ، در طول دهه پنجاه میلادی همزمان با برنامه گسترده ساخت فرودگاه های این کشور دنبال شد. این تلاش ها در طول دهه شصت توسط تصاویر ماهوارهای حاصل از ماهواره KH-4 (که از حالت محرمانه خارج شده اند) تایید گردید.       محدوده جغرافیایی قرارگیری پایگاه های زیر زمینی چین (قرمز رنگ متعلق به نیروی هوایی چین – آبی رنگ متعلق به واحد هوانوردی نیروی دریایی چین و سبز رنگ با کاربری نامشخص)     تصور ماهواره KH-4 از پایگاه هوایی Chanzing در منطقه نظامی Nanjing  که در سال 1962 -1963 گرفته شد ، مسیر های دسترسی به آشیانه های زیرزمینی در حال ساخت را نشان میدهد (به طور کلی نشان دهنده روند در جریان ساخت و ساز پایگاه های زیرزمینی چین در طول دهه شصت میلادی)     تعدادی از پایگاه های هوایی نیروی هوایی ارتش آزادی بخش خلق اخیرا از طریق تصاویر ماهواره ای با وضوح بالای گوگل مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد که تعدادی از این پایگاه ها که به طور ویژه جهت دارا بودن تاسیسات زیر زمینی ساخته شده اند همچنان فاقد این تاسیسات هستند یا در نهایت کار بر روی تاسیسات زیرزمینی آن ها تاکنون تکمیل نشده است. به عنوان مثال میتوان از پایگاه Lingshui متعلق به یگان هوانوردی نیروی دریایی چین در جزیره Hainan نام برد که در کناره یک تپه مناسب و بزرگ قرار گرفته اما تاکنون حرکتی جهت ساخت تاسیسات زیر زمینی برای آن انجام نشده است (و شواهدی در این مورد وجود ندارد). در حال حاضر تعداد کمی از پایگاه های زیر زمینی نیروی هوایی چین بلا استفاده یا با کاربری تغییر یافته به انبار وجود دارند و اکثریت این پایگاه ها در حالت عملیاتی قرار داشته و در حال تعمیر ، نگهداری و توسعه هستند.     ادامه دارد.................   هرگونه برداشت از این مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری مجاز است
  16. رویت نمونه جدیدی از آشیانه های مستحکم متعلق به جنگنده جی 10 در چین   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/J-10-HAS-2.jpg][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/J-10-HAS-1.jpg][/url]
  17.   1-آمریکا نیازی به ارائه اطلاعات فنی اروپایی ها و نفوذ ایشان نداشت چرا نداشت؟ در زمینه تجهیزاتی که اگر اشتباه نکنم تنها سامانه پدافندی موثرعراق در اون سال ها که از اروپا دریافت کرده بود سامانه رولند بود که آمریکا این سامانه رو از دهه هفتاد میلادی در اختیار داشته. دیگر سامانه های راداری و پدافندی عراق نظیر سام 2 و سام 6 هم برای امریکا مورد جدیدی نبودن و آمریکایی ها اخلالگرها و تجهیزات مناسب برای مقابله با این سامانه ها رو در اختیار داشتن. میماند بخش شبکه پدافندی عراق ، روش ها و اصول به کار رفته در این عرصه ، که مشخصا عراق دنباله روی روش ها و اصول پدافندی مرسوم در پیمان ورشو و اتحاد جماهیر شوروی بود و سایت های پدافندی این کشور هم منطبق بر همان آموزه ها ساخته میشدن که این مسئله صرف نظر از عدم دخالت اروپایی ها در این زمینه ، برای امریکایی ها تازگی نداشت و شناخت کاملی ازش داشتن. در زمینه به روزرسانی و ارتقای سیستم های پدافندی هم آمریکایی ها با اعمال تحریم های همه جانبه و کنترل شدید عراق عملا عمده راه های تامین عراق رو در این زمینه مسدود کرده و همکاری های حداقلی شرکای تکنولوژیکی اروپایی رو یا کلا منتفی کرده بود یا به صورت عمده تحت نظر داشت (همکاری های فنی کشورهای اروپای شرقی با صدام) پس گزینه غافلگیر کننده چندانی در پیش روشون نبود ، عراق هم در زمینه های فنی پدافند ضعف های عمده ای داشت و انتظار نمیرفت حرکت قابل توجهی داشته باشه   رولند امریکایی (نصب شده بر شاسی تغییر یافته هویتزر M109)     2- آن چیزی که شما ازش به عنوان تاکتیک بد یاد کردید در حقیقت ضعف شدید عراق در مبحث شناسایی و تشخیص اهداف بود ، عراقی ها در زمینه جستجو و کشف اهداف هم بعضا مشکلات زیادی داشتن و این مشکلات در زمینه تشخیص و شناسایی اهداف بیشتر هم میشد بدین جهت حتی اهداف کاذب هوایی و پهپاد ها رو هم به عنوان موشک کروز ، جنگنده و امثالهم در نظر گرفته و نسبت به مقابله با اون ها اقدام میکردند. شناسایی دقیق اهداف لازمه هایی دارد که خوب عراق دهه نود میلادی فاقد موارد مهمی از اون ها بود. البته یک مسئله مهم عدم شناخت درست و کافی عراقی ها از طرف مقابل و استراتژی ها و تاکتیک های مورد استفاده اون هم بود و ..............
