mahdi7243
Members-
تعداد محتوا
92 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های mahdi7243
-
بخشی خاطرات این حقیر(نجف47) ازیکی ازعملیاتهایی که حضور داشتم دردفاع مقدس+ تصاویر
mahdi7243 پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ تحمیلی
کلنل بیا تازه بهتر شد با سیمونف زده حالا هی برو دنبال اسنایپر دمت گرم نجف جان اگه هر روز یه خاطره اینجا آپ کنی لطف کردی -
تاپیک جامع موشک ضد زره hj-9 پیکان سرخ ( red arrow) تاپیک جامع موشک ضد زره HJ-9 پیکان سرخ ( Red Arrow)
mahdi7243 پاسخ داد به mahdi7243 تاپیک در تسلیحات ضد زره
هر چیزیو بهر کاری ساختن موشک ضد تانک رو برا تانک ترکوندن نه آپاچی زدن -
استاکس نت؛ نخستین سلاح سایبری قرن استاکس نت؛ نخستین سلاح سایبری قرن
mahdi7243 پاسخ داد به nasirirani تاپیک در جنگ نرم و سایبری
بچه ها به نظر من این موضوع 2 جنبه داره اولا: اگه قدرت این ویروس واقعیت داشته باشه کم هزینه ترین روش برای حداقل به تاخیر انداختن نیروگاه اتمی ما بود ثانیا: ممکنه این یه بازی روانی با افکار عمومی باشه تا به کشورهای منطقه بگن این نیروگاه ایمن نیست و هر لحظه ممکنه منفجر بشه که من با این نظر دوم موافقم. حالا که دیدن نمیشه جلو راه اندازیشو گرفت می خوان منطقه رو ازش بترسونن -
کلنل کجایی که نجف با تیربار میل 17 زده حالا شما همش دنبال تک تیرانداز باش
-
روایت عکاس جنگ عراقي ازعاقبت سرتیپ بعثی در دشمنيبا امامحسين(ع)و عزادارانش درايندنيا
mahdi7243 پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ تحمیلی
آره خدا از همه چی میگذره الا حق الناس حالا اگه این حق الناس مال عزاداری امام حسین باشه دیگه بدتر دستت درد نکنه نجف جان -
تصاويري از نمايشگاه نظامي ميدان بهارستان و نمايشگاه ياد ياران(تهران)
mahdi7243 پاسخ داد به sokuteasemuni تاپیک در گالري عكس و فيلم
sokuteasemun جان ممنون دستتون درد نکنه -
بخشی خاطرات این حقیر(نجف47) ازیکی ازعملیاتهایی که حضور داشتم دردفاع مقدس+ تصاویر
mahdi7243 پاسخ داد به najaf47 تاپیک در جنگ تحمیلی
نجف جان واقعا عالی بود دستت درد نکنه. ولی خودمونیم عجب سر نترسی داشتیا خداییش چطوری میل 17 زدی. کلنل بیا اینقدر دنبال تک تیرندازا نباش. بیا دوره میل 17 زنی نجف رو تایپیکش کنیم. اقایی نجف جان -
ناگفته هايي از ورود نهاجا به جنگ از زبان امير نمكی
mahdi7243 پاسخ داد به ninos تاپیک در تاریخ نیروی هوایی
بچه ها اینقدر بزرگش نکنین ما سمت جنوب شرق نقاط کور راداری داشتیم. در ضمن یادتون نره اجرای رادارا با آمریکا بوده و قطعا نقاط کور اونو می دونستن و پرسیدین چجوری از نیروهاشون پشتیبانی می کردن خیلی راحت با هواپیماهای مستقر تو ناو هاشون فکر کردین از لحظه ورود به ایران تا رسیدن به طبس در حالت پس سوز چقدر براشون زمان می برده اونم با عبور از نقاط کور راداری.در ظمن ما اون موقع f14 هامون تو پایگاه اصفهان بودن نه شرق.تازه قطعات حساسشون توسط تکنسین های آمریکایی برداشته شده بود. در ضمن یادتون نره امتیاز سیاسی آزادسازی گروگان هاشون می دونید په ابهتی براشون میاورد. پس انجام عملیات براشون حتی با تلفات ضروری بوده. -
سلام نجف جان با تمام احترامی که برای شما غایل هستم ولی مجبورم در مورد مطلبتون صحبت کنم. لطفا اینقدر سردارای بزرگمون رو با این جملات سخیف پایین نیارین. شما رو ارجاع میدم به صحبت دیروز سردار همدانی ((این چه اراجیفیه که در مورد سردارای بزرگ ما نوشته می شود.)) با تشکر البته نجف جان منظورم اون سایت مذکور خدایی نکرده شما یه دل نگیرین شما سرور مایید
-
[img]http://dc183.4shared.com/img/260410252/a70abb0/225px-Bundesarchiv_Bild_146-19.jpg[/img] "سالهای نخستین قرن بیستم شاهد ظهور وسیله نقلیه جدیدی بودکه انسانها را به آرزو هزاران ساله خودش رساند, پرواز. ویلی امیل مسراشمیت در ژوئن1898 در فرانکفورت متولد شد, او پسر یک تاجر مشروب فروش بود واز بچگی پس از دیدن کشتیهای هوایی زیپلین به صنایع هوایی علاقه مند شد. ویلی جوان نخستین فعالیتهای خود را با کمک پیشگام طراحی گلایدر((فردریش هرتس)) شروع کرد. هرتس, در طول جنگ جهانی اول,ویلی را در کنار خود ودر یک مدرسه پروازی نظامی به کار گرفت. هرتس ومسراشمیت با هم گلایدرS8طراحی کردند که هرتس سال 1921 برای مدت 21 دقیقه با آ پرواز کرد و یک رکورد جهانی را به ثبت رساند. نخستین طرح مستقل مسراشمیت S9 نام داشت که یک گلایدر بدون دم بود و در سال 1921 برای نخستین بار پرواز کرد و به دنبال این طرح, چند گلایدرموتوردار دیگرو پرنده ورزشی سبک نیز طراحی کرد که همگی با شکست روبرو شدند. در سال 1925 در حال انجام نخستین پرواز M17 دچار سانحه شد و برای مدتی طولانی روانه بیمارستان شد. تاسیس کارخانه تجارب گرانبهای مسراشمیت در طراحی هواپیماهای مختلف , وی را به تاسیس مرکز هواپیماساز"باوارین" در اوگزبرگ ترغیب کرد. اما طرحهای وی یکی بعد از دیگری شکست خورد و در سال 1931و به دنبال امتناع لوفت هانزا از خرید هواپیماهای وی, این شرکت ورشکست شد, اما پس از دوسال مسراشمیت به دنبال توافقنامه های که با طلبکاران به امضاء رساند, در سال1933 دوباره شروع به کار کرد. در سال 1933 هیتلر به قدرت رسید و شروع به تجدید تسلیحات کرد.و مسراشمیت در رده های بالای حزب نازی دوستانی داشت از جمله رودولف هس و تئو کرنیس که دسیار هرمان گورینگ بود. و وقتی جدال برای ساخت یک جنگنده جدید برای ارتش بالا گرفت , او مشغول به کار شد وطرحی را ارائه داد که شامل یک بدنه فلزی بود که دور یک موتور قدرتمند و بزرگ را گرفته بود و یک بال نازک برای سرعتهای بالا داشت و برای پایین آوردن سرعت فرود به اسلتهای لبه فرار هواپیمای "هندلی پیج" مجهز شده بود.این طرح انقلابی بعدها به MEbf109 مشهور شد. ارنستت اودت که سمت فرماندهی بخش تکمیلی هواپیمای ارتش را به عهده داشت وقتی برای اولین بار در کابین Bf109 نشست به شوخی گفت: این نمی تواند یک جنگنده باشد! اما بعدها متوجه شد که در کابین بهترین جنگنده زمان خود نشسته بود. جنگنده مسر اشمیت bf109 (بهترین جنگنده جنگ جهانی دوم از نگاه خلبانان و آمار) از سال 1939 تا سال 1941 مسراشمیتBf109 بر آسمان اروپا تسلط کامل داشت, ولی در سال 1941 ارتش تصمیم گرفت فوکر ولفFW190 را جایگزین Bf109 کند اما این هواپیما هرگز نتوانست به شمار تولیدی Bf109 برسد واین جگنده تا پایان جنگ در صحنه نبرد باقی ماند و بسیاری از تکخالهی جنگ جهانی دوم با Bf109 پرواز کردند مانند ورنر مولدرز, آدولف گالاند و اریش هارتمن. بهترین و زیباترین طرح مسراشمیت و اولین هواپیمای جت جهانMe262 که در اواخر جنگ وارد صحنه نبرد شد اما هرگز تعداد کافی از آن تولید نشد. (البته اولین جت تولید شده MEbf163 بود اما بیشتر یک طرح آزمایشی بود تا یک هواپیمای کاربردی) پس از جنگ مسر اشمیت دستگیر شد و دو سال زندان بودو پس از زندان به بازسازی پایه کار خود مشغول شد وطرحهایی را ارائه نمود. او در آلمان اجازه طراحی هواپیما را نداشت ولی در اسپانیا جت آموزشی HA200 را طراحی کرد و جت مافوق صوت HA300 را برای مصر ساخت. او در طرح ارباس اروپا شرکت داشت و قسمتی از طرح جنگنده ترنادو را بعهده گرفت و در سال 1970 بازنشته شد وتا سال 1987 زنده بود. منبع: http://saeedking666.blogfa.com/post-642.aspx
-
http://vatandownload.com/2010/10/--2010.php
-
MQ-9 Reaper (محصول سيستمهاي هوانوردي جنرال اتميکز) زيستبوم: شناسايي و نابودي دشمن در عراق، افغانستان و پاکستان. گشتزني در امتداد مرزهاي ايالات متحده با مکزيک در منطقه هواچوکاي آريزونا. رفتار: با 20 متر فاصله نوک بالها، اندازه آن دو برابر نسل قبلي خود يعني MQ-1 پرداتور است، و ميتواند در ارتفاع 5000 پايي (1700 متري) به مدت 24 ساعت بماند. با 1360 کيلوگرم مهمات مسلح ميشود که شامل بمبهاي هدايت شونده ليزري GBU-12 و موشکهاي ضد تانک هيلفاير ميشوند، فرماندهان ارتش ايالات متحده اعتقاد دارند که اين هواپيما يکي از موثرترين سلاحهاي آنها در جنگ فعلي است. ويژگي قابل توجه: بعد از پرتاب توسط اپراتورها با استفاده از تجهيزات کنترل راديويي، با استفاده از يک اتصال ماهوارهاي توسط خلبانهايي در خاک ايالات متحده کنترل ميشود. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mq-9_reaper.jpg[/img][/align] -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- MQ-1 Predator(محصول سيستمهاي هوانوردي جنرال اتميکز) زيستبوم: آسمانهاي افغانستان، پاکستان و عراق. رفتار: به عنوان يکي از دو سيستم اصلي بيسرنشين ايالات متحده که با خود سلاح حمل ميکند (در اين مورد، دو موشک هوا به زمين هيلفاير)، پرداتور بار نقش شکار دشمن را به همراه نسل بعدي خود که MQ-9 Reaper است، تحمل ميکند. بردي به اندازه 400 مايل هوايي دارد و ميتواند به مدت 20 ساعت بر فراز هدف پرواز کند. ويژگي قابل توجه: پرداتور اولين سيستم هوايي بيسرنشيني بود که به طور گسترده هم در ماموريتهاي گشتزني و هم در عمليات تهاجمي شرکت داشت. اولين کاربرد آن نيز در ميانه دهه 1990 در بوسني بود. نام «پرداتور» نيز اکنون تقريبا تبديل به مترادف هواپيماهاي بدون سرنشين بمب افکن شده است. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/mq-1_predator.jpg[/img][/align] ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- هرمس 450 (محصول Elbit Systems) زيستبوم: در عراق و افغانستان براي سربازان انگليسي گشتزني ميکند. رفتار: با بهرهگيري از بالهاي 10.5 متري خود ميتواند به مدت 20 ساعت در آسمان بماند و تا ارتفاع 18 هزار پايي (6هزار متري) بالا برود، و به فرماندهان نظامي اين امکان را بدهد که در لحظه، آنچه را در ميدان جنگ اتفاق ميافتد ببينند. ويژگي قابل توجه: طراحي عجيب و غريب اژدر مانند آن، به هواپيما اين امکان را ميدهد که از يک نسبت بالاي بار مفيد به وزن بهرهمند شود: تقريبا يک سوم وزن 500 کيلوگرمي آن. دو جا براي نصب دوربين دارد که يکي در جلو و ديگري در عقب هواپيما قرار دارد. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/hermes_450-watchkeeper.jpg[/img][/align] ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- هرون (صنايع هوافضاي اسرائيل) زيستبوم: پرواز بر روي آسمان اسرائيل و فلسطين، گشتزني بر روي مرزهاي هند با پاکستان و چين، تعقيب قاچاقچيان مواد مخدر در السالوادور و دهها ماموريت ديگر در اطراف جهان، در کشورهايي که در آنها اين هواپيماي بدون سرنشين غير مسلح به خدمت مشغول است. رفتار: با 16.5 متر فاصله نوک بالها و سقف پروازي 30 هزار پايي (10هزار متري)، هرون از يک کلکسيون از سنسورهاي پيشرفته براي ارسال دادهها به کنترل کننده زميني استفاده ميکند. ميتواند 52 ساعت در هوا بماند. ويژگي قابل توجه: ميتواند به طور خودکار از زمين پرواز کند و يا فرود بيايد، حتي در شرايط بد آبوهوايي. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/heron%7E0.jpg[/img][/align] --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- RQ-7 سايه (محصول AAI) زيستبوم: عراق و افغانستان، جايي که نيروهاي ارتشي نياز به نظارت تاکتيکي دارند. اين هواپيما هزاران ساعت پرواز کرده است. رفتار: اين هواپيما از يک منجنيق پرتاب ميشود، ميتواند به مدت 5 تا 6 ساعت در ارتفاع تا 14 هزار پايي بماند، و به طور خودکار و با کمک يک تور بر روي چرخهايش فرود ميآيد. کمي بيشتر از 3.3 متر طول و 170 کيلوگرم وزن آن است، و فاصله بالهاي آن نيز 4.25 سانتيمتر است. ويژگي قابل توجه: اين هواپيما با چراغ فروسرخ خود، ميتواند براي بمبهاي هدايت شونده ليزري اهداف را با استفاده از ليزر علامتگذاري کند. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/rq-7_shadow.jpg[/img][/align] ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- RQ-4 Global Hawk (محصول نورتروپ گرومان) يستبوم: در ارتفاعات عراق، افغانستان و پاکستان؛ يا هر جاي ديگري در جهان که مرکز فرماندهي ارتش ايالات متحده بخواهد چشمي بر آن داشته باشد. رفتار: گلوبال هاوک که تا ارتفاع 65 هزار پايي (22هزار متري) اوج ميگيرد و ميتواند 36 ساعت در آنجا بماند، ميتواند در هر ماموريت 40 هزار مايل هوايي گشت زني کند. با داشتن يک مجموعه کامل از حسگرهاي الکترونيکي نوري، فروسرخ و ترکيبي، ميتواند در هر زمان روز و شب و در هر شرايط آب و هوايي به انجام ماموريت بپردازد. در مدل بزرگتر آن فاصله نوک بالها به 40 متر ميرسد. ويژگي قابل توجه: اين واقعيت که ميتواند به طور خودکار بلند شود و فرود بيايد، تا حد زيادي احتمال سقوط را کاهش ميدهد، خصوصيتي که در پرداتور و ريپر وجود ندارد. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/rq-4_global_hawk.jpg[/img][/align] ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/RQ-11B%20Raven%20%28%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%20Aero%20Vironment%29.jpg[/img][/align] RQ-11B Raven (محصول Aero Vironment) زیستبوم: به عنوان پرکاربردترین هواپیمای بدون سرنشین در کره زمین، با بیش از 7 هزار دستگاه در خدمت، شما برای پیدا کردن یک واحد رزمی در عراق و یا افغانستان که از یکی از اینها استفاده نکند کار سختی در پیش خواهید داشت. رفتار: ریون با یک متر طول و 1.9 کیلوگرم وزن، عموما از یک دوربین ویدیویی رنگی با پایدارسازی الکترونیکی و یا یک دوربین ویدیویی فروسرخ برای ماموریت در شب استفاده میکند که میتواند زوم شود یا بچرخد تا به واحدهای زمینی، موقعیت را اطلاع دهد. این ناوگان در حال یک ارتقای دیجیتالی است که در صورت نصب آن، هر یک از این پرندهها میتواند به یک دستگاه تقویت کننده مخابراتی تبدیل شوند و برد 9.6 کیلومتری آن به طرز موثری افزایش یابد. ویژگی قابل توجه: سبک و بادوام، و اگر سقوط کند، بالها به راحتی جایگزین میشوند. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/Scan%20Eagle%20%28%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%20Insitu%29.jpg[/img][/align] Scan Eagle (محصول Insitu) زیستبوم: همراه با واحدهای تفنگداران دریایی در عراق و یا بر روی کشتیهای نیروی دریایی در همه جای جهان. رفتار: تقریبا 18 کیلوگرم وزن و 1.3 متر طول دارد و فاصله نوک بالهایش از همدیگر هم 3.1 متر است، و توسط یک موتور گازوئیلی میتواند تا 15 ساعت در هوا پرواز کند. پرتابه منجنیقی آن، پرتاب دادن آن را در جاهای کوچک ممکن میسازد، جاهایی مانند عرشه کشتی کوچکی که در آوریل سال گذشته یک کاپیتان امریکایی را از دزدان دریایی کارائیب نجات داد. ویژگی قابل توجه: برای فرود، ناوبری ScanEagle آن را به یک قلاب در هوا هدایت میکند که آن را در آسمان به دام میاندازد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/MQ-5%20Hunter%20%28%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%20%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%BE%20%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%86%29.jpg[/img][/align] MQ-5 Hunter (محصول نورتروپ گرومان) زیستبوم: توسط ارتش در عراق و افغانستن پرواز داده میشود. رفتار: هانتر از زمان جنگ بالکان در خدمت ارتش ایالات متحده است و به تازگی تغییراتی در آن صورت گرفته تا بتواند با سوخت سنگین حرکت کند و مهمات تهاجمی با خود حمل کند. فاصله نوک بالهای آن از هم 10.5 متر است و میتوان تا 18 ساعت در ارتفاع 18 هزار پایی (6هزار متری) بماند. ویژگی قابل توجه: میتوان آن را با ایستگاه کنترل مشابه شدو و مدل ارتشی پرداتور هدایت کرد. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/wasp_iii.jpg[/img][/align] Wasp III (محصول آیروویرونمنت) زیستبوم: هر جایی که نیروهای عملیات ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده حضور داشته باشند. رفتار: با وزن تقریبا نیم کیلوگرم، این هواپیما با دست پرتاب میشود، مجهز به یک دوربین فیلمبرداری در روز و شب است و میتواند طوری برنامهریزی شود تا یک ماموریت خودکار را در فاصله زمانی بین پرواز و فرود انجام دهد. این پرنده میتواند با سرعت 32 تا 64 کیلومتر بر ساعت تا ارتفاع 150 متر از سطح زمین اوج بگیرد، و میتوان هنگامی که یک هدف در دیدرس قرار گرفت آن را مصرف کرد. ویژگی قابل توجه: پیشرانه الکتریکی دو تیغهای آن، این پرنده را تقریبا بیصدا میسازد. جزو محصولات طبقه بندی شده ارتش است. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/Desert%20Hawk.jpg[/img][/align] Desert Hawk (محصول لاکهید مارتین) زیستبوم: در قلمرو سربازان انگلیسی و امریکایی در افغانستان. رفتار: هنگامی که به هوا پرتاب شد، در مسیر از پیش برنامهریزی شده خود پرواز میکند تا به نظامیان چشماندازی از «بالای تپهها» و تا 10 کیلومتر دورتر بدهد، چه در روز و چه در شب. حمل و نقل آن بسیار ساده است، چرا که وزن آن تنها یک کیلوگرم و فاصله دو سر بالهایش نیز کمتر از 1.5 متر است. ویژگی قابل توجه: شاهین بیابان که از پلیپروپیلن تزریق قالبی ساخته شده و با کولار پوشیده شده است، دوام و پایداری زیادی دارد. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/MD4-200%20%28%D9%85%D8%AD%D8%B5%D9%88%D9%84%20%D9%85%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86%29.jpg[/img][/align] MD4-200 (محصول میکرودرون) زیستبوم: در مناطق حاشیهای لیورپول در انگلستان، توسط افسران دایره رفتارهای ضد اجتماعی اداره پلیس مرسیساید به هوا فرستاده میشود. رفتار: طراحی چهار موتوره این پرنده باتریدار با پوشش فیبر کربنی که یک کیلوگرم وزن دارد، آن را قادر میسازد تا به طور عمودی از زمین بلند شود و فرود بیاید. به ادعای شرکت سازنده این پرنده، موتورهای بدون جاروبک تحریک مستقیم آن، سطح نویز را کمتر از 64 دسیبل نگاه میدارند. ویژگی قابل توجه: اگر سیگنال را از دست بدهد یا تشخیص بدهد که باتری ضعیف شده است، پیش از اینکه سقوط کند، به طور اتوماتیک فرود میآید. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/t-hawk-gmav.jpg[/img][/align] T-Hawk/gMAV (محصول Honeywell) زیستبوم: همراه با پیاده نظام ارتش ایالات متحده در عراق. رفتار: VTOL T-Hawk با ظاهری شبیه به یک اجاق کوچک و 4 جالباسی به عنوان پایههای فرود، میتواند به مدت حد اکثر 45 دقیقه تا ارتفاع 10 هزار پایی (3300 متری) بالا برود. این پرنده با وزن 7.5 کیلوگرمی آنقدر سنگین نیست که نتوان آن را در کوله سربازی حمل کرد. ویژگی قابل توجه: آیا به خود اجاق توجه کردید؟ --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/aerosonde.jpg[/img][/align] Aerosonde (محصول AAU Corporation) زیستبوم: دریاهای طوفانی یا هر نقطه صعبالعبور و یا بد آبوهوایی که پژوهشگران علمی بخواهند از نزدیک بررسی کنند. رفتار: این هواپیمای 3.3 متری 12.7 کیلویی که میتواند با یک مخزن سوخت تا 30 ساعت در هوا بماند، توانست در سال 1998 اولین هواپیمای بدون سرنشینی باشد که عرض اقیانوس اطلس را طی کرد. در سال 2007، توانست با پرواز در ارتفاع پایین 300 پایی (100 متری)، تا هفت ساعت در دل آن طوفان دوام بیاورد و پیش از این که در اقیانوس سقوط کند، اطلاعاتی را از دل طوفان نوئل بخواند که تا پیش از این دسترسی به آنها ممکن نبود. ویژگی قابل توجه: دم این هواپیما که به شکل V معکوس است، ویژگیهای چیزی را که میتواند قطعات افقی و عمودی دم باشد با وزن کمتر در خود دارد. قدرت موتور آن نیز یک اسب بخار است. ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [align=center][img]http://saeedberkut.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%AC%D9%87%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AA%20%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C/%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86%20%D9%87%D9%88%D8%A7%D9%BE%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86%20%D8%B3%D8%B1%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86/finder.jpg[/img][/align] FINDER (محصول آزمایشگاه پژوهشهای دریایی) زیستبوم: اسلحههای نصب شده بر روی بال، زیر هواپیماهای بدون سرنشین Predator قرار میگیرد، و از آنجا پرتاب میشود. رفتار: FINDER (یا حسگر قابل مصرف برای کاوش نصب شده در هواپیما) با 26.3 کیلوگرم وزن و 175 سانتیمتر طول را میتوان با استفاده از کنترلهای پرداتور پرواز داد و به سوی یک توده دود هدایت کرد تا سلاحهای شیمیایی را تشخیص دهد، و یا به زیر یک توده ابر فرستاد تا دید بهتری از یک هدف احتمالی به دست آورد. ویژگی قابل توجه: مانند یک راکت پرتاب میشود، و بعد از آن بالهایش باز میشوند. علاوه بر آن، این یک هواپیمای بیسرنشین است که از یک هواپیمای بیسرنشین دیگر پرتاب می شود منبع برترین هواپیماهای بدون سرنشین : خبرآنلاین [color=darkred]عکس ها به گالری و تاپیک به بخش مربوطه منتقل شد. sina12152000[/color]
-
http://www.wvi.com/~sr71webmaster/eng55.jpg موتور J58 یا JT11D ساخت کمپانی Pratt & Whitney میباشد. این موتور در واقع یک موتور توربوجت با سیکل متغیر است که میتوان آن را به نوعی یک موتور ترکیبی با 2 تکنولوژی Turbo Jet و Ram Jet دانست. در ابتدا بنا بود این موتور بر روی هواپیمای Lockheed A-12 و متعاقب آن بر روی YF-12 و نهایتا" SR-71 Black Bird مورد استفاده قرار گیرد. طراحی و توسعه : J58 در ابتدا برای نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا (US Navy) طراحی و توسعه یافت. در ابتدا قرار بود این موتور بر روی قایق پرنده Martin P6M نصب گردد اما پس از لغو این پروژه, شرکت های Lockheed و Convair آن را برای انجام پروژه های مافوق صوت خود مناسب دیدند و نهایتا" آن را برگزیدند. سایر مراکز مرتبط با نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا (USAF) در آن دوره زمانی شدیدا" به دنبال یک موتور مناسب برای پروژه WS-110A بودند, این پروژه بعدها با نام XB-70 Valkyrie ساخته و تولید گشت. http://www.wvi.com/~sr71webmaster/b44.jpg در ابتدای تولید میتوانست 143 کیلو نیوتن نیروی پیشبرنده یا همان Thrust تولید نماید که در آن زمان تنها نمونه ای بود که میتوانست چنین قدرت خروجی را تولید نماید. همچنین این موتور میتوانست برای مدت زمان طولانی از حالت پس سوز (Afterburner) استفاده نماید. این موتور در رده سرعت های بالای 3 ماخ از دیدگاه نیروی هوایی آمریکا, یک موتور خوب و قابل اعتماد تلقی میگشت. یکی دیگر از ویژگی های محبوب J58 ورودی های مخروطی شکل و متغیر آن هستند که میتوانند با استفاده از کامپیوتر مرکزی و به صورت خودکار میزان ورودی هوا به داخل موتور را تنظیم نمایند. این ورودی متغیر و عمل تنظیم فشار و مقدار هوای ورودی به موتور, باعث میشوند تا در سرعت های مافوق صوت مشکلی در سیستم ورودی و Inlet بوجود نیاید. این ورودی مخروطی شکل در ارتفاع کمتر از 30000 پا هیچگونه فعالیت و حرکتی ندارد و مقدار هوای ورودی آن کاملا" طبیعی میباشد اما پس از این ارتفاع, حالت متغیر و Variable فعال میشود, مکانیزم کلی عملکرد اینگونه است که در سرعت های بالاتر از 1.6 ماخ تقریبا" 4 سانتیمتر به ازای هر ماخ دهنه موتور باز میشود و نهایتا" این مقدار در بیشترین حد خود به عدد 66 سانتیمتر ختم میشود. http://roadrunnersinternationale.com/pratt_whitney/j-58_specifications.jpg همانطور که پیشتر از این نیز گفته شد, J58 یک موتور سیکل متغیر میباشد که از تکنولوژی Turbojet به همراه یک فن کمکی Ramjet استفاده مینماید. J58 در سرعت های بالای 3.2 ماخ بیش از 80% نیروی خود را از بخش Ramjet تامین مینماید و در این حالت تنها 20% باقیمانده از بخش Turbojet تامین میگردد. اما در سرعت های کمتر از این مقدار (3.6 ماخ) تقریبا" تمامی نیروی پیشران موتور از بخش Turbojet آن تامین میگردد. سیستم استارت : این موتور با استفاده از سیستم استارت بادی AG330 به همراه 2 عدد موتور احتراق درونی Buick Wildcat V8 با محور مشترک روشن میشود. پس از استارت و حرکت اولیه, J58 تا حدود 3200 دور در دقیقه سرعت میگیرد تا سیکل Turbojet آغاز گردد. این موتور برای دست یافتن به سرعت های بالا و High Speed از نوعی ترکیب جدید سوخت JP-7 استفاده مینماید که با سرعت بسیار زیاد به درون محفظه احتراق تزریق میگردد تا اشتعال به صوزت کامل انجام گردد. همچنین برای تامین سوخت و احتراق اولیه سیستم پس سوز از سیستم اشتعال (تماس به تماس) استفاده میگردد و دیگر نیازی به شمع یا Lighter نیست. http://www.wvi.com/~sr71webmaster/rp016m.jpg http://www.wvi.com/~sr71webmaster/j58airflow.jpg هر موتور J58 با استفاده از یک مخزن نیتروژن تحت فشار با حجم 600 cm3 میتواند 16 مرتبه روشن و خاموش شود و حتی این نیتروژن تحت فشار میتواند سیستم پس سوز را نیز فعال نماید. این عدد و تعداد دفعات Start و Restart یکی از فاکتورهای نشان دهنده میزان مقاومت J58 و بطور کلی SR-71 در برابر شرایط سخت و دشوار میباشد. جریان سوخت در داخل موتور به عنوان یک مایع خنک کننده, بخش های فرعی موتور همچون روغن هیدرولیک و نازل های پس سوز و سیستم های تهویه هوا و حتی بخش هایی از بدنه هواپیما که در معرض جریانات آیرودینامیکی و گرما هستند را مورد مورد خنک کنندگی قرار میدهد. ماده روان کننده اصلی موتور J58 نوعی گریس با پایه سیلیکون میباشد که در دمای معمولی و قبل از استارت به صورت جامد میباشد. http://www.wvi.com/~sr71webmaster/nite2.jpg http://www.wvi.com/~sr71webmaster/J58AB.jpg ترجمه, تهیه و تنظیم: CAPTAIN PILOT منبع: http://en.wikipedia.org www.wvi.com/~sr71webmaster/j-58~1.htm [color=darkred]عکس ها به لینک تبدیل شده و تاپیک به بخش مربوطه منتقل شد. sina12152000[/color]
-
مستند سلاح های مخفی در آمریکا با لینک مستقیم
mahdi7243 پاسخ داد به mahdi7243 تاپیک در گالري عكس و فيلم
وظیفه بود کلنل جان -
مستند سلاح های مخفی در آمریکا با لینک مستقیم
mahdi7243 پاسخ داد به mahdi7243 تاپیک در گالري عكس و فيلم
امین جان پس چرا بالا نیومد -
بمب افکن استراتژیک بوئینگ بی-52 استراتوفورترس بمب افکن استراتژیک بوئینگ بی-52 استراتوفورترس ( Boeing B-52 Stratofortress)
mahdi7243 پاسخ داد به onin تاپیک در هجومی و بمب افکن
