bell214

Members
  • تعداد محتوا

    353
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های bell214

  1. [quote]اين رژه در دي ها 1357 برگزار شد. ژنرالي كه در اين كليپ ديده مي شود سرلشكر علي نشاط است كه در سال 1358 دستگير و اعدام شد. از جمله ژنرال هاي خوش فكر ارتش به شمار مي رفت كه البته وابستگي اش به دريار هم كه جاي خود دارد. فعاليت هاي نشاط باعث شد تا لشكر يكم و دوم گارد به بهترين سلاح ها مجهز شود و نيروي تحت امر او به اندازه چند لشكر سلاح و تجهيزات داشتند به گونه اي كه فرماندهي بر لشكر گارد كه نيروهاي نخبه و خوش قد و قامت ارتش را شامل مي شد آرزوي هر ژنرال ارتش ايران بود. پس از انقلاب - همانگونه كه دوستان بهتر مي دونند - گارد جاويدان به لشكر 21 حضرت حمزه تغيير نام داد به اين صورت كه 1 و 2 كنار هم قرار گرفتند و تركيب 21 درست شد. از آنجايي كه لشكر گارد يك لشكر تشريفاتي بود و سابقه عملياتي مشخص - به جز مقابله با انقلابيون نداشت - در روزهاي اول جنگ به شدت آسيب ديد. به گفته يكي از فرماندهان جنگ اين لشكر به اندازه اي در انبارهاي خود تداركات داشت كه تا آخر جنگ نيازمند دريافت تجهزات نشد. به گفته فرمانده فعلي اين لشكر در طول دفاع مقدس بيش از 6400 شهيد از اين لشكر تقديم كشور شد كه بيش از 12درصد نيروهاي ارتش را شامل مي شود.[/quote] تشکر دوست عزیز جناب avareh اما ازش خوشم اومد ...به نظر با جنم میاد اما چه میشه کرد... این طور به نظرم میاد که اگه طرف انقلاب بود تو جنگ شهید میشد داداش iran 400 از پرشین گیگ دانلود کن لینکش سالمه ...
  2. تشکر سورنا جان خیلی جالب بود... اقا این مرده که لجنی پوشیده کلاه امریکایی داره به نظرم سرلشکره ... کیه ؟؟میشناسینش بزرگای سایت ؟ بعد انقلاب بوده یا فرار کرده ؟ عکس ردیف دوم از چپ عکس اولی
  3. خدا رحمت کنه ... ان شا الله با پسر و امامشون محشور باشن... فقط چرا نوشتین مادر شهیدان اهل قلم؟
  4. [align=center][color=darkred]بنام خدا حمله به پايگاه‌هاي هوايي التقدم و تموز[/color][size=24][/size][/align] [b] [align=center]سوم مهر است؛ چهار روز از شروع جنگ تحميلي مي‌گذرد. از پايگاه‌هاي هوايي كشور روزانه بيش از 50 سورتي پرواز به قصد حمله به پايگاه‌هاي هوايي، پالايشگاه‌ها، مخازن سوخت و تأسيسات زيربنايي عراق انجام مي‌شود.[/align][/b] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%28F-14%29-53.jpg[/img][/align] [b][align=center]در كنار اين پروازها، در اين چهار روز جنگنده‌هاي رهگير اف 14 نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران همواره درحال حراست و نگهباني از آسمان كشور و دادن پوشش هوايي به جنگنده‌هاي ديگر هستند. در سه روز گذشته خلبانان تيزپرواز نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، علاوه به حملات گسترده به اكثر مناطق اقتصادي و نظامي عراق، موفق به سرنگوني بيش از 20 فروند هواپيماي متخاصم دشمن شده بودند. پدافند قدرتمند كشور نيز نزديك به 15 فروند هواپيماي دشمن را هدف قرار داده بود. ولي اين پايان كار نبود. عراق كه متوجه اشتباه خود شده، دست به دامان قدرت‌هاي بزرگ از جمله شوروي و فرانسه شده بود تا به كمك آنها بتواند جلو حملات گسترده نيروي هوايي ايران را بگيرد.[/b] [align=center]طرحي براي حمله‌اي گسترده[/align] سوم مهرماه سال 1359، طرحي رسيده بود كه طي آن پايگاه‌هاي اول و سوم شكاري مأمور شده بودند دو پايگاه مهم هوايي عراق را در عمق خاك اين كشور هدف قرار دهند. پايگاه يكم شكاري مأمور بمباران پايگاه هوايي تموز شده بود و پايگاه سوم شكاري مأمور بمباران پايگاه هوايي التقدم. هر دو پايگاه نزديك به هم قرار داشتند. پايگاه تموز در نزديكي پايگاه حبانيه و پايگاه التقدم در فاصله‌اي حدود 74 كيلومتري غرب بغداد قرار داشت. طرح عملياتي آماده شد. پرواز در اولين ساعت‌هاي صبح انجام مي‌شد و زمان‌بندي به شكلي تنظيم شده بود كه 10 دقيقه بعد از بمباران پايگاه تموز توسط فانتوم‌هاي پايگاه يكم شكاري، پايگاه التقدم توسط فانتوم‌هاي پايگاه سوم شكاري هدف قرار گيرد. [align=center]فانتوم‌هاي پايگاه يكم به سمت هدف پرواز كردند[/align] رأس ساعت مقرر، شش فروند فانتوم مسلح به بمب‌هاي BL775 و MK82 از پايگاه يكم شكاري مهرآباد به پرواز در آمدند. فانتوم‌ها بلافاصله ارتفاع خود را تا حد ممكن افزايش دادند و با عبور از شمال قم به سمت كميجان و سپس فيروزان و در نهايت بر روي شهر كرمانشاه رسيدند كه در اينجا با دوفروند تانكر سوخت رسان ملاقات كرده و اقدام به سوخت گيري هوايي كردند. جنگنده‌ها پس از سوخت گيري، با كاهش تدريجي ارتفاع به سمت مرز حركت كردند و با عبور از روي شهر كرند، ارتفاع را تا حد ممكن كاهش داده و با عبور از روي نفت شهر وارد خاك عراق شدند. به دليل تغييرات زيادي كه جنگنده‌ها در مسير خود داده بودند، امكان رهگيري بسيار پايين آمده بود و آنها بدون هيچ مشكلي به پيش مي‌رفتند.[/align] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/%28F-4%29-57.jpg[/img][/align] [align=center]پايگاه هوايي تموز در هم كوبيده شد[/align] تا پايگاه تموز چندين مايل بيشتر نمانده بود كه فرمانده (ليدر) دسته اعلام آماده‌باش كرد. جنگنده‌ها در يك چشم برهم زدن به بالاي سر پايگاه رسيده بودند. پدافند پايگاه كه تازه متوجه موضوع شده بود، از هر طرف به سمت جنگنده‌ها شليك مي‌كرد. خلبانان متوجه هواپيماهاي عراقي شدند كه در جلو شيلتر و رمپ پروازي پارك شده بودند. با فرمان ليدر حمله آغاز شد. فانتوم‌ها دو به دو به سمت هر هدف روانه شدند و در كمتر از چند ثانيه آتش سرتاسر پايگاه تموز را در خود گرفت. تعدادي از جنگنده‌هاي دشمن بر روي زمين منهدم شدند. يكي از آشيانه‌هاي اصلي پايگاه دقيقاً هدف قرار گرفته بود؛ به طوري كه سقف بتوني آن سوراخ و منهدم شده بود. درنگ جايز نبود؛ با فرمان ليدر دسته هر دسته دو فروندي بعد از رها كردن بمب‌ها به سمت مرز گردش مي‌كردند و از معركه دور مي‌شدند. اين حمله با موفقيت كامل انجام پذيرفت و حتي كوچك‌ترين آسيبي به جنگنده‌ها نرسيد. فانتوم‌ها به سرعت پيش مي‌آمدند. در اين سوي مرز جنگنده‌هاي اف 14 وارد عمل شده و آماده حمايت از فانتوم‌ها بودند. دقايقي بعد فانتوم‌ها همگي بدون كوچك‌ترين مشكلي وارد مرز شده و در حال سوخت‌گيري براي بازگشت به پايگاه بودند. [align=center]خلبانان پايگاه همدان عمليات را شروع كرده بودند[/align] در آن سوي ايران، در پايگاه هوايي همدان نيز حوادثي رخ داده بود. جنگنده‌ها به پرواز درآمده بودند. هدف فانتوم‌هاي پايگاه سوم شكاري، پايگاه بزرگ التقدم بود. پايگاه التقدم داراي باندهاي پروازي بلند بود و همچنين داراي مخازن سوخت تأمين‌كننده سوخت مورد نياز پايگاه‌هاي همجوار. ضمناً اكثر بمب‌افكن‌هاي عراقي در اين پايگاه نگهداري مي‌شدند. با توجه به گستردگي اين پايگاه، از همدان هشت فروند فانتوم به پرواز در آمده بود. فانتوم‌ها بدين شكل آرايش يافتند: پنج فروند فانتوم دي كه از سريع‌ترين جنگنده‌هاي نيروي هوايي به شمار مي‌آمد و سه فروند فانتوم ئي. تمامي فانتوم‌ها مجهز به بمب‌هاي BL775 و MK82 بودند كه دو فروند از فانتوم‌هاي ئي مجهز به موشك‌هاي هوا به هواي راداري و گرماياب بودند تا در صورت حضور گشتي‌هاي دشمن بتوانند براي محافظت از فانتوم‌ها با آنها درگير شوند. جنگنده‌ها پس از پرواز از پايگاه با ارتفاع متوسط از جنوب شهر سقز گذشته و با عبور از روي كرمانشاه به ايلام رسيدند. در اين نقطه فانتوم‌ها شروع به كاهش ارتفاع كردند و در نهايت با حداكثر سرعت و حداقل ارتفاع، با عبور از روي شهر مرزي صالح‌آباد وارد خاك عراق شدند. هواپيماها براي اينكه رهگيري نشوند، با تمام توان پيش مي‌رفتند. در عين حال عراقي‌ها نيز انتظار نداشتند كه به فاصله ده دقيقه پس از حمله به تموز، به التقدم نيز حمله شود؛ آنها حتي تصورش را هم نمي‌كردند. اين شايد به‌خاطر ضعف هوايي‌شان آنان بود كه حتي بارها در رويارويي با هواپيماهاي ايراني فرار را به درگيري ترجيح مي‌دادند. [align=center]فانتوم‌ها به پايگاه رسيدند؛ در اولين اقدام باند منهدم شد![/align] هدف – همان‌طور كه عنوان شد- بيش از 70 كيلومتر از غرب بغداد فاصله داشت و اين، كار را براي خلبانان مشكل مي‌كرد، زيرا آنها بايد از نزديكي دو پايگاه الرشيد و حبانيه عبور مي‌كردند كه اين خود خطر برخورد احتمالي با گشتي‌هاي هوايي عراق را به‌دنبال داشت. همچنين با حمله به پايگاه تموز، پدافند آن منطقه هوشيار شده بود و بايد تا آنجا كه مي‌شد از آنها دوري كرد. فانتوم‌ها با عبور از شمال بغداد با گردش به سمت پايگاه هوايي التقدم از جنوب پايگاه حبانيه به سمت آن حركت كردند. ثانيه‌هايي نگذشته بود كه فانتوم‌ها به چند مايلي پايگاه التقدم رسيده بودند. پدافند آنجا هوشيار شده بود و همزمان آژير هوايي نيز به صدا در آمده بود و شكاري‌هاي دشمن قصد پرواز و مقابله با هواپيماهاي ايراني را داشتند. ليدر كه متوجه اين موضوع شده بود، بلافاصله به دو فروند از فانتوم‌ها فرمان داد باند را بمباران كنند. خلبانان دو فانتوم به صورت خط آرايش گرفتند و به باند حمله كردند و در كمتر از چند ثانيه 12 بمب 500 پوندي را بر روي باند فرودگاه فرو ريختند. گفتن از حجم خسارت‌هاي وارد شده به باند در همين حد كفايت مي‌كند كه باند پايگاه التقدم تا ماه‌ها بعد از اين حمله بلااستفاده مانده بود و علت آن دقت بالاي خلبانان در بمباران باند بود كه توانسته بودند يكي از بزرگ‌ترين باندهاي پروازي عراق را به طور كامل نابود سازند. [align=center]هواپيماها بر روي زمين يكي پس از ديگري هدف قرار مي‌گرفتند، ولي...[/align] ليدر متوجه يك فروند آنتونف 26 بر روي زمين مي‌شود كه با شيرجه، دو تير بمب به سويش شليك كرده و آن را منهدم مي‌كند. بر روي پايگاه التقدم غوغايي بر پا بود و فانتوم‌ها اكثر نقاط پايگاه را هدف قرار داده بودند كه از آن جمله مي‌توان به انهدام دو فروند ميگ 23 عراقي كه در رمپ پروازي بودند، اشاره كرد. پدافند از هر طرف شليك مي‌كرد و اين شليك‌ها چون بي هدف و به هر سويي بود، مي‌توانست بسيار خطرناك باشد. در همين حين دو فروند فانتوم براي زدن مخزن سوخت به سمت آن شيرجه رفتند. خلبانان ارتفاع خود را كم كرده و مخزن سوخت موجود در پايگاه كه يكي از منابع تأمين سوخت بود را هدف قرار دادند و با شنيده شدن صداي انفجار مهيب اين مخزن، حجم آتش در پايگاه بسيار زياد شده بود. ليدر بلافاصله دستور بازگشت فانتوم‌ها را به سمت مرز صادر كرد. در همين موقع يكي از فانتوم‌ها هدف پدافند دشمن قرار گرفت و ناگهان ارتفاع‌اش را از دست داد، ولي خلبان با مهارت خود توانست هواپيمايي را كه در ارتفاع كم پرواز مي‌كرد هدايت و از سقوط ناگهاني آن جلوگيري كند. جنگنده‌ها اينك چندين مايل از هدف فاصله داشتند كه ليدر شروع به بررسي فانتوم آسيب ديده نمود و متوجه شد بر اثر اصابت گلوله توپ‌هاي ضد هوايي به فانتوم، يكي از موتورهاي آن به طور كامل از كار افتاده و به همين دليل خلبان فانتوم آسيب ديده نمي توانست با حداكثر سرعت به راه خود ادامه دهد. در همين زمان نيز با اعلام حمله هوايي از سوي پايگاه التقدم، چهار فروند جنگنده رهگير ميگ 21 از پايگاه هوايي كركوك به قصد سرنگوني فانتوم‌ها به پرواز درآمدند. [align=center] اسكورت فانتوم و حمله ميگ‌ها[/align] ليدر بايد چاره‌اي مي‌انديشيد. پس به ليدر دسته دو فروندي كه جنگنده‌هاي آن مسلح به موشك‌هاي هوا به هوا بودند فرمان داد تا فانتوم آسيب ديده را تا مرز اسكورت كنند. سپس خود به همراه چهار فروند ديگر با تمام سرعت به سمت مرز حركت كردند. رادارهاي فانتوم‌هاي ئي به‌كار افتاده بود. اينك جنگنده‌ها تا مرز فاصله زيادي را داشتند ولي تهديدها همچنان ادامه داشت. در اين هنگام خلبان يكي از