-
تعداد محتوا
2,172 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
20
تمامی ارسال های oldmagina
-
فرماندهي و کنترل منبع : دانشگاه عالی دفاع ملی تعاريف: عبارت است از ترتيب دادن تسهيلات، وسائل ، نفرات و روشهايي که براي دريافت کردن، پرورش دادن و توزيع اطلاعاتي که مورد نياز تصميمگيرندگان، براي طرحريزي هدايت و کنترل عمليات است به کار ميرود. (کالينز، ۱۳۷۰: ۵۰۲) اعمال اختيار و هدايت از سوي يك فرمانده مشخص بر نيروهاي مامور براي تحقق ماموريت. به عبارت ديگر كاركردهاي مربوط به ترتيببندي نيرو، تجهيزات، ارتباطات، تأسيسات و راهكارهاي به كار گرفته شده توسط يك فرمانده در طرحريزي، هدايت، هماهنگسازي و كنترل نيروها و عمليات جهت تحقق كامل مأموريت. (علمايي، ۱۳۸۴: ۱۷۲) كنترل و هماهنگي عمليات، به وسيله فرماندهي، كنترل و ارتباط انجام ميشود. اين سيستم وسيلهاي است كه به وسيله آن فرمانده ساير سيستمهاي عملي را كه ميجنگند و يا از جنگ پشتيباني ميكنند درهم ميآميزد. اين سيستم شامل موارد زير است: «فرمانده و ستاد؛ مخابرات؛ سازمان ستاد؛ روش هاي جاري ستاد و تصميمگيري» (معين وزيري، ۳۶۳: ۳۰) فرهنگ لغات پايه شوروي، واژه فرماندهي و كنترل را به شرح زير تعريف ميكند: «هدايت مستمر فرمانده يا ستاد بر كليه مراحل فعاليت واحدهاي زير مجموعه (هوايي، دريايي، زميني) در دستيابي به مأموريت محول شده. مداومت، استواري و راسخ بودن، انعطافپذيري و سرعت در عكسالعمل به تغييرات محيطي از الزامات اصلي فرماندهي و كنترل نيرو ميباشند». (ديوسالار، ۱۳۸۵: ۴۹) هدفيابي، پرورش و انتشار اخبار توسط فرمانده در طرحريزي، هدايت ،هماهنگي و كنترل عمليات را فرماندهي و كنترل گويند. فرماندهي و كنترل دو واژه مترادف هستند. اصولاً فرماندهي بدون كنترل امكانپذير نيست. به بياني ديگر، سازمان دادن پرسنل (كاركنان)، امكانات و وسايل، بهرهگيري از تجزيه و تحليل اطلاعات براي طرحريزي، هدايت و كنترل عمليات را فرماندهي و كنترل گويند. (رستمي، ۱۳۷۸: ۱۱۷) ژنرال ايوان وروبيف معتقد است كه: «فرماندهي و كنترل يعني هماهنگ كردن اهداف و فعاليتهاي واحد رزمي با شرايط محيطي و توان رزمي آنها به منظور دوري از بخشينگري؛ سبكشماري يا بزرگ پنداشتن دشمن يا نيروي خودي؛ به طوري كه برنامهريزي در نحوه رويارويي؛ سازماندهي مشترك و لجستيك برپايه پيشبينيها؛ محاسبات و انتظارات صحيح و دقيق صورت گيرد. اين امور براساس تحليل شرايط واقعي هدف و دانش ماهيت جنگ و روندهاي توسعه آن صورت ميگيرند. (ديوسالار، ۱۳۸۵: ۵۰) به طور كلي مضمون كاري فرماندهي و كنترل را ميتوان در هفت كاركرد اصلي به شرح زير خلاصه كرد: ۱ـ جمعآوري، پردازش و تحليل مداوم دادههاي محيطي. ۲ـ توجيه مأموريت، ارزيابي وضعيت و تصميمگيري. ۳ـ مرتبطسازي دستورات (خطوط ارتباطي) به فرماندهان رده پائين و عناصر كنترل نيرو. ۴ـ برنامهريزي عملياتي، سازماندهي تعاملات و هماهنگسازي تلاشها. ۵ـ پشتيباني همه جانبه و دستوردهي مداوم به نيروها جهت نگهداري آنها در سطح مناسب آمادگي رزمي. ۶ـ اصلاح امور سازماني با هدف تأمين نياز مأموريتهاي رزمي. ۷ـ فرماندهي و كنترل نيرو در صحنه. جان ام. کالینز فرماندهی و کنترل را فراهم نمودن پرسنل (كاركنان)، تجهیزات، تسهیلات، روشها و شیوههای لازم برای جمعآوری، پردازش و توزیع اطلاعات برای تصمیمگیرندگان به منظور طرحریزی، برنامهریزی، هدایت عملیات و اعمال کنترل و نظارت می داند. استفاده پیوسته از اقدامات امنیتی، فریب نظامی، عملیات روانی، جنگ الکترونیک ویران سازی عادی با پشتیبانی متقابل از نظر اطلاعاتی را برای محروم کردن دشمن از اطلاعات، تحت تأثیر قرار دادن دشمن، کاهش یا انهدام امکانات فرماندهی و کنترل دشمن، تقویت امکانات فرماندهی و کنترل دولتهای دوست در برابر چنین اقداماتی از سوی دشمن، را نیز از وظایف فرماندهی و کنترل می دانند. (چگینی، ۱۳۸۲: ۱۹۱) تعريف نهايي: فرماندهي و كنترل سيستمي است كه شيوههاي لازم براي جمعآوري، پردازش و انتشار اطلاعات در خصوص كاركنان، تجهيزات و تأسيسات نظامي را فراهم ميكند. اين اطلاعات موردنياز فرماندهان و تصميمگيرندگان بوده و در طرحريزي، سازماندهي، هدايت، هماهنگي، كنترل و نظارت عمليات، به منظور اجراي مأموريت، مورد استفاده قرار ميگيرد. كاركردهاي اصلي در فرماندهي و كنترل به شرح زير ميباشند: جمعآوري، پردازش و انتشار مداوم اطلاعات محيطي؛ برقراري و حفظ ارتباط بين اعضاي سيستم فرماندهي؛ طرحريزي، سازماندهي، هماهنگي و هدايت عمليات؛ پشتيباني همه جانبه از نيروها و تداوم آن در تمام مراحل عمليات؛ فرماندهي، كنترل و نظارت بر نيروها در صحنه عمليات؛ خنثيسازي اقدامات دشمن با استفاده از عمليات فريب، عمليات رواني، جنگ الكترونيك و.
- 12 پاسخ ها
-
- 17
-
اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس اخبار مرتبط با کشورهای حوزه خلیج فارس
oldmagina پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار عمومی
پادشاه عربستان سعودی ( عبدالله ) فوت کرد.- 1,220 پاسخ ها
-
- 1
-
- جمهوری اسلامی ایران
- اعراب خلیج فارس
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
مروري برمدلهاي فرماندهی و کنترل نویسنده : زهرا عزتی قسمت آخر مدل های ارائه شده در این بخش نمونه هایی از انواع مختلف مدل ها که در بخش قبل معرفی شدند، ارائه می شود. اما پیش از آن می توان فرآیند کلی تصمیم گیري نظامی را در شکل زیر مشاهده نمود: مدل میلفرت : میلفرت مدلی ارائه کرده است که هم شامل فرآیند تصمیم گیري است و هم با محیط تعامل دارد. این فرآیند تصمیم گیري نیازمند استفاده از سیستم هاي اطلاعاتی و ارتباطی است. خود پروسه تصمیم گیري نیز شامل تعریف مسأله، تشخیص ، جست وجوي اطلاعات، توسعه گزینه ها و نهایتاً انتخاب یک راهکار است. میلفرت مدلش را در وهله اول به عنوان یک مدل کنترلی ارائه داد و عنوان کرد که فرماندهی و کنترل، یک سیستم ورودي/خروجی است که با هدف تجمیع هر چه بیشتر تمام اطلاعات لازم براي تولید یک زمینه معنی دار و واقع بینانه براي فرمانده طراحی شده است. این اطلاعات در نقطه گره اي هر رده فراهم می شوند تا تصمیمات مربوط به برنامه ریزي، هدایت و هماهنگی لازم براي انجام مأموریت را محقق سازند. این سیستم ،انتقال اطلاعات را با استفاده از ارتباطاتی که دارد انجام می دهد و این کار باید به صورت تعاملی از طریق سازمان انجام شود. او هم چنین براي مفهوم کنترل، تعریف این واژه را از دیکشنري وبستر ارائه نمود که عبارت است از "اعمال یک ضابطه، یا کارگردانی اثر حوادث". مدل فوق المان هاي کلیدي چرخه کنترل را که به وسیله آن تصمیم گیرنده می تواند تمام مقاصد خود را از طریق تغییر سایر قسمت هاي سیستم با استفاده از رسانه ارتباطات برآورده سازد ،نشان می دهد. مدل لاوسن : مدل لاوسن براي نشان دادن نقش زمان در یک سیستم فرماندهی و کنترل، توسعه داده شد. این مدل فرآیند تصمیم گیري نظامی را نشان می دهد و از نظر مفهومی مشابه مدل تصمیم گیري نظامی است و می تواند روي یک پست فرماندهی یا یک فرماندهی مرکزي به عنوان یک موجودیت تصمیم گیري سازمانی یا حتی یک فرد خاص مثلاً یک فرمانده به تنهایی اعمال شود. این مدل بیان می کند که سیستم فرماندهی و کنترل نیازمند است: محیط را حس کند. اطلاعات را پردازش کند. وضعیت کنونی را با وضعیت مطلوب مقایسه کند. در مورد یک عمل (رفتار) تصمیم گیري کند. این فرآیند به صورت تکراري عمل می کند و به این صورت است که سیستم بعد از تولید رفتار به حس کردن یا مانیتور کردن محیط ادامه می دهد تا تغییراتی را که تصمیم گیري هاي آتی را ملزم می سازد، دریابد. طبیعت سلسله مراتبی مدل نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد چرا که لازم است افراد بالا دستی اعمال افراد پایین دستی شان را هدایت کنند یا حتی می توانند یک وضعیت مطلوب (هدف) را براي رده هاي پایین تر تعیین کنند .به محض اینکه وضعیت مطلوب مشخص شود افراد پایین دستی، از فرآیند فرماندهی و کنترل مربوط به خود براي دستیابی به هدف استفاده می کنند. در این چارچوب به نقش زمان و تأثیر آن بر سیستم هاي فرماندهی و کنترل با یک رویکرد ریاضیاتی پرداخته شده است. مدل ثانویه لاوسن نیز شامل یک کامپوننت پردازش هوش است که با محیط و فرآیند فرماندهی و کنترل تعامل می کند. در مدل قبلی لاوسن تابع هوش به طور ساده به عنوان بخشی از چندین مرحله از مدل شامل حس، پردازش و تصمیم گیري در نظر گرفته شده بود. سایر مدل ها : در مدل وهل چهار المان در تصمیم گیري هاي فرماندهی و کنترل نقش دارند: محرك، فرضیه، گزینه و پاسخ. هر یک از این المان ها نیز شامل توابع مشخصی هستند و انواع مشخصی از اطلاعات را مورد پردازش قرار می دهند. مدل بعدي که مدل ریوس نام دارد شامل تخمین، قصد، برنامه ریزي و اجرا به عنوان گام هاي فرآیند می باشد: تخمین: فرآیند تعریف قابلیت هاي نیرو هاي خودي و دشمن قصد: خروجی عزم یا تصمیم فرمانده را بر اساس تخمین بیان می کند. برنامه ریزي: مانور و پشتیبانی را در مکان و زمان درست با هم انطباق می دهد. اجرا: مستقیماً به بلوك «عمل (act)» از سایر مدل ها مربوط می شود. مدل بعدي نیز شامل 6 مرحله ابتدایی است: حس کردن: مجموعه اطلاعات درباره محیط دسترسی: تبدیل داده هاي پایه اي به اطلاعاتی درباره مقاصد و امکانات نیرو هاي دوست و دشمن تولید: توسعه گزینه ها بر اساس معیار تعیین شده در راستاي دستیابی به وضعیت مطلوب انتخاب: انتخاب یکی از گزینه هاي تولید شده برنامه ریزي: توسعه جزئیات پیاده سازي براي اجرا یا عملیاتی کردن گزینه ها هدایت: توزیع تصمیم ها بین نیرو ها فاز عمل در مدل لاوسن در اینجا به دو فاز "برنامه ریزي" و "هدایت" شکسته شده است. در دو مدل بعدي فعالیت عمده فرمانده، تصمیم گیري در مورد استخدام و نگهداري نیرو هاست. این فعالیت ها از طریق فرآیند تصمیم گیري ارتش که در اینجا C3I (فرماندهی، کنترل،ارتباطات و هوشمندي) نامیده می شود، اجرا می شوند. این فرآیند هم چنین با نام C2 (فرماندهی و کنترل) نیز شناخته میشود. اما در واقع این دو اصطلاح معادل یکدیگر هستند. در این مدل تابع هوشمندي، اطلاعات درباره دشمن و محیط را براي فرمانده و پرسنل فراهم می کند. تابع کنترل تشخیص میدهد که آیا نیرو هاي دوست هماهنگ با هدف فرمانده هستند یا خیر و این کار را با فراهم کردن اطلاعات درباره وضعیت آنها انجام می دهد. باید توجه داشت که تمرکز این مدل در وهله اول بر روي تصمیمگیري قرار دارد و محصول عمده اي که در سیستم جریان می یابد، اطلاعات است. اطلاعات مربوط به هوشمندي، کنترل و مأموریت از سطوح بالاتر تماماً به صورت ورودي دریافت میشوند و یا از طریق تابع فرماندهی به دست آورده می شوند. این تابع وضعیت را تخمین می زند و نحوه استفاده از قدرت را هدایت و تعیین می کند. ارتباطات نیز وسیله اي است که از طریق آن اطلاعات در سیستم جریان می یابد. تقریباً تمامی مدل هاي گفته شده شامل یک فرآیند تصمیم گیري ساده و ابتدایی، و یک تعامل بین سیستم و محیط می باشند و به نحوه جریان اطلاعات در سیستم نیز اهمیت میدهند. در مدل بعدي یک پارادایم براي فرآیند فرماندهی و کنترل از طریق قیاس با بدن انسان نیز معرفی شده است. در این مقایسه حواس انسان اطلاعات را به دست می آورند و اطلاعات از طریق یک سیستم ارتباطی براي تصمیم گیري به مغز فرستاده می شود. این دنباله نهایتاً با یک ارسال که منجر به تولید یک رفتار از طریق سیستم عصبی - عضلانی می شود، پایان میپذیرد. آخرین مدل از این دسته مدل هیت نام دارد. در این مدل مراحل چرخه مرکز فرماندهی به شرح زیر توضیح داده شده است: نظارت : پرسنل مرکز فرماندهی باید اطلاعات مربوط به آن جنبه از محیط را که می خواهند کنترل کنند به دست آورند. کیفیت نظارت را می توان با مقایسه مستقیم مشاهدات در مرکز فرماندهی با واقعیت سنجید. درك: پرسنل مرکز فرماندهی اطلاعات در دسترس را براي تولید یک برآورد یا فهم از موقعیت پردازش می کنند، که براي مثال می تواند یک مجموعه از فرضیات درباره آنچه در حال حاضر رخ می دهد و آنچه در آینده نزدیک می تواند رخ دهد، باشد. کیفیت برآورد یا فهم از موقعیت نیز می تواند با سنجش این نکته که چقدر مجموعه فرضیات تهیه شده توسط پرسنل مرکز فرماندهی با آنچه در واقعیت اتفاق می افتد تطابق دارد، انجام گیرد. اقدامات جایگزین: پرسنل مرکز فرماندهی گزینه هایی را توسعه می دهند که مشخص می کنند چه کارهایی براي تغییر موقعیتی که وجود آن درك شده می تواند انجام شود. کیفیت گزینه ها با سنجش این امر که آنها چقدر می توانند به فهم موقعیت هاي فرضیه سازي شده بپردازند، قابل ارزیابی است. پیش بینی: براي هر یک از اقدامات جایگزین در نظر گرفتهشده ،پرسنل مرکز فرماندهی پیامد هاي آن را پیش بینی می کنند که حداقل شامل دو عامل است: یکی اینکه مواد و دارایی نیرو ها براي اجراي گزینه ها موجود است یا قابل فراهم شدن. و دیگر اینکه پاسخ دشمن به آنها چه خواهد بود. پیش بینی ها را میتوان از طریق تشخیص کامل بودن آنها یا صحیح بودن آن دسته پیش بینی هایی که توسط برنامه به کار گرفته شده مورد آزمون قرار گرفته اند، مورد ارزیابی قرار داد. تصمیمات: تصمیم گیري ها بر پایه پیش بینی ها انجام میشوند. در سیستم هیت هیچ معیار مستقیمی براي سنجش کیفیت تصمیم ها وجود ندارد. با این وجود تصمیم ها همواره براي پیاده سازي به قالب برنامه (طرح) تبدیل می شوند. به این صورت که مأموریت ها، مرز هاي عامل و یک جدول زمانی براي نیرو هاي تحت فرمان را مشخص می کنند. معیار اثر بخشی در متدلوژي هیت مدت زمان کارکرد طرح است. هدایت: برنامه ها در قالب تعدادي بخشنامه به سازمان هاي مقتضی ابلاغ می شوند. صحت این دستورات را می توان با بررسی این امر که تا چه حد تصمیمات و برنامه ها به درستی بیان شده اند، مورد ارزیابی قرار داد. لازم به ذکر است که مدل پایه هیت یک مدل مبتنی بر چرخه تصمیم گیري است . نتیجه در این مقاله پس از معرفی مفاهیم اساسی در حوزه فرماندهی و کنترل، تعدادي از مدل هاي ارائه شده که تمرکز بیشتري روي مدلسازي فرآیند تصمیم گیري داشتند به طور اجمالی مورد بررسی قرار گرفت. کارهاي آتی تئوري هاي مطرح شده مشخص نمی کنند که "فرماندهی و کنترل" دقیقاً چه کارهایی انجام می دهد و چه کارهایی انجام نمی دهد و نمی تواند انجام دهد. یک تئوري جامع نه تنها بیان می کند که فرماندهی و کنترل چطور سازماندهی، اتصال و پردازش اطلاعات را انجام می دهد بلکه در مورد کیفیت ایده هاي موجود و اینکه کیفیت انسان هاي مرتبط چه مقدار به فرماندهی و کنترل کمک می کند یا در آن خلل وارد می کند نیز صحبت می کند. بنابراین در این زمینه به یک تئوري عمیق تر نیاز داریم .یک تئوري فرماندهی و کنترل باید بیان کند که یک سیستم فرماندهی و کنترل شامل تعدادي فرمانده، چگونه باید عمل کند و هم چنین شرایط ایده آل کار کردن را بیان کند و معیار هاي کارایی براي فرماندهان و خدمه آنها و هم چنین معیار هاي کارایی ارتباطات و کامپیوتر هایی که آنها را پشتیبانی می کنند را نیز ارائه دهد. بنابراین کارهاي زیادي در این زمینه می تواند انجام شود. از سوي دیگر در زمینه مدلسازي شناختی فرماندهی و کنترل، کارهاي محدودي صورت گرفته است، لذا از اولویت هاي دیگر این حوزه پرداختن به رویکرد شناختی در مبحث فرماندهی و کنترل است.