  18.   قرار نیست کل زنجیره رو یک فرد تحلیل کنه صحبت این هست که شما اون حلقه مورد نظر رو در قالب اون زنجیره تحلیل کنید یعنی با در نظر گرفتن عناصر دیگه حالا در هر سطحی که توانش رو دارید   ضمن اینکه تحلیل زنجیره رو یک نفر انجام نمیده و با همکاری جمعی صورت میگیره  
  19.   دفاع و تهاجم یک زنجیره اس اگر بخوایم به صورت دانه های منفصل بررسی کنیم جز اتلاف وقت هیچ نتیجه مثبتی نخواهد داشت   -------------- صرف نظر از توانایی های دفاع هوایی و موشکی امریکا ، در منطقه متحدینی امریکا رو همراهی میکنن که اون ها هم قابلیت های خوبی دارن   یک نمونه اش حضور ناو های پدافند هوایی تایپ 45 انگلستان در کنار ناوگان امریکا ، همین یک قلم ناو دفاعی کم چیزی نیست برای خودش   بالاخره وقتی ما یکسری توانایی داریم طرف مقابل هم توانایی های خودش رو داره اینطور نیست که توانایی ما یا اون ها پیروز و قالب بی چون چرا باشه -------------   اینکه ما خودمون رو در نبرد نامتقارن تجهیز و آماده کردیم هم جای بحث و رد داره (که البته جاش این تاپیک نیست)
  20.   مشکل دقیقا این هست که اقایان هزار و یک کوفت دفاعی و تهاجمی طرف مقابل رو بی خیال شدن چسبیدن به فالانکس ، در حالی که پیش از این سامانه کلی سامانه دیگه در کاره
  21.  Jane's Naval Weapon Systems 45 OCR   Calibre: 20 mm Barrel length: 53 calibres Muzzle velocity: 1,030 m/s Rate of fire: 3,000 rds/min (Block 0, Block 1 Baseline 0); 4,500 rds/min (Block 1 Baseline 1) Range: 0.75 n miles (1.47 km) (effective, horizontal) Mounting Weight: 5.42 t (Block 01, 6.12 t (Block 1) Traverse: 310" Elevation: -25 to +85" Training speed: 126"/s Elevation speed: 92"/s Power requirement: 440 V, 60 Hz, 3-phase; 18 kW (search), 70 kW (transient)
  22.   اطلاعات که همان مواردیست که فرمودید بدون تصویر البته   این مورد بود که بنده اضافه نکردم به مطلب :   http://www.globalsecurity.org/military/world/china/ft-2000a.htm
  23. بخش چهارم   در ادامه مبحث به ویژگی های کلیدی سامانه های پدافندی مدرن میپردازیم   تحرک  بالا تمامی سیستم های پدافندی روسی که در طی یک دهه گذشته طراحی و ساخته شده اند از قابلیت زدن و جستن  در مدت پنج دقیقه برخوردارند ، قابلیتی که از طریق متحرک سازی اجزای کلیدی آن ها ایجاد شده. در حال حاضر عمده سامانه های پدافندی روسی به صورت نصب شده بر خودروهای همه جا رو (all terrain) چرخ دار با تحرک  بالا (چه در حرکت در جاده و مسیرهای از پیش آماده و چه در مسیرهای خارج از جاده و ناهموار) ارائه میشوند. عمده رادارهای پیش اخطار و اکتساب هدف مورد استفاده در کنار سامانه های پدافندی نیز از قابلیت  استقرار/جمع آوری در مدت زمانی در حدود 15 دقیقه برخوردارند. کشور چین نیز سیستم های راداری و پدافندی خود را با الگوی تحرک مشابه و رو به توسعه در این زمینه ارائه میکند. علاوه بر این در روندی همزمان با ارائه سامانه های جدید با تحرک بالا ، به روزرسانی هایی برای متحرک سازی سامانه های ایستا نظیر سام 2 و سام 3 نیز تاکنون ارائه شده است و تنها سامانه سام 5 (اس 200) به عنوان یک سیستم ذاتا ایستا از این روند مستثنا مانده.     