فانتوم‌ها توسط سامانه درختي رادار خود موفق به شناسايي چهار فروند ميگ 21 عراقي در فاصله 55 كيلومتري شد كه از سمت شمال به طرف آنها مي‌آمدند. خلبان كه مي‌دانست با نزديك شدن ميگ‌ها احتمال هدف قرار گرفتن هواپيماي آسيب ديده 100 درصد است، با گردشي به سمت شمال به جنگ با چهار فروند هواپيماي دشمن رفت. خلبان هواپيماي ديگر مي‌دانست كه جنگيدن با چهار فروند هواپيماي دشمن آن هم با يك فروند كار آساني نيست. پس بلافاصله او نيز به سمت هواپيماهاي دشمن گردش كرده و موفق به قفل راداري روي يكي از ميگ‌ها شده و يك تير موشك به سمت آن شليك كرد. ليدر ميگ‌ها كه متوجه اين موضوع شد، بلافاصله دستور داد جنگنده‌ها از هم جدا بشوند. متأسفانه موشك به خطا رفت و در 3 كيلومتري يكي از ميگ‌ها منفجر شد. جنگ بر روي آسمان شروع شده بود؛ دو هواپيماي ايراني با چهار هواپيماي عراقي. [align=center] فانتوم هدف قرار مي‌گيرد، ميگ منهدم مي‌شود[/align] دو فروند ميگ به سمت فانتوم فرمانده حركت كردند و درست در پشت‌سرش قرار گرفته و آماده شليك بودند. خلبان با تمام قدرت به چپ چرخيد و با كاهش ارتفاع ناگهاني موفق شد يكي از ميگ‌ها را جا بگذارد و آن را دقيقاً در جلو خود قرار دهد. او آماده شليك به سمت ميگ بود كه ميگ دوم درست پشت سرش قرار گرفت و دو تير موشك R-13 به سمت او شليك كرد. موشك اول به خطا رفت، ولي موشك دوم درست به موتور برخورد كرد. ولي معجزه‌اي رخ داده بود؛ موشك با برخورد به دهانه موتور منفجر نشد؛ فقط بر اثر ضربه‌اي كه وارد كرده بود، قسمت پس سوز را از بين برده، با دم انتهايي برخورد كرده و به دهانه يكي از موتورها آسيب رسانده بود. در لحظه برخورد، هواپيما تكان شديدي خورد و خلبان متوجه برخورد موشك شده بود. با توجه به اينكه موشك منفجر نشده بود، هواپيما مي‌توانست به پرواز خود ادامه دهد، ولي به دليل آسيب ديدن دم، ديگر قادر به رزمايش (مانور) براي تعقيب و گريز نبود و هر آن با يك حركت نادرست، احتمال كنده شدن دم مي‌رفت. خلبان فانتوم ديگر، در همين اثنا درست پشت سر ميگ قرار مي‌گيرد. خلبان عراقي غافل از پشت‌سر خود، مي‌خواست بداند چه بلايي سر فانتوم ايراني آورده كه يك تير موشك حرارتي به سمت او شليك مي‌شود. موشك با رفتن به داخل اگزوز موتور عمل مي‌كند و ميگ عراقي در دَم در هوا منفجر مي‌شود. به نظر مي‌رسيد خطر تا حدودي از بين رفته. ليدر از خلبان فانتوم ديگر مي‌خواهد تا به كنار او آمده و خسارت وارده را برآورد كند، ولي ميگ‌ها نمي خواستند بدون شكار بروند. خلبان فانتوم به شدت آسيب مي‌بيند، ميگ دوم هم هدف قرار مي‌گيرد. ناگهان يك ميگ ديگر اقدام به برش مسير فانتوم فرمانده مي‌كند و با گردش به سمت چپ، هواپيماي ليدر را توسط توپ 23 ميلي‌متري جنگنده خود هدف قرار مي‌دهد. تيرها از دماغه شروع به برخورد مي‌كنند تا اينكه با شيشه طلقي كابين عقب برخورد كرده و پنجره را منهدم مي‌كنند. خلبان از ناحيه دست و پاي سمت چپ به شدت آسيب مي‌بيند. قسمتي از رادار جنگنده، سامانه واپايش (كنترل) آتش و سامانه ارتباط راديويي از كار مي‌افتد. همچينين سامانه تهويه جنگنده به طور كامل از كار مي‌افتد. خسارت بسيار بالا بود. اكثر سامانه‌ها از كار افتاده و جنگنده به سختي به پرواز ادامه مي‌داد. در اين زمان فانتوم آسيب ديده كه بر روي پايگاه، هدف پدافند قرار گرفته بود نيز از مرز گذشته و خود را براي فرود اضطراري آماده مي‌كرد. خلبان فانتوم ديگر بلافاصله به سمت ميگ گردش و اقدام به رهگيري آن مي‌كند و در فاصله كمي از فانتوم آسيب ديده موفق به رهگيري و هدف قرار دادن ميگ مي‌شود. او بلافاصله گردش كرده و به سمت هواپيماي فرمانده باز مي‌گردد. [align=center]اف 14ها آماده شكار مي‌شوند[/align] در اين هنگام شكاري‌هاي اف 14 نيز وارد معركه شده بودند كه رادار مرزي عراق به ميگ‌ها خبر ورود اف 14‌ها را مي‌دهد. خلبانان عراقي كه مي‌دانستند در سه روز گذشته دست‌كم 15 فروند از هواپيماهاي آنها توسط اف 14‌ها هدف قرار گرفته‌اند، پا به فرار مي‌گذارند. فانتوم آسيب ديده با همراهي فانتوم ديگر موفق به عبور از مرز شده و به سمت پايگاه حركت كند. با نزديك شدن به پايگاه، رادار اعلام مي‌كند كه به پايگاه حمله هوايي شده. درنگ جايز نبود؛ نه فانتوم آسيب ديده قادر به پرواز بيشتر بود و نه سوختي باقي مانده بود. [align=center] فرود اضطراري در قصرشيرين و ثبت يك حماسه[/align] جنگنده‌ها گردش كرده و ناگزير در باند كمكي قصرشيرين فرود مي‌آيند. شهر قصرشيرين و فرودگاه كمكي زير آتش شديد توپخانه عراق بود. بلافاصله بعد از فرود هواپيماها، براي مصون ماندن از ديد گشتي‌هاي عراقي، به داخل آشيانه برده مي‌شوند. با آرام شدن اوضاع، خلبان بالگرد جهت انتقال خلبانان به منطقه اعزام مي‌شود كه خلبان آسيب ديده به بيمارستان منتقل شده و بقيه به پايگاه عزيمت مي‌كنند. در حمله موفق به پايگاه‌هاي تموز و التقدم دست‌كم نُه فروند هواپيماي جنگنده و بمب‌افكن عراقي بر روي زمين منهدم مي‌شوند. اكثر آشيانه‌هاي موجود در اين دو پايگاه از بين رفته و يا خسارت‌هاي زيادي مي‌بينند. مخزن بزرگ سوخت پايگاه التقدم به‌طور كامل منهدم مي‌شود و همچنين باند فرودگاه التقدم نيز كاملاً منهدم و غير قابل استفاده مي‌شود. با حمله به اين دو پايگاه، حجم حملات بمب‌افكن‌هاي عراقي به طور مشخصي كاهش يافته و برگ زرين ديگري به افتخارات نيروي هوايي و خلبانان تيزپرواز آن اضافه مي‌شود. [url=http://aja.ir/portal/Home/ShowPage.aspx?Object=Paper&CategoryID=e1f7a4fb-eaa9-435b-b508-b4bcbcb6a236&WebPartID=c7ba9b17-af76-4ee4-8051-2b2348daf3d5&ID=da30377b-c328-4be1-8d83-ae85af2330a4]منبع[/url] مدیران محترم لطفا منتقل شود. با تشکر
  5. تشکر از همه دوستان واقعا خلبانای ما تو جنگ از جان و دل مایه گذاشتن خدا به تمام شهدا رحمت بفرسته مخصوصا شهدای نیرو هوایی... وبا مولاشون محشورکنه...