- 12 پاسخ ها
-
- 21
-
مروري برمدلهاي فرماندهی و کنترل نویسنده : زهرا عزتی قسمت دوم مدل هاي فرماندهی و کنترل مدل هاي اجرایی (پیاده سازي) : این مدل ها بر مواردي مثل تشریح مسئولیت ها و پست ها، نیروي انسانی و عملکرد واقعی ارتش در یک موقعیت جنگی تمرکز دارند. مدل هاي سازمانی: این مدل ها با اقتباس از کار افرادي که در سازمان هاي تجاري فعالیت دارند توسعه داده شده اند و میتوانند مبتنی بر فرآیند یا ارزیابی باشند. مدل هاي تصمیمگیري نظامی که سعی در ارائه یک مدل ساده شده مدیریتی دارند نیز در این گروه جاي می گیرند. در نتیجه مدلهاي سازمانی مبتنی بر فرآیند را نیز می توان به دو گروه تقسیم کرد: آنهایی که با تصمیم گیري سر و کار دارند آنهایی که با طبقه بندي و توابع سرو کار دارند. گروه دیگر از مدل هاي سازمانی به مدل هاي مبتنی بر ارزیابی مشهورند زیرا اغلب حین ارزیابی سیستم ها به دست آمده اند. مدل هاي رفتاري سیستم: این مدل ها بر رفتار فرد یا گروه به عنوان جنبه اساسی از فرماندهی و کنترل تمرکز دارند. در این مدل ها، سیستم رفتاري بیشتر به صورت ایزوله دیده می شود تا اینکه از منظر سازمانی مورد مطالعه قرار گیرد و دغدغه ها اغلب در مورد توابع خاصی مثل خود فرایند تصمیم گیري هستند تا چگونگی تصمیم گیري در فرماندهی و کنترل. محققانی که از این منظر کار را دنبال می کنند معمولاً اجرا و ارزیابی فرماندهی و کنترل را به عنوان فرآیند هاي واحد روانشناختی یا رفتاري تصویر می کنند. مدل هاي سیستم گرا: این نوع از مدل هاي فرماندهی و کنترل عملکرد امکانات خاص، تکنولوژي و سیستم هاي مورد استفاده در پشتیبانی توابع فرماندهی و کنترل را توصیف و ارزیابی میکنند. این مدل ها در یکی از دو زیرگروه "سیستم هاي انتقال اطلاعات" و "معماري" قرار می گیرند. مدل هاي سیستم گرا از نوع سیستم هاي انتقال اطلاعات سعی دارند فرماندهی و کنترل را به عنوان حوزه اي شامل آن دسته از موجودیت هاي فیزیکی یا سیستم ها که عملیات انتقال، تجمیع و تبدیل اطلاعات را انجام می دهند، تعریف کنند. این تعریف ، بدون شک شامل سیستم هاي ارتباطی و سیستم هاي انتقال اطلاعات نیز می شود. سیستم هاي ارتباطی بخش مهمی از فرماندهی و کنترل را تشکیل می دهند و مقالات زیادي وجود دارد که روي مبحث ارتباطات در فرماندهی و کنترل تمرکز کرده اند. اما متاسفانه بیشتر این مباحث به گونه اي روي ارتباطات تمرکز دارند که گویی تمام مقوله فرماندهی و کنترل را تشکیل می دهد. سایر کار ها در این زمینه در وهله اول به کامپیوتر ها که نقش اساسی در کمک به تصمیم گیري و کارکنان و هم چنین پردازش اطلاعات مربوط به فرماندهی و کنترل را ایفا میکنند، می پردازند. در حقیقت برخی نظریه پردازان فرماندهی و کنترل را تا حد زیادي یک قابلیت کامپیوتري می دانند . کامپیوتر ها نیز اغلب در توسعه شبیه سازي هایی براي سنجش سایر فرآیندهاي فرماندهی و کنترل مورد استفاده قرار می گیرند . این دو کاربرد از تکنولوژي کامپیوتري مدل هایی از فرآیند فرماندهی و کنترل را نشان می دهند. مدل هاي مرتبط با معماري زیر گروه دیگري از مدل هاي سیستم گرا هستند. برخی از مدل هاي این زیر گروه با معماري یک سیستم یا ساختار آن سر و کار دارند و ارتباط بین بخشهاي مختلف سیستم را تعریف می کنند. برخی از نظریه پردازان مدل هاي فرماندهی و کنترل را در وهله اول به عنوان مسائل معماري یا انتساب و استقرار تجهیزات و افرادي که باید آنها را به کار گیرند می شناسند. مدل هاي شبکه: این دسته از مدل ها در درجه اول شامل مدلهایی از فرماندهی و کنترل می شوند که مبتنی بر شبکه یا نمودار هاي پرت یا سایر مدل هاي مدیریت پروژه هستند. از میان کار هاي انجام شده نیز می توان به تعریف یک مدل فرماندهی و کنترل مبتنی بر شبکه هاي پتري تصادفی، به هنگام و خصیصه دار اشاره کرد که تکنیکی براي تشخیص و تحلیل عملیات همزمان در سیستم هاي کامپیوتري است . از منظري دیگر نیز می توان مدل هاي فرماندهی و کنترل را به دو نوع "سایبرنتیک" و "شناختی" تقسیم بندي نمود: مدل هاي سایبرنتیک: بیشتر مدل هاي موجود در مقالات به طور پایه اي در این موضوع شباهت دارند که قابل خلاصه شدن در نوعی از رویکرد هاي سایبرنتیک هستند. بنابراین رویکرد غالب در مدلسازي فرماندهی و کنترل، پارادایم سایبرنتیک است .این مدل ها بر پایه تئوري کنترل بنا شده اند و این تئوري چارچوب قدرتمندي براي مدل کردن جنبه هاي کنترلی فرماندهی و کنترل فراهم می کند. مدل هاي سایبرنتیک ،سیستم ها را به کامپوننت هایی تقسیم می کنند که سیگنالهایی (ورودي و خروجی) رد و بدل می کنند و هم چنین تبدیلات ریاضی آن سیگنال ها نیز معرفی می شوند. مدل هاي سایبرنتیک خالص - با سیگنال هاي عددي و تبدیلاتشان – فعالیت هاي پیچیده انسانی را در سیستم هاي فرماندهی و کنترل به طور مناسبی نمایش نمی دهند. بنابراین اگرچه مدل هاي سایبرنتیک پایه هاي محکمی براي فهم توابع کنترلی فراهم می کنند اما کامل نیستند و براي توضیح مناسب فرمان هایی که المان هاي انسانی آنها قابل تعریف و پیاده سازي در یک برنامه کامپیوتري است، پاسخگو نیستند. مدل هاي شناختی: براي غلبه بر عدم کارایی و نقص مدل هاي سایبرنتیک، ساختار هاي شناختی نشان دهنده تصمیم گیري انسان وارد کار شده اند و از مدل هاي سایبرنتیک عبور کرده اند . مدلسازي بخش فرمان در فرماندهی و کنترل به وضوح نیازمند مدلی از "تصمیم گیري فرمان" خواهد بود. علوم شناختی یک بسته غنی از چنین ساختار هایی را ارائه می دهد. تا کنون تکنیک هاي شناختی مختلفی براي مدلسازي "تصمیم گیري فرمان" ارائه شده اند که به طور خاص می توان به سیستم هاي خبره مبتنی بر قوانین اشاره کرد. شبکه هاي پتري نیز براي مدلسازي جریان هاي داده و ساختار هاي تصمیم سازي مورد استفاده قرار گرفته اند.
- 12 پاسخ ها
-
- 24
-
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام شما هم که دیگه داری اولین جوک بزرگ سال جدید میلادی رو بازپخش میکین ؟! -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
"امروز این اسرائیل است که از مذاکرات هسته ای بین ایران وگروه 1+5 نگران است" سید حسن نصرالله،شب عاشورا -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
مذاکرات ایران و 1+5 چگونه به نتیجه می رسد؟ دور جدید مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 در سال 2015 در حالی آغاز شده است که پیش از این بسیاری از صاحب نظران معتقد بودند شرایط خاص منطقه موجب حصول توافق جامع میان ایران و 1+5 تا قبل از سوم آذر خواهد شد اما این اتفاق روی نداد و مذاکرات بار دیگر تمدید شد. به نظر می رسد مشکل مذاکرات بیش از آنکه فنی و حقوقی باشد، سیاسی است و اختلاف سیاسی را صرفا از طریق سیاسی می توان حل نمود. مسائلی که اکنون مانع از حصول توافق جامع می شود همچون نحوه لغو تحریم ها، میزان و تعداد سانتریفیوژها و ... پنج ماه دیگر هم وجود خواهد داشت و چیزی تغییر نخواهد کرد. لذا به نظر می رسد طرفین با تمدید مذاکرات، در انتظار حوادث و اتفاقات تاثیرگذار بر مذاکرات در آینده هستند. به طور مثال آمریکا انتظار دارد با کاهش قیمت نفت (کاهش بودجه دولت ایران) و فشار تحریم ها در پنج ماه آینده، ایران از برخی مواضعش عقب نشینی کند و توافق موردنظر آمریکا حاصل شود. در مقابل ممکن است ایران نیز در این انتظار باشد که با افزایش خطر داعش و یا حتی اختلافات داخلی آمریکا ، شرایط بر 1+5 و به خصوص آمریکا دشوار گردد تا به توافق مدنظر ایران رضایت دهند. در یادداشت های قبلی به این موضوع اشاره شد که حل و فصل ریشه ای مناقشه هسته ای ایران تنها از طریق "تغییر تصاویر" موجود امکان پذیر خواهد بود. به عبارتی ایران و 1+5 (و به خصوص آمریکا) باید تلاش کنند تصویری که از خود در ذهنیت طرف مقابل ایجاد کرده اند را تغییر دهند تا با ایجاد اعتماد متقابل حصول توافق میان آنها ممکن شود اما فارغ از این موضوع به نظر می رسد حتی با شرایط کنونی نیز ایران باید استراتژی خود در مذاکرات را تغییر دهد. به گمان نویسنده استراتژی مذاکرات هسته ای ایران اشتباه است و این موضوع صرفا به دولت مربوط نمی شود، بلکه قوه مقننه را نیز شامل می شود. در حالی که مهم ترین بُعد مناقشه هسته ای ایران، بُعد سیاسی است؛ اما تیم مذاکره کننده ایران عمده تلاش خود را بر روی مسائل فنی و حقوقی (متن توافق) قرار داده و از بُعد سیاسی مسئله غفلت کرده است. در هر دور از مذاکرات، هیات مذاکره کننده ایرانی (که تلاش آنها شایسته تقدیر و تحسین است) با جدیت و طرح های متنوع و مختلف پای میز مذاکره آمده اما بدون دست یافتن به نتیجه، مذاکرات را ترک کرده است. در این بین به نظر می رسد یکی از علل اصلی عدم توافق، زیاده خواهی یا به عبارتی عدم تعدیل مواضع از سوی طرف مقابل و به خصوص آمریکا است. اما سوالی که مطرح می شود این است که چرا طرف مقابل باید مواضع خود را تعدیل کند؟ به عبارت دیگر اگرچه حصول توافق جامع با ایران برای 1+5 و به خصوص آمریکا منافعی در بر دارد، اما سوال اصلی این است که اگر توافق حاصل نشود، آمریکا چه چیزی را از دست خواهد داد؟ ایران که عنوان کرده به دنبال سلاح هسته ای نیست و به تمام تعهدات خود با آزانس پایبند خواهد ماند؛ پس چه چیزی باید آمریکا را از امکان عدم توافق باز دارد؟ به نظر می رسد ایران باید همانطور که در رسیدن به توافق جامع تلاش می کند، طرف مقابل را از امکان عدم توافق بر حذر دارد. البته این موضوع باید با انجام تقسیم وظایف در سطح نظام (و نه صرفا دولت) انجام بگیرد. به عبارت دیگر ایران باید همزمان در حالی که به طرف مقابل هشدار می دهد که از آژانس بین المللی انرژی اتمی خارج خواهد شد، با بکارگیری دیپلماسی عمومی و رسانه ای عنوان کند به هیچ وجه دنبال سلاح هسته ای نیست. اگر این اقدام (و از این دست اقدامات) با زیرکی و درستی اجرا شود، آنگاه دولت آمریکا خود را در برابر شرایط جدیدی خواهد دید. مسلما قبول تصمیم ایران به خروج از آژانس (که در نتیجه مذاکرات هسته ای خواهد بود) برای اوباما و دموکرات ها (که کارنامه موفقی در عرصه سیاست خارجی ندارند) خیلی آسان نخواهد بود. بدین ترتیب هزینه شکست مذاکرات برای آمریکا نیز بالا خواهد رفت. شاکله این صحبت این است که مذاکرات هسته ای که خود از پیچیدگی های بسیاری برخوردار است نباید به صورت خطی و خیلی ابتدایی صورت بگیرد. بلکه باید در چند سطح اما به صورت متوازن و هماهنگ دنبال شود و اگرچه همه سطوح صرفا یک مسیر که همانا دستیابی به توافق جامع است را دنبال می کنند، اما این مسیر یک خط صاف و مستقیم نیست؛ بلکه با پیچیدگی ها و گاه حتی دور برگردان هایی همراه است. ... لذا با استراتژی فعلیِ ایران در مذاکرات هسته ای، هزینه عدم توافق برای آمریکا خیلی بالا نخواهد بود و این کشور دلیلی برای تعدیل مواضع خود نخواهد دید؛ مگر آنکه اتفاقاتی در سطح منطقه و نظام بین الملل روی دهد که عملا باعث شود آمریکا میان گزینه بد (تعدیل مواضع و توافق با ایران) و بدتر (اتفاق مذکور)، گزینه بد را انتخاب کند. آیا در پنج ماه آینده چنین اتفاقی روی خواهد داد؟ ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- هفت راه برای همکاری آمریکا با ایران پس از توافقهستهای اندیشکده امنیت آمریکای نوین حتی در صورت حصول توافق نهایی بین گروه 1+5 و ایران، موانع بسیاری در سر راه همکاری با یاران وجود دراد که اهم آن عبارتند از: تضاد منافع ایران در بحث حمایت از گروههای تندرو و دستورکار منطقهای این کشور، مقاومت موجود در داخل سیستم سیاسی ایران و دغدغههای آمریکا و قدرتهای منطقهای علیالخصوص عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی. علاوه بر این موانع، مسائلی در منطقه اطراف جمهوری اسلامی در حال رخ دادن است که منافع دو کشور ایران و آمریکا را بهم گره میزند. این موارد عبارتند از: امنیت دریایی، افغانستان، عراق، و سوریه. این تحلیل همچنین توصیههایی را به آمریکا ارائه کرده است که توجه به آنها مهم به نظر میرسد: توصیهها این توصیهها براساس توقعات واقعگرایانهای از امکان همکاری با ایران با توجه به تاریخ مدید تنش بین ایران و آمریکا، واقعیتهای سیاست داخلی ایران و دغدغههای متحدان منطقهای ارائه میشوند: 1. مساله هستهای را در اولویت و مرکز گفتگوها قرار دهید: سیاستگزاران باید تمام تلاش خود را باید برای تاکید بر مساله هستهای بکنند. این مساله به سیاستگزاران ایران نشان خواهد داد دیگر مسائل از قبیل مبارزه با داعش، خواستههای گروه 5+1 دربحث هستهای را کاهش نخواهد داد. همچنین این مساله انگیزهای به مقامات ایران میدهد تا برای دستیابی به توافق نهایی عقبنشینیهای بیشتری از خود نشان دهند. 2. کانالهای ارتباطی در طول مذاکرات را حفظ کرده، رسمیت بخشیده و گسترش دهید:یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی همکاری با ایران همین موضوع است؛ زیرا آمریکا از سال 1975 روابطی با ایران نداشته است. عدم وجود کانالهای ارتباطی باعث ایجاد مشکلات لجستیکی بسیاری شده است. زمانیکه دو طرف میخواستهاند پیامهایی را بهم برسانند از واسطههایی از قبیل سلطان عمان یا سفارت سوئیس استفاده کردهاند. این اولین باری است که آمریکا و ایران بصورت رسمی با هم گفتگو دارند، پس آمریکا باید با کمک تهران این کانالهای ارتباطی حرفهای را گسترش دهد. آمریکا همچنین باید کانالهای ارتباطات نظامی را نیز ایجاد نماید. 3. با مسائل کوچک که کمتر بار سیاسی دارند از قبیل امنیت و افغانستان شروع کنید: دو حوزه مساعد برای همکاری عبارتند از امنیت دریایی و افغانستان. در خصوص امنیت دریایی، دو طرف باید برای جلوگیری از افزایش ناامنیها در خلیجفارس با هم همکاری کنند. در افغانستان هم دو کشور در بحث مبارزه با طالبان منافع مشترکی دارند. بزرگترین دغدغه ایران در افغانستان پس از طالبان، حضور نیروهای امریکایی در این کشور است که این دغدغه نیز با خروج نیروهای امریکایی از این کشور از بین خواهد رفت. 4. بر مسائلی تمرکز کنید که میانهروها و تکنوکراتهای دو طرف بر آن کنترل دارند: پس از توافق هستهای، سیاستگزاران آمریکایی باید به شرایط داخلی ایران نگاه دقیقتری داشته باشند خصوصاً آن حوزههایی که رئیسجمهور روحانی و ظریف در صحنه داخلی پیروزیهایی بدست آوردهاند. 5. همکاریهای اولیه در بحث داعش را به رفع عملیاتی بحران محدود کرده و از هرگونه تلاش برای همکاری راهبردی اجتناب کنید: همکاری با ایران در بحث مبارزه با داعش در عراق و سوریه در شرایط فعلی موفق نخواهد شد چرا که این مباحث در حال حاضر در حیطه وظایف سپاه قدس است. این مساله همچنین حساسیتهایی در منطقه خصوصاً از جانب عربستان و امارات بوجود خواهد آورد چرا که این کشورها موضوع درگیریها در عراق و سوریه را به عنوان بخشی از رقابت منطقهای خود با ایران میدانند. بنابراین بهترین چیزی را که میتوان در کوتاه مدت به ان دست یافت همکاریهای احتمالی تاکتیکی در مبارزه با این مشکلات است. 6. بصورت فعالانه با متحدان منطقهای در خصوص تلاشهای امریکا برای بهبود روابط با ایران صادق باشید: پیشرفت در همکاری با ایران نباید به قیمت از دست دادن متحدان منطقهای تمام شود. درست است که مزایای افزایش همکاری با ایران بسیار چشمگیر است، اما این مساله نباید نگرانیهایی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و رژیم صهیونیستی ایجاد نماید. دست کم، هرگونه همکاری بین تهران و واشنگتن باید با مشورت با شرکای منطقهای باشد. 7. به متحدان منطقهای با استفاده از کمکهای تسلیحاتی اطمینان دهید که منافع آنها نادیده گرفته نخواهد شد: پس از حصول توافق هستهای، امریکا باید همکاریهای امنیتی خود را با متحدان سنتی خود افزایش دهد. در خصوص رژیم صهیونسیتی، این اقدام باید بصورت انتقال مقادیر بیشتر سامانههای نظامی پیشرفته باشد. در خصوص کشورهای حاشیه خلیجفارس، این مساله باید بصورت حفظ حضور امریکا و افزایش تلاشهای این کشور در توانمندسازی دفاعی بیشتر کشورهای حاشیه خلیج فارس و افزایش توانایی شورای همکاری خلیج فارس بهعنوان سازمانی امنیتی برای مقابله با ایران میباشد. -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
اوباما صریحا از وتوی تحریمهای جدید ایران سخن گفت بخش مهمی از کنفرانس مشترک مطبوعاتی رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر انگلیس به موضوع هستهای ایران اختصاص داشت. به گزارش «تابناک»، در این جلسه، خبرنگار ایبیسی از اوباما پرسید، چرا با تحریم جدید علیه ایران، که کامرون نیز با آن ابراز مخالفت کرده، مخالف است. وی در ادامه از اوباما این را پرسید که آیا قانون جدید تحریمها علیه ایران که مورد حمایت برخی دموکراتهاست، وتو خواهد کرد یا خیر؟ این خبرنگار همچنین از کامرون پرسید، آیا این خبر درست است که وی با سناتورهای آمریکایی علیه تحریمهای ایران لابی کرده است یا خیر؟ اوباما در پاسخ اظهار داشت: تحریمها ذخایر هستهای ایران را کاهش داده و نظارت بیسابقهای بر برنامه هستهای ایران ایجاد کرده است. وی در ادامه گفت که اسرائیل نیز با این روند موافق است. اوباما در ادامه مدعی شد، ایالات متحده، مهار کار را از دست نداده و ایران در دوره مذاکرات، برنامه هستهای خود را تسریع نکرده است. اوباما هدف مذاکرات در ماههای آتی را این دانست که تعیین شود ایران حاضر خواهد بود با توافق مورد نظر کنار بیاید یا خیر. وی با اشاره به چین و روسیه، مدعی شد که جامعه جهانی در این مسیر به نحو قابل توجهی متحد مانده است. اوباما ادامه داد: «همواره گفتهام شانس ما برای رسیدن به توافق دیپلماتیک احتمالا کمتر از ۵۰ درصد خواهد بود... ولی ما هنوز فرصتی داریم که به توافقی دیپلماتیک دست پیدا کنیم که به ما ضمانتهای قابل اطمینانی بدهد که ایران سلاح هستهای نسازد؛ این بهترین نتیجه ممکن است». اوباما در ادامه درباره عواقب یک تحریم جدید علیه ایران اظهار داشت، در چنین صورتی، شانس شکست کامل مذاکرات بسیار خواهد بود و در صورت وقوع چنین شرایطی، ایران به مسیر ساخت رآکتور آب سنگین و نیز تأسیسات زیرزمینی بازخواهد گشت که قدرت نظامی توانایی کمی برای دسترسی به آن دارد. وی بر لزوم زمان دادن برای طی شدن روند مذاکرات تأکید کرد، در صورتی که ایران یک توافق هستهای را نپذیرد، آنگاه شخص وی اولین فردی خواهد بود که برای تصویب تحریمهای جدید به کنگره مراجعه خواهد کرد. وی ادامه داد در این صورت، «همه گزینهها روی میز خواهد بود». وی نتیجه به پایان رسیدن ناقص مذاکرات را افزایش خطر تشدید تنشها و مواجهه نظامی دانست. اوباما ادامه داد: اکنون تیم من مسئول کار است. ما هر روز به موضوع تحریمهای ایران توجه داریم. ما این تصمیم را با چشم بسته نگرفتیم، ما به کنگره گفتیم که دست نگاه دارد... آنهایی که جدی در این راه تلاش میکنند، احتمال رسیدن به موفقیت را به خطر میاندازند... کنگره نیاز دارد که صبر نشان دهد... قانون (تحریم) که به میز من برسد، وتو خواهم کرد. کامرون نیز اذعان کرد، برای منصرف کردن سناتورهای آمریکایی از تصویب تحریمهای جدید علیه ایران با آنها تماس گرفته، ولی این کار را از جایگاه نخست وزیر انگلیس انجام نداده است. -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