S-300V در جریان مانور پدافندی ، این سامانه به عنوان یک سامانه برد بلند پدافندی از قابلیت های حرکتی بالایی برخوردار است   http://www.military.ir/forums/topic/16587-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-s-300vs-300vmvmkantey-2500/     نمونه ای از افزایش تحرک سامانه هاوک و تبدیل آن به یک سامانه خودکششی تمام متحرک     از FM-80 نیمه متحرک کششی تا حرز نهم کاملا متحرک خودکششی ، توسعه تحرک در این کلاس از سامانه های پدافندی برد کوتاه کشورمان     پروژه پوش جهت افزایش تحرک سامانه نیمه متحرک هاوک     سامانه های طبس و سوم خرداد نمونه های شاخص از جهت تحرک در میان سامانه های پدافندی بومی برد متوسط     متحرک سازی سامانه پدافندی برد کوتاه راپیر توسط متخصصین ایرانی و تبدیل این سامانه از یک سامانه نیمه متحرک کششی به یک سامانه تمام متحرک خودکششی     متحرک سازی پرتابگر سام 2 توسط کوبی   مقاومت بالا در برابر جنگ الکترونیک جدیدترین رادارهای کنترل آتش و اکتساب هدف روسی به مکانیزم پرش خودکار شبه تصادفی فرکانس (automatic pseudorandom frequency hoppers) که در حقیقت مکانیزم پرشگر فرکانسی سریع (fast frequency hopper) با قابلیت پرش فرکانس به صورت پالس به پالس (pulse-to-pulse hopping) است ، مجهز هستند. یک چنین ویژگی هایی هم اکنون در طراحی سامانه های راداری چینی لحاظ ش ده است. این نوع از رادارها از جهت مقاومت در برابر جنگ الکترونیک مشابه نمونه رادارها و شبکه های دیجیتالی غربی مجهز به تکنولوژی پرش فرکانس هستند. نکته مهم در این مورد آن است که تکنولوژی پرش فرکانس در حال حاضر جهت ارتقای رادارهای نسل گذشته نیز ارائه شده است و حداقل در یک مورد رادار SNR-125 Low Blow سامانه سام 3 در جریان ارتقا به این تکنولوژی مجهز شده.   تکنولوژی آنتن آرایه فازی ارائه رادارهای برخوردار از تکنولوژی آرایه فازی چه در سطح رادارهای اکتساب هدف و چه رادارهای کنترل آتش توسط روسیه روندی رو به توسعه دارد. این روند با ارائه رادارهای ارایه فازی غیر فعال اغاز و با طراحی و ساخت رادارهای آرایه فازی فعال (AESA) ادامه یافت. از جمله ویژگی های رادارهای ارایه فازی هدایت سریع العمل پرتو در زوایای مختلف (agile beam steering) ، صفر گذاری وفقی اخلالگر (adaptive jammer nulling) ، تخصیص وفقی توان ارسال موج (adaptive allocation of transmit power) و انتشار بسیار محدود پرتو های جنبی (very low sidelobe emissions) نام برد که ویژگی آخر خصوصا در مقابله با موشک های ضد رادار و ایضا سیستم های موقعیت یاب ساتع کننده (یا emitter locating systems که جهت دریافت امواج و موقعیت یابی رادارها و کلیه منتشر کننده های امواج رادیویی به صورت غیر فعال یا پسیو استفاده میشوند) موثر است. ویژگی های مورد اشاره از جمله مواردی است که در رادارهای نسل جدیدی چینی نیز ارائه میشود و هم اکنون عمده رادارهای کنترل اتش و اکتساب هدف ساخت چین مجهز به تکنولوژی آنتن آرایه فازی هستند. یک مزیت مهم در رادارهای آرایه فازی ، امکان ردیابی زاویه ای (angle tracking) بسیار دقیق و مقاوم به اخلال هدف از طریق سوئيچ كردن شعاع آنتن (Sequential lobing) و استفاده از تکنیک های رهگیری مونوپالس است.   این رادارها همچنین از نرخ بالای به روزرسانی اطلاعات هدف ، قابلیت رهگیری همزمان اهداف متعدد ، قابلیت هدایت چندین موشک به سمت چند هدف متفاوت و ........... برخوردار هستند. ویژگی آنتن های آرایه فازی نه تنها موجبات افزایش توان رادارهای کنترل آتش سیستم های پدافندی را فراهم آورده بلکه وجه تمایز و تفاوت میان رادارهای کنترل آتش و اکتساب هدف را نیز به میزان قابل توجهی از میان برده است. یک رادار آرایه فازی به عنوان عنصیری چند منظوره امکان انجام طیفی از وظایف از اکتساب هدف تا هدایت موشک به سمت آن را داردد. ارائه اطلاعات تکمیلی و دقیق از اهداف توسط این رادار ها این امکان را فراهم کرده که علاوه بر رادار کنترل آتش ، از اطلاعات رادارهای اکتساب هدف آرایه فازی نیز بتوان در هدایت موشک در فاز میانی پرواز استفاده کرد. به عنوان مثال میتوان از اطلاعات رادار اکتساب هدف باند VHF در کنار اطلاعات رادار کنترل آتش باند X  برای هدایت موشک در فاز میانی بهره برد در اینصورت هر دو رادار به عنوان عنصر کنترل آتش واحد اتشبار پدافندی قابل تعریف هستند.     