http://irupload.ir/images/3k5upi3y8udh4iqbyar3.jpg نیروی هوایی آمریکا (USAF) قرارداد بهینه سازی بمب افکن های B-52 به مبلغ 11,9 میلیارد دلار را با کنسرن آمریکایی "Boeing" امضا کرد. این مطلب در اطلاعیه مطبوعاتی کنسرن "Boeing" گفته می شود. در اطلاعیه بوئینگ همچنین اعلام می شود: " قرارداد بهینه سازی بمب افکن های B-52، هشت ساله خواهد بود. طبق اطلاعات نیروی هوایی آمریکا، مبلغ قرارداد11,9 میلیارد دلار خواهد بود. بوئینگ، تأمینات مهندسی، تحقیقات ، تولید و دیگر فعالیت ها را در چهارچوب بهینه سازی B-52 انجام خواهد داد". شرکت بوئینگ یکی از بزرگترین تولید کنندگان وسایل هواپیمایی، فضانوردی و نظامی در جهان است. بوئینگ طی 55 سال به ارائه خدمات به بمب افکن های B-52 و بهینه سازی آنها اشتغال داشته است. بتازگی شرکت بوئینگ بستن قراردادی با نیروی دریایی آمریکا به مبلغ 5,3 میلیارد دلار را اعلام کرد که طبق آن، این شرکت 66 فروند هواپیمای جنگنده ـ بمب افکن عرشه ای F/A-18E/F Super Hornet و 58 فروند هواپیمای عرشه ای EA-18G Growler برای مبارزه رادیوالکترونیکی را در دوره بین سالهای 2012 و 2015 ( 1391 و1393) به نیروی دریایی آمریکا تحویل خواهد داد. «ریا نووستی» گذاشتن اخبار از خبر گزاری ریانووستی ممنون هست. عکس مربوطه باید از گالری مختص سایت گذاشته شود در صورت نداشتن اکانت گالری لینک گذاشته شود . 00Amin اصلاح و قفل شد .- 49 پاسخ ها
-
- بمب افکن b-52
- دورپرواز
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
در یکی از این مطالب امیر سرتیپ غلامعلی جانگداز به بررسی مهندسی رزمی ارتش عراق در این عملیات پرداخته، که در ادامه میآید: مهندسی عراق واقعاً قوی بود، ولی در جنگ خیلی فشنگ ساخته شد. من دقیقاً یادم هست در عملیات فتحالمبین عراقیها در مینگذاری به قدری ضعیف بودند که وقتی میآمدند مین بگذارند ما پشت تپهای مخفی میشدیم، اینها میآمدند یک ردیف مین میگذاشتند و وقتی میرفتند ما مینها را بهراحتی خنثی میکردیم و با ماژیک رویشان علامت میگذاشتیم. ولی بزرگترین خصوصیت ارتش عراق و به خصوص مهندسی آنها این بود که یک اشتباه را دو بار تکرار نمیکردند. اینها وقتی متوجه شدند که میدانهای مینشان شبها توسط ما پاک میشود جلوی میادین مینشان نگهبان گذاشتند. عناصر نگهبانی یک پرده مقاومت بسیار رقیق تشکیل میدادند و طبیعتاً ما اگر میخواستیم به میدان مین برسیم اول با این عناصر برخورد میکردیم. این عناصر چند تا تیر میانداختند، یک مقاومت جزئی انجام میدادند و از کانالهایی که بین میدان مین خودشان حفر کرده بودند به پشت میدان مین فرار میکردند. زمانی که ما به میدان مین رسیده بودیم همه چیز آشکار شده بود و آن وقت ما با یک مقاومت شدید مواجه میشدیم و واقعاً پاک کردن میدانهای مین معضل میشد. ما یاد گرفتیم که از این کانالها نگهبانهای عراقی را تعقیب کنیم و از میدان مین رد شویم. آمدند اشتباهشان را تصحیح کردند و دیگر کانالها را به صورت پیوسته و به شکل جوی ایجاد نمیکردند. آمدند کانالها را ده متر که جلو میرفت قطع میکردند و به موازات آن یک کانال ایجاد میکردند. ما که آگاهی نداشتیم وقتی به انتهای کانال میرسیدیم متوقف میشدیم. بعد از آن حتی داخل این کانالها و در لبه آنها گلولههای توپی شکل فلزی گذاشته بودند که دهها سیخ به این گلولهها وصل بود. تمام این گلولهها توسط زنجیر به هم بسته شده بود. نگهبان عراقی به محض اینکه تهدید ما را میدید ضمن اینکه موقع فرار تیراندازی میکرد یکی از این گلولهها را میانداخت داخل کانال. وزن این گلوله باعث میشد تا دیگر گلولهها هم داخل کانال بیفتند و وقتی رزمندگان ما مخصوصاً در شب میخواستند از کانالها رد شوند صدها سیخ در پای آنها فرو میرفت. حتی من خودم دیدم در این کانالها دریچه فلزی گذاشته بودند و شبها این دریچه را قفل میکردند.در دروس نظامی و آئیننامههایی که ما داشتیم و بر اساس آن عمل میکردیم یک میدان مین دارای یک نوار نامنظم در جلو و سه نوار نامنظم در عقب است و عمق میدان مین از 100 متر تجاوز نمیکند. منتها از اواسط جنگ به بعد عمق میدان مین عراقیها به 1300 متر میرسید. 1300 متر و 31 نوار مین. در میدانهای مینی که توسط ما ایجاد میشد ده هزار یا نهایت 20 هزار مین کار میگذاشتیم، اما در میدانهای مین عراق صحبت میلیون بود. الان هم که 20 سال است ما میادین مین را پاک میکنیم تخمین میزنند هنوز هشت تا ده میلیون مین عراقی در خاک ما باشد. من که خودم افسر مهندس بودم تعجب میکردم. این حجم از عملیات مینگذاری نزدیک به 1000 گردان مهندس میخواست که از عقل به دور بود ارتش عراق این حجم گردان مهندس داشته باشد. وقتی من یک سرگرد مهندسی عراق را در عینخوش اسیر کردم، از او پرسیدم شما چگونه در این حجم مینگذاری میکنید؟ او به من گفت ما از هر کشوری که مین میخریم خودش هم موظف است این مینها را کار بگذارد. باز این افسر عراقی میگفت که معمولاً پول کارگذاشتن این مینها را که بین پنج تا هفت دلار برای هر مین است عربستان سعودی میدهد. ما فهمیدیم که ارتش عراق فقط مینگذاریهای موضعی را خودش انجام میدهد و میادین مین بزرگش را کشورهای دیگر ایجاد میکنند. این بود که اگر ما میگوییم در جنگ تحمیلی همه دنیا در یک سمت بودند و ما در یک سمت، حرف گزافی نیست. در بعضی جاها عراقیها مینها را میپاشیدند و اصلاً در زمین کار نمیگذاشتند. در عملیات بیتالمقدس که ما روی کارون پل میزدیم، لابهلای شاخ و برگ درختچههای کنار رودخانه، مین گوجهای بود. معلوم است که اینها را با هلیکوپتر از ارتفاع پایین ریخته بودند. باز صحبت عملیات بیتالمقدس شد. عراق در برابر خرمشهر هم موانعی ایجاد کرده بود که من میگفتم محال است نیرویی چند برابر قویتر از ما هم از این موانع بگذرد. اما لطف خدا این غیرممکن را ممکن کرد. عراق در خرمشهر حتی داخل دیگ زودپز، زیر تخت، داخل کمد خانههای مردم هم مین گذاشته بود که از ما تلفات بگیرد. آن وقتها ما هنوز مینکوب نداشتیم. الان هم که مینکوب داریم و برای میدانهای مین باقیمانده از جنگ از آنها استفاده میکنیم کارآیی خیلی پایینی دارند. چون اولا همه جاهایی که عراق میدان مین ایجاد کرده دشت مسطح نیست که مینکوب حرکت کند و در ثانی مینهای باقیمانده در اثر جابهجایی تا عمق 80 سانتیمتری زمین فرو رفتهاند. البته در زمان جنگ ما یک نوع مینکوب ساختیم. یک شب من در تلویزیون عراق دیدم حدود ده تانک تی-72 پشت یک میدان مین مستقر هستند. جلوی تانکها یک قطعه فلزی مثلثیشکل بسته شده بود. بعد از اینکه دستور حرکت به این تانکها داده شد تانکها این دو مثلث را به صورت هیدرولیک به جلوی تانک آوردند و وقتی تانک به سرعت در میدان مین حرکت کرد به علت فرم گوشهای این بیل، مینها همه به یک سمت منحرف شدند. یعنی تانکها آمدند رد شدند و همه مینها مثل چغندر کنده شده در خاکریز پخش شدند. ما هم آمدیم با بولدوزرهایمان این کار را کردیم. عراقیها هم در جواب ما ته میدانهای مین خودشان کانال آب حفر کردند. وقتی بولدوزرهای ما به ته میدان میرسیدند میدیدند که نه راه پس دارند و نه پیش و هدف قرار میگرفتند. عراق این موانع مین را با سیم خاردار، با کانال و تله انفجاری تقویت کرده بود و واقعاً در اواخر جنگ ما را دچار مشکل کرده بود. حالا توجه کنید عراقیها چطور این همه کانال میکندند. یک بولدوزر میتواند خاکی را که کنده 100 تا 200 متر جابهجا کند. حالا اگر لازم شود این مسافت به 500 یا 600 متر افزایش پیدا کند، دیگر کارآیی ندارد. عراقیها برای حفر کانال از یک دستگاه به نام اسکریپل استفاده میکردند. اسکریپل دستگاهی است که در روی زمین حرکت میکند. بیل از زیر شکمش باز میشود، خاک زمین را کنده و داخل خودش میبرد. بعد میرود در یک جای مشخص دوباره این دریچه را باز میکند و خاک را آنجا پهن میکند. اسکریپل اول میآمد کانالی حفر میکرد به عمق 40 تا 50 سانتیمتر و میرفت. اسکریپل دوم آن 40 سانتیمتر را میکرد 80 سانتیمتر و میرفت. تا اسکریپل پنجم که کانالی به عمق دو متر حفر کرده بود. آن وقت این کانالها را با مین و سیم خاردار پر میکرد. بیل مکانیکی نه توان این کار را داشت و نه با نظم و سرعت میتوانست این کار را بکند. در ضمن جثهاش هم بزرگ بود و در دید تیرها قرار میگرفت. اسکریپلها ماشینهای کوتاه و درازی بودند. عراق در ساخت استحکامات به چنان خبرگیای رسیده بود که در جنگ اول خلیجفارس نیروهای آمریکایی وارد میادین مین عراق نشدند، بلکه آنها را دور زدند و انگلیسیها که خواستند به صورت خطی از این میادین عبور کنند در آنها گیر کردند. چون پاکسازی آن حجم مین کار چند روز نبود که بتوانند این کار را بکنند. ما در ارتش در اواخر جنگ برای راندن بولدوزر و دیگر وسایل مهندسی نیرو کم آورده بودیم و از سربازها استفاده میکردیم. بیشتر شهدای مهندسی ارتش هم از این بچهها هستند. حالا عراقیها چه کار میکردند؟ صبح به صبح که میشد چهار، پنج تا اتوبوس میآمد پشت بصره و افراد لباس شخصی را که ارتشی نبودند پیاده میکرد و اینها میآمدند پشت دستگاههای مهندسی تا شب کار میکردند. حالا یا ما میزدیم یا به خانه بر میگشتند. میخواهم بگویم عراق از تمام توان بالقوه مملکت استفاده میکرد و مملکت در خدمت ارتش بود. ما در اواخر جنگ دیگر یک سرباز عراقی را روی زمین نمیدیدیم. همه رفتوآمد آنها از داخل کانالها بود و ما واقعاً تعجب میکردیم که واقعاً اینها چطور این همه کانال کندهاند. حالا چه ترسی بود، چه انضباطی بود، چه استبدادی بود که اینها این جور کار میکردند و عرق میریختند. امروزه نسل جوان ما جوری برایش تعریف شده که ما یک ارتش پفکی را شکست دادیم. نه، ما واقعاً با یکی از منسجمترین ارتشهای دنیا طرف بودیم. مطمئن هستم که خط و خطوط این کارها را روسیه، فرانسه، احتمالاً رژیم صهیونیستی و آمریکا میدادند. درباره مثلثیهایی که عراق در خطوط پدافندی خود در عملیات رمضان استفاده کرد هم صحبت بود که طراحان رژیم صهیونیستی به آنها آموزش دادهاند. بعضی میگفتند این مثلثها از لانه اژدها که روسها در استالینگراد به کار بردند به عراق منتقل شده است. خلاصه کشورهای غربی و شرقی با کمال میل، دانش نظامی خودشان را در اختیار عراق قرار دادند،البته با بهایی که ما نمیدانیم. این مثلثها شبیه دژ بارلو رژیم صهیونیستی در سینا بود، اما تفاوتهایی با آن داشت. خط بارلو یک خط ممتد بود. این مثلثیها از همه آنها قویتر بود. به نظرم اینها یک نبوغ نظامی بود و باید در دانشگاهها تدریس شود. اولین جایی که در آن عکسهای هوایی گرفته شده و بررسی میشد قرارگاه کربلا بود. ما عکسها را که دیدیم تعجب کردیم که ارتش عراق این استحکامات را چطور دارد میسازد. چون کسی دقیقاً نمیدانست اسم اینها چیست، اسمشان را گذاشتند مثلثی. ما هم از نظر سرعت و هم از نظر کیفیت ساخت این استحکامات تعجب کردیم. شب و روز داشتند کار میکردند. ما خاکریزهای مثلثی را که دیدیم حس کردیم رسوخ به آنها ممکن نیست، آنقدر که این مواضع مثلثی را اصولی ساخته بودند. ببینید! ارزش مواضع در این است که همدیگر را پوشش بدهند. این مثلثها بهخوبی همدیگر را پوشش میدادند. علاوه بر اینکه یک پدافند دورتادور را امکانپذیر میساختند. هر روز که عکسهای هوایی را میدیدیم یک پدیده جدید مشاهده میکردیم. عراقیها علاوه بر این موانع در کانالها نفت سیاه هم ریخته بودند برای آتش زدن. برگردیم به خود عملیات. به هر حال یک محور ما که شامل لشکر 92 زرهی اهواز و تیپهای نجف و امام حسین(ع) سپاه بود خط عراق را بهخوبی شکافت. واحدهای مهندسی توانستند در برابر لشکر 92 چند معبر باز کنند. در کنار یگان مجاور که لشکر 77 مشهد و واحدهایی از سپاه هم بود، چند معبر باز شد اما آنها با این مثلثیها درگیر شدند و نتوانستند پا به پای یگان مجاور حرکت کنند. تا صبح تانکهای لشکر 92 به نهر کتیبان رسیده بودند. من یادم هست فرمانده تیپ 1، شهید صفوی، گفت من به نهر رسیدم و پمپی که آب را از نهر کتیبان به داخل کانال پرورش ماهی میریزد با تانک منهدم کردم. چند نفر داخل قرارگاه خندیدند که اشتباه کرده. منتها کمی بعد خبر تایید شد. آنها 20 کیلومتر جلو رفته بودند، اما واحدهای مجاور نتوانستند، نتیجه این شد که یک لشکر عراقی پاتک زد و به نیروهای پیشرویکننده ما بهشدت صدمه زد. ممکن است بعضی عنوان کنند اگر جهاد و مهندسی ارتش در جناح راست این نیروی پیشرویکننده خاکریز میزد ما میتوانستیم پاتکهای عراق را دفع کنیم. اما باید گفت این کار اصلاً عملی نبود. آنقدر دور جنگ بالا گرفته بود. وسایل مهندسی ما هم پابهپای تانکها جلو رفته بودند. منتها نتوانستند آنجا خاکریز بزنند. عراقیها 17 تا از وسایل مهندسی ما را پشت نهر کتیبان منهدم کرده یا به غنیمت گرفتند و تمام رانندهها را جمع کرده، جلوی وسایل اعدام کرده بودند. ما عکس رنگی این جنایت را بعداً در مجله تایمز دیدیم. عکس هم نشان میداد که بچههای ما توانسته بودند فقط 30 سانتیمتر خاکریز بزنند. زدن خاکریزی که جلوی تک یک لشکر تانک را بگیرد مستلزم تلاش چهار، پنج روزه بود و ما نمیتوانستیم در عرض چند ساعت این کار را بکنیم. بولدوزر باید حداقل 35بار بیاید و برود تا یک خاکریز مناسب بزند. آن هم اگر آتش دشمن نباشد. تازه هر خاکریزی بسازی، تانک از آن رد میشود و باید موانع هم پشت خاکریز ایجاد کرد. ما در عملیات رمضان یک ابتکار هم به خرج دادیم و صدای لودر و بولدوزر را ضبط کردیم. در منطقهای که مهندسی ما کار نمیکرد این صدا را پخش کردیم تا دشمن گمراه شود؛ به این خاطر که به شدت روی بچههای مهندسی ما شلیک میکردند. اگر عملیات رمضان برای ما عدم موفقیت بود ما باید بدانیم ابزاری هستیم در دست مشیت الهی. ما در مرحله اول عملیات، مشکل پیدا کردیم. شاید ما اول عملیات موفق میشدیم و سه لشکرمان داخل رخنه میشدند و بعد شکست میخوردیم که تلفاتمان بسیار میشد. کسی که پشت صحنه را خبر ندارد. یک بحث را هم مطرح کنم و آن اینکه بعضی میگفتند ما نباید عملیات رمضان را انجام میدادیم و باید با عراق پس از بازپسگیری خرمشهر صلح میکردیم. سؤال من این است که سوریه چند سال است پس از پذیرفتن آتشبس به دنبال بلندیهای جولان است که اشغال شده؟ این نظرات سادهانگارانه است که عراق قسمتی از خاک ما را که در اختیار داشت پس از آتشبس در عملیات بیتالمقدس به ما پس بدهد. در عملیات طریقالقدس بعد از اینکه من رفتم و شهر بستان را دیدم که آزاد شده و به قرارگاه اعلام کردم، رادیوی ما آزادی بستان را اعلام کرد. عراق بالاترین و انبوهترین آتش را در تنگه چزابه ریخت و صدام آمد در منطقه و گفت من از توپخانه میخواهم که این شهر را بگیرد و به من تقدیم کند. نتیجه این حرف این شد که نمیشد تعداد گلولههای توپ را شمرد. ولی آنجا یک فرمانده گردان و گردانش از لشکر 16 زرهی قزوین به نام مخبری ایستادند و واقعاً ما عدم تسلیم دوباره بستان را مدیون ایشان هستیم. البته ایشان بعدها در غرب کشور شهید شد. در فاو هم همین طور، واقعاً بچههای سپاه در برابر پاتکهای گارد جمهوری عراق برای پسگرفتن فاو پایداری کردند. یک نکته هم راجع به فرماندهانمان بگویم امثال همت، باکری، خرازی همه در خط شهید شدند. به ندرت گلولهای آمد 30 کیلومتر عقبتر به اینها بخورد و اینها شهید شوند. متوسلیان در فتح خرمشهر گلوله به پایش خورد و زخمی شد. معلوم است کجا بوده که گلوله کلاشنیکف به او اصابت کرده. من باید اینجا درباره بچههای جهاد که زیاد با آنها کار کردم صحبت کنم. امثال حاج آقا ورشابی که زندگیاش را در جنگ گذاشت، شهید محمدتقی رضوی، شهید حاجیان، شهید طرحچی، حاج آقا فروزش یا حاج آقا فروزنده. اینها آدمهایی بودند که انسان در برابرشان احساس ضعف و ناتوانی میکرد. در یک عملیاتی جهاد فارس آمده بود و پیرمردی مسؤول آنها بود به اسم حاجآقا جزایری. این مرد، عجیب بزرگوار بود. بچههای جهاد را صدا میکرد و میگفت مبادا بفهمم روی یک خاکریز یک بیل بیشتر ریختید. شما رسالتتان عدالت محض است. وقتی آمدند در گوشش گفتند بیا جنازه پسرت را که شهید شده ببین که میخواهیم منتقلش کنیم، گفت همه جنازهها را که آوردند همه را با هم میبینم. یا در بستان ما یک جاده شنی ساخته بودیم و شهید ساجدی به من میگفت دوست دارم وقتی شهید شدم اسم من را روی این جاده شنی بگذارید. کنار همان جاده هم شهید شد و اسمش را روی آن جاده گذاشتیم که هنوز هم هست. اینها انسانهایی بودند که من فکر میکنم آن دنیا میتوانند شفاعتکننده صدها نفر باشند، بسکه باتقوا بودند. بعضیها هنگام روایت جنگ میخواهند خودشان را بالا ببرند، ده نفر دیگر را خراب میکنند. یعنی میخواهند خودشان را پرفروغ نشان دهند بقیه را کمفروغ جلوه میدهند. نقش یک پیرزن در حاشیه کویر که یک تخممرغ به جبهه میدهد شاید از من رزمنده در جنگ بیشتر بوده. در بیان واقعیتهای جنگ باید مراقب باشیم.باید واقعیتها را بگوییم. من واقعاً از جناب شمخانی متشکرم که در رسانه ملی بخشی از واقعیتهای جنگ را بازگو کرد. نکتهای که باز هم تکرار میکنم اینکه ما یکی از بهترین ارتشهای منطقه را شکست دادیم. من حتی ارتش عراق را از ارتش رژیم صهیونیستی جسورتر میدانم. این ارتش در زرهی و توپخانه عالی و در مهندسی و ترابری فوق عالی بود. ما یک ارتش پفکی را شکست ندادیم. این ارتش در منطقه بهترین بود مجله همشهری
-
آشنایی با زیردریایی هسته ای کورسک و معمای عجیب آن
mahdi7243 افزود یک موضوع در زیردریاییهای استراتژیک