اظهارات ظریف پس از دیدار با کری وزیر امورخارجه ایران پس از دیدارش با کری در پاریس گفت که این رایزنی به پیشنهاد همتای آمریکایی صورت گرفته و بعد از دیدار با فابیوس به ژنو بازگشته و تلفنی با وزرای خارجه ١+٥ گفتگو میکند. محمدجواد ظریف امورخارجه ایران با بیان اینکه دیدارش با جان کری وزیرخارجه آمریکا در پاریس در ادامه مذاکرات هسته ای ژنو است، گفت: در این نشست ها درباره موانع رسیدن به تفاهم بحث کردیم. محمدجواد ظریف در گفتگو با واحد مرکزی خبر افزود: با توجه به اینکه وزیر امور خارجه امریکا هم برای دیدار با وزیر امور خارجه فرانسه به پاریس سفر کرده بود، کری پیشنهاد داد تا مذاکراتی با هم در پاریس انجام داشته باشیم. وی تصریح کرد: در راستی این دیدارها تلاش می کنیم به مذاکرات کمک کنیم. ظریف گفت: قرار شد همکارانمان گفتگوها را ادامه دهند تا زمینه های جدیدی برای پیشرفت مذاکرات حاصل شود. وزیرامور خارجه ایران گفت: پس از پایان دیدارها در پاریس به ژنو باز خواهم گشت وتلفنی با وزرای خارجه گروه 5+1 مذاکره خواهم کرد. -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
Kerry and Iran's Zarif set for Paris nuclear talks:h (Reuters) - U.S. Secretary of State John Kerry and his Iranian counterpart Mohammad Jawad Zarif will meet for talks in Paris on Friday on Iran's nuclear policy, Iranian and U.S. sources said. "Minister Zarif and Secretary Kerry are highly likely to meet this afternoon in Paris," an Iranian diplomatic source told Reuters. Kerry is in the French capital to honor the 17 victims killed in last week's shooting in France, and Zarif is due to meet French Foreign Minister Laurent Fabius later in the day. A senior State Department official confirmed the two men would meet on Friday following talks this week in Geneva. پایان رایزنی یک ساعته ظریف و کری در پاریس دیدار و گفتگوی دو ساعته وزرای خارجه ایران و آمریکا در پاریس پایان یافت. به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ رایزنی "محمدجواد ظریف" و "جان کری" وزرای خارجه ایران و آمریکا در پاریس پایان یافت. وزیر امور خارجه در پاریس با فابیوس دیدار کرد وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه سفر اروپایی خود در پایتخت فرانسه با وزیر خارجه این کشور دیدار کرد به گزارش تسنیم، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، در ادامه سفر اروپایی خود با لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه، دیدار و گفتگو کرد. وی پیش از این با جان کری، وزیر خارجه آمریکا، در پاریس دیدار کرده بود. ظریف و فابیوس در این نشست درباره مسائل دو جانبه، منطقهای، بینالمللی و نیز برنامه هستهای ایران به گفتگو خواهند نشست. پیش از این و امروز (جمعه) فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه، گفت که کشورش قطعا خواهان دستیابی به توافق هستهای ایران با ایران است نه به هر قیمتی. وی از کشورمان خواست که در برنامه هستهایاش شفاف عمل کند. -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
احتمال دیدار دوباره وزرای خارجه ایران و آمریکا طی روزهای آتی روزنامه «وال استریت ژورنال» اظهارات وزیر خارجه آمریکا را بازتاب داده که از احتمال دیدار و گفت و گوی دوباره با همتای ایرانی خود سخن گفته است. به نوشته این روزنامه، جان کری گفته احتمال دارد روز جمعه در پاریس، دیدار دیگری میان وی و محمد جواد ظریف انجام گیرد. وال استریت ژورنال اشاره می کند که کری و ظریف روز چهارشنبه به مدت چندین ساعت در ژنو با یکدیگر درباره موضوع هسته ای ایران گفت و گو کردند. امروز نیز ظریف برای دیدار با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به بروکسل می رود. Kerry says may meet Iran's Zarif again this week (Reuters) - U.S. Secretary of State John Kerry said on Thursday he may meet Iran's foreign minister again this week to discuss Tehran's nuclear program following their roughly six hours of talks on Wednesday. Iran and six world powers have renewed their quest for an elusive nuclear deal - seen as crucial to reducing the risk of a wider Middle East war - after negotiators failed for the second time in November to meet a self-imposed deadline. The major powers hope to persuade Iran to curb its nuclear program, which the West suspects may seek to develop atomic weapons, in exchange for a gradual easing of economic sanctions. Iran says its nuclear program is solely for peaceful purposes. Kerry and Iranian Foreign Minister Mohammad Javad Zarif met for about six hours in Geneva on Wednesday. "There is no final decision as to whether or not we will meet in Paris," Kerry told reporters in the Bulgarian capital Sofia, noting he and Zarif would both be in the French capital on Friday. "It is possible, but nothing has been decided. It may also not happen," he added. Kerry sidestepped a question on whether it was possible for the United States to strike a nuclear deal while Iran continues to detain a number of U.S. citizens, saying only that Washington was making great efforts to secure their release. Zarif met with European Union foreign policy chief Federica Mogherini in Brussels on Thursday. The EU said in a statement that they both agreed that time cannot be wasted in trying to secure an agreement. "We affirmed our strong commitment to a diplomatic solution which would fully address international concerns about the exclusively peaceful nature of the Iranian nuclear issue," said Mogherini. "Negotiations have to be brought to a conclusion in line with the agreed time." -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
تأملی بر یک پیاده روی عصرگاهی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران و جان کِری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، عصرگاه چهارشنبه، 24 دی ماه 1393 و در حاشیه مذاکرات میان دو کشور، پس از یک نشست مذاکره یِ طولانی (حدوداً پنج ساعته)، باهم پیاده روی کردند. این پدیده، همان قدر که در دنیای سیاست و دیپلماسی می تواند متعارف باشد، با در نظرگرفتن و توجه به جزئیاتی، می تواند دربردارنده یِ پیام های متعدد و مهمی نیز باشد: 1. این برنامه یِ پیاده روی و گپ زدن، از پیش اعلام نشده بود و این گونه که مطرح شده، حتی نیروهای امنیتیِ سوئیس در همان زمان مطلع شده بودند و اداره حمل و نقل عمومی نیز برای تنظیم رفت و آمد وسایل نقلیه عمومی، در پرترافیک ترین ساعات روز و در یکی از مناطق شلوغ و پرتردد مرکزی شهر (Belair)، آمادگی لازم را نداشت. همین امر موجب شده بود تا صفی طولانی از اتوبوس ها پشت سر هم قرار بگیرند و از طریق بلندگوهای داخل اتوبوس و مترو، عدم امکان رسیدن به موقع و منظم در ایستگاه ها (که در ژنو بسیار اهمیت دارد) به اطلاع مسافران برسد. این پدیده، و حضور چشمگیر نیروهای امنیتی موجب اظهار شگفتی و جلب توجه عمومی مردم و طبعاً گفت و گوی عمومیِ هر چند مختصر، شده بود. چرا که در شهر نسبتاً آرام و منظمی همچون ژنو که به حضور سران کشورها چنان عادت دارد که حتی به مناسبت آن محدودیت رفت و آمد یا راه بندانی ایجاد نمی شود، متعارف نیست که حضور مسئولان عالی رتبه سایر کشورها، موجب اختلال در حرکت وسایل نقلیه عمومی شود که اغلب مردم از آن ها برای رفت و آمد، استفاده می کنند. 2. با مقدمه نسبتاً مفصل بالا، روشن می شود که مسأله از یک قدم زدن معمولیِ دیپلماتیک فراتر است. در فرصت کوتاهی که برای هم فکری با بعضی دوستان خبره و باتجربه در حوزه سیاست و دیپلماسی رُخ داد، تحلیلی که از سویِ یکی از شخصیت هایِ بسیار باتجربه سیاسی ارائه شد، حاکی از این بود که این واقعه، نشانه ای است از این که مذاکرات به جایی رسیده است که برخی مسائل مهم، تنها باید میان دو کشور حل و فصل شود و به جز بالاترین مقام های دیپلماتیک دو کشور، احدی دیگر از مضمون آن ها باخبر نشود. به تعبیر دیگر، این پیاده رویِ غیر مترقبه، ابتکاری است برایِ گریزِ از امکان شُنودهای بین المللی. تلاش بعضی کشورها برای کارشکنی در روند مذاکرات که به هر دلیل منافع شان را با توفیق مذاکرات و نزدیکی بیشتر ایران و امریکا، نمی بینند و نیز تمایل جدی بعضی کشورهای عضو 5+1 که خواستار اشراف بر جزئیات توافق های سری میان دو کشور برای در نظر گرفتن منافع و امتیازات مد نظر خود در حین مذاکرات نهایی هستند، می توانند علت مهمی برای این این اقدام باشد. بر طبق این فرضیه، وزیران خارجه ایران و امریکا در این شرایط حساس، لازم دیده اند که امکان شنود مکالمات خود از طرف سرویس های امنیتی دیگر را به حداقل برسانند و در اقدامی از پیش اعلام نشده، فرصتی را برای بحث کردن بر سر مهم ترین نکات و ارائه نکات تأثیرگذار بر نهایی کردن توافقات رسمی خود انتخاب کنند. اقداماتی از این قبیل در گذشته، نیز مؤید این فرض است. 3. با وجودِ قوت و رواییِ ایده یِ فوق، به نظر می رسد پیام این قدم زدن عصرگاهی، از یافتن مجالی برای مذاکرات کاملاً مخفیانه و به دور از امکان شُنود فراتر باشد، گرچه نافی آن نیز نیست. چرا که در این صورت، در شهر ژنو با امکانات فوق العاده مناسب از نظر تسهیل قدم زدن و گپ و گفت، این امکان به راحتی وجود داشت که در مکان هایی مناسب تر، آرام تر و خوش منظره تر این امر صورت پذیرد. در حالی که محدوده یِ این پیاده روی، همچنان که پیش تر اشاره شد، در یکی از نقاط مرکزی شهر و در محدوده یِ نسبتاً قدیمی و کم مساحت شهر که از قضا از پرترددترین مناطق برای وسائل نقلیه عمومی و نیز عابران پیاده است انجام شده است. فضایی که به طور معمول نیز دو نفر بخواهند گپی بزنند نیاز دارند تا صدای خود را از صدای متعارف صحبت کردن بالاتر ببرند تا بهتر شنیده شوند. و دغدغه یِ تأمین کامل امنیت در چنین جای شلوغی، نیاز به تعدد نیروهای امنیتی (برخلاف روند متعارف در ژنو) را ایجاد کرده است. از این رو، شاید صرفاً برای تحقق منظور فوق، این پیاده رویِ پر سر و صدا صورت نگرفته است. 4. به نظر می رسد آن چه در سطحِ کلان، قصد و تعمد طرفین مذاکرات، در این مقطع زمانی و در این نقطه از دنیا بوده، ارائه پیام مهم رسانه ای به دنیا راجع به چگونگیِ روند مذاکرات، توفیق نسبیِ آن برخلاف موانع متعدد در به نتیجه رسانیدن آن و نمایشِ دوستانه بودن فضای طرفینی، است. طُرفه آن که با وجودی که پیش از این پیاده روی جلسه یِ مذاکره طولانی مدت برقرار بوده، اما ظاهراً پس از این برنامه، بار دیگر وزیران خارجه برای ادامه گفت و گو، به هتلِ محل مذاکرات بازگشتند و این از دید خبرنگاران نیز پنهان نبوده است. عصرگاه چهارشنبه، ژنو، شهر بین المللی، در قلب اروپا، نه فقط در لایه هایِ دیپلماتیک خود، بلکه در حوزه عمومی نیز شاهد نمایشی از هماهنگی و موفقیت در تعامل، میان عالی ترین مقام های دیپلمات دو کشور مهم مذاکره کننده بود. چنین می نمایاند که در زمانی که فضای رسانه ای مشهود در ژنو، همچون سایر کشورها در هفته یِ اخیر مالامال از پوشش دادنِ حادثه های تروریستی پاریس و عواقب آن هاست، تیترهایِ دیگری و با رویکردی متفاوت، به منظور پوشش دادن خبر این تصمیمِ به ظاهر، صرفاً دوستانه یِ دوجانبه مسئولان سیاست خارجی دو کشور و گمانه زنی و تحلیل، به دنیای ارتباطات و رسانه های دنیا وارد شده و می شود. رویکرد و نمایشی با این مضمون که "توفیق مذاکراتِ هسته ای ایران و آمریکا و هم گرایی بیشتر این دو کشور، تضمینی برای مقابله با موجِ خشونت گرایی و خشونت طلبی در دنیا، خواهد بود."! و این همانی ست که دنیای امروز به شدت بدان نیاز دارد. -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
اشتاینمایر: توافق ژنو را نمیتوان تا ابد تمدید کرد اشتاینمایر در این نشست خبری گفت مذاکرات 10 ساله ایران و 1+5، وارد مرحله مهمی شده و «در مدت این ده سال ما همواره لحظات سخت و دشواری را پشت سر گذاشته ایم و حتی مواردی بود که مذاکرات موقتا متوقف شده است.» وی پس از اشاره به ناکامیها در مسیر مذاکرات، به شرایط جاری پرداخت و گفت: «نباید این واقعیت را کماهمیت جلوه دهیم که در سال گذشته، پیشرفتهایی در مسیر مذاکرات حاصل شد و در اواخر سال 2013، توانستیم به توافقی موقت که به برنامه اقدام مشترک مشهور شد، دست پیدا کنیم.» دیپلمات کهنهکار ژرمنها گفت: «توافق ژنو را نمیتوان تا ابد تمدید کرد.» وزیر خارجه آلمان به لزوم قابل راستیآزمایی بودن عدم دسترسی ایرانیان به سلاح هستهای اشاره کرد و گفت: «در مقابل، لغو تدریجی و گام به گام تحریمهای ایران هم باید در دستور کار قرار بگیرد.» اشتاینمایر به گفتوگوهای امروز خود با ظریف هم پرداخت و گفت که مسئله داعش از محورهای مورد مذاکره بود و داعش « تهدیدی برای ایران و سایر کشورهای منطقه و حتی اروپاست.» وی به تحولات خونین سوریه هم اشاره کرد و با یاد کردن از قربانی شدن 250 هزار شهروند سوری تاکنون، از نقش سازنده ایران در تحولات سوریه تقدیر کرد.» ظریف با موگرینی دیدار کرد به گزارش خبرگزاری فارس، «محمد جوا ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان در سفر به بروکسل، با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار کرد. عراقچی: مذاکراه مثل حل مکعب روبیک است «عباس عراقچی» معاون حقوقی وزیر خارجه کشورمان، در ساعات شبانگاهی امروز پنجشنبه با همتایان آمریکایی خود در ژنو دیدار کرد و پس از آن، برای چندمین بار، مذاکرات هستهای را به حل مکعب روبیک تشبیه کرد. وی پیش از این گفته بود: در مکعب روبیک وقتی مهرهای در کنار مهرهای دیگر قرار میگیرد، دیگر مهرهها هم تکان میخورند و باید این مهرهها آنقدر بچرخند که در کنار یکدیگر مرتب شوند. -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
نشست ایران و آمریکا در سطح معاون وزیر نشست دوجانبه ایران و آمریکا در سطح معاونان وزیران خارجه، پیش از ظهر امروز در هتل ماندارین ژنو سوییس با شرکت عراقچی، تخت روانچی و وندی شرمن و ویلیام برنز پشت درهای بسته آغاز شده است. به گزارش فارس، نشست دوجانبه ایران و آمریکا در سطح معاونان وزیران خارجه، پیش از ظهر امروز - پنج شنبه_ در هتل ماندارین ژنو سوییس با شرکت سید عباس عراقچی، مجید تخت روانچی و وندی شرمن و ویلیام برنز پشت درهای بسته آغاز شد. سید عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران پیش از شروع این نشست دوجانبه در گفتوگو با واحد مرکزی خبر گفت: ما دیروز در حضور وزیران امور خارجه جلسات بسیار فشرده و جدی را داشتیم و قرار بر این شد از امروز جلسات در سطح معاونین ادامه پیدا کند. -
زیردریایی های کلاس اسکار نیروی دریایی روسیه
oldmagina پاسخ داد به IRIAF تاپیک در زیردریاییهای استراتژیک