رادار کنترل آتش آرایه فازی سامانه سوم خرداد     رادار آرایه فازی اکتساب هدف حافظ     رادار آرایه فازی اکتساب هدف برد بلند نجم 802   http://www.military.ir/forums/topic/28922-%C2%AB%D9%86%D8%AC%D9%85%C2%BB%D8%9B-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C/     نمونه اولیه از انتن راداری ارایه فازی 30N6-1 سامانه اس 300     افزایش توان رادار و برد موشک ها برد موشک های زمین به هوای روسی همواره روندی رو به توسعه را تجربه کرده است که در نتیجه آن رادارهای کنترل آتش نیز افزایش برد وتوان یافته اند. افزایش برد موشک ها و برد هدایت آن ها علاوه بر استفاده از تکنولوژی های روز الکترونیکی از جمله قطعات حالت جامد (solid state) جهت افزایش توان رادار ، به استفاده از تکنیک ها و قواعد هوشمند هدایت و کنترل پرتابه (smart trajectory control) در سیستم های هدایتی دیجیتال نیز مرتبط است. موشک های 48N6E2/E3 و 40N6E که دوربردترین موشک های روسی محسبوب میشوند با پرواز در مسیری منحنی (بالستیک) بر علیه اهداف در فواصل دور ، از قابلیت دستیابی به برد های 250 الی 400 کیلومتری برخوردار هستند. کنترل هوشمند مسیر پروازی در حداقل یک نمونه به روزرسانی دیجیتالی بر روی سامانه SA-3 اعمال شده که حاصل آن افزایش حدودا دو برابری برد حرکتی (kinematic range) موشک های سامانه است. افزایش اوج توان (peak power) رادار که با افزایش برد حرکتی و کنترلی موشک ها همراهی میشود ، قابلیت های موثری در مقابله با اهداف در برد بالا و خصوصا مقابله با اهدافی که در رده کارایی پنهانکاری -20 دسی بل متر مربع (dBsm) هستند ، ایجاد میکند. (در مقابله با اهدافی نظیر اف 35)     موشک 48N6E3 داخل محفظه پرتاب برش خورده   عملکرد در باندهای فرکانسی پایین (باند متریک) از اواخر دوره جنگ سرد ، تمایل برای ساخت رادارهای باند S کاهش یافته و این رادارها با تمرکز بر روی رادارهای باند L و VHF تحت شعاع قرار گرفتند. از شش طرح راداری اخیر روسیه تنها یک مورد در باند S عمل میکند و مابقی در باند هایی از جمله L و VHF عمل میکنند. باند های فرکانسی پایین جهت مقابله با شکل دهی و پوشش دهی رادار گریز سطوح هواگرد ها که جهت ایجاد اختفای راداری در رادارهای باند S و X اجرا میشوند ، مورد استفاده قرار میگیرند ، ضمن آنکه این رادارها از مقاومت به مراتب بالاتری نسبت به جنگ الکترونیک برخورداند چرا که اشباع کامل آن ها توسط امواج اخلالگر نیازمند بهره گیری از آنتن های بزرگی است که در اخلالگرهای تاکتیکی فعلی قابل تعبیه نیستند.       باند های فرکانسی     رادار نبو باند VHF     رادار کاوش (نسخه بومی کاستا راداری در باند UHF)   http://www.military.ir/forums/topic/16868-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-nebo-svu-%D9%88-kasta-2e2-%DA%86%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AA%DB%8C%D8%B2%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%AF%D8%A7%D9%81%D9%86%D8%AF-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C/     رادار مطلع الفجر 2 باند VHF     رادار Vostok باند VHF   استفاده فراگیر از سیستم های پردازش دیجیتال تجاری در دسترس (COTS) عمده سیستم های پدافندی جدید چین و روسیه با  بهره گیری از بازار جهانی قطعات کامپیوتری و نرم افزارهای متن باز (اصطلاحا open source) و استفاده از سیستم عامل هایی نظیر لینوکس یا زبان های برنامه نویسی نظیر C/C++ طراحی و ساخته شده اند. این روند در بر گیرنده پردازش سیگنال ، شبکه ، پردازش پست فرماندهی و ........... است. تجاری سازی و در دسترس بودن سخت افزارهای کامپیوتری پیشرفته با کارایی بالا که قادر به تطبیق جهت کاربریهای مختلف بودند یکی از بزرگترین مزایای فناورانه جهان غرب نسبت به شوروی در طول جنگ سرد را از بین برد و موجبات الگوبرداری تکنولوژیکی بلوک شرق و کاهش فاصله آن با رقیب غربی در این زمینه را فراهم آورد.   