  6. تشکر جناب سعید خان (تامکت) البته انگار از نیروی دریایی سر در اوردین چقد احتمال این هست که ما برا حزب الله سلاح برده باشیم ... این اتفاق به نظر شما میتونه بیفته؟
  7. bell214

    پروزه طوفان

    دوست عزیز جناب Guardian هنوز اطلاعاتی بدست نیاوردی ؟
  8. bell214

    اخبار برتر نظامی

    [quote]دوست عزیز بسیاری از اعضا این سایت به این موضوع اعتقادی ندارن و گفته های من و برخی دیگر از دوستان رو تنها نوعی توهم و خود بزرگ بینی می دونن. اما من با جرات می گم ایران در حال جهشی بزرگ هست که در دهه های آینده کل جغرافیای سیاسی و نظامی دنیا رو تغییر خواهد داد.این رو با جرات می گم. اوضاع منطقه و جاهن و نوع برخورد وتقابل ایران و غرب در چند ماه گذشته تنها توجی کننده نوعی تعیین قلمرو و توانایی توسط ایران هست که اونم به نوعی در تاریخ تمام کشورهایی که صاحب قدرت بودن و شدن در دنیا قابل ملاحظه هست.[/quote] ان شا الله که همینطوره و نزدیکه ... خداکه که اونروز زنده باشم و ببینم این جهش عظیم رو...
  9. bell214

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    [quote]در سال 2008 بهترین موقعیت برای ایران بود که پیشنهاد غربی ها رو بپزیره. گاهی وقت ها به خاطر مصلحت مردم هم که شده باید از نرمش استفاده کرد . در سال 2008 ایران از لحاظ داخلی دچار مشکل نشده بود این گونه در هم ریختگی و درگیری بین سیاسیون دولتی و مجلسی و نظام نبود از لحاظ حداقل غرب ایران در یک جبهه متحد بود چه اصولگرا و چه اصلاح طلب. می شه گفت اتفاقات سال 88 هم خیلی تاثیر گذاشت روی افکار عمومی و تقریبا دولت رو در نظر بسیاری از کشور ها ضعیف کرد . سال 2008 تحریم ها به این گونه نبود و به خاطر پافشاری ایران حتی مشوق ها رو چندین برابر بیشتر کردند . میزان محبوبیت ایران در منطقه بین 80 تا 86 درصد بود بر اساس چیزی که خود غربی ها اون زمان گزارش کردند و ابراز نگرانی کردند که برخی منابع داخلی هم تایید کردند . اما الان در موقعیت کاملا ضعف هستیم . وضعیت داخلی کشور ، وضعیت اقتصادی ، تشکیل چندین جبهه غربی و عربی بر علیه ایران . دوستان راه حلی برای برون از این مشکل دارند ؟؟ یک سؤال دیگه . اگه اون ارمانی که دوستان ازش صحبت می کنند بهانه داد و به کشور ضربه ای زد که تا 100 سال دیگه هم بلند نشه ........... [/quote] اه چطور شد ؟ جناب کرکس دوست عزیز مدیر بازنشسته ... فک نکنم.. اونقدر ضعیف باشیم که شما میگی ... چون تو اخرین سخنرانی های (اواخر) رهبر انقلاب به این نکته ذکر شد که ما دیگه تو شرایط شیب ابی طالب نیستیم و تو دوران و شرایط بدر و خیبریم... پس شما چجور میگی که ما تو دوران ضعفیم ؟؟ لینک زیر رو مطالعه کنین ... [url=http://www.jahannews.com/vdchwmniz23nvxd.tft2.html]لینک[/url]
  10. خسته نباشی ان شا الله تاپیک پربار و جالبی میشه... تشکر - تو کار پهپادی ؟؟ داداش
  11. [quote]بسیار زیبا بود [color=red]«وي از نظر سازماندهي، مردي عجيب و استثنايي بود. مطمئن باش که تهران نيز تمام جزئيات سازماندهي حزب الله را نمي داند. حزب الله کاملاً مستقل است و از همان ابتدا روي پاي خود ايستاده است. تهران تنها مسائل استراتژيک را مي داند و در برخي جزئيات با حزب الله رايزني مي کند. کمتر کساني هستند که در ايران بدانند حزب الله واقعاً چگونه است.» [/color] این نکتش خیلی جالب و مهمه[/quote] اگه اشتباه نکنم اموزش های حزب الله الان به عهده سپاه قدس... حاج قاسم افتخار انقلاب اسلامی...