سلام با توجه به این که قسمتی که شما می فرمائید ظاهرا پارچه یا جنسی شبیه به ان است ، ظاهرا محفوظش نکرده اند بلکه احتمالا بنا به دلایلی اون قسمت رو از دید مخفی کرده اند ! -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام خدا شهید نوروزی را رحمت کند . جالب است که یک عده حتی به شهدا هم رحم نمی کنند و تشییع جنازه آنها را هم سیاسی می کنند :-( برای این که اسپم تلقی نشود : "" وزيران امورخارجه آمريکا و ايران مجددا ديدار کردند . به گزارش واحد مرکزی خبر، مقامات(وزارت خارجه آمریکا) می گویند جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به صورت غیرمنتظره گفتگوهای خود درباره برنامه هسته ای ایران را در غروب روز چهارشنبه در ژنو از سر گرفتند. گزارشگران جان کری را دیدند که به این هتل بازگشت .این دو تا به حال گفتگوهای پنج ساعته داشتند و به صورت غیرمنتظره پانزده دقیقه ای در کنار رودخانه رون در مرکز ژنو قدم زدند. "" "" Kerry and Zarif unexpectedly resume nuclear talks in Geneva Reuters - U.S. Secretary of State John Kerry and Iran's foreign minister Mohammad Jawad Zarif held intensive talks on Tehran's disputed nuclear program on Wednesday, returning for an evening session, officials said. Iran and six world powers have renewed their quest for an elusive nuclear deal -- seen as crucial to reducing the risk of a wider Middle East war -- after negotiators failed for the second time in November to meet a self-imposed deadline. Kerry and Zarif "had substantive meetings for approximately five hours today and they discussed a broad range of issues with a small group of staff from each side," a senior State Department official said. But Kerry later unexpectedly returned to the Geneva lakeside hotel for a third meeting with Zarif after briefing senior U.S. negotiators ahead of their technical-level talks scheduled with Iranian counterparts for Thursday in the Swiss city. Earlier Zarif said that serious dialogue with the West would be easier if it respected Muslim sensitivities, ruffled by the latest Charlie Hebdo cartoons. Speaking to reporters before talks began, Zarif said the meeting would help gauge whether both sides were ready to advance toward a deal to curb Iran's nuclear program in exchange for sanctions relief. "I think it's important. I think it will show the readiness of the two parties to move forward and to speed up the process," Zarif told reporters as he waited for Kerry. The two men met for about five hours over the course of the day, including a 15-minute joint stroll through downtown Geneva during the afternoon. "We are working hard," Kerry told a journalist during the walkabout, which took them along the Rhone River flowing out of Lake Geneva, according to a U.S. official. The Kerry-Zarif sessions precede the resumption of collective discussions involving all seven countries on Jan. 18. The sought-after agreement, whose new deadline is June 30, would gradually lift tough financial and trade sanctions imposed on the Islamic Republic since 2006 in exchange for verifiable limits on its enrichment of uranium to ensure it cannot be put to developing nuclear weapons. The Islamic Republic says it wants only civilian energy from enrichment, denying Western suspicions of a latent bomb agenda. Asked if he hoped they could nail down an agreement by July 1, Zarif said: "That's why we are here. We'll see." Zarif also sought to explain why Iranians are dismayed by the cover of French satirical weekly Charlie Hebdo's Jan. 14 edition, which features a cartoon of a tearful Prophet Mohammad with a sign "Je suis Charlie" (I am Charlie) below the headline: "Tout est pardonné" (All is forgiven). Many Muslims regard depictions of Mohammad as blasphemous. Seventeen people died in violence in Paris last week that began with a Jan. 7 attack by two Islamist gunmen on the offices of Charlie Hebdo, in which 12 people were killed including the journal's top cartoonists, and ended with a siege at a kosher supermarket on Jan. 9 in which four people died. A policewoman was also shot dead elsewhere on the street. All three gunmen involved were killed in raids by French special forces. "We believe that sanctities need to be respected," Zarif said. "We won't be able to engage in a serious dialogue if we start disrespecting each other's values." Mohammad Nahavandian, top aide to Iranian President Hassan Rouhani, struck an upbeat note before the talks: "The government has taken on a constructive attitude toward the nuclear issue and there is great hope to reach good results." "" -
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
پیاده روی ظریف و کری در خیابانهای ژنو جان کری و محمدجواد ظریف عصر روز چهارشنبه برای تنفسی کوتاه مذاکرات را ترک و دقایقی در خیابانهای ژنو قدم زدند. به گزارش ایسنا، رسانههای مختلف خبری و تعدادی از خبرنگاران حاضر در ژنو که به منظور پوشش اخبار مذاکرات میان وزیران خارجه ایران و آمریکا در محل مذاکرات حاضر هستند، عصر روز چهارشنبه برای تنفسی کوتاه به خیابانهای ژنو آمدند و دقایقی را با یکدیگر قدم زدند. این پیاده روی دیپلماتیک و سیاسی دو وزیر با حضور برخی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای، محافظان و خبرنگاران و رسانههای مختلف حاضر در محل همراه بود. این برای اولین بار است که دو وزیران خارجه در بیش از یک سال اخیر در انظار عمومی حاضر میشوند که با توجه به روابط سیاسی دو کشور امری قابل توجه و بدیع محسوب میشود. مذاکرات دو جانبه هیاتهای مذاکرهکننده ایران و آمریکا در چارچوب مذاکرات هستهای و درحالی که فضای گفتوگوها با تهدید تحریمهای بیشتر از سوی آمریکا و کنگره جدید رو به روست انجام میشود. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
oldmagina پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
سلام نمی خواهم تاپیک رو منحرف کنم ولی چون تو همین تاپیک مطرح شده بود ، بالاخره باید عکسهای واقعی اش هم همین جا قرار می گرفت : برای دوستانی که نگران وحدت اسلامی بودند . این هم عکسهای نمازهای جماعت کنفرانس تهران برای دیدن همه اش به این لینک بروید: http://www.mashreghnews.ir/fa/news/379499/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%D8%AF%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1 -
اصول جنگ برای میدانهای نبرد آینده باری آر اشنایدر منبع قسمت اول : اشاره: پیروزی در هر جنگی مستلزم تبعیت از اصول مشخصی است. با وجود این، اصول جنگ همیشه ثابت نیستند، بلکه به مرور زمان و به دلیل تحولات جدید متحول و در عین حال متکامل می شوند. مقاله حاضر، ضمن نگاهی به اصول جنگهای کلاسیک، با توجه به جنگهای آینده، اصول جدید و متممهای آنها را برمی شمرد. اگر هیتلر، موسولینی، توجو، کیم ایل سونگ، مائو تسه تونگ، هوشیمینه، مانوئل نوریگا و صدام حسین سلاح هسته ای در اختیار داشتند، امریکا در جنگهای نیم قرن گذشته خود، به نحو کاملاً متفاوتی می جنگید. اشاعه سلاحهای هسته ای در جهان، ایالات متحده امریکا و متحدانش را به تجدید نظر در ساختار نیروها، استراتژی و دکترین، تواناییهای اطلاعاتی و لجستیکی و روشهای فرماندهی و کنترل خود در مورد سناریوهای جنگهای منطقه ای مهم ملزم خواهد کرد. در واقع، دشمنان بالقوه و مجهز به سلاحهای کشتار جمعی و وسایل پرتاب آنها، ارتش ایالات متحده را وادار خواهند کرد تا انقلابی در امور نظامی انجام دهد؛ انقلابی که مستلزم چرخشهای اساسی در استراتژی، سیاستهای عملیاتی و تواناییهای نظامی کنونی ایالات متحده است. پیداست که برنامه ریزی نیرو و تدارک جنگ ایالات متحده، یک صدام حسین مجهز به سلاحهای هسته ای را مورد توجه قرار نداده بود تا آنکه ابتکار دفاعی ایالات متحده در مورد مقابله با اشاعه سلا حهای کشتار جمعی را اعلام کند. طرح بررسی صدر تا ذیل که از سوی دولت کلینتون و تحت نظر آسپین، وزیر دفاع وقت، اجرا شد، این موضوع را که آیا ایالات متحده با دشمن مسلح به سلاحهای کشتار جمعی در یکی از دو جنگ مهم منطقه ای تقریباً هم زمان بجنگند - که در آن، فرض بر این است که نیروهای ایالات متحده از توان جنگ و پیروزی برخوردارند - مورد توجه قرار نداد. در عین حال، این یک واقعیت بدیهی است که به احتمال زیاد، دولتهای رادیکال و متخاصم با دست یافتن به توانایی [ساخت] سلاحهای هسته ای فاصله اندکی دارند و ممکن است تاکنون، کره شمالی به یکی از این سلاحها دست یافته باشد. آثار اشاعه سلا حهای کشتار جمعی بر استراتژی نظامی اگر جنگی رخ دهد، چگونه می توان در میدان نبرد با یک حامی تروریسم، که به سلاحهای هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی مسلح است، جنگید؟ آیا اصول قدیمی جنگ در این نوع مخاصمات کارساز خواهد بود؟ اصول راهنمای نیروهای ایالات متحده و متحدان آن در جنگهای گذشته کدام اند؟ در ایالات متحده، حتی به گروه آموزشی افسران احتیاط، عناصر جنگ آموزش داده می شود. عناصرMOSSCOMES عبارت است از: تمرکز M - Mass آفند O - Offensive غافل گیری S - Surprise تأمین S - Security وحدت فرماندهی C-Command Unity هدف عملیات O-Objective رزمایش M-Maneuver صرفه جویی نیروها E-Economy of Forces ساده سازی S-Simplicity هفت مورد از اصول مزبور از نوشته های جی. اف. سی. فولر، سرلشکر بریتانیایی، که آنها را به عنوان دستورالعملی برای ارتش بریتانیا در جنگ جهانی اول تهیه کرد، اقتباس شده است. بعدها، در سال 1921، مجدداً، این اصول در یک نظام نامه مربوط به آموزش ارتش ایالات متحده (امریکا) انتشار یافتند و از آن پس، در نشریات نیروی هوایی، ارتش، دکترین مشترک و آموزش نظامی حرفه ای، به طور مرتب درج و اعلام شده اند. برخی از ایده های سرلشکر فولر می تواند به همان صورت و بدون هیچ گونه اصلاح و تعدیلی دربارهِ جنگهای آینده در مقابل دشمنان افراط گرا، که به سلاحهای کشتار جمعی مسلح اند، اعمال شود، اما دیگر اصول جنگ وی، برای سازگاری با تغییرات فناوری یا اوضاع و احوال، به ناچار باید تعدیل و اصلاح شوند. برای نمونه، وجود سلاحهای کشتار جمعی در دست دشمن، موجب خواهد شد تا فرماندهان آینده در شیوه ای که اصول تمرکز در نبرد در جنگ، رزمایش، وحدت فرماندهی و ابتکار تهاجمی در مبارزه را اعمال می کنند، اصلاح و تعدیلهایی را انجام دهند. فناوری نوین، روشهای فریبکاری جدیدی را برای غافل گیری ارائه می دهد. همچنین، توانایی دشمن در زمینهِ سلاحهای کشتار جمعی به خوبی می تواند در مراحل پایانی جنگ، رویکردهای متحدان را در مورد امنیت، اهداف و روشهای پایان دادن به جنگ تغییر دهد. برخی از اصول متمم دیگری نیز وجود دارند که فولر آنها را مورد توجه قرار نداده است، اما شایسته است در عصری که ویژگی آن، گسترش سلاحهای کشتار جمعی است، مد نظر قرار بگیرند. برتریهایی که در نتیجه هم زمانی و عمق حمله حاصل می شود، مانند لجستیک مؤثر ، تحرک نیروها، برتری اطلاعاتی و دقت در هدف گیری از جمله این اصول به شمار می آیند. حال این پرسش مطرح است: در جهانی که به دلیل اشاعه سلاحهای کشتار جمعی متحول شده است، چه چیز حادث و چه چیز ثابت است؟ در پاسخ بدین پرسش، اجازه بدهید در آغاز، به اصل تمرکز در جنگها بپردازیم. اصل تمرکز نیروها اصل تمرکز، منطقی بودن متمرکزسازی قدرت رزمی برتر در مکان و زمان حساس در عملیات نظامی را برای رسیدن به نتایج قطعی بیان می کند. این تمرکز منابع که علیه آسیب پذیریهای کلیدی دشمن جهت دهی می شود، به نیروهای جنگنده کمک می کند تا ابتکار عمل خود را حفظ کنند. همچنین، همراه با اعمال مناسب دیگر اصول جنگ، این امکان را برای نیروهایی که شمار آنها بیشتر است، فراهم می آورد تا به پیشرفتهای پیروزمندانه و قاطع [در جبهه ها] و در عملیات نظامی دست یابند. برای نمونه، مائو تسه تونگ در استراتژی جنگ چریکی خود، به رغم آنکه تعداد نیروهایش در تمامی صحنه های اصلی جنگ نیز بسیار بوده است، بر اهمیت دست یافتن به برتری منطقه ای در نبرد تأکید می کند. تاکتیکهای وی به هنگام جنگیدن، استفاده از یک نفر در مقابل ده نفر از نیروهای دشمن بود، هرچند در سطح استراتژیک، نسبت نیروهای آن [در مقایسه با دشمن] ده به یک بوده است. در استراتژی مائو، انتخاب مناسب زمان، مکان و میزان نیروهای رزمنده، می تواند امکان پیروزی را از دست نیروهای بی شمار، اما پراکنده دشمن بگیرد و به نیروهای طرف دیگر، که از نظر تعداد کمتر، اما متمرکزترند، اعطا کند. زمانی که جی.اف.سی. فولر رساله خود را دربارهِ اصول جنگ در جنگ جهانی اول نوشت، [اصل] تمرکز نیروها قویاً با تعداد نیروهای زمینی تمرکز یافته در نقطه معینی در مقابل نیروهای زمینی دشمن در نقطه مجاور نزدیک، مرتبط بود، اما امروزه، چنین واحدهای تمرکزیافته ای در مقابل نوع متفاوتی از تمرکز ناشی از سلاحهای کشتار جمعی و تسلیحات هدایت شونده دقیق که با موشکها، هواپیماها یا ابرجنگ افزارها، پرتاب می شوند، آسیب پذیر است؛ موضوعی که معنی جدیدی به [مفهوم] برتری منطقه ای می بخشد. آنجا که دو طرف می توانند به مفاهیم قدیمی تر تمرکز، یعنی تمرکز نیروهای خود پای بند باشند، نیروهای ایالات متحده به طور ایده آلی می توانند از طریق تغییر پارادایم، بر دشمنان منطقه ای غلبه کنند. این نیروها همچنین می توانند به کارگیری قدرت آتش تمرکزیافته را جایگزین نیروهای تمرکزیافته کنند؛ چرا که در چنین رقابتی، قدرت آتش تمرکز یافته مورد بحث می تواند واحدهای تمرکزیافته دشمن را به فرار وادارد یا نابود کند. برای نمونه، تراکم نیروهای مستقر در منطقهِ نبرد از میانگین 4790 نیرو برای هر کیلومتر مربع در جنگهای ناپلئونی به 234 نیرو برای هر کیلومتر مربع در جنگ خلیج فارس در سال 1991 کاهش یافته است. در واقع، تهدیدهای سلاحهای کشتار جمعی، روند تاریخی خالی تر شدن تدریجی میدانهای نبرد را تسریع خواهد کرد. به تناسب پیشرفت فناوری نظامی در طول زمان، قدرت آتش و میزان واحدهایی که آن را هدایت و برای خنثی کردنش تلاش می کنند، کاهش یافته است. در این زمینه یکی از تحلیلگران می گوید: نقطهِ پایان منطقی چنین تحولاتی (سلاحهای متعارف پیشرفته و سلاحهای کشتار جمعی) جایگزینی مفهوم تمرکز نیروها با مفهوم تأکید بر تمرکز آتش است. ارتشهای مدرن آینده، به طور فزاینده ای بدون توسل به تمرکز گسترده نیروها در راستای نقاط آسیب پذیر، به پیشروی در جبهه ها و پیروزی دست خواهند یافت. در مقابل، ترکیب سیستمهای سریعاً آتش زا، دقت سلاحهای دوربرد، سیستمهای فرماندهی و کنترل پیشرفته، به نیروهایی که به طور گسترده ای پراکنده اند، اجازه خواهد داد تا آتش خود را بر نقاط معینی متمرکز کنند. در واقع، در مبارزه با یک دشمن مسلح به سلاحهای کشتار جمعی، می توان از اظهارات فولر دربارهِ تمرکز [نیروها] نتیجه گرفت که پراکندگی نیروهای یکی از دو طرف جنگ می تواند کارآیی سلاحهای کشتار جمعی طرف دیگر را کاهش و هزینهِ آن را افزایش دهد. نتیجه دیگر اینکه، قدرت آتش تمرکز یافته باید در آغاز مبارزه و در راستای نابودی یا کاهش (قدرت) سلاحهای کشتار جمعی دشمن به کار گرفته شود تا تمرکز بعدی نیروهای چند منظوره را برای مبارزه در مرحلهِ پایانی جنگ امکان پذیر کند. همان طور که در جنگ داخلی امریکا و جنگ جهانی اول، حملات تمرکز یافته با قدرت آتش دفاعی شدید دفع شدند، در آینده نیز، دست یابی یکی از طرفهای درگیر در جنگ به سلا حهای کشتار جمعی، طرف مقابل را از تمرکز نیرو تا پیش از استفادهِ طرف دیگر از سلا ح کشتار جمعی منصرف می کند. متأسفانه، در برخی از وضعیتهای ذاتا بی ثبات، ممکن است دشمنی که مجبور شده است نخست، با سلاحهای کشتار جمعی خود به جنگ وارد شود، دست کم، به طور موقت، در یک جنگ منطقه ای به پیروزی دست یابد. اگر دشمن در مقابل حمله پیش گیرانه (دشمن مقابل) آسیب پذیر باشد، نخست، به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی خود تشویق خواهد شد. این وضعیت که به منزله استفاده یا باخت تلقی می شود، به ویژه در تصاعد بحران یا جنگ، ذاتاً بی ثبات و غیرقابل پیش بینی است. حتی برخی از تحلیلگران پیشنهاد می کنند که توسعه تسلیحات متعارف خیلی پیشرفته، توام با استراتژی و سازمان دهی نیروها، که می تواند انقلابی در امور نظامی محسوب شود، تمرکز نیروها را ناممکن و خطرناک می کند؛ بنابراین، فرمانده متحدان می تواند یکی از سه اقدام زیر را به هنگام مواجهه با نیروی مسلح اتخاذ کند: توفان صحرایی: طوری اقدام شود که گویی تهدیدی وجود ندارد، به غیر از اتکا به برتری کامل برای بازداشتن دشمن از توسل به تصاعد با استفاده از سلاحهای کشتار جمعی؛ توفان پراکنده: اتخاذ تدابیر متعدد برای حمایت از نیروهای متحد، مانند انتشار اطلاعات گمراه کننده، پراکندگی گسترده واحدها، پایین آوردن شمار واحدها، بسیج ثابت (پیوسته)، دفاعهای انفعالی و دفاعهای فعال، در حالی که جنگ هنوز به شکل سنتی خود انجام می گیرد. همچنین، اتکا بر برتری تصاعدی برای حفظ بازدارندگی درون جنگی دشمن از کاربرد سلاحهای کشتار جمعی؛ جنگ از راه دور: اتخاذ روش مبارزه بدون درگیری در مواردی که نیروها، عملیات نظامی خود را در فاصلهِ درخور توجهی از دشمن انجام می دهند. نخستین رهیافت همان رهیافتی است که ایالات متحده و متحدانش در مورد استفاده احتمالی عراق از جنگ بیولوژیکی، شیمیایی و ذخایر موشکهای اسکاد خود در جنگ سال 1991 اتخاذ کردند. در این جنگ، به رغم آسیب پذیری نیروها و سرمایه ها، نیروهای متحد، حملات متقابل و دفاعهای فعال و انفعالی را برای حفظ خود در مقابل حملات هوایی و موشکی (موشک اسکاد) عراق به کار بستند و از تصاعد برای بازداشتن عراق از کاربرد احتمالی سلاحهای بیولوژیکی و شیمیایی خود، استفاده کردند. این ترکیب، در صورتی که دشمن به طور مشابهی در جنگ هوایی برتری داشته باشد و متحدان (نیروهای ائتلافی) از نظر فناوری تسلیحاتی از برتری بالایی برخوردار باشند، مؤثر واقع خواهد شد. با وجود این، چنین ترکیبی، استراتژی توام با ریسک (قبول خطر) است. در نتیجه، ممکن است نتیجه معکوس و زیانهای احتمالی عظیمی داشته باشد. رهیافت دوم در موردی است که نیروهایی مشابه نیروهایی که به جنگ سال 1991 اعزام شدند، از طریق پدافندهای هوایی، پدافندهای موشکی و پدافندهای غیرعامل پیشرفته، مورد حمایت بیشتری قرار گیرند. فرماندهی کل منطقه ای نیز تعداد اهداف سودمند در صحنهِ نبرد را که دشمن از طریق پراکندگی گستردهِ نیروها و واحدهای لجستیک خود و نیز استفاده اعلام شده از بسیج (نیروها) برای افزایش عدم اطمینان دشمن نسبت به موقعیت نیروهای کلیدی، در اختیار دارد، کاهش می دهد. سومین رهیافت در موردی است که نیروی اصلی متحدان، خارج از تیررس دشمن قرار گرفته و درصدد است سلاحهای کشتار جمعی دشمن را خلع کند و پیش از اینکه عمده نیروهای اعزامی خود را برای جنگ با دشمن در مرحلهِ نهایی جنگ به منطقه بیاورد، نیروهای تمرکز یافته او را از طریق حملات هوایی، موشکی و حملات نیروهای ویژه نابود کند. در درگیریهای از فاصلهِ دور، نیروهای متحدان می کوشند از تیررس دشمن دور بمانند و توانایی آن را داشته باشند تا نیروهای دشمن پیش از اینکه درصدد پایان دادن به جنگ بر اساس شرایط خود برآیند، از