پردازش دیجیتالی پیشرفته سیگنال و داده در دسترس بودن سخت افزار های دیجیتالی تجاری و نرم افزارهای متن باز ، به عنوان عوامل توانمند سازی اساسی جهت ارائه طیف وسیعی از الگوریتم ها و تکنیک های پردازشی پیشرفته ایفای نقش کرده اند. هم اکنون تکنیک ها و الگوریتم های پردازشی در سطح جهان به صورت تجاری قابل عرضه است که پیشتر منحصر به سیستم های راداری و پدافندی غربی بود. از جمله آن ها میتوان به تکنیک های هدف شناسی غیر اشتراکی (NCTR)، پردازش تطبیقی مکان- زمان (STAP) و الگوریتم های ترکیبی ردیابی اشاره کرد که هم اکنون در سیستم های راداری و ......... روسی نیز مورد استفاده قرار دارند. به عنوان نمونه ، الگوریتم های ترکیبی ردیابی که اساس سیستم قابلیت درگیری مشترک (CEC) نیروی دریایی آمریکا است در سامانه روسی Salyut Poima E نیز مورد استفاده قرار گرفته.   اقدامات متقابل دفاعی و فریب دهنده های فعال (ساتع کننده امواج) فریب دهنده های ساتع کننده امواج رادیویی یکی از تجهیزات دفاعی هستند که جهت مقابله با موشک های ضد رادار در کنار عمده رادارهای روسی ارائه میشوند. بسیاری از این رادارها از قابلیت های یکپارچه شده جهت همسان سازی انتشار امواج راداری با فریب دهنده های راداری متعدد برخوردار هستند. فریب دهنده های بصری از جمله عناصر دفاعی هستند که میتوان در کنار سامانه های راداری و پدافندی به کار گرفت ، تاکنون نمونه های مختلفی از آن ها از جمله فریب دهنده های بادی اس 300 و اس 400 به ساخت رسیده است.در حال حاضر حداقل یک سیستم راداری ساخت روسیه (Gamma DE) به صورت یکپارچه با مجموعه کاملی از اقدامات متقابل (تحت نام سیستم Gazetchik E) ارائه شده که این مجموعه شامل مولد دود به منظور مقابله با موشک ها و تسلیحات هدایت تلویزیونی و لیزری ، پرتابگر شراره جهت اخلال در هدایت تسلیحات هدایت فروسرخ یا تصویر ساز حرارتی ، پرتابگر چف جهت مقابله با تسلیحات مجهز به کاونده های راداری موج میلیمتری (MMWI) و .......است.   گالری انواع فریبنده های نظامی از جمله پدافندی   http://www.military.ir/forums/topic/10475-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9-%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/?hl=300+%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C   اطلاعات بیشتر و تصاویر سامانه Gazetchik   http://www.military.ir/forums/topic/22598-gazetchik-e-%D8%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%DA%A9%D9%81-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D8%A7/?hl=gazetchik   یکی دیگر از سیستم های دفاعی ، اخلالگر های جی پی اس هستند که این سیستم ها در حدود یک دهه است که توسط روسیه در بازارهای تسلیحاتی جهانی ارائه میشوند. از این سیستم ها میتوان جهت اخلال در هدایت ماهواره ای تسلیحات هدایت شونده بهره برد. (اخلاگرهای جی پی اس توسط عراق به صورتی محدود علیه موشک های کروز و تسلیحات هدایت ماهواره ای امریکا مورد استفاده قرار گرفتند و البته تاثیر گذاری خود را نیز در ایجاد اخلال و بروز خطا در هدایت تسلیحات آمریکایی به نمایش گذاشتند)     اخلالگر جی پی اس تولید داخل   رهگیری فعال تسلیحات هوشمند رهگیری فعال