  12. [b]دو مطلب در یک تاپیک - عکس/ بوسه رهبر انقلاب بر صورت عماد مغنیه - حاج عماد مغنيه به روايت همرزمان ایرانی [/b] [b] [align=center]عکس/ بوسه رهبر انقلاب بر صورت عماد مغنیه [/align] چهار سال از شهادت اسطوره ی مقاومت ضد صهیونیستی ، حاج عماد مغنیه می گذرد. در این چند سال ، گم نام ترین سرباز نهضت جهانی اسلام ، به سرشناس ترین چهره در میان مسلمانان آزادی خواه جهان تبدیل شده است و گرچه جای خالی او را به سختی می توان پر کرد اما خون پربرکت او به موج بیداری اسلامی و تمایلات ضد اشغال گری در جهان اسلام قدرتی دو چندان بخشید و عماد مغنیه به الگوی پرشکوه و درخشان جوانان مسلمان تبدیل شد. عکس زیر که برای نخستین بار توسط مشرق منتشر می شود ، حاج عماد مغنیه را در دیدار با پیشوایش ، رهبر معظم انقلاب اسلامی به تصویر کشیده است. روحمان با یادش شاد[/b] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/137036_584.jpg[/img][/align] [hr] [b] [align=center]حاج عماد مغنيه به روايت همرزمان ايراني[/align] بيشتر ايراني‌هايي که او را مي‌شناختند خيال مي‌کردند که او يک ايراني است که گذرنامه ايراني دارد و نامش حاج رضوان است اما عده کمي بودند که مي‌دانستند او لبناني است و عده بسيار کمتري بودند که نام واقعي‌اش يعني "عماد مغنيه" را مي‌دانستند. به گزارش گروه بين الملل مشرق، روزنامه لبناني "الاخبار"، به مناسبت سالروز شهادت حاج عماد مغنيه، گزارشي را در اين رابطه منتشر کرده و برخي از زواياي فعاليت هاي مغنيه را در فرماندهي نظامي نيروهاي مقاومت تشريح کرده است. [align=center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/136655_818.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_136655_818.jpg[/img][/url][/align] روابط مغنيه با ايران، محور اصلي اين گزارش است که از اشاره به شرکت هيئت هاي ايراني شامل علي اکبر ولايتي به نمايندگي از مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي و منوچهر متکي، وزير خارجه وقت کشورمان در مراسم تشييع پيکر وي آغاز شده است. الاخبار مي نويسد: ارتباط حاج عماد مغنيه با تهران از زمان پيروزي انقلاب اسلامي ايران آغاز شد و در خلال اين ارتباطات بود که زبان فارسي را با لهجه فصيح ياد گرفت و با گويش کاملاً تهراني صحبت مي کرد. اين را افرادي مي گويند که با وي ديدار کرده اند. يک مسؤول ايراني که از اوايل دهه هشتاد با مغنيه در ارتباط بوده مي گويد: «هر بار که من با او ديدار داشتم يا تلفني با او صحبت مي کردم، خدا را به ياد مي آوردم. او شخصي لطيف و خلاق بود. خدا هميشه در زندگي او حضور داشت. هرگز لبخند از چهره اش نمي رفت. هميشه جان خود را بر کف دست داشت و هر لحظه آماده شهادت بود. عماد مغنيه براي من مانند سيد عباس موسوي و جانشينش سيد حسن نصرالله بود. او نمادي از تواضع و فروتني بود.» اين مسؤول مي افزايد: «حاج عماد در شب هاي عمليات، متفاوت از قبل مي شد. سطح هوشياري اش بالاتر مي رفت و افکارش در يک مسير متمرکز بود. او مقداري نگران هم بود چرا که از شکستي مي ترسيد که ممکن بود ماه ها برنامه ريزي و آماده سازي را به هم بريزد. تحرکات او مانند ديگررزمندگان، بيشتر در زير زمين بود و همين، روي رفتار آنها نيز تأثير گذاشته بود؛ به عنوان مثال، من نمي توانم حتي دو ساعت زندگي در اين حالت و تحرک با خودروهاي ويژه و با اقدامات امنيتي پيچيده را تحمل کنم زيرا همه چيز بايد با دقت کامل صورت مي گرفت.» اين منبع مي افزايد: «او يک بار پس از جنگ 33 روزه، همراه سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزب الله لبنان به تهران آمد و ديدارهاي علني با مقامات ايراني داشت که البته در آن هنگام، با نام حاج رضوان مقابل دوربين قرار مي گرفت. ما وارد منزل غلامعلي حدادعادل، رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي شديم. سيد در آن زمان، در اين خانه با تمام مسؤولان ايران که براي تبريک به مناسبت اين پيروزي آمده بودند، ديدار کرد. همه مي خواستند عکس بيندازند اما عماد مغنيه تنها کسي بود که دوربين را در دست مي گرفت تا عکس بيندازد تا به اين بهانه، خودش در عکس ها نباشد اما حتي حدادعادل هم نفهميد که وي عماد مغنيه است.» رفقاي مغنيه در ايران مي گويند: «وي از نظر سازماندهي، مردي عجيب و استثنايي بود. مطمئن باش که تهران نيز تمام جزئيات سازماندهي حزب الله را نمي داند. حزب الله کاملاً مستقل است و از همان ابتدا روي پاي خود ايستاده است. تهران تنها مسائل استراتژيک را مي داند و در برخي جزئيات با حزب الله رايزني مي کند. کمتر کساني هستند که در ايران بدانند حزب الله واقعاً چگونه است.» آنها مي گويند: «عماد مغنيه بسيار به رهبر انقلاب نزديک بود. آن شهيد، بسيار به ايشان علاقه داشت و به تحليل ها و نظرات ايشان در مورد حوادث مختلف اطمينان داشت. او موضوعات را به اختصار مطرح مي کرد و هميشه به اصل موضوع مي پرداخت. در تمام ديدارهاي حساسي که ايراني ها با همپيمانان استراتژيک خود در منطقه بويژه با سوري ها داشتند، مغنيه نقش مترجم را بازي مي کرد. بيشتر آنها عماد مغنيه را نمي شناختند البته به جز سرتيپ "محمد سليمان" که در سال 2008 ميلادي در بندر طرطوس ترور شد و تعداد ديگري از مقامات ارشد سوريه. او گاهي به عمد در ترجمه، مطالبي را شرح و بسط مي داد و سعي مي کرد که نشست هاي موفقي شکل گيرد. به اين ترتيب او عملاً از طريق ترجمه، مذاکرات را اداره مي کرد و به اين ترتيب، همه به نتايج مورد نظر خود مي رسيدند.» يک مسؤول ايراني مي گويد: «او فارسي را طوري صحبت مي کرد که کسي متوجه نمي شد زبان مادري او عربي است. من فکر مي کردم او اصالتاً ايراني است. حاج عماد بشدت نسبت به مخفي کردن هويت واقعي خود، مُصر بود و همواره سعي مي کرد در تصاوير نباشد و به احدي اجازه نمي داد از او عکس بگيرد.» برخي که او را مي شناختند، مي گويند: «هر گاه ما در ايران يا خارج از ايران، با حاج عماد ديدار مي کرديم و مي خواستيم عکس بيندازيم او نخستين کسي بود که دوربين را مي گرفت تا عکس بيندازد. هميشه نقش تصويربردار را بازي مي کرد. همه درمقابل دوربين قرار مي گرفتند غير از خود وي. او در سفرهاي خود به ايران، به شهر قم مي رفت و با علماي ايراني بويژه آيت الله بهجت ديدار مي کرد.» او سفرهاي زيادي به ايران داشت و براي تحصيل