زیردریایی هسته ای کورسک ابعادی در حد یک استادیوم فوتبال و ارتفاعی برابر با یک ساختمان 8 طبقه داشت. کورسک به موشکهای هسته ای بالستیک و اژدرهای مافوق سریع اشکوال مسلح بود و کمتر زیردریایی هسته ای در زرداخانه غرب وجود داشت که از نظر توان و قدرت آتشی بتواند با آن برابری کند. اشکوال 10 بار از اژدرهای ساخت غرب سریعتر می باشد و شاید تنها ترس از این اژدرهای رعب آور بود که تراژدی کورسک را رقم زد. سال 2000؛ دریای بارنتز: با آغاز مانورهای دریایی روسیه دو فروند زیردریایی آمریکایی ،یو.اس.اس تولیدو و یو.اس.اس ممفیس، به این منطقه اعزام شدند تا اطلاعات دست اولی از توانایی های حریف جمع آوری کنند. علاوه برآمریکایی ها، یک فروند زیردریایی هسته ای بریتانیایی و یک فروند شناور اطلاعاتی نروژی هم در منطقه حضور داشت و ماهواره های جاسوسی دنیای غرب تمامی منطقه را به دقت زیرنظر گرفته بودند. روسها قصد داشتند تا سیستمهای تسلیحاتی جدیدی را در این مانور آزمایش کنند و کسب اطلاعات دست اول درباره آنها برای کشورهای غربی ،به ویژه آمریکا، حیاتی بود. بعضی منابع اطلاعاتی اظهار می کنند که روسیه از یک هیئت نظامی چینی دعوت کرده بود که از نزدیک شاهد مانور نظامی روسها باشند. شاید روسها قصد داشتند تا چینی ها را تحت تأثیر قراردهند تا معاملات تسلیحاتی جدیدی را پایه گذاری کنند. در ساعت 8:51 روز شنبه 12 آگوست، ناخدای کورسک به کشتی سرفرماندهی "پترکبیر" اطلاع داد که عمق دریا می رود تا برای شلیک اژدرهایش آماده شود. در ساعت 11:28صدای انفجاری از انبار اژدرهای کورسک شنیده شد و آژیر خطر در زیردریایی روسی طنین افکن شد. 2 دقیقه و 15 ثانیه بعد صدای انفجار دیگری شنیده شد و کورسک راهی اعماق دریا شد. 23 خدمه نجات یافته کورسک رآکتورهای هسته ای را از کارانداختند و در قسمت عقبی زیردریایی ،که دریچه خروج اضطراری در آن قرارداشت، جمع شدند. تراژدی کلیدخورده بود. کمی پس از قطع برق رآکتورها، سیستمهای تهویه هوا و روشنایی از کار افتادند و رشته امید این مردان به رسیدن کمک از خارج زیردریایی گره خورد؛ کمکی که هیچگاه به آنها نرسید. سروان کولسنیکوف ، که در میان نجات یافتگان ارشدترین افسر بود، اسامی هم قطارانش را بر دیواره کورسک نوشت. اندکی بعد، کولسنیکوف جملات زیر را به اسامی دوستانش اضافه کرد: " اینجا برای نوشتن خیلی تاریک است اما من سعی می کنم احساسم را بیان کنم. به نظر می رسد که بختی برای نجات نداریم، 10 تا حداکثر 20درصد. بگذار دست کم امیدوار باشم که کسی این نوشته ها را خواهدخواند. اینجا اسامی کسانی که در قسمت نهم جمع شده اند وسعی در فرار دارند نوشته شده است. با احترام به همگی آنان، نیازی به ناامیدی نیست." تمام شناورهای روسی که در منطقه بودند صدای 2 انفجار را ثبت کردند اما اقدامی برای نجات کورسک نکردند. آنها فکر می کردند که این صداها قسمتی از انفجارهای برنامه ریزی شده مانور است. در حقیقت، اولین زیردریایی ها نجات در ساعت 8:40 صبح فردا به محل غرق شدن کورسک رسیدند. پس از قطع ارتباط کورسک دریاسالار پوپوف ،فرمانده ناوگان دریای شمال و فرمانده مانور، دستور داد تا رزمناو هسته ای پترکبیر منطقه مانور را ترک کند. پس از آن، پوپوف با هلیکوپتر به خشکی بازگشت و برای چند ساعتی ناپدید شد. یک ناوشکن روسی به محل حادثه رسید و در بالای سر کورسک ایستاد و شروع به پرتاب کردن بمبهای زیرآبی کرد. روابط عمومی ناوگان دریای شمال علت این انفجارها را دورنگه داشتن زیردریایی های خارجی از محل حادثه عنوان کرد. در آن زمان یک ایستگاه لرزه نگاری نروژی 40 انفجار را ثبت کرده بود. رئیس جمهور وقت روسیه، ولادیمیر پوتین، کمکهای کشورهای اروپایی و آمریکایی را برای بیرون کشیدن کورسک نادیده گرفت.. غواصان روسی8 روز پس از فاجعه به دریچه خروج کورسک رسیدند. غواصان تأیید کردند که داخل کورسک را آب فراگرفته و امیدی برای نجات بازماندگان حادثه نیست. اما علت اصلی غرق شدن کورسک چه بود؟ امروزه 7 تئوری اصلی درباره غرق شدن کورسک وجود دارد: 1. تصادم و انفجار. 2. انفجار یکی از اژدرهای کورسک. 3. انفجار هیدروژن در باتریخانه کورسک. 4. شکست بدنه در اثر به سطح آمدن سریع زیردریایی(پرش نهنگ قاتل). 5. شبیه سازی عملیات نجات و انفجار در زمان شبیه سازی. 6. انفجار یک اژدر جدید در حین شلیک آزمایشی. 7. انفجار در اثر آتش خودی. در این میان، جالبترین تئوری غرق شدن کورسک به دست زیردریایی های آمریکایی حاضر در منطقه است. دوستداران تئوری توطئه بیان می کنند که تولیدو در زمان غرق شدن کورسک در حال تعقیب زیردریایی رقیب بوده است. در حالیکه تولیدو به آرامی حرکات کورسک را تعقیب می کرد نتوانست تغییرسرعت و مسیر کورسک را پیش بینی کند و در نتیجه با کورسک تصادم کرد. این تئوری علت خراش طولانی بر روی بدنه کورسک و ضربه ای که به دم آن وارد شده را توضیح می دهد. ظاهرا ناوسرفرماندهی پترکبیر صدای برخورد را ثبت کرده است. تولیدو بر اثر وحشت خدمه از نزدیک شدن و تغییر مسیر ناگهانی کورسک کنترل زیر دریایی را از دست داده و دراثر برخورد به سختی آسیب دید و سعی کرد تا از منطقه مانور فرارکند. در این زمان زیردریایی دوم آمریکایی ،ممفیس، سعی کرد تا فرار تولیدو را پوشش دهد و به کورسک نزدیکتر شد. خدمه ممفیس ،به وسیله سونار، صدای بازشدن دریچه های اژدرافکن کورسک را شنیدند و اطمینان پیداکردند که ناخدای کورسک پس از تصادم با تولیدو دستور شلیک به زیردریایی های آمریکایی را صادرکرده است. اژدرهای اشکوال به قدری سریع هستند که در صورت شلیک شدن زمانی برای ممفیس باقی نمی ماند تا از چنگال آنها فرارکند. ناخدای ممفیس از ترس اشکوال های روسی دستور یک حمله پیشگرانه به کورسک راصادرکرد. یک اژدر مارک-48 به سوی کورسک شلیک شد و در سینه آن نشست. این اولین افنجاری بود که صدایش شنیده شد. نظریه پردازان تئوری توطئه سوراخ دایره ای شکل بزرگی که در بدنه کورسک یافته شد را دلیلی بر اثبات نظر خود می دانند. پس از اینکه رسانه های عمومی به این سوراخ پرداختند دیگر اجازه دسترسی و بازدید از این سوراخ به خبرنگاران داده نشد. کورسک به اندازه ای قوی بود که اژدر آمریکای نتوانست آن را از صحنه به در کند. کورسک به مسیرخود ادامه داد اما انفجار مارک-48 سبب شد که آتش قسمت انبار اژدرها را فرابگیرد. تلاش برای خاموش کردن آتش به جایی نرسید و کمی بعد اژدرهای کورسک منفجر شدند و با این انفجار روند غرق شدن آن آغازشد. شدت انفجار اژدرهای کورسک به اندازه بود که ممفیس را به سختی تکان داد و بیشتر ایستگاه های لرزه نگاری شمال اروپا آن را ثبت کردند. قدرت این انفجار برابر با 5 کیلوتن تی.ان.تی یا 4.2 ریشتر برآورد شده است. زیردریایی های روسی که فردای غرق شدن کورسک به محل حادثه رسیدند یک درخواست کمک را ثبت کردند. در ابتدا گمان برده شد که این پیام از داخل کورسک می آید. بررسی های بعدی نشان داد که منبع این پیام یک دستگاه خودکار است. در زیردریایی های ناتو دستگاهی است که در صورت صدمه دیدن زیردریایی به صورت خودکار پیام کمک ارسال می کنند. آیا این پیام را تولیدو ارسال کرده بود؟ هواگردهای روسی ردی از روغن را بر سطح دریای یافتند که می توانست آنها را در یافتن زیردریایی آمریکایی یاری دهد. ممفیس به آسانی توسط هواپیماهای روسی شناسایی شد و گزارشهای رسمی نروژ نشان می دهد که هواپیماهای ضدزیردریایی روسی ممفیس را تا آبهای ساحلی نروژ تعقیب کرده اند. پترکبیر یک پیام اضطراری بر روی فرکانسهای ناتو را ضبط کرده است که در آن ممفیس تقاضای اضطراری برای رفتن به یکی از بنادر نروژ را می کند. ممفیس به نروژ رفت و 7 روز از ترس به دام افتادن زیر دریاییهای روسی در یکی از بنادر این کشور مهمان بود. عکسهایی که ماهواره های جاسوسی روسی از ممفیس برداشتند نشانه هایی از آسیب را در قسمت جلوی بدنه آن نشان می داد. شاید این آسیب در اثر انفجار دوم کورسک بر ممفیس وارد شده بود. پس از آن که نروژ توان دیدن خشم روسها را نداشت درخواست خروج ممفیس را کرد در نتیجه ممفیس شبانه از آبهای نروژ خارج شد و چند روزی را در یکی از بنادر بریتانیا پنهان شد. اما بر سر تولیدو چه آمد؟ آمریکایی ها بیشترین تلاش خود را صرف این کردند که تولیدو را نجات دهند چرا که روسها میدانستند که زیر دریاییهای غرب برای رویت مانور به محل آمده اند ولی بعد از انفجار کورسک انها به همه ناوگانهای حاضر اعلان منطقه جنگی کرده و دستور خروج دادند و اگر تولیدو اسیب دیده در صحنه میماند علنا وارد نبرد با ناوگان تا دندان مسلح روسها میشد در نتیجه آنها ممفیس را چون طعمه ای بر سر راه قراردادند و توجه روسها را به آن جلب کردند تا تولیدوی آسیب دیده بتواند به آمریکا بازگردد. لاشه کورسک در سال 2001 و با صرف هزینه ای معادل با دوبرابر بودجه سالانه نیروی دریایی اروپا از آب خارج شد. بدنه پس از بررسی به کوره ذوب فلزات فرستاده شد و سینه کورسک که در زیر آب باقی مانده بود توسط مینهای زیرآبی منفجر شد. نظریه پردازان شکاک بیان می کنند که گزارش 2000 صفحه ای روسها از این حادثه پر از نقاط تاریک است و بعضی باور دارند که آمریکاییها از ترس عملیات متقابل روسیه حاضر شدند تا خسارت و امتیازات زیادی به روسها بپردازند مشروط بر اینکه ناوگان دریایی انها در اروپا ایمن بوده و دست داشتن آنها در این حادثه مسکوت بماند. یک سفر مخفیانه از طرف رئیس سیا پس از اعلام منطقه قرمز در اروپا و یک اعلان جنگ محترمانه به ناوگان دریایی غرب توسط روسیه به مسکو این شک و گمانها را بیش از پیش تقویت می کند و از همه مهمتر اقدام روسها در نصب پرچم در قطب شمال و اعلام جهانی مالکیت آن ! و در آخر بر سر کورسک چه آمد ؟؟؟ منبع: [url="http://military-technology.mihanblog.com"]http://military-tech...y.mihanblog.com[/url] -
آشنایی با زیردریایی هسته ای کورسک و معمای عجیب آن
mahdi7243 پاسخ داد به mahdi7243 تاپیک در زیردریاییهای استراتژیک
پرشین جان عالی بود ممنون -
آشنایی با زیردریایی هسته ای کورسک و معمای عجیب آن
mahdi7243 پاسخ داد به mahdi7243 تاپیک در زیردریاییهای استراتژیک
احتمالا رضا جان با آدم فضایی ها -
رزمناو كلاس اسلاوا ( قسمت 3 بررسي رزمناو...)