تسلیحات هدایت شونده روندی است که از دهه نود میلادی اغاز شد و هم اکنون با ارائه سامانه های جدیدی نظیر تور و پنتسیر تقویت شده است ، سامانه های موشکی یا ترکیبی موشکی/توپخانه ای که جهت مقابله با تسلیحات هدایت شونده که رادار و اجزای سیستم های پدافندی را نشانه رفته اند ، قابل استفاده هستند. تسلیحات مورد اشاره شامل موشک های کروز ، موشک های ضد رادار/ضد تشعشع ، بمب های هدایت لیزری و جی پی اس و دیگر تسلیحات هدایت شونده دقیق میباشد که معمولا در عملیات سرکوب و نابودی پدافند هوایی مورد استفاده قرار میگیرند. سامانه هایی نظیر پنتسیر و تور با برخورداری از رادارهای ارایه فازی پیشرفته از امکان مقابله موثر با جنگ الکترونیک و درگیری همزمان با چند هدف برخوردار هستند.     سامانه پدافندی برد کوتاه تور ام 1 ایران   جستجوگرهای جایگزین برای موشک در دوران جنگ سرد موشک های پدافندی برد متوسط و برد بلند ساخت شوروی در درجه اول به سیستم هدایتی از نوع هدایت فرمانی و آشیانه یابی نیمه فعال راداری مجهز بودند. بعد ها سیستم ردیابی از طریق موشک (Track Via Missile guidance) نیز در موشک های پدافندی روسی مورد استفاده قرار گرفت که سیستم هدایتی مشابه موشک های MIM-104 Patriot آمریکایی بود. برخلاف طراحان موشک های هوا به هوا که از جستجوگرهای جایگزین راداری ، حرارتی ، غیر فعال ضد اخلالگر (در موشک های با روش هدایتی موسوم به آشیانه یابی بر اختلال یا Home on jam) و در انواع جدیدتر جستجوگرهای ضد تشعشع باند ایکس در پلتفرم های موشکی یکسان و ثابت استفاده میکردند، طراحان سیستم های پدافندی در آن دوران عمدتا بر استفاده از یک نوع جستجوگر انحصاری برای موشک های پدافندی تاکید داشتند.   پس از پایان جنگ سرد این روند تا حدود قابل توجهی تغییر یافت و کشورهایی نظیر صربستان و عراق با انجام پروژه های آزمایشی نسبت به نصب جستجوگرهای حرارتی بر روی موشک های پدافندی روسی خود اقدام کردند ، مسئله ای که بیش از هر چیز جهت مقاوم سازی سیستم هدایتی این موشک ها در برابر جنگ الکترونیک بود. صنایع Agat روسیه با استفاده از توسعه جستجوگر های موشکی هوا به هوا ، نسبت به ساخت نمونه های مشتق شده ای جهت استفاده در موشک های زمین به هوای  SA-6/8/11/17 اقدام کرده است. چین نیز جستجوگر های ضد تشعشع یا جستجوگر های غیر فعال با آشیانه یابی بر اخلال را جهت استفاده در سامانه پدافندی  FT-2000 توسعه داده است سامانه ای که گفته میشود نمونه ای از سامانه پدافندی برد بلند HQ-9 است. به طور کلی ارائه جستجوگر های متنوع و جایگزین برای موشک ها یک روش موثر جهت مقابله با اقدامات متقابل الکترونیکی طرف مقابل است.     نمونه هایی از جستجوگرهای موشک های پدافندی ارائه شده توسط ایران     جستجوگر راداری موشک سام 6     دو نمونه از جستجوگرهای راداری به کار رفته در موشک های سامانه بوک   استفاده فراگیر از پیوند داده و شبکه های دیجیتالی شروی از جمله استفاده کنندگان عمده و بزرگ سیستم های پیوند داده دیجیتالی (digital datalink) بود. این گرایش به سیستم های ارتباطی مدرن در روسیه نیز ادامه داشته و در طرح های به مراتب جدید سیستم های پدافندی و اجزای شبکه های پدافندی یکپارچه ، با کاهش هزینه طراحی و ساخت از طریق بهره گیری از قطعات سخت افزاری جدید نظیر چیپ های گالیم آرسنید و ایضا استفاده و دسترسی گسترده به ابزارهای طراحی نرم افزاری موجبات توسعه شتابان این بخش (استفاده از پیوند داده و شبکه های دیجیتالی) را فراهم کرده است. بسیاری از سیستم های راداری و پدافندی امروزی از قابلیت برقراری ارتباط بیسیم با اجزای متحرک دیگر و  کاربری تحت شبکه ای یکپارچه برخوردار هستند. بر خلاف تمایل غرب جهت ایجاد سیستم های ارتباطی تعمیم یافته و عمومی ، طراحان روسی با ایجاد الگوهای منظم تر به دنبال توسعه سیستم های ارتباط بیسیم به مراتب اختصاصی تر بوده اند.     