بین ببرند. این امکان وجود دارد که در آینده، به نیروهای خودی، توصیه شود، در موارد ممکن، از جنگهای تمرکز یافته با نیروهای دشمن به شدت مسلح شده خودداری کنند و به جای آن، احتمالاً، موضع توفان پراکنده یا درگیری از فاصله دور را به منزلهِ روش عملیاتی غیر معمول برای پیامدهای احتمالی حمله دشمن با سلاحهای کشتار جمعی، اتخاذ نمایند، به ویژه اگر دشمن توانایی خود را نسبت به آنچه عراق در سال 1991 بدان دست یافته بود، افزایش دهد. اتخاذ روش عملیات توفان پراکنده ویژگیهای منفی و مثبتی در پی دارد. منفی از این نظر که ناتوانی در تمرکز نیروها می تواند آسیب پذیری بیشتر آنها در مقابل حملات متعارف دشمن و مشکل شدن انجام عملیات متعارف عادی به روش [حمله] پراکنده را باعث شود و مثبت از این نظر که در روش مزبور، ریسک دربارهِ اینکه واحدهای اصلی نیرو با سلاحهای کشتار جمعی دشمن از بین برود، کمتر است؛ ویژگیهایی که به هنگام مواجهه با یک دشمن دارندهِ سلاح کشتار جمعی، کمتر مورد بحث قرار گرفته است و شایسته است که در نخستین فرصت، مد نظر قرار گیرد. برخی استدلال می کنند که اگر ایالات متحده با چنین دشمن نیرومندی روبه رو شود، احتمالاً در آغاز، هم پیمانان آن می کوشند که در فاصلهِ دوری از او موضع بگیرند و در حالی که دور از صحنه نبرد واقع شده اند، او را تنبیه کنند. در این ارتباط، محمدعلی کلی، قهرمان بوکس سنگین وزن، اظهار کرده است که ایالات متحده و متحدانش باید در حرکت چون پروانه و در نیش زدن چون زنبور باشند. از طرف دیگر، موفق نشدن در نبردهای زرهی و توپخانه ای متراکم، که اهداف متراکم را در معرض سلاحهای پیشرفته دشمن قرار می دهد، راه را برای تلفات سنگین و شکست احتمالی فراهم می آورد. اگر نیروهای نظامی از استراتژی مبارزه از راه دور پیروی کنند، وجود جبههِ نبرد مشکل خواهد بود. در واقع، در چنین جنگی، اصلاً جبهه ای وجود نخواهد داشت. در مراحل اولیه مبارزه، دو نیروی پراکنده رقیب شدیداً مسلح وجود دارد که از فاصلهِ دور، به جنگیدن با یکدیگر مشغول اند و هر یک از آنها می کوشد تا از طریق موقعیت یابی و حمله به یگانها و انبارهای مهمات دیگری، به برتری دست یابد، ضمن آنکه هر دو طرف به طور هم زمان تلاش می کنند تا از صحنه دور باشند و مانع از وارد آمدن آسیب به تواناییهای گسترده و دقیق خود شوند. اگر درگیری از راه دور به منزلهِ استراتژی اتخاذ شود، تنها پس از اینکه از طریق مبارزه جدا از هم آسیب کافی به دشمن وارد آید، تلاش برای پایان دادن جنگ و به تسلیم واداشتن طرف مقابل انجام می گیرد. اگر سلاحهای کشتار جمعی دشمن حتماً از بین بروند، مرحله پایانی جنگ می تواند بیشتر مشابه اشکال سنتی مبارزه باشد. سناریوهای آغازین مبارزه از راه دور، مستلزم تواناییهای موازنه ای بیشتر، استقرار و پنهان کردن نیروها، اطلاعات بیشتر، فرسایش تواناییهای بیشتر دشمن، اقدامات دفاعی فعال و انفعالی مؤثر و هماهنگی گستردهِ آتش از نقاط مختلف به سوی هدفهای مهم در طرف دیگر است. در چنین جنگهایی، باید هر یک از سرویسهای مسلح هماهنگیهای لازم را با دیگران انجام دهند. همچنین، ضروری است که فرماندهی منطقه ای، عملیاتی را به فرماندهان نیروهای بسیار متحرک و با هدف گیری خیلی دقیق واگذار و ارتباط خود را با نیروهای میدان نبرد تقویت کنند؛ موضوعی که مستلزم فرماندهی و هدف گیری برتر و ارزیابی آسیبهای نبرد، توام با فناوری نظامی برتر است. نیروهای ایالات متحده با استفاده از دقت حسگرهای پیشرفته و سلاحهای دقیق، می توانند خارج از برد توپخانه، تانکها و موشکهای میدان نبرد دشمن، عمل کنند و سلاحها و تجهیزات دشمن را از بین ببرند. این نوع درگیری از فاصلهِ دور، مستلزم ایجاد برخی از تغییرات در استراتژی، دکترین، آموزش و سازمان دهی (نیروهای) ایالات متحده است. امروزه، فرماندهی منطقه ای، برای انجام نبرد در جنگهای منطقه ای بزرگ، مجبورند که نوع مختلفی از نبرد در جنگ را که در جنگ سال 1991 خلیج فارس، جنگ 1964-1974 ویتنام، جنگ 1950-1953 کره یا جنگ جهانی اول اعمال کرده بودند، تعلیم دهند. همچنین، باید یادآور شد که بازیهای جنگ گستردهِ مقدماتی، در رزمایشهای میدان نبرد و برنامه ریزی عملیاتی به منظور نوع جدیدی از جنگ برای موفقیت بعدی در منطقه مبارزه الزامی است. پیداست، دشمنی که از سلاح کشتار جمعی یا توانایی (تسلیحاتی) متعارف پیشرفته برخوردار است، می تواند خطر شدیدی را برای مناطق حساس، نقاط ورودی، پایگاههای هوایی منطقه ای و کاروانهای دریایی ایجاد کند. برای نمونه، ناوهای هواپیمابر و نیروهای رزمی محاصره کننده ممکن است در مقابل دشمن مسلح به سلاحهای هسته ای یا بیولوژیکی، کاملاً آسیب پذیر باشند. این ناوهای شناور، که توانایی حمل صد هواپیما و نیز ظرفیت پنج تا شش هزار نیروی نظامی را دارند، شاخص بسیار مناسبی برای هدف قرار گرفتن هستند و ممکن است در آینده، برای مقابله با چنین دشمن منطقه ای مسلحی، که توان نابودی یا غرق کردن آنها را دارد، نامناسب باشند. این امکان وجود داشت که نیروی دریایی ایالات متحده در جنگ علیه صدام - در صورت دسترسی وی به سلاح هسته ای - مجبور شود از سکوهای خیلی متعدد، کوچک تر، ارزان و خیلی پراکنده استفاده کند و به جای هواپیماهای نیروی دریایی، سلاح ضربه زننده در صحنه، موشکهای کروز و بالستیک را به کار گیرد؛ استراتژی ای که می تواند با به کارگیری جنگنده بمب افکنهایی با برد طولانی و قابل سوخت گیری در هوا توسعه یابد. اینکه نیروی دریایی ایالات متحده تا چه مسافتی باید در این مسیرها پیش رود، تا حدی بدان بستگی دارد که این دولت تا چه اندازه خواهد توانست به طور موفقیت آمیز دفاع ناوگان خود را در مقابل موشکهای بالستیک و کروز توسعه دهد. همچنین، این امکان وجود دارد که ارتش ایالات متحده مجبور شود از اتکای بیشتر بر تانکهای سنگین و ناوهای پرسنلی زرهی، که از نزدیک با نیروهای دشمن جنگ می کند، پرهیز کند و در عوض، یگانهای ارتش این کشور به جای آنکه بکوشند دشمن را با نیروهای مکانیزهِ سنگین، پیش از آنکه تواناییهای سلاحهای کشتار جمعی آنها خنثی شده باشد، نابود کنند، به وارد آوردن ضربه و موقعیت یابی دشمن در بُردهای خیلی بیشتری، دست کم، در مراحل اولیهِ نبرد، ملزم شوند. همان گونه که یکی از تحلیلگران اظهار کرده است: " چنین نیروهای زرهی ای برای نبرد در جنگی در نظر گرفته می شوند که فرماندهان ایالات متحده باید از آن خودداری کنند، نه اینکه موجب پدید آمدن آن شوند" . فرماندهان نیروی هوایی ایالات متحده متقاعد شده اند که حملات متراکم بمب افکنها از بمب افکنهای رادارگریزی که موشکها و بمبهای دقیق را به شیوهِ استقرار در فاصله دور شلیک یا پرتاب می کنند، بازده کمتری دارند. اکنون، تعداد اندکی از هواپیماهای قابل روِیت در پایین می توانند، با تحمل خسارات و تلفات کمتر و با دقت بیشتر در پدافند دشمن نفوذ کنند. با این حال، این خسارت، از کل خساراتی که پیش از این ناوگانهای هوایی به دلیل استفاده از بمبها و موشکهای با دقت کمتر وارد آورده اند، بیشتر است. همان گونه که یکی از تحلیلگران نیروی هوایی یادآور شده است، " با انقلاب در دقت، دیگر صدها بمب افکن یا حتی دهها بمب افکن با هزاران بمب، یک هدف واحد را برای نابود کردن بمباران نمی کنند. اکنون، یک هواپیما که اغلب، تنها یک سلاح شلیک می کند، فقط یک هدف را منهدم می نماید" . سومین عنصر تمرکز (نیرو)، که باید در مبارزه با دشمنان خیلی مسلح مورد ملاحظه قرار گیرد، ضرورت تقویت کل یگان است. ارتشها، لشکرها و نیروهای رزمی دریایی یا پایگاههای هوایی در معرض حملات موشکی حامل کلاهکهای کشتارجمعی، ممکن است چنین تلفات یکجا را در چنین دوره های زمانی کوتاهی که فعالیت آنها بتواند به منزلهِ یگانهای نظامی منسجم متوقف شود، متحمل شوند. در چنین اوضاع و احوال هراسناکی، ممکن است لازم باشد که واحدهایی با توان و تعداد مشابه، به دستور فرماندهان جدید و به دلیل ماهیت گسترده و تکان دهندهِ تلفات ناشی از بمباران با سلاحهای کشتار جمعی، جایگزین واحدهای خط مقدم شوند. انفجارهای هسته ای، حمله با گازهای اعصاب یا ابرهای دارای عناصر بیولوژیکی کشنده می توانند تمامی قسمتهای پدافند را منهدم و شکاف بزرگی را در میان نیروها پدید آورند. جایگزینی این نیروها، یگانهای جدیدی می توانند باشند که از انسجام، فرماندهی و کنترل و پیوندهای ارتباطی برخوردارند. بنابراین، به هنگام مقابله با تهدید سلاحهای کشتار جمعی یا حتی یک دولت دارندهِ تسلیحات متعارف پیشرفته، به طور منطقی، تجدیدنظر در تمرکز نیروها مصلحت آمیز به نظر می رسد. برای نمونه، اگر نیروهای ایالات متحده و متفقین مجبور می شدند حملات هسته ای آلمان علیه پایگاههای ساحلی نرماندی، تسلیحات بیولوژیکی ایتالیا یا گازهای اعصاب ژاپن را که می توانست نیروهای تهاجمی ایالات متحده را شکست دهد، مد نظر قرار دهند، احتمالاً، نتایج جنگهای گذشته به صورت دیگری بود. اگر در جنگ جهانی دوم، نیروهای متحدان با سلاحهای کشتار جمعی بمباران می شدند، آیا می توانستند پایگاههای ساحلی پوسان را در کره حفظ کنند یا به طور موفقیت آمیزی تهاجم خود را در جریان جنگ کره پیش ببرند؟ در واقع، اگر جمهوری خلق چین نیز در سال 1953 کلاهکهای هسته ای و هواپیماهای دوربرد در اختیار داشت، آیا تهدید هسته ای اعلام شده ایالات متحده معتبر بود؟ اگر در جنگ سال 1991، عراق سلاح اتمی در اختیار داشت و پیش از تهاجم نیروهای زمینی نیروهای ائتلافی، که در عربستان مستقر شده بودند، خود را برای کاربرد این سلاحها آماده می کرد، روند جنگ و نتیجهِ آن به چه صورت بود؟
- 9 پاسخ ها
-
- 25
-
سرويس چيدمان هوشمند سنسورها در پايش صحنه نبرد با استفاده از الگوريتم ژنتيك و شبكه عصبي پدیدآورندگان : بهزاد مشيري ، مهدي فشاركي ، عبدالحسين علي پور منبع مقدمه معماري جنگ هاي شبكه محور شامل سنسورهاي متفاوت، اطلاعات و شبكه اي ازآتش بارها و... مي باشد كه هر يك از اين شبكه ها بخشي از صحنه نبرد را پوشش داده و شامل گره ها و خطوط ارتباطي ميباشند. همچنين تعاملاتي بين شبكه هاي مختلف وجود دارد كه زير نظر بخش فرماندهي وكنترل صورت مي پذيرد كه بسياري از آنها براي رسيدن به سرعت تصميم سازي موردنياز خود بايد به شكل خودكار درآيند ؛ اين امر چرخه مشاهده، جهت گيري، تصميم و اقدام را تسريع نموده و سلسله مراتب فرماندهي و همچنين توزيع تصويرعملياتي مشترك را براي هر مجموعه در صحنه نبرد گسترده تر مي سازد. گره هاي شبكه سنسوري مي توانند از انواع مختلفي از سنسورها مانند رادار، دوربين هاي مادون قرمز، ليزر و... باشند كه براي كاهش تراكم كار و سطح پردازش كاربر و همچنين افزايش آگاهي از صحنه نبرد نيازمند مديريت اين سنسورها هستیم. بنابراين قبل از اينكه هر سكوي پردازش اطلاعات ( برای سنسوري كه در محيط به شكل توزيع شده ای ، پخش شده است ) بخواهد به آميزش اطلاعات سنسوري بپردازند ابتدا سنسورها با توجه به شرايط محيطي و ويژگي هاي هدف طبقه بندي گرديده و تنها اطلاعات آن دسته از سنسورهايي كه داراي بيشترين ميزان دقت مي باشند مورد پردازش قرار گرفته و الگوريتم هاي آميزش اطلاعات بر روي آنها اعمال مي گردد. روش الگوريتم ژنتيك براي حل مسائل بهينه سازي يكي از تكنيك هاي بسيار پركاربرد در مسائل بهينه سازي، الگوريتم هاي ژنتيك مي باشد. يك الگوريتم ژنتيك از مجموعه اي از كروموزومها تشكيل شده است كه هر كروموزوم نمايانگر يك راه حل ممكن براي حل مسئله مي باشد و هر كروموزوم نيز از تعدادي ژن تشكيل شده است كه ژن ها نيز بيانگر متغييرهاي فضاي مسئله مي باشند. در اين مقاله، براي ساخت اين سرويس از الگوريتم هاي ژنتيك براي بهينه سازي چيدمان سنسورهاي مورد نياز براي پايش صحنه نبرد استفاده شده است. هر كروموزوم، يك مجموعه از سنسورها مي باشد كه به عنوان يك راه حل احتمالي ( يك چيدمان بهينه احتمالي ) مطرح مي گردد و هر ژن نيز نمايانگر يكي از موقعيت هاي مشخص شده براي قرار گرفتن سنسورها در آن مي باشد. شكل 1 نيز مراحل مختلف فرآيند اجراي الگوريتم ژنتيك را نشان مي دهد كه در اين مقاله مهمترين بخش اين الگوريتم كه محاسبه ميزان برازندگي هر كروموزوم مي باشد، توسط شبكه عصبي صورت گرفته است. شكل1 - طرح كلي فرآيند چيدمان بهينه سنسورها توسط الگوريتم ژنتيك استفاده از شبكه عصبي براي محاسبه مقدار برازندگي كروموزوم ها همان طور كه در بخش قبل اشاره گرديد مهمترين بخش يك الگوريتم ژنتيك، محاسبه برازندگي كروموزومها مي باشد كه نشان مي دهد اين راه حل تا چه اندازه بهينه ميباشد و از آنجا كه ما هيچ تابع ارزيابي براي بدست آوردن مناسبترين پيكربندي سنسورها براساس متغيرهاي مسئله نداريم لذا از يك شبكه عصبي MLP براي تخمين اين مقدار برازندگي استفاده ميكنيم . در شكل 2 يك مدل از ساختار شبكه عصبي MLP ارائه گرديده است. شكل 2- يك مدل از ساختار شبكه عصبي MLP تعيين ورودي و خروجي شبكه عصبي در مسئله مورد بحث همان طور كه اشاره گرديد براي آنكه بتوانيم ميزان برازندگي هر كروموزوم را، كه در واقع نشان دهنده ميزان مناسب بودن راه حل ارائه شده توسط آن كروموزوم مي باشد ، بدست آوريم از شبكه عصبي استفاده نموده ايم. براي آنكه شبكه عصبي قادر باشد تخمين درستي از ميزان برازندگي هر كروموزوم داشته باشد ابتدا بايد به وسيله يك مجموعه داده واقعي مورد آموزش قرار گيرد يعني با آگاه نمودن سيستم از خروجي مطلوب يك مجموعه ورودي و آموزش شبكه عصبي با استفاده از اين مجموعه، سيستم را قادر سازيم تا در صورتي كه ورودي جديدي وارد شبكه گرديد شبكه اين توانايي را پيدا نمايد كه مقدار خروجي آن را تخمين بزند. در مسئله مورد بحث، ابتدا شبكه عصبي توسط 180 نمونه، آموزش مي بيند كه اين مرحله نيز شامل دو بخش مي باشد، در بخش اول 100 نمونه مورد استفاده قرار مي گيرد تا شبكه بر اساس روابطي كه ميان ورودي و خروجي هاي واقعي وجود دارد يك تابع تخميني بسازد كه يادگيري شبكه عصبي در اين بخش صورت مي گيرد. در بخش دوم نيز با استفاده از 80 نمونه بعدي شبكه عصبي مورد آزمايش قرار مي گيرد تا ميزان صحت تخمين زده شده توسط شبكه عصبي برآورد گردد و وقتي كه تخمين درستي توسط شبكه عصبي بر روي داده هاي واقعي زده شد آنگاه شبكه عصبي به ازاي هر ورودي ديگر، پاسخ مناسب را ارائه خواهد داد. در اين پژوهش عمل پايش در محدوده جغرافيايي مربعی به ضلع 200 کیلومتر، توسط 15 سنسور و با امكان موقعيت دهي آنها در 15 نقطه از محيط تحت پايش در هر چيدمان ، صورت پذيرفته است كه در ذيل به اختصار توضيحي در مورد شرايطي كه سنسورها در آن قرار گرفته شدهاند و نمونه اي از سناريوهايي كه ما براي بدست آوردن بهترين پيكربندي سنسورها از آنها استفاده نموده ايم بيان شده است. سنسورهاي مورد استفاده در اين تحقيق همه از نوع رادار جستجو پالسي باند X با برد 15کیلومتر و عرض پالس µS 0.2 و دقت استخراج زاويه اي سمت برابر1 دقيقه مي باشند.حال براي آنكه بتوانيم داده هاي واقعي را بدست آوريم، در 180 سناريو مختلف با موقعيت هاي متفاوت، سنسورها را بكار انداخته و نرخ صحت تشخيص وجود هدف بدست آمده توسط هريك از چيدمان هاي سنسوري را ذخيره نموده و از آنها به عنوان ورودي و خروجي هاي واقعي در مرحله آموزش شبكه عصبي استفاده نموده ايم . بعد از اين مرحله شبكه عصبي قادر خواهد بود خروجي هر چيدمان سنسوري را در سناريوهاي جديدي كه تا به حال سنسورها در آن چيدمان قرار نگرفته است، تخمين بزند. شرايط مختلفي كه سنسورها براي توليد داده در آن قرار گرفته اند عبارتست از: جنگ الكترونيك راديويي قابليت ايجاد چف توسط اهداف شب يا روز بدي شرايط جوي و آب وهوايي وجود منابع مختل كننده نوري محيطي در موارد فوق جنگ هاي الكترونيك راديويي و قابليت ايجاد چف از ويژگي هاي اهداف به حساب مي آيد و شب يا روز، بدي شرايط جوي وآب و هوايي و وجود منابع مختل كننده نوري نيز از ويژگي هاي محيطي مي باشد. يك سناريو براي توليد نرخ صحت تشخيص سنسورها فرض كنيد در شرايط جوي نرمال وآفتابي، يك هواپيماي هدف از ناحيه شرق درجهت تابش آفتاب به ناحيه استقرار رادارها نزديك مي شود. هواپيماي هدف مجهز به سيستم جنگ الكترونيك با قابليت تاثير متوسط بر رادارهاي باند X و قابليت ايجاد چف مي باشد. براي اين سناريو نرخ صحت تشخيص توسط سنسورهاي مورد بحث بدست آمده است. اين سناريو را مي توان براي چيدمان هاي متفاوت سنسورها در نظر گرفت ونرخ صحت تشخيص وجود هدف را در هر حالت محاسبه نموده و به عنوان يك داده آموزشي براي شبكه عصبي از آن استفاده نمود. دراين مقاله براي توليد داده هاي آموزشي، 180 سناريو مانند آنچه در بالا قابل مشاهده است اجرا گرديده و با استفاده از آنها شبكه عصبي مورد آموزش قرار گرفته و در نهايت ميزان برازندگي هر كروموزوم الگوريتم ژنتيك تخمين زده مي شود و بهينه ترين پيكربندي سنسورها انتخاب مي گردد. نتيجه در اين مقاله با استفاده از 180 سناريو مختلف عمل آموزش شبكه عصبي انجام گرفت كه براي آموزش اين شبكه از تابع levenberg ‐ Marquart استفاده شده است. از اين 180 سناريو، 100 نمونه براي يادگيري شبكه عصبي و مابقي آن به مرحله تست شبكه عصبي اختصاص داده شده است و عمل يادگيري و تست، 100 بار تكرار گرديد. در نتيجه شبكه عصبي به ميزان كارآيي با دقت خطاي 0.0499 دست يافته است و اين ميزان خطا نيز بدين معناست كه شبكه حدود 95 ،% وجود هدف در محيط تحت پايش را درست تشخيص مي دهد. سپس سناريوي جديدي تعريف نموده و در اين شرايط از الگوريتم ژنتيك براي بدست آوردن بهترين چيدمان سنسوري استفاده كرديده است كه هر ژن نمايانگر يك موقعيت از فضاي مساله مي باشد كه يك سنسور مي تواند در آن قرار گيرد و نشان مي دهد هر سنسور در چه موقعيت x , y قرارگيرد تا در مجموع بهينه ترين چيدمان سنسوري بدست آيد و بيشترين نرخ وجود هدف در صحنه نبرد را حاصل گردد. از اين رو استفاده از الگوريتم هاي ژنتيك و شبكه عصبي يك راه كار مناسب جهت چيدمان هوشمند سنسورها مي باشد كه در آن با استفاده از شبكه عصبي ميزان برازندگي هر كروموزوم الگوريتم ژنتيك، و با استفاده از الگوريتم ژنتيك مناسب ترين پيكربندي سنسورها حاصل گرديد.