دروس اخلاق و عرفان بارها به ايران و شهر مقدس قم سفر کرده بود. يک مقام ايراني مي گويد: «يک بار در سال 2003 ميلادي، مغنيه، من را به همراه يک مسؤول ديگر ايراني، به جبهه جنوب لبنان برد. او خود رانندگي مي کرد و همزمان، مواضع حزب الله و اسرائيلي ها را براي ما تشريح کرد. او بسيار شجاع هم بود. يک بار قبل از سال 2000 ميلادي، مرا به ديدار مشابهي برد و تشريح کرد که رزمندگان حزب الله، چگونه کوه ها را مي شکافند و سکوهاي موشکي را درون آن قرار مي دهند که به صورت متحرک به خارج از کوه برود و آماده شليک شود. در آن سفر هم با خودرو به جنوب رفتيم، تا جايي رفتيم که ديگر خودرو نمي توانست حرکت کند و حدود 45 دقيقه هم پياده رفتيم. راه، قبلاً مشخص شده بود؛ راه باريکي بود که از بين بمب هاي خوشه اي عبور مي کرد و براي ما باور اين موضوع مشکل بود که موشک هاي به اين بزرگي را زير چشم صهيونيست ها چطور از اين راه منتقل مي کنند. دستاوردهاي بزرگي بود، در آن زمان بود که من فهميدم که اگر اسرائيلي ها به لبنان حمله کنند، شکست سختي مي خورند.» [align=center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/136662_390.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_136662_390.jpg[/img][/url][/align] اين مقام ايراني مي افزايد: «مغنيه راه استتار حزب الله را براي ما تشريح کرد آنها روش هاي خاصي داشتند که اسرائيلي ها حتي اگر از روي آنها نيز عبور مي کردند، نمي توانستند تشخيص دهند که اينها عناصر حزب الله هستند. او مرا به يک منطقه آموزشي در بعلبک برد؛ اين منطقه، بين دو کوه بود که قله هاي آن با طناب به هم متصل شده بود و نيروهاي مقاومت با آن طناب از اين کوه به کوه بعدي مي رفتند. من بعد از سال 2000 ميلادي با وي به منطقه رفتم و اتاق هاي مراقبت و رصد را که رزمندگان از آن استفاده مي کردند و از آنجا صهيونيست ها را زير نظر مي گرفتند، ديدم. در همين راستا، يک مسؤول ايراني که در زمان عقب نشيني نيروهاي رژيم صهيونيستي از جنوب لبنان در سال 2000 ميلادي در اين کشور حضور داشته و ظاهراً با شهيد مغنيه در اتاق عمليات بوده است، مي گويد: «شرايط عجيبي بود. لحظه اي تاريخي؛ همه چيز آماده بود. نمايشگرها، پخش زنده تلويزيون رژيم صهيونيستي از فرار نظاميان را نشان مي دادند. هيچ گاه چهره آن افسر اسرائيلي را فراموش نمي کنم که از شدت شادي به زمين افتاده و فرياد مي کشيد: "از لبنان خارج شديم." در همان زمان با همه مجاهداني که در جبهه ها پراکنده بودند در ارتباط بوديم. يک روز با حاج عماد، درباره آن روز عقب نشيني صهيونيست ها سخن به ميان آمد و او به من گفت: هرگز به اسرائيل اجازه نخواهيم داد که به لبنان تجاوز کند.» يک مسؤول بلندپايه ايراني ديگر که چند روز پيش از شهادت حاج عماد با او ديدار داشته است هم مي گويد: «با هم شام خورديم و درباره مسائل منطقه و بويژه درباره اوضاع پس از جنگ 2006 ميلادي و وضعيت داخلي اسرائيل صحبت کرديم. او از يک پيروزي بزرگ سخن مي گفت و معتقد بود که اسرائيل پس از جنگ حتي در نظر خود او نيز متفاوت شده است بدين معنا که يقين پيدا کرده بود که قواعد بازي عوض شده است. مي گفت "اسرائيلي که ديرزماني بويژه پس از جنگ 1967 تهديدي براي کل منطقه بود و وزير جنگش مي گفت همه پايتخت هاي عربي زير آتش ماست، اکنون و پس از جنگ 33 روزه نشان داد که سلاح هاي متعارف، از حمايت از اسرائيل ناتوان هستند و ديگر اين رژيم خطري براي ما نيست بلکه اين ما هستيم که به لحاظ برخورداري از سلاح هاي متعارف، دست برتر را داريم و همين باعث مي شود که اسرائيل از چشم راهبردهاي غرب بيفتد و نتواند وظايف خود در قبال غرب را انجام دهد و اين همان چيزي است که ما بايد از آن به سود خود بهره برداريم." حاج عماد، آن شب خيلي خوشبين بود. مي گفت "ما کل بازي را برديم. همين جور مي توان اسرائيل را نابود کرد." نظريه او اين بود که اسرائيل تا وقتي که از ايفاي نقشي که آمريکا و غرب از آن توقع دارند ناتوان باشد، خودش خود به خود ساقط خواهد شد." [align=center][url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/136656_204.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_136656_204.jpg[/img][/url][/align] يک مسؤول ايراني ديگر درباره روابط حاج عماد با سيد حسن نصرالله مي گويد: «آن دو يک روح در دو پيکر بودند. با هم دوست و رفيق شفيق بودند و نمي دانم چطور ممکن است سيد حسن بدون حاج عماد زندگي کند. اين پرسش همچنان ذهن مرا به خود مشغول کرده است زيرا هيچ کس بهتر از سيد، حاج عماد را نمي شناخت.» يک اتفاق ساده که حدود دو هفته قبل رخ داد شايد بتواند بيانگر ارتباط حاج عماد با ايران باشد. در جريان اجلاس جهاني جوانان و بيداري اسلامي که در تهران برگزار شد، مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي در پايان اجلاس، ميزبان جوانان بودند که در اين جلسه، مقامات بلندپايه اي هم حضور يافتند که يکي از آنان، سرلشگر قاسم سليماني، فرمانده زبانزد نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود. لحظه ورود با هيبت او همه را به وجد آورده و کل حسينيه را به لرزه درآورد. در اين ميان، يکي از مسؤولان ايراني از جاي خاست و فرياد برآورد: «اين عماد مغنيه ايران است.» جمله کوتاهي که حکايت ها در آن نهفته است. حکايت اسطوره اي که به يک الگو تبديل شد.[/b] [url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/99164/%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%BA%D9%86%D9%8A%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%8A]منبع مطلب دوم[/url] مدیران گرامی لطفا مطلب منتقل شود... با تشکر
  13. عرفان جان ممنون خیلی جالبه... مطمئنی مال سال 59 ... اما فک کنم به قول دوستمون بعد از سال 59 و 60 باشه...؟؟ تجهیزاتشونم که کامله خمپاره 120 زد یو 23 اما ام 113 ها غنیمتیه هستش که نشون میده بعد از حمله به لبنانه...
  14. تشکر خیلی جالب بود... به قول اقا بابک مرگ بر اسرائیل ... اما در کل خیلی ازش خوشم میاد خوشدست خوش فرم تو طرح پهپادم یکی از مخلوط طرحامه....
  15. دست شما درد نکنه جتاب چکا... مطلب فوق العاده جالب و مورد علاقم بود... یاد انیگمای المانها افتادم... مدیران گرامی در صورت امکان لطف کنین با مدیریت صحبت کنین تا یه دگمه تشکر اضافه بشه ...