سامانه های ارتباطی فکور و رسول دو نمونه از تلاش های ایران در زمینه ایجاد شبکه های دیجیتالی پدافندی   استفاده از تکنیک های احتمال پایین رهگیری (LPI) تکنیک های احتمال پایین رهگیری یا Low Probability of Intercept شامل چالاکی استثنایی بسامد (exceptional frequency agility) ، فرم پارازیت گونه امواج (noise-like waveforms) و انتشار امواج با الگوی انتشاری کنترل شده (controlled emission patterns) به منظور دشوار سازی رهگیری رادار یا امواج سیستم های ارتباطی پیوند داده ای (datalink) است. هم اکنون متخصصین و صنایع الکترونیکی روسیه بر عمده تکنیک های مورد نیاز جهت ارائه قابلیت LPI در رادارها مسلط شده اند و از این تکنولوژی در رادارهای ساخت خود بهره میگیرند.   یکپارچه سازی سیستم های موقعیت یابی منتشرکننده امواج رادیویی با سیستم های پدافند هوایی یکی از ویژگی هایی که مدت ها از سامانه های پیشرفته ای نظیر اس 400 انتظار میرفت و هم اکنون آن ویژگی به صورت کامل محقق شده ، قابلیت یکپارچه سازی این سامانه سیستم های موقعیت یابی غیر فعال منتشر کننده امواج رادیویی (اصطلاحا emitter locating system) نظیر سامانه 85V6 یا 1L222 و استفاده از اطلاعات حاصل از این سیستم ها برای مقابله با اهداف است. یک چنین سیستم هایی از قابلیت ردیابی سه بعدی و موثر امواج سیستم های ارتباطی هواگرد ها (نظیر لینک 16) ، امواج سیستم تشخیص دوست از دشمن (IFF) و امواج حاصل از سیستم های موقعیت یابی و ناوبری هواگرد ها برخوردار هستند. در صورتی که سامانه کشف و موقعیت یابی غیر فعال در کنار سیستم پدافندی مورد استفاده قرار گیرد و سامانه پدافندی با اخلال دشمن مواجه شود ، این سامانه میتواند رهگیری دقیق هدف در ضمن اخلال دشمن را تسهیل کند در اینصورت اخلال از یک مزیت برای دشمن به یک مزیت برای نیروهای مدافع جهت رهگیری و موقعیت یابی منبع اخلال (هواگرد دشمن) تبدیل میشود.     سیستم کشف و موقعیت یابی غیر فعال علیم     سامانه کشف غیر فعال  Avtobaza-M در خدمت ایران   تلفیق سیستم های پدافندی مفهومی که تحت نام هیبریدیزاسیون یا تلفیق سیستم های پدافندی (Hybridisation of SAM Systems) شناخته میشود ، شامل ترکیب تکنولوژی های سامانه جدید با اجزای سامانه پدافندی قدیمی تر است. مسئله ای که توسط شوروی با پشتیبانی تکنولوژی های جدیدتر رادارهای کنترل آتش از پرتابگرها و موشک های موجود سامانه های قدیمی صورت پذیرفت هر چند که قالبی آزمایشی به خود گرفت و در سطحی گسترده اعمال نشد. با این وجود تلاش های صورت گرفته در این زمینه موجبات ایجاد سازگاری در میان اجزای سامانه های پدافندی را فراهم کرد مسئله ای که بعد ها در سامانه های مدرن و به روز ساخت روسیه نمایان گردید. دو مورد از بهترین نمونه های ایجاد سازگاری و تلفیق سامانه های پدافندی را میتوان در ترکیب سامانه های SA-6 و SA-11  (و ساخت سامانه ای تحت نام 2K12M4 Kub M4) ، استفاده از موشک های سامانه SA-6 در پرتابگر سامانه SA-11 و کنترل این موشک ها توسط رادار کنترل اتش Fire Dome و بعد ها در سامانه های  SA-10/20 در زمینه هدایت خانواده موشک های 5V55 توسط مدل های جدیدتر رادارهای سری  30N6 یافت. (در یک کلام تطبیق موشک های قدیمی تر یا جدیدتر با رادارهای موجود یا جدید سامانه).     