mahdi7243 پاسخ داد به FLANKER تاپیک در رزمناوها و ناوشکنها
آره رضا جان انشاالله -
آشنایی با قدرتمند ترین و پیشرفته ترین نفربر جهان ، پتریا
mahdi7243 افزود یک موضوع در نفربرها و خودروی های رزمی پیاده نظام
این نفربر در نوع خود به جرات می توان گفت که جزو 3 نفربر برتر جهان است . بر خلاف همیشه این بار آمریکا نیست که حرف اول را در صنایع نظامی می زند بلکه این بار کشور های اروپایی و آسیایی در این مورد از آمریکا پیشی گرفتند . Patria AMV یک نفربر 8 چرخ ساخت کشور فنلاند است . نمونه اولیه این نفربر در سال 2001 طراحی و در سال 2003 تحویل نیروی زمینی فنلاند شد . یکی از ویژگی های این نفربر در این است که این نفربر به سیستم های بسیار قوی رادیویی و ارتباطی و همینطور سلاح های بسیار متفاوت با دیگر نفربر های ساخت این کشور مجهز هست . لهستان در حدود 303 نمونه از این نفربر را به فنلاند سفارش داده است که این برنامه تا سال 2010 ادامه خواهد داشت . حدود 7 کشور از این نفربر قدرتمند استفاده می کنند . ویزگی های بخصوصی این نفربر دارا است . این نفربر 8 چرخ علاوه بر اینکه در آب حرکت کند و با سرعت 120 کیلومتر در ساعت می تواند برجک این نفربر شبیه به تانک است و همچنین قابلیت دارد به یک توپ 76 م م تجهیز شود . این تانک به سیستم های دید در شب ، دوربین تا برد 6 کیلومتر و همچنین سیستم های RWE34 مجهز هست . سیستم RWE34 قادر است با استفاده از تصاویر ماهواره ای راه درست را به سرنشینان بدهد و همچنین به کمک این سیستم قادر هست از محل مربوط عکسبرداری کند و آنرا به مرکز فرماندهی بفرستد . در کل یک نفربر عملیاتی و شناسائی است . سیستم های جنگ افزاری وجود برجک arecson سبب این شده تا این نفربر به قویترین و بهترین سیستم های جنگ افزاری تجهیز شود . می توان از این سیتسم های جنگ افزاری 6 راکت ضد تانک و نفربر ، دو توپ هوایی 40 میلیمتری ، توپ 78 میلیمتری و 3 راکت انداز زمین به هوا را نام برد . پتریا جزو محدود نفربر هایی است که می تواند به توپ ضد هوایی و آن هم به دو دستگاه تجهیز شود . این نفربر می تواند با بهره گیری از سیستم های جی اک سشیون 5 و با استفاده از برجک arecson اهداف هوایی را به طور دقیق شناسائی و مورد هدف قرار دهد . در اصل هدف اصلی فنلاند برای ساخت پتریا یک نفربر آبی خاکی ، عملیاتی و شناسائی بود . همانطور که می دانید اکثر نفربر ها به کالیبر های 7.62 مجهز هستند و جالب است که بدانید پتریا قادر است به دو قبضه از این کالیبر تجهیز شود . باید خاطرنشان کرد کهاز لحاظ دارا بودن جنگ افزار ،نفربر پتریا هیچ گونه رقیبی در جهان ندارد . یکی دیگر از ویژگی های برجسته پتریا در قدرت آتش توپ 78 میلیمتری آن است . و همچنین توپ ضد هوایی آن که تا کنون امتحان خود را بار ها پس داده است . اکثرا این توپ ضد هوایی برای انهدام بالگرد ها به کار گرفته می شود که در این امر بسیار وفق بوده است چراکه سیستم OIV8 که یک سیستم هدایت گر است به راحتی می تواند بالگرد ها با سرعت 100 تا 200 کیلومتر در ساعت را شناسائی کند و به صورت اتومتیک واکنش نشان دهد . یکی از همین ویژگی های جنگ افزاری این نفربر وجود سیستم های PATRIO است که ساخت خود کشور فنلاند است . سیستم PATRIO برای اهداف هوایی طراحی شده است و وظیفه واکنش به حملات هوایی را بر عهده دارد . این سیستم توپ ضد هوایی و 3 راکت را کنترل می کند که به محض رهگیری هدف ، اون رو به صورت خیلی دقیق و به صورت اتوماتیک مورد هدف قرار خواهد داد . طبق گفته مهندسین نیروی زمینی فنلاند امکان موفق بودن این سیستم در انجام ماموریت ها 90 درصد است . این در حالی است که آمریکا از این سیستم استفاده نمی کند . از این ها گذشته به برجک این نفربر می رسیم که در نوع خود بی نظیر است . این برجک می تواند در عرض 6 ثانیه یک چرخش کامل 360 را انجام دهد و همچنین قادر است به تعداد زیادی تجهیزات و سیستم های جنگ افزاری نجهیز شود . این نفربر قادر است به برجکی مانند تانک و به اندازه و بزرگی همان برجک ها تجهیز شود و قادر است به یک توپ 90 کیلیمتری برای این کار تجهیز شود . یکی دیگر از ویژگی های پتریا دارا بودن به یک توپ بسیار مخصوص و منحصر به فرد است . این توپ CARTIO نام دارد که می تواند اهداف هوایی و زمینی را مورد هدف قرار دهد یعنی هم می تواند اهداف زمینی را مورد هدف قرار دهد و هم می تواند بر علیه بالگرد ها استفاده شود . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_3-Patria-AMV~0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PATRIA_AMV_TR.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_800px-AMV_AMOS.jpg[/img] سیستم های رادیویی ، ارتباطی ، ماهواره ای یکی دیگر از ویزگی های نفربر پتریا در داشتن سیستم ها و دستگاه های ماهواره ای و ارتباطی بسیار قوی است که در اکثر نفربر ها این دستگاه ها دیده نمی شود . یکی از همین سیستم ها RWE34 نام دارد که در نوع خود بی نظیر که البته از خانواده Global Positioning Systems است ولی کمی متفاوت است . در این نفربر سه نمونه متفاوت از این سیستم های راداری و ماهواره ای وجود دارد . سیستم RWE34 قادر است شرایط آب و هوایی ، ساعت ، مناطق جغرافیایی ، مسیر حرکت ، هواگرد ها ، خودرو های نظامی در حال حرکت و ... را به سرنشینان نشان دهد . در نخست این سیستم فقط در اختصار آمریکا و بیشتر به صورت نظامی از آن استفاده می شد که بعد از سال 1980 استفاده از ان آزاد شد . سیستم های Global Positioning Systems که در این نفربر کاربرد دارند به سه نمونه متفاوت تقسیم می شوند . از این سه نمونه می توان RWE34 ، RWD34 و RDW3 رو نام برد . RWD34 برای مشخص کردن راه و هدایت به کار گرفته می شود و همچنین شرایط آبو هوایی را در اختیار هدایت کننده نفربر قرار می دهد . سیستم دیگر RWE34 نام دارد که این سیستم وظیفه شناسائی هواگرد ها و خودرو های نظامی در منطقه را بر عهده دارد که البته این سیتسم تا 30 کیلومتر برد دارد که البته بسیار گران قیمت است و همچنین ساخت آن فقط به کشور هایی چون ایالات متحده ، کانادا ، فرانسه ، آلمان ، فنلاند ، لهستان ، انگلستان ، اسپانیا ، چین و مکزیک خطم می شود . سیستم دیگر RDW3 نام دارد که وظیفه اصلی آن عکسبرداری ، گرفتن فیلم ، قابلیت دادن دید تا برد 5 کیلومتری به سرنشینان را دارا است . تمام این سیستم ها به شکل نمایشگر مانیتوری هستند که این کار اگرچه از نظر اقتصادی اصلا به صرفه نیست ولی واقعا کاربرد خاصی در نفربر دارد . در مورد سیستم های رادیویی و ارتباطی باید گفت که این نفربر به سیستم های ETJA33 و TYJ67 تجهیز است . این سیستم های رادیویی یک نمونه از شاهکار های مهندسین نیروی زمینی فنلاند هستند که در دنیا نظیر ندارد . با استفاده از این سیستم های رادیویی سرنشینان می توانند در سیستم های ارتباطی دشمن اعم از تانک ها و نفربر ها دخالت کنند . در واقع همان استراق سمع هست که منافقین در زمان جنگ ایران و عراق از این کار برای پی بردن به برنامه ها و نقشه های نیرو های ایرانی استفاده می کردند ولی از این که این سیستم در یک نفربر وجود دارد . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_thum1ko~0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_PATRIA.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_pamv_01~0.