- 9 پاسخ ها
-
- 11
-
توافق هسته ای (1) " توافق هسته ای " ، جزییات ، آینده (1)
oldmagina پاسخ داد به DR_CHAMRAN تاپیک در اخبار تحلیلی
منبع رییس سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به همه 18 پرسش آژانس بین المللی انرژی اتمی پاسخ داده است، تاکید کرد: موضوع هسته ای کشورمان «فنی» نیست و فقط با «اراده سیاسی» قابل حل است. به گزارش ایرنا، «علی اکبر صالحی» شنبه شب در برنامه تلویزیونی با یادآوری سیر تاریخی موضوع هسته ای کشورمان با غربی ها افزود: کشورهای غربی به موضوع هسته ای کشورمان 'سابقه سیاسی' دادند در حالی که به همه 18 پرسش فنی آنها پاسخ دادیم. وی گفت: گروه 1+5 اعلام کرده که روی دو پرسش هنوز جای بحث وجود دارد امابا این حال آژانس بین المللی تقریبا همه پاسخ ها را پذیرفته است؛ اما چون موضوع 'سیاسی' است برای آنها کفایت نمی کند. وی در ابتدا با گرامی داشت یاد و خاطره شهید مجید شهریاری، گفت: نشان قهرمان قهرمانان را به همسر ایشان تقدیم کردیم؛ شهید شهریاری از نظر علمی و اخلاقی سرآمد بود و نقش پررنگی در تولید سوخت 20 درصد داشت. وی به تشریح روند 12 سال گذشته درباره موضوع هسته ای کشورمان با غرب پرداخت و گفت: زمانی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، با سه وزیر خارجه اروپایی در تهران توافق شد که 6 ماه تعلیق انجام شود تا بعد از این مدت موضوع خاتمه یابد. وی گفت: اما این مساله به دو سال و نیم طول کشید تا اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند با توجه به نقض تعهد آنها، باردیگر فعالیت های هسته ای شروع شود. صالحی ادامه داد: در دوران که لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود کشورمان پیشنهاد کرد که آنها هر پرسشی دارند مطرح کنند تا پاسخ دهیم؛ آنها 6 پرسش مطرح کردند و ما به همه آنها پاسخ دادیم. وی گفت: البرادعی رییس وقت سازمان انرژی اتمی نیز اعلام کرد که ایران به همه پرسش ها پاسخ داد اما آنها مطالعات ادعایی درباره مسایل موشکی و انفجاری مطرح کردند در حالی که آژانس فقط در حوزه هسته ای حق دخالت دارد نه مسایل موشکی. حتی البرداعی نیز اعلام کرد سندی برای مسایل ادعا درباره ایران وجود ندارد. صالحی افزود: با آمدن 'آمانو' به آژانس، وی مطالعات ادعایی را به عنوان یک موضوع جدی مطرح کرد در حالی که یک فشار سیاسی است. وی به خطاها و تخلفات برخی کشورهای هسته ای بر خلاف تعهدات خود به آژانس بین المللی انرژی اتمی اشاره کرد و گفت: این خطاها یک امر معمول است به طوری که کره جنوبی در آن زمان بیش از 70 درصد غنی سازی کرده بود اما چون همسو با مدار سیاسی غرب بود، به سرعت به آن خاتمه دادند؛ در حالی که آن زمان ما را به غنی سازی بالای 50 درصد متهم کرده بودند. رییس سازمان انرژی اتمی خاطرنشان کرد: به آنها اعلام کردیم که آلودگی ناشی از تجهیزات وارداتی است؛ این مساله سه سال زمان بُرد و آنها در این مدت به جریان سازی در مطبوعات پرداختند که ایران شفاف سازی نمی کند؛ بعد از آزمایش های مختلف، اعلام کردند که این آلودگی از خارج وارد شده و این موضوع خاتمه یافت. صالحی به تخلفات یک کشور دیگر در منطقه در غنی سازی اشاره کرد و گفت: آمانو در آخرین سفر خود به ایران گفت که این موضوع دوستانه حل شد؛ از او پرسیدم چرا 13 سال است که با ایران اینگونه برخورد می کنید در حالی که بارها ثابت شده که ادعاهای شما بی اساس و پاسخ های ما درست است. وی خاطرنشان کرد: «با توجه به این روند، پرونده ایران فنی نیست و سیاسی است؛ تا به این موضوع با اراده سیاسی وارد نشویم، این مساله قابل حل نیست.» معاون رییس جمهوری افزود: اگر گروه 1+5 با اراده سیاسی برای حل موضوع هسته ای آمده باشد، بداند که ما ریگی در کفش نداریم؛ انسجام جمهوری اسلامی ایران در بیان مواضع خود در 13 سال اخیر کاملا روشن و فصل الخطاب ترین پاسخ، فتوای مقام معظم رهبری است. صالحی خطاب به غرب گفت: 12 سال پیش در ابتدای کار آماده پذیرفتن تعدادی سانتریفیوژ بودیم اما اکنون 20 هزار سانتریفیوژ فعال و بیش از 15 هزار مهندس مشغول به کار هستند. وی در ادامه درباره دور دهم مذاکرات با گروه 1+5 در وین گفت: تقریبا به تفاهم کامل رسیده و کلیات نیز پذیرفته شده بود اما موضوعی سبب عقبنشینی طرف مقابل شد؛ دو سه روز بعد بود که نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد ما نگذاشتیم آنها به تفاهم برسند؛ جان کری نیز گفت که ما در هماهنگی کامل با اسرائیل هستیم. رییس سازمان انرژی اتمی با تاکید بر اینکه 'آنها منافع خود را در ادامه بحران می بینند، افزود: جمهوری اسلامی از ابتدا با حسن نیت و اراده سیاسی برای حل موضوع همکاری کرد و ضمن پاسخ به همه پرسشها، انعطاف لازم را نیز نشان داد اما آنها همچنان بر زیاده خواهی پافشاری کردند. وی با توجه به طولانی شدن این موضوع در افکار عمومی جهان، گفت: این موضوع آن قدر روشن است که بسیاری از متفکران آمریکایی می گویند این مساله را تمام کنید زیرا در غیر این صورت اعتبار سیاسی آمریکا و 1+5 از دست می رود. صالحی به زیاده خواهی طرف مقابل در مذاکرات از جمله در نشست عمان اشاره کرد و افزود: مطالب آنها در این نشست خارج از قاعده بود که هیات ایرانی به موقع و محکم پاسخ آنها را داد؛ با این حال در وین تقریبا به نقاط مشترک و کلیات هم رسیدند اما ناگهان آنها عقب نشینی کردند. وی در ادامه با یادآوری وقایع اخیر در پاریس گفت: 'چه کسی جز دولت فرانسه مقصر است؟ ما به دولت فرانسه، هلند، سوئد، نروژ و بلغارستان نیز در این رابطه تذکر داده بودیم. معاون رییس جمهوری درباره 'توافق خوب از نظر آمریکایی ها' نیز گفت: «آنها با وقاحت خواسته های خود را مطرح می کنند اما ایران کشوری نیست که بخواهد به این راحتی از منافع و حاکمیت ملی خود عدول کند زیرا ۳۵ سال است هزینه سیاسی خود را می دهد و اکنون کلید طلایی منطقه در دست ایران است.» صالحی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران چیزی فراتر از حق خود نمی خواهد، گفت: تحت هیچ شرایطی حاضر نیستیم از حق تعیین شده خود عدول کنیم. در مذاکرات به نقطه مشترک رسیده ایم معاون رییس جمهوری درباره مذاکرات آتی در ژنو نیز گفت: تقریبا در برخی موضوعات کم و بیش به انتهای بحث و گفت وگو رسیده ایم؛ می توان گفت به نقطه مشترک رسیده ایم اما در برخی موارد خواسته هایی مطرح است از جمله در بخش غنی سازی و روش لغو تحریم ها. وی با بیان اینکه اکنون بحث اصلی بر سر حجم غنی سازی و تولید سالانه است، افزود: «در حال حاضر سانتریفیوژهای فعال ما سالانه 2.5 تن اورانیوم را غنی می کند اما نیاز سالانه ما ۳۰ تن است؛ آنها به این میزان رضایت نمی دهند و می گویند باید تعداد سانتریفیوژها را کم و تولیدات خود را تبدیل کنید.» صالحی تاکید کرد: «بعد از هشت سال باید اجازه تولید سوخت سالانه مورد نیاز نیروگاه بوشهر 'یک' را داشته باشیم که تقریبا ۳۰ تن در سال است؛ ما آمادگی داریم به صورت پلکانی این دوره را طی کنیم؛ یعنی پله نخست آنها تعیین کنید اما پله آخر باید مال ما باشد و هشت سال دیگر در وضعیتی باشیم که رهبری فرمودند ۱۹۰ هزار 'سو' توان غنی سازی داشته باشیم که تامین کننده ۳۰ تن اورانیوم غنی شده مورد نیاز بوشهر به علاوه نیازهای جنبی دیگر مثل رآکتور تهران و رآکتور اراک است.» وی افزود: آنها دوره 'اعتمادساز' تعیین کرده اند که این نیز مورد مناقشه است؛ بعد از این دوره اعتمادساز مانند هر کشور دیگر عضو 'ان.پی.تی' می توانیم با هر ظرفیتی غنی سازی کنیم. رییس سازمان انرژی اتمی گفت: پیشنهاد طرف غربی برای دوره اعتمادسازی بین 10 تا 20 سال است در حالی که ما اصرار داریم که این زمان کمتر از 10 سال باشد. به قولی که امضا نشده نباید امید داشت صالحی با تاکید بر اینکه باید با احتیاط با طرف مقابل روبرو شویم؛ یادآورشد: 'یک بار این تجربه را در قضیه افغانستان دیدیم؛ ایران یکی از عوامل عمده در حل موضوع افغانستان بود اما بعد از یکی دو ماه با وجود تمجیدهای آنها، گفتند ایران در محور شرارت قرار دارد؛ اگر قولی می دهند تا عملیاتی نشده و امضا نشود نباید امید خیالی به این قول های شفاهی ببندیم.' رییس سازمان انرژی اتمی گفت: غرب با بزرگ کردن این پرونده سبب شد تا کشورمان در جهان مقتدر شود؛ در واقع اگر دستاورد ما در این مذاکرات ۶۰ درصد بود، آنها به ۹۵ درصد تبدیل کردند. وی افزود: حل شدن این پرونده برای ایران، منطقه و جهان آثار مثبتی بسیاری در بخش سیاسی دارد. صالحی درباره خبرسازی رسانه های غربی درباره توافق ایران و آمریکا برای انتقال سوخت به روسیه نیز گفت: این خبر توسط وزارت خارجه تکذیب شد. وی افزود: اما دلیل این خبرسازی آن است که می خواهند خود را به عنوان کشور قدرتمند حل کننده مشکلات جهان مطرح کنند. وی در این رابطه یادآورشد: 'زمانی که بیانیه تهران درباره حل موضوع غنی سازی ۲۰درصد صادر شد و مقام های ترکیه و برزیل به توصیه آمریکا به تهران آمدند و با ما به تفاهم رسیدند، آمریکا وقتی دید باخته، پس از سه روز واکنش نشان داد و قطعنامه ۱۹۲۹ را در شورای امنیت صادر کردند.' وی افزود: 'هر زمان مذاکره می کنیم و همه می فهمدند تدابیر ما معقول و در آستانه حل است، بهانه و شایعه جدیدی راه اندازی می کنند که ایران را به واکنش وادارند و اینگونه نمایش دهند که ما برای حل موضوع آمادگی نداریم.' خبر خوش تولید سوخت برای نیروگاه بوشهر در 20 فروردین سال آینده وی در ادامه درباره تامین سوخت نیروگاه اتمی بوشهر نیز گفت: ۲۰ فروردین سال آینده خبر خوشی در ارتباط با سوخت این نیروگاه خواهیم داشت؛ امیدواریم در آن روز نخستین مجتمع سوخت مشابه برای نیروگاه بوشهر را بدون قرص های اورانیوم به نمایش بگذاریم. صالحی با بیان اینکه بیش از ۱۳ درصد برق جهان از انرژی هسته ای تامین می شود، اکنون هند با کمک روس ها انرژی هسته ای خود را توسعه می دهد؛ امارات با جمعیت سه میلیون نفری و صادرات دوبرابری نفت نسبت به ما، چهار نیروگاه ۱۵۰۰ مگاواتی می سازد. وی در پایان از افتتاح نمایشگاه بزرگ دستاوردهای لیزری در پنجشنبه این هفته خبر داد و از مردم برای دیدن ثمرات تلاش متخصصان داخلی در این زمینه دعوت کرد. -
سلام چند تصویر در ارتباط با این پست "بایت های میدان نبرد " : تصویر اول : http://www.cotsjournalonline.com/img/archive_images/cots0506sf_2.gif توضیح تصویر اول: سیستمهای همگن ارتباطی متعددی شبکه ارتباطی FCS را به وجود می آورند. این سیستمها شامل سیبستم رادیوئی تاکتیکال مشترک (JTRS) از نوع Clusters 1 و Clusters 5 با امواج شبکه باند پهن (WNW) و امواج بیسیم سرباز (SRW) ، لینک شبکه دیتا و شبکه اطلاعات تاکتیکی جنگجو (WIN-T) هستند. هر خودرو FCS با 4 یا 8 کانال سیستم رادیویی تاکتیکی مشترک (JTRS) از نوع Cluster1 مجهز خواهد شد . سربازان و سایر پلتفرمهای نظامی که دارای محدودیت توان و وزن هستند با یک یا دو سیستم رادیویی تاکتیکی (JTRS) از نوع Cluster5 مجهز می شوند. علاوه بر ساختار پایه ارتباطی شبکه فرکانسی بند پهن (WNW) و فرکانس بیسیم سرباز (SRW) ، یک سیستم رادیویی تاکتیکی مشترک (JTRS) با قابلیت برنامه ریزی نرم افزاری سایر فرکانس ها را پشتیبانی خواهد کرد تا از ارتباط فعلی بین نیرو و یکپارچگی آن و همچنین ارتباطات عملیاتی چند ملیتی ، اطمینان حاصل شود. WIN-T همچنین توانایی ارتباط داخل واحد ها را به خوبی دستیابی ارتباطی به مراتب بالاتر فراهم خواهد کرد. سیستم مدیریت شبکه FCS تمام شبکه های واحد های مختلف ، که شامل بیسیم ها با فرکانسهای مختلف ، اشکال مختلف مسیریابهای شبکه و شبکه های مختلف و میزبانهای متعدد شبکه می شوند را ، مدیریت می کند . این سیستم طیف کاملی از توانایی های مدیریتی را که در زمانهای عملیات نیاز است ، فراهم می کند . این توانایی ها شامل طرحریزی اولیه عملیات ، ایجاد ساختار سریع شبکه در محل عملیات ، پایش شبکه حین اجرای عملیات و سازگاری پویای قواعد شبکه در پاسخ به حالتهای بروز اشکال در شبکه یا بروز حداکثر بار بر روی شبکه ، می شود. تصویر دوم : (Army Distributed Common Ground System (DCGS A https://publicintelligence.net/wp-content/uploads/2009/10/gc.png تصویر سوم : https://publicintelligence.net/wp-content/uploads/2009/10/gc1.png تصویرچهارم : http://www.globalmilitarycommunications.com/wp-content/uploads/2014/09/00000.jpg توضیح تصویر چهارم : سیستم مدیریت عملیات هوایی که توسط واحد تفنگداران دریایی ( Marines) برای مدیریت و پایش پلتفرمهای هوایی شامل جنگنده ها ، بمب افکن ها ، تانکرها ، پرنده های بدون سرنشین و هلیکوپترها به کار می رود و قرار است به زودی با قراردادی در حدود 18.5 میلیون دلار و توسط شرکت لاکهید مارتین ارتقا یابد.
- 9 پاسخ ها
-
- 16
-
تأثير جنگ الكترونيك بر مديريت صحنه نبرد قرارگاه پدافند هوايي خاتمالأنبيا(ص) منبع مقدمه: در زمان حاضر، تحول و تنوع جنگ افزارها موجب توسعه روزافزون صحنه نبرد شده است. در اين شرايط، موفقيت در جنگ، بدون اعمال روشهاي صحيح بهكارگيري جنگافزارها و نيروها ممكن نيست. يعني هر فرمانده براي پايش جنگافزارها و نيروهايش، ناگزير به داشتن يك سامانه منسجم و هماهنگ است كه ترديد در روند تصميمگيري فرماندهي را كاهش دهد و شرايط بهكارگيري درست و بهموقع آنها را فراهم سازد. جنگهاي دو دهه اخير نشان داد كه ارتشهاي نوين از سربازاني اندك، اما كاملا آموزش ديده استفاده ميكنند كه داراي جنگافزارهايي دقيق و هدايتشونده هستند، جبههاي فراگير ايجاد ميكنند و تهاجم را با جنگ الكترونيك آغاز ميكنند. اگر در گذشته فرماندهان نظامي براي مشاهده و پايش صحنه نبرد از ديدهباني در ارتفاعات مناسب استفاده ميكردند، امروزه اينگونه مشاهدات با استفاده از حسگرهاي الكترونيك و مخابراتي پيشرفته انجام ميشود و اين حسگرها و تجهيزات مخابراتي در محيط جنگ الكترونيك بسيار آسيبپذير هستند. بنابراين جنگ الكترونيك تأثير زيادي بر فرآيند فرماندهي و پايش دارد. جنگهاي امروزي بر اساس پايش طيف الكترومغناطيس و تلاش در جهت تسلط بر فضاي انتشار امواج استوارند. تعريفها و مفاهيم اوليه جنگ الكترونيك: استفاده از طيف الكترومغناطيسي براي كاهش عملكرد يا خراب كردن قابليت رزمي دشمن (شامل پايين آوردن توانايي يا ممانعت از استفاده دشمن از طيف الكترومغناطيسي و نيز پايين آوردن عملكرد تجهيزات، كاركنان و امكانات دشمن) و در مقابل، محافظت از توانايي رزمي خودي (شامل محافظت از طيف الكترومغناطيسي مورد استفاده نيروهاي خودي و نيز تجهيزات، كاركنان و امكانات خودي) است كه ميتواند در برابر اقدام الكترونيكي دشمن آسيبپذير باشد. حفاظت الكترونيكي: بخشي از جنگ الكترونيك است كه اقدامهاي مؤثر جهت محافظت نيروها، تأسيسات و تجهيزات از هر اثر ميدان الكترومغناطيسي بهكار گرفته شده خودي يا دشمن كه موجب كاهش، خنثي يا تخريب توانمندي رزمي خودي ميشود را شامل ميگردد. حمله الكترونيكي: بخشي از جنگ الكترونيك است كه شامل استفاده از انرژي الكترومغناطيس، انرژي هدايت شده يا جنگافزارهاي ضد تشعشع براي حمله به نيروها، تأسيسات و تجهيزات دشمن، به منظور كاهش، خنثيسازي يا تخريب تواناييهاي رزمي دشمن ميشود. پشتيباني جنگ الكترونيك: قسمتي از جنگ الكترونيك است كه به واسطه اقدامهاي مؤثر يا تحت پايش مستقيم يك فرمانده عمليات، با استفاده از جستوجو براي رهگيري (نفوذ در شبكه ارتباطي)، شناسايي، تعيين هدف يا انرژي الكترومغناطيسي تابيده شده منابع متمركز عمدي و غيرعمدي بهمنظور شناسايي تهديد آني، هدف يابي، طرحريزي و هدايت عملياتهاي آينده را شامل ميشود. تجهيزات الكترومغناطيس: تجهيزاتي است كه با استفاده از امواج الكترومغناطيسي، در كاربردهاي پدافندي قدرت از كار انداختن تمامي جنگافزارهاي پيشرفته، از جمله موشكهاي بالستيك و... را دارد و در كاربردهاي آفندي قادر است تمامي تجهيزات، مراكز و تأسيسات زيرزميني دشمن را نابود سازد. فرماندهي: فرماندهي، اختياري است قانوني كه يك فرمانده در خدمت نظام به سبب درجه يا شغل خود داراست تا در اداره سازمان يا يكان تحت فرماندهي خود اعمال نمايد. فرماندهي شامل اختيارها و مسئوليتهايي است كه براي استفاده مؤثر از منابع موجود براي طرحريزي، به كارگيري، سازماندهي، هدايت، هماهنگي و پايش نيروهاي تحت امر در اجراي مأموريتهاي واگذاري مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد. پايش: - پايش تعبيرهاي مختلفي دارد، كه يكي از تعبيرها اين گونه مطرح ميشود: لازمه فرماندهي بر يكانهاي تابعه، پايش است، چراكه فرمانده همواره بايد در جريان مراحل مختلف اجراي فرمان خود قرار گيرد تا در صورت لزوم، فرمان صادره را تغيير داده، اجراي آن را متوقف كرده يا با توجه به نتايج حاصله از اجراي موفقيتآميز آن، دستورهاي بعدي را صادر كند. بنابراين، آگاهي از چگونگي روند و نظارت بر اجراي آن پايش ناميده ميشود. فرماندهي و پايش: اعمال قدرت و فرماندهي توسط يك فرمانده مشخص بر نيروهاي تحت امر، در اجراي ماموريت واگذاري را فرماندهي و پايش مينامند. فرماندهي و پايش از طريق ترتيبات خاص كاركنان، تجهيزات، ارتباطات، تسهيلات و روشهايي كه جهت طرحريزي،هدايت، پايش و هماهنگي نيروها در عمليات به كار ميروند، توسط فرمانده به منظور اجراي مأموريت واگذاري اعمال ميگردد. ويژگي جنگهاي پيشرفته در جنگهاي متعارف امروزي مانند جنگ اول خليج فارس، جنگ افغانستان، جنگ بالكان و جنگ دوم خليج فارس، ابتدا يگانهاي جنگ الكترونيك، اطلاعات مورد نياز فرماندهي را از سامانههاي فرماندهي و پايش نيروي نظامي كشور مقابل تأمين و با حملة الكترونيك به فعاليتهاي سامانه فرماندهي و پايش آن، سامانههاي رادار پدافند هوايي و شبكههاي ارتباطي فرماندهي و پايش را خنثي و سپس يورش به مراكز اصلي، حياتي، سياسي و اقتصادي كشور مقابل را آغاز ميكنند. جنگافزارهاي تهاجم دقيق دور ايستا به همراه سامانههاي حسگر و فرماندهي و پايش پيشرفته به زودي بر بخش عمدهاي از جنگ مسلط خواهند شد. در اين چارچوب نيروهاي مسلح ميتوانند از كيلومترها دورتر، نيروهاي دشمن و سامانههاي پشتيبان آنها را از كار انداخته يا كاملاً نابود كنند. جنگافزارهايي كه بر اساس فناوريهاي ميكروالكترونيك و مدارهاي مجتمع نوري ساخته ميشوند، ميتوانند صدا، گرما، امواج راداري، تغيير زاويه و ديگر علايم الكترونيك را رديابي و از اين علايم ارسالشده، اطلاعات لازم را براي نابودي هدف مورد نظر استخراج كنند. نيروهاي نظامي پيشرفته براي دستيابي به برتري در ميدان نبرد، به طور گسترده از سامانههاي جنگ الكترونيك استفاده ميكنند. در ارتشهاي كشورهاي پيشرفته، جنگ الكترونيك از ساختار، سازمان، زيرساخت، مهندسي سامانه، معماري