تصویری از سامانه 2K12M4 Kub M4       تلفیق موشک استاندارد با سامانه هاوک در پروژه شباهنگ   روند اخیر تلفیق سیستم های پدافندی شامل استفاده از رادارهای نسل جدید آرایه فازی برای کنترل و هدایت موشک های سامانه های قدیمی است. بهترین نمونه از این مسئله در وجود قابلیت کنترل رادار Square Pair سامانه سام 5 توسط سیستم های پدافندی SA-20/21 است. یا در یک نمونه دیگر ترکیب موشک های پدافندی سام 2/HQ-2 چینی با رادار آرایه فازی کنترل آتش H-200 متعلق به سامانه پدافندی HQ-12 است. در جایی که ارائه بسته های به روزرسانی برای سامانه های پدافندی قدیمی دارای محدودیت ها و مشکلاتی است ، تکنیک تلفیق سامانه های پدافندی از دو جهت قابل توجیه است. نخست انکه استفاده از رادار کنترل اتش جدید کلیه اقدامات متقابل الکترونیکی  و تجهیزات توسعه داده شده بدین منظور جهت اخلال بر روی رادار قدیمی سامانه را بی اثر میسازد. مورد دوم افزایش قابلیت های سامانه ، سطح کشندگی آن و ارائه قابلیت هایی است که رادار قدیمی قادر به ارائه آن نیست اما با استفاده از رادار ارایه فازی میتوان به آن دست یافت. با تلفیق سامانه های پدافندی میتوان به سیستم هایی دست یافت که در ضمن حفظ بخشی از قالب قدیمی ، دارای ویژگی های کاملا به روز و جدیدی هستند که برای نیروهای متخاصم غافلگیر کننده خواهد بود.     رادار و پرتابگر سامانه پدافندی HQ-12   انچه که در دهه اول قرن 21 ام به روشنی مشخص است ، بازیابی و موفقیت چشمگیر صنایع دفاعی سابق شوروی (در قالب صنایع نظامی روسیه) در دستیابی به تکنولوژی های پیشرفته الکترونیکی و به کارگیری آن ها در ساخت سامانه های مدرن پس از گذشت دو دهه از فروپاشی شوروی است. صنایع نظامی روسیه به دست یابی و ارائه تکنولوژی های پیشرفته الکترونیکی از جمله رادارهای ارایه فازی فعال باند ایکس و ........... شکاف موجود در عمده مباحث کلیدی مرتبط با سامانه های پدافندی و شبکه های پدافندی یکپارچه در رقابت با غرب در پر کرده است. کشورهایی نظیر چین و ایران نیز به صورت مداوم در حال به روزرسانی و توسعه تکنولوژی های الکترونیکی خود و به کار گیری آن ها در حوزه پدافند هوایی هستند.   البته این مسئله ، موردی به دور از انتظار یا غافلگیر کننده نیست با این حال با توجه به اظهارات مکرر و مرتبط از سوی مسئولین ارشد غربی در این مورد در زمان حال ، آشکار است که این حقیقت جدید (توسعه تکنولوژیکی طرف مقابل و به روزرسانی مداوم شبکه های پدافندی و سامانه های زمین به هوا) از سوی آن ها یا درک نشده و یا یک عدم بی تفاوتی درباره وجود آن وجود دارد. برای درک اثرات ایجاد شده از توسعه تکنولوژی ها و دکترین شبکه های یکپارچه پدافندی  بهترین اقدام به آزمایش گذاشتن ابزارهای اصلی غرب جهت شکست شبکه یکپارچه پدافندی در مقابله با این حقیقت جدید است.   ادامه دارد ...............   هرگونه برداشت از مطلب صرفا با ذکر نام وبسایت میلیتاری به عنوان منبع مجاز است
  24.   دقیق تر اگر بخوام عرض کنم میشه HQ-2 که نسخه چینی سام 2 هست   این موشک رو در ایران با نام صیاد هم میشناسن   [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10206/Iran_Sayyad.jpg][/url]   صحبت بنده در مورد اثر بخشی سامانه نبود صرفا منظور این بود که ایران سامانه های ایستایی نظیر سام 2 (یا نسخه چینی اون اچ کیو 2) رو در اختیار داره به صورت عملیاتی  
  25.   چالش ها بیش از این حرف ها هست و مانده ما به نقطه ای برسیم که بگیم دشمن دیگه ریسک حمله هوایی برای سرکوب پدافند رو نخواهد کرد   چنانکه پیشتر عرض کردم ما در زنجیره پدافندی عضو مهمی رو نداریم و اون پدافند هواپایه هست خیلی از مسائل در پدافند زمین پایه ما تحت شعاع همین قرار میگیره و پدافند زمین پایه صرف هم به هیچ وجه اطمینان پذیری کاملی ایجاد نمیکنه     ما در حال حاضر تعداد قابل توجهی پدافند ایستا یا نیمه متحرک با سطح تحرک پایین داریم   از جمله سام 2 ، سام 5 و .......