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_nemoci8.jpg[/img] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_patriaAMOS.jpg[/img] زره ، استفاده ها ، نمونه ها و توضیحات کلی و همچنین مقایسه ببینید دوستان . این نفربر تقریبا یک نفربر بی همتا در جهان است . شکل ظاهری این نفربر به هیچ کدوم از نفربر های دیگه نمی خوره . این نفربر رو فنلاند به چندین نمونه مورد استفاده قرار داده . اگر به عکس های بالا خوب دقت کرده باشید متوجه این موضوع خواهید شد که پتریا در اشکال متفاوت است و اصلا عکس دیگری شباهتی به دیگری نداره . برای مثال در یکی از تصاویر بالا شما تصویر پتریا با دو توپ ضد هوایی را می بینید . ولی در تصویر پایینی شما تصویر پتریا با یک توپ 78 میلیمتری که می شه به عنوان هدف قرار دادن خطوط دشمن از اون استفاده کرد . در واقع توضیح و توصیف این نفربر نیاز به صفحاتی زیادی داره چراکه علاوه بر دارا بودن به سیتسم های رادیویی ، سیستم های ماهواره ای جی بی اس ، جنگ افزار های قدرتمند مانند راکت انداز های زمین به هوایی و ضد تانک ، دو توپ ضد هوایی ، دو کالیبر 7.62 . همچنین سیستم های رهگیری هواگرد ها تا برد 8 کیلومتر و همچنین سرعتی معادل 120 کیلومتر در ساعت و همچنین سرعتی معادل 11 کیلومتر در ساعت در آب ، حمل بیش از 11 نفر . مجهز بودن به انواع سیستم های شناسائی و تشخیص و تصویر برداری . تمام این ها نشانه بهترین نفربر دنیا و بی نظیر ترین نفربر تاریخ است . پتریا قابلیت مقاومت بیش از حد در جلوی آر پی جی داره و زره بسیار مقاومی داره که طبق گفته مهندسین نیروی زمینی فنلاند بهترین زره نفربر در جهان . این نفربر قادر است به بیش از 11 برجک متفاوت با استفاده متفوت تجهیز شود . نفربر هایی قابل قیاس با این نفربر نیستند چه از لحاظ زره ف جنگ افزار و چه از لحاظ سیستم های رادیویی ، حفاظتی ، و ماهواره ای . در واقع می توان گفت نفربری بی نظیر پر سرعت ، مدرن و قدرتمند . نفربری که قادر است با تهدیدات هوایی و زمینی همزمان مقابله کند . استفاده از یک توپ 78 میلیمتری برای یک نفربر بسیار زید است و می تواند حتی وظیفه یک تانک را انجام دهد ولی باید خاطرنشان کرد که طبق گفته سایت اف سی ان ساخت و تولید این نفربر تا سال 2020 ادامه خواهد داشت و بیش از 7000 دستگاه قرار است تا سال 2010 به نیروی زمینی فنلاند بپیونددد . این نفربر جزو نفربر هایی است که در عین حرکت قادر است شلیک کنه . [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/normal_LAND_Patria_AMV_BMP-3_Turret_IDEX_lg.jpg[/img] اطلاعات کلی کشور سازنده : فنلاند وزن : 26,000 kg طول : 7.7 m عرض : 2.8 m ارتفاع : 2.3 m سرنشینان : 13 نفر ماشین بخار : DI 12 Scania Diesel 360 kW (490 hp) قدرت : 15.6 kW/ نیروی حرکت : 800 km سرعت : 120 کیلومتر در ساعت سرعت در آب : 11 کیلومتر در ساعت کشور های دارنده : کرواسی فنلاند لهستان مراکش سلوانی آفریقای جنوبی امارات متحده عربی سلاح ها : توپ 30 mm کالیبر 7.62 سیستم ها : سیستم حفاظت NBS سیستم AMOS سیستم Denel Land Systems [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/VT-Patria-NEMO-4.jpg[/img]- 1 reply
-
- 1
-
آشنایی با قدرتمند ترین و پیشرفته ترین نفربر جهان ، پتریا
mahdi7243 پاسخ داد به mahdi7243 تاپیک در نفربرها و خودروی های رزمی پیاده نظام
منبع: http://www.defencetalk.com سینا جان -
همه ما اغلب در خبرها خوانده یا شنیده ایم که در پی سانحه هوایی، خلبان هواپیما با خروج اضطراری (Eject) و با کمک چتر نجات از مرگ حتمی رهایی یافته است . در این مقاله با این فرایند و چگونگی نجات جان خلبان توسط آن آشنا خواهید شد. مکانیزم انجام اجکت سیستم eject به این صورت عمل می کند که خلبان در اولین مرحله باید پوشش شیشه ای یا کاناپی هواپیما را از سر راه بردارد که برای این منظور در اطراف شیشه مواد منفجره مخصوص پیش بینی شده است که پس از کشیدن طناب مخصوص کاناپی از هواپیما جدا شده و سپس خلبان کلید eject را فشار می دهد تا راکتهای نصب شده در زیر صندلی خلبان را در مدت 1.8 ثانیه به ارتفاعی بالغ بر 100 متر پرتاب نماید . شرایط پرش باید طوری باشد که خلبان به صورت عمودی از هواپیما به بیرون پرتاب شود ، در غیر اینصورت ممکن است در اثر پائین بودن هواپیما با زمین اصابت کند . چتر خلبان داخل صندلی قرارداد و خلبان با صندلی پرتاب می شود .اجکت اکثراً زمانی صورت می پذیرد که دیگر هیچ شانسی برای ادامه پرواز وجود نداشته باشد و نجات جان خلبان در اولویت باشد. صندلی پرتاب شونده: eject Seat یا همان صندلی پرتاپ شونده ، دقیقآ مانند چتری است که چتربازان موقع پرش از هواپیما از آن استفاده می کنند . این چتر که البته مجهز تر از نوع چتر بازان است در زیر صندلی خلبان تعبیه شده است . و کمر بند های ایمنی صندلی در حقیقت بند های همان چتر است که خلبان قبل از پرواز و بعد از نشستن روی صندلی آن را از روی شانه های خود عبور داده و به قلاب های صندلی وصل می نماید . تست پرش در کارخانه ی مارتین بیکر تصویری از صندلی پرتاب شونده استفاده شده در انواع F-14 ساخت مارتین بیکر صندلی پرتاب شونده فقط مخصوص هواپیماهای شکاری است و در هواپیماهای مسافربری تعبیه نمی شود. وقتی خلبان شکاری مورد هدف قرار می گیرد .یا این که به دلایل نقص فنی هواپیما تعادل خود رو از دست می دهد ، و خلبان بعد از این که مطمئن می شود که هیچ امیدی به حفظ هواپیما نیست ، با فشار دادن دگمه ای یا کشیدن دستگیره پرتاب(در برخی انواع این عمل دو مرحله ای است) با فشار به بیرون پرتاپ می گردد و به دنبال آن چتر به طور اتوماتیک باز شده و جان خلبان رو نجات می دهد .بیان این نکته خالی از لطف نیست که بدانید در زمان جنگ تحمیلی بسیاری از خلبانان ما باوجودی که هواپیمای آن ها آسیب دیده بود و یا بخاطر اصابت گلوله مسلسل آتش گرفته بود ، تا آخرین لحظات به فکر سالم نشاندن هواپیما بوده و در این راه به شهادت رسیدند . در هنگام اجکت برای یک لحظه فشاری بیش از +18 جی به بدن انسان وارد می آید که اگر لباس های آنتی جی(جی سوت ) نباشند، قطعاً فرد در همان دم به دلیل افت کلی فشار خون (اختلاف فشار خارج بدن و عروق) جان خواهد سپرد. در ضمن، در بعضی مواقع، اجکت به صورت ناقص صورت می گیرد و ممکن است قسمتی از بدن خلبان به کابین برخورد کند (مانند شکستگی دست خلبان شهید محمود خضرایی به دلیل برخورد با کابین هنگام خروج اضطراری از هواپیما). در ضمن خلبان باید برای اجکت حتماً سرهای خود را تقریباً تا میان پاهایش بیاورد تا گردن او در هنگام اجکت از جا کنده نشود. یکی از خلبانان F-15C که حین تمرین در خلیج مکزیک، با سرعت 5/1 ماخ و در حالی که نوک هواپیما به سمت زمین بود، بیرون پرید و از 23 نقطه دچار شکستگی شدید شد ضمن اینکه 8 ماه تمام در بیمارستان بستری بود. البته عمل ایجکت تبعات بعدی را برای خلبان ایجاد می کند. بیشتر ایجکتها به علت فشاری که به کمر یا گردن خلبان وارد می کنند باعث آسیب دیدگی می شوند، ولی اگر سرعت و حرکت جنگنده در حد نرمال باشد، یعنی سرعت آن بیشتر از 700 یا 800 کیلومتر و در حال سقوط سریع نباشد، ایجکت کم خطرتر انجام می شود. برخی صندلی های پرتاب شونده مثل نوعی که در میگ29 یا 31 به کار برده شده طبق ادعای سازنده یعنی شرکت زوزدای روسیه، می تواند در هر ارتفاع و سرعتی، جان خلبان را نجات دهد، البته مشروط به اینکه خلبان از لباس و کلاه مخصوص ضدفشار که شبیه به لباس و کلاه فضانوردی است، استفاده کرده باشد. تصاویری از صندلی ..... [img]http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/4/41/MiG_Ejector_Seat.jpg[/img] [img]http://www.flightglobal.com/airspace/photos/militaryaviation1946-2006cutaways/images/12054/martin-baker-1948-mk1-ejector-seat-cutaway.jpg[/img] [img]http://www.dkimages.com/discover/DKIMAGES/Discover/previews/860/20133269.JPG[/img] [img]http://express.howstuffworks.com/gif/ejection-seat-goodrich-acesii.jpg[/img] تصویری از تست صندلی پرتاب : [img]http://express.howstuffworks.com/gif/ejection-seat-af-acesii.jpg[/img] [img]http://static.howstuffworks.com/gif/ejection-seat-nasa-blast.jpg[/img] چند تصویر زیبا از خروج اضطراری از هواپیما [img]http://www.flightglobal.com/blogs/aircraft-pictures/ejectlarge.jpg[/img] [img]http://www.didierbeck.com/pics/200603/ejection.jpg[/img] [img]http://njjewishnews.com/justASC/wp-content/uploads/2008/04/ejection.jpg[/img] http://www.flightglobal.com
-
دستت طلا رضا جان