  16. تشکر جناب گوبلز بین لینک اولی و دومی 70 مگ و 28 مگ تفاوت فاحشی هست... بازم تشکر
  17. [quote]امريكا كه فعلا قصد حمله نداره كه بخواد از سلاح غير متارف استفاده كنه ميمونه اسراييل.كه اگه بخواد اينكارو بكنه بد بلايي سرش مياد.مخصوصا اگه ايران بخواد اسراييل رو اماج حملات شيميايي فرار بده.با تو جه به وسعت كم اسراييل فكر كنم حملات شيميايي از اتمي براش خطرناكتر باشه و زودتر به زانو در مياد[/quote] دوست عزیز حملات شیمیایی ...؟؟ در دکترین ما جایی نداره ؟ ایران جزء محکوم کنندگان استفاده از سلاح شیمیایی و جزء بزرگترین قربانیان سلاح های شیمیایی هستش وپیمان منع استفاده از سلاح های شیمیایی رو امضا کرده... پس استفاده از سلاح های شیمیایی حتی برای اسرائیل منتفیه.
  18. اینم چند تا عکس از تظاهرات مردم امریکا برای حمایت از ایران و جلوگیری از حمله به ایران و حمایت از دانشمندان هسته ای و محکومیت اسرائیل (بنا به گفته اخبار ساعت چهارده دوروز پیش این تظاهرات ها تو بیش از 50 ایالت برپا بوده.) عکسها : [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/132982_994.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_132982_994.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/132993_243.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_132993_243.jpg[/img][/url] [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/132980_276.jpg][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_132980_276.jpg[/img][/url] لینک عکسها [url]http://www.fardanews.com/fa/news/186479/%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86[/url]
  19. اولین دوره مسابقات سراسری پهپاد دانشجویی در شمالغرب - اهداف و ساختار مسابقه: به منظور گسترش علوم وابسته به طراحي و ساخت وسايل پرنده، دانشگاه صنعتي مالک اشتر يک دوره مسابقه طراحي و ساخت هواپيماي بدون سرنشين را برگزار مي‌کند. اين مسابقه در راستاي کشف استعدادهاي خلاق دانشجويان، گسترش و توسعه فرايند ارتباط با صنايع و کاربران صنعت هوايي کشور مي‌باشد. هدف از اين مسابقه تشويق جامعه علمي، دانشجويان و نخبگان کشور در خلق و  يا به کارگيري صحيح در زمينه‌هاي زير است: الف - پيکربندي وسايل پرنده، ب - بکارگيري مواد و روش‌هاي ساخت، ج - طراحي و پياده‌سازي روش‌ها‌ي کنترل، هدايت و ناوبري. 2 - مراحل اجراي مسابقه: مسابقه در دو مرحله به صورت زير برگزار مي‌گردد: مرحله اول: بررسي مستندات، ارزيابي طرح و تجهيزات نصب شده روي پرنده، مرحله دوم : انجام آزمايش‌هاي پروازي. 3 - مواردي که در طراحي و ساخت بايد مد نظر قرار گيرد: - وزن تا سقف 20KG ؛ - دست پرتاب باشد؛ - قابليت حمل و نقل آسان (حمل توسط نفر) ؛ - نياز به حداقل زمان و نفرات براي آماده‌سازي؛ -قابليت اسمبل شدن پرنده؛ - قابليت عمليات در محيط‌هاي خاص ( مانند جنگل-کوهستان- شرايط آب و هوايي خاص و ...)؛ - نشست و برخاست در باد 10 نات (حالت پرواز كروز را انجام دهد)؛ - مستقل از خط ديد (LOS) به پرواز خود ادامه دهد؛ - تصاوير برداشتي تا فاصله 3KM؛ - ارتباط پرنده با ايستگاه زميني ( با در نظر گرفتن عوارض طبيعي، رمزنگاري و عدم‌ تداخل راديويي)؛ - طول و عرض جغرافيايي اهداف را ارسال كرده و در مواقع لزوم مستقل از GPS به مسير ادامه دهد؛ - در صورت امكان عمود نشست و برخاست باشد. 4 - حداقل شرايط لازم جهت حضور در مسابقه: هر تيم بايد يک پرنده با قابليت پروازي به مسابقه ارائه کند. پرنده بايد حداقل قابليت پرواز در يک شعاع حدود 2 کيلومتر با 20 دقيقه مداومت پروازي همراه با قابليت ثبت پارامترهاي مورد نياز و عکسبرداري از محيط پرواز را داشته باشد. شايان ذکر است که مدت زمان لازم براي برگزاري مسابقه به تعداد طرح‌هاي ارائه شده بستگي خواهد داشت. 5 - نحوه امتيازبندي طرح‌ها: الف - طراحي : 30 امتياز - طرح جديد، - بهينه‌سازي طرح موجود، - کپي‌برداري از نمونه‌هاي موجود، ب- ساخت: 20 امتياز - مدارک و مستندات ساخت، - کيفيت ساخت، - بکارگيري تكنولوژي‌هاي جديد. ج-آزمايش پرواز: 50 امتياز - بررسي قابليت پرنده از لحاظ برد، ارتفاع و زمان پروازي، - بررسي عملکرد تجهيزات‌ نصب شده بر روي پرنده، - بررسي پارامترهاي ثبت يا ارسال ‌شده. د-نوآوري و خلاقيت: 10 امتياز -بررسي نوآوري‌هاي صورت گرفته در هر بخش(طراحي- ساخت-آزمايش) اين امتياز به امتيازهاي بالا مربوط نشده و به عنوان يک امتياز اضافه منظور مي‌گردد، 6 - نحوه انجام آزمايش پروازي: در ميدان انجام آزمايش اشکال، حروف و اشياي مختلفي با ابعادهاي بزرگ تا کوچک قرار داده مي‌شود، عکس‌برداري از ارتفاع‌هاي مختلف، دقت تصاوير، زمان پرواز و ارتفاع پروازي از جمله موارد برتري هر پرنده به‌حساب مي‌آيد (مثلا شناخت حرف "س" از "ص"- يا شناخت "ماشين از يک جعبه ...). 7 - جوایز مسابقه: جوایز مسابقه ی پرنده هاي هدايت از راه دور(پهپاد) شمالغرب: تیم اول 100،000،000 ریال تیم دوم 80،000،000 ریال تیم سوم 60،000،000 ریال [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/ImageHandler_ashx%7E0.jpg[/img][/align] NUAVDC چیست ؟ NUAVDC مخفف National Unmanned Aerial Vehicle Design Competition می باشد و به اولین دوره مسابقات سراسری پهپاد (پرنده های هدایت پذیر از دور) دانشجویی در شمال غرب اطلاق می گردد. این دوره از مسابقات توسط پژوهشکده علوم و فناوری دفاعی شمال غرب دانشگاه صنعتی مالک اشتر با مشارکت دانشگاه صنعتی ارومیه، مجتمع های دانشگاهی هوا فضا تهران ، مجتمع دانشگاهی مکانیک و هوافضای اصفهان و قرارگاه حمزه سیدالشهدا برگزار خواهد شد. [u] شرایط و ضوابط تیم های شرکت کننده در مسابقه 1. واریز وجه: هر تیم بایستی مبلغ دویست هزار ريال معادل 20 هزار تومان بابت شرکت در مسابقه برای هر تیم متقاضی به شماره حساب 31390897/30 بانك ملت شعبه باهنر اروميه به نام وجوه اختصاصی پژوهشکده علوم و فناوری دفاعی شمالغرب واریز نماید. 