شبكه، تجهيزات و آموزش خاص و منحصر به خود برخوردار است و داراي هدف كاملاً مستقل يعني پشتيباني از مأموريت واگذار شده به فرمانده است. نيروهاي مسلح ما بايد متناسب با تهديدها، بينش و آگاهي خاص خود را توسعه بخشند و سياستها و خطمشيهاي محيطي را درك نمايند. براي مقابله با تهديدهاي آينده بايستي جنگ الكترونيك تقويت شود. در اين صورت، سامانههاي جمعآوري اطلاعات الكترونيك كمتر دچار فريب الكترونيك ميشوند؛ رادارها و سامانههاي پدافندي ميتوانند با اقدامهاي ضدالكترونيك دشمن مقابله كنند و هدفهاي كاذب را از اهداف واقعي تشخيص دهند و سامانههاي ارتباطي شبكه فرماندهي و پايش پدافند هوايي پايدار باقي بمانند. جنگ الكترونيك از جمله واحدهاي تخصصي است كه بايد به طور متمركز مديريت و هدايت، و به صورت غير متمركز اجرا شود. ساختار و سازمان جنگ الكترونيك در نيروهاي مسلح بايد بهگونهاي باشد كه ابعاد ستاد، آموزش، پژوهش و اجرا را به طور كامل پوشش دهد و از موازيكاري و تعدد تصميمگيري در يك موضوع واحد جلوگيري كند. براي تحقق اين موضوع بايد تصميمگيري به صورت متمركز، و اجرا به صورت غيرمتمركز انجام شود. بنابراين بايستي فرماندهي و پايش جنگ الكترونيك طراحي و پيادهسازي شود. مديريت طيف الكترومغناطيس با توجه به اينكه جنگ الكترونيك؛ آفند، حفاظت و پايش طيف الكترومغناطيسي را دربر ميگيرد؛ افراد ستاد جنگ الكترونيك نقش مهمي در مديريت پوياي طيف الكترومغناطيسي در طول عمليات بر عهده خواهند داشت. به دنبال استقرار و گسترش نيروهاي نظامي در ميدان نبرد، انطباق تشعشعات الكترومغناطيسي جديد و تشعشعات موجود در منطقة عملياتي، يك محيط جديد الكترونيك را به وجود ميآورد. از اين گذشته، به علت تغيير مكان نيروها و تغيير سمت سامانههاي فرماندهي و پايش، سامانههاي نظارت و مراقبت، جنگافزارها و ساير تجهيزاتي كه از طيف الكترومغناطيسي استفاده ميكنند در اين محيط همواره در حال تغيير خواهد بود. تأثير جنگ الكترونيك بر فرماندهي و پايش مرحله اول در صحنه نبرد، مرحله پايش و مشاهده منطقه عمليات است. عناصر تشكيل دهنده آن حساسههايي است كه اطلاعات مربوط به موقعيت، حركات و فعاليت نيروهاي دشمن و خودي را جمعآوري ميكنند و همچنين وسايل ناوبري كه موقعيت نيروهاي خودي را مشخص كرده و به منظور هدايت در اختيار آنان قرار ميگيرد. با استفاده از فريب الكترونيك ميتوان دشمن را گيج و گمراه كرد. تأثير جنگ الكترونيك روي سامانههاي مخابراتي كه پشتيبان فرآيند فرماندهي و پايش هستند، به صورت فريب الكترونيك تقليدي است. در اين شيوه جنگ الكترونيك، به سامانههاي مخابراتي دشمن جهت گمراه كردن آنها و به دست آوردن اطلاعات، نفوذ ميشود. مختل كردن سامانههاي ارتباطي دشمن هم يكي ديگر از فنون جنگ الكترونيك است كه بر فرآيند تصميمگيري تأثيرگذار است. به طوركلي چرخة فرماندهي و كنترل وابستگي شديدي به طيف الكترومغناطيسي براي حداكثر بازدهي در مراقبت و هدفيابي ارتباطات و سامانههاي اطلاعاتي دارد. اگر چنين سامانههايي از كار بيفتند، عملكردشان ضعيف يا فريب داده شوند، فرمانده و ستاد قادر نخواهند بود جنگ را به شايستگي پيگيري كنند. در مرحله پايش و مراقبت صحنه نبرد، از سامانههاي پشتيباني جنگ الكترونيك به عنوان يك منبع اطلاعات براي گرفتن تصميمهاي فوري حملة الكترونيك، حفاظت الكترونيك، اجنتاب، هدفگيري و ديگر كاربردهاي راهكنشي يگانها استفاده ميكنند. سامانههاي پشتيباني جنگ الكترونيك دادهها را جمعآوري و اخبار يا اطلاعات نظامي را با هدف تقويت ديگر منابع اخبار يا اطلاعات، هدايت يا رهبري عملياتهاي مبتني بر حمله الكترونيك، اتخاذ اقدامهاي خود حفاظتي، بهكارگيري سامانههاي جنگافزار، كوشش متناوب پشتيباني حفاظت الكترونيك، ايجاد يا بهروز كردن بانكهاي اطلاعاتي جنگ الكترونيك و پشتيباني اخبار مأموريتهاي تصريحي پردازش ميكنند. مراكز فرماندهي از عناصر چرخة فرماندهي و پايش هستند كه فعاليت نيروهاي خودي و دشمن را جمعآوري نموده و در اختيار فرمانده به عنوان تصميمگير قرار ميدهند تا او نسبت به ارزيابي تهديد و صدور فرمان بهترين تصميم را بگيرد. ارتباطهاي بين حساسهها و مراكز فرماندهي و بين مراكز فرماندهي و نيروها، به منظور انتقال اطلاعات و فرمانهاي صادره يكي ديگر از عناصر چرخة فرماندهي و پايش است. اگر سامانههاي ارتباطي و اطلاعاتي چرخة فرماندهي و پايش، تحت تأثير اقدامهاي جنگ الكترونيك قرار گيرند و دچار اختلال شده يا فريب داده شوند، فرماندهي در غبار جنگ فرو ميرود و پايش خود را بر صحنه نبرد از دست خواهد داد. در اين صورت مؤلفه فرماندهي و پايش در ميدان نبرد نقشي كمرنگ خواهد داشت و يا از بين خواهد رفت. تجهيزات و سامانههاي پشتياني الكترونيك هم نقش بسيار مهمي در زمينه مراقبت و هدفيابي چرخة فرماندهي و پايش دارند. اين بخش از اقدامها و فعاليتهاي جنگ الكترونيك تحت پايش فرماندهي در پشتيباني از فعاليتهاي شنود، شناسايي و تعيين محل انتشار امواج الكترومغناطيسي (عمدي يا غيرعمدي)، به كار ميرود. آسيبپذيريهاي شبكة فرماندهي و پايش سازمانهاي نظامي پيشرفته براي فرماندهي و پايش نيروها و گسترش جنگافزارها به طور فزايندهاي به وسايل الكترونيك متكي هستند. وسايل الكترونيك براي ارتباطات، هدايت موشكها، سامانههاي پايش و مراقبت، رديابها، وسايل كمك ناوبري و ديگر مقاصد نظامي به كار برده ميشوند. اين اتكاي نيروهاي نظامي به وسايل الكترونيك، آنها را در مقابل اقدامهايي كه دشمن به منظور كاهش كارايي اين وسايل انجام ميدهد، آسيبپذير ميسازد. بنابراين پايداري شبكه فرماندهي و پايش در محيط جنگ الكترونيك دشمن، در هدايت جنگها از مؤلفههاي بسيار مهم و با ارزش است. نظام جنگي امروز، داراي بيشترين تحرك و پراكندگيهاست. اجزاي اين نظام پيوسته در حال حركت، انتقال، سازماندهي مجدد، ظاهر و پنهان شدن و .... هستند و دشمن همواره توسط نيروهاي فيزيكي يا سامانههاي الكترونيك و مخابراتي خود سعي در مختل كردن و از كار انداختن آن دارد. به طور كلي يك ميدان نبرد از حسگرها، رادارها و تجهيزات جمعآوري اطلاعات، سامانهها و تجهيزات نظامي، سامانههاي ارتباطي و ارسال اطلاعات، سربازان رزمنده و مركز فرماندهي تشكيل ميشود. اهداف حملات جنگ فرماندهي و پايش عبارتند از: تصميمگيران، جنگافزارهاي يكپارچه، سامانههاي فرماندهي، پايشي، مخابراتي، رايانهاي و اطلاعاتي كه با اتكا به منابع، حساسهها و مخابرات شبكهاي طراحي شدهاند. در سند شماره 30 ارتش آمريكا، در خصوص فرماندهي و پايش چنين آمده است: «استفاده پيوسته از جنگ الكترونيك، اقدامات امنيتي، عمليات رواني، ضربات نظامي و ويرانسازي مادي با پشتيباني متقابل از نظر اطلاعاتي، به منظور محروم كردن دشمن از اطلاعات، تحت تأثير قراردادن، كاهش يا انهدام امكانات فرماندهي و پايش و در عين حال تقويت امكانات فرماندهي و پايش خودي در برابر چنين اقداماتي از سوي دشمن.» بر طبق اين تعريف، فرماندهي و پايش ابعاد گسترده و فراگيري به خود ميگيرد و از جنگ الكترونيك براي كاهش يا انهدام كامل امكانات فرماندهي و پايش استفاده ميشود. بهرهگيري از سامانههاي ارتباطي در زندگيهاي امروزي به صورت امري اجتناب ناپذير در آمده است. ضرورت تأكيد بر اصل تحرك و ابعاد مختلف عمليات نظامي، موجب به كارگيري گسترده تجهيزات ارتباطي در نظام فرماندهي و پايش شده است. از آنجا كه كارايي جنگافزارها با نحوه به كارگيري سامانهها و تجهيزات ارتباطي رابطه مستقيم دارد، بدون شك استفاده از اين سامانهها و تجهيزات در نبردهاي آينده به منظور ايجاد هماهنگي و يكپارچگي در اجزاي متشكله ارتشها امري ضروري خواهد بود. در ميدان نبرد، دشمن همواره سعي در مختل كردن سامانههاي شبكهاي و ارتباطي نيروهاي مقابل را دارد. استفاده از سامانههاي جنگ الكترونيك اخلالگر يكي از اين تجهيزات است. فرماندهان به دليل پيچيده شدن تجهيزات و سامانههاي ارتباطي و گسترش نظامهاي فرماندهي و پايش، ملزم به داشتن اطلاعات به موقع و دقيق ميشوند. توانايي فرماندهان و مديران در انجام مؤثر وظايفشان به كيفيت تصميمهايي كه ميگيرند، بستگي دارد و كيفيت تصميمها تابع اطلاعاتي است كه بر اساس آن تصميمگيري ميكنند. داشتن اطلاعات درست و به موقع براي سازمان مهم است. اطلاعات، حلقه متصل كننده همه اجزاي تشكيل دهنده نظام فرماندهي و پايش و ارتباطات است تا هماهنگي در عمليات به نحو بهتري انجام گرفته و موجب اجراي موفقيتآميز مأموريت شود. پيشرفت رايانهها و نقشآفريني آنها در نبردهاي امروزي تا آنجا پيش رفته كه بسياري از نظريهپردازان نظامي ميگويند: «روزي فرا خواهد رسيد كه بيشتر سربازان به جاي تفنگ، رايانه به دست ميگيرند». البته ديده ميشود كه در بسياري از جنگافزارهاي پيشرفته انفرادي اين پردازندهها و تجهيزات رايانهاي جنگافزار هستند كه مركز ثقل آن محسوب ميشوند؛ نه سامانههاي شليك آن. از اين رو امروزه ارتشهاي پيشرفته حل بسياري از مشكلات انساني، فرماندهي و پايش را به ماشينهاي دقيق و هوشمند سپردهاند و به صورت بيدرنگ ميتوانند اطلاعات را در چرخة فرماندهي و پايش به گردش در آورند. ضرورت پيادهسازي فرماندهي و كنترل جنگ الكترونيك جنگ الكترونيك به يك ساختار مناسب براي فرماندهي و پايش نياز دارد. جنگ الكترونيك مؤثر، علاوه بر تجهيزات و سامانههاي پشتيباني الكترونيك و حمله الكترونيك، به دو سامانه ديگر يعني سامانه فرماندهي و سامانه پردازش نياز دارد. در ميدان نبرد بهكارگيري جنگ الكترونيك نيازمند طراحي، فرايند هماهنگسازي و پايش كليه اجزاي آن است. طرحهاي جنگ الكترونيك شامل پشتيباني الكترونيك و حمله الكترونيك براي هدف قرار دادن نيروها و سامانههاي دشمن و همزمان بهكارگيري حفاظت الكترونيك براي محافظت از سامانهها و نيروهاي خودي است. طراحي و پيادهسازي فرماندهي و پايش جنگ الكترونيك در نيروهاي مسلح كشور نيازمند موارد زیر است - جلوگيري از موازي كاري در اين حوزه؛ - پيگيري امور نگهداري و تعميرات، تحقيقات و پژوهش، آموزش و برنامهريزي جهت ارتقاي مقدورات جنگ الكترونيك سامانههاي دفاعي كشور؛ - ارائه طرح تأمين تجهيزات جديد مختص جنگ الكترونيك؛ - جذب افراد نخبه در زمينه جنگ الكترونيك و بهكارگيري كاركنان با مدارج علمي بالا (كارشناسي ارشد و دكترا) در رشتههاي الكترونيك، مخابرات، رايانه، فيزيك و جنگ الكترونيك؛ - مديريت و بهكارگيري دانش و توان علمي كشور در جهت ارتقاي توان رزمي نيروهاي مسلح در زمينه جنگ الكترونيك و تعريف طرح (پروژه)هاي جنگ الكترونيك براي مراكز علمي، دانشگاهي و صنعتي كشور؛ - برنامهريزي براي ارتقاي دانش جنگ الكترونيك كليه كاركنان عملياتي و فني نيروهاي مسلح؛ - پشتيباني علمي واحدهاي صف جنگال (جنگ الكترونيك) گسترش يافته در سطح نيروهاي مسلح؛ - فراهم ساختن ملاحظات فني و محاسبات تخصصي صحنه رزمايش جنگ الكترونيك و هماهنگي و توجيه علمي آن با مطالبات عملياتي جهت شناخت توانمنديها و نقاط ضعف سامانههاي درگير در زمينه جنگ الكترونيك؛ - فراهم كردن شرايط مناسب براي آزمايش و ارزيابي مقدورات جنگ الكترونيك كليه سامانههاي دفاعي كشور؛ - برنامهريزي جهت ارتقاي مقدورات جنگ الكترونيك كليه سامانههاي دفاعي جهت پايداري شبكه پدافندي و فرماندهي و پايش در محيط جنگ الكترونيك؛ - مطالعه، بررسي و تأييد نيازهاي تجهيزاتي، آموزشي، تحقيقاتي و نيروي انساني متخصص جنگ الكترونيك؛ - هدايت و نظارت بر تحقيقات، طراحي، ساخت و آزمايش ميداني تجهيزات جنگ الكترونيك جهت بوميسازي و به روزسازي متناسب با تهديدات.
- 9 پاسخ ها
-
- 18
-
بایت های میدان نبرد منبع مقدمه گسترش روزافزون فناوری های جدید در عرصه های نظامی به ویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT ) شکل ونحوه جنگها را به طور کلی متحول ساخته است. آنچه که امروز از آن به عنوان فناوری اطلاعات و ارتباطات یاد می شود، در گذشته ای نه چندان دور تنها بخشی از یک ارتش را در بر می گرفت که اصطلاحا « مخابرات » نامیده می شد. نفوذ این فناوری در ارتش های پیشرفته امروزی و در دو بعد نرم افزار و سخت افزار تا حدی است که به جرأت می توان گفت دیگر بخش یا واحدی نظامی نیست که فاقد نشانه ای از این فناوری باشد و بیش از هر چیز، آن دسته از صنایع پیشرفته نظامی که با تکیه بر جنبه های گوناگون فناوری اطلاعات و ارتباطات کار می کنند و کاربران یا به عبارت دیگر سربازان آنها متخصصان ICT هستند، توجه بیشتری را جلب می کنند. در این میان، فناوری ها و تجهیزات ارتباطی نظامی زمینه ساز انجام مؤثر و دقیق فعالیت ها و مأموریتهای نظامی هستند. نقش و اهمیت این بخش از صنایع نظامی همانند دستگاه عصبی در بدن انسان بسیار حیاتی و شایان توجه است. پیدایش سیستم های کنترل و فرماندهی نوین نظامی مانند C4I که انجام اموری نظیر هدایت و نظارت عملیاتی را در شرایط حساس و بحرانی به آسانی امکانپذیر ساخته است، مرهون پیشرفت هایی است در این عرصه صورت گرفته است. سردرگمی در هنگام جنگ تجربه ای است که هیچ سرباز کارآزموده ای آنرا فراموش نمی کند. حفظ آموخته ها و تداوم کارایی آنها در هنگام نبرد چالشی جدی است. کوشش در انجام این کار در میدانهای نبرد پیشرفته امروزی بدون برخورداری از فناوری عالی و سیستم مخابراتی صحیح و کارآمد نوعی استقبال از خسارت و شکست است. سرباز پیشرفته امروزی عطشی سیراب نشدنی در بهره برداری از تجهیزات نوین ارتباطی دارد تا بدین وسیله اطلاعات مورد نیاز خود و همرزمانش را در محیطی امن میان جنگجویان خط مقدم و نیروها و فرماندهان پشت جبهه به اشتراک بگذارد. نکته مهم و کلیدی در این میان انتخاب و گزینش تجهیزات و فناوری های مناسب از میان طیفی گسترده از صنایع مخابراتی پیشرفته نظامی است که علی الاصول مستلزم برخورداری از تخصص های لازم و دانش روز همگام با آخرین اکتشافات و ابداعات می باشد. برنامه های جدید و زیادی طی سالهای اخیر تهیه و ارائه شده اند که سرباز امروز و فردای ما را مؤثرتر و پیشرفته تر می سازند و او را با چشم انداز کلی میدان جنگ به شیوه بهتری مرتبط می سازند. برخی از این برنامه ها به صورت ترکیبی از فناوری های فعلی و آتی ساخته شده اند، اما همه آنها در امتداد یک خط و یک وجه اشتراک قرار دارند: ارائه یک هوشیاری ارتقاء یافته به سرباز و فراهم ساختن اطلاعات ضروری که می بایست بین همرزمان و کلیه کسانی که تحت یک فرماندهی قرار دارند، جریان داشته باشد. سالها پیش این به معنای فراهم ساختن مجموعه ای از رادیوها و تجهیزات فرستنده علائم مخابراتی بود. اکنون جهان ارتباطات تغییر کرده و فناوری نوین همه کارها را آسانتر کرده است، بدیهی است که این ضرورت را نیز سبک تر ساخته است. این مقاله به کاوش در وضعیت ارتباطی سربازان پیشرفته یا اصطلاحا «دیجیتال» در گستره ای از سیستم ها و تجهیزات ارتباطی موجود در ارتش های جهان و به ویژه ارتشهای ایالات متحده آمریکا، انگلیس و فرانسه می پردازد و چگونگی انتقال داده ها و اطلاعات یک سرباز و همچنین صدا و تصویر او را در سراسر میدان نبرد و در میان کلیه همرزمانش تشریح می نماید. دیدگاه ارائه شده در این مقاله هر سرباز مجهز به تجهیزات و فناوری های ارتباطی را به عنوان «بایتی» از میدان نبرد در نظر می گیرد که با ویژگی های فنی خود مجموعه ای از یک شخصیت و هویت پیشرفته نظامی را نمایان می سازد. امید است آگاهی از این توانمندی ها و دستاوردهای پیشرفته نظامی، دیدگاهی نوین و واقع بینانه در اختیار محققان گرامی فعال در عرصه صنایع دفاعی قرار دهد و آنان را در تشخیص و پیش بینی تهدیدات بالقوه یاری نماید. سؤالات اصلی هدف از نگارش این مقاله چیست؟ هدف از نگارش این مقاله، ارائه دیدگاهی نوین در نحوه نگرش به سربازان درگیر در میدان نبرد است که به آنها به عنوان بایت های تشکیل دهنده میدان ارتباطی نبرد می نگرد. همچنین معرفی جدیدترین فناوری های ارتباطی نظامی در ارتشهای پیشرفته جهان و تشریح ویژگی های یک شبکه ارتباطی نظامی کارا و توانمند، از دیگر موضوعاتی است که در این مقاله بدان پرداخته می شود. مخاطبان مقاله چه کسانی، با چه میزان تخصص هستند و چه هدفی را از مطالعة مقاله دنبال میکنند؟ مخاطبان اصلی این مقاله متخصصان فعال در زمینه ارتباطات و مخابرات نظامی هستند، به ویژه آن دسته از متخصصانی که دست اندرکار طراحی، راه اندازی و توسعه شبکه های ارتباطی نظامی و نرم افزارهای مبتنی بر شبکه می باشند. مطالعه این مقاله می تواند برای محققان و طراحان شبکه های ارتباطی نظامی که در صدد کسب آگاهی بیشتر از نمونه های خارجی و فناوری های ارتباطی روز می باشند، مفید و سودمند واقع شود. از گذشته تا حال اگر علامت مورس را کنار بگذاریم، تقریباً کلیه انواع سیگنالهای مخابراتی در امتداد امواج هوایی (طی هرگونه برخورد نظامی) حرکت می کنند و در نتیجه، تداخل این امواج و سر در گمی حاصل از آن گاهی اوقات می تواند دیوانه کننده باشد. خوشبختانه اغلب سیگنالهایی که امروزه توسط سربازان ارسال می شود، در قالب بسته های کوچک اطلاعاتی و به صورت خودکار از طریق شبکه های کامپیوتری به دیگر واحدهای نظامی انتقال می یابند. این شبکه ها اطلاعات را مستقیماً و با سرعت بسیار بالا به موقعیت یابهای جغرافیایی جهت تعیین و تشخیص موقعیت مکانی سربازها ارسال می کنند و معمولاً به صورت رمز گذاری شده مخابره می شوند تا از دستیابی افراد غیر مجاز به این اطلاعات جلوگیری شود. یکی از گزینه های ارسال اطلاعات عبارت است از به کارگیری شبکه های تاکتیکی. شبکه های ارتباطی تاکتیکی نظامی باید قدرتمند باشند و قابلیت ارسال مقادیر حجیم داده ها و صوت را به کلیه اعضای شبکه با سرعت زیاد و به آسانی داشته باشند. همچنین ایمنی و پشتیبانی از گستره عظیمی از کاربران نهایی و کاربردهای آنها از دیگر ویژگی های مطلوب این نوع شبکه ها می باشد. شبکه های کابلی و بی سیم هر دو در این زمینه به کار می روند و استفاده از آنها تا حد زیادی بستگی به نوع مأموریت نظامی دارد. اما این چیز جدیدی نیست. کاربران نظامی به مهندسی فناوری اینترنت متناسب با نیازهای خود مشغول بوده اند و چندین سال است که شبکه های ارتباطی مناسب و انعطاف پذیری را طراحی و راه اندازی نموده اند. هدف بعدی این است که کلیه رادیوها را در قالب یک شبکه به یکدیگر مرتبط سازند تا انتقال داده ها را با صحت کامل و به موقع امکانپذیر نمایند. شبکه سازی پیشرفته باید استفاده از سیستم های رادیویی سطح بالا را به عنوان گره های اتصال برای انتقال داده ها در زنجیره فرماندهی مقدور سازد. بدین ترتیب فرماندهانی که دور از خط مقدم جبهه قرار دارند باید بتوانند اوضاع نبرد را از چشم و دیدگاه سربازان درگیر جنگ مشاهده کنند. با این وجود، اجتناب از چنین مدیریت باریک بینی یکی از چالش هایی است که در برابر طراحان شبکه های جدید جنگی قرار دارد و آنها هم سرگرم غلبه بر آن هستند. این نوع کارکرد شبکه ای برای پیاده نظام، شامل یک سیستم پیامگیر و اطلاعات موقعیتی می باشد. سیستم های اطلاعاتی با هدف یکپارچه سازی فناوری سیستم موقعیت یاب جغرافیایی در واقع یکی از مسائل یا موانع عمده ارتباطات را برطرف می کنند و آن این است که معمولاً کلیه سربازان با گزارش موقعیت خود و دریافت اطلاعات مربوط به آن موقعیت بر اساس وضعیت استقرار نیروهای خودی و دشمن مواجهند. این امر از آن روی صورت می گیرد که اغلب، عملیات ارسال سیگنالهای نظامی عادی به یک کارکرد نظامی اختصاص دارد. با یکپارچه سازی سیستم موقعیت یاب جغرافیایی، موقعیت هر سرباز به صورت خودکار گزارش می شود و این اطلاعات را می توان در میان کلیه نیروها توزیع نمود. هیچ چیز به جز شبکه شبکه های زمینی نیازمند تجهیزات قابل اطمینانی می باشند که وضعیت مربوط به آب و هوا، عوامل شیمیایی و حتی حشرات و جوندگان را مشخص نماید. به عنوان نمونه، شرکت سوئیسی براگ کیبلز یک سیستم کابل کشی منحصر به فرد متشکل از کابل های فیبری فلزی- نوری را ابداع نموده است که مایل نامیده می شود. این سیستم برای کنترل آتش، کنترل زمینی، خط ارتباطات تصویری، سیستم های گشت زنی و امنیتی تهیه شده است و پوشش فلزی این نوع کابل ها یک، دو یا چهار فیبر منفرد یا چند منظوره را در خود جای داده است. کابل تک فیبره این سیستم در هر کیلومتر کمتر از ۲۰ کیلو گرم وزن دارد که می تواند به دور یک قرقره پیچیده شود. مقاومت در برابر حرارتهای بسیار بالا، استقامت کششی زیاد در برابر قطع شدن یا آسیب جوندگان و نیز اصطکاک، به کارایی این نوع کابل ها کمک شایان توجهی نموده است. این سیستم یکپارچه از بروز استراق سمع نیز جلوگیری می کند. سیستم های ارتباط شبکه ای یکی از شرکتهای پیشرو در این عرصه شرکت ارتباطات تاکتیکال اسرائیل است که سیستم ارتباطات رادیویی یکپارچه IRCS خود را برای ارتباط هر واحد به واحد دیگر در میدان نبرد و یا خارج از آن و همچنین اتصال با مقرهای فرماندهی طراحی و ارائه نموده است. نرم افزار شبکه بی سیم IRCS در قلب سیستم قرار دارد و انتقال صدا و داده را در سراسر IP (پروتکل اینترنت) امکانپذیر ساخته است. ایجاد ارتباط متقابل میان شبکه های ارتباطی مختلف از دیگر قابلیت های این نرم افزار است. سیستم مذکور، شماره گیری جهت ارتباط با یک شبکه مبتنی بر IP را برای سرباز ترجمه می کند و پیام HF او را از طریق این شبکه که توسط نشانی IP مقصد مسیریابی می شود، به وسیله سخت افزار قدرتمند VRG موجود در تاکتیکال ارسال می کند. VRG یک دروازه میان شبکه ای برای هر رادیو می باشد و به کاربران این امکان را می دهد که در همان فرکانس مورد نظر خودشان پیامهایشان را ارسال کنند و کاربر دیگری که او نیز به شبکه ای برخوردار از VRG مجهز می باشد، این پیامها را در هر فرکانس دیگری و بدون توجه به طیف الکترو مغناطیسی که در آن قرار دارد HF/VHF/UHF دریافت نماید. VRG این سیگنال را مجدداً از طریق یکی از دوازده رادیویی که می توانند به این سیستم متصل شوند، پخش می نماید. هر رادیو نشانی IP خاص خود را دارد و مسیریابی واقعی از طریق نرم افزار IRCS صورت می گیرد. شرکت هریس راه حلهای شبکه ای تاکتیکی را از طریق رادیوهای قابل اتصال به شبکه فالکن ۲ ارائه کرده است که از طریق یک TCP/IP داخلی و قابلیت های زیر شبکه ای به یکدیگر متصل می شوند. این پروتکل ها توسط ریزپردازنده کامپیوتری رادیو به کارگیری می شوند و دسترسی لازم را به شبکه های مبتنی بر اترنت یا بی سیم فراهم می سازند. وقتی ارتباط برقرار شد، تجهیزات پایانه داده ها DTE می تواند صدا، داده و جابجایی بسته IP را از طریق همان شبکه انجام دهد. اگرچه هم صدا و هم داده های DTE از نظر ارسال اولویت بیشتری نسبت به اطلاعات بسته IP دارند، صدا و داده ها به وقفه های غیر مضری تقسیم می شوند و عبور از هرکدام از IP های متوقف شده در مرحله بعد از سر گرفته می شود. سیستم های ارتباطی باید علاوه بر انتقال صوت، قابلیت به اشتراک گذاشتن حجم زیادی از داده ها از جمله اطلاعات موقعیتی، شرایط لجستیکی و تصویر را داشته باشند. در این خصوص برخورداری از پست الکترونیک بی سیم یکی دیگر از ویژگی های ضروری شبکه های نظامی است. شرکت راکوِل کالینز به مرور نرم افزار پیامگیر HF خود را پرورش داد و اکنون از قابلیت خطاناپذیر و دوربرد مخابره پیام ها برای لشگرها و واحدهای هوانیروز و آبی- خاکی برخوردار شده است. این نرم افزار کلیه کارکردهای لازم را برای ارسال و دریافت داده های دیجیتال میان کامپیوتر شخصی و رادیو دارد. پیامگیر HF (از طریق پروتکل TCP/IP تعریف شده برای یک کاربر معین) با ارسال یک پیام الکترونیک اولیه برای یک واحد نظامی و انتقال آن به صورت HF به یک ایستگاه زمینی کار می کند. ایستگاه زمینی به محض دریافت پیام آنرا به دریافت کننده آن در اینترنت، یک شبکه محلی زمینی، یک شبکه گسترده یا یک مدار بسته اینترنتی یا اینترانتی می فرستد. سیستم تصحیح خطا، صحت داده ها را در هنگام انتقال تضمین می کند که بدین ترتیب مودم دریافت کننده به محض تشخیص یک یا چند بسته غیر قابل رمزگشایی انتقال داده ها را با ارسال از طریق پروتکل تکرار درخواست خودکار، معتبر اعلام می کند و بسته های مشخص را مجددا ارسال می کند تا اینکه ۱۰۰ درصد اطلاعات قابل خواندن باشد. شرکت هریس همچنین نرم افزار و سخت افزار پست الکترونیک خود را از طریق دروازه بی سیم RF-7650W و ترمینال پیامگیر بی سیم RF-6710W فراهم ساخته است که قدرت پردازش و انتقال داده ای هر دوی آنها ۱۹۲۰۰ بیت بر ثانیه است و گونه خاصی از تجهیزات رمز نگاری را می پذیرند. دروازه مذکور ارتباطات رادیویی تاکتیکی شبکه ای شده را به شبکه های بی سیم و همچنین اینترنت متصل می سازد. بسته نرم افزار جهانی انتقال تصویر هریس یا اصطلاحاً هویتز برای آنکه یک گام پیش تر از این رفته باشد، تصاویر با کیفیت بالا را از طریق کانالهای رادیویی ارسال می کند و حاوی یک صفحه مبتنی بر مایکروسافت اوتلوک می باشد که به کاربر این امکان را می دهد تصاویر مورد نظر خود را دریافت، دستکاری، فشرده و به عنوان یک فایل به پیوست نامه الکترونیکی ارسال نماید. خارج از محل کار و هنوز مرتبط یک عضو گروهان نظامی چه در حال حرکت و چه در حالت سکون می بایست با رئیس گروهان و بقیه اعضا در ارتباط باشد. کاربردهای اطلاعات موقعیتی و IFF (تشخیص دوست و دشمن) در ایمنی تحرکات در میدان جنگ حائز اهمیت می باشند. سیستم اطلاعاتی قابل انطباق پیشرفته شبکه ای که توسط شرکت ثالث در حال توسعه می باشد، یک سیستم اطلاعاتی روزآمد است که از تیمها و اینترانت های نظامی پشتیبانی می کند و به هر یک از اعضای تیم اطلاعات مربوط به موقعیت جغرافیایی او، همرزمان و نیز هدف را ارائه می کند. یک قطب نما با مکان نمای رو به شمال جهت را مشخص می کند و یک زمان سنج هماهنگ با سیستم موقعیت یاب جغرافیایی سرباز را قادر می سازد تا با دیگر اعضای تیمش همراه و هماهنگ باقی بماند. فرمانهای حرکت که از سوی فرمانده گروهان و توسط شبکه صادر می شوند، پس از تجزیه و تحلیل در یک صفحه نمایش نشان داده می شوند و اطلاعات مربوط به جهت حرکت بر روی بخشی از تجهیزات سیستم که روی مچ دست سرباز نصب می باشد، ظاهر می شود. سرباز دیجیتالی شده ثالث با یک PDA در تماس خواهد بود که منبع سیستم موقعیت یاب جغرافیایی، موقعیت یابی مرکب و نیز تعیین هویت دوست یا دشمن را نشان می دهد. سیستم شبکه متصل به بدن سرباز تحت عنوان اختاپوس مجموعه اطلاعات مربوط به سرباز را به شبکه اطلاعات تاکتیکی مرتبط می سازد و با رادیوهای موجود در محیط سرباز و نیز سیستم موقعیت یاب جغرافیایی و حسگرهای مختلف ارتباط برقرار می کند. شرکت ثالث در حال تکمیل یک دستگاه کنترل یکپارچه جنگ می باشد که ارتباط اینترانتی گروهان نظامی، ارسال و دریافت همزمان صدا، داده و ویدئو را میسر می سازد و واحدهای آتشباری و فرماندهی را برای سیستم به حرکت در می آورد. در آسمان ارتباطات نقطه به نقطه بدون یاری شبکه هنوز راه حل کاربردی واحدهای عمل کننده در خط مقدم می باشد. رادیوهای نرم افزاری SDR جهت یک واحد طراحی شده اند تا انعطافپذیری بیشتر و انتخاب کانالهای بیشتری را ارائه کنند و گزینه های قابل دریافت، رمزگذاری خاصی را فراهم نمایند و بدین وسیله امنیت و همکاری متقابل با نیروهای متحد بین المللی را ارتقاء دهند. شرکت تولیدی میریاد تأمین کننده سیستمهای SDR است. یکی از گزینه های موجود، خانواده رادیوهای صوتی فالکن ۲ می باشد. یک خانواده رادیویی معمولاً شامل واحدهای کوچک قابل جابجایی دستی، تجهیزات خودرویی (و یا ترکیبی از این دو) و گونه های زمینی یا هوایی گروههای هم فرکانس است. اعضای خانواده رادیویی در یک حوزه دیجیتال مشترک، صفحه کاربری و میزبانی از تجهیزات صوتی معینی تشکیل شده اند تا آشنایی لازم میان اعضا فراهم شود و نیز هزینه آموزش کاهش یابد. فالکن ۲ در پوشش تاکتیکی HF در ماه ژوئن سال ۲۰۰۳ برای برنامه بومن وزارت دفاع انگلیس تأمین شد که دیرتر از موعد پیش بینی شده راه اندازی گردید. برای این برنامه، قراردادی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار با شرکت هریس منعقد شد تا بیش از ۱۰۰۰۰ رادیوی HF را بسازد و اخیراً هم سفارشی به مبلغ ۳/۷ میلیون دلار را برای ساخت تجهیزات خودرویی این رادیوها دریافت نموده است. خانواده فالکن ۲ یک کیت استاندارد است که مورد استفاده ناتو، واحدهای صلح بان و بسیاری از نیروهای دفاعی بین المللی قرار گرفته است. یکی دیگر از موارد جدید ارسال محصولات خانواده فالکن ۲ به ازبکستان بود که ارزشی معادل ۲/۷ میلیون دلار داشت و شامل مدلهای فرکانس بالای ۵۸۰۰ هرتز بود. رادیوهای قابل حمل همانطور که در تعریف آنها آمده است، بر پشت سرباز حمل می شوند و هنوز مورد علاقه سازمانهای نظامی می باشند هر چند که آنتن های بلندتر، باتری ها و اندازه بزرگتری دارند. این رادیوها قابلیت های بیشتری را نسبت به نمونه های دستی ارائه می دهند. ویژگی منحصر به فرد این رادیوها اگر چه برای گذشته طراحی شده بودند، اما هنوز چیزهای زیادی برای ارائه به سرباز امروزی دارند. در سوئیس رقابتی بر سر مدل HF-600D این رادیوها که محصول شرکت ارتباطات تاکتیکال می باشند، در جریان است. این مدل که در حدود چهار کیلو گرم وزن دارد، برخوردار از یک سیستم رادیویی Comsec/ECCM HF می باشد که دامنه ای معادل ۵/۱ تا ۳۰ مگا هرتز را در بر می گیرد و دارای ۲۸۵ هزار کانال است. ویژگی های استاندارد آن شامل برتری دیجیتالی، فراخوانی انتخابی، ایجاد ارتباط خودکار و کنترل متناسب توان ارسال سیگنال است. در میدان نبرد قرن ۲۱، ارتباطات دیجیتالی را می بایست در قالب یک شبکه امن دیجیتالی که منحصر به فرد و عاری از هرگونه منفذ باشد، یکپارچه نمود. بخش هوا فضای صنایع ITT رادیوهای شبکه های جنگی با کانالهای انحصاری زمینی و هوایی Sincgars تولید کرده است که ارتباطات یکپارچه ای را میان هواپیماها، وسایل نقلیه زمینی و سربازان پیاده فراهم می کند. Sincgars در واقع توسط بخش هوا فضای صنایع ITT، ارتش ایالات متحده و بنیاد اینترنت تاکتیکی ایالات متحده طراحی و تولید شده است. Sincgars که در ابتدا فقط یک رادیوی صوتی بود و اطلاعات زنجیره فرماندهی را ارسال و دریافت می نمود، اکنون در قالب یک معماری سیستم SDR تکامل یافته است. هاب دسترسی به شبکه تاکتیکی رادیوی فالکن ۲ RF-6010 متعلق به شرکت هریس با تبدیل صدا و داده به امواج RF دسترسی به این رادیوها را امکانپذیر می سازد. RF-6010 دسترسی از شبکه های تاکتیکی به فرمانده یا شبکه های محلی و یا گسترده (LAN یا WAN)، تلفن های تاکتیکیِ سیستم های ارتباطی تجاری PBX یا PABX را فراهم می کند. این سیستم با پشتیبانی چهار رادیو، یک صفحه نمایش ۱۰ در ۲ اینچی برای شبکه های خارجی و یک پروتکل PPP برای ارتباط مستقیم با دیگر رادیوهای فالکن ۲ دارد. پوشش طیف گسترده، یکی دیگر از ویژگی های ضروری برای ارتباطات در میدان نبرد است. دریافت کننده صوتی M3TR شرکت رود اند شوارتز می تواند طیف الکترومغناطیسی کاملی از امواج کوتاه تا باند UHF را در بر بگیرد. این سیستمهای سوار بر وسایل نقلیه، مقادیر داده ای بالایی (از ۶/۹ کیلو بیت بر ثانیه در باند HF تا ۶۴ کیلوبیت بر ثانیه در باندهای VHF/UHF)) برای صوت دیجیتال، ویدئوی زنده و همزمان و نمایش تصویری داده ها دارند. انواع دستی رادیوها یک رادیوی دستی سبک وزن جزء لاینفک هر مأموریت نظامی به حساب می آید که امروزه می بایست توسط Sincgars و JTRS نیز تکمیل شود، که در این صورت سرباز را در هوا و زمین با واحدهای نظامی همچنان در ارتباط نگه می دارد. رادیوی امنیتی Spearhead از محصولات شرکت ITT یک رادیوی ۵۰۰ گرمی دستی است که در ۳۰ تا ۸۸ مگا هرتز و باندهای VHF و FM کار می کند و ۲۳۲۰ کانال با فرکانس های انحصاری و قابلیت رمزگذاری ارائه می کند.شرکت ITT همچنین ADRP خود را مجهز به نمونه پرتابل رادیوی پیشرفته و دیجیتالی (ADR) کرده است. این رادیوی پنج واتی سطحی بالا از حفاظت در مقابل تداخل امواج و نفوذ را فراهم ساخته است و نیز برخوردار از صفحه نمایش از راه دور و مجموعه ای از صفحه کلیدهای مختلف با یک دریافت کننده یکپارچه سیستم موقعیت یاب جغرافیایی می باشد. برنامه JTRS که مدتها منتظر آن بودند، اکنون برای Cluster5 آماده شده است و در اختیار ارتش آمریکا قرار گرفته است. Cluster5 رادیوهای دستی، کوله پشتی و قابل نصب بر روی وسایل نقلیه را با قابلیت وارد شدن به شبکه های UAV، رباتها و سیستم Terrian Warrior (و دیگر سیستمهای برنامه ریزی سربازان در آینده) یکپارچه و متحد خواهد ساخت. این همان جایی است که اصطلاحا نقطه آغاز حرکت نامیده می شود. نمایش ویدئو، صدا، تصویر، بسته های داده ای و اطلاعات صوتی همگی با هم ترکیب می شوند تا تصویری کلی از صحنه نبرد به وجود آورند. این فناوری برای آن به وجود آمده است که اطلاعات لازم را برای فرماندهان نظیر اطلاعات فردی سربازان فراهم سازد، اما چالش در انتخاب اطلاعات و گیرنده آن همچنان به قوت خود باقی است و این با کلیه اطلاعاتی که در دسترس قرار می گیرد، کار آسانی نیست. سیستم های تصمیم گیری های پویا و عمومی GDDS تا حد زیادی در دل برنامه سیستم رادیویی تاکتیکی مشترک JTRS نهفته است و این سیستم ها برنده قرار دارد Cluster1 شده اند. نمونه رادیوهای چند باندی می بایست همزمان با راه اندازی این خطوط ارتباطی ارائه شوند. در ژانویه ۲۰۰۳، GDDS یک قرارداد ۶۰ میلیون دلاری را برای ارتقای تجهیزات ارتباطات رادیویی ارتش ایالات متحده در برنامه Land Warrior از آن خود ساخت. این ارتقاء شامل کاهش وزن، یکپارچه سازی وسایل نقلیه مربوطه، پذیرش JTRS و هویت جنگی و قابلیت های شبکه ای می باشد. با نگاهی به Cluster5 برنامه JTRS، مشخص می شود که GDDS در حال بررسی قابلیت سیستم های رادیویی در فراگیری واقعی از محیط اطرافشان و در صدد این کار بوده اند تا انجام کارکردهای تشخیصی و شناختی را نظیر تشخیص طیف خالی که می توان در آن ارتباط مؤثر اقدام نمود، به صورت خودکار امکانپذیر نمایند. گمان می رود این رادیوهای تشخیصی از نوعی هوش مصنوعی برخوردار هستند که ناشی از قابلیت های SDR می باشد. دکتر بروس فت دانشمند ارشد سیستم های تصمیم گیری پویا می گوید: « آینده ارتباطات رادیویی در توانایی استفاده از یک وسیله منفرد برای ارتباط شبکه ای با دیگر تجهیزات و همچنین به حداکثر رساندن استفاده از پهنای باند محدود و کنترل توان پروتکل های مبتنی بر نرم افزار انعطافپذیر و قابل انطباق نهفته است.» دیگر گزینه های سخت افزاری شامل رادیوهای قابل نصب بر وسایل نقلیه و کامپیوترهای نوت بوک پرتابل می باشد. تازه ترین رویداد در این حوزه مجدداً مرتبط با برنامه بومن و اسکورپیون سبک وزن می باشد که شرکت سیستم های تاکتیکی DRS تولید آنرا بر عهده دارد. این کامپیوتر پرتابل و مقاوم مطابق با استانداردهای EMI (تداخل الکترومغناطیسی)و MIL-SPEC-810 می باشد و یک صفحه نمایش قابل مشاهده در نور معمولی ۱/۱۲ اینچی از نوع SVGA و یک صفحه کلید از نوع Qwerty88 دارد. در این کامپیوتر پارامترهای MIL-STD برای دما، ضربه، باران، تابش آفتاب، آب و هوای شوره زار یا مه آلود، رطوبت و محیط های شنی یا خاکی رعایت شده است. نتیجه گیری شتاب کوانتومی فناوری اطلاعات و ارتباطات در زمینه های گوناگون از جمله حوزه های دفاعی و نظامی، گرایش های نوین و جدیدی را در میان طراحان و سازندگان صنایع نظامی به ویژه تجهیزات و نرم افزارهای ارتباطی تاکتیکی به وجود آورده است. یکی از این گرایشهای جدید، شبکه های ارتباطی تاکتیکی نظامی است. بدیهی است این نوع شبکه ها با توجه به ضروریات حوزه های نظامی و دفاعی می بایست از ویژگی های خاص از جمله یکپارچگی و امنیت برخوردار باشند. گسترش کاربردی این شبکه ها در میدان جنگ و در میان سربازان، آنها را تبدیل به بایتهایی می کند که در میدانی بزرگتر که میدان ارتباطی نبرد می باشد، به ایفای نقش می پردازند. طراحی و راه اندازی شبکه ارتباطی پیشرفته و امن با استفاده از به کارگیری پروتکل های جدید ارتباطی اولین گام در این مسیر است. بدون شک فرماندهان و طراحان جنگ خواهان مشاهده اوضاع میدان نبرد از چشم سربازان خود می باشند. تجهیزات و نرم افزارهای شبکه ای مناسبی هستند که می توانند چنین دیدی را برای فرماندهان فراهم سازند، ضمن آنکه حوزه فرماندهی و نظارت آنها را با استفاده از سیستم های بی سیم و دوربرد به سراسر جبهه های نبرد لحظه به لحظه گسترش می دهند. از سوی دیگر، تجهیزات ارتباطی ماهواره ای به ویژه موقعیت یابهای جغرافیایی نقشی تعیین کننده در هدایت و ارتباط مستمر سربازان در سخت ترین شرایط جنگی بر عهده دارند. علاوه بر این ارتباطات کابلی با توجه به ضریب امنیتی بالا همچنان ارزش خود را حفظ نموده اند و شرکت های تولیدی بسیاری در حال ارتقای کیفیت محصولات خود از نظر مقاومت و سرعت انتقال داده ها می باشند. در پرتوی رقابت موجود میان تولیدکنندگان صنایع ارتباطی تاکتیکی، نیروهای نظامی دیگر کشورها نیز می توانند از دستاوردهای حاصل شده بهره مند شوند، اما نکته کلیدی در شناخت این فناوری ها و آگاهی از ویژگی های فنی آنهاست به نحوی که در درجه اول نقاط ضعف و قدرت آنها مشخص شود و در درجه دوم امکان ساخت نمونه های ابتکاری و داخلی متناسب با نیازهای نیروهای مسلح فراهم گردد.
- 9 پاسخ ها
-
- 18
-
تحولات عراق (1) تحلیل و پیگیری تحولات عراق
oldmagina پاسخ داد به super_comando تاپیک در اخبار تحلیلی
البته همیشه عکس مسجد پیامبر رو میزنن و نه مقبره پیامبر !