2. مشاور علمی : هر تیم داراي یک مشاور علمی برای خود خواهد بود. مشاور علمی می تواند از اعضای هیئت علمی دانشگاه و یا افراد با تجربه در علوم هوایی باشد كه فقط هدایت یک تیم از تیم ها را بعهده مي گيرد. مشاور علمی در طول مسابقه فقط یکبار قابل تغییر است. 3. سرپرست : در هر تیم یکی از اعضا به عنوان سرپرست معرفی می شود. مکاتبات و گزارشات توسط سرپرست تیم انجام خواهد شد و تغییر سرپرست تیم برای یک مرتبه در طول مسابقه مجاز است. 4. اعضاء : تعداد اعضاء هر تیم می تواند حداقل 3 و حداکثر 7 نفر باشد. در هر تیم حداکثر 1 نفر غیر دانشجو می تواند عضویت داشته باشد. عضویت هر فرد فقط در یک تیم مجاز می باشد و هر فرد نمی تواند عناوین مختلف (سرپرست / مشاور علمی / عضو) در یک تیم را داشته باشد. تیم های شرکت کننده در مسابقه به وسیله¬ی نام انتخابی برای آن ها شناخته خواهند شد، و در طول مسابقه مجاز به تغییر نام نمی باشند. درخواست تغییر یا افزایش در اعضای تيم ها یک مرتبه در طول مسابقه مجاز است و حداکثر نیمی از اعضای تیم می توانند تغییر کنند. این کار باید با اطلاع کمیته اجرایی انجام شود و در صورتی که یکی از اعضای تیم، به هر دلیلی از ادامه همکاری با آن تیم انصراف دهد، این انصراف باید به صورت کتبی و با امضای فرد انصراف دهنده، توسط مسئول تیم به کمیته اجرایی مسابقه اعلام و چنانچه فرد دیگری انتخاب شود باید توسط مسئول تیم به صورت کتبی به کمیته اجرایی معرفی شود. کاهش نفرات تیم به کمتر از 3 نفر به معنی انحلال تیم و حذف آن است. تیم های شرکت کننده، باید برای چگونگی کار با کمیته اجرایی هماهنگ شوند. گزارش های مراحل طراحی و ساخت پرنده الزاماً بایستی به تأیید مشاور علمی تیم رسیده باشد. [/u] فرایند ثبت نام دار بودن شرایط و ضوابط تیم های شرکت کننده در مسابقه( شرایط فوق ) ثبت نام سرپرست تیم در سایت ( ثبت نام ) ارسال ایمیل فعال سازی از طریق سایت به آدرس ایمیل سرپرست فعال سازی اطلاعات کاربری توسط سرپرست از طریق کلیک بر روی لینک ارسال شده به ایمیل واریز هزینه ثبت نام به مبلغ 200،000 ریال دانلود فرم مشخصات ومدارک اعضای تیم و تکمیل آن ورود سرپرست به سایت (ورود به سایت) ثبت فیش بانکی در سایت ثبت اطلاعات همکاران در سایت ارسال مدارک اعضای تیم بر اساس فرم مشخصات از طریق ایمیل (info@nuavdc.ir) بررسی فیش بانکی و تایید آن توسط مدیر سایت تایید دریافت مدارک و تایید ثبت نام نهایی شرکت در کارگاههای آموزشی .... [u] حامیان مسابقه معاونت علوم و فناوری ریاست جمهوری سازمان صنایع هوایی پژوهشکده سازمان صنایع هوایی شرکت صنایع هوایی قدس موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی [/u] [url=http://www.nuavdc.ir/userregistration.aspx]لینک ثبت نام در مسابقه[/url] [url=http://www.nuavdc.ir/default.aspx]لینک و سایت اصلی مسابقه[/url] [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/nuavdc_IR_Poster_90.jpg[/img][/align] دوستان هر کی ثبت نام کرد به ما یه پی ام بزنه که در خدمت باشیم... مدیران محترم لطفا زحمت انتقالشو رو بکشن... تشکر
  20. ان شا الله اقا سعید پس منتظرتیم ... ها اگه اومدی بگو بهم... بلکه کاری از دستمون اومد...
  21. [quote][quote][quote][quote]اگر آلمان شکست نخورده بود ما هم الان اوضاعمون بهتر بود احتمالاً [/quote] حداقل تحت ظلم و استعمار انگلوساکسون ها و اسلاوها نبودیم و از لحاظ فناوری جایگاه بالایی داشتیم و قدرت برتر غرب اسیا بودیم و یکی از اعضای دائم شورای امنیت بودیم و البته این که غده ی سرطانی اسرائیل در منطقه وجود نداشت.[/quote] امان از سیاست... سیاست مثل یه گربه سیاه است تو یه اتاق سیاه که فقط چشماش برق میزنه... المان هم اگه پیروز میشد... همون بلایی رو میاورد سر ما که انگلو ساکسون ها وتمام این بی شرفا اوردن... اونا هیچ وقت عاشق چشم و ابرومون نبودن... [/quote] نامه ای که گوبلز به شاه ایران نوشته بود رو یک بار مطالعه کنید،در ضمن المان نه تنها ما رو استعمار نکرد بلکه کمک های زیادی به ابادی کشورمون کردند ان هم بدون هیچ چشم داشتی گرچه به علت شکست در جنگ نتوانستند خیلی از پروژه هاشون رو در ایران به اتمام برسانند.من نمی گم که المانی ها انسان های خوبی بودند اما حداقل به پستی انگلیسی ها و روس ها نیستند و رویای اریایی قدرتمند را در سر داشتند که کاملآ به نفع ما بود.[/quote] نه داداش اگه شما اون نامه داری لطفا بهم بده بخونم...
  22. [quote][quote]اگر آلمان شکست نخورده بود ما هم الان اوضاعمون بهتر بود احتمالاً [/quote] حداقل تحت ظلم و استعمار انگلوساکسون ها و اسلاوها نبودیم و از لحاظ فناوری جایگاه بالایی داشتیم و قدرت برتر غرب اسیا بودیم و یکی از اعضای دائم شورای امنیت بودیم و البته این که غده ی سرطانی اسرائیل در منطقه وجود نداشت.[/quote] امان از سیاست... سیاست مثل یه گربه سیاه است تو یه اتاق سیاه که فقط چشماش برق میزنه... المان هم اگه پیروز میشد... همون بلایی رو میاورد سر ما که انگلو ساکسون ها وتمام این بی شرفا اوردن... اونا هیچ وقت عاشق چشم و ابرومون نبودن...
  23. تشکر دکتر چمران عزیز .اقا واقعا نادر و قشنگن این عکسها ... بابا من انقد دست دست کردم اخرش شما تاپیک رو زدی
  24. جناب مدیر خوب بابا یه تذکر بده ... اقا ادیت کردم پست ویرایش